#دست_خدا

ح‌سین ق‌دیانی:

ملکه‌ی انگلیس
مادر شیطان است
عمه‌ی نمرود
خاله‌ی فرعون
و هنوز هم معتقد است؛
خورشید
در مستعمرات بریتانیای کبیر
هرگز غروب نمی‌کند
والله برای «مرگ بر انگلیس»
همین اعتقاد
کافی است
بگذریم که در هر کودتایی
پای روباه پیر
در میان است
و نطفه‌ی هر اختلافی
در لندن بسته می‌شود
اسرائیل
نقشه‌ی جزیره بود
تا ما مسلمانان
قبله‌ی اول نداشته باشیم
تا مسیحیان
به جای مریم مقدس
مجنون عروسکان ملکه باشند
تا عوض مسیح
بیفتند دنبال لردها
و شیطان‌پرست‌ها
و‌ فرماسون‌ها
تا یهودیان
تا کلیمی‌ها
تا همه‌ی ابنای آدم
باور کنند نقاشی‌های نتانیاهو را
بیشتر بکش کمانت را
کودک فلسطینی
سنگ تو
تا کاخ باکینگهام
فاصله‌ای ندارد
چرچیل مرد
ملکه هم می‌میرد
و تو اما
زنده می‌مانی
تا از حواریون عیسی شوی
تا نماز بخوانی
به امامت خورشید
در مسجدالاقصی
هیهات!
خورشید هنوز طلوع نکرده
و همه جای جهان
ملک خداست
آری!
آن روز که خورشید طلوع کند
یوم‌الله غروب شیطان است
روز مرگ همه‌ی ملکه‌ها
روز سقوط همه‌ی کاخ‌ها
روز پایان همه‌ی نقشه‌ها
انگلیس
نقشه داشت
تا همان را که در فلسطین کاشت
در تمام منطقه هم بکارد؛
«خاورمیانه‌ی جدید»
و کربلا هم بشود قصه‌ی قدس
انگلیس
ابوسفیان و معاویه و عمروعاص و یزید است
نقشه را خوب می‌کشد
ولی فکر «ولی» را نمی‌کند
و‌ نمی‌فهمد راز چفیه‌ی همیشه همراهش را
قسم به زیارت اربعین
کلید کربلا
دست امام خامنه‌ای است
و اساسا کلید تمام منطقه
به شهادت حاج‌قاسم
به گواهی سیدحسن
والله
فقط اندازه‌ی یک قبر
مساحت همه‌ی مستعمرات انگلیس است
و اشعه‌های خورشید
در صبحی قریب
شیاطین را خواهند کشت
کشنده‌تر از دریبل‌های دیگو
نه!
انگلیس هنوز
سیلی از دست خدا نخورده
دست خدا
در آستین اطفال غزه است
که دیروز
تیرکمان بلد شدند
و امروز
موشک
به تأسی از سلول‌های مغز طهرانی‌مقدم
بله که ما به فلسطین کمک می‌کنیم
بله که ما از باخت مردک جلیقه‌پوش شاد می‌شویم
گرت کوفت‌گیت توهم زده
مستطیل سبز هم
از مستعمرات انگلیس است!
ابله!
رحیم استرلینگ را برای چه تعویض کردی؟!
چون آه دنیایی پشت انگلیس است
چون با جلیقه
کسی مربی نمی‌شود
چون بهتر بود با دست خودت
تیمت را به فنا بدهی
آهای انگلیسی‌ها!
باز هم بای‌بای کنید با جام جهانی
و این
استعاره از بای‌بای شما
با همه‌ی مستعمرات‌تان است
عجب!
خورشید در کجا هرگز غروب نمی‌کند؟!
شهادت هر نوزاد فلسطینی
یعنی غروب وجدان هر انگلیسی
و انگلیس
بیشتر باید نگران طلوع خورشید باشد
و شیطان بزرگ هم خوب می‌داند
که منجی عالم بشریت
مادرش را
به عزایش می‌نشاند
آهای ملکه!
این بار
سفارش لباس عزا باید بدهی…

این نوشته در 20:06 ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. مرگ بر انگلیس می‌گوید:

    عالیه این شعرواره…

  2. حسین قدیانی می‌گوید:

    موتوری با خدا
    ح‌سین ق‌دیانی: تا همین ۵ دقیقه‌ی پیش در شریعتی دنبال مسافر می‌گشت و مدام داد می‌زد؛ «موتور» اما الان خودش مسافر آسمان شده تا در سجده‌ی سبز شریعت «سبحان ربی الاعلی و بحمده» بگوید! خوب می‌دانم که این تصویر بلند و این تفسیر کوتاه، شیطان را عصبانی می‌کند؛ هم‌چنان که حجاب هر خانمی و چشم پاک هر آقایی! نه! دین و بایدها و نبایدهایش را نمی‌توان از این مردم نازنین گرفت! ما همه خدا را دوست داریم و خوب می‌دانیم پشت احکام الهی و امر و نهی حضرت خالق، حکمتی از جنس محبت وجود دارد! حجاب، خیرخواهی خدا برای زن است و برای زندگی و برای مرد! نگه داشتن چشم نیز خیرخواهی خدا برای مرد است و برای زندگی و برای زن! و البته که «اسلام» برتر و بالاتر است! مرد موتوری می‌گفت: وقتی نماز می‌خوانم، انگار آسمان را ترک موتورم سوار کرده‌ام! هم‌چین حسی دارم! و آسمان، چه مسافر خوبی است…

  3. بجستان می‌گوید:

    انگلیس هنوز
    سیلی از دست خدا نخورده
    دست خدا
    در آستین اطفال غزه است
    که دیروز
    تیرکمان بلد شدند
    و امروز
    موشک
    به تأسی از سلول‌های مغز طهرانی‌مقدم

  4. بجستان می‌گوید:

    بله که ما به فلسطین کمک می‌کنیم

  5. بجستان می‌گوید:

    و شیطان بزرگ هم خوب می‌داند
    که منجی عالم بشریت
    مادرش را
    به عزایش می‌نشاند …

  6. ناشناس می‌گوید:

    فقط مارادونا

  7. محسن می‌گوید:

    افقی می‌نوشتی دیگه…

  8. حسین قدیانی می‌گوید:

    #آب_دوغ_خیار

    ح‌سین ق‌دیانی: نیست که مادرزن، چشمش را عمل کرده، فاطمه باید می‌ماند پیشش و نیست که در خانه کار داشتم، من باید برمی‌گشتم؛ تا این، اولین شبی باشد که من و خانم، از هم جداییم! القصه! به خانه که رسیدم، طبق عادت همیشگی، زنگ زدم اما یادم آمد فاطمه خانه نیست! پس کلید را در قفل در چرخاندم و روبرو شدم با خانه‌ای خاموش! خانه‌ای بی‌زن! خانه‌ای بی‌همسر! خانه‌ای بی‌چراغ! فاطمه نبود که بیاید دم در و تحویلم بگیرد و کتم را دربیاورد و بعد از کلی قربان‌صدقه، بپرسد؛ «چای بیاورم یا شام، عزیزم؟!» دم در خانه‌ی پدرش، کلی سفارش کرد؛ تا رسیدی، اول برو کمی عرق‌نعنا بخور! سفارش کرد؛ نبینم نصف‌شب، پست گذاشته باشی‌ها! سفارش کرد؛ همین‌الانش هم چشمت دارد می‌رود! زودی بگیر بخواب! سفارش کرد؛ اگر گرسنه شدی، فلان جای یخچال، برایت غذا گذاشته‌ام! تنبلی نکن! بگذار روی گاز و گرم که شد، بخور! زن است دیگر! آن‌هم چه زنی! زنی که از طرف پدر، لر است و از سمت مادر، ترک! زنی کاملا شرقی! مهربان! پدرمادردوست! همسردوست! زنی با خصلت‌های مضاعف زنانه! و بسیار حسود، ناظر به من که شوهرش باشم! متوقع است اولین نفری باید باشد که از افکار عقل و آمال دل من، مطلع می‌شود! و صدالبته رمز و راز این مهم را هم می‌داند! وسط نوشتن، کاری به کارم ندارد! وقتی می‌بیند غرق در قلمم، مزاحمم نمی‌شود! اعتراضی هم اگر داشته باشد، می‌گذارد وقتی که دستم به متنی نیست! اعتراف می‌کنم؛ من خیلی از وقت‌هایی که متعلق به فاطمه است را خرج خواندن و نوشتن می‌کنم! چه کنم؟! چه کنم الا آن‌که بعد از اتمام کارم، برایش زبان بریزم و آن‌قدر بریزم تا بل‌که عاقبت، بخندد! همین که خندید، تمام است! خنده‌هایش بوی آشتی می‌دهد! عطر مهر! وقتی که به مسخره‌بازی‌هایم می‌خندد، حس می‌کنم پادشاه جهانم! وقتی که همان چادری را سر می‌کند که خودم از بازاررضا برایش گرفته‌ام، حس می‌کنم امام‌جمعه‌ی مشهدم! تولیت آستان قدس رضوی! نماینده‌ی خدا در مشهدالرضا! در گلسار رشت، برایش یک شال خوش‌گل خریدم که هروقت سر می‌کند، حس می‌کنم شده‌ام کوچک جنگلی! در اردبیل، برایش یک کیف سنتی خریدم که هروقت روی دوشش می‌اندازد، مرا تا حد رضازاده بالا می‌برد! اما امشب، خانه هست و فاطمه نیست! راستش دلم تنگ شده برایش! آن‌قدر که تا دراز کشیدم روی تخت، رفتم گالری گوشی! عکس‌های دنا! عکس‌های همدان! عکس‌های مشهد! عکس‌های بروجرد! عکس‌های مریوان! هیچ عکسی اما دلم را آن‌قدر آتش نزد که این عکس! این مال ناهار چهارشنبه است! عجیب چسبید! عجیب دست‌پختش خوب است! خیلی زن است فاطمه! خیلی خانوووووم…

  9. حسین قدیانی می‌گوید:

    ح‌ج‌اب

    ح‌سین ق‌دیانی: واقعا نمی‌دانم کی قرار است جریان حزب‌الله، رفتار و گفتار هیجانی را ول کند؟! قطعا منظورم همه‌ی این جریان نیست! بگذارید سخن با مدد از مصداق بگویم؛ راه ترویج حجاب، این نیست که «پنج‌شنبه‌های زهرایی» را علم کنیم جلوی «چهارشنبه‌های سفید»! این نیست که فلان بازیگر محجبه شده را بیش از اندازه در بوق کنیم! این نیست که با درآوردن گند قضیه، او را ناخواسته به سخن‌گوی رسمی حجاب بدل کنیم! این نیست که او را به عیادت بزرگان بفرستیم، در شرایطی که هنوز بسیاری از مادران و همسران شهدا مفتخر به زیارت رهبر انقلاب نشده‌اند! این نیست که مادر و خواهر و عمه و خاله‌ی مسیح علی‌نژاد را بیاوریم جلوی چشمش که حالا بچرخ تا بچرخیم! این نیست که زلف او را ببندیم به ناف این تهمت یا حتی واقعیت که قبلا صیغه‌ی کی بوده! این نیست که این همه عشق همایش باشیم! دلیل غلط بودن رفتار و گفتار مسیح علی‌نژاد، با «کلام بیّن» آشکار می‌شود، نه شور و شعار! او با کلیپ‌های خودش، خودش را به خوبی لو داد که به اسم مقابله با حجاب اجباری، دنبال بی‌حجابی اجباری است! تمام! چه کار داریم به خانواده‌اش؟! گیرم والدین او تمنا دارند که از دخترشان اعلام برائت کنند! خب! یک بیانیه بدهند و اعلام برائت کنند! زیادی که بخواهد در این مقوله، خرج از حزب‌الله شود، گمانم نه مصلحت است، نه اخلاق است و نه کمکی به ترویج حجاب می‌کند! گویا بعضی از ما، بیش از خود علی‌نژاد، او را جدی گرفته‌ایم! یعنی چه این نمایش‌ها؟! شگفتا! باید شهادت بدهم که مؤثرترین برخورد با این مبلّغ بی‌حیایی را، نه حزب‌اللهی‌ها، بل‌که همان خانم نه چندان محجبه‌ای داشته که یک کلام مختصر و مفید برداشته گفته: «حجاب، هر چه باشد قانون کشورم است! هم‌چنان که هر کشوری، قوانین خودش را دارد!» کاش عوض هزینه کردن از همه‌ی ظرفیت بانوان انقلابی در کل‌کل با مسیح علی‌نژاد، کمی کار ایجابی می‌کردیم! دشمن با کمک دلقک‌هایی مثل همین سوژه‌ی مدنظر، بنا دارد ذیل تبلیغ بی‌عفتی، جامعه‌ی ایران را دوشقه کند؛ زن باحجاب، زن بدحجاب و‌ مرد باریش، مرد بی‌ریش! بدبختی این‌جاست که خروجی بعضی همایش‌های جبهه‌ی خودی هم مقوم همین دوگانه است! ما خانواده‌هایی داشتیم که هم فرزند شهید داشتند، هم فرزند اعدامی! ما همین الان خانواده‌هایی داریم که فرزند به‌رغم والدین، هم متدین است، هم انقلابی! اما آیا ضرورتی دارد که دختران صادق زیباکلام از پدرشان اعلام برائت کنند؟! همین که مادر و خواهر مسیح علی‌نژاد با حجاب کامل در راهپیمایی‌ها شرکت می‌کنند یعنی برائت! این‌که دیگر سخنرانی در همایش نمی‌خواهد…

  10. رادیو اسلام می‌گوید:

    مردم دارن از این کشور فرار می کنند .برو میزان مهاجرت را ؟لعنت بر ادم بیسواد و منحرف

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.