به این جملات دقت کنید:
*حالم از ۱۳ روز عید بهم می خورد!
*پول داشته باش… همیشه برایت عید است و بهار و سیزده بدر!
*مگر این همه روز سال چه کرده ایم که الان باید برای نوروز جشن بگیریم؟
*گزینه من برای انتخاب بهترین فصل، قطعا بهار نیست!
*بهار یعنی سینوزیت، عطسه، خواب و خاله بازی و مادربزرگ و بوس و خلسه!
*بچه که بودم، باز یک چیزی… الان بهار چیزی جز دردسر شلوغی آخر سال نیست!
*در بهار دچار یک بیماری روحی عجیب و ناعلاج می شوم؛ کلا آلرژی دارم نسبت به بهار!
*۱۳ روز اول سال تقریبا همه جا تعطیل است، پس سالی که نکوست از بهارش پیداست!
*دوست دارم از تعطیلات عید استفاده کنم و تا این ۱۳ روز تمام شود، بروم کره مریخ!
*بهار یعنی خداحافظی غم انگیزتر از عصر جمعه با لباس های رنگارنگ زمستان. با کفش چکمه ای. با کلاه مخمل!
*بهار؟… من جز پاییز، فصلی نمی شناسم!
*بهار فصل بسیار خوبی هست. پیک شادی خیلی خوب هست. سه ریال های صدا و سیما خیلی خوب هست. خمیازه خیلی خوب هست. خر و پف خیلی خوب هست!
*وای، بازم بهار… از وسطای بهمن، غمش افتاده توی دلم؛ بوم بوم می زنه!
***
“بهاریه” های این همه ویژه نامه و سالنامه را که خواندم، سرمقاله ها و یادداشت های ابتدایی این مجلات را که خواندم، اگر چه هیچ کدام عینا جملات بالا را نیاورده بودند، اما نفرت شان از بهار، از عید و از نوروز آنقدر بود که مخرج مشترک تمام آنها، همین چیزهایی بود که من مختصر و مفیدش را برای تان نوشتم… و اما چند نکته:
یک: این همه که زور می زنیم و خودمان را به در و دیوار می زنیم، از بهار و از همین ۱۳ روز تعطیلات عید بدمان نمی آید. باور کنید اگر همین الان هیئت دولت، فقط یک ساعت از تعطیلات ۲ هفته ای عید را کم کند، همین ماها همچین دوستدار بهار و عید و آجیل و پسته می شویم که حاضریم جان بدهیم برای آن فامیلی که در طول روز هر جا عیددیدنی می رویم، می بینیمش و هر بار هم ۳ قبضه می بوسیمش. همان فامیل که سال به دوازده ماه نمی بینیمش. همان فامیل که شاید پسرخاله ما باشد و در خیابان وقتی با او چشم توی چشم می شویم، روی مان را می کنیم آن طرف که مثلا ندیدیمش!
دو: دیروز در تاکسی جوانکی با راننده که مردی در حدود ۵۰ می زد، هم کلام شده بود؛
جوانک: تموم عشق و حال رو شما توی جوونی کردین و بدبختی و بیکاری و بی پولی رو گذاشتین واسه ما.
راننده: کارت چیه؟
جوانک: ول می گردم که علاف نباشم!
راننده: دستت چی شده؟
جوانک: هیچی بابا! چهارشنبه سوری از بس زدیم و رقصیدیم و از روی آتیش پریدیم که، همچین شد؛ طوری نیس!
راننده: خب!
جوانک: فقط ۱۲۰ هزارتومن ریختم توی حلقوم دوس دخترم؛ به جز اون ۵۰ هزارتومن که واسش هر چی از این فشفشه ها بود، خریدم. فشفشه خریدم واسش عینهو منور همه کوچه رو روشن می کرد. خداییش عجب تیکه حقیه. توی تظاهرات جنبش سبز رفتم تو کارش. نه نگفت. یه چشمک بیشتر حرومش نکردم!
راننده: همین یکی رو داری؟
جوانک: این اصل کاریه، چند تام دارم واسه روز مبادا. اینا علی البدلن! با ۳ تاشون چهارم عید قراره بریم دبی. صفاسیتی زنگوله!
من: جناب، سر “پاکستان” پیاده می شم؛ جلوی پمپ بنزین!
جوانک: اِ! دادشمون این پشت بسیجی بود و ما داشتیم همین جوری باباکرم می خوندیم؛ آخوندی؟!
راننده: کرایه نمی دین؟
من: همون اول دادم که!
جوانک: پول این بنده خدا رو بده. همه تون مثل همین!
من: باور بفرمایین، حساب کردم؛ ۲ تا دویستی دادم، یه صدی.
راننده: کی دادی؟
من: بعد اینکه سوار شدم.
راننده: کجا کرایه دادی؟
جوانک: این پولا خوردن نداره داداش. ببین کی چوبش رو بخوری!
من: حوصله بحث ندارم؛ بیا اینم کرایه دوم، خلاص!
راننده: خورد نداری؟
من: شرمنده.
راننده: شما خورد نداری؟
جوانک: بگذار ببینم… اینجام که نیس! ای داد بیداد، شلوارمو که عوض کردم، یادم رفت پولمو جابه جا کنم!… از پاقدم شما بودها!
من: با من بودی؟
جوانک: مثلا با تو بوده باشم، می خوام ببینم چی کار می خوای بکنی؟
من: هییچی، می خوام کرایت رو حساب کنم.
جوانک: به مولا داری خاکمون می کنی. خیلی مردی!
من: یه سئوال می کنم راستشو بگو؛ امشب پیش دوست دخترت می گی فلانی مالک اشتر بود یا هالو پنج شنبه؟!
راننده: خیلی باس می بخشیدا، من که به زنم می گم؛ یارو خیلی هالو بود!
جوانک: من؟
راننده: نه بابا، ایشون رو گفتم.
سه: این بیت که می خوانم شاید با دعوا و مرافعه من و جوانک و راننده و آن کف گرگی که رفتم توی روحم، ارتباطی نداشته باشد، ولی گمانم حرف این روزهای بهار این است با ما؛ “اگر با من نبودش هیچ میلی، چرا قلب مرا بشکست لیلی.”
چهار: راننده تاکسی بعد از آنکه مرا هالو خطاب کرد، از ماشین پیاده شد. آمد سمت شاگرد. جوانک را آورد پایین و تا می خورد، گرفتش به باد کتک. با چه بدبختی جدایش کردم. نگرفته بودمش، جوانک را کشته بود. به قرآن کشته بود؛ آنطور که او داشت می زد.
پنج: آرامش کردم. بردم پارکینگ وطن امروز تا دست و رویش را بشوید. شست. برایش چای ریختم. خورد. کرایه دومی که داده بودم، پس داد. کرایه را پس داد و گفت: جیگر داری یا نه؟ گفتم: فکر کنم. گفت: جیگر نداری، حق نداری اسم مالک رو بندازی توی زبونت. اینا رو من می شناسم. اینا دارن خاکروبه روی سر ناموس مون می ریزن، نه توی سر خودمون. واسه کی می خوای بری مسجد؟! واسه چی می خوای بری مسجد؟! مرتیکه الاغ ۳ تا موبایل داشت، کرایه من رو نداشت بده! نمی دونم تو توی ماشین بودی یا نه. سر گلبرگ، دختره داشت از چهارراه رد می شد، برگشت گفت جوون!… وقتی داشت چرت و پرت می گفت، چند بار توی دلم دعاش کردم. فایده نکرد. پسر خوب! توی این روزنامه تون بنویس: ما مالک رو توی مسجد زندانی کردیم. بنویس مالک اشتر بعد از دعا برای خاکروبه انداز توی سرش، بعد از دعا واسه دشنام دهنده اش، از مسجد زد بیرون و اونقدر کشت و کشت، تا اینکه رسید به در خیمه معاویه.
شش: رمضانعلی. این اسم راننده تاکسی ای بود که البته ماشینش تاکسی نبود. مسافرکش بود. رمضانعلی تا همین ۶ سال پیش که بازنشسته آموزش و پرورش شده بود، دبیر تاریخ بود. حتی کارتش را هم به من نشان داد. رمضانعلی صفایی. فرزند قربان. می گفت: من از بهار خوشم می آید. بهار باعث می شود یک ماه مانده به عید، روزی ۵۰ هزار تومان با این ماشین کار کنم. ۳ تا دختر دم بخت داشتی، قدر این بهار را می دانستی… راستی! به تو هم یک حرف بد زدم، می بخشی که؟… ببخش! برو در همین مسجد سر پاکستان برایم نماز بخوان، حتی برای آن جوان. شب رفتم خانه، از روی نهج البلاغه برای خانمم عهدنامه مالک اشتر می خوانم؛ قول می دهم!
هفت: نکات ۱ تا ۶ بر اساس یک واقعیت بود؛ نوشتم ۱ تا ۶؟… منظورم این بود؛ یک تا هفت.
امروز خانمم گفت، با عتاب هم گفت که برو و این کارهایی که در برگه نوشته ام انجام بده، و مادرم گفت با عتاب هم گفت که این وبلاگ برایت آب و نان نمی شود!
از قطعه ۲۶ آمدم بیرون. اول رفتم بانک و نوبت گرفتم و ملتفت شدم ۲۵۸ نفر جلوی من هستند و در صف انتظار. نیم ساعتی منتظر ماندم و حالا حالاها نوبت من نمی شد. نگاهی به برگه انداختم. رفتم تا آن قسمت از ۴ کار بانکی که می شد از طریق عابربانک انجامش دهم، انجامش دهم. (انجامش دهم به توان ۲) اما دیدم در صف عابربانک نفر یازدهم ام. از ۲ مرتبه، نگاهی به برگه کردم و به نفر آخر که عاقله مردی بود، گفتم جایم را نگه دارد که “باشد” ی حواله مان کرد، اما در مایه های همان “به من چه؟”
رفتم خشکباری که آجیل و پسته اش معروف است. آنجا دیدم که اصلا نیم بیشتر صف، بیرون مغازه تشکیل شده و یکی هم گماشته بودند که ملت، سر صف با هم دعوای شان نشود. داخل مغازه هم صفی بود که نگو. آنجا هم از نفر آخر که یک پیرزن عصاقورت داده بود، التماس دعا داشتم.
رفتم از دکه، چند تایی دیگر از ویژه نامه هایی که امروز آمده بود، بخرم که دیدم میان ۳ نفر سر اینکه کدام شان اول به روزنامه فروش پول دادند، دعواست! بی خیال شدم.
رفتم از چشم پزشک جواب آزمایش چشمم را بگیرم و احیانا اصلاح نمره چشم و عینک جدید که ۸ نفر جلوی من بودند و منشی داشت به نفر ششمی تذکر می داد که تو و دیگرانی که بعد از تو در نوبت هستند به امروز نمی رسند.
برگشتم بانک. هنوز ۱۶۷ نفر جلوی من بودند.
برگشتم عابربانک بیرون بانک که دیدم هیچ کس نیست. کارتم را انداختم که پیغام داد شبکه موقتا قطع است.
در راه برگشتن به خشکبار برای بار چندم نگاهی به برگه انداختم که دیدم باید یک سری هم به خشکشویی بزنم. رفتم خشکشویی، بسته بود.
رفتم خشکبار. دیدم آن پیرزن در صف بیرون مغازه نفر اول است و به او گفتم: فلانی ام که نیم ساعت پیش جا گرفته بودم. گفت…، یعنی نفرات بعد از او نگذاشتند چیزی بگوید و آخر صف را نشانم دادند.
ایستادم آخر صف مثل بچه آدم که دیدم مغازه بغل دست خشکبار، کافی نت است. به نفر جلویی، که از این دخترهای سانتی مانتال بود، گفتم: جایم را نگه دار، می روم داخل کافی نت و برمی گردم.
رفتم داخل کافی نت و برگشتم قطعه ۲۶ و شروع کردم تایید نظرات و خواندن بهاریه های بچه ها.
غرق در کارم شده بودم که ناگهان مسئول کافی نت به من گفت: شرمنده جناب! از ساعت ۳ تا ۵ مغازه تعطیل است.
از کافی نت آمدم بیرون و دیدم دختری با چند مشمع آجیل و پسته و شکلات و خرت و پرت دارد به من نگاه می کند؛ همان دختر سانتی مانتال بود!
دوباره ایستادم توی صف. این بار گفتم: جهنم! تا نوبتم شود تکان نمی خورم از جایم. هنوز یک دقیقه از صف ایستادنم نگذشته بود که خانمی محجبه به من گفت: برادر! من یک کار بانکی دارم، اگر ممکن است جایم را نگه دار، می روم و برمی گردم.
نگاهی به شماره ای انداختم که از بانک گرفته بودم و گفتم: چشم!
***
با چند مشمع از خشکبار داشتم بیرون می آمدم که از پشت صدایی آمد: برادر! این مغازه ارزان حساب می کند؟! برگشتم. گفتم: شما همانی نبودی که از من خواستی، برای تان نوبت نگه دارم؟ گفت: نه.
راست می گفت. آخر آن خانم، کفش پاشنه بلند پایش بود و از من که خداحافظی کرد، تلق تلق راه رفتنش صدا می کرد، اما این خانم با این که کفشش پاشنه نداشت، جلوی کفش چپش سوراخ داشت؛ به این بزرگی!
***
نیم ساعتی از ۴ گذشته بود که رسیدم جلوی بانک. هنوز داشت کار می کرد. یعنی اضافه کاری می کرد. رفتم داخل. دیدم از شماره من ۱۹ نفر گذشته است. از دستگاه مخصوص، شماره دیگری گرفتم. ۸۹ نفر جلوی من بودند. برگه را انداختم دور. بانک ساعت ۵ تعطیل می شد.
آمدم توی صف عابربانک که دقیقا ۶ نفر جلویم بودند. به نفر آخر گفتم: خانم! اگر ممکن است جایم را نگهدار، من می روم خشکشویی، برمی گردم. گفت: شما همانی نیستی که در صف آجیل برای من نوبت نگه داشته بودی؟ گفتم: بله!
کاش بیکار بودم؛ شب و روز داستان های شما این “خاطره-بهاریه” های محشرتان را می خواندم. خیلی زیبا، خیلی زیبا. احسنت. یکی از یکی بهتر. ساده ساده ساده… و قشنگ و تمیز در فضایی پر از بوی خدا. آفرین بچه ها. هزار آفرین.
سلام و عرض ادب. این وبلاگ که در اصل متعلق به شما عزیزان است، قشنگ شده. همین سمت چپ، “رواق قطعه” که می بینید جایش در این مقدس ترین ۲۶ سایبر خالی بود. این ستون را خودتان باید پر کنید از آیات و روایات که کامنت می کنید. یا از وصیت نامه شهدا که چند خطی قطعه را مهمان می کنید. همان ستون را کمی پایین تر که بروی به ستون “۲۰:۰۶” می رسی، که آن هم دربست به خود شما تعلق دارد. مطالب شما مثلا در مسابقه ای چون “بهاریه” و یا آنچه که در وبلاگ تان نوشته اید، جایش همین جاست. به دوستان طراح، فعلا عرضی ندارم اما راستش تا کنون خاطراتی که فرستاده اید، بدون رعایت اصولی بوده که گفته بودم رعایت کنید. از شما چیز شاقی نخواسته بودم؛ همان تذکرات را بخوانید و مراعات کنید. با این همه جدای از این بحث، به همه تان امیدوار شدم. چه خاطرات خوبی نوشتید. تا اینجای مسابقه بهاریه، هفت هشت تایش که خیلی به دلم نشست. حیف کمی کم کارید و الا دست به قلم اغلب شما عالی است. این را در عمل نشان دادید. همین که لایقم دانستید و در این مسابقه شرکت کردید، ممنون. لابد اگر شما نبودید، الان این گونه نبود که تیراژ قطعه ۲۶ که فقط و فقط یک وبلاگ است، از تیراژ اغلب روزنامه های ما بالاتر است. من خود روزنامه نگارم و نیک می دانم چه خبر است. این را نیز اضافه کنید بر خوبی های بی پایان وبلاگی که مال خودتان است. حق این است که در قطعه ۲۶ سهم هنر و ذوق شما از حد نوشته های من، کمی و کیفی فزونی گرفته. پس از شما بابت “قطعه ۲۶” ممنونم. چون بهار می مانم؛ گاهی بارانی و گاه آفتابی. باد گاهی نسیم وصل است و گاه طوفان می کند همین نسیم. غنچه گاهی باز می شود و گل می شود و بوی عطر می دهد و گاه پژمرده می شود تا دوباره کی بهار شود. پژمرده اش هم، گل، گل است. من یک اصلی دارم، یک فرعی. فروعاتم قطعا روزی هزار بار عوض می شود، اما اصل من کتاب “نه ده” است. هرگز از این موضع با هیچ بهانه ای، هیچ انتقادی، هیچ زخمی و هیچ زخم زبانی برنخواهم گشت. من غلام قمرم و اگر چه قیاس درستی نیست، اما نه بدهکار بی بی سی ام و نه مدیون بیست و سی. برای من فقط یک نفر می تواند “خط” معین کند. دست این “خط” را می بوسم و همچنان خط شکنی می کنم. من اگر می خواستم خط خود را از خواص بی بصیرت که مایه ننگ ملت اند، بگیرم، نیم بیشتر “نه ده” را نباید می نوشتم. هیهات! در شرایط جنگ و جهاد، در فتنه ۸۸ و در حال و روز امروز، بدترین بی اخلاقی ها، بی بصیرتی است. بدترین ناسزاها در عمق آن سکوتی است که وقت “این عمار” شنیده شد. خیال نکنند عده ای که “حسین قدیانی” خسته می شود. نیستم آن بید که با این باد بلرزم. بسی مسرورم که می بینم رسانه روباه پیر، از “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” به خود لرزیده. بی بی سی، خواه مرا “آقای قدیانی” بخواند و خواه مرا “باتوم به دست” بداند، بهتر است قبل از سخن گفتن درباره رمان در دست انتشار من، از کودتای سوم اسفند و فرزند آن ۲۸ مرداد آمریکایی سخن بگوید. غربی ها همان گرگی هستند که دم شان را اتو کشیده اند و حالا برای شیر سخن از اخلاق می گویند. آفرینندگان گوآنتانامو و ابوغریب و عراق و افغانستان و فلسطین و هیروشیما و بوسنی و… را رها کنی، دنیا را به باغ وحش تبدیل می کنند؛ جز سکس و خشونت و فحش، اگر تمدن سران کفر را رهاوردی بود، دنیا و در راس آن منطقه ما این چنین زبان به اعتراض باز نمی کرد. گفته ام دوستانم از کامنتها و آی پی دشمنان، فیلم و عکس گرفته اند تا اگر لازم شد، به گونه ای که اشاعه فحشا نشود، بگویم که ۸۹ درصد کامنتهایی که برای قطعه ۲۶ از همین شهر لندن می آید، آمیخته با چه ادبیاتی است. پس لندن نشینان آنقدرها هم که در وصف من “آقای قدیانی” می گویند، باادب نیستند. البته بیش از آنکه در شرح “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” قلم فرسایی می کنند، از این قلم و از این قطعه ۲۶ سوخته اند. من چون دیده ام که حتی نام این رمان هم آتش به جان بی بی سی انداخته، علی رغم قول قبلی، باز هم بریده هایی از رمان فاخر “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” را در وبلاگ قطعه ۲۶ خواهم آورد. با این همه اگر آن پند پیر را که شمع نازنین جمع است و نور مه جبین انجمن، در قلب خود بگذارم، خوشحالم که از بی بی سی گرفته تا بیست و سی، جملگی را سر کار گذاشته ام. نظام مقدس جمهوری اسلامی، برای پیشبرد پروژه های خاص خود، نیاز داشت که چندی با این قلم سحرانگیز، اذهان دوست و دشمن را به سمت خود منحرف کنم، تا ایشان با استفاده از فضای روانی به وجود آمده، بتوانند اهداف خود را عملیاتی کنند. حال شاید این سئوال پیش آید که آیا حسین قدیانی، آدم نظام است؟!… پاسخ به شدت مضاعف “آری” است؛ البته که من آدم نظام مقدس جمهوری اسلامی هستم و به این حکومتی بودن خود افتخار می کنم. سئوال دوم این است که این چه مثلا عملیاتی بود، که تو آن را لو دادی؟!… القصه؛ از همان اول قرار بود این عملیات پیچیده، به اینجای کار که رسید، آنرا لو بدهم و این خود بخشی از کار روانی نظام روی دشمن است. سئوال بعدی این است؛ به راستی عملیات پیچیده نظام چیست؟!… شرمنده، این را گفته اند، نگو! فقط گفته اند برای رد گم کنی، این نوشته را همچین تمام کن؛ زنده باد بی بی سی(!) که با این همه ادعای حرفه ای گری، تازه فهمیده من کدام حسین قدیانی هستم؛ قبلا مرا با مسئول بسیج دانشجویی چند باری اشتباه گرفته بود! زیاد گاف می دهد بی بی سی. اصولا روباه که پیر می شود، آب مغزش تبخیر می شود و دلش سیاه، بدتر از قیر می شود!… آهای بی بی سی! از تمام دنیای غرب، یک نویسنده بیاورید که حریف قلم ستاره های حضرت ماه در آسمان سایبر شود، رمز وبلاگم را تقدیم شما می کنم، اما وقتی ادعا می کنید که ۲۵ بهمن اگر “ال” نکنیم، “بل” هستیم، تقصیر من نیست که به شما یادآوری می کنم که کاش بر سر شرف، شرط نمی بستید! آنچه ندارید، من هم بگویم دارید، باز ندارید، اما اگر به حرف من است؛ شما با شرف، زنده باد بی بی سی!… اما اگر به حرف من است؛ “مرگ بر آمریکا”… “مرگ بر اسرائیل”… وقتی بنگاه دروغ پراکنی روباه پیر، حریف یک وبلاگ ساده جمهوری اسلامی نمی شود، به جای “مرگ بر انگلیس” باید گفت: “زنده باد بی بی سی!”
قطعه ۲۶: وبلاگ “مطالب سیاسی و فرهنگی” که مطالب آن را “عماد” می نویسد، در جدیدترین به روزرسانی خود متنی با عنوان “لطفا کاری با راز نداشته باشید” نوشته است. با هم می خوانیم:
عماد: برنامه “راز” که پنج شنبه ها از ساعت ۹ شب هر هفته در شبکه ۴ پخش می شود برای اولین بار در ماه مبارک رمضان امسال هر شب ساعت ۱۱ با موضوعات مختلف فرهنگی و سیاسی متنوعی چون سرنوشت دیپلماتهای ربوده شده در لبنان، جنگ بوسنی، لبنان، عراق، افغانستان، روز قدس، امام موسی صدر، نقد مدیریت فرهنگی کشور، طب سنتی، ۱۱ سپتامبر، دادگاه میکونوس، دفاع مقدس، سیاست خارجی و سریالهای استراتژیک روی آنتن می رفت. با توجه به شناختی که از آقای نادر طالب زاده مستند ساز این برنامه در میان اهالی فرهنگ و رسانه بود این برنامه نوید خوشی را برای علاقه مندان به مسایل سیاسی و فرهنگی کشور داشت. به گونه ای که شاید بعد از پخش اولین قسمت های برنامه حمایت های زیادی از طرف اصحاب رسانه و دوستداران فرهنگ و سیاست شد و در تعریف و تمجید این برنامه مقالات بسیاری از طرف کارشناسان در فضای مجازی و رسانه های مکتوب نوشته شد. بیشتر موضوعات برنامه در حالت کلی، چنانچه قبلا نیز مطرح شد موضوعات مهم در عرصه جنگ نرم و مسایل سیاسی روز می باشد. البته تسلط آقای طالب زاده (ان شاالله سعی خواهد شد که درباره ایشان مطلب مفیدی جمع بندی و ارائه گردد) به زبان انگلیسی و مستند و فیلم سازی ایشان در غرب و شناخت خوب ایشان از محیط های غربی از رسانه و دانشگاه آشنایی با هالییود و… آشنایی ایشان با چهره های سیاسی و فرهنگی غرب که خود از منتقدان غرب می باشند و تماس با آنها در برنامه باعث شده است که این برنامه به لحاظ کیفی، یکی از بهترین برنامه های صدا و سیما باشد. اما تقریبا دو هفته گذشته مهمان برنامه ایشان آقای اسدالله نیک نژاد بود؛ کارگردان و تهیه کننده که سالهای زیادی در آمریکا زندگی کرده و فیلم ساخته، که این امر باعث واکنش های زیادی نسبت به حضور ایشان در برنامه شد. البته آقای نیکنژاد به عنوان داور در جشنواره امسال فیلم فجر هم بودند که با توجه به حجم اتهاماتی که به ایشان وارد شد استعفا دادند. در این نوشته قصد نداریم در مورد ایشان و مسایلی که مطرح می باشد بنویسیم. اما مطلب مهم تری که وجود دارد در مورد کسانی است که تحمل برنامه این چنینی را از صدا و سیما نداشتند و مترصد فرصتی بودند تا ضربه خود را به این برنامه بزنند که با حضور این کارگردان هالیوودی در برنامه، پیراهن عثمان برای این عده فراهم شد تا برنامه خود را عملیاتی و تخریب وسیعی را نسبت به این برنامه شروع کنند که امیدواریم این برنامه با اجرای خوب آقای نادر طالب زاده و مدیریت محترم شبکه ۴ کماکان ادامه داشته باشد.
منبع: http://antifitna.parsiblog.com/
قطعه ۲۶: جناب آقای مهدی طالقانی عزیز نسبت به متن “این ابوذر” واکنش نشان داده اند که در زیر می آید:
مهدی طالقانی: ضمن عرض تشکر و امتنان. کلا مقایسه آقای طالقانی و آقای خاتمی قیاس درستی نیست. شما سوابق مبارزاتی، دیدگاه های قرآنی، ارتباط و آوردن جوانان پای تفسیر قرآن و مسئولیت او در به ثمر رساندن انقلاب و بعد از انقلاب و… و بسیاری دیگر از ویژگی های مرحوم طالقانی را ببینید؛ اصولا چگونه می توان در ترازوی مقایسه با خیلی از افراد قرار داد؟
حسین قدیانی: با سپاس از توجه شما به مطالب قطعه ۲۶ و اما متن “این ابوذر” بیش از آنکه مقایسه بین ابوذر زمان با کسی باشد، سعی در پاسخ دادن به شبهه ای داشت که مع الاسف بیم از جا افتادن آن شبهه در بعضی اذهان بود. همین که چون شما عزیزی ما را لایق نقد دانسته اید، باید خدا را شاکر بود. بی شک در این بصیرت شما، یکی هم باید سراغ از فضل آن پدر گرفت که الحق ابوذر بود و هست.
حسین قدیانی: متن زیر برگرفته از وبلاگ “ورود ضعیفه ها ممنوع”/ فدایی رهبر می باشد که از نظر من جالب بود. ضمن تشکر از مدیر این وبلاگ متن زیر را با هم بخوانیم. قطعا مطالب دیگر دوستان محترم هم به فراخور وقت این حقیر پوشش داده خواهد شد:
فدایی رهبر: سلام به همه ی دوستان. چند صباحی است که در رسانه و اینترنت شاهد بحث در مورد فرقه ای هستیم به نام “فراماسونری” که خیلی از دوستان به دنبال مطالبی جامع در مورد این فرقه هستند.
خوش بختانه رسانه ها و همسنگران در اینترنت به بخوبی این بحث را پوشش داده اند. ما هم بر آن شدیم تا اطلاعاتی جامع و مفید را در قالب یک نرم افزار منتشر و در دسترس دوستانی که تشنه ی حقیقت هستند قرار بدهیم.
نرم افزار آماده شده به نام “دجال آخرالزمان” دارای مطالب بسیار مفید و جامعی می باشد که به همه توصیه می شود این نرم افزار را دانلود و از مطالب آن استفاده کنند.
توجه: ما فقط مطالب موجود را به صورت نرم افزار در آورده ایم و تمام مطالب موجود در نرم افزار از وبگاه های دیگر جمع آوری شده است که لیست تمام آن ها + وبگاه های مشابه درون نرم افزار موجود می باشد.
پرسش های آغازین بحث:
۱ – وقایع جهان امروز را به چه صورت می توان توجیه کرد؟
۲ – چرا امروزه مسجدالاقصی کانون توجه ادیان الهی است؟
۳ – تلاش های اخیر برای تخریب مسجدالاقصی به چه دلیلی صورت گرفته است؟
۴ – با وجود کشورهای پیشرفته ی اقتصادی درجهان (همانند چین و روسیه) چرا ایران به عنوان دشمن اصلی کشورهای غربی مطرح می شود؟
۵ – چرا کشورهایی همچون آمریکا و اسرائیل که داعیه های مذهبی دارند، بیشترین جنایات را در حق بشر مرتکب می شوند، اما کشور کمونیستی مانند چین، کمتر از کشورهای مزبور دست به سرکوب می زند؟
۶ – چرا امروزه غرب، مسلمانان را بزرگترین تهدید می شمارد؟
۷ – هدف غرب و به خصوص آمریکا، از حضور در خاورمیانه چیست؟
۸ – چرا با وجود کشورهای نفت خیزی چون عراق و عربستان، اسرائیل در فلسطین اشغالی لانه گزیده است؟
۹ – چرا عراق اشغال شده است؟
۱۰ – چرا بهاییان مقبره ی بهاء الله در اسرائیل را مقدس ترین مکان می دانند؟
۱۱ – چرا مبارزه با اسرائیل وظیفه ی تمامی مسلمین جهان است؟
۱۲ – آرماگدون چیست و چرا امروزه مورد توجه قرار گرفته است؟
۱۳ – چرا جرج بوش مأموریت خود را در جنگ علیه تروریسم، مأموریتی الهی می داند؟
۱۴ – چرا آمریکا از اسرائیل حمایت کامل می کند؟
۱۵ – آیا آمریکا بازیچه ی اسرائیل است یا اسرائیل بازیچه ی آمریکا؟
۱۶ – علت دشمنی غرب و اسرائیل با ایران و حزب الله چیست؟
۱۷ – چرا اخیراً ساعت آخرالزمان ۲ دقیقه به جلو کشیده شده و فقط ۵ دقیقه به پایان مانده است؟
۱۸ – آیا می دانید مسجدالاقصی گنبدش سبز رنگه و طلایی نیست؟
این نرم افزار دارای سه بخش:
دجال آخرالزمان (پیرامون فرقه ی فراماسونری و آخر الزمان می باشد)
مطالب بیشتر (مطالبی پیرامون مبحث بالا می باشد)
ظهور منجی (پیرامون بحث در مورد منجی آخر الزمان “حضرت مهدی” می باشد)
***
برای اطلاعات بیشتر به وبلاگ فوق الذکر “http://www.amir200h.blogfa.com/“ مراجعه کنید. “فدایی رهبر” از جمله اهالی خوب قطعه ۲۶ است که طرح های ایشان را همگان دیده ایم.
ما هم تکرار میکنیم …………..انشاالله حاج حسین آقای شریعتمداری یل ام البنین نگهدارت. قلمت بیمه عباس. داداش حسین دست مریزاد التماس دعا
احسنت بر این قلم زیبا و روان
بالاخره موفق شدم پدرمو بعد از چند هفته راضی کنم نوشته هاتونو بخونه.
میگفت بعد از مدت ها یکی پیدا شده که قلمش میتونه بعضی ها رو(!)بگزه و استخوناشون رو خرد کنه.
خدا حفظ کند حاج حسین را! من خیلی فکر کردم در مورد شخصیت ایشون و واقعا ستودنیه شخصیتشون! فردی بسیار ثابت قدم در مسیرشان حتی در میان اینهمه انتقادها و دشمنی ها خمی به ابرو نمیآورد او هدفش خیلی بالاتر از اهداف زمینی است! علی یارش! یاعلی
واقعا اگر کیهان نبود تا حالا هزارتا انقلاب رنگی و راه راه و خال خالی میکردن توی این مملکت.چون میتونستن ولی فقیه رو توی گودی قتلگاه غریبانه…
اگه کیهان نبود به فکر کی می رسید که تیتر سرمقاله بزنه”قرآن را سر نیزه کردند شال سبر که چیزی نیست”.اونم سه چهار روز قبل از انتخابات.
کیهان بود که انقلاب مخملی رو انداخت توی دهنها.
ولی جدولهای کیهان خیلی سخته ها…
سلام عبادات قبول درگاه حق
اول شدم آیا؟
احسنت.
احسنت
احسنت.
آفرین داداش
آفرین بر شما.
بسیار عالی.
واقعا افرین بر شعور و معرفتتون.چه خوب حق استاد و شاگردی رو به جا آوردی.
آفرین به معرفتت.
رحمت و درود خدا بر شهید قدیانی که چنین گل پسری رو برای ما به یادگار گذاشت.
رحمت بر شیر پاکی که خوردی عزیز دل.
واقعا آفرین به معرفتت.
یک جام پر از شراب دستت باشد
تا حال من خراب دستت باشد
این چند هزارمین شب بیداریست؟
ای عشق!فقط حساب دستت باشد….
سلام
پیش از اینکه شما را بشناسم حاجی را شناختم و یک از مهمترین افتخاراتم در زندگی همین است که از نوجوانی پای ثابت کیهان بودم و وقتی شناختم پادشاه کیهان نوجوانی ها و جوانی هایم حسین شریعتمداری نماینده رهبری است در نخستین حضورهایم در پایتخت به دیدارش رفتم
خوب خواننده ای معمولی مثل من به کیهان آمده بود و حاج حسین هم که میشد حدس زد چقدر کار داره نشد ایشون ببینم اما غروب همون روز دقیقا وقتی که عازم مشهد بودم مبایلم زنگ زد و کی پشت خط بود:
حاج حسین شریعتمداری
از خوشحالی میخواستم بال در بیارم و کلی ازشون از رهبری و دکتر احمدی نژاد پرسیدم و با صبوری پاسخ می شنیدم
بله دقیقا می دونیم که یک از ارکان انقلاب ما حاج حسین شریعتمداری است.
مردی که وقتی در دادگاه به خاطر شکایتهای مجرمین میدیدمش غصه می خوردم
سلام مومن من منتظر مطلبت در مورد شهید بقایی بودم ولی انگار خبری نشد
ممنون
وعده گاه ما جمعه بیعت با امام خامنه ای در روز قدس
من عاشـق آن رهبــر نورا نــی خـویشم
آن دلبــر وارستــۀ عـرفـانـی خــویشم
عمـری است غمیـنم ز پریشانـی آن یار
هـر چنـد که محزون ز پریشانی خویشم
در دام بـلایت شـده ام سخـت گرفتـار
امـواج بـلای دل طوفــانــی خـویشم
چون نقـش نگـارین تو بر دیـده در افتــد
گمگشتــۀ این دیـدۀ بـارانــی خـویشم
زان لحظه که مجنون شدم از زلف سیاهت
در کوهم و در دشـت و بیـابـانی خـویشم
از شـوق وصال تو چه ویرانـه شد این دل
چندی است که شاد ازدل ویـرانی خویشم
یک لحظه پشیمان نشدم از غم آن دوست
عمری است که مشغول نگهبـانی خـویشم
دل کنـده ام از عـالـم دنیــایـی و لیکـن
دلـبستــۀ آن یـار خـراسـانــی خـویشم
تـوفیـق زیـارت بـه جمـالـش نـدهنــدم
این غــم به که گویم غم پنهانـی خـویشم
زان روز که در بنـد نگـاه تـو اسیـرم
افسـردۀ دیـدارم و زنـدانــی خـویشم
سرباز و نگهبـانـم و هم حامـی جـان از
جـمهـوری اسـلامـی ایـرانــی خـویشـم
من گـرچـه در ایـن دایـره شاعـر نیم امـا
تضمیـن گـر شعریش به نـادانـی خویشم
وعده ستاره ها جمعه بیعت با ماه و نائب خورشید
خجالت می کشم بهتون بگم بی خیال این حرفا به کارتون ادامه بدید باید قوی باشید و ازین حرفا ! چون وقتی یه لحظه فقط یه لحظه خودمو میذارم جای شما اندازه تمام فحشایی که خوردی کینه و انتقام تو قلبم پر میشه . خیلی نامردیه آدم هم از خودی بخوره هم از غریبه . اما آقای قدیانی میخوام اینو بدونی نقشت تو آگاهی نسل من بی نظیر بوده به خدا اغراق نمیکنم همینقدر که آقای صفار هرندی تو رو دوست نزدیک خودش می دونه همینقدر که سعید قاسمی قلمت را تحسین می کنه از بر حق بودن تو حکایت داره حالا کوردلان هرچی می خواند بگن به جهنم اینم بدون به قول استاد صفار هرندی در برابر این یه ذره بدخواهای حسود مثلاَ خودی طرفدار پر و پا قرص بی نهایت داره اون دشمنای نخودی هم که به قول خودت غلط کردند بیشمارند و به قول اون آقاهه وجود دارن بیان تک به تک ببینیم چند چندیم
داش حسین قرار بود ماهی یک کامنت بذارم ولی واقعا باید از این مطلبت تشکر کنم این حاج حسین فرمانده و سردار گردان عمار حضرت ماه است خدا حفظش کند.
سلام!
حاج حسین ! همچنان عمار بمان. با سید علی تا آخر بمان. تو اگر فقط یک لبخند بر لب ما نشانده باشی ، نوری به خدا. چه رسشد به این که ما بصیرتمان را ، ستاره بودنمان را ، آگاهی مان را ، همه چیزمان را از کیهان پر از ستاره ی تو داریم. ممنونم حاج حسین . دست خدا بر سر تو * خامنه ای – قلبا و عملا و فکرا و عمارا- رهبر تو
گفت: برو تو فضای مجازی و سایت های ضدانقلاب، ببین چه خبره! و چه سر و صدایی راه انداخته اند؟!
گفتم: چرا؟ چه خبره؟!
گفت: پشت سر هم به یکدیگر هشدار می دهند که مبادا روز قدس در خیابان ها آفتابی شوند که لت وپار خواهند شد.
گفتم: خب! راست میگن، فکرش رو بکن، مردم با خشمی که از جنایات اسرائیل دارند وقتی نوچه های اسرائیل را ببینند چه حالی از آنها خواهند گرفت.
گفت: اتفاقاً یکی از همین سایت های حامی فتنه نوشته که مردم با دیدن ما به یاد عاشورای پارسال و نفی امام زمان و… می افتند و محض رضای خدا هم که شده، حسابی کتکمان می زنند.
گفتم: ولی اینها که آنهمه رجز می خواندند و می گفتند تا پای جان ایستاده ایم؟!
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: خرگوشه توی جنگل راه می رفت و عربده می کشید که پلنگ تیکه تیکه می کنم! شکم شیر پاره می کنم! و… در همین حال شیری با غرش پیداش شد، خرگوش حیوونکی که حسابی خودشو باخته بود به لکنت زبون افتاد و گفت؛ البته همه می دونن که من بعضی وقت ها غلط زیادی هم می کنم!
آقای محتشمی! مشرک نبودند، مزدور و ستون پنجم بودند (خبر ویژه)
علی اکبر محتشمی پور که اواخر سال گذشته به خاطر دفاع از شعار انحرافی فتنه گران، از ریاست کمیته حمایت از انتفاضه فلسطین برکنار شده بود، تلویحاً به انتقاد از شعار مذکور پرداخت.
وی در انتقاد از شعار صهیونیستی نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران، تصریح کرد: «معنای حدیث حب الوطن من الایمان عشق و علاقه به سرزمین اسلامی است و در غیر این صورت اگر مسائل ناسیونالیستی مطرح شود، شرک است. لذا اگر عشق به وطن اسلامی را که از آفریقا تا چین را دربرمی گیرد پایه گذاری کنیم فلسطین وطن همه ما خواهد بود».
آشوبگران تحریک شده از سوی فتنه گران سال گذشته در روز جهانی قدس علیه آرمان فلسطین شعار داده و ضمن خط زدن مرگ بر اسرائیل و آمریکا روی جمهوری اسلامی هم خط کشیده و مدعی جمهوری ایرانی شده بودند.
به گزارش ایلنا محتشمی پور در جمع شماری از دانشجویان فعال در زمینه مسائل فلسطین تصریح کرد: در صورت برگزاری مذاکرات صلح فلسطین و اسرائیل، چیزی جز خسارت برای مردم فلسطین باقی نمی ماند.
محتشمی پور تصریح کرد: مذاکرات صلح به این خاطر انجام می شود که از مذاکره کنندگان فلسطین امضاء گرفته شود تا بحث قدس و آوارگان مسکوت بماند و در مقابل چیزی به آنها تعلق نگرفته و فقط محمود عباس بر سر کار بماند. لذا در صورت برقراری مذاکرات صلح جز خسارت چیزی برای فلسطینیان باقی نمی ماند.
وی با بیان اینکه مردم فلسطین به نمایندگی از جهان اسلام به اهداف خود عمل می کنند و اجازه نمی دهند اسرائیل وارد قدس شود، گفت: متاسفانه ملت های مسلمان زیر سلطه هستند و پادشاهانشان نیز به دامن آمریکا رفته اند. لذا موضوع فلسطین در جهان اسلام در کمال غربت قرار دارد که این موضوع وظیفه مسلمانان را بیشتر می کند.
یادآور می شود محتشمی پور تا اواخر سال گذشته ریاست کمیته حمایت از انتفاضه فلسطین را برعهده داشت اما به اعتبار همراهی با فتنه گران در ستاد القای تقلب در انتخابات و سپس دفاع لجوجانه از فتنه انگیزی مزدوران رژیم صهیونیستی در روز قدس، با درخواست ۱۴۰ نماینده مجلس از ریاست کمیته حمایت از انتفاضه برکنار شد. برخی گمانه زنی ها حاکی از بازی خوردگی محتشمی پور در ماجرای انتفاضه فلسطین است اما برخی تحلیل های دیگر معتقد است اعضای مجمع روحانیون با عنایت به رسوایی بزرگ فتنه گران در روز قدس ۸۸ ترجیح می دهند خود را از این ماجرا تبرئه کنند.
شیمون پرز و نتانیاهو سران رژیم صهیونیستی بارها اعلام کردند فتنه سبز را سرمایه اصلی خود می دانند و از این جریان به عنوان پیاده نظام جنگ با جمهوری اسلامی از درون ایران حمایت می کنند. بنابراین باید یادآور شد فتنه گران روز قدس سال ۸۸ مشرک نیستند، مزدور و ستون پنجم رژیم صهیونیستی هستند.
ملتمس دعای خیرتان در این شبهای عزیز هستم….
یا علی(ع)
»» رجانیوز:
اخبار رسیده حاکی است جانباختگان بازداشتگاه کهریزک “شهید” محسوب شده و برای آنها در بنیاد شهید پرونده تشکیل شده تا خانواده آنها از مزایای این عنوان بهرهمند شوند.
به گزارش رجانیوز، در حالی که در بهشت زهرا(س) تهران بر روی سنگ قبر تعدادی از کشته شدگان فتنه ۸۸ عنوان “شهید” درج شده است، گفته میشود بنیاد شهید سه تن از جان باختگان بازداشتگاه کهریزک را رسماً “شهید” محسوب کرده است.
مسوولین بنیاد شهید هنوز توضیحی در مورد منطق این اقدام ارائه نکرده و مدیرکل دفتر رئیس بنیاد شهید هفته گذشته به خبرنگارانی که جویای دلیل این اقدام بودهاند، گفته است که در یک اطلاعیه رسمی این موضوع توضیح داده خواهد شد.
در عین حال، رئیس بنیاد شهید تهران نیز در واکنش به پیگیریهای مکرر رجانیوز پاسخ قانع کنندهای نداد و این تصمیم را به دستور یکی از نهادهای نظامی منتسب کرد.
منطق اطلاق عنوان “شهید” به جان باختگان کهریزک هنوز معلوم نیست و چنانچه این عنوان بهدلیل اینکه به افراد جان باخته ظلم شده و آنها تحت فشار درگذشتهاند، اطلاق شده باشد، مشخص نیست چرا به افراد دیگری که احیاناً در جریان فتنه کشته شدند و یا حتی افراد دیگری که بهعنوان نمونه در اثر خطا یا سهو در حین عملیاتهای انتظامی فوت میکنند، چنین عنوانی داده نمیشود.
همچنین حساسیت زیادی بر روی درگذشتگان حین مأموریتهای اداری و یا جانبازان وجود دارد و بنیاد شهید با کنکاش زیاد و به سختی به این درگذشتگان عنوان “شهید” میدهند.
از سوی دیگر، سه فرد جان باخته در کهریزک عمدتاً جزء افرادی بودهاند که علیه نظام جمهوری اسلامی به خیابان آمده بودند و در این حالت، ضمن اینکه اساساً کسی حق تعرض غیرقانونی به هیچیک از شهروندان بهویژه بازداشت شدگان را ندارد، اما در صورت صدمه وارد شدن به فردی که علیه نظام فعالیت کرده است، قطعاً نمیتوان او را شهید دانست.
تأکید بر نادرست بودن اطلاق عنوان “شهید” به جان باختگان کهریزک منافاتی با پیگیری جدی قانونی و برخورد با عاملان اقدامات منجر به فوت این افراد ندارد، که قوه قضائیه نیز در این زمینه مراتب قانونی را انجام داد.
بنیاد شهید در یکی از این موارد حتی درخواست عجیب نامگذاری یک خیابان به نام کامرانی از جان باختگان کهریزک را مطرح کرده است.
سلام من نبودم و چقد متن… خدا قوت…
ماروهم دعاکنید….
چندم ایا؟
غلط (گفت و شنود)
گفت: برو تو فضای مجازی و سایت های ضدانقلاب، ببین چه خبره! و چه سر و صدایی راه انداخته اند؟!
گفتم: چرا؟ چه خبره؟!
گفت: پشت سر هم به یکدیگر هشدار می دهند که مبادا روز قدس در خیابان ها آفتابی شوند که لت وپار خواهند شد.
گفتم: خب! راست میگن، فکرش رو بکن، مردم با خشمی که از جنایات اسرائیل دارند وقتی نوچه های اسرائیل را ببینند چه حالی از آنها خواهند گرفت.
گفت: اتفاقاً یکی از همین سایت های حامی فتنه نوشته که مردم با دیدن ما به یاد عاشورای پارسال و نفی امام زمان و… می افتند و محض رضای خدا هم که شده، حسابی کتکمان می زنند.
گفتم: ولی اینها که آنهمه رجز می خواندند و می گفتند تا پای جان ایستاده ایم؟!
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: خرگوشه توی جنگل راه می رفت و عربده می کشید که پلنگ تیکه تیکه می کنم! شکم شیر پاره می کنم! و… در همین حال شیری با غرش پیداش شد، خرگوش حیوونکی که حسابی خودشو باخته بود به لکنت زبون افتاد و گفت؛ البته همه می دونن که من بعضی وقت ها غلط زیادی هم می کنم!
سلام طاعات قبول
خدایشان حفظ کناد
التماس دعا
منم کلا حال می کنم با حاج حسین و داش حسین
سلام . طاعاتتون قبول باشه داداش حسین . امشب کلی یاد شما و ستاره های حضرت ماه بودم .
انشالله هممون ادامه دهنده ی راه بابا اکبرها باشیم و عاقبت بخیر .
التماس دعا .
آقای شریعتمداری که بی نظیـــــــــــــــــــــــــــــــرند . خدا حفظشون کنه .
وقت نمازه بچه ها
واسه داداش حسین و هر چی حسین بامعرفت تو دنیاست دعا کنیم
یا حسین
در دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان میخوانیم،
«اللّهمّ وفّرْ فیهِ حَظّی من بَرَکاتِهِ وسَهّلْ سَبیلی الى خَیراتِهِ ولا تَحْرِمْنی قَبولَ حَسَناتِهِ یا هادیاً الى الحَقّ المُبین»
«خدایا زیاد بگردان در آن بهره مرا از برکاتش و آسان کن راه مرا به سوى خیرهایش و محروم نکن ما را از پذیرفتن نیکیهایش اى راهنماى به سوى حـق آشکار.»
شرح دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان/
آیتالله مجتهدی: عبادت، از برکات ماه رمضان است
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8906071308
حمیدرضا برقعی
«مصرع ناقص من کاش که کامل میشد
شعر در وصف تو از سوی تو نازل میشد
شعر در شأن تو شرمنده به همراهم نیست
واژه در دست من آنگونه که میخواهم نیست
من که حیران تو حیران توام میدانم
نه فقط من که در این دایره سرگردانم
همه عالم و آدم به تو میاندیشد
شک ندارم که خدا هم به تو میاندیشد
کعبه از راز جهان راز خدا آگاه است
راز ایجاز خدا نقطه بسم الله است
کعبه افتاده به پایت سر راهت سرمست
«پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»
کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید
خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر درید
کعبه بر سینه خود نام تو ای مرد نوشت
قلم خواجه شیراز کم آورد، نوشت:
«ناگهان پرده برانداختهای یعنی چه
مست از خانه برون تاختهای یعنی چه»
راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست
کهکشانها نخی از وصله نعلین علی ست
روز و شب از تو قضا از تو قدر میگوید
«ها علی بشرٌ کیفَ بَشر» میگوید
میرسد دست شکوه تو به سقف ملکوت
ای که فتح ملکوت است برای تو هبوط
نه فقط دست زمین از تو، تو را میخواهد
سالیانی ست که معراج خدا میخواهد
زیر پای تو به زانوی ادب بنشیند
لحظهای جای یتیمان عرب بنشیند
دم به دم عمر تو تلمیح خدا بود علی
رقص شمشیر تو تفریح خدا بود علی
وای اگر تیغ دو دم را به کمر میبستی
وای اگر پارچه زرد به سر میبستی
در هوا تیغ دو دم نعره هو هو میزد
نعره حیدریه «أینَ تَفرو» میزد
بار دیگر سپر و تیغ و علم را بردار
پا در این دایره بگذار عدم را بردار
بعد از آن روز که در کعبه پدیدار شدی
یازده مرتبه در آینه تکرار شدی
راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست
کهکشانها نخی از وصله نعلین علی ست
روز و شب از تو قضا از تو قدر میگوید
«ها علی بشرٌ کیفَ بَشر» میگوید»
اوهوم
این چند هزارمین شب بیداریست؟
ای عشق!فقط حساب ذستت باشد….
من که خیلی مخلص حاج حسین هستم و برایش دعا می کنم ،همچنین برای داداش حسین بسیجیها که تذکر خوبی داد
بیائیم در این شب قدر ،پیمان ببندیم قدر ستاره ها را بدانیم قبل از انکه دیر شود
سلام علیکم
اوا خاک به گورم چه حرفها میزنید حاج آقا !!! کی گفته ایشون مطرح نیستن ؟ اگر هم نبودن به لطف خانم شیرین عبادی و( دادگاه صالحه ای) که تشکیل شد ایشون برای خودشون یه پا معروفیت کسب کردن . فکر کردید این دادگاه که میخواست عدالت علوی گونه خودشو در معرض دید جهان بزاره کم الکیه . حالا میخواد این حاج حسین آقا به خاطر دفاع از ولایت پوزه بند به دهان آقا یا خانم ( دو ایگرگی ) زده باشه یا اصلا بحث ولایت نباشه .میخواد تبرئه شده باشه میخواد نباشه موهومممممم اینه که با( احضار) ایشون به دادگاه،عدالت دادگاه به رخ دنیا کشیده بشه . باور نمی کنی مثلا همین روزنامه خودتون به خاطر عدالت بیش از حد پنج شنبه ها درشو تخته کردن دیگه ! الان اگر سران فتنه محاکمه نمی شن به خاطر همون عدالت محوری دادگاه هاست . و موکدا” به خاطر همین عدالته که اگر ما دادخواهی کنیم و بگیم چه فرقی هست میان شهیدان ما و پسر روح الامینی اونوقت تماشا کن ببین یه دانشگاه برات ازعدالت حرف میزنن . و اونوقت (من) و (تو) و (او) سر به زیر و شرمنده از اینکه شهیدان ما که شهید نبودن وحشیان قوم آتیلا بودن و انگشت به دهن می مونیم که ای بابا اصولا معنی شهید و شهادت رو فقط اینها می فهمن و لاغیر. اونوقت به این نتیجه میرسیم که پرونده شهدامون به درد این میخوره که بدیم به لبوفروش سرخیابون .
.
میگم حاج آقا شب قدریه خوب کادویی به این استادتون دادیدا .
ناراحت نشید تا بوده همین بوده . تا وقتی بازار تهمت داغ هیچکس از گزند حرف وحدیث در امان نیست مگه خودتون هستید که ایشون باشند .
یاحق
سلام.
با توجه به اینکه من الان سلام کردم و جواب سلام امری واجب است پس دو حالت دارد: یا کامنت را تایید نمی کنی یا جواب سلام را میدهی.
اگر جواب بدهی که هیچ ولی اگر جواب ندهی دو حالت دارد: یا سر پل ۳۳ پل ببخشید پل صراط می گذارم رد بشی یا می فرستمت پایین پل کنار فتنه گران.اگه بگذارم بری که هیچ ولی اگه انداختمت پایین باز هم دو حالت دارد. . .
نتیجه: به عهده مخاطب
سلام. متن خوبی بود.
سلام بر حسین*
به به.
احسنت داداش حسین بسیجیها.
حاج حسین منبع انرژی هستی؛در پناه امام زمان باشی.
الهی حسودات بترکن.
اللهم صل علی محمد و آل محمد.
من دوباره به وجد اومدم 🙂
سلام طاعات قبول
تیکه دوم رو الان دیدم.عجب متن شور انگیزی.بازم میگم:
شـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــکر که در دفاع از ولایت سرشناس و سر بلــــــــــــــــــــــــــــــــــــندید.
حتی اگه باعث تحریک حسادت عده ای بشید
التماس دعا
به نام خدای زهراء
سلام ، عبادات مقبول انشاالله
در شب احیا حسابی به یادت بودیم ، این از اَولندش !
بعد هم اینکه دست مریزا ، احسنت . من ارادت اساسی داشتم خدمتت ولی از روزی اساسی تر عزیز شدی که تواضع ستودنی تو را در بوسیدن دست حاج حسین دیدم ، ماشاالله به این روحیه . و چه خوب با این کار حرص برخی ها رو درآوردی .
دوستت داریم قدیانی عزیز
داداش فدایی داری هزار هزار
کم نیاور و همین طور سران فتنه را بزن و همین طور ماه را مدح کن، می گویم؛ سمعا و طاعتا.
من فدای این سمعا و طاعتا.
فدایی داری داداش می دونی چند تا ؟
نه هنوز بیشتره
تا کور شود هر انکه نتواند دید
راستی منتقدین اگزوز کم اوردید سوت بزنید چیز خوبیست روزه را هم باطل نمی کند
درود بر شما
عالی بود
چرا من هر بار که متنو میخونم یه چیزای جدید توش پیدا میشه؟!
داداش جان من که متناتو با دقت میخونم پس احتمالا شما یه چیزائی به اون وسطاش اضافه میکنید! آیا؟
داداش اینهمه درباره حاج حسین شریعتمداری نوشتی یه ماشالا هم مینوشتی…..
داداش من یه نظر بدم
حداقل وقتی یه چیزایی را به متن اضافه میکنی اولش با یه رنگ دیگه بنویس که کسی که متن را قبلا خونده متوجه اضافات بشه
ممنون
خصوصی بود
ای کاش علی شویم و عالی باشیم
هم سفره کاسه سفالی باشیم
چون سکه به دست کودکی برق زنیم
نان آور سفره های خالی باشی
…………………
در برج ولا ، مهر جهانتاب علی است
در شهر علوم نبوی ، باب علی است
از اول خلقت بشر تا امروز
مظلومترین شهید محراب علی است
از ذکر علی مدد گرفتیم
آن چیز که می شود گرفتیم
در بوته آزمایش عشق
از نمره بیست صد گرفتیم
تیغ بر فرق عدالت زده و خندیدند
خون به ابعاد غریبی علی پاشیدند
زاغها از دل شب کنده و بر روز زدند
روز و شب، گوشه محراب به هم پیچیدند
زخم بر سلسله باور و ایمان افتاد
همه افلاک از این زخم به خود لرزیدند
شب پر از رخوت نامردی مردم گردید
آسمان، ماه، ستاره، همگی خوابیدند
صبح، امّا دو سه تا کاسه شیر آوردند
کودکانی که علی را همه شب میدیدند
هق هق چاه شناور شده در گریه نخل
همه از هم فقط از درد علی پرسیدند
…………………
بی علی دنیا ندارد اعتبار
وای بر ما وای بر این روزگار
…………………
امشب سر مهربان نخلی خم شد
در کیسه نان به جای خرما غم شد
در خانه ی دور بیوه ای شیون کرد
همبازی کودک یتیمی گم شد
…………………
دل را ز شرار عشق سوزاند علی
یک عمر غریب شهر خود ماند علی
وقتی که شکافت فرق او در محراب
گفتند مگر نماز میخواند علی
طبیبا وامکن زخم سرم را
مسوزان قلب زینب دخترم را
ببند آنگونه زخمم را که در قبر
نبیند فاطمه زخم سرم را
در و دیوار مسجد هستشاهد
که من گفتم اذان آخرم را
وداع زندگی را گفتم آنروز
که زد در کوچه قنفذ همسرم را
در بیت خدا شیر خدا را کشتند
داماد نبی ، امام ما را کشتند
یارب چه گنه داشت که در وقت سحر
آیینهی روشن دعا را کشتند
داداش جون، می دونستی ;
فدایی داری هزار هزار!
کشته داری ملیون ملیون!
اما فقط ، یه دونه “دیوونه” داری!!
حالا اگه شما تکی تو دردونگی!
مام دیگه تکیم تو دیوونگی!!
پس با اینکه کشته داری ملیون ملیون!
فدایی داری هزار هزار!
اول؟!
آیا ؟!
برای آمدنت انتظار کافی نیست
دعا و اشک و دل بیقرار کافی نیست
خودت دعا بکن ای نازنین که بر گردی
دعای این همه شبزندهدار کافی نیست
خدمت داداش حسین و سایر بسیجیها کلی شب احیا یادتون کردم بجای همه برو بچ قطعه سینه زدم “لبیک یا خامنه ای لبیک یا حسین است” … مخصوصا برای قلم داداش…
زنگ تفریح من دعوا با جوجه هاست و الا خودتان بهتر می دانید دعوای اصلی من با جوخه هاست ………..وای داداش حسین این متن دومی رو الان دیدم حرف نداری من اول شدم 😀
سلام داداش قلمت در پناه حضرت ابوالفضل العباس که چه زیبا ودلی می نویسیدچقدر زیبا ورسا ازحسین شریعت مداری تعریف کردید وتشکر،یکی از این گفت وشنود ها که در خاطرم مانده مظمونش این است که یارو با دیدن مردمی که در صف عابر بانک ایستاده بودند جو زده شد وتصمیم گرفت با کارت ملی خودش سراغ عابر بانک برود رفت وکارت ملی روگذاشت تا پول بگیره ،عابر بانک کارت ملی اش را خورد وپس نداد یارو نشسته بود پای عابر بانک گریه زاری که اگر پول نمی دی لااقل کارت ملی ام را بده تا بروم- وحاجی چه زیبا وبه یاد ماندنی مطلبت را هماهنگ می کنی با حادثه مهم وتاریخی علی اگر کیهان داشت، خبرنگاری هم بود که در “خبر ویژه” آمار ابن ملجم را به مردم بدهد تا شکافته نشود فرق عدالت.
دست علی یارتان خدا نگه دارتان
خداوند به موسی (علی نبینا و اله و علیه السلام):با زبانی که مرا گناه نکرده ای مرا بخوان….دکتر تهرانی در سایتش میگه از مصادیق این حدیث دعای دیگرانه….
داداش عدد نظرات را صفر کردی کسی حسودیش نگیره
و باز هم داداش حسین و اضافه کردن چند جمله به متن و …
سایتی که پشتش آقای ولایت مترو باشد، می شود همین “تریبون بالاترین”. خاک بر سرتان! خاک بر سر کسی که به جای دشمن، دوست را می زند و موجبات تعریف مستکبرین را از خود فراهم می کند. من اینجا “را” را می توانستم بعد از “خود” بیاورم اما دارم کاری می کنم که هم متن را بخوانید، هم قلمتان رشد پیدا کند. پس خاک بر سر هر کسی که از این پس در چنین سایتی مطلب می نویسد. اسم سایت تان را عوض کنید که “مستضعفین” تریبونشان قطعه مقدس ۲۶ است و معتقدند من داداش حسین بچه بسیجی ها هستم. قطعه مقدس ۲۶ نه یک وبلاگ است و نه یک سایت. بزرگترین محل اجتماع ستاره های حضرت ماه است. کاری که شما در ۶ سال به خاطر نفس آلوده و قلم پست، نتوانستید انجام دهید، ما اهالی محترم و محترمه این قطعه مقدس ظرف کمتر از ۶ ماه انجامش دادیم و چون غرورمان متواضعانه بود و اخلاص مان، پرشور توانستیم مُهر ماه را به زیبایی هر چه تمامتر بکوبانیم بر سینه سفینه نجات در فضای سایبر. پس شما وقتی وارد چنین مکان مقدسی می شوید باید با وضو وارد شوید که اینجا قطعه ای از بهشت است؛ نه با قلم که با خون پدرم من دارم مطلب می نویسم. سرور و سالار قطعه ۲۶ بابااکبر است؛ سر در این قطعه مقدس که قلعه ستاره ها در فضای سایبر است، بوسیدنی است. شما هم، دستی که برای بریدنش با عرض معذرت حقیر تشریف دارید و نمی توانید ببرید، بوس کنید خلاص. من در فتنه، جنگ با سایت بالاترین را نبردم که حالا مغلوب ۴ تا وبلاگ نویس ۱۵۰ تومانی شوم. اگر فحاشی سایت بالاترین مرا بر زمین زد، ناسزای لینک بالاترین هم می تواند. آری؛ شما جوجه اید و من در انتهای فصل پاییز سال هشتاد و اشک، تلفات جوخه های دشمن را بعد از شلیک گلوله هایم شمردم. من با جوخه ها طرفم نه جوجه ها. گاهی هم که از رفتن و این جور چیزها سخن می گویم، این جنگ روانی من با شماست. زنگ تفریح من دعوا با جوجه هاست و الا خودتان بهتر می دانید دعوای اصلی من با جوخه هاست. شما مسئله درجه اول من نیستید. مثل شما به من، مثل مشایی است به نظام. گاهی حالا یک نیم نگاهی. همین. بیشتر از این پررو می شوید. من گاهی که حوصله ام سر می رود چند خطی هم برای شما می نویسم. من فرق انتقاد را با حسادت و فحش و دروغ و ناسزا می دانم. شما به من نقد ندارید که چرا به شیخ بی سواد بی ادبی می کنم که اگر این گونه بود، خودتان در ۹ دی نمی گفتید “کروبی بی سواد، عامل دست موساد”. آدم، خر باشد شرف ندارد به اینکه عامل دست موساد باشد؟
سلام داداش
خیلی خوب بود.دمت گرم
خدا اقای شریعتمداریو برای انقلاب وامام(مدضله العالی)حفظ نماید وتوفیقش دهد.وهمچنین داداش حسین بچه بسیجی هارو
التماس دعای فراوان
یاعلی مدد
یا حسین فرماندهی از آن توست
حاج حسین شریعتمداری خداییش یدونس
داش حسین تو هم یدونه ای
اصلاً هر حسین یه جورایی باید دشمن و بسوزونه
یکی با شهادت و ایستادگی در روز عاشورا
یکی با گفت و شنود در کیهان
یکی هم با نی ساندیس و از این قبیل حرفا
همتون فداییی داریین به مولا
داداش حسین معرکه بود
یا حق
سلام آقای قدیانی
میترسم دوباره بنویسم داداش حسین و تکه ای از کامنت بردارن و دوباره انتقاد کنن
میترسم بنویسم اول آیا برش دارن و به تمسخر بگیرن
میترسم بگم آره ما ستاره ها برای اول شدن تو قطعه ۲۶ از هم سبقت می گیریم و بهمون خرده بگیرن
شما خودت میتونی با قلم کوبنده ات جواب این مثلاً منتقد مثلاً مستضعف بدی
خیلی خوب گفتی بهشون البته اگه بفهمن و دوباره یه پست دیگه برات نذارن
ما به گفته خود شما سکوت می کنیم و چیزی نمی گیم
.
التماس دعا
یاعلی مدد
سلام حسین جان! برای اولین بار است که در فضای مجازی فرصتی را فراهم آوردی تا سیل عاشقان و دوستداران عمار علی و زبان شیوای علی- سردار رشید سپاه افسری جنگ نرم حاج حسین شریعتمداری – بتوانند از عمق وجود از این قلم آسمانی و از این بصیرت علوی تشکر و ابراز محبت کنند.دست حق نگهدار او و سربازانی چون شما
سلام داداش حسین
من هم یک نقد به کارهای اخیرت دارم، اونم اینه که چند وقتیه به ستون خیمه گاه فتنه حمله نبردی، منتظر حمله خانمان براندازت هستم.
خدا به شما قوت بده و همیشه توی همین راه حفظت کنه که کم از حاج حسین شریعتمداری نداری و دوشادوش این سردار ولایت حرکت میکنی، دعای من حقیر همیشه همراه شماست.
زت زیاد
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=60176
جان باختگان کهریزک با کدام منطق “شهید” محسوب شدند؟
اخبار رسیده حاکی است جانباختگان بازداشتگاه کهریزک “شهید” محسوب شده و برای آنها در بنیاد شهید پرونده تشکیل شده تا خانواده آنها از مزایای این عنوان بهرهمند شوند.
به گزارش رجانیوز، در حالی که در بهشت زهرا(س) تهران بر روی سنگ قبر تعدادی از کشته شدگان فتنه ۸۸ عنوان “شهید” درج شده است، گفته میشود بنیاد شهید سه تن از جان باختگان بازداشتگاه کهریزک را رسماً “شهید” محسوب کرده است.
مسوولین بنیاد شهید هنوز توضیحی در مورد منطق این اقدام ارائه نکرده و مدیرکل دفتر رئیس بنیاد شهید هفته گذشته به خبرنگارانی که جویای دلیل این اقدام بودهاند، گفته است که در یک اطلاعیه رسمی این موضوع توضیح داده خواهد شد.
در عین حال، رئیس بنیاد شهید تهران نیز در واکنش به پیگیریهای مکرر رجانیوز پاسخ قانع کنندهای نداد و این تصمیم را به دستور یکی از نهادهای نظامی منتسب کرد.
منطق اطلاق عنوان “شهید” به جان باختگان کهریزک هنوز معلوم نیست و چنانچه این عنوان بهدلیل اینکه به افراد جان باخته ظلم شده و آنها تحت فشار درگذشتهاند، اطلاق شده باشد، مشخص نیست چرا به افراد دیگری که احیاناً در جریان فتنه کشته شدند و یا حتی افراد دیگری که بهعنوان نمونه در اثر خطا یا سهو در حین عملیاتهای انتظامی فوت میکنند، چنین عنوانی داده نمیشود.
همچنین حساسیت زیادی بر روی درگذشتگان حین مأموریتهای اداری و یا جانبازان وجود دارد و بنیاد شهید با کنکاش زیاد و به سختی به این درگذشتگان عنوان “شهید” میدهند.
از سوی دیگر، سه فرد جان باخته در کهریزک عمدتاً جزء افرادی بودهاند که علیه نظام جمهوری اسلامی به خیابان آمده بودند و در این حالت، ضمن اینکه اساساً کسی حق تعرض غیرقانونی به هیچیک از شهروندان بهویژه بازداشت شدگان را ندارد، اما در صورت صدمه وارد شدن به فردی که علیه نظام فعالیت کرده است، قطعاً نمیتوان او را شهید دانست.
تأکید بر نادرست بودن اطلاق عنوان “شهید” به جان باختگان کهریزک منافاتی با پیگیری جدی قانونی و برخورد با عاملان اقدامات منجر به فوت این افراد ندارد، که قوه قضائیه نیز در این زمینه مراتب قانونی را انجام داد.
بنیاد شهید در یکی از این موارد حتی درخواست عجیب نامگذاری یک خیابان به نام کامرانی از جان باختگان کهریزک را مطرح کرده است.
سلام.
شب زنده داری ها و قرآن به سر گرفتن ها و عزاداریهاتون مورد قبول حضرت حق ان شاءالله.
آغوش دشمن را رها کنید و دوشادوش دشمن، مرا نزنید و الا من هم طوری دشمن را می زنم که صورت او سرخ شود اما شما دردتان بگیرد. قبلا یکی دوبار مزه سیلی کلمات مرا چشیده اید!
تکبیررررررررررررررررررررررررر
برخی اوقات آدم یه فوتبالیست حرفه ای رو می بینه که با توپ چه کارها می کنه از تعجب دهانش باز می مونه
حالا حکایت شما و کلمات هم همونه …والله کلمات اسیر دست تو هستند …
ماشاالله لا حول و لا قوة الا باالله
ژ-۳ جان تو قلق گیری هم نمی کنی….
راست می زنی وسط پیشانی دشمن….
ای بنازم گلوله هایت رو که از هفت نفر(نفر از جنس شتری نه انسانی)سران فتنه رد می شود و (بقیه ش به علت حرمت وبلاگ درج نشده اما هر کی هر چی خواست بنویسه اصلا هم اشکالی نداره نویسنده راضیه راضیه!)…
من مداحم، و افتخار می کنم مدح حسین قدیانی در پرونده اعمالم ثبت شود
من طراحم و افتخار می کنم برای حسین قدیانی طرح بزنم “بترکه چشم حسود”
من شاعرم و افتخار می کنم که شعر بسرایم برای حسین قدیانی و قعطه اش
من مرده پرست نیستم و حسین قدیانی را در همین شب قدر، قدر میدانم
«قدر هرکس به قدر همت اوست»
اگر خون بابا اکبر شعبه ای از خون حسین علیه السلام است
پس چشمه فهم و شعور قلم حسین قدیانی، شعبه ای از علم بصیرت علمدار کربلاست
امروز
و منتقدان اگزوز، امان نامه آورده اند تا عباس را از حسین علیهماالسلام جدا کنند
نه اینکه دلسوز عباسند، نه، آنها از علمداری عباس در هراسند
اصلا بعد از حسین، کدام امان؟؟؟
امان از دست این نفهمی
که تیرهای سه شعبه (آمریکا، انگلیس و اسرائیل) را در تیردان حرمله نشناسی
امان از “نطفه”، امان از “لقمه”
که وقتی به حرامش شکمها پرشود، دیگر به خورشید هم رحم نمیشود، چه رسد به ماه
…
میبنی همیشه عاشوراست و همه جا کربلای بلا
پس بجنگ تا بجنگیم
سلام
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=60225
الحق که متن خوبی بود .
.
این بسیجی نما ها فقط استخوان در گلو هستند . و چون وجه مثبتی دارند اثبات اینکه منافق هستند کمی سخت میشه . اما یادشون نره که ( و مکروا و مکرالله والله خیرالماکرین ).
ابوالفضل علمدار — حاج حسین شریعت را نگهدار
داش حسین دیشب یه نماز شبی زدیم تو رگ خیلی صفا داشت
سر نمازم همه بچه های قطعه را دعا کردم . بابا اکبرم جزو ۴۰ تا مومن بود ک تو قنوتم اسم بردم.
هرچی خواستم نگم نتونستم .ای تف به ریا 😀
راستی داداش حسین ترکوندیا
چندتا پست ۲۰ گذاشتی یه حال اساسی به ما دادی . خدا بهت حال خوش بده ایشالا
داداش مایی
امید مایی
سرور مایی
۱ دونه ای – برا نمونه ای
سبحانک یا لا اله الا انت
سلام داداش حسین
دیگه قاطی کردم کدوم مطلب رو خوندم و کدوم رو نخوندم.
ایشالا به حق این شبای عزیز هر چی غم و بلاست ازتون دور باشه و همیشه توی این عرصه فعال باشین.
تف به ریا ولی اگه لایق باشم دیشب شدید دعاتون کردم.
تو رو خدا تو این شبا که درای آسمون بازه منو از دعا فراموش نکنید.
خیلی ارادت داریم ها.
یا علی
دفعه پیش اومدم مطلب برو آقای افتخاری گور بابای من رو خوندم از این روحیه حسین قدیانی حالم گرفته شد یه مطلب نوشتم با عنوان غلط کردند منتقدین تو اگر فکر کنند بیشمارند گفتم بیا بخون گمون کنم هنوز فرصت نکردی عیبی نداره چند خط بصورت گزیده میذارم اینجا خیلی طولانیه بیشتر خواستی بخونی خودت بیا بخون ببخشید دیگه فقط همین یه کار از دست من برمیومد یادته گفتم برای تقدیر رسانه ای نداریم به جز همین وبلاگ های محدود با چند نفر بازدید کننده فکرش رو نمی کردم کار به جایی برسه برای دفاع هم از همین وبلاگهای محدود با چند نفر بازدید کننده استفاده کنیم!تا کور شه هرکی نمیتونه پرنور تر شدن یه ستاره بین بقیه ستاره ها رو ببینه!
بسمه تعالی
یک پست نوشتی با عنوان “برو آقای افتخاری گور بابای من” خواندم حالم بهم خورد گفتم یقین سایت حسین قدیانی هک شده password اش را برداشته اند به جای وی مطلب می گذارند ان شاا… در همین چند ساعت آتی در وبلاگ ها تکذیبیه اش می آید خیالم راحت میشود! آن چند خط آخر راجع به پشیمانی از نوشتن نه ده که ان شاا… جدی نبود ؟ آخر حسین قدیانی که من میشناختم اهل دلسردی و زود رنجی با چند تا مطلب و چند تا کامنت جوجه های از راه نرسیده نیست ! نازک نارنجی بازی برای هرکسی در می آوری در بیار ولی نه برای ما که خوب تو را میشناسیم ! آهای پوست کلفت اصلا فحش شنیدن برای تو مگر چیز جدیدی است؟ پوست کلفت تر از تو یکی همت بود که گفت ” زمان بازرگان به ما بر چسب چریک زدند ،زمان بنی صدر هم برچسب منافق! الان هم بر چسپ خشک مقدسی و تحجر؟هر قدمی که در راه خدا و بندگان مستضعف او برداشتیم ،برچسب بارنمان کردند. حالا روزی ده برچسب دشت می کنیم ، اما بسیجیان دلسرد نباشید حاشا که بچه بسیجی میدان را خالی کند.”
یکی هم متوسلیان است که اگر صد سال دیگر هم اسراییلی ها در زندان نگهش دارند یک فایل چند ثانیه ای از اظهاراتش بیرون نخواهد آمد که در آن موجودیت اسراییل را به رسمیت شناخته باشد . این عقب نشینی ها مختص مزدوران آمریکایی ایرانی تبار است که پایشان به زندان نرسیده قصه هایی که در دوران کودکی ننه بزرگهایشان برایشان تعریف میکرده را هم از حفظ برای بازجو تعریف می کنند . نویسنده ای که از همان روز که قرار شد با اتوبوس آمدنش به راهپیمایی را به تصویر بکشد زهر محافل جلبک ها و سایتهایشان مثل پست ترین شد تا آنموقع که به بیمارستان رفتن در زمانی که داشته اغتشاش گران را به قصد کشت با باتوم در کف خیابان ارشاد میکرده را مایه فخر خود نامید و ثابت کرد اصلا از این روشنفکر بازیهایی که بعضی از این به ظاهر بسیجی ها در وبلاگهایشان می کنند و میترسند بگویند در کف خیابان برای نظام مقدس جمهوری اسلامی با دسته بیل پست دادن نه تند روی و نه افراط که عین عبادت است را بلد نیست !
……………………………………………………………….
شمشیری که مالک با آن پای ولی زمانش ایستاده بود تقریبا هم قد من است حالا غلط کرده کسی اگر اسم خود را بسیجی بنامد و به چوب و چماغ و با توم و زنجیر و حتی آجر بچه بسیجی ها که طول و عرضش بر خلاف شمشیر مالک یک وجب بیشتر نیست در ایام اغتشاشات ایراد بگیرد! چرا در مورد نوشتن نه ده هذیان می گویی ؟ چشم یک عالمی را در آورده نه ده پسر حواست هست ؟ دختر بچه دوستم مجید ۱۰سالش است به پدرش گفته از سبزی فروشی محل بقیه پول گرفته رویش نوشته بودند” مرگ بر حسین قدیانی قلم بدست مزدور خامنه ای” ! گفته بابا این حسین قدیانی دیگه از کجا در اومد؟ اینهم با احمدی نژادیناست که رو پول بهش فحش میدن ؟ اینهم از دوستای آقا خامنه ایه ؟ راستی بابا مزدور کسی باشی یعنی چیه کسی هستی؟
……………………………………………………………………..
ما را باش که فکر می کردیم فحش شنیدن با نام حسین قدیانی گره خورده ولی دلسردی نه! پوست کلفتی با نام حسین قدیانی گره خورده ولی آزرده خاطر شدن نه! نی ساندیس فرو کردن در چشم بدخواه حضرت ماه داخلی و خارجی هم ندارد با نام حسین قدیانی گره خورده ولی بی خیال شدن از مبارزه نه! انتقاد شنیدن از به ظاهر بسیجی های روشنفکر نما به نام حسین قدیانی گره خورده ولی تحویل گرفتنشان نه! کامنت انتقادی دیدن از جوجه دو روزه ها با نام حسین قدیانی گره خورده ولی تایید کردنشان نه! تند روی و افراط مقدس با نام حسین قدیانی گره خورده ولی کوتاه آمدن نه! بی ادبی و فحش و توهین و هرچه که اسمش را می گذارند با نام حسین قدیانی گره خورده ولی نه این یکی را حیف است با یک نه از رویش بگذرم بگذار درست و حسابی و آبدار جوابش را بدهم ! اصلا ببینم اگر معنای چند تا کلمه مثل “غلط کردید” و “کره خر” و “احمق” و …… توهین است یکی این جمله های حضرت ماه در حرم امام و دیدار با دانشجویان را برای من معنا کند “اینها مثل سگ دروغ می گویند” و ” اینها از خودشان چهره سگی نشان می دهند” دیدید به کوری چشمتان دوباره از حضرت ماه مایه گذاشتیم! ما با حضرت ماه زندگی می کنیم بیان چند تا جمله برای روشن شدن راه که جای خود دارد ! بس است یا باز هم بگویم؟! سلف ماه جناب روح ا… کبیر را که ان شاا… میشناسید ؟ نشنیده اید به زعم شما احمق ها بی ادبی هایش در پاسخ به کارتر را وقتی میگفت ” این آقای کارتر مثل شیری می ماند که درست وقتی دارد از جلو برای ترساندن طعمه غرش می کند از پشت از ترس به خودش ……… ” زور نزنید مراد گوینده یک چیزی با مضمون ایزی لایفش را نبسته و خودش را خیس کرده است می باشد . غلط کرده اند منتقدین تو اگر فکر کنند بیشمارند! بیشمار بازدید کنندگان وبلاگ تواند که داشتم چند روز پیش با خودم فکر میکردم اگر تو هم کاندید ریاست جمهوری میشدی بدون تبلیغات با همین بازدید کننده ها آنقدر رای داشتی که شیخ احمق را به مقام ششم نائل سازی !
یاراحم العبرات….
باوضوکه اینجا را بخوانی آرامشش صدبرابر میشود.
ممنون از بودن وماندنتان.
صاحب اسمتون پشت وپناه خودتون وقلمتون
التماس دعا
“ین در حالی است که مدیر مسئول کیهان برای نوشتن این ستون معمولا بیشتر از دو سه دقیقه و آنهم در آخرین لحظات بستن روزنامه وقت نمی گذار.”***************ماشاءالله*********************
“شروع می کند به نوشتن و برای لطیفه آخر گفت و شنود اما از ۲ حال خارج نیست؛ یا لطیفه ای در آستین، مرتبط با متن گفت و شنود دارد و یا ندارد. اگر داشت که آن را می نویسد و اگر نداشت در عرض چند ثانیه یک لطیفه بدیع از خودش اختراع می کند”.
*******************ماشاءالله********************
“اما چرا ما فکر نمی کنیم که او هم مثل هر هنرمند دیگری دل دارد و طبع نازک و روح لطیف دارد؟”
**************چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟********************
“آن روز که حاج حسین از پیش ما رفت، تازه برای ما عزیز می شود و عکسش را می زنیم در اتاق خودمان. آن روز است که کیهان را باز می کنیم و جای خالی ستون گفت و شنود را در صفحه ۲ این روزنامه کنار “کیهان و خوانندگان” می بینیم و آن روز است که می گوییم؛ حیف شد”!
************چقدر حقیقت تلخه********************
“جلوی گفت و بعد فکر می کند که به چه سوژه ای بپردازد، این چند ثانیه تفکر او، ارزش دارد به کل زندگی همه خواص بی بصیرت.”
“جلوی گفت و بعد فکر می کند که به چه سوژه ای بپردازد، این چند ثانیه تفکر او، ارزش دارد به کل زندگی همه خواص بی بصیرت.”
“جلوی گفت و بعد فکر می کند که به چه سوژه ای بپردازد، این چند ثانیه تفکر او، ارزش دارد به کل زندگی همه خواص بی بصیرت.”
***یل ام البنین نگهدارت. قلمت بیمه عباس***
داداش حسین ممنون که این حاج حسین آقا رو بیشتر به ما شناساندی.
“مثل شما به من، مثل مشایی است به نظام.”
“در فتنه، جنگ با سایت بالاترین را نبردم که حالا مغلوب ۴ تا وبلاگ نویس ۱۵۰ تومانی شوم.”
“در فتنه، جنگ با سایت بالاترین را نبردم که حالا مغلوب ۴ تا وبلاگ نویس ۱۵۰ تومانی شوم.”
“در فتنه، جنگ با سایت بالاترین را نبردم که حالا مغلوب ۴ تا وبلاگ نویس ۱۵۰ تومانی شوم.”
آقای قدیانی
این شبها مارو از دعای خیرتون فراموش نکنین
.
التماس دعا
یاعلی مدد
خدایا ما رو حسین شریعتمداری کن.
درود بر شیر پاکی که شما داداش حسین و حاج حسین شریعتمداری و شریعتمداری ها خوردند.
یا علی.
سلام
وقتی از رفتن و ننوشتن می گویی جه بد دلگیرمان می کنی.
وقتی از ایستادگی و ماندن در ستگر می نویسی چه زیبا می نویسی.
وقتی سران فتنه را می کوبی جه خوب حال می کنیم .
داداش جان این حال خوب را از ما نگیر.
سلام
در طنز سیاسی بخوانید
“آقای دایی! با کدام پول میلیاردر شدی؟”
سلام.
کسی مشکل دارین با عمار گری این داداش حسین ما؟؟؟
مشکل دارین برین خودتونو به پزشک متخصص نشون بدین!چی کار دارین به داداش حسین ما و قلم پر جوهرش؟؟؟
مگه نمیدونین جون ما ستاره های ماه بتد به این قطعه؟؟؟
مگه نمیدونین ما خدا خدا میکنیم داداش بیاد و بزنه تو دهن شما بی همه چیزا؟؟؟
داداش یه موقع وانستیا…برو صراط مستقیم همینه که داری میری.ما هم پشتتیم تا آخرین نفس و تا آخرین قطره.
قلمت پر جوهر
در تک و بیست بودن گفت و شنود کیهان شکی نیست!
کماکان خواننده ی قطعه!هستیم
التماس دعا
راستی:کم نیاور و همین طور سران فتنه را بزن و همین طور ماه را مدح کن
خدا حاج حسین رو حفظ کنه مه مثه یه کوه پابرجاست
نمیدونم این دادگاه حاج حسین رو بزارم به حساب حماقت اعداء یاکه زیر عبای کیزی خودی ها بجویمش هرچی بود خوب بود
حاجی در دادگاه هم در مقام بازجوبود!!!
داداش حسیم با این بد بخت بیچاره های حسود آخه چیکار داری؟؟!!؟!؟ بابا بذار این الکی خوشا خوش باشند
گنا دارن
بسم الله
خدا همه ستاره ها رو حفظ کنه و عباس نگهدارشان.
همه مریضای جسمی و روحی رو هم شفا بده .
یا علی
سایتی که پشتش آقای ولایت مترو باشد، می شود همین “تریبون بالاترین”. خاک بر سرتان!
خاک بر سر کسی که به جای دشمن، دوست را می زند و موجبات تعریف مستکبرین را از خود فراهم می کند
…
تکبیر
واقعا خاک بر سرشون
حقا که حاجی گرینفن اینا
لال شین دیگه پشت اقا قایم نشین
بزدلای دروغگوی رذل
ما نظر دهنده های قطعه بالاترینی هستیم؟
لعنت به نویسنده اون متن
ایول
خداییش دست مریزاد، اگه روزی به سایتت سری نزنم و مطالبت رو نخونم همش فکر میکنم یک چیزی تو زندگی کم دارم.
اگه اجازه می دی شما را داش حسین صدا بزنم!
خیلی دوست دارم داش حسین
اسم وبساتم رو نزدم که این دوست داشتن بوی تبلیغ برای خودم نداشته باشه و باور کنی که ما دلمون به قلم داش حسین و حاج حسین خوشه
وقتی می بینم دوستان به من می گویند؛ کم نیاور و همین طور سران فتنه را بزن و همین طور ماه را مدح کن، می گویم؛ سمعا و طاعتا. …
سلام برادر خسته نباشی دیشب اتفاقا حسین شریعتمداری و حسین قدیانی رو ویژه مقع قرآن رو سر گرفتن دعا کردم برو جلو کاریت نباشه ما با دعا عقبه ی شما برادرا هستیم . یا علی
لعن علی عدوک یا حسین ** صدام حسین ,باراک حسین , میر حسین
فقط چند جمله که باید بخش ناچیزی از دینم رو به حسین قدیانی ادا کنم.من روزهایی با قطعه ۲۶ اشنا شدم که بی تعارف داغون بودم به خاطر فتنه و نامردیها
حسین قدیانی از روزی شد داداش حسین که یه عده دیدند داره حرف دلشون رو میزنه .
حسین قدیانی روزی شد داداش حسین که یه عده فریاد ما بیشماریم سر داده بودند.
حسین قدیانی وقتی شد داداش حسین که حضور میلیونی ما رو گذاشتند به حساب ساندیس.
حسین قدیانی وقتی شد داداش حسین که متهممان کردند به آدمکشی با باتوم.
حسین قدیانی وقتی شد داداش حسین که عده ای کمر همت بسته بودند که آدرس غلط بدند تو تاریکی غیبت.
حسین قدیانی وقتی شد داداش حسین که بعضی از فرزندان شهدا ره گم کرده بودند.
حسین قدیانی وقتی شد داداش حسین که برخلاف عده ای سکوت نکرد و جانانه ایستاد پشت رهبری.
حسین قدیانی وقتی شد داداش حسین که عده ای دوپهلو حرف میزدند
حسین قدیانی وقتی شد داداش حسین که در یک جمله انسان را وادار به گریه میکرد و در جمله بعدی وادار به قهقهه
داداش حسین ایستاد و گفت: به شما میگیم غلط کردید بیشمارید.
داداش حسین ایستاد و گفت: نی ساندیس حکومتی را فرو میکنیم در چشم دشمنان.
داداش حسین ایستاد و گفت: با باتوم میزنیم بر فرق سر دشمنان و فتنه گران.
داداش حسین ایستاد و گفت: تا وقتی ماه هست و ما ستاره ها گرد ماه, محال است ایران کوفه شود.
داداش حسین ایستاد و گفت: پسر بابااکبر شهیدم و با قلمی که جوهرش از خون بابا اکبرم هست مینویسم.
داداش حسین ایستاد و گفت:فصل الخطاب فقط رهبری
امروز عده ای فریاد وا اسفا سر داده اند که حسین قدیانی فلان و بهمان.
آقایون منتقد در ایام فتنه چه کردید؟؟؟کدامتان با قلمتان خار شدید در چشم دشمنان؟؟؟
کدامتان وقتی نه غزه نه لبنان سر داده شده بود هیهات من الذله سر دادید؟؟؟
کدامتان وقتی متهممان کردند به آدمکشی با باتوم صدایتان بلند شد؟؟؟
کدامتان تا قبل از فریاد این عمار وارد میدان شده بودید؟؟؟
کدامتان وقتی…
در خانه اگر کس است یک حرف بس است
سلام داداش حسین…
شاید اولین بار که اسم منو تو پیام هات میخونی….چون اولین باره برات دارم با اسمه خودم کامنت میذارم…
البته من از همون اوایلی که سایتت به راه شد بازدید کننده سایتت بودم..ولی بیشتر با اسم های مختلف نظر میدادم…
ایندفعه چون بعضی ها بهت نقداگزوزانه کردن به غیرت بسیجیم بر خورد!از هر کی آدم بخوره ولی از خودی نخوره ! بخدا حقت نبود که بعضی از بچه های بسیجی اینجور ازت نقد کن…خودتو ناراحت کن….المومن کالجبل الراسخ!!! بسیجی یعنی این!
حالا چون خیلی دوست دارم یه طرح نا قابل از یه بسیجی رو به عنوان هدیه قبول کن….
لینک طرح: http://aks98.com/images/mqhtgu0t5czs4yxk67e.jpg
اگر لینک بالا خراب بود از اینجا دانلود کن:
http://aks98.com/images/eysgcb1vu9vdijko99.zip
فقط و فقط به این راه ادامه بده…فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره …
موفق باشی.
سلام بر داداش حسین بسیجی ها و ستاره های حضرت ماه اهالی خونگرم و خاکی قطعه …
۱- آفرین بر حسین شریعتمداری و رسالت محکمم قلم اش و بصیرت ذاتی اش .
۲- احسنت بر سمعا و طاعتا گفتن شما . درود بر حسین قدیانی همیشه اول .
۳- همین سیلی کلمات شماست که آن بدبخت های بی خاصیت را سوزانده . آن عده هم بسیجی نیستند داداش . بسیجی واقعی هیچ وقت چشمش را به روی حقیقت کلام شما نمی بندد . آنها گرگ هایی هستند در لباس بره .
خیلی عالی بود .
سلام.
خسته نباشی.
التماس دعا
مخلص هرچی حسینه از نوع با بصیرتش
زنده باد حسین شریعتمداری
زنده باد حسین قدیانی
زنده باد حسین مازیار بیژنی!
راستی آقای حسین آقا خبر داری چرا دیگه از کارای مازیار بیژنی
توی کیهان استفاده نمیشه؟ خیلی کارش توپه
سلام قولا من رب الرحیم
داداش حسین حظ کردم . تمام پستهایت را موبمو میخوانم و درود میفرستم بر مادر پاکت با شیرگوارایش که داد نوش جان کنی و بر پدر بزرگواریت با نان حلالی که ذخیره دنیا و اخرتش شد که توشدی علمدار حضرت ماه .
طیب الله حضرت ماه هزاران بار نوش جانت برادر.
تا کور شود هرانکه نتواند دید. ما ستارگان بیشمار حضرت ماه که خوشحالیم داداش دلیر و بی ادعای بنام “داداش حسین بسیجی ها” را داریم . هرکی نمیتونه تحمل کند سرش را بزند به طاق !!!
یا علی
سلام اخوی
لطفا کلمه قالب را از خط سوم متن تصحیح بفرمایید
نمره با ارفاق:۲۰
من فقط به یک چیز کیهان غبطه میخورم آن هم فحش خور بودنش است!
چه سعادت بزرگیست فحش شنیدن از خبائث عالم.از آمریکا و اسرائیل و انگلیس گرفته تا نوچه هاشون که موسوی و خاتمی و کروبی و بنی صدر و منافقین و گوگوش و سروش و بقیه سبزکها باشند.
ای کاش من هم کیهانی بودم……
صحبت من با منتقدین اگزوز.
ما دور کسی جمع میشیم که حرف دلمونو بزنه.
ازش حمایت میکنیم.براش رکورد میزنیم.
نمونه اش احمدی نژاد.ما کردیمش رئیس جمهور.ما براش رکورد زدیم.ما کتک خوردیم توی رقابت های انتخابات تا یه قدم از آرمانهای انقلاب عقب نشینی نکنه.
حکایت قطعه۲۶ هم همینه.اینجا جمع میشیم چون یه نفر داره حرف دل ما رو میزنه.
رکورد بازیدهاشو میزنیم.رکورد کامنتاشو میزنیم.وقتی هم میگه نیایم وبلاگهای شما,نمیایم.
شما هم بهتره به جای اینکه حسادت کنید که صد البته اول خودتونو نابود میکنه سعی کنید که بهتر بشید.خالص تر بشید و حرف دل ما بچه های مظلوم حزب اللهی رو” قشنگ” بزنید…
الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام بر حسین
روزه ای؟ نمی توانی آبی خنک بنوشی تا جگرت حال بیاید؟
این هم حال آورنده جگر از نوع ماه و ستاره ای اش:
http://sayehgraph.persiangig.com/image/agha.jpg
خنک شد جگرت؟
بگو سلام بر حسین!
“خدایا بر محمد و دودمانش درود فرست و بر شمار مرزداران بیفزای و سلاحشان را برا و تیز گردان و قلمروشان را از اسیب دشمن نگه دار و صحنه کارزارشان را ایمن ساز و در میانشان همدلی و هماهنگی برقرار کن و کارشان راسامان ده و زاد وتوشه انان راپیاپی برسان و براوردن نیازشان را تو خود بسنده باش و به یاری خود نیرومندشان گردان و به شکیب و صبر و پایداری ممدکارشان باش و به لطف و مهر خود تدبیر و زیرکی را به انان بیاموز”صحیفه سجادیه
اینی که نوشتید متن نبود که بمب انرژی بود
خدا قوت
سلام خدا قوت
اعتراف می کنم که این سرزدنهای مکرر به قطعه ۲۶ بود که من رو متقاعد کرد باتوم بچه بسیجی ها مقدسه. قبلش هزار جور استدلال می آوردم که باید کنار اومد و……
البته این مسئله یک اشکال هم داره و اون این که قدرت سازگاری رو از من گرفته و من خیلی زود کفرم از بعضی کارا در میاد. زندگی بیخیال خداحافظ تا وقتی قطعه هست
التماس دعا
داداش حسین ما با قلم بازی میکنیم شما یا کلمات
من شما رو لینک کردم
البته با اجازه
اگه دوست نداشتی بفرمایید
داداشی عالی بود.
بازم از این نکات آموزشی برای مان بگذاری ،ما هم استفاده می کنیم وهم دعایتان
مناسبتی نمیرید برای شبهای احیاء
سلام دادش حسین، این دفعه جواب سلامم را ندی قلبم می شکنه. اگه بشکنه ۲ حالت داره:یا در آینده باز باز سازی میشه یا نمی شه.
اگه نشه باز هم دو حالت داره ، یا سر پل صراط می گذارم بری یا نمی گذارم.
اگه گذاشتم که هیچ اما اگه نگذاشتم باز هم دو حالت داره،یا از ثوابهایت کم می کنم یا به گناهانت اضافه.اگه ثواب تا داشته باشی که حله ولی اگه نداشته باشی هم چنان دو حالت داره. . .
چرا من نمیتونم شما رو لینک کنم؟
این را خیلی پیش خوندم اما میشه برام تازه ست
.
دیگه دلم از دست همه گرفته…
از تمام کسانی که کلاهشان برای سرشان گشاد است
از هویت های میز نشان
از بله های از سر اجبار
از طلبه هایی که طالب علم نیستند
از دانشجویانی که دانش جو نیستند
از تمام کرهایی که سمعکهایشان مارک مصلحت خورده
از اندامهای به مزایده گذاشته شده
از انسانهای ارزان قیمت
از اعتقادهای حراجی
از حرفهای مفت
از وعده های سر خرمن
از نادیدنی های دیدنی!
از صورتهایی که بوم نقاشی اند
از متهمانی که شاکی اند
از تمام کسانی که رسالت خون را تنها در رساندن اکسیژن به سلولها می دانند
از تمام خونهایی که رنگین ترند
از آنان که آزادگی را در اسارت بی بند و باری به بند می کشند
از آنان که عشق را به بهای love سه طلاقه کرده اند
از تمام کسانی که در لغت نامه های ذهنشان بین مظلوم و تو سری خور علامت تساوی است
از ولایت ناشناسان
از کوفیانی که دم به ساعت می گویند( این الطالب به دم المقتول به کربلا)
از کوفیانی که اهل کوفه نیستند
از کوفیانی که برای مهدی(عج) نامه می نویسند
از تمام آنان که فکر می کنند کوفیان شاخ داشتند
از تمام آنان که فکر می کنند طلحه یا زبیر یا عمرعاص یا … دم داشتند
از سیاستمداران بی دین
از متدینین بی سیاست
از تمام آنان که دین و سیاست را از هم جدا می دانند
از آنان که شهدا را در موزه گذارده اند
از آنان که در هر میدانی دم از استقلال و پیروزی می زنند الا میدان جنگ
از عروسکهای بالماسکه
از وطن دوستان وطن گریز
از زنان مرد صفت
از مردان زن صفت
از همه آنان که شهدا را برای تیراژ می خواهند
از همه آنان که« نون والقلم و ما یسطرون» را نان تفسیر می کنند
از رای های ممتنع
از تمام آنانی که بین نماز و نرمش تفاوتی قائل نیستند
از همه چیز داران بی همه چیز
از امانت داران خائن
از کفهای روی آب
از زنگارهای روی آینه
از مسلمانان مسلمان کش
از پشتهایی که همیشه رو در روی خصم اند
از تمام آنان که به تقاضای مشروع مظلومگان « قبلت» نا مشروع می گویند
از آنانی که بی حجابند
از آنان که خود حجابند
از بلاهایی که از دماغ فیل نازل شده اند
از آنان که تاسوعا و عاشورا را تنها در تقویم جستجو می کنندو کربلا و کوفه و شام را تنها در نقشه!
از آنان که دیروز را دیدند و امروز را در حسرت دیروز به دیروزی تبدیل می کنند
که فردا حسرتش را خواهند خورد؟
از آنان که چشم به فردا دوخته اند و امروز را فراموش کرده اند
از آنان که پرچمند اما بیرق و علم نیستند
از آنان که کلفتی گردن خود را بیش از تیزی ذوالفقار می دانند
از آنان که باده ناب را با ده درصد الکل بالا می دانند
از چشمهایی که در صفین تنها قرآن سر نیزه را دیدند و در کربلا و کوفه و شام تنها قرآن سر نیزه را ندیدند
از آنان که در صفین تنها قرآن سر نیزه را باور کردند و در کربلا و کوفه و شام تنها قرآن سر نیزه را باور نکردند
از تمام آنان که قرآن را بر نیزه کردند
از من که منم، از تو که تویی، من و تو که ما نیستیم و ما که فنای در او نیستیم…
از خنجرهایی که بر پشت می نشیند
از آنان که نی را به گیتار می فروشند
از آنان که با شنیدن نام « خردل » به یاد چاشنی غذا می افتند
از آنان که با شنیدن نام « موج » تنها به یاد جزایر هاوایی می افتند
از آنان که با شنیدن نام « توپ » مارادونا در خاطرشان زنده می شود
از آنان که نمی بینند و می گذرند و از آنان که می بینند و می گذرند
از آنان که از آب زلال آب می خورند و از آب گل آلود نان
از تمام مجذوبین باغهای سبز که هیچ گاه توی باغ نیستند
از سگهای بی وفا
از اسبهای نانجیب
از خروسهای بی دم
از مورچه های تنبل و بی کار
از زنبورانی که همه چیز دارند الا عسل
از کلاغهای بی حیا
از قلندرانی که از قلندر بودن تنها سر تراشیدنش را بلدند
از اشترانی که از شتر بودن تنها کینه ورزیدنش را یاد گرفته اند
از خرسهایی که از خرس بودن تنها بخل ورزیدنش را فرا گرفته اند
از گاوهایی که هیچ ندارند الا دو شاخ
از شتر مرغها که نه می برند و نه می پرند
از آنان که درد دلشان را به درد شکمشان فروخته اند
از آنان که منتظرند محرم گردد یک مو زسر … و از یاد برده اند
کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا
از آنان که چوبه محمل و سر زینب را دیدند و منبر و منطق او را نه
از آنان که غنایم جنگی را در زمان صلح از شهدا می گیرند
از آنان که حضور همه کس را حس می کنند جز خدا
از آنان که از همه شرم می کنند جز خدا
از تمام شهوترانانی که عجوزه سه طلاقه امیر المومنین (ع) را تنگ در آغوش گرفته اند
از رفیق
از آنان که بازی می دهند
از آنان که بازی می خورند
از بازی ها ! از بازی ها ! از بازی ها!
دلم از دست همه گرفته
سلام بر داداش حسین عزیز بچه بسیجیها.
ارادتمندیم سالار.
آفرین به آقای اشتری و احسنت به داداش عزیز ما بابت جوابشون.
داداش حسین بسیجیها فــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدائی داری.
سلام.خداقوت
یه آقاسیّدعلی تو فضای ایرانه و یه آقاحسین تو فضای سایبر.شما ایدئولوگ ما تو فضای سایبر هستی
التماس دعا…
به منتقدین نا محترم:
حالتون خوبه ؟ الان اصل حالتون چطوره ؟ البته بعد از حال اساسی که استاد حاج آقا حسین قدیانی به شما داده اند؟
پسر دیدی این استاد چه قلمی دارد؟ چه زبان درازی دارد؟ چه شور حسینی دارد؟ اگر ناراحت شد تا خدمت طرف مقابل نرسد کوتاه نمی آید؟ دیدید چطور یک نفس ۱۰ خط نوشته ؟ یعنی اول پاراگراف بدون وقفه وصل است تا ۱۰ خط پایینتر یک نفس؟ می بینید هم خانواده دار است هم کارمند است هم کتاب می نویسد هم سایت دارد هم نصف شبا میره مسجد ارک هم شهرای دیگه دعوتش می کنند من موندم وقت از کجا می آره سایت را می گردونه اونم با این همه متن آنهم از نوع توپش؟ فکرشو کنید آقا هم مطالب داداش حسین بسیجی ها را می خونه. همینه که اینقدر پررو و زبان دراز شده .
اصلاً نفسش به نفس آقا بسته است هرچی بگید یاد لبخند آقا براش مثل دوپینگ می مونه و همه زحمات شما را نقش بر آب می کنه
(برای اینکه حریف قلم من شوید باید سطح کارتان را بالا بیاورید. خیلی. هنوز خیلی کار دارید. چکش کاری باید بشود نوشته های تان).
سلام داداش حسین طاعات قبول
این تکه کلامات است که هم دل ما ستاره ها را برده و هم خار چشم دشمنان شده البته برای من هم جالب است که چرا وقتی به دشمن فحش می دهید بعضی از خودیها دردشان می آیدو بدتر از همه اینکه بلند هم داد می زنند که دردشان آمده .
داداش متنهات خیلی خیلی عالیه بخصوص که معلومه حال و هوای خودتم خیلی خوبه حالا نمی دونم از برکت شب قدره آیا؟
رزمنده دیگه (البته جسارت را ببخشید ، فرمانده ) نبینم که غمگین باشی ماهممون خنده هامون وصل به لبخند تو
داداشی بعد از اینکه افطار کردی یا بعد از اینکه حال عبادتی بهت دست داد یا بعد از اینکه حال بعضی هارا گرفتی خلاصه جاهایی که دیگه خودتم فکر می کنی دعاهات مستجابه ما بروبچه های قطعه ۲۶ را از دعای خودت محروم نکنی ها؟
به همسنگر با بصیرتمان
آقای اشــــــــــــــــتری
تک تک کلماتتان را با ذره ذره وجودمان حس کردیم.
حرف دل همه بسیجیها بود، که به زیباترین وجه بیان شده بود،
حرف هایی که مثل بُغضی توی گلو مانده بود و راهی به بیرون پیدا نمیکرد.
نوای پست “برو….” داشت دقمان میداد….
این بهترین دعایی است که بلدم:
“قلمتان بیمه ولایت باشد إن شا ءالله”
به افتخار و برای سلامتی حاج حسین قدیانی صلوات:
الّلهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم.
غلط (گفت و شنود)
گفت: برو تو فضای مجازی و سایت های ضدانقلاب، ببین چه خبره! و چه سر و صدایی راه انداخته اند؟!
گفتم: چرا؟ چه خبره؟!
گفت: پشت سر هم به یکدیگر هشدار می دهند که مبادا روز قدس در خیابان ها آفتابی شوند که لت وپار خواهند شد.
گفتم: خب! راست میگن، فکرش رو بکن، مردم با خشمی که از جنایات اسرائیل دارند وقتی نوچه های اسرائیل را ببینند چه حالی از آنها خواهند گرفت.
گفت: اتفاقاً یکی از همین سایت های حامی فتنه نوشته که مردم با دیدن ما به یاد عاشورای پارسال و نفی امام زمان و… می افتند و محض رضای خدا هم که شده، حسابی کتکمان می زنند.
گفتم: ولی اینها که آنهمه رجز می خواندند و می گفتند تا پای جان ایستاده ایم؟!
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: خرگوشه توی جنگل راه می رفت و عربده می کشید که پلنگ تیکه تیکه می کنم! شکم شیر پاره می کنم! و… در همین حال شیری با غرش پیداش شد، خرگوش حیوونکی که حسابی خودشو باخته بود به لکنت زبون افتاد و گفت؛ البته همه می دونن که من بعضی وقت ها غلط زیادی هم می کنم!
گاهی پامیده پشت سرماه نماز بخوانی! آخ که چه کیفی میده
اما اگه پا بده موقع نمازناز آقاجلوش بایستی دیگه نور علی نوره
میشی سپربلای بهترین نمازگزار
بیادعاشورا و نماز ظهربه امامت سیدالشهدا قبل از شهادت واونایی که جلوتر از جانماز امامشون جون دادن!
أوفیت عهدی؟
“پوست کلفت تر از تو یکی “همت” بود که می گفت: “زمان بازرگان به ما بر چسب چریک زدند، زمان بنی صدر هم برچسب منافق، الان هم بر چسپ خشک مقدسی و تحجر؟ هر قدمی که در راه خدا و بندگان مستضعف او برداشتیم، برچسب باران مان کردند. حالا روزی ده برچسب دشت می کنیم، اما بسیجیان دلسرد نباشید؛ حاشا که بچه بسیجی میدان را خالی کند.” یکی هم متوسلیان است که اگر صد سال دیگر هم اسراییلی ها در زندان نگهش دارند، یک فایل چند ثانیه ای از اظهاراتش بیرون نخواهد آمد که در آن موجودیت اسراییل را به رسمیت شناخته باشد.”
آقای قدیانی، شما خواسته یا ناخواسته، نمی دونم، حالا هر چی، من و این هپلی رو وارد یه رقابت نفس گیر کردید. دوتایی داریم رقابت می کنیم ببینیم کی بیشتر از اون یکی سانسور می شه!
جمله کامل و درست امام خمینی ره این است :
قاى کارتر. نمىدانم شما این مثل را مىدانید. من حیفم مىآید که مثل بزنم به شیر، که مىگویند وقتى که مقابل یک دشمن مىایستد هم فریاد مىزند و هم از آن طرفش چیزى بیرون مىآید و هم دمش را حرکت مىدهد. فریاد مىزند براى اینکه طرف را بترساند. مىترسد، از این جهت از او چیزى هم صادر مىشود. دمش را حرکت مىدهد براى اینکه میانجى پیدا کند. آقاى کارتر را من حیفم مىآید که بگویم شیر، لکن یک موجودى است که همین کارها را دارد مىکند
صحیفه امام ج۱۱ ۳۲۴ مصاحبه با حسنین هیکل نویسنده مصرى درباره دخالتهاى امریکا ….. ص : ۳۲۲
یک اتفاق جالب در مسجد ارک
http://rajanews.com/detail.asp?id=60256
///////////
احیای شب نوزدهم در جوار مزار شهدا
http://rajanews.com/detail.asp?id=60233
سلام خداقوت
سلامتی داداش حسین حضرت ماه وستارگانش صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
سلام
دست مریزاد
قلمت استوار
وقتتو نمی گیرم
ای منتظر غمگین مباش قدری تحمل بیشتر
گردی به پاشد از افق گویا سواری میرسد
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام داداش
اصل حالت خوبه
دم وحید اشتری گرم حال کردم با متنش
حاشا که بچه بسیجی میدان را خالی کند
التماس دعا
کلا باید گفت وحید اشتری ایول داری … حرف دل ما رو زدی …
داداش چقــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدر زیبا نوشتی جواب رو
احسنت .
بنویس باز هم بنویس که تو تجلی باطوم مقدس ما هستی بر فرق سران ظلم
هر کس هم حرفی داره بدونه که با خشم مقدس ما حزب اللهی ها طرفه .
عشق است حسین قدیانی
عشق است حسین قدیانی
عشق است حسین قدیانی
عشق است حسین قدیانی
عشق است حسین قدیانی
سلام!
امروز تولدمه. برای سلامتی حضرت ماه صلوات بفرستین تا بهترین هدیه تولدم رو بگیرم امروز. تا چشم بعضی ها کور شود من تولد جسمی ام را هم که این روز ها با تولد روحی ام عجین شده در این قطعه می گیرم. خودتان بگویید : چه کسی است که دلش نخواهد تولدش را توی بهشت بگیرد؟
این طرحی است که برای تولدم زده ام. درسته که خیلی خیلی زیبا نیست ولی دل داره. مهم اینه که ستاره داره.
http://up.iranblog.com/Files3/99d71d7e74544489a254.PNG
داداش حسین: تولدتان مبارک. زیر سایه مرتضی علی باشید ۱۰۰ سال. طرحتان هم عالی بود.
سلام
اومدم حاضری بزنم
سلام!
ساعت ۶:۳۶
تعداد افراد آنلاین : ۲۶
میگم شما خیلی رابطتتون با ۶ خوبه نه؟
به کامنت گزاران قطعه ۲۶ گیر بدهید. گیر بدهید اما تهمت بالاترینی بزنید، من باز هم بحث شیرین نطفه و لقمه را پیش می کشم و این بار به خود شما می گویم “غلط کردید بیشمارید”.
…
دم اقا وحید اشتری گرم که حرف دل همه بچه های قطعه و مادران شهدا و خانواده شهدا و جانبازان را با قلم شیواش زد
سلامتی اقا وحید اشتری صلوات
اللهم صل علی محمد و ال محمد
ای ول ای ول داش وحید اشتری را ایولللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللل
حالا
ای وللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللل
ای ول
داش حسین قدیانی را ای وللللللللللللللللللللللللللللل
سلام داداش
ما با نوشته هاتون توی این چند ماه زندگی کردیم من یه روز نمیام اینجا احساس می کنم کلی عقب افتادم
به این انتقادات توجه نکنید این ها می خوان ذهن شما رو از دفاع از ولایت و انقلاب و اسلام و جنگ بادشمن منحرف کنند چشم امید ما به شماست
عشق است حسین قدیانی
عشق است حسین قدیانی
عشق است حسین قدیانی
عشق است حسین قدیانی
عشق است وحید اشتری
عشق است وحید اشتری
عشق است وحید اشتری
عشق است وحید اشتری
عشق است کمیل نقی پور
عشق است همه ستاره های خوشگل مشگل 😀
داداش تازه اومدم
فقط بگم خیلی جانانه ای
ازدست ما کاری برمی اید؟
توجه توجه: ظاهرا تعداد کامنت گذارها با اسم زیبای مرتضی داره زیاد میشه. این رو من که خودم یک مرتضی هستم می تونم تشخیص بدم نه دیگر دوستان. لذا جهت جلوگیری از هرگونه سوء تفاهم یا هر چیز دیگه، دوستان لطف کنند با اسم مرتضی تنها کامنت نگذارند چون مرتضی واقعی فقط این مرتضی است. همین که الان داره این کامنت رو می نویسه. روشنه؟؟؟؟؟
و اما بعد! حاج حسین با دل نوشته هات خیلی خیلی حال می کنیم و تمام مطالبت رو قبول داریم هزار تا!!!
پاتم وایسادیم. گوشمونم بدهکار هیچ حرف مفتی نیست. هر چی تندتر بنویسی و بیشتر اونجای فتنه گرا رو بسوزونی بیشتر دوست داریم.
علی و عباس نگهدارت
دم باتوم و باتوم به دستا گرم….
دم این منتقد واین انتقادپذیر هم اساسی…
لعنت خدا بر خاتمی
سلام
اینقدر این متن” سخنی با منتقدین دلسوز/ مستضعفین، تریبون شان قطعه مقدس ۲۶ است” زیبا بود که نتونستم همه پست رو بخونم و بعد نظر بدم.اینه…حالا شد…به این میگن یه متن پر از اقتدار و رو کم کنی.خط به خطشو باید طلا گرفت.
برم بقیشو بخونم.فقط تا دو روز متن نزارید هی این پست رو بخونیم و حسابی مزشو بفهمیم.البته گداشتیدم گذاشتید.یه ساعت بیشتر تو نت میمونیم.کار مضاعف. مثلا!
سلام . خسته نباشید .
سلام داداش حسین
خدا قوت
خدا قوت
خدا قوت
اگر تونستی برامون یه روضه بخون
اینهم یه روضه از حضرت ماه واسه امیرالمومنین
http://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=10012
یا علیمدد
اثر قلمتان را که میبینم واقعا افتخار میکنم که نویسنده اش یک فرزند شهید است! وقتی قطعه ۲۶ را باز میکنم با تمام وجود احساس غرور میکنم ببخشید که در غرور شما ما هم شریکیم!
سمفونی مورچه ها نمی ذارید؟ 🙁
حسین قدیانی: چرا همین امشب.
سلام داداش شیخ محمد تقی اصفهانی از حضرت امام صادق (ع)روایت نمده که سوره (والعادیات)را ۳بار به جهت چشم زخم بخواند .از کتاب درمان جسم وجان با قرآن کریم به همراه داستان های جالب وخاطرات خواندنی از امام خمینی(ره)
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم واید امامنا الخامنه ای
یاعلی سیدعلی
چند وقته نمیدونم چرا دیگه نقطه چین نمیشم. نقطه چین شدن توفیقیه که فقط نصیب خواص با بصیرت میشه. یعنی اگه بخوام بطور دقیق تر بگم وقتی که حرف بسیار مهمی زده میشه که درکش از توان عوام خارجه ، اون کامنت نقطه چین میشه. من توی خطوط پایین میخوام یه حقیقت مهم رو راجع به حسین قدیانی بگم. اگه نقطه چین شد خودتون دیگه حساب کار رو داشته باشید:
………………………
………………………………………………
…………………………………..
………………..
سلام
فعلا تا نیمه خوندم
من حسین شریعتمداری و جراتش رو دوست دارم
کیف کردم تو دادگاه حساب شاکیان رو رسید
فعلا یه مژده دارم
ممانعت از حضور اسراییل در کنفرانس بین المللی شیمی
۲۰۱۰/۰۸/۳۰
رئیس کمیته ملی ساماندهی یازدهمین کنفرانس بین المللی ( اروپایی – آسیایی ) شیمی با حضور دانشمندان و استادان صهیونیستی در این کنفرانس مخالفت کرد.
به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا) به نقل از روزنامه صهیونیستی ” ها آرتص ” دکتر موسی الناظر گفت : این کنفرانس بین المللی کاملا علمی است که شماری از برجسته ترین دانشمندان علم شیمی از سرتاسر جهان در آن حضور خواهند داشت و مشارکت صهیونیست ها در آن باعث خروج آن از جنبه علمی و گرفتن رنگ و بوی سیاسی خواهد شد.
دانشکده ملی علوم اسرائیل با ارجاع به اتحادیه بین المللی شیمی خواسته است در این باره تحقیق شود که چرا باید محققان و پژوهشگران اسرائیلی از یک کنفرانس بین المللی عمدا کنار گذاشته می شوند.
الناظر در سخنانی اظهار داشت: ” من نمی خواهم که این کنفرانس بین المللی رنگ و بوی سیاسی به خود بگیرد زیرا همایش صرفا علمی است و در ضمن دعوت از شرکت کنندگان در آن بر اساس راه های طبیعی و عرف بین المللی صورت گرفته است.
کنفرانس بین المللی شیمی در فاصله بین ۶ تا دهم اکتبر آینده در مرکز همایش های ملک حسین بن طلال در بحر المیت اردن برگزار خواهد شد.
حالا جدای از سمفونی مورچه ها که خدارو شکر امشب قرار شد بذارید، پنج شنبۀ گذشته قرار بود مصاحبۀ آقای حسینیان رو هم بذارید. پس چی شد؟!
سلام منم دوباره اومدم . . .
می دونم از طرحامون خسته شدی . . .
اما ما کاری دیگر جز این کار بلدنیستیم . . .
دعا یمان کن . . .
http://aks98.com/images/5gm032sj13lff75lgsrw.jpg
التماس دعا
بـــَـخ ٍ بـــَـخ ٍ
به فارسی می شه : به به
یا الله؛
یـــــــــه آن فکر کردم اشتباه اومدم ،
چه گل و بلبلی شده این سایت قطعه ۲۶ – شوکه شدم یــــــــــهو
ما از گناه کشتن کافر حربی نمی ترسیم ما از گناه مرگ بر منافق نمی ترسیم
ما از گناه لجن مال شدن سبز علی می ترسیم از گناه این عمار سید علی می ترسیم
قرآن به نیزه نکنید ما را خوابزده فرض نکنید تعبیر خواب شما را از علی مرحمت نموده ایم
به ما نگویید فحش ندهیدتوهین نکنید بیایید در حرامزادگی منافق شک نکنیم
ما سران فتنه را مصداق کمثل الحمار می دانیم فتنه گران را خود خود حمار میدانیم
پنجه در پنجه آفتاب انقلاب نیندازید به جنگ نواده حیدر نپردازید
این ماه هزاران هزار فدایی دارد هزاران هزار جان برکف بسیجی دارد
ما شما را از پشه ریز تر می بینیم از الاغ،یابو احمق تر می بینیم
بی خودی وقت ما را نگیرید پیام بازرگانی بی بی سی قرار نگیرید
ما پنجه در پنجه استکباریم بی خودی سر ما را گرم نفرمایید
سلام داداش از همین الان دارم برای دلنوشته بعد از روز قدس لحظه شماری می کنم
تا باتوم هست زندگی باید کرد . زندگی یعنی کوبیدن باتوم بسیج بر فرق منافقین گــــیج . مثل منافقین گیج با باتوم بسیج ، مثل علاقه ی خرگوش است به خوردن هویج .
🙂
سلام به داداش حسین بچه بسیجییاااااااااااااااا .
خسته نیاشید و التمااااااااااااااااااااااااااااااااس دعااااااااااااااااااااااااا .
یک سلام چهار نکته ای:
من خدمتان که عرض کنم کلاً دست به کیبوردم خوب نیست و با اینکه هر روز توی اینترنت هستم ولی شاید کم بیش می آید که از خواندن وبلاگی اینقدر ذوق زده شوم که دست به کیبورد شوم و نظر دهم ولی در مورد وبلاگ شما نتوانستم بیشتر از این تحمل کنم و تصمیم گرفتم بعد از هشت و نه ماه همراهی سایت شما نظرم را بدهم که بیشتر از این تحمل ذوق زدگی نداشتم.
راستی یه نکتهای را دقت کردهاید اونم اینکه خدا بسیجیان خامنهای را بیشتر از همهی امتهای قبلی دوست داره و تمام نعمتهاش را یکجا در اختیارشان گذاشته:
اول اینکه در بهترین زمان قرارشون داده که آخرالزمان است که در احادیث این زمان و مردم این زمان جایگاه ویژهای نزد خدا دارند و خیلی از گذشتگان آرزو بودن در این زمان را داشتند.
دوم اینکه در بهترین مکان قرارمون داده که این موضوع را هم میشه هم از احادیث مربوط به آخرالزمان و ایران فهمید و هم از شرایط ایجاد شده امروز.
سوم اینکه در بهترین قوم قرارمون داده که پیامبر در تفسیر ۵۴ سوره مائده که اشاره به سلمان فارسی میکنند و میگویند منظور از این آیه قوم سلمان فارسی است.
در آخرم اینکه خدا بهترین و والاترین نعمت خودش که نعمت ولایت را بهمون داده که خامنهای همان خمینی اولیست که ولایتش ولایت حیدریست.
پس با این همه نعمت و دارایی بایدم به خودمون افتخار کنیم که دارندگی و برازندگی.
خدمتتان که عرض کنم من کلاً چقدر دیگه وقت دارم؟
ایها الناس…….
بچه بسیجی ها……
حسین آقا فعلا از محسن رضائی هم جلو افتاد….
انشا الله رکورد مهندس رو می زنیم به زودی………….
حسین جان فکر می کنی برسیم به رکورد دکتر یا نه؟؟؟؟؟؟
افطاری همسایههای انتهای فلسطین جنوبی
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=10009
تقدیم به داش حسین:
http://karavaneeshgh.persiangig.com/part26.jpg
این هم طرح اهدایی این بنده حقیر به وبلاگ مقدس قطعه ۲۶:
http://drahmadinejad.persiangig.com/image/agha.png
حسین قدیانی: برادرم! طرح زیبایی بود. به جای عکس من تصویر یک شهید را بگذارید، حتما کار می کنم. از دیگر دوستان نیز تقاضا دارم در طرحهای زیبای خود از قرار دادن عکس من کنار تصویر آقا جدا خودداری کنند. نکته دیگر: نظرات خود را بدون طعنه زدن به دوستان دیگر و این ماجرای اخیر بفرستید. خدا همه ما را عاقبت به خیر کند. آن بسیجی ای هم که به من ناسزا می گوید و دروغ می بندد، اگر خود را سرباز آقا می داند، من حاضرم کفش او را واکس بزنم. این را هم فراموش نکنید؛ هستند کسانی که به من نقد دارند اما هیچ غرض و مرضی ندارند. و البته من گاهی می بینم همان کسانی که مامور به اختلاف افکنی میان نیروهای خودی هستند و مسئله سازی می کنند، گاه سعی در تشدید اختلاف میان همسنگران فضای سایبر می کنند. دیده ام گاه به موازات کامنتی که برای من می گذارند که دمت گرم! فلانی را محکمتر بزن، در وبلاگ همان فلانی از من دروغی می نویسند تا نظر او را نسبت به من منفی تر کنند. از اینها گذشته ما در شجاعت الگوی مان مالک است و در ادب نیز. چه بهتر که به برکت این شبهای مبارک حتی اگر کسی بر صورت ما آب دهان انداخت، ما دعایش کنیم.
سلام حسین جان
ای عشق
می دونی خونه کامپیوتر ندارم هر روز نیم ساعت راه میام تا قطعه ۲۶ رو نگاه کنم برام شده اکسیژن
دستت درست
سرت سلامت
تو رو به بابا اکبرت قسم اینو بزرگ کن یه مطلب روش بنویس
(از وقتی یادم میاد اولین دعام فرج آقا بوده دومیش و آخریش این بوده که خدا از عمر من بگیره و به عمر رهبرم حضرت ماه اضافه کنه) اینقدر قشنگ رجز می خونی که می خوام بقیه عمرم رو بدم به تو تا شور بدی به ستاره ها و رجز بخونی برای دشمنا.پس بنویس به نام نامی حضرت زهرا سلام الله علیها و رجز بخوان به نام نامی علمدار کربلا قمر منیر بنی هاشم عباس
سلام حسین جان
این لینک ها، لینک جدید ترین عکس از بقیع و کعبه هست که خودم با هزار زحمت گرفتم .
امشب اپلودش کردم و دارم برای بار اول تقدیم تو می کنم تا بزاری تو وبلاگت و از این طریق پخش بشه
کیفیت عکس ها خیلی بالاست مخصوصا کیفیت عکس بقیع و برای چاپ با اندازه ی بزرگ عالیه
امیدوارم همه این عکس ها رو ببیند
http://www.islamupload.ir/images/ev0ybzyfrjwl9pm0txh.jpg
http://www.islamupload.ir/images/gkwph4kkjnw5syf6v5xt.jpg
سلام!
هورااااااااااااااااااااااا مورچه!
سلام داداش حسین
خیلی عالی بود.درود خدا بر وحید اشتری این بسیجی شجاع
التماس دعا/یاعلی مدد
سلام حسین آقا
کامنتم ربطی به این پست نداره ولی اجبارا اینجا میذارمش
حکایت این ۳ تا شهید جدید التاسیس ، حکایت ترکست که تو جهنم بمب میذاره همه شهید میشن میرن بهشت
حالا یارو با نظام جنگیده ، تعرض کرده ،هزارتا غلط کرده ، بعد کردنش تو زندان اونجا یکی یع غلطی کرده اینا مردن
حالا هم شهید شدن
به خدا آخر خدست
سلام
وقتی ازدانشگاه سبز لجنی دل آدم میگیره هیچ چیز مثل قطعه۲۶حال آدمو جا نمی آره
گرچه هرچی دیکشنری های پزشکی و غیر پزشکی رو باز کردم معنی اسم این مورچه کوچولو رو نداشت فقط نزدیکترین مورد آسینتو باکتر بود که یه باکتریه نه مورچه !!
سلام داداش
خودت اوستایی فقط می خواستم اینو بهت بگم که یک بچه حزب اللهی هیچ وقت کم نمیاره، حالا سنگم که بباره/ همین
علی علی
ما در شجاعت الگوی مان مالک است و در ادب نیز. چه بهتر که به برکت این شبهای مبارک حتی اگر کسی بر صورت ما آب دهان انداخت، ما دعایش کنیم.(حسین قدیانی)
سلام حاج حسین
الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیر المومنین علی بن ابی طالب و الائمه المعصومین علیهم السلام
خدا را شکر به خاطر نعمت ولایت و خدا را شکر به خاطر این ستاره پر نور ماه .
قرار ما روز قدس ….
حیدری هستیم ما . ما شاء اللــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه حزب اللـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
داداش آدمهای پستی هم تو تریبون هستند(که بیشتر نوچه قالیباف اند).با این حال همه شون اینطوری نیستند.دل اونهایی که نیستند را نگهدار
خدا نگهدارت باشه
سلام حاجی جون خدمتتان عرض کنم تا زمانی که وبلاگ شما را پیدا نکرده بودم زیاد تو محیط اینترنت نبودم ولی بعداز آن همه روزه در وبلاگ شما هستم و خیلی هم خوشحالم که بچه مذهبی هایی مثل شما و با این درک عمیق و قلم شیوا هستند . ضمناً بهتر است خودت را بخاطر این افراد چه بظاهر بسیجی و چه آن آشغالها ناراحت نکنی .بنده مثل شما پر دل و جرات نیستم که در وسط میدان بخاطر عقیده خود می جنگید و اینرا هم مطمئن باش هر کس از شما انتقاد میکند دل و جرات حضور در مقابل دشمن را ندارد میدانی چرا ۱۰ نفر شما حریف ۱۰۰ نفر آنها هستید بخاطر اعتقاد به کاری است که دارید میدانید اگر در این راه کشته شوید شهید هستید اما آنها نمیدانند برای چه کسی مبارزه می کنند بخاطر شیخ فیلسوف یا بخاطر …. ظمناً در پایان هم بگویم همه این روشنفکران ( چه از نوع مسئولان چه از نظر باصطلاح بسیج ) در زمان فتنه که شما بسیجیها در میدان بودید می زدید و می خوردید کجا بودند . البته اینها در زمان جنگ هم بودند و بچه را زیر گلوله مبردند و خودشان قائم میشدند و بعداز جنگ هم گفتند میخواستید نروید و شهید و زخمی نشوید بقولی شما بسیجیها مرغ عزا و عروسی هستید و همیشه کشته میشوید و آنها مشغول خوردن . بگذریم با توجه به اعتقادتان به پشتوانه بسیجیهای واقعی در میدان ، همچنان محکم و استوار چه با قلم چه با باتوم بایست و به چرندیات هیچکس گوش نکنو و فقط گوش به فرمان رهبر عزیز باش و بس . بقیه را ولش
ای ول.حالا شدی داداش حسین خودمون…دلمون خنک شد…
گفت و شنود حاج حسین رو خیلی خوب اومدی.واقعا ازت ممنونیم که از استاد شریعتمداری هم نوشتی.خدا خیرت بده…
ناله ی جبرائیل آید از سما***تهدمت والله ارکان الهدی…
این شبها ما رو هم دعا کنید…دعای ستاره ها مستجابه.
ان شاء الله خدا حاج حسین شریعتمداری را حفظ کند من هر سحر برای ایشان دعا میکنم. چون ایشان خیلی ولایتی هستند خیلی به قلمشان عنایت میشود. ستون یادداشت روزانه ایشان و تحلیل های ایشان کاملاً واضح است که به برکت ولایت مداریشان به ایشان اعطائ می شود. قرآن و عترت پشت و پنهاشان. حاج حسین شریعتمداری دوستتان داریم خیلی زیاد.
سلام همیشه نسبت به این مرد ارادت داشتم عاشق قلمشم همیشه ازش تعریف کردم و همیشه ازش دفاع کردم مررررررررررررررررررررد به این می گن:حاج آقا حسین شریعتمداری!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام
از دست این بنیاد شهید خیلی اعصابم خرد شده
هر دم از این باغ بری می رسد
حالا میخوان خیابان به اسم فتنه گران بکنن!!
http://www.jahannews.com/vdcbf5b8frhbf5p.uiur.html
درود بیکران به حسین شریعتمداری و حسین قدیانی در هم کوبنده فتنه گران و منافقان و مخملی ها..
داداش با قوت ادامه بده
راستش رو بخواید من متن رو نخوندم فقط کامنت ها رو خوندم احساس کردم همه، چیز شدن ، چی می گن، چیز دیگه بابا…
من کار به متنش ندارم ولی یه نفر ،حداقل یکیتون یذره مخالفت میکرد
آن روز است که کیهان را باز می کنیم و جای خالی ستون گفت و شنود را در صفحه ۲ این روزنامه کنار “کیهان و خوانندگان” می بینیم و آن روز است که می گوییم؛ حیف شد!
یعنی بعد از ظهور هم کیهان درمیاد؟! اگه اونموقع جای گفت و شنود خالی باشه عیب نداره. ولی قبلش خدا نکنه.