«آقازاده های دوربینی»، روی جلد «گل آقا» را نمی شناسند!

تقدیم به مومن صادق، پارسا و خدوم؛ مرحوم حسن حبیبی

یک: جز این پیام آخرین، بارها «حضرت آقا» درباره مرحوم حسن حبیبی، سخن به رضایت و نیکی گفته اند. به کدام مناسبت، یادم نیست، اما باری پیش از این، رهبر انقلاب، ضمن تجلیل از مسئولانی که بی سر و صدا به خدمت مشغول اند، دکتر حبیبی را در زمره این دسته از افراد خدوم قرار دادند؛ در زمره بهترین های شان. برای یک سرباز قدیمی انقلاب اسلامی، وقت سفر، چه توشه ای بهتر از رضایت ولی امر؟!

دو: دکتر حبیبی با آنکه معاون اول ۲ رئیس جمهور سازندگی و اصلاحات بود، اما در برابر همه تمناهای ریز و درشت و فشارهای عیان و نهان ایستاد و هرگز به احزاب کارگزاران و مشارکت نپیوست. منتهی بعضی با حزبی شدن شان کاسبی می کنند، بعضی با حزبی نشدن شان، لیکن حسن حبیبی اهل داد و بیداد و جار و جنجال نبود. بی سر و صدا و آرام به خدمت فکر می کرد. منیت نداشت. سازندگی و اصلاحات و این و آن را هرگز بزرگ تر از «انقلاب اسلامی» و «ولایت فقیه» نمی دید. معاون اول فلان و بهمان شد، اما آدم ایشان نشد. احترام ها را نگه می داشت، لیکن زیر بلیط شان نمی رفت. آدم خودش بود. آدم آرمان های انقلاب اسلامی. آدم خدمت بی سر و صدا و بی مزد و منت. آدم مردم، اما بی ادا و ادعا.

سه: مرحوم حبیبی، «سیاست» را پررنگ تر از «فرهنگ» نمی دید. با این همه، در مسند خدمت، حرف های روشنفکرانه نمی زد. به قواره اش می خورد، اما نمی زد! این حرف ها را گذاشت بعد از معاون اولی، لیکن حتی بعد از معاون اولی، با اینکه رئیس بنیاد ایران شناسی شد، حرف از «مکتب ایران» نمی زد. بی اساس، حرف نمی زد.

چهار: دکتر حبیبی الحق و الانصاف، از معدود محسنات ادوار سازندگی و اصلاحات بود. در این ۲ دولت، گاهی خیانت بر خدمت غلبه داشت، اما در کارنامه پر فراز و نشیب سازندگی و اصلاحات، نام حسن حبیبی با «بلندی خدمت» عجین شده بود، نه «پستی خیانت». در دولت هایی که گاه، روسای جمهورشان با وجود امثال مهاجرانی، افتضاح می کردند، یادش به خیر! حسن حبیبی همیشه «مرد افتتاح» بود. هر دولتی، سیاه/ روشن هایی دارد؛ حسن حبیبی در هر ۲ دولت سازندگی و اصلاحات از جنس روشنایی کار بود.

پنج: حسن حبیبی نشان داد؛ آدمی می تواند در متن سیاست باشد، اما بیش از سیاست بازی، عطر فرهنگ دهد. حسن حبیبی نشان داد؛ آدمی می تواند معاون اول رئیس جمهور باشد، اما نه به این و آن، بلکه به اصل انقلاب اسلامی شناخته شده باشد. حسن حبیبی نشان داد؛ آدمی می تواند در کابینه، مرد تراز اولی باشد، اما نه در «پست اختلاس»، که در «صندلی اخلاص». حسن حبیبی نشان داد؛ آدمی می تواند سوژه شبانه روز طنز «گل آقا» باشد، اما با حلم و درایت و انتقاد پذیری، معضلات اقتصادی را متاثر از پیامک اصحاب رسانه نداند. حسن حبیبی نشان داد؛ آدمی می تواند عضو برجسته هیات دولت باشد، اما زیر بار امر و نهی احزاب دولت ساخته نرود. حسن حبیبی نشان داد؛ آدمی می تواند درجات بالای علمی را مانع قبول مسئولیت اجرایی برای حل مشکلات مردم نداند. حسن حبیبی نشان داد؛ آدمی می تواند از اصل و نسب و سابقه برخوردار باشد، اما گذشته اش را بر فرق دیگران چماق نکند. حسن حبیبی نشان داد؛ آدمی می تواند متمکن باشد، اما بر رای توده ها شورش نکند. حسن حبیبی نشان داد؛ آدمی می تواند بیماری قلبی داشته باشد، اما «فی قلوبهم مرض» نباشد. حسن حبیبی نشان داد؛ آدمی می تواند متاثر از بیماری، سکوت ناگزیر، اختیار کند، لیکن به دشمن، اجازه سوء استفاده از سکوتش را ندهد… و حسن حبیبی نشان داد؛ آدمی می تواند بی سر و صدا و ادا و ادعا نیز اهل خدمت رسانی و ولایت پذیری باشد.

شش: کتمان نمی کنم مقولاتی از جنس خدمت و ولایت، گاهی سر و صدا و شعار هم می خواهد، اما «گاهی»، نه همیشه. مرحوم دکتر حبیبی نشان داد؛ سربازی برای انقلاب اسلامی، فقط و فقط تابع یک روش ثابت نیست. هم چنان که ما به «سرباز ناآرام» احتیاج داریم، «سرباز آرام» نیز مد نظر جبهه انقلاب اسلامی است. حسن حبیبی نشان داد؛ «سرباز آرام»، آن سربازی نیست که با سکوتش، سربار انقلاب اسلامی شود، بل آن سربازی است که به نفع بهتر شنیده شدن امر ولی امر، به سود وحدت، به کام دوست، و به ضرر دشمن، حتی المقدور فضا را آرام نگه دارد. حسن حبیبی نشان داد؛ سرباز آرام جبهه دوست بودن، یک مقوله است، و سرباز رام کلیدواژه فتنه آفرینی دشمن شدن، مقوله دیگری.

هفت: حسن حبیبی نشان داد؛ راز اینکه پس از رحلت آدمی، همگان بگویند؛ «مرد خوبی بود… خدا رحمتش کند»، اتفاقا از مسیر «ایمان، صداقت، پارسایی و خدمت» می گذرد، نه یکی به نعل و یکی به میخ زدن! با این همه، شرط، حرف همگان نیست! «ایمان، صداقت، پارسایی و خدمت» است. همان که «آقا» گفتند در پیام قشنگ شان.

*** *** ***

«دکتر حسن حبیبی در تدوین پیش نویس قانون اساسی از پیشتازان بود». این جمله را روز تدفین، حضرات زیادی بیان داشتند؛ هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، این… آن… فلان… بهمان… لابد محمد خاتمی. عالیجنابان! لااقل به پاس زحمات دیرینه معاون اول تان، در تدوین پیش نویس فتنه علیه همین قانون اساسی، پیشتازی نکنید. قانون اساسی شکنی های ۸۸ را تکرار نکنید. عالیجنابان! ما مردم، دکتر حبیبی را به خوبی در خاطر داریم؛ روبان قرمز و قیچی افتتاح و سد و کارخانه و راه و آرامش و خدمت و کار و زبان فارسی و فرهنگ و قانون اساسی و ایران شناسی و… البته هر هفته روی جلد «گل آقا». پس لطفا به آقازاده های دوربینی تان بگویید؛ «دکتر حسن حبیبی در تدوین پیش نویس قانون اساسی از پیشتازان بود».

وطن امروز/ ۱۵ بهمن ۱۳۹۱

پنج متن آخر صفحه «۰۶ : ۲۰» وبلاگ «قطعه ۲۶»

– سلام از شماست رسول خدا/ جوان

– از هنگ ربیع تا آهنگ حاج صادق/ وطن امروز

– سابقه سرگشاده/ وطن امروز

– زلال، مثل طالقانی/ وطن امروز

– منبر؛ چه تیتر قشنگی/ وطن امروز

این نوشته در 20:06 ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. یه بیست و شیشی می‌گوید:

    بسم الله…

  2. سیداحمد می‌گوید:

    «آقازاده های دوربینی»

    عجب تعبیری!

  3. سردار شهیدزاده می‌گوید:

    واقعا یکی به میخ و یکی به نعل زدن هیچ خیری ندارد جز ناراحتی دوست و دشمن.
    دوست از به نعل زدن/ دشمن از به میخ زدن

  4. ف. طباطبایی می‌گوید:

    خدا رحمتشون کنه.
    از مسئولینی بودن که همیشه حس خوبی بهشون داشتم. قابل احترام بودن.

    ممنون آقای قدیانی.
    اون تیکه “از معدود محسنات ادوار سازندگی و اصلاحات” جالب بود!!

  5. شهید صیدنور معصومی می‌گوید:

    “نشان داد آدمی می تواند از اصل و نسب و سابقه برخوردار باشد؛ اما گذشته اش را بر فرق دیگران چماق نکند.”

    ممنون آقای قدیانی.
    شادی روحشان صلوات.

  6. بیشترین می‌گوید:

    خدای بیامرزد
    او و ما
    را.

  7. مسعودساس می‌گوید:

    خدا رحمتشان کند

    “حسن حبیبی نشان داد؛ آدمی می تواند عضو برجسته هیات دولت باشد، اما زیر بار امر و نهی احزاب دولت ساخته نرود.”

  8. زهرا :) می‌گوید:

    بعضی ها خودشون بذر مرض رو تو قلبشون به زور می کارن!
    فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا

    خدا رحمتش کنه که قلب سلیمی داشت.

  9. برف و آفتاب می‌گوید:

    همین‌طوره. آدم با دیدن چهره و شنیدن اسم ایشون احساس آرامش می‌کنه. “آدم خوب”

    اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

  10. ستاره خرازی می‌گوید:

    برنامه «نگاه یک» با موضوع بررسی ریزش‌ها و رویش‌های انقلاب و با حضور حبیب‌الله عسگراولادی و حسین شریعتمداری، امشب ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه اول سیما روی آنتن می‌رود.

  11. چشم انتظار می‌گوید:

    چه تناسب و شباهت قشنگی،‏ این متنتون با بعضی از قسمت های متونی که برای آقا مجتبی تهرانی نوشتید،‏ داشت.‏
    سرباز ‏ گمنام ولایت باشی بهتره؟ یا سردار قلابی سازندگی؟!‏

  12. میعاد می‌گوید:

    بی ربط . بچه ها! امشب ساعت ۱۱ شبکه ۱ حاج حسین مناظره داره… ببینین با حاله!

  13. ستاره خرازی می‌گوید:

    «دکتر حسن حبیبی در تدوین پیش نویس قانون اساسی از پیشتازان بود».

    جالبه، اگه این مطلب باعث افتخاره و برای یک انسان ذکر خیر، از دهان کسانی مطرح میشه که به قانون اساسی حمله کردند.
    مثلا بعد از فوت بعضی ها این جمله چه شکلی میشه: ایشون در تاختن به قانون اساسی از پیشتازان بودند.
    خدا دکتر حبیبی رو رحمت کنه.

  14. چشم انتظار می‌گوید:

    اون زمانی که مرحوم گل آقا، از هر کی انتقاد داشت،‏ چپ و راست وصل می کرد به مرحوم حبیبی،‏ کی جرأت داشت به اکبر شاه بگه بالای چشمت ابرو! و تا مدت ها در صدا و سیما براش فعل جمع می بستند.‏ ولی مدتی نگذشت،‏ در دولت اصلاحات، کاریکاتور علامه مصباح رو کشیدند! ‏

  15. کاش پیش از مرگشان بشناسیم این بزرگواران را… اما حیف، انگار اسلام همانطور که دستتان را بسته، در بدگویی از افراد (که بی پروا سخن نگویید)، دستتان را در معرفی اشخاص (که ممکن است از صراط مستقیم منحرف شوند) نیز بسته! شما آنجایید و من دارم از بیرون ماجرا نگاهتان می کنم و در پی همین ماجرا یک توصیه دوستانه دارم: «لنگش کن»

    پ. ن: به دل نگیرید زیاده خواهی های ما؛ آرمانگرایی بر جوانان عیب نیست…

  16. برف و آفتاب می‌گوید:

    تازه! الان ثواب “گرفته شدن حال فتنه‌گران با استفاده از خبر فوت” هم تو پرونده‌ی اعمالش ثبت شد!

  17. چشم انتظار می‌گوید:

    آخ! دم حاج حسین گرم با این کلمه ی آخرش؛ حضرت آیه الله!!

  18. چشم انتظار می‌گوید:

    نمی دونم چرا استاد حبیب الله،‏ خوب شروع می کنن ولی به وسط ها که می رسند می زنن همه چی رو خراب می کنن! انگار بنده خدا،‏ بعضی جملات رو ناچاره بگه.‏ تک صدایی،‏ زندان ‏…

  19. میعاد می‌گوید:

    سلام دوباره! متن آقا حسین که مثله همیشه بیسته! ولی از این ناراحتم که چرا ماها کلا تو کار بعده مرگ سهرابیم؟! کاش وقتی سهراب زنده است هم یه حال و هوایی ازش بپرسیم! راستی درباره اون ساعتی هم که گفتم، شرمنده که نیم ساعت اشتباه شد؛ البته میدونم اینجا همه خوراکشون سیاسته و هر کدوم کم کم یه دوره نامزد انتخاباتهای مختلف شدن و نیازی نبود که بگم ولی گفتم واسه امثال خودم!

  20. به جای امیر می‌گوید:

    ریگ (گفت و شنود)

    گفت: یکی از مدعیان اصلاحات گفته است، اشکال اصلی جبهه اصلاحات این است که به سراغ اقشار مرفه جامعه رفته و از توده های مردم غافل بوده است.
    گفتم: خب! مگر غیر از مرفهین بی درد چه کسانی می توانند خریدار مواضع و عملکرد مدعیان اصلاحات باشند؟!
    گفت: ایشان گفته است؛ باید روی این موضوع کار کنیم که چرا توده های مردم و مخصوصا اقشار محروم و مستضعف از جبهه اصلاحات حمایت نمی کنند؟
    گفتم: علتش معلوم است، مردم مستضعف و پابرهنه، کفش ندارند که ریگی در کفش داشته باشند و به مدعیان اصلاحات رأی بدهند!

  21. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    ۱- خدا رحمتش کنه. مرد خوبی بود. روحش شاد.
    ۲- واقعا متوجه نمیشم هدف صدا و سیما از برگزاری اینگونه مناظرات
    چیه؟ چه معنی داره که بعد از گذشت ۳ سال، باز بحث موسوی و خاتمی
    بشه؟ که چی؟ الان مشکل مملکت ما اینه؟ این پیرمردها چی میخوان از جون
    این مملکت؟ آقای عسگر جان، الان تو سنی هستی که باید تسبیح دستت
    بگیری و ذکر بگی. با مهندس و شیخ چیکار داری؟
    ۳- این حاج حسین وقتی میخواد با انگشتهای دستش، چیزی رو بشمره
    اینقدر انگشتش رو فشار میده به پایین، که هر لحظه احتمال میدم بشکنه!

  22. آزاد اندیش می‌گوید:

    سلام علیکم؛
    با سروده بسیار کوتاهی “آنوقت که محبوب دلم حضرت ماه است” به روز هستم.
    http://shafagh313.persianblog.ir/post/179/

  23. عمار می‌گوید:

    ما شیعه ولایت و اسلام زاده ایم
    تا پای جان پای علی ایستاده ایم

    میزان انتخاب من و تو شدیم و ما
    حق را به حق به جان حقدار داده ایم

    ما را زفتنه های زمانه هراس نیست
    ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم

    ما نیستیم پیرو آشوب زادگان
    سر در خط حمایت رهبر نهاده ایم

    با اشک حلقه دور علم می زنیم و بس
    ما عاشق قدیمی این خانواده ایم

    ما دشمنان رهبرمان را حواله بر
    دست جدای حضرت عباس داده ایم

    ایرانی ام که وحدت ایرانم آرزوست
    راه امام و راه شهیدانم آرزوست.

  24. مجنون می‌گوید:

    سرباز آرام جبهه دوست بودن، یک مقوله است، و سرباز رام کلیدواژه فتنه آفرینی دشمن شدن، مقوله دیگری.

  25. ناشناس می‌گوید:

    …………

  26. سیداحمد می‌گوید:

    احسنت داداش حسین زیرک؛
    زیرک بابت پرداختن به این موضوع!
    الحق که حرفه ای هستید.

    خدا را شکر که حزب الله نویسنده ای چون شما دارد.

    سالاری به خدا…

  27. مسعودساس می‌گوید:

    حسین شریعتمداری: بسیج “بی ترمز” است و اگر توده های حزب الله نبودند، بسیاری از افراد خیلی از سوء استفاده ها را می بردند.
    ****************
    یعنی که یعنی

  28. پیر مرد می‌گوید:

    ۱- عزیزانی که ایراد می گیرند چرا بعد از مرگ، از کسی‌ تقدیر می شود. لطفاً به این نکته توجه داشته باشند که آدمی زاد همواره در مظان آزمایش است. و همواره درگیر مقابله با شیطان، و هر لحظه احتمال انحراف و سقوط، همانگونه که هر روز در اطراف خود نمونه هایی می‌‌بینیم. لذا تحلیل عملکرد نهایی می‌ماند بعد از مرگ تا تغییر ناپذیر باشد.

    ۲- ضمنا حتما پیرها نبایستی فقط تسبیح دست بگیرند و ذکر بگویند، که غیر از این می توانند راوی دنیایی از تجربه باشند. البته هر کسی‌ قطعا نظراتش را ارائه می دهد. که می‌‌تواند غیر قبل قبول باشد.

    داداش حسین؛ باز هم ممنون از حسن سلیقه ات. خصوصا یاد دوست ارجمند مرحوم کیومرث صابری.

  29. شیدا می‌گوید:

    ………………….

  30. صاعقه گمنام می‌گوید:

    «مسئولیتم این باشد که چای بدهم»

    هنگامى که قرار بود امام(ره) تشریف بیاورند و ما در دانشگاه تهران تحصن داشتیم، جمعى از رفقاى نزدیکى که با هم کار مى‌کردیم و همه‌شان در طول مدت انقلاب، نام و نشانهایى پیدا کردند و بعضى از آنها هم به شهادت رسیدند – مثل شهید بهشتى، شهید مطهرى، شهید باهنر، برادر عزیزمان آقاى هاشمى، مرحوم ربانى شیرازى، مرحوم ربانى املشى – با هم مى‌نشستیم و در مورد قضایاى گوناگون مشورت مى‌کردیم. گفتیم که امام، دو سه روز دیگر یا مثلاً فردا وارد تهران مى‌شوند و ما آمادگى لازم را نداریم. بیاییم سازماندهى کنیم که وقتى ایشان آمدند و مراجعات زیاد شد و کارها از همه طرف به این‌جا ارجاع گردید، معطل نمانیم. صحبت دولت هم در میان نبود.
    ما عضو شوراى انقلاب بودیم و بعضى هم در آن وقت، این موضوع را نمى‌دانستند و حتّى بعضى از رفقا – مثل مرحوم ربانى شیرازى یا مرحوم ربانى املشى – نمى‌دانستند که ما چند نفر، عضو شوراى انقلاب هم هستیم. ما با هم کار مى‌کردیم و صحبتِ دولت هم در میان نبود؛ صحبتِ همان بیت امام بود که وقتى ایشان وارد مى‌شوند، مسؤولیتهایى پیش خواهد آمد. گفتیم بنشینیم براى این موضوع، یک سازماندهى بکنیم. ساعتى را در عصر یک روز معیّن کردیم و رفتیم در اطاقى نشستیم. صحبت از تقسیم مسؤولیتها شد و در آن‌جا گفتم که مسؤولیت من این باشد که چاى بدهم! همه تعجب کردند. یعنى چه؟ چاى؟ گفتم: بله، من چاى درست کردن را خوب بلدم. با گفتن این پیشنهاد، جلسه حالى پیدا کرد. مى‌شود آدم بگوید که مثلاً قسمت دفتر مراجعات، به عهده‌ى من باشد. تنافس و تعارض که نیست. ما مى‌خواهیم این مجموعه را با همدیگر اداره کنیم؛ هر جایش هم که قرار گرفتیم، اگر توانستیم کارِ آن‌جا را انجام بدهیم، خوب است.
    این، روحیه‌ى من بوده است. البته، آن حرفى که در آن‌جا زدم، مى‌دانستم که کسى من را براى چاى ریختن معیّن نخواهد کرد و نمى‌گذارند که من در آن‌جا بنشینم و چاى بریزم؛ اما واقعاً اگر کار به این‌جا مى‌رسید که بگویند درست کردن چاى به عهده‌ى شماست، مى‌رفتم عبایم را کنار مى‌گذاشتم و آستینهایم را بالا مى‌زدم و چاى درست مى‌کردم. این پیشنهاد، نه تنها براى این بود که چیزى گفته باشم؛ واقعاً براى این کار آماده بودم.

    امام خامنه ای{مد ظله العالی}

  31. آزاد اندیش می‌گوید:

    می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
    سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم

    یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم
    غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم

    این دو بیت از حافظ تقدیم به کودکانِ امروز مجلس محترم.

  32. چشم انتظار می‌گوید:

    چه وضعی بود، امروز تو مجلس…

  33. فارا می‌گوید:

    سلام

    نیامده ام متن شما را بخوانم… آمده ام بگویم ولایت نعمتی است که هر کسی قدر داشتنش را نمی داند… این را منی می گویم که الان در شرایطی هستم که راحت نمی توانم محبتم به رهبرم و نظام مظلوم جمهوری اسلامی را بیان کنم. برای من و همسرم زیاد دعا کنید، برای ولایت مدار شدن کسانی که ولایت را نمی شناسند، برای اینکه شهدا دست همه را بگیرند، برای رفع گرفتاری همه دعا کنید… خوش به حالت آقای قدیانی… راحت و آزادانه فریاد عشق به رهبر و نظام را سر می دهی! به حالت غبطه می خورم… برای ما هم دعا کنید…!

  34. صاعقه گمنام می‌گوید:

    شنیدم تو مجلس دعوا راه انداختن باز
    جناب احمدی نژاد؛ واویلا واویلا واویلا…

  35. به جای امیر می‌گوید:

    خونریزی (گفت و شنود)

    گفت: سایت جرس- ارگان حلقه ماسونی لندن- از بی عرضگی اپوزیسیون گله کرده و نوشته است چرا اپوزیسیون از امکاناتی که در خارج کشور دارد برای مبارزه با رژیم استفاده نمی کند؟!
    گفتم: چه امکاناتی؟!
    گفت: نوشته است گروه های اپوزیسیون در خارج کشور می توانند از طریق اینترنت و فضای مجازی علیه رژیم موضع بگیرند! تا معلوم شود که علیه رژیم فعال هستند.
    گفتم: یارو که در یک شهر دزدی کرده و از مردم کتک مفصلی خورده بود بعد از آن که وارد یک شهر دیگر شد، روی پشت بام رفت و خطاب به مردم شهری که او را کتک زده بودند شروع به فحاشی و رجزخوانی کرد. دوستش با وحشت به او گفت؛ بس کن دیگه! بیا پایین! الان خون و خونریزی راه می اندازی!

  36. fatima می‌گوید:

    شنیدم آقای قدیانی نویسنده کتاب های متعددی بودن.
    میشه لطف کنید نامشون رو بنویسید.

  37. سیداحمد می‌گوید:

    fatima؛

    کتاب های آقای قدیانی:

    “نه ده”، “قطعه ۲۶″، “آرکیو ۸۸″، “ماشاءلله حزب الله”

    انتهای ستون یسار، تصویر کتاب ها را می بینید!

  38. fatima می‌گوید:

    سید احمد؛
    ممنون از لطفتون.

  39. نجوا می‌گوید:

    ……………………………

  40. مجید می‌گوید:

    سلام برادر قدیانی.
    به نظر الان و در این موقع حساس برای دفاع از انقلاب و ارزش هایش، بهترین راه، رفتن تو دل دشمن و رو در رو حرف زدن و رک حرف زدن باشه. به خاطر این می خوام پیشنهاد بدم اگه مقدوره، امکان ارسال مطالبتون به صفحه اجتماعی فیسبوک رو فراهم کنید. اعتقاد دارم در یکی از حساس ترین دوران انقلاب اسلامی قرار داریم و حضور تمام قدمون واجبه…

    التماس دعا…

  41. م.طاهری می‌گوید:

    خدا رحمت کندشان.
    انسانی خوب، شریف و انقلابی بود.
    خدایش بیامرزد.

  42. دانلود آهنگ می‌گوید:

    انشاالله همیشه سرزنده و سلامت باشید.

  43. بهترین آهنگ می‌گوید:

    ……………………

  44. ... می‌گوید:

    بی نظیر و استثنایی بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.