حسین قدیانی: اوایل انقلاب ۲ تا از نزدیکترین اقوام ما به سبب حضورشان در سپاه، از مسئولان و محافظان امام بودند. من این خاطره را از قول یکی از این عزیزان تعریف میکنم؛ «در یک روز غیر کاری، کاری اداری پیش آمد که لاجرم باید میرفتم جماران. آن روز، شلوار لی و لباس آستین کوتاه تنم بود. من هم بواسطهی پرهیز شدیدم از تظاهر، با همان تیپ رفتم. در جماران، مرحوم توسلی[الان مطمئن نیستم دقیقا ایشان بودهاند و اگر هم نبودهاند، یکی در مایههای ایشان] از نحوهی پوششم انتقاد کرد که از یک سپاهی که کارمند بیت امام هم هست، خیلی بعید است و از این حرفها! ۲ روز دیگر، فرزند خود ایشان را دیدم با تیپی به مراتب بدتر! شلوارش لی چسبان بود و لباسش نیز! در دلم گفتم: این گیر و گورها آیا فقط برای ماست یا شامل خود آقایان هم میشود؟! البته از این رفتارها زیاد بود، اما امام و مرحوم حاجاحمدآقا را خوب میدانستیم که اصلا اهل این نگاهها نبودند! عمدهی این جانمازآبکشیها مال کسانی بود- نظیر برادران انصاری- که خودشان و زن و بچهیشان هر غلطی میکردند لیکن همیشه بساط امر و نهیشان بهراه بود!» یا خاطرهای دیگر که آن را نیز از زبان یکی از این ۲ عزیز مینویسم؛ «در سپاه، بعضی روزها چون صبح علیالطلوع سر کار میرفتیم، به ما صبحانه میدادند اما روزهای زیادی میشد که من صبحانه نمیخوردم و آخر هفته، آن چند تا کره و پنیر باقیمانده در یخچال را که سهم خودم بود، میآوردم خانه. باری یکی از حضرات مافوق متوجه شد و چشمتان روز بد نبیند! کل نهجالبلاغه را خراب کرد سر ما! به حدی که یک آن فکر کردم نکند از اصحاب معاویه شدهام و اهل بخور، بخور! این گذشت تا یک روز ما ملتفت شدیم پسر همان مسئول مافوق، فوت کرده! کجا؟! جاده چالوس! چرا؟! سرعت مافوق صوت! با چه ماشینی؟! ماشین بیتالمال!»
القصه! الان هم همین است! همسر شهید مدافع حرم، خدا نکند یک استوری بگذارد در پیجش، مثلا در حال گوش دادن به یک موسیقی شاد! مثل اجل معلق، سر و کلهی گروهک جانمازآبکش که خود را رسمیترین مفسران حضرت آقا و شهدا میخوانند، پیدا میشود! چرا آهنگ؟! چرا این آهنگ؟! چرا پایمال کردن خون شهیدت؟! چرا ماشین فلان؟! چرا ضبط بهمان؟! چرا برند؟! چرا کوفت؟! و چرا زهرمار؟!
راستش از این مدل حزباللهی، بیش از آمریکا و اسرائیل و فتنه و انحراف متنفرم! خودشان هر غلطی میکنند لیکن به بهانهی مشکلات مردم، چشم دیدن شادی هیچ خلقاللهی- بهویژه خانوادهی شهدا- را ندارند! اسمشان را مؤمن گذاشتهاند اما عین آبخوردن تهمت میزنند! فیالحال بروم سر سئوالم از حضرت آقا! آیا اسم سال شد این، که جماعتی پرادعا به اسم دفاع از شما، روی هر عکسی زوم کنند، بلکه برندی خارجی بیابند و آن را بکوبانند سر طرف؟! گیری که هم به رئیسجمهور میدهند، هم به جمهور! و اتفاقا روحانی هم عاشق این بازی است؛ پررنگ شدن بلکه خلاصه شدن نقد به دولت در چرایی استفاده از یک برندی که مثلا شده کلاه یا کفش رئیسجمهور! وانگهی! مگر ما با شهید رجایی طرفیم؟! توی حزباللهی، توقع داری آقای روحانی، با این تیپ فکری و این تیپ ویلا و این تیپ ماشین، چه تیپ لباسی بپوشد؟! و مگر با این وضع مملکت، مشکل ما با مارک گرمکن آقای رئیسجمهور است؟! و مگر اگر بخواهی این مدلی به مسائل نگاه کنی، یکی دیگر هم پیدا نمیشود که گیر بدهد به بلیزر حامل امام مثلا یا خیلی چیزهای دیگر که من حالا درز میگیرم! از سویی ما متهم هستیم به فاصله از مردم و از سویی خدا نکند ناظر بر متنی، عکسی از خانهیمان بگذاریم! چنان مارک ریز برند کوفتی را به رُخت میکشند، صدرحمت به تیزی چشم هیز هرزهها! و همه هم به بهانهی دفاع از اسم سال! و تبعیت از ولایت! حالا خوب است ماشینمان تیبا- آنهم قسطی!- و آپارتمانمان- آنهم باز قسطی!- در قعر جنوب شهر است! و آن مارکی هم که در تصاویر خانهیمان، شاخکهای مغز نداشتهی جماعت بیشعور را حساس کرده، یک فقره تلویزیون الجی است مال ۱۰ سال پیش! چه کنیم حضرت آقا که اینهمه در پوشش دفاع از شما- که جان ما نیز هستید!- طعنه نشنویم، آنهم از سوی مدعیان شما؟! واقعا چه کنیم؟! در راستای دفاع از اسم سال، پرت کنیم تلویزیونمان را بیرون؟! یعنی مراد شما از این نامگذاری حکیمانه- که بارها در مطالبم به حکمت درست آن اشاره کردهام و در حد وسع، عمل هم بدان کردهام- این تظاهرات و این کنایهها و این طعنهها است؟! واقعا باید پرسید؛ آیا هیچ کدام از این مسئولان جمهوری اسلامی، استخر نمیروند و هیچ کدام از این حزباللهیهای مغرض و مریض، مسافرت نمیروند که تا نوبت به مختصری شنا و شادی خانوادهی شهدا، آنهم در یک حوض خانوادگی میرسد، زخمزبانها شروع میشود؟! و آیا این، به قشریگری و تحجر و جمود و دشمن ساختن از دوست، نزدیکتر نیست تا انقلابیگری؟! صدالبته فحش از دشمن، مایهی فخر است لیکن کسی بخواهد در لباس حزباللهی، حرف مفت بزند، حتما در دهانش میزنم، ولو خود را اصلا متصل به خدا بداند! گویی آب شرب نداشتهی مردم قهرمان خرمشهر- که پدر من از شهدای آزادسازیاش بود- در آب استخرک ۲ در ۳ باغک یکی از اقوام ماست که البته بعد از آبتنی ما سهم آبیاری درختان میشود! حضرت آقای عزیزتر از جان! از عصر امام تا امروز، دهها بلکه صدها نویسنده و خبرنگار با رؤسای جمهور به مقر سازمان ملل رفتهاند! چگونه است به ما که رسید، شد پول بیتالمال؟! ماندهام بعضی حزباللهیها چه عناد و عداوتی با خانوادهی شهدا دارند؟! والله بیشترین طعنه را ما، نه از آمریکا و اسرائیل و فتنه و انحراف، که از همین حزباللهیها شنیدیم! و نمینویسم «حزباللهینما» چرا که این رفتار و گفتار حالبههمزن، معالاسف بدل به شخصیت غالب حزبالله شده! گیرم دختری دوست داشته باشد عکس خودش را زیاد در پیجش بگذارد و از قضا من هم با کارش مخالف باشم! حزباللهی اما راحت به خودش جرئت میدهد او را چهرهفروش و چیزهای دیگر بنامد! خدا نکند همسر شهیدی ازدواج کرده، بخواهد نظری دربارهی موضوعی بدهد! حزباللهی برمیدارد و از فرط وقاحت، به او کنایه میزند که «تو دیگر همسر فلان شهید نیستی، بلکه فقط همسر بهمان مسئولی!» حیا ندارند جماعت؟! فهم و شعور ندارند؟! ادب و شرف ندارند؟! آنوقت شاکی هم میشویم که چرا آن همسر شهید، مدام علیه نظام سخن میگوید؟! و چرا در هر فتنهای، وقتی جماعتی را بازداشت میکنند، عدد قابل توجی، اختصاص به خانوادهی شهدا دارد؟! وقتی راه و بیراه، طعنه میزنند، آنهم در پوشش مدافعان نظام، چه انتظاری است؟! والله هستند و شاهدند همسران شهدا! از همین مدافع حرمیها تا قبلتریها، میتوانند شهادت بدهند که آیا از چه گروهی، بیشترین زخمها را خوردهاند؟! همسر باکری را جماعت مدعی قبول ندارند؛ همسر بلباسی چه؟! تا هفتپشتشان دریغ از یک شهید؛ آنوقت داعیهدار همه چی هم هستند! چرا خندیدی؟! چرا با شلوارک؟! چرا بیتوجهی به اسم سال؟! چرا این لباس؟! چرا این عکس؟! چرا این متن؟! چرا رفتی باغ؟! چرا استخر؟! به شما چه؟! یکبار پدرمان را درآوردید، کافی نیست؟! همین اخلاق زشتتان است که تقریبا هیچ کدام از مردم، باور نکرده و نمیکنند که فیالمثل بحث پویول، پول بوده! همه میدانند خواستید حال عادل را بگیرید، آنهم معذرت میخواهم خرکی! نه منطقی و درست! القصه! اعلام برائت میکنم؛ اقلا از این دسته از حزباللهیهایی که برشمردم! اینها جفاکارترین مردم هستند به خانوادهی شهدا! و خلاصهکنندگان بسیج در کارت بسیج! و محدودکنندگان امر به معروف و نهی از منکر به بدترین شیوهی امرها و نهیها! نه! من بر دهان این مدل حزباللهی میکوبانم تا توهم نزند که پشتسر اسم سال یا اصلا نظام، هر حرفی میتواند بزند و هر کاری میتواند بکند! تمام مهارتشان در هزینهسازی برای انقلاب است! ادعا پشت ادعا! شرم بر شما…
بسمالله الرحمن الرحیم
.
.
.
اینستاگرام حسین قدیانی
سلام آقای قدیانی…
ممنون که حرف مردم رو میزنی…
عالی بود…
سلام…
سلام اقای قدیانی .بالاترین زیانی که کشور دید با همین کج رفتاریها مردم را دوقسمت کردن .چرا با کروات جلوی امام عکس هست ؟اما بعد این شکلی شدیم فایده اش چی بود ؟
چرا در ادارات فقط یکجور ادم استخدام می شه ؟