اسکار، سیاسی نیست!

این نوشته تقدیم می شود به روح پاک و زلال شاعر شاهد و متعهد سلمان هراتی

اسکار، سیاسی نیست. هالیوود سیاسی نیست. سیاست های فرهنگی شیطان بزرگ، سیاسی نیست. سپر دفاع ضد موشکی، سیاسی نیست. گوآنتانامو سیاسی نیست. ناتوی فرهنگی سیاسی نیست. سیاست خارجی بوش و اوباما سیاسی نیست. اتاق بیضی سیاسی نیست. کراوات سیاسی نیست. دروغ ۱۱ سپتامبر، سیاسی نیست. جنگ علیه عراق و افغانستان، سیاسی نیست. ناکازاکی و هیروشیما و جنگ ویتنام و کشتار فرقه دیویدیه، سیاسی نیست. کودتای ۲۸ مرداد، سیاسی نیست. کشتن ملت مظلوم پاکستان، سیاسی نیست. استعمار و استکبار، سیاسی نیست. ترور علم الهدای خامنه ای در کوی علم و فن آوری، سیاسی نیست. خونی که از سبیل جان بولتن می چکد، سیاسی نیست. حمایت از منافقین، سیاسی نیست. بمب مسجد ابوذر، یک روز قبل از حادثه ۷ تیر، سیاسی نیست. مجروح کردن دست یمین رهبر ما، سیاسی نیست. پول دادن به سران فتنه از جیب مردم آمریکا، سیاسی نیست. جایزه دادن به عمله شلیک علیه هواپیمای مسافربری ایران، سیاسی نیست. نیرنگ، سیاسی نیست. تفنگ و توپ و تانک، سیاسی نیست. چراغ سبز نشان دادن به آل خلیفه وحشی، سیاسی نیست. بمب فروختن به آل سعود، سیاسی نیست. «ایران هراسی» سیاسی نیست. حمایت از سران فتنه و نفاق، سیاسی نیست. VOA سیاسی نیست. خرمهره نوبل، سیاسی نیست. ۲۰۰ کلاهک اتمی اسرائیل، سیاسی نیست. گلوله آمریکایی ها درون سینه بچه های کانال پرورش ماهی، سیاسی نیست. ترکش خانه کرده در گلوی رزمنده شرق ابوالخصیب، سیاسی نیست. با شنی تانک، روی سینه دلاوران هویزه رفتن، سیاسی نیست. تحریم و تهدید و جنایت، سیاسی نیست. آژانس بین المللی انرژی هسته ای سیاسی نیست. سازمان ملل، سیاسی نیست. کشتی بریجتون سیاسی نیست. گاز خردل ساخت کشور فرانسه، سیاسی نیست. گاز فلفل در چشم دانشجویان آمریکا سیاسی نیست. حمله به چادرنشینان مظلوم جنبش ۹۹ درصد سیاسی نیست. نقشه کشیدن برای ترور حاج قاسم، سیاسی نیست. یتیم کردن علیرضای ۴ ساله، پسر مصطفای شهید شریف، سیاسی نیست. کشتن داماد کربلای ۵ جلوی چشم حاج بخشی، سیاسی نیست. آن بمب آمریکایی که ۳۸ نفر را در یک عروسی هرات کشت، سیاسی نیست…

و به اسم آزادی، ما بچه های «خیبر» و «بدر» هرگز اجازه نمی دهیم که دیکتاتوری بر جهان حکومت کند… و به اسم جایزه قشنگ هالیوود، تفنگ بدترکیب سربازان وحشی اوباما… دنیا دیگر دنیای قبل نیست! موریانه تاریخ، اضلاع مثلث زر و زور و تزویر را خورده است، اما کاش نبرند زبان آن کودک گستاخ و بازیگوش و «سلحشور» را که بتواند فریاد برآورد؛ آهای مردم! لخت و برهنه است پادشاه نظام سلطه. اینکه لباس ندارد!! آهای مردم! عریان تر از گلشیفته، خودشیفته های غرب اند! آهای مردم! سمفونی حاشیه ها، به کمک نظام سلطه آمده، تا صدای شکستن استخوان لخت آمریکا در منطقه و جهان، شنیده نشود، تا خبر «بدر» و «خیبر» مخابره نشود، تا برگردانند ما را به دوره شعب شبیخون فرهنگی… به دوره نوبل و خرمهره هایش! آهای سلمان هراتی! علیه کاخ سفید، این شعر سفید توست که دارد تعبیر می شود. آهای مهدی رجب بیگی! دانشجوی پیرو خط امام! تو رفتی، اما امروز، به خط زده اند هسته های مقاومت خمینی. آهای متوسلیان! اوباما دارد منت خامنه ای را می کشد در نامه اش، و شاگرد خامنه ای در حزب الله لبنان دارد ادب می کند اسرائیل را. کجایی دلاور؟! کجایید دلاوران؟!

ایرانی ها مردمی صلح طلبند، اما کور نیستند که «مرگ بر آمریکا» نگویند. ایرانی ها مردمی صلح طلبند، اما آمریکا، از غرب مرز ما صدام را شیر می کند و از شرق مرز ما بن لادن و ریگی و تریاک و حشیش و… را. ایرانی ها مردمی صلح طلب اند، اما یانکی ها، دانشمندان هسته ای ما را می کشند، و با آن یکی دست شان، اسکار می دهند که سیاسی نیست. گلدن گلوب اصلا سیاسی نیست. گلوله گلوب سیاسی نیست. بمب گلوب سیاسی نیست. ترور گلوب سیاسی نیست… آهای مردم! مبادا شهروند مطیعی شویم برای دهکده جهانی! و به جای «بدر» و «خیبر»، به جای تماشای شکستن غرور غرب، به جای دیدن غروب غرب، و به جای اینکه کمک کنیم به «حاج احمد» تا پرچم اسلام را بهتر در «انتهای افق» بکوبد، اسیر حواشی شویم. توپ جمهوری اسلامی، امروز در محوطه ۱۸ قدم اتاق بیضی است؛ حواس تان هست؟! اسیر تماشاگرنمایی نشویم که دارد لیزر می اندازد روی چشم دروازه بان ما!! توپ اصلا زمین ما نیست، بلکه زمین دشمن است، اما آمریکا داور را خریده! و چند تایی از تماشاگران ما را! و به اینها جایزه می دهد تا دنیا و ما، نبینیم فتح الفتوح کودک ۶ ماهه بحرین را. امروز، عریان اصل کاری، نظام سلطه است!! انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی و قیام ۹۹ درصد، رسما لخت کرده اند آمریکا را و کنار زده اند از مجسمه آزادی، پرده پندار تزویر را… و خرمهره نوبل را… و اینک، گلدن گلوب، آمده است تا با هیاهو، به آمریکا تنفس مصنوعی دهد! آمریکا دارد در واقعیت از ما سیلی می خورد و در فیلم و جایزه و روی سن، جبرانش می کند!!

یکی جایزه می دهد، یکی جایزه می گیرد، و دیگری این خبر را در بوق می کند و به حاشیه ها دامن می زند، تا من و تو نشنویم صدای شکستن استخوان نظام سلطه را. فیلم، فیلم است، اما واقعیت را، «خیبر» و «بدر» را جمهوری اسلامی دارد کارگردانی می کند. «سمفونی حاشیه ها» از بیرون و درون، هدفش این است: یادمان برود که خاورمیانه دارد روی انگشت سپاه قدس می درخشد! من مانده ام، چرا گلدن گلوب را به بچه های جلوه ویژه تسخیر وال استریت نمی دهند، و چرا سروده های مطهر آیات القرمزی نوبل نمی گیرد؟!… بابانوئل دست نزد برای سروده های سلمان هراتی، و نوبل علمی را ندادند به مصطفای شهید شریف که در اوج تحریم، غنی کرد ما را با غنی سازی. یکی را می کشند و دیگری را روی سن می برند… و همین کارها را می کنند که دنیا، حرف اول و آخرش این است: «مرگ بر آمریکا».

ایرانی ها مردمی صلح طلبند، اما صلح با ابلیس، خط قرمز ماست. ما از این پیچ حساس تاریخ، با موفقیت عبور می کنیم و اجازه نمی دهیم هجوم حاشیه ها، فتح الفتوح ما را به حاشیه ببرد. ما برای گرفتن انتقام خون تاریخ و جغرافیا از آمریکا، الگوی جهان مبارزه ایم. ایرانی ها مردمی صلح طلبند، اما آنکه علیه الگوی ملل آزاده دنیا، متوسل به ۸ سال جنگ تحمیلی و ۸ ماه جنگ تحلیلی و ترور دانشمندانش می شود، روی جنگ و انتقام ما را باید ببینید، نه روی صلح و صفای ما را، که ما هرگز صلح طلب تر از ۹۹ درصد مردم دنیا نیستیم!!

¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤

هی! اوبامای سیاه کار! فیلم و جایزه و سن و کراوات و کف زدن و شو و نمایش با تو، فتح الفتوح در «خیبر» و «بدر» با ما… پس بگذار نتانیاهو قضاوت کند که خاورمیانه دست کیست؟! به زودی، ما «قدس» را از خدا جایزه خواهیم گرفت. روی این سن، دنیایی باید بدرخشد. «نباء عظیم» در راه مخابره است…

روزنامه های کیهان و وطن امروز/ ۱ بهمن ۱۳۹۰

¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤

کی می توان از سادگی تو گفت، و هم، به دریافت خرمهره «نوبل» نائل آمد؟!

ای ایستاده در چمن آفتابی معلوم/ وطن من!/ ای تواناترین مظلوم/ تو را دوست دارم!/ ای آفتاب شمایل دریادل/ و مرگ در کنار تو زندگی است/ ای منظومه نفیس غم و لبخند/ ای فروتن نیرومند!/ ایستاده ایم در کنار تو سبز و سربلند/ دنیا دوزخ اشباح هولناک است/ و تو آن درخت گردوی کهنسالی/ و بیش از آنکه من خوف تبر را نگرانم/ تو ایستاده ای/ بگذار گریه کنم/ نه برای تو/ که عشق و عقل در تو آشتی کرده اند/ که دستهای تو سبز است/ و آسمان تو آبی/ و پسران تو/ مردان نیایش و شمشیرند/ و مادران صبوری داری/ و پدرانی به غایت جرأت مند/ و جنگل هایی در نهایت سبزی و ایستادگی/ و دریاهایی/ با جبروت عشق هماهنگ/ نه برای تو/ که نام خیابان هایت را شهیدان برگزیده اند/ دوست دارم تو را/ آنگونه که عشق را/ دریا را/ آفتاب را/ کی می توان از سادگی تو گفت/ و هم/ به دریافت خرمهره «نوبل» نائل آمد/ من فرزند مظلوم توام/ نه پاپیون می زنم/ و نه پیپ می کشم/ مثل تو ساده/ که هیچ کنفرانس رسمی او را نمی پذیرد/ و شعر من/ عربده جانوری نیست/ که از کثرت استعمال «ماری جوانا»/ دهان باز کرده باشد/ بلکه زمزمه ای است/ که مظلومیت تو مرا آموخته/ تو مظلوم سترگی/ و نه ضعیفه ای که/ پیراهنش را دریده باشند/ و من، آری من/ برای «بلقیس» قصیده نمی گویم/ ای شیرزهره ی بی باک/ بگذار گریه کنم/ نه برای تو/ که پایان بی قراری تو پایان زمین است/ و در خنکای گلدسته های تو/ انسان به پرواز پی می برد/ ای مجمع الجزایر گلها، خوبی ها!/ ای مظلوم مجروح/ از جنگل، دستمالی خواهم خواست/ تا بر زخم تو بگذارم/ و دنیا را می گویم/ تا از تو بیاموزد ایستادن را/ این سان که تو از دهلیزهای عقیم/ سربرآوردی سبز و صنوبروار/ ای بهار استوار/ ستارگان گواه روشنان تو اند/ ای اقیانوس مواج عاطفه و خشونت/ دنیا به عشق محتاج است و نمی داند/ بگذار گریه کنم/ نه برای تو/ که وقتی مرگ/ از جانب آسمان حادثه می بارد/ تو جانب عشق را می گیری/ ای کشتزار حاصلخیز/ در باغهای تو خون/ گل سرخ می شود/ و کالوخ گندناک/ در تو معطر شد و سنبله بست/ شگفتا چگونه آب و عطش را دوست بدارم/ ای شکیبای شکوهمند/ چندین تابستان است/ که در خون و آفتاب می رقصی/ کجای زمین از تو عاشق تر است/ ای چشم انداز روشن خدا/ در کجای جهان/ این همه پنجره برای تنفس تو باز شده است/ من از تو برنمی گردم تا بمیرم/ وقتی خدا رحمت بی منتهاش باریدن می گیرد/ می گویم شاید/ از تو تشنه تر نیافته است/ تو را دوست می دارم/ و بهشت زهرایت را/ که آبروی زمین است/ و میدان های تو/ که تراکم اعتراض را حوصله کردند/ و پشت بام های تو که مهربان شدند/ تا من «کوکتل مولوتف» بسازم/ و درخت های تو که مرا استتار کردند/ و مسجدهای تو/ که مرا به دریا مربوط کردند/ ای آبی سیال/ چقدر به اقیانوس می مانی/ برای تو و بخاطر تو/ ای پهلوان فروتن/ خدا چقدر مهربانی اش را وسعت داد/ در دورهای کویر طبس/ آن اتفاق/ یادت هست/ نه من بودم و نه هیچ کس/ خدا بود و گردباد/ بگذار گریه کنم/ نه برای تو/ نه نه نه!/ بل برای عاطفه ای که نیست/ و دنیایی که/ انجمن حمایت از حیوانات دارد/ اما انسان/ پابرهنه و عریان می دود/ و در زکام دفن می شود/ برای دنیایی که زیست شناسان رمانتیکش/ سوگوار انقراض نسل دایناسورند/ دنیایی که در حمایت از نوع خویش/ گاو شده است/ بگذار گریه کنم/ برای انسان ۱۳۵/ انسان نیم دایره/ انسان لوزی/ انسان کج و معوج/ انسان واژگون/ و انسانی که/ در بزرگداشت جنایت هورا می کشد/ و سقوط را/ با همان لبخندی که بر سرسره می نشیند/ جاهل است/ انسانی که/ راه کوره های مریخ را شناخته است/ اما هنوز/ کوچه های دلش را نمی شناسد/ برای دنیایی که/ با «والیوم» به خواب می رود/ و در مه غلیظی از نسیان/ دست و پا می زند/ دنیایی که چند صد سال پیش/ قلب خود را/ در سطل زباله «کاپیتالیسم» قی کرده است/ در این برهوت غول پرور/ وطن من آه ای پوپک مودب/ مظلومیت تو اجتناب ناپذیر است.

¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤

ای رویین تن متواضع/ ای متواضع رویین تن/ ای میزبان امام/ ای پوریای ولی/ ای طیب!/ ای وطن من!/ درختان با اشاره ی باد/ بر طبل جنگل سبز می کوبند/ کباده بکش/ علی را بخوان/ صلوات بفرست!

سلمان هراتی/ ۱۳۶۴

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

  2. آذرخش می‌گوید:

    خودم اول! از دوم…!!

  3. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم!

    تا متن اصلی آپ شود، این سروده را با دقت مضاعف بخوانید… گویی حرف امروز همه ماست…

  4. آذرخش می‌گوید:

    نشد دیگه!
    سیداحمد می گه ببینم کی اول می شه بعد خودش اول می شه. قبول نیست.
    :-(((((((

  5. سایه/روشن می‌گوید:

    .
    .
    …/بگذار گریه کنم
    نه برای تو
    که پایان بی قراری تو پایان زمین است/…
    .
    .

  6. سیداحمد می‌گوید:

    ای ایستاده در چمن آفتابی معلوم/ وطن من!

    “کی می توان از سادگی تو گفت/ و هم/ به دریافت خرمهره «نوبل» نائل آمد/ من فرزند مظلوم توام/ نه پاپیون می زنم/ و نه پیپ می کشم/ مثل تو ساده/ که هیچ کنفرانس رسمی او را نمی پذیرد/ و شعر من/ عربده جانوری نیست/ که از کثرت استعمال «ماری جوانا»/ دهان باز کرده باشد/ بلکه زمزمه ای است/ که مظلومیت تو مرا آموخته/ تو مظلوم سترگی/ و نه ضعیفه ای که/ پیراهنش را دریده باشند.”

    “تو را دوست می دارم/ و بهشت زهرایت را/ که آبروی زمین است/”

    “برای تو و بخاطر تو/ ای پهلوان فروتن/ خدا چقدر مهربانی اش را وسعت داد/ در دورهای کویر طبس/ آن اتفاق/ یادت هست/ نه من بودم و نه هیچ کس/ خدا بود و گردباد/ بگذار گریه کنم/ نه برای تو/ نه نه نه!/ بل برای عاطفه ای که نیست/ و دنیایی که/ انجمن حمایت از حیوانات دارد/ اما انسان/ پابرهنه و عریان می دود/ و در زکام دفن می شود/ برای دنیایی که زیست شناسان رمانتیکش/ سوگوار انقراض نسل دایناسورند/”

    چقدر عالی بود… سلمان هراتی به معنای واقعی هنرمند بود…
    داداش حسین بی نهایت سپاس بابت این انتخاب کاملا به جا!

    “صلوات بفرست!”

  7. خادم می‌گوید:

    <>(مائده آیه ۲)
    با عرض سلام
    سالیان سال است که از پایان جنگ می گذرد و دلی پر از درد : فراموش کردن یاد و خاطره عزیزان سفر کرده این دیار و عدم انتقال به نسل های آینده این سرزمین مقدس ! اما هنوز ما در اندر خم یک کوچه ایم . لذا به ذهنم خطور کرد تا ذره ای از دریای بی کران عشق را با کمک شما عزیزان به خط تحریر درآورده تا بتوانیم خدمتی هر چند ناقابل به این عزیزان داشته باشیم .
    لذا از شما آفای حسین قدیانی خواهشمندیم که در این مسیر پرفراز و نشیب اما مقدس کمک خود را از ما دریغ نکنید.(مخصوصا در گروه ادبیات)

  8. برف و آفتاب می‌گوید:

    هی! اوبامای سیاه کار! فیلم و جایزه و سن و کراوات و کف زدن و شو و نمایش (و آوازخوانی!) با تو، فتح الفتوح در «خیبر» و «بدر» با ما…

  9. آذرخش می‌گوید:

    اصلا تا وقتی آمریکا و اسرائیل هستن هیچی سیاسی نیست!

    هم متن خیلی قشنگ بود هم شعر.
    ممنون!

  10. برف و آفتاب می‌گوید:

    آهای سلمان هراتی! علیه کاخ سفید، این شعر سفید توست که دارد تعبیر می شود.

    آهای متوسلیان! اوباما دارد منت خامنه ای را می کشد در نامه اش!

  11. به یاد سید سجاد می‌گوید:

    “آهای متوسلیان! اوباما دارد منت خامنه ای را می کشد در نامه اش،

    و شاگرد خامنه ای در حزب الله لبنان دارد ادب می کند اسرائیل را. کجایی دلاور؟! کجایید دلاوران؟!”

  12. به یاد سید سجاد می‌گوید:

    ایرانی ها مردمی صلح طلبند، اما صلح با ابلیس، خط قرمز ماست. ما از این پیچ حساس تاریخ، با موفقیت عبور می کنیم و اجازه نمی دهیم هجوم حاشیه ها، فتح الفتوح ما را به حاشیه ببرد. ما برای گرفتن انتقام خون تاریخ و جغرافیا از آمریکا، الگوی جهان مبارزه ایم. ایرانی ها مردمی صلح طلبند، اما آنکه علیه الگوی ملل آزاده دنیا، متوسل به ۸ سال جنگ تحمیلی و ۸ ماه جنگ تحلیلی و ترور دانشمندانش می شود، روی جنگ و انتقام ما را باید ببینید، نه روی صلح و صفای ما را، که ما هرگز صلح طلب تر از ۹۹ درصد مردم دنیا نیستیم!!

  13. میلاد پسندیده می‌گوید:

    ……………………..
    حسین قدیانی: اسم هیچ کس را نیاور! متن من ناظر به یک کلیت بود، نه مصادیق…

  14. به یاد سید سجاد می‌گوید:

    شعر سلمان هراتی خیلی زیبا بود.

    ممنون از شما و ممنون از سلمان هراتی…

  15. میلاد پسندیده می‌گوید:

    یک انتقاد از داداش! اگر دوستان هم قطعه، تحلیلی نسبت به متن ندارند، بهتر نیست کامنت هایی که تکرار محتویات متن هستند را حذف کنید… خداییش کم کم می رود که آزار دهنده شود.
    حسین قدیانی: اگر شورش درآید، حتما با نظرت موافقم!

  16. بی تاب هویزه می‌گوید:

    سلام
    “به اسم جایزه قشنگ هالیوود، تفنگ بدترکیب سربازان وحشی اوباما”
    منظورتون از تفنگ چی بوده؟! چون گویا استعاره است؟!

  17. بانو می‌گوید:

    سلام دوستان خیبریحزب الله
    با خواندن نوشته های زیبای شما به خودمون باز هم امیدوار تر شدم. هیچ چیز و هیچ کس هم سیاسی نباشد، جوان ایرانی با سیاست است و با بصیرت…

  18. ن.بهادری می‌گوید:

    …………………….
    حسین قدیانی: لطفا اسم افراد را نیاورید. همان تذکر به میلاد، آیا کافی نبود؟!

  19. برف و آفتاب می‌گوید:

    آقا میلاد. پس چه طوری بگیم که از کدوم قسمتش خیلی خیلی خوشمون اومده؟

  20. ن.بهادری می‌گوید:

    من تذکر به میلاد را ندیدم آقای قدیانی! الان هم زمان دیدم.

  21. میلاد پسندیده می‌گوید:

    نمی دانم کجای نهج البلاغه است که امام علی می نالد از جبهه حق که چرا اتحاد ندارید و چرا با کیفیت و سرپا کار نمی کنید در حالیکه باطلان در جبهه معاویه متحد شده اند و با تمام وجود تلاش می کنند… حکایت ماست بدون بردن اسم افراد و اماکن!

    البته مولا بعد از این چیزی می گوید که ان شاءالله مصداق ما نیست!

  22. سید می‌گوید:

    این رو هم ببینین البته قول بدین حسودی نکنین!
    http://www.leader.ir/media/album/original/26121_881.jpg

  23. میلاد پسندیده می‌گوید:

    جسارتا این عکسی که “سید” فرستاده را همان اول که دیدم حسودی کردم… از ما که گذشت 🙂

  24. سیداحمد می‌گوید:

    “ترور علم الهدای خامنه ای در کوی علم و فن آوری، سیاسی نیست.”

    “یتیم کردن علیرضای ۴ ساله، پسر مصطفای شهید شریف، سیاسی نیست.”

    الله اکبر…

  25. بی تاب هویزه می‌گوید:

    “من مانده ام، چرا گلدن گلوب را به بچه های جلوه ویژه تسخیر وال استریت نمی دهند،”

    جسارتا! به نظرتون جلوه ویژه، به صحنه هایی که مصنوعی هست و واقعی نیست، نمی گن؟! اینطوری جنبش رو کم ارزش نشون داده نمیشه؟!
    حسین قدیانی: جفتش نه!

  26. سیداحمد می‌گوید:

    “آهای مردم! عریان تر از گلشیفته، خودشیفته های غرب اند! آهای مردم! سمفونی حاشیه ها، به کمک نظام سلطه آمده، تا صدای شکستن استخوان لخت آمریکا در منطقه و جهان، شنیده نشود، تا خبر «بدر» و «خیبر» مخابره نشود، تا برگردانند ما را به دوره شعب شبیخون فرهنگی…”

    چقدر اشاره مهمی است این “سمفونی حاشیه ها”!
    مواجهه با اتفاقات حاشیه ای و بعضا بی ارزش این روزها که به طرز عجیبی در بوق و کرنا می شود، زیرکی می طلبد!
    غرق شدن در این حاشیه ها نتیجه ای جز باخت به همراه ندارد…

  27. قاصدک منتظر می‌گوید:

    ای کاش افراد از روی اعتقاداتشون, متعهد به آثارشون بودند! چیزی که در آثار سلمان هراتی دیده می شه. سلمان با این که ۲۷ سال بیشتر عمر نکرد( یعنی از ۱۳۳۸ تا ۱۳۶۵ که در حادثه رانندگی کشته شد) شعرهایی گفته که در آن پایبندی به اسلام و انقلاب اسلامی مشهوده! شعرهایش مفاهیم عمقی دارد و سطحی نیست!
    چون تشنه به آب ناب دل می بندم
    بر خنده ماهتاب دل می بندم
    ای روشنی تمام, تا ظهر ظهور
    چون صبح, به آفتاب دل می بندم
    سلمان هراتی
    حسین قدیانی: همه دوستان، یه فاتحه برای سلمان هراتی بخونن.

  28. سیداحمد می‌گوید:

    ممنون داداش حسین؛
    عالی بود… خیلی عالی و آموزنده!

    مثل همیشه مطالبتان راه درست را نشان می دهد.
    کیف کردم از خواندنش… بسیار قوی و شیک!
    سالاری…

  29. بسیجی می‌گوید:

    حسین اقا این متنت کشت ما رو، کشت.

  30. بسیجی می‌گوید:

    راستی یک نکته و یک سوال میخواستم بپرسم اگر لطف کنید و جواب بدین ممنون میشم
    نکته : به نظرم اینکه هر کدوم از رفقا یک قسمتی از متن تکرار کنند خیلی جالب هست چون قسمت های زیبای متن خودش بیشتر نشون میده
    و اما سوال : شما چرا میگین که متن من ناظر به یک کلیت بود درست هست که سینما و صدا و سیما و بقیه قسمتهای فرهنگی از اسلام فاصله زیادی گرفتن اما شما میخواید بگین مخاطبتون ازاد نیست که برداشت خودش داشته باشه؟
    حسین قدیانی: گاهی بردن اسم اشخاص، متن و کامنت ها را به حاشیه می برد. این را لااقل برای این متن، دوست ندارم…

  31. حی علی الجهاد می‌گوید:

    و همین کارها را می‌کنند که دنیا، حرف اول و آخرش این است: «مرگ بر آمریکا»

    خیلی حماسی بود! و اصلا سیاسی نبود!

  32. حی علی الجهاد می‌گوید:

    این هم مطلب جدید ما:

    محمد، هادی، ساسان؛ کلمبیا، هندوستان و ۹ دی ایران!

  33. افق می‌گوید:

    سلام
    خداقوت
    خیلی عالی بود. متن با کلی مورد که هیچ کدام سیاسی نیست.
    شعر مرحوم هراتی هم بی نظیر بود.
    ممنون به خاطر هر دو.

  34. ن.بهادری می‌گوید:

    یادم رفت بگم! متنتان هم عالی بود. از این حماسی ها! محکم و کوبنده. موفق باشید.

  35. بچه مثبت می‌گوید:

    سلام…
    خسته نباشین… زیبا و بسیار جذاب بود بخصوص پاراگراف اول…
    ما که یه چند روزه افتادیم تو خط انتقاد با اجازتون برخلاف جریان کامنت بچه ها یه انتقادی بکنم… پاراگراف اول متن بی نظیر و خیلی عالی بود ولی به نظرتان استفاده از برخی کلمات ( که مربوط به همان مسائل حاشیه ای است) و تکرار آنها در پاراگراف های اول به بعد متن، خود به یاد آوردن و چنگ زدن به مسائل حاشیه ای نیست؟! البته منظورم این نیست که نباید ذکر می شد که در اینصورت از کجا معلوم می شد مفهوم متن… به نظرم استفاده از این کلمات در پاراگراف اول مناسب شده و مسئله اصلی می چربیده به کلمات حاشیه ای ذکر شده ولی در پراگراف های بعدی این چنین نیست!
    ( انتقاد کردن از بزرگا هم افتخار خودشو داره دیگه…دیگه…)

  36. سلاله 9 دی می‌گوید:

    آهای سلمان هراتی!
    آهای مهدی رجب بیگی!
    آهای متوسلیان!
    کجایید دلاوران؟!

    دنیا دیگر دنیای قبل نیست!
    واقعیت را، «خیبر» و «بدر» را جمهوری اسلامی دارد کارگردانی می کند.
    توپ جمهوری اسلامی، امروز در محوطه ۱۸ قدم اتاق بیضی است
    اوباما دارد منت خامنه ای را می کشد در نامه اش…
    به زودی، ما «قدس» را از خدا جایزه خواهیم گرفت.
    ..
    و دنیا، حرف اول و آخرش این است: *مرگ بر آمریکا*

  37. بهنام می‌گوید:

    سلام
    عالی بود
    یاشاسین حسین قدیانی
    الله سنه یار اولسون

  38. سلاله 9 دی می‌گوید:

    چه “سیاسی نیست” های قشنگ و سیاسی ای داشت، آن اوایل متن. تعبیر “ما بچه های «خیبر» و «بدر»” متن هم یک احساس غرور زیبایی به همراه داشت.

    http://www.vs-666.com/wp-content/uploads/2012/01/Badr-Kheybar1.jpg

  39. آذرخش می‌گوید:

    کیهان هم آپوند.

  40. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    سلام، عرض ادب و خسته نباشید.

    چقدر عالی و دلنشین بود. آنقدر جذاب شروع کردید که غیر قابل وصف است.
    به بهترین نحو ممکن حرفتان را بیان کردید. آموزنده و بسیار هنرمندانه.
    چقدر هم عالی متنی از سلمان هراتی را انتخاب کردید.
    آقای قدیانی شما فوق العاده اید…

  41. قاصدک منتظر می‌گوید:

    شاعران با تعهد, عشق به میهن را جواهر یافتند
    ابلهان بر روی سن, خر مهره را در جای گوهر یافتند

  42. چشم انتظار می‌گوید:

    حقیقتا” می ارزه ادم باباش شهید بشه بعد مولاش رو بغل بگیره. حیف… به قول میلاد…
    حسین قدیانی: من هم همچین موهبتی نصیبم شده!! اولین سال رهبری «آقا» و نشستن روی پای حضرتش، آنهم در سن قشنگ و کوچک و بزرگ ۱۰ سالگی… و دست کشیدن روی محاسن مبارک «آقا» که هنوز خیلی سپید نشده بود… و گفتن این جمله در گوش «آقا» که: «شما عینک تان چقدر شبیه عینک بابای منه!!» و لبخند خامنه ای… و اصرار مادربزرگ که؛ بچه! حالا بیا پایین بشین!! و این جمله «آقا»؛ دوست دارم بغلم باشد!! و این دومین جمله درگوشی من: خیلی شما مهربونی آقای خامنه ای… و این جمله «آقا» در گوش من… که هیچ کس نشنید: «افتخار می کنم شبیه شهدا باشم»… و عینک «آقا» برای لحظاتی در دست من…

  43. سیداحمد می‌گوید:

    “انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی و قیام ۹۹ درصد، رسما لخت کرده اند آمریکا را و کنار زده اند از مجسمه آزادی، پرده پندار تزویر را… و خرمهره نوبل را… و اینک، گلدن گلوب، آمده است تا با هیاهو، به آمریکا تنفس مصنوعی دهد! آمریکا دارد در واقعیت از ما سیلی می خورد و در فیلم و جایزه و روی سن، جبرانش می کند!!”

    هشدار برای ما… سیلی برای بعضی ها… احسنت…

  44. سایه/روشن می‌گوید:

    این “ماه” ماست.
    :::گر لشـگر سفیان ها از غرب به پا خیزد
    در قحطــی انسان ها عمـــار تو می گردیم:::….

    http://www.pic.iran-forum.ir/images/r2l6ok2wfn2ybq5lzkn7.jpg
    http://www.pic.iran-forum.ir/images/atdpf8u7evn0it3v8qut.jpg

  45. بسیجی می‌گوید:

    حسین آقا! تاب نیاوردم که بیخیال بشم متن رو دوباره نخونم! در بین این مطالب اخیر این یکی تک بود. از این هم که بگذریم و برویم سراغ عکس آخر که این عکس چقدر دل آدم رو می سوزنه، معصومیت کودک را نگاه کن باران روانه کن واقعا جگر آدم اتش می گیره… نمیدونم دیگه چی باید بگم…

  46. چشم انتظار می‌گوید:

    ممنون داداش حسین.
    از صبح که به محل کار می روم، تمام امید و دلخوشیم اینه که عصری یه راست بیام پای سیستم و همه ی خستگی و کوفتگی کار و سر و کله زدن با چند تا همکار زبون نفهم و… رو، از تنم خارج کنم.
    به خدا اینجا مأمن ماست.
    باور کن بهترین تفریح و سرگرمی ما…
    بهترین مجلس وعظ و خطابه ی ما…
    اینجاست…
    اینقدر که با متن های عاشورائیت و دلبری های علمداریت، اشک می ریزیم و ناله می زنیم و انرژی می گیریم، پای خیلی از منابری که گاها” نه تنها که نقش چندانی در بالا بردن بصیرت خلق الله ندارد، که زاویه می دهد افکار ملت و جوانان را، حظ نمی بریم. چرا بعضی از منبرهای ما اینقدر بی برکت شده؟ ها… واقعا” چرا؟
    ایراد از ماست؟ از جنس منبر است؟ از منبری است؟ از محتواست؟ از چیست؟ نمی دانم.
    خدایا این قطعه ی مقدس رو از ما نگیر هیچ وقت… وقتی در قطعه هستیم بیمه هستیم. بیمه ی ابالفضل(ع)… بیمه ی شهیدان…
    حسین قدیانی: گاهاً خیلی اشتباهه! بعضا بهتره!!

  47. سلاله 9 دی می‌گوید:

    ۱۳۱* امام کاظم علیه السلام (در پاسخ به این پرسش که جهاد با کدام دشمن واجب تر است):

    آن که از همه به تو نزدیک تر و دشمنی اش با تو بیشتر است و کسی که دشمنان تو را بر ضدت تحریک می کند و آن شیطان است.

    (تحف العقول، ص ۳۹۹)

  48. بی تاب هویزه می‌گوید:

    دعوام نکنیدا!
    اما راستش اینکه بدتر شد!
    “جایزه دادن به عمله شلیک علیه هواپیمای مسافربری ایران، سیاسی نیست.”

    خصوصی بود.
    حسین قدیانی/ عمومی: یعنی مجبورم کردید بزنم عمومی!! آنکه برداشتم خلبان را عمله کردم، اصلا ربطی به نقد شما نداشت و سیداحمد تذکر داد که اون یارو خلبان نبود!! من هم کردمش عمله!! نقد شما در کامنت خصوصی قبلی تان اما اصلا وارد نیست. موشک علیه موشک، موشک علیه یک چیز، موشک علیه طیاره… همه اینا درسته!! گاهی لازم است از چیزی مطمئن شویم و بعد دست بالا کامنت بگذاریم تا نیازی هم به دعوا نباشد!!! هم الان زیر متن من، شعر سلمان هراتی هست. به اسم نقد، نق بخواهیم بزنیم، از این سروده حماسی هم می شود ایراد گرفت.

  49. سیداحمد می‌گوید:

    عکسی از دیدارتان با حضرت آقا دارید؟
    حسین قدیانی: کلی!! اما یک چیزهایی برای دل آدم و خود آدم قشنگ تره!! نباید به همین راحتی خرجش کرد…

  50. بی تاب هویزه می‌گوید:

    جوابتون به چشم انتظار…
    هیییییییییییییییییییییییییییی
    خدا رو چه دیدید…

  51. بی تاب هویزه می‌گوید:

    خوبه گفتم دعوا نکنید!!!!!!!

  52. چشم انتظار می‌گوید:

    چقدر این وصف کردنتون رو دوست دارم.
    حالا که اینطور شد و وقت بالیدن و افتخاره، بذارید من هم با تمام بی لیاقتیم بگم غیر از اون موردی که قبلا” براتون فرستادم:
    درست ۶ سال بعد از اون نجوای عاشقانه ی نوجوان ده ساله ی شهید اکبر قدیانی، در تابستان سال ۷۴ اتفاق عجیبی افتادو و با عده ای از بچه های بسیج، که اتفاقا” شب جمعه ای بود و از امر به معروف می آمدیم، قاچاقی وارد خانه ی پدر بزرگوار دو شهیدی شدیم (حمید رضا و محمد رضا خلیلی) که فهمیده بودیم آقا قصد دارند به دیدار آنان بروند(نحوه ی فهمیدنش محرمانه است!)
    زودتر از محافظان رهبر اونجا رسیدیم و پدر شهیدان (مرحوم حاج اسماعیل خلیلی که به جهت سرطان معده دوسال پیش به فرزندان شهیدش پیوست) تو رودربایستی و به خاطر اصرار همراه با بغض ما، پذیرفت که وارد شویم.
    بعد از دقایقی ماه بی بدیل آسمان پرستاره ی ایران وارد شدند و…
    روبروی ما روی مبل نشستند و ما هم که به جز خانواده ی شهیدان، سه نفر بودیم دوزانو روبرویشان…
    نوبت به من رسید جلو رفتم دست آقا رو بوسیدم پر رویی کردم صورتشان را هم بوسیدم. همان موقع نوایی درونم می گفت: از کجا معلوم که بتوانی بار دیگر آقا را ببینی از این فرصت استفاده کن. و باز هم پررویی کردم و البته این بار با اجازه از محضرشون پیشانی آقا راهم بوسیدم…
    آقا با لحن بسیار مهربانانه ای به یکی از همراهانشان فرمودند آقای …. یکی از اون هدیه ها بدین به این جوون.
    هدیه!… وای چه توفیقی.
    فکر می کنید هدیه چه بود؟
    یک خودکار فشاری زیبا به رنگ آبی، که بالای آن آرم الله بود و روی گیره ی سر جیبی اش نوشته بود؛ حی علی الصلوه… یادش بخیر ماند تا چهار سال بعد!
    حسین قدیانی: البته گاهی هیچ چیز بهتر از این نیست که «آقا» را از تلویزیون، یعنی از دور ببینی، اما از نزدیک نزدیک، اشک بریزی… «اویس قرنی» وار برای «رسول خدا»…

  53. بی تاب هویزه می‌گوید:

    نق؟؟؟!!!!!!!!!!!

  54. به جای امیر می‌گوید:

    پناهم ده (به جای گفت و شنود)

    در آستانه سالروز رحلت پیامبر گرامی اسلام حضرت محمدبن عبدالله(ص) و شهادت امامان بزرگوارمان حضرت امام حسن مجتبی(ع) و حضرت امام رضا(ع) و در ایامی که دل ها از فراق ، داغدار و چشم ها به ماتم اشکبار است، ستون گفت و شنود را به سروده ای در وصف رسول خدا(ص) اختصاص می دهیم؛
    مگر یتیم نبودی خدا پناهت داد
    خدا که در حرم امن خویش راهت داد
    هجوم جهل و خرافه، هجوم تاریکی
    خدا پناه در آن دوره سیاهت داد
    خدا، خدا و خدا، آن خدای بی مانند
    همان که عصمت پرهیز از گناهت داد
    همان که جان نجیب تو را مراقب بود
    همان که سینه خالی زاشتباهت داد
    توان و توشه به پایان رسیده بود، ولی
    خدا رسید به فریاد و زاد راهت داد
    بگو که نعمت پروردگار پنهان نیست
    خدا که دست تو را خواند و دستگاهت داد
    خدا که چشم تو را با نماز روشن کرد
    خداکه فرصت تشخیص راه و چاهت داد
    چقدر واقعه آسمانی و شفاف
    خدا به یمن دعاهای صبحگاهت داد
    خدا که عاقبتی خیر و خوش عطایت کرد
    خدا که آینه را نور با نگاهت داد
    قسم به روز، که خورشید شمع خانه توست
    قسم به شب که خدا برتری به ماهت داد
    خدا که اشک تو را جلوه گهر بخشید
    خدا که شعله روشن به جای آهت داد
    خدا که جان تو را از الهه ها پیراست
    خدا که غلغله قول لااله ات داد
    یتیم آمده ام، مانده ام، پناهم ده
    مگر یتیم نبودی خدا پناهت داد

  55. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    حالا هی داداش حسین و دوستان تو کامنت‌ها دل ما رو آب کنن….
    لذت می‌برید که حس حسادت ما رو تحریک می‌کنید؟

  56. چشم انتظار می‌گوید:

    یادی از سلمان هراتی:
    سلمان هراتی در سال ۱۳۳۸ هجری شمسی در روستای “مرزدشت” تنکابن، در خانواده ای مذهبی پا به عرصه وجود نهاد.
    دوران ابتدایی را در روستا گذراند و از سنین نوجوانی با قلم و دفتر و کتاب، انس و الفت گرفت. از همان ابتدای جوانی به دلیل فقر مادی، برای گذراندن معاش به شاگردی می پرداخت و با چوپانان محلی (گالشها) به چوپانی می رفت و از همین رهگذر با ترانه های محلی آشنایی پیدا کرد. از سال ۱۳۵۲ به نوشتن روی آورد و سرودن شعر را تجربه کرد. فوق دیپلمش را در سال ۱۳۶۲ در رشته هنر گرفت و بلافاصله به کار تدریس هنر در روستاهای تنکابن مشغول شد. سلمان با شعر متعهد پیوندی ناگسستنی داشت و از همین روست که صمیمیت و خلوص و بی پیرایگی در اشعارش موج می زند و شعر او را از شعر دیگر معاصران متمایز می سازد. از سلمان هراتی سه مجموعه با نامهای “از این ستاره تا آن ستاره” ، “از آسمان سبز” و “دری به خانه خورشید” به چاپ رسیده است. زنده یاد سلمان هراتی یقیناً یکی از مصادیق شعر انقلاب است.
    از او اگر چه بر پیشانی زمانه جز سه دفتر شعر باقی نیست اما همین سه دفتر کافی است تا بتوان در همه قالب های شعری نمونه های کاملی از شعر انقلاب را یافت.
    سلمان هراتی در آبانماه ۱۳۶۵ هـ.ش در راه رفتن به مدرسه، بر اثر تصادف جان باخت.
    http://casebook.parsiblog.com/Files/5.jpg

  57. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم! به خصوص جدیدها!

    لطفا کامنت های تان را یک بار خودتان بخوانید و بعد از اصلاح و ویرایش، بدون غلط ارسال کنید. لطفا احترام بگذارید به کسانی که کامنت های شان را صحیح می فرستند.

  58. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    اول متن رو دیدم یاد متن “دفاع تمام قد قطعه ۲۶ از مسئولان نظام” افتادم!!

    این “مصادیق” نام‌نبرده آدم خوبی هست!!

  59. بچه مثبت می‌گوید:

    … بابای ماست خامنه ای…

  60. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    تلاشی مضاعف برای دیدن اسم داداش در ذیل کامنت؛

    داداش این اولین باره که متنتون تو دو تا روزنامه و در یه روز چاپ میشه؟!
    حسین قدیانی: اشتباهی همچین شد!! بر اثر یک ایمیل اشتباه!! اگر عمدی می بود، که کیهان، یک جور، و وطن امروز، همان جور، پوست از کله ام می کندند!! خیلی این کار، غیر حرفه ای و نادرسته!! ۲ تا متن مجزا نوشته بودم که اشتباهی، یکی را برای هر ۲ روزنامه فرستادم!!

  61. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    آهای اوباما
    آهای بدبخت، خاک تو اون سرت!
    شیرجه سرگشاده “پویول” بخوره تو صورتت، تو رو چه به نامه نگاری.
    جواب نوشته های قطعه ۲۶ رو نمیتونی بدی، سراغ کدخدا میری؟ حمال!
    راستی اسم اون مراسم خاک بر سری، گلدن گلاب بود.
    اسکار هنوز شروع نشده.
    حسین قدیانی: تا چند تا فحش، بدتر از حمال هم می دادی، تائید می کردم!! استفاده نکردی از این فرصت!! که کم پیش میاد!!

  62. چشم انتظار می‌گوید:

    «اویس قرنی» وار برای «رسول خدا»…
    «اویس قرنی» وار برای «حضرت آقا»… و
    «اویس قرنی» وار برای «مهدی فاطمه»…
    خدایا! یعنی لایق می شویم. خدایا! آیا لاحق می شویم! خدایا آیا بر نفس اماره، فائق می شویم!
    اللهم ارنی الطلعه الرشیده والغره الحمیده…

  63. سایه/روشن می‌گوید:

    آقای اهوازی؛
    حسادت نداره، لذت داره و یک کم حسرت.
    …:::افتخار می کنم شبیه شهــــــدا باشم:::…

  64. سبوی معرفت می‌گوید:

    ناتوی فرهنگی ؛ وامانده و نفس زنان ، دست یازیده به ابتذال

    برهنه شدن جلوی دوربین ها و هم دست شدن با فاحشه های بین المللی برای ملت ایران همان قدر اهمیت داشت که آتش گرفتن آشغالهای سطل زباله های تهران.

  65. حی علی الجهاد می‌گوید:

    یعنی علیرضای کوچک شهید مصطفی هم قرار است روزی همین قدر قد بکشد و بشود افتخاری مثل اغلب فرزندان رشید شهدا …

    آن وقت چه‌قدر به این عکس‌ها و این نشستن در بغل حضرت ماه خواهد بالید و چقدر ستارگان حضرت ماه غبطه می‌خورند وقتی می‌گوید ببینید من چقدر با امام عکس دارم، اما هیچ‌گاه عکس امام عمل نکرده‌ام و نمی‌کنم …

    ان‌شاالله همین‌طور خواهد بود …

  66. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    جاتون بودم واسه “جوان” هم می‌فرستادم؛ تعجب کردم که چرا جوان از اون “مصداق” یه جورایی تعریف کرد…

  67. حی علی الجهاد می‌گوید:

    و اما سهمم از چنین دیدارهایی فقط اشک بوده، نه از نزدیک نزدیک که از نزدیک …

    و باز هم اما به گمانم چند سال پیش در خواب گرفته‌ام شبیه آن خودکاری را که جناب “چشم‌انتظار” توصیف کردند!!!

    سهم‌مان اگر خواب حضرت ماه هم باشد ما را بس …

  68. صبا می‌گوید:

    “ایرانی ها مردمی صلح طلبند، اما صلح با ابلیس، خط قرمز ماست.” و امامان می گویند ” آمریکا شیطان بزرگ است”

  69. صبا می‌گوید:

    خصوصی
    “ایرانی ها مردمی صلح طلبند، اما صلح با ابلیس، خط قرمز ماست.” جسارتا برداشتم نسبت به این جمله این بوده که “ابلیس” را استعاره از آمریکا استفاده کردید. از آنجا که ابلیس اسم خاص جنی است که به شیطان ملقب شد؛ بهتر نبود از شیطان به جای ابلیس استفاده می کردید؟!
    حسین قدیانی/ عمومی: اوووووووووووووووووووووووه!! و اما برایم قابل حدس بود این کامنت تان. شما معمولا وقتی از جمله ای خوش تان می آید و آنرا کامنت می کنید، چند دقیقه بعدش، دوباره یک کامنت می گذارید و از همان جمله انتقاد می کنید!!

  70. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    سایه/روشن!
    این یه مدل خاص و کمیابی از حسادته که گناه که نیست هیچ؛ ثواب هم داره!!!
    اما “یه کم” حسرت رو خوب نیومدی‌ها!

    ———-
    متن رو دو بار خوندم و مثل همیشه بهم اضافه شد و امشبم با دیشبم فرق کرد.
    داداش حسین واقعا ممنون که هستید! بزار هر کی هر چی می‌خواد بگه؛ خیلی دوستون داریم؛ خیلی!
    حسین قدیانی: ممنون بهترین عکس قطعه ۲۶!! تداعی کننده حاج احمد در اینجا… آخ! که توی این عکس، چه قشنگ، سرش رو ناز کرده!!

  71. صبا می‌گوید:

    با اجازه ی آقای قدیانی
    آقای اهوازی!
    بنده از کامنت شما در پست قبل؛ گمانم نیست که برداشت نادرستی کرده باشم . کامنت شما نقل قول بود و منظور من این بود که اصولا کسی که تابع ولی اش است اصلا حرصش نباید در بیاید و احتمالا نباید در حکم ولی اش اجتهاد یا تفسیر به رای کند. نمی دانم ولی بیشتر حس می کنم قول حاج علیرضا مختص به زمان خاص یا مسئله ی خاصی باشد و قابل تعمیم برای همه و در هر زمانی نیست.

    آقای قدیانی اگر فکر می کنید به فضای کامنت های این پست آسیب نمی رساند تایید کنید و لطفا در صورت تایید این دو خط آخرو حظفش کنید. متشکرم و شرمنده
    حسین قدیانی: اون حرف مرتضی اهوازی، یعنی حاج آقاپناهیان، درسته، و در قاموس ولایت پذیری می گنجه.

  72. صبا می‌گوید:

    شما چون آدم باهوشی هستید و از روانشناسی شخصیت خوبی برخوردارید؛ و با توجه به نوع نگاه هرمخاطبی به مطلبتان، احتمالا کامنتم برایتان قابل حدس باید بوده باشد! اما تا به حال متوجه نشده بودم که این کار را که شما می گویید انجام بدهم!! راستش را بگویم اصلا متوجه لغت ابلیس در معنای خاص بعد از فرستادن کامنتم شدم.
    حسین قدیانی: شما از معدود منتقدینی هستید که وقتی نقد می کنید، تاب نقد شدن و جواب شنیدن هم دارید و این خصوصیت خوب شماست! بعضی از بچه ها، اصلا اینطور نیستند!!

  73. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    حاج احمد… حاج احمد… حاج احمد…
    ای کاش می‌تونستم به گرد پاش برسم…
    حسین قدیانی: حاج احمد نبود، خرمشهر فتح نمی شد. امام اگر نمی خواست بگوید که خرمشهر را خدا آزاد کرد، حتما می گفت که خرمشهر را حاج احمد آزاد کرد. حاج احمد، انگ خیلی فحاشی ها را به تنش مالید و متهم به تندروی و عدم رعایت سلسله مراتب فرماندهی شد، اما خرمشهر را آزاد کرد. حاج احمد داشت بازداشت می شد که خرمشهر را آزاد کرد. حاج احمد جرئت نه گفتن داشت، که خرمشهر را آزاد کرد. حاج احمد بود، به خدا خامنه ای «این عمار» نمی گفت. حاج احمد بود، به خدا به امام، جام زهر نمی دادند. دیر یا زود، می نویسم این حرف ها را.

  74. سایه/روشن می‌گوید:

    آقای اهوازی؛
    در راه عشق کسی به گناه و ثوابش فکر نمی کنه. لااقل من این جوری ام. حسادت یعنی چرا اون؟ من نه؟ و حسرت یعنی خوش به حالش، کاش من هم همین طور.

  75. سیداحمد می‌گوید:

    “امام اگر نمی خواست بگوید که خرمشهر را خدا آزاد کرد، حتما می گفت که خرمشهر را حاج احمد آزاد کرد.

    حاج احمد بود، به خدا خامنه ای «این عمار» نمی گفت.”

    به به… کلماتتان جان دارند داداش!

  76. سلاله 9 دی می‌گوید:

    سوری‌ها عمدتاً در جلسات مست بودند. حاج احمد خیلی حساس بود. اگر کسی سیگار می‌کشید، اصلاً بهش محل نمی‌گذاشت. رفته بودیم جلسه و یکی از آنها مست بود. رضا دستواره می‌رفت جلو تا او با حاج احمد روبه‌رو نشود. چون اگر روبه‌رو می‌شد، حاج احمد بدون تعارف می‌زدش.
    ***
    زمانی که مریوان بودیم، مقام معظم رهبری آمده بود مریوان. بنی‌صدر هم یک پسر خواهر داشت که فرمانده لشکر ۲۸ کردستان بود. عراقی‌ها هم فهمیده بودند و آمدند دزلی را بمباران کردند. ما هم بلافاصله آقا را برگرداندیم مریوان. وقتی از مریوان برگشتیم، همین فرمانده لشکر ۲۸ به نیروهایش گفته بود که توپ‌ها را بردارند و نیروها را بکشند عقب. حاج احمد وقتی آنها رامی‌بیند، فرمانده توپخانه لشکر ۲۸ را که یک سرهنگ بود به باد کتک می‌گیرد که «نامرد چرا داری برمی‌گردی عقب؟ توپ‌ها را کجا می‌بری؟» حاج احمد این کار را کرده بود و آمده بود جلسه که در آن جلسه آقا و همین فرمانده لشکر ۲۸ بودند که در روابط عمومی سپاه تشکیل شد. پسر خواهر بنی‌صدر می‌خواست از متوسلیان شکایت کند. شهید بروجردی هم به ما می‌گفت که حاج احمد را بیاورید بیرون و توجیه کنید تا جلوی آقا کاری نکند. در این گیر و دار، پسر خواهر بنی‌صدر گفت که متوسلیان فرمانده توپخانه را به باد کتک گرفته است. تا این را گفت، حاج احمد هم گفت: «بله که زدم. چرا عقب‌نشینی کردید. شما غلط کردید عقب نشینی کردید.» و بعد حاج احمد با مشت زد روی میز شیشه‌ای که جلوشان بود؛ چنان زد که شیشه میز شکست و ریخت.
    حاجی یک آدم عملیاتی، قاطع و محکم بود. از آن آدم‌هایی بود که از حرفش برنمی‌گشت…
    حسین قدیانی: باری لازم بود یکی بخواباند توی گوش «همت». یعنی یه جوری شده بود، که لازم شده بود!! باید در را می زد که حساب کار دست دیوار بیاید!!! محسن رضایی و اون یکی ها و علایی ها و شمخانی ها و بنی صدرها، نه ها!!! «همت»! «همت»! همان «همت» که متوسلیان برایش می مرد، اما همچین محکم زد که!! بعد هم کل دوکوهه فهمید با چه کسی طرف است.

  77. صبا می‌گوید:

    ما همینکه به خودمان جرئت می دهیم و حرفی می زنیم جسارت می کنیم. خارج از تعارف براستی شما استادید. ما فقط احترام استاد نگه می داریم البته ان شا الله.
    ولی گاهی صبوری تان کم می شود در قبال بچه های قطعه که دوستتان دارند!

  78. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    با اجازه‌ی داداش حسین
    خانم صبای بزرگوار!
    بصیرت خودمون رو بالا می‌بریم، مسائل رو تحلیل می‌کنیم، جاهایی که می‌فهمیم که هیچ، جاهایی که توش می‌مونیم؛ صبر می‌کنیم؛ صبر انقلابی و همیشه هم سمعا و طاعتا هستیم و روی حرف “آقا” حرف نمی‌زنیم!
    مطمئن باشید اینا از هم کم نمی‌شه بلکه با هم جمع می‌شه بعد طی یه فرایندی تبدیل به مشت می‌شه می‌خوره تو دهن دشمن! حالا نزن کی بزن؛ حالا نخور کی بخور!!
    این بحث صبر انقلابی رو حاج علیرضا، محرم “امسال” در هیئت محبین اهل بیت قم داشتن…
    ———–
    “حاج احمد بود، به خدا خامنه ای «این عمار» نمی گفت.”
    این جمله رو خیلی پیش خودم گفتم و… هی!
    منتظر می‌مونیم داداش!
    ———-
    سایه/روشن!
    فلسفیش نکنید بحث عاشقانه رو!!
    بابا اصلا “غلط کردم” مال کیه؟ مال الان!
    مخلصم با صاد درشت
    حسین قدیانی: درباره بحث اول، آنکه اصلا بیرون از این دایره است، -قطعا منظورم «صبا» نیست ها!!- اصولا نمی فهمد این مسائل را. فی المجلس، معنای ولایت پذیری، سنگر گرفتن پشت رهبر نیست. خطرپذیری است. فحش شنیدن از ولایت پذیرهای دکمه تا آخربسته است!! و الا، مگر اصلا در مخیله سرباز می گنجد که تندتر از امر مولا حرکت کند؟! چه بی شعورند کسانی که می خواهند این بدیهیات را یاد ما بدهند!!

  79. سیداحمد می‌گوید:

    …………………………………………………..
    حسین قدیانی: یک روز توی دوکوهه، یک بسیجی می رود و دست «آقا» را -آن زمان- می بوسد! «آقا» دست شان را می کشند، اما آن بسیجی کار خودش را می کند!! دقایقی بعد عده ای به آن بسیجی گیر دادند؛ این چه کاری بود کردی؟!! حاج احمد آمد و گفت: کار خوبی کرد!! همان عده به حاج احمد گفتند؛ پس چرا دیروز، دست فلانی را بوسیدیم، تشر زدی به ما؟! حاج احمد گفت: هنوز مانده شما این سید(اشاره به «آقا») را بشناسید… آری! به زودی برمی گردد عمار خامنه ای و به ما می گوید که «سیدعلی» کیست…

  80. حی علی الجهاد می‌گوید:

    خوش‌ به حال حاج همت … حتما حسابی هم پز می‌داده که همین‌قدر برای حاج احمد می‌ارزیده که دیوارش باشد …

    فخرفروشی می‌کرده به بالایی‌ها و پایینی‌ها …
    حسین قدیانی: باری هم خوابانده بود توی گوش دستواره مظلوم که کتک خور درجه اول حاج احمد بود!! برای آن وقت هایی که حکایت در و دیوار!! آخ! بمیرم؛ یه روز دستواره به حاج احمد گفت: برادراحمد! منو زیاد داری می زنی، یه ذره آرومتر بزن!! لابد نیازی به گفتن ندارد که همین دستواره، جوری حاج احمد را دوست داشت که دیگران می گفتند؛ قلب محمدرضا توی سینه حاج احمد می تپه… می مرد برای حاج احمد. یک بار حاج احمد را کشید کنار و به ایشان گفت: دلم تنگ شده! می شه یه بار دیگه دستور بدی دور زمین صبحگاه دوکوهه، سینه خیز برم، تو هم بالای سرم باشی!! بعد شانه در شانه همدیگر ساعاتی، آری! ساعاتی گریه کردند… گفت: جنگ! کجایی که دلم تنگ توست… رقص جنون، تشنه آهنگ توست.

  81. سلاله 9 دی می‌گوید:

    بسیجی از تو سیلی می خورد پز می داد که مرا حاج احمد زده. همه عشق ما ستاره ها. واقعی ترین بسیجی تاریخ. حیدر سپاه خمینی. حیف بود تو را جز صهیونیست ها به شهادت برسانند. آنقدر وجود داشتی که وقتی رفتی مکه، به بهانه مصافحه، دست می انداختی گردن شرطه ها و تصویر کوچکی از امام را می چسباندی پشت لباس شان. آنقدر جگر داشتی که گفتی اگر هلی کوپتر بنی صدر اینجا بشیند، خودش و هلی کوپترش را با هم سوت می کنم هوا. ولله، ولله، ولله تو اگر بودی، بر صورت تک تک سران فتنه چنان سیلی آبداری می خواباندی که برق سه فاز از کله شان بپرد. من می دانم و تو و پل صراط و خدا و این قسم. علی اگر تو را داشت به مالک نمی گفت برگرد. حسن اگر تو را داشت صلح نمی کرد. حسین اگر تو را داشت، روز واقعه به گونه دیگری تکرار می شد. کاش تو به جای آدم در بهشت بودی. باید در مدح تو غلو کرد. آنهایی که می گفتند “بسیجی واقعی همت بود و باکری”، جرئت نداشتند نام مقدس تو را بر دهان نجس شان بیاورند. کسی که با وجود ۳۰۰ هزار شهید از جمهوری ایرانی دم می زند دهانش نجس است. کاش بودی و آب می کشیدی دهان سران فتنه را. کاش بودی و مادر و پدر آن بی پدر و مادری که حسین غلام کبیری را به شهادت رساند، جلوی چشمش می آوردی. کاش بودی و می کشتی آشوبگران عاشورا را. تو جگر این کار را داشتی و عده ای این استعداد را داشتند که حکم جلب تو را صادر کنند اما تو آنقدر جگر داشتی که به هیچ می گرفتی حکم جلب را. نه، من متهم نیستم به خشن نشان دادن حاج احمد. ایراد به جگر خود حاج احمد بر می گردد. با کامیون باید می کشیدند جگر حاج احمد را. ترس نداشت که حالا اگر منافقین را به درک واصل کند عده ای چه درباره اش به امام می گویند. حاج احمد اگر بود عده ای غلط می کردند به امام جام زهر بدهند. حاج احمد اگر بود احدی جرئت نمی کرد نامه سرگشاده به ماه بنویسد.خامنه ای اگر حاج احمد را داشت، اتفاقات دیگری می افتاد…
    (کتاب قطعه ۲۶/ ص ۹۹)
    حسین قدیانی: «آنهایی که می گفتند “بسیجی واقعی همت بود و باکری”، جرئت نداشتند نام مقدس تو را بر دهان نجس شان بیاورند».

  82. صبا می‌گوید:

    آقای اهوازی!
    نمی دانم… از بچه گی به من یاد دادند که در دو مورد چرا نگویم یکی حکم فقهی مرجع تقلیدم است ( البته تازمانی که به اجتهاد نرسیدم) و یکی هم امر ولی فقیه ام. و زیاد قصه ی معصوم علیه السلام و آن شاگردشان را که بدون پرسش، بنا به درخواست امام وارد تنور آتش شدند، را تعریف کرده اند.
    البته خوب می دانم که تحقیق و یقین جز نافرمانی ست. و البته خوب تر می دانم که ولایت پذیری رتبی ست و آگاه ترم به اینکه نیستم در حد آنچه که می گویم.
    خداوند به دل های ما معرفت بدهد که محبت بیاید و یقین بدهد تا دل های مان آرام بگیرد!
    حسین قدیانی: صبای محترم! چرا این بحث را بی خود کش می دهی؟! مگر مرتضی اهوازی این را نمی داند؟!! نه شما و نه مرتضی و نه دیگران، ادامه ندهند این بحث را. این را بی ارتباط به شما می گویم؛ به بچه بسیجی کسی لازم نکرده بگوید؛ چون و چرا نکن!! او خود، آخر آخر آخر این قصه هاست و اگر هم جایی، زمانی، وقتی، چون و چرایی می کند، برای جان نثاری بیشتر است که در قاموس ولایت پذیری، معنی پیدا می کند! این چون و چرا، عین چون و چرا نکردن است! همین!

  83. سیداحمد می‌گوید:

    صبحت از حاج احمد و بردن نامش و دیدن عکسش چقدر امیدبخش است!
    حسین قدیانی: لینک عکس محمدرضا دستواره رو بگذار.

  84. سیداحمد می‌گوید:

    اینترنت پرسرعت ندارم داداش… شرمنده ام…
    امکان آپلود عکس ندارم.
    یکی از دوستان لطفا تصویری از شهید عزیز را بفرستد!
    حسین قدیانی: و کاش یکی از دوستان بدون عکس، لطف کند و با تصویر محمدرضا دستواره کامنت بگذارد. جای عکسش خالیه توی قطعه ۲۶ که مزارش هم هست!!

  85. حی علی الجهاد می‌گوید:

    چه دنیای قشنگی داشتند … ماها انگار غریبه‌ایم با این فضاها …

    اگر آسمانی شدند و جاوید حتما برای این بود که تاب زندگی روزمره‌ی آدم‌های این عرصه را نداشتند …

  86. سیداحمد می‌گوید:

    ……………..
    حسین قدیانی: خودم می گذارم سید! http://tshahed.blogsky.com/category/cat-6/

  87. صبا می‌گوید:

    چشم
    “لابد نیازی به گفتن ندارد که همین دستواره، جوری حاج احمد را دوست داشت که دیگران می گفتند…” جالبه خدا هم هرکسی رو بیشتر دوست داره محکم تر می زندش، البلاء للولا

  88. سیداحمد می‌گوید:

    http://www.faupload.com/upload/90/Dey/1-15/Seyyed-Mohammad-Reza-Dastvareh-FarsiMode-Com-1-.jpg

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…

  89. سایه/روشن می‌گوید:

    :::کی جرات داشت به حاج احمد بگوید: چرا و چطور؟:::

    ” چند کارتن کنسرو و خرما دارید، با چند کیسه ی نان خشک، هر سه روز یه بار هم یک وانت براتون چند تا بشکه دویست لیتری آب میاره و چند کیلومتری تون میذاره. شب که شد میرید و میارید. احدی حق روز بیرون اومدن نداره. مرخصی ها همه لغو. کسی حق مرخصی خواستن هم نداره. مفهوم شد؟”
    .
    .
    .

    دونفر نشسته: شهیدان محمودرضا استادنظری و سیدحسین دستواره
    http://www.pic.iran-forum.ir/images/27ehiv031jo8paimf09h.jpg

  90. حامد توکلی می‌گوید:

    حسین جان! امروز چند جا عکس ها و متنهای مختلف رو دیدم از دیدار آقا با خانواده شهید احمدی روشن. فقط بغض داره خفم میکنه.

    می دونم بابای ما خامنه ای است.
    می دونم یتیم بزرگ شدی ولی نمی دونم…
    بی خیال!
    بغض گلوم رو از چند جهت گرفته.
    مثل اینکه هر کاریش کنی حرف آخر باید از تو گلو در بیاد.
    الان که نمیاد…
    شاید بعدا اومد شاید هم نگهش داشتم برای قشنگی.

    مثل اینکه واقعا گاهی حرفهایی هست برای نگفتن.
    حسین قدیانی: بهترین جای کامنتت همون «بی خیال» بود!! واقعا بی خیال!!

  91. سلاله 9 دی می‌گوید:

    شهید دستواره و حاج احمد
    http://media.farsnews.com/Media/8904/ImageReports/8904141272/12_8904141272_L600.jpg

    شهید دستواره و شهید همت
    http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/12/15/86474_867.jpg

    شهید دستواره در کنار پیکر شهید چراغی
    http://media.farsnews.com/Media/8807/ImageReports/8807140941/19_8807140941_L600.jpg

  92. سیداحمد می‌گوید:

    یه پیام “بی زرگانی”

    ساعت ۲:۵۸ بامداد!
    تعداد افراد آنلاین: ۱۶ نفر

    ماشالله حزب الله
    داداش حسین هنرمند بسیجیها فــــــــــــــدائی داری…

  93. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    DC شدم البته نه از نوع واشنگتنش!!!

    ای کاش در مورد حاج احمد کتاب می‌نوشتید داداش! در مورد حاج احمد باید کسی بنویسه که شناخت و معرفت به ایشون داره…
    حسین قدیانی: پس حتما من نباید بنویسم. در این باره ۲ کتاب «همپای صاعقه» و «آذرخش مهاجر» از «حسین بهزاد» خوبه…

  94. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    خصوصی
    اولی رو نخوندم ولی دومی رو چرا…
    منظورم طرز نوشتن هست که داداش حسینی باشه یعنی از زبان نسل امروز

  95. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    خصوصی نبود!! اشتب شد

  96. ناشناس می‌گوید:

    سلام. دوس داشتم مطلبی درباره تا ثریا ازتون ببینم. و یک چیز دیگه حضرت موسی برای مطمئن شدنش از زنده شدن مرده ها از خدا میپرسه و ادامه ماجرا. البته نه اینکه باور نداشته باشه ولی خب گاهی این قلب بازی درمیاره دیگه
    حسین قدیانی: می شه شما یا هر دوست دیگری که کنار اسمش، عکس نداره، با عکس محمدرضا دستواره برای وبلاگ، کامنت بگذارید؟!

  97. سلاله 9 دی می‌گوید:

    تو را دوست می دارم/ و بهشت زهرایت را/ که آبروی زمین است

    جاهل است/ انسانی که/ راه کوره های مریخ را شناخته است/ اما هنوز/ کوچه های دلش را نمی شناسد.

    این شعری که از سلمان هراتی انتخاب کردید و گذاشتید، از هر نظر بی نظیر است. یاد سیدحسن حسینی و اشعار حماسی او هم گرامی.

  98. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    این عکس باب گراواتاره:
    http://www.navideshahed.com/attachment/1389/07/268820.jpg
    اینم آموزش
    http://www.blogsky.com/gravatar.htm
    بسم الله

  99. حامد توکلی می‌گوید:

    نمیتونستم از عکس ماه دل بکنم ولی دوتا تو گوشی درست زدم به خودم و عکسم رو عوض کردم…

  100. حنظله می‌گوید:

    هی! اوبامای سیاه کار! فیلم و جایزه و سن و کراوات و کف زدن و شو و نمایش با تو، فتح الفتوح در «خیبر» و «بدر» با ما… پس بگذار نتانیاهو قضاوت کند که خاورمیانه دست کیست؟! به زودی، ما «قدس» را از خدا جایزه خواهیم گرفت. روی این سن، دنیایی باید بدرخشد.
    «نباء عظیم» در راه مخابره است… «نباء عظیم» در راه مخابره است… «نباء عظیم» در راه مخابره است

    مو رو تنم سیخ شد.
    ترکوندی برادر

  101. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    حسین قدیانی: تا چند تا فحش، بدتر از حمال هم می دادی، تائید می کردم!! استفاده نکردی از این فرصت!! که کم پیش میاد!!
    +++++++++++++++++++++++
    داداش، در دیزی بازه، حیا کجا رفته؟
    ولی خدائیش اگه میدونستم چنتا فحش نقطه چینی میدادم.
    حیف شد! ایشالا باشه برای مراحل بعدی!
    +++++++++++++++++++++++
    راستی یه پیشنهادی بود که خیلی وقته توی ذهنمه.
    یک ستون معرفی کتاب باز کنی و هر هفته یک کتاب خوب که خودت
    از خوندش لذت بردی رو به بچه ها معرفی کنی و تا یک هفته فرصت بدی
    که بچه ها کتاب رو بخونن و بیان راجعش صحبت کنن.
    فکر کنم چیز جالبی بشه. بالاخره بعد از ۲ سال یک تکونی باید به سایت بدی
    و هر ازگاهی یک بخش جدید به سایت اضافه کنی.
    هم تنوع بوجود میاد و هم اینکه جنبه آموزشیش بالا میره.

  102. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا رب العالمین**

  103. ف. طباطبائی می‌گوید:

    اونقدر زیبا و فوق العاده نوشتید که غیر قابل وصفه!!
    آغاز و پایانش عالی و عالی بود.
    سیاسی نیست های اولش چقدر حرف داشت.
    جدا خدا قوت و تشکر بابت چنین شاهکاری.

  104. آذرخش می‌گوید:

    امتحان دارم!!!!!!
    🙁

  105. سیداحمد می‌گوید:

    حامد توکلی عزیز؛

    ممنون برادر… ممنون!
    احسنت به شما…

  106. حنظله می‌گوید:

    -گلوله آمریکایی ها درون سینه بچه های کانال پرورش ماهی، سیاسی نیست. ترکش خانه کرده در گلوی رزمنده شرق ابوالخصیب، سیاسی نیست. با شنی تانک، روی سینه دلاوران هویزه رفتن، سیاسی نیست.

    -آمریکا دارد در واقعیت از ما سیلی می خورد و در فیلم و جایزه و روی سن، جبرانش می کند!!
    -ما برای گرفتن انتقام خون تاریخ و جغرافیا از آمریکا، الگوی جهان مبارزه ایم.

    نوشته بسیار پراحساسی و پر قدرتی است.واقعا لذت بردم از خواندن چندباره این متن
    خدا قوت اخوی

  107. خاتم گرافیک می‌گوید:

    مثل همیشه عالی بود ……
    اجر شما با حضرت زهرا(سلام الله علیها )

  108. به یاد سید سجاد می‌گوید:

    داشتم کامنت های دیشب رو میخوندم خداییش بهتون حسودیم شد.

    نشستن روی پای حضرتش….«افتخار می کنم شبیه شهدا باشم»….

    تا باشه از این حسودیا…

  109. مدیریت سایت گرداب می‌گوید:

    “یا لطیف”

    باسلام خدمت مدیر وبلاگ “قطعه۲۶”
    این پست از وبلاگ شما در قسمت در حاشیه سایت گرداب منتشر شد.
    خداقوت

    مدیریت سایت “گرداب”

  110. ناشناس می‌گوید:

  111. پیرمرد می‌گوید:

    فدای قلمت

  112. معرفی جد غریب رهبری می‌گوید:
  113. sarbaze1404 می‌گوید:

    سلام داداش اصولا ما صلح طلبیم ولی عشق است جنگ جنگ تا پیروزی. سید روح الله عشق است برافراشتن پرچم اسلام توسط حاج احمد متوسلیان……………….

  114. فرداد می‌گوید:

    ………………..
    حسین قدیانی: قصد من سوزاندن شما تا فیها خالدون بود که حاصل شد!! وانگهی! من نه فقط گفته ام که اسکار، سیاسی نیست، بلکه حتی معتقدم ۲۰۰ کلاهک اتمی اسرائیل هم سیاسی نیست!!!

  115. سرباز کمپ می‌گوید:

    متن یک طرف!
    کنایه هایش هم همان طرف!
    و کامنت ها هم یک طرف!
    و جواب هایش باز همان طرف!
    حالا کی کدوم طرفه؟

    کلا داداش حال کردم، نمی دونم چی می نویسم!

  116. فرداد می‌گوید:

  117. سرباز کمپ می‌گوید:

    تصویر بالا خیلی دل نشین بود…
    پس این هم تقدیم به زیبا دلان…
    http://camp707.com/archives/2315

  118. زلزال می‌گوید:

    بسمه تعالی
    ========
    سلام و درود بر امام_امت صبور و بصیر ایران
    و سلام بر آقای حسین قدیانی

    دلنوشته ی زیبایی است وبا دقت و هوشیاری به حوادث و مراتب این پیچ حساس تاریخی که درآن به سر می بریم [موقعیت بدر_خیبر ،قله مصطفای شهید] پرداخته اید.

    به زیبایی و هوشیاری هر چه تمام تر اشاره دارید به خواست دشمن در پررنگ کردن حاشیه ها برای غلبه به متن قدرتمند و جاری که فتح الفتوح حاصل از اقتدار امام _امت بر اساس سنت الهی است.

    آری! خواست دشمن غبارآلوده کردن هوا _فضاست که موشک های کروز و بالستیک بصیرت و هوشیاری ما را با امواج پارازیت و ایجاد نویز [Noise] از مسیر اصلی منحرف سازند و “هدف های فریب” بر سر راه آن قرار دهند.

    پیاده نظام و عوامل خارج نشین و داخلی و خود نظام سلطه_فتنه در این جهت تقسیم کار چهار زمانه ای را(نظیر موتور های ۴ زمانه انفجاری) بویژه از زمان طرح فریب ترور سفیر سعودی به راه انداخته اند ،که به نامه نگاریهای مذبوحانه و مصطفای شهید وتبریک جوائز مخملین بر مشت آهنین تحریم و توطئه ،که تا به الان رسیده ایم.

    خروجی این تقسیم کار۴ زمانه به صورت رفت و برگشت پیستونی جهت راه اندازی چرخ دنده های ماشین بزرگ ایجاد توهم فتنه سبز سال ۸۸ و القای علائم بیماری آن جهت باز سازی و مهندسی معکوس است.

    طرح فریب و خنده دار ترورسفیر سعودی و مکانیزم مای غافلگیری جهت گل آلود کردن جریان متن که خبر عظیم فتح الفتوح است و توضیح دقیق چگونگی کارکرد این چرخه ی ۴ زمانه است که قبلا گفته شده است.

    دقیقا بر طبق این متن کارشده و هوشیارانه چند نکته جهت افسران جنگ نرم_سخت حائز اهمیت است:

    ۱٫ما نیز نیاز به یک “تقسیم کار هوشمند” جهت بر هم زدن معادلات دشمن داریم.

    ۲٫ پرداختن به موضوعاتی که فضا را غبارآلود ،مبهم و ملتهب میکند در این پیچ حساس تاریخی بازی کردن در پازل دشمن است و این چرخ دنده یا قطعه ای از پازل است که نظام سلطه_فتنه_انحراف با ایجاد اختلاف و …. باعث میشود که بدست خودمان برایش تولید کرده و در اختیارش قرار دهیم و او مکارانه صید نماید.

    ۳٫اولویت ها همان هایی هستند که رهبر عظیم الشان انقلاب حضرت امام خامنه ای در بیاناتشان تبیین میفرمایند ولاغیر.

    دقیقا بیاد دارم در اوج انقلاب اسلامی ۵۶-۵۷ بنده ی حقیر که ۱۰-۱۲ ساله بودم فرمایشات امام راحل را مینوشتم و تکثیر میکردم و حفظ بودم.بخاطر اینکه بزرگترها این کار را انجام میدادند!
    و این بر عهده ی سربازان و عاشق ولایت است که نهضت سینه به سینه شدن کلام امام عزیزمان ،حضرت آیت الله خامنه ای بر پا گردد به دلائل ذیل:
    الف:وحدت کلمه

    ب:تشخیص اولویت ها و تشخیص متن از حاشیه

    پ:ایجاد بصیرت و هوشیاری

    ت:ترویج معارف ناب فرآنی _اسلامی که بعلت آشنایی و ایجاد علقه بین فرزندان یک جامعه و خانواده و امام شان ایجاد میگردد.

    ث:حال که دانستیم شفای عاجل و آجل ما از کلام و راه ولی فقیه زمان [امام خامنه ای ] است که خود با ایجاد علقه و شناخت از ایشان در نوجوان و جوان است و در پی آن معارف ناب اسلامی است پس سپر و جوشن ما در برابر بیماری فتنه و سکولاریزه شدن جامعه نیز با نهضت سینه به سینه شدن بوجود می آید.
    ۴٫از هر نقطه که به دشمن گلی زده شود ،همانجا خار چشم دشمن است ،مراقب شیطنت ها باشیم مانند دانشمندان هسته ای ،بسیج ،ارتش و سپاه و اخطار فرمانده کل ارتش به ناو فضول و …

    ۵٫”انا فتحنا لک فتحا مبینا” که انوار مشعشع آن از پس قلعه های زر و زور و تزویر خیبری چون خورشید زیبای صبحگاهی طلوع نموده است.

    ان شاء الله تعالی.

  119. خادمین علمدار می‌گوید:

    سلام
    داداش حسین
    از مطالبتون ممنون
    با اجازتون منم مطلب جدید
    بصیرت عزیز رو درجش کردم لطفا
    راضی باش و حلال کن
    راستی در مورد این وبلاگ نظر یادتون نره
    ممنون خادمین علمدار

  120. جبهه مقابل می‌گوید:

    ….

  121. سیداحمد می‌گوید:

    ماشالله داداش حسین بی همتا… ماشالله…
    عجب متنی کولاکی شده این متن… چقدر دلچسب و عالیست!

  122. سیداحمد می‌گوید:

    رحلت آقا رسول الله و شهادت امام حسن مجتبی بر اهالی قطعه مقدس۲۶ تسلیت باد.

  123. امیرکبیری می‌گوید:

    سلام

    نوشته ی خوبی بود. به دل چسبید. ممنون. من توی پلاسم شیر کردم. بقیه هم بکنن

  124. به یاد سید سجاد می‌گوید:

    سلام،غریب تر از هر غریب!

    سلام،مزار بی چراغ،تربت بی زائر،بهشت گمشده!

    سلام،آتشفشان صبر،چشمان معصوم،بازوان مظلوم،زبان ستمدیده!

    سلام،سینه شعله ور، جگر سوخته،پیکر تیر باران شده!

    سلام امام غریب من!ای امام مجتبی

  125. سایه می‌گوید:

    ……………

  126. خادم الشهدا می‌گوید:

    ……………

  127. فدایی رهبر می‌گوید:

    خدایا توفیق شهادت در راهت را به ما عنایت کن

  128. سبزعلویان می‌گوید:

    بنوسیم پارک ملت.بخوانیم پارک ذلت
    مطلب زیبایی است از دست ندهید

  129. سلاله 9 دی می‌گوید:

    ۱۳۲* خداوند متعال:

    ای بندگان من؛ آیا چنین نیست کسی که حاجات بزرگی از شما می خواهد و شما حوائج او را بر نمی آورید، مگر این که در نزد شما کسی را که محبوب ترین مردم پیش شماست شفیع قرار دهد؛ آن گاه حاجات او را به خاطر آن شفیع بر می آورید؟ اکنون آگاه باشید و بدانید که محبوب ترین خلق و افضل آنان نزد من، محمّد و برادر او علی و امامان پس از وی هستند. اینان وسیله های مردم به سوی من هستند. بدانید هر کس حاجتی دارد و نفعی را طالب است و یا آن که دچار حادثه ای بس صعب و زیان بار گردیده و رفع آنرا می خواهد، باید مرا به محمّد و آل طاهرینش بخواند تا به بهترین وجه، حاجات او را برآورم.

    (بحارالانوار، ج۹۴، ص۲۲)

    “تا خدا هست و خدایی می کند، مجتبی مشکل گشایی می کند.”

  130. سلاله 9 دی می‌گوید:

    امامی که در طول عمر عزیزشان چند باری همه زندگی را به فقرا بخشید و دوباره از نو شروع کرد کار و مجاهده در عرصه اقتصاد را. چنین بخششی خاص امام حسن مجتبی است. این که بگذری از همه آنچه اندوخته ای، آنهم چند بار، کار هر کسی نیست. بی جهت نیست که فقط این امام را “کریم اهل بیت” خوانده اند.

    “تو آنقدر کریمی که کربلا را هم به حسین بخشیدی”.
    .
    “آقاجان! تو آنقدر کریمی که نسل امامت را هم به حسین بخشیدی.”

    * قطعــــــــــــه مقــــــــدس ۲۶/ ۲۴ مرداد ۹۰ *

  131. سیداحمد می‌گوید:

    یه پیام “بی زرگانی”

    ساعت ۲۳:۶
    تعداد افراد آنلاین: ۲۶ نفر

    ماشالله…
    داداش حسین هنرمند و بی نظیر بسیجیها فـــــــــــــــدائی داری…

  132. abbas می‌گوید:

    حضرت آیت الله خامنه ای فرمانده سپاه امام مهدی عج و پیروی از ایشان راه نجات از فتنه ها

    http://salehat.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=103:1389-11-06-21-02-04&catid=52:zohor

    آیت الله بهجت(ره):

    من (برای رهبری) بهتر از ایشان (آیت الله العظمی خامنه ای) سراغ ندارم…

    http://salehat.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=156&catid=45

  133. سهراب می‌گوید:

    ما آخرشم نفهمیدیم شما ها چی میگید!!! خداوکیلیش این فیلم به نفع قشر مذهبی بود چونکه آخرش اون خانم مذهبی و جادری و اسه پول که زندگیشو نجات میداد حاضر نشد دروغ بگه، حتما باید تو فیلم ۱۵ تا مرگ بر اسراییل بگند تا شما خوشتون بیاد. بابا جنبش سبز خوابید بکشید بیرون، دیگه این ملت تا چند سالی نمیان تو خیابون.

    در ضمن هی شما میگی خاور میانه در زیر سپاه فدس یا جنبش وال استریت و … بعد هر روز یا یک پادگان میره رو هوا یا یک دانشمند هسته ای! شما ها خوب شعار میدید، اونها خوب عمل میکنند

  134. سلاله 9 دی می‌گوید:

    با این که تقریبا یک روز از انتشار این متن گذشته، اما بازتاب خیلی زیادی درسایت ها داشته. تقریبا اکثر خبرگزاری ها این متن را انعکاس و پوشش دادند. اسکار، سیاسی نیست…

  135. سایه می‌گوید:

    اصلا متوجه این کارتون نمی شم ایکاش حداقل تایید نمی کردید نه اینکه نقطه چین کنید آقای قدیانی دوستی به من گفت قدیانی رو قبول ندارم گفتم هر وقت خودم به این نتیجه رسیدم می ذارمش کنار .شما همیشه گفتید با افتخار کامنت غریبه ها رو نقطه چین می کنم ظاهرا اینجا دوست ودشمن برای شما یکیه !!!فقط برای خودم متاسفم همین .
    حسین قدیانی: سایه محترم! دلیل نقطه چین شدن کامنت شما، این بود که مثل همین کامنت، نکات ویرایشی را رعایت نکرده بودید. چون وقت اصلاح کامنت های شما را ندارم، اگر کامنتی مثل کامنت شما را پرمشغله ببینم، نقطه چین می کنم. ستون نظرات وبلاگ قطعه ۲۶ باید فرق داشته باشد با جاهای دیگر… و یکی از تفاوت هایش در همین درست نویسی است. اینکه حالا شما یا دوست تان چه نظری درباره من دارید، پشیزی برایم ارزش ندارد. یا درست کامنت بگذارید، یا اصلا کامنت نگذارید. بی اغراق، امروز اغلب کامنت هایی که نقطه چین شد، بر همین منوال بود. من در چنین اموری، به شدت اصولگرا هستم. شما وقتی همچنان، نقطه را به کلمه بعدی می چسبانید، دارید به شعور دیگر دوستان قطعه ۲۶ توهین می کنید. وانگهی! من اصلا آن کامنت شما را نخوانده بودم؛ فقط دیدم که حوصله اصلاحش را ندارم!! امیدوارم متوجه این کار من شده باشید، چرا که برایم اصلا اهمیتی ندارد که شما برای خودتان چی هستید؟! متاسف، متاثر، متفحص، متشخص و یا هر چیز دیگری!

  136. سلام علیکم
    قلمتون استوار
    جالب بود
    شهادت نصیبتون
    التماس دعا

  137. یه بنده خدا می‌گوید:

    طلب حلالیت. اما نپرس چرا.

  138. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    هر روز یه پادگان میره هوا؟؟………………………
    حسین قدیانی: خودت را کنترل کن یا بی اعتنایی کن!!

  139. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    خوب حسین جون! قاط میزنم دیگه.
    اینا دیگه کین؟ ایرانی که نیستن. آدم هم نیستن.
    حالا میفهمم فتحعلی شاه قاجار، با چه طرز تفکری مملکت رو به باد داد!

  140. سیداحمد می‌گوید:

    راجع به مسائل اخیر و اتفاقاتی که در روزهای گذشته در صدر اخبار کشور بود، افراد مختلفی دست به قلم بردند و چیزکی نوشتند!
    اما به دور از هر گونه تعارف واقعا داداش حسینِ ما کولاک کرده؛
    این متن آنقدر خاص شده که همه به وجد آمدند!

    “آهای مردم! مبادا شهروند مطیعی شویم برای دهکده جهانی! و به جای «بدر» و «خیبر»، به جای تماشای شکستن غرور غرب، به جای دیدن غروب غرب، و به جای اینکه کمک کنیم به «حاج احمد» تا پرچم اسلام را بهتر در «انتهای افق» بکوبد، اسیر حواشی شویم. توپ جمهوری اسلامی، امروز در محوطه ۱۸ قدم اتاق بیضی است؛ حواس تان هست؟! اسیر تماشاگرنمایی نشویم که دارد لیزر می اندازد روی چشم دروازه بان ما!!”

  141. تفحص می‌گوید:

    سلام آقا حسین قدیانی خییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلـــــــــــــی مردی

    در طول تارخ تا حالا مثل شما ندیدم و تو فکرشم که نخواهم دید یا نه بازم خواهم دید
    (زبان سرختون منظورمه)

    الله وکیلی شما که پارتیت پیش شهدا کلفته بگین یه دعایی هم در حق ما بکنن!
    حسین قدیانی: اسمت را از جوابم به «سایه» برداشتی ها! و اما همه ما باید همدیگر را دعا کنیم…

  142. تفحص می‌گوید:

    من اما اصلا نظرها را نخواندم_اوایل را چرا ولی اواخر را نه_
    یک هیچ به نفع به من
    یا علی مدد

  143. عمارنامه می‌گوید:

    سلام و درود؛
    دوست عزیز این مطلب شما در پایگاه اینترنتی و بسته فرهنگی عمارنامه منتشرگردید.
    http://www.ammarname.ir/link/7352
    ما را با درج بنر و یا لوگو در وبگاه خود یاری نمایید .
    موفق و پیروز باشید .
    عمارنامه http://ammarname.ir/—- info@ammarname.ir
    یا علی

  144. رفیق می‌گوید:

    آقا! طریقه گذاشتن عکس چیه؟! ما که خیلی تلاش کردیم، ولی پیدا نکردیم…

  145. رفیق می‌گوید:

    آقا! ما حاج احمد رو نیم درصد، اونم شاید تازه شناختیم! قربون همتون که تشنه تر شدیم.

  146. سیداحمد می‌گوید:

    طریقه گذاشتن عکس:

    http://www.blogsky.com/gravatar.htm

    دوستان محترم!

    اگر نکات گفته شده همیشگی و به خصوص جواب به کامنت سایه، از سوی آقای قدیانی را رعایت نکنید، نباید بابت نقطه چین شدن کامنت تان اعتراض کنید.
    حسین قدیانی: این هم از کارنامه دور و دراز ما… البته فقط در «قطعه ۲۶»
    …………………………………
    بصیرت عزیز
    اسکار، سیاسی نیست!
    «د» مثل «دلفین»، احمق مثل کاخ سفید!!
    وقتی از ولایت فقیه، کارمندی دفاع می کنیم!!
    میلان ۹۰ میلادی و بارسلونای ۹۰ شمسی، تیم های باشگاهی نیستند؛ «ملی» اند!
    شیوه جدید مایوس کردن دشمن یا به عبارت بهتر مفت خوری!
    من و دشمن و قلاده هایش…
    حالا که همچین است، بمب هسته ای حق مسلم ماست!
    قطعه ای با ۲۰۰۰۰۰۰ بازدید
    «خوابت چه قشنگ تعبیر شد مصطفی!» یا «سردر دانشگاه، شده در باغ شهادت!»
    قم، قمقمه، قیام
    نامه ای به رئیس جمهور آمریکا/ آقای اوباما! بینی شما، مرا یاد دماغ نمرود می اندازد…
    نامه «نوری زاده» به «نوری زاد»
    نمادی به نام «حاج بخشی»
    پیشنهادی به قوه محترم قضائیه
    …و به «حاج بخشی» گفتیم؛ مجلس، جای شما نیست ای عزیز!
    «حاج بخشی» زنده است، چون «حزب الله» زنده است…
    محرمانه برای «امیرخان»
    ۸ دی، ۹ دی، ۱۰ دی و اسلام پابرهنه ها
    چهره شاخص اصولگرا!!
    آهای فرهاد مجیدی! تو تک ستاره فوتبال مایی؟!
    تجلیل از پروژه نامه نگاری!
    جشن تولد «قطعه ۲۶»
    با من سخن بگو ۹ دی!
    معلمستان، منبرستان، بهارستان
    نامه حسین قدیانی بدون دامت برکاته به آقای هاشمی دامت برکاته در آستانه ۹ دی
    یوم الله اعظم انقلاب اسلامی
    سخنی با نامزدهای انتخابات
    چادر روز دهم
    ۹ دی! به گوشی یوم الله؟!
    تلفن روی پیغامگیر
    ۴ سئوال با جواب و بی جواب
    تهران؛ ۳ روز بعد از عاشورا
    گیری بر الگوگیری!؟
    خیابان انقلاب، سر «وصال»
    تقدیر «بیداری اسلامی» در یوم الله «۹ دی» رقم خورد
    پرسه در کوی انتخابات
    تحلیل خروج اشغالگران از عراق
    خروج تالیف بر مولف
    ما تازه داریم با RQ170 رفیق می شیم!
    ما «دیپلمات بسیجی» می خواهیم
    «نظام» شرایط «نامزد پر شرط و شروط» را پذیرفت!!
    گلشیفته/ دختر بهزاد فراهانی، خواهر ناتنی احمد رضایی، یا بازیگر بی وطن ابراهیم و رسول؟!
    راز اشک های گرم پیرمرد
    «RQ170» اسلام آورد و خودکشی نکرد!
    محرم در محرم
    من مستاجر نیستم؛ خانه ام «بیت رهبری» است
    خانم آی کیو! «RQ» مال ماست!
    بچه ای به نام «هیلاری»
    گفت و گوی «قطعه ۲۶» با حمید استیلی
    تقدیر خدا، تقصیر عباس نیست؛ تطهیر تاریخ است
    دست «عباس» از «آستین ظهور» بیرون خواهد آمد
    آن اردیبهشت و این پاییز
    جام زهر اصلی تر را خمینی، نوشاند؛ ننوشید!
    تاملی بر آفت بصیرت
    اشک، نماد خون
    بسیجی واقعی «بروجردی» بود!
    آستانه محرم، آستانه شهداست
    امضا: بابای بسیجی ات که خیلی تشنه است!
    دهه ۶۰ دوستی یا دهه ۶۰ پرستی؟!
    از فکر پخته تا فکر خام!!
    «آقا» از ما راضی است!
    دلایلی که نشان می دهد فعالیت های هسته ای ایران، نظامی است!
    چه رویی داره این جریان انحرافی!
    بندگی خدا به چیست؟!
    نان ۹۹ درصد در گلوی اهل نفاق گیر کرده است/ ادبیات ۹ دی، بادی گارد ندارد
    شروط خاتمی رسما اعلام شد!
    آخه چقدر شعار می دی؟!
    اولین کامنت بچه های ۲۶
    تقدیم به همه سرداران شهید و رشید سپاه/ مادر شهیدان زین الدین شعار نمی داد
    رسانه هایی که مشکوک می زنند!
    جنگ روانی روانی ها!
    دل «شهاب» برایت تنگ شده
    برای سادات خانم
    احمدی رفسنجانی!!
    «حاج قاسم» سفیر کربلاست؛ مسافر افق را نمی توان ترور کرد
    تحلیل عجولانه از یک طرح مسئله
    هم بازی
    این میکروفن های باز
    عرفه در سومار
    طومار سومار
    اگر این است سیاست…
    حریم خصوصی فوتبال حرفه ای
    تلنگری به اصولگرایان محترم
    و اما انگشت نماهای سیاسی
    در «مکتب آنتالیا» نمی توان انقلاب کرد
    خدا به ما نظر دیگری دارد
    باز باران با ترافیک!
    گناه حاتمی کیا چیست؟!
    آهای توریست ها! سرتان سلامت…
    نمایشی مطبوع از نمایشگاه مطبوعات
    پیام این ۲ پیام؟!
    دغدغه های پاییزی
    نجوایی با باران
    و اما دود این یکی موتوری ها!
    تر و خشک کردن عشق!
    سرشماری نفوس در خانه بعضی ها
    «الله اکبر» مادر همه فریادهاست/ خدا فقط خدای ما ۹۹ درصد است
    آیا فقط حفظ و جذب آقای هاشمی، ماجور است؟!
    ما از صدا و سیما خط نمی گیریم!
    تو از یوونتوس نمی روی، یوونتوس از تو می رود، الکس!
    روزنامه؛ رسانه مظلوم!
    آقای مدعی العموم! بیداری شما؟!
    پشه ای که در بینی نمرود سرمایه دار رفت، سرباز ناتو بود!
    دومین سالمرگ سران فتنه گرامی باد!!
    قزوه بر وزن غزوه است
    ما و علی لاریجانی و قالیباف؟!
    زنده باد بیداری اسلامی، زنده باد جام جهانی
    ظلم مضاعف، حکم مضاعف
    مشروح جلسه دیشب اتاق بیضی
    و اما حق الناس!
    روضه وداع
    گزارش عزاداری دوستان اوباما
    آقامجید! شما در ۸ سال جنگ، کی تورنتو را فتح کردید؟!
    رونمایی از پدر معنوی جریان انحرافی!
    گفت و گوی حسین آقا با اوباما
    شیشه آژانس نشکست، دل «حاج کاظم» بود…
    قلک عطیه
    خدمت ناخواسته جریان انحرافی
    کویرنویسی های پراکنده
    از طنز تا نطنز
    هر که می خواهد جریان انحرافی را بشناسد، داستان حزب کارگزاران را بخواند
    «ربنا» در دستگاه VOA جواب نمی دهد
    خطیرتر از اختلاس اخیر!
    پشت گوش انداختن های زنجیره ای
    و باز هم پرواز و بادبادک و بادبادک باز
    چند خط یادگاری روی دیوار دهه ۶۰
    فعالیت انتخاباتی و آقای هاشمی
    آقای احمدی نژاد! کی خسته است؟!… دشمن!
    بسی گفتیم و گفتند از شهیدان…
    قوه بی رسانه!
    سیدخندان-رسالت؛ یه نفر!
    زنگ موبایل
    رسالت-سیدخندان؛ یه نفر!
    آهِ اللهِ اباعبدالله…
    ۲ بریده از «۷۲ دقیقه قبل از شهادت»
    ۲ صفحه از داستان بلند «۷۲ دقیقه قبل از شهادت» تقدیم به بچه های خوب قطعه ۲۶
    دقیقه ۶۵/ ۶۵ دقیقه قبل از شهادت
    دقیقه ۶۲/ اتفاقات و احتمالات
    «نرگس» هنوز چشم به راه است
    دلم برایت تنگ می شود خامنه ای
    نامه قذافی به اوباما
    بازتاب شهرآورد سرخابی
    مومنین! ایمان بیاورید…
    هستی ما «گل» است، نه «اوت دستی»!؟
    زکریای زلزله، همینه همینه!
    لطفا ریشه انحراف را کشف کنید
    تاج و باج و ساحل عاج و منصور الحاج
    تقدیم به مادر شهیدان جهان آرا/ با «شهیدان» کارها دشوار نیست
    نیم روزی در تور تراختور
    مظلومیت این نظام مقتدر
    یک طنز درون قطعه ای!!
    فارسی؛ نه ارسی، نه فریادرسی
    مرخصی در بهشت!
    گفت و گوی قطعه ۲۶ با صاحب اثر “دیدید گفتیم”/ شرمنده ام که محکم تر از این، بر صورت اهل فتنه، سیلی نزدم!
    حسین قدیانی، صاحب “دیدید گفتیم” شد!
    رفراندوم معنوی
    ضمانت نامه شیخ بیسواد!
    “س. ق” را بکشید؛ پولش با من!
    چند بند دربند!
    بنویسیم محافظ، بخوانیم بادی گارد
    عبور از خاطرات!؟
    فوتبال نویسی های پراکنده
    قدرنویسی های ۹۰
    حالا باید گفت: این بانگ آزادی…
    هم “روزخند” و هم “پلاک”
    دنیای امروز کوفه نیست
    این بود تمدن غرب؟!
    ۳ تا ۱۰۰ تومن!!
    وقتی تسامح صفر می شود
    ۴ متن در یک پست/ «بابااکبر» داریم تا «بابااکبر»!؟
    لندن گران آمدگان!
    این اضلاع با هم مهربان
    تشکر “دیوید” از “زنجیره ای ها”
    از خانه نواب تا کوسه نایاب
    نجوایی با قصاب بالکن سلطنتی/ منچستر منچستر، ما داریم می‌آییم!
    انگلیس «WEDNESDAY» دارد اما «۹ دی» ندارد!!
    تا «۹ دی» هست، مشروطه تکرار نمی شود
    ارنج رنج، به جای گنج!
    پلاک/ علامتی برای تعجب
    از جمله هزاران جایی که باید بگوییم: آقایان هاشمی و خاتمی! دیدید گفتیم؟!
    ۲۱۶ > آتشفشان بصیرت!
    از مجریه تا رمضانیه
    پلاک/ از تور ابتذال تا اردوی جهادی
    منبری بر مدار مادری
    “مختار” زنده است؛ چون “انتقام” زنده است…
    اصلا کولر نخواستیم!
    “بی ام و” در “نعمت آباد”!؟
    مصاحبه زولبیا با بامیه!
    خبرگزاری چیزنا/ تحلیل مبسوط «آقای چیز» از «تابستان عبری»
    انتقامات و امتحانات و انتخابات
    اگر به تذکرات فتنه گران می خواستیم عمل کنیم، دقیقا چه باید می کردیم؟!
    اول دیزی ، بعدا تیزی!
    روزه و روضه
    نجوایی با خدا در آستانه ماه خدا/ یک «ماه» می نویسم، یک «ماه» می خوانی…
    پلاک/ المومن کیس
    شکایت “مهدی” از “مهرداد”
    پلاک/ ساقی نامه
    “کارگزاران ۲″ سایه “کارگزاران ۱″
    خبرگزاری چیزنا/ مزاح با چیزنامه ها
    مرا با سراب، آب بده!
    جنگ “آمار اقتصادی” با “جهاد اقتصادی”!؟
    من دشمن یار مهربانم!
    تراکتور، سرور کوماتسو!
    “پستو” و “پسته”
    از هر دری، سخنی
    اصلاح طلبان یا فتنه گران؟!… کدام یک می خواهند به نظام برگردند؟!
    از “صدر” به “علیصدر”
    “گشت” در حوالی “ارشاد”
    تا “ربنای مسجد ارک” چقدر مانده؟!
    سفرنامه/ خلیفه در خزر!
    سردار! من به تو رای می دهم؛ با رمز “یا زهرا”
    کلاه قرمزی و پسرخاله
    خبرگزاری چیزنا/ صریح و رک با گمرک!
    من به “حاج احمد متوسلیان” رای می دهم
    خیار باطل!
    گذشته از فلسفه بافی…
    پلاک/ جمله هایی که بوی بدی می دهند!
    تقدیم به خانم ام البنین/ تاسوعای ولادت-عاشورای ولایت
    خبرگزاری چیزنا/ مصاحبه یک پارچه آقا با یک پارچه آقا
    پای حرف های یک هاپو
    سیب و آسیب لنگه کفش
    روزخند/ ۴۳ سال بعد در همین روز
    خبرگزاری چیزنا/ دوش من آماده است؛ بزرگان تکلیف کنند!
    روزخند/ زیباترین کودک تهران کیست؟!
    تاولی بزرگ تر از النگو!
    مصاحبه با یک “مالچ”
    خدایا! امشب انگار که آسمان آفتابی است…
    از سال جهاد اقتصادی چند روز باقی مانده؟!
    دروغ آن لاین، اما تا کجا؟!
    گفت و گو با آرای باطله
    روزخند/ اذان مغرب به افق استوا!
    خبرگزاری چیزنا/ «کیان» قبلا خبرنگار «کیهان» بود!
    روزخند/ دفاع ۴ گزینه ای از مسئولین
    ناگفته های “جنگ حرورا”
    ما شهری ها!
    خبرگزاری چیزنا/ «ادغام» شفاف سازی شد
    حکایت شمع و پروانه
    روزخند/ پس ما فضولیم؟!
    خبرگزای چیزنا/ توبه نامه شیخ اصلاحات منتشر شد!
    “مصداق” یا “مفهوم”؟!
    مصاحبه اختصاصی با “چشمالو”
    روزخند/ دیشب “مختار” را دیدید؟!
    خبرگزاری چیزنا/ گفت وگوی تلفنی با بیل و زنبیل! یا «دیشب شوهرت رو دیدم زنبیل»!
    شریعتی، شریعتی است!
    بال را نگشایی، پرواز نشاید
    برای اربعین نصرالله جنیدی/ پرستوی عاشق! تو با بهار رفتی…
    مسئولین همه خوب هستند؛ بهتر هم می شوند!
    بازار «آیا» گرم است!
    “جنگ شوارع” را هم انقلاب برد
    ما سیاسی نیستیم!
    روزخند/ به معاینه فنی گیر نده؛ تو برو مالچت را بپاش!
    خوارج چقدر خوب بودند؟!
    “کویر” را با لهجه “غدیر” باید خواند
    خبرگزاری چیزنا/ پیشگویی قسمت بعدی مختارنامه!
    اپوزیسیون نظام کیست؟!
    روزخند/ ۹ دی هم شد اسم؟!
    یوم الله ۹ دی را توقیف کنید!
    دیدید گفتم، دیدید گفتم…
    “نماز آیات” و نماز “آیات”
    خبرگزاری چیزنا/ تحلیل جریانات سیاسی از «الماس فریب»
    لطفا “مالچ” را بپاشید!
    علی ولی الله
    کعبه گهواره علی است…
    دلایلی که نشان می دهد جریان انحرافی با اجنه ارتباط ندارد!
    نه غزه، نه لبنان، نه مصر…
    من دسته چک می خوام!
    از موضع ضعف، «فاتحه» نخوانیم!
    واکنش ها شروع شد…
    زنبیلی برای فریب!
    “اسب تراوا” نفوذی “دلدل” بود!
    سایر نفوذی های وزارت
    از «شب آرزوها» تا «روز قیامت»
    سفره خانه سیاست
    خدایا! آرزوی ما را شنیدی؟!
    وزارت امور “ممق”!
    «تقوای جمعی» را باید در «مکتب امام» آموخت
    اعتکاف؛ عرفان حقیقی
    روایت حسین قدیانی از تسخیر جن…
    خرداد و خاندان فتنه
    اشک «کربلایی زینب» روی گونه سه شنبه ها
    چه کسی دارد کفاره کدام گناه را پس می دهد؟!
    مکتب خامنه ای، خمینی است
    شیره!… پاکتی!!
    طلا و مس
    هوا داغ بود؛ ملتی داغان…
    خسته نباشی «آقا» که علمدار انقلابی…
    تا انقلاب مهدی، خمینی هست…
    خرداد پر از حماسه
    از «عِلم مناظره» تا «عَلَم مبارزه»
    الفبای فتنه را چه کسانی به جریان انحرافی آموختند؟!
    اشک شوق یا اشک تمساح؟!
    اسطوره مجازی!
    محمود و “ننه محمود”
    مرده شوری، بی بصیرتی نیست!
    تجدید چاپ “نه ده” و “قطعه ۲۶″
    کشیده غیبت در عصر جمعه
    خامنه ای هم “روح خدا” است
    باب الفاطمه
    از آستین ملک عبدالله، عمار بیرون نمی آید!
    شما دیگر نفرمایید، آقای هاشمی!
    عمار، اما در محوطه آفساید!
    «اسی پاتر» بر وزن «هری پاتر»!
    “جریان مذکور” مساله ما نیست؛ آمریکاست!
    منم می خوام برم پیش خدا!
    بیت اولی ها!
    یادش به خیر “دولت نهم”!
    ماهِ خورشید نما
    دیدار باشکوه در آسمان هشتم
    مولف “قطعه ۲۶″: به جمهوری اسلامی وابستگی محض دارم؛ بی علامت تعجب
    مقصر “دورکاری” تو نبودی…
    “بن لادن/ اوباما” مثل “ال کلاسیکو”؟!
    تماس تلفنی اوباما و بن لادن
    “س” مثل “سیمین”… مثل “سووشون”
    «دیدید گفتیم» رفت داخل گیومه!
    گزارش مراسم ازدواج سلطنتی
    از باکینگهام تا استادیوم
    از ۱۰/ ۱/ ۶۱ قمری تا ۱۰/ ۲/ ۶۱ شمسی
    از “مکه” تا “دکه”
    بزن بزن در “اتاق بیضی”
    نام شهید یا مرام شهید؟!
    ما دانه های یک تسبیح ایم…
    از “ملاک خمینی” تا “ملاک خامنه ای”
    سیاسی کاری عین دیانت ما نیست!
    می کشی مرا حسین…
    «جهاد اقتصادی» به روش آندرانیک
    این “راه” به تجربه کردنش می ارزد
    رجعت “مجاهد اقتصادی”
    تماس تلفنی حسین آقا با هیلاری
    بیمه اباالفضل
    ادب ندارید؛ مرام چی؟!
    “جهاد اقتصادی” حکومتی ترین حکم این سال ها
    برای جانباز شهید احمد فتاحی/ سلام بر حسین!
    و این بحر طویل است…
    روحانی مرحوم/ منتخب قشر محروم
    برای “بهار ال کلاسیکو”/ نبرد “تیکی تاکا” و “تاک تیکی تا”
    هم آه و هم مزاح/ جدایی محمود از اسی!
    یادش به خیر… “جومونگ ایران زمین، احمدی نازنین”
    من غلام قمرم…
    این پلاک، ملاک ماست
    سخنرانی سنگین من!
    کمتر حرف بزنیم؛ بیشتر کار کنیم
    گفت و گو با آکواریوم
    زنده باد اصولگرایی
    دهه اول/ آن سوی هستی…
    فاطمه و حجاب…
    … و شیعه یتیم شد!
    ۲ قطبی امروز: “انقلابی و ضد انقلاب”
    تسلیت به سیداحمد
    درد بی آرام دوست…
    ۲ ساعت گفت و گوی اختصاصی قطعه ۲۶ با کامران نجف زاده
    کتاب پر سر و صدای نمایشگاه امسال… “باتوم خوب و قشنگی داشتیم”
    سلاله ۹ دی/ چشم انتظار/ هادی علی مددی/ دیوونه داداشی/ میلاد پسندیده
    به سراغ مرگ برویم…
    بی بی و رژ لب؟
    به یاد صیاد
    فقط الی الله…
    حاج کاظم ۲
    ۳ بهاریه آخر مسابقه قطعه ۲۶
    بخشی از اشک های من…
    عیدانه
    آرزوی سر سفره هفت سین
    سالی که بین دو سفر تحویل شد
    ۷ سین و ۷۲ سر
    پیام به ویژه…
    ننه مرد
    دلِ پُر
    بین البهارین… عباس و حسین!
    دوستم دریا
    شهید انتهای ردیف
    اولین سالی که ستاره شدم!
    به یاد قبرهای عشق بازی
    دعای بهاری مادر
    پرحوصله باشید!
    طیاره بالای هفت سین!
    بعد از “بله”…
    عسلویه؛ شیرین تر از عسل
    عکس امام و عکس من…
    سانس سیاست، سکانس سینما
    خامنه ای ثروتمندترین رهبر دنیاست!
    دنبال اعیاد زندگی ام می گردم…
    صلواتی که به “خاور میانه” رواست، به “خاور دور” حرام است؛ سکوت!
    هزار و سیصد و “نه ده” تا؟!
    سوره سال
    فیروزه نی عاشور…
    جمجمه ات را به خدا بسپار
    “جدایی شیخ بیسواد از آرای باطله” در سکانس نهایی “اخراجی های شونصد”
    میخانه دگر جای من بی سر و پا نیست؟!
    هزار و سیصد و آسینتامن!
    آدم رو جو نگیره!
    شرهانی
    جمعه تعطیل بود یا من؟!
    سمفونی عطش
    نام: فاطمه(س)/ نام پدر: محمد(ص)
    اطلاع رسانی مسابقه بهاریه
    فطرت
    شماره حساب
    از ۹۰ تا سیصد و سیزده…
    یادی از “یادگاری یاکریم ها”
    خانه ای در ۱۳ متری خدا
    سفرنامه حسین خسروی قدیانی
    متولد روز ۲۶
    بهار داخل گیومه
    ۴۰ سال بعد
    آقازاده ما!
    مادربزرگ
    اذن دخول
    ولایت فقیه
    نیمی سال ۸۹ و نیمی سال ۹۰
    عهدنامه مالک
    این همه مسلمان… کو سلمان؟!
    نوروز ایرانی
    “این بالا”
    صف
    یکِ یکِ هفتاد و گنج…
    سَمت خاطره
    سنگر خنده
    پسرم… دوستانت!
    به نام پدر
    پدر شهید
    آه به جای قلیون
    عیدی آقا
    خدایا بقیه ات را کی حساب می کنی؟!
    بابای ماست خامنه ای
    خودم مشهد و دلم کربلا
    صدای قلک
    ذکر شادمانی
    گلی به نام پدربزرگ
    عید و اون شهید
    شفا
    یاران چه غریبانه ماندند در این خانه!
    خانمِ آقای فوق الذکر!
    بهاریه های شما محشره!
    هلاچین
    قطعه ۵۰
    بگو سیب
    “آقا”
    آزاد باشید
    تا ۳ نشه بازی نشه!
    برفیه!
    قسمت بعدی مختارنامه
    شلمچه بر من وزید…
    نامه محبوب
    عباس…
    ستاره ها! زیارت قبول
    اشک شمع
    غریبِ قریب…
    رسم عاشق کشی
    مابقی خدا می آید…
    از حیّن تا فرات
    ک مثل کفش مثل کاهو
    طلا و نقره
    با سیدمرتضی(۱)
    زنده باد بی بی سی!
    عید… عید… عید…
    بهاریه ۷/ حسین قدیانی، وبلاگ قطعه ۲۶/ خاطره من از عید “خاطره” است…
    تخم مرغ زندگی
    خمینی و دستور خودسازی
    بهاریه های شما دوستان خوب
    لطفا با “راز” کاری نداشته باشید!
    بهاریه قطعه ۲۶ و ۳ جمله از رهبر حکیم که بوی یار می دهد؛ بوی بهار…
    واکنش مهدی طالقانی عزیز به “این ابوذر”
    نرم افزار دجال آخرالزمان
    در آستان آسمان، در اوج پرواز، گوش عقاب را فقط “ماه” می تواند بگیرد
    دفاع تمام قد قطعه ۲۶ از مسئولان نظام
    واکنش ۲۶ به ۲۰:۳۰
    این ابوذر؟!
    کلا به شما که عرض می کنم؛ بابای ماست خامنه ای!
    با شنیدن این خبر، چشمانم سیاهی رفت/ خداحافظ ای جنگ دوست داشتنی!
    علمای یونیسف! واعدالتا!… به داد ما بسیجی ها برسید!
    قطعه تکانی آقای ۲۶
    ویژه نامه ها را بخرید؛ با هر گرایشی
    “راه” پیمایی در کوی دغدغه های جنوب شهری “وحید”
    نامه ای به خواهرزاده ام فاطمه
    رفتگر و ظرف سیب زمینی و حامد و هادی و من و یک مشت سیب زمینی و… تیتری که نمی آید!
    خورشید نقاشی زهراکوچولو/ بهاریه ای تقدیم به تقی دژاکام/ جوابی عمومی به ایشان
    نامه خصوصی حضرت دژاکام به این حقیر
    “بصیرت” با سرعت ۱۵۰ کیلومتر در ساعت!
    بشوی اوراق… اگر هم درس مایی!
    واکنش شخصیت های سیاسی به انتشار یک فیلم
    از “کنفسیوس یک” تا “کسینوس آلفا”
    حصر با اعمال شاقه!
    سعید… و وصیت مجید
    لطفا به “سعید تاجیک” فحش ندهید!
    باتوم خوب و قشنگی داشتیم
    باران صدای بهار است
    بارباباپا عوضی می شه!
    روز خونین کاخ سفید/ تظاهرات امروز مردم آمریکا ۷ کشته و ۳۹ مجروح برجاگذاشت
    گوگل، گودی قتلگاه ماست!
    خامنه ای پیچش مو می بیند
    به آفتاب “وقت قبلی” ندهیم!
    شهید شیرودی؛ پرنده ای که برنده بود!
    همه خریدهای “ف. ه”
    الان جنگ زیلوی بیت رهبری و فرش خاندان هزارشانه است!
    فائزه هاشمی با خفت از شهرری اخراج شد
    دست فروش های خیابان ولیعصر “دلار” خرس گنده را قبول نمی کنند!
    مد امسال؛ محکوم کردن!
    روستایی در جنوب منامه، مسئله امنیت ملی آمریکا شده است
    ۲ رکعت نماز دل شکسته ظهر می خوانم در عصر ظهور به امامت مهدی فاطمه، قربه الی الله
    ولایت مترو!؟
    خدا ما را از نسل اول انقلاب، بهمن پنجاه و هفتی تر آفریده است؛ حرفی هست؟!
    ترجمه متن “اینجا قاهره؛ صدای انقلاب اسلامی” توسط آذرخش
    لطفا محکوم نکنید!
    گفت و گوی ملت ایران با گزارشگر مینی جوب(!) بی. بی. سی
    راه های جلوگیری از ریزش مو
    جمهوری اسلامی برقرار است؛ فرقه سبز، بی شرف شد!
    نکاتی در باب یک طنز
    آیا جنبش سبز، بی شرف است؟!
    ریه من جز دود عود موتورقراضه بچه بسیجی ها هیچ اکسیژنی نمی شناسد
    ۳۰ مرغ ها پرگشودند!
    ۲۵ بهمن یا ۵ شنبه آخر سال؟!
    حالا مصر، “عزیز” می خواهد
    موضع ۲۲ بهمن ملت، همان موضع ۹ دی است
    ارزیابی قطعه ۲۶ از صفحه یک روزنامه های امروز
    خدا را شکر!
    روابط خصوصی آقای هاشمی
    گزارش مجلس ختم داریوش
    شهدا: در بهشت آزادی، جای شما خالی، پیش حسین فاطمه (ع)
    “فرخنده” باد این مبارک بهار… عجالتا!… به بلبلان!
    مانیفست مبارزه
    توجه! توجه!
    «التحریر» کپی برابر اصل «آزادی» است
    داریوش همایون مرد که مرد!
    با تو هستم محمود!
    انقلاب را نقد کنید، نمره بگیرید!
    بیانیه مهندس، پولیتزر را برد!
    بازتاب تحولات خاورمیانه
    زن و شوهر مصری
    ناگفته هایی از طرح زوج و فرد
    موذن
    اینجا قاهره؛ صدای انقلاب اسلامی
    حسین قدیانی: کاش آقای رفسنجانی هم از اوضاع جامعه باخبر بود!
    رمضانی: از ۲ کتاب جدید حسین قدیانی به زودی رونمایی می شود
    منم انار می خوام
    شله زرد
    من هنوز آنقدر بی پول نشده ام…
    “خیابانی” چقدر روی مخ است؟!
    بازتاب گفت و گو با “صفار” در “کیهان”
    بمیرم برای چشم خودم!
    صفار هرندی: اقتدار جمهوری اسلامی در مظلومیت انقلاب اسلامی ریشه دارد!
    اَینَ نواب؟!
    نواب یا بروجردی؟!
    ای نامه که می روی به سوی حسین…
    من غلام قمرم؛ فقط!
    س. خ
    آقاجمال
    “میثم” پسرم بود
    اگر من وزیر فرهنگ بودم…
    امّار با الف برای علی، عمّار نمی شود
    سلام خانم خامنه، سلام خانم رضایی
    دخترکان گل فروش بوی ادوکلن نمی دهند!
    سخنی با شما دوستان عزیز
    دود اختلاف مسئولین در چشم شاگرد مکانیک
    ندانستن فرق توت فرنگی با شاتوت جرم نیست!
    “نظریه فتنه” سال های پر از هشتاد و اشک
    محاکمه سران فتنه را کلا بی خیال شوید!؟
    در “عدالت شیشه ای” جرم ما “عمار” بودن است
    لطفا به “کاوه” شلاق نزنید!
    شیخ بی‌سواد: من آمده‌ام وای! وای!
    خاتمی ۲ نقطه: غلط کردم!
    من غلام قمرم…
    وصیت نامه تاریخی شهید لاجوردی
    عمل به درس اخلاق “آقا” یعنی محاکمه خاتمی
    مرگ بر سران نفاق
    ۲ روز تا اولین سالگرد قطعه ۲۶/ لعنت بر یزید
    ساندیس
    طرماح
    فردا روز باشکوه بسیجیان شهرری
    اطلاعیه روابط عمومی وبلاگ قطعه ۲۶
    وصیت نامه شهید ناصر جام شهریاری
    کتاب “امیرحسین ثابتی”
    به قرآن قسم بابای مایی خامنه ای
    چرا ظهر عاشورایی در رفتید؟!
    “۹ دی”؛ شب قدری که گم کردیم اینجاست…
    “۹ دی” راهپیمایی نبود…
    ایثار در نثار ثار
    جز “۹ دی” عمری به تلویح گذشت
    پیام تشکر حسین قدیانی از دکتر احمدی نژاد
    ای شمع حرم خانه، قوربانین اولوم عباس
    به کوچک ترین اهانت، پاسخ عاشورایی خواهیم داد
    تا عاشورا، عاشوراست؛ ما ایستاده ایم خامنه ای!
    در مدح “همین عزاداری ها” که امام گفت…
    یک سئوال؛ برای چه وبلاگ زده ایم؟!
    مرگ بر دیکتاتور/ شعار ۱۶ آذر عاشورایی دانشجویان
    “دغدغه”های من چه بلایی سرش آمد؟
    لطفا “مختار” را ول کنید…

    بابای ماست خامنه ای
    به به! آفرین بر تو ای علی…
    برای پدر علی و مادر خانم علی ولی الله
    زیارت دوره
    مهندس در بیانیه جدیدش نوشت: انا ربکم الاعلی!
    برای پدر شهیدان افراسیابی
    شمارش معکوس برای یک میلیارد بازدید در قطعه مقدس ۲۶
    گزارش حج
    مناجات با خدا
    کعبه
    گل
    گاو
    عکسی از علی اکبر بهشتی
    هفته بسیج
    نور هست اما بی خورشید، چه فایده؟
    یک باجه تلفن در روستای شوش
    مقام ابراهیم
    رمضان
    خانه خدا
    سنت حج یا صنعت حج؟ حاجی یا حاجیست؟
    بخش دیگری از کتاب “ده نه”
    ۲۶ پرسش حسین قدیانی از قطعه ای ها
    “دهِ نُه”!
    مهدی هاشمی غلط کرده جانباز شیمیایی است!
    گهواره علی
    فرزندان شهدا در کدام خط هستند؟
    خیمه خورشید کجاست؟
    یعقوب صحرای عرفه و یوسف زهرای عرفه
    گاو و گوسفند
    نجوایی با شیخ بی سواد
    کلا همه جایم درد می کند!
    مدینه به روایت تصویر
    در خانه زهرا یکی از این ۲ تصویر است…
    عکسی از خاک عرفات و مکثی…
    و احمد؟ در خاطرم شد زنده یاد سیداحمد!
    حج با لنز طنز
    کدامین صحرا تو خیمه زدی؟
    ماجد
    سید/ سید محسن/ سید حسین
    عرفات
    حج از دریچه دوربین خودم
    چرا “آقا” همچنان از فتنه می گویند؟
    ساحت کعبه، مساحت ۲ چشم مهدی است
    عکس نوشت
    زبیده
    اشک شوق خدا
    حسین جان! خدا دانای کل داستان کربلاست
    بازتاب موسم حج
    نکاتی درباره گفت و گو با آهنگران
    لیست سئوالات من و شما از حاج صادق آهنگران
    گزارشی از حج
    گفته باشم؛ دیگه دیگه!
    آب پرتقال/ نان سنگک
    حج امسال از دریچه دوربین برادرم عباس حاجی پور آرانی
    تولی ۷ بار/ تبری ۴۹ بار
    باتوم خوب و قشنگی داشتیم…
    رجب
    قشنگ ترین پیراهن مشکی، بر تن خانه خداست!
    ۱۴۰۰ سال پیش، همین دیروز بود…
    هیچ کجا برای ما کرب و بلا نمی شود
    من و سفرنامه حج
    مصاحبه اختصاصی قطعه ۲۶ با حاج صادق آهنگران
    ۹ دی ۹ دی ۹ دی…
    فکه بازی درازی ها یا مکه حاجی بازاری ها؟!
    جشن یک میلیون بازدید در قطعه مقدس ۲۶
    محبت به خامنه ای عین بصیرت است
    امیری حسین و نعم الامیر
    پاسخی به یک شبهه
    کروکی ماچ و بوسه کروبی و موسوی
    سلام مورچه های “سمفونی مورچه ها”
    … خانه ام بیت رهبری است؛ حرفی هست؟!
    روزشمار عاشورا ضربان قلب نازنین خامنه ای است
    خبرگزاری چیزنا در خانه آقای چیز
    روایت سردار حسین الله کرم از کتاب “نه ده”
    چند نکته
    هم‌خطر شدن با ولایت شرط است نه همسفر شدن
    نه صدای انقلاب و نه سیمای اسلام!
    پاییز، بهاری است که عاشق شده است
    میکروب های سیاسی زیر میکروسکوپ بصیرت ما کب کردند
    این خنده مسئله دست چندم لب ما بود
    السلام علیک یا اباعبدالله
    حضور آرای باطله در نمایشگاه مطبوعات
    از هر دری سخنی
    این نوشته “تیتر” ندارد؛ “غصه” دارد!
    مدح ماه، غلو نیست
    در دفاع از بابصیرت ترین خواص طول تاریخ؛ علی لاریجانی
    در نمایشگاه مطبوعات
    اخراج «آرملیا» از خبرگزاری چیزنا
    من کی از شما پول خواستم؟!
    نامه زهره کوهنورد به کارلا برونی
    من چفیه ام؛ چفیه رهبری
    نیست بر لوح دلت جز الف قامت دوست؟
    مادر
    ما عقب ماندیم از شیخ بی سواد!
    چه نفسی تازه کرد تهران، بی وجود آقای پرسه در مه!
    چرا استقبال لبنان موضوعیت دارد؟
    سخنی بسیار مهم با دوستان قطعه مقدس ۲۶
    آب از آب تکان نمی خورد
    خدمات متقابل روحانیت و حکومت
    کروبی، احمدی نژاد را انگشت به دهان کرد!
    فوری/ مهدی هاشمی به درک واصل شد
    طرفدار ماهاست خامنه ای
    دیکتاتوری در پاریس نمک دموکراسی است!
    بازتاب بحران در مهد دموکراسی
    تشکر از زحمات سایت بالاترین!؟
    اباذر یا ابوزر؟!
    قم نامه
    شنود جلسه سران کفر با سران فتنه
    بابای ماست خامنه ای
    طلوع ماه در جمکرانی ترین روز هفته
    آخرین سفیر
    ماه ما ستاره هایی دارد در حد آیات عظام
    اشک تمساح “همشهری” تیشه برای ریشه
    جز سرمستی قصه ای ندارد آن سوی هستی
    درسی که از شهید علی اصغر رحمتی باید بگیریم
    سخنی با شما دوستان
    تیم ما استقلاله همیشه قهرمانه
    چی رو داری نگاه می کنی؟!
    استقلال سرور پرسپولیسه!
    استقبال از سیدعلی، استقبال از علی است
    خاندان هاشمی از مشایی بدترند
    تاجر ورشکسته! برگرد به باغ پسته
    این بار مُهر ضاحیه خورده بود ساندیس عشق
    مسیحا نفس ما خامنه ای است
    خاکریزهای در حال سقوط و بی سیم های خاموش قرارگاه
    میزگرد عجوزه ها در “اقدس نیوز”
    من ستاره حضرت ماهم!
    غدیر قم
    مسیح مهاجری را از روزنامه جمهوری اسلامی پرت اش کنید بیرون
    باتوم خوب و قشنگی داشتیم
    ای تابوت شهید، صد سینه سخن دارم از جنس بقیع
    ۹ دی، یوم الله حضرت ماه است
    کاش دکتر پای حرفش می ایستاد!
    بچه ها آرام؛ حاج احمد بیدار می شودها!
    صدور احکام جدید قطعه مقدس ۲۶
    گوشه ای از توانایی های داداش حسین!
    هیچ کس اندازه شهید به خدا بدهکار نیست
    چه خبر از “نه ده”؟
    لطفا نامه ها را برندارید؛ حق الناس است!
    با پرستو خواهد آمد بهار
    امروز؛ سومین همایش ۸ ماه نبرد سایبری/ بهشت زهرای تهران
    نجوایی با مادر همت/ درد دلی با آقاعزیز
    نجوایی با مادر محترمه شهید همت
    امام در بیداری با ما، در خواب با شما
    بیزارم از چنین شیعه ای
    مقدمه استاد بزرگ بر کتاب “فیلسوف کوچک”
    حاجی بخشی زنده است؛ چون حزب الله زنده است
    یامین پور: تناسبی ندارد هزینه ای که دادم با این دل پر دردم
    جنگ ما برادرکشی بود!
    بابااکبر نقطه ضعف من نیست!
    مصاحبه حسین قدیانی با اهالی قطعه مقدس ۲۶
    غلط کردید بیشمارید
    پیدا کنید پرتقال فروش را
    شیخ! تحریم نکن انتخابات را
    مادر تو همین شمع است
    ۸ ماه دفاع مقدس؛ نه آوینی داشتیم و نه آهنگران
    سران فتنه کی اعدام می شوند؟
    از قطره اشک تا دریای عشق
    متن تصاویر به زودی …
    وجه تسمیه بصیرت، بی غیرتی نیست
    ما همه یک پا نمرودیم؛ پشه هم پشه های قدیم!
    نگذاریم سر از تن “وطن” جدا کنند
    تف بر تو ای روزگار
    لگد نکنید این همه موسی و عیسی را
    به ما چه که تو کجا رفته ای؟!
    “بغض فطر” را بد تفسیر نکنیم
    مصاحبه اختصاصی قطعه ۲۶ با روح الله حسینیان
    وقتی “ماه” تویی، اخترشناسان دنبال چه می گردند؟
    اورکت + سخنی با آقای زریبافان
    اگر نه حرف درست، که حرف راست را باید از بچه شنید
    پرستوی من حضرت پرواز است
    نگذاریم برگ عدالت از درخت طیبه نظام بیافتد
    قبرت هم شده تخته سیاه، آقا جلال!
    کاری نکنید دست عزرائیل برود در آستین ما
    هشت نکته با شما
    این بار رفتی پیش “آقا” چیزی نخوان
    راهپیمایی قبول نیست؛ ساندیس ندادند!
    راهپیمایی برای قدس، “آزادی” نمی شود
    چفیه
    شب قدر مرا می بینی ای شهید گمنام
    برای مولای مالک، امام عمار، رهبر تمار
    خدایا! تو را شکر بابت آفرینش کروبی
    آسینتامن
    آقای گفت و شنود!
    مناجات کامله شیخ بی سواد با خدا
    چند وقتی است شتر عایشه در خانه ما نخوابیده است!
    برو آقای افتخاری، گور بابای من!
    سلام بر قطعه مقدس ۲۶
    درود بر قطعه بیست و شش
    بهشت را به شهید دهند و به کارت بنیاد شهید ندهند
    امام حسین هم در بنیاد شهید پرونده ندارد
    چرا مشایی ولو مسئله صدم ماست؟!
    نامه حسین قدیانی به رئیس بنیاد شهید
    چادر تو منطقه آزاد تجاری نیست!
    پرونده بابااکبر را پس بدهید!
    فریاد بکش محراب
    لاله عباسی
    تو آنقدر کریمی که کربلا را هم به حسین بخشیدی!
    “قطعه ۲۶″ قطعه ای از بهشت است؛ به ۲۴ زبان زنده دنیا!
    سلام بر وبلاگ قطعه ۲۶
    دعای شیخ بی سواد در لیالی قدر
    اجازه خانم معلم!
    لطفا شان رئیس جمهور را پایین نیاورید
    AK-C061-9GH
    کربلایی حسن یا ما؛ کدامیک دچار فراموشی شده ایم؟!
    بچه حزب الهی زیر برف می ماند؛ زیر حرف نمی ماند!
    ابراهیم! بت بزرگ، تبر خود توست
    من و سوزن بان
    سئوال را فقط از خدا بپرس
    مصاحبه کروبی با کیهان بچه ها!
    بگذار “حسین” یک سلامی هم به ما بکند
    علی هم چیزی که زیاد دارد، چاه!
    روزه را با زبان روضه باز کنیم
    آخر چقدر تو ماهی، ای حضرت ماه!
    آه
    آخ جون؛ ماه رمضون!
    خامنه ای “ماه خدا”ست؛ رویت می شود
    مسئولین نظام را به خدا واگذار می کنم
    داریم برای خودمان فاتحه می خوانیم!
    سید! تو همان خامنه ای هستی؛ چند سال جوانتر
    سعید جلیلی، صفار هرندی، باقری لنکرانی
    اس ام اس آقای رحمانی
    سلام بر حسین
    ای برگ! زودتر از پاییز زرد نشو …
    از پدرم تندترم!
    تجلیل وحید اشتری از خودش
    من؟ کی؟ هان؟
    مجبورم داد بزنم …
    دعای پیر زن
    چه شهید بامعرفتی!
    مکتب ما خامنه ای است
    بریده ای از رمان سمفونی مورچه ها
    موش
    فواید حضور شیخ بی سواد در فضا
    خسته نباشی دکتر
    مقصر مالک نبود، تقصیر عمار بود!
    یادگارهای جهادی امسال
    گفت‌وگوی جذاب یک آنتی بادی با شیخ بی‌سواد
    دکتر! نگذار رای ما را به تو، “وتو” کنند
    این آبرو را هم خود شما به ما داده ای
    می آیی و لبخند می نشانی بر لب پابرهنه ها
    ای کاش من هم پرنده بودم
    پدرم یک چیز می دانست
    الغلط کردید بی شمارید!
    نکاتی با شما
    نامه یک درخت به شهردار تهران
    این خانم هوای ما را دارد اساسی!
    بریده ای دیگر از رمان “سمفونی مورچه ها”
    قتیل العبرات، ما را قتیل العرفات خود کرده است
    بنازم ناز این خانه خدا را
    از “جبل النور” تا “جمل الجور”
    کج روی در حج روی با عمره مهد کودکی!
    حسین منی و انا من حسین
    شیخ بی سواد وارد خلیج مکزیک شد (۱)
    خامنه ای! ما را ببخش
    تجلیل از همسر و خانواده شهید صیاد شیرازی
    کسی در میعاد
    مصوبه حق، اراده باطل
    نامه نفتی من به اوباما
    برای میثم محمد حسنی
    عنکبوت صبر، تارش پاره شده …
    سوغاتی من برای بعضی ها
    عباس من، تو امام در سایه ای!
    سخنرانی قابیل و ریغو در همایش حزب مشارکت
    یک “پر” سوغاتی من برای رهبر
    جناب روح الامینی! شما پدر یک مجرم هستید نه یک شهید
    کعبه جان
    “قطعه ۲۶″ فکه فقراست!
    سران فتنه کی اعدام می شوند؟
    نامه طلحه و زبیر به من و پاسخ من به ایشان
    سخنی صمیمی با دوستان
    تو قاتل پدر من هستی
    من یک مورچه حکومتی هستم
    هی دیگوی بزرگ! مارادونای خوبی باش
    بیاییم زندگی کنیم!
    بریده ای کوتاه از رمان در دست انتشارم؛ “سمفونی مورچه ها”
    این روزها همه برای “عمار” زغال فروش شده اند!
    وعده ما ۱۸ تیر ماه، مزار شهید مسلم فراهانی
    بلاگفا ابزاری است درست مثل مسجد ضرار
    سوهان قم، سوهان روح سران فتنه است
    غلط کردید بیشمارید؛ یک چیزی هم روش!
    دوئل خواهد آمد …
    جنگ “جمهوری اسلامی” با “انقلاب اسلامی”
    جلسه سران فتنه در حمام عمومی!
    “وطن امروز” فردا روی دکه نیست!
    می خواهم به دشمن فحش بدهم؛ مثل “اسماعیل”!
    سران فتنه چرا از تاریخ می ترسند؟
    سه مقاله در یک پست
    ما با خمینی زندگی می کنیم
    کنفرانس مطبوعاتی سران فتنه
    خامنه ای که شد رهبر، بیمه شد خون بابا اکبر
    مقدمه من بر کتاب میثم
    نجوایی عاشقانه با شیخ
    لطفا توجه کنید!
    مغز مهدی محمدی چند کیلوگرم است؟
    نامه کذایی را دختر یونسی نوشته بود، نه فرزند باکری
    ما مغروریم؛ حرفی هست؟!
    مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
    ما بیشماریم؛ روز ۲ خرداد و شب ۳ خرداد: ۱۰۲۴۰ بازدید
    توهین شدید اللحن موسسه تنظیم به حسین قدیانی
    شهدای عزیز توجه فرمایید …
    عمار هور، سرباز جمهور بود
    نمل شهید
    این دل نوشت “تیتر” ندارد؛ “خجالت” دارد!
    روایت مختصری از دیدارم با حضرت ماه
    “نه ده” سرمه ای است بر دو چشم جادویی
    لو رفتن پروژه تابستانی فتنه در خیابان حجاب
    عبای رهبر ما بیرق علمدار است
    سرم پایین است
    این سایت هم حکومتی است
    شبکه ایران
    خبرگزاری جمهوری اسلامی
    کجایید ای شهیدان خدایی
    آمده ای از جای دور ای سردار هور
    خبر آنلاین
    مرکز اسناد انقلاب اسلامی
    “نه ده” خوانی آیت‌الله باقری در رستوران دانشگاه امام‌صادق(ع)—برنا نیوز
    گفتگو با فارس
    پایگاه تحلیلی خبری ۵۹۸
    پایگاه خبری تحلیلی صراط
    دست‌هایت…!
    بازتاب انتشار کتاب «نه ده»
    سمفونی مورچه‌ها
    حکم جلب آقازاده فراری صادر شد
    بیایید دق الباب کنیم خانه مادر را
    انتظار مضاعف / خبری در راه نیست، مردی در راه است…
    رجز من برای اوباما
    حق با شماست؛ لطفا به من فحش بدهید
    روایت من از شهادت بابا اکبر
    این کاسپین آن کاسپین نیست
    تخت عباس
    بچه بسیجی ها برترین نویسنده سال فتنه و اشک شدند
    شهید شدن ما هم حکومتی است
    من عقده دفاع از ولایت فقیه دارم نه عقده داشتن کتاب
    شطّ رنج
    سالی که گذشت…(نوشته ای از برادر بسیجی علی رضا روان ستان از وبلاگ شبستان)
    بگو سیب(سروده ای از استاد جانباز و بسیجی ام بهروز ساقی/ از وبلاگ ساقی نامه)
    صدای پابرهنگان(نوشته ای از برادر بسیجی سید حمید امامی از وبلاگ تسلیم)
    حرف‌هایی که تو با من زدی …(نوشته ای از خواهر بسیجی مریم وکیلی/ وبلاگ اندیشه روشن)
    برای اهل تفحص (نوشته ای از برادر بسیجی جواد آقایی/ وبلاگ ساحل)
    گزارش مراسم چیزبدر
    راهکارهایی برای موج دوم فتنه
    دیروز ۱۳به در نبود، فتنه به در بود!
    با من سخن بگو مرتضی
    سخنی با بینندگان وبلاگ قطعه ۲۶
    آیا آثار آوینی هم مثل خودش روی مین خواهد رفت؟
    سنگ مزار پدرم دست کودک فلسطینی است!
    خلاصه ای از مصاحبه با مجله راه
    حرف های پراکنده
    دوکوهه! قطار دلم افتاده روی ریل جنوب
    سال هزار و سیصد و فتنه
    تقدیر از “محمد حسن روزی طلب” و ویژه نامه “رمز عبور”
    اهل معنی برای خود از کربلا کفن نمی آورند
    وقتی “قزوه” برای من کامنت می گذارد؛ آن هم عمومی!
    مهندس و خانم مهندس در “به خانه بر می گردیم”
    پسر همت پسر نوح نیست؛ نزدیک سی سال است بی پدری کشیده است
    سپاس صمیمانه از شما به پاس پاسداری تان در فضای سایبر
    من یک موی تیفوسی های تراختور را به تمام دنیای فرقه سبز نمی دهم
    اعلام مسیرهای راهپیمایی چهارشنبه سوری
    به مناسبت سال گرد عملیات خیبر و بدر
    باز هم یک عذر خواهی دیگر
    پیام نگین انگشتر این روز های مولای ما چیست؟
    یکی از سران فتنه وارد کشتی تایتانیک می شود؟!
    ۸ سال دفاع مقدس در جنگ تحمیلی و ۸ ماه دفاع مقدس در جنگ نرم
    گفت و گوی مهندس و خانم مهندس
    تجلیل از تروریست خداجوی در مسجد ضرار!
    چرا شیخ، نمی خواهد خاتمی بیاید؟!
    بابت این گناه، بهشت بر من واجب است!
    این “دل نوشت” نیست، “وصیت نامه” من است
    شیخ با اسب تراوا نظام را سرنگون کرد!!
    شاید این “دل نوشت” درد دلی با سیدمهدی شجاعی باشد
    علی مطهری “کوچه فرعی” است!
    با احترام برای استاد صدیق سروستانی
    بازتاب راهپیمایی عاشورایی ملت ایران
    سردار! گاهی میانجیگری کن میان “آقا محسن” و “دکتر رضایی”
    پروژه “ساندیس هراسی”
    از باب تقیه روی عکس ما ضربدر کشیدند!
    تقدیم به خواهر کوچکم که در راهپیمایی، جلوی دوربین سیما بغض کرده بود
    دو زنگی که دیشب، موبایلم را به صدا درآورد…
    سران فتنه، هواهای نفسانی من و شماست
    پاسخ مهندس به آقای دوپهلو
    باز هم می گویم؛ غلط کردید بی شمارید!
    لیست کتب علی مطهری
    گفت و گو با یک جلبک کوکلودینیومA
    این جنگ را با خون پیش می بریم
    چیزی که به مسجد ضرار رواست به کلیسا حرام است
    نقد نامه علی مطهری
    تقدیم به مادر مجتبی
    تغییر برنده‌های سیمرغ
    الو؟… الو؟…
    بازتاب دربی ۶۸
    غلط کردید بی شمارید!
    به ما نگو “ما رایت الا جمیلا”؛ زینب!
    گزارش خبری تحلیلی چیزنا از مراسم عروسی هیلاری و دیوید
    ۲۲ بهمن امسال در جلسه اتاق بیضی
    نکند شما “لال” شده اید؟!
    خبرگزاری چیزنا فعالیت خود را از سر گرفت
    سخنی با بینندگان وبلاگ قطعه ۲۶
    گفت و گوی مهندس و شیخ
    خامنه ای خمینی دیگر نیست!
    اعلام محورهای راهپیمایی فرقه سبز
    نه ولایت،نه عدالت؛جانم فدای غزه!!
    و حالا شیخ در ورزش از نگاه کوثری
    برخیزید…رهبر آمده کنون در کنارتان
    بزرگ ترین گناه مولای ما این است که نامش “علی” است
    حرف و برف
    شیخ بی‌سواد در ۹۰
    بهترین سکانس در این هوای ابری
    خمینی آنقدرها هم که “VOA” می گوید خوب نیست!
    ما در شلمچه بودیم,آقا زاده ها در تورنتو!!
    پیش بینی محور بیانیه‌های بعدی آقای چیز
    جمهوری اسلامی کی سقوط می کند؟!
    نه، من نیستم!
    پشت کامیون
    سردار! حریف ما فتوشاپ نیست!
    امسال خمینی زودتر می آید
    شیخ، سرتا پا فایده است!
    افاضات شیخ بی‌سواد در جشن تولد نداخانم
    بعد از شهدا شما چند تا محافظ داشته‌اید؟!
    کروبی از ۲۰ گرفت ۳
    نامه سرگشاده ملانصرالدین به شیخ بی‌سواد
    تاکتیک‌های جنبش سبز
    موضوع انشا: میانه‌روی
    میانه‌روی ابوموسی در برنامه ۹۰
    مخملباف پایان غم انگیز یک زندگی است
    من مستأجر نیستم خانه‌ام «بیت رهبری» است
    بیانیه شونصد و یکم آقای «چیز»
    به جای مقدمه

  147. آذرخش می‌گوید:

    این کارنامه دور و دراز شما چقدر پرباره!
    چقدر خاطره های تلخ و شیرین! چقدر گریه و خنده!
    خیلی خوبه که هر از گاهی نیم نگاهی بشه به کارهای گذشته. ممنون از شما داداش حسین.

  148. سلاله 9 دی می‌گوید:

    خیلی کار جالبی کردید که عنوان تمام متن های قطعه را یکجا قرار دادید. قطعا به درد خیلی از بچه ها می خورد. ۱۰۱۵ تا نوشته در مدت دو سال. می شود پرینش گرفت و یکی یکی کنار متن هایی که احیانا نخوانده ایم، علامت بزنیم و بعدا بخوانیم شان. ممنون آقای قدیانی. کار زیبایی بود.

  149. خادم الشهدا می‌گوید:

    ………………………..

  150. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    …..

  151. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    راجع متن بالا، یاد اون جمله معروف افتادم که:
    مارادونا رو ول کن، غنضنفر رو بچسب!
    خطاب به محمود خان:
    اسکار و اوباما و گلشیفته و آژانس رو ول کن، اقتصاد ایران رو بچسب!
    سکه ۹۰۰ هزار تومان، دلار ۱۹۰۰ تومان، قیمت شیر و گوشت رو که نمیگم!
    خونه ۵۰ متری که ۲ سال پیش ۶۰ میلیون بود، دیروز ۱۵۰ میلیون تومان!!
    یخچال و گاز و تلویزیون، فعلا معلوم نیست! بازارشون خوابیده.
    آزرا ۵۰ تومانی، ۸۵ میلیون تومان!! پراید ۵ تومانی، ۹ میلیو تومان.
    عیدی کارمندان دولت، ۳۰۰ هزار تومان!!!
    سلامتی همه خدمتگزاران اسلام، بلند صلوات!

  152. سیداحمد می‌گوید:

    لااقل از بچه های ثابت انتظار می رود اصول نگارشی را رعایت کنند؛
    حداقل کاری است که می شود انجام داد، نه؟
    دوستان لطفا همکاری کنید!

  153. سایه/روشن می‌گوید:

    …:::صبــــــــــــر تو انتظار عطش ســـــــــــــوز کربلاست
    صبـــــــــــــری که صبــــــح حادثه تعبیـــــــر می شود:::::…………….

  154. سلاله 9 دی می‌گوید:

    سلام رسول خدا که همیشه پیش دستی می کردی در سلام. لابد تو امروز به من سلام کرده ای، که من دارم به تو سلام می کنم. چقدر خوب که تو پیامبر مایی. پیامبر همه پیامبران. رسول همه امامان. “علی” از تو عدالت آموخت. “فاطمه” از تو ولایت پذیری یاد گرفت. “حسن” شبیه تو بود وقتی در جمل غوغا به پا کرد و “حسین” شهادت را در مکتب تو فرا گرفت. “اشهد ان محمد عبده و رسوله”. ما که نشنیدیم صدای “بلال” را، اما موذن تو پابرهنه بود. نوح و ابراهیم و موسی و عیسی حواریون رسالت تو بودند. تویی که معجزه ات یک کتاب بود.

    ما امت تو هستیم. تو به ما یاد دادی بندگی را. زندگی را. آزادگی را. ما تو را داریم که خدا را می پرستیم. عاشورا تو را داشت. کربلا تو را داشت. خدا هنوز هم تو را دارد. تو عصای دست دین خدایی. دنیا سهم تو را نداده است. جفا کرده در حق تو. خب آن روز که دندان تو شکست، دل ما هم شکست. گویی هنوز به صلح نرسیده غزوه های ناتمام. نمی دانم غنیمت دشمن، دندان تو را شکست، یا غفلت دوست. ما را ببخش ای پیامبر خوب خدا اگر برایت امت خوبی نبوده ایم. ما از تو زیاد کرامت دیده ایم. “شاعر” خطاب کردند تو را، اما هیچ شاعری، “احساس” تو را نداشت. تویی که “امین” بودی برای دشمن و دوست. به تو گفتند “مجنون”، اما نفهمیدند که لیلای تو خدا بود. “ساحر” خطابت کردند، اما “قرآن” معجزه تو بود. تو با کتاب آمدی، تا مرده را زنده نکنی، زنده ها را برهانی از مرگ جاهلی.

    کاش مانع آن سنگ می شدیم که دندان شما را شکست. ما یاد نداریم پیمان شکنی را. از ازل عاشقت بوده ایم. عموی تو، “حمزه” روزگاری “سیدالشهدا” بود، آن زمان که هنوز “حسین منی و انا من حسین” سری در بدن داشت.

    ایمان ما تویی. آبروی ما تویی. شفیع ما تویی. معلم ما تویی. بگیر دست ما را “آقا”. بگیر دست ما را “بابای فاطمه”. کاش بشنویم وقتی که در سلام، پیش دستی می کنی به ما. کاش زودتر بیاید آن مردی که از نسل شماست. می گویند سیمای تو را در چهره دارد، و صدای تو را در گلو. کاش آن مرد، هجرت کند از وادی غیبت به مدینه ظهور. یعنی می شود به امامت خورشید ۲ رکعت نماز بخوانیم؟

    *مــــــا معصوم مـــــــی خواهیـــــــــم. دارند می شکنند دل عصای دست آفتاب را. ما ایستاده ایم؛ آنچه باید بشکند، سر ماست.*

    (قطعه مقـدس ۲۶/ بریده هایی از متن “خدایا! امشب انگار که آسمان آفتابی است.”)

  155. emad می‌گوید:

    سلام داداش ما هر چی تلاش می کنیم عضو شیم راهمون نمی دن بی زحمت سفارش ما رو بکن. چند بار اسم نوشتم ولی ایمیل برام نیومده!

  156. سرباز کمپ می‌گوید:

    داداش با گذاشتن این کارنامه می دونی چی شد؟

    فکر کنم اکثر بچه ها هم مثل من روی خیلی از تیتر ها خیره خیره چند لحظه ای توقف کردند، این یعنی: ریکاوری خاطره ها…

    خیلی برایم زیبا بود.

  157. سیداحمد می‌گوید:

    سلام بر امام غریب… سلام بر امام کریم…

    http://www.islamupload.ir/user_uploads/iumahdi31310b9/.wma

  158. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

  159. شاهد می‌گوید:

    هی! اوبامای سیاه کار! فیلم و جایزه و سن و کراوات و کف زدن و شو و نمایش با تو، فتح الفتوح در «خیبر» و «بدر» با ما… پس بگذار نتانیاهو قضاوت کند که خاورمیانه دست کیست؟! به زودی، ما «قدس» را از خدا جایزه خواهیم گرفت. روی این سن، دنیایی باید بدرخشد. «نباء عظیم» در راه مخابره است…
    داداش حسین عالی نوشتید مثل همیشه.

  160. گمنام می‌گوید:

    سلام
    من از بعضی از مطالبتون توی سایت هیئتمون استفاده کردم.
    مشکلی که نیست؟
    یاحق

  161. سایه/روشن می‌گوید:

    سربازِ ناتوی فرهنگی همین جاست. او نه به خاطر فیلمش که به خاطر خوش خدمتی اش تشویق شد. چرا چشم خیلی ها باز نمی شود؟ اگر بارِ هنری فیلم او کم نبود، ترورِ روشن هم آن قدر بزرگ بود که در ذهن کوچک شان جا نشود. و این خود فروش ها و وطن فروش ها هنر را تا نهایت ممکن به پستی کشاندند. وقتی “آقا” می گویند که هنر از منبر تاثیرش بیشتر است، چرا یک فکر اساسی نمی کنیم؟

  162. سیداحمد می‌گوید:

    جناب گمنام؛

    با ذکر منبع، مشکلی نیست!

  163. سلاله 9 دی می‌گوید:

    امشب، شب تولد شهید اکبر قدیانی است؛ دوستان! شادی روح این شهید عزیز، بخوانیم فاتحه ای…

    “الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم”

  164. چشم انتظار می‌گوید:

    روح بلندشان شاد، راه خطیرشان پر رهرو باد.
    وَ لا تَحسبنَّ الذین قُتلوا فی سبیلِ الله امواتا” بل احیاءٌ عند ربهم یُرزقون.

  165. سوال می‌گوید:

    …………………..

  166. سیداحمد می‌گوید:

    برای این پست ۵۵ نفر، ۱۶۸ کامنت گذاشته اند.
    کامنتهای ماندگاری دارد این متنِ ماندگار!

  167. خواهر شهید کاظم می‌گوید:

    سیداحمد می‌گوید:
    ۳ بهمن ۱۳۹۰ در t ۰۲:۲۹

    برای این پست ۵۵ نفر، ۱۶۸ کامنت گذاشته اند.
    کامنتهای ماندگاری دارد این متنِ ماندگار!

    باز هم مشغله و من که باز هم جا مانده ام از اتفاقی دیگر…..
    و باز هم خدا را شکر که رسیدم اگر چه دیر!
    دو تا به به….. به به
    اولی به متن داداش حسین و دومی به شعر زیبای زنده یاد سلمان هراتی.
    یک تحلیل هست که دوست داشتم بگم اگه اشتباهه درستش کنید.
    روزی بزرگ مردی گفت: سیاست ما عین دیانت ماست…. و از آن پس همه با جدیت خواستند سیاست را از زندگی ما جدا کنند تا بلکه بشود بر دیانت در زندگی مردم حکمرانی کنند. فکر کنم زیاد شنیده اید که: ای بابا.. سیاسیش نکن دیگه!!
    چیزی که ما را از آن نهی میکنند …………
    و خودشان نه به خاطر دیانت که به خاطر شیطنت آب خوردنشان هم به شدت سیاسی ست. با عرض معذرت ما را هم خر فرض کرده اند….

  168. ایرانی ها مردمی صلح طلبند، اما صلح با ابلیس، خط قرمز ماست.

    کاش می فهمیدند حرفتون رو.

  169. سلام بر فشارنده کیبرد عشق و گلوی دشمن مخصوصا از نوع داخلی اش.

    استاد وقت شد به شاگردان هم نمره ای بدهید. یاعلی

    علی اصغرها هیچ کدام ” اصغر ” نبودند!

    http://arshiha.persianblog.ir/post/113

    یا علی

  170. حسین می‌گوید:

    برادر حسین از خیلی از نوشته هات خوشم که نمیاد هیچی، بدمم میاد!
    اما بدجوری حال کردم با این سیاسی نیستا…
    و با این صلح طلبیها…
    دست مریزاد، دمت گرم.

  171. بنده خدا می‌گوید:

    خوش به حالت با دوپدرت، شهید و شبه شهید!
    التماس دعا داریم برادر
    سلام ما رو هم به آقا برسون
    یاعلی

  172. مدیر ارشد!
    حسین آقا! من از ماکو برایتان سلام میفرستم. یادم هست که وبلاگی داشتین و به خاطر حمایت های تان از آقا، برخی از منحرفین شما رو سیاسی خطاب کرده و اگه اشتبا نکنم بازداشت هم شدین ولی چه خوش است در راه آقا جان دادن چه برسد به بازداشت شدن…
    الان ما نیز به حمایت از یکی از شاگردین امام و مرجع شیعیان جهان وبلاگی راه انداختیم؛ اگه یه سری بزنین و نوشته ایی بگذارین شادمون خواهید کرد…
    منتظر حضور سبزتان هستیم .

  173. شیخ جمال می‌گوید:

    و سرانجامِ آنانکه شیفته ی چشمان هرزه ی اهالی هالیوود می شوند چیزی جز گلشیفته های برهنه نیست.

  174. بازتاب: خط خطیای من در دنیای مجازی » قلاده های طلا

  175. جانباز عاشق همت می‌گوید:

    باسلام!

    “هم قد گلوله توپ بود.

    گفتم: چه جوری اومدی اینجا؟
    گفت: با التماس!
    گفتم: چه جوری گلوله رو بلند می کنی میاری؟
    گفت: با التماس!
    به شوخی گفتم، می دونی آدم چه جوری شهید میشه؟
    لبخندی زد و گفت: با التماس!

    تکه های بدنش رو که جمع می کردم فهمیدم چقدر التماس کرده…(اللهم ارزقنا شهادة فی سبیلک)

  176. محمد می‌گوید:

    سلام بر شهدای شهرستان سرخه…
    همان هایی که به عشق تقرب الهی بسوی خدا پر کشیدند.
    به یا شهیدان سیادت، سیوحی، قاضی و تمام شهدای روحانی و طلبه شهرستان سرخه…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.