ما و عمار

درباره «نخستین فرزند شهید اسلام» جناب عمار بن یاسر

یکم: شاید به یمن «این عمار»، سالیانی است که از «بی سیم بصیرت»، بیش از هر ندایی، ندای «عمار، عمار، عمار» شنیده می شود. زیاد گفته اند یاسر و سمیه؛ پدر و مادر عمار، اولین شهدای اسلام اند، اما کاش فراموش نکنیم عمار، «اولین فرزند شهید اسلام» است. حکایت «علی» و «حق»، «عمار» و «بصیرت» نیز ۲ روی یک سکه اند؛ همه جا با هم اند. اگر حق همسایه علی است، بصیرت هم سایه عمار است. بصیرت با عمار، و عمار با بصیرت است. بصیرت اگر چه خود حق است، اما آن دم که خواص نا به کار، حق و باطل را به هم می آمیزند و فتنه را به دنیا می آورند، باید چنگ به ریسمان بصیرت زد. در جبهه های فتنه گون، بصیرت، منجی حق است. بصیرت، سرباز خط مقدم حق است. بصیرت، بسیجی ترین مفهوم حق است. بصیرت، سربند پیشانی حق است. بصیرت، فدایی حق است تا اگر تیری آمد، سینه عمار، سپر حیدر کرار شود. اگر مصداق حق، علی (ع) است، شاخص بصیرت هم عمار است. بی بصیرت، ای بسا سیرت علی را فدای صورت مولی کنیم. بی بصیرت، ای بسا باطن قرآن را قربانی ظاهر آیات کنیم.

دوم: آنجا که میان «حقیقت» و «مصلحت» دوگانگی به وجود می آید، کلید حل منازعه، دست «بصیرت» است. حقیقت که همیشه حقیقت است، اما برای فهم این مهم که کدام مصلحت، «مصلحت اسلام» است و کدام مصلحت، «منفعت این و آن»، باید از ترازوی بصیرت مدد گرفت. با این ترازو بهتر مشخص می شود که چرا امیرالمومنین، مصلحت اسلام را در اولویت قرار داد و گاه گاه حتی به خلفای غاصب حق خود، مشورت می داد. بصیرت به ما یاد می دهد که مصلحت اسلام، فقط مصلحت اسلام نیست؛ نیک اگر بنگری، «مصلحت حقیقت» است. با میزان بصیرت، بهتر می توان فهمید که کدام مصلحت در شعاع حقیقت است و کدام مصلحت در امتداد دروغ.

سوم: بصیرت، تنها حد فاصل حقیقت و مصلحت نیست. در دعوای میان مخلص سازی و وحدت نیز، همان به که بصیرت حکم کند. گفت: «خوش بود گر محک تجربه آید به میان». «محک تجربه» یعنی «بصیرت». بصیرت به ما نشان می دهد؛ کجا اخلاص بیشتر لازم است، کجا جذب حداکثری. بصیرت شعار نمی دهد؛ راهکار نشان می دهد. بصیرت از سویی همه مخلصین را دعوت می کند که «عمار» شوند، اما هر آنکه عمار نشد، اغیار نمی خواند. بصیرت متوجه فرق میان مخلصین و مومنین و مسلمین هست. به وقتش نسخه اخلاص می پیچد، به وقتش نسخه وحدت. بصیرت، آدم اسلام است، نه عنصر احزاب. بصیرت دنبال غنیمت نمی رود؛ تنگه احد جبهه اصل کاری را مراقب هست. عمار دنبال غرور نمی رود؛ متوجه «آفت بصیرت» هست.

چهارم: اشبه الناس به مفهوم رعنای بصیرت، عمار است، لیکن در این تشابه، عجب حکایتی نهفته…

چهار/ ۱: اگر چه تمام زندگی جناب عمار بن یاسر درس بصیرت است، و اگر چه ابوتراب بر بالین آغشته به خون اولین فرزند شهید اسلام فرمودند؛ «رحم الله عمارا یوم اسلم، و رحم الله عمارا یوم قتل، و رحم الله عمارا یوم یبعث حیا…»، اما شگفتا! شگفتا که در ورای ام الفتن تاریخ؛ فتنه سقیفه، مولای موحدین این گونه با عتاب، خطاب می کند عمار را؛ «چه شد که از خواب غفلت بیدار شدى؟!… تو و دیگران برگردید که دیگر نیازى به شما ندارم. شما در حالى که مرا در یک سر تراشیدن اطاعت نکردید، چه طور مرا در قتال و جنگ با کوه هاى آهنین اطاعت خواهید کرد؟! برگردید که دیگر نیازى به شما نیست».

چهار/ ۲: اعتراف می کنم شناختم نسبت به جناب عمار، به «این عمار ۸۸» برمی گشت و چند صفحه ای تورق در کتب تاریخی، تا اینکه بازنویسی سفرنامه حج، ایضا مسائل و مصائب روز جامعه، باعث شد از عمار بیشتر بخوانم تا از بصیرت بیشتر بدانم. این بار اما «تورق گرم صفحات» به «تعرق سرد لحظات» رسید! دقیقه ها شد دغدغه ها! ثانیه ها شد روی مخ! ساعت ها شد ساحت درنگ! مساحت غم! عمار و بی یا کم بصیرتی؟! عمار و دیر آمدن؟! عمار و تاخیر؟! عمار و سکوت؟! عمار و تردید؟! عمار و اشتباه؟! عمار و غفلت؟! عمار و چون و چرا؟!… و باز اعتراف می کنم از این منبع به آن منبع می رفتم بلکه ناراستی منابع روی مخ، با منبعی جدید تکذیب شود، لیکن چه تلاش بیهوده ای!! قدر مسلم هم الان می بایست به جمله چند خط بالاتر یعنی «اگر چه تمام زندگی جناب عمار بن یاسر درس بصیرت است…»، یک تبصره بزنم که؛ «الا مقطع سقیفه»! و همچنان اعتراف می کنم یکی از آموزه های بصیرت برایم این بوده که حتی المقدور از خیر نوشتن مطالبی که می شود ننوشت، بگذرم! این یکی اما هر چه تلاش کردم ننویسمش، نشد! چرا که دست آخر فهمیدم؛ نوشتن این متن، چیزی از قدر عمار کم نمی کند، بلکه شاید ننوشتنش ظلم باشد در حق بصیرت. پس صبر کنید…

چهار/ ۳: مرور دوباره فتنه سقیفه به عنوان ام الفتن تاریخ، نیز دوباره خوانی زندگی جناب عمار، مرا به برداشت های زیر رساند. همین جا بگویم که انتشار این متن، هرگز به معنای آن نیست که برداشت خود را کاملا صحیح می دانم.

چهار/ ۳/ یک: قبل و بعد از قصه غم انگیز سقیفه، عمار و بصیرت قطعا همسایه هم بوده اند. چه زمان پیامبر، چه زمان ابوتراب، عمار همیشه در شمار یاران تراز اول جبهه اسلام بوده. بهترین ها، برترین ها. یکی دو تای والاتر، چند تای عالی تر.

چهار/ ۳/ دو: عملکرد جناب عمار در فتنه ای به اهمیت فتنه سقیفه، اولا در قیاس با کارنامه درخشان خودشان، ثانیا در مقایسه با جناب مقداد و جناب ابوذر و جناب سلمان، مورد سئوال است. و لابد این سئوال، آنقدر شدید است که خطاب حضرت امیر را آنگونه عتاب آمیز کرده. من واقعا نمی دانم -و در آن درجه هم نیستم!- که به فراخور رفتار عمار در مقطع سقیفه، چه عنوانی باید به ایشان داد، اما صرف نظر از عناوین امروزی و بعضا دست مالی شده ای چون ساکت و دیر آمده و خیلی دیر آمده و کمی دیر به میدان آمده و چه و چه، اینقدر هست که معصومین در نقلی مکرر بارها گفته اند؛ «ارتد الناس بعد رسول الله الا ثلاثه». یعنی: بعد از رحلت رسول خدا، همه اصحاب جز ۳ تن؛ مقداد و ابوذر و سلمان، مرتد بوده اند. بدیهی است مراد از این «ارتداد»، ارتداد به معنای فقهی و مصطلح کلمه نیست، بلکه بیانگر نوعی از راه بیرون شدگی عقیدتی، ولایی و سیاسی است. البته -و خوشبختانه!- منابع قلیل تری هم وجود دارند که نقل معصومین را اینگونه روایت کرده اند؛ «ارتد الناس بعد رسول الله الا ثلاثه… او اربع». و هر چند درباره «او اربع» (یا ۴ نفر) تردید هست که اشاره به کیست، لیکن ناظر بر عاقبت به صحنه آمدن عمار، می توان نتیجه گرفت که مراد از «او اربع»، همین جناب عمار است.

چهار/ ۳/ سه: این مجال، خیلی جای مناسبی برای پرداختن به کم و کیف قصه پر غصه و عجیب و غریب سقیفه نیست، لیکن ناظر بر بحث، باید گفت؛ فقط ۴ نفر، سر وقت، امر مولی را برای دفاع از حق ولایت اجابت کردند. مقداد و ابوذر و سلمان و زبیر. و بنا بر همین ظاهر ماجرا، بعضی بر این باورند که «او اربع»، اشاره به زبیر -تا آن مقطع از زندگانی اش- دارد، نه عمار. البته همانطور که قبلا اشاره شد در اغلب منابع، خبری از «او اربع» نیست. طرفه حکایت اینجاست؛ در میان ۴ تنی که برای دفاع از حق ولایت حضرت ابوتراب، سر موعد مقرر به صحنه آمدند، فقط یکی دست به شمشیر برد که آنهم جناب زبیر بود! قضیه وقتی جالب تر می شود که بدانیم زبیر بر خلاف امر امیرالمومنین دست به شمشیر برد!! یعنی افراط و تندروی کرد!! و شاید متاثر از همین نافرمانی بود که «الا ثلاثه»، هرگز «الا اربع» نشد! فوقش «او اربع»! ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست؛ بر اساس اسناد و شواهد موجود، از میان این ۳ تن، از همه بهتر و دقیق تر جناب مقداد بوده اند. نقل است که مقداد بن اسود در ماجرای سقیفه حتی بی اذن ابوتراب پلک هم نمی زد. البته دقت شود که به اقتضای زمان و مکان، داریم از ولایت پذیری سخن می رانیم. لذا بر ولایت پذیری مالک اشتر نیز نمی توان خرده گرفت؛ آنجا که جلوتر از مولای متقیان به خط زد و به در خیمه معاویه رسید. بسیجی وار به خط زدن، اگر بر مناط انضباط باشد و طبق قاعده فرماندهی، افراط نیست؛ شیوه قهری شیربچه های خیبر و بدر است.

چهار/ ۳/ چهار: از مجموع مطالعات تاریخی درباره عملکرد عمار در فتنه سقیفه به موارد زیر برمی خوریم؛

برای بزرگمردی در مایه های عمار، هر چیزی جز «الا اربع» به نوعی کسر قدر و منزلت عمار است. حتی بر فرض اینکه «او اربع» اشاره به شخص عمار داشته باشد، باز هم در راستای مقام بصیرت افزای عمار نیست. عمار نباید «یا ۴ نفر» باشد، بلکه باید «جزء ۴ نفر» باشد.

بر اساس برخی منابع، جمله زیبای «علی با حق است و حق با علی»، آخرین جمله سفارشی مهم است از طرف پیامبر به شخص عمار؛ «ای عمار! بعد از من، فتنه های بزرگی رخ خواهد داد. پس هر گاه با این فتن روبرو شدی، از علی پیروی کن که علی با حق است و حق با علی». این را نیز باید دقت کرد که عمار، توسط شخص رسول خدا به اسلام گروید و به نوعی تربیت شده خاص ایشان بود. با این همه در تحلیل عملکرد عمار در فتنه سقیفه، یکی هم اشاره به این شده که عمار مصلحت ندید با خلفا -به ویژه در اوج ماجرای سقیفه- مخالفت سیاسی واضح کند. یعنی؛ عمار با اینکه تصمیم گیری سقیفه را هرگز قبول نداشت، لیکن بنا به دلایل سیاسی از ابراز مخالفت آشکار خودداری کرد.

بعضی نیز از شک و تردید عمار در آن مقطع نوشته اند.

کسانی هم ناظر بر پاره ای واقعیت ها، بنای شان بر این اعتقاد است که رفتار عمار در فتنه سقیفه از جنس همان مصلحت سنجی هایی بود که امیرالمومنین را به مشورت دادن با خلفای غاصب حق شان کشاند.

عده دیگری نوشته اند؛ عمار اندکی دیر و فقط با چند ساعت تاخیر به صحنه آمد. هر چند برای تاخیرش هیچ عذری نداشت.

چهار/ ۴: گذشته از اینکه کدام یک از این روایت های تاریخی، بیشتر منطبق بر واقعیت باشد، می توان ۲ گونه از بحث نتیجه گرفت؛

چهار/ ۴/ یک: می توانیم به صدر اسلام برگردیم و عمار را در مواجهه با ام الفتن، لااقل همسایه بصیرت نخوانیم و… بعد، دچار آفت بصیرت شویم و به جای قلندری، قلدری پیشه کنیم و عمار را «عمار» ندانیم! و با بدترین روش ممکن دست به خالص سازی بزنیم و عمار را… آری، حتی خود عمار را در عداد عماریون تلقی نکنیم! و هر وقت هم که آمد به نفع جبهه دوست، رفتار و گفتار بصیرت افزا ارائه داد، خطاب مولای متقیان را بر سرش آوار کنیم؛ «تو و دیگران برگردید که دیگر نیازى به شما ندارم…». البته می دانم مضحک است، لیکن با تفکرات مغشوش حاکم بر بعضی گروه های سیاسی، باید نشست و بررسی کرد؛ آیا عاقبت، عمار، «عمار» محسوب می شود یا خیر؟!

چهار/ ۴/ دو: جور دیگری هم می توان نتیجه گرفت… و آن اینکه؛ چه بسا انسانی در فتنه ای، و در بهترین حالت ممکن، «او اربع» باشد، اما در فتنه های قبلی و بعدی، بهترین سایه و همسایه بصیرت خوانده شود. اصلا مصداق بصیرت شود. و چنان عاقبت به خیر شود که امام اول ما در وصفش بگوید؛ «رحمت خدا بر عمار، روزی که اسلام آورد، روزی که شهید شد، و روزی که برانگیخته خواهد شد».

پنجم: اولین فرزند شهید اسلام، البته از «ارکان اربعه شیعه» است؛ سلمان و ابوذر و مقداد و عمار. مگر این ۴ تن را می توان از شیعه گرفت؟! ما هر چه از بصیرت داریم، مدیون تلاش ارکان شیعگی ماست. حالیا! چه آن روز که «علی (ع)» طلب یار کرد، و چه آن روز که فرزند حکیم او «سیدعلی»، فقط «این عمار» نگفتند. «کجایند اصحاب دیگر» نیز بود. لیکن اگر از دیروز تا امروز، «این عمار» بیشتر شنیده، و از «عمار» سخن بیشتر گفته می شود، حرف حکیمانه تاریخ است با ما. این حرف گمانم این است؛ آدمی می تواند عمار باشد، حتی مصداق اولای بصیرت باشد، لیکن همه نمرات کارنامه اش دقیقا ۲۰ نباشد. به شرط جبران، آدمی می تواند در فتنه های بعدی، از فتنه قبلی کارنامه بهتری داشته باشد. آدمی می تواند در یک فتنه دچار تردید، تاخیر، سکوت، غفلت و اشتباه شود، لیکن در امتحانات آتی جبران کند. البته عکس این گزاره ها نیز صادق است. آدمی می تواند در ام الفتنه جهان اسلام، حتی به نفع جبهه دوست، ترمز ببرد و شمشیر هم بکشد، اما دست آخر، خودش و کشنده اش رهسپار دوزخ شوند. باورم هست ۲ چیز در خراب کردن عاقبت آدمی نقش برجسته دارند؛ یکی، افراط، حتی در راه دفاع از جبهه حق. دیگری، پاسداری از جبهه حق، اما با اغراض آلوده به حب و بغض. در وصف جناب زبیر، فکر کنم بشود این تعبیر را به کار برد که او صندلی حق را از خود حق بیشتر دوست می داشت. امروز هم بعضی ها بیشتر یار صندلی علی اند، تا خود علی. قصه آقازاده ها و صندلی بماند برای وقتی دیگر!

ششم: در تعریف بصیرت گفته اند؛ «رفتار و گفتار درست در وقت درست». شاید تعریف دیگر، بلکه آسان تر بصیرت این باشد؛ «رفتار و گفتار نادرست انجام ندهیم». جناب عمار در باب بصیرت افزایی، آنقدر که من خوانده ام از ۲ شیوه پیروی می کردند. یکی؛ روحیه دادن به جبهه خودی. دیگری مواجهه دقیق با جبهه دشمن. عمار برای دشمن، رجز بی خود نمی خواند. گاه استدلال می کرد، گاه رجز درست می خواند. واقعا این چه رجزی است که بیش از دشمن، برای دوست درد سر درست می کند؟! البته عمار رجز دشمن را برای دوست نمی خواند! صف بندی ها را اشتباه نمی کرد. از جمله اشتباهات بعضی گروه های سیاسی این است که گاهی همه را با همان چوبی می رانند که فقط باید سران فتنه را برانند. قطعا با هر کس به تناسب جرمش باید برخورد کرد. این و آن که در فتنه دیر و با تاخیر به صحنه آمدند، جرم شان جرم «ساکت فتنه» نیست. بصیرت گاهی یعنی دقت مضاعف روی خرج عناوین. کسی که دیر حرف زده، اما عاقبت حرف زده، «ساکت فتنه» نیست. برای کسی که دیر حرف زده… یعنی؛ لااقل برای کسی که دیر حرف زده، راه جبران بسته نیست. این را، زندگی عمار به ما می گوید. رسم بصیرت از اسم بصیرت مهم تر است.

هفتم: حال که فضا آرام تر شده و صدا به صدا می رسد، بد نیست وارد بعضی مصادیق شویم. متاثر از اتفاقی که یکشنبه کذایی در قم رخ داد، خیلی از عوامل، متاسف شدند و ابراز ندامت کردند. لیکن اصل کاری ها عذری نخواستند! کسانی که با عقاید حب و بغضی، از دیر به میدان آمده های فتنه، در اذهان هواداران شان، «دیو» ساخته اند، مقصرین دانه درشت آن حادثه تلخ اند. کسانی که مضاعف از فتنه، به دلایل سیاسی و گروهی و جناحی نیز علیه دیگر اصول گرایان، جبهه بندی بی لزوم می کنند، مع الاسف نه فقط عذری نخواسته اند، بلکه حتی بعد از سخنان علمدار انقلاب، یکی شان می گوید؛ «اگر من بودم، به جای پرتاب مهر، مجلس را ترک می کردم»!! دیگری می گوید؛ «اگر من بودم اصلا فلانی را برای سخنرانی دعوت نمی کردم»!! آن یکی، خوش خیالانه می گوید؛ «اگر رئیس قوه عذرخواهی نکند، دیگر دلیلی ندارم که او را از دیگر سران قوا بهتر بدانم»!! آنی فرض کنید اگر همه حزب اللهی ها می خواستند از کانال جبهه های سیاسی، حزب اللهی باشند و خط بگیرند، به چه بلایی مبتلی می شد بصیرت؟!

هشتم: شکی نیست جریان اصول گرایی، پس از دوران کج دار و مریز اصلاحات، منشا خدمات فراوانی برای جمهوری اسلامی شد. قطعا خدمات شهرداری ها، شوراهای شهر، مجلس و دولت، زاییده گفتمان اصول گرایی است. در گفتمان اصول گرایی، اصل بر «خدمت» است، و الا از ولایت و بصیرت و سایر مفاهیم عالیه، هم جریان فتنه حرف می زند، هم حلقه انحراف. فصل ممیزه جریان اصول گرایی از سایر دار و دسته های سیاسی، اولا خدمت است، ثانیا خدمت بی مزد و منت. بعد از دوره پر از حرف و حرافی اصلاحات، آن جریان که مردم را بیش از پیش به «کار» و «کارآمدی» امیدوار کرد، جریان اصول گرا بوده است. تا امروز نیز مردم به کرات اعتماد خود را به لایه ها و آدم های مختلف جریان اصول گرا نشان داده و بارها به ایشان رای داده اند. مع الاسف از یک سو جریان فتنه و حلقه انحراف، دست در دست هم به تخریب گفتمان اصول گرایی مشغول اند، آنقدر که دیگر احدی جرئت نکند خود را اصول گرا بخواند! از سوی دیگر، به موازات این خیانت، باید غمگین غفلت دوستان داخل جبهه اصول گرایی باشیم. واقعا جریان اصول گرایی چند تا جبهه می خواهد؟! و چرا این تخریب وحدت را لااقل به اسم منیت و غرور و قدرت انجام نمی دهیم که عناوین مقدسی چون ولایت و بصیرت و عمار، دستاویز مطامع سیاسی ما قرار نگیرد؟! «مندلی» یک جبهه داشت، این «صندلی» است که زیاد جبهه دارد! در جبهه مندلی، «مین» وحدت بچه ها را خراب نکرد. چه بلایی بر سر شما آورده «میز»؟! جز این فضای مخدوش و هوای مغشوش، رهاورد دیگر صف بندی های شما چه بوده؟! واقعیت این است که احساسات ذاتا ناب هواداران تان را، این همه جبهه بندی غیر لازم «سرکش» کرده. اگر هوادار شما روز ۲۲ بهمن، به جای آمریکا و اسرائیل، شعار علیه این و آن می دهد -و خیال می کند کار درست انجام داده و ماجور است!- نتیجه رویه وحدت شکن شماست که اسمش را گذاشته اید بصیرت!! که اسم تان را گذاشته اید عمار!!

نهم: انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است. ملاک های ۴ گانه ساده زیستی، استکبار ستیزی، ولایت پذیری و عدالت محوری، همیشه و همیشه ملاک های محکمی برای رای دادن اند، لیکن از «محک تجربه» می توان آموخت؛ چون فکر می کنیم یکی نسبت به دیگران بیشترین ملاک ها را دارد، دلیل نمی شود الباقی را کلا طرد کنیم. الباقی را کلا طرد کنیم، او هم از ملاک هایش عدول می کند!! از «محک تجربه» می توان آموخت؛ مدیریت دست بالا، صداقت، کارآمدی، فضای همدلی، اخلاق و… نیز در کنار ملاک های ۴ گانه، بسی مهم و اساسی اند.

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤  ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

این نوشته، تخریب وحدت نیست. به نقض غرض دچار نیامده. حتی المقدور بنا بر تخریب تفرقه دارد، لااقل در اردوگاه اصول گرایی. این نوشته نکوداشت مقام عمار است. دل این قلم می سوزد برای بصیرت. فتنه ۸۸ با همه ابعاد بزرگش، در برابر ام الفتن ماضیه محلی از اعراب ندارد. آقایان! حلقه ای که شما تنگش کرده اید، «اولین فرزند شهید اسلام» را هم پذیرا نیست، چه رسد به ما آخرین ها… بس کنید این بساط را. بس کنید! اگر «حزب اللهی و مومن» هستید، بس کنید!

وطن امروز/ ۱۳ اسفند ۱۳۹۱

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سینا می‌گوید:

    بسم الله …

  2. ... می‌گوید:

    وقتی با حنا و سدر و گودرز و شقایق و … کلا همه چی، آخرش جبهه پایداری بینوا را می زنی، این نوشته با همچین تیتر تابلویی، شرط می بندم که از همان اولش با نقد جبهه پایداری شروع می شود! حالا می بینیم …

  3. سیداحمد می‌گوید:

    رحم الله عمارا یوم اسلم، و رحم الله عمارا یوم قتل، و رحم الله عمارا یوم یبعث حیا…

  4. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ببینید، خط عمار را خط مستقیم مى گویند. به نظر من، عمار هنوز هم ناشناخته است. عمار یاسر را خود ماها هم درست نمى شناسیم. عمار یاسر، یک حجت قاطعه الهى است. من در زندگى امیرالمؤمنین علیه السلام که نگاه می کردم؛ دیدم هیچ کس مثل عمار یاسر نیست، یعنى از صحابه رسول الله صلی الله علیه و آله، هیچ کس نقش عمار یاسر را در طول این مدت نداشت. آنان زنده نماندند؛ ولى ایشان حیات با برکتش ادامه پیدا کرد. هر وقت براى امیرالمؤمنین علیه السلام یک مشکل ذهنى در مورد اصحاب پیش آمد؛ یعنى در یک گوشه شبهه اى پیدا شد، زبان این مرد، مثل سیف قاطع جلو رفت و قضیه را حل کرد…

    “امام خامنه ای”

  5. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۴۱۳* پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:

    هر گاه دو موضوع به عمار عرضه می‌شود تا یکی از آن دو را برگزیند، او حتماً آن را که در رشد و صلاح نقش بیشتری دارد، بر می‌گزیند.

    از سر تا قدم عمار مملو از ایمان است و ایمان با گوشت و خون او آمیخته است…

    (الغدیر، ج۹، ص ۲۵_ الدرجات الرفیعه ص ۲۵۸)

  6. احمدرضا می‌گوید:

    دست بوس همه عمار های این انقلاب و امام خامنه ای هم هستیم …
    بی صبرانه منتظرم …

  7. عطشان می‌گوید:

    سلام
    این یعنی تا ساعتی دیگر آیا؟
    این یعنی تا دقایقی دیگر آیا؟
    این یعنی تا روزهای دیگر آیا؟
    در هر حال ما منتظریم حتما.

  8. سینا می‌گوید:

    عسگر اولادی: هاشمی مانند نخ تسبیح است!!!!!!!!

    آخه من چی بگم به این مرد. مگه مجبوری حرف بزنی ….

  9. چشم انتظار می‌گوید:

    عمار،‏ عمار است…
    زبیر هم،‏ زبیر است…
    طلحه هم،‏ طلحه…
    حق،‏ حق است و باطل،‏ باطل.

  10. چشم انتظار می‌گوید:

    هاشمی، بیشتر به طناب پوسیده می ماند، تا نخ تسبیح!‏

  11. سینا می‌گوید:

    آها داشت یادم می رفت! برای اولین بار اولین کامنت قطعه رو من نوشتم.
    جا داره به خودم، سید احمد و برادر هنرمند استاد حاج حسین قدیانی تبریک بگم…!!!

  12. قطعه 27 می‌گوید:

    ای بابا…
    من که دیگه گول شما رو نمی خورم!
    اون وقتی که می نوشتین تا دقایقی دیگر ۲۴ ساعت بعد آپ می کردین… وای به الان که نوشتین به زودی! 🙂

  13. ... می‌گوید:

    ترجمه عبارت “به زودی” در وبلاگ قطعه ۲۶:

    باش تا به روز شه!!

  14. سیداحمد می‌گوید:

    امیدوارم زودتر آماده شود متن؛
    کنجکاوم برای خواندنش!

  15. عطشان می‌گوید:

    کاش یه بار مسابقه اش کنید این عنوان ها را!
    مثلا عنوان رو بگید بچه ها هم بحدسن(!) موضوع متن چیه. یا حتی بگید یه متن با عنوان شما بنویسن اونوقت به نزدیک ترین متن یه جایزه بدید. جایزه هم می تونه مثلا یه سفر حج باشه!!
    پیشنهاد خوبیه ها!!
    اصلا همین الان موافقاش دست ها بالا.

  16. سیداحمد می‌گوید:

    عطشان؛

    قبلا چند بار پیش آمده که بچه ها حدس بزنند موضوع متن را از روی “تیتر”؛ اما معمولا حدس ها زیاد درست از آب در نمی آید، چون متن های حسین قدیانی قابل پیش بینی نیست!

  17. سیداحمد می‌گوید:

    رفقا؛

    مشکلی برای باز کردن سایت ندارید؟
    اینترنت پرسرعتم قطعه ۲۶ را باز نمی کند.
    کسی چنین مشکل ندارد الان؟!

  18. عطشان می‌گوید:

    آقا سید

    من تسلیمم. چون خودم هم جزء همین بچه هستم که هیچ وقت نتونستم حدس درستی بزنم.
    ولی باز هم به جایزش می ارزه ها! از من گفتن.

  19. عطشان می‌گوید:

    آقا سید! بنده با همون اینترنت عهد قلقلک میرزا کانکت میشم ولی مشکلی ندارم.
    البته خدارو شکر!
    می خواین شما هم امتحان کنید.

  20. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    این متن گمانم یک جورهایی مرتبط باشد با دیدار آقا و دست اندرکاران جشنواره مردمی فیلم عمار.

    من دیروز و پریروز برای ورود به قطعه مشکل داشتم. با اینترنت پرسرعت باز می شد اما خیلی به کندی…

  21. ......... می‌گوید:

    سلام! 🙂

  22. محراب می‌گوید:

    عمر و عاص، عمر و عاص است…

  23. سیداحمد می‌گوید:

    سلاله؛

    با توجه به شناختی که من از نویسنده قطعه ۲۶ دارم، بعید می دانم به دیدار مذکور ربطی داشته باشد…

  24. قاصدک منتظر می‌گوید:

    “عمار، عمار است”

    پایدار است
    بر مرامش استوار است
    بصیر است
    در شجاعت بی نظیر است
    صبور است
    با ولایت جفت و جور است
    پرخروش است
    امر رهبر را به گوش است
    اهل درد است
    به وقتش مرد میدان نبرد است
    حدید است
    هم او که حافظ خون شهید است
    باوجود است
    به معنی، مظهر ایثار و جود است
    یارِ یار است
    زمان فتنه بین بس هوشیار است

    “عمار، عمار است”

  25. به جای امیر می‌گوید:

    شلوار (گفت و شنود)

    گفت: تا همین چند هفته قبل گروه های ضد انقلاب و اصحاب فتنه در سایت ها و رسانه های خود می نوشتند، فساد کلان بانکی زیر سر خود نظام است و عوامل آن هرگز محاکمه و مجازات نمی شوند.
    گفتم: دیگه چی؟!
    گفت: بعد از شروع محاکمات، گفتند؛ این دادگاه نمایشی است و نتیجه ای ندارد. ولی حالا که مجرمان به اعدام و حبس ابد و زندان های طویل المدت محکوم شده اند، همین رسانه ها می گویند آنها مجرم نیستند بلکه افرادی هستند که درپی شکوفایی اقتصادی بودند!
    گفتم: تقصیر آمریکا و اسرائیل است که شلوار اپوزیسیون را برعکس پای آنها کرده است.
    گفت: یعنی چی؟ چطور مگه؟!
    گفتم: بچه ای شلوارش را برعکس پوشیده بود و مادرش می گفت؛ ذلیل مرده! بالاخره معلوم نیست داری میای یا داری میری؟!

  26. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    عمار، عمار است، یعنی عمار همیشه توی صراط مستقیم بود.
    عمار ۷۶ با عمار ۸۴ و ۸۸ یکی بود. دوگانه سوز نبود!
    نمک بخوره، نمکدون بشکنه نبود. نه خیلی “بهار” باز بود! نه تو مه پرسه می زد!
    عمار همیشه کنار رهبرش بود. خلاصه عمار، عمار بود.

    حسین قدیانی: دوستان محترم! کامنت های تان لطفا تا هنگام به روز شدن متن، یادتان باشد…

  27. سیداحمد می‌گوید:

    اوه اوه اوه!
    چی بشه این متن!!!

    این که داداش گفت، یعنی یک خبرهایی هست!

  28. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    اینجوری که شما نوشتی “یادتان باشد” یه لحظه حس اصحاب کهفی بهم
    دست داد!

  29. آزاد اندیش می‌گوید:

    سلام به همگی، من که عمار شناس نیستم! پس فعلا همین.

  30. آزاد اندیش می‌گوید:

    جناب سینا؛
    گفتین که “عسگر اولادی: هاشمی مانند نخ تسبیح است!!!!!!!!”
    اگه اشتباه نکنم قبلا شنیده بودم امامت نخ تسبیح تمام این هستی است (ولایت) جل الخالق به این حرفها، آخه کدام تسبیح؟ آهان شاید التزامِ پیوستن عده ای همشکل هم عقیده خودش!

  31. سیداحمد می‌گوید:

    عسگراولادی حالش خوب نیست، یک چیزهایی می گوید برای خودش!
    شما به دل نگیرید!

  32. صبا می‌گوید:

    آقا سید؛

    من نفهمیدم این جمله یعنی چی؛ “حسین قدیانی: دوستان محترم! کامنت های تان لطفا تا هنگام به روز شدن متن، یادتان باشد…”

  33. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    اگر هاشمی، نخ تسبیح است، پس می شود گفت:
    قالیباف، اسکلت بتون نظام است!
    لاریجانی ها، برادران نظامند!
    حداد، قفسه کتابخانه نظام است!
    محسن رضایی، نقش سجاده نظام است!
    احمدی نژاد، رکاب انگشتر نظام است!
    اسفندیار، حرز امام جواد نظام است!
    کروبی، و ان یکاد نظام است!
    خاتمی، کفاره نظام است!
    حسین شریعتمداری، نوستراداموس نظام است.

  34. سیداحمد می‌گوید:

    صبا؛

    یعنی: یادتون باشه دیگه!!!

  35. احمدرضا می‌گوید:

    به نظرتون چند روز دیگه متن جدید به سایت اضافه میشه؟!

  36. صبا می‌گوید:

    خب وقتی کامنت بگذاریم؛ یادمان هم برود، دوباره می خوانیم، یادمان می آید دیگر!
    مگر این که منظور جناب قدیانی این باشد که کامنت های تان را در حافظه نگه دارید و بعد از به روز شدن متن بگذارید!

    اصلا بگو، تو حالا همه چیزی رو فهمیدی که می خواهی، حتما سر از این جمله در بیاوری!!
    به قول آذرخش؛ والا

  37. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    احمدرضا؛

    به زودی اضافه میشه…!

    (به سبک سیداحمد!)

  38. سیداحمد می‌گوید:

    به به… ممنون صبا!
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…

  39. محمد می‌گوید:

    جناب قدیانی با سلام؛

    چند سال قبل که به سایت شما سر می زدم دلسوخته متون زیبای شما می شدم و مدتها اشک می ریختم. اما امروز بعد از مدتها که آمدم دلم به حال خودت سوخت که دینت را به دنیای کیهان و حسین شریعتمداری فروخته ای. و باید تامل کنی که چگونه به اینجا رسیده ای. نمی دانی که منظور احمدی نژاد از ربیع الانام چیست و یا شعار زنده باد بهار را در چه موردی می گوید؟ وای به حال تو و امثال تو که یک نسیم آرام هم به هر جهتی که دلش خواست حرکتت می دهد. امیدوارم عاقبت به خیر شوی!

  40. یه غریبه می‌گوید:

    چرا هیچ کس به این قسمت صحبت آقایم، مولایم، سرورم، امامم، توجه نمیکند.
    گریه دارد، به صاحب الزمان قسم، گریه دارد.

    من به شما عرض بکنم جوانها! “آن روزى که ‘ما نیستیم’ و شما هستید”، بدانید آن روز ملت ایران وضعش، افقش، زندگى مادى و معنوى‌اش، به مراتب از امروز بهتر خواهد بود. حرکت ملت ایران به سمت روشنى است، افق ها روشن است. ما یک قدرى باید مراقب خودمان باشیم.

  41. سردار شهیدزاده می‌گوید:

    سلام؛
    این سخنرانی را از دست ندهید.
    حاج حسینی دیگر از نوع فدایی واقعا یکی از تئورسین های ولایی است. به قول داش حسین ((دیدم که میگم))
    عمار؛ عمار است……
    http://www.jahannews.com/vdcefw8w7jh8foi.b9bj.html

  42. عمار می‌گوید:

    منم برای لحظه ای حس کردم شاید راجع به جشنواره عمار و دیدارشون با حضرت ماه هست که سید احمد بزرگوار گفتن احتمالش خیلی کمه.
    بعدش هم که داداش حسین به نوعی، کاملا نامحسوس، تهدیدمون کردن راجع به کامنت ها و حدس زدنامون، پس ناچاریم چشم انتظار متن بمونیم و بمونیم.

  43. عمار می‌گوید:

    با اجازه صاحب قطعه و باقی عزیزان
    “جناب محمد”
    “امیدوارم عاقبت به خیر شوی!”
    کاری به صحبت ها و تهمت هایی که به قول جنابتان، به جناب قدیانی نسبت دادی، ندارم.
    اما اخوی؛ یکم یواشتر. کجا با این عجله. از ائمه و بزرگان دینمون یاد نگرفتیم که هر موقع خواستیم دعا کنیم خودمون رو مجزا ندونیم؟!
    پس من جمله شما رو تکمیل میکنم:

    ********************
    اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا.
    ********************

  44. سیداحمد می‌گوید:

    انا لله و انا الیه الراجعون…
    حضرت آیت الله خوشوقت به ملکوت اعلی پیوست…

  45. حسن می‌گوید:

    آقا سید احمد…
    واقعا اگه تحریم شدم، خوب بهم بگو که منم وقت نذارم برای تایپ کردن با این دست کندم.
    فکر کنم این حق من باشه.

    امام صادق علیه السلام:
    اگر به من بگویند شیعه علی دوست تر میدارم تا اینکه بگویند پسر علی.

  46. سنگربان می‌گوید:

    خدا رحمت شون کنه…

  47. سنگربان می‌گوید:

    صبا؛
    فکر کنم منظور آقای قدیانی این باشه که شاید نظر ما بعد متن با قبلش تغییر بکنه. البته شاید منظور این باشه…

    من که این جوری ام بعضی اوقات یه اتفاقی که میوفته یه فکری در موردش می کنم بعد میام اینجا می بینم تحلیل آقای قدیانی یه چیز دیگه بوده…
    مخصوصاً اوایل که با قطعه آشنا شده بودم خیلی این حالت پیش میومد. الان کمتر!
    اوایل که خیلی شناخت نداشتم؛ مطالبی که نمی فهمیدم یا یه حالتی شک داشتم، می رفتم تحقیق می کردم بعد متوجه می شدم دید خودم اشتباه بوده…

    البته کامنتها و جواب هاش، خیلی کمک کرد تا یکم بیشتر عمیق بشیم تو مسائل!

  48. عمار می‌گوید:

    خدا روحشون رو قرین رحمت کنه.

  49. یه غریبه می‌گوید:

    آیت‌الله صدیقی درباره نظر رهبر معظم انقلاب درخصوص جایگاه آیت‌الله خوشوقت گفت:

    چند وقت قبل به همراه تعدادی از طلاب به خدمت رهبر معظم انقلاب رسیدیم، حضرت آقا فرمودند تنها به علم و اراده خودتان تکیه نکنید طوفان‌ها زیاد است و این طوفان‌ها گاهی اوقات سخت می‌شود و در این طوفان‌ها نمی‌توانید خود را حفظ کنید و باید در این اوقات خودتان را به کسی و یا جایی وصل کنید که شما را حفظ کنند، بعد بنده به حضرت آقا گفتم از چه کسی استفاده کنیم؟ رهبر معظم انقلاب در پاسخ گفتند؛ در طوفان ها خود را به آیت الله خوشوقت وصل کنید.

  50. قاصدک منتظر می‌گوید:

    آیت الله خوشوقت (رحمة الله علیه):

    “مشکل اهل کوفه این بود که ایمانشان ضعیف بود. حضرت(ع) را تا جایی دوست داشتند که برای خودشان ضرری نداشته باشد. آن ها بی دین که نشدند؛ مثل خیلی از شیعیان امروز فقط ایمانشان ضعیف بود. بیچاره ها حتی قلوبشان با امام حسین(ع) بود و با دشمنان او دشمن بودند، اما وقتی احساس کردند که خطری هست، عقب کشیدند. ابن زیاد تهدید کرد و گفت شما را می کشم، دست می برم، پا می برم، در رفتند؛ ترسیدند. اگر کمی ایمانشان قوی بود و نترسیده بودند، به میدان می آمدند و شهید می شدند؛ همان طور که امام حسین(ع) با افتخار می رود در دل خطر. کوفیان اما این باور را نداشتند. گفتند تا چرخ زندگی مان می چرخد، تا مزاحمت مالی و جانی در کار نیست، در کنار اهل بیت(ع) هستیم. به همین خاطر وقتی دیدند اگر به طرف امام حسین(ع) بروند کشته می شوند، نرفتند.
    جامعه ی کوفه، جامعه بی تقوایی بود. شیعه بودند، اما ضعف ایمان داشتند. به همین خاطر در وقت امتحان فرار کردند. این فرارشان به خاطر ضعف باور بود. اگر ایمان بالایی داشتند، به شهادت افتخار می کردند. اصلاً علت وقوع ماجرای کربلا بی دینی بود.”

  51. عطشان می‌گوید:

    سلام؛
    خبر فوت آقای خوشوقت شوکه ام کرد. با رفتن هر کدام از این بزرگواران گویی برکت از کوی و برزن شهرمان رخت بر میبندد.

  52. عطشان می‌گوید:

    این نکته ای که داداش حسین گفتن فکر همه رو مشغول کرده به گمانم!
    نکنه واقعا سفر حج رو جدی گرفتید؟ (ما راضی به زحمت شما نیستیم)

  53. صبا می‌گوید:

    “یه غریبه”؛

    من یکی شخصا نه تنها نمی خواهم به آن خط از بیانات آقا توجه کنم؛ حتی حاضر نیستم آن را بخوانم!! اصلا…! چطور دلتان می آید کامنت کنید!
    ما در سایه ی مهتاب به طلوع خورشید می اندیشیم. افق روشن است. حرکت ملت به سمت روشنی ست. ما شاکر این انقلابیم. ما زیر نور ماه، تاریکی شب را به سمت طلوع طی می کنیم.

    آن جمله را هم می گذارم به حساب این جمله ی عامیانه که بین خودمان رواج دارد وقتی می خواهیم از آینده بگوییم؛ “من مرده، تو زنده”! جز این هم نمی خواهم فکر کنم!! درست یا غلط.

  54. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    کلا طرفدارای بهار، اهل افراط و تفریط هستند. مثلا الان آقای محمد
    میگه: من دلسوخته متنهات بودم! و کلی اشک ریختم. الان میگه:
    بی دین! خوب تو اگه دلسوخته ای، چرا الان دماغ سوخته ای؟؟
    اگه منظورت از نسیم حسین شریعتمداریه، این نسیم یک عمریه که
    جهتش ثابته، مثل بعضی ها، یکدفعه جهت عوض نمیکنه. من میدونم دیگه،
    انتخابات ۹۲، ما با شما اسفندیاری ها به مشکل بر میخوریم، اساسی!

  55. عطشان می‌گوید:

    الان متن “من آمریکایی ام!” را خواندم.
    فکر کنم! که نه، مطمئنم یه متن طوفانی دیگه از شما در راه است.
    متنی که به احتمال زیاد سیاسی و به احتمال زیادتر انتقادیه.
    امیدوارم این نوشته در این اوضاع ؟؟؟؟؟؟ راه گشا باشد برای قضاوت و تصمیم گیری.
    این که علامت سوال گذاشتم برای اینه که نمی دونم، یعنی واقعا نمی دونم اسم این اوضاع رو چی میشه گذاشت.

  56. محمد می‌گوید:

    با سلام به همه عزیزان بویژه آقای قدیانی عزیز

    بنده حقیر ان شاالله تابع مطلق ولی فقیه رهبری معظم هستم و در انتخابات هم منتظر اشاره ایشان.
    دلنوشته های آقای قدیانی که مرا به شدت تحت تاثیر قرار می داد مربوط به ماه محرم و حال و هوای آن روزها بود به خصوص در پایان ماه عزاداری. اما امروز می بینم جملاتی که را که توسط رئیس جمهور و منتسب به امام عصر (عج) بیان می شود توسط ایشان به تمسخر گرفته شده! متاسفانه مدتی قبل هم کاریکاتوری از حضرت یوسف (ع) در کیهان منتشر شد که هر کسی درکی از دین و رسول خدا و … داشت می باید ناراحت می شد. مگر ما مسلمانان به دلیل توهین هایی که به نبی مکرم اسلام (ص) در نشریات خارجی شد مدتها عزا نگرفتیم؟!! چه شد آن کار سخیف توسط یک مسلمان آنهم شیعه آنهم مدعی پیروی از ولایت فقیه انجام شد؟ بنده حقیر از آقای قدیانی خواهش می کنم به خاطر جذب مخاطب بیشتر تمسخر را ولو در مورد دشمن کنار بگذارند چه بسا خدای نخواسته در این حب و بغضها مقدسات ما مورد تمسخر قرار گیرد. ایشان سال ۸۸ هم در مورد آقای کروبی طنزی نوشته بودند که با وجود اینکه ما از کروبی و امثاله دل پرخونی داشتیم و داریم قابل قبول نبود. چرا که نتیجه آن طنز دیروز می شود تمسخر امروز مقدسات.

  57. سیداحمد می‌گوید:

    وفات حضرت معصومه (س) بر اهالی قطعه مقدس ۲۶ تسلیت باد…
    http://uploadtak.com/images/a8693_karimimas9001.mp3

  58. هستی می‌گوید:

    پ ن پ… عمار، یاسر است؟!

  59. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    حضرت رضا علیه السلام و حضرت معصومه علیها السلام، با هم اتحاد و اتصال دارند، بلکه همه نور واحدند، لذا انسان به هر کدام که متوسل شود، از دیگرى جواب مى گیرد…

    “آیت الله بهجت”

  60. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    تقدیم به قمی های قطعه…

    ۴۱۴* حضرت امام موسی کاظم علیه السلام:

    بهشت داراى هشت درب است و یکى از آنها براى مردم قم است، و آنان در میان مردم سایر شهرها بهترین شیعیان ما هستند، خداوند ولایت ما را در طینت آنان قرار داد.

    (بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶)

  61. م.طاهری می‌گوید:

    خیلی دوست دارم این متن رو بخوانم.

  62. سیداحمد می‌گوید:

    حضرت آقا و آیت الله خوشوقت…

    http://www.jahannews.com/vdcaienuy49n061.k5k4.html

  63. حامد می‌گوید:

    سلام
    جسارتا اگر مقدور است رنگ ستون های چپ و راست را تغییر دهید. خواندن متن سفید روی زمینه ی سیاه واقعا چشم را به درد می آورد. فونت کوچک نیز این مشکل را دامن می زند. ممنون

  64. آرزومند کربلا می‌گوید:

    سلاله بزرگوار؛
    ممنون.
    فقط خدا کنه ما قمی ها شامل این فرمایش حضرت موسی بن جعفر (ع) باشیم.

  65. قطعه 27 می‌گوید:

    ۵۰۰۰ کلمه یعنی چند خط؟!
    خب بابا بذارین دیگه… مگه نمی بینین ما خماریم؟!

  66. به جای امیر می‌گوید:

    یک مدینه دل (به جای گفت و شنود)

    در سالروز رحلت کریمه اهل بیت، حضرت فاطمه معصومه (س) که حوزه علمیه قم یعنی بزرگترین مرکز تشیع و کانون اصلی گسترش اسلام ناب محمدی(ص)، به سراسر جهان، از برکت وجود آن بزرگوار است، این ستون را به گزیده ای از سروده بلند یوسف رحیمی در رثای حضرتش اختصاص می دهیم؛
    چشم دلم به سمت حرم باز می شود
    با یک سلام، صبح من آغاز می شود
    فهمیده ام ز حکمت ایوان آینه
    این جا دل شکسته سبب ساز می شود
    کو چشم روشنی که ببیند در این حرم
    هر روز چند مرتبه اعجاز می شود
    اعجاز توست، اینکه دلم یاکریم توست
    قلب تپنده حرم قم، حریم توست
    این جا بهشت دختر موسی بن جعفر(ع) است
    از نفخه شهود و تجلی معطر است
    برپا شده است مکتب قرآن و اهل بیت
    دارالعلوم مریم آل پیمبر است
    هر شب کنار مرقد تو یک مدینه دل
    دنبال قبر مخفی زهرای اطهر است
    صحن تو غرق بوی گل یاس می شود
    اینجا حضور فاطمه احساس می شود

  67. حسین می‌گوید:

    میشه دو سه هزار تاشو بزاری تا کمی از عطشمون کم شه؟ مُردیم از فضولی!

  68. صبا می‌گوید:

    ممنون سلاله!

    گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس/ زین چمن سایه آن سرو روان ما را بس
    یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم/ دولت صحبت آن مونس جان ما را بس
    از در خویش خدا را به بهشتم مفرست/ که سر کوی تو از کون و مکان ما را بس

    گاهی فکر می کنم؛ قم؛ نه آب داره، نه هوا و نه طبیعت زیبا. این همه مهاجر فقط به هوای این بانو و به عشق علم دین شان ترک دیار کردند.

  69. سیداحمد می‌گوید:

    هنوز بهار نیامده، هوای بهارنویسی های قشنگ داداش حسین را کرده ام…

    یاد بهاریه های قطعه ۲۶ هم به خیر!

  70. آزاد اندیش می‌گوید:

    ۵۰۰۰ تا؟ o_O
    با این حساب به انتهای متن برسیم اولش رو یادمون می رود!
    تنها ۱ نفر آنلاین که خودمانیم.

  71. حسن می‌گوید:

    آهای تهرانی ها… لا مقام لکم… بعد آقای خوشوقت…
    بیایید اینجا در پناه حضرت معصومه سلام الله علیها…
    بیایید قم… امن ترین جا برای دین و دنیا در آخرالزمان…

  72. حسن می‌گوید:

    ولی نه…
    بمونید دور و بر آقا…
    تموم ایران میگن بچه تهرون تکه

  73. صاعقه گمنام می‌گوید:

    لابد عمار، عمار نیست؛
    که ندای «این عمار؟!» هست!

  74. م.طاهری می‌گوید:

    ماشاءالله

  75. فعالیت سیاسی از نگاه اخلاق و پاسخ به شبهه

    “جلسات اخلاقی چه ارتباطی با مسائل سیاسی دارد؟”

    را در وبسایت آی شلوغ بخوانید.

  76. سجاد می‌گوید:

    خماری نوشته های داداش حسینم دلنشینه!!

  77. هستی می‌گوید:

    …………………

  78. لبیک یا حسین می‌گوید:

    ذهنم را آماده می کنم برای اینکه هر نوع محلولی را برای این قضیه ی موها استفاده کنی، حتی شیمیایی اش را!!!
    انشاالله خدا صبرش را می دهد!

    یحتمل این بندگان خدا باید در آغوش کشند صامتین را تا رها شوند!

  79. چشم انتظار می‌گوید:

    یاد و خاطره ی آیه الله خوشوقت گرامی باد. آیه الله آقا مجتبی تهرانی، مهمان نوازی بفرمایید…
    .
    فایل صوتی تسلیت حضرت آقا:
    http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1391/12/3/279942_835.mp3

  80. ساندیس خور می‌گوید:

    مردانی که حکم اعدام فرزندان خود را امضاء کردند

    http://sandiskhor.blog.ir/

  81. شیدا می‌گوید:

    همچنان چشم انتظاریم!

  82. قاصدک منتظر می‌گوید:

    الَلهُمَ صَلِ عَلَى نُورِکَ و سِراجِکَ, وَوَلیِ وَلیِکَ, وَوَصِیِ وَصَیِکَ, وَحُجَتِکَ عَلى خَلقِکَ, الَسَلامُ عَلَیْکِ یا بنتَ رَسُولِ اللهِ, الَسَلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ وَخَدیجَةَ, الَسَلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ‌ أمیرِ الْمُؤمِنینَ, الَسَلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحَسَن وَالحُسَیْنِ, الَسَلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِیِ اللهِ, الَسَلامُ عَلَیْکِ یا اُختَ‌ وَلِیِ اللهِ, الَسَلامُ عَلَیْکِ یا عَمَةَ وَلِیِ اللهِ, الَسَلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ مُوسَ بْنِ جَعْفَرٍ, وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ.

  83. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    حاج احمد! خودت نگاه کن دیگر!

    این همه سخنران هیچ کدامش تو نیستی.
    این همه جبهه در هیچ کدامش تو نیستی.
    بی تو ما «این عمار» شنیدیم باز هم از علی.

    برخیز! «انتهای افق» تو را می خواند.
    صورت روزگار، سیلی تو را می خواهد.
    شعاع آفتاب باید شهادت تو را تایید کند.
    باید بلند شوی و سینه خیزمان کنی گرد صبحگاه ظهور…
    جناب فرمانده! سخت می گذرد به ما! نیستی، نیستی، نیستی!
    بعد از «آقا» هیچ مقامی بالاتر از تو نمی شناسم. نیست، گشته ام.

    http://www.ghadiany.ir/?p=15268

  84. ناشناس می‌گوید:

    …و به همراه همان ابر که باران آورد
    مهربانی خدا در زد و مهمان آورد

    باد یک نامهء بی واژه به کنعان آورد
    بوی پیراهنی از سوی خراسان آورد

    به سر شعر هوای غزلی زیبا زد
    دختر حضرت موسی به دل دریا زد

    چادرش دست نوازش به سر دشت کشید
    دشت هم از نفس چادر او گل می چید

    چه بگویم که بیابان به بیابان چه کشید
    من به وصف سفرش هیچ به ذهنم نرسید

    باور این سفر از درک من و ما دور است
    شاعرانه غزلی راهی “بیت النور” است

    آمد اینگونه ولی هر چه که آمد نرسید
    عشق همواره به مقصود به مقصد نرسید

    که اویس قرنی هم به محمد(ص) نرسید
    عاقبت حضرت معصومه(س) به مشهد نرسید

    ماند تا آینهء مادر دنیا باشد
    حرم او حرم حضرت زهرا(س) باشد

    صبح شب می شد و شب نیز سحر هفده روز
    چشم او چشمه ای از خون جگر هفده روز

    بین سجاده، ولی چشم به در هفده روز
    چشم در راه برادر شد اگر هفده روز

    روز و شب پلک ترش روضه مرتب می خواند
    شک ندارم که فقط روضهء زینب می خواند…

  85. قاصدک منتظر می‌گوید:

    عملیات خیبر در ساعت ۲۱:۳۰ روز ۳ اسفند ۱۳۶۲ با رمز یا رسول الله آغاز شد.

    یاد شهدای مجنون، هورالعظیم، طلائیه تا ابد جاویدان!

    شادی روح شهدا صلوات
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

  86. گل پسر می‌گوید:

    جناب قدیانی!
    حالا اگه این متن ۴۹۹۹ کلمه هم شد ما قبول داریما!
    این همه زجر می کشی که حتما بشه ۵۰۰۰ کلمه به خدا راضی نیستیم

  87. صبا می‌گوید:

    نه هر که سر بتراشد قلندری داند!

  88. چشم انتظار می‌گوید:

    سالروز ارتحال ابوالشهیدین، حضرت آیه الله سید مهدی عبادی (رحمه الله علیه) عمّاری از سلاله ی پاک زهرای اطهر (س) امام جمعه ی فقید و دوست داشتنی مشهد مقدس، تسلیت باد…

  89. دلخون می‌گوید:

    بی ربط:

    بگو چند جمعه گذشتی ز خوابت؟ چه اندازه در ندبه ها زاری یابی؟ به شانه کشیدی غم سینه اش را؟ و یا چون بقیه تو سربار یاری…

    https://encrypted-tbn1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcSp0S_UGntZRMzZvad9HTo0cNfM1sMBbAZHmV0ggzAB10L_uX80Ng

  90. آذرخش می‌گوید:

    سلام؛
    دیدم یکی منو صدا کرد، گفتم بیام عرض ادبی کنم به جمیع دوستان. 🙂

  91. ناشناس می‌گوید:

    خسته شدیم از بس چک کردیم.
    پس این نون خشخاش ما چی شد؟
    منتظریم…

  92. سلام!
    جناب محمد: اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا…
    حیفه خودت رو از دعای عاقبت به خیری جدا کردی!!!
    بی صبرانه منتظر متن “عمار عمار است” هستم. چرا دل آدمو آب می کنید؟؟؟ سه روزه عنوان گذاشتید به زودی! نمیگید مردم کار و کاسبی دارن؟

  93. بهار می‌گوید:

    درود! اینقدر نذاشتید، کلمه هاشم شمردید! بذارید دیگه…

  94. احمدرضا می‌گوید:

    کــــــــــــــــــف کردم دیگه …
    پس این متن کی منتشر میشه ؟

  95. هستی می‌گوید:

    این متن ۵۰۰۰ هزار کلمه ای رو اگه با نظراتش حساب کنی میشه چند تا؟؟؟
    به نظرم به بیست سی هزار برسه… نه؟؟؟

  96. پیر مرد می‌گوید:

    متن آشتی‌ با ۶ کلمه که خیلی‌ چسبید. چه شود این متن با ۵۰۰۰ کلمه؟!!

    راستی‌ حواس‌ها حتما به این موضوع جمع باشد:
    http://www.farsnews.com/media.php?nn=13911204000266

  97. saman می‌گوید:

    Imam Khamenei’s Perspective on the definition of Middle East
    ما خاورمیانه نیستیم
    کلیپی زیبا از شبکه نصر درباره فرمایشات امام خامنه ای درباره خاورمیانه
    http://www.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?cid=15&lid=7773

  98. ﺭﻭﺍﻥ نویس می‌گوید:

    ﻣﺘﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﺎﻣﻨﺖ ﻫﺴﺖ!

  99. یه بیست و ششی می‌گوید:

    نه از متن خبریه، نه از مبصر، نه از داداش … و نه از غروب جمعه …………………

  100. یوسف حسینی می‌گوید:

    وقتی حزب اللهی ها تروریست پرورش می دهند

    http://ingholt.ir

  101. زهرا می‌گوید:

    نمردیم و معنی به زودی رو هم فهمیدیم! البته هر چی می گذره بیشتر هم می فهمیم.
    گذشته از شوخی من دارم کم کم نگران می شم؛ کسی هیچ خبری نداره؟

  102. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۴۱۶* رسول اکرم صلى الله علیه و آله:

    آدم بردبار به پیامبرى نزدیک است…

    (بحارالانوار، ج۴۳، ص۷۰)

  103. صبا می‌گوید:

    دوست گرامی زهرا خانوم؛

    برای “به زودی” در قطعه هنوز دیر نشده!

  104. gomnam 67 می‌گوید:

    سلام

  105. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    صراط مستقیم راه راست نیست؛ بلکه راهی است که از میان افراط و تفریط می‌گذرد و آن همان اطاعت محض از تعالیم الهی و طی طریق بندگی است.

    “آیت الله خوشوقت رحمة الله علیه”

  106. سید می‌گوید:

    دیدار دوباره مادر شهید شیرودی و پسر ارجمندش را به ایشان تبریک و وفاتش را به ملت شهید پرور تسلیت عرض می نمایم خدایش بیامرزد

  107. عمار می‌گوید:

    خبر آمد، خبری در راه است…

  108. قاصدک منتظر می‌گوید:

    امام خمینی(ره):

    در طول تاریخ، مدعیان فضیلت و مجاهدت و شجاعت و تعهد به حق و دین بسیار بوده اند و هستند، لکن صاحبان فضایل و مجاهده و تعهد به حق و حقیقت در اقلیت اند و تنها در سختی هـا و گـرفـتـاری هـا و حـقگویی ها در مقابل قدرت های شیطانی است که مدعیان لاف زن از متعهدان بی سر و صدا و خالصان فداکار از مغشوشان ریاکار متمایز می شوند.

  109. مجاهد خلق می‌گوید:

    حسین قدیانی

    واسه انتخابات نقشه داریم براتون بچه …………………..

  110. قاصدک منتظر می‌گوید:

    حبیب الله عسگراولادی در مصاحبه با هفته نامه آدینه اظهار داشت: کسانی که سه دوره گفت وگوی مکتوب بنده با هفت اصلاح طلب را خوانده اند و مناظره با آقای شریعتمداری را در سیمای جمهوری اسلامی دیده اند و مطالب و مقالاتی را که در جراید در این موضوع رویت کرده اند، چنین داوری را نداشته باشند مواضع بنده کوچکترین زاویه ای با دیدگاه های مقام معظم رهبری در باب فتنه، فتنه گران و فتنه سازان ندارد و حتی اینجانب منتظر تذکر و تشری از جانب رهبری هم بودم که هنوز بحمدالله دریافت نکرده ام.

    ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    شهدا!
    آی شما که در اوجید!
    از ما بیچارگان که در موجیم
    دست گیری کنید.

  111. آزاد اندیش می‌گوید:

    خبر آمد عماری در راه است!
    این ۳۱۳ عمار؟ و بعد اینَ اینَ…
    “چشمها را باید شست”، اگر از دردمندای اطرافمون خبری نداریم، چطور انتظار داریم آقامون رو ببینیم؟؟!! برای همین هست که عماری نمی شناسم، و بعضا نمی شناسند!

  112. زهرا :) می‌گوید:

    لابد؛
    خواستید بگید عمار پسر “یاسر” است، دیدید عمار نیست.
    خواستید بگید عمار پسر “سمیه” است، دیدید عمار نیست.
    خواستید بگید عمار از صحابه “پیامبر” است، دیدید عمار نیست.

    نه، اینها همه هست و این همه عمار نیست. عمار عمار است!

  113. روح الله می‌گوید:

    سلام؛
    حاجی مردیم ما از بس منتظر ماندیم…
    بجنب پسر دیره…
    چند روزه منتظر پست جدیدیم ولی اندر کف مانده ایم ما…
    بجنب جانم بجنب…

  114. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    متنی با ۵۰۰۰ «کامنت» به زودی در وبلاگ قطعه ۲۶ 🙂

  115. سردار شهیدزاده می‌گوید:

    طنز/ صف پسته و دیالوگ‌های احتمالی شب عید

    http://www.rajanews.com/detail.asp?id=151185

  116. سجاد می‌گوید:

    البر کامو هم تو این مدت مسخ رو نوشته بود!!!

  117. قطعه 27 می‌گوید:

    زیر لفظی میخوای حاج حسین؟!
    سکه هم گرونه آخه… 🙂

  118. گلبرگ می‌گوید:

    سلام
    خداوند می فرماید “با زبانی دعا کنید که با آن زبان گناه نکرده باشید، تا اینکه دعاتون مستجاب بشه! یعنی بگید دیگران براتون دعا کنن. چون شما با اون زبون گناه نکردی”.

    دوست عزیزی که پیام منو می خونی، خواهشا براحل مشکل من گلبرگ از طرف هر شهیدی که دوست داری، یه صلوات بفرست و ثوابشو تقدیم به امام زمان کن و ازشون بخواه مشکل سخت منو به لطفشون حل کنن!
    ان شاالله من حقیر هم قابل باشم برا شمای فرستنده صلوات، دعا کنم!
    بر محمد و آل محمد صلوات
    اللهم عجل لولیک الفرج

  119. نجوا می‌گوید:

    …………………………
    بابا مردیم از خماری……

  120. دلخون می‌گوید:

    یعنی واقعا ۵۰۰۰ کلمه نشده؟!!

  121. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛

    از تاخیر به وجود آمده، عذرخواهی می کنیم… اگر کمی صبور باشید ان شاء الله متن طی روزهای آینده آپ خواهد شد.

    دیوونه داداشی؛

    آفرین… کامنت قشنگی بود!

  122. صبا می‌گوید:

    بعضی دوستان عجب الفاظی استفاده می کنندها!!!!!!!

    حاجی؛ یعنی خیلی مونده هنوز تا “به زودی”؟

  123. ابوالفضل می‌گوید:

    حالا که این طور شد منم نظرم رو نمی نویسم تا شما بنویسید!
    ولی یه سوال؟!

    “ایــــن عــــــــــمــــــــار”؟؟؟

  124. احمدرضا می‌گوید:

    بعد از سه چهار روز تازه سید احمد آقا میگه طی روز های آینده…
    اگر کمتر از ۵۰۰۰ کلمه بود، خودمو از پنجره میندازم بیرون…
    گفته باشم داداش حسین قدیانی! خونم گردنت!

  125. آزاد اندیش می‌گوید:

    باید صبور بود، تا عمار شد!
    ۵۰۰۰ کلمه و صد ساعت سهل است، نه باید بیش از ۱۰۰۰۰۰۰ حرفِ واقعی در قلب داشته باشیم و منتظر هزاران ساعت…

    ***
    شاید بی ربط:
    استادی بهم می گفت: اگر به اندازه شمع هم تماما روشن باشی، شاید بتونی روزی نورافکن بشی، فقط روشن باش…

  126. احمدرضا می‌گوید:

    بی ربط :
    مناجات زیبای حاج منصور ارضی
    http://s2.picofile.com/file/7665958060/arzi_10.mp3.html

  127. یه آشنا! می‌گوید:

    سرکاریم الان! خب چرا منتشرش نمی کنی حسین!

  128. مجنون می‌گوید:

    خوشم نمیاد قبل خوندن متن کامنت بزارم ولی این دفعه اینقدر دیر شد ماشاالله این همه کامنت…
    گفتیم ما هم بگیم منتظریم رفقا فکر نکنن نیستیم!
    یا علی

  129. عمار می‌گوید:

    این چشم انتظاری هم عالمی داره ها.
    .
    .
    .
    اما العجل بقیه الله.

  130. به جای امیر می‌گوید:

    سکته (گفت و شنود)

    گفت: اوباما در مصاحبه ای گفته است از بیماری ناگهانی هیلاری کلینتون و غش کردن و بستری شدن او به شدت ناراحت و نگران شدم.
    گفتم: فلان فلان شده مثل آب خوردن دروغ میگه. اگر اینهمه برای هیلاری کلینتون اهمیت قائل بود، چرا از وزارت خارجه آمریکا برکنارش کرد؟!
    گفت: راستی چرا؟! چون کلینتون بعد از مرخصی از بیمارستان گفته بود برای ادامه فعالیت آمادگی کامل دارم و پزشکان بر سلامت من تاکید کرده اند.
    گفتم: به یارو گفتند؛ شریکت سکته ناقص کرده بود ولی حالش خوب شده. یارو با عصبانیت گفت؛ امان از دست این فلان فلان شده که هیچ کاری رو کامل انجام نمیده!

  131. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    این شعر از عدم داشتن ارتباط به موضوع، رنج می‌برد!

    ز سلطان طلب کرد پیرى نژند
    که ما را عطا کن مقامى بلند
    به دارش کشیدند فى الحال و رَ
    حم الله من یقرأ الفاتحه!

    ابوالفضل زرویی نصرآباد

  132. سیمرغ می‌گوید:

    http://www.rajanews.com/detail.asp?id=151219
    این لینک را حتما باز کنید و بشنوید و بخوانید مرورش برای حزب الله واجب است
    و پیش از خواندن آن هرکسی انگشت اشاره اش به سوی خودش باشد نه دیگری

  133. قاصدک منتظر می‌گوید:

    “اینجا مزار من است!

    در کوچه پس کوچه های اصفهان قدیمی
    داشت باران می آمد
    گل های رنگارنگ باغچه حیاط
    مادر حاج حسین
    حرف ها زد برای ما از «علمدار»
    از بچگی های حسین خرازی، تا جانباز شدنش در خیبر
    کربلای ۵
    خاطرات روز تشییع
    باز هم داشت باران می آمد
    علمدار، «خطیب جبهه» بود
    وقتی می خندید، دلم را می برد!
    چشم هایش
    دیوانه ام می کرد!
    هنوز داشت باران می آمد

    سردار!
    جبهه ما، اما فقط و فقط همان جبهه شماست
    جبهه دفاع از اصل انقلاب اسلامی
    دست پیروزی های ما، فقط از آستین خالی شما بیرون آمده!
    راستی! وقتی باران می بارد، دل ما بیشتر تنگ می شود برای شما. کاپشن آسمان، روی شانه باران، نقش تو را بر خاطره می زند؛ نشان به این نشان که دست دعای باران هم، بی نیاز از آستین است و بر این زمین تشنه، آزاد و رها می بارد…”
    قطعه مقدس۲۶
    ———————————————————————————————
    دلم تنگ شهیدان است هر شب!

  134. با عرض سلام

    انجمن انتخابات ایران افتتاح گردید.

    فعالیت ها:

    *آخرین اخبار کاندیداهای احتمالی

    *مناظرات

    *معرفی کاندیداها

    *اخبار انتخابات

    *یادداشت سیاسی

    شما می توانید با عضویت در این انجمن آخرین اخبار مربوط به کاندیدای مورد حمایت خود را با دیگران به اشتراک بگذارید
    همچنین می توانید با با کاربران دیگر به مناظره بپردازید .

    انجمن انتخابات ایران
    http://www.e92.ir

  135. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    تجربه نشون داده متنهایی که فی البداهه می نویسی، خوشخوان تره
    تا بخوای ۵۰۰ بار متن رو بازخوانی کنی و جزیی ترین ایراداتش رو برطرف کنی.
    بعد ما هی می خونیم هی نمی گیریم. تو منظورت یه چیزه، ما یه برداشت دیگه
    می کنیم. ریلکس باش! نطق سازمان ملل که نیست! دلنوشته. بعد با خودت
    میگی خوب، این متن رو حاج آقا فلانی و فلانی هم میخونن. اکبرم میخونه.
    ممد اینا هم میخونن. حاج حسین . آقا صفار و الباقی نیز، پس یه متن
    سوپر دولوکس سخت خوان بنویسم، کرک و پر ملت بریزه!! ما هم که کلا نخود!

  136. زهرا می‌گوید:

    “و، در، از، با، به” این ها هم جز کلمه ها حساب می شن؟

  137. ف.طباطبایی می‌گوید:

    هر چه بیشتر بگذره، کنجکاویمون برای خوندن این متن افزایش پیدا میکنه.
    منتظر می مونیم!!

  138. دلخون می‌گوید:

    آقای قدیانی؛

    چرا همش آدم رو منتظر میذارین….

  139. مجید می‌گوید:

    بابا کچلمون کردی!!!

  140. لبیک یا حسین می‌گوید:

    یحتمل عمارها کلا در حال تغییرند و نمی توان سوژه را جمع کرد!
    آخر به قول یارو گفتنی؛ هر دم از این باغ بری می رسد.

  141. لبیک یا حسین می‌گوید:

    یک سوال: کامنت قبلی نقطه چین میشه؟

  142. سیداحمد می‌گوید:

    بعضی از دوستان محترم!

    صبر کنید و وقتی متن به روز شد، کامنت بگذارید.
    دیگر شورش دارد در می آید!

  143. محیا می‌گوید:

    از اینکه ما را در حد ایوب به حساب می آورید ممنونیییییییییییییییییییم

  144. به جای امیر می‌گوید:

    الکوفت! (گفت و شنود)

    گفت: «م-ع» یکی از خبرنگاران فراری روزنامه های زنجیره ای که از آمریکا پناهندگی گرفته ادعا کرده است «من موفق شدم در ایالتی که ساکن هستم، نظر خیلی ها را به جنبش سبز جلب کنم»!
    گفتم: باید این را هم می نوشت که در یکی از دانشگاه های همان ایالت وقتی خودش را مخالف جمهوری اسلامی ایران معرفی کرد، تعدادی از دانشجویان آمریکایی او را هو کرده و یکی از آنها آب دهان به صورت او انداخته و گفته بود «اسرائیلی کثیف برو گمشو».
    گفت: این را ننوشته ولی یکی از سایت های اپوزیسیون خطاب به او نوشته: خانم «م-ع» آمریکایی ها اصلا به ما محل نمی گذارند شاید شما جمع ایرانیان فراری را با مردم ایالت محل سکونت خود اشتباه گرفته اید؟
    گفتم: چه عرض کنم؟! یارو در دوبی وارد یک رستوران شد و گفت «الکباب» و گارسون برایش کباب آورد. گفت؛ الگوجه اضافه و یک سیخ گوجه برایش آوردند. با تعجب گفت؛ خوب شد زبون مردم دوبی رو بلدم! و گارسون گفت؛ فلان فلان شده، اگر من ایرانی نبودم، الکوفت هم برات نمی آوردند!

  145. دلخون می‌گوید:

    (سیداحمد می‌گوید:
    ۷ اسفند ۱۳۹۱ در t ۰۰:۱۸

    بعضی از دوستان محترم!

    صبر کنید و وقتی متن به روز شد، کامنت بگذارید.
    دیگر شورش دارد در می آید!)

    الان معلومه شما عصبانی شدین…. اما از دست کی خدا می دونه 🙂

  146. درد دلی با افسران جنگ نرم
    …………………………. به روزم…

  147. به داداش حسین می‌گوید:

    جناب آقای دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور محترم

    سلام علیکم. اینجانب نگار س… فرزند یک کارگر خدماتی هستم. حقوق پدر من حدود ۵۰۰ هزار تومان است. از سه ماه پیش اضافه کاری پدرم را قطع کرده اند و هنوز حقوق دی ماه ایشان را هم نداده اند.

    جناب آقای رئیس جمهور، پدرم برای اینکه جلوی مادرم و من خجالت نکشد، به هر کاری که درآمد حلالی داشته باشد دست می زند اما باز هم شبها که به خانه برمی گردد، نگاهش را از من می دزدد تا شرمندگی را در چهره اش نبینیم. عقب افتادن حقوق از یکطرف و گرانی عجیب و غریب اجناس از طرف دیگر، فشار را بر او زیاد کرده و از حرفهایی که اخیرا می زند؛ می ترسم نتواند این فشارها را تحمل کند.

    جناب آقای احمدی نژاد، اخیرا خواندم دولت برای برگزاری همایشی برای جوانان در بندر عباس، میلیاردها تومان پرداخت کرده است. چطور دولت برای همایش چند میلیاردی، پول دارد ولی برای حقوق عقب افتاده پدر مستضعف من پول ندارد؟

    جناب آقای رئیس جمهور، امسال بخاطر وضع مالی پدرم، نتوانستم برای مدرسه مانتو بخرم و با مانتویی شدیدا کهنه که برایم تنگ هم شده به مدرسه می روم. هفته گذشته بچه های مدرسه ما برای بازدید از موزه به اردو رفتند و من برای اینکه پدرم را بخاطر نداشتن پول شرکت در اردو، خجالت ندهم، آن روز را به بهانه ای در خانه ماندم و تا شب گریه کردم. با وجودی که اشکهایم را از مادرم پنهان کردم ولی ایشان متوجه گریه ام شد و زیر لب مدیران شرکت پدرم و مسئولان بالاتر را نفرین کرد.

    جناب آقای احمدی نژاد، من اهل نفرین کردن نیستم ولی شما را به امام زمان که اینقدر نامش را می برید قسم می دهم به وجدان خود مراجعه کنید و ببینید صرف بودجه میلیاردی برای همایش جوانان در بندر عباس واجب تر بوده است یا پرداخت حقوق عقب افتاده امثال پدر من؟

  148. فاطمه بانو می‌گوید:

    سلام
    خوب شد نوشتید به زودی!
    اگه در آینده ای نه چندان نزدیک می نوشتید، چی می شد؟

  149. قطعه 27 می‌گوید:

    بچه ها اینا ما رو مظلوم گیر آوردن
    ایستگاه ما رو گرفتن 🙂
    حسین جان اگه آزاده نیستی لااقل وجدان کاری داشته باش!

  150. حمید فخار می‌گوید:

    سلام.
    به روزم با:
    “سبک زندگی + ۴۰پوستر”

  151. برف و آفتاب می‌گوید:

    فکر کنم الان مسئولین عزیزمون دچار استرس شده باشن؛ یعنی چی می‌خواد بنویسه؟!! [شکلک جویدن ناخن]

  152. نجوا می‌گوید:

    …………………………………
    منتظریم همچنان…

  153. به جای امیر می‌گوید:

    ستاره (گفت و شنود)

    گفت: ۱+۵ بعد از آنهمه ادعا درباره پیشنهاد جدید، همان پیشنهاد اجلاس بغداد را با یک دستکاری جزیی به ایران ارائه کرد.
    گفتم: از اول هم معلوم بود که آنها قصد پایان دادن به چالش هسته ای با ایران را ندارند و از این چالش به عنوان یک اهرم برای تحریم ها استفاده می کنند.
    گفت: با این حساب ادامه مذاکرات چه فایده ای دارد؟!
    گفتم: چه عرض کنم؟! یارو که آدم قالتاق و شارلاتانی بود به شریکش گفت؛ از این که با من شریک شده ای راضی هستی؟ شریکش گفت؛ ستاره ها را بشمار. یارو با ذوق زدگی پرسید؛ یعنی بی نهایت؟! و شریکش گفت؛ نه مردک! یعنی وقت تلف کردن!

  154. عاطفه می‌گوید:

    سلام و خسته نباشید…
    یه چیزی میخوام بگم یعنی بپرسم که شاید هیچ ربطی به مطالب نوشته شده نداره
    اما ذهنمو درگیر خودش کرده
    من فقط دنبال حقیقتم، یعنی حقایقی در مورد خانواده شهدای گرانقدرمون همت و باکری… این چیزایی که تو سایتای مختلف نوشته شده رو نمی خوام… یه چیزی میخوام که راضیم کنه، قانعم کنه… قبول چیزایی که تو سایتاس برام سخته… حقیقت رو می خوام و کسی بهتر از شما برای جواب دادن به سوالم پیدا نکردم. لطفا
    ممنون

  155. عاطفه می‌گوید:

    شما هنوزم همون داداش حسین بچه بسیجیایی
    خدا قوت برادر

  156. هدیه الکربلا می‌گوید:

    عمار، ماییم.

  157. سیداحمد می‌گوید:

    می گفتند اسکار سیاسی نیست!
    واقعا ثابت شد که سیاسی نیست!!!

    نه تنها اسکار سیاسی نیست، حتی…

    “تحریم و تهدید و جنایت، سیاسی نیست. آژانس بین المللی انرژی هسته ای سیاسی نیست. سازمان ملل، سیاسی نیست.”

    http://www.ghadiany.ir/?p=11411

  158. ناشناس می‌گوید:

    …………

  159. گل پسر می‌گوید:

    قطعه ۲۶ همیشه برای من با اشک و لبخند توامان همراه بوده؛
    متن که فعلا در حد «به زودی» هست ولی با کامنت ها هم، میشه خندید و گریه کرد.

  160. به جای امیر می‌گوید:

    گربه (گفت و شنود)

    گفت: تازه چه خبر؟!
    گفتم: علیرضا نوری زاده که وابستگی خود به موساد را انکار نمی کند بعد از پخش مستند مثلث از تلویزیون و اعترافات زمانی در صفحه فیس بوک خود نوشته است؛ از دو سال قبل نسبت به زمانی مشکوک بودم!
    گفت: پس چرا جیک و پک و همه روابط و اطلاعات سری خود را نزد او لو داده است؟!
    گفتم: نوری زاده بعد از اعترافات مدحی هم می گفت؛ من از اول هم به او مشکوک بودم!
    گفت: سایت صهیونیستی بالاترین خطاب به نوری زاده نوشته است؛ به جای اینهمه پز دادن درباره زرنگی خود، بهتر است رد پاهای خود را پاک کنی تا باعث آبروریزی اپوزیسیون نشوی!
    گفتم: یارو به نوکراش می گفت؛ از اون گربه یاد بگیرید که بعد از دستشویی با زبونش خودشو پاک می کنه. یکی از نوکرها گفت؛ ارباب! دلمون میخواد که ما هم مثل اون گربه خودمونو پاک کنیم ولی زبونمون نمی رسه!

  161. ناشناس می‌گوید:

    معنای به زودی را متوجه شدیم

  162. آزاد اندیش می‌گوید:

    سلام،
    خدا رو شکر که تا فرصت کافی پیدا نکردیم، این متن هم آماده نمیشه، خیلی عالیه که به فکر هم سنگراتون هستید. 🙂

  163. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۴۱۹* حضرت امام محمد باقر علیه السلام:

    کمال و بلکه همه ی کمال انسانی در سه چیز است:

    دانا بودن در دین و احکام آن، شکیبا بودن در ناراحتی ها و مصائب و برنامه ریزی درست در اقتصاد زندگی .

    (اصول کافی، ج۱، ص ۳۲)

  164. آزاد اندیش می‌گوید:

    دلخون؛
    من می دونم از دستِ کیه!
    بگم؟ بگم؟
    خودت خواستی، از دستِ “دلخون” 😐

  165. آزاد اندیش می‌گوید:

    در مجالس ائمه و روضه اباعبد الله که می شینم آخرش فکر می کنم لااقل اهل جهنم نیستم!
    ولی وقتی از قبیل این
    http://farsnews.com/newstext.php?nn=13911208000655
    لینکها رو می بینم، جهنم رو جای خودم می دونم!
    می بینید، چند دقیقه نگذشت لبخندم تبدیل به غم شد، ولی کجا غم و رنجِ اونها رو من حس می کنم؟
    حتی اگه کافر بودن، قلبم به درد میومد! از گرسنگی، از گرسنگی توی دریا مردن!!!
    چطوری درک کنم؟ بعضی دلشون برای کم خوردن سگهاشون یا حتی خراشِ پوستِ حیووناشون میسوزه ولی برای جون دادنِ آدمها نه!! حقوق بشر چیه؟ میشه برای ما و اونهایی که توی قایق بودن توضیح بدین؟

  166. سلام…
    خدا قوت…
    دعوتید:
    ————————————————-
    .:: تار های سیاست در سینمای غرب::.
    http://fenjanegraphic.mihanblog.com/post/96
    ————————————————-
    انتقاد و پیشنهاد هم فراموش نشه…
    منتظریم…
    یا علی

  167. آیه می‌گوید:

    بسمک یا الله

    نظر نمی گذاریم دلیل بر نخواندن قطعات قطعه نیست که هیچ، پیگیر بحث های کامنتی نیز هستیم!
    القصه، دیدیم بحث ۵۰۰۰ کامنت است گفتیم عرض ادب و انتظاری کنیم به داداش حسین و متن در راه!

    یا ستارالعیوب

  168. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    همین براى انسان کافی است که خود را در محضر خدا ببیند و خدا را در همه احوال، مطلع از خود و در همه جا حاضر و بر همه کارها و احوال خود، ناظر بداند.

    “آیت الله بهجت”

  169. صاعقه گمنام می‌گوید:

    تصمیم گرفتم اگه این مطلبتون رو زدید و سر کاری نبود یه تکبیر بلند بگم!!!

  170. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۴۲۰* حضرت امام محمد باقر علیه السلام:

    هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان مدارا کردن و نرمی است…

    (جهاد النفس، ح۲۷۱)

  171. میلاد پسندیده می‌گوید:

    نه پهلوون! از هیچی نترس! ما هنوز منتظریم… شما به کار خودت ادامه بده.

  172. پیر مرد می‌گوید:

    این کامنت من نیست. فقط تیتر اول صفحه اصلی‌ است. ملاحظه بفرمائید:

    «عمار، عمار است
    به زودی…

    دارم کچل می شم»

  173. دلخون می‌گوید:

    آزاداندیش؛

    فکر کنم راست بگی! 🙁
    شاید هم نه! 🙂

  174. هستی می‌گوید:

    پارسال که دانشجو بودم و خوابگاهی، یه روز تو اتاق تنها بودم یکی از دوستام اومد و یه شیرینی خامه ای هم دستش بود داد بهم. پرسیدم این برا چی؟! با خوشحالی خاصی گفت روز امامت امام زمان!!!
    از خوشحالی اون منم ذوق کردم گفتم امام زمان اومد، امامت هم کرد و من بی خبر؟!!!
    هیچی دیگه می خواستم بگم مطلب شما هم آماده بشه همونقدر ذوق می کنم!!!

  175. دلخون می‌گوید:

    بی ربط:

    عزیز قلب فاطمه
    نظر نما به ما همه
    که بی تو زندگی بس است
    بیا نگار فاطمه
    نیامدی و قلب من
    پریده در هوای تو
    شکسته سینه ی غمم
    بیاد غصه های تو
    بیا به داد ما برس
    بزرگ ما همه تویی
    قرار قلب مادرت
    اشکت نگو برا منه
    لبریز درد و ماتمه
    ببخشمو صدام بزن
    بگو که نوکر منه
    یا ابن الحسن آقا بیا…

  176. هستی می‌گوید:

    زهرا می‌گوید:
    ۶ اسفند ۱۳۹۱ در t ۱۹:۴۱
    “و، در، از، با، به” این ها هم جز کلمه ها حساب می شن؟

    سوال جالبی بود! کی مسئول شمردن کلمه هاست؟! من که حوصله ندارم هر کی شمرد و کم و زیاد بود بگه ما هم اعتراض کنیم!!!

  177. فهیم می‌گوید:

    امیدوارم دیگه شب عید توفیق خوندن این مطلب نصیبمون بشه …

  178. دلخون می‌گوید:

    بی ربط:

    فقط منتظران مهدی تا آخر با خامنه ای خواهند ماند
    آنها که با جنگ کنار کشیدند یاران صلح بودند
    آنها که با تهاجم فرهنگی کنار کشیدند یاران ریا بودند
    آنها که با تحریم کنار کشیدند یاران محتکر بودند
    آنها که با فتنه کنار کشیدند یاران قدرت بودند
    فقط مهدوی ها با سید علی می مانند
    http://sangariha.com/i/attachments/1/1362078623570648_large.jpg

  179. محب می‌گوید:

    ای بابا!

  180. مرضیه می‌گوید:

    “هر روز چند بار ضایع می شوم!”
    هی میاییم و به در بسته می خوریم!
    کتاب ها رو زودتر از متن ۵۰۰۰ کلمه ای نوشتید که!!
    منتظریم.

  181. قاصدک منتظر می‌گوید:

    بسم الله…

    “شاید به یمن «این عمار»، سالیانی است که از «بی سیم بصیرت»، بیش از هر ندایی، ندای «عمار، عمار، عمار» شنیده می شود.”

  182. ف.طباطبایی می‌گوید:

    همین چند جمله ارزشش رو داشت که چند روز منتظر باشیم… “بی سیم بصیرت”.
    عالی!!

  183. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    ندای «عمار، عمار، عمار» شنیده می شود…
    کاش فراموش نکنیم عمار، اولین فرزند شهید اسلام است…

  184. سیداحمد می‌گوید:

    به به… چه شروعی!
    خدایی یه دونه ای سالار!

  185. زهرا :) می‌گوید:

    چه با حال! “اولین فرزند شهید اسلام”

    احتمالا جزو اولین کسایی بوده که با پتک “سهمیه” مورد نوازش واقع شده!

  186. سیداحمد می‌گوید:

    “آنجا که میان «حقیقت» و «مصلحت» دوگانگی به وجود می آید، کلید حل منازعه، دست «بصیرت» است. حقیقت که همیشه حقیقت است، اما برای فهم این مهم که کدام مصلحت، «مصلحت اسلام» است و کدام مصلحت، «منفعت این و آن»، باید از ترازوی بصیرت مدد گرفت. با این ترازو بهتر مشخص می شود که چرا امیرالمومنین، مصلحت اسلام را در اولویت قرار داد و گاه گاه حتی به خلفای غاصب حق خود، مشورت می داد.”

    عالی… یعنی عالی ها!

    “بصیرت از سویی همه مخلصین را دعوت می کند که «عمار» شوند، اما هر آنکه عمار نشد، اغیار نمی خواند.”

    می خواستم بنویسم این متن، متن امروز است، اما دیدم متن فردا و فرداهای ماست!

  187. نجوا می‌گوید:

    ممنون داداش حسین……ارزشش رو داشت.
    منتظر بقیه اش هم هستیم.

  188. دلخون می‌گوید:

    خدایا؛ فهم و درک این مطلب سخت را بر من آسان بفرما… آمین…

  189. MALAKOOT می‌گوید:

    بسیار عالی………….خدا قوت

  190. یه غریبه می‌گوید:

    بسم الله
    هر خط رو یکی شروع کنه بشماره، کم یا زیاد نباشه.

  191. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛

    خواهش می کنم با کامنت های حاشیه ای که دیگر از حدش گذشته، سطح متن را پایین نیاورید.

    برای نوشتن این متن، داداش حسین زحمت خیلی زیادی کشیده… لطفا خودتان رعایت کنید و در راستای متن، کامنت بگذارید.

  192. به جای امیر می‌گوید:

    بوسه! (گفت و شنود)

    گفت: روزنامه آمریکایی واشنگتن پست نوشته است «زمان به نفع ایران در حرکت است و اوباما هنوز متوجه افول و ضعف پی درپی آمریکا نیست.»
    گفتم: حرف حساب زده ولی منظورش چیه؟!
    گفت: «جنیفر روبین» نویسنده صهیونیست این یادداشت نوشته است «در آمریکا رئیس جمهوری داریم که از شهروندان مالیات می گیرد ولی آن را به نفع ایران و به ضرر آمریکا مصرف می کند.»
    گفتم: حالا این صهیونیست آمریکایی چرا اینجور جوش آورده و آمپرش پریده؟!
    گفت: نوشته است؛ «هر روز برای آمریکا و اسرائیل یک مشکل پیش می آید و هنوز مشکل اولی تمام نشده، مشکل بعدی شروع می شود.»
    گفتم: حیوونکی حق داره! یارو می گفت؛ ما بدبختی را بوسیدیم و کنار گذاشتیم ولی مگه ول می کنه، هی میره و برمی گرده میگه یه بوس دیگه بده!

  193. مجنون می‌گوید:

    سلام
    بعد این همه چند روز آینده حالا هم که متن و گذاشتید کامل نیست!
    آخه این چه کاریه!
    بچه های قطعه که این همه صبر کردن، این یه روزم روش، تا شما کامل این متن زیبا رو می گذاشتید!
    با عرض معذرت از این کارتون اصلا خوشم نیومد!
    ضمنا متن تا اینجاش عالیه و بسیار قابل تامل!
    یا علی

  194. عمار می‌گوید:

    “عمار دنبال غرور نمی رود؛ متوجه «آفت بصیرت» هست…”
    .
    .
    .
    عجب!!!
    تا اینجاش که عالی بود.
    مثل همیشه.
    خدا قوت اخوی.

  195. صاعقه گمنام می‌گوید:

    الله اکبر که بالاخره زدید متن رو!

  196. چشم انتظار می‌گوید:

    عاشق این متن های آموزشی تون هستم. چقدر خوندنش لذت داره. هر جا باشم همه ی کارهامو رها می کنم تا بتونم متن رو بخونم…
    اما! حیف پای عمل که می رسه، “تیمور” از من نوعی جلوتره!

  197. صاعقه گمنام می‌گوید:

    🙁
    باز ما سانسور شدیم!

  198. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    “بصیرت متوجه فرق میان مخلصین و مومنین و مسلمین هست.”

    “کلید حل منازعه، دست «بصیرت» است.”

    تا همین جا خیلی حرف ها و نکته ها داشت.

  199. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۴۲۱* امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام:

    عبرت گرفتن مداوم به بصیرت مى انجامد…

    غفلت پیوسته، بصیرت را کور گرداند.

    (غرر الحکم، ح۵۱۵۰_ شرح غررالحکم، ج۴، ص۲۲)

  200. یه غریبه می‌گوید:

    “سیداحمد”

    سلام مطمئنا یکی از دلایل صبر دوستان، برا این بوده که، متن دقیقا بشه ۵۰۰۰ کلمه.

    اون کامنت هم که گذاشتم، برا این بود که بگم “الوعده وفا ”
    ما متشکر آقای قدیانی هستیم، برا متنهای زیباشون.

  201. پیر مرد می‌گوید:

    ما شا الله و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم …………..

    احسنت تبارک الله.

    انصافاً ارزش انتظار بیش از این را نیز داشت.

    ممنون.

  202. سمیه می‌گوید:

    عمار عمار است
    یاسر یاسر است
    و مهم تر از همه از دامن زن مرد به معراج می رود

    سمیه سمیه است!

  203. مُخالَقه می‌گوید:

    سلام
    دست مریزاد
    همیشه باید دعا کنیم “خدایا! توفیق شناخت تکلیف و عمل به تکلیف را به ما عنایت بفرما”.
    و گر نه ممکن است امام حسین (ع) در حال جنگ باشد و نیاز به یاور داشته باشد و ما در محراب عبادت مشغول عبادت خودمان (و شاید به عبارتی هوای نفس خودمان) باشیم
    اللهم ارزقنا بصیره…

  204. دلخون می‌گوید:

    بی ربط:

    از نوع استجابت دعا زیر قبه اش فهمیده ام حسین همه اش فرق می کند…
    http://static.niazerooz.com/Im/P/90/0415/Safe6344555130351.jpg

  205. هستی می‌گوید:

    خدا کنه از قافله سیدالشهدا عقب نمونم…
    کو متن؟!!!

  206. محب می‌گوید:

    یا علی!

  207. قاصدک منتظر می‌گوید:

    “یکم: در جبهه های فتنه گون، بصیرت، منجی حق است.
    دوم: آنجا که میان «حقیقت» و «مصلحت» دوگانگی به وجود می آید، کلید حل منازعه، دست «بصیرت» است.
    سوم: در دعوای میان مخلص سازی و وحدت نیز، همان به که بصیرت حکم کند.
    چهارم: اگر چه تمام زندگی جناب عمار بن یاسر درس بصیرت است، …اما شگفتا! … عملکرد جناب عمار در فتنه ای به اهمیت فتنه سقیفه، اولا در قیاس با کارنامه درخشان خودشان، ثانیا در مقایسه با جناب مقداد و جناب ابوذر و جناب سلمان، مورد سئوال است. …
    نقل است که مقداد بن اسود در ماجرای سقیفه حتی بی اذن ابوتراب پلک هم نمی زد. البته دقت شود که به اقتضای زمان و مکان، داریم از ولایت پذیری سخن می رانیم، و الا بر ولایت پذیری مالک اشتر نیز نمی توان خرده گرفت؛ آنجا که جلوتر از مولای متقیان به خط زد و به در خیمه معاویه رسید. بسیجی وار به خط زدن، اگر بر مناط انضباط باشد و طبق قاعده فرماندهی، افراط نیست؛ شیوه قهری شیربچه های خیبر و بدر است.
    پنجم: آدمی می تواند عمار باشد، حتی مصداق اولای بصیرت باشد، لیکن همه نمرات کارنامه اش دقیقا ۲۰ نباشد. به شرط جبران، آدمی می تواند در فتنه های بعدی، از فتنه قبلی کارنامه بهتری داشته باشد.
    ششم: عمار برای دشمن، رجز بی خود نمی خواند. … البته عمار رجز دشمن را برای دوست نمی خواند! صف بندی ها را اشتباه نمی کرد. …رسم بصیرت از اسم بصیرت مهم تر است.
    هفتم: یکشنبه کذایی در قم… کسانی که با عقاید حب و بغضی، از دیر به میدان آمده های فتنه، در اذهان هواداران شان، «دیو» ساخته اند، مقصرین دانه درشت آن حادثه تلخ اند.
    هشتم: واقعا جریان اصول گرایی چند تا جبهه می خواهد؟! و چرا این تخریب وحدت را لااقل نمی کنیم به اسم منیت و غرور و قدرت انجام دهیم، نه عناوین مقدسی چون ولایت و بصیرت و عمار؟!
    نهم: ملاک های ۴ گانه ساده زیستی، استکبار ستیزی، ولایت پذیری و عدالت محوری، همیشه و همیشه ملاک های محکمی برای رای دادن اند، لیکن … مدیریت دست بالا، صداقت، کارآمدی، فضای همدلی، اخلاق و… نیز در کنار ملاک های ۴ گانه، بسی مهم و اساسی اند.

    ***
    دل این قلم می سوزد برای بصیرت.”

  208. دلخون می‌گوید:

    ماشالله آقای قدیانی…
    متن طولانی بود اما ارزش دوبار خوندن رو داشت….

  209. هستی می‌گوید:

    و هر وقت هم که آمد به نفع جبهه دوست، رفتار و گفتار بصیرت افزا ارائه داد، خطاب مولای متقیان را بر سرش آوار کنیم؛ «تو و دیگران برگردید که دیگر نیازى به شما ندارم…».
    روی همین یک جمله چقدر باید فکر کنم… می نویسمش روی کاغذی، چندروزی دستم باشد…
    پنجم، عشق بود…
    هفتم، سخت…
    عمار، عمار است…

  210. سنگربان می‌گوید:

    “رسم بصیرت از اسم بصیرت مهم تر است”

    ممنون آقای قدیانی..
    خدا قوت..

  211. قاصدک منتظر می‌گوید:

    هنگام فتن، «بی سیم بصیرت» را باید عماری به دوش گیرد که نه یک قدم از رهبرش پیشی گیرد و نه یک قدم عقب بماند؛ “تا اگر تیری آمد، سینه عمار، سپر حیدر کرار شود.”

  212. زهرا :) می‌گوید:

    واقعا این حلقه رو انقدر تنگ کردن که شاید به عاقبتش فکر نکنند که روزی این تنگی خودشون رو خفه میکنه!

  213. م.طاهری می‌گوید:

    عجب مساله قابل تاملی رو باز کردید.
    یک مدت شما تحقیق کردید، حالا یک مدت من باید فکر کنم به زوایای مختلف آنچه خواندم. خیلی پند و عبرت هست در ماجرای نقل شده.

    چه برکتی داشت آن «این عمار»!

  214. م.طاهری می‌گوید:

    “فتنه ۸۸ با همه ابعاد بزرگش، در برابر ام الفتن ماضیه محلی از اعراب ندارد. آقایان! حلقه ای که شما تنگش کرده اید، «اولین فرزند شهید اسلام» را هم پذیرا نیست، چه رسد به ما آخرین ها… بس کنید این بساط را. بس کنید! اگر «حزب اللهی و مومن» هستید، بس کنید!”

  215. قاصدک منتظر می‌گوید:

    “اولین فرزند شهید اسلام، البته از «ارکان اربعه شیعه» است؛ سلمان و ابوذر و مقداد و عمار. مگر این ۴ تن را می توان از شیعه گرفت؟! ما هر چه از بصیرت داریم، مدیون تلاش ارکان شیعگی ماست.”

  216. ناشناس می‌گوید:

    قسمت هفتم؛

    یکی شان می گوید؛ «اگر من بودم، به جای پرتاب مهر، مجلس را ترک می کردم»!! “باقری لنکرانی”

    دیگری می گوید؛ «اگر من بودم اصلا فلانی را برای سخنرانی دعوت نمی کردم»!! “جلالی رئیس دفتر علامه مصباح”

    آن یکی، خوش خیالانه می گوید؛ «اگر رئیس قوه عذرخواهی نکند، دیگر دلیلی ندارم که او را از دیگر سران قوا بهتر بدانم»!!
    “کوچک زاده”

  217. صاعقه گمنام می‌گوید:

    بسم الله القاسم الجبارین
    در اینکه جبهه سازی ها و تنگ کردن حلقه عمار ها کاری است خطا، زیبا چشممان را باز کردید؛ چشم و دلتان روشن
    اما حرف دلم……………………….

  218. یه غریبه می‌گوید:

    خیلی با شما موافق نیستم آقای قدیانی.

    علامه مصباح یزدی: گاهی نیز ورشکستگان سیاسی که در آستانه سقوط و حذف قرار گرفته اند، دم از وحدت می‌زنند، در حالیکه تا زمانی که قدرت در دست آنها بود، اصلا وحدتی نمی‌شناختند و وحدت را مطرح نمی‌کردند.

    وی با اشاره به عدم ارزش ذاتی وحدت اظهار داشت: اگر چنین بود اهل بیت(ع) نیز برای وحدت نباید ولایت را مطرح می‌کردند. بعد از وفات پیامبر(ص) نیز فقط ۳ الی ۱۲ نفر مخالف سقیفه بودند، آیا صحیح بود که آنها نیز با بقیه وحدت می‌کردند؟ در عاشورا نیز تنها ۷۲ نفر مقابل ۳۰ هزار نفری که ظاهرا مسلمان هم بودند، جنگیدند، آیا آنها نیز باید وحدت می‌کردند؟

    استاد فلسفه اسلامی با اشاره به اینکه باید وحدت مطلوب و ملاک آن مشخص شود، اظهار داشت: خداوند «واعتصموا بحبل الله» را بیان می‌دارد، یعنی وحدت حول حبل الله مقبول و مطلوب است نه هر وحدتی.

  219. yousef می‌گوید:

    اخوی! به عنوان یک فرزند شهید عرض می کنم که اول فرزند شهید اسلام، پیامبر خاتم بود.
    نکته دیگر اینکه حلقه انحراف دیگه کیان؟ چرا نمی گیرنشون؟! چرا آقا تا حالا نگفته که انحراف چیه و انحرافی کیه؟!

  220. سیداحمد می‌گوید:

    خدا قوت داداش حسین؛
    جدا خدا قوت…

    متنی سنگین و طولانی، در عین حال روان و واضح!

    چهار و زیر مجموعه هایش عالی بود؛ واقعا درس مهمی بود که خیلی زیبا بیان کردید!

    یه دونه ای به خدا…

  221. به جای امیر می‌گوید:

    فتوشاپ (گفت و شنود)

    گفت: برخی از منتقدان در آمریکا و اروپا اهدای جایزه اسکار به فیلم ضد ایرانی «آرگو» را نشانه حقارت آمریکا در برخورد با ایران دانسته اند.
    گفتم: ولی رسانه های دولتی آمریکا و صهیونیست ها که خیلی از این اقدام تقدیر کرده بودند.
    گفت: یکی از منتقدان می گوید؛ تهیه کنندگان این فیلم با وارونه نمایی و تحریف تاریخ خواسته اند از گروگان های آمریکایی در ایران قهرمان بسازند!
    گفتم: ولی واقعیت تسخیر لانه جاسوسی یعنی فروپاشی اقتدار پوشالی آمریکا و تحقیر جاسوسان آمریکایی که قابل انکار نیست. خودشان بارها اعتراف کرده اند.
    گفت: حیوونکی ها برای این که دلشان خنک شود چاره ای غیر از این نداشته اند!
    گفتم: یارو تصادف کرده و لت و پار شده بود. متخصص رادیولوژی برای این که به اطرافیان او دلداری بدهد گفت؛ چیزی نیست! چندتا دنده اش شکسته و جمجمه اش ترک برداشته ولی نگران نباشید، نیازی به عمل جراحی ندارد، خودم با فتوشاپ درستش می کنم!

  222. یه غریبه می‌گوید:

    اینم بخونید بد نیست.

    کار را در لحظه‌ی خود انجام ندادند
    «لحظه را باید شناخت، نیاز را باید دانست. کسانى در کوفه دلهاشان پر از ایمان به امام حسین بود، به اهل‌بیت محبت هم داشتند، اما چند ماه دیرتر وارد میدان شدند»۱ «لحظه را نشناختند؛ عاشورا را نشناختند؛ در زمان، آن کار را انجام ندادند.»۲ «عدّه‌ی توّابین، چند برابر عدّه‌ی شهدای کربلاست. شهدای کربلا همه در یک روز کشته شدند؛ توّابین نیز همه در یک روز کشته شدند. اما اثری که توّابین در تاریخ گذاشتند، یک هزارم اثری که شهدای کربلا گذاشتند، نیست! به‌خاطر این‌که در وقت خود نیامدند. کار را در لحظه‌ی خود انجام ندادند. دیر تصمیم گرفتند و دیر تشخیص دادند.»

  223. یه غریبه می‌گوید:

    لطفا تنگ هم بزار قسمتی از سخنان امام خامنه ای

    ممنون

  224. صاعقه گمنام می‌گوید:

    ای بابا من نمیدونم چرا اینقدر سانسور میشم!
    حرف دلم رو هم سانسور کردند!
    یکی به داد ما برسه…
    اصلا حالا که اینجوری شد؛ داداش نه کاندیدا میشه نه رای میاره!!!

  225. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    نیمه اول رو که خوندم، گفتم باز زد تو کار بازی با کلمات. ولی در ادامه متن، هر چی جلوتر می رفتم، بیشتر به اشتباهم پی می بردم. واقعا قشنگ بود. آفرین داداش گلم. بازی با “او اربع‏”‏ هم هنرمندانه بود.

  226. یه بیست و شیشی می‌گوید:

    داداش حسین؛

    نمی دانم شاید لازم نبود، اما می شد که در بخشی از متن، عتاب امیرالمومنین در نهج البلاغه خطاب به کمیل را هم می گنجاندید و کمکی می کرد که دوستان بهتر درک کنند که آقایان خود عمار پندار زمان ما، لابد اگر بودند در آن زمان، کمیل را هم جز خواص بی بصیرت می گنجاندند و جبهه علیه اش تشکیل می دادند…

  227. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    هر از گاهی، از تاریخ صدر اسلام، با قلم خودت مطلب بذار. خواندنی و آموزنده است.

  228. سکوت می‌گوید:

    آقای قدیانی؛
    ضمن احترامی که به شما و متنهایتان قائلم ولی نتیجه ای که از استدلالتان گرفتید قبول ندارم… این چندمین بار است که جبهه پایداری را نقد می کنید در حالی که جبهه پایداری دنباله رو آیت الله مصباح هستند… نمی دانم مرزبندی شما با جبهه پایداری چه حکمتی دارد ولی می دانم که یک جای کار دارد می لنگد من طرفدار گروه خاصی نیستم ولی دلیلی ندارد تک بعدی به ماجراها نگاه کنیم. اگر فرمایشات آقا رو خوب دقت کنیم می بینیم هممون یه جورایی پایمون میلنگه… نباید در این وانفساهای فتن و اتفاقات، گلوله ها را به خودی ها شلیک کنیم. من از عاقبت این متن ها و نتیجه گیری ها شدیدا بیمناکم و از شما عاجزانه خواهش می کنم در گفته هایتان کمی تامل کنید…
    با تشکر

  229. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    سکوت!

    گمانم حرف این متن دقیقا همین بود که شما گفتید؛

    “هممون یه جورایی پایمون میلنگه… نباید در این وانفساهای فتن و اتفاقات، گلوله ها را به خودی ها شلیک کنیم.”

    وقتی به قول تان همه مان می لنگیم، چرا حلقه اصولگرایان را اینقدر بعضی دوستان تنگ می کنند و بقیه را کلا طرد می کنند؟! که ماها خیلی خوب در فتنه موضع گرفتیم و فلانی ها و بهمانی ها نه! پس ما بهتریم و عماریم و بقیه ول معطل اند؟! بخواهیم اینگونه نگاه کنیم بعدها خودشان هم جایی ممکن است اشتباه و خطایی کنند و خودشان هم در این حلقه جا نگیرنند…

  230. به «سکوت» می‌گوید:

    فکر نکنم مصداق «گلوله شلیک کردن سمت خودی ها» ۴ تا نقد غیر مستقیم و محترمانه و بی نام و نشان آقای قدیانی باشد، بلکه مثال بهتر حرف شما، جبهه بندی ها و صف بندی های زائد است. کاش می گفتید دقیقا از کجای نتیجه گیری این نوشته، ناراحت، و به قول خودتان «بیمناک» شده اید؟! به نظر من حرف این متن، حرف حساب بود… و البته خیلی هم بحث این جبهه و آن جبهه نبود!

    لطفا اصل حرف را بگیرید، نه اینکه حرف را به خودتان بگیرید!

  231. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۴۲۲* امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام:

    از دست دادن بینایی آسانتر است تا از دست دادن بصیرت و بینش…

    (غررالحکم، ح ۶۵۳۶)

  232. سپیده می‌گوید:

    تا حالا هیچ نوشته ای نتونسته بود تا این حد بصیرتم رو نسبت به اوضاع افزایش بده! واقعا درباره عمار نوشتن هم برکت داره! ممنون از متن بسیار زیباتون. تمرین صبر هم بود، من که حتی آه هم نکشیدم از این همه تاخیر 🙂

    خدا قوت!

  233. سپیده می‌گوید:

    “آنجا که میان «حقیقت» و «مصلحت» دوگانگی به وجود می آید، کلید حل منازعه، دست «بصیرت» است. حقیقت که همیشه حقیقت است، اما برای فهم این مهم که کدام مصلحت، «مصلحت اسلام» است و کدام مصلحت، «منفعت این و آن»، باید از ترازوی بصیرت مدد گرفت. با این ترازو بهتر مشخص می شود که چرا امیرالمومنین، مصلحت اسلام را در اولویت قرار داد و گاه گاه حتی به خلفای غاصب حق خود، مشورت می داد. بصیرت به ما یاد می دهد که مصلحت اسلام، فقط مصلحت اسلام نیست؛ نیک اگر بنگری، «مصلحت حقیقت» است. با میزان بصیرت، بهتر می توان فهمید که کدام مصلحت در شعاع حقیقت است و کدام مصلحت در امتداد دروغ.”

  234. عمار می‌گوید:

    “آقایان! حلقه ای که شما تنگش کرده اید، «اولین فرزند شهید اسلام» را هم پذیرا نیست، چه رسد به ما آخرین ها… بس کنید این بساط را. بس کنید! اگر «حزب اللهی و مومن» هستید، بس کنید!”

    خیلی خوب بود.
    ممنون که بصیرت افزایی کردید.

  235. ناشناس می‌گوید:

    یه وقتهایی آدم چنان مبهوت “زیبایی” میشه که هیچ حرفى نمى تونه بزنه!
    زمان مى بره تا آدم به خودش بیاد و بخواد یکى از اجزاء را در میان آن کلیت زیبا، انتخاب کنه!
    اما من، جان کلام را در همکارى “حلقه انحراف” با “جریان فتنه” براى این که دیگر کسى جرات نکند
    اسم “اصول گرایی”را بیاورد، مى دانم. و متحیرم که چرا درکش براى بزرگان اصول گرایی این قدر سخت شده است؟!
    کاش هر دو جریان اصول گرا روی نفر سومى غیر از آن کسانى که هر دو جبهه پیشنهاد داده اند توافق کنند و بساط اختلاف را جمع کنند.

  236. هادی می‌گوید:

    خطاب آقا مبنی بر این که “اگر حزب اللهی هستید نکنید دیگر…” بسیار عجیب و بی سابقه بود… دل من که لرزید… امیدوارم دل بعضی های دیگر هم بلرزد…

  237. سکوت می‌گوید:

    دوستان محترم:
    تنگ تر کردن دایره اصولگرایی از طرف هرکسی باشد نکوهیده و اشتباه هست و قبول کنید که ما همگی باید حول مشترکاتمان بگردیم و نقاط قوتمان را بیابیم و از شعارزدگی شدیدا اجتناب کنیم باید در عمل همدیگر را تقویت کنیم و نقدها و انتقادها و انرژیهایمان را جمع کرده و از انحراف و فتنه و استکبار و چه و چه بگوییم حالا این وسط یکی چیزی گفته ملاک را اصول بنیادینمان قرار بدیم و ولایتمداری که شاخصه اصلی اصولگراییست را مبنا قرار بدهیم چه لزومی دارد در بین این همه افاضاتی که از درون و بیرون علیه نظام و ولایت و انفلاب سرازیر میشود؛ دنبال جزییات بگردیم که فلانی حلقه را تنگ گرده… این را بدانیم که هر چه در این دور تسلسل گیر کرده و همچنان به این نقدهای کم منفعت و پر ضرر ادامه دهیم در بازی دو سرباخت وارد شده ایم که شاید فردا برای جبران دیر باشد…
    با تشکر

  238. مرتضی می‌گوید:

    سلام بر استاد قدیانی پیشتاز خلاقیت در نویسندگی…
    با توجه به متن بلند بالایتان، اجازه می خوام تا نظری خسته کننده را به زعم خودم هدیه کنم.
    اول اینکه این مطلب در رویکرد من نسبت به افراد تاثیر مثبت داشت، البته باید عرض کنم بنده ابتدا مصاحبه دلنشینتان را با حاج آقا رحیمیان خواندم و بعد جناب عمار را، به خاطر همین مکمل ولایت پذیری شد در من.
    در ابتدای فتنه ۸۸ بود که ندای این عمار بلند شد و کلیپ زیبایی از اماممان خامنه ای، که بعد از این همه عمار عمار جستجویی کردم و داستان سقیفه و این عمار مولا علی را متوجه شدم که تشتک از سرم پرید!
    خلاصه کنم! درسته جریان اصولگرایی ترکوند بعد از افتضاحات اما ملاک حال فعلی افراد است. اگر اختلافی هست علتی دارد. نمی توان به محسن رضایی و احمد توکلی و باهنر و قالیباف… گفت اصولگرا، هم زمان به صفار هرندی و حسین شریعتمداری و حسینیان و… هم گفت اصولگرا.
    اصولگرا یک جبهه بیشتر نمی خواهد، آن هم همان است که آن چهار ملاک اساسی را داشته باشد. پس کسی که یکی از چهار ملاک رو نداشته باشه خارج است به شرط اصلاح.
    ماجرای دانشگاه آزاد، چوب لا چرخ دولت کردن که بارها رهبری هشدار دادن به مجلس و… هنر همین به اسم اصولگراهاست. ساکتین فتنه هنوز عذر خواهی نکرده اند چگونه توقع این هست که از اشتباهشان گذشت…
    اما
    قطعه۲۶
    محلی است برای ادخال سرور و غم ها…
    قطعه۲۶
    یعنی
    استفاده درست از دنیای مجازی
    تبریک…

  239. صاعقه گمنام می‌گوید:

    یک نقد کوتاه:
    البته اگه در این حد و اندازه ها باشم!
    جناب قدیانی اینکه شما میگید ایجاد تفرقه با تنگ کردن حلقه عمار ها کاری است بس خطا، حرف کاملا متینی است؛ لیکن نادیده گرفتن و کلا چشم پوشیدن از برخی مسائل گذشته و طرز تفکرات نیز به همان اندازه خطاست! چرا که افتادن از این طرف دیوار به حساب می آید!

  240. ناشناس می‌گوید:

    قابل پیشبینی بود که بعد از اهانت به مطهری امروز، حالا شاهد این باشیم که حضرت عمار را مورد نقد قرار بدهی با چند تا منبع که سندیت هیچ کدام اش قطعی نیست. فردا هم احتمالا نوبت خود آقا باید باشد! کجا می روی آقای قدیانی؟ …

  241. عطشان می‌گوید:

    سلام؛

    متن را گذاشتم امروز سر فرصت و در سکوت بخوانم، برای اینکه شک نداشتم نکات مهمی در آن وجود دارد.

    آقای قدیانی من فقط برداشت خود را از متن شما می گویم که اگر اشتباه است بر درک ناقص من ببخشید.(امیدوارم در این مدت مرا شناخته باشید و بدانیم که عضو هیچ گروه و دسته ای نیستم و فقط دلم می خواهد گنجی که خود بدست آورده ام حفظ کنم، من دلم فقط ماه را می خواهد.)

    گویا شما شرایط و اوضاع فتنه سقیفه و افراد آن زمان را با فتنه ۸۸ مقایسه کردید. و شاید در این اوضاع متن رو در راستای جذب حداکثری نوشتید؛ البته شاید!!
    من هم اطلاعاتم در مورد سقیفه و جناب عمار محدود است، ولی فکر نمی کنم شرایط آن زمان و فتنه ۸۸ خیلی به یکدیگر نزدیک باشد که بخواهیم از آن نتیجه ای بگیریم. البته منکر شباهت های دو موقعیت به یکدیگر نمی شوم.

    در زمان سقیفه من و شما نبودیم ولی فتنه ۸۸ را همه ی ما دیدیم. در سال ۸۸ حداقل بعد از سخنرانی آقا شرایط کاملا برای عوام روشن شد چه برسد به خواص!
    راستش هر چه با خود کلنجار می روم که جذب حداکثری را در مورد خواص بی بصیرت و ساکتین (و یا هر چیز دیگر) بپذیرم نمی توانم. به نظر من جذب حداکثری شامل آقایون خواصی که فتنه ۸۸ گیج زدن و کلا تو در و دیوار بودن نمیشود، حداقل در این مقطع و برای ورود به جریان انتخابات.

    “آدمی می تواند عمار باشد، حتی مصداق اولای بصیرت باشد، لیکن همه نمرات کارنامه اش دقیقا ۲۰ نباشد.”
    (بله اگر ۲۰ نباشد، ولی خیلی ها کلا زیر ۱۰ گرفتند)
    این آقایون در امتحان رد شدن حداقل باید دوباره درس بخوانند و دوباره امتحان بدهند.

    “کسی که دیر حرف زده، اما عاقبت حرف زده، «ساکت فتنه» نیست.”
    آنکس که دیر حرف زده شاید منتظر مانده ببیند کدام جبهه ماندنی است تا بعد در وصف آن بسراید.(نمی دونم شاید خیلی بدبین شدم ولی چکار کنم نمیتونم با این مساله کنار بیام)

    اصلا یه سوال، چطور می شود کسی که سالها کار سیاسی کرده، شب و روز با آدم های سیاسی بوده، از جیک و پوک سیاسیون خبر داره، تو فتنه ۸۸ که مردم کوچه و بازار که نهایت منبعشون روزنامه است، عقب بمونه و با تاخیر اعلام موضع بکنه؟ (اگه فقط جواب همین سوال منو بدید کل حرف های شمارو به روی چشم قبول می کنم.)
    با عرض شرمندگی طولانی شد.

  242. عطشان می‌گوید:

    «چه شد که از خواب غفلت بیدار شدى؟!… تو و دیگران برگردید که دیگر نیازى به شما ندارم. شما در حالى که مرا در یک سر تراشیدن اطاعت نکردید، چه طور مرا در قتال و جنگ با کوه هاى آهنین اطاعت خواهید کرد؟! برگردید که دیگر نیازى به شما نیست».

    برداشت من از این جمله حضرت اینه که حتی عمار را نیز گهگاه باید مورد عتاب قرار داد و سرزنش کرد که راه گم نشود. تا مجدد آزمایش و امتحانی و انشاءالله سربلندی عمار.

  243. ابوالفضل می‌گوید:

    حالا عمار رو پیدا کردید!!!

  244. قاصدک منتظر می‌گوید:

    به نظر من بعضی دوستان این متن را چند باره بخوانند…

    “چه بسا انسانی در فتنه ای، و در بهترین حالت ممکن، «او اربع» باشد، اما در فتنه های قبلی و بعدی، بهترین سایه و همسایه بصیرت خوانده شود. اصلا مصداق بصیرت شود. و چنان عاقبت به خیر شود که امام اول ما در وصفش بگوید؛ «رحمت خدا بر عمار، روزی که اسلام آورد، روزی که شهید شد، و روزی که برانگیخته خواهد شد».”

    “آدمی می تواند در ام الفتنه جهان اسلام، حتی به نفع جبهه دوست، ترمز ببرد و شمشیر هم بکشد، اما دست آخر، خودش و کشنده اش رهسپار دوزخ شوند.”

  245. چشم انتظار می‌گوید:

    بِرم برای چهارمین بار، متن رو بخونم و حالشو ببرم. و البته؛ بیشتر بفهمم!

  246. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ناشناس؛
    خوب است اول کمی بررسی کنیم و بعد نقدمان را مستند بیان کنیم، الاختصاص شیخ مفید و رجال طوسی شیخ طوسی و رجال کَشّی از معتبر ترین منابع تشیع اند…
    ————————-
    عمرو بن ثابت گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود: همانا وقتی که رسول خدا صلی الله علیه و آله رحلت کردند، همه مردم به کفر گذشتگان خود برگشتند و مرتد شدند، مگر سه نفر: سلمان، مقداد و ابوذر غفاری. سپس امام علیه السلام در مقام بیان این ارتداد چنین فرمودند: هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله از دنیا رفتند، چهل نفر (از اصحاب) نزد علی بن ابی طالب علیه السلام آمدند و گفتند: به خدا قسم هیچ کسی را به غیر از تو طاعت نمی کنیم. حضرت پرسید: چرا؟ گفتند: چون از رسول خدا صلی الله علیه و آله در غدیر خم شنیدیم (که شما را به جانشینی خود تعیین کرد). حضرت علیه السلام به آنان فرمود: آیا چنین می کنید؟ گفتند: آری. فرمود: بنابراین فردا سرها را بتراشید و نزد من آیید. امام باقر علیه السلام می فرماید: فردا فقط همان سه نفر سلمان، ابوذر و مقداد آمدند و باقی نیامدند. آری، عمار یاسر هم بعد از ظهر در حالی که دستش را روی سرش می زد؛ نزد حضرت علی علیه السلام آمد و علی علیه السلام هم به او فرمود: چه شد که از خواب غفلت بیداری شدی، تو و دیگران برگردید و دیگر نیازی به شما ندارم، شما در حالی که مرا در یک سر تراشیدن اطاعت نکردید، پس چه طور مرا در قتال و جنگ با کوه های آهنین اطاعت خواهید کرد؟! برگردید که دیگر نیازی به شما نیست.

    (الاختصاص، ص۶/ رجال طوسی، ص۳۶)
    ———————–
    ابوبکر حضرمی از امام باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود: بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله تمام افراد مرتد شدند (و دست از علی علیه السلام برداشتند) مگر سه نفر: سلمان، ابوذر و مقداد. راوی از امام پرسید: پس عمار چه طور؟ امام علیه السلام در پاسخ فرمود: برای عمار تردیدی عارض شد، اما برگشت.

    ( الاختصاص، ص۱۱/ رجال کشی، ص۱۱)

  247. قاصدک منتظر می‌گوید:

    “از جمله اشتباهات بعضی گروه های سیاسی این است که گاهی همه را با همان چوبی می رانند که فقط باید سران فتنه را برانند. قطعا با هر کس به تناسب جرمش باید برخورد کرد. این و آن که در فتنه دیر و با تاخیر به صحنه آمدند، جرم شان جرم «ساکت فتنه» نیست. بصیرت گاهی یعنی دقت مضاعف روی خرج عناوین.”

    آیا الان ما می تونیم تضمین کنیم کسانی که در فتنه ۸۸ از آزمون سربلند بیرون اومدند و درست موضع گیری کردند، اگر شرایط حساس دیگری پیش بیاد بازم عمارگونه رفتار می کنند و تغییر موضع نمی دن؟! پس نمی شه با توجه به مقطع خاصی از زمان و مکان مهر تایید صد در صدی به افراد زد یا کسی رو رد کرد! (البته حساب بعضیا که کلا جداست!!!)

  248. همگام با ولایت تا ظهور می‌گوید:

    وقتی از وحدت می گویی چشمانم را برای خواندن خطوط ریز هدر نداده ام جناب قدیانی!
    اینگونه زیباتر است هرچند به معنای کم کردن کمال گرایی و توقعاتمان از مسئولین باشد! ما همیشه کم قدر می دانیم و زود طرد می کنیم! و البته همه این حرف ها بدان معنا نخواهد بود که هر کسی را شایسته ریاست جمهوری آینده بدانیم

  249. یه غریبه می‌گوید:

    منم طرح دوستان میگم، داداش حسین مواظب باش، راه رو گم نکنی.

    امثال: قالیباف، لاریجانی، توکلی، باهنر، مطهری و جدیدا احمدی نژاد یعنی واقعا اینها لیاقت عمار بودن رو دارن؟!

    کج میری داداش کج میری.

  250. از شریفی های قدیم می‌گوید:

    من را مهرداد بذرپاش خوب می شناسد، از هم دانشگاهی هایش در صنعتی شریف بودم و واقعا یاد ایامی که احمدی روشن هم با ما در یک کلاس می نشست گرامی باد. اسمم حالا بماند …

    جناب قدیانی! بی هیچ اغراقی این متن بهترین و کامل ترین و جامع ترین نوشته ای است که تا حالا از شما خوانده ام. البته دلنوشته ها را نمی گویم. خلاصه واقعا عالی بود. بزرگترین حسن این متن آنجا است که شما وارد یک میدان سخت و نفس گیر شدید، اما با ظرافت از پس متن برآمدید. نوشتن چنین متن های مشکلی کار هر کسی نیست. هر آن احتمال دارد نویسنده ولو اندازه یک کلمه بلغزد و از نوشته اش بوی جسارت به ساحت عماریاسر برآید، اما شما هم حرفتان را زدید و هم قشنگ زدید و هم مراقب خط قرمزها بودید. اگر مهرداد برای این ابرنوشته، جایی جز تیتر یک انتخاب می کرد، واقعا که شک می کردم در عقلش.

    موفق و پایدار باشید.

  251. یه غریبه می‌گوید:

    من از دوستانی که نظر شما رو تایید میکنن انتظاری ندارم، برا اینکه اطلاع ندارن داخل جلسات خصوصی چی می گذره.

    اما شما چرا!!!؟

  252. سیداحمد می‌گوید:

    واقعا به عقل بعضی بچه ها شک کرده ام!
    داداش حسین لطف کردند که کامنت هایتان تایید شد و الا من خیلی از کامنت ها را تایید نمی کردم!

    بعضی از بچه ها؛
    متن هیچی، اصلا کامنت خودتان را می فهمید؟!

    هیچ اصراری نیست که وقتی متنی را نمی فهمید، کامنت بگذارید.
    متن را نفهمیدید، آنوقت نقد می کنید؟

    «چه شد که از خواب غفلت بیدار شدى؟!… تو و دیگران برگردید که دیگر نیازى به شما ندارم. شما در حالى که مرا در یک سر تراشیدن اطاعت نکردید، چه طور مرا در قتال و جنگ با کوه هاى آهنین اطاعت خواهید کرد؟! برگردید که دیگر نیازى به شما نیست».

    این جملات را امیرالمومنین خطاب به عمار گفته اندها! آنهم نه در فتنه ۸۸ بلکه در ام الفتنه سقیفه. شما که البته نه، اما گنده های شما معلوم نیست اگر آن زمان بودند چه بلایی می خواستند سر عمار بنده خدا بیاورند!

    بعضی ها متاسفانه هنوز ماقبل بصیرت اند! و بهتر است به جای بصیرت، بدیهیات عقل و نقد و فهم و شعور را درک کنند.

    از آنجا که بعضی کامنت ها اصلا در حد و اندازه متن نیست، از داداش خواسته ام از این به بعد در تایید بعضی کامنت ها تجدید نظر اساسی کنند. من با نقد مشکلی ندارم، اصلا خیلی هم خوب است، اما نقدی که نقد باشد، نه صرفا حرافی و نق زدن!

  253. دلآرام می‌گوید:

    یا حق
    یک خداقوت جانانه هم به نویسنده و هم دوستانی که یک دهه تمرین صبر کردن در جهت بصیرت افزایی
    من که کل متن رو یکباره خوندم به درایت ن.ن.ب.ن احسنت گفتم.
    خودم و شما را توصیه میکنم به…
    به خواندن چندباره متن
    اون رمز مخفف نماینده نسلا بعد نسل هست خیلی به مغز مبارک فشار نیارید.

  254. یه بیست و ششی می‌گوید:

    جناب مبصر! ممکنه از این “یه غریبه” و چند تای دیگر بخواهید یا عکس کنار اسمشان را عوض کنند، یا مثل بچه آدم کامنت بگذارند؟ در غیر این صورت گله از شماست که چرا هر کامنتی را تایید می کنید؟ … پس فرق قطعه مقدس ۲۶ با سایر وبلاگ ها در کجاست؟؟ داداش حسین این همه برای این متن فاخر زحمت کشیده، آنوقت مثلا همین ۲ تا نقد آخر “یه غریبه” یعنی چی؟! نقد است مثلا؟؟؟ در اوج وقاحت، “کج میری” هم میگه به داداش!!!! این قبیل کامنت ها توهین به عکس کنار اسم شان است، توهین به متن است، توهین به ماست، توهین به قطعه است، توهین به نویسنده است، توهین حتی به خود نقد است. طبعا امثال فلانی و بهمانی بر اساس این متن، هم لیاقت عمار بودن دارند، هم لیاقت زبیر شدن …!!!!

    کی حسین قدیانی گفته که احمدی نژاد و قالیباف و ………. عمارند؟! چرا سطح یادداشت رو پایین می آورید؟

    خلاصه کسی حالا حرف حساب سرش نمی شود، برای چی باید کامنتش تایید شود؟
    واقعا برای چی؟

  255. عمار می‌گوید:

    جناب یه غریبه؛
    شما عمار سنج همراهت هست، احیانا؟؟؟؟
    آدم واقعا حیرون می مونه چطور بعضی دوستان به راحتی کارشناسی می کنند مسائل رو. و حتی به راحتی، بقیه رو … (از عمد خودم نقطه چین کردم) می دونند و خودشون رو علامه!!!
    .
    .
    .
    این متن از اون متن هاست که چند بار باید خونده شه تا مطلب درست و حسابی جا بیفته.

  256. صاعقه گمنام می‌گوید:

    حالا من که به خود نگرفتم!
    اما بعضی وقتها اینجا شاه می بخشه وزیر نه ها!
    از دوستان خواهش دارم جو ندن به قضیه چون خیلی از اون هایی که حرف متفاوت (نه مخالف) می زنند کم ارادت ندارند به داداش حسین!
    قرار نیست که همه یه جور فکر کنند؛ من نادون یه جور فکر می کنم جناب قدیانی یه جور شمای فهیم هم یه جور.
    اختلاف نظر دلیل بر بی حرمتی نیست؛ گاهی افراد با پدرشون یا حتی گاهی ولی فقیه هم اختلاف نظر دارند.(می دونم حکم محاربم از سوی دوستان صادر شد) اما این عین حرف حضرت ماهه و مخالفت با این یعنی قبول نداشتن حرف آقا!!!
    مگه اینکه کسی خودش رو امام زمان (عج) بدونه!
    آخرش هم بگم بابای ماست خامنه ای…

  257. عطشان می‌گوید:

    «چه شد که از خواب غفلت بیدار شدى؟!… تو و دیگران برگردید که دیگر نیازى به شما ندارم. شما در حالى که مرا در یک سر تراشیدن اطاعت نکردید، چه طور مرا در قتال و جنگ با کوه هاى آهنین اطاعت خواهید کرد؟! برگردید که دیگر نیازى به شما نیست».

    “این جملات را امیرالمومنین خطاب به عمار گفته اندها! آنهم نه در فتنه ۸۸ بلکه در ام الفتنه سقیفه. شما که البته نه، اما گنده های شما معلوم نیست اگر آن زمان بودند چه بلایی می خواستند سر عمار بنده خدا بیاورند! ”

    جناب سید احمد بزرگوار من که در بصیرت ادعایی ندارم. اونقدر هم متوجه می شوم که حضرت کی و کجا این جمله را فرمودند. چون متن مقایسه ای بود بین فتنه سقیفه و فتنه ۸۸ اینگونه گفتم.
    بنده فقط به عنوان شاگردی که چند سالی از آقای قدیانی درس گرفتم سوالی از استاد خود پرسیدم همین. جواب یک شاگرد کم بصیرت و و قول شما ماقبل بصیرت این گونه خطاب کردن نیست. (“بعضی ها متاسفانه هنوز ماقبل بصیرت اند! و بهتر است به جای بصیرت، بدیهیات عقل و نقد و فهم و شعور را درک کنند”)
    اگر باز هم دعوایم نمی کنید می گم که دلیل این عتاب شما را متوجه نشدم. ای کاش توضیح می دادید. شاید که من خوب منظورم را بد رساندم.

    “شما که البته نه، اما گنده های شما معلوم نیست…” اوایل کامنت اولم گفتم که من عضو هیچ گروهی نیستم که بخواهم گنده ای داشته باشم فکرش را می کردم که این کامنت باعث سوء تفاهم بشود.
    به هر حال اگر سوال و کامنت من باعث ناراحتی شما دو بزرگوار شد شرمنده. بی بصیرتی من را به بزرگواری خود ببخشایید.

  258. س... می‌گوید:

    جناب سیداحمد!
    یک مقداری جوابهایی که به کامنت ها داده شده، شرمنده ولی با تندی است. درست است که بعضی ها نقدشان اصلا نقد نیست و حرف حساب نیست و بی منطقی است، اما کمی صبوری می طلبد.
    اینجوری الان همه دلخورند و دارند با هم دعوا می کنند. یک حدیث است از پیامبر که مومن آنقدر ملایم و نرم است که از شدت ملایمت می پنداری احمق است.
    گمانم تغافل و به روی خود نیاوردن را برای همین زمانها گذاشته اند. نادیده گرفته شود بعضی کامنت ها بقیه خیلی راحت متوجه ایرادات می شوند. و یا با آرامش جواب داده شود.
    ببخشید!

  259. دلخون می‌گوید:

    خب وقتی یه متنی رو متوجه نمی شین چرا الکی کامنت میذارین که اعصاب مبصر بهم بریزه… عین من بگین آقای قدیانی! من متوجه منظورتون تو این متن نشدم… این یه جمله رو که بگین کفر نمیشه… بعد چند روز دیگه بیایین سر فرصت بخونین اونم با دقت نه سرسری…
    با این کامنتای مسخره هم، ارزش اینجا رو پایین نیارین… انتقاد به آقای قدیانی می کنین در حالی که ایشون تو فتنه ۸۸ راهشون رو مشخص کردن و تا به امروز هم تو فضای سایبر برای حضرت آقا خوب عماری می کنند… شماها برید به فکر خودتون باشین…

  260. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    اگه نقد کردن حلقه انحرافی، شلیک گلوله به خودیست، من حاضرم بجای گلوله، آرپی جی شلیک کنم!‏ به نظرم بعد از هر متن، یکی دو روز قسمت نظراتش رو غیر فعال کن، تا شاهد نظرات عجولانه و احساسی نباشیم. سران بعضی از احزاب، خاک نعلین عمار هم نیستن.

  261. یه غریبه می‌گوید:

    آقای سید احمد

    من کامنت که میذارم برام مهم نیست تایید کنید یا نه، مهم برام اینکه آقای قدیانی بخوندش نه شما.
    بنده مثل شما نیستم که هر چی سر زبونم بیاد بار کسی کنم.
    اما نمی دونم شما تا حالا با کسانی که با علامه مصباح ندارن، بحث کردید یا نه، اما خیلی از حرفاشون، بعضی از حرف های آقای قدیانی هستش.
    من آقای قدیانی رو خیلی دوست دارم، برا همین هم اگر جایی احساس کنم اشتباه هستش یادآوری می کنم.
    شما چند ساله ات هست؟! می دونی چند ساله دارن علامه مصباح رو تخریب می کنن؟!
    کسی که امام خامنه ای داخل یکی از جلسات خصوصی به ایشان گفتند؛ شما عجب دید عالی و بصیرتی دارید.
    جلسه آقای قالیباف با امام خامنه ای می دونی چی گذشت؟
    مطمئن هستم نمی دونی. بعد این متن میاد از امثال قالیباف ها دفاع می کنه.
    جیگرم آتیش می گیره.
    اینها رو برا نمونه گفتم.
    آقا یا خانم عمار بنده نه ادعای علامه شدن کردم نه غیره.

    “اینم بگم نمیشه برا بالا بردن عمار، سلمان را نکوهش کرد.”

    مشکل همینه که همه کامنت ها تایید میشه.
    بنده فقط دوست داشتم اون کامنت های من که صحبت امام خامنه ای و علامه مصباح هستش تایید بشه.
    اینم تاکید کنم، برام مهم نیست تایید بفرماید یا نه.

    یک دوستدار آقای قدیانی.

  262. چشم انتظار می‌گوید:

    یه بیست و ششی بزرگوار؛
    فکر می کنید این غریبه و امثالهم، به اون عکسِ کنار اسمشون اعتقاد دارند؟! ندارند…
    اتفاقا؛ این نشانه ی بزرگ منشی و انعطاف پذیری داداش حسین هست، که اجازه می دهند، که امثال غریبه و ناشناس و …، حرفشون رو حتی بی ربط و مایه بزنند. چهره ی واقعی و ناخالصشون برای همه رو می شه. هر چند که ما معتقد به رعایت حرمت ها هستیم و نباید هر شخص مجهول الهویه ای، به هر طریقی، قدم در این مکان مقدس اون هم بدین شکل بذاره، ولی باید گفت: داداش حسین، خانه خانه ی توست و اختیار خانه هم، در دست تو…

  263. شیدا می‌گوید:

    واقعاً همان طور که یکى از دوستان گفتند: “ابر نوشته”بود. مرحبا! به شما و قلم و بصیرت بى نظیرتان.
    کاش گوش شنوایی باشد. یعنى مى شود که عماریون همه دور هم بنشینند و به مرهم اتحاد دلهاى خسته از تفرقه را، التیام بخشند؟

  264. سکوت می‌گوید:

    منم به نوبه خودم از کامنتهایی که گذاشتم و چنانچه باعث آزرده خاطر شدن حسین آقا و سید احمد عزیز و سایر دوستان شدم معذرت می خوام و خدا شاهد هست که نیتی جز خیر خواهی و عاقبت به خیری و قبولی در فتنه ها برای همه دوستان چیز دیگری مد نظر نیست… به نظرم اگر فضای کامنتها بازتر و راحتتر باشد بهتر می توان تصمیم گرفت و از نظریات مختلف و شاید بعضا متضاد بهترین را انتخاب کرد… من از اولین های این قطعه ام و علیرغم مشغله شدید کاری سعی می کنم همیشه به قطعه سربزنم و فکر کنم یکی از علتهایی که باعث وابستگی ام شده راحتی با آن می باشد و همیشه احساسم این بوده که اینجا مال خودم می باشد البته جدا از اینکه متنهای حسین آقا انصافا جذابیت خاص خودش را دارد… با تشکر

  265. صاعقه گمنام می‌گوید:

    دوستان عزیز بیایید گاهی با بی احترامی به نظرات متفاوت باعث نشویم نظرات افراد مخالف شود!
    این عین رعایت نکردن جذب حد اکثری است ها!!!
    ما که بچه کوچولوییم و قهرمون یه ساعت بیشتر طول نمیکشه ولی بعضی ها نه…
    (خلاصه حواسمون باشه)

  266. یه غریبه می‌گوید:

    آقای قدیانی سلام

    این مریدهایی که شما دارید فکر کنم اگر دستشون به بنده برسه تیکه تیکه ام کنند.
    یه مقدار به آرامش دعوتشون کن.
    باشه بابا ما نفهم ما بی شعور ما کافر ما بی دین ما بی اعتقاد.
    از حالا منم میام میگم به به به به به به به به عجب متنی.
    بهشون بگو صحیح نیست
    هر چی تو تخیلشون میاد بار کسی کنند.

    امیدوار هستم این کامنت های من رو آقای قدیانی بخونند،
    مخصوصا کامنت قبلی رو.

    شما خواسته یا ناخواسته عاشق جبهه متحد هستید،
    بنده خواسته یا ناخواسته عاشق جبهه پایداری،
    موفق باشید آقای قدیانی

  267. برف و آفتاب می‌گوید:

    وقتی قسمت چهار/ ۱ رو خوندم؛ یاد “حسین قدیانی: دوستان محترم! کامنت های تان لطفا تا هنگام به روز شدن متن، یادتان باشد…” افتادم 🙂
    غیرقابل پیش‌بینی و فوق العاده جالب و از این حرفا!

    برای داشتن بصیرت، علاوه بر مطالعه‌ی تاریخ و عبرت گرفتن، تقوا داشتن هم مهمه. که خدا به ما “فرقان”بده!

    ما که هیچکدوم این‌ها رو نداریم! اما در عوض یه قطعه داریم که واقعا بهشتیه!

  268. سیداحمد می‌گوید:

    داداش حسین؛

    شما “خواسته” عاشق جبهه متحد هستید “یا ناخواسته”؟! 🙂

    حسین قدیانی: اولا؛ بعد از مدتها جا دارد از خود تو و دیگر دوستان محترم و محترمه تشکر کنم بابت زحمات. ثانیا؛ ناظر بر مباحث پیش آمده، چند جمله ای باید بگویم… من فقط عاشق “جبهه” ای هستم که هم “متحد” بود و هم “پایدار”. حیف “عشق” که حرام این جبهه های سیاسی شود. من تا الان فکر می کردم بعضی نقدها ارزش جواب دادن ندارند، اما شاهد از غیب رسید! هم الان کامنت “سادات” را نگاه کنید تا بفهمید چرا احساسم بر این است که بعضی کامنت ها حتی ارزش تایید شدن هم ندارند!! من دیگر باید چه بگویم دقیقا؟! من کی باشم که مرید داشته باشم و مریدانم را دعوت کنم به آرامش؟! ناراحت نشوند بعضی دوستان، اما چیزهایی که در لفافه نقد می گویند، بعضا نقد نیست، متاسفانه نق بی خود است. من اگر می خواستم قلم فروشی کنم، با مشایی در سفر به آمریکا این کار را می کردم و با لاریجانی و قالیباف در سفر هشتاد و هشت!! حرف متن من معلوم است و این حرف واضح چه ربطی دارد به جلسات خصوصی “آقا” و مدح شان درباره علامه مصباح؟! جناب “یه غریبه”! اگر بنا به پز دادن نسبت به برخی اطلاعات خاص و محرمانه باشد، حتم کنید در همین وبلاگ، خیلی ها از شما در این قبیل زمینه ها جلوتر و مطلع ترند، لیکن چون در مثل مناقشه نیست، گیرم “سیدعلی” به “فلانی” همان عتاب “علی” به “عمار” را گفته باشند!! از این بدتر که ممکن نیست… با این حساب، تازه، حرف این متن، ثابت می شود!! واقعا شما فکر می کنید علامه مصباح با هوادارانی مثل شما، و این نوع دفاع، دیگر نیازی به تخریب کننده هم دارند؟! از شما و دیگر دوستان می خواهم دوستدار من نباشید که نیازی به این دوستی ها ندارم، بلکه دوستدار شعور و عقل خودتان باشید. در ضمن، فرض کنید سیداحمد یک کودک ۲ ساله است و علامه مصباح دارد ۵۰۰۰ سال تخریب می شود!! خب این چه ربطی به متن من دارد؟! من با شجاعت می گویم که اگر قالیباف و لاریجانی کار بد کنند، نقدشان می کنم و اگر کار خوب کنند، تحسین شان می کنم، چون نه قلم و نه عقلم را به سیاسیون نفروخته ام. البته این را هم بگویم؛ ولی فقیه من نه علامه مصباح است و نه جناب مهدوی. ولی فقیه من حرف از وحدت می زند، جبهه تشکیل می دهند! حرف از آرامش می زند، سخنرانی بهم می زنند! ولی فقیه من فراتر از جبهه های سیاسی، از اصل انقلاب اسلامی دفاع می کند. راستی یک سئوال! “علی” که گفت؛ “احترام راس فتنه جمل را نگه دارید”، یا “سیدعلی” که گفت؛ “هاشمی! با حکم من شما باز هم رئیس مجمع تشخیص هستی”، خیلی خیلی خیلی عذر می خواهم ها… می شود بگویید این دردانه های هستی، قلم شان را به که فروخته بودند؟! بس کنید این بساط را… که دارم در حزب اللهی و مومن بودن تان شک می کنم!

  269. برف و آفتاب می‌گوید:

    یه غریبه؛

    “شما خواسته یا ناخواسته عاشق جبهه متحد هستید” واقعا اینطوری فکر می‌کنید؟!!
    با این حساب؛ اصلا حرف حساب آقای قدیانی رو نگرفتید.

  270. سادات می‌گوید:

    سلام
    فیلی که می خواستید هوا کنید این بود؟
    پس عمار یعنی قالیباف و امثالهم؟
    میگن هر کسی قیمتی داره
    و چقدر قیمتتان ارزون بود…
    همین جناب عمار یاسر اون دنیا یقه تونو میگیره به خاطر خرج کردنش برای چند تا مردود فتنه!
    مست چهار تا تعریف و تمجید نشین. اینکه هی مبصر بگه: (به به عجب متن شیکی شده!) متوهم تان نکند.
    هییییی! به کجا چنین شتابان؟ هنوز سه ماه وقت دارین!

  271. یه غریبه می‌گوید:

    اون قسمت آخرش رو با ناراحتی نوشتم.
    (;

  272. قاصدک منتظر می‌گوید:

    عمار کسی ست که اگر خطایی کرد و لغزید، فرو نماند و دوباره ایستاد؛ کسی که عشق به اهل بیت در وجودش خانه ای آباد داشت و ولایت مداری به او بصیرت فرقانی عطا نمود.

  273. نجوا می‌گوید:

    دل این قلم می سوزد برای بصیرت. فتنه ۸۸ با همه ابعاد بزرگش، در برابر ام الفتن ماضیه محلی از اعراب ندارد. آقایان! حلقه ای که شما تنگش کرده اید، «اولین فرزند شهید اسلام» را هم پذیرا نیست، چه رسد به ما آخرین ها… بس کنید این بساط را. بس کنید! اگر «حزب اللهی و مومن» هستید، بس کنید!
    حرف دل این روزهای ماست….
    خدا قوت.

  274. رهگذر می‌گوید:

    فضای اینجا باعث شد در دوستانم خیلی دقت کنم کسانی که همیشه و همیشه از کارهایم تعریف می کنند نمی توانند مرا به جلو هدایت کنند و حتی باعث عقب گرد من هم خواهند شد. راستش همین فضا باعث شد فقط به خواندن متن هایتان رضایت دهم تا این متن که واقعا کنجکاو شدم نظر عزیزان را بدانم. باز هم همان فضای تعریف البته بیشتر از جانب یک نفر. باور کنید من شما را مثل برادر خود می دانم و از اکثر نوشته های تان لذت می برم و این حرفها هم شما از طوری بخوانید که انگار از خواهر کوچکتان می شنوید.
    موفق باشید. التماس دعا

  275. صبا می‌گوید:

    واقعا “خوش بود گر محک تجربه آید به میان / تا سیه روی شود هر که درو غش باشد” یا “هر که دروغش باشد”، حتی در قسمت نظرات قطعه بیست شش!

  276. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    دوستان دقت کنند و حواس شان باشد که مطرح کردن بعضی حرفها، تهمت است و گناه کبیره و خدا راحت نمی بخشد. بعضی ظن ها گناه است، چه رسد به بیان اش…

  277. نجوا می‌گوید:

    آره واقعا گل گفتی داداش حسین، حیف “عشق” که حرام این جبهه های سیاسی شود.

  278. لبیک یا حسین می‌گوید:

    – معیار حال فعلی افراد است و چه خوب در قسمتهایی از متن، این بیان زیبا نمایان است………….

  279. قاصدک منتظر می‌گوید:

    خدایا!
    معرفت و بصیرتی عنایت فرما که خزف از گوهر باز شناسیم و یقینی که دست به فریب خود نزنیم.

  280. سیداحمد می‌گوید:

    داداش حسین سالار؛

    جواب تان به من، خودش ارزش یک متن را داشت. ممنون که با این همه مشغله، وقت می گذارید و شبهات را رفع می کنید!

    این بار به شدت، فـــــــــــــــــــــــــــــــــدایی داری…

  281. به جای امیر می‌گوید:

    مورچه (گفت و شنود)

    گفت: منوشه امیر- منوچهر ساچمه چی- که ۵۰ سال است به فلسطین اشغالی رفته و مدیریت رادیو اسرائیل را برعهده دارد، از بی عرضگی غرب در برخورد با ایران اسلامی به شدت ابراز نگرانی کرده است.
    گفتم: چرا؟! مگه چی شده؟!
    گفت: منوشه امیر در تفسیری که از رادیو اسرائیل پخش شد گفت؛ کوتاه آمدن آمریکا در برابر ایران غیرقابل تحمل است و از اپوزیسیون خواست خودشان دست به کار شوند و در داخل کشور آشوب برپا کنند!
    گفتم: وقتی از دست آمریکا و متحدانش هیچ کاری برنمی آید، از اپوزیسیون فلک زده چه انتظاری دارد؟!
    گفت: چه عرض کنم؟!
    گفتم: فیلی تصادف کرده و در بخش CCU بستری بود و یک مورچه بیرون بخش قدم می زد. دکتر از مورچه پرسید؛ فرمایشی دارید؟ مورچه گفت؛ این فیل خیلی به گردن من حق داره! اومدم که اگر به خون احتیاج داشت، بهش بدم!

  282. سیداحمد می‌گوید:

    کوک کن ساعت خویش! (یادداشت روز)

    http://www.kayhan.ir/911214/2.htm#other200

  283. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    نمیدونم چرا بعضیها احساس کردن این متن برای حمایت از ممد باقر و علی، نوشته شده. البته می شد از نوشته های چند ماه اخیر متوجه تغییر نگاه و ملایم تر شدن قلم داداش گلم، نسبت به بعضیها شد (۲ تا شد آوردم!‏‏) ولی این دلیل نمیشه که متهمش کنید به قلم فروشی. خیلی قشنگ داره توضیح می ده؛ اگر کسی لغزش داشت نباید حذفش کرد. همه رو بخوای حذف کنی، شاید محمود، چپ کنه!‏ که این اتفاق هم افتاده، هنوز ایربگشم باز نشده! برای هممون، درس عبرتی بود این “حذف و اضافه ۸۸‏”‏.

  284. مرتضی می‌گوید:

    به خدا کمتر نویسنده ایه که اینطوری برای مخاطباش وقت بذاره. قدر این حسین قدیانی رو بدونین، الان که هست، نه وقتی که نیست. متن به این توپی رو نوشته، کلی فسفر سوزونده، کلی هم زیبا نوشته، اون وقت بهش می گین قلم فروش؟! دوست دارم بدونم آیا جبهه اون ورم اینجوری با نویسنده هاش تا می کنه؟! دیگه نامردی نکنین دیگه. قرار نیستش که حسین قدیانی همیشه با دست فرمون زمان ۸۸ برونه قلمشو. الان چرا باید گیر بده به قالیباف؟! به خاطر تونل نیایش یا پل جوادیه یا چه می دونم پل صدر و پارک ولایت؟! چرا حسین قدیانی که همه اش می گه نباید حب و بغض داشت، با خودش بر اساس حب و بغض رفتار می شه؟! حالا شاید خود من چند تا نقد هم بهش داشته باشم، ولی این دلیل نمی شه که بگم فیلی که قرار بود هوا کنی، این بود؟! خدایی همچین کامنتهایی در قبال جمله: «شاید به یمن «این عمار»، سالیانی است که از «بی سیم بصیرت»، بیش از هر ندایی، ندای «عمار، عمار، عمار» شنیده می شود. زیاد گفته اند یاسر و سمیه؛ پدر و مادر عمار، اولین شهدای اسلام اند، اما کاش فراموش نکنیم عمار، «اولین فرزند شهید اسلام» است…» فقط کم لطفیه. با متنش مشکل داریم، چرا محسنات قلمو فراموش می کنیم؟! حسین قدیانی و قلم فروشی؟؟ بابا شما دیگه چقدر بی انصاف هستید؟؟ کم توی این وبلاگ گریه کردین؟؟ کم توی این وبلاگ خنده کردین؟! متن به این حساسی رو به این شیکی درآورده، آخرش کامنت می گذارین که عمار یاسر اون دنیا یقه ات رو می گیره!! از چند طرف باید بخوره این حسین خان؟ قالیباف چی ها و لاریجانی چی ها و متحد چی ها می گن؛ اگه هنوزم حزب اللهی ها با قالیباف و لاریجانی و کیک و کیک مشکل دارن، بیشتر به خاطر نوشته های حسین قدیانی توی فتنه هشتاد و هشته. احمدی نژاد چی ها می گن؛ حسین قدیانی نمک نشناس بود که رفت به امریکا اما به جای تعریف مشایی، داره نقدش می کنه. پایداری چی ها می گن؛ حسین قدیانی با متحد ها بسته. می گن؛ با این حرفای محافظه کارانه داره گند می زنه به نوشته هاش توی کتاب نه ده. شما هم که صبح تا شب توی وبلاگش هستین، اینجور!! خیلیا توی فتنه یه زخم کوچک برداشتن، شدن جانباز فتنه، رفتن چند در صد جانبازی گرفتن، اون وقت سر حسین قدیانی همین الانش اندازه یه دو ریالی سوراخه، حالا شد قلم فروش به شهردار؟

    من هم اتاق حسین بودم در سفر امریکا. با چشمای خودم دیدم که پول هیچ جریانی نمی تونه حسین قدیانی رو بخره. نویسنده ای که من می شناسم با همه خل بازیاش خیلی گرونه … خیلی گرون. حسین قدیانی هم بالاخره آدمه دیگه. ممکنه به قالیباف رای بده، به نماینده دولت رای بده، به سعید جلیلی رای بده، حالا به هر کی، اما رای می ده، نه قلم!

    متن به این زیبایی، می ری توی هر سایت، می بینی نوشته به نقل از وطن امروز!! مگه وطن امروز از جیبش این نوشته رو درآورده؟؟ چرا اینهمه چشم ندارن حسین ما رو ببینن؟؟ اسم این جور کارا هر چیه، فقط نامردیه. کیه جرئت داشته باشه چشم توی چشم رئیس جمهور مملکت توی هواپیما وقتی که احمدی نژاد مثلا بهش حال داده و اومده کنارش نشسته، رک و راست و حسینی برگرده بگه؛ آقای احمدی نژاد! من به شما رای دادم، اما مسئله اینه که با یکی دیگه بیعت کردم!… من تا وقتی دوستت دارم که منافقا بهت فحش بدن و الا معاملون نمی شه!

    من یکی که جای حسین قدیانی بودم با قلمم کاری می کردم همه این خواص ازم تعریف کنن، نه اینکه همه شون و دار و دسته شون بهم بد و بیراه بگن! مثل خیلی دیگه از نویسنده ها که توی هیچ بارونی خیس نمی شن!

    حالا پیدا کنین قلم فروش رو! زشته به خدا این رفتار ………………

  285. چشم انتظار می‌گوید:

    مرتضی!
    ممنون. حرف دل ما رو چقدر قشنگ زدی. دستت طلا.

  286. برف و آفتاب می‌گوید:

    اصلا یه سؤال:
    اگه کسی بخواد شعار وحدت رو به خودش بگیره و بهش عمل کنه؛ دقیقا با کی باید وحدت کنه؟ با خودش و هم‌فکرهای خودش؟ این که دیگه نشد وحدت! چون آدم خود به خود با هم‌فکرهاش وحدت داره!
    اصلا به معنی اسم “وحدت” اگه دقت کنیم؛ یعنی اینکه باید با کسی که با ما “تا حدی” اختلاف داره وحدت کنیم دیگه! فقط تشخیص اندازه‌ی این “حد” بصیرت می‌خواد.
    کسی که افراط می‌کنه؛ می‌گه “وحدت ملی”. کسی که تفریط می‌کنه؛ می‌گه “پایداری”.
    این “وحدت” رو هم از خودمون درنیاوردیم که. امام مملکت هی خون دل می‌خوره و می‌گه وحدت داشته باشید.

    یه سؤال دیگه:
    این‌که به شیعه‌ها می‌گیم باید با سنی‌ها وحدت داشته باشید؛ یعنی اینکه حق رو به سنی‌ها دادیم؟
    یعنی این‌که به شیعه‌ها تیر زدیم؟
    یعنی این‌که طرف‌دار سنی‌ها شدیم؟
    (قصدم تو یه ردیف قرار دادن شیعه‌ها با پایداری‌ها و سنی‌ها با متحدها نبود. فقط مثال زدم.)

  287. عمار می‌گوید:

    محض اطلاع دوستان عرض کنم که؛
    اگر تعریفی از آقای قدیانی میشه، فقط به خاطر این هست که، هر زمان وارد این قطعه میشیم، چند درجه به فهم و شعور و بصیرت نصف نیمه مون، اضافه میشه.
    جسارت به باقی وبلاگها و سایتها نشه، اما فضای معنوی اینجا بد جور میگیرمون.
    و حالا تصور کنید، با یه متن خیلی خیلی شاخص و عالی هم مواجه شید، دیگه نور علی نور هست.
    حالا شما، این تعریف و تمجیدها رو، هر طور مایلید میتونید حساب کنید.
    اختیار با خودتون و وجدان خفته یا بیدارتون.
    یا علی.

  288. از همین قبیله می‌گوید:

    عمار خان؛ می بینم که باز گوگل رو ترکوندی!

  289. سید جواد می‌گوید:

    سلام بر آقا حسین قدیانی
    برای اینکه آدم تنبلی هستم… ویرایش نمی کنم اما بخوانش لطفا
    من با نظر شما موافقم اما قبول کنید برخورد شما صحیح نبود. همه رو نباید با یک چوب راند، مثلا یه غریبه به شما گفت؛ اشتباه رفتی کج رفتی، به نظر اون شما کج رفتی اما زیبنده یک بچه حزب اللهی نیست که در جواب بگه بی شعور یا بی عقل، البته غیر مستقیم یا مستقیم! شما که با امثال آقای رحیمیان ارتباط دارید اصلا گیریم توهین هم بکنند مگر کم به رهبرمون توهین می کنند؟! اگر قرار باشه ایشان هم مانند ما برخورد کنند که سنگ به رو سنگ بند نمیشه.این شکلی که نمیشه جذب کرد با مرام. شما هم یکی از خواص هستید برا اینکه علاقه مندانی دارید که اگر شما اشتباه کنید ممکنه اونها هم اشتباه کنند! پس سعی کنید با دقت بیشتری عمل کنید. لطفا یک بار دیگه مصاحبه خودتون رو با آقای رحیمیان بخوانید.
    یا علی

  290. چند وجبی می‌گوید:

    این عمّار؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    منتظر حضور گرمتان هستیم/
    pelake57.parsiblog.com
    chandvajabi.ir

  291. دلخون می‌گوید:

    مرتضی؛

    آفرین… این کامنت شما جواب خیلی ها رو داد…

  292. دلخون می‌گوید:

    جواب آقای قدیانی به کامنت سید احمد رو خوندم…
    تمام صحبت های آقای قدیانی مساوی بود با بصیرت….. خیلیا منتقد شدن چون به نفعشون نیست صحبت های آقای قدیانی رو قبول کنند…

  293. سکوت می‌گوید:

    پیام بازرگانی:
    پیامک کاربران جبهه پایداری چی قطعه ۲۶ به حسین قدیانی: هنوز قهر حسین؟ 🙂
    اگه گفتین از کجا تقلب کردم؟!
    آقا حسین قدیانی عزیز! تو به قالیباف که هیچی، به علی مطهری هم رای بدی ما هممون به لاریجانی(داماد مطهری!) رای خواهیم داد تا بترکه چشم حسود…

  294. سجاد.ش می‌گوید:

    سلام جناب قدیانی
    یاعلی گفتیم و شروع کردیم به نوشتن
    اگه لطف کنید و قدم بر دیدگانمان بذارید و یک سری به وبلاگ تازه کارمان بزنید و نظری…
    البته اگه لطف کردید و تشریف آوردید مطالبمون رو در ادامه مطلب کامل بخونید
    تا الان ۹ پست بیشتر نیست
    منتظرتان هستیم
    یا علی…

  295. سجاد.ش می‌گوید:

    به روزم…

  296. طاعتی می‌گوید:

    به این میگن یک فریاد بی صدا
    همه چی گفتی اما تقریبا بدون مصداق

    این نوشته را مــــــــتر کردم؛ ۵۰۰۰ کلمه نشد اما بی نهایت اندازه اش بود.

  297. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    “متن به این زیبایی، می ری توی هر سایت، می بینی نوشته به نقل از وطن امروز!! مگه وطن امروز از جیبش این نوشته رو درآورده؟؟”

    دیروز داشتم بازتاب این متن را در سایت های مختلف دنبال می کردم؛ توی دلم گفتم، باز هم احسنت به بچه های سپاه و بسیج. تنها خبرگزاری مطرحی که متن را با نام نگارنده کار کرده بود؛ خبرگزاری فارس بود و بالطبع سایت هایی که از فارس متن را گرفته بودند…

  298. عطشان می‌گوید:

    عجب!!!
    قلم فروش!!!

    هر چند من نظرم کمی با داداش حسین متفاوت بود (البته من نظرم رو گفتم و نقد برداشت شد) ولی اصلا به تغییر مسیر ایشون و قلم فروشی و این جور چیزها فکر نکردم. یعنی اصلا متن شما همچین موضوعی رو منتقل نمی کرد. جو مه آلود نزدیک انتخابات اون هم بعد انتخابات ۸۸ یه بدبینی بین مردم رواج داده که راحت به هم انگ می زنند.

    اگر در جو به وجود آمده این بنده سهمی دارم رسما از شما، جناب مبصر(آخ آخ هنوز جای خط کشتون رو دستم مونده!!) و همگی عذر می خوام.(از اون شکلک های نادم!!!)

  299. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    “ما و عمار” شاهکار دیگه‌ای از حسین قدیانی هست که بسته به سطح اطلاعات و معلومات و سطح بینش و تحلیل مخاطب، چند بار باید خونده بشه تا درست فهمیده بشه… البته اینو کتمان نمی‌شه کرد که این سطوح، حداقلی دارن و از یه حدی پایین‌تر، دیگه جواب نمی‌ده و نتایج جالبی هم نداره…!

    “باورم هست ۲ چیز در خراب کردن عاقبت آدمی نقش برجسته دارند؛ یکی، افراط، حتی در راه دفاع از جبهه حق. دیگری، پاسداری از جبهه حق، اما با اغراض آلوده به حب و بغض.”
    به نظرم این جمله از متن خیلی مهمه و باید به شکل دعایی از -به قول آیه الله جوادی- “ذات اقدس اله” بخوایم که ما رو از این نگاه و رفتار، دور نگه داره.

    داداش حسین! خیلی خیلی دوستون داریم؛ بی حبّ اضافه!

  300. ... می‌گوید:

    بنده کاری به پایداری و متحد ندارم حتماً و قطعاً هم وحدت اصله ولی گاهی با خودم فکر می کنم اگر خدای ناکرده نتیجه فتنه ۸۸ چیزی غیر از این بود و اگر نتیجه ای مثل کربلا … بگذریم، آیا باز نظر و احساس ما در رابطه با ساکتین فتنه (فقط و فقط ساکتین) همین گونه که امروز است، بود؟!!!! آیا با همین مسامحه با آنها برخورد می کردیم؟!!!

  301. ... می‌گوید:

    راستی یه سوال: آقای قدیانی! چرا شما هیچ دل نوشته ای در مورد وفات آیت الله خوشوقت ننوشتید؟!!!

  302. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۴۲۴* حضرت امام محمد باقر علیه السلام:

    خداوند عز و جل به وسیله تقوا، انسان را از آنچه عقلش به آن نمى رسد؛ حفظ مى کند و کوردلى و نادانى را از او دور مى نماید.

    (کافى، ج ۸، ص ۵۲)

  303. بای بسم الله می‌گوید:

    یعنی من عاشق اون وقتایی هستم که داداش حسین عصبانی می شه! بامزه تر می شه، سالارتر می شه! بیشتر خودش می شه … داداش؛ گور بابای جبهه های سیاسی…… خودتو عشقه به مولا.

  304. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    توبه نامه شهید ۱۳ ساله
    http://jahannews.com/vdciywar3t1ayz2.cbct.html

  305. صاعقه گمنام می‌گوید:

    قیمت داداش حسین الا شهادت هیچ چیز دیگه نیست
    الیته خدا برامون حفظشون کنه
    بعضی ها دیگه حرف الکی و آبکی زیاد می زنند؛ برخیها دیگه به اسم نقد توهین می کنند ها…

  306. خط ممتد می‌گوید:

    عمار و سکوت؟
    عمار و اشتباه؟؟؟
    واقعا…

  307. شیدا می‌گوید:

    …………!
    ندیدن زیبایی ها و عدم درک مفاهیم والایی که در لطیف ترین کلمات، با ذوق و سلیقه عالى، بیان شده اند، هنرى نیست که بهش افتخار کنى! لازم نیست آدم همه جا کج سلیقگى خودش رو جار بزنه!

  308. رحیمی می‌گوید:

    می توانیم به صدر اسلام برگردیم و عمار را در مواجهه با ام الفتن، لااقل همسایه بصیرت نخوانیم و… بعد، دچار آفت بصیرت شویم و به جای قلندری، قلدری پیشه کنیم و عمار را «عمار» ندانیم! و با بدترین روش ممکن دست به خالص سازی بزنیم و عمار را… آری، حتی خود عمار را در عداد عماریون تلقی نکنیم! و هر وقت هم که آمد به نفع جبهه دوست، رفتار و گفتار بصیرت افزا ارائه داد، خطاب مولای متقیان را بر سرش آوار کنیم؛ «تو و دیگران برگردید که دیگر نیازى به شما ندارم…». البته می دانم مضحک است، لیکن با تفکرات مغشوش حاکم بر بعضی گروه های سیاسی، باید نشست و بررسی کرد؛ آیا عاقبت، عمار، «عمار» محسوب می شود یا خیر؟!

    . . .
    جدیترین جای متن همین جا بود… واقعا نکته مهم و خیلی عجیبی است

  309. عمار می‌گوید:

    راجع به این متن هر چه بگوییم، باز کم هست.
    نکات خیلی خیلی جالبی را عنوان کردید.
    خدا قوت افسر جوان.

  310. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۴۲۵* حضرت امام صادق علیه السلام:

    کشت کنید و درخت بنشانید؛ به خدا قسم، آدمیان کارى برتر و پاک‏ تر از این نکرده‏ اند…

    (بحارالأنوار، ج۱۰۳، ص ۶۸)

  311. دلخون می‌گوید:

    اربابم!
    این ضریح عجمی کاش بشیند به تنت/ جای آن کهنه لباسی که عربها بردند…

    http://sangariha.com/i/attachments/1/1362510723837752_large.jpg

  312. فدایی همت می‌گوید:

    «… برگردید که دیگر نیازى به شما ندارم…»

    چقدر این حرف هولناکه. حس می کنم از اون حرفهاست که وقتی امام زمان ظهور کنند به امثال بنده می فرمایند.

    آقای قدیانی با سپاس از دل نوشته های علمی و معرفتی شما. پیشنهادی برای اسم وبلاگ ما ندارید؟

  313. به جای امیر می‌گوید:

    مشکل زبان! (گفت و شنود)

    گفت: یکی از نامزدهای احتمالی جبهه مدعیان اصلاحات گفته است «جامعه دچار فقر سیاسی و فرهنگی است.»
    گفتم: یعنی فقر سیاسی باعث شده که فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ با آنهمه حمایت های خارجی و ائتلاف همه گروه های ضد انقلاب درهم شکسته شود؟ و یا فقر سیاسی باعث شده که حماسه بی نظیر ۲۲بهمن خلق شود؟! یا فقر سیاسی باعث شده که امروزه ایران اسلامی پرچمدار انقلاب های اسلامی باشد و…؟!
    گفت: چه عرض کنم؟! بعضی ها عادت دارند مشخصات خودشان را به مردم نسبت بدهند.
    گفتم: یارو از سفر ژاپن برگشته بود، دوستانش پرسیدند؛ در ژاپن برای صحبت با مردم آنجا مشکل زبان نداشتی؟ جواب داد؛ نه، ابدا ولی همه مردم ژاپن برای صحبت با من، مشکل زبان داشتند!

  314. برف و آفتاب می‌گوید:

    http://rajanews.com/detail.asp?id=152091
    🙂 ترجمه‌ شگفت‌انگیزاز سخنان احمدی‌نژاد و لاریجانی

  315. ناشناس می‌گوید:

    دلخون!

    جای سالم به تنش مانده مگر اربابم؟
    کاین ضریح عجمی جای بگیرد به تنش

  316. امیر می‌گوید:

    سلام؛
    دوست عزیزی که شعر
    “این ضریح عجمی کاش بشیند به تنت/ جای آن کهنه لباسی که عرب ها بردند” رو نوشتید؛
    این شعر بوی نفاق میده ها؛ بعد ۱۴۰۰ سال باز هم قصه عرب و عجم…؟ اونم تو این پست؟ بچه حزب اللهی باید بصیر باشه…

  317. عباس هستم می‌گوید:

    نه! خوشم اومد.
    انصافا بصیرید. بالا تر یک جوابی داده بودید که بعضی ها رو نقد کرده بودید، خیلی به دلم نشست، یه بار قرار بذاریم همو ببینیم، یا ما برسیم خدمتتون.

  318. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    امروز جایی داستان معروف اذان بلال بعد از رحلت حضرت رسول به درخواست حضرت فاطمه سلام الله علیها را نقل می کردند؛ یاد این متن افتادم. کسی می داند عملکرد بلال حبشی در فتنه سقیفه چگونه بوده؟!

  319. دلخون می‌گوید:

    بی ربط:

    دعای کمیل همراه با روضه حضرت زهرا با صدای حاج میثم مطیعی:
    http://www.rasekhoon.net/media/show/673473/دعای-کمیل-با-صدای-حاج-میثم-مطیعی/

  320. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۴۲۶* حضرت امام باقر علیه ‏السلام:

    اگر به شرق و غرب بروید؛ هرگز دانش درستى را نخواهید یافت، مگر همان چیزى که از ما خاندان صادر شود…

    (منتخب میزان الحکمة/ ۴۰۶)

  321. به جای امیر می‌گوید:

    بی غیرت ها (گفت و شنود)

    گفت: دیروز در مراسمی با عنوان «جشن هنر» یکی از بازیگران گفته است من اول ایرانی هستم و بعد مسلمان! و لیدر حلقه انحرافی هم پشت تریبون رفته و حرف او را تأیید کرده است!
    گفتم: ای عوام! خب چنانچه بگویند اول مسلمان هستند و بعد ایرانی اگر یک وقتی دشمن به خاک وطن و جان و مال و ناموس مردم حمله کند آنها باید مطابق دستور اسلام دفاع کنند، همانطور که رزمندگان اسلام چنین کردند.
    گفت: حالا فهمیدم! یعنی منظورشان این است که اگر به هر علت در تنگنا قرار بگیرند، مثل اجداد عقیدتی خود، جان و مال و ناموس را به دست دشمن می سپارند و فرار می کنند!
    گفتم: ایول… می گویند در دوران جنگ یکی از همین قماش که ادعای وطن دوستی می کرد توی رودربایستی قرار گرفته و به جبهه رفت ولی خیلی زود برگشت. پرسیدند پس چرا برگشتی؟! مگر نمی گفتی ایرانی هستی؟! و یارو گفت؛ به من گفته بودند وطن در خطراست ولی وقتی رفتم دیدم دروغ می گویند، جان خودم در خطر بود… و برگشتم!

  322. صبا می‌گوید:

    جای تان خالی؛ حرم بی بی به نیابت از دوستان هم قطعه ای سلام دادم خدمت خانوم!
    السلام علیک یا فاطمه المعصومه
    http://ir2up.ir/up19/43a13626038261.jpg
    http://ir2up.ir/up19/43a13626038272.jpg
    http://ir2up.ir/up19/43a13626038273.jpg

    شنیده ام وقتی به نیابت از درگذشتگان سلام بدهی، به زیارت می روند. اما نمی دانم به نیابت از زنده ها سلام بدی، چجوریه!

  323. یاسر می‌گوید:

    سلام، بی ربط:

    همین که برگلویت خنجر آمد
    صدای ناله ی زهرا در آمد…

  324. شیدا می‌گوید:

    رویترز: “رضایی اسب سیاه انتخابات ایران است”.

  325. موری می‌گوید:

    اول سلام…
    اون قسمت هایی از متن که به شخصیت جناب عمار می پرداخت، باید در موردش گفت: متن حقی که اراده ی باطل از آن شده است.
    اینکه جناب عمار در پیچ بسیار مهمی تعلل یا حتی اشتباه کرد(اما این نه یک قاعده که یک استثنا بود)، دلیل بر این نمیشه که بیایم و افرادی رو که قاعده ی کارشون رفتارهای کجدار و مریض و میانه روی(بین ولایت و دشمنانش؟) هست رو عمار بخونیم.
    در ضمن از افراطی گری و حب و بغض (که احتمالا به طور مطلق منظورتون نبوده بلکه حب و بغض نا به جا منظورتون بوده) انتقاد کردید.
    خب چرا از خودتون شروع نمی کنید؟ شما توی این یک سال کار اصلیتون شده انتقاد از جبهه پایداری!
    خب مگه چقدر اهمیت داره؟ مگه دشمن اصلیه؟؟!!!
    به نظرم حب و بغض شما نسبت به برخی افراد قابل انتقاد سابقا یا فعلا منتسب به جبهه پایداری باعث شده که چشمتون رو بر واقعیات ببندید…
    می ترسم چند روز دیگه موسوی و کروبی رو هم تبرئه کنید و بگید که دلیل فتنه ۸۸ جبهه پایداری و تندرویهاش بود…
    علیکم(و البته علینا!) بالتقوی…

  326. نسل سومی می‌گوید:

    سلام. با (عاشورای دیگر…) به روزم…
    خوشحال میشم سر بزنید…

    http://nasle3vom.parsiblog.com/
    ممنون میشم اگه منو لینک کنید…

  327. هادی می‌گوید:

    سلام جناب قدیانی
    خیلی ساده انگارانه متن را نوشته اید.
    ژورنالیستی و غیر دقیق و کلا ارزش ادبی و هنری متن از بار معرفتی آن بالاتر است.
    البته بعید میدونم حرف های بنده تاثیر خاصی داشته باشه ولی شما به مقوله ای مثل جریان فکری و طرز تفکر فرد هم نگاه کنید.
    درست
    ملاک حال فعلی افراد
    خوب اشکال نداره از آقایون پایداری گرفته تا متحد مصاحبه بگیرید
    از حرف های خوشگل مثل بصیرت و موضع گیری و غرور و … بگذرید، سعی کنیم جریان فکری طرف رو بفهمیم.( همین الآن رو عرض می کنم)
    ۱- طرف مقابل ما در مورد علم دینی نظرش چیه؟
    ۲- تا کجا نظر رهبری رو لازم الاطاعت می دونه؟
    ۳- به نظر فرد در نبود الگوی صحیح اقتصاد اسلامی باید از کدام الگوی پیشرفت و توسعه تبعیت کرد؟
    ۴- برنامه ی هر گروه برای سبک زندگی اسلامی چیه؟
    ۵- اصلا چه دیدی به مردم داره؟
    ۶- اگر مردم به ایشون رای ندهند و به فرد مقابل که ایشون یقین داره طرف مقابل از بنی صدر بدتره رای بدهند به نظرش مردم چی هستند؟
    و …
    سوالاتی که کاملا حکایت از گفتمان و جریان فکری طرف مقابل می کنه!
    افراد بر طبق تفکرات و عقایدشون اکثرا دست به عمل میزنند و مطمئن باشیم اگر این طرز تفکر امتدادی عملی بر خلاف رهبری داشته باشه به تقابل و کند شدن حرکت به سمت تمدن اسلامی منجر میشه!
    شما رسانه و قلم دارید، همین طور تحلیل های آبکی ژورنالیستی و نا دقیق به خورد مردم می دید!
    اگر ملاک انتخاب افراد تقوای اونها است، یکی از مصادیق تقوا همسویی با ولی الهی جامعه است. حالا افرادی که همین الآن و نه در گذشته از لحاظ گفتمانی رو در روی آقا هستند چطور قابل دفاع می شوند؟!
    بی خیال بابا
    زیاد حرف زدم

  328. علی می‌گوید:

    ……………… انصافا حتی اگه نقد هم غیر منصفانه باشه، باید این جوری جواب داد؟!

  329. سیداحمد می‌گوید:

    امام رضا علیه السلام فرمود:
    کسى که قبر امام حسین علیه السلام را در کرانه فرات زیارت کند، مثل کسى است که خدا را زیارت کرده است.

    اللهم ارزقنا…

    http://uploadtak.com/images/d7518_MoghadamGolchin13842.wma

  330. صاعقه گمنام می‌گوید:

    دوستان از باب اینکه برخی را نمی توان به راحتی از تفکرات و یا از گذشته شان گذشت درست اما…
    برداشت من از سخنان داداش حسین اینه لطفا کمکم کنید بفهمم درست برداشتم یا نه؟
    سوال اول: به نظر شما مصلحت بزرگتر اتحاد نیست؟
    سوال دوم: لازمه اتحاد پذیرش افراد و عدم مطرود کردن نیست؟
    سوال سوم: آیا همیشه باید حتما اصلح انتخاب شود؟!
    سوال چهارم: آیا اگر به خاطر لج بازی برای انتخاب اصلح موجب از بین رفتن امر مهم و خطیر اتحاد و قدرت گیری غیر مصلح شویم از بصیرت ماست؟
    سوال پنجم: بهتر نیست مصلح را مطرود نکنیم که اگر اصلح نشد مصلح بشود؟
    سوال ششم: جایی که کوبیدن مصلح موجب قدرت گیری غیر مصلح و ضربه به جبهه اصلی صلح می شود تکلیف چیست؟
    سوال هفتم: اصلا جایی که اصلح برای جلوگیری از ضربه خوردن به جبهه صلح حاضر به کناره گیری نشود همچنان اصلح است؟
    سوال نهایی: به بزرگی پروردگار نمی آید که مصلح را به جایی برساند که به درجه اصلحیت برسد؟

  331. علی می‌گوید:

    فاتحه قطعه رو خوندم

  332. صاعقه گمنام می‌گوید:

    علی!
    داداش، یه قبر یه قبر فاتحه بخون، نه یه دفعه برا همه قطعه!

  333. به جای امیر می‌گوید:

    دیوار (گفت و شنود)

    گفت: چه خبر؟!
    گفتم: مردم می پرسند در حالی که با گرانی و سختی معیشت روبرو هستند، اینهمه هزینه کلان که صرف برخی همایش ها و اهدای مدال به این و آن می شود برای چیست؟!
    گفت: ای عوام! باید این همایش ها را ترتیب بدهند تا طرف بتواند حرف بزند و خودش را مطرح کند!
    گفتم: اینهمه مدال های درجه یک فرهنگی و هنری و… که به این و آن می دهند چه دلیلی دارد؟!
    گفت: مرد حسابی! اگر از این مدال ها ندهند که کسی برای شنیدن لاطائلات یارو نمی آید!
    گفتم: چرا هیچ کس نمی پرسد که این چند نفر مگر چه کاره اند که چوب حراج به بیت المال زده اند و از کیسه ملت برای مطرح کردن خودشان حاتم بخشی می کنند؟!
    گفت: حتماً دارند اوقات فراغت باقیمانده را پر می کنند.
    گفتم: چه عرض کنم؟! یارو وسط خیابون یک دیوار ساخته بود و یک فانوس با شیشه قرمز روی آن گذاشته بود پرسیدند این فانوس برای چیه؟ گفت؛ برای اینکه ماشین ها با دیوار تصادف نکنند. پرسیدند؛ دیوار را برای چه ساخته ای؟! گفت؛ خب! برای این که فانوس را روی آن بگذارم!

  334. ......... می‌گوید:

    سلام؛

    باز من دیر رسیدم و شش سال گذشت!
    توی این هوای سرد چقدر اینجا داغه…
    نمی دونم چرا متنو نخوندم و اومدم کامنتا رو خوندم!!

    یکی از عقل می لافد یکی طامات می بافد
    بیا کاین داوری ها را به پیش داور اندازیم

    برم بخونم متنو ببینم چه خبره؛
    با اجازه…

  335. ......... می‌گوید:

    وای خدا
    چقدر نفس گیر بود… چشمام گرد شد و نزدیک بود از حدقه در بیاد. واقعا امیر المومنین در مورد جناب عمار اینو گفته بودن در سقیفه؟… خیلی عجیبه… اگه تاریخ و امتحاناتش اینقدر ظرافت داره و حساسه، خیلی سخته خوندن و فهمیدنش… سخت تر از همه تطابق دادن رجال امروزه با رجال تاریخی!!… دیگه خیلی سخت شد آقا…
    من که امشب رسما اعلام می کنم بنده خودم با کله میرم توی سراشیبی ریزشٰ… همون ریزشی که مثل آفت توی انبان گندم میاد و یه مشت از خروار می مونه…
    شاید فکر کنید دارم بی ربط حرف می زنم ولی من اتفاقا امروز به آقا رسما اعلام کردم که مبارزه با هوای نفس و آدم شدنم محاله!! و بنده خودم بالای ورقه ام نوشتم صفر!!… که مایوس هم نیستم ولی دیگه گذشت کری خوندن و اینکه چیکار کنم بچه ها، من میخوام از اصحاب واقعی امام زمان باشم؟… من نمی تونم…
    من همون جا که علی گفت برگرد، برگشتم… عمار شما باشید که زبان علی را می فهمید، نه من که هنوز زبان دلم را هم نمی فهمم…

    سقیفه:
    سلمان را یادم می آید که گفت کردید و نکردید!
    و دیگر اینکه
    متن فوق العاده ای بود. برم استاد پناهیان رو خبر کنم بیاد این متنو بخونه 🙂
    چقدر بیوگرافی عجیبیه این سرگذشت و احوالات اصحاب!
    در مورد مالک هم بگو
    خیلی نازنینه
    ولی واقعا خوب شد این متن کلا یه کلاس تاریخ و تفسیر و رجال و سیاست و دیانت بود…
    انگار بیشتر می شد حاشیه زد بهش با قلم خودتون.
    فایده نداره
    باز باید برم یه بار دیگه و چند بار بخونمش
    ببینم حالم چطور میشه
    یکم بدبین شده ام زیادی به خودم و تاریخ…!!

  336. ایران می‌گوید:

    …………

  337. رامین می‌گوید:

    سلام…

  338. فرزند یک شهید می‌گوید:

    یا مزدوری یا نادان

  339. علیزاده می‌گوید:

    بابت این متن بصیرت آفرین، واقعا خدا قوت. خیلی چیزها دستگیرم شد…

  340. ایران می‌گوید:

    قشنگ بود.

  341. عمار می‌گوید:

    فرزند شهید؛
    یا فرزند شهید اما فرزندی بصیر.

  342. سلما می‌گوید:

    سلام چرا به روز نیستی حاج حسین؟
    امروز ۲۰ اسفنده؛
    کلی سوژه از دست رفت.

  343. لبیک یا حسین می‌گوید:

    به سلاله؛
    بلال بعد از رسول خدا به شام رفت زیرا نتوانست در مدینه دوام بیاورد، او با خلفا کنار نیامد ولی در فتنه ی سقیفه حضوری پر رنگ از او دیده نشده است!

  344. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ممنونم!
    بله، در منابع گشتم، ذکر شده که با خلیفه اول بیعت نکرده و گفته؛ با کسی که پیغمبر(ص) او را جانشین خود نساخته، بیعت نخواهم کرد و باقی عمر را در دمشق گذرانده؛ از کسانی است که دوستدار اهل بیت بوده و به فرموده پیامبر، بهشت مشتاقش است و ائمه علیهم السلام هم در مدح اش جملاتی دارند. منتها برایم سوال شده بود که زمان فتنه سقیفه کجا بوده که جزء این ۴ نفری که با سر تراشیده رفتند خانه امیرالمومنین نبوده؟ که جوابی در کتابها پیدا نکردم…

  345. به جای امیر می‌گوید:

    کولر (گفت و شنود)

    گفت: در مراسمی با عنوان جشن استقبال از نوروز خطاب به اسفندیار مشایی گفته شد آقای مشایی مردی است بهاری، بهاری، بهاری!
    گفتم: قرار بود در این شب عیدی برای اقشار مستضعف و محروم جامعه کاری بکنند و شرّ گرانی را از سر آنها کوتاه کنند، نه اینکه با هزینه بیت المال و از کیسه همین مردم محروم، جشن بگیرند و از خودشان تعریف کنند.
    گفت: ای عوام! خب! وقتی هیچکس از آنها تعریف نمی کند مجبورند خودشان از همدیگر تعریف و تمجید کنند.
    گفتم: ولی مردم که طرف را می شناسند و با این تعریف و تمجیدهای کیلویی که نظر آنها عوض نمی شود.
    گفت: چه عرض کنم؟!
    گفتم: یارو برای دیدن کانال های ضد اخلاقی یک دیش ماهواره روی پشت بام خانه اش نصب کرده بود و به خیال خودش برای این که رد گم کند، روی آن نوشته بود کولر آبی!

  346. از چشم خود می‌گوید:

    چقدر قلم و نگاه شما دوست داشتنی است. موفق باشید.

  347. آزاد اندیش می‌گوید:

    نشان فرهنگ؛ جایزه ای شبیه اسکار است؟

  348. آزاد اندیش می‌گوید:

    سلام علیکم یا اهل القطعه ۲۶؛
    خیلی وقت بود (البته برای آزاداندیش) کامنت نگذاشتم اینجا!!!
    همگی صاحبان فکر و قلم حلال کنن، ان شاءالله عازم سرزمین پرستوهای کربلایی_جنوب_ هستم. (ماشالا چه جمله ای!)

  349. یار دبستانی می‌گوید:

    دوست گرامی سلام؛

    تا دیر نشده به فکر جریان قدرت و ثروت بیافتید که روی هاشمی را در انتخابات ۹۲ سفید خواهد کرد!
    اخبار و اطلاعات واصله حاکی از عزم جدی مشایی به پشتوانگی احمدی نژاد دارد. حضوری که در فشار قرار دادن امام خامنه ای، از بزرگترین نتایج آن خواهد بود.

  350. سیداحمد می‌گوید:

    زنده باد کدام بهار؟! (یادداشت روز)

    http://www.kayhan.ir/911222/2.htm#other200

    البته احمدی نژاد در سازمان ملل هم “زنده باد بهار” گفت!!!

  351. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۴۳۰* حضرت امام سجاد علیه السلام:

    و کمکم کن اگر کسی با من ناراستی می‏کند، من با او راستی کنم. اگر کسی رهایم می‏کند، من به او خوبی کنم. اگر از یکی کمکی خواستم و نکرد، وقتی او سراغ من آمد؛ من بخشنده باشم. اگر یکی قهر می‏کند، من پیشش بروم. کمکم کن اگر یکی پیش دیگران بدی‏ هایم را می‏گوید، همه جا خوبی‌اش را بگویم و اگر یکی به من خوبی می‏کند، درست تشکر کنم و اگر بدی هم می‏کند، فراموش کنم…

    (صحیفه سجادیه، دعای بیستم)

  352. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    وهابی ها آرامگاه “عمار یاسر” را منفجر کردند…
    http://jahannews.com/vdcayinu649n0e1.k5k4.html

  353. سیامک می‌گوید:

    سلام
    در رابطه با؛
    زنده باد کدام بهار؟! (یادداشت روز)

    جناب شریعتمداری-با عرض پوزش-ساعت خواب!
    رئیس جمهور در سازمان ملل هم گفت، زنده باد بهار

    «ربیع الانام- جان مردم»
    ربیع به معنی بهار از ماده رَبع است. علت اینکه به این ماه ربیع گفته می شود این است که در فصل بهار گیاهان تر و تازه اند و نامگذاری این ماه در فصل بهار رخ داده است.
    جناب شریعتمداری؛ این درست که حضرت ولی عصر (عج) جان مردم است، ولی شما از کجا ربیع را به جان معنی کرده اید؟

  354. حسین می‌گوید:

    بصیرت شما و … را در حمایت از محمود دیدیم!

  355. نجمه مولوی می‌گوید:

    سلام به همه دوستان…

  356. پیر مرد می‌گوید:

    http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911222000926
    داداش حسین عزیز! همه حرفها گفته شد، لیکن هنوز از نامه شما خبری نیست. یک طوری احساس می‌کنم منتظر حرف دلم هستم. چون نا توان در بکار گیری قلم هستم، نمی دانم چقدر بایستی صبر کرد.

  357. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    عید نزدیک است…
    روزهای دل تکانی…!!

  358. ستاره خرازی می‌گوید:

    مزار عمار یاسر در سوریه

    http://www.mashreghnews.ir/fa/news/200818

  359. به جای امیر می‌گوید:

    ویزیت (گفت و شنود)

    گفت: یک سناتور آمریکایی طی مقاله ای در نیویورکر نوشته است، نتانیاهو می داند که توان حمله به ایران را ندارد ولی من نمی دانم چرا اینهمه از ضرورت حمله به ایران حرف می زند.
    گفتم: از یک سگ پرسیدند چرا اینقدر زود پیر شدی؟ گفت از بس که واق الکی زدم!
    گفت: همین سناتور آمریکایی نوشته است، آقای نتانیاهو عادت ندارد که با صراحت بگوید مشکل اصلی او چیست؟ و نوشته ظاهرا دنبال کمک های مالی بیشتر آمریکاست.
    گفتم: چه عرض کنم؟! یارو رفته بود دکتر دید ویزیتش گرونه، به دکتر گفت؛ اگر تخفیف میدی، بگم کجام درد می کنه، وگرنه خودت بگرد پیدا کن!

  360. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۴۳۱* حضرت امام سجاد علیه السلام:

    خدایا! کمکم کن موقع فرو بردن عصبانیتم، موقع آشتی دادن مردم، موقع دوست کردن آدم‌هایی که از هم دورند، موقع پنهان کردن بدی‏ های دیگران، موقع مهربانی، موقع فروتنی و موقع خوش‌رویی، به قشنگی بنده‏ های خوبت باشم؛ به زیبایی آنها باشم که از تو حساب می‏برند…

    (صحیفه سجادیه، دعای بیستم)

  361. صبا می‌گوید:

    “به زیبایی آنها باشم که از تو حساب می‏برند…”

  362. سیداحمد می‌گوید:

    آرام آرام… عجلوا بالصلاة…

  363. وارویک می‌گوید:

    سلام به دوست عزیزم جناب آقای قدیانی
    مسائل و موضوعات مورد توجه رسانه های داخل کشورمان در این روزها بهانه ای شد تا مطلب اشاره مانندی را خدمت شما بزرگوار تقدیم کنم.
    به راحتی دیده می شود که با یک حرکت شفاهی و به قول معروف یک اشاره لفظی از سوی برخی از سران دولتی که با سلایق سیاسی و احیانا عقیدتی دلسوزان نظام مطابقت ندارد، موجی از اظهار نظرات و موضع گیری ها، حرکت فوق را نشانه رفته و به نیت دفاع از ارزشها و حقوق انقلاب و نظام با آن مقابله می شود.
    در نگاه اول این موضوع در نوع خود حاکی از نشاط و سرزندگی جریانات سیاسی و نظارت حرکات مسئولین از سوی آنان می باشد اما به نظر حقیر این می تواند خواسته عناصری در دولت باشد که درصدد پنهان کردن مسائل دیگر و دور کردن اذهان از مسائل مهمتری باشد.
    لزومی به حاشیه روی نمی بینم لذا مختصرا عرض می کنم که اگر قرار به حتی کوبیدن یک تفکر فعال در دولت هم باشد، مقابله با شعارها و یا حرکات لفظی آن جریان از سوی دلسوزان نظام، دقیقا همان چیزی است که احیانا همان جریان آنرا می خواهد.
    کارکرد دولت اجرای وظایفی است که از سوی نظام به آن سپرده شده و لذا پیچیدن به شعارها و مواضع سیاسی و … دولت کمک بزرگی است به آن جریان که خواهان فرار از زیر بار مسئولیت و پنهان کردن کم کاری خودش در لوای این منازعات است.
    مقام معظم رهبری به صراحت در آخرین سخنانشان فرمودند که ایشان به سران قوا برای رسیدگی به وضعیت معیشت مردم و … دستور داده اند لذا آنها باید بگویند که چه کار کردند؟
    این سوالی است که در برابر هر گونه حرکت سیاسی و شعاری دولت باید از آن پرسیده شود و مطالبه شود.
    به کلی باید آنچه که برخی عناصر دولتی در مقاطع مختلف و به بهانه های گوناگون به شکل تکه پرانی سیاسی و عقیدتی که این روزها خیلی هم باب شده، ایراد می کنند را فراموش کرد و از مقابله مستقیم با آن که خود به اشاعه آن کمک می کند، خودداری کرد و فقط آنها را در مورد وظایفی که در حوزه اجرائی دارند، مواخذه و بازخواست کرد.
    اگر دولتی وظایف خود را بدرستی انجام می دهد، به اینکه چگونه فکر می کند، هیچ کاری نداشته باشیم چرا که مهم انجام وظایف قانونی است حتی اگر طرف ارمنی باشد که در نهایت آنها هم تعدادی از شهروندان ایران هستند.
    فشار را برروی آنچه که باید به لحاظ وظیفه اجرائی انجام می داده اند و خودشان آنرا تعهد کرده اند بگذاریم و به شعارها و لفاظی های آنها کمترین توجهی نکنیم.

  364. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    «نظام» شرایط «نامزد پر شرط و شروط» را پذیرفت!!

    http://www.ghadiany.ir/?p=10501#comments

  365. کمالستان می‌گوید:

    سلام “سید احمد”!
    هر کاری می کنم قطعه ۲۶ لینک نمیشه تو وبلاگم!
    چاره چیه؟

  366. سیداحمد می‌گوید:

    کمالستان؛

    سلام… قطعه ۲۶ در وب های شما لینک نمی شود.
    چاره خاصی هم ندارد!

  367. سیداحمد می‌گوید:

    کمالستان؛

    مهم نیست…

  368. سلام علیکم

    کشتی نساز ای نوح، طوفان نخواهد آمد/ بر شوره زار دلها باران نخواهد آمد
    رفتی کلاس اول، این جمله را عوض کن/ آن مرد تا نیاید، باران نخواهد آمد . . .

    یا صاحب الزمان(عج)

    التماس دعای فرج. . . . .

  369. حامد می‌گوید:

    تو با این قلمت چه می کنی؟
    بسیجی؛ تو که مارو با این عشق نامه ای که در رثای پاریاب نوشتی، کشتی…
    آخه چی از جون ما می خوای عزیز دلم؟
    بابا! ما همینطوری هم می دونیم پست و جهنمی هستیم، چرا اینقدر بزرگی اینارو تو سر ناچیز ما می زدی؟
    ما که سنمون به فداکاری ها و ایام محافظ بودن او نمی رسد اما آرزوی مرگ می کنم…
    حاج حسین! حالا بیا اشک های پدر جانبازم را جمع کن…
    نمی دانم کدام خدا پدر بیامرزی، آدرس وب تو را برایش اس ام اس کرده!
    بیا ببین چطور پای سیستم نشسته و به صورتش می زند…
    حسین قدیانی: از طرف من، دست و پای پدرت… این شهید زنده را ببوس و سلام گرم دوستان قطعه ۲۶ را به ایشان برسان…

  370. شرمنده شهدا می‌گوید:

    “مرا حلال کنید… من ترکی از تبار مهدی و حمید باکری ام… سادگی کردم؛ قایق عاشورا سوارم نکرد… جا ماندم! از کاروان جا ماندم…”

    اصلا سوزوندی داداش حسین بدجور… خوشگل سوزندی!

    حاج احمد! عند ربهم یرزقون نوش جونت…

  371. زلزال می‌گوید:

    بسمه تعالی
    سلام و درود خداوند بر حسین قدیانی عزیز و محبان ولایت
    ————————————————————-

    «لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» (انبیاء ۸۷)

  372. به جای امیر می‌گوید:

    بهاری! (گفت و شنود)

    گفت: روزنامه ایران، ارگان بادآورده «حلقه انحرافی» نوشته است منظور از «بهار» امام زمان (عج) است و «زنده باد بهار» یعنی زنده باد حضرت صاحب الزمان(عج)؟!
    گفتم: اگر اینطور است پس چرا به رئیس حلقه انحرافی می گویند «بهاری بهاری بهاری»! یعنی او- نستجیربالله- امام زمان است؟!
    گفت: شاید منظورشان این است که او نایب حضرت است آنهم نایب سه قبضه! و هرکس بخواهد تابع امام عصر- ارواحنا له الفداء- باشد باید به رئیس حلقه انحرافی متوسل شود!
    گفتم: امام زمان(عج) برای گسترش اسلام در جهان ظهور می فرمایند ولی مشایی معتقد است که دوران اسلامگرایی تمام شده همانطور که دوران اسب سواری تمام شده است!
    گفت: پس این لاطائلات و چرت و پرت ها چیست که پادوهای حلقه انحرافی می نویسند؟!
    گفتم: چه عرض کنم؟! بالاخره باید یک پرت و پلایی بگویند که خودشان پرت و پلا نشوند!… یارو را به جرم اینکه ادعای خدایی می کرد، زندانی کرده بودند. رئیس زندان از او پرسید؛ تو اگر خدایی، پس چرا در زندان هستی؟! و یارو گفت؛ خب! برای این که خدا همه جا هست!

  373. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۴۳۳* حضرت امام صادق علیه السلام:

    هرگز سختی ها و بیچارگی های خود را برای مردم تشریح نکن، اولین اثرش این است که وانمود می شود تو در میدان زندگی زمین خورده ای و از روزگار شکست یافته ای. در نظرها کوچک می شوی و شخصیت و احترامت از میان می رود!

    (بحار الانوار، ج ۱۱، ص ۱۱۴)

  374. سیداحمد می‌گوید:

    میلاد حضرت زینب (س) بر اهالی قطعه مقدس ۲۶ مبارک باد…
    (نکته جالب اینکه در سال ۹۱، دو بار جشن میلاد عمه سادات را داشتیم!)

    http://uploadtak.com/images/z6854_karimize91010.mp3

  375. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    هر زمان حاجت مند شدید؛ خدای متعال را به عظمت زینب سلام الله علیها قسم دهید، تا خداوند حاجت تان را برآورد؛ زیرا زینب علیهاالسلام نزد خداوند بسیار آبرومند است…

    “مرجع عالیقدر آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی”

    گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست؟!
    …………………………
    در تشرف آقا شیخ حسن سامرایی (ره) در سرداب مقدس، حضرت امام زمان (عج) فرمودند: «به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را قسم دهند به حق عمه ام حضرت زینب (س) که فرج مرا نزدیک گرداند.»

    ***اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب الکبری سلام الله علیها***

  376. سیداحمد می‌گوید:

    تنگه غنیمت! (یادداشت روز)

    http://www.kayhan.ir/911227/2.htm#other200

  377. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    از خدا می خواهم به ما صبری جزیل عنایت کند و این چند ماه به سرعت طی شود…

    سرزمین اسفندیار!!!!!!

    http://media.jamnews.ir/Larg1/1391/12/26/IMG20215384.jpg

  378. سیداحمد می‌گوید:

    هر کسی یک لیاقتی داره دیگه؛ بعضی ها نشون دادن که لیاقتشون در حد همین اسفندیار بازی هاست!

    به قول حاج حسین آقای شریعتمداری:
    “این حلقه به لحاظ تعداد، بسیار اندک است و دست اندرکاران آن افراد کم اهمیتی هستند که میزان درک سیاسی و عقیدتی آنها را می توان در مواضع و نوشته ها و اظهارنظرهای سخیف آنان به ارزیابی نشست.”

  379. ستاره خرازی می‌گوید:

    بسم الله الرحمن الرحیم

    لحظات تحویل سال به سبک حضرت استاد حجه الاسلام و المسلمین حسین تهرانی، فرزند ارشد حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی‌رحمه الله علیه، به نقل چند خاطره از استاد پرداختند که گویای سیرۀ عملی ایشان در ساعات تحویل سال شمسی است. حجه‌الاسلام حسین تهرانی دربارۀ برنامۀ استاد برای تحویل سال به دفتر حفظ و نشر آثار ایشان خبر دادند:

    حاج‌آقا مقیّد بودند که حتماً برای لحظۀ سال تحویل در مشهد مقدّس باشند. چون زیارت امام رضا‌ علیه‌السلام از زیارت بقیۀ اهل ‌بیت به‌حسب ظاهر سهل‌الوصول‌تر بود، دوست داشتند که ابتدای سال را در حرم ایشان باشند. البتّه بعضی سال‌ها که لحظۀ تحویل سال نیمه‌های شب بود، ممکن بود که به حرم نروند، ولی مقیّد بودند که در مشهد باشند. ایشان همیشه قبل از تحویل سال، مقیّد بودند که ۳۶۵ مرتبه دعای «یا مقلّب القلوب» را به‌طور کامل بخوانند و برای اینکه این دعاها، تا لحظۀ تحویل سال تمام شود، از یک ساعت قبل از اعلام عید، شروع می کردند و مشغول خواندن این دعای شریف بودند. ایشان بعد از لحظۀ تحویل سال هم، مقیّد بودند که اوّلین چیزی که میل می‌کنند، تربت امام حسین‌علیه‌السلام باشد. یعنی حضرت استاد در دو روز از سال، مقیّد بودند که اوّلین چیزی که می‌خورند، تربت امام حسین‌علیه‌السلام باشد؛ یکی عید فطر بود که در ابتدای روز با تربت، افطار می‌کردند و یکی هم نوروز که بعد از تحویل سال، کمی از آن را میل می‌کردند.

    پیشاپیش سال نو مبارک

  380. فاطیما می‌گوید:

    سلام؛
    من هم مدت ها بود که دنبال معنای “این عمار” می گشتم. برایم سوال بود چرا دنبال ابوذر یا سلمان نیستند!!!
    مطلب جالبی بود.
    خدا خیرتان دهد.
    حداقل می توان فهمید اولین اشتباه لزوما آخر کار نیست… اگر بصیرت بیابی.

  381. به جای امیر می‌گوید:

    پشه (گفت و شنود)

    گفت: یکی از ضدانقلابیون فراری در سایت بالاترین نوشته است؛ ماموران آمریکایی مثل یک حیوان از ما کار می کشند ولی حقوقی که می دهند فقط در حد «بخور و نمیر» است.
    گفتم: پس انتظار دارد به حیوانات، پست و مقام هم بدهند!
    گفت: همین ضدانقلاب فراری نوشته است؛ به همین علت دعوت یک شبکه تلویزیونی فارسی زبان را برای همکاری با قاطعیت رد کردم.
    گفتم: کار خوبی کرده! از پشه پرسیدند چرا زمستون ها پیدات نمی شه؟ گفت؛ نه اینکه تابستون ها خیلی تحویلم می گیرین!

  382. به جای امیر می‌گوید:

    ما رفتیم تا ۱۴ فروردین!
    عید همگی مبارک.

  383. برو بابا می‌گوید:

    آدمیت به قلم و تعداد نظرات نیست…

  384. به جای امیرو می‌گوید:

    سلام دوست عزیز…

  385. به جای امیرو می‌گوید:

    متن تان عالی بود. ممنون از این همه بصیرت افزایی فقط در یک نوشته.

  386. سیداحمد می‌گوید:

    یادش به خیر!

    http://www.ghadiany.ir/?p=12742

  387. یکی از بچه ها می‌گوید:

    داداش، سید، رفقا؛
    عیدتون مبارک!
    ……

  388. آزاد اندیش می‌گوید:

    “قل اللهم مالک الملک، تؤ تى الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء بیدک الخیر انک على کل شىء قدیر تولج اللیل فى النهار و تولج النهار فى اللیل و تخرج الحى من المیت و تخرج المیت من الحى و ترزق من تشاء بغیر حساب”

    “بگو بار خدایا، همه هستى تو را است. ملک را به هر کس که خواهى بخشى و از هر کس که خواهى بازگیرى. هر کس را که بخواهى عزیز گردانى و هر که را بخواهى خوار کنى. خیر به دست توست. همانا که تو بر همه چیز بسى توانایى. شب را در روز فرو مى برى و روز را در شب فرو مى برى. زنده را از مرده بیرون مى آورى و مرده را از زنده. و هر کس را بخواهى بى حساب روزى مى رسانى.”

  389. نیما می‌گوید:

    «مسابقه پیامکی انتظار عید»

    نجوای دلتان را با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سر سفره تحویل سال جدید را به سامانه «آوا» ارسال نمایید تا در مسابقه پیامکی «انتظار عید» شرکت کنید:

    سامانه آوا: ۳۰۰۰۸۹۳۱۹۳۹۳۸۳

    از میان شرکت کنندگان به سه نفر که پیامک آنها برگزیده شود، جوایز نقدی اهدا خواهد شد.
    (پیام ها بایستی تولیدی باشند.)
    مهلت ارسال پیام: ۵ فروردین ماه ۹۲
    اعلام نتایج: ۱۲ فروردین ماه ۹۲

  390. ناشناس می‌گوید:

    …………

  391. به ممیزی نقطه وعلامت سوال می‌گوید:

    لعنت بر فساد…

  392. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    بسم الله الرحمن االرحیم

    سلامٌ قولاً مِن رَبِّ رحیم.
    سلامٌ علی نوح ٍ فی العالمین.
    سلامٌ علی اِبراهیم.
    سلامُ عـَلی موُسی و هارون.
    سلامُ علی آلِ یاسین.
    سلامٌ عـَلیکُم طِبتُم فادخـُلوُها خالدین.
    سلامُ هیَ حتّی مَطلَعِ الفـَجر.
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    تبریک به اهالی قطعه ای از بهشت
    عیدتان مبارک

  393. سیداحمد می‌گوید:

    اللهم عجل لولیک الفرج… اللهم احفظ امامنا خامنه ای…

    عید بر همه شما دوستان، مبارک باد!

  394. محمد می‌گوید:

    ما ملت خدا پرست و مطیع پیامبریم
    اسلام دین ما و محبان حیدریم

    دل های ما پر از محبت اولاد فاطمه
    از خادمین حضرت زهرای اطهریم

    در سایبان چتر ولایت نشسته ایم
    از جان مطیع و گوش به فرمان رهبریم

    جان بر کفان همه سر در خط امام
    اندر اطاعت سلاله ی زهرا و حیدریم

    سال حماسه ی سیاسی و هم سال اقتصاد
    آماده ی قیام به دستور رهبریم

    سید علی خامنه ای را همه مطیع
    بر جمله ی خلایق دنیا مظفریم

    فرمان اگر دهد بخروشیم همچو شیر
    اندر رکاب حضرت او چون غضنفریم

    از یوق ظالمین رهائی و داریم افتخار
    کان در لوای احمد و زهرای اطهریم
    ——————————————-
    سروده شده توسط استاد علی محمد رهائی شهرضائی
    http://rahaee26.parsiblog.com/

  395. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۴۳۸*پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:

    مردمى که گناهکارند و نه نیکوکار، با صله رحم اموالشان زیاد و عمرشان طولانى مى شود. حال اگر نیک و نیکوکار باشند، چه خواهد شد؟!

    (کافى، ج۲، ص۱۵۵)

    —————-
    عید دوستان خوب قطعه ۲۶ مبارک و فرخنده!

    انشاءالله نگاه پر مهر مادر، حضرت فاطمه سلام الله علیها، در سراسر روزهای این سال جدید، همراه تان باشد و به همین زودی ها ببینیم ظهور فرزندش را…

  396. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    امروز سالگرد شهادت قهرمان عملیات استشهادی لبنان، شهید علی منیف اشمر است…

    فیلم قرائت وصیت نامه توسط خود شهید
    http://media.afsaran.ir/rdvvdHc.mp4

    متن وصیت نامه
    http://www.seratnews.ir/fa/news/67706/%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D9%88%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B1%D8%A7-%D8%AD%D8%AA%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%AF-%D8%B9%DA%A9%D8%B3

  397. آزاد اندیش می‌گوید:

    امسال حماسی حماسی هستیم
    در مدرسه ی علی شناسی هستیم
    ای فتنه گران خیال خامی نکنید
    ما کارشناسان سیاسی هستیم
    بر سفره نان خشک هم بنشینیم
    پیروز نبرد اقتصادی هستیم

  398. آزاد اندیش می‌گوید:

    پیامبر صلی‏ الله ‏علیه ‏و ‏آله:

    فَنَیرزوا إنْ قَدَرتُم کُلَّ یَومٍ یَعنِی تَهادَوا وتَواصَلُوا فِی اللّه‏ِ
    اگر می ‏توانید هر روز را نوروز کنید؛ یعنی در راه خدا به یکدیگر هدیه بدهید و با هم پیوند داشته باشید.

    دعائم الإسلام، ج ۲، ص ۳۲۶

  399. با عرض سلام و تبریک آغاز سال ۱۳۹۲ هجری شمسی (حماسه سیاسی، حماسه اقتصادی) به شما آقای قدیانی…

    به وبلاگ ما سر بزنید.

    http://naghdebitaraf.arshblog.ir/post34.php
    منتظر نظر شما هستم.
    (فقط با مرورگر موزیلا)

  400. یک آشنا می‌گوید:

    داداش حسین! همیشه درستی یا نادرستی تفکرمان را خوب است با هوش عمومی جامعه محک بزنیم!
    آیا هوش عمومی جامعه که به تنهایی و بدون پشتیبانی ذره ای از این هوش خواص با تشخیص درست خود توانسته خیلی ها را کنار بزند و به آنها پشت کند واقعا جبهه ی پایداری را مانند شما می نگرد؟
    قضاوت با خودتان!

  401. یک آشنا می‌گوید:

    ما با آمدن به قطعه بهره میبریم و به همین دلیل دوست داریم بیشتر نظرات مشترک داشته باشیم تا نظرات غیر مشترک مخصوصا در مورد جبهه های اصول گرا

  402. یک آشنا می‌گوید:

    در صحبت های آقا تا کنون کلمه ی تکنوکرات شنیده بودید؟
    کلمات آقا همگی معنا دارند.
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    این گونه نیستم که حتما حتما به کاندید جبهه ی پایداری رای دهم اما زیاده روی باعث می شود مرز بین تخریب و تکرار مکررات با نقد منطقی از بین برود و حتی نصیحت های شیرین و گوارای حضرت آقا لوث شود!

  403. سیداحمد می‌گوید:

    یه پیام “بی زرگانی” (اولین پیام ۹۲)

    ساعت ۱:۴۸ نیمه شب
    تعداد افراد آنلاین: ۱۶ نفر!

    ماشالله حزب الله…
    داداش حسین عزیز بسیجی ها فــــــــــــدایی داری…

  404. MALAKOOT می‌گوید:

    سلام
    وقتی فضای غفلت زده این روز ها بهم فشار میاره پناه میارم به قطعه…
    اینجا خیلی آرومه.. امشب شب شهادت بی بی…………
    آقای قدیانی امیدوارم غروب نشده حداقل یه جمله التیام بخش بزارید برامون…..

  405. MALAKOOT می‌گوید:

    یادمون باشه نگاه حضرت زهرا(سلام الله علیها) به مولا علی(علیه السلام) پیش از اینکه نگاه همسرانه باشه، نگاه ولایت مدارانه ست.

  406. ناشناس می‌گوید:

    سلام به همه…
    ای بابا! دوباره اسم هاشمی اومد، منم حساس! اصلا من به اسم ایشان و ابوعلی سیناش و کلا خاندانش حساسیت بدی دارم…

  407. محمد می‌گوید:

    داداش حسین راستی یادت نره شعار کاندیداهای امسال:

    (((همه احساس تکلیف می کنیم)))))

  408. هادی می‌گوید:

    سلام؛
    بنده در همین پست یک کامنت گذاشتم که ضمن طلب حلالیت، صحبت های خودم رو پس می گیرم. کم کم دارم به حرف های شما می رسم و حداقل اینکه باید بیشتر فکر و تحقیق روی نوشته های شما می کردم.
    حلال بفرمایید…
    یا علی

  409. حسنی می‌گوید:

    سلام.

    واقعا که! با ملاک تقوی و اصلح و علامه و چه و چه، جبهه پایداری رسید به خانواده ساواک؟!! شنیدم به تکاپو افتادن جنتی نامزدشون رو تایید کنه!!!

  410. مطلع الفجر می‌گوید:

    یا رب

    سلام دوست عزیز؛

    سید علی خامنه‌ای ثروتمندترین رهبر دنیاست؛
    چرا که:
    خونی که در رگ ماست،
    همه هستی‌مان،
    جان ناقابل‌مان،
    و مختصر آبرویی که داریم،
    همه و همه،
    از آن خامنه‌ای است.
    که با این کلکسیون،
    با این همه ثروت،
    ویلا ندارد، بیت دارد…
    خانه اش به جای فرش،
    عرش دارد و گلیم و چند تکه آسمان.
    همه چیز ساده است.
    مثل خانه زهرا(س).
    مثل خیمه حسین(ع).
    و حسینیه امام خمینی(ره) دارد.
    و چفیه دارد.
    و عصایی که چوبش از شجره طوباست.
    و دست مجروحی،
    که ریشه در “کف العباس” دارد.
    و آقای ما، خامنه‌ای است…

  411. عزیز می‌گوید:

    “قصه آقازاده ها و صندلی بماند برای وقتی دیگر!”
    کی انشالله

  412. احمد جهان بین می‌گوید:

    جانمان فدای ولایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.