… و «سکینه» شد اسمی بی کلاس

قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس/ عکس: علی اکبر بهشتی

«عزیز» می گوید؛ زمان ما، میان خانواده ها دعوا بود سر اسم «سکینه». جان به جان شان می کردی، دست از این اسم برنمی داشتند. اول سکینه و بعد هم «رقیه». همین که می فهمیدند بچه شان دختر شده، خیلی زود یکی از این ۲ اسم را برمی داشتند. گاهی از قبل، این اسم را برای بچه شان برمی داشتند، تا یکی دیگر برندارد پیش دستی کند. اسم عزیزی بود سکینه. محترم، باوقار و متین. خب! قصه روشن بود. مردم امام حسین را دوست می داشتند، سلیقه امام حسین را هم دوست می داشتند. می دیدند امام حسین چه اسمی برای بچه شان گذاشته، همان را می گذاشتند روی بچه شان. الان هم مردم عاشق امام حسین اند. خیلی بیشتر از قبل، اما نمی دانم چرا اسم سکینه و رقیه نایاب شده؟!

«پدربزرگ» می گوید؛ اول بار، زمان شاه ملعون، در بعضی تئاترها می شنیدیم که دارند نام سکینه را دست مایه طنز قرار می دهند. بعدها طنز شد تمسخر. ما مردم مراقب نبودیم، جدی نگرفتیم، غصه را نفهمیدیم، بعضا بی هیچ نیت سوئی، همراهی کردیم و خندیدیم و بر دامنه اش اضافه کردیم تا اینکه یک روز به خود آمدیم و دیدیم سخت مان است همان اسمی را روی دختران مان بگذاریم که روزگاری بر سرش دعوا داشتیم!

یک: در فرهنگ، از آنجا که «اسم»، «رسم» می آورد، اهمیت «اسامی» به اهمیت «رسوم» تنه می زند. در فرهنگ ایرانی اما انتخاب اسم فرزندان، دیری است ریشه در اسامی اهل بیت دارد. «فرهنگ ایرانی» بنا به ذائقه خود مردم، عاشق تنفس در حال و هوای «مکتب اسلام» است و این مهم، اگر چه افت و خیز دارد، اما دیروز و امروز و فردا ندارد.

دو: هر چند توطئه را در جنگ فرهنگ ها، توهم نمی دانم، لیکن مرادم از «افت و خیز»، فقط ناظر بر «توطئه بیرونی» نیست. فرهنگ را باید با عینک واقع بینی رصد کرد، نه در رصدخانه بدبینی. کلید خانه فرهنگ، دست سیاست نیست. سیاست، خانه ای، و فرهنگ، آشیانه ای دیگر است.

سه: گاهی اتفاقات فرهنگی در یک بستر کاملا طبیعی حادث می شود. در فرهنگ، قضاوت باید همه جانبه باشد و الا داوری ناصحیح رخ می دهد. به شدت بر همین منوال است، فرهنگ انتخاب اسم در رسوم ما ایرانیان. مثلا سال های منتهی به انقلاب، نیز اوایل انقلاب تا مقطع دفاع مقدس، اسم هایی چون عمار، یاسر، مقداد و کمیل برای پسران مرسوم بود و سمیه و خدیجه برای دختران. بدیهی است آن زمان هم، مثل دیروز و فردایش، اسامی محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و زینب، برتری عددی محسوسی نسبت به سایر نام ها داشت، اما به اقتضای روزگار، اسمی چون ابوذر یا سلمان، رایج بود میان مردمان. اینکه امروز اسامی مذکور کمتر روی فرزندان گذاشته می شود، گمان نکنم متاثر از «توطئه بیرونی» یا «غفلت درونی» باشد. واقعیتی است نه تلخ و نه شیرین، بلکه فقط واقعیتی طبیعی است. سبب تحلیل، تفسیر و تصویر هست، لیکن سبب صدور حکم نیست. بنا به این چیزها، حتما می توان ذائقه مردم را متاثر از حوادث روزگار وقت، تبیین کرد، اما باز هم بنا به این چیزها، قطعا نمی توان حکم به دینی تر بودن جامعه در زمان ماضی یا تقلیل آن در زمان حال داد. اینکه بعضی اسامی، زمانی گل کنند و زمانی، مهجور شوند، همیشه بوده. غصه ای ندارد، اگر که به اقتضای زمان باشد.

چهار: تا آنجا که آمار، یارای یاری دارد، ایرانی ها از دیرباز، بیشترین اسمی که برای فرزندان خود انتخاب می کرده اند، محمد و علی بوده و فاطمه. در همین شعاع، صرف نظر از اسم هایی چون مهدی، حسن، حسین، عباس یا ابالفضل و زینب، دیگر اسامی مذهبی، تابعی از شرایط روزگار بوده. گاهی اسمی تجلی بیشتر پیدا می کرده و گاهی نمود کمتر. در این بود و نبود، دوباره تاکید می کنم که به جستار فرهنگ باید نشست، نه اینکه دل به صدور حکم بست.

پنج: در علاقه بی مثال فرهنگ ایرانی به مکتب اسلام، جای شگفتی فراوان است. ایرانی اسم فرزند پسر خود را «رضا» می گذارد، صدالبته کار نیکویی می کند، صدالبته رضا، مثل «سجاد» و «باقر» و «صادق» و «کاظم» و «جواد» و «تقی» و «هادی» و «نقی» اسم موزون و قشنگی است، اما شگفتا! که این همه نه اسامی امامان ما، بلکه صفات معصومین ماست. نیک اگر بنگری، اسم امام رضا، «علی» بوده، نه رضا. رضا صفت ایشان است. نیک اگر بنگری، اسم امام جواد، «محمد» بوده. نیک اگر بنگری، اسم امام هادی، «علی» بوده. جالب اینکه زمان خود معصومین، امامان ما را یا به اسم ایشان صدا می زدند، یا به کنیه شان. به عنوان نمونه، با استناد به منابع موثق تاریخی، امام هادی را یا «علی بن محمد» می خواندند یا «ابالحسن».

شش: من اصلا قضاوتی ندارم که «علی»، «ابالحسن»، «هادی» یا «نقی»، کدامیک از آن دیگری، اسم زیباتری است، اما هر چه هست، نام اعلای دهمین پیشوای ما مسلمین، نام بلند بالای «علی» است. با این همه، من در باب جستار فرهنگ ایرانی، زنده باد می گویم این فرهنگ غنی را، که حتی از صفت معصوم، برای اولاد خود «اسم» درست می کند. هر چند هادی و نقی از صفات امام علی بن محمد است، اما در نگاه ایرانی، جمله این صفات، آنقدر زیباست که برمی دارد و اسم پسر خود را هادی و نقی می گذارد. از این حیث، فرهنگ ایرانی، نه فقط پیشتاز، بلکه ممتاز و با کمی اغماض، بی مانند است. ایرانی وقتی اسم فرزند خود را «علی» می گذارد، فقط نام مبارک امام اول را برای اولاد خویش اختیار نکرده، حالیا که علی، نام زیبای شماری از امامان ما، به خصوص و به کوری چشم دشمن، نام زیبای امام دهم ماست. ایرانی اما بسی بیش از این حرفها ۱۴ معصوم را دوست می دارد، لذا با علم به موضوعیت نام علی، می آید و مشخصا از صفات معصوم، برای نسل خود اسامی قشنگ می تراشد. اگر در هادی و نقی، نام علی مستتر است، حتما در جواد و تقی، نام محمد نهفته است. محمد و علی، آنقدر زیبایی دارند که حتی صفت شان هم تبدیل به اسم شود. «علی بن محمد»… آیا نامی از این زیباتر پیدا می شود؟! گفت: «صدق الله العلی العظیم». ما افتخار می کنیم قبل از «علی»، هیچ کس «علی» نبود. نام علی با ابوتراب آمد. امیرالمومنین نبود، نامی از علی نبود. از پرده باید برون می افتاد راز.

هفت: این همه که گفتم، از خوشی های طبیعت است، اما در جستار فرهنگ ایرانی، مگر می توان «شبیخون فرهنگی» را ندید و چشم بر بدی های توطئه فروبست؟! دگر بار تیتر این نوشته را نگاه کنید و دگر بار بخوانید سخن عزیز را. من نمی دانم این چندمین شگفتی این نوشته است، اما شگفتا! که «سکینه» صفت دخت مکرمه و صاحب فضیلت امام حسین است، نه اسم ایشان. اسم مقدس خانم، «امینه» بوده. در مقام و منزلت جناب امینه، همین بس، که اگر خانم رقیه را «بنت الحسین» می خوانند، آن شیرزنی که ما در فرهنگ ایرانی، خوش سلیقگی می کنیم و «سکینه» صدایش می زنیم، «باب الحسین» است. از اینها گذشته، تمام رمز و راز پیدایش و مانایی جلوه ویژه کربلا، یعنی «حماسه علقمه» و داستان راستان «آب و ادب»، مدیون سکینه باب الحسین است. «عموعباس» عطیه جناب سکینه به ماست، اما به راستی! چرا سکینه؟ این صفت آرام، آسمانی، آهسته، رویایی، دلی و بارانی از کجا نازل شده است؟

هشت: شاید این متن، جای مناسبی برای روضه خواندن نباشد، لیکن چه کنم که در جستار فرهنگ ایرانی، از هر سو که می روی، لاجرم به خیمه ارباب می رسی. قصه اش سر دراز دارد. هر وقت دل امام حسین می گرفت، جناب امینه را نگاه می کرد، دختش را روی زانو می نشاند، نوازشی می کرد و می فرمود: «تو مایه تسکین قلب پدری، تو سکینه پدری». این مقال، جای روضه بیش از این نیست؛ شب عاشورا، جناب باب الحسین، مانده بود که چرا پدر، مشغول جمع کردن خار از زمین کرب و بلاست؛ مگر فردا چه اتفاقی قرار است بیفتد؟ مکن ای صبح طلوع!

نه: دشمن گاهی با «مکتب ایرانی»، «فرهنگ ایرانی» را نشانه می رود. جز این، گاهی که دشمن در وادی سیاست، کم می آورد، قصد می کند در صحنه فرهنگ، جبران کند. میدان فرهنگ، زمین مستعد و البته صبوری است که بذری در ضمیرش کاشته می شود؛ باید نشست به انتظار، تا فصل درو که عن قریب از راه می رسد. اینکه امروزه روز، ما از ترس تمسخر، می ترسیم نام سکینه و رقیه بر دختران خود بگذاریم، صدالبته طبیعی روزگار نیست. اینجا پای شیطنت دشمن و غفلت دوست در کار است. کار کرده دشمن روی ما. توطئه کرده.

ده: رنگ فرهنگ، دیر می گیرد، اما وقتی گرفت، سخت پاک می شود. اینک شاید بهتر متوجه شده باشیم که وقتی دیروز در شمارش امامان، جوک های دشمن ساز را تکرار می کردیم، مشغول چه ظلم مضاعفی بودیم به «تقی» و «نقی». حالا داریم چوبش را می خوریم. این درد، در جستار فرهنگ ایرانی، درد بزرگی است. یقین دارم در سرویس های جاسوسی دشمن، بخش طراحی جوک، اتاق مجزایی دارد برای خودش. از دل این اتاق، توطئه ها بیرون می زند؛ دیروز نوبت تمسخر فلان قوم بود و امروز نوبت وهن قوم دیگری فرا می رسد. در جنگ فرهنگ، از آستین دشمن، اما عمدتا دست من و تو بیرون می آید. من و تو و رسانه ملی و ما و همه و همه. شگفتا! عشق به حسین بن علی، یا بهتر بگویم؛ اباعبدالله در دل ما فزونی گرفته، حتما فزونی گرفته، لیکن هنر دشمن آنجاست که در کنار این عشق مقدس، با ما کاری می کند که به «عبدالله» بخندیم، «جواد» را صفت بی کلاسان کنیم، «غلامعلی» را بد صدا بزنیم، حتی در رسانه ملی مان، بد تا کنیم با نام «تقی» یا اسم «نقی». ولله خیلی دشمن صبر کرد و خیلی طول کشید تا ناگهان، به طرفه العینی دیدیم سخت مان می آید اسم سکینه بگذاریم روی دخترمان. تعارف که نداریم؛ سخت مان می آید!

یازده: خواهش می کنم به من نگویید؛ با اسم که چیزی درست نمی شود! خواستید از این اداها دربیاورید، بیایید بهتر از این جمله را تحویل تان می دهم، اما اسم گاهی از رسم، مهم تر است. در اهمیت اسم، همین بس، که دشمن برای کشیدن نقشه امروز اسم من و تو، بیش از ۷۰ سال مشغول نقشه کشی است. کاش همان اندازه که دشمن روی اسم، حساس است، حساس باشیم روی اسامی نسل ایرانی. کاش از یک جا شروع کنیم. کاش بدانیم که در فرهنگ، مع الاسف کار زیربنایی ۶۰ ساله و ۷۰ ساله را فقط و فقط و فقط دشمن انجام می دهد. کاش هنگامی که کار زیربنایی در فرهنگ ما، در عمل، معنایی جز ماست مالی ندارد، من از خودم شروع کنم، تو از خودت، ایرانی از ایرانی. بحث این اسم و آن اسم نیست، بحث سیلی زدن بر گوش دشمن است در جنگ نام ها و شناسنامه ها. بحث گوشه نشینی و رنجوری صفت است. دشمن می خواهد نام را بکشد، اما به شناسنامه، امان دهد. ابتدا اسم را می زند، بعد قربانی شدن رسم را به تماشا می نشیند. «نقی» باید قهرمان قصه ایرانی باشد. «سکینه» باید با افتخار در کلاس دانشگاه بگوید؛ نام من سکینه است. باور کنیم سطح این حرفها، پایین نیست، خیلی بالاست! چکمه دشمن، بر حلقوم شناسنامه ایرانی است. دیر هم شده برای این دعوا. شاید ۷۰ سال، شاید هم بیشتر! برادرم! خواهرم! می آیی نقشه طولانی تر از نیم قرن دشمن را یکی یکی نقش بر آب کنیم؟ نه! من نسخه تجویز نمی کنم، دارم درد می کشم از شدت فریاد. این ادعا را خودم هم قبول ندارم، اما در روزگاری که حرف نادرست، زیاد زده می شود، به تنبهی بگذران این جمله را، شاید متقاعدم کردی که حرفم را قبول کنم! چیست اما حرف من؟ بخوان! «در روزگاری که عاشق امام حسین نیز هراس دارد اسم دخترش را «سکینه» بگذارد، همین می شود وضع حجاب. نام سکینه که تمسخر شود، خود به خود وضع حجاب، همین می شود! جوری که اصلا نفهمیم چی شد و کی شد؟!»

دوازده: کاش گشتی به ارشاد قلوب مومنین می پرداخت، کاش! کاش نامم را از من نگیرند بی مرام ها، کاش! کاش در کلاس دانشگاه، «سکینه» اسم بی کلاس نمی شد، کاش! کاش برمی گشتم به روزگار کودکی… حتی قبل تر! کاش هم عصر پیشوای دهم می شدم و به امام علی بن محمد می گفتم: سلام امام هادی! کاش می شد کمک کنم به سیدالشهدا شب عاشورا… کاش!

¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤

این همه را گفتم، اما در کمال تاسف، سکینه ای می شناسم بی معجر! آخر، فردای کربلا، چادر از سرش کشیدند… آه غیرتی ها! دیر جنبیدیم؛ «سکینه» شد اسمی بی کلاس!

وطن امروز/ ۱ خرداد ۱۳۹۱

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. ف. طباطبائی می‌گوید:

    بسم الله…

  2. ف. طباطبائی می‌گوید:

    «تو مایه تسکین قلب پدری، تو سکینه پدری»

  3. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    “گفت: «صدق الله العلی العظیم». ما افتخار می کنیم قبل از «علی»، هیچ کس «علی» نبود. نام علی با ابوتراب آمد. امیرالمومنین نبود، نامی از علی نبود. از پرده باید برون می افتاد راز.”

    گفتم به دل که جذبه نام علی، ز چیست؟!
    گفتا: اشارتی ست، زِ رازِ مگوی عشق

  4. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    “نام: فاطمه(س)/ نام پدر: محمد(ص)”

    http://www.ghadiany.ir/?p=6267

    به خدا “رقیه” و “سکینه” اسامی بی کلاسی نیست ها!…

  5. ف. طباطبائی می‌گوید:

    موضوع خیلی خوبی بود. جدا هم زیبا نوشتید.
    اشک و تاثر و تفکر!!

    خدا قوت آقای قدیانی.

  6. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    همسر برادرم تا چند وقت دیگر مادر می شود. برادرم می گوید: رقیه ولی ایشان مخالف است. می دهم حتما متن تان را بخواند. ممنون…

    خصوصی
    حسین قدیانی: اجازه دارم عمومی کنم؟!

  7. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    خواهش می کنم، ایرادی ندارد.

    “ابتدا اسم را می زند، بعد قربانی شدن رسم را به تماشا می نشیند.

    کاش بدانیم که در فرهنگ، مع الاسف کار زیربنایی ۶۰ ساله و ۷۰ ساله را فقط و فقط و فقط دشمن انجام می دهد.

    کاش هنگامی که کار زیربنایی در فرهنگ ما، در عمل، معنایی جز ماست مالی ندارد، من از خودم شروع کنم، تو از خودت، ایرانی از ایرانی. بحث این اسم و آن اسم نیست، بحث سیلی زدن بر گوش دشمن است در جنگ نام ها و شناسنامه ها.”

  8. سیداحمد می‌گوید:

    رقیه؛ بنت الحسین…

    سکینه؛ باب الحسین…

    اما زینب؛ عشق الحسین…

  9. سیداحمد می‌گوید:

    عالی بود، عالی!
    اشاره تان به کار فرهنگی دشمن خیلی خوب.
    این تاثیر گذاری فرهنگی، نتیجه یک روز و یک ماه و یک سال نیست.
    سال های طولانی کار کردند و از کوچک ترین روزنه ای غافل نشدند تا کار به اینجا کشید.
    تئاتر های شهری و فیلم ها هم تاثیر زیادی داشت.
    آنقدر گفتند و گفتند که خودمان هم باور کردیم بعضی اسم ها قدیمی شده اند!

  10. دلداده چمران می‌گوید:

    سلام علیکم
    رنگ فرهنگ، دیر می گیرد، اما وقتی گرفت، سخت پاک می شود…

    دشمن گاهی با «مکتب ایرانی»، «فرهنگ ایرانی» را نشانه می رود. جز این، گاهی که دشمن در وادی سیاست، کم می آورد، قصد می کند در صحنه فرهنگ، جبران کند. میدان فرهنگ، زمین مستعد و البته صبوری است که بذری در ضمیرش کاشته می شود؛ باید نشست به انتظار، تا فصل درو که عن قریب از راه می رسد. اینکه امروزه روز، ما از ترس تمسخر، می ترسیم نام سکینه و رقیه بر دختران خود بگذاریم، صدالبته طبیعی روزگار نیست. اینجا پای شیطنت دشمن و غفلت دوست در کار است. کار کرده دشمن روی ما. توطئه کرده…

    فوق العاده زیبا و تاثیر گذار بود…
    خداقوت
    التماس دعا

  11. سیداحمد می‌گوید:

    شروع و پایان فوق العاده ای داشت.

    داداش حسین؛
    عجب مهارتی داری در جان دادن به کلمات!
    سالاری…

  12. سیداحمد می‌گوید:

    «در روزگاری که عاشق امام حسین نیز هراس دارد اسم دخترش را «سکینه» بگذارد، همین می شود وضع حجاب. نام سکینه که تمسخر شود، خود به خود وضع حجاب، همین می شود! جوری که اصلا نفهمیم چی شد و کی شد؟!»

  13. .................... می‌گوید:

    شهر کتابی که درباره اش نوشته بودی تعطیل شد. خوشحالی الان نه؟ اگر قطعه بهشت این است، اگر تعطیلی و حصر و زندانی و عدم تحمل قطعه ای از بهشت است، حالم از این بهشت تو با بوی گند جوراب و گلاب آن به هم می خورد. من برای شهیدان احترام قایلم و به خاطر احترام به پدر تو، تو را تحمل می کردم. الان هم تحملت می کنم ولی از تو متنفرم. با تنفر تحملت می کنم. این فرق امثال ماست با تو. ما کتاب فروشی های شما را تعطیل نمی کنیم. حتی اگر از شما متنفر باشیم. شما ما را حذف می کنید. ولی فردای ایران را ماییم که می سازیم. ما که اهل حذف و حصر نیستیم.

  14. میلاد پسندیده می‌گوید:

    آخیییییی… دلم باز شد… هم این و هم آن متن «این حق کویر نیست» را دوست دارم بخاطر عمق عمیق اندیشه ژرف نگر و از این حرفها و کارها که باید زودتر از اینها یاد می گرفتیمش… حالا دیگر به نظرم، بیشتر حواسمان جمع است.

    آنها با این کارشان می خواستند تابو زدایی کنند… بدتر شد… ما خشک مذهبی تر می شویم… یعنی که خشک و محکم و سفت چسبیده ایم از این به بعد، مذهبمان را.

  15. سلام داداش حسین!
    مثل همیشه عالی بود.
    التماس دعا؛
    یا علی

  16. سنگربان می‌گوید:

    این متن را با درد و عذاب وجدان، و یک آه طولانی خواندم!
    لازم بود… ممنون.

  17. ساندیس خور می‌گوید:

    با اجازه داش حسین!

    به روزیم…

  18. متاسفانه واقعیت جامعه ما این است.
    برای انتخابات به یکی از دورترین روستاهای چهارمحال رفته بودیم با کمال تاسف و البته تعجب اسم هایی چون بیتا، سارا و … را مشاهده کردیم ولی از سکینه و رقیه خبری نبود!

  19. ب می‌گوید:

    شما کار فرهنگی تون رو ادامه بدید؛ بعدش دعا کنید ازدواج کنم! دختر دار که شدم اسمش ان شالله سکینه بشه.

  20. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    /این کامنت را نخوانند غیرتی ها!!

    یادمه یه روز، وقتی پرسیدم از سکینه کوچولو نامش را، اولش از شدت شرم، سرش رو پایین انداخت!… بعدش با صدایی لرزان و مضطرب گفت: «آرامش»…!!

  21. قاصدک منتظر می‌گوید:

    … بی کلاس کسی است که در کلاس درس خانم حضرت «سکینه (س)» درس حیا و معرفت نیاموزد. او که طبق روایات، زیبایی صورتش مکمل زیبایی سیرتش بوده.
    و وای از آن لحظه که آرامش از سینه ی آرام سکینه گرفته شد و بی قرار از خیمه بیرون دوید به دنبال عمویش…

    امام پس از شهادت برادرش عباس به خیمه بازگشت در حالی که اشک چشمهایش را با آستین پاک می‏کرد. سکینه نزد او رفت و افسار اسب او را گرفت و گفت:
    یا ابتاه هل لک علم بعمی العباس…
    ای پدر! آیا از عمویم عباس خبر داری؟ او به من وعده ‏ی آب داده است، و هیچ گاه خلف وعده نمی‏کرد.
    امام حسین علیه‏السلام گریست و فرمود:
    یا ابنتاه ان عمک العباس قتل و بلغت روحه الجنان.
    دخترم! عمویت عباس کشته شد و روح بلند و ملکوتی او به بهشت رسید.
    ———————————
    خدا رو شکر می کنم به خاطر معرفتی که به دختر چهارساله ام فاطمه خانم داده که هر وقت در جایی کسی به نام فاطی صداش می کنه، بدون این که ما چیزی به اون گفته باشیم، بلند می گه اسم من فاطمه ست.

  22. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    به جاى اینکه افتخار کند اسم پسرش را حسین بگذارد، بابک و مازیار و جمشید و فرشید مى گذارد! به خدا تمام این ها مبارزه با اسلام است، میراندن اسلام است. شعارهاى دین را زنده نگهدارید. یکى از شعارهاى دین اسم هاست. من نمى فهمم اینکه مى گویند فلان اسم دمده شده، کهنه شده، یعنى چه؟ مگر اسم هم نو و کهنه دارد؟!
    همین، خودش یک امر به معروف و نهى از منکر است. یک درجه امر به معروف و نهى از منکر این است که مردم! بر فرزندان تان اسم هاى اسلامى بگذارید. (این امر به معروف است). مبارزه کنید با اسم هاى غیر اسلامى. (این نهى از منکر است). نام هاى اسلامى را زنده نگهدارید.

    “استاد شهید مرتضی مطهری”

  23. دلخون می‌گوید:

    دختر عموی من و شوهرش هر دو سید هستند؛ بعد از ۱۵ سال با نذر و نیاز و متوسل شدن به حضرت رقیه خدا دختری بهشون داد که اسمشو گذاشتن ملیکا.
    ملیکا ۴۰ روزش بود که یه شب حالش به شدت بد شد که دکترا نمی تونستن تشخیص بدن این بچه چرا اینجوری شده.

    نا امید میان خونه دم دمای صبح دختر عموم خواب میبینه که یه خانومی ملیکا رو از دستش گرفته و با حالت ناراحت اما جدی میگه تو ۱۵ سال اومدی دم خونه رقیه ما، حالا اسم رقیه سادات منو گذاشتی ملیکا؟ چطور به خودت این اجازه رو دادی؟
    خلاصه میکنم بعد اون قضیه باباش رفت اسمشو گذاشت رقیه، نه رقیه سادات!

    الان ۶ سالشه و هنوزم شبا موقع خواب مامانش باید قصه حضرت رقیه رو براش بگه تا بخوابه.
    این اسم ها خودش یه دنیا معنی و مفهوم داره.

  24. چشم انتظار می‌گوید:

    سخن درست و درمون، در باب فرهنگ، از سخت ترین کارهاست. از پس این کار سخت چه زیبا بر آمدید داداش حسین.
    .
    زمانی که می خواستم اسم دخترم رو، زینب بذارم، خیلی ها بهم می گفتند؛ چرا زینب؟ این همه اسم. زینب اسمی بلاکش است! اگه رو دخترت بذاری بلا زیاد می بینه!! منم گفتم اگه به خاطر اسمش قراره بلا ببینه چه اسمی بهتر از زینب. واقعا” مردم افکارشون کجا سیر می کنه.

  25. سیداحمد می‌گوید:

    چرا اصول ویرایشی را رعایت نمی کنید؟
    خوب بلدید انتقاد کنید و انتظار پاسخ هم دارید؛ ولی اصول اولیه کامنت گذاشتن را رعایت نمی کنید!
    یکبار ببینید کامنتتان بعد از تایید چقدر با کامنت ارسالی خودتان متفاوت است!
    از کی تا الان بین کلمات سه بار کلید “فاصله” را می زنند؟ از کی تا حالا نقطه با دو فاصله از کلمه آخر قرار می گیرد؟

    لطفا رعایت کنید…

  26. سیداحمد می‌گوید:

    عکس فوق العاده ای انتخاب کردید برای این پست!
    تشکر داداش حسین هنرمند…

  27. ناشناس می‌گوید:

    خیلی هنرمندی به خدا حسین قدیانی! استاد بی نظیر همه نویسندگانی! فوق العاده ای، فوق العاده. روح بابااکبر ازت راضی و شاد.

  28. حنظله می‌گوید:

    “اینکه امروزه روز، ما از ترس تمسخر، می ترسیم نام سکینه و رقیه بر دختران خود بگذاریم، صدالبته طبیعی روزگار نیست. اینجا پای شیطنت دشمن و غفلت دوست در کار است. کار کرده دشمن روی ما. توطئه کرده.”

    “رنگ فرهنگ، دیر می گیرد، اما وقتی گرفت، سخت پاک می شود.”

    “چکمه دشمن، بر حلقوم شناسنامه ایرانی است. دیر هم شده برای این دعوا. شاید ۷۰ سال، شاید هم بیشتر! برادرم! خواهرم! می آیی نقشه طولانی تر از نیم قرن دشمن را یکی یکی نقش بر آب کنیم؟”

    “«در روزگاری که عاشق امام حسین نیز هراس دارد اسم دخترش را «سکینه» بگذارد، همین می شود وضع حجاب. نام سکینه که تمسخر شود، خود به خود وضع حجاب، همین می شود! جوری که اصلا نفهمیم چی شد و کی شد؟!»”

    و آتش زدی جگرمان را با بند هشت!
    زیباست!

  29. حنظله می‌گوید:

    “اینکه بعضی اسامی، زمانی گل کنند و زمانی، مهجور شوند، همیشه بوده. غصه ای ندارد، اگر که به اقتضای زمان باشد.”

    “گاهی اسمی تجلی بیشتر پیدا می کرده و گاهی نمود کمتر. در این بود و نبود، دوباره تاکید می کنم که به جستار فرهنگ باید نشست، نه اینکه دل به صدور حکم بست.”

    “اما شگفتا! که این همه نه اسامی امامان ما، بلکه صفات معصومین ماست. امام هادی را یا «علی بن محمد» می خواندند یا «ابالحسن».ایرانی اما بسی بیش از این حرفها ۱۴ معصوم را دوست می دارد، لذا با علم به موضوعیت نام علی، می آید و مشخصا از صفات معصوم، برای نسل خود اسامی قشنگ می تراشد.”

  30. حنظله می‌گوید:

    “«فرهنگ ایرانی» بنا به ذائقه خود مردم، عاشق تنفس در حال و هوای «مکتب اسلام» است و این مهم، اگر چه افت و خیز دارد، اما دیروز و امروز و فردا ندارد.”

    نوجوان که بودم شاید به خاطر توضیحاتی که باید درباره نامم و معنی و ریشه آن به دیگران می دادم کمی معذب بودم و قطعا این به دلیل نا آگاهی و عدم اعتماد به نفس بوده و همینطور خیلی وقتها مورد تمسخر هم سن و سالها و حتی بعضی بزرگ تر ها قرار می گرفتم.
    انصاف بدهید اگر کمی بابت این نام در آن دوران(کودکی و نوجوانی) دلخور شده باشم!

    اسمم را پدرم سال ها قبل از اینکه ازدواج کند، انتخاب کرده بود!

    (عربی) ۱- (مفرد حَنظل) گیاهی بسیار تلخ که خاصیت دارویی دارد، هندوانه‌ی ابوجهل؛

    ۲- (اَعلام) ۱) نام جوانی که در شب اول ازدواجش در رکاب پیامبر اسلام(ص) جنگید و به شهادت رسید؛

    ۲) حنظله باد غیسی حکیم و شاعر پارسی گوی [قرن ۳ هجری].

    *فراوانی نام در ایران “۵۷۸” *

    حالا خیلی وقت است وقتی جایی نامم را می پرسند، با افتخار میگویم : “حنظله، با “ح” جیمی و طا ظا” و اگر نیاز بود توضیحات بالا را هم اضافه می کنم.

  31. دلخون می‌گوید:

    ……………………

  32. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۲۲۱*
    به امام صادق علیه‏ السلام گفته شد: ما نام شما و نام پدران شما را براى خودمان انتخاب می ‏کنیم، آیا این کار به حال ما مفید خواهد بود؟ امام علیه ‏السلام فرمـود: آرى؛ بخـدا قسم مگر دین، جز دوستى و محبّت چیز دیگرى است؟ (یعنى این عمل، اظهار دوستى و محبّت نسبت به اهل‏بیت علیهم ‏السلام است).

    (ثواب الاعمال و عقابها، ص ۳۰۰)

  33. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    عالی بود.
    سوژه ای مهم وقتی در اختیار نویسنده ای توانا قرار می گیرد، نتیجه اش می شود این متن زیبا و تاثیر گذار.
    سپاسگزارم آقای قدیانی.

    بارها دیده ام که برخی نویسندگان موضوع خوبی در نظر دارند ولی توانایی بیانشان در حد و اندازه های سوژه مورد نظرشان نیست، و این مسئله موجب سوختن سوژه می شود.
    ولی شما فوق العاده اید.

  34. مسافر می‌گوید:

    متنتان زیبا بود و حرف دل.
    دختر برادر من ۴ ماهه هست و رقیه نام. هر وقت کوچولو را جایی می بریم و نامش را می گوییم تذکر می دهند که نام فرزند نه مادر!!!!!!
    البته اصلا مهم نیست؛ رقیه کوچولوی ما باید با عشق اسم و رسم مولاش بزرگ بشه.

  35. سید می‌گوید:

    سلام بر داداش حسین
    با همین فتوشاپ شکسته بسته ای که بلدم یک هدیه ناقابل براتون طراحی کردم! شرمنده اگر بد شده، چون حرفه ای نیستم…

    تقدیم به شما با عشق، امیدوارم مورد پسندتون واقع بشه…
    اینم لینک تصویری که طراحی کردم:

    http://img4up.com/up2/85904697131792136726.jpg

  36. ناشناس می‌گوید:

    اسامی باور نکردنی در ثبت احوال

    http://www.jahannews.com/vdchmzniz23nvzd.tft2.html

  37. بی نشان می‌گوید:

    سلام.
    متاسفانه این متن بیان واقعیت تلخ جامعه ما بود.
    این رو هم اضافه کنید که صدا و سیما نقش پررنگی در این مورد داشته و متاسفانه به دشمن در رسیدن به هدفش خیلی کمک کرده.
    در سریالها و فیلم های ایرانی اگر دقت کنید همیشه بازیگران نقشهای سخیف و سطح پایین مثل نوکر و کلفت و دزد و آدمهای منفی و آدمهای بی سواد و آدمهای بدبخت و بیچاره به صورت مشخصی دارای اسمهای مذهبی از همین هایی که شما نام بردید هستند و این یعنی صدا و سیمای ما در کار غیر فرهنگی بدجور پیشتازی میکنه و اینگونه یک جریانی رو (همین سخیف کردن اسمهای مذهبی) به صورت نامحسوس در جامعه نهادینه میکنه.
    کاش در یک متنی این صدا و سیما رو بنوازید…

  38. بهنام می‌گوید:

    من جان بکفم وقفـدی بو جان شه دینه
    یوخ باکیـم اولومـدن ولی ای لشگر کینه
    وِرمیشدی منه بو قوروموش مشگی سکینه
    ایکاش دگیدی گوزومه مشگه دگن اوخ

  39. بهنام می‌گوید:

    به کوری دو چشم آن حقیری
    که از فرط حقارت بد دهان است
    به هر دیوار این دنیا نوشتم
    نقی زیباترین نام جهان است

  40. نجوا می‌گوید:

    سلام، متنتون حرف نداشت؛ خدا قوت. راستی اسم منم نجیبه ست، خدا می دونه که چقدر دوست داشتم اسمم رقیه یا فاطمه باشه و نجیبه نباشه، خب نمی دونم بابام این اسمو از کجا پیدا کرده، همیشه موقع اعتراضم میگه اسمت بهت میاد! البته از اینکه در مورد اسمم به بابام اعتراض می کنم عذاب وجدان می گیرم… اسم من لقب مادر امام صادق(ع) هم بوده… با تمام این حرفها می خوام همیشه سکینه ی دل بابام باشم… منم نجیبه… دختر بابا!

  41. به جای امیر می‌گوید:

    چرت (گفت و شنود)

    گفت: نتانیاهو در مصاحبه با مجله آمریکایی «تایم» گفته است پدرم که چند روز قبل مرد، به من دو نصیحت کرده بود.
    گفتم: نصیحت پدرش چی بوده؟!
    گفت: می گوید؛ «وقتی وارد سیاست شدم، پدرم به من دو نصیحت کرد. اول آن که دنبال پول نباش و دوم آن که از کسی انتقاد نکن!»
    گفتم: معلوم می شود که نتانیاهو نصیحت این پدرش را گوش نکرده است. پس رفتارش را از کدام پدرش ارث برده؟!
    گفت: چه عرض کنم؟! مردک کودک کش می خواهد خودش را آدم حسابی جا بزند.
    گفتم: یارو در جمع دوستانش نشسته بود که بی اختیار خوابش برد، بعد از چند دقیقه، به علتی که گفتن ندارد! ناگهان از خواب پرید و بی آن که بداند چه شده گفت؛ آره! یک لحظه چرتم برد و در عالم رؤیا پدرم را دیدم که با صدای بلند سرم داد کشید! یکی از دوستانش گفت؛ حق با توست. چون ما هم صدای مرحوم پدرت را شنیدیم!

  42. شیدای رهبر می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی. انشاء الله شهادت نصیبتون. واقعا متنتون عالی بود و تأثیر گذار. مخصوصا برای من که چند وقت می شد توفیق نداشتم بهتون سر بزنم.
    به کلبه ی درویشی ما هم سر بزنید، خوشحال می شیم.
    با تبادل لینک موافقید؟

  43. شیدا می‌گوید:

    نوشتن یک متن با این همه زیبایى واستحکام ودرعین حال روان وساده ومؤثر جادوى قلم تواناى شماست.
    نکات سه وشش خیلى عالى بودند. موفق باشید.

  44. محمد تقی می‌گوید:

    سلام خدا قوت. بسیار عالی وبجا و هنرمندانه بود .
    آرزو دارم یک روزی بعضی از این متن های شما در صدا وسیما برای مردم گفته و نشان داده بشه تا عموم مردم با همین ادبیات و زبان ، دردها را بشناسند و شروع به اصلاح جامعه کنند.

  45. عمار می‌گوید:

    «در روزگاری که عاشق امام حسین نیز هراس دارد اسم دخترش را «سکینه» بگذارد، همین می شود وضع حجاب. نام سکینه که تمسخر شود، خود به خود وضع حجاب، همین می شود! جوری که اصلا نفهمیم چی شد و کی شد؟!»

  46. sarbaze1404 می‌گوید:

    به نام خدا
    سلام داداش حسین، واقعا خدا قوت. عالی بود.

  47. علی می‌گوید:

    متن در مورد اسم های رقیه و سکینه زیبا بود و جای تامل دارد. تشکر
    یاعلی

  48. فجرنور می‌گوید:

    در فجر نور:
    سنگهای معنادار و جالب قبور شهدا

  49. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا قاضی الحاجات**

  50. آذرخش می‌گوید:

    تامل برانگیز بود.
    دستتون درد نکنه.

    غیر از این اسامی، خیلی از اعتقادات، علایق و باورهای اسلامی ما همینجوری رفته رفته داره کمرنگ می شه، بدون اینکه حتی متوجه تغییرش باشیم!

  51. پیرمرد می‌گوید:

    انتخاب موضوع و دمیدن روح در کلمات طبق روال همیشگی عالی و خون شهید در قلمت جاریست، خدا قوت.

  52. م.طاهری می‌گوید:

    درد داشت خواندن این متن

    “ولله خیلی دشمن صبر کرد و خیلی طول کشید تا ناگهان، به طرفه العینی دیدیم سخت مان می آید اسم سکینه بگذاریم روی دخترمان. تعارف که نداریم؛ سخت مان می آید!”

  53. ابوالفضل اشناب می‌گوید:

    بسم الله

    عجب دغدغه ارزشمندی و عجب حقیقت تلخی …
    چرا این اسامی مبارک و زیبا اینطور شده اند؟
    .

    “آه غیرتی ها! دیر جنبیدیم؛ «سکینه» شد اسمی بی کلاس!”

  54. پاییز می‌گوید:

    سلام به همگی، ممنون بابت متن زیباتون و کامنتهایِ تاثیرگذارِ بچه ها
    خوشبختانه تو فامیل ما (چه نسل جدید چه نسل قدیم) تمامی اسامی امامان و اصحاب پیامبر پیدا میشه!
    چندسال پیش از دخترخاله ام پرسیدم اسم بچه تو چی میخوای بذاری؟گفت:فاطمه. گفتم:اسم خواهرزاده ت فاطمه است، اسم برادرزادتم فاطمه است، اسم خواهر منم فاطمه است، آخه تو فامیل چند تا فاطمه باید باشه؟ بهم گفت:تو هر خونه ای باید یه فاطمه باشه!
    الان همه تو فامیلمون اسم “کوثر” و “ابوالفضل” رو انتخاب میکنن…
    .
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم

  55. بانو می‌گوید:

    توی دنیای به این بزرگی آخه
    چقده مگه گرفته جا رقیه
    التماس دعا

  56. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    نورالدین الان در شبکه ۳ است!

  57. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    “فما اَحْلى اَسْمآئَکُمْ”

    *پس همانا چقدر شیرین است نام های شما (اهل بیت علیهم السلام)*

    {بخشی از زیارت جامعه کبیره امام هادی علیه السلام}

  58. مجنون می‌گوید:

    سلام
    متن پر دردی بود!
    راستی اون بنده خدا شهرکتابشون تعطیل شده چقدر ناراحت شدن!
    آخی!
    میگم کار دست خودش نده خونش گردن شمارو بگیره داش حسین!

  59. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۲۲۲* امیرالمومنین حضرت على علیه السلام:

    خداشناس ترین مردم، پر درخواست ترین آنها از خداست…

    (غررالحکم، ج۲، ص۴۵۱)

  60. ستاره خرازی می‌گوید:

    زندگینامه و وصیت نامه شهید محمد بروجردی
    http://www.aviny.com/Rahiyan_Noor/revaiat-eshgh/khatere/48.aspx

  61. زینب می‌گوید:

    عالی بود و صد البته تکان دهنده…
    خواهر زاده ی من هم اسمش رقیه است، متاسفانه همه میپرسن حالا چرا رقیه بین این همه اسم!!!!!!!!!!!!
    بعدش وقتی میگیم این دختر از برکت سفره حضرت رقیه (س) است، یه کم قانع میشن!!

  62. میم می‌گوید:

    ایرادی در نقل این مطلب در یک ویژه نامه، با ذکر منبع که وجود ندارد که؟
    دارد؟

  63. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا ارحم الراحمین**

  64. ف. طباطبائی می‌گوید:

    امام صادق (ع) از پیامبر (ص) نقل کرد:

    رجب ماه استغفار برای امت من است. پس بسیار طلب مغفرت و آمرزش کنید و خداوند رحیم و غفور است.
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    دعای پر فضیلت ماه رجب:

    بسم الله االرحمن الرحیم

    یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ وَآمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ

    یا مَنْ یُعْطِی الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ یا مَنْ یُعْطی مَنْ سَئَلَهُ

    یا مَنْ یُعْطی مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ وَمَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَهً

    اَعْطِنی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَهِ

    وَاصْرِفْ عَنّی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَشَرِّ الاْخِرَهِ

    فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ وَزِدْنی مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ

    یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ یا ذَاالنَّعْماَّءِ وَالْجُودِ

    یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتی عَلَی النّارِ.

  65. حسن درخشان می‌گوید:

    سلام عزیز

    از وبلاگ شما زیاد مطلب با ذکر منبع در وبلاگ خودم استفاده میکنم. اگه صلاح دیدید لینک کنید.
    از روحانیون حوزه علمیه شیرازم به مشاوره شما درجهت وبلاگ نویسی نیاز دارم؛ ۰۹۱۷۳۷۲….

  66. به جای امیر می‌گوید:

    حرف آخر! (گفت و شنود)

    گفت: مئیر داگان رئیس اسبق سازمان موساد می گوید؛ اسرائیل درباره حمله به ایران بلوف می زند.
    گفتم: خب! این که نیازی به اعتراف نداشت.
    گفت: مئیر داگان می گوید؛ نتانیاهو می داند که در صورت حمله به ایران دیگر اثری از اسرائیل باقی نمی ماند.
    گفتم: این هم برای همه معلوم است.
    گفت: رئیس اسبق موساد به نتانیاهو شدیداً اعتراض کرده که چرا گفته است در مناقشه هسته ای ایران باید خواست اسرائیل هم در نظر گرفته شود!
    گفتم: اتفاقا خواست اسرائیل هم در نظر گرفته شده است! یارو قمپز در می کرد و می گفت هر وقت با هرکس دعوایم شده همیشه حرف آخر را من زده ام. پرسیدند؛ ولی این قمپزها به ظاهر فکسنی تو نمی آید، حالا حرف آخرت چی بوده؟! و یارو گفت؛ با کمال اقتدار می گویم غلط کردم و قضیه فیصله پیدا می کند.

  67. بوقـــــــــــــــــ می‌گوید:

    البت فکر کنم درستش سُکَینه باشد.

  68. آذرخش می‌گوید:

    به یاد قدیما روزی ۴۰-۵۰ بار سر می زنیم به قطعه. یادش بخیر…
    ولی شما کم پیدا شدین ها!

  69. فاران(نه وبلاگ فاران) می‌گوید:

    چند وقت پیش رجا در خبری اسامی اول و دوم ایرانیها را اعلام کرده بود. پسران اول امیرعلی و دختران انتخاب اول فاطمه بود. فاجعه اینجاست که اسم دوم برای دختران “رها” است. در حاشیه مفاتیح الجنان در اعمال نماز شب، شیخ عباس قمی به سند معتبر رها را نام شیطانی میداند که مانع نماز مومنین شده و در گوش کسانی که خواب می مانند بول میکند…

  70. فاران(نه وبلاگ فاران) می‌گوید:

    یک روایت شنیدم هرکس آدرسشو بتونه پیدا کنه ممنون میشم: خانه های خود را با نام جده ما فاطمه نورانی کنید…

  71. ستاره خرازی می‌گوید:

    بزرگداشت‌عملیات بیت‌المقدس در بهشت‌زهرا(س)
    http://rajanews.com/detail.asp?id=127082
    عکس: خرمشهر بعد از سی سال
    http://rajanews.com/detail.asp?id=127075
    عکس: دشت گل شقایق
    http://rajanews.com/detail.asp?id=127097

  72. عشقستان اسماعیل می‌گوید:

    سلام
    به امام دهم می گفتم: سلام امام هادی
    پارسال کمی بعد تر از همین روز ها …
    سفر عراق، کربلا، نجف، دو بار کاظمین (خدا روزی کند همه را)
    و امان از سامرااااااااااااااااااااا
    تو نجف دو روز و نیم توقف
    تو کربلا ۳ روز
    روز اول کاظمین و روز آخر هم
    اما امان از سامرااااااااااااااا
    حتی اجازه ندادن یک دو رکعتی خشک و خالی بخوانیم!
    یه شرطه مامور بود از اتوبوس تا دم حرم و از دم حرم تا اتوبوس همراهی مون کنه؛
    بعد از ۶ ساعت راه و انتظار و …. فقط اجازه دادن به امام هادی علیه السلام یه سلام بدیم.
    سلام امام هادی…..
    کاش چشمم کور بود و اون ضریح شکسته رو نمی دیدم… کاش…

  73. عشقستان اسماعیل می‌گوید:

    اسم خواهر و برادر من هادی و هدی است.
    برای هر دو تایشان هم، خودم این اسم را انتخاب کرده ام(با اختلاف ۱۰ سال)
    هادی اوایل از اسمش خوشش نمی آمد؛
    اما تازگی ها با موضوع امام هادی علیه السلام زیاد درگیر شده!
    بالاخره پارسال تصمیم گرفت سراغ صاحب اسمش برود و راجع به ایشان بداند.
    حالا اسمش را دوست دارد.

    راستی کاش مردم می دانستند که اسم سرنوشت آدم را تعیین می کند.

  74. عشقستان اسماعیل می‌گوید:

    راستی آقای قدیانی: من با آن کامنتی که گفته صدا و سیما را بنوازید در این رابطه
    بسیارررررررررررررررررررر موافقم

  75. ستاره خرازی می‌گوید:

    انسانها چگونه فاسد می شوند؟
    http://basijjahani.blogfa.com/post-550.aspx
    شهید محمد جهان‌آرا به روایت رهبر انقلاب
    http://rajanews.com/detail.asp?id=127121
    برخی اعمال شب و روز ماه رجب
    http://rajanews.com/detail.asp?id=127122

  76. همراه 26 می‌گوید:

    درد داره این اتفاقات.
    غفلت ما باعث شده کار به اینجا بکشه.
    باید در مقابل هجمه فرهنگی بی امان دشمن یه کاری کرد.
    تشکر از نویسنده مطلب، آقای قدیانی.

  77. ناشناس می‌گوید:

    خاک تو گورت حسین خان! خیلی احمقی. علما رو نقد می کنی؟

  78. کاظم زاده می‌گوید:

    سلام من یه تازه کار تو محیط مجازیم
    اجازه میدید لینکتون کنم؟
    با تشکر کاظم زاده

  79. س می‌گوید:

    اگر مومنی را دوست دارید، او را از آمدن ماه رجب با خبر کنید.

    (امام باقر ع)

    حلول ماه رجب بر همگی مبارک. التماس دعای فراوان.

  80. آقا مورد خطاب قرار داد هیئت رییسه مجلس را پس از آن دسته گل ها و حالا باز هم سوگند مجدد یاد کردند به ولایتمداریشان، دسته گل های مجلس هشتم! آفرین به مجلس هشتم و هیئت رییسه اش که سفید کرد صورت زغالی کروبی و مجلس ششم را!! آفرین به ما مردم که هر کار که باید با آن خاتمی ملعون می کردیم بر سر دکتر خالی کردیم! مرحبا بر این قدر شناسی! کلا ما اینطوری هستیم؛ عادت داریم که دیوارهای کوتاه را خراب کنیم و از کنار دیوارهای بلند فقط عبور کنیم که مباد بر سر ما خراب شود!
    و سخنان آقا خطاب به آن ها و ما کافی است تا خطابی کرده باشیم بر آن فرزند ناخلف نا مطهر!!!

    “گاهی حوادثی پیش می آید که باید به خدا توکل کرد، مجلس به رئیس جمهور اهانت کرد البته مجلس می‌تواند سؤال کند، می‌تواند استیضاح کند اما مجلس حق ندارد به هیچکس اهانت کند به خصوص رئیس جمهور، کدام مجالس به رؤسای جمهوری قبلی اهانت کردند، ظلم بود، کار بدی کردید، قوه مقننه و مجلس حق ندارد به هیچکس اهانت کند، قوه مقننه و مجلس مظهر فضایل ملت هستند، همین مانده که فحاشی کنند، کتک بزنند، متحد شدند به صورت علنی در مقابل چشم مردم خلاف اخلاق بود، ظلم بود، رذیلت بود، نگران شدم، بنده صریحا از این عمل که در هنگام صحبت رئیس جمهور اتفاق افتاد ناراحت شدم، باید علاج می‌شد، آقای لاریجانی برادر عزیز ما تقصیر کردید، باید متوقف می‌کردید، این چه کاری است که می‌کنی، یقینا عده‌ای در مجلس ناراحت هستند، حتی اگر هم از رئیس جمهور ناراحت باشند حق دارند، آقای لاریجانی باید برخورد می‌کردند، اعتراض به رأی شما ندارم، حق شماست اما این برخورد صحیح نیست، برخورد با یک مقام دوجور است، اعتراض داری، مستدل صحبت کنید به دور از سخن دوم یک جور کینه ورزانه است”.

  81. فعال سایبر می‌گوید:

    سلام داداش! فردا میای مراسم؟!

  82. السلام علیک ای هدایت کننده خلق
    السلام علیک یا امام هادی
    در فقدان شماست که سرخورده و بی پناهیم! تا کی نادیده ببینیمتان؟ ما عرضه دفاع کردن از ساحت کم مساحت خودمان را هم نداریم! کاش حی علی الجهادی بود تا کوبنده پاسخ می دادیم! نیست آقا نیست به گمانم دستمان را بسته اند یا خودمان بسته ایم فرقی نمی کند اما در هر حالی دیگر از بیانیه و شعار خسته ایم کاش بالاخره و از این روزها ثابت کنیم که اگر خامنه ای حکم جهادمان دهد چه می شود! کاش باز هم امامی و جهادی و شهادتی و شوری و یا زهرایی و یا حسینی
    نفس کشیدن را چه سود وقتی بخواهی جنایت و جنایتکار را تماشاگر باشی؟! آسان ترین کار را شهدا کردند و می دانم که شهادت مال هر کسی نیست!
    اگر زبان به دهان گرفته ایم به دلیل بی غیرتیمان نیست کار موثر می خواهیم ! روشن است وقتی قران را در هرکجا که دلشان بخواهد آتش می زنند! مساجد را در همسایگی های ما خراب می کنند! و دانشگاه های ما برای توهین کننده ی به شما کف می زنند هر کسی به خودش دانسته یا نادانسته جرئت جسارت بدهد!
    و ما پشت هم بیانیه بدهیم و چوب هایی که در قوه ای که نامش را قضاییه می نامند نظاره کنند و اگر هم وقتی شد خودشان را بیاندازند جلوی پای بچه حزب اللهی ها تا زمین بخورند! این وضع فقط خانه تکانی می خواهد آقا نمی دانم کی مولایمان اذن این خانه تکانی را می دهد! منتظریم/شاید این غصه سراید شاید رهبرم نغمه سراید شاید
    و البته شاید این بهترین حالت است آنچنانکه صلح امام حسن بود.

  83. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    گاهی آنقدر درگیر زندگی می شویم که خیلی چیزها را فراموش می کنیم، اصلا حواسم به فرارسیدن ماه رجب نبود، ممنون و سپاس ویژه از “ف. طباطبائی”‌ و “ستاره خرازی” به خاطر کامنت های شان.
    حدیث داریم از حضرت امــــام بــــاقــــر علیه السلام که: اگـــــر مـــومنــــی را دوســـــت داریـــــد، او را از آمــــدن مــــاه مبــــارک رجـــب بـــا خبــــر نمـــــاییــــد.

    *این الرجبیون؟!*

  84. آزاد اندیش می‌گوید:

    سلام علیکم
    خیلی عالی بود. حرف نگفته همگان از زبان شما شنیدنی تر و یقین دارم موثرتر هست.
    من کاملا موافقم، اما نمیدونم به مقام عمل برسم چی؟
    امیدوارم همه پنبه ها رو از گوش دربیارن!

  85. میلاد پسندیده می‌گوید:

    دوستان!
    چند تا طرح زده ام در وبلاگم، محبت کنید و نظری بیافکنید… ممنون! 🙂

  86. ستاره خرازی می‌گوید:

    أین الرجبیون؟!

    فضیلت و اعمال ماه مبارک رجب
    http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=43492
    این هم صوتی ادعیه ها:
    http://www.aviny.com/Voice/doa_ziarat/doa_rajab.aspx

  87. سپهر می‌گوید:

    سکینه نور عینه، دختر امام حسینه…

  88. ف. طباطبائی می‌گوید:

    میلاد امام باقر (ع) رو خدمت دوستان تبریک میگم.

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

  89. ستاره خرازی می‌گوید:

    این هم قشنگه:
    ویژگی‌های ماه رجب از زبان آیت‌الله تهرانی
    http://rajanews.com/detail.asp?id=127135

  90. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    … نه اتفاقا ممد بود و دید که شهر آزاد گشته. خون یارانش پر ثمر گشته. الکی آه و واویلا راه نیاندازید که جهان آرا زنده است که شهید زنده است: “ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتا بل احیاء ولکن لا تشعرون”. ممد بود و و در قهقهه مستانه اش عند ربهم یرزقون بود و دید فتح خرمشهر را. ممد بود و دید که عده ای از بسیجیها در همان شب اول عملیات از فرط گرسنگی خاک پاک جنوب را در مشت می گرفتند و می خوردند. ممد بود و دید عده ای از بسیجی ها در محور شلمچه و سه روز قبل از فتح خرمشهر از فرط تشنگی قطرات اشک خود را می خوردند و دید که متوسلیان با پای مجروح جنگید و حسن باقری اطلاعاتش درباره چگونگی پیشروی نیروها درست از آب درآمد. ممد بود و دید که دست خدا از آستین بچه بسیجی ها بیرون آمد. ممد بود و دید رقص پرچم سه رنگ را بر بالای مناره و دید دستواره را که داشت اذان ظهر می گفت به افق خون شهدای مسجد جامع. ممد بود و دید که آن بسیجی دقایقی بعد از فتح خرمشهر وسط خوشحالی، ناگهان بر زمین افتاد. دوستانش گفتند: نگران نباشید، چیزی نشده، بنده خدا ۴ شبانه روز است نخوابیده. ۴ شبانه روز نخوابیدن بچه بسیجی ها در ۸ سال دفاع مقدس یعنی همان که خمینی گفت: خرمشهر را خدا آزاد کرد اما خرمشهر را خدا با کمک شهیدان آزاد کرد…..
    http://www.ghadiany.ir/?p=592

  91. ? می‌گوید:

    آقا سید کجاست؟

  92. آزاد اندیش می‌گوید:

    فیض دو جهان به حب مولا بسته است
    بر گوشه ای از چادر زهرا بسته است
    اجلاس گروه «پنج و یک» یک شوخیست
    دنیا به گروه پنج تن وابسته است

  93. ف. طباطبائی می‌گوید:

    آقای پسندیده!

    طرح هاتون خیلی خوب بود. خصوصا طرح آخر (تو چرا می جنگی).
    طبیعی و با احساس.

  94. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    مثل قدیما؛… روزی شونصد دفعه
    سر می زنیم چو “آذرخش” به «قطعه»

    می نویسیم ما؛ «فغان از جدایی»…
    تا بخوانی؛ «داداش حسین» کجایی!

    سایه تون سنگین شده با ما خیلی!
    شهابی؟!… یا ستاره ی سهیلی؟!!

    نیستی زیاد! خسته شدی یا خوابی؟!
    «فونت درشت»، باز نمی شه آفتابی!!

    خیالی نیست؛ وقتی جواب نمی دی
    خودت بیا!… کامنت دیدی، ندیدی…!!

  95. شوکران می‌گوید:

    کبوتر اولی: بق بق بقووو!
    کبوتر دومی: پ ن پ قوقولی قوقو!
    اینو از تله تکست کش رفتم.
    حالا این جوری چپ چپ نیگامون نکن دیگه، خب گفتم امشب شب جشنه، جو اینجام زیادی سنگین شده، فضا رو تلطیف کنم.

  96. آذرخش می‌گوید:

    جناب ناشناس؛

    شما اگر از حمقا نیستید اولا که درست صحبت کنید.
    ثانیا اگه نقدی دارید و منطقی دارید بفرمایید.
    رو هوا فحش دادن رو ما هم بلدیم.

  97. آذرخش می‌گوید:

    امروز نمی دونم چرا اینقدر در فضای نوستالژیک غرق شدم.
    یادش بخیر دوران طفولیت وقتی میومدیم قطعه ۲۶ همیشه داداش حسین بود.
    سرشون شلوغ نبود.
    کامنت ها تند تند تایید می شد.
    تند تند مطلب گذاشته می شد.
    هعععیییی
    یادش بخیر.
    بچه بودیم اون موقع.
    شما یادتون نمیاد.

  98. به جای امیر می‌گوید:

    دار فانی! (گفت و شنود)

    گفت: کدام کشور برای اولین بار بمب اتمی ساخت؟
    گفتم: آمریکا.
    گفت: تاکنون کدام کشورها از بمب اتمی برای قتل عام مردم استفاده کرده اند؟
    گفتم: فقط آمریکا که با دوبار استفاده از بمب اتمی صدها هزار نفر از مردم بی گناه هیروشیما و ناکازاکی را قتل عام کرده و به چند نسل بعد در این دو شهر هم آسیب جدی رسانده است.
    گفت: با این حساب، ۱+۵ باید نگران جنایات هولناک آمریکا و بمب های اتمی شیطان بزرگ باشد نه ایران که اولا ساخت بمب اتمی را غیراسلامی می داند، ثانیا در فعالیت های هسته ای آن هیچ نشانه ای از تلاش برای تولید سلاح هسته ای دیده نشده است؟!
    گفتم: متهم کردن ایران بهانه است وگرنه کشورهای ۱+۵ واقعیت را می دانند.
    گفت:پس چرا خودشان را به نفهمی زده اند؟!
    گفتم: چه عرض کنم به شخصی گفتند؛ پدرت به رحمت ایزدی پیوست. با تعجب پرسید؛ رحمت ایزدی دیگه کیه؟ گفتند؛ یعنی دارفانی را وداع کرد، گفت؛ همه جور دار دیده بودیم غیر دارفانی! گفتند؛ منظورمان این است که پدرت به دیار باقی رفت! پرسید دیار باقی کجاست؟ بهش گفتند؛ مرتیکه فلان فلان شده، پدر خرت مرد! یارو با تعجب میگه؛ آخه، خر من که پدر نداشت!

  99. قاصدک منتظر می‌گوید:

    میلاد باسعادت امام محمد باقر(ع) مبارک باد.

    امام محمد باقر (ع) فرمود: کسی که در زمان غیبت امام زمان (عج) بر ایمان و ولایت ما اهل بیت عصمت و طهارت پا برجا و ثابت بماند، خداوند متعال پاداش و ثواب هزار شهید از شهدای جنگ بدر و حنین به او عطا می فرماید.

  100. قاصدک منتظر می‌گوید:

    شهید سید مرتضی آوینی:

    خرمشهر دروازه‌ای در زمین دارد و دروازه‌ای دیگر در آسمان و تو در جست و جوی دروازه‌ی آسمانی شهر هستی که به کربلا باز شده است و جز مردترین مردان را به آن راه نداده‌اند. جنگ بر پا شده بود تا از خرمشهر دروازه‌ای به کربلا باز شود.
    —————————————————————
    سالروز آزادسازی خرمشهر مبارک باد.

  101. ستاره خرازی می‌گوید:

    ۵ حدیث نورانی از حضرت باقرالعلوم علیه السلام:

    به خدا سوگند هیچ بنده ای در دعا، پافشاری و اصرار به درگاه خدای عزوجل نکند، جز اینکه حاجتش را بر آورد .
    اصول کافی، ج ۲، ص (۴۷۵)

    خداوند عزوجل از میان بندگان مؤمنش آن بنده ای را دوست دارد که بسیار دعا کند، پس بر شما باد دعا در هنگام سحر تا طلوع آفتاب، زیرا آن، ساعتی است که درهای آسمان در آن هنگام باز گردد و روزیها در آن تقسیم گردد و حاجتهای بزرگ بر آورده شود.
    اصول کافی، ج ۲، ص (۴۷۸)

    شخص حریص به دنیا مانند کرم ابریشم است که هر چه بیشتر ابریشم به دور خود می تند، راه بیرون شدنش را دورتر و مشکل تر می کند، تا اینکه از غم و اندوه بمیرد.
    اصول کافی، ج ۲، ص (۳۱۶)

    سه چیز از خصلتهای نیک دنیا و آخرت است: از کسی که به تو ستم کرده است گذشت کنی، به کسی که از تو بریده است بپیوندی، و هنگامی که با تو به ندانی رفتار شود، بردباری کنی.
    بحارالانوار، ج ۷۵، ص (۱۷۳)

    چیزی با چیزی نیامیخته است که بهتر از حلم با علم باشد.
    بحارالانوار، ج ۷۵، ص(۱۷۲)

  102. ستاره خرازی می‌گوید:

    السلام علیک یا رسول الله!
    السلام علیک یا اهل بیت النبوه!
    این میلاد فرخنده بر شما خاندان مهربانی مبارک.
    چه فرزند خوش قدمی، آسمان به یمن ولادتش زمین را فرشته باران کرد.
    یا امام باقر (ع) ادرکنا!

  103. روان نویس می‌گوید:

    سلام.
    قابل تامل بود. سلیقه ها عوض می شود دیگر. مثلا خود من نگران پسر کوچولویی هستم که اسمش کمیل است. چند سال دیگر در بین دوستان و معلم ها حقیقتا سخت است با نام کمیل سر کردن. یکی از بچه های کلاسمان در دوران دبیرستان اسمش حلیمه بود. عذاب می کشید با این اسم. گرچه اسم بدی نبود. معنی زیبایی هم داشت.
    سوم خرداد هم مبارک. ممد نبودی ببینی را بگذارید دانلود کنیم.

  104. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۲۲۳* خدای عزوجل:

    ماه رجب را ریسمانى میان خود و بندگانم قرار داده ‏ام، هر کس به آن چنگ زند؛ به وصال من رسد.
    ماه (رجب)، ماه من؛ بنده، بنده من و رحمت، رحمت من است؛ هر که در این ماه مرا بخواند، اجابتش کنم و هر که حاجت آورَد، عطایش کنم.

    (إقبال الأعمال، ج ۳، ص ۱۷۴)

  105. حسنوند می‌گوید:

    سلام

    حتی جوری شده که نوشتن چنین متنی هم، جسارت و نترسی می خواهد. از باب الحسین، حوائج تان را بگیرید داداش حسین.

  106. محسن می‌گوید:

    ……………………………………………..

  107. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    “ممد نبودی ببینی”
    http://www.aparat.com/v/4b96b45cea04d1f114b2ec8cc91313b789208

    مدیحه ولادت امام محمد باقر علیه السلام:
    http://www.aviny.com/Voice/Madiheh/emam_bagher/emam_bagher.aspx

  108. آذرخش می‌گوید:

    دیوونه داداشی؛

    سروده خیلی زیبایی بود.
    ممنون از سرعت و دقت عمل. 🙂

  109. ابوالفضل می‌گوید:

    سلام….
    نمیدونم چه حسی بود که امروز منو کشوند اینجا!؟ داداش سلام من بی معرفت رو به پدرت برسون و بهش بگو برام دعا کنه!
    …………….
    نمیدونم چی بگم در مورد متنت؟! بذار من هم یه جور دیگه بیان کنم دغدغمو! معمولا رسمه که پیرزنها رو با اسم حاجیه صدا میکنن! حاجیه فاطمه! حاجیه زهرا! حاجیه سکینه! اما حالا تو باید چند سال دیگر بگویی حاجیه چی؟!

  110. نجوا نیوز می‌گوید:

    نجوا نیوز- به قلم طاها شریعت
    به مناسبت سوم خرداد آزاد سازی خرمشهر
    ما را به کجا می برند…
    هر بار که به قاب عکس ها یا تمثیل های شما نگاه می کنم از خود سوال می کنم که شما چه کردید که لایق شهادت شدید ، چشمهایتان جوابم را نمی دهند چون ، انگار به دور دستها خیره شده اند.
    اما لبخند های ملیح و چین و چروک های پیشانیتان سوالم را زیرکانه پاسخ می دهند: درد هجری گشیده ام که مپرس
    قاب عکس شهدا را بنگر که گوشه ی دیوار خانه ی مادر شهید فریاد می کند که آنها رفتند که بمانند ، تو به کجا میروی …؟
    العبد المحتاج الی رحمته ربه
    طاها شریعت

  111. نجوا نیوز می‌گوید:

    تقدیم به پدری آسمانی که در قطه ۲۶ بهشت ساکن شده
    شهید را باید شناخت به همان لطافت گل و همان استقامت نخل های بی سر و سوخته ی کنار اروند…
    باید شناخت به گرمی آتش خمپاره ۱۲۰ به مهمان نوازی سنگر های نمناک هور
    به خضوع و فروتنی مین های گوجه ای که همیشه سر در خاک دارند. به وفای سیم خاردار های فکه که هنوز تکه پیراهنی از شهید را برای خود نگاه داشته است، به طراوت آبگیرهای پاسگاه زید، به صفای غروب شرهانی به محبت رمل های فکه، به خروش اروند و به شلمچه که هنوز بوی مادرمان را می دهد. نه به بی وفایی ما…
    العبد المحتاج الی رحمته ربه
    طاها شریعت

  112. هم دل می‌گوید:

    ایام رجبیه مبارک.
    آقای مبصر کجاست؟ چرا اینجا یه طوریه؟

  113. آیه می‌گوید:

    بسمک یا الله

    ناراحت شدم از اینکه بعد از ۳ روز این متن رو دیدم!
    خیلی دردمندانه و زیبا بود…
    دلم برای روضه هایتان تنگ شده بود…

    جزاک الله خیرا

    یا ستارالعیوب

  114. فاطمه می‌گوید:

    در عین زیبایی و گیرایی متن، خیلی دقیق و هوشمندانه نوشتید.
    مثل همیشه حسابی استفاده کردم از مطالبتون.
    ممنون!
    راستی؛
    کل متن یک طرف، جمله آخرتان، یک طرف:
    “سکینه ای می شناسم… بی معجر… آخر… چادر از سرش کشیدند…”

  115. لطفا نظرتونو بگید در این رابطه http://www.shahab-moradi.ir/content/view/898/50
    واقعا برام مهمه.

  116. شیعه آرت می‌گوید:

    سلام علیکم!
    خیلی خیلی دمتان گرم؛
    بسیار عالی

  117. سیدحمزه می‌گوید:

    به نکته‌ی بسیار مهمی اشاره کردید. خدا خیرتون بده.
    اجرتون با امام حسین(ع).

  118. سرباز کمپ می‌گوید:

    عالی بود.
    در حد تخصصی! ممنون.

  119. عون می‌گوید:

    نمی دانم چرا تا اسم زیینب سلام الله می آید تنم میلرزد….زینب یعنی حماصه…زینب یعنی غرور خدایی…زینب یعنی شجاعت…زینب یعنی علم…زینب یعنی تعقل…زینب یعنی زینت علی و این مگر کم چیزی است…و اسم یعنی زینب…نام دخترم را زینب خواهم گذاشت و زینب من به یاری زینب علی دختری خواهد بود عفیف و سربلند…..

  120. پروانه می‌گوید:

    سکینه یعنی آرامش… و رقیه یعنی ارتقای مقام، صعود…
    این حرف شما، حرف دل ما هم بود که چه خوب ادا کردید حقش را …
    سالیانی ست که این دو نام زیبا… آه…
    اما دل غافل که خود ما بی کلاس شدیم… امان از غفلت امان…

  121. میم.الف می‌گوید:

    در جواب عون:
    من هم نام دخترم را زینب خواهم گذاشت تا کاری زینبی کند. سال هاست که این تصمیم را گرفته ام ولی در عکس العمل دیگران در برابر شنیدن انتخاب من نارحت کننده است اما من مصمم تر می شوم به انتخابم.

    متشکر آقای قدیانی حرف دل همه ی ما رو با بهترین واژه ها بیان کردید…
    اجرکم عندالله

  122. بازتاب: سکینه چه اسم قشنگی؛ | مراقبه

  123. حمید می‌گوید:

    سلام.
    خوش به حالت؛ چه حوصله ایی داری برای نوشتن!

  124. متین می‌گوید:

    کولاک بود.

  125. مرصاد می‌گوید:

    بی نشان! گل گفتی… واقعا همینطوره…
    اگر چیزی با کلاس یا بی کلاس شد نقش رسانه رو در اون نمیشه نادیده گرفت… کافیه یکی از بازیگرا یه کاری توی یه فیلمی انجام بده فوری میشه مد و همه اون کارو انجام میدن… وقتی توی فیلما اسم آدمای بدبخت بیچاره و نوکر و کلفتای خونه های بزرگ ویلایی که همیشه بهشون دستور داده میشه میشه سکینه همین میشه دیگه… هیچکس از ترس این که بچه اش توی مدرسه و دانشگاه مورد تمسخر قرار نگیره روی بچه اش نام مبارک نازدانه اباعبدالله (ع) رو نمیگذاره… خدایی هر چی مشکل اجتماعی داریم ریشه اش رو باید در صدا و سیما جست و جو کرد.

  126. میرمحمد می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی؛
    شاگرد نوپا و نوقلمت، دردی مشابه را روایت کرده، و درمانی را توصیه…
    http://gholameaftab.blogfa.com/post/26
    اگر صلاح دانستید، یاریم کنید…
    التماس دعا، یا علی…

  127. ســـــــکینه می‌گوید:

    سلام

    من هم اسمم سکینه ست
    و بهش هم افتخار میکنم………

  128. سکینه می‌گوید:

    اسم من سکینه است و همش اسممو مسخره میکنن با جوک و فیلم طنز مردم واقعا بی فرهنگ شدن

  129. صادق شاهیان نطنزی می‌گوید:

    ان شاءالله بزودی نام فرزند من هم «رُقَیّه بانو» خواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.