مقام دولتی یا عنصر اپوزیسیون؟!

وبلاگ قطعه‌ی ۲۶ بیست و پنج آبان ۱۳۹۶

ح‌سین ق‌دیانی: بخش مهمی از مشکلات و معضلات موجود و اینکه به جای کاهش، افزایش هم می‌یابند، متأثر از این مسئله است که می‌بینی دست‌اندرکار ارشد امور اجرایی مملکت، در بسیاری موارد، همان رفتاری را می‌کند و همان حرفی را می‌زند که اپوزیسیون می‌خواهد! گاه حتی جلوتر از ضدانقلاب! یک نمونه، مطالبی بود که در ایام مناظره‌ها بیان شد! یک لحظه فرض کنید منافقین می‌خواستند در آن انتخابات، نامزد داشته باشند! آیا جز این است که آن نامزد، مثلا درباره دهه ۶۰ جوری سخن می‌گفت که گویی عزم کرده جای شهید و جلاد را عوض کند؟! و آیا جز این است که توان موشکی کشور را به چالش می‌کشید؟! و آیا جز این است که قوه قضائیه را و اساسا امام و نظام را، بابت بدیهی‌ترین و طبیعی‌ترین برخورد با اعضای همچنان مصر بر دشمنی گروهکهای تروریستی، سرزنش می‌کرد؟! یک نمونه دیگر را اما همین روزهای اخیر شاهد بودیم! هنوز چند ساعت از زلزله نگذشته و هنوز شماری از هموطنان مظلوم ما زیر آوار هستند و هنوز هیچ برآورد و آمار درستی از کم و کیف واقعه منتشر نشده، ناگهان می‌بینی معاون اول رئیس‌‌جمهور، بسی زودتر از جماعت اجنبی، بنا می‌کند به گروکشی سیاسی! و به بهانه تخریب دولت قبل، بهترین خوراک ممکن را به رسانه‌های بیگانه می‌دهد که اصلا و اساسا بیفتند به جان نظام! و البته بیشتر از یک روز نمی‌گذرد که مستند به شواهد و ایضا سخنان مقامات زیرمجموعه همین دولت در همین استان زلزله‌زده، مشخص می‌شود ادعای اسحاق جهانگیری، دروغی بیش نبوده! البته دروغی با بدترین و بیشترین هزینه‌ها، نه بر گرده دولت سابق، که متاثر از شارلاتانیسم اغیار، اساسا بر دوش نظام! و از همه بدتر آنکه از تهران، فشار می‌آورند به مقامات استان کرمانشاه که حتی‌المقدور سخن خود را پس بگیرند! غافل از آنکه سخنان مطروحه مقامات محلی، مستند به واقعیات غیرقابل انکار بوده! دقت شود! اسحاق جهانگیری، قلم به دست زنجیره‌ای نیست که تیتر صددرصد خلاف امنیت ملی «زلزله عراق، ایران را لرزاند» را بگوییم یک شیطنت تابلو، رو و غیرحرفه‌ای روزنامه‌ای بوده و از زنجیره‌ای‌ها هم بیش از این انتظاری نیست و تمام! ایشان «معاون اول رئیس‌جمهور» است! و اینجاست که باید عوض مشاهده مظلومیت من‌درآوردی دولت اعتدال در آن مناظره کذا، غصه‌ برای مظلومیت نظام خورد که معاون اول رئیس قوه مجریه‌اش، اینچنین در جلد اپوزیسیون فرومی‌رود! و اینچنین موضع دشمن‌شادکن اتخاذ می‌کند! و این غصه، وقتی بیشتر می‌شود که بدانیم با وجود مجموعه‌ای از این رفتارها و گفتارهای مسبوق به سابقه، ایضا اعتراف خود این فرد به نامزدی صوری در انتخابات، صلاحیتش توسط شورای نگهبان، تأیید هم می‌شود! و باز این غصه، وقتی بیشتر می‌شود که بدانیم از میان رجال جریان اصولگرا، تقریبا هیچ کدام، منتقد حتی محترم این اقدام واقعا عجیب شورای نگهبان نشدند! و نه تنها نشدند، که به امثال نویسنده بابت نقدهای آن ایام، خرده‌های بلندبالا گرفتند که چرا تخریب(!) شورای نگهبان؟! و لابد با این فهم غلط و این دریافت غلط‌دراندرغلط که شورای نگهبان، نهاد قانونی است و مورد حمایت امام و رهبر انقلاب! و شگفتا! مجال برای غصه بیش از این هم هست؛ آن‌جا که ببینی همان حضرات اصولگرا و شاید هم نواصولگرا- امان از این تعابیر مسخره، که ایراد کار ما، نه در اصول ما، بلکه در سیاست‌ورزی ماست!- و با وجود همان فهم غلط، عجبا که بعضا دوره افتاده‌اند تا پافشاری همین نهاد قانونی بر فلان تصمیم خود را با بدترین ادبیات ممکن به چالش بکشند و هیچ هم متوجه نیستند که اعضای این شورا، منبعث از کدام افق حساس، تا این حد مصمم بر فلان تصمیم خود هستند! که آقاجان! قرار نیست چون ما در مجلس، برای اقلیت‌ها نماینده‌ای درنظرگرفته‌ایم، این باید تسری کند به امور اجرایی! و مناصب دیگر! و توی مخاطب هم لطف کن و در دلت نگو که این نوشته، از کجا رسید به کجا! برای آن رسید که پی به مظلومیت مضاعف نظام ببری و ببرم و ببریم! اینکه مجری صدا و سیمای خودمان هم بله! زلزله به آن بزرگی، عوض آنکه جهت رفتارها و گفتارها، متوجه امر خدمت شود، متوجه شبهات و اکاذیبی می‌شود که خود مقامات دولتی استان خسارت‌دیده هم بارها و بارها انکارش کرده‌اند! فراموش نکنیم مسکن مهر را برای سلبریتی‌های سینما و فوتبالیستهای شاسی‌بلند نساخته‌ایم! مردم عزیز کمتر برخوردار ما در استان کرمانشاه و سایر استان‌ها که سال‌های سال، از مستأجرنشینی خسته و درمانده شده بودند، متوقع بودند از دولت قبل که ناظر بر شعارهایش، آنها را با کمترین قیمت ممکن، صاحب خانه کند! لذا بدیهی است مسکن مهر، قوت آپارتمان محل سکونت فلان بازیگر سینما و قدرت ویلای لواسان بهمان فوتبالیست را نداشته باشد اما از یاد نبریم که اگر چه همین هم زیاد است و دردآور و جان‌کاه لیکن تنها ۲ کشته زلزله اخیر، متعلق به واحدهای مسکن مهر بود! و از یاد نبریم که شمار زیادی از خانه‌ها، در شرایطی به صورت کامل ویران شده‌اند که تخریب آپارتمان‌های مسکن مهر، محدود به ریختن دیوارها و جداره‌ها و پنجره‌ها بوده و آنهم در یک زلزله بیشتر از ۷ ریشتری! صدالبته کاش با نظارت بیشتر و ساخت بهتر، همین فروریختگی‌های عمدتا مربوط به نمای ساختمان‌ها هم رخ نمی‌داد اما می‌توان فرض کرد اگر در رودبار و بم هم مسکن مهر- حتی با همین شرایط فعلی!- ساخته شده بود، قطعا آمار کشته‌های آن ۲ زلزله مربوط به زمان دولت‌های موسوم به سازندگی و اصلاحات، بسی کمتر می‌شد لیکن چه کنیم با این فرض به واقعیت پیوسته که معاون اول رئیس‌جمهور مملکت و مع‌الاسف در بعضی موارد خود آقای رئیس‌جمهور، از هر حادثه‌ای و از هر بستری و به بهانه تخریب دولتمردان قبل از خود، موجب زبان‌درازی رسانه‌های معارض داخلی و خارجی به اصل و اساس نظام می‌شوند؟! حجم خسارت، بالا و سپاه و ارتش هم در میدان و باز هم داد زلزله‌زدگان بلند و صدالبته به حق بلند و آن‌وقت عوض آنکه دولت، بیشتر کار کند و بیشتر خدمت؛ بیشتر طعنه می‌زند و بیشتر کنایه! آنهم از همان بدو امر! واقعا جا دارد همین جا خطاب قلم را بگردانم سمت آقایان روحانی و جهانگیری که عاقبت بر ما معلوم کنید بعد از ۵ سال دولتمردی شما حضرات، هنوز هم آیا مسئول هیچ چیز امور کشور نیستید؟! مگر در همان نخستین ماه‌های دولت اول شما یعنی حدود ۵ سال پیش، وزیر راه‌تان وعده «مسکن اجتماعی» را به مردم نداد؟! در کدام سیاره، این آپارتمان‌ها را بنا کرده‌اید که ما نمی‌بینیم؟! مسکن شما برای این مردم کجاست؟! شما که ماشاءالله این همه اهل تدبیر هستید، بفرمایید مسکن مقاوم‌تان در برابر هر ریشتری از زلزله را دقیقا در کجای این خاک بنا کرده‌اید که سر هر موضوعی و هر حادثه‌ای، این همه خوراک به دشمن می‌دهید؟! و این همه در جلد اپوزیسیون فرومی‌روید؟! و بعد که شماتت خود را کردید و خنک شدید، مدعی اخلاق می‌شوید که «زلزله میز دعوا نیست»! اگر نیست، پس آن مواضع روز اول‌تان چه بود؟! آخر، دورویی و سخن ضد و نقیض تا کجا؟! شما مقام اجرایی جمهوری اسلامی و خادم این ملت هستید مثلا؟! قطعا و طبعا حتی یک خراش کوچک بر دست یک کودک هم ناشی از این زلزله و در واحدهای متعلق به مسکن مهر و دیگر ساختمان‌ها، تناسبی با منزلت این ملت مقاوم ندارد که تو می‌بینی خانمش وقتی دارد از زیر آوار بیرون می‌آید، حتی در آن وضعیت هم مراقب حجب و حیای اصیل زن ایرانی هست و دستی بر روسری دارد و عزادار و داغدیده‌اش در اعلامیه ترحیم، قبل از هر چیز، سخن از «رضایت به مشیت الهی» می‌راند لیکن همانطور که اشاره شد، مخاطب مسکن مهر، اقشار آسیب‌پذیر بودند، نه نجومی‌بگیران! ما البته اهل انصافیم! زنده‌باد آن خیر، آن فوتبالیست، آن روحانی دارای نفوذ میان مردم و آن مداح و مجری و بازیگر سینما که به دور از حاشیه‌ها و گروکشی‌ها، واقعا حرکت‌های خوبی در راه کمک به زلزله‌زدگان انجام دادند! زنده‌باد آن سپاهی و ارتشی و بسیجی و هلال احمری که در وسط میدان، مشغول کار و کمک است! زنده‌باد آن موکب‌دار اربعین حسینی که همه امکانات خود را منتقل کرد به مناطق زلزله‌زده! زنده‌باد آن هموطن که نذری ایام دهه آخر صفر خود را کمال و تمام اختصاص داد به هموطنان عزیز کرمانشاهی! اما آیا می‌توان برای آن مثلا دولتمرد یا مثلا بازیگر یا مثلا بازیکن یا مثلا روزنامه‌نگار یا مثلا مجازی‌باز یا واقعا شومن هم درود فرستاد که روی غم و رنج ملت، مشغول اسکی سیاست است؟! که حتی از ورای زلزله هم، اربعین حسینی را میزند؟! و جز دولت مستقر و از همه موظف‌تر، همه چیز را و همه کس را میزند؟! والله اینکه ما گاهی خطاب به شورای نگهبان، با وجود همه حمایت‌های‌مان، نقد می‌نویسیم، ناظر بر همین است که مبادا روزی بیاید و زلزله‌ای در کار باشد و دست‌اندرکار ما، همان اول بسم‌اللهی و در حالی که هموطن ما زیر آوار است، مشغول گروکشی سیاسی شود! و الا اگر قرار است فهم‌ها غلط باشد و دریافت‌ها اشتباه و جهل‌ها زیاد و سیاست‌ورزی‌ها نادرست، دولت و دولتمرد، خواه این‌طرفی باشد و خواه آن‌طرفی! خوب است همه بیاییم طرف مردم اما نه با مردم‌نمایی، که با مردم‌داری! مردم‌نمایی یعنی اشک تمساح آن سلبریتی که خودش در ویلای شاهانه زندگی می‌کند هیچ، همین چند ماه پیش یعنی در مقطع انتخابات، بدترین و زشت‌ترین عبارات را علیه همین اقشار محروم به کار برد و اما حالا نگران مسکن همین محرومان شده! و عجبا! همه آن روزها که ما داشتیم از محروم‌نوازی سخن می‌گفتیم و توجه دولت را به اقشار ضعیف جلب می‌کردیم، ناسزا از جماعت می‌شنیدیم و متهم می‌شدیم به سیاهنمایی! و بعضا به گداپروری! مردم‌داری اما حکایت دیگری است که مصداق آن می‌شود «شهید بلباسی» که روزی داخل خاک کشور، مشغول امدادرسانی به زلزله‌زدگان است و روزی دیگر، در بیرون مرزها، مشغول متوقف نگه‌داشتن دشمن قداره‌بند در همان سنگر ابتدایی خود، آن‌هم با این هزینه سنگین که آخرین فرزندش چند ماه بعد از شهادتش دیده به جهان بگشاید! دنبال این می‌گردم که رونوشت این یادداشت را خطاب به که بزنم! سروران شورای نگهبان! اجازه هست؟!

این نوشته در 20:06 ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. .... می‌گوید:

    بسم‌اللّه الرحمن الرحیم

  2. صبا می‌گوید:

    شادی روح درگذشتگان زلزله اخیر؛
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

  3. شفیعی می‌گوید:

    حیف که این متن، تو روزنامه چاپ نشده!

  4. منتظر می‌گوید:

    سلام
    «ای تاریخ! قلمت بشکند اگر ننویسی اینجا بهشت اپوزیسیون است!»

  5. بنده خدا می‌گوید:

    سلام
    با تشکر از متن‌هاتون
    لطفا در تلگرام هم راهی برای نظرات بگذارید…
    ممنون

  6. سیروس می‌گوید:

    یا عنصر اپوزیسیون!

  7. فعلا یک عبوری می‌گوید:

    سلام استاد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.