ابراز ارادت به تروریست‌ها، شاخ و دم ندارد!

وطن امروز اول تیر ۱۳۹۶

همچنان که لبنیاتی‌ها، خوب و بد ماست همدیگر را؛ خیاط‌ها، خوب و بد دوخت همدیگر را؛ بزازها، خوب و بد پارچه همدیگر را و طباخی‌ها، خوب و بد کله همدیگر را به راحتی تشخیص می‌دهند، ما روزنامه‌نگاران هم در تشخیص خوب و بد آنچه تیتر یک می‌کنیم، هرگز کار دشواری نداریم! غرضی اگر در کار باشد، زودتر از بقیه می‌فهمیم و مرضی هم! منتها گاهی یک روزنامه، بویژه اگر از نوع زنجیره‌ای آن باشد، چنان لخت و عریان، از غرض و مرض خود در تیتر یک رونمایی می‌کند که برای فهم آن، خیلی هم لازم نیست پیشه آدمی، روزنامه‌نگاری باشد! القصه! «حمله موشکی سپاه» که فردای حماسه شیربچه‌های دلاور ما، تیتر یک یکی از این زنجیره‌ای‌ها شد، از همین موارد است! بگذریم که این تیتر، به لحاظ حرفه‌ای هم اشتباه است، چرا که‌ باید از این شارلاتان‌های قلم به مزد اجانب پرسید «حمله موشکی سپاه» به کی؟! به کجا؟! الحمدلله جا هم داشتید در فضای سفید مقابل تیتر! در امتداد این نقد حرفه‌ای اما می‌توان دمی هم درنگ متعهدانه کرد که چرا این روزنامه به شدت زنجیره‌ای، از ثبت هدف موشک‌ها خودداری کرده؟! آیا اضافه کردن ۲ کلمه «به تروریست‌ها» یا ۳ کلمه «به مقر تروریست‌ها» این همه برای روزنامه‌نگار زنجیره‌ای خرج دارد؟! تو را به آن کدخدای‌تان برندارید با حالتی «ننه من غریبانه» به ما توضیح دهید که در روتیتر، ضعف تیتر را جبران کرده‌ایم، که هم ما شما را خوب می‌شناسیم و هم شما خودتان را! پس بهتر است به جای معلق‌بازی پیش قاضی، به یادتان بیاوریم که شما همان روزنامه زنجیره‌ای بودید که حتی سابقه ست کردن رنگ لوگو با پرچم تکفیری‌ها هم در پرونده اعمال‌تان به عنوان یک لکه ننگ پاک‌ناشدنی وجود دارد! و خوب است باز به یادتان بیاوریم که شما از همان نحله هستید که در نهایت بی‌حیایی و در اوج وقاحت، تیتر «من شارلی هستم» را در پیشانی خود گذاشت! و خوب است باز به یادتان بیاوریم که شما از همان قماش هستید که فردای شهادت غریبانه سردار مظلوم هر دو عرصه «روزگار جنگ» و «جنگ روزگار» برداشت این تیتر سراسر طعنه را کار کرد که «سرتیپ حسین همدانی در سوریه کشته شد!» و خوب است باز به یادتان بیاوریم که شما از همان جماعت هستید که بشار ایستاده پای آرمان قدس شریف و هماهنگ با فرهنگ بلندبالای مقاومت و حاضر برای همه‌گونه همکاری با مجامع دنبال صلح واقعی در سوریه را «دیکتاتور» می‌خواند و تروریست‌های جلاد زبان‌نفهم را اما «مخالفان اسد»! با این دوسیه ‌آلوده، باید هم هدف موشک‌های سپاه را سانسور کنید! پس نه عجب که سپاه غرورآفرین ما دیرالزور سوریه را می‌زند لیکن اینجا تیتر یک روزنامه زنجیره‌ای دردش می‌گیرد! و زورش می‌گیرد یک کلام رک و صریح از این اقدام صحیح سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دفاع کند، چرا که دفاع قلم به مزد حرامیان، از رنگ لوگو بگیر تا رنگ و لعاب یادداشت‌ها، بیش از سپاه خودمان، با ارتش مثلا آزادی‌‌بخش سوریه هماهنگ بوده! و بیش از موشک «قیام» و «ذوالفقار» خودمان، با اسلحه لعین داعشی ست بوده! و بیش از سردار حسین همدانی خودمان، با ابوبکرهای روسیاه آن سوی مرز! طرفه حکایت اینجاست که این‌بار حتی «مسعود بی‌بی‌سی» هم لااقل برای حفظ ظاهر و جلوگیری از ریخته شدن بیشتر آبرو و حداقل از آنجا که عاقبت، مهر ایرانی بر شناسنامه خود دارد، رسما و علنا می‌آید و صحه بر درستی این اقدام سپاه می‌گذارد، آن وقت اینجا جماعتی که ابایی از معرفی خود به عنوان مریدان «بهنود لندن‌نشین» ندارند، چند تا نقطه چین! نه! این را نگویم، جفا در حق مطلب است! در همان شماره لوگوی هماهنگ با رنگ پرچم تکفیری‌ها، خوب یادم هست عکس یک اختصاص داشت به گروگان‌های ارتش مثلا آزادی‌بخش سوریه که بندگان خدا، دست‌ها را گذاشته بودند پشت‌سر به حالت ترس! این روزنامه، آن رنگ را برای لوگوی خود انتخاب می‌کند و آن عکس تلخ را هم برای همان شماره خود برمی‌گزیند اما آنجا که نیروی دریایی سپاه ما، در آب‌های خلیج همیشه فارس خوش می‌درخشد، اگر روی خودش را نکند آن ور، باز هم تیتر یکی می‌رود حکایت همان که دوشنبه همین هفته رفت! باور بفرمایید رفته آبروی‌تان زنجیره‌ای‌ها! نه! شما تیتر یک نمی‌روید، آبرو از خود می‌برید! دقیقا به همان سبک و سیاق ۸۸ که دفاع کردید از فلان بی‌آبرو که هنوز چند ساعت مانده تا مهلت اخذ رای، آمد پشت تریبون و اعلام پیروزی کرد! قطع به یقین داعش هم اگر بر فرض روزی بخواهد انتخابات برگزار کند، همان کار رفیق متوهم شما را خواهد کرد! این همه را نوشتم تا خطاب به «سپاهیان عزیز» بگویم: بسی ممنون که باعث شدید جماعت، از آن روی داعش‌دوست خود بیشتر رونمایی کنند! «حمله موشکی سپاه» اما به «مقر تروریست‌ها» بود، نه جایی در عدم! فکر کنم دوست نداشتند موشک‌های شهید زنده طهرانی ما، لانه تکفیری‌ها را به عنوان «سیبل» انتخاب کند! عاقبت، آن جرثومه‌ها هم هیلاری کلینتون را «مادر» خطاب می‌کنند!

این نوشته در 20:06 ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. حسین قدیانی می‌گوید:

    به نام خدا

  2. کوروش می‌گوید:

    و طباخی‌ها، خوب و بد کله همدیگر را! 🙂

  3. حسین قدیانی می‌گوید:

    – من نگفتم!
    این را «پیرمرد» در جواب پرسش من گفت! ایستاده بود جلوی دکه‌ی مطبوعات و با اشاره به فلان تیتر بهمان روزنامه، چند تایی طعنه بار آیت‌الله کاشانی کرد و دست آخر هم گفت: «از اولش می‌دانستم کاشانی با شاه هم‌دست است!»
    گفتم: جناب! بر فرض که این حرف شما راست باشد؛ شما آیا همانی نبودی که هر روز صبح، جلوی همین دکه، بنا می‌کردی به مدح شاه که ال بود و بل بود و خدابیامرز بود؟!
    تا این را گفتم، فوری گفت: «من نگفتم!» اما دکه‌ای خیلی ملیح، جواب پیرمرد را داد: «اتفاقا کلیدساز هم هر چی ازش بپرسی، می‌گه من نگفتم!»
    الغرض! آیت‌الله کاشانی هرگز به مرحوم مصدق، از همان زاویه‌ی شاه ملعون نقد نداشت، بلکه تنها و تنها، از نخست‌وزیر مستعجل، توقع هوشیاری بیشتر در قبال توطئه‌های دشمن و دشمن‌دوستان را داشت و بخصوص اینکه بد بودن انگلیسی‌ها به هیچ وجه دلیل بر خوب فرض کردن آمریکایی‌ها و اعتماد به کاخ سفید نمی‌شود!
    باز هم الغرض! نقشه کشیده دشمن آمریکایی، تا مستند به چند سند مجعول، من و شما را به شکل احساسی و ناپخته، سرگرم دعوای کاشانی و مصدق کند، بلکه اعتمادکنندگان امروز به آمریکا، از لابه‌لای این بگومگو، قسر دربروند و نفسی تازه کنند! قدر مسلم، آیت‌الله کاشانی با وجود همه‌ی محاسنی که داشت، بی‌ایراد در روش سیاست‌ورزی نبود و مرحوم مصدق هم با وجود تمام معایبی که داشت، خالی از حسن نبود! آری! «تاریخ» را باید خواند لیکن در مجادلات گذشته، هرگز نباید متوقف ماند! من آیت‌الله کاشانی را دوست می‌دارم! و البته همه‌ی اصحاب «ملی شدن صنعت نفت» من‌جمله دکتر فاطمی را برای این کار بزرگ تحسین می‌کنم! کج‌روی‌های مصدق جای خود، اما او آن‌قدری «ملی» بود که معنای «استقلال» را بفهمد! و البته از یاد نبریم که در راه استقلال نفت ما، فقط مصدق و کاشانی مؤثر نبودند! درود و رحمت خدا بر «شهید نواب صفوی» که مع‌الاسف، کم‌تر به نقش پررنگ ایشان در راه این خدمت بزرگ اشاره می‌شود! باری این را در معیت دوست مورخم «محمدرضا کائینی» از زبان «عزت‌الله سحابی» شنیدم که در اوج حریت، اعتراف کرد: «نواب و رفقای غیورش گارد ضربه‌ی ملی شدن صنعت نفت بودند و اگر نبودند، معلوم نبود آن حرکت به پیروزی برسد یا نه!»
    و باز هم الغرض! اگر مصدق، قصه‌ی مردی است که فریب خورد، بعضی‌ها حکایت فریب‌دهندگان تاریخ‌اند! حتی مصدق هم شرف دارد به آن‌ مثلا دولت‌مرد که نه معنای «ملیت» را می‌فهمد، نه مفهوم «استقلال» را! حرفی هم اگر به او بزنی، منکر می‌شود؛ «من نگفتم!»

  4. حسین قدیانی می‌گوید:

    از «به جهنمِ» آقای روحانی، شروع کنید!
    ح‌سین ق‌دیانی: بنا به علتی، امروز، نتوانستم در راه‌پیمایی روز قدس شرکت کنم اما اولا «مرگ بر اسرائیل»! ثانیا درود بر این ملت همیشه در صحنه! ثالثا سخنی با آقای روحانی! آن‌چه امروز حضرت‌عالی شنیدید، گذشته از خوب یا بدش، پژواک کاملا طبیعی رفتار و گفتار دیروز خودتان بود! لذا ما هر چند، شعاردادن به این سبک و سیاق علیه دست‌اندرکاران را هرگز تأیید نکرده و نمی‌کنیم ولی گاه هست که یک دولت‌مرد، خودش برای خودش شعار می‌خرد! کجا؟ آن‌جا که ۴ سال تمام، از در دوگانه‌سازی «خشونت‌طلب و صلح‌طلب» وارد می‌شود! و از در سخن ضد و نقیض، حتی درباره‌ی معصوم! و از در اهانت! و از در ادبیات منقلی! به جهنم! بزدل! بی‌سواد! بی‌شناسنامه! تازه به دوران‌رسیده! پس آقای روحانی! چیزی که برای خود نمی‌پسندید، طبق کلام امیرالمؤمنین، برای دیگران هم نپسندید! رابعا! سخنی با وزیر کشور! خوب است یک کمیته هم جهت رسیدگی به این مهم تشکیل دهید که چرا مافوق‌تان در کابینه، این همه علیه قوه‌ی قضائیه و سپاه و انقلاب و انقلابی‌گری و منتقد و بینات دین و درس قیام کربلا و مشروعیت حکومت و غیره و ذالک، تند و عصبانی و آمیخته به اهانت و ممزوج با شبهه سخن می‌گوید؟! بلاشک اگر به این موضوع، رسیدگی عاجل کنید، بی‌نیاز خواهید شد از رسیدگی‌های بعدی! پس با عرض معذرت، از شنیدن ۴ تا شعار، لطفا دور زیادی برتان ندارد که شما اگر با بعضی شعارهای آن‌چنانی، مشکل ذاتی داشتید، آن‌روز باید رگ گردن کلفت می‌کردید که رئیس‌تان در دولت یا سایر وزرا، حرف را بد می‌زدند و سخن را درشت می‌گفتند! لذا کوه اگر صدای خودتان را به خودتان برگرداند، خود شکنید که «کوه‌شکنی» هم درست مثل «آیینه‌ شکستن خطاست»! بگذریم که «کوه» را نمی‌توان شکست! و عرصه را نمی‌توان بر جوان حزب‌اللهی که چون کوه، محکم و باشکوه ایستاده، تنگ کرد! مخلص کلام! هر چه زودتر کمیته‌ی رسیدگی به حواشی امروز را تشکیل دهید لیکن از خانه‌ی اول! و از پله‌ی اول! یعنی از «به جهنمِ» آقای روحانی!
    اینستاگرام ۲ تیر ۱۳۹۶

  5. حسین قدیانی می‌گوید:
  6. حسین قدیانی می‌گوید:

    ح‌سین ق‌دیانی: این تذکر اما بر خلاف تذکر پست قبل، کاملا مرتبط با حواشی امروز است، بچه‌های خوب! در زیر، اسامی بعضی از این عناصر سیاسی را می‌آورم و شما ذلیل‌مرده‌های بی‌بصیرت هم لطف می‌کنید و هنگام مشاهده‌ی ایشان در «روز قدس» یا حالا بگو هر روزی، دقیقا همان شعاری را سرمی‌دهید که جلوی اسم طرف، آمده! دقیقاها! شوخی هم ندارم اصلا!
    حسن روحانی؛ خامنه‌ای رهبر است، روحانی بلکه بهتر است!
    حسام‌الدین آشنا؛ صل علی محمد، آشنای ملت آمد!
    علی مطهری؛ غروب همیشه واس من، نشونی از تو بوده!
    اسحاق جهان‌گیری؛ اسحاق! ما یادمون هست، عاشقیم تو رو دربست!
    مجید انصاری؛ صل علی محمد، خود خمینی آمد!
    حسن خمینی؛ خود خمینی آمد، صل علی محمد!
    محمود دعایی؛ بوس!
    معصومه ابتکار؛ صل علی محمد، عمه‌ی دوران آمد!
    عباس آخوندی؛ منم و ی سقف کوفتی، همینم واسم زیاده!
    محمدجواد ظریف؛ برجامی دلاور، پیرو خط رهبر!
    ناطق نوری؛ هر چی نون تنوریه، عاشق ناطق نوریه!
    علی لاریجانی؛ آملی یادت باشه، علی‌تون سرورته!
    صفدر حسینی؛ بیا با هم دوست باشیم، ذخیره‌ی آتیش‌پاره!
    اینستاگرام ۲ تیر ۱۳۹۶

  7. حالا می‌گوید:

    بعضی از این شعارها نیازمند تفکیک جنسیتی است! 😀

  8. خان‌باجی می‌گوید:

    این مملکت تا وقتی این روزنامه‌های زنجیره‌ای رو داره، دشمن نمی‌خواد!
    .
    .
    .
    قلاده‌های طلا

  9. کامیار می‌گوید:

    کم مزخرف می‌نویسی، در کامنت‌ها دست هم می‌بری؟!

  10. کامیار می‌گوید:

    هنوز می‌سوزی از نتیجه انتخابات؟!

  11. روزبه می‌گوید:

    با سلام خدمت استاد قدیانی عزیز…

  12. ناهید می‌گوید:

    همیشه فکر می‌کنم؛ کنار فقر، دیگه به چی رسیدیم؟!…

  13. فرشید می‌گوید:

    روز به روز، بیشتر کمبود کلمات و جملات تحریک‌کننده و زشت رو حس می‌کنی…

  14. بهرامی می‌گوید:

    یا علی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.