«قلاده های طلا» و «جلاده های بلا»

با دنیایی عشق و احترام، تقدیم به کارگردان متعهد و انقلابی ابالقاسم طالبی عزیز

«قلاده های طلا» آری! این یک «فیلم سیاسی» است

در روزگاری که هیچ چیز و هیچ کس، سیاسی نیست و حتی سیاست هم سیاسی نیست و دامنی آلوده به لکه ننگ سیاست، در این جهان غیر سیاسی، پیدا نمی شود و همگان از سیاسی بودن، پاک و مطهر و منزه شده اند، یا ادعایش را دارند، زنده باد صداقت و شرافت ابالقاسم طالبی که رسما یک فیلم سیاسی ساخته است و باکی از اعلان آن ندارد که بگوید: «قلاده های طلا» یک فیلم سیاسی است… یک فیلم سیاسی اما صادق و شریف!

بی گمان «قلاده های طلا» سطح سینمای سیاسی و کلاس سینمای جاسوسی این مرز و بوم را ارتقا داده است، اما بی گمان ابالقاسم طالبی با «قلاده های طلا» وارد منطقه ورود ممنوع شده، چرا که درباره فتنه ۸۸ به جای فیلم، واقعیت ساخته است و همین واقعیت را در ژانر سینما گزارش داده است. بازیگران «قلاده های طلا» بیش از آنکه ستاره های سینما باشند، عناصر سیاسی اند. از عناصر سیاسی خودفروخته و جاسوس، تا عناصر خودی، اما سالوس و فتنه گر، تا عناصر دشمن، تا عناصر دوست. همه و همه! حقا که نسخه حقیقی این فیلم، نه بر پرده نقره ای سینما، که در کف سیاه خیابان، بازی و بازی گردانی شده است. با این همه، نقش اول فیلم سراسر واقعیت «قلاده های طلا» توده های مردم اند که با هم خواهر و برادرند و با ریش و بی ریش، از یک ریشه اند. خواهری که به فلانی رای می دهد و برادری که بهمانی را می پسندد، اما این ۲ با هم، و همه ملت با هم، خواهر و برادرند و خاک شان را، دین شان را، ناموس شان را دوست می دارند.

قبل از نقد «قلاده های طلا» فی المجلس باید گستاخی ابالقاسم طالبی را ستود که هر کارگردانی اصولا جرئت دست به یقه شدن با فتنه ۸۸ و نزدیک شدن به ماجرای نفس گیر و سخت حوادث بعد از انتخابات را ندارد. جگر کرد جناب کارگردان. فیلم فتنه را ساختن، کاری به مراتب سخت تر از ساختن فیلم در حوزه ۸ سال دفاع مقدس است. از «پلشتی بعثی ها» گفتن، هنر نیست؛ هنر آن است که تو شهامت کنی و از «زشتی بعضی ها» حکایت کنی و البته برای خودت دردسر بخری! و شر درست کنی! الحق که گستاخی می خواهد درافتادن با بعضی ها. همان بعضی ها که همه جا، حتی در اداره های جمهوری اسلامی آدم دارند، اما خودشان و خاندان شان آدم دشمن اند و دور گردن شان و گردن کلفت تر از کرگدن آقازاده های شان، آنچه عیان است «قلاده های طلا» است.

ابالقاسم طالبی می توانست در پر سفید و گرم و نرم قوی خاطرات بخوابد و برای ما از گلنگدن روزگار جنگ، قصه های رنگارنگ بگوید، اما آقای کارگردان، فرزند زمان خویشتن، بلکه «عمار سینما» است و در پس جنگ روزگار، دست به خطر می زند و به خط می زند و فیلم گردن کلفت ها را می سازد و اسمش را می گذارد «قلاده های طلا».

همین نقطه قوت ذاتی ابالقاسم طالبی، البته ممکن بود از فیلم «قلاده های طلا» یک فیلم شعاری و عاری از استاندارد، تحویل مخاطب دهد، اما واقعیت این است که کارگردان برخاسته از اولین نسل انقلاب اسلامی، اتفاقا سنگ بزرگ را نه «نشانه نزدن»، که دقیقا بر فرق بت بزرگ زده است و دقیق هم زده است و به خوبی برآمده از پس این سنگ بزرگ. طالبی، نه تنها موفق شد درباره فتنه ۸۸ فیلم بسازد، بلکه توفیق مهم ترش آنجا بود که «قلاده های طلا» را خوش دست و همراه با قصه و درام ساخت. منتهی از یاد نباید برد که اینجا، درام، یک درام اجتماعی نیست و دست کارگردان برای قصه گویی آنقدر باز نیست. قصه خاله خرسه و درام وصال و ملودرام جدایی نیست. حتی درام صدام هم نیست، بلکه درام فتنه است. در نقد «قلاده های طلا» از حیث مضمون، اما بعضی دوستان اشاره به این می کنند که نقش عوامل میانی و عناصر داخلی فتنه، در این فیلم سیاسی، ناچیز گرفته شده، یا از چشم کارگردان، دور مانده. آنچه اما من از این فیلم برداشت کرده ام، تخفیف دادن کارگردان به عناصر داخلی اما دانه درشت فتنه ۸۸ نبوده است.

اولا؛ باید میان یک مقاله سیاسی و یک فیلم سیاسی، تفاوت ها را متوجه باشیم و سختی های کار دوربین را بدانیم.

ثانیا؛ در «قلاده های طلا» حتی المقدور از ملاحظه کاری و احتیاط و ترس خبری نیست و بت بزرگ، با تبر قصه، اما با تدبر و به آرامی و با حوصله، در لا به لای درام شکسته شده است. طوری که کارگردان، هم حرفش را زده باشد و هم فیلمش را ساخته باشد و در عین حال، به اثرش مجال دیده شدن بدهد و برای بیرون آوردن فیلم از محاق توقیف، ادله های قانون پسند داشته باشد. «قلاده های طلا» ساخته شده که دیده شود، نه اینکه فقط نان مظلومیت و توقیف را بخورد. این فیلم را باید ببینیم و می بینیم، چرا که کارگردان «قلاده های طلا» با زیرکی، همه حرف خود را در متن و حاشیه فیلمش زده است.

ابالقاسم طالبی «قلاده های طلا» را با دیدی درست، از همان پله اول فتنه ۸۸ نمایش می دهد؛ آنجا که در پس دعوای صادقانه رنگ ها، نیرنگ ها مشغول کارند و «دشمن ظالم» و «سید مظلوم» چگونه و کجا و چرا دست به دست هم می دهند. «قلاده های طلا» به نسبت سخت بودن فیلم ساختن درباره فتنه ای به پیچیدگی فتنه ۸۸ به لحاظ محتوی، حتما نمره قبولی و کارنامه فاخری می گیرد، اما کار مهم تر این اثر ارزشمند، سدشکنی و صف شکنی، حتی به نوعی تابوشکنی از ورود صادقانه و متعهدانه دیگران به مقوله فیلم سیاسی است. حتما بعد از «قلاده های طلا» راحت تر می توان وارد فیلم سیاسی و سینمای جاسوسی شد و آنکه در این باب، جاده را باز کرد و درست و اصولی باز کرد، «قلاده های طلا»ی ابالقاسم طالبی بود. او بعد از مدت ها یک فیلم سیاسی ساخت و یادمان آورد هنوز هم می توان فیلم سیاسی ساخت، و حتی «غرض» هم داشت، اما «مرض» نداشت! در «قلاده های طلا»، نقد، حتی نقد همین نظام، دیده می شود، اما خبری از نق نیست! قصه هست، اتفاقا غصه هم هست، اما تلخ نیست! سیاهی هست، اما سیاهنمایی نیست! تخصص هست، اما بیرون از دایره تعهد نیست!

صرف نظر از محتوای اثر و پیام تالیف، اما نقاط قوتی دارد «قلاده های طلا» که به پاره ای از این نقاط درخشان، اشاره گذرا می شود.

یک: در این فیلم، بازیگران درجه اول، از پس بازی به خوبی برآمده اند. بازی ها متوازن است و نقش ها مکمل هم شده اند. کسی بر کسی برتری ویژه ندارد و همه در یک سطح خوب اند. همین توازن و بازی گرفتن درست از همه بازیگران، باعث شده، نقش ها با هم دیده شوند و این خصیصه، برای فیلمی که چند بازیگر نقش اول دارد، بسیار حیاتی است.

دو: در «قلاده های طلا» بیم آن می رفت که بازی های کف خیابان، که دست بر قضا بخش مهم و موثری از فضای هیجانی فیلم را تشکیل می دهد، به دلایلی و بهانه هایی، خوب از کار درنیاید، اما آنچه در کف خیابان «قلاده های طلا» می گذرد، عینی و ملموس و راحت و باورپذیر است. قطعا باید شم سینمایی داشت و سینمای سیاسی و مصائب ریز و درشتش را شناخت، تا برای این قسمت از فیلم «قلاده های طلا» صحه بر کار عالی کارگردان گذاشت. طبیعی درآوردن آنچه در کف خیابان می گذرد، اعم از شعارها و خط شکنی ها و تعقیب و گریزها و… نقطه اوج «قلاده های طلا» است و ابالقاسم طالبی، سخت ترین قسمت فیلمش را با مهارتی عمیق به بهترین جای فیلمش تبدیل کرده است. اینجا همان جایی است که خیلی ها احتمال می دادند کش دار و حوصله سر بر و مصنوعی از آب درآید، و حتی برای همه این نقایص، کمی تا قسمتی به کارگردان، بنا بر معذورات زمان و محذورات روزگار، حق بهانه تراشی و توجیه می دادند، اما بازی های کف خیابان، اتفاقا باشکوه ترین جای قصه «قلاده های طلا» است.

سه: گره دراماتیک این اثر، جاسوس این طرفی «قلاده های طلا» است که مخاطب را چند باری به اشتباه می اندازد و او را تا مرز پیش داوری های نادرست می کشاند. «پس جاسوس این سوی میدان کیست؟!» سئوال قشنگی است که تا آخرای فیلم، البته بی جواب می ماند و همین «بی جوابی» و ایضا «ابهام» و «ایهام» در یک فیلم سیاسی/ جاسوسی اتفاقا نقطه عطف داستان است. آنجا که توی بیننده در طول فیلم، تقریبا همه بازیگران نقش اول را متهم می کنی، اما دست آخر، می بینی که باید صبر کنی تا قصه «قلاده های طلا» به آخرین سکانس خود برسد.

چهار: اینکه در یک مجموعه اطلاعاتی، عنصر نفوذی پیدا شود، چیز تازه و غریبی نیست، اما خوبی «قلاده های طلا» به این است که خنثی کردن مهره یا مهره های نفوذی را در یک روال قصه واره و حرفه ای، -و نه از روی جبر و توصیه!- برای مخاطب به تصویر می کشد. «قلاده های طلا» اگر چه بیان نقاط ضعف دستگاه اطلاعاتی کشور است، اما بالاتر از این، کشف عنصر آلوده و ویرایش مجموعه از نفوذی ها را به خود این دستگاه و قدرت پاک سازی اش واگذار می کند. قصه ای که البته، فقط قصه نیست، بلکه ما به ازای بیرونی و واقعی هم دارد. پس حتما باید تحمل شود «قلاده های طلا»، چرا که نیش و نوش را با هم دارد و سینمای سیاسی، قصه همین نیش ها و نوش هاست.

پنج: «قلاده های طلا» از نظر فیلم برداری و موسیقی و صداگذاری، پا به پای پیام مقدس و معنوی فیلم آمده است تا بعد از مدت ها، و آنهم در چنین عصری، کارگردانی صادقانه اعلام کند که: «قلاده های طلا» یک فیلم سیاسی است.

¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤

فیلم هایی هست که قبل از دیدنش باید دست مریزاد گفت به جناب کارگردان. در روزگاری که انقلاب اسلامی مبتلا به فتنه «جلاده های بلا» است، «قلاده های طلا» حتی قبل از دیدنش، برنده سیمرغ گستاخی و مدال شهامت و برند شجاعت است. روایت فتنه ۸۸ و نشان دادن همه دست ها با هم، اعم از دست دوست و دست دشمن و دست نفوذی و دست بعضی ها و آقازاده های شان، کار سختی است، آنهم اگر سینما، زبان سیاست و لسان صداقت را توامان به کام گرفته باشد. باید تحسین کرد ابالقاسم طالبی را، چه قبل از دیدن «قلاده های طلا» و چه بعد از مشاهده داستان «جلاده های بلا». قطعا سینمای ابالقاسم طالبی با این فیلم سیاسی، پا به دوره جدیدی از تجربه های دوست داشتنی و گران بهایش می گذارد. طالبی، «قلاده های طلا» را برای دیده شدن بر پرده نقره ای ساخته است، نه توقیف. کارگردان محجوب سینمای ما، چون اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی نیست، و از این اداها مبری است، قرار نیست حقش خورده شود و در برابر این حق خوری، سکوت شود. ما می خواهیم «قلاده های طلا» را ببینیم، بر گردن بعضی ها! ما هم مثل اپوزیسیون! حق مان را بدهید… حق مان را بدهید تا در «قلاده های طلا» ملتفت شویم که همین نامزد مدعی پیروزی در انتخابات، چگونه بود که ایام انتخابات، در سخنرانی شهر مشهد، ولایت فقیه را سد کودتا می دانست!! اما بعد، و بعد از اینکه قلاده دور گردنش انداختند، ناگهان ورق نظرش برگشت و به این نتیجه رسید که «جلاده های بلا» مردان خداجو هستند؟!!

¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤

جناب آقای طالبی! خواهر و برادر فیلم «قلاده های طلا» همین ماییم… مایی که ساده و بی ریا نشان مان دادی. مایی که در میدان هستیم، اشتباه هم می کنیم، اما دشمنی با دوست نمی کنیم. مایی که شاید در کف خیابان، رودرروی هم شعار بدهیم، اما هرگز دور گردن مان، قلاده نمی اندازیم. مایی که یک ملتیم. مایی که ۴۰ میلیون رای را قبل از این و آن، به آسایش و امنیت این وطن می دهیم. آقای کارگردان! آدمی زاد، تا پلاک شهدا را دارد، قلاده دور گردنش نمی اندازد. تو اما بر گردن کسی، قلاده نیانداختی! کار سیا بود! تو فیلم نساختی! «قلاده های طلا» واقعیت بود! ما همه، بازی کرده ایم بارها در فیلم تو. از مای دوست، تا مای دشمن. در «قلاده های طلا» هر کسی نقش خودش را عاقبت پیدا می کند. اینکه بر گردن یکی، قلاده است و آن دیگری، پلاک، تقصیر دوربین تو نیست، که فتنه ۸۸ را از نزدیک، روایت کرد. جناب طالبی! گستاخی ات را شکر!!… و خدا قوت به شجاعتت!! نگذار خواب مان ببرد؛ زود به زود بیدارمان کن و باز هم بر دهانه آتشفشان، پهن کن بند و بساط کارگردانی ات را، که از نظر ما، «جلاده های بلا» باید توقیف شود، نه «قلاده های طلا».       

روزنامه وطن امروز/ ۱۱ بهمن ۱۳۹۰

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

  2. مرتضى اهوازى می‌گوید:

    این “ساعاتى دیگر” یعنى قبل از ال کیهانیکوى امروز؟ یا بعد از ال کیهانیکوى امروز؟!
    یه پیشنهاد:
    از جناب استوانه به جاى جناب میل گرد استفاده کنید؛ با اون شیرجه هاى مشهور سرگشاده اش هر توپى رو میگیره؛ دامت برکاته!!!

  3. مرتضى اهوازى می‌گوید:

    پس: ایول ایوله؛ ایول!
    میلگردمون یله؛ ایول!

    توپ جمع کنتیم داداش!
    سالارى!

  4. سرمست می‌گوید:

    سلام. خوشحالم که تونستم سومین نفری باشم که کامنت میذاره. آرزو میکنم قلمتون همیشه بتازه. شما هم برای من نو پا دعا کنین

  5. عمار می‌گوید:

    از اسمش مشخصه که ۱۰۰% متن جالبی خواهد بود.
    پس منتظر خواهیم ماند.

  6. انتظار زیباست می‌گوید:

    سلام!
    ببخشیدها بی مقدمه بگم. الان ذکر خیر شما بود. جشنواره وبلاگ نویسی حماسه نگارن بسیج و انقلاب اسلامی قراره ۱۷ بهمن ما از طرف معاونت فرهنگی اجتماعی سپاه قدس در رشت برگزار بشه، می دونیم شما وقتشو ندارید و هزار تا برنامه دارید اما گفتیم بگیم بهتون، شاید قبول کنید بیایید برای سخنرانی.
    اگه بشه و مقدور باشه شماره موبایلتون رو بدید تا مدیر رسانه باهاتون تماس بگیرند ممنونم می شیم…

  7. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا قاضی الحاجات**

  8. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    امیدوارم رفع توقیف بشه. هرچند که میدونم در سینما فروش چندانی
    نخواهد کرد. چون اونائی که باید فیلم رو ببینن، اصولا اهل این قرتی بازیا!! و
    سینما رفتن نیستن.

  9. علی می‌گوید:

    خطاب به بزرگمرد تاریخ انقلابی سینمای ایران ابوالقاسم طالبی:
    کَرتیم
    مخلصتیم
    چاخلصتیم
    پاتو بر دار از روی گردنم له شدم
    آی…….آی……آی……..
    ابوالقاسم طالبی بزرگمردی است که هیچ وقت از یادها نمی رود….
    🙂

  10. ف. طباطبائی می‌گوید:

    با اجازه مسئول مربوطه!!

    افراد آنلاین: ۲۲ نفر

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

  11. sarbaze1404 می‌گوید:

    به نام خدا
    سلام داداش منم موافقم؛ علی رغم اینکه اینجور فیلمها حداقل تو سمنانی که من زندگی میکنم اصلا رو پرده نمیاد (آنهم در تک سینمای شهر که به جای این فیلم های ارزشی میرن مردان و زنان مریخی وونوسی رو میارن) در تهران برای نمایشش سنگ میندازن جلوی پاش، اما انشاالله که بچه های حزب الله برن حمایتش کنن( البته اگه پخشش کنن) و نذارن فروشش مثل شکارچی شنبه و ۳۳روز این قدر کم بشه. راستی ازت گله دارم حاجی اونم به خاطر….
    یا علی

  12. مثل باران می‌گوید:

    اکران «قلاده‌های طلا» در دست تصمیمات شخصی
    http://www.javanonline.ir/vdcjyoexauqeioz.fsfu.html

    اکران «قلاده‌های طلا» با دستور وزیر
    http://www.javanonline.ir/vdcamanye49nma1.k5k4.html

  13. سرباز کمپ می‌گوید:

    “«قلاده های طلا» و «جلاده های بلا»”

    از استادِ انتخاب تیتر، داداش حسین قدیانی!

  14. عطشان می‌گوید:

    و… همچنان تا ساعاتی دگر.
    و ما همچنان منتظر شاهکاری دگر.

  15. خواهر شهید کاظم می‌گوید:

    در ساعتی قبل از اخبار ساعت دو ……
    دیدید دلبری حضرت ماه ما را؟
    دارد بین المللی میشود نور ماه و افتخار و پز اولش که به همه میگوییم این ماه …….
    میان ماه من تا ماه گردون……
    اللم احفظ قائدنا الخامنه ای

  16. خواهر شهید کاظم می‌گوید:

    و آیا پس از حماسه نه دی هنوز هم این ماییم که مظلومیم؟

    و آیا واقعا باید باور کنیم همین یکی فیلم ارزشی ما در آستانه ورود به جشنواره توقیف شود؟

    شاید جایی که فرهادی ها و تهمینه ها جایزه میگیرند جایی برای عناصر ولایتی نباشد!!!!

  17. سیاست خارجی می‌گوید:

    با مطلب:
    حسین علایی یادت باشد کیت ویلسنت شدن آداب دارد!!!
    به روزم.
    http://foreign-policy.blogfa.com/

  18. میلاد پسندیده می‌گوید:

    آقا شما چرا اینقدر عجله دارید؟! آقایان اطلاعات فرمودند حالا که فیلم نمی تواند در بخش مسابقه جشنواره فجر باشد، پس تا قبل از انتخابات مجلس هم اکران نشود! اینجور بگیر و ببندها برای همه فیلمهای جریان اصلی نظام وجود دارد… مثال بارزش “آژانس شیشه ای”.

  19. بی تاب هویزه می‌گوید:

    سلام
    امیدواریم همین امشب مطلب رو بگذارید، بعضی دوستانتون که کلی ما رو مشتاق کردند نسبت به نوشته تون.

  20. سیداحمد می‌گوید:

    نماز جمعه این هفته، به امامت حضرت آقا برگزار می شود.

    لبیک یا خامنه ای…

  21. م.طاهری می‌گوید:

    ممنون به خاطر عکس ها.

    تیغ سانسور و توقیف جشنواره فجر به فیلم آقای طالبی گرفت. چه داستانی شده!

  22. بی نشان می‌گوید:

    سلام آقا قدیانی.
    کلا” ممنون از همه پستهاتون.
    خوندن قطعه شما توی بلاد کفر خیلی میچسبه حتی بیشتر از دیدن یه همزبون!!!
    فقط این کامنت آخر آقا سید بدجوری دلمو سوزوند!
    “نماز جمعه این هفته، به امامت حضرت آقا برگزار می شود.”
    ما که دستمون کوتاهه ولی از همه شدیدا” التماس دعا داریم.

  23. حامدشاملو می‌گوید:

    سلام داداش حسین،
    اربعین ویژه بیاد خودت و پدر شهیدت تو کربلای حسینی بودم.
    خیلی خیلی یادت کردم داداش.
    الانم که کنار امام رضاع دعاگوتم؛
    سالاری

  24. برف و آفتاب می‌گوید:

    دختر شهید مغنیه به آقا گفت من دختر شمام. انگار “بابای ماست خامنه ای” حس بین المللی فرزندان شهداست!

  25. یا زهرا می‌گوید:

    “نماز جمعه این هفته، به امامت حضرت آقا برگزار می شود.”
    لطفا به جای ما هم از این فرصت استفاده کنید.

  26. چشم انتظار می‌گوید:

    برگرفته از کلام شهید آوینی، با اندک تفصیل!
    در جمهوری اسلامی، همه ی کارگردانان آزادند، الا کارگردانان حزب اللهی!!

  27. سلام برادر می‌گوید:

    حمایت از یک فیلم پر فروش شدن آن است. فیلم های ضد انقلاب افتخارشان به مخاطب و فروش بالایشان است .
    ترو خدا بیاین پوز این نامردای سینما رو بزنیم. حتی اگر از جو سینما خوشتون نمیاد، بلیط رو بخرید که فیلم فروش کنه.
    نه که خیلی ازش تعریف شنیدم.

  28. ایمان می‌گوید:

    بسم الله
    سلام و عرض ادب
    قبل از گذاشتن متن جدید اجازه بدید پیروزی ۱۴ـ ۵ امروز رو در ال کیهانیکو تبریک بگیم.
    بازی بعد کی هست؟ دیگه رفتید جام جهانی یا دیگه تو کیهان رقیب ندارید که به قول خودتون با منصور دوانیقی باید بازی کنید؟
    مخلصیم
    منتظر متن جدید هستیم.
    یاعلی
    حسین قدیانی: علیک سلام! شما از کجا فهمیدی نتیجه بازی رو؟! پناه بر خدا!!

  29. یا زهرا می‌گوید:

    “نماز جمعه این هفته، به امامت حضرت آقا برگزار می شود.”
    ای کاش این جمعه تهران بودم.

  30. ایمان می‌گوید:

    دیگه دیگه!!!
    یا به قول شما یعنی که یعنی…

    موقعی که اومدید قسمت تحریریه سیاسی روزنامه و نتیجه را گفتید به دوستان بنده هم اونجا بودم و مصافحه هم کردیم. حالا ادامه را عرض نکنم که چقدر شاکی بودید از دست دروازه بان که تو این بازی هم ۵ تا گل می خورد. بنده رسما اعلام آمادگی می کنم خدمت برسم. احتمالا ۵ تا گل نخورم.
    مخلصیم.
    حسین قدیانی: ای بلای ناقلا!!

  31. سیداحمد می‌گوید:

    “از «پلشتی بعثی ها» گفتن، هنر نیست؛ هنر آن است که تو شهامت کنی و از «زشتی بعضی ها» حکایت کنی…

    حقا که گستاخی می خواهد درافتادن با بعضی ها. همان بعضی ها که همه جا، حتی در اداره های جمهوری اسلامی آدم دارند، اما خودشان آدم دشمن اند و دور گردن شان و گردن کلفت تر از کرگدن آقازاده های شان، آنچه عیان است «قلاده های طلا» است.”

  32. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    با این تفاسیر، موقع اکران باید شال و کلاه کنم برم سینما.
    ببینم فیلم سیاسی که میگن یعنی چی؟!
    بعد، دقت کردی ۹۸ درصد نظرات هیچ ربطی به متن اصلی نداره!!

  33. یا زهرا می‌گوید:

    اولین فیلم سیاسی. باید دیدنی باشه درام فتنه.
    آفرین به این جسارت.

  34. سیاست خارجی می‌گوید:

    با مطلب:
    NPT یعنی: کد خدا را ببین و ده را بچاپ؟
    http://foreign-policy.blogfa.com/
    به روز هستم.
    یا علی مدد.

  35. برف و آفتاب می‌گوید:

    ما که سینما نداریم! (شکلک گریه)

  36. م.طاهری می‌گوید:

    مشتاقانه در انتظار دیدن فیلم‏ “عمار سینما‏”‏ هستیم‏.
    باید قوی از این کار حمایت کنیم.

  37. م.طاهری می‌گوید:

    امروز فاطمه مغنیه هم گفت بابای ماست خامنه ای؛ وقتی به آقا گفت: آقا‏!‏ من دختر شما هستم.

  38. سیداحمد می‌گوید:

    باید تشکر کنیم از جناب طالبی بابت جسارت و شهامتی که به خرج دادند!

    داداش حسین ممنون بابت معرفی زیبایِ این فیلم؛
    انشالله با استقبال خوبی مواجه خواهد شد.
    خدا قوت…

  39. ایمان می‌گوید:

    بسم الله
    شاید مهم تر از جرات ورود به ژانر سیاسی در سینما -که البته همین را هم کم کسانی دارند ـ خوب از کار درآوردن یک فیلم سیاسی است. و نشود هم چون بعضی که وارد این عرصه می شوند ولی ضعف کارشان صدای همه را درآورد.
    که ابوالقاسم طالبی اگر فقط “دست های خالی” را در کارنامه اش داشت معلوم بود که اگر ورود پیدا کند خوب در می آوردش از کار.
    منتظریم دیدن “سیاسی ترین فیلم تاریخ سینمای ایران” را.

    اللهم وفقنا فی نصرت دیننا و قائدنا
    یاعلی

  40. چشم انتظار می‌گوید:

    داداش حسین چند سئوال که در ذهن خیلی از دوستان احتمالا” هست:
    ۱ – آیا این فیلم به طور قطعی از توقیف خارج شده یا می شود؟
    ۲ – شما که فیلم را دیدید، وجه تسمیه ی قلاده های طلا چیست؟ البته اگه قراره فیلم رفع توقیف بشه، بهتره که اول اون رو ببینیم.
    ۳ – احتمال جرح و تعدیل قبل از اکران عمومی می رود؟
    ۴ – از قرار شنیده ها، وزارت محترم ا.ط فیلم رو توقیف کرده. البته اگر وزارت ارشاد این کار رو می کرد، با توجه به اتخاذ سیاست فرار به جلو و مواضع انفعالی در خصوص این گونه فیلم ها، زیاد بعید نبود. اما از وزارتی که در خیلی از اتفاقات فتنه تلاش ستودنی و خستگی ناپذیر داشته کمی دور از انتظار نیست؟
    و…
    حسین قدیانی: به اغلب این سئوالات، جناب آقای طالبی باید پاسخ دهد، نه من!

  41. سیداحمد می‌گوید:

    دو پاراگراف پایانی واقعا عالیست!

    “حق مان را بدهید تا در «قلاده های طلا» ملتفت شویم که همین نامزد مدعی پیروزی در انتخابات، چگونه بود که ایام انتخابات، در سخنرانی شهر مشهد، ولایت فقیه را سد کودتا می دانست!! اما بعد، و بعد از اینکه قلاده دور گردنش انداختند، ناگهان ورق نظرش برگشت و به این نتیجه رسید که «جلاده های بلا» مردان خداجو هستند؟!!”
    حسین قدیانی: بله! در جایی از فیلم، مردک دارد می گوید: «ولایت فقیه چنین است و چنان!!»… یک ماه قبل از انتخابات!! چه زود ۲ ضربدر ۲ شد ۵؟!!

  42. به جای امیر می‌گوید:

    دوغ (گفت و شنود)

    گفت: یک سایت وابسته به رضا ربع پهلوی به مردم ایران پیشنهاد کرده است که «تا می توانید ریال های خود را به سکه و دلار تبدیل کنید و تا می توانید مواد غذایی بخرید و انبار کنید»!
    گفتم: حیوون زبون بسته، عجب خل و چلیه؟!
    گفت: اتفاقا یکی از کاربران فیس بوک خطاب به ربع پهلوی نوشته «مرتیکه…(برای احترام به حیوان چهارپای زحمتکش این کلمه حذف شده است) مگه ما مثل تو و پدرت و پدربزرگت…(برای احترام به برخی از مشاغل زشت این کلمه نیز حذف شده است) هستیم که….
    گفتم: چه عرض کنم؟! یارو یک کاسه ماست ریخته بود توی اقیانوس و با قاشق آن را به هم می زد. پرسیدند چه می کنی؟ گفت دارم دوغ درست می کنم. گفتند؛ عقلت کجا رفته مگه میشه؟! گفت فکرش رو بکن اگه بشه، چی میشه؟!

  43. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    “از نظر ما، «جلاده های بلا» باید توقیف شود، نه «قلاده های طلا»”

    سپاسگزارم آقای قدیانی.
    امیدواریم موانع از سر راه این فیلم برداشته شود و زحمات جناب طالبی به ثمر بنشیند.

  44. سجاد می‌گوید:

    واقعا گذشته از متن زیبا، چیزی که در میان ما بچه های حزب اللهی زیاد شده، بزرگ کردن کارگردان های روشنفکری با بوق و کرنای بیهوده است… در حالی که معدود کارگردان های حزب اللهی، در بایکو ت اند؛ آنهم از طرف ماها!! ممنون داداش حسین!
    نمی دونم همیشه فیلم «دستهای خالی» ایشون رو دوست داشتم، مخصوصا اونجا که شکیبایی با امام حسین صحبت می کنه…
    راستی تو اول این فیلم هم نوشته تقدیم به حضرت فاطمه زهرا (س) به امید گوشه چشمی…

  45. سیداحمد می‌گوید:

    مردک، استادِ ماهرِ دروغگوئی بود!
    سخنرانی هائی داشت در وصف بسیج و بسیجی که…!
    اما بعد از انتخابات دیدیم چه کرد و چه گفت؛
    روی فتنه ۸۸ از جوانب مختلف باید کار شود… حالا یک کار هم که شده، سنگ می اندازند جلوی پایش!

  46. محسن می‌گوید:

    ممنون از استاد طالبی عزیز با این لبیک سینمایی و هم از تعظیم شما.
    متن قبلی تون هم بد نبود ولی تیکه به جبهه پایداری رو حال نکردم، مردانه هم نبود، خصوصا که غربال سانسورتون هم ریزتر شده…
    ولی به بزرگی این حرکتتون دل خوری ام رو غورت دادم.
    خدا همه ما رو از امام و امتش جدا نکنه.

  47. مرتضى اهوازى می‌گوید:

    آدم حرفه اى و همزمان متعهد و انقلابى خیلى خیلى کم هست ولى خدا رو شکر که هست.
    “آقاى طالبی! گستاخی ات را شکر!! و خدا قوت به شجاعتت!!”

  48. ناشناس می‌گوید:

    بسم الله الرحمن الرحیم
    اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم
    باسلام واحترام – خدا قوت

    «خداوندا! یک توفیقی بده شهدایی که با دست خود‌مان دادیم، با پای خودمان، خون شان را پایمال نکنیم؛ پیرو راهشان باشیم. حالا من نمی‌دانم پروردگار عالمیان چقدر دعای مان را مستجاب کند.»
    موفق باشید.
    حسین قدیانی: دوست عزیز! برای کامنت گذاشتن در متن قسمت ستون بیست و شش، کافی است روی تیتر متن کلیک کنید!

  49. سلاله 9 دی می‌گوید:

    “فیلم هایی هست که قبل از دیدنش باید دست مریزاد گفت به جناب کارگردان.”

    دست مریزاد و خدا قوت به صف شکنی که سنگ بزرگ را بر فرق بت بزرگ زد.
    در خاطرمان زنده شد، حال و هوای انتخابات و حوادث بعدش و نیرنگ بی شرف ها. ستودنی بود این متن، به خصوص بند آخر که کارگردان را مورد خطاب قرار دادید.
    “نگذار خواب مان ببرد… “

  50. م.اشرف می‌گوید:

    سلام به همگی
    نمیشود راجع به نقد قضاوت کرد؛ چون فکر کنم هیچ کس فیلم را ندیده، ولی اصل جگر و جسارت آقای طالبی انکار نشدنی است. شما فیلم را خصوصی دیدی؟ به هر حال نوش جونت! خدا کنه بدون کم و کاست رفع توقیف بشه تا ما هم ببینیم. آمین!
    ————————————————————-
    راستی دیشب بعد از اینکه رفتم چه بزن بزنی بوده!!!

  51. کاش بشه فیلم رو ببینیم. دلمون برا سینمای متعهد یه ذره شده…

  52. سیداحمد می‌گوید:

    حرف فتنه ۸۸ شد، سری به آرشیو عکس هایم زدم!
    چقـــــــــــــدر عکس و فیلم و خاطره دارم!!!

  53. آذرخش می‌گوید:

    هـــــحسین قدیانی: اووووه!! مگه حالا چی شده؟! ــــــــی!
    امان از این روزگار…

  54. آذرخش می‌گوید:

    هویجوری!
    روزگار بدی شده!

  55. زلزال می‌گوید:

    بسمه تعالی
    ————–
    سلام بر آقای حسین قدیانی،
    روشنفکر متعهد باغ ولایت

    یکی از سایتهایی که نظراتم رو مینوشتم با این پیام مواجه شدم:

    “دسترسی شما به سایت به دلیل ارسال ورودی های غیر مجاز مسدود شده است”

    فکر میکنم معنیش اینه که دیگه نباید چیز بنویسم!

    لطفا اگر مطلب نبایستی منتشر شود، انتظاری نیست برآن!

    لا حول ولاقوة الا بالله العلی العظیم.

  56. مرتضى اهوازى می‌گوید:

    رفقاى تهرانى!
    نائب الزیاره باشید این جمعه!

  57. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    “و دور گردن شان و گردن کلفت تر از کرگدن آقازاده های شان،
    آنچه عیان است «قلاده های طلا» است.”
    خیلی با این جمله حال کردم.
    و اما یک نظر بی ربط به متن ولی با مزه، عادل فرموژه! ۲ ساعته تلاش میکنه
    امیر قلعه و پرویز مظلومی رو با هم بیاره رو خط، ولی نمیشه!
    کارد بزنی خونش در نمیاد. ای حال میکنم ضایع میشه!

  58. سلاله 9 دی می‌گوید:

    ۱۴۰* امیرالمومنین على علیه السلام:

    اندکى حق، بسیارى باطل را نابود مى کند؛ هم چنان که اندکى آتش، هیزم هاى فراوانى را مى سوزاند.

    (غررالحکم، ح ۶۷۳۵)

  59. خواهر شهید کاظم می‌گوید:

    آذرخش! این آهت از بس جان گداز بوده داداش پریده وسطش!!!!!
    چیزی نشده ……
    فقط اینکه داستان غربت معلوم نیست کی تموم میشه؟
    دلم واسه مظلومیت های بی صدا میسوزه!

    هــــــــــــــــــــــــــــی روزگار………..

    راستی! امروز آقای ما آقای عالمه!
    اشک شوق را در چشمان مشتاقانش دیدید؟
    خدا میداند چه قدر باشنیدن حرفهایش و دیدن رخسارش حالم خوب شد.

    مخصوصا اون جوانی که اینگونه آقا را مورد خطاب قرار داد: السلام علیک یابن رسول الله
    روحی فداک…….

  60. خواهر شهید کاظم می‌گوید:

    راستی تر از راستی….

    اگه مولای عالم حضرت بقیةالله نزول اجلال بفرمایند چه حالی میشویم؟

    خودم که هر وقت بهش فکر میکنم به این نتیجه می رسم که از شدت شوق روح از بدنم خارج بشه!!!
    اللهم عجل لولیک الفرج

  61. سیداحمد می‌گوید:

    زیاد پیش نمیاد ۹۰ ببینم ولی الان اتفاقی دارم می بینم! مجری حرف هائی میزنه که یاد متن “شما با آقای کرباسچی که قبلا شهردار تهران بودن، نسبتی ندارین؟!” افتادم!!!
    الان برگشت گفت پولی که شما به فلانی دادید دلار بود یا…؟
    عجب!

  62. سلاله 9 دی می‌گوید:

    شعاری که روی دیوار عکس اولی نوشته شده، “مرگ بر کمونیست” خیلی جالب است، برای مایی که نبودیم آن زمان ها و سر نداده ایم این شعار را. روزی، روزگاری، قطب قدرت بودند در جهان…در زمانه ی ما منسوخ شده، این شعار.
    الان اما فصل بیداری اسلامی و قدرت ماست.

  63. سلام برادر می‌گوید:

    سلام. عالی بود. آهای حزب اللهی ها، انقلابی ها، یادمان نرود که تحویل گرفتن یک فیلم خریدن بلیط و رفتن به سینما برای تماشای آن است. ما سنگر را به دشمن واگذار کرده ایم، دشمن را پشت تیر بار نشانده ایم اما انتظار داریم که به طرف ما تیر اندازی نکند هر فرم فیلم به مانند ۲۴ تیر است که دشمن پرتاب می کند، پس باید سنگر را فتح کرد؛ چگونه؟
    با ساختن چنین فیلم هایی و بالاتر از آن تحویل گرفتن آن از طرف ما. تماشای فیلم با خانواده ترغیب دوستان برای دیدن آن از طرق مختلف. هر بلیطی که خریداری میشود مانند یک برگ رای است به عقایدمان که کارگردان بر پرده سینما با هزار زحمت … به تصویر کشیده است.

  64. سلاله 9 دی می‌گوید:

    فایل صوتی حضور سرزده رهبر انقلاب در منزل شهید رضایی‌نژاد و صحبت‌های «آرمیتا»

    http://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=18784

  65. علیرام نورایی می‌گوید:

    درود بر شما و قلمتان…

  66. طناز دهقان می‌گوید:

    بزرگمرد ایران زمینی!… حضرت رقیه همیشه یار و یاورتان… انسانی بزرگ چون آسمان و انسانی بی باک چون دریا و انسانی با صلابت چون کوه…

  67. عمار می‌گوید:

    سلام. من، خودم رو، از الان پشت باجه بلیط فروشی سینما می بینم. چه ذوق و شوقی دارم من… به به.
    متنتون عالی بود مخصوصا:
    “جناب طالبی! گستاخی ات را شکر!!… و خدا قوت به شجاعتت!! نگذار خواب مان ببرد؛ زود به زود بیدارمان کن و باز هم بر دهانه آتشفشان، پهن کن بند و بساط کارگردانی ات را، که از نظر ما، «جلاده های بلا» باید توقیف شود، نه «قلاده های طلا».”

  68. عمار می‌گوید:

    راستی جمعه، اگه لیاقت داشته باشم تو نماز جمعه به امامت حضرت ماه، دعاتون میکنم. انشاالله که این توفیق نصیبم بشه.

  69. یگانه سادات می‌گوید:

    سلام

    بارها براتون کامنت گذاشتم اما هیچ کدومش تایید نشد

    تو وبلاگ شما اصلا دموکراسی وجود نداره آقای قدیانی

    شما نهایت نهایت نهایت یک دیکتاتورین

  70. خاک پای ولایت می‌گوید:

    سلام به همه و آقای قدیانی! به قول معروف دمت گرم. بازم ترکوندی! من اولین باره که کامنت میزارم ولی تمام دل نوشته هاتو می خونم. به حاجی طالبی بگو؛ دست مریزاد! آبروی اصفهان رو خریدی! ایول ایول. راستی! این جمعه موقعی که مه تهران رو دیدی، یاد ما هم باش…

  71. سرباز کمپ می‌گوید:

    “تو فیلم نساختی! «قلاده های طلا» واقعیت بود! ما همه، بازی کرده ایم بارها در فیلم تو. از مای دوست، تا مای دشمن”

    این تیکه آخرش “تا مای دشمن” چه طوری ها ست؟! نفهمیدم خب!

  72. mohammad.gomnam می‌گوید:

    سلام. خدا قوت. از اونجایی که متن من همش سانسور میشه تصمیم گرفتم از این به بعد ضد شما حرف نزنم و این در کمال آزادیه.
    دوستانی که به عرفان علاقه دارند وبلاگ این حقیر رو هم سر بزنن. rahekhoon.blogfa.com

  73. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا ارحم الراحمین**
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    آقا در قطعه۲۶
    http://rajanews.com/detail.asp?id=115289

  74. ف. طباطبائی می‌گوید:

    متن زیبائی بود.
    اشتیاقم برای دیدن فیلم چند برابر شد.
    ممنون آقای قدیانی.

  75. برف و آفتاب می‌گوید:

    آقای پناهیان: حماسه‌گر بودن و شجاع بودن برای همه خوب است، بخصوص برای هنرمندان.
    http://www.rajanews.com/detail.asp?id=115035

  76. یگانه سادات می‌گوید:

    الان متوجه شدم خیلی هم دیکتاتور نیستین
    …………………………….

  77. خاکپای ولایت می‌گوید:

    سلامی دوباره به حسین جون خودمون، میخواستم بگم از دیشب تا حالا ۳۰بار این مطلبو خوندم و به دوستام نشون دادم. راستی به حاجی طالبی بگو دوست دارم قد یه دنیا و خوش به حالت حسین جون که فیلمو دیدی.
    حاجی طالبی!
    گستاخی ات را شکر!!… و خدا قوت به شجاعتت!! نگذار خواب مان ببرد؛ زود به زود بیدارمان کن و باز هم بر دهانه آتشفشان، پهن کن بند و بساط کارگردانی ات را، که از نظر ما، «جلاده های بلا» باید توقیف شود، نه «قلاده های طلا». دستهایمان خالیست.

  78. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    ای بابا، ما ۲ سال نقطه چین شدیم، یکبار نگفتیم دیکتاتور!
    ۲ تا کامنتت تائید نشده، چه سر و صدائی!
    ما کلی خاک صحنه خوردیم تا رسیدیم به اینجا!! الان هم هر از گاهی “نقطه چین”
    میخوریم. بازم میگیم خدا رو شکر!

  79. حی علی الجهاد می‌گوید:

    بسیار عالی …

    خصوصا قسمت آخر:” آدمی زاد، تا پلاک شهدا را دارد، قلاده دور گردنش نمی اندازد.”

    چقدر دلم می‌خواهد این فیلم را ببینم؛ یعنی طوری توصیفش کردید که لحظه‌شماری می‌کنم برای اکرانش … و ان‌شاءالله مسؤولین سر عقل بیایند و این فیلم هم در جشنواره اکران شود و هم در سینماها …

    و یک نکته‌ی خنده‌دار:

    قبل از این‌که متن را بگذارید بنده “جلاده‌های بلا” را “جاده‌های بلا” خوانده بودم!! و با تصاویری که گذاشته بودید، آن را در ذهن خودم ربط داده بودم به جاده‌های منتهی به جنوب و دفاع مقدس!!!

  80. سایه/روشن می‌گوید:

    جسارتش ستودنی ست.

  81. بنده ضعیف خدای قادر می‌گوید:

    سلام
    در اینکه جناب طالبی آدم کاردرستیه حرفی نیست.
    در اینکه جسارت کرده و این فیلم رو ساخته هم حرفی نیست. هر چند جناب طالبی گنده تر از این حرفاست که براش مشکل بسازن. ولی بازم از اینکه احساس مسئولیت کردن و فیلمی با این سوژه ساختن دست مریزاد.
    اما شما که فیلمو ندیدی ایییییییینهمه قلم فرسایی مخلصانه و عاشقانه واسه چی؟ اینهمه تعریف و تمجید شاهانه و فضایی واسه چی؟ خواستی جسارتش رو تحسین کنی، بکن…اییییینهمه الفاظ خوشگل بیشتر شبیه چاپلوسی بود حضرت آقا! اینقدر شبیه چاپلوسی بود که آدم فکرایی میکنه!
    اجر و احترام آقای طالبی را با این حرفهای نسنجیده زیر سوال نبرید. اون بنده خدا خودش محترم هست و مردم میشناسنش که کارش چقدر خوب و شریفه. شما با این تک و تعارف ها بهش ظلم می کنید و اینهم یه جور حق الناس….لطفا ناخواسته حق الناس نفرمائید!
    یا حق

  82. روحی فداک خامنه ای می‌گوید:

    سخنان حماسی جوان بحرینی در محضر رهبر انقلاب +فیلم

    http://jahannews.com/vdcfmvd0jw6dxma.igiw.html

    داداش حسین جان من یه مطلب واسه “احمد حسن” و این سخنرانی حماسیش بنویس؛
    انقدر با حرفاش اشک ریختم که مردم…

    مطلبی هم برای “فاطمه مغنیه” بنویس که اون فرزند شهید هم گفت” بابای ماست خامنه ای”

  83. سیداحمد می‌گوید:

    جناب بنده ضعیف…!!!

    چرا وقتی از چیزی خبر نداری راجع بهش اظهار نظر می کنی؟
    خدای قادر و متعال به بنده هاش عقل داده برای اینکه ازش استفاده کنن! برای اینکه زود قضاوت نکنن و قبل از هر حرفی، کمی فکر کنن!!!
    چه باید بگم به امثال شما؟
    کاملا واضح است که آقای قدیانی فیلم را دیده اند!
    این متن را بخوان : http://www.ghadiany.ir/?p=11289
    کمی دقت و تفکر بد نیست ها!

  84. چای پولکی می‌گوید:

    سلام. خداقوت

    تعریف فیلم را شنیده بودم و الان هم اشتیاقم بیشتر شد برای دیدنش تا اینکه…

    پوستر فیلم را دیدم. تصویر… را دیدم، یخ کردم.

    آقای طالبی عزیز، شما دیگه چرا؟!

    مگه بازیگر پاکیزه تر نبود که این م.ش.نیا رو انتخاب کردین؟!

  85. سیداحمد می‌گوید:

    آجرک الله یا صاحب الزمان…
    شهادت آقا امام حسن عسگری(ع) بر اهالی قطعه مقدس۲۶ تسلیت باد.

    http://www.faupload.com/upload/90/Bahman/میرداماد-امام-حسن-عسگری.mp3

  86. چشم انتظار می‌گوید:

    این سرود زیبا و خیلی قدیمیِ مربوط به اوایل انقلاب، با عنوان “نماز جمعه” تقدیم به همه ی دوستان، بخصوص تهرانی ها به جهت برگزاری نماز جمعه ی این هفته، به امامت فرمانده ی معظم کل قوا حضرت آیه الله امام خامنه ای (حفظه الله تعالی).
    خواننده دکتر قره باغی.
    http://salamtabriz.com/media/audio/namaze-jomeh.mp3

  87. چشم انتظار می‌گوید:

    چشمان سامرا از بغض هاى جارى، تمام شدنى نیست.
    .
    التهاب و داغدیدگى، به فراخور این غم، در کوچه هاى شهر بیداد مى کند.
    .
    بادِ نوحه گر، گذارش به نخل هاى گیسو پریش مى افتد که ردیف به ردیف، دست خوش فراق شده اند.

  88. حنظله می‌گوید:

    چند پاراگراف را خواندم؛ سر کارم هنوز، مشغول و درگیر!
    خدا قوت بگویم الان که داغ داغ است.
    آخر شب می خوانم ادامه اش را…

    خدا قوت برادر قدیانی

  89. پروانه می‌گوید:

    سلام
    ان شاالله این فیلم در این سینمای بی مخ و بی محتوا روزنه ای باشد.
    کاش تمام سینمای ما به جای دسته هفتم شدن دسته اول می شدند و اندیشه های ناب را نشان می دادند.
    غرب زدگی سینمای ما و …
    چقدر بد هست که این فیلم ها انگشت شمارند و ما با ساختن چنین فیلمی خوشحال می شویم!
    البته در پس کلام جناب”اسلامی ایرانی : این قرتی بازیا”، نکته جالبی نهفته هست.
    سرما به خاطر عدم گرماست.

  90. سیداحمد می‌گوید:

    یه پیام “بی زرگانی”

    ساعت ۲۲:۵۵
    تعداد افراد آنلاین: ۲۶ نفر

    ماشالله حزب الله
    داداش حسین بسیجها فــــــــــدائی داری…
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    دوستان محترم؛
    قبلا هم عرض کرده بودم نیاز نیست همه (!) در مقابل یک کامنت عکس العمل نشان دهند و کامنتی بگذارند!
    با سپاس…

  91. ستاره خرازی می‌گوید:

    امام حسن عسگری علیه السلام فرمودند:

    -پارسا ترین مردم
    اورع الناس من وقف عند الشبهه، اعبد الناس من اقام على الفرائض ازهد الناس مـن تـرک الحـرام، اشـد النـاس اجتهادا مـن تـرک الذبوب.۱

    پـارسـاتـریـن مـردم کسـى است که در هنگـام شبهه تـوقف کنـد.
    عابـدتـریـن مـردم کسـى است که واجبـات را انجـام دهـد.
    زاهـدتـریـن مـردم کسـى است که حـرام را تـرک نمـاید.
    کـوشنـده تـریـن مـردم کسـى است که گنـاهـان را رهـا سازد.

    ـ وجود مومن
    المـومـن بـرکه علـى المـومـن و حجه علـى الکـافـر.۲
    مـومـن بـراى مـومـن، بـرکت و بـر کـافـر، اتمام حجت است.

    ـ محصول اعمال
    انکـم فى آجال منقـوصه وایام معدوده و الموت یاتى بغبه، من یزرع خیرا یحصد غبطه و مـن یزرع شرا یحصـد ندامه، لکل زارع ما رزع لایسبق بطـىء بحظه، ولا یدرک حـریص ما لـم یقـدر له، مـن اعطـى خیـرا فالله اعطـاه، و مـن وقـى شـرا فالله وقاه.۳

    شما عمر کاهنده و روزهاى برشمرده اى دارید، و مرگ به ناگهان مى آید، هر کس تخم خیرى بکارد به خوشى بدرود، و هر کس تخـم شرى بکارد به پشیمانى بدرود، هر که هر چه بکارد همان براى اوست. کندکار را بهره از دست نرود و آزمنـد آنچه را مقـدرش نیست در نیابـد، هر که به خیرى رسـد خدایش داده و هر که از شـرى رهـد خـدایـش رهانده.

    ـ شناخت احمق و حکیم
    قلب الاحمق فـى فمه و فـم الحکیـم فى قلبه.۴
    قلب احمق در دهـان او و دهـان حکیم در قلب اوست.

    – تلاش براى رزق
    مقـدر لا یشغلک رزق مeمـون عن عمل مغروض.۵
    رزق و روزى ضمـانت شـده، تـو را از کـار واجب بـاز نـدارد.

    ۱- تحف العقول، ص ۴۸۹٫
    ۲- همان، ص ۴۸۹٫
    ۳- پیشین، ص ۴۸۹٫
    ۴- تحف العقول، ص ۴۸۹٫
    ۵- همان، ص ۴۸۹٫

  92. به جای امیر می‌گوید:

    ای فقیه مورد اعتماد من! (به جای گفت و شنود)

    امروز که با شهادت مولایمان حضرت امام حسن عسکری علیه السلام همزمان است، ستون گفت وشنود را به بخشی از نامه ایشان به مرحوم «ابن بابویه»، فقیه گرانقدر شیعه اختصاص می دهیم:
    ای فقیه مورد اعتماد من! ای علی بن حسین قمی! خدا تو را در انجام کارهای مورد رضای خود توفیق دهد و از نسل تو فرزندان صالح بیافریند. اما بعد؛ تو را سفارش می کنم به بخشش گناه دیگران و خویشتن داری به هنگام خشم و غضب، صله رحم و ارتباط با خویشاوندان، همکاری با برادران دینی و کوشش در رفع نیاز آنان در سختی و آسانی، بردباری در مقابله با جهل و نادانی، کسب فهم و آگاهی در دین، تأمل و درنگ در کارها، هم پیمان شدن با قرآن، اخلاق نیکو، سفارش دیگران به کارهای نیک و بازداشتن آنان از زشتی ها…
    تو خود به سفارش های من عمل کن و به شیعیانم بگو تا عمل کنند و نیز تو را به صبر و پایداری و انتظار فرج توصیه می کنم که پیامبر اکرم(ص) فرمود؛ از بهترین کارهای امت من، انتظار فرج است.

  93. قاصدک منتظر می‌گوید:

    مرغ دلم به سوی سامره پرواز می کند
    با گریه بی قراریش ابراز می کند
    امشب دلم سراچه ی غم های عالم است
    بهر دلی غمین که ظهورش اعجاز می کند
    یا ابا محمد یا حسن بن علی ایها الزکی العسکری یابن رسول الله یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و مولینا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله
    التماس دعا

  94. سلاله 9 دی می‌گوید:

    «خمینی ای امام، خمینی ای امام»، امسال زودتر بیا. من می‌دانم امسال هم که بیایی، اول می‌آیی به ما سر می‌زنی! و بعد ای «حبل‌المتین توده‌های آرزومند»، باز هم می‌روی بهشت‌زهرا(س) و برای شهدای راه انقلاب، فاتحه می‌خوانی. شهدایی که قرآن گفت زنده‌اند، شهیدان اسلام‌اند و امروز عده‌ای می‌خواهند از زنده‌هایی که راست‌راست راه می‌روند، شهید بسازند! گوش من فقط «ندا»ی هل من ناصر ولایت را می‌شنود.
    امسال زودتر بیا خمینی! «مقدمت را اماما! شهیدان با نثار تن خود گشودند». بیا خمینی. من دلم برای تو تنگ شده و برای «الله‌اکبر»ی که «مرتضایی‌فر» گفت. اماما! دیروز عده‌ای معدود، پشت‌بام رفتند و الله‌اکبر گفتند که ترجمه‌اش این بود آمریکا بزرگ‌تر از آن است که وصف می‌شود! امروز اماما! «ما نغمه الله‌اکبر بر زبان داریم» و البته قرائت‌ها از دین زیاد شده و کم مانده VOA بر «چهل حدیث» تو تفسیر بنویسد! اماما! من از طرف آنها که عکست را پاره کردند، معذرت می‌خواهم. آنچه در موزه رفت «ایسم»‌هایی بودند که دچار «ایست» قلبی شدند! جای تو در قلب ماست که بت‌شکن بودی و نترسیدی که CNN تو را مخالف حقوق بشر بخواند. اماما! با وجود تو بود که «در زمستان بهاران آمد». من از طرف آنها که به تو جام زهر دادند، معذرت می‌خواهم.
    بنشین اماما! در همان صندلی معروف، کنار مزار شهدا و باز هم به پشتیبانی ما توی دهان‌شان بزن. اماما! دولتی که تو تعیین کردی، به پشتیبانی رای ما بود، اما امروز می‌خواهند رای ما را به انقلاب، به پشتوانه سفارت انگلیس نادیده بگیرند! و در جاده انقلاب حتی از تو، از اسلام ناب، عبور کنند. اماما! باز هم بیا. امسال زودتر بیا. تا برایت بخوانیم «تو شمشیر خدا بر قلب کفار گران‌جانی»، «غریو لاتخف سر ده به گلبانگ مسلمانی». اماما! «ما چون خمینی رهبری روشن روان داریم» که تو گفتی لیاقت رهبری دارد و ما هر وقت دل‌مان برای تو تنگ می شود، او را نگاه می‌کنیم. «دشمن بداند ما موج خروشانیم»، «زاییده بحریم، فرزند طوفانیم». «در سنگر اسلام، بگذشته از جانیم». «بازو به بازو، صف به صف، ما آهنین چنگیم»، «سنگر به سنگر، جان به کف، آماده جنگیم».
    «ای گذشته ز جان در ره هدف»، «ز ما تو را درود، ز ما تو را سلام»، «خمینی ای امام، خمینی ای امام».
    *نه ده، بریده هایی از متن “امسال خمینی زودتر می آید”*

  95. قاصدک منتظر می‌گوید:

    هنرمند متعهد و انقلابی و جسوری چون ابالقاسم طالبی, با خلق اثر سیاسی قلاده های طلا, حتما تونسته تا حدودی جلوی تنفس بی خاصیت بعضی ها رو بگیره که همین امر سبب ساز توقیف فیلمش شده!

  96. مهدی می‌گوید:

    به روزیم با استفاده از جنین در محصولات پپسی و نستله!+ عکس
    و کتاب و مرثیه و روضه و سخنرانی ویژه شهادت امام حسن عسگری (ع)
    و یه کلیپ زیبا از رهبر

  97. هوشنگ می‌گوید:

    رفتاری که با این فیلم خواهد شد یکبار دیگر موید این نکته خواهد بود که در جمهوری اسلامی همه آزادند بجز حزب اللهی ها.

  98. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا حی و یا قیوم**

  99. خواهر شهید کاظم می‌گوید:

    شهادت امام حسن عسکری(ع) بر همهی عاشقانش تسلیت باد….
    بر تنها پسرش ولی الله الاعظم آقای عالم امکان …… آقای ما آجرک الله

    انشاءالله این آخرین سالی باشد که در غیبت برای پدر بزرگوارتان عزاداری می کنید…..

  100. سیداحمد می‌گوید:

    امام آمد…
    عاشق سخنرانی امام در بهش زهرا ام!
    “من دولت تعیین می کنم، من تو دهن این دولت می زنم، من دولت تعیین می کنم، من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می کنم…”

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…

  101. رضا می‌گوید:

    آقای قدیانی عزیز
    بهتر است در باره تخصص خودمان حرف بزنیم و بنویسیم. این که شمای سیاسی نویس نقد فیلم مینویسید، کمی عجیب است. من فیلم را ندیده ام، اما نوشته شما بوی یک نقد سینمایی را نمیدهد. بهتر است در حوزه تخصص خودتان قلم بزنید.

  102. سیداحمد می‌گوید:

    آغاز ولایت و امامت مولا و صاحبمان، حضرت مهدی (عج) بر همه دوستان مبارک باد.

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…

  103. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛

    لطفا اصول ویرایشی و نگارشی را در کامنت ها رعایت کنید!

  104. برف و آفتاب می‌گوید:

    آقای رضا؛

    سینمای ما عین سیاست ماست!

  105. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛

    قطعه ۲۶ امشب با یک متن اشکی و نماز جمعه ای به روز می شود…

  106. میلاد پسندیده می‌گوید:

    متنت که عالی اما جالبتر کامنت علیرام نورایی، بازیگر خوش استیل این فیلم بود…

    سید احمد؛ من هم عاشق سخنرانی امام هستم در بهشت زهرا اما بیشتر عاشق آنی که اول دست زد و بعد الله اکبر گفت. 🙂 و مخصوصاً آنجای سخنرانی که:

    «ما چرا باید حکومتی را قبول داشته باشیم که پدران ما رفته اند و در گذشته ها به آن رای داده اند… پدران ما نباید برای ما تعیین تکلیف می کردند!!!»

  107. بازتاب: خط خطیای من در دنیای مجازی » قلاده های طلا

  108. مونس می‌گوید:

    باز هم مظلوم واقع شدیم؛ اون از حضور فیلمهای ضد ایران که چهره ی نظام و کشورمان را خراب می کنند و در خارج از ایران جایزه می گیرند، این هم از خودی ها!
    وا اسفا…

  109. امیر اسلامی می‌گوید:

    ……………………….

  110. مأیوس می‌گوید:

    فتنه پرستان پیروز شدند، قلاده های طلا از جشنواره خارج شد! از بیم وجود حیوانات درنده در سینما رسانه!!! از ترس تجمع فیس بوکیها!!!
    کاش شما ولایتمداران هم اینقدر متحد بودید و برای عدم نمایش این فیلم تجمع اعتراضی راه می انداختید در برج میلاد و سینمای رسانه…

  111. مصطفی می‌گوید:

    ………………

  112. انصاری می‌گوید:

    این حضرات با این مصلحت اندیشی ها و نون به نرخ روز خوردن ها و… تاوان سختی خواهند داد.

  113. از سایت آفتاب می‌گوید:

    – مگر نه این که طی ۳۳ سال گذشته، بزرگ‌ترین ضربات به نظام، از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت آیت الله بهشتی گرفته تا انفجار و شهادت رجایی و باهنر رئیس جمهور و نخست وزیر، و دیگر ترورها و بمب گذاری‌ها، توسط عوامل نفوذی دشمن و بخصوص منافقین صورت گرفته است؟ پس چطور است که نشان دادن خیانت نفوذ این جنایت کاران، مشکل دارد و…

  114. راوی می‌گوید:

    متاسفانه جشنواره فجر فقط اسمش به نام جمهوری اسلامی است و کسانی که از این جشنواره بهره می برند، نه دوستدار انقلابند نه پایبند به اعتقادات و ارزشهای اسلامی. هرساله پول مفت بیت المال را به حلقوم چنین افرادی می ریزند. اگر شخصی از نیروهای انقلابی باشد و بخواهد در این جشنواره وارد شود، با توهین و بی مهری های این قشر به اصطلاح هنرمند مواجه می شود و حقش پایمال می شود؛ نمونه اش مسعود ده نمکی، امسال هم ابوالقاسم طالبی!

  115. mitra می‌گوید:

    …………………

  116. ج می‌گوید:

    …….

  117. آشناگر می‌گوید:

    …………………………………………

  118. جامونده می‌گوید:

    سلام؛

    چرا تو بند ۴ از ضعف اطلاعات گفتید؟؟!! چرا هیشکی نیست که از سختی اطلاعاتیا و خونوادشون بگه؟؟!! از رنجایی که میکشن و هیشکی نمی فهمه؟؟!!

  119. maede می‌گوید:

    ………………

  120. متین نیرومند می‌گوید:

    انسان با شنیدن قلاده به یاد سگ و طلا به یاد پول و ثروت و مقام می افتد.
    فیلم آنقدر قوی ساخته شده که وقتی فیلم را میبینیم احساس میکنیم نقشی از مستندات سال ۸۸ در آن به نمایش کشیده شده؛ در صورتی که بیشتر آنها بازیگر بوده اند و مقابل دوربین این سیل جمعیت را بازی کرده اند.
    اکثر کسانی که حس میشود هنرور هستند خود دارای مدارک بازیگری اند و در زمینه تاتر دستی دارند و با تست استخدام شده اند.

    فیلم قلاده های طلا به کارگردانی و نویسندگی آقای ابولقاسم طالبی که یکی از بزرگترین کارگردانان ایرانی به شمار میرود ساخته شده و پرونده ی خوبی در سینمای ایران دارد که میتوان از آن جمله به فیلم دستهای خالی، آقای رییس جمهور و… و به تازگی سریال زیبای به کجا چنین شتابان؟ را نام برد.

    من در فیلم نقش زیادی را بازی نکردم و فقط در یک صحنه که آن هم صحنه ی در گیری من با یگان ویزه بود که آن هم به لطف وزارت ارشاد حذف شد.
    فیلم روایتگر دسیسه های کشورهای دشمن است که میخواهند برادر و خواهر مسلمان ایرانی را بجان هم بافکنند و به قولی ایجاد جنگ داخلی کنند که (اینو جدا میگم) غربی ها تبحر خاصی در به وجود آوردن این نوع جنگها دارند.
    آنها کسانی از مرز و بوم همان کشور انتخاب میکنند و به آنها آموزشات لازم را میدهند و به وسیله ی همین افراد ایجاد اختشاش و نابسامانی میکنند که این عملکردها در اذهان عموم مردم ایجاد وحشت میکند.
    در صورتی که همه میدانیم که هر ایرانی با هر فکر و عقیده ای عاشق میهن خویش است. آنها از اعتقادات ما استفاده کرده و ما را مخالف هم نشان میدهند.

    و به این سبب باعث درگیری بین خانواده ها و صمیمی ترین دوستان میگردند.
    در فیلم حتی شاهد صحنه هایی هستیم که بسیجیان با مسلسل به طرف مردمی که به فکر خودشان حقشان از بین رفته به پایگاه بسیج با چوب و چاقو و سنگ حمله میکنند و در آخر هم کشته و مجروح میشوند.
    و در صحنه ای نمایش داده میشود که یگان ویزه با باتوم به جان مردم افتاده و آنها را به قصد کشت میزنند.
    (البته خود من هم نتوانستم از زیر باتوم این یگان فرار کنم نامردا واقعی میزدن…در فیلم)

    ولی در جای دیگر می بینیم که بجز جاسوسی که توسط منافق به کشورمان فرستاده شده جاسوس ها و ضد انقلابیونی هم در خود وزارت اطلاعات و گشت پلیس هستند که بیشتر از جاسوس اصلی فیلم مردم را تحریک میکنند.

    که اینها نیز برای منافع خویش به قولی از آب گل آلود ماهی میگیرند. بیشتر صحنه های فیلم حذف شده که خود من هم با این حال که در سر اکثر پلانها در پشت صحنه حضور داشتم نمیدانم چه اشکالی داشتند که سانسور شدند. به قول خود آقای طالبی در فیلم هیچ اقراقی نشان داده نشده و تمام صحنه های فیلم و حتی شعارها طبق اسناد به دست آمده بوده اند. جالب اینجاس که نویسنده ی فیلم در آن سالها در کنار مردم بوده و خود ناظر تمام تحریکاتی که از شبکه های خارجی به مردم منعکس میشده بوده است.

    و تاثیر سخنان این دشمنان اسلام که الهی گور به گور بشن را در مردم مشاهده کرده است. سختی های مجوز گرفتن این فیلم بماند… بماند که باید این فیلم جایزه میگرفت و آقای طالبی حاضر نشد که بگیرد. و چه خوب بود اگر این فیلم مشت محکمی بر دهان ضد ایرانیان و ضد پارسی زبانان میبود. ما همیشه کشورمان را دوست داریم ولی حیف که مردم کوته فکرمان زیاد شده اند.

    چرا باید این همه جوانان وطنمان با یک اشتباه و دسیسه چینی از طرف کشورهای (عوضی آشغال)که به خواهر و مادر خود هم رحم نمیکنند جانشان را از دست بدهند؟ آنها می توانستند دانشمندان و بزرگان خوبی برای کشورمان باقی بمانند نه اینکه با یک فکر احمقانه و غرور بیجا جان پر ارزش خود را تقدیم به آسمانها کنند. از همه ی دوستان خواهشم این است که اگر فیلم را ندیده اید حتما ببینید بعد در باره ی آن اظهار نظر کنید.

    دلم خیلی بحال خودمان میسوزد.چرا نباید کشور اسلامی و درستی داشته باشیم. مگر در قرآن کریم چه جمله ای اشتباه است که نمیخواهیم به آن عمل کنیم؟؟؟

  121. آموزش آشپزی می‌گوید:

    ممنون
    مطلب خوبی بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.