«خوابت چه قشنگ تعبیر شد مصطفی!» یا «سردر دانشگاه، شده در باغ شهادت!»

تقدیم به علیرضای کوچک…

قبل التحریر/ یک سئوال زمینی و فرشی: خاتمی، هاشمی، جاسبی، ناطق، اهل سکوت، فتنه گران و… چند تا محافظ دارند؟! و در عوض این همه محافظ و کوفت ضد گلوله، مشغول کدام خدمت اند؟! آیا این شهید و دیگر خبرگان عرصه علم و دانش، محافظ نمی خواهند؟! مگر دشمن رسما تهدید نکرده درباره جان برجستگان عرصه پیشرفت و فن آوری؟! و مگر این کار را قبلا نکرده؟! آیا در جمهوری اسلامی قرار است امر حفاظت، بیشتر از خودی ها، -آنهم خودی های خبره!- صرف ناکثین و ناکسینی شود که خطر عثمان شدن پیراهن شان هست؟! آیا قرار است عمار، -مثل همین عمار- فقط به این دلیل که عمار بی ادعاست، بدون محافظ باشد؟! اینگونه می خواهیم دفاع کنیم از جان اساتید، بزرگان و دانشمندان هسته ای کشورمان؟! پس با عرض معذرت… و قبل از اینکه جوابم بدهید؛ «آخه ما مگه یکی دو تا دانشمند داریم، که از همه شان حفاظت کنیم؟!»، باید بگویم؛ خاک بر سر بی سلیقه مان! آهای دست اندرکاران! لطفا قبل از خواندن متن زیر، اول به چشمان معصوم و پاک علیرضای کوچک در عکس فوق نگاه کنید و بعد مطمئن باشید که دقیقا همین نگاه، جلوی تان و جلوی سهل انگاری امروزتان را روز محشر خواهد گرفت. آن روز، این طفل معصوم و این خون و همین خدا از شما خواهند پرسید؛ «چرا خاتمی ملعون، آن همه محافظ داشت، اما صیاد نداشت، اما… مصطفی احمدی روشن ها نداشتند؟!»… اگر فکر می کنید دارم تند می روم، یا اقتضائات عرصه حفاظت را نمی فهمم، یا حرف، دهان روز حساب و کتاب گذاشته ام، یا از تلاش شبانه روز بچه های عزیز حفاظت بی خبرم، یا همان جمله سبز…، پس زبان هم را نمی فهمیم؛ دیدار ما به قیامت!… راستی! دیده ام و شنیده ام که محافظان سران فتنه و راس فتنه، همیشه دست شان روی ماشه اسلحه است!!… و البته، دیده ام و شنیده ام خون دل خوردن های مادر «صیاد» را. کلا دیدار ما به قیامت!! راستی تر! می توانی خودت را به نفهمی بزنی و به من طعنه بزنی که؛ با احتساب حرف تو، نصف کشور باید محافظ نصف دیگر کشور باشند!! همان که گفتم قشنگ بود؛ کلا دیدار ما به قیامت!!       

*** *** ***

متن آسمانی و عرشی: هیچ نمی شناختمش. گناه که نیست. اعترافش هم گناه نیست… و تازه! مگر می شود خوبان بی ادعا را به همین راحتی ها شناسایی کرد؟! اصلا خاصیت «شهادت» همین است. زنده و جاودان می کند شهیدی را که قبلا نمی شناختی. خون هر شهید، مسیحانفس همان شهید است و شهادت، شهید را از گمنامی درمی آورد. این فقط یکی از معجزات خون شهید است. باری پیش از این نوشتم؛ «شهید، از همه به خدا بدهکارتر است، چون که شهید است». خدا به شهید، به واسطه شهادتش، لطفی می کند که من و تو، آگه بدان نیستیم و به اسرارش راه نداریم. الان فقط باید از «مصطفی احمدی روشن» بپرسی، مزه شهادت را. البته اگر لطف کند و جوابت را بدهد… و اگر داد، یارای شنیدنش را داشته باشی. داری؟!

زنگ زدم به چند تایی از بچه های صنعتی شریف که می شناختم. مقصودی که می خواستم، حاصل نشد. بهتر دیدم زنگ بزنم رضا شکیبایی وطن امروز که سال ها پیش از این، توی همین دانشگاه درس می خواند. مثل همیشه، که بی مقدمه، چند جمله اول نوشته جدیدم را برایش می خواندم، بنا کردم خواندن؛ «سردر دانشگاه، شده در باغ شهادت…».

رضا گفت: هم خوابگاهی بودیم با هم و از آن بچه حزب اللهی های زلال و پای کار بود. گفت: سیل خاطرات، درمی آورد اشک آدم را. گفت: توی مطلبت حتما به علیرضای کوچک، فرزند این شهید اشاره کن! اصلا با این بچه حرف بزن! گفت: تصویرش را دیدی؟! دیدی توی تلویزیون، همسرش را؟! پدر و مادرش را؟! گفت: مرا یاد دهه ۶۰ انداختند و قصه صبر و ثبات. گفت: این شهید، حق این خانواده بود. گفت: همسرش هم دانشجوی صنعتی شریف بود… و همین چند روز پیش، وقتی که مصطفی را بیش از اندازه شاد و خوشحال دیده بود، ازش پرسید؛ چی شده مصطفی؟! و آنقدر این سئوال را تکرار کرد که مصطفی گفت: دیشب خواب «آقا» را دیدم که دستی به شانه ام انداخت، خندید و شال قشنگش را جا به جا کرد و فرمود: من از تو راضی ام مصطفی!

به رضا گفتم: روزگاری خمینی می گفت؛ جبهه برای ما یک دانشگاه است، اما حالا دانشگاه هم شده جبهه… و در باغ شهادت شده سردر دانشگاه. گفتم: خدا در هر مقطعی از تاریخ انقلاب، با خون شهیدی، بیمه می کند جمهوری اسلامی را و گمانم ملت، پای صندوق انتخابات، جواب لازمی به دشمن بدهد. این چند قطره خون، آن روز قشنگ اسفند، به شکل میلیونی خواهد جوشید…

رضا گفت: توی متنی که داری می نویسی، حتما روی سخنت علیرضا باشد.

*** *** ***

من با تو حرف ها دارم علیرضای کوچک، می زنم… مادرت، همان مادر من است در دهه ۶۰ و چه خوب مادری است. من با تو حرف ها دارم علیرضای کوچک، می زنم… متن دیگری می خواهد و مجال دیگری، برادر کوچکم!

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم رب الشهدا و الصدیقین…

  2. سادات می‌گوید:

    به نام خدای شهیدان…

  3. سلاله 9 دی می‌گوید:

    السلام علیک یا اباعبدالله…

  4. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    سلام بر حسین*

  5. قاصدک منتظر می‌گوید:

    چه احمقند دشمنان ما که هنوز نفهمیده اند سرلوحه ی آرزوهای ما, شهادت در راه خداست.

  6. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    خوش به سعادت شهید مصطفی احمدی روشن.
    خدا به خانواده بزرگوار ایشان صبر دهد.
    دعا می کنیم به حق حضرت زهرا خیلی زود آه مظلومِ فرزندان این شهدا، دامان مسببین این حوادث را بگیرد. خدا لعنتشان کند.

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

  7. علی آهور می‌گوید:

    بکشید ما را چون ما زنده خواهیم شد و به سوی خدای خویش پر می کشیم…
    همان خدایی که وعده داده است شهدا نزد خودش زنده هستند و روزی میخورند…
    ما تا آخر ایستاده ایم…

  8. ف. طباطبائی می‌گوید:

    اولین شب بی بابائی خیلی به علیرضا سخت می گذره.
    فقط دعا می کنم آمریکا و اسرائیل به بلائی ویران کننده دچار بشن.

  9. ققنوس19 می‌گوید:

    بسم الله الرحمن الرحیم
    اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم
    باسلام واحترام
    حسین حسین شعار ماست ! شهادت افتخار ماست !
    شهادت مبارک همکار گرامی !
    به خدایت بگو ما را هم ببیند !
    البته هیئت علمی نیستیم! فرقی هم می کند؟ مثل دنیا؟
    اللهم ارزقنا شهادت فی سبیلک !

  10. مرا می‌گوید:

    و اما داستان درخت ما این طور است که هر چه قدر تربت مخلوط با خون شهید، پایش بیشتر بریزی بارورتر خواهد شد…
    حسین قدیانی: بنا به صداقت یا امانت داری یا هر چه، این را حتما باید بگویم؛ منظورم از «آقا» در آن رویای صادقه، حضرت صاحب الزمان(عج) بودند، و مرادم از جوشش خون این شهید در وقت مقتضی، حکمتی است که از «آقا» یعنی خامنه ای عزیز و حکیم، دریافت کرده ام…

  11. سیداحمد می‌گوید:

    “دیشب خواب «آقا» را دیدم که دستی به شانه ام انداخت، خندید و شال قشنگش را جا به جا کرد و فرمود: من از تو راضی ام مصطفی!”

    مزد این رضایت، چقدر ارزشمند و شیرین بود برای آقا مصطفی…

  12. خسته نیستم،امیدوارم می‌گوید:

    شهادت گوارای وجودت آقا مصطفی.

  13. میعاد شیخی می‌گوید:

    سلام حسین آقا…

  14. سلاله 9 دی می‌گوید:

    “بسی گفتیم و گفتند از شهیدان، شهیدان را شهیدان می شناسند”.

  15. سایه/روشن می‌گوید:

    شهادت گوارای وجودش باد…اما!

    چرا این حادثه توانست دوباره تکرار شود؟!…
    پس امنیت دانش مندان مان را چگونه تامین کنیم؟

  16. قاصدک منتظر می‌گوید:

    وقتی شاگرد مکتب امام حسین(ع), راه دلبری از خدا رو بلد باشه و این دلبری مقبول حضرت حق بیفته; باب ناز و نیاز و شهادت و بهشت طوری براش باز می شه که اربعین, سر سفره ی ارباب مهمون بشه.
    خوش به سعادتش!

  17. به جای امیر می‌گوید:

    تعریف( گفت و شنود)

    گفت: سایت ضد انقلابی «سکولاریسم نو» خطاب به گروه های اپوزیسیون نوشته «لطفا یک نگاه به فعالیت های دو سال گذشته خود بیندازید»!
    گفتم: خب! منظورش چیه؟
    گفت: این سایت می نویسد؛ «طی ۲ سال گذشته همه گروه های اپوزیسیون آلت دست جمهوری اسلامی بوده اند و با سازی که رژیم ایران کوک کرده بود، رقصیده اند.»
    گفتم: این حیوونکی ها مدتهاست که «ق ر» توی کمرشان خشک شده و نزده هم می رقصند.
    گفت: این سایت از گروه های اپوزیسیون خواسته که هوش و عقل خودشان را به کار بیندازند تا از طرف جمهوری اسلامی سر کار گذاشته نشوند.
    گفتم: ولی همین سایت «سکولاریسم نو» در جریان نفوذ مدحی، اطلاعات زیادی را لو داده بود.
    گفت: ولی حالا خودش را باهوش تر از بقیه گروه های اپوزیسیون می داند!
    گفتم: چه عرض کنم؟! از یارو پرسیدند فایده گاو بیشتره یا گوسفند؟ گفت؛ اگر بگویم گاو ممکن است فکر کنید که دارم از خودم تعریف می کنم!

  18. سیداحمد می‌گوید:

    «چرا خاتمی ملعون، آن همه محافظ داشت، اما صیاد نداشت، اما… مصطفی احمدی روشن ها نداشتند؟!»

  19. حبیب می‌گوید:

    قبلش بگم من حبیبم محارب با نظام نیستم!
    سلام!
    بازم قبلشم بگم خواص بی بصیرت!! هم نیستم
    بازم بگم از اسراییل برای این وبتون نظر نمیزارم
    بازم بگم یه بچه حزب الهی ام با حرم امیرالمومنین روی بکگراند!

    یادم رفت چی میخواستم بگم که قبلش می بایست این رفع اتهام های احتمالی رو کرده باشم

    آها!

    انصافی فکر میکنی کسی هم این مثنوی های هفتصد من رو می خونه؟
    بگذریم حالا که مث منی پیدا شد و با عینک نمره ۲ چند تا مطلب رو نیگا کرد یا فی المثل خوند
    خوب باید نتیجه بگیریم فلانی و رفقا بد اند و اون یکی خوب اند
    حالا بیا فرض کنیم شما مردید (اشتباه که نمی کنید حتمن دیگه!) پس فرض که بعد از مرگتون ما میخوایم بدونیم این بهمانی های جدید چطورن! حتما باید بیام توسل به حضرتتان که شب بیان خواب ما و…

    به جان خودت که عزیزی -به خاطر یه متنی توی نه ده- از هر جه فتنه و سران و کیهان و ماهان و موسوی و کروبی اینه هست حساسیت پیدا کردم! اینقدر گفتنه که دیگه حالم بهم میخوره! بسه دیگه! دیگه چه راست باشه چه دروغ من با شنیدن کلمه فتنه و.. کهیر میزم

    تا اینجاش حال نوشتن نداشتم ببخشید خوب ننوشتم و دیگه هم با اینکه حرف زیاده اما خال نوشتن…؟
    خوب میتونین اینقـــــــــــذر بنویسین!

    خدافظ
    بازم بگم من ضد ولایت فقیه نیستم
    بازم یا علی
    حسین قدیانی: اووووووووووووووووه! خب به من چه ضد ولایت فقیه هستی یا نیستی؟! مثلا خیلی مهمه؟!

  20. حی علی الجهاد می‌گوید:

    داشتم این متن را می‌نوشتم:

    “رفیقان می‌روند نوبت به نوبت و تو ای دل بیچاره! کجای کاری؟!”

    حالا بروم و متن را بخوانم …

  21. سیداحمد می‌گوید:

    بعضی ها با اینکه ظاهرا فارسی می نویسند، ولی طوری می نویسند که نیاز به ترجمه دارد!!!
    اصلا معلوم نیست چه می گویند!

  22. حی علی الجهاد می‌گوید:

    آیا قرار است عمار، -مثل همین عمار- فقط به این دلیل که عمار بی ادعاست، بدون محافظ باشد؟!

    به گمانم دیدارمان با این‌ها باید باشد به همان قیامت …

  23. مرتضى اهوازى می‌گوید:

    در آستانه اربعین…
    همنشین پیر دلاور جبهه ها…
    مهمان ارباب بى کفن…
    خوش به حالت آقا مصطفى!
    ———–
    بگرد تا بگردیم!
    http://kayhannews.ir/901022/2.htm#other204

  24. هوشنگ می‌گوید:

    کسی به این فکر کرده که در ایران فعلا در باغ شهادت از کوچه علم و دانش باز میشود !
    افتخاری از این بالاتر برای جوانان یک کشور سراغ دارید ؟
    البته سهل انگاری از این بالاتر برای مسئولین یک کشور هم در این دنیا اگر سراغ دارید آدرس را به ما هم بدهید !

  25. چشم انتظار می‌گوید:

    مرحبا به اون پدر و مادر. بخصوص آن مادر بزرگواری که چه زیبا و غرور آفرین و با صلابت صحبت کرد. چه خودمانی. چه آماده .
    من فکر کردم نسل این مادران در حال تمام شدن است. اما صد در صد اشتباه کردم. تازه این که مادر مصطفی بود. هنوز مادر علیرضای عزیز، شیرزنی دیگر از نسل مادر صیاد دلهاد تازه کارش شروع شده و حرف ها دارد برای علیرضا. والبته برای دشمن.
    خدا لعنت کنه خاتمی و موسوی و کروبی و ایضا” هاشمی، که تعداد محافظاشون از عدد عمر بی برکتشون بیشتره.
    آقا مصطفی؛ چقدر چهره ات برای ما آشناست آیا شما را قبلا” جایی ندیدیم؟!
    چرا بعضی ها فکر می کنند برای این که دانشمند باشی اون هم از نوع هسته ای، باید کراوات داشته باشی و لباس های آنچنانی بپوشی و ماشین آنچنانی سوار شوی و از دم هرچه در صورت داری بتراشی؟! بعضی جاها این رو میگن! ولی چقدر تصویر شهید مصطفی (روشن) و واضحه. چقدر دانشمنده. چقدر شهیده.
    داداش حسین، ممنون که کمی دلمان را التیام دادید با متن سُرختان.

  26. بسیجی می‌گوید:

    حسین اقا میدانی چه هست اصلا اگر خاتمی ، موسوی و کروبی …. محافظ نداشته باشند چه کسی باید داشته باشد اگر فائزه محافظ نداشته باشد پس چه کسی باید از او محاظت کند صیاد ، علیمحمدی ، شهریاری ها را بیخیال اینها که اصلا مهم نیستند مهم میر حسین که یک موقع خدایی نکرده یه خار به پایش نرود که بعد از ان دیگر نمیتوان جواب دشمن را داد ای وای از این محافظه کاری و سازش

  27. خواهر شهید کاظم می‌گوید:

    مادران شهید چون کوه می مانند! با صلابت و استوار….
    خیلی قشنگ گفت مادر شهید روشن. ایشان گفتند که: پسرش رو هم مثل خودش بزرگ میکنم.
    یعنی یک مصطفی دیگر!
    و ای کاش حالا و حالاتر که این همه پا در رکاب داری ای عزیز زهرا(عج)…….
    به آن سجده ی معروف می رفتی و سحر گاهان با دستور قیام سر از سجده بر
    می داشتی!
    حسن تهرانی مقدم، مصطفی احمدی روشن،….
    کی از ما راضی میشوی….. از ما راضی میشوی آیا؟!!!!!

  28. مثل باران می‌گوید:

    ما هنوز شهادتی بی درد می‌طلبیم، غافل از اینکه شهادت را جز به اهل درد نمی‌دهند.

    آنانکه یک عمر مرده‌اند یک لحظه هم شهید نخواهند شد.

    اصلا مگر مرده‌گان هم شهید می‌شوند که ما شهید بشویم!؟

    شهادت تنها برای زنده‌هاست

    شهادت را نه در جنگ بلکه در مبارزه می‌دهند

    آنچه ما در اوج دانستنمان می‌دانیم، شهید در حضیض لذتش می‌بیند.

  29. عمار می‌گوید:

    “رضا گفت: توی متنی که داری می نویسی، حتما روی سخنت علیرضا باشد”
    غیر از یه جفت چشم بارونی حرفی ندارم……….

  30. پری می‌گوید:

    سردر دانشگاه، شده در باغ شهادت…

  31. مرتضى اهوازى می‌گوید:

    رفقا پیشنهاد مى کنم قبل از کامنت گذاشتن، متنتون رو به “ویراست لایو” بدین تا احیانا، زبونم لال مشکل ویرایشى نداشته باشه…
    http://www.virastyar.ir/live

  32. خون به دل می‌گوید:

    وقتی تو سالگرد شهید علیمحمدی این اتفاق میفته خیلی دیگه زور داره یعنی… استغفرالله چی بگه آدم
    بعضی مسئولین امنیتی و نظامی به جای سخنرانیهای کوبنده لطفا کمی هم عمل کنند خون به دل شدیم بابا باید مثل خودشون عمل کرد تنها راه مقابله اینه
    باید قاطع عمل کرد تا حساب کار بیاد دستشون چرا آمریکاییها و اسرائیلیها بیخ گوش ما باید احساس امنیت کنند

  33. چای پولکی می‌گوید:

    شهید مهدی رجب بیگی:

    «خدایا پرواز را به ما بیاموز تا مرغ دست آموز نشویم

    و از نور خویش آتش در ما بیفروز تا در سرمای بی‌خبری نمانیم.

    خون شهیدان را در تن ما جاری گردان تا به ماندن خو نکنیم

    و دست آن شهیدان را بر پیکرمان آویز تا مشت خونینشان را برافراشته داریم.

    خدایا چشمی عطا کن تا برای تو بگرید،

    دستی عطا کن تا دامانی جز تو نگیرد،

    پایی عطا کن که جز راه تو نرود و جانی عطا کن که برای تو برود.»

  34. احساس می‌گوید:

    “خون هر شهید، مسیحانفس همان شهید است و شهادت، شهید را از گمنامی درمی آورد.”
    واقعا عین حقیقته
    متاسفم برای همه مون که دانشمندای کشورمون رو اینطوری داریم از دست میدیم

  35. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    روحش شاد. خدا لعنت کنه موسوی ملعون خاتمی منافق رو
    این تروریستها قبل از ۸۸ هم توی مملکت بودن. حالا چرا از ۸۸ موج ترورها
    شروع میشه بر میگرده به حروم لقمگی بعضیا.
    اینجائی که من هستم، دسترسی به آدم فضائی راحت تر از پیدا کردن
    یک خط اینترنته! ولی سعی میکنم خیلی فاصله نیفته بین سر زدنم به سایت.

  36. پیرمرد می‌گوید:

    (اصلا خاصیت «شهادت» همین است. زنده و جاودان می کند شهیدی را که قبلا نمی شناختی. خون هر شهید، مسیحانفس همان شهید است و شهادت، شهید را از گمنامی درمی آورد. این فقط یکی از معجزات خون شهید است. باری پیش از این نوشتم؛ «شهید، از همه به خدا بدهکارتر است، چون که شهید است». خدا به شهید، به واسطه شهادتش، لطفی می کند که من و تو، آگه بدان نیستیم و به اسرارش راه نداریم. الان فقط باید از «مصطفی احمدی روشن» بپرسی، مزه شهادت را. البته اگر لطف کند و جوابت را بدهد… و اگر داد، یارای شنیدنش را داشته باشی. داری؟!)
    حسین جان
    توی این چند سالی که نوشته‌هایت را پی میگیرم ایمان دارم که این قلم تو نیست خون پدرت می‌باشد که در نوشته‌هایت جاریست قدرش را بدان خوشا بحالت .

  37. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    برای علیرضا؛ برادر کوچکم…
    .
    .
    هر گاه بینِ دیده و دل، جنگ می شود…
    بابا!… دلم برایِ خودم، تنگ می شود…

    در سینه یِ تنگ، قطره قطره اشک هایِ من
    بر شیشه یِ دل، قطعه قطعه سنگ می شود

    صیادِ چشم، سویِ دل نشانه می رود
    هر دانه اشک، گوله ای فشنگ می شود

    دیگر رها می شود شاعر، ز دام شعر
    خونِ قلم، در آبِ دیده رنگ می شود

    دستی به رویِ شانه هایم دست می کشد
    بابا! شبی هم خوابِ من قشنگ می شود…
    .
    .
    .
    ” گفت: دیشب خواب «آقا» را دیدم که دستی به شانه ام انداخت، خندید و شال قشنگش را جا به جا کرد و فرمود: من از تو راضی ام مصطفی! “

  38. میرهادی می‌گوید:

    سلام. چهرشونو که نشون داد، یه بنده خدایی گفت: چقدر نورانی بود… .

  39. میلاد پسندیده می‌گوید:

    گاهی خداوند با ما حرف می زند… حرف زد با من… داشتم با خودم درباره فرزندان شهدا فکر می کردم که دیگر دارند پیر می شوند یواش یواش که خدا این علیرضا خانِ جان را بر آورد…

  40. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **لا اله الا الله الملک الحق المبین**

  41. سایه/روشن می‌گوید:

    http://www.pic.iran-forum.ir/images/pogcx5auu8p4c4w2ai8q.jpg
    http://www.pic.iran-forum.ir/images/lh895e9jec4cn66y70m6.jpg

    پدر و مادر داغدار شهید احمــــــــدی روشن.

  42. سیداحمد می‌گوید:

    “مگر می شود خوبان بی ادعا را به همین راحتی ها شناسایی کرد؟! اصلا خاصیت «شهادت» همین است. زنده و جاودان می کند شهیدی را که قبلا نمی شناختی. خون هر شهید، مسیحانفس همان شهید است و شهادت، شهید را از گمنامی درمی آورد.”

    اینکه آدم با شهادت معروف شود، چه لذتی دارد! خوش به حالت آقا مصطفی…

  43. ماه می‌گوید:

    خوشا به حال آنانکه بر پیمانه عمرشان شهادت حک شده است… ای کاش شهدایمان آنچه برای خود خواستند برای دیگران هم بخواهند…

  44. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    با عرض معذرت…

    و قبل از اینکه جوابم بدهید؛

    «آخه ما مگه یکی دو تا دانشمند داریم، که از همه شان حفاظت کنیم؟!»،

    باید بگویم؛
    خاک بر سر بی سلیقه مان!
    پس زبان هم را نمی فهمیم؛ دیدار ما به قیامت!…
    .
    .
    .
    آهای دست اندرکاران!
    همان که گفتم قشنگ بود؛ کلا دیدار ما به قیامت!!

  45. سیداحمد می‌گوید:

    “ما همه دانه های یک تسبیحیم. ریسمان ولایت، مایه محبت و اتحاد و انسجام ماست.”

    {داداش حسین بسیجیها}

  46. ابوالفضل می‌گوید:

    سلام!
    دیر که نیومدم؟!

    اخوی این تلنگرها بی فایده است برای بعضی ها! شاید نیاز به سیلی باشد!

    و اما خوش به حال آقا مصطفی که هم پدر خوبی برای علیرضا شد و هم فرزند خوبی برای روح الله!

  47. سیده از فرانسه می‌گوید:

    خوشا بحالت مصطفی که امام زمانت از تو راضی بود

  48. ر د پ ا می‌گوید:

    همیشه در آستانه پیروزی‌های بزرگ قربانی می‌دهیم
    کمی فکر کن
    سال ۶۵
    همین روزها بود
    عملیات عظیم کربلای ۵ با فتح و پیروزی بزرگ
    آن روز چه کسانی را قربانی کردیم که چنین پیروزی بزرگی نصیبمان شد!
    یادتان نیامد!!!
    پس هنوز هم گمنامند
    در آن روز ۹۰ قربانی دادیم
    آن روز هم نامردی کردند
    اصلاً اینان کارشان نامردی کردن است
    وقتی‌که قبل از طلوع آفتاب شیمیایی میزنند بر سر بچه‌های گردان فجر بهبهان
    پیشقراولان کربلای ۵

    یاد همه شهداء اسلام بخصوص شهدای شیمیایی گردان فجر، و بالاخص شهید داوود دانایی گرامی باد
    http://Www.RadepaClip.com

  49. حنظله می‌گوید:

    بسم رب الشهداء والصدیقین
    شقایق ها گرچه خاکستر شدند اما، پیک بشارتی هستند بر این حقیقت که زمین نه جای ماندن که گذرگاه است و دل بستن به دنیا دل بستن به فناست.
    خوشا به سعادتت آقا مصطفی

    برادر بزرگوار جناب قدیانی ؛ «سردر دانشگاه، شده در باغ شهادت!» بسیار پر معنا و وزین است و چه خوب و بی نقص بر تیتر نشست.

    شهادت هنر مردان خداست و این “مردان خدا” شاید صاحب مغازه ای کوچک و محقر در شهری کوچک باشد و یا سردار و مجاهدی نستوه در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران.اما گویا این روزها خط مقدم جبهه مبارزه با دشمنان خدا ، عرصه علم و دانش است که مردان خدایی همچون دکتر شهریاری و علیمحمدی و احمدی روشن تقدیم اسلام نموده است.
    هوای دلم چقدر بارانیست امشب،بغض ها دارم ، چقدر حسودیم می شود به این بزرگواران.تا کی باید غبطه بخورم. وه که چقدر مقدس است این “مردان خدا” ، چه دست نیافتنی است این “هنر”.
    دلم بیقرار است بچه ها.التماس دعا دارم از همگی تان.
    اللهم ارزقنی توفیق الجهاد فی سبیلک

  50. جم می‌گوید:

    “همچنان که شهید مصطفی چمران می‌گوید:
    خدایا …
    تو به من پوچی لذات زودگذر را نمودی، ناپایداری روزگار را نشان دادی، لذت مبارزه را چشاندی، ارزش شهادت را آموختی
    خدایا …
    تو را شکر می‌کنم که از پوچی‌ها، ناپایداری‌ها‌،خوشی‌ها و قید و بندها آزادم کردی و مرا در طوفان‌های خطرناک حوادث رها کردی، در غوغای حیات در مبارزه با ظلم و کفر غرق کردی و مفهوم واقعی حیات را به من فهماندی.
    فهمیدم سعادت حیات در خوشی و آرامش و آسایش نیست بلکه در درد، رنج، مصیبت و مبارزه با کفر و ظلم و بالاخره شهادت است.
    همیشه می‌خواستم که شمع باشم، بسوزم ، نور بدهم و نمونه‌ای از مبارزه، کلمه حق و مقاومت در مقابل ظلم باشم. می‌خواستم همیشه مظهر فداکاری و شجاعت باشم و پرچم شهادت را در راه خدا به دوش بکشم.
    ای حسین (ع)، من برای زنده ماندن تلاش نمی‌کنم و از مرگ نمی‌هراسم بلکه به شهادت دل بسته‌ام و از همه چیز دست شسته‌ام ولی نمی‌توانم بپذیرم که ارزش‌های الهی و حتی قداست انقلاب بازیچه دست سیاستمداران و تجار مادی‌‌پرست شده است.”

  51. ح ص‌ن می‌گوید:

    راهش ادامه دارد ….

  52. یک دانشجوی مسلمان ایرانی می‌گوید:

    In the name of Allah

    Greetings to people who seek peace all over the world
    This is a message from an Iranian Muslim to the enemies of his religion and belief, to the Zionists and those terrorists who fear and dislike seeing an Islamic nation’s improvement.
    We all Iranian Muslims,
    We all Iranian Muslim students;
    We will fight to death for our religion and beliefs;
    We will fight with our science, not by guns and bullets;
    We will fight by our beliefs, ideas and scientific researches, not by loathsome terrorist missions and bomb attacks.
    Enemies must know, as much as they martyr our lecturers and scientists, there will be more scientists arising from martyrs blood.
    As much as the enemy tries to weaken our scientific power, we will become stronger…
    We will resist to our last drop of blood for our beloved Islam and Holy Qur’an and establishment of Imam Mahdi’s
    (PB UH) justice government and we will never leave our county’s scientific Jihad front alone.

    “In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful”
    “And reckon not those who are killed in Allah’s Way as dead Nay, They are alive ( and )are provided sustenance from their Lord” 169:Ale-Em ran
    …………………………………………………………………………………………….
    “هو”
    سلامی به رنگ صلح به تمام مردم دنیا
    این پیام یک مسلمان ایرانی است به دشمنان دین و آیینش…به صهیونیسم جهانی…و تروریست هایی که پیشرفت کشورهای مسلمان برایشان امری نامطبوع و وحشت آور است.
    ما همه مردم مسلمان ایران؛
    ما همه دانشجویان مسلمان ایرانی؛
    ما همه اهالی علم در سرزمین ایران اسلامی؛
    تا پای جان برای دین و ایمانمان می جنگیم.
    ما می جنگیم اما نه با تفنگ و گلوله…ما با قلممان می جنگیم.
    ما می جنگیم اما نه با بمب و عملیات منفور تروریستی…ما با ایمان، افکار و پژوهش های علمی مان می جنگیم.
    دشمن بداند که هر چه از میان اساتید ما افراد بیشتری را شهید کند، ما چون لاله از سرخی خون شهیدان، می روییم و بیشتر می شویم، هر چه او کمر به سستی ریشه های علمی ما ببندد، ما محکم تر می شویم…
    ما تا آخرین نفس برای اسلام عزیز و قرآن مقدس و برپایی حکومت عدل امام مهدی(عج) خواهیم ایستاد و جبهه ی جهاد علمی را ترک نخواهیم کرد.
    ” بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم”
    “وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون”

    ” به نام خداوند بخشنده مهربان”
    ” البته نپندارید که شهیدان راه خدا مرده‏ اند، بلکه زنده‏ اند (به حیات ابدى و) در نزد خدا متنعّم خواهند بود.”

    please send to all

  53. ناشناس می‌گوید:

    ……………………….

  54. سنگربان می‌گوید:

    ادبیات خانواده شهید، ادبیات دهه ۶۰ بود….
    چقدر خوب که دوباره زنده کردند این خانواده جلوه های ایثار و صبر و استقامت را….
    یه ذره داشت کم رنگ می شد این حرف ها…
    این که مادری ، همسری باصبر خود سیلی بزند به دشمن از جنس سیلی مادران شهدا در دهه ۶۰ ، که می گفتند فرزندان مان فدای رهبر….

  55. ن.بهادری می‌گوید:

    ممنون…روحشان شاد

  56. ستاره خرازی می‌گوید:

    رکعت آخر
    زود بیدار شدم تا سر ساعت برسم
    باید این بار به غوغای قیامت برسم
    من به “قدقامت” یاران نرسیدم، ای کاش
    لااقل رکعت آخر به جماعت برسم
    آه، مادر! مگر از من چه گناهی سر زد
    که دعا کردی و گفتی به سلامت برسم
    طمع بوسه مدار از لبم ای چشمه که من
    نذر دارم لب تشنه به زیارت برسم
    سیب سرخی سر نیزه است…..دعا کن من نیز
    این چنین کال نمانم به شهادت برسم
    شاعر: محمد مهدی سیار

  57. محمدباقر می‌گوید:

    ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون
    اقا مصطفی از خدات بخواه مراهم شهید کند خودم میدانم لیاقتش را ندارم ولی…

  58. مصباح می‌گوید:

    سلام بر شهیدان …


    یاحسین

  59. سیدامیر می‌گوید:

    “مصطفی احمدی روشن” کاملا این جمله را معنی کرد که بهشت را به بها دهند و به بهانه نمی دهند…….
    “مصطفی شهید” همجواری با سید شهیدان گوارای وجودت
    در ضمن مارو هم یادت نره داداش

  60. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله الرحمن الرحیم
    شهادت دانشمند نخبه‌ی جوان، شهیدمصطفی احمدی روشن، اندوه دیگری بر دل دوستداران دانش و متعهدان به پیشرفت جمهوری اسلامی نهاد. ما همگی شریک غم پدر و مادر و همسر و فرزند این جوان مظلوم و برجسته و سرافرازیم.
    این ترور بزدلانه که عاملان و طراحانش هرگز جرأت نخواهند کرد به جنایت کثیف و پلید خود اعتراف کنند و مسئولیت آن را بپذیرند مانند دیگر جنایات شبکه‌ی تروریزم بین‌الملل دولتی، با طراحی یا همراهی سرویسهای سیا و موساد عمل شده و نشانه‌ی به بن‌‌بست رسیدنِ استکبار جهانی به سردستگی آمریکا و صهیونیزم، در مقابله با ملت مصمّم و مؤمن و پیشرونده‌ی ایران اسلامی است. آنها در این رفتار شنیع و قساوت‌آمیز نیز شکست خواهند خورد و به اغراض پلید و شریرانه‌ی خود دست نخواهند یافت. رشد شتابنده‌ی علمی و فتح قله‌های دانش که با همت و عزم جوانان مؤمن و غیور و توانائی چون مصطفای شهید رونق یافته، امروز قائم به هیچ فردی نیست، این یک جنبش تاریخی و برخاسته از یک عزم خلل‌ناپذیر ملی است. ما به کوری چشم سران اردوگاه استکبار و نظام سلطه، این راه را با قوت و اراده‌ی راسخ دنبال خواهیم کرد و پیشرفت رشک‌آور ملت بزرگ خود را به رخ دشمنان عنود و حسود خواهیم کشید، و البته از مجازات مرتکبان این جنایت و عاملان پشت صحنه‌ی آن هم هرگز چشم‌پوشی نخواهیم کرد.

    اینجانب شهادت این عزیز را به والدین و همسر و فرزندش و به جامعه‌ی علمی و دانشگاهی کشور و به عموم دوستداران و متعهدان نهضت علمی فراگیر، تبریک و تسلیت میگویم و برای آنان صبر و سکینه‌ی الهی و برای شهید عزیزمان علو درجات اخروی را از خداوند متعال مسألت میکنم و یاد شهیدان علیمحمدی و شهریاری و رضائی‌نژاد را گرامی میدارم.
    سیدعلی خامنه‌ای
    ۲۲/دیماه/۱۳۹۰

  61. سلاله 9 دی می‌گوید:

    بر خامنه ای، رهبر خوبان، صلوات.

    الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ

    “مراسم هیات ها در اربعین سیدالشهدا”

    *حــاج مـحـمـود کــریـمـی*

    زمان: جمعه ۲۳ دیماه ۱۳۹۰ از نماز مغرب و عشاء
    مکان: چیذر- گلزار شهدای امامزاده علی اکبر- هیات رایه العباس
    سخنران : حجت الاسلام سیدحسین مومنی
    *****
    زمان: شنبه ۹۰/۱۰/۲۴ – ساعت۱۰صبح
    مکان: خیابان کارگرشمالی- روبروی پمپ بنزین- مسجد حضرت امبر
    _______________________________

    *حــاج منصور ارضی*

    زمان: جمعه ۹۰/۱۰/۲۳- شب اربعین
    مکان: تهران- میدان امام حسین- خیابان دماوند- ایستگاه حسینی- خیابان شهیدمحمودی- حسینیه چمنی
    *****
    زمان: شنبه ۹۰/۱۰/۲۴ – ظهر اربعین- ساعت۱۰صبح
    مکان: تهران- میدان امام حسین- خیابان دماوند- ایستگاه حسینی- خیابان شهیدمحمودی- حسینیه چمنی
    ________________________________

    *حـاج محمـدرضا طاهری*

    زمان : جمعه۹۰/۱۰/۲۳ – ساعت ۱۹
    مکان: تهران- خیابان شریعتی- خیابان قبا- مسجد قبا
    ____________________________________

    *حــاج سـعیـد حـدادیـان*

    زمان : جمعه ۹۰/۱۰/۲۳ و شنبه ۹۰/۱۰/۲۴- ساعت ۱۸
    مکان: تهران- خیابان بهارستان- نرسیده به پل چوبی- خ فخرآباد- کوچه ۱۷-پلاک ۴۸- حسینیه فاطمه الزهرا

  62. خواهر شهید کاظم می‌گوید:

    نسیم خوش نفس و پاکی گرقته حال و هوایم را
    ز خاطرم نرود هرگز هوای جبهه و یا زهرا

    دو باره پنجره را بستند به پشت در زده ام زانو
    ز درد هجر پرستو ها به جز جنون نبود دارو

    شلمچه رفتم و حالا در میان شهر گنه هستم
    دو کوهه بودم و غرق تو ولی دوباره چنین پستم

    ابا صالح
    تو را به قاری قرآنی که روی نیزه فغان دارد
    تو را به روضه پیشانی که سنگ کوبه نشان دارد

    مدد نما و عنایت کن به خاطر دو لب عطشان
    حفاظتم بنما دیگر ز جرم و معصیت و عصیان

    ببین که روی غلام تو بسان آینه بشکسته
    کنار خط شکست من نگاه فاطمه بنشسته

    همیشه چشم امید من به دست مادر تو زهراست
    گمان کنم که به روز حشر شفی نوکر تو، زهراست

    این یه مداحی مناجات با امام زمان (عج) است با صدای حاج عبد الرضا هلالی
    اگه کسی لینکش رو داره بذاره ممنون میشم.
    حال و هواش با حال این روزهای ما جوره….

  63. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم!

    تا دقایقی دیگر قطعه ۲۶ از مرز دومیلیون بازدید عبور می کند…

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…

  64. بی تاب هویزه می‌گوید:

    امشب تمام خیابان هایمان، ایست بازرسی داشت…
    چقدر دیر یادمان می افتد وظایفمان…

  65. صبا می‌گوید:

    افراد آنلاین: ۲۰
    بازدید کل: ۲۰۰۰۰۰۳

  66. سیداحمد می‌گوید:

    ماشالله حزب الله… ماشالله…

    داداش حسین بسیجیها فــــــــــــــــــدائی داری….

  67. دیده ور می‌گوید:

    !Warm welcome of USA from the people
    http://didevar.ir/?p=3931

  68. سما می‌گوید:

    روحش شاد. شهادت گوارایش. التماس دعا. شهادت نصیبتون…

  69. ققنوس19 می‌گوید:

    بسم الله الرحمن الرحیم
    اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم
    باسلام واحترام – خدا قوت
    شما سخن حق زیاد می گوئید اما اشکال آنجاست که به حق کمتر عمل می شود یعنی تا درک شود حق بودنش ۵۰ سال گذشته!
    باز هم حق بگوئید .
    موفق باشید.

  70. قاصدک منتظر می‌گوید:

    درسی که اربعین به ما می دهد, این است که باید یاد حقیقت و خاطره ی شهادت را در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگه داشت.
    * امام خامنه ای*

    و می بینیم که امثال شهید احمدی روشن, چه خوب درس آموخته اند که به جای خاطره ی شهادت, خود شهادت را زنده کرده اند.

  71. صبا می‌گوید:

    علیرضای کوچک؛ غم و بغض و اشک مهمانم می شود وقتی فکر حال مادرت را می کنم که، به چشمان پاک و معصوم تو چگونه نگاه می کند!
    خداوند به خانواده شهدا صبر دهد

  72. منتظرخورشید می‌گوید:

    تکرار جمله “سکوت رهبری در برابر انحراف جایز نیست” هاشمی از زبان صفار همزمان با سفر سردار جعفری به قم / مشاور فرمانده سپاه علنا در پازل هاشمی بازی می کند
    ………………………………………………..
    حسین قدیانی: چقدر شماها پست و دروغ گو هستید آخه؟! یه حدی داره به خدا دروغ!! جمله صفار اینه؛ «انحراف گاهی اوقات آنقدر کوچک و قابل اغماض است که می شود آن را تحمل کرد اما گاهی انحرافات به قدری بزرگ است که رهبری وارد می شوند و نسبت به آن سکوت نمی‌کنند»… این جمله اتفاقا به نوعی تکرار جمله خود «آقا» در زمینه مبارزه با انحراف در قصه آقای مصلحی است که البته رهبر این را هم اضافه کرده اند که هم بسیج و هم ملت، در برابر انحرافات بزرگ سکوت نمی کنند. خب این چه ربطی به حرف مفت شما داره؟!! اگه هاشمی بد باشه، عمرا نقطه مقابلش اختلاس کنندگان ۳ هزار میلیاردی باشن. احمدی نژاد بت نشه، ما بت شکنی نخواستیم!! باز هم زمان انتخابات شد و ۲ گانه احمدی و هاشمی شروع شد و در همین زمینه، صفار کامل کننده پازل هاشمیه، اما مشایی و دورکاری و رحیمی و… سمبل مبارزه با هاشمی اند!! اصلا فتنه و انحراف دست در دست هم داده اند، تا یکی هم سپاه و امثال صفار رو بزنن. دیگه مواضع صفار در برابر فتنه و راس فتنه و… که خیلی روشنه!! اون روزی که صفار علیه اشرافیت مطلب می نوشت و موضع می گرفت و نسبت به اولین انحرافات دولت سازندگی هشدار می داد، احمدی نژاد استاندار هاشمی بود!! اون روزی که صفار هرندی علیه فتنه ۸۸ بصیرت افزایی می کرد، مشایی داشت زیر نامه های اختلاس را امضا می کرد و احمدی نژاد داشت آرام آرام یا تند تند تبدیل می شد به «احمدی رفسنجانی». من البته این یکی را قبول دارم که وقاحت جریان انحرافی حتما از سران فتنه و راس فتنه بیشتر است!! اهل فتنه دیگه در پوشش حمایت از رهبری، سپاه رو نمی زنه لااقل! در پوشش دفاع از ولایت، امثال مصباح و صفار و شریعتمداری رو نمی زنه لااقل! یه صداقتی داره توی نفاقش و توی فتنه اش!!

  73. سرباز آقا می‌گوید:

    سلام
    خدا قوت
    اما شهادت چیزی نیست که قسمت ناکثین شود، حال آنها محافظ داشته باشند یا نداشته باشند، در باغ شهادت به روی آنها بسته است
    اما اگر صیادها و مصطفی ها هزاران هزار محافظ هم که داشته باشند ، غنچه هایی هستند که خدا عاشق آنها شده پس میروند با شهادت

  74. م.طاهری می‌گوید:

    قبل التحریر خیلی وقته ناخوانده مانده است

  75. م.طاهری می‌گوید:

    بی تعارف دشمن شکن بود ایمان و صبر با شکوه خانواده شهید

  76. سید مهدی حسینی می‌گوید:

    سلام…………………….

  77. محمد می‌گوید:

    لیبـی، رسماً برای جایگزینی نفت جمهوری اسلامی در صورت تحریم، اعلام آمادگی کامل کرد!

    حالا هی بیداری اسلامی بیداری اسلامی بکن.
    حسین قدیانی: اول انقلاب هم دولت موقت یعنی دولت رسمی انقلاب، خواهان برداشتن بسیاری از قوانین اسلام، رابطه با آمریکا و… بود!! اینکه ما می گوییم انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی، ناظر به این تحلیل های قهوه خانه ای نیست!

  78. دیده ور می‌گوید:

    سلام علیکم
    لینک : تحلیل/ما در شرائط بدر و خیبریم…
    http://didevar.ir/?p=3936

  79. منتظرخورشید می‌گوید:

    …………
    حسین قدیانی: هیس! دروغگو…

  80. مهتاب می‌گوید:

    سلام
    خدا شهید عزیزمان را با سیدالشهدا محشور گرداند
    چه قیامتی است امروز گلزار شهدای چیذر …

  81. ... می‌گوید:

    خاک تو سر امثال هاشمی و خاتمی و موسوی و کروبی و….
    حیف این همه هزینه که برای حفاظت اینها میشه.

  82. ناشناس می‌گوید:

    سلام
    خداقوت
    کجای کارید حاج آقا قدیانی؟ محافظ؟! امروز داشتم جایی می گفتم راننده هم شهید شد. یکی با عصبانیت گفت: مگه راننده هم داشت؟ برای چی؟ حالا مگه کی بوده؟

  83. سیداحمد می‌گوید:

    اربعین سید و سالار شهیدان بر اهالی قطعه مقدس ۲۶ تسلیت باد.

    نور دیده.. سربریده..
    ای برادر! خواهرت زینب رسیده… رفته و برگشته اما قد خمیده…

    http://upload20.ir/upload/1326471157257914295.wma

  84. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    حسین جان
    برای هر بلا آماده بودم… چو کوهی روی پا استاده بودم
    اگر قرآن نمی خواندی برایم… کنار نیزه ات جان داده بودم

  85. فروتن می‌گوید:

    سلام.
    بد کینه اى است که نتیجه اش مى شود ترور اما بدتر از این ها بى خیالى و بى مسئولیتى در برابر حفاظت از آن هاست.

  86. با سلام به شما برادر گرامی و دیگر همسنگران قطعه ۲۶٫ از شما دعوت می کنم اگر فرصت کردید به وبلاگ شهید سری بزنید با مداحی زیبای پدر شهید در خانه اجدادی شهید………التماس دعا

  87. حماسه امروز می‌گوید:

    ازدوروزپیش که شنیدم پسرعمواحمدی-راننده سرویس دوران مدرسه ام-شهیدشده باورم نمیشدتااینکه امروزخودشوتوتلویزیون دیدم.چقدرپیرشده بود.یادش بخیرروزای سردوبرفی بچه هاروکه اکثرابی بضاعت بودندتومینی بوسش جامیکردومیرسوند مدرسه.موقع پیاده شدن ازنصف بیشترمینی بوس کرایه نمیگرفت!تیکه کلامش هم این بود:به جان مصطفام که خیلی برام عزیزه نمیگیرم.یادش بخیرهمیشه میگفت خوب درس بخونیدتابرای خودتون کسی بشید.عمواحمدی انگارپسرت بهترازمااین حرفتویادگرفت.حالانه فقط برای خودش که برای همه ماکسیه.اینقدرکه دشمن هم چشم دیدنشونداشت.
    راستی عمواحمدی فردابچه های محل_همونایی که ازخیلیاشون به جان مصطفی عزیزت پول نمیگرفتی_تومسجدمحل به یادمصطفی مراسم میگیرن.
    ماشاالله عمواحمدی
    ماشاالله آقامصطفی احمدی روشن
    ماشاالله داداش حسین

  88. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    ای صبرتو چون کوه در انبوهی از اندوه
    طوفان بر آشفته ی آرام وزیده
    ای روضه ترین شعرغم انگیز حماسه

    ای بغض ترین ابر به باران نرسیده…

    ای کوه شبیه دلت و چشم تو چون رود
    هرروز زمانه به غمت غصه ای افزود
    غم درپی غم درپی غم درپی غم بود

    ای آنکه کسی شکوه ای از تو نشنیده…

    من تاب ندارم که بگویم چه کشیدی
    تا بشنوم آن روضه و آن داغ که دیدی
    تو در دل گودال چه دیدی چه شنیدی ؟

    که آمده ای با دل خون قد خمیده…

    نه دست خودم نیست که شعرم شده مقتل
    شد شعر به یک روضه ی مکشوف مبدل
    نه دست خودم نیست خدایا چه بگویم؟

    این بیت رسیده ست به رگ های بریده…

    این کرب و بلا نیست مدینه ست در آتش
    شد باز درون دل تو شعله ور آتش
    در خیمه کسی هست ولی خیمه در آتش

    ای آنکه شبیه تو کسی داغ ندیده…

    این قافله ی توست سوی کوفه روان است
    برنیزه برای تو کسی دل نگران است
    شکر است که تا شام فقط ورد زبان است

    رفتید دعا گفته و دشنام شنیده…

    سخت است که بنویسم دستان تو بسته ست
    مانند دلت قد تو چندی ست شکسته ست
    قد تو شکسته ست نماز تو نشسته ست

    من ماندم و این شعر و گریبان دردیده…
    .
    .
    .
    سید محمد رضا شرافت…

  89. بهنام می‌گوید:

    سلام
    احمدی روشن از شهدای بدر و خیبر بود

  90. سایه می‌گوید:

    خوشا به سعادت این شهید که در چنین ایامی که مصادف با اربعین سید الشهدا حسین بن علی علیه السلام است به فیض عظیم شهادت نائل آمد سلام ما را به اباب بی کفن برسان آقا مصطفی …صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین .اربعین اقا اباعبدالله تسلیت باد.التماس دعای فراوان از همه دوستان .

  91. ف. طباطبائی می‌گوید:

    سالار زینب حسین جان

    مرا ببخش که راه شام برگشتم
    دلم گرفته برادر، سلام برگشتم

    کنار سنگ مزارت غریب برگشتم
    در آرزوی همین بوی سیب برگشتم…

  92. سلاله 9 دی می‌گوید:

    ۱۲۵* امام حسین علیه السلام:

    هر کس فکرش به جایى نرسد و راه تدبیر بر او بسته شود، کلیدش مداراست.

    (بحارالانوار، ج۷۸، ص۱۲۸)

  93. مرتضى اهوازى می‌گوید:

    امشب از داغی دوباره چشم تهران روشن است
    یوسفی رفته است، آری وضع کنعان، روشن است
    گرچه در بزم حماسه، هیچ جای گریه نیست
    در هجوم شعله ها، تکلیف باران، روشن است
    باز شمعی کشته شد با دست شب اما هنوز
    این شبستان کهن، با نور ایمان روشن است
    کی میان ابرهای تیره پنهان می شود؟
    آسمان ما که با خون شهیدان، روشن است
    مصطفی هم رفت، آری! او هم اینجایی نبود
    مردهای مرد را آغاز و پایان، روشن است
    میلاد عرفان پور

  94. بهنام می‌گوید:

    دلم گرفته بود، این متنو خوندم، مرهمی شد برا دلم:
    چهارشنبه، اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی، به راننده‌اش مرخصی داده بودند. به من هم مرخصی دادند. امتحان برادر کوچکم هم در مدرسه لغو شد. هان ای دشمن! از این پس قصه همین است. ساندیس نظام‌مان را می‌خوریم. از مرخصی‌اش استفاده می‌کنیم. سوار اتوبوس می‌شویم و در خیابان علیه شما شعار می‌دهیم و در برابرتان تمام قد می‌ایستیم. ما همه‌مان حکومتی هستیم. من مستأجر نیستم؛ خانه‌ام «بیت‌رهبری» است. بیت رهبری خانه فقط «سید‌علی» نیست. کاشانه ما هم هست. ناشیانه حرف نزنید. ما به این آشیانه ساده و صمیمی افتخار می‌کنیم. تا وقتی حاکم، «علی» است، راهپیمایی‌های ما همه حکومتی است

  95. با سلام به شما برادر قدیانی . من باز با مشقی جدید خدمت رسیدم تا شما با قلم مبارک خود آن را خط بزنید می دانم که کار شما خط زدن مشق بچه کلاس اولی ها نیست و من هنوز در مهد هستم و انشالله تا لحد ادامه خواهم داد به یاری خدا و دعای شهدا…ولی اگر فرصت کردید نظری بندازید هر چند که می دانم سرتون شلوغ هست. الان ساعتی از نیمه شب گذشته و با اینکه از صبح زود سر کار بودم ولی آنقدر قلبم از بابت این ترور زخمی هست که نتوانستم در این مورد چیزی ننویسم نمیدونم آیا میشود در شبی که بهترین بزرگوارترین و عزیزترین در خاک آرمیده با آرامش خوابید؟ وقتی به وبلاگ شما آمدم از شما الهام گرفته و برای بچه شهید نوشتم …التماس دعا

  96. حزب الله می‌گوید:

    سلام

    هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله…

    ثبت نام برای عملیات استشهادی ضد اسرائیل.

    http://irhezbollah.blogfa.com/post-135.aspx

    یا علی مدد.

  97. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا رب العالمین**

  98. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله الرحمن الرحیم

    اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَحَبیبِهِ، اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَنَجیبِهِ، اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ، اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَقَتیلِ الْعَبَراتِ…

    سلام بر ولى خدا و دوست او، سلام بر خلیل خدا و بنده نجیب او، سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش، سلام بر حسین مظلوم و شهید، سلام بر آن بزرگوارى که به گرفتاریها اسیر بود و کشته اشکِ روان گردید…

    {زیارت اربعین، کلیات مفاتیح الجنان، صفحه ۸۲۲}

  99. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    مصطفی شهید
    نگاه مظلوم علیرضایت، دلمان را به آتش می کشد…

  100. زنده باد یاد شهدای عرصه علم…

  101. آشنا می‌گوید:

    دلم خونه حسین، دلم خونه…

  102. عبدالرضا می‌گوید:

    سلام
    انشاالله ما هم لایق شهادت بشیم………..

  103. به جای امیر می‌گوید:

    صلاحیت (گفت و شنود)

    گفت: برخی از حامیان فتنه که رد صلاحیت شده اند می گویند «علت رد صلاحیت ما انتقاد به دولت بوده است»!
    گفتم: ولی بسیاری از منتقدان پر و پا قرص دولت تایید صلاحیت شده اند.
    گفت: چه عرض کنم؟!
    گفتم: شخصی را به خاطر شرب خمر دستگیر کرده و به کلانتری برده بودند. از مامور کلانتری پرسید؛ ما را برای چی اینجا آورده اند؟ مامور گفت برای عرق خوری. یارو گفت؛ پس چرا معطل می کنید؟ خب! بیارید بخوریم و بریم!

  104. هم ولایتی! شما می‌گوید:

    بکشید ما را ملت ما زنده میشود.
    درخت بدون آبیاری نمیمیرد؟
    درخت انقلابمان آبیاری شد …. دوباره!!!
    میخوام بگم آمریکا.اسرائیل…بگرد تا بگردیم.

  105. ثبت اسرار می‌گوید:

    سلام
    با “آفتاب همچنان پشت ماست” بروزم!
    لطفا ببینید و نظر بدید.
    http://adeldarbandi.blogfa.com
    sabteasrar.loxblog.com
    به امید ظهور

  106. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا ذالجلال و الاکرام**

  107. ف. طباطبائی می‌گوید:

    با اجازه مسئول مربوطه!!

    افراد آنلاین: ۲۲ نفر

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

  108. یاسر می‌گوید:

    سلام…………………
    مصطفی فقط سی و دو سالش بود…

  109. حسین می‌گوید:

    سلام
    به موفقیتت در ۲ میلیون بازدید حسودیم میشه
    به اینکه به امام زمان معتقدید و من هر سال در جشن های نیمه شعبان شرکت میکنم
    و اعتقادم افزون نمیشه ؟
    نمیدونم من دارم لنگ میزنم یا اعتقاداتم ؟
    من نمیفهمم حال شما بسیجیها رو ؟
    به نظرم تو این مملکت فقط آدم باید دنبال پول باشه و سیاست رو بیخیال بشه
    خاک بر سرمون که فرقه هامون از هندیها کمتره اما هندیها مملکتشون اینقدر حرف و حدیث نداره که ما داریم
    خاک بر سر ما جهان سومیها که اینقدر باید تنش داشته باشیم در اداره جامعه
    که شما باید عمرت رو تلف برا این امور کنی

  110. عمار می‌گوید:

    جناب حسین لطفا از طرف خودت خاک بریز تو سرت!به ما چه کار داری ما نه جهان سومیم نه دنبال پول!حرفیه؟

  111. حسین می‌گوید:

    منظورم از ما شما نبودید
    منظورم کا جامعمون بود که الکی هر روز هر روز درگیر تنش سیاسی هستیم
    با شما هم مشکلی ندارم
    اگه حرفم هم خیلی مشکل داشت احتمالا صاحب وبلاگ نمیگذاشتش
    و اتفاقا میدونم شما هم دنبال پول نیستید
    اگه نیت نویسنده و کسانی که کامنت میذاشتند پول بود در این سایت کامنت نمیذاشتم
    میگم در این مملکت فقط باید آدم دنبال پول در آوردن باشه
    حرفم اینه

  112. من ایرانیم آرمانم شهادت می‌گوید:

    مگر شهادت نصیب همه می شود…خوشا به سعادتش که آنقدر پاک بود که لایق شهادت باشد

  113. ‎شیخ علی‌ جوادی کوکناری می‌گوید:

    به عنوان یک ولایتمدار که پنجاه سال در زندانهای ساواک شکنجه شده از مسئولین تقاضا دارم با سران فتنه مدارا نکننند. اگر هاشمی‌ رفسنجانی‌ محاکمه شود بقیّه حساب کار خود را میکنند. چرا اهمال میشود؟

  114. شفیعی می‌گوید:

    سلام
    یکی از اهداف دشمن از این ترور ها تحت فشار قراردان مسئولین توسط مردمه
    مراقب باشید تو دام دشمن نیفتید

  115. حسین مهدوی می‌گوید:

    پسری دارم که هنوز ۹ سالش تمام نشده به من گفت که آخر چرا برای دانشمندان محافظ نمی گذارند؟ چرا دانشمندان در تشییع جنازه این دانشمند شرکت می کنند؟ چرا دانشمندان ایرانی در خیابان هستند و چرا و چرا؟؟؟ خدا شاهده این پرسشها متعلق به یک بچه ۹ ساله است پس چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  116. شمیم می‌گوید:

    روحشان شاد
    راهشان پایدار…

  117. به یاد سید سجاد می‌گوید:

    “خون هر شهید، مسیحانفس همان شهید است و شهادت، شهید را از گمنامی درمی آورد.”

    خداییش درست گفتین با اینکه من اصلا ایشون رو نمی شناختم ولی وقتی خبر

    شهادتشون رو شنیدم وعکسشون رو دیدم علاقه خاصی بهشون پیدا کردم.

    انشاالله خدا ایشون رو با سالار شهیدان محشور کند.

  118. شیدا می‌گوید:

    جهان فانی وباقی فدای شا هد وساقی
    که سلطانی عالم را طفیل عشق میبینم
    اگر برجای من غیری گزیند دوست .حاکم اوست
    حرامم باد اگر من جان .به جای دوست بگزینم
    صباح الخیر زد بلبل کجا یی ساقیا برخیز
    که غوغا میکند در سر خیال خواب دوشینم

  119. هادی می‌گوید:

    سلام
    دیشب داشتیم در یک مهمانی تصاویر دیدار “آقا” با خانواده ی شهید مصطفی احمدی روشن رو میدیدیم. هنگام در آغوش کشیدن فرزند این شهید بزرگوار یکی از میهمانان به حالت شوخی گفت: من از همین الان فوق لیسانس گرفتن این بچه را دیدم. ( منظورش سهمیه و … بود). با توجه به اینکه در شرایطی که خیلی از جوانان بیکار هستند و اکثر اداراه ها هم در صورت آگهی استخدام اولویت را به خانواده شهدا و ایثارگران می دهند ( که همه می دانیم نمی دهند و خود را شهید و فرزندان خود را فرزند شهید می نامند!) بر خود لازم دیدم که جواب دندان شکنی به این قبیل افراد بدهم . اما هرچه جستجو کردم متوجه شدم که کمترین توجهی توسط وبلاگ نویسان به این مطلب که خیلی در جامعه رواج پیدا کرده ( بیشتر بخاطر تبلیغات ادارات و کنکورها) نشده. من شما را بوسیله ی فایل صوتی که فکر کنم دو سال قبل منتشر شده بود ( اگر با نیروی انتظامی بود باید به کروبی میگفتیم : مقام معظم رهبری) شناختم. و تا الان با شما کم و بیش همراه بوده و کتاب “نه ده” را خوانده ام.
    بنظرم قلم شما ویژگی عجیبی در اقناع و یا حتی جذب مخالفین دارد ( که البته من نه.ده را به دو دوست مخالف دادم که از تاثیر کتاب شما شگفت زده شدم. البته هنوز کتاب به دستم نرسیده).
    فقط یک تذکر کوچک بدهم که درست است که فلان اداره تبلیغ می کند و عمل نمی کند و بعضا سوء استفاده میکند و … . اما بهر حال این ها به صورت قانون در آمده.بنظرم اگر در مورد چرایی گذاردن چنین قانون هایی صحبت کنید تاثیر بیشتری دارد.
    مثلا یک اشکالی که دارند می گویند چرا کسی که در کنکور زحمت زیادی کشیده و رتبه قابل قبول آورده چرا باید جایش را به فرزند شهید یا خانواده شهید بدهد؟ البته من جواب هایی دارم اما قلم شما چیز دیگری است.
    با عث شرمندگی من است که نامم را دوستدار شهدا گذاشته ام و حتی نمی توانم از نام آن ها دفاع کنم. و باید از فرزند شهید خرج کنم و به قول شما : از شهدا “کارمندی” دفاع کنم.
    حلالم کنید. دعایم کنید.
    یا علی

  120. f.haji می‌گوید:

    سلام
    ممنون …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.