گزارش سال ۹۱

درست در شرایطی که سال ۹۰ تمام شد، وارد سال ۹۱ شدیم! سال ۹۱ با همه سختی هایی که داشت، سال آشتی سران قوا با یکدیگر بود و ایشان تقریبا ماهی یک بار به دیدار هم می رفتند و هر چند تا روز قیامت با هم قهر کرده بودند(!) آشتی کنان سوار کشتی می شدند! سال ۹۱ مربع امیر قلعه نویی، علی دایی، مایلی کهن و عادل فردوسی پور کلا ۴ بار قهر و ۳ بار آشتی کردند، اما سران قوا ماشاء الله دعوا نکرده، آشتی می کردند و آشتی نکرده، دعوا!

سال ۹۱ یه جورایی سال پیر موتلفه بود و اینقدر که حاج حبیب الله نامه نوشت، حسین قدیانی مطلب ننوشت. در همین سال عسکراولادی متوجه شد که سران فتنه، فتنه زده اند، نه اهل فتنه! و تو چه می دانی که مفتون چیست؟! در اواخر این سال، «حضرت استاد» و «سردار قلم» درباره موضوع «فتنه زدگی و تفاوت آن با جرج سوروس گری و جین شارپ پروری بی واسطه» به مناظره با هم پرداختند که بیننده دقیقا متوجه اختلاف نظر نامبردگان نشد(!) در سال ۹۱ حبیب الله عسکراولادی در هر شماره هر روزنامه ای دست کم ۴ تا مطلب نیم صفحه ای داشت؛ نامه ای در پاسخ به جوابیه همان روزنامه، جوابیه ای در حاشیه جوابیه هامش یک روزنامه دیگر، ادامه نامه نگاری با اصلاح طلبان، و پاسخ دادن به بازتاب جوابیه یکی مانده به آخر همان اصلاح طلبان در شماره آخر یک روزنامه دیگر!! البته این اواخر به نظر می رسید اصلاح طلبان کم آورده باشند، اما حاج حبیب ول کن نبود و همچنان یا می نوشت یا جواب می داد!

سال ۹۱ معلوم شد که برادر همین حاج حبیب الله یعنی اسدالله چگونه نفر اول زیره دنیا شد. از قرار، حاج اسدالله یک روز می خواسته در کودکی سنگک بخرد که متوجه می شود نانوا دارد روی نان کنجد می ریزد.

اسدالله کودک رو به نانوا: «شاطر! کنجد را کیلویی چند می خری؟!»

شاطر رو به اسدالله: «فلان تومن!»

اسدالله: «الان می رم از بازار، بدون ارز مرجع (!) برایت کنجد ارزان تر میارم!»

… و بدین ترتیب اسدالله، سلطان زیره جهان می شود!!

در این سال ما شاهد وقوع ۲ زلزله دلخراش در میهن مان بودیم که باعث شد رئیس محترم قوه، ضمن سفر به کاراکاس و هم دردی و چیزهای دیگر با خواهر و مادر آن مرحوم، نشان درجه یک فرهنگ را به یکی دیگر بدهد. حسن سال ۹۱ به این بود که عاقبت معلوم شد منظور رئیس قوه از بهار، امام زمان (عج) است، اما مشکل آنجا بود که منظور رئیس قوه از امام زمان (عج) همان «یکی دیگر» بود! در این سال آقای احمدی نژاد درباره مدیریت حضرت نوح، سفرهای استانی یوزارسیف، برنامه های اقتصادی آمن هوتپ سوم، اختلاس قوم ماد، آکله الاکباد، شیخ رشیدالدین وطواط بن یحیی ملقب به طوطی بازرگان، عیسی پسر مریم، فردوسی توسی، کتیبه حقوق بشر کورش، زیگورات چغازنبیل، چاوز بن چه گوارا، ام هوگو، جرجیس و کلا همه چیز صحبت کرد، الا مسائل حوزه ریاست جمهوری!!

سال ۹۱ به مجلس رفتن احمدی نژاد، یک بار شوخی شد و یک بار هم شوخی شوخی، جدی شد! این وسط آنچه جدی جدی، شوخی گرفته شد، مشکلات معیشتی مردم بود. در سال ۹۱ قیمت اغلب اقلام خوراکی و غیر خوراکی سر به آسمان سایید و درست در همین فضا، یک میمون پیشگام وارد فضا شد!

سال ۹۱ سال ابطال بسیاری از مشهورات علمی بود و بر ما ثابت کرد که پراید خیلی هم گران نیست! و با یک حساب سرانگشتی مشخص شد قیمت هر کیلو پراید از قیمت هر کیلو پسته ارزان تر می افتد! ما چند بار حساب کرده باشیم، خوب است؟!

سال ۹۱ به عبارتی سال بهار رسانه ها بود و خبرگزاری یک نهاد نظامی نشان داد که با یک پیامک در روز تعطیل چگونه می تواند اوضاع اقتصادی کشور را آشفته کند!

در سال ۹۱ ما در جشنواره فیلم فجر، هر چه جایزه بود دادیم به هنرمندانی که در فتنه نقش داشتند، اما آمریکایی ها پیام این حرکت را نگرفتند و اسگل ها، اسکار را به وحید جلیلی خودشان دادند!

در اواخر این سال، برای اولین بار، تعداد دوش نامزدهای انتخابات از تکلیف بزرگان پیشی گرفت! و تقریبا به ازای هر تکلیف، کلی دوش وجود داشت! در همین سال بود که معلوم شد اصول گرایان از همان شکم مادر، نامزد انتخابات ریاست جمهوری به دنیا می آیند! گروهی از کارشناسان پیش بینی می کنند در صورتی که روند احساس چیز سیاسیون همه جناح ها همین طور ادامه داشته باشد، در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، تعداد نامزدها از تعداد رای دهندگان بیشتر شود!

در این سال احمدی نژاد ضمن حضور در نیویورک و سخنرانی در سازمان ملل، در کاری کاملا مخالف با خلقیات احمدی نژادی، از مردم منهتن به دلیل ایجاد ترافیک هنگام تردد خودروهای هیات همراه، معذرت خواهی کرد! شهروندان ساکن در محله اعیانی منهتن که واقعا تحت تاثیر سجایای اخلاقی رئیس جمهور قرار گرفتند، فوج فوج به مکتب ایران پیوستند!! در همین سال بود که معاون اول رئیس جمهور گفت: «تا احمدی نژاد هست، من هستم و تا من هستم، سرکار خانم دکتر هست» که اندکی بعد، ایشان و اوشان بودند، لیکن خانم دکتر کنار گذاشته شد! چند وقت بعد از این، جناب معاون اول گفت: «قیمت خودروها باید شکسته شود» و پراید که ۱۱ میلیون تومان گران شده بود، به اقشار آسیب پذیر لطف کرد و ۵۰۰ هزار تومان ارزان شد! در همین شرایط بود که دکتر حبیبی به رحمت خدا پیوست! چه می دانیم؟! شاید در اعتراض به این سبک از معاون اولی!!

در سال ۹۱ بودجه کشور دوست و برادر و جنگ زده افغانستان، ماه بهمن به لویی جرگه رفت و تصویب هم شد، اینجا اما قوه محترم، بودجه یک دوازدهم را آنهم اواسط اسفند به مجلس فرستاده که باش تا تصویب شود!

وطن امروز/ ۲۸ اسفند ۱۳۹۱

این نوشته در یسار ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    بسم الله…

  2. سیداحمد می‌گوید:

    🙂

  3. سیداحمد می‌گوید:

    “در سال ۹۱ ما در جشنواره فیلم فجر، هر چه جایزه بود دادیم به هنرمندانی که در فتنه نقش داشتند، اما آمریکایی ها پیام این حرکت را نگرفتند و اسگل ها، اسکار را به وحید جلیلی خودشان دادند!”

    قشنگ گفتید!

  4. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    درگیری و مشغله و بالطبع خستگی زیاد است در این روزهای پایان سال و چه به موقع بود این طنز شما.
    سپاس آقای قدیانی.

    اشاره جالبی داشتید به تعدد نامزدهای انتخاباتی.
    این روزها هر دفعه که خبرگزای های مختالف را باز می کنم، با یک کاندید جدید مواجه می شوم.
    حدسم این است که پر کاندیدترین انتخابات ریاست جمهوری را داشته باشیم!

  5. زهرا :) می‌گوید:

    به پایان آمد این دفتر
    حکایتِ “از رو نرفتن بعضی ها” همچنان باقی است!

  6. دلخون می‌گوید:

    این سال هم با خرابکاری احمدی نژاد با اون پیام تسلیت و اون عکس با مادر چاوز به پایان رسید…
    و جالب این است که آنقدر قشنگ فداییان دکتر توجیه میکنن که من دلم می خواد خودم رو خفه کنم… 🙁

  7. نیلوفر می‌گوید:

    زیاد گفتید از سال ۹۱…
    نگفتید از اجلاس سران، زمانی اجلاس نوشت های شما خوشحالمان می کرد…

  8. دلخون می‌گوید:

    بی ربط:

    یک حرف هایی هست که جوابی ندارد.
    واژه ها تاب جوابش را ندارند.
    جوابشان فقط سکوت است…
    و گاهی یک قطره از دریایی که پشت پنجره ی چشم های آدم منتظر فرصت است که سراریز شود بیرون…
    http://sangariha.com/i/attachments/1/1363540989596327_large.jpg
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    بی ربط:

    http://sangariha.com/i/avatars/1362376324827995.png

  9. سید حمیدرضا نورانی می‌گوید:

    جالب بود.

  10. بجستان می‌گوید:

    یا حسین…

  11. شیدا می‌گوید:

    امیدوارم سال ٩٢ سال بهترى باشد.

  12. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    ۲۰

  13. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    چگونه پولدار شدم؟

    “اولین تجارتم را با خرید یک کیسه کنجد به قیمت ۵۳ تومان از بازار تهران شروع کردم و آن کیسه کنجد را به نانوایى سر محل به قیمت ۷۰ تومان فروختم و این اولین سود من در تجارت بود و…”

    متن را که خواندم؛ متوجه طنز آن قسمت شاطر و کودکش نشدم، سرچ کردم و دیدم اینگونه بوده است. ممنون، طنز قشنگی بود…
    جای عالیجناب خالی بود در گزارش امسال. خودش و بچه هایش کلا سوژه بودند امسال.

  14. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۴۳۵* حضرت امام صادق علیه السلام:

    هیچ مؤمنى نیست، جز این که در او «دُعابه» هست. پرسیدند؛ دعابه چیست؟ حضرت فرمودند: مزاح…

    (کافی، ج۲، ص۶۶۳)

  15. ف. طباطبایی می‌گوید:

    جالب بود؛
    چه پر فراز و نشیب!!

  16. به جای امیر می‌گوید:

    پشه (گفت و شنود)

    گفت: یکی از ضدانقلابیون فراری در سایت بالاترین نوشته است؛ ماموران آمریکایی مثل یک حیوان از ما کار می کشند ولی حقوقی که می دهند فقط در حد «بخور و نمیر» است.
    گفتم: پس انتظار دارد به حیوانات، پست و مقام هم بدهند!
    گفت: همین ضدانقلاب فراری نوشته است؛ به همین علت دعوت یک شبکه تلویزیونی فارسی زبان را برای همکاری با قاطعیت رد کردم.
    گفتم: کار خوبی کرده! از پشه پرسیدند چرا زمستون ها پیدات نمی شه؟ گفت؛ نه اینکه تابستون ها خیلی تحویلم می گیرین!

  17. حنیسه می‌گوید:

    این آخرین متن قطعه ۲۶ در سال ۹۱ بود؟؟!!

  18. ......... می‌گوید:

    اتفاقی که مهم ترین خبر سال ۹۱ نشد این بود که:

    این همه منتظر بودیم و آقا ظهور نکرد…

  19. احمدرضا می‌گوید:

    خدا به رهبر عزیزمون صبر بده…

  20. عمار می‌گوید:

    این هم آخرین متنی که، ما سعادت داشتیم و در سال ۹۱ در این قطعه نورانی خواندیم.

    انشاالله؛ همه اهالی قطعه، سال خوب و پر برکتی داشته باشند.
    ما را هم از دعای خیرتان فراموش نکنید.

    تا بعد از تعطیلات، که به شرط حیات، باز خدمت برسیم، یا علی مدد، خدانگهدار.

  21. دانشجوی مسلمان می‌گوید:

    داداش حسین سلام؛

    کلا سوزنت بی رحمانه روی احمدی نژاد گیر کرده. عالیجناب، آل و میر یزید، شیخ، عبا شکلاتی، برادران “ل” و سران دو قوا، سردار شهردار دکتر خلبان، سلطان سکه و ارز، فردوسی و پول های فوتبالی، تحریم دارو، شیمیایی ها، سرطانی ها، ناصرخسرو و … نگنجید در گزارشت…
    هیچ نمی نویسی که ای مجلس مقتدر! قانون مبارزه با مفاسد اقتصادی ات چه شد؟؟
    ای قوه ی قضائیه ی عادل! مبارزه با دانه درشت هایت به کجا رسید؟؟
    وای به حال دهنده و گیرنده ی “نشان” غیر ملی، اما نگفتی ای دادستانی که اخلال گر ارزی را بیش از یک سال زیر نظر داشتی، چرا دستگیرش نکردی تا ارز، چهار برابر نشود؟ ننوشتی چرا حکم اسلامی محتکران پنج هزار تن پسته، “فروش به قیمت مصوب” است و زورگیران صنار، اعدام؟
    و به گفته ی شاعر:
    “حرفا نگفته بهتر” چون حسین هم قلمش… نه، انقلابی می ماند ان شاء الله…

  22. مجنون می‌گوید:

    با حال بود؛ ولی درد ناک!

    “سال ۹۱ به مجلس رفتن احمدی نژاد، یک بار شوخی شد و یک بار هم شوخی شوخی، جدی شد! این وسط آنچه جدی جدی، شوخی گرفته شد، مشکلات معیشتی مردم بود.”

    پیشاپیش سال نو مبارک داداش حسین!
    راستی؛ جواب اون سوالی که درباره سال تحویل خصوصی پرسیده بودم را ندادید داداش….

  23. صاعقه گمنام می‌گوید:

    متن که انصافا قشنگ و زیبا بود.
    به نظر داداش حسین این دفعه پیشاپیش سراغ فتنه رفتن
    باید به همین خاطر هم باشه که یه خورده بیشتر دارند به دکتر احمدی نژاد گیر سه پیچ میدن و این هم از بصیرتشونِ…
    فکر کنم تو تمام متن های اخیر نگاه کنید متوجه میشید این رو
    پیشگیری بهتر از درمانه! … یا شاید هم جلو ضرر رو هر موقع بگیری منفعت باشه!

  24. g می‌گوید:

    قلم بسیار سخیفی دارید.

  25. به دانشجوی مسلمان!! می‌گوید:

    سران فتنه که مرده اند و در یک سال گذشته خبری ازشان نبود و دلیلی برای پرداختن بهشان وجود ندارد. بقیه سران قوا هم خطاهای شان در مقایسه با احمدی نژاد خیلی کم تر بوده، سوتی ها و خبط و خطاهای دکتر سر به فلک گذاشته… شهردار هم که سرش به کار خودش گرم است، افتتاح تونل نیایش باید نقد شود یا پل صدر؟! حب و بغض مان و اینکه از فلانی و بهمانی خوش مان نمی آید؛ دلیل خوبی نیست برای زدن شان.

    بعد این یک گزارش طنز گونه است. یادداشت روز نیست که انتظار داشته باشیم به همه وقایع سیاسی امسال اشاره شود در آن.

  26. دلخون می‌گوید:

    بی ربط:

    چقدر این دست سنگین بود!
    قرن ها از کوچه گذشته و هنوز گوش شیعه درد می کند!
    یا زهرا…

  27. سیداحمد می‌گوید:

    حنیسه؛

    آخرین متن قطعه ۲۶ در سال ۹۱ متنی درباره بهار و شهدا خواهد بود ان شاء الله…

  28. کاظمی می‌گوید:

    سلام، یعنی هیچ نکته مثبت تو امسال نبود که بیارین؟ چرا همه اش سیاه نمایی؟؟ از دید شماها همه مسئولین یا فتنه گرن، یا ساکت، یا اختلاس گر…………

    ببینم آقای قدیانی خودش تو سفر احمدی نژاد به نیویورک رفته بود؛ شماها که به همه گیر میدین، بفرمایید توی این سال آخری که فقط مشایی چی ها با دولت این ور و اونور میرن، این آقا با اونا چه می کرد؟ اصلا یه وبلاگ نویس چه ربطی به سفر سازمان ملل داره؟ یه سوزن هم به خودتون بزنید.

  29. سیداحمد می‌گوید:

    کاظمی؛

    آرام باش… آرام باش!
    🙂

    اول اینکه آقای قدیانی نویسنده و روزنامه نویس هستند نه وبلاگ نویس؛
    بعد هم عرض کنم خدمتتان که این یک مطلب طنز بود که به برخی اتفاقات ۹۱ اشاره کرد؛ به همین راحتی!
    اگر می خواهی از همه اتفاقات با خبر شوی و اوضاع کلی جامعه در سال ۹۱ دستت بیاید، از این مطلب http://www.ghadiany.ir/?p=12868 تا این مطلب http://www.ghadiany.ir/?p=18505 را به ترتیب بخوان!
    در ضمن، آقای قدیانی هنگام سفر به نیویورک، نفوذی سپاه بود در جریان انحرافی! 

    عیدت هم مبارک!

  30. ناشناس می‌گوید:

    +

  31. غریبانه می‌گوید:

    خسته نباشید. از مطالب شما در این سال حظ کافی و وافی بردیم.
    بنده فقط در شگفتم از اینکه رییس فعلی جمهور چگونه این سیر قهقرایی را با این شتاب طی کرد!!!
    (اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا)
    انشا… خیل عظیم کاندیداهای مکلف درس عبرت بگیرن و اگر واقعا جنبه اش رو ندارن، فاصله مطمئنه رو با بلای جانسوز قدرت حفظ کنن.

  32. ناشناس می‌گوید:

    بسیار جالب بود.

  33. someone می‌گوید:

    :)))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))

  34. میلاد می‌گوید:

    احسنت داداش حسین
    نقد طنزگونه بهترین نقده
    بیشتر هم می شد بنویسی
    در کل عالی بود
    سال ۹۱ به مجلس رفتن احمدی نژاد، یک بار شوخی شد و یک بار هم شوخی شوخی، جدی شد! این وسط آنچه جدی جدی، شوخی گرفته شد، مشکلات معیشتی مردم بود.

  35. رسول می‌گوید:

    این طنز نبود، نقد هم نبود حتی، بلکه فقط سیاهنمایی بود درباره دولت و این همه خدماتی که می کند. اساسی موندم از آن اسگلی که به این نوشته بی خود ۲۰ داد! اینها کامنت می گذارند یا تملق می گویند؟

  36. بانو می‌گوید:

    سلام جناب قدیانی؛
    هنرمندانه آخر سال لبخند بر لبانمان و اشک به چشمانمان هدیه دادین.
    سال خوبی داشته باشین.

  37. مجنون می‌گوید:

    بابا نفوذی!

  38. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    پارسال همچین روزهایی جشن گلریزان گرفتیم در قطعه برای یک نیازمند. یادش بخیر! آن زمان خبری از وثیقه ۱۰ میلیاردی نبود…

    http://www.ghadiany.ir/?p=12791

  39. سید مهدی می‌گوید:

    سلام؛
    عید مبارک.
    خدا قوت

  40. پورکاوه می‌گوید:

    عالی عالی عالی!

  41. نجوا می‌گوید:

    سلام داداش حسین، سال خوبی رو برات آرزومندم.
    عالی بود…

  42. در سال ۹۱ بود که بالاخره مهدی هاشمی ظاهرا دستگیر شده و در اوین مدتی را فارغ از هیاهوهای سیاسی و وظایف سنگین خویش به استراحت پرداخت و در همین ایام بود که فائزه خانم هم چند بارکی زندانی و آزاد شد تا بالاخره زندانی شد و ناگهان آزاد شد! در همین سال بود که بابای این دوتا دراومد و گفت دیگه نمی تونم دوریشون تحمل کنم و یه مقداری پول با ۹ یا ۱۲ صفر ناقابل جهتی آزادی “ظاهرا” به قوه داد! تا کماکان معلوم شود که سرمایه هاشمی ارث پدری است و ایشان هنوز نتوانسته ارثیه ی انقلاب را نقد کند! در همین سال بود که همین بابا توانست کمی تا قسمتی محصولات پسته کاشته شده در این چند سال را در زمین پهناور میهن برداشت کند تا قیمت پسته از پراید گران تر شود! و در همین سال بود که تلاش های فلانی نام برده کمی تا قسمتی به ثمر نشست و توانست قسم خود را عملی کند که “به خدا سوگند حال که از درگاه ملت و ولایت مطرود شدم همه را با خودم به طرد خواهم کشاند جز مخلصین” و برخی شباهت های رییس جمهور فعلی به وی ما را شگفت زده کرد. و در ابتدای بعد انتهای این سال بود که فهمیدیم ۱۸ سال پیش قطعا تکنوکرات ها بر مملکت حاکم بودند و ما نباید به آن روزها برگشت کنیم و نگاه رو به جلو یعنی حفظ صفات مثبت رییس جمهور فعلی منهای صفات منفی اش و اینکه همه ما مثبت و منفی داریم!
    و معنایش این است که جناب قدیانی شما از همه ی این اتفاقات مهم سال گذشته چشم پوشی کردی و گیر دادی بیش از همه به رییس جمهوری که همین امروز محصول مسکن مهر او را در سرپل ذهاب دیدم و تو چه میدانی که سرپل ذهاب چه شهری است؟!! دعا می کنم خداوند دل من و شما و امثال شما را از حب و بغض که عامل اساسی کورشدگی در دیدن حقایق است خالی کند تا واقعیت را همانگونه که هست ببینیم و به حقیقت برسیم!

  43. برف و آفتاب می‌گوید:

    من به هیچ وجه عکس‌های احمدی‌نژاد رو -با اینکه واقعی به نظر می‌اومد- باور نکردم!! یعنی باید باور کنم؟!!!!!!!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.