انتخابات… ابتلائات… امتحانات

اگر فقط سومی… فقط «آقا» مانده برایم، مال رای من نبوده، مال آقایی خودشان بوده

قریب سالی، کلید قوه ای از ۳ قوه کشور را می خواهیم دست چه کسی بسپریم؟ کیانند گزینه های موجود؟ از میان این مطرحین، اعتماد به کدام شان باید کرد؟ قوه مجریه اگر مهم تر از قوای دیگر نباشد، اجرایی ترین قوه کشور است. عمده بار کار بر دوش قوه مجریه سوار است و به اندازه وظایف بزرگش، اختیارات سترگ دارد. عزل می کند و نصب می کند و ۴ سال که تو می توانی ۸ سال بخوانی، امر و نهی. مضاف بر اینکه ما به رئیس قوای مقننه یا قضائیه، رئیس جمهور نمی گوییم و این عنوان در جمهوری اسلامی فقط خرج رئیس قوه مجریه می شود و این فرد، در درون و بیرون، نفر دوم جمهوری اسلامی خوانده می شود. خوب یا بد، در نظام ما رئیس قوه مجریه، رئیس جمهور هم هست. یک سال به انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده باشد، یا ۴ سال؛ سئوال این است: چه کسانی در سر سودای ریاست بر جمهور می پرورانند؟! کدامین شان ادعا می کنند ولع ندارند، کدامیک آماده اند؟! در این باب، سخن گفتن از گزینه ها، اگر چه اقدامی ژورنالیستی، حتی «زرد» جلوه می کند، اما مع الاسف ساز و کار انتخابات ریاست جمهوری در نظام جمهوری اسلامی، آدمی را بدان جا می کشاند تا به جای «برنامه ها»، سخن از «افراد» بگوید. نه! من مقصر نیستم. جز این قصور که گردن من نیست، تقصیر دیگری را می پذیرم. نخواسته ام در این نوشته، اطلاعات جدید یا اخبار پشت صحنه ای به خواننده بدهم. کم و بیش بنایم بر تجمیع حرف و حدیث موجود است.

یک: نامزدهای مورد نظر دولت مستقر

قدر مسلم رئیس جمهور اصلا بدش نمی آید رئیس جمهور بعدی، از دل دولت او برآید و این البته خاص محمود احمدی نژاد نیست، گر چه برای او به دلایلی، حیاتی تر از اسلافش می نماید. مرور کنیم گزینه ها را.

علی اکبر صالحی؛ در شیوه نادر عزل و نصب های این دولت، گل سرسبد است. تقریبا با تردستی جای «متکی» را گرفت و دستی دستی نامش بین گزینه های دولت، هم پای دیگران مطرح است. «بیداری اسلامی» و نقش طبیعتا ویژه وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در این گمانه زنی بی تاثیر نیست. او را بی زاویه با جریان انحرافی می خوانند و البته مطیع احمدی نژاد. از آنجا که علی اکبر صالحی، فاقد آن روی سکه احمدی نژاد، یعنی اشتهار به خدمت رسانی است، احتمال ماندن این گزینه در بین «گزینه های بالقوه» زیاد است.

علی نیکزاد؛ در کابینه احمدی نژاد به «علی بولدزر» معروف است و به شدت واجد «آن روی سکه محمود». با مهارتی خاص سعی کرده حتی المقدور در مسیری قرار نگیرد که نسبتش با جریان انحرافی مشخص شود. بی نیاز به طرح دوستی یا دشمنی با این جریان، خود را شهره به «کار زیاد» کرده.

یک/ ۱: تا پیش از این، نام افرادی چون «حاجی بابایی» هم شنیده می شد. بگذریم که هنوز گاهی اسم «اسفندیار رحیم مشایی» نیز طرح می شود که البته با کلکسیونی از خبط های سیاسی، خطاهای اقتصادی و خط های غلط عقیدتی، تایید صلاحیتش بعید می نماید.

یک/ ۲: با شناخت از نوع سیاست ورزی محمود احمدی نژاد، آنچه باید کرد، «صبر» است! اصلا دور از ذهن نیست که از گزینه اصلی دولت فعلی، در دقیقه ۹۰ رونمایی شود. گزینه ای که تا آن زمان شاید خوابیده باشد در آب نمک! یکی مثل محمدرضا رحیمی.

یک/ ۳: ناظر بر برخی دیدارها و پاره ای رفتار و گفتار، عده ای معتقدند؛ اگر لازم باشد، احمدی نژاد، معامله با اصلاح طلبان را هرگز خط قرمز خود فرض نخواهد کرد. نیز دور از ذهن نیست که در صورت لزوم، گزینه مد نظر دولت، با نامزد مورد تائید بخش هایی از جریان اصول گرایی، یکی باشد. شاید هم این گزینه، تافته جدابافته دولت باشد. باید صبر کرد.

یک/ ۴: این دولت را عقیده بر این است؛ ما آنقدر برای مردم، به ویژه قشر تهی دست، کار کرده ایم که مردم به راحتی بیایند و به همان فرد مد نظر ما رای بدهند.

دو: نامزدهای مورد نظر اصول گرایان

اصول گرایی به عنوان جریانی که مدت هاست با اقبال مردم روبرو بوده، پر از چهره مطرح برای انتخابات ریاست جمهوری است.

محمدباقر قالیباف؛ خیلی ها معتقدند که جناب خلبان اگر سال ۸۴ همه برگ های خود را زود و عجولانه رو نمی کرد، محمود احمدی نژاد بدل به «پدیده» نمی شد و از خیابان بهشت، راهی پاستور نمی شد، حتی بعدها جمهوری اسلامی با فتنه پیچیده ۸۸ مواجه نمی شد. آیا راهی که یک بار احمدی نژاد از آن به سلامت عبور کرد، اینک انتظار قالیباف را می کشد؟! قالیباف اگر چه اخیرا اعلام کرده؛ برای ریاست جمهوری ولع ندارد و اگر هم احساس تکلیف کند، رگ خدمتش گل می کند، نه حس صدارتش، اما خب! یعنی خب دیگه!! قالیباف در میان لایه ای از اصول گرایان، یک رای ثابت دارد. محسنات دیگرش -در اینجا منظور از محسنات، محسنات سیاسی است، نه حسن های حقیقی!- این است: حکومت به او اعتماد دارد، اگر چه برخی سلائقش را نپسندد. سابقه سرداری دارد، که برایش بعضا حمایت ویژه می آورد. در دعوای میان سران اصول گرا اغلب خود را کنار می کشد تا روحیه خدمتش را رو کند. تا به حال هر جا بوده، من جمله نیروی انتظامی و شهرداری، به نسبت موفق بوده. عقلای قوم اصلاحات معتدلش می خوانند. توده های علاقمند به جریان دوم خرداد، با او سر جنگ ندارند و اگر دست دهد، از رای دادن به او پرهیز ندارند. به همین دلایل، چه بسیار که او را رئیس جمهور بعدی نظام می دانند، اما درباره سردار دیروز، این مظنه ها نیز مطرح است: هنوز آمار سالمی از میزان محبوبیت کشوری شهردار تهران در دست نیست. کسی که یک بار در انتخابات ریاست جمهوری بختش با شکست همراه بوده، بنا به تجربه، باز هم شکست می خورد. لایه هایی از اصول گرایان اصلا میانه خوشی با شهردار تهران و تیمش ندارند و از ایشان تعبیر به ساکت فتنه می کنند. میان اقشار حزب اللهی، قالیباف چهره محبوبی نیست. نیاز به رجوع به قالیباف نیست، بلکه باید دنبال چهره های جدید گشت. یک احمدی نژاد منهای جریان انحرافی.

سعید جلیلی؛ «احمدی نژاد منهای جریان انحرافی» از نظر بسیاری اوست. اگر صالحی نماینده دولت در «بیداری اسلامی» است، جلیلی نماینده حکومت است و جز این، در مبحث هسته ای نیز توانسته چهره محکم، در عین حال محبوبی از خود یادگار بگذارد. او میان حزب اللهی ها محبوب است. اصول گرایان دوستش می دارند. توده مردم خاطره بدی از وی ندارند. در کارنامه اش بر خلاف دیگران، نه اثری از شکست است و نه اتهاماتی چون کاسب و ساکت. خیلی جدید نیست، اما خیلی هم قدیمی نیست که رای دادن به او، «دنده عقب» تفسیر شود. دیپلمات است و وجهه بین المللی دارد. همزمان با این پز شیک، ساده زیست است و خلق و خوی مردمی دارد. واقعا بسیجی است و چفیه را برای ادا نمی اندازد. دولتش حتما رابطه درستی با حکومت خواهد داشت و… اما، مسئله اینجاست که سعید جلیلی، واقعا ولعی برای ریاست جمهوری ندارد و این ضعف کمی نیست! نداشتن ولع مثبت، منجر به نداشتن تیم حرفه ای و فقدان برنامه مدون می شود. کسی که می خواهد رئیس جمهور شود، باید «شور» داشته باشد. در کنار آن پای لنگان که برای سعید جلیلی مایه افتخار است، این پای لنگ، گمانه زنی ها را دشوار می کند. جز این، ریاست بر قوه مجریه، نوع خاصی از سابقه مدیریتی و روحیه شخصیتی می طلبد که منتقدین سعید جلیلی، وی را واجد آن نمی دانند و دبیر شورای عالی امنیت ملی را پاک تر از این حرف ها می خوانند!

محسن رضایی؛ مگر می تواند انتخابات ریاست جمهوری باشد، اما از محسن رضایی حرفی نباشد؟! مدت هاست منظور برادر محسن زمان جنگ از جریان نجات بخش «خط سوم»، خودشان اند! منتهی ابر و باد و مه و خورشید و فلک باید دست در دست هم دهند، تا شاید محسن رضایی، رئیس جمهور جمهوری اسلامی شود. محسن رضایی علاقمند به دیدن روزی است که مردم، حرف شان این باشد: رانده از اصلاح طلبان، مانده از اصول گرایان، عشق است خط سوم محسن رضایی. گاهی باید به یاد محسن رضایی آورد که خط سوم، اگر هم ایده درستی باشد، این را مردم بر دوش یک خط سومی می گذارند، نه آنکه در ردیف اصول گرایان می خوانند.

علی اکبر ولایتی؛ برای کرسی ریاست جمهوری، آنقدر وجاهت و اجماع نزد خواص دارد که از هاشمی رفسنجانی تا ناطق نوری تا مهدوی کنی تا بسیاری اصول گرایان و بسیاری اصلاح طلبان، بگو جمله ریش سپیدان، بر نامش صحه بگذارند. دکتر ولایتی نماد یک سیاستمدار اصیل و آدم است. سال ۸۴ پای قولش می ایستد و با آمدن آقای هاشمی، از انتخابات کناره می گیرد. سال ۸۸ اما پای عهدش به خامنه ای می ایستد و آنقدر از ولی فقیه دفاع می کند که حتی تندروترین اصول گرایان هم نتوانند ساکت فتنه خطابش کنند. باز پای همین عهد، به آخرین اظهار نظر رئیس مجمع تشخیص در باب بیداری اسلامی پاسخ متین می دهد و البته مراقب اخلاق نیز هست تا مبادا دامن به هیاهو زده باشد. ولایتی که دیروز فرد محبوب «آقا» برای نخست وزیری بود، روزگار فتنه، مستحق ترین افراد برای تاختن به مهندس موسوی شمرده می شد، اما او عمارگری را مترادف با حب و بغض نکرد و از ولایت فقیه، دفاع عاقلانه کرد. امروز هم بی گمان آنقدر مورد علاقه امام خامنه ای هست، که به روایتی، ولایتی را وزیر امور خارجه اصل نظام بخوانیم. با این همه اما، دکتر ولایتی از نظر برخی «نماد گذشته» فرض می شود و رای دادن به او نوعی بازگشت. صرف نظر از اینکه این «بازگشت» مگر تا کجا امر مذمومی است، ایراد جوان نبودن و از آن مهم تر، روحیه جوانی نداشتن، نقطه منفی دکتر ولایتی شمرده می شود. خیلی ها می گویند؛ دکتر ولایتی به وقتش رئیس جمهور این مملکت نشد! این روزها آنقدر که اسم دکتر ولایتی مطرح است، خودشان به نظر می رسد دغدغه ریاست جمهوری ندارند. با توجه به شناختی که از ایشان وجود دارد، در ۲ صورت، بسیار بعید است نامزد ریاست جمهوری شوند. یکی عدم اجماع اصول گرایان بر ایشان، دیگری احساس اینکه برای پیروزی، رای کافی ندارند. ریاست جمهوری اگر چه مسئله خواص است، اما مسئله خواص را رای عوام معین می کند! بی شک از نظر مردم، دکتر ولایتی فرد غیر محبوبی نیست، اما نشستن بر صندلی ریاست جمهوری، محبوبیتی مخصوص می طلبد که نه با سن و سال ایشان جور در می آید، نه با حس و حال شان. اینگونه است که دکتر گاهی ترجیح می دهد به جای سخن گفتن از مسائل روز، به «سلسله جلیله صفویه» بپردازد! باید منتظر بود و دید که آیا خیاط مخصوص دکتر ولایتی، قادر است کت شلوار مخصوص ریاست جمهوری برای وی بدوزد؟!

دو/ ۱: جماعتی که اصول گرا خوانده می شوند، الحمدلله چیزی که اندازه عدد خودشان، جبهه های شان، و فراکسیون های شان دارند، نامزد بالقوه برای پست ریاست جمهوری است. متاسفانه من هم قبول دارم که «قدرت» مهم ترین اصل حضرات اصول گراست. منتهای مراتب وقتی قدرت بدل به یک اصل شد، تو دیگر اصول گرا نیستی، بلکه «قدرت گرایی»، یا به قول طعنه زنندگانت «اقتدارگرا».

دو/ ۲: از جمله آفات اقتدارگرایی، سوزاندن چهره های ملی، حتی علمای ربانی و بزرگان مجاهد برای وقت لازم است. آنی درنگ کنید و فرض کنید که برای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، وحدت اصول گرایان اجتناب ناپذیر باشد. برای نیل به این مهم، آیا باز هم اصول گرایان روی شان می شود مایه از آیت الله مهدوی بگذارند؟! از آن سو، آیا درست است دیگر علما را در مسیری بگذاریم که فقط برای دعوا جواب بدهند و برای وحدت، نه؟! آیا اصول گرایان متوجه ظلم بزرگ خود به بزرگان شان هستند؟!

دو/ ۳: یک وقت هست که «غلامعلی» به «علی» نمی بازد، بلکه علی و غلامعلی و محمدباقر و محمود و علی اکبر و محسن و سعید… کل جریان اصول گرایی به کل جریان اصلاحات می بازد! آن روز چه فرقی می کند حداد عادل و باقری لنکرانی و… هم نامزد انتخابات باشند یا نباشند؟!

دو/ ۴: ساکت فتنه شاید با «وحدت»، و در یک سیکل درست و سیاستمدارانه طرد شود، اما با «تفرقه»، نه فقط از صحنه روزگار محو نمی شود، بلکه آن می شود که دانی! این بدیهیات را اگر ندانیم، به جای ساکت فتنه، شاید خود فتنه گران آمدند و بر جمهور، ریاست کردند. اگر خداوند به اصول گرایان وعده خاصی داده، به ما هم بگویند!

سه: نامزدهای مورد نظر اصلاح طلبان

اصلاح طلبان چه خوابی برای انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ به عنوان اولین انتخابات ریاست جمهوری بعد از فتنه ۸۸ دیده اند؟! برای اصلاح چهره خود، چه بناست بکنند؟! آدم های شان کیست و ایده های شان چیست؟! با کینه جلو می آیند، یا سکینه در پیش می گیرند؟! اصلا می آیند یا نمی آیند؟!

سیدحسن خمینی؛ یکی دو دوره ای می شود که اصلاح طلبان برای جبران مافات اصلاحات، هزینه از اسم سیدحسن خمینی می کنند. بگذریم که حتی این نام را نیز، صادقانه مطرح نمی کنند، بلکه برای نیل به اهدافی، سیدحسن خمینی را خرج خویش می کنند، بی آنکه واقعا فکری برای ریاست جمهوری ایشان کرده باشند. در این باب، اصلاح طلبان بیشتر به فکر خواب دیدن اند، تا بستر تفکر! و این ظلم بزرگی به هر آن کسی است که نام خمینی داشته باشد. بالطبع نگارنده بی نقد به اظهارات سیاسی سیدحسن خمینی نیست، لیکن دوست می دارم حتی همین سیدحسن آقا نیز، مال همه مردم باشد، نه جماعتی از دوم خردادی ها. شاید از ورای همین نگاه است که سیدحسن خمینی و دفتر ایشان، علی الدوام نامزدی نوه امام برای انتخابات را تکذیب کرده اند. اما از آنجا که نام سیدحسن خمینی مطرح است، و این نوشته هم درباره «مطرحین»، باید گفت: سیدحسن خمینی نوه امام خمینی است، درس حوزه خوانده، تالیفاتی داشته، به لحاظ ظاهر، واجد امتیازاتی در چهره است و صدالبته مورد احترام آحاد ملت. رئیس جمهور اما باید به معنای درست کلمه «رجل سیاسی» باشد و لااقل سابقه مدیریت بر یک دبیرستان را داشته باشد. نکات مهمی که به هیچ وجه در پرونده سیدحسن خمینی نیست. من فکر می کنم سید حسن خمینی آنقدر هوش و ذکاوت داشته باشد که خود را فدای ظلم دوم خردادی ها در حق نام بلند خمینی نکند، لیکن قانون انتخابات، «قانون انتخابات» است و همه در برابر قانون برابرند، حتی با نام سیدحسن خمینی. این، البته تمام آن چیزی نیست که من از «خمینی» آموخته ام. امام به من آموخته؛ توی نوعی وقتی حرف سیاسی می زنی، دیگر حق نداری هنگام مشاهده جواب دیگران، بگویی: وا اسلاما! به خانواده شهدا توهین شد!! نخیر آقا! جواب تو را داده اند، کسی با خانواده شهدا کار ندارد. ای کاش سیدحسن خمینی، اجازه ندهند نام قشنگ شان خرج دعواهای سیاسی شود. این کار را گیرم اصول گرایان با ایشان می کردند؛ باز هم همین را می نوشتم. همچنان که خرج کردن بی رویه و غیر اصولی اصول گرایان از علمای خود را برنمی تابم.

محمدرضا عارف؛ ما یک اصلاح طلب داریم، یک فتنه گر. امثال عارف، اگر چه حتما اولی هستند، اما هرگز دومی نیستند. بی گمان محمدرضا عارف از چهره های موجه دوم خردادی است. طیف های مختلفی از جماعت اصلاح طلب روی نام عارف اجماع کرده اند و او را فردی سالم، خوش نام، بدون سابقه منفی، اصلاح طلب اصول گرا، مورد تایید نظام، و از همه مهم تر، بهترین گزینه برای آشتی جماعتی از اهل فتنه با نظام می خوانند. گویی کلید قفل ورود فتنه گرانی که با نظام از در آشتی بلند شده اند، -یا اینگونه می نمایند!- کسی جز محمدرضا عارف نیست. عارف برای دوم خردادی ها محسناتی دارد و معایبی. حسنش به وجاهتش است، لیکن عیبش به این است که در نظر توده ها «چهره کاری» حساب نمی شود. این «چهره کاری»، از آنجا موضوعیت می یابد که اصلاح طلبان به خوبی واقف اند؛ احمدی نژاد صرف نظر از معایبش، یک «چهره کاری» محسوب می شود. احمدی نژاد در پاره ای زمینه ها آنقدر خدمت کرده که «کاریزمای کار» برای رئیس جمهور بعدی، لازم بیاید و این مسئله، اصلاح طلب و اصول گرا نمی شناسد. اگر دوم خردادی ها دنبال «احمدی نژاد اصلاح طلب» باشند، حتما به عارف نمی رسند. فرض دیگر اصلاح طلبان این است؛ حال که متاسفانه نتوانسته ایم یک چهره خدوم یا مشهور به خدمت، از خود ارائه دهیم، آیا بهتر نیست دنبال «ولایتی اصلاح طلب» باشیم؟! با این سئوال، حتما عارف، جواب می دهد. حتی بدون این سئوال، باز هم عارف، گزینه مناسبی برای «پروژه ورود» است. مسئله اصل کاری اما جواب محمدرضا عارف به دعوت دوم خردادی هاست. از قرار، بیش از حکومت مظلوم، این عارف محجوب است که برای دوم خردادی ها شرط و شروط دارد! عارف اصلا دوست نمی دارد خاتمی دوم شود؛ حتی خاتمی زمان اصلاحات شود! شاید چند ماهی باید صبر کرد تا عارف «تصمیم کبری» را بگیرد! او زبان حکومت را بلد است؛ آنچه نمی فهمد، زبان فتنه گران تندروست!

اسحاق جهانگیری؛ با اغماض، این چهره دوم خردادی را می توان همان «چهره کار اصلاح طلبان» دانست. خلق الله نیز اسحاق جهانگیری را بیشتر به «اقتصاد» می سنجند، تا «سیاست». دوم خردادی ها با یک پیش فرض، اسحاق را به محمدرضا ترجیح می دهند؛ بهتر است به جای «بن بست عبوس سیاست»، در «کوی ملوس اقتصاد» با نظام آشتی کنیم. هم اکنون شماری از اصلاح طلبان، این ایده را دارند. به ویژه اقتصادی ترهای شان، حتی گروهی از تکنوکرات های دوم خردادی. مزیت جهانگیری بر عارف، عزم جزمی است که برای ریاست جمهوری دارد و در این باب، به هیچ جلسه ای «نه» نمی گوید. از نظر بعضی اصلاح طلبان، چهره جهانگیری نزد افکار عمومی، بی شباهت به چهره احمدی نژاد در دور اول ریاست جمهوری نیست. در این چهره، «کار» بیشتر از «قیافه» موج می زند! گاه هست که مردم در پیشانی، آنقدر که در پی چین و چروک اند، دنبال اثر مُهر نیستند! برای این منظور، اسحاق ایده آل نیست، اما کس دیگری هم نیست!

سه/ ۱: خاتمی حتما نمی تواند گزینه اصلاح طلبان باشد، چرا که برای رد صلاحیتش، دریایی از دلیل خوابیده است. البته نظام از رای دادن او استقبال می کند!

سه/ ۲: اصلاح طلبان این روزها زیاد فکر می کنند که آیا ممکن است همای سعادت، چیزی از جنس دوم خرداد، دوباره روی شانه شان بنشیند؟! به امید تحقق این رویا، باید منتظر بود و نام گزینه های جدید را در اردوگاه دوم خردادی ها شنید. برآوردها نشان می دهد اصلاح طلبان روی بزن بزن اصول گرایان، «حساب ویژه» باز کرده اند. اصلاح طلبان حتما فردا روزی، پرونده گشایی و سند سازی اصول گرایان علیه اصول گرایان را، به عنوان سندی جذاب از ناکارآمدی کلیت جریان اصول گرایی، رو خواهند کرد.

سه/ ۳: می توان با قطعیت گفت که گزینه تحریم، روی میز کلیت جریان اصلاح طلبی نیست. «قدرت» فقط از اصول اصول گرایی نیست، بلکه همه اصول اصلاح طلبی، خلاصه در مقوله «قدرت» می شود. اینجا آش، شورتر است!

سه/ ۴: ناگفته پیداست بعضی فتنه گران که به دروغ، خود را اصلاح طلب می خوانند، متاثر از فتنه ۸۸ کینه های بدری و خیبری شان بسی بیش از قبل شده. اینها نیز دنبال گزینه تحریم نیستند، بلکه به این صرافت افتاده اند؛ جمهوری اسلامی را مگر از درون، بتوانی بلرزانی! ناظر بر این مسئله، مردم، نظام، اهل سیاست، حتی نامزدهای محترم جریان اصلاحات باید مراقب باشند. خدا اضافه کند بر درجات شیخ اجل. گفت: «دشمن چو از همه حیلتی فرو ماند، سلسله دوستی بجنباند. پس آنگه به دوستی کارها کند، که هیچ دشمن نتواند».

¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤

این نوشته تمام نمی شود الا به طرح چند سئوال. چرا از ژورنالیست گرفته تا سیاستمدار، در چنین مقاطعی، سخن از آدم ها می رانیم، اما حرفی از برنامه ها نداریم؟! کجای کار سیستم انتخاباتی ما به ویژه در مقطع انتخابات ریاست جمهوری می لنگد که حتی دشمن بیرونی هم می تواند از دل یک انتخابات داخلی، گزینه مد نظر داشته باشد؟! آیا می توان همه بار نظارت را بر دوش شورای نگهبان انداخت؟! این گزینه ها قبل از انتخابات در کجا رصد می شوند و در کجا مورد نظارت قرار می گیرند؟! نامزدها کجا تربیت می شوند؟! نظام چگونه جرئت می کند مسئولیت حساس ترین قوه کشور را دست افرادی بسپرد که در یک فرایند حرفه ای و معقول، بالا نیامده اند، و پله پله رشد نکرده اند؟! آیا آقای خاتمی از اصول علم اقتصاد اندازه ۴ خط خوانده بود که ناگهان رئیس قوه مجریه جمهوری اسلامی شد؟! آیا وجود یک کارنامه خوب در شهرداری کافی است تا مستقر بهشت، رهسپار پاستور شود؟! شناخت نظام از نامزدهای پست ریاست جمهوری، یعنی از رئیس جمهور آینده، دقیقا کی و کجا حاصل می شود؟! این گزینه ها در کدام نهاد برای ریاست بر جمهور و گرداندن قوه مجریه تربیت حرفه ای می شوند؟! اعضای کابینه شان کی و کجا شکل می گیرد؟! چرا روسای جمهور ما زیاد عزل می کنند و زیاد نصب می کنند؟! مضرات غلبه آدم ها بر برنامه ها چیست؟! چرا جریان های سیاسی، گزینه دارند، لیکن برنامه ندارند؟! چرا جریان های سیاسی از اجماع بر سر یک فرد، عاجزند؟! چرا گزینه ها، بازی جریان هایی که خود، از دل آنها برخاسته اند، به هم می زنند؟! چرا از رئیس قوه مجریه ای که با کارشکنی و منم منم بالا آمده، توقع قانون گرایی می رود؟! چرا وقتی به اجتماع چند حزب همسو، «جبهه» می گوییم، بی آنکه «حزب» داشته باشیم، این همه جبهه داریم؟! چرا هنوز حزب نشده، جبهه تاسیس می کنیم؟! چرا وحدت ما مترادف با ریش سفیدی، و رقابت ما هم معنای دعواست؟! چرا از رقابت ما، اختلاف می زاید و دشمن سود می برد؟! چرا در باب وحدت، مشکل داریم؟! چرا فکر می کنیم وحدت یعنی سهم هر کسی را بده تا صدای هیچ کس درنیاید؟! چرا فکر می کنیم رقابت یعنی افشاگری علیه همسوترین جریان ممکن؟! چرا به جای آنکه از دل حزب، رئیس جمهور داشته باشیم، رئیس قوه مجریه می آید و از بالا احزاب ناقص الخلقه مشارکت، سازندگی و جریان انحرافی را تاسیس می کند؟! حزب باید کابینه را معلوم کند یا رئیس جمهور باید در هیات دولت، کار حزبی کند؟! حزب باید رئیس جمهور بسازد یا رئیس جمهور باید حزب درست کند؟! حزبی که رئیس جمهور درست کند، به کجا منتهی می شود؟! نامزدی که در هیچ کجا حتی حزب، چکش نمی خورد و موزون نمی شود، به کجا منتهی می شود؟! جمهوری اسلامی، نفر دوم نظامش را کجا پرورش حرفه ای برای پست ریاست جمهوری می دهد؟! آیا وجود سوابق نیم بند، جبران این فقدان تربیت مدیر را می کند؟! محل پرورش مدیر ارشد و راس قوه مجریه یا مقننه در نظام جمهوری اسلامی کجاست؟! مردم تا کی بناست به آدم هایی اعتماد کنند که نظارت حزب بالای سرشان نبوده؟! مردم تا کی بناست در خلا برنامه ها، رای به آدم ها بدهند؟! مردم تا کی بناست به نامزدی رای بدهند که اعضای کابینه اش را هیچ نمی شناسند؟! مردم در تغییر اعضای کابینه چرا بی نقش اند؟! جبهه و جریان همسو چرا در این همه عزل و نصب، بی تاثیر است؟! مردم قبل از دوم خرداد ۷۶ چقدر محمد خاتمی را می شناختند؟! اگر «آری» مردم به فلانی، بیشتر تابع «نه» به بهمانی است، نتایج این آرای سلبی چه می شود؟! معایب این درد بزرگ، کجا نمود پیدا می کند؟! چرا باید رئیس جمهور جمهوری اسلامی اهل فتنه از آب درآید؟! چرا باید اولین رئیس جمهور نظام، منافق فراری باشد؟! سیستم انتخاباتی نظام در انتخابات ریاست جمهوری، دارای چه اشکالاتی است که از متن سوم تیر مکتبی، حاشیه انحراف بیرون می آید؟! جایی که از حوزه نظارت شورای نگهبان خارج است، چه کسی باید مراقب رئیس قوه مجریه باشد؟! آیا رواست کاری که علی القاعده بر عهده احزاب حرفه ای است، بیفتد روی دوش رهبر؟! آیا رواست درباره هر مسئله ای، ولی فقیه مجبور به هزینه از رفتار و گفتار خویش شوند؟! آیا بهتر نیست و عاقلانه تر نیست و کمتر مضحک نیست که عدد جبهه های ما از عدد احزاب ما فزونی نگیرد؟! آیا نباید احزاب را از پائین به بالا ساخت و حزب دولت ساخته درست نکرد؟! آیا خنده دار نیست به جای اینکه حزب، دولت تشکیل دهد، دولت، حزب تاسیس می کند؟! آیا نمی توان بر اساس دریافت های بومی، نیز رهیافت های اسلامی، بر مدار تهذیب، تحزب کرد؟! آیا داشتن حزب، غربی کردن سیستم انتخابات است؟! انتخابات ریاست جمهوری به همین منوال، غربی است یا شرقی؟! مدلش چیست؟! آیا اشکالاتش، ناشی از فقدان حزب حرفه ای نیست؟! آیا عجیب نیست رای دادن من به نامزدی که قهر و مهرش، دورکاری و نزدیک کاری اش، بسته به دل نازنین خویش است؟! اگر حزب داشته باشیم، اما حرفه ای نباشد، مضراتش چیست؟! آیا احزاب ناقص الخلقه، نبودشان، بهتر از بود و نمودشان نیست؟! راهکارهای تاسیس حزب به شکل بومی در عین حال حرفه ای چیست؟! در باب این همه پرسش، خروجی اتاق فکر نظام چیست؟! حزب بیاید، کدام درد می رود، کدام مرض می آید؟! آیا تنها راه علاج امراض فوق الذکر، فقط و فقط حزب است؟! چرا ما نمی توانیم احزاب موفق داشته باشیم؟! چرا ما می توانیم جبهه های ناموفق داشته باشیم؟! آیا حزب با هویت ایرانی سر ناسازگاری دارد؟! آیا حزب با فطرت اسلامی ناخواناست؟! آیا حزب از اساس، ظرفی شیطانی است؟! اگر چنین است، پس «حزب الله» که در قرآن وعده به فتحش در آینده داده اند، چیست؟! چرا خدا می تواند حزب داشته باشد، اما مومنین به خدا نمی توانند در امتداد حزب الله، تحزب پیشه کنند؟! آیا تحزب مخل تهذیب است؟! آیا بهتر نیست مردم به همان نامزدی رای بدهند که خودش، کابینه اش، برنامه اش و حزبش را می شناسند، تا از لج بهمانی؟! تا از ورای احساسات؟! آیا جمهور نباید رئیسش را بشناسد؟! اگر حلقه مفقوده این عدم معرفت، حزب است، پس حزب ما کجاست؟! اگر حزب نیست، علاجش در کجاست؟!

¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤

کاش می شد «حزب الله» یک جبهه داشت، اما در عوض، احزاب به جای شورای نگهبان بر روسای جمهور نظارت می کردند. کاش جمهور می شناخت رئیس جمهور را. کاش خلق الله هم مثل الله، حزب می داشتند، اما این همه جبهه نمی داشتند! «حزب فقط حزب علی، رهبر فقط سیدعلی»، یعنی جنگ یکی، جبهه هم یکی! نه بی حزب بودن! یا این چنین حزب داشتن! این همه جبهه داشتن! اصلا همین! «حزب علی» کجاست؟! حزب متناسب با دغدغه های آرمانی «سیدعلی» کجاست؟! انقلاب اسلامی، حزبش کجاست؟! جمهوری اسلامی، حزبش کجاست؟! به خدا من هیچ کدام از نامزدهای فوق الذکر را، آن اندازه که با اطمینان قلب، بی هیچ نگرانی به ایشان رای دهم، نمی شناسم! چون نمی شناسم، اولی فراری می شود، دومی شهید می شود، چهارمی عالیجناب می شود، پنجمی فتنه گر می شود، ششمی عاشق کورش! اگر فقط سومی… فقط «آقا» مانده برایم، مال رای من نبوده، مال آقایی خودشان بوده. مدرسه، مسجد، حزب، تشکل، گروه… من نمی دانم! یک جایی باید باشد که چون «سیدعلی حسینی خامنه ای» رئیس جمهور مکتبی پرورش دهد. و الا رایش را مردم می دهند، پزش را حزب کارگزاران، حزب مشارکت، حزب جریان انحرافی! من دوست ندارم رئیس جمهورم حزب درست کند، دوست دارم حزبم رئیس جمهور مکتبی پرورش دهد. نمی دانم علاج این درد چیست، شاید حتی حزب نباشد، اما این ملت، این حکومت، این ولایت، این خمینی و این خامنه ای، روسای جمهوری می خواهند در تراز نام بلند انقلاب اسلامی. لابد یک جای سیستم انتخاباتی ما دارد می لنگد که با حفظ احترام به همه آقایان، می بینیم؛ جمهوری اسلامی از رئیس جمهور، خیلی شانس نیاورده!! نه عزیز! هنگامی که داشتیم می نوشتیم «احمدی نژاد»، فکر نمی کردیم خوانده شود «مشایی». رای دادن به نامزد ریاست جمهوری، با آرامش، با معرفت، حق مسلم ماست. مسلم تر از انرژی هسته ای.

وطن امروز/ ۱۶ خرداد ۱۳۹۱

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

  2. آذرخش می‌گوید:

    اول آیا؟

  3. سیداحمد می‌گوید:

    موضوع جذابی است و شجاعت خاصی می طلبد پرداختن به این مسئله در زمان کنونی!
    سپاس فراوان داداش حسین…

  4. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم!

    اولا مراقب باشید به هیچ نامزدی توهین نکنید که تایید نمی شود.

    ثانیا این گمانه زنی ها معلوم است که نظر غالب جامعه است، نه داداش حسین. لطفا روح نوشته را فدای جسمش نکنید.

  5. رهگذر می‌گوید:

    بیان خصوصیات کاندیداهای احتمالی از زبان آقای قدیانی میتونه به هممون برای یه انتخاب درست کمک کنه
    واقعا خدا قوت

  6. آذرخش می‌گوید:

    محسن رضایی نمونه کامل یک انسان تلاشگر و امیدواره.
    تا سال ۱۵۰۰ هم مطمئن باشید توی انتخابات شرکت می کنه بدون اینکه رای لازم رو بیاره.

  7. آذرخش می‌گوید:

    ادامه اش امشبه یا در آینده؟

  8. فاطمه می‌گوید:

    نوشته ها تأمل برانگیزند…
    داشتم خیلی جدی و عمیق میخوندم متن رو، به محسن رضایی که رسیدم بی اختیار خندیدم!
    بد جور رشته ی افکارم را پاره کرد این مرد 🙂

  9. شوکران می‌گوید:

    آقا سیداحمد آقا؛ در جواب اون کامنتی که تو اون پست قدیمیه گذاشتی، باید بگم چشم! هر چی شما بگی.
    تا همین چند دقیقه پیش داشتیم اون پست رو حلوا خلوا می کردیما، حالا شد قدیمی!
    ولی آقا سید شما تازگیا زود از کوره در می ریا! داری یواش یواش بد اخلاق میشی.

  10. فاطمه می‌گوید:

    با رهگذر موافقم!

  11. ترگل شیعه می‌گوید:

    جالبه جالبه هنوز وسطاشم

  12. مرتضی رضایی می‌گوید:

    چه می کنه این حسین قدیانی… به به!

  13. ترگل شیعه می‌گوید:

    جالب بود دقیقا تو همین فکرا بودم یه مدتی

    بعضی ها صندلی ریاست رو سکوی پرتاب ریاست جمهوری می دونن اما به نظره من شهرداری که ۷ سال پیش رییس جمهور داشت ویژگی هایی داشت که به دل مردم نشست، جسارت و شجاعتش توی بیان بعضی حرفا و مخصوصا سادگیش
    به نظرم شهردار کنونی با تمام ویژگی های مثبتی که خیلی از همشهری های من براش در نظر میگیرن، یه عیبی داره اونم اینکه زیادی بدون موضع هستش و این همیشه به معنای به دست آوردن دل همه نیست بعضی وقتا یعنی از دست دادن همه کافی هر کدوم از جبهه ها کاندید خودشون رو بدن اونوقت مردم جهتشون رو انتخاب می کنن و بی جهته مثل محسن رضایی رای نمیاره

    در مورد آقای ولایتی منم همین حس بازگشت به عقب رو دارم و دلم تازگی میخواد. به نظرم سعید جلیلی با کمی ولع ریاست جمهوری میشه احمدی نژاد سال ۸۴ البته کمی بی حاشیه تر!
    ناگفته نماند که من حاشیه های محمود رو دوست دارم. مردمی بودنش رو خیلی دوست دارم هنوز همون مرد ساده ی گذشتست باید خودمون رو جاش بذاریم تا بعضی وقت ها بهش حق بدیم هر چند بعضی وقتا هم نشینی با برخیا اظهار نظر هاشو کمی نسنجیده می کنه اما کلا خودش آدم پاکیه جدا از اطرافیان.
    امیدوارم رییس جمهور بعدی، پاکی احمدی نژاد و مردمی بودنش، ولایت مداریش، خدمت گذاریش، و تلاشش را به ارث ببره، البته خیلی بیشتر…
    امیدواریم کف ویژگی هاش اینا باشه
    شاید در دوران نوجوانی یه چپ فکره سازه مخالف زن بودم و اگه همون طور ادامه میافت می شدم جلبک اما کارهای احمدی نژاد کشوندم اینور و اون موقع بود که ولایت فقیه رو حس کردم.
    کاش رییس جمهور بعدی ستونی باشه برای نظام نه این که هر دفعه تکانی بده ستون های نظام رو!

  14. صبا می‌گوید:

    اگه دکتر ولایتی کاندید بشه من بهشون رای میدم؛ البته اگه دوباره فدای مصلحت نشن؛ آخه خیلی مخلص و مثبتند‏!‏ یکی از آشناها میگفتن؛ یه بار آقای جلیلی محل کار ایشون جلسه داشتن؛ با آژانس و بدون محافظ اومدن و به نگهبانی مراجعه کردن‏!‏‏!‏‏!‏ چرا اینقدر آدمها باهم فرق می کنند؟‏!‏ بعضی ها اینقدر ساده زیست و مخلص…ا
ی بابا‏! گزینه هام شد دو تا

  15. ترگل شیعه می‌گوید:

    ولی چی می شد یه رجایی دیگه الان داشتیم!!؟؟؟
    یا یه احمدی نژاد هشتاد و چهاری؟؟!!
    به نظرم جز سعید جلیلی (با کمی ولع ریاست جمهوری و یکم جنب و جوش بیشتر) بقیه گزینه ها نباید دیگه خودشون و مردم و به زحمت بندازن
    ۲ تا شون که یه بار شکست خوردن و یکیشون که اصلا رای نمیاره، اون یکی هم وسط گیر میفته!
    یکیشونم با تمام ویژگی هایی که من دوستش دارم، تکراریه و یکم من رو یاد آقای اکبر .ه.ر میندازه و یجوری میشم.
    اون یکی زیادی آرومه و توی وزارت خونه خودشم ابهت لازم و نداره
    اون یکی هم بیشتر برای همون صدارت بساز و بکوب مناسبه! انشاالله دولت بعدی هم همون جا باشه…

  16. رهگذر می‌گوید:

    چقدر خوبه هم دلایل مثبت برای کاندیدا شدن مینویسین و هم دلایل منفی برای نشدن. دو طرفه قضاوت کردن تصمیم گیری رو راحتتر میکنه و متن رو شیرینتر.

  17. ترگل شیعه می‌گوید:

    … چه بحثی رو پیش کشیدین! یاد پاره آجرایی که نوش جان فرمودم و همچنین اون شیشه بانکی که ریخت روی سرم افتادم…

    چه چیزها دیدیم اون سال هشتاد و اشک

  18. ترگل شیعه می‌گوید:

    انداختین منو تو فکر
    زمان بعضی چیز ها رو مشخص می کنه

  19. ترگل شیعه می‌گوید:

    غلامعلی رو “ل” نذاشتین

  20. ترگل شیعه می‌گوید:

    یکی از گزینه ها فردیه که آقای سکوته
    داماده بعضیاست
    وای که من از رای آوردن اون به اندازه ی رای آوردن میرحسین سبزی بدم میاد اساسییییییییییییییییییییی

    باز خوبه قبلش اون یکمی دم از امام و انقلاب و جنگ و … میزد
    این یکی نه بوی جنگ می ده نه بوی امام و نه بوی ولایت فقیه حداقلش من یکی که استشمام نمی کنم.

  21. قاصدک منتظر می‌گوید:

    داشتم نظرم رو می نوشتم، چشمم افتاد به عکس حاج احمد متوسلیان که تقریبا سمت راست و کمی بالاتر از نظرم، چشم به افق دوخته! کل نوشته ام رو پاک کردم و فقط می نویسم گاهی وقت ها جای خالی شیرمردانی چون حاج احمد بیشتر حس می شه …

  22. ترگل شیعه می‌گوید:

    از نظر من بعضی از اون اسم هایی که گفتین در جریان اصول گرایی وارد نیستند؛ دم درش وایسادن که اگه خوب نبود برن دم در جریان اصلاح طلبی! باز اون ور هوا پس بود برگردن اینور!

    باید جفت درها رو به روی اینا بست که اون وسط ضایع شوند.

  23. ترگل شیعه می‌گوید:

    احسنت بخاطر اونچه که در مورد حسن خمینی نوشتین.

    بازم که ادامه داره فعلا که بیدارم ببینم تا صبح خبری میشه یا نه!

  24. ترگل شیعه می‌گوید:

    مرد رو باید توی روزهای سخت و فتنه محک زد……………….

  25. ترگل شیعه می‌گوید:

    عارف را نمی شناسم
    همین که گزینه ی اصلاح طلبان است بس است.

  26. ترگل شیعه می‌گوید:

    یعنی واقعا بعضی ها روشون می شه بعد اون همه دست گل به آب دادن های امری و عمدی از اونر آب، بازم بیان و خودنمایی کنن؟؟؟

  27. سپیده می‌گوید:

    ربنا اغفر لی و لوالدی و للمؤمنین یوم یقوم الحساب/ رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا/
    خدای متعال درجات پدر بزرگوارتان را مرتفع تر گرداند انشاالله.
    میلاد مبارک مولای متقیان بر شما و خانواده محترم مبارک باد!

  28. به یاد صیاد می‌گوید:

    آغاز بیست و چهارمین سال رهبری حضرت امام خامنه ای مبارک
    امام خامنه ای کیست؟

    رهرو آن روح خدا

    مظهر ایمان و صفا

    بر دل غم دیده دوا

    این گل پر عطر و صفا

    دست خدا بر سر ماست

    خامنه ای رهبر ماست

  29. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا قاضی الحاجات**

    یاد شهدای قیام ۱۵ خرداد گرامی باد.
    عید ولادت مولا علی بر همه دوستان مبارک.

  30. به یاد صیاد می‌گوید:

    ولی من فکر کنم مصطفوی در سر سودای دیگری دارد که البته به گور خواهد برد
    چه اصولگرا چه اصلاح طلب سر و ته یک کرباسند
    فقط آقا سید علی خامنه ای

  31. به یاد صیاد می‌گوید:

    راستی سالروز میلاد اول مظلوم عالم مبارک باد

  32. ف. طباطبائی می‌گوید:

    جدا خدا قوت آقای قدیانی. خیلی عالی بود.
    از توضیحاتی که برای نامزدهای احتمالی دادید، تا سوالاتی که مطرح کردید؛ جدا عالی بود.

    خیلی منطقی و منصفانه شخصیت و موقعیت این کاندیدهای احتمالی رو بیان کردین. این نکته ای که برای “حسن خمینی” بهش اشاره کردید هم خیلی به جا بود:

    “امام به من آموخته؛ توی نوعی وقتی حرف سیاسی می زنی، دیگر حق نداری هنگام مشاهده جواب دیگران، بگویی: وا اسلاما! به خانواده شهدا توهین شد!! نخیر آقا! جواب تو را داده اند، کسی با خانواده شهدا کار ندارد.”

    دقیقا یکی از مشکلات بزرگ ما الان همینه. فقط هم حسن خمینی نیست که بعد از کلی خرابکاری وقتی مردم تو حرم بهش اعتراض کردن، گفت: هنوز ۲۰ سال از رحلت امام نگذشته!
    خیلیا جدیدا اینطوری شدن. هر حرفی دلشون بخواد میزنن ولی وقتی جواب می شنون میگن وا مصیبتا که به فلان بزرگ و فلان شهید و فلان بنده مخلص خدا(!) جسارت شد!!

  33. شیدا می‌گوید:

    ……………

  34. میلاد پسندیده می‌گوید:

    جهشی پرشی خواندمش!… به نظرم این همه سر در گریبان و کله فرو کردن در لاک مسائل داخلی… هیچی… بگذریم… ان شاءالله با موفقیت از پیچ تاریخی بگذریم.
    رسیدم به اولین بخشی که با ستاره ها جدا کردی، گفتم احسنت دارد… اما از این همه حزب و جبهه و اصول و اصلاح گفتنت، حالم بد شد.

    «حزب فقط حزب علی، رهبر فقط سیدعلی»

  35. لبیک یا حسین می‌گوید:

    عید همه مبارک
    من سعید جلیلی را می پسندم

  36. نیاز می‌گوید:

    من با نظر قاصدک منتظر موافقم اساسییییییییییییییی

    ولی با شجاعت اعلام میکنم که اگر قالیباف کاندیدا شه گزینه اولم برای رای دادن قالیباف است… به خاطر اینکه تو این چند سالی که تو شهرداری تهران بوده و قبلش که تو نیرو انتظامی بود جز خدمت ازش ندیدم… درسته که بعضی نظرات سیاسی اش درست نیست(البته از نظر ما) ولی آدمیه که خدمت رو فدای سیاست نمی کنه…
    فقط هم ادعای خدمت نداره واقعا آدم خدومی…

  37. مجنون می‌گوید:

    سلام بر حسین قدیانی عزیز
    متن جذابیت خاصی داشت
    ممنون
    ولی نمیدونم چرا امیدوارم تو لحظه های آخر یه گزینه خیلی خوب که فکرشم نمیکنیم بیاد که هر چه باشه تو دوران ریاست جمهوریش کمتر خون به دل آقا بکنه !

  38. به یاد صیاد می‌گوید:

    برای بعضی ها متاسفم که فریب فیلم بازی کردنهای رضاخان را خوردند

  39. به یاد صیاد می‌گوید:

    رضاخان جایی در قلوب مردم ایران نخواهد داشت چه اصلیش و چه بدل اسلامیش

  40. صادق می‌گوید:

    سلام
    بهتر بود قبل نوشتن لینک زیر را که هفته نامه شما نوشته را مطالعه میکردی حضرت حسین قدیانی
    http://www.shoma-weekly.ir/fa/news/1150

  41. چای پولکی می‌گوید:

    در مورد اصلاح طلبها فقط می تونم بگم: “ای رو رو برم!”

  42. خاکستری می‌گوید:

    درست ترین حرف این نوشته جایی بود که نویسنده اعتقاد داره که این حزبه که رییس جمهور را می سازد نه بالعکس… مثل انتخابات درون حزبی آمریکا که یک نفر پس از پیروزی داخلی به نمایندگی از حزبش راهی انتخابات می شود و همه از او حمایت میکنند نه مثل اینجا که یک لشکر آدم میخواهند تشریف بیارند، کاندید شوند ماشالا همگی هم دغدغه خدمت دارند…

  43. سرباز سایبری می‌گوید:

    سلام، خسته نباشید.

    یه سوال داشتم!
    چرا وقتی می خوام وبلاگ شما رو لینک کنم یا تو لیست دوستانم قرار بدم بلاگفا این پیغامو می ده:

    امکان درج لینکهای تبلیغاتی، اسپم یا غیر اخلاقی وجود ندارد. واقعا چرا؟

  44. پیرمرد می‌گوید:

    ۱-میلاد مولود کعبه، حیدر کرار بر همگی‌ مبارک.

    ۲-آغاز ولایت مولا سید علی‌، بر ولایتمداران مبارک.

    ۳-یاد حماسه آفرینان نیمه خرداد، اولین سربازان جان بر کفّ روح الله گرامی‌ باد.

    داداش حسین عزیز: متن بسیار متین و عمیق و به موقعی بود. امید دارم با هم فکری، راه اساسی‌ که همان یافتن گمشده موضوع است، حاصل گردد.
    ” اما این ملت، این حکومت، این ولایت، این خمینی و این خامنه ای، روسای جمهوری می خواهند در تراز نام بلند انقلاب اسلامی. لابد یک جای سیستم انتخاباتی ما دارد می لنگد که با حفظ احترام به همه آقایان، می بینیم؛ جمهوری اسلامی از رئیس جمهور، خیلی شانس نیاورده!!”
    به تمام عزیزان قطعه توصیه می‌کنم به این بند متن داداش حسین توجه کنند، فکر و راه حل ارائه دهند. قطعاً مشکل گشا خواهد بود.

  45. بهنام می‌گوید:

    داداش حسین سلام و خسته نباشی، تشکر بابت این متن، و اما بعد…
    بالاخره زده شد استارت شور انتخاباتی!
    علی اکبر صالحی؛ «بیداری اسلامی» و نقش خیلی ضعیف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی بی تاثیر نیست.
    اگر لازم باشد، احمدی نژاد، معامله با اصلاح طلبان را هرگز خط قرمز خود فرض نخواهد کرد.
    محمدباقر قالیباف؛ سابقه سرداری دارد، که برایش بعضا حمایت ویژه می آورد. (اگر منظورتان نهاد خاصی است فکر کنم صحیح نباشد)
    لایه هایی از اصول گرایان اصلا میانه خوشی با شهردار تهران و تیمش ندارند و از ایشان تعبیر به ساکت فتنه می کنند. میان اقشار حزب اللهی، قالیباف چهره محبوبی نیست. نیاز به رجوع به قالیباف نیست، بلکه باید دنبال چهره های جدید گشت. یک احمدی نژاد منهای جریان انحرافی.
    محسن رضایی؛ میگن فعالیت های انتخاباتیش را شروع کرده-برادر محسن روزهای سخت
    دکتر ولایتی، خیلی خوب هستن خیلی هم ارادت داریم اما برای مقاله نویسی بیشتر مفیدن تا کار ریاست جمهوری، با پوزش البته، ترجیح می دهد به جای سخن گفتن از مسائل روز، به «سلسله جلیله صفویه» بپردازد!
    بعضی جاها نام منوچهر متکی هم مطرح است به جز این ها.

    این مقاله مجال خوبی شد برای مطرح شدن اسحاق جهانگیری؛ که طرازش را برساند به این چهره ها.
    اما همه این چهره ها مقابل یک جمله از مقاله کم می آورند: جمهوری اسلامی رئیس جمهوری می خواهد در حد جمهوری اسلامی.
    سعید جلیلی؛ دیدبان جبهه ها و مرد نبرد امروز، واقعا بسیجی است و چفیه را برای ادا نمی اندازد. دولتش حتما رابطه درستی با حکومت خواهد داشت و… فقط بایک تیم قوی تقریبا بهترین گزینه می شود .

    فاطمه خانم شما چند سالته که به فردی مثل محسن رضایی می خندی؟ حرمت نگه دار.

  46. بهنام می‌گوید:

    اگر فقط سومی… فقط «آقا» مانده برایم، مال رای من نبوده، مال آقایی خودشان بوده. مدرسه، مسجد، حزب، تشکل، گروه… من نمی دانم! یک جایی باید باشد که چون «سیدعلی حسینی خامنه ای» رئیس جمهور مکتبی پرورش دهد.

  47. شیدا می‌گوید:

    نظرى بر موضع عاقلانه و متین وحکیمانه سارکوزى بى عقل و جلف و نادان در انتخابات فرانسه و مقایسه آن با افتضاح و وطن فروشى إصلاح طلبان در انتخابات ٨٨ مثال خوبى براى لزوم تربیت و نظارت بر کاندیداها را از طرف احزاب مى باشد.
    متاسفانه این جا هم مثل خیلى جاها قیف را وارونه قرار داده ایم.

  48. قاصدک منتظر می‌گوید:

    در روز پدر به کعبه سر باید زد
    بر بام نجف دوباره پر باید زد
    در حسرت بوسه بر ضریح مولا
    صد بوسه به دستان پدر باید زد
    ور نیست میسرت که دستش بوسی
    بر تربتش عاشقانه سر باید زد

    میلاد پربرکت امیرالمومنین علی (ع) مبارکباد.

  49. سیداحمد می‌گوید:

    متن شیکی بود؛
    از اینکه مثل همیشه شخصیت ها را منصفانه و منطقی توصیف کردید، لذت بردم.
    جاهایی از متن که لبخند به همراه داشت، خیلی شیرین بود.

    امیدوارم سال دیگر این روزها حیران نباشیم!
    اینکه کاندید مورد نظرم رای بیاورد خیلی خیلی مهم است ولی مهمتر این است که به کسی رای بدهم که واقعا قبولش دارم.
    اصلا دوست ندارم به زور و از سر اجبار کسی را انتخاب کنم. یعنی شرایطی پیش بیاید که ناچار باشم از رای دادن به فلانی، چون فلانی در بین کاندیدهای موجود، قابل قبول تر است.
    توکل به خدا…

  50. سیداحمد می‌گوید:

    دو بند آخر واقعا دغدغه مهم و بزرگی است!
    کاش به جای دعواهای بچه گانه سیاسی، کسی چاره ای برای این مسئله می اندیشید.
    خیلی عیق است این مبحث!
    مثلا ۲۰ میلیون نفر به رئیس جمهوری رای می دهند؛ ولی به محض اینکه رای را از مردم گرفتند، دیگر ذره ای برای نظر و حرف مردم ارزش قائل نیستند.
    دچار غرور و تکبری می شوند که بیا و ببین!
    بحث عزل و نصب ها که اشاره کردید یکی از مواردی است که واقعا دردسر ساز است.

  51. سیداحمد می‌گوید:

    بهنام عزیز؛

    فاطمه حق دارد! من هم به این جملات که رسیدم خنده ام گرفت:

    “مگر می تواند انتخابات ریاست جمهوری باشد، اما از محسن رضایی حرفی نباشد؟! مدت هاست منظور برادر محسن زمان جنگ از جریان نجات بخش «خط سوم»، خودشان اند!”

    گاهی اوقات بعضی حقایق لبخند بر لب می نشاند؛ خصوصا اگر این حقیقت با قلم داداش حسین بیان شود. در این مورد، ما به قلم طنازانه داداش حسین می خندیم، نه به این و آن.

  52. بسیجی می‌گوید:

    سلام خسته نباشید.
    سایت جالبی دارید.
    اگه امکان داره از وبلاگ من هم دیدن کنید و در صورت امکان آدرس وبلاگم رو در سایت تون قرار بدید.

  53. سلام؛ سالروز میلاد مولود کعبه و مظهر عدالت مبارک.
    روزت مبارک بابای آسمانی
    http://img.tebyan.net/Big/1391/03/f2afb1f5ba384e36b49af91bf5e91207.jpg?seed=0.015445095143910459

    آقایانی که زدید تو کار جبهه و جبهه بندی! حدود یکسال تا انتخابات باقیست، تو این مدت اگه چند درصد از وقت تون رو اختصاص بدید به برنامه حزبی تان در مصاف کارزار انتخابات و دست از دعوا و جنجالهای تبلیغاتی بردارید، به خدا قسم ثواب داره و جای دوری نمیره.
    از الان به شما گفته باشم اگه واسه انتخابات برنامه داشتید که رای میدم بهتون و گرنه …

  54. پاییز می‌گوید:

    عجب متن توپ و عالی ای بود، خیلی دقیق، موشکافانه و منطقی بود. خیلی زحمت کشیدید. ممنون
    …برآوردها نشان می دهد اصلاح طلبان روی بزن بزن اصول گرایان، «حساب ویژه» باز کرده اند. اصلاح طلبان حتما فردا روزی، پرونده گشایی و سند سازی اصول گرایان علیه اصول گرایان را، به عنوان سندی جذاب از ناکارآمدی کلیت جریان اصول گرایی، رو خواهند کرد.
    و بند سه/ ۴ خیلی عالی بیان شد ولی چنین واقعه ای اگه خدای نکرده رخ بده خیلی ترسناکه…
    کلا که بی نهایت عالی بود، خسته نباشید و یه بار دیگه روزتونو بهتون تبریک میگم، امیدوارم یعنی از تهِ قلبم دعا میکنم یک عیدی خوب از اِماممون بگیرید به همین زودیِ زود…

  55. پاییز می‌گوید:

    علامه حسن زاده آملی:
    اگر امثال بنده شبانه روز تسبیح دست بگیریم و فقط خدا را شکر کنیم که خدا چنین رهبری را به ما داده والله معتقدم از عهده شکر این نعمت برنمی آییم. رهبر عزیز ما تلألو معصوم است.
    سرآغاز ولایت امام خامنه ای مبارک

  56. در عطش عدالت مهدوی می‌گوید:

    شخصیتها رو خوب تحلیل کردین. امیدوارم از این متنهای منصفانه بیشتر بشه چون هرچی به انتخابات نزدیکتر میشیم نیاز به شناخت بیشتری پیدا می کنیم.
    در ضمن به نظرم کسی مخلصتر و پاکتر از جلیلی نیست! امیدوارم خدا یه کم شور و شوق ریاست جمهوری روزیش کنه.

  57. مخلص بچه های قطعه…

  58. شهید آینده می‌گوید:

    سلام
    سالروز ولادت مولای متقیان حضرت علی(ع) بر همه شیعیان و مسلمانان و تشنگان عدالت علویپ مبارک باد
    این متن رو میشه در دو قسمت تحلیل کرد:
    قسمت دومش که مربوط میشه به ساز و کار انتخابات و پرورش افراد برای پست های کلیدی نظام علی الخصوص ریاست جمهوری که خیلی مفید بود
    ولی قسمت اولش که مربوط میشد به معرفی کاندیداهای احتمالی انتخابات سال آینده.
    در مورد این قسمت شاید بشه ایرادی که آقا در انتخابات سال ۸۸ مطرح کردند رو وارد کرد و اون هم خیلی زود تنور انتخابات رو گرم کردنه!
    اللهم عجل لولیک الفرج

  59. سیداحمد می‌گوید:

    سرباز سایبری؛

    مسئله مهمی نیست!

  60. سنگربان می‌گوید:

    “«حزب فقط حزب علی، رهبر فقط سیدعلی»، یعنی جنگ یکی، جبهه هم یکی!”
    .
    .
    “«حزب علی» کجاست؟! حزب متناسب با دغدغه های آرمانی «سیدعلی» کجاست؟!”

    سوالات دو بند آخر، حقیقتاً دغدغه ملت شده…
    دیگه باید دنبال کدوم گزینه باشیم؟! نکنه این بار هم مجبور بشیم بین بد و بدتر، بد رو انتخاب کنیم!

  61. یاسر می‌گوید:

    سلام داداش، خسته نباشی، روزت مبارک بابای بچه هایت!
    من هستم، اصلا از این به بعد هر روز می آیم و حاضری می زنم در قطعه.
    نمی دانم چرا چندی ست که خیلی دلتنگت می شوم…
    دعا

  62. someone می‌گوید:

    سلام

    آقا سعید جلیلی خیلی مخلص تر از این حرفا هستن.
    باید دعا کرد که لیاقت همچین رئیس جمهوری رو ما داشته باشیم.
    مهم ولع نیست. مهم حس مسئولیته که در ایشون موج میزنه.

    یا حق. . .

  63. سیداحمد می‌گوید:

    someone

    اگر متن را با دقت می خواندید و واقعا به آقای جلیلی عزیز علاقه مند بودید، متوجه منظور نویسنده می شدید!
    تا این ولع ریاست جمهوری در آقای جلیلی به وجود نیاید، اصلا ما به خواسته مان نمی رسیم!
    در بین همه افرادی که تا الان اسمشان به عنوان رئیس جمهور بعدی زمزمه می شود، ما امیدواریم این ولع در آقای جلیلی به وجود بیاید!

  64. آذرخش می‌گوید:

    کاش خدا خودش به وقتش بهترین گزینه رو برسونه.
    ما که مردیم!

  65. سیداحمد می‌گوید:

    “دنیایی مُصِر به آمدن “عزیز” است”

    تا ساعاتی دیگر در وبلاگ قطعه ۲۶

  66. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم!

    امروز سه شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۱ یادداشت روز روزنامه وطن امروز به قلم “مهدی محمدی” نوشته شده. خواندن این یادداشت را از دست ندهید. سایت وطن امروز تا ساعاتی دیگر به روز می شود. همین نوشته داداش حسین هم در یک صفحه کامل (ص ۶) روزنامه کار شده. متنی که با تحسین آقایان بذرپاش و شکیبایی مواجه شد.

  67. سیداحمد می‌گوید:

    داداش حسین!

    عجب عکسی گذاشتید؛
    به به… به به…
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…

  68. شوکران می‌گوید:

    آقای مدیر؛ من یکی رو می شناسم که هم آرامش آقای جلیلی هم تجربه احمدی نژاد هم سخت کوشی قالیباف هم پرروئی خاتمی و هم همه چی رو با هم داره، تازه، سربازی هم رفته، قیافه اش هم ای بدک نیست! دستش هم به دهنش می رسه! یه شغل نسبتا مناسب هم دست و پا کرده، میگن خونه هم داره! به نظر من بهترین گزینه برای ریاست جمهوری همین آقای هاشمی خودمونه که از قلم انداختیش!
    هر چی خوبان دارن، ایشون همه رو یه جا داره، میگی نه، از خودش بپرس!

  69. someone می‌گوید:

    سلام

    بی دقت نخوانده بودم. با این حال یه بار دیگه خوندم . . .

    شما چه طور ولع رو تعریف میکنید؟
    اینکه مثل بعضی از افراد مدام تبلیغ کنند در شهرستان ها؟
    یا اینکه سعی در مطرح کردن خود داشته باشند؟!

    حاج حسین نوشته اند که:
    ” و… اما، مسئله اینجاست که سعید جلیلی، واقعا ولعی برای ریاست جمهوری ندارد و این ضعف کمی نیست! نداشتن ولع مثبت، منجر به نداشتن تیم حرفه ای و فقدان برنامه مدون می شود.”

    خیلی قاطعانه برای ۲ سال دیگه نتیجه گرفته شده که آقای جلیلی قطعا به این مسئولیت هر چند که ازشون انتطار زیاد است فکر نمی کنند… در مورد تیمشون هم ابراز نگرانی کردن.

    یه نکته هم که زیاد بی ربط نیست اینه که وقتی آقای احمدی نژاد کاندید شدن، جز عده اندکی، کی ایشون رو میشناخت؟
    اما ایشون برای حداقل ۴ سال عالی برنامه داشتن.

  70. سیداحمد می‌گوید:

    آفرین شوکران… عالی بود!

    someone

    چهارمین کامنت این پست را با دقت بخوان. در ثانی؛ حتما اطلاعات داداش حسین از شما بیشتر است. هم منتقدین و هم معتقدین سعید جلیلی، می گویند که ایشان برای رئیس جمهور شدن، شور لازم را ندارد. در مثل مناقشه نیست؛ مثل پسری که به زور می خواهند زنش بدهند!! منتقدین سعید جلیلی اما در بیان نقاط ضعف ایشان، اشاره به عدم سابقه اجرایی آقاسعید می کنند. سابقه اجرایی، چیزی ورای دبیری شورای عالی امنیت ملی و مذاکرات هسته ای است. خود سعید جلیلی باری در جمعی گفته بود؛ من چگونه نامزد رئیس جمهوری شوم در حالی که تا به حال، یک چک حکومتی، دولتی درشت امضا نکرده ام؟! البته حتما سعید جلیلی واجد ویژگی های مثبت زیادی هم هست که در نوشته به خوبی بدان اشاره شده. لطف کنید و سیاه و سفید درباره افراد قضاوت نکنید، ایضا لطف کنید و باطن نوشته را فدای ظاهر نوشته نکنید. من قلبا دعا می کنم که آقای جلیلی چنین تصمیمی در سر داشته باشند و کاندید شوند برای ریاست جمهوری! تعجب می کنم از این جمله شما: “خیلی قاطعانه برای ۲ سال دیگه نتیجه گرفته شده که…”

    باز هم می گویم که متن را خوب نخواندید و خوب متوجه ماجرا نشدید!

  71. someone می‌گوید:

    شما نسبتا درست میگین

    من هم نظر خودم رو نوشتم و معنای دیدگاه من ربط چندانی
    به نحوه خوندن من نداره… ( اصرار دارین که بی دقت خوندم 🙂 )

    به هر جهت، کاش یه فرشته نجات هویدا شه.

  72. سلام
    خدا پدر شهیدت را با سید الشهدا محشور کنه… واقعا که قلمت جوهری از گوهر خون پدر شهیدت داره…
    یا علی
    التماس دعا

  73. شیدا می‌گوید:

    دوستان لطفا به توصیه بسیار ارزشمند جناب پیرمرد در مورد ارائه نظرات کاربردى براى مشکل عظیمى که جناب قدیانى با استادى تمام آن را تحلیل کردند عمل کنیم و سعى کنیم راه حل هاى مناسبى را بیابیم.
    یا روشهایی به کار ببریم که آدم هاى نخبه و بأ تجربه در این زمینه بتوانند یک جایی نظراتشان را با جزئیات بدهند.
    شاید إز به به و أحسنت فرمودن بهتر بأشد. ولى نمیتوان منکر شد که نمى شود إز إبراز احسنت و آفرین و تعریف و تمجید در حق نوشته هاى ایشان خوددارى کرد.

  74. عمار می‌گوید:

    من مست شراب دل روحانی خویشم
    مجنون علی، رهبر عرفانی خویشم
    هر چند حیا میکنم از دلبر دلها
    دلبسته “دلدار خراسانی” خویشم.

  75. ناشناس می‌گوید:

    خوشمان آمد، از این دست تحلیلها و خوش قلمی ها بیشتر بفرمایید.

  76. یوسف می‌گوید:

    به روزیم…
    http://ingholt.ir/?p=208

  77. مرتضی می‌گوید:

    سلام…
    مگه حزب الله که توی قرآن هست به همین معناست که party هست؟
    حزب توی قرآن معنای خاصی داره ولی پارتی یعنی گروهی که جمع شدن برای قدرت! اگر هم تشکیلات درست میکنند و آدم توش پرورش میدن باز هم برای قدرت هست!
    من جبهه ی متحد قدرت گرایان پایدار رو ترجیح میدم به حزب های قدرت گرایی!

  78. گمشده می‌گوید:

    انگار به هوای فیلتر شدن و دادگاه و الخ… تشنه شده ای برادر!

    متن خیلی صریح – بی تعصب و سانسور نشده بود … در عین حال خطرناک برای جان شما … مواظب جانت باش برادر …

  79. هادی می‌گوید:

    از این که به این موضوع مهم پرداختید بسیار ممنونم.
    در زمینه تحزب باید نظرات مرحوم شهید بهشتی به طور جدی بازخوانی شود. ایشان حزب را “معبد” خود میدانستند… دنیایی مطلب در این واژه پنهان است. اقبال گسترده مردم به حزب جمهوری اسلامی و نقشی که این تشکیلات در مقابله با جریان نفاق و سازش در اوائل انقلاب داشت بر کسی پوشیده نیست. تحلیل مشکلاتی که بعدها پیش آمد و باعث تعطیلی آن شد، می تواند راهگشای ما درحال حاضر باشد.

    مولا علی(علیه السلام) در لحظات آخر عمر شریف خود دو سفارش داشتند، تقوای الهی و نظم در امور… سیاست یکی از کارهای مهم است و داشتن تشکیلات لازمه نظم در آن. البته یادمان باشد که تشکیلات وسیله است و نه هدف… “معبد” است و نه “معبود”…

  80. بانو می‌گوید:

    این نوشته تمام نمی شود الا به طرح چند سئوال. چرا از ژورنالیست گرفته تا سیاستمدار، در چنین مقاطعی، سخن از آدم ها می رانیم، اما حرفی از برنامه ها نداریم؟! کجای کار سیستم انتخاباتی ما به ویژه در مقطع انتخابات ریاست جمهوری می لنگد که حتی دشمن بیرونی هم می تواند از دل یک انتخابات داخلی، گزینه مد نظر داشته باشد؟! آیا می توان همه بار نظارت را بر دوش شورای نگهبان انداخت؟! این گزینه ها قبل از انتخابات در کجا رصد می شوند و در کجا مورد نظارت قرار می گیرند؟!
    ………………………
    ………………………
    ………………………
    آیا عجیب نیست رای دادن من به نامزدی که قهر و مهرش، دورکاری و نزدیک کاری اش، بسته به دل نازنین خویش است؟! اگر حزب داشته باشیم، اما حرفه ای نباشد، مضراتش چیست؟! آیا احزاب ناقص الخلقه، نبودشان، بهتر از بود و نمودشان نیست؟ !و……………………

    خدایی آقای قدیانی! اینا چندین سواله یا یک دنیا سوال؟ که البته آن هم بی جواب می ماند …

  81. سرباز سایبری می‌گوید:

    سلام آقا سید؛

    گفتید مسئله مهمی نیست!
    اصلا مسئله غیر مهمش چیه؟

    فقط وبلاگ من اینجوریه یا همه ی بلاگفا ها این مشکل رو دارن؟

  82. ساندیس خور می‌گوید:

    باورم نمیشه انقدر جرئت داشته باشید!!!

    به روزیم…

  83. سیداحمد می‌گوید:

    سرباز سایبری؛

    کلا بلاگفا اجازه لینک “قطعه ۲۶” را نمی دهد.

  84. SM می‌گوید:

    قابل توجه طراحان گرافیک، هیأت مذهبی و پایگاه های بسیج سراسر کشور؛
    مرکز عکس KHAMENEI-PH با رسالت انتشار تصاویر بزرگ و با کیفیت عالی از مقام معظم رهبری آغاز به کار کرد…
    امیدواریم با لینک این وبلاگ ما را در این امر یاری نمایید.
    با تشکر…

    آدرس: http://www.KHAMENEI-ph.blogfa.com

  85. motalebe می‌گوید:

    من چطور می تونم عکس برا یوزرم بذارم؟!!!!!!!!!!!!!!

  86. سیداحمد می‌گوید:

    motalebe

    به این آدرس مراجعه کنید!
    http://in-my-place.blogsky.com/gravatar.htm

  87. سیداحمد می‌گوید:

    السلام علیک یا عقیلة العرب، یا زینب کبری

    وفات عمه سادات، حضرت زینب کبری، بر اهالی قطعه مقدس ۲۶ تسلیت باد…

  88. صبا می‌گوید:

    http://www.aparat.com/v/cabe93e7ad2813b2009aae33c397487845555
    سلام بر ام المصائب، زینب کبری سلام الله علیها
    نمی دانم به عالم مصیبت دیده تر از زینب خلق شده! اصلا، آیا هرگز کسی را یارای صبر بر اینهمه مصیبت هست؟!

  89. روشن جو می‌گوید:

    سلام
    من فعلا آقای جلیلی رو میپسندم.
    به امید ظهور یار
    یاعلی

  90. سرباز سایبری می‌گوید:

    سیدجان: یه بار بگو بلاگفا مریضه!!!!! یامرض داره شایدم غرض!!!!

  91. به جای امیر می‌گوید:

    پنگوئن (گفت و شنود)
    {سه شنبه ۱۶ خرداد}

    گفت: مئیر داگان رئیس سابق موساد بدجوری به نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی حمله کرده است.
    گفتم: چرا؟! مگه چی شده؟!
    گفت: به نتانیاهو اعتراض کرده که چرا بدون درک شرایط حساس و شکننده اسرائیل درباره حمله به ایران حرف می زند؟!
    گفتم: خب! دیگه چی؟!
    گفت: از نتانیاهو با عنوان احمق ترین نخست وزیر اسرائیل یاد کرده و گفته است؛ مگر آقای نتانیاهو نمی داند که حمله به ایران موجودیت اسرائیل را به خطر می اندازد؟!
    گفتم: یارو می گفت؛ از پررویی پنگوئن خیلی خوشم میاد! که فقط دو وجب قد و قواره داره ولی مثل گنده لات ها راه میره!
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    اگر زینب(س) نبود… (به جای گفت و شنود)

    در سالروز رحلت پیام آور کربلا، حضرت زینب کبری(س) این ستون را به احترام آن بزرگ بانوی جهان اسلام، دیگرگونه می نگاریم و به سروده ای از آقای قادر طهماسبی در رثای حضرتش اختصاص می دهیم.
    س رّ ن ی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
    کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
    چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگ
    پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود
    چشمه فریاد مظلومیت لب تشنگان
    در کویر تفته جا می ماند اگر زینب نبود
    زخمه زخمی ترین فریاد، در چنگ سکوت
    از طراز نغمه وا می ماند اگر زینب نبود
    در طلوع داغ اصغر، استخوان اشک سرخ
    در گلوی چشم ها می ماند اگر زینب نبود
    ذوالجناح دادخواهی، بی سوار و بی لگام
    در بیابان ها رها می ماند اگر زینب نبود
    در عبور از بستر تاریخ، سیل انقلاب
    پشت کوه فتنه ها می ماند اگر زینب نبود

  92. یاسر می‌گوید:

    آقا را از هر طرف بخوانی آقاست….

  93. نجوا می‌گوید:

    ……………… عالی بود، دست مریزاد داش حسین…
    وفات خانوم زینب کبری(س) تسلیت… شفاعت خانوم شامل حال اهالی با حال قطعه و علی الخصوص داداش حسین بچه بسیجی ها…

  94. 1طلبه می‌گوید:

    با سلام
    با آرزوی توفیق روز افزون برای حضرتعالی از شما دعوت می کنم به حجره ی یک طلبه تشریف بیارید و سوال من رو جواب بدین
    ممنون از لطف شما
    http://www.hojreye1talabe.blogfa.com

  95. ناشناس می‌گوید:

    من نه چپم و نه راست. قطعا اصلاح طلب نیستم. نمیدونم اصولگرا به معنی سیاسیش هستم یا نه؟!

    جریان انحرافی رو دقیقا نمیفهمم چیه اما به همون اندازه که از کلیت دولت نهم حمایت میکنم حلقه دور رییس جمهور در جمهوری دهم را خطرناک میبینم به همون شدتی که تفکر شکل گرفته حول آقای رفسنجانی میتونه ما را از انقلاب اسلامی دور کنه، اما عمیقا شیفته و مجذوب امامین خمینی و خامنه ای هستم.
    هیچ اطلاعات پیچیده و مخفی هم ندارم اما در حدی که عملکرد و نظرات رجال سیاسی و بعضا غیر سیاسی را رصد میکنم، دکتر لنکرانی را ترجیح میدم برای خدمت.
    حضرت استاد! خوب بود یه تحلیلی هم از دکتر لنکرانی میکردید…

  96. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛

    تا کنون ۱۱۲۹ مطلب برای وبلاگ “قطعه ۲۶″ نوشته اند داداش حسین… شوخی نیست؛ یک هزار و صد و بیست و نه متن، که یکی از یکی زیباترند.

  97. من این دعوت را قبول کردم و به زودی از فلسطین دیدن می کنم، هرکس می خواهد خشمگین شود بشود و هرکس می خواهد ناراحت شود، ناراحت شود. (مارادونا)

  98. فرزند شهید می‌گوید:

    سلام حاجی
    …………………….

  99. سلام؛
    بهترین گزینه که احمدی نژاد منهای جریان انحرافی است از میان گزینه های اخراجی دولته و هیچ کدوم از گزاره های گفته شده شباهت آنچنانی به احمدی نژاد ندارند. نه اون روحیه استکبارستیزیشون، یا روحیه ی مردمی بودن و ساده زیستی به معنای حقیقی! هیچکدوم اون اقتداری که رییس جمهور فعلی به نمایندگی از رهبری و مردم برای ملت آورد نمیاره و همه ی این گزینه ها عقب گرده! حتی هیچکدوم به اندازه احمدی نژاد توی ولایتمداریشون تند نیستند یه جورایی ویژگی هایی داشت دکتر که دیگه شاید جز افرادی مثل صفار هرندی که نامش توی این گزینه ها نیست و توی نماینده ها هم علی رغم انتظار نبود دکتر منهای جریان انحرافی نیست! خداییش دکتر خیلی خیلی شبیه آرمان ها و وصیتنامه ی امام بود! واقعیتش خیلی توقع بالا رفته!!!

  100. سیداحمد می‌گوید:

    همگام با ولایت تا ظهور؛

    منکر خوبی های احمدی نژاد نیستم و هزار بار هم برگردم به سال ۸۸ باز هم رایم به احمدی نژاد است ولی لطفا اینقدر با اغراق و غیر واقعی حمایت نکنید از رییس جمهور!!!

  101. به جای امیر می‌گوید:

    ویروس فلیم (گفت و شنود)

    گفت: آمریکا و اسرائیل بعد از مذاکرات بغداد روی جنگ سایبری علیه برنامه هسته ای ایران خیلی سروصدا راه انداخته اند!
    گفتم: که چی؟! معلومه که از مذاکرات بغداد بدجوری کلافه شده اند.
    گفت: ادعا می کنند که با استفاده از ویروس هایی مثل ویروس شعله -FLAME- می توانند به تاسیسات هسته ای ایران ضربات سختی بزنند!
    گفتم: پس چرا تا حالا نتوانسته اند هیچ غلطی بکنند؟! و اگر چنین قدرتی دارند چرا در مذاکرات هسته ای با التماس از ایران می خواهند که کوتاه بیاید؟!
    گفت: اتفاقا یکی از سناتورهای آمریکایی گفته است؛ ایران از این گنده گویی ها واهمه ای ندارد و ما هم به جای این توهم پراکنی ها باید علت واقعی شکست خود در مذاکرات بغداد را جستجو کنیم.
    گفتم: یارو آس و پاس شده بود و برای اینکه خودش را از تک و تا نیندازد به دوستانش می گفت، کف دستم می خاره و معلومه که یک پولی به دستم می رسه، پشتم هم خارش داره و نشانه اینه که گنج پیدا می کنم و… دوستش گفت؛ مرد حسابی! همه اینها نشانه اینه که بدنت چرکه، پاشو برو حموم!

  102. یاسر می‌گوید:

    سلام
    نمی دانم تو آپ نمی کنی یا من حس می کنم خیلی وقت است که هی همین را می خوانم…
    خوبی راستی داداش؟
    ……………………………………..

  103. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **لا اله الله الملک الحق المبین**

  104. دلخون می‌گوید:

    سلام

    تو پست قبلی کامنتی دادم که امسال قسمت شد برم اعتکاف اما مبصر تاییدش نکرد.

    به هر حال به یاد همه دوستان بودم، به خصوص روز آخر که یه شهید مهمون ما بود. خیلی عالی بود مخصوصا اینکه دفعه اولم بود. آخه هیچ سالی قسمتم نمی شد.

    انشالله که بتونم نگهش دارم.

  105. سیداحمد می‌گوید:

    یاسر؛

    خیلی سخت نیست با خبر شدن از جدیدترین مطالب قطعه ۲۶ ها!! و اما لطف کن و درباره مطالب دیگران یا کارهای خوب و بد دیگر دوستان سایبر، اینجا نظر نگذار. شرمنده بابت نقطه چین شدن بخشی از کامنتت.

  106. ؟!!!!!!!!!!!!!!
    لبخند بزن رزمنده 🙂

  107. دلخون می‌گوید:

    آقای قدیانی دوست ندارم این پست رو بخونم.

    دلیلم ندارم …… همین.

  108. روایت عکس می‌گوید:

    واقعا که به چه مدرکی ننگ به احمدی نژاد می زنی که ته انحرافه؟ انحراف شمایید، که مردمو مورد انحراف قرار می دهید.
    تعریفتون رو از برو بچه های مذهبی شنیدم که زیاد تند می ری.

  109. سیداحمد می‌گوید:

    روایت عکس؛

    چشم بسته غیب نگویید لطفا!
    مشکل شما این است که معیارت همین هاست که اسم بردی و احمدی نژاد را با اینها مقایسه می کنی و به این نتیجه می رسی که احمدی نژاد بهتر است.

    ولی ما رئیس جمهوری در شان انقلاب اسلامی می خواهیم.
    رئیس جمهوری بی انحراف و حاشیه و …

  110. سایه می‌گوید:

    سلام؛
    منصفانه نبود.

  111. دلخون می‌گوید:

    بی ربط :
    ائمه اطهار سرباز می طلبند. اگر در کربلا نبودی تا “ندای هل من ناصر” حسین (ع) را پاسخگو باشی امروز هستی. کجا نشسته ای؟ در انتظار چه هستی؟کربلا ما را به خود فرا می خواند. همان گونه که همواره در تاریخ صدای ”هل من ناصر” امام عشق از جانب کربلا به گوش می رسد. و تو ای جوانمرد بگو که از کدامین قبیله ای؟ می مانی یا می روی؟؟

  112. شیدای رهبر می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی؛
    واقعا” حظ کردم، عالییییی بود…

    خدا رحمت کنه شهید اکبر قدیانی رو.

  113. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله الرحمن الرحیم

    … اَللّهُمَّ اغْفِرْلى کُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ خَطَّیئَةٍ اَخْطَاْتُها اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ

    بِذِکْرِکَ وَ اَسْتَشْفِعُ بِکَ اِلى نَفْسِکَ وَ اَسْئَلُکَ بِجُودِکَ اَنْ تُدْنِیَنى مِنْ قُرْبِکَ وَ اَنْ

    تُوزِعَنى شُکْرَکَ وَ اَنْ تُلْهِمَنى ذِکْرَکَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ سُؤ الَ خاضِعٍ مُتَذَلِّلٍ

    خاشِعٍ اَنْ تُسامِحَنى وَ تَرْحَمَنى وَ تَجْعَلَنى بِقَِسْمِکَ راضِیاً قانِعاً وَ فى جَمیعِ

    الاْحْوالِ مُتَواضِعاً…

    … خدایا! بیامرز برایم همه گناهانى را که مرتکب شدم، و تمام خطاهایى که به آنها آلوده گشتم، خدایا! با یاد تو به سویت نزدیکى می جویم، و از ناخشنودى تو به درگاه خودت شفاعت میطلبم، و از تو خواستارم‏ به جودت مرا به بارگاه قرب خویش نزدیک گردانى و سپاس خود را نصیب من کنى، و یادت را به من الهام نمایى، خدایا! از تو درخواست می کنم، درخواست بنده‏اى فروتن، خوار و افتاده، که با من مدارا نمایى و به من رحم کنى و به آنچه روزى‏ ام نموده ‏اى‏ خشنود و قانع بدارى و در تمام حالات در عرصه تواضعم بگذارى…

  114. آیه می‌گوید:

    بسمک یا الله

    برادر خیلی عالی بود. اینقدر واضح و به قول سیداحمد”شیک” تشریح کردید!
    *
    نامزدهای اصول گراها را که رد کردم، گفتم: پرسه در مه؟ نه آیا؟ (به هر صورت منتسب به اصول گرایی است دیگر) که رسیدم به بندهای بعدی
    و قلم شما:

    “ساکت فتنه شاید با «وحدت»، و در یک سیکل درست و سیاستمدارانه طرد شود، اما با «تفرقه»، نه فقط از صحنه روزگار محو نمی شود، بلکه آن می شود که دانی! این بدیهیات را اگر ندانیم، به جای ساکت فتنه، شاید خود فتنه گران آمدند و بر جمهور، ریاست کردند. اگر خداوند به اصول گرایان وعده خاصی داده، به ما هم بگویند!”

    خیلی عالی بود، جزاک الله خیرا
    یا ستارالعیوب

  115. صداقت می‌گوید:

    سلام.
    راستی! چرا در مورد این تورم و گرانی افسارگسیخته ای که لحظه به لحظه اوج می گیرد مقاله نمی نویسید؟

  116. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم**

  117. به روزم با چند مطلب کوتاه و خواندنی

    کاپیتولاسیون. شک دارم مملکت دست… زنده ها و مرده های سیاسی، خودشگفتی و خود شیفتگی، از قعر چاه تا اوج ماه

    خوشحال می شم بیاید و نظر بدید.

  118. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    درباره این پست باید بگویم که یکی از بهترین و دغدغه مند ترین متن هایی بود که در قطعه خوانده ام.
    شدیدا هم موافق ام که سیستم انتخاباتی ریاست جمهوری با این وضع، جواب نمی دهد، لااقل تجربه سی و چند ساله انقلاب این را نشان داده که همان جمله معروف که متاسفانه رؤسای جمهور ما رای را با بیعت جابه جا می گیرند. علتش هم شاید این باشد که جایی از متن هم به آن اشاره شد، نامزدها پله پله رشد نکردند و برای این پست خطیر تربیت و آماده نشدند. تا به حال هم با این وضعیت، عنایات خدا شامل حال مان شده و به برکت ولی فقیه خطرات را گذرانده ایم.
    سوالات خیلی کارشناسانه ای بود؛ کاش دلسوزان نظام، راه حل و جوابی پیدا کنند برای این سوالات و تجدید نظر شود.

    *مدرسه، مسجد، حزب، تشکل، گروه… من نمی دانم! یک جایی باید باشد که چون «سیدعلی حسینی خامنه ای» رئیس جمهور مکتبی پرورش دهد.*

  119. سیداحمد می‌گوید:

    مشکل اینجاست که رئیس جمهورهای ما غیر یک سری اصول کلی و اساسی، به کسی پاسخ گو نیستند.
    تقریبا می شود گفت شخص بعد از اینکه رای مردم را به دست آورد، حس می کند عقل کل است و رای مردم به این معناست که تو هر کاری دلت می خواهد می توانی انجام دهی!
    در حالی که رئیس جمهور باید برای کارهایی که انجام می دهد، خود را پاسخ گو بداند!
    پاسخ گو بودن نه از جنس پاسخ گویی به شورای نگهبان و مجلس که در حال حاضر وجود دارد! و می بینیم که این چنین نظارتی بی فایده است؛
    مثلا می بینیم که رئیس جمهور فعلی خودش را بی عیب و خطا می داند و رفتارش به نحوی است که انگار هیچ مرجعی صلاحیت نظارت بر رئیس جمهور را ندارد!

    جایی داداش حسین گفته بود که اگر هاشمی، حزب کارگزاران سازندگی را نداشت، اگر خاتمی، حزب مشارکت را نداشت، و اگر احمدی نژاد هم مشایی و بقایی را نمی داشت، چون سیستم انتخابات ریاست جمهوری ما کلا مشکل دارد، باز هم امر بر بعضی آقایان بنا به دلایلی مشتبه می شد و… لذا این سیستم باید درست شود، نه اینکه تمام هم و غم ما محدود در مبارزه با احزاب دولت ساخته شود.

  120. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    چند سال پیش روزی در تره بار نزدیک محل سکونت مان، فردی را دیدم که احساس کردم چقدر قیافه اش آشناست و مدام فکر می کردم که ” من این آقاهه رو کجا دیدم؟! تو کدوم برنامه تلویزیونی؟!” چند دقیقه بعدش یادم آمد که ای دل غافل! همانی بود که جایگزین لاریجانی شده، یعنی سعید جلیلی!
    آن روزها سعید جلیلی تازه دبیر شورای عالی امنیت ملی شده بود، چند تا پلاستیک میوه هم دستش بود، یعنی همان طوری که من و شما می رویم و گوجه و پرتقال و سیب و هلو می خریم، او هم مثل ما!
    فوق العاده ساده زیست و مردمی است این مرد و دوست داشتنی، اما نمی دانم این چیزها و در کنارش پاکی و نجابت و روحیه بسیجی داشتن و …برای یک رییس جمهور کفایت می کند یا نه؟!
    بین این گزینه های موجود قابل اعتمادترین آدم است برای رای دادن و البته باید منتظر بمانیم و ببینیم چه پیش می آید؟!
    دکتر ولایتی هم گمان نکنم کاندیدا شوند.

  121. دلخون می‌گوید:

    بی ربط:

    امیرالمومنین امام علی علیه السلام فرمودند:
    شیعیان ما کسانی هستند که در راه ولایت ما از خود بذل و بخشش نشان می دهند، و در راه مودت ما همدیگر را دوست دارند . به جهت زنده نگهداشتن امر ما به زیارت یکدیگر می روند. در حال غضب به کسی ظلم نمی کنند و در صورت رضا اسراف نمی نمایند ، برای همسایگان خود مایه برکتند و با کسانی که معاشرت می کنند پیام آوران صلح و صفا و صمیمیتند.

  122. . می‌گوید:

    این عکس ِ چه خوشگل ِ ..
    متن را نسیه ای خوانده ایم، خیلی طولانی ِ ِ ِ …

    خداقوت *

    سلام.

  123. یاسر می‌گوید:

    سلام…
    تا طور کشانده ای عصا می خواهم
    یک تذکره کرب و بلا می خواهم…

  124. یاسر می‌گوید:

    باز مدینه داره می شه احساس
    کوچه کوچه شمیم گل یاس…
    عشق مولا زینب اومد
    وای چقدر خالیه جای عباس
    جان علی جان فاطمه
    بذار بیام زیارته پادشاه علقمه…

  125. علی(عاشق شهادت) می‌گوید:

    احمدی نژاد از اعتماد بچه های حزب اللهی سوءاستفاده کرد…

  126. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۲۳۶*حضرت رسول صلی الله علیه و آله:

    هر کس کاری را بدون شناخت انجام دهد؛ تباه کاری او بیشتر است از آنچه سامان می دهد.

    (تحف العقول، ص۴۷)

  127. سیداحمد می‌گوید:

    “اللهم رب شهر رمضان…”

    ۴۲روز مانده تا ماه میهمانی خدای رئوف…

  128. شیدای رهبر می‌گوید:

    سلام………………

  129. لبیک یا حسین می‌گوید:

    نمیدونم این چینش تا چه حد واقعیت پیدا میکنه، از چند روز پیش که مطلب رو خوندم ذهنم رو در گیر کرده. توی این گزینه ها متکی و صفار هرندی و عده ای دیگر نیستند و به زعم خیلی “ولایتی” کاندید نمیشود.
    خیلی ها دوست ندارند از سر ناچاری به قالیباف رای بدن و چینش این چنینی نامزدها ممکنه به همین امر منجر بشه آنهم برای برنده نشدن دیگری (فکرش را بکن! گفتم برنده نشدن یعنی واقعا این برد و باخت سر چی ممکنه باشه؟).
    دور اول احمدی نژاد، با عشق و اعتقاد کامل رای دادیم و حتما دوست نداریم پس رفت داشته باشیم. اقتدار و عزت جمهوری اسلامی رو به افزونی است و هیچ کس پس رفت این چنین را حتی اگر خیلی ضربه زننده نباشد نمی پذیرد؛ البته بگذریم که طرفداران قالیباف کم نیستند و احتمالا همان عشق و اعتقاد را به او دارند.
    نتیجه اخلاقی اینکه: برای رای نیاوردن جبهه ی مقابل، کاندید دوست داشتنی خود را حتی اگر فکر میکنی رای نیاورد کنار نگذار زیرا ممکن است رای تو انگیزه ای شود برای نوشتن جلد دوم کتاب … معجزه ی هزاره ی سوم!

  130. روح اله می‌گوید:

    قابل توجه نویسنده:
    خیلی از حضرات اصول گرا قبل از انتخابات می گفتند باید وحدت کرد تا اصلاح طلب ها پیروز نشوند.
    به هر حال وحدت مورد نظر اون ها شکل نگرفت و نتیجه انتخابات نشان داد که تحلیل درستی ندانشتند یا این که فقط بهونه بوده!

  131. مطمئنه می‌گوید:

    سلام علیکم.
    من هم فرزند شهید هستم و دارم سعی می کنم که خاطرات پدر شهیدم را بنویسم. و در حال انجام این کار هستم. البته بیشتر دارم خاطرات کودکانه ی خودم را می نویسم. کتاب نه دی شما را یکی از رزمندگان دلاور به من هدیه داده است که ان شاءالله بعد از امتحانات مطالعه خواهم کرد. نمی دانستم که جریان کتاب چیست دوستان توضیح دادند و با وبلاگ شما آشنایم کردند.
    خواستم که از حضور شما استفاده ببرم. و در این راه یاری ام کنید.
    اجرتون با پدران شهیدمان

  132. فدایی سید علی می‌گوید:

    سلام؛
    من فکر می کنم مشکل بزرگ جمهوری اسلامی اینه که فقط در حد همین دو کلمه مانده. یعنی بسط تئوریک پیدا نکرده. یعنی یک مدل جامع ایرانی و اسلامی نشده که در همه سطوح حرفی از دل خودش داشته باشد برای گفتن. ما فقه حکومتی و تمدنی نداریم. ما علم اداره جامعه و سیاستی که از خودمان باشد نداریم. الحمدلله ولایت فقیه داریم اما برایش خیلی زحمت نظری و علمی نکشیدیم. آقا دیگر چقدر باید بگویند به دانشگاه و حوزه؟ چند بار عتابمان کنند سر این چیزها؟ چند صد بار بگویند کرسی آزاداندیشی و تحول در حوزه و علوم انسانی و…؟؟ کار سنگین است و کسی یارای رفتن ندارد. اصلا این جبهه سرباز ندارد یا اگر هم دارد خیلی کم دارد، خیلی…

    اینطور می شود که ما ولی فقیه داریم اما کنارش سه تا قوه منتسکیویی هر چند با لعاب دینی. حزب را خوب نمی دانیم اما جایگزینی برایش پیدا نکردیم. انقلاب کردیم اما وقت عمل که رسید دست به دامن همان سیستم های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی غرب شدیم چون باید جامعه را اداره می کردیم ولی مدل کارآمد کاملا منطبق با روح ولایت مطلقه ی فقیه و حکومت اسلامی نداشتیم و این سال ها هم نساختیم. قانون اساسیمان مشکلات اساسی دارد اما چون نمی توانیم حلش کنیم صدایش را در نمی آوریم. بعضیهامان که اصلا نمی فهمیم از بس که از روح اسلام ناب بی خبریم. بانکدریمان مساله دارد و هزار مشکل اساسی اساسی دیگر.
    البته ما برای این کارها وقت نداریم از بس که یا درگیر جنگ و فتنه و انتخاباتیم یا درگیر سیاسی کاری و جناح بازی. همین می شود که وقت بیداری اسلامی ترس برمان می دارد که اگر گفتند شما در این سی سال چه کرده اید تا ما هم بکنیم، باید چه جوابی بدهیم؟… از فرهنگمان الگوبرداری کنند یا سیاست و اقتصادمان؟؟ شاید هم از دانشگاه و حوزه مان!
    من بعید می دانم در دادگاه الهی این همه قصور و تقصیر را بتوانیم جواب بدهیم. پناه بر خدا!

    ماهها بود اینجا نظر نداده بودم. این متن را که خواندم خواستم درددلی کنم. شاید کسی همراه شد… با ما که نه، با آقا.

  133. به جای امیر می‌گوید:

    نعش! (گفت و شنود)

    گفت: اردشیر امیرارجمند، مشاور فراری موسوی با صدور یک بیانیه از هواداران سران فتنه خواسته است برای اعلام مخالفت خود با جمهوری اسلامی دست به یک حرکت توفنده و کوبنده بزنند!
    گفتم: اوه! اوه! آخ! آخ! حالا قراره چه بلایی بر سر نظام بیاورند؟!
    گفت: از هواداران خواسته است برای ۲ ساعت کاملا سکوت کنند!
    گفتم: یارو برای آزمون هنرپیشگی به کارگردان مراجعه کرد. ازش پرسیدند در چه نقشی تجربه بازیگری داری؟ گفت؛ در نقش «نعش»!

  134. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۲۳۷* امیرالمومنین علی علیه السلام:

    جوانمرد اگر به دولت برسد؛ مناقبش آشکار گردد و فرومایه اگر به دولت رسد؛ بدی ها و عیوبش آشکار گردد.

    (غررالحکم، ح ۷۸۲۸ و ۷۸۲۹)

  135. سیداحمد می‌گوید:

    چه قشنگ بازی کرد این روسیه… یونان و لهستان هم، هی… بدک نبود!

    خیلی قشنگ می شود و عالی، دیدن این جام، با نوشته های فوتبالی داداش حسین!

  136. سفیر خون می‌گوید:

    “باید بچشد عذاب تنهایی را، مردی که ز عصر خود فراتر باشد”

  137. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا رب العالمین**

  138. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    و دوباره ذکر و خیر شیخ بی سوادمان…

    http://jamnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=87792&Serv=26

  139. چشم باز می‌گوید:

    ………………..

  140. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    سلام بر حسین*
    .
    .
    .
    دلی مُصِر به «آپیدن» عزیز است…

  141. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛

    به لطف خدا قطعه ۲۶ امشب با ۲ متن به روز می شود…

  142. ناشناس می‌گوید:

    ترسیدی از علی لاریجانی بنویسی؟

    ترسیدی مهره سوخته بشه؟ به هر حال مردم به قدرت طلبان رای نخواهند داد چه لاریجانی چه قالیباف.

  143. بنده می‌گوید:

    سلام
    ولی یه خبر موثق دارم که خاندان فتنه در حال تدارکات انتخابات هستن و کیس مورد نظرشون هم لاریجانی هستش، از بچگی بزرگش کرده تا الان به دردش بخوره… حالا خلاصه گفتم که حواساجمع باشه. یا حق

  144. حنظله می‌گوید:

    خیلی خوب و تقریبا کامل بود.
    دنبال تحلیلی در خصوص کاندیداهای احتمالی بودم که چه جایی بهتر از این جا!
    ممنون، استفاده کردیم!

  145. ناشناس می‌گوید:

    مسخره. مسخره. مسخره. بابا هنوز یکسال مونده ها. چرا سعی میکنید وقتی دیگه چیزی برای گفتن ندارید برای داغ کردن آمار وبلاگتون هر موضوعی رو پیش بکشید؟!

  146. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    گمانم دغدغه مندی این نوشته، دیگران را هم به فکر وا داشته…

    با روسای جمهور ایران چه کنیم؟
    http://www.resalat-news.com/Fa/?code=103853

  147. محمد می‌گوید:

    به روزم…

  148. ابوالفضل اشناب می‌گوید:

    بسم الله

    عجب…

    خیلی مسائل برایمان روشن شد، مایی که سال دیگر برای اولین بار “رئیس جمهور” انتخاب می کنیم.

    خدا خیرت دهد جناب قدیانی.

    البته این را نباید فراموش کرد که در ایران تا شب انتخابات مسائل بسیاری تعیین کننده خواهند بود.

    ………………………………………………….

    خود شما هم رئیس جمهوری خوبی می شوید ها؟
    البته نه الان! یک چند سالی روی این مقوله بطور ویژه وقت بگذارید و مطالعه کنید مطمئنا یکی رئیس جمهور های خوب می شوید!

    یا علی

  149. سرور می‌گوید:

    خود حضرتعالی هم می دانید که اصلی ترین آدم برای ریاست جمهوری علی لاریجانی است که از مشخصات وی ننوشته اید.
    آدم خیلی حرص می خورد ده نمکی کارگردان شود و حسین قدیانی سیاستمدار چون به راحتی قابل حل شدن است. به هر حال بسیاری از علما و بزرگان به علی لاریجانی احترام خاص می گذارند، چرا حسین قدیانی نه! مگر چه چیزی کمتر از ایشان دارد.
    به نظر من پای آقای جلیلی در بهشت است و رخ بلوند بعضی ها از همین الان در جهنم پرسه می زند.
    هاشمی بد بود به خاطر اعمالی که ما می دانیم اما آیا این مشخصات در علی لاریجانی و قالیباف مورد مدح شما نیست.
    اگر این دو خوب هستند باید پای هاشمی را بوسید نه اینها که نه برای نظام مفید بوده اند و نه برای عموم مردم.
    راستی می توان اثبات مدعا را در استفاده از اصطلاح خود ساخته علی لاریجانی “معامله با فتنه” در آخرین نوشته شما در کیهان دید.
    خداوند ما را پلوگیر هیچ جناهی نکند چه احمدی نژاد انحرافی چه خاتمی اصلاح طلب و چه علی لاریجانی و قالیباف اصولگرا.

  150. خط شکن می‌گوید:

    به جد معتقدم شاه کلید انتخابات آینده در دستان دو تئوریسین بزرگ معاصر و دو صحنه گردان اصلی اتفاقات بین الملل دکتر احمدی نژاد و مهندس مشایی خواهد بود.
    جلیلی گزینه خوبی است!!!… ولی چند نکته را باید در نظر گرفت: جلیلی با وجود تمام محاسنی که دارد در چند بخش نمی تواند تامین کننده خواست حامیان گفتمان سوم تیر باشد. او هرگز صریحا در مقابل باند زر و زور و تزویر موضع گیری جدی نمی کند. بنابر این نمی تواند ادامه دهنده راه احمدی نژاد در ریشه کنی باند قدرت باشد.

    مسلما باید گزینه بعدی به سرسختی و قاطعیت احمدی نژاد باشد. که چنین شخصی در جبهه پایداری نیز یافت نشد. جبهه پایداری ثابت کرد که در مقابل کوچکترین فشاری به شدت شکننده است.

  151. ناشناس می‌گوید:

    علی سیاس را فراموش کردی

  152. داود فرهی می‌گوید:

    از همه بگذریم، سخن از دوست بهتر است؛ اگر سید محمد خاتمی نامزد شود و شورای محترم!! نگهبان، خوف تایید نداشته باشد، نجات دهنده این دیار هرچ ومرچ زده و بلبشو خواهد بود…

  153. مطمئنه می‌گوید:

    ببخشید چرا جواب منو ندادید؟
    یا اگر دادید کجا هست که ببینم. نمی شه میل بزنید لطفا یا یاهو اد کنید؟

  154. سیداحمد می‌گوید:

    مطمئنه؛

    اگر لطف کنی و از همان مطالب “نه ده” یا مطالب همین وبلاگ استفاده غیر مستقیم کنی، بهتر است.

  155. گمنام می‌گوید:

    آقای قدیانی! زبان سرخ، سر سبز را دهد بر باد! شما و دوستان دیگر بهتر است خود را حزب اللهی نخوانید چرا که حزب الله مختصات خاص خود را دارد که نمیتوان هر تخس و در ظاهر پیرو ولایت را نام نهاد.
    تا کی نون به نرخ روز خوردن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟………………………

  156. مطمئنه می‌گوید:

    ممنون از پاسخ شما؛
    لطف کردید.

  157. گمنام می‌گوید:

    حسین آقا این نبود رسم امانتداری علتش چیه که نصف کامنت من رو حذف کردی؟

  158. سیداحمد می‌گوید:

    جناب گمنام؛

    کامنت شما فقط به خاطر عدم رعایت نکات ویرایشی و نیاز به اصلاح غلط های املایی، کوتاه شد. مرتب و منظم کامنت بگذارید تا نظرتان دستخوش نقطه چین نشود.

  159. گمنام می‌گوید:

    ………..

  160. گمنام می‌گوید:

    اگه مرد بودید کامنت رو حذف نمیکردید اقای به اصطلاح روزنامه نگار که با نام جعلی سید احمد کامنت میزاری مثل اینکه تهدیدها کارش رو کرده و حسابی نقطه چینت کرده بدجوری با نقطه قرارداد بستی.
    بیخودی دم از بهشت نزن دم از شهدا نزن بسیجی و شهید مرد بود و مردونه زندگی کرد و رفت مثلشم دیگه نداریم اگر هم یه گوشه کنار مشغول خدمت هست نه بازی با افکار مردم و حیف و میل اموال و وقت مردم الکی سایت درست کردی که چی هی دم از حضرت ماه میزنی و بابا بابا میکنی اگه پیرو مقام عظمای ولایت بودی به ارکان نظام که منتصبین و منتخبین ولایت بودند روسای قوا منظورم هست اهانت نمیکردی اهانت به سران قوا که رهبری انتخاب فرمودنداهانت به شخص رهبری میباشد شما صلاحیت نظریه پردازی در مورد یه شخصیت حکومتی که سالیان درازی که جنابعالی وجود خارجی نداشتید برای نظام زحمت کشیدند ندارید شما رو چه به سیاست پدرت شهید هست تو و امثال تو فدای یه تار موی شهید قدیانی و امثال شهید قدیانی “گویند پدر تو بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل” چون فرزند شهید هستی فکر میکنی باید همه چی به میل شما انجام بشه یه روز احمدی نژاد منتهای امالتونه فرداش دشمن جونتون نون به نرخ روز خوری دیگه برو بچه جون برو به درس و مشقت برس برو به هنرت برست تو رو چه به قلم سیاسی زدن شما و امثال شما از دین و سیاست و بسیج فقط ریش گذاشتنش رو یاد گرفتی کاش یه ذره از مرام پدر شیهدت رو به ارث میبردی
    شب جمعه و روحش شاد
    البته اگه فرزند خلفش بذاره

  161. سیداحمد می‌گوید:

    گمنام؛

    ۲۰ خط کامنت گذاشتی، دریغ از یک نقطه و ویرگول!
    ضمنا اون چیزی که تو خط اول کامنتت گفتی، خیـــــــــــــــــلی قدیمیه؛
    تقریبا دو سال و نیم پیش این حرفها کهنه شده! 🙂

  162. گمنام می‌گوید:

    سید احمد؛

    ما که اینجا نمیخوایم دانشکده ادبیات باز کنیم بلاخره تو یه چیزی میگی و ما هم یه جوابی
    فی البداهه اون چیزی که به نظر میرسه رو ارسال میکنم مهم جان کلامه که منتقل بشه در ضمن چیزی قدیمی نشده من بحث دو سال پیش رو نمیکنم در مورد مطلب ارسالی شما کامنت گذاشتم اگه چیزی هم که مبینیم و عنوان شد حالا هر چی مال دو سال یا صد سال مهم اینه که اثرش رو روی شما امروز مبینیم.
    شما یا حسین قدیانی نیستی که که اگر هم باشی لزومی نداره با نام مستعار کامنت بذاری و اگر هم واقعا شخص دیگه ای هستی برو اول کامنت من رو از حسین آقا درخواست کن و بخونش بعد اظهار نظر کن چون اون چیزی که من در کامنت اول ارسال کردم با اون چیزی که بعد از تایید نظر در سایت درج شد کاملا متفاوت هست.
    بعد چرا پی در پی سعی میکنی کامنت های بنده رو جواب بدی من دو خط دوستانه برای جسین آقا کامنت گذاشتم توقع درج اون در سایت رو هم نداشتم چون ایشون بنده رو از نزدیک میشناسه نمیخواستم براش میل بزنم چون در اون صورت پیگیر میشد و هویتم مشخص و در عالم رفاقت هم صورت خوشی نداشت الاایحال من اصراری در درج مطالب ارسالی در سایت رو هم نداشتم چون میندونستم بعد از تایید درج خواهد شد اقدام به ارسال کامنت کردم فقط حرفم اینه که بچه انقلابی و پیرو ولایت که دیگه نباید مثل دیگران تحریف بکنه کلام افراد رو یا درج نکنید یا کامل درج کنید.
    حسین آقای قدیانی برادرانه خدمتتان عرض کنم قدری حساب شده تر قدم بردارید
    انشاا.. خداواند در جهت اعتلا و پیروزی انقلاب اسلامی شما و بنده را توفیق روزافزون عطا فرماید .

  163. سیداحمد می‌گوید:

    گمنام؛

    اتفاقا قطعه۲۶ از یک دانشکده ادبیات هم موثرتر است! شاهد کلام بنده هم کامنت و مطالب کنونی دوستان و مقایسه آن با دو سال پیش است!

    بخشی از کامنت اول شما حذف شد فقط و فقط چون قوانین کامنت گذاشتن در قطعه ۲۶ را رعایت نمی کنید! خیلی هم فرقی نمی کند حسین آقا شما را بشناسد یا نشناسد!

    ضمنا اگر به حق بودن کلامتان مطمئنید، چه باکی از شناخته شدن دارید؟!!!

  164. رفیق می‌گوید:

    سلام
    ای بدک نبود
    ولی یه جورایی تلویحا پرچم قالیباف رو بردی بالا که حالمو گرفتی
    بپا همرنگ جماعت شدن زیاد خوب نیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.