تاریخ با تو آغاز می‌شود

نجوایی با حضرت صاحب‌الزمان

۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۷

یوم‌الله ۱۰ اردیبهشت ۶۱ با آن ‌همه شهید در همان روز اول عملیات «الی بیت‌المقدس» و با آن‌همه بگومگوی بیسیم‌ها و با آن ‌همه قیچی‌شدن‌ها، چه کسی فکر می‌کرد در سوم خرداد منجر به فتح خونین‌شهر شود؟! آن جهنم سوزان جاده اهواز- خرمشهر، در آن روز اردیبهشتی، چه کسی فکر می‌کرد ابتدای راه بهشت رهایی مسجد جامع باشد؟! اما محسن وزوایی که از شهدای همان روز تاریخی است، نه فقط به فتح شهر خون، ایمان داشت، بلکه با تمام وجود می‌گفت: «ما کربلا را برای خودمان نمی‌خواهیم؛ برای نسل‌های آینده می‌خواهیم»! آن ‌روزها این جمله به شعاری صرف می‌مانست و عجیب طعنه‌خورش ملس بود، لیکن مگر نه آن است که باز کرد راه کربلا را خون شهدای دوران دفاع مقدس؟! و مگر نه آنکه قاسم سلیمانی از کربلای ۵ به خود کربلا رسید؟! اگر دیروز، خون شهدای جنگ تحمیلی، سبب‌ساز کربلا شد، شکی نیست که در فردای امروز، محصول خون شهدای مدافع حرم، مددرسان راه ظهور خواهد شد! احسنت بر نویسنده جبهه و جنگ که تذکر می‌دهد مدام: «نگویید بیت‌المقدس، بگویید الی بیت‌المقدس»! آری! حق با حسین بهزاد است و نام دقیق عملیاتی که دهم اردیبهشت ۶۱ آغاز شد «الی بیت‌المقدس» است! و این «الی» یعنی نه فقط کربلا، که منتقم خون امام کربلا هم ظهور خواهد کرد! اگر دهه ۶۰ کربلا شکل و شمایل یک آرزوی مقدس را داشت، منظور از این غیبت، جغرافیای کربلا بود، نه معنی و مفهوم و معرفت کربلا! و کیست که نداند برای محسن وزوایی‌ها، وجب به وجب خاک جبهه، حکم کربلا داشت؟! القصه! در نگاه نافذ شهید محسن حججی یا در قطرات خون مطهر شهید محمد بلباسی یا در چشم همیشه عاشق شهید حمید سیاهکلی، کجا غایب بود مهدی فاطمه؟! فردا عید بزرگی است اما عید بزرگ‌تری هم در راه است که بیراه نیست آن را بزرگ‌ترین عید تمام تاریخ بخوانیم! و ایمان به آمدن آن عید است که اینچنین مقاوم نگه داشته خامنه‌ای را! حاج‌قاسم را! نصرالله را! ملت یمن را! بی‌گمان پرچم مقاومت بالاست و «الی بیت‌المقدس» به آخرین مرحله خود نزدیک‌تر از هر روزی است! می‌آیی شما،‌ ای تک‌سوار غریب تاریخ! و دوباره آدم را به بهشت بازمی‌گردانی! غیبت شما از عمر نوح هم بیشتر شده اما ما یادمان نرفته که امامی داریم! و آقایی که منجی عالم بشریت است! بیا مهدی‌جان! بیچاره کرده ما را غیبت شما! خسارت‌زدگانیم! والله آن‌روز که بیایی، تازه یعقوب، یوسف را می‌بیند! و تازه موسی، بر فرعون پیروز می‌شود! و تازه عیسی، زنده خواهد کرد مردگان را! این همه روز غیبت، اشتیاق ما را به ظهور شما، بیشتر کرده یا بقیةالله! ما دیری است تسلیم شده‌ایم! و پذیرفته‌ایم بی‌شما، نمی‌چرخد چرخ روزگار! چو فردایی، روز میلاد شماست آقاجان! اما فردایی که برای همیشه بیایی، روز میلاد همه پیامبران و همه امامان و همه شهیدان و همه ابنای آدم است! والله ظهور شما، دوباره زنده می‌کند زمان را! چیست این عقربه‌های لعنتی؟! چیست این ثانیه‌های ستم؟! چیست این تازیانه‌های ساعت؟! بیا مهدیا تا باز زمین، احیا بگیرد! تا باز زنده شویم ما! گناه داریم آقاجان! گفت: ‌ای پادشه خوبان! داد از غم تنهایی…

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. ط می‌گوید:

    چقدر خوب که از شهید وزوایی عزیز توی متن اسم آوردید…

  2. فریاد شیعه می‌گوید:

    سلام داداش حسین…

  3. صالح می‌گوید:

    یا مهدی…

  4. شهریار می‌گوید:

    سلام…

  5. من گمشده عشق حسین! نام ندارم! می‌گوید:

    کتاب «روز قدر» رو دیدم…
    یاد سرداب و سامرا افتادم که قبلا هم عرض کردم؛ اون روز اصلا به یاد شما نبودم ولی یهو یاد شما افتادم…
    برای خودم عجیب بود که چرا؟! چی شد یهو؟!
    متوجه نشدم تا وقتی کتاب رو دیدم…
    خوشا به سعادت شما…

  6. من گمشده عشق حسین! نام ندارم! می‌گوید:

    راستی! کنار قتل‌گاه هم همین حال برام ایجاد شد…
    اونجا هم جا خوردم که چرا باید یاد شما بیفتم! نیست خیلی خوشت میاد ازم! 🙂
    قراره چه کتابی در این زمینه رو کنید؟!
    نمی‌دونم! شاید بعد ۱۲۰ سال، رنگ پدر بگیری و حسین‌وار شهید بشی! الله اعلم…
    شهید شدی، دست ما رو هم بگیر بلکه آدم بشیم…
    التماس دعا

  7. من گمشده عشق حسین! نام ندارم! می‌گوید:

    یا علی

  8. نایب اوستا می‌گوید:

    آفرین…

  9. مریم می‌گوید:

    سلام
    کتاب روز قدر رو از کجا باید تهیه کنیم؟!
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ح‌سین ق‌دیانی:
    از انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی یا سایت همین مرکز…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.