نامه‌ای به معلم

وطن امروز ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶

سلامی گرم و صمیمی، نثار همه شما معلمان کشور عزیزمان ایران که با کمترین درآمد، بیشترین منفعت را به همه ما رسانده‌اید. کدام منفعت؟! در وهله اول، همین توانایی خواندن و نوشتن! و همین که می‌توانیم قلم دست بگیریم و نقدی کنیم و نظری بدهیم! نیک اگر بنگری، بزرگ‌ترین منفعت هم همین است!

معلمان عزیز!

واقعیت آن است که اگر من و ما، همه عمر را هم صرف دفاع از زحمات شبانه‌روز شما مدافعان مظلوم حریم فرهنگ و دفتر و کتاب و قلم کنیم، باز در برابر آن نعمت والای معنوی که شما ارزانی شاگردان خود کرده‌اید، هیچ است! از آن روزگار گچ و تخته سیاه تا امروز که تخته‌ها سفید و گچ‌ها بدل به ماژیک شده‌اند، آنچه ذره‌ای تغییر نکرده، شوق شما و عشق شما و اهتمام شما به یاد دادن بوده است! از یاد دادن نوشتن تا یاد دادن نان حلال! از یاد دادن بابا تا یاد دادن نان! و اینکه زنده‌باد بابایی که نان خانواده خود را با کار و تلاش، ارزانی ایشان می‌کند!

معلمان گرانقدر!

مع‌الاسف در سال گذشته، ما از طریق اخبار و شما اما با همین گوشت و پوست و استخوان، متوجه بزرگ‌ترین تخلف اقتصادی شدید که عدل، در همان صندوقی رخ داد که از صدر تا ذیل، تعلق به عرق جبین شما داشت! القصه! از همان بدو امر تا امروز، ما بدون آنکه معلم را وارد این تقسیم‌بندی‌های رایج کنیم، از «معلم» و از «حقوق همه معلمان» در برابر این تخلف بی‌سابقه، دفاع کردیم! در این میدان، کم هم ناسزا نشنیدیم، بخصوص از طرف دولت محترم و رسانه‌های دولتی، اما «احقاق حق» را هنوز هم و همواره اصلی‌ترین رسالت خود می‌دانیم! آری! آنجا که پای دفاع از حق و حقوق معلم و کارگر و کارمند است، ما را هیچ ملالی از هیچ ناسزایی نیست! گفت: سر خم می ‌سلامت، شکند اگر سبویی…

معلمان محترم!

لابد خود دانسته‌اید که ظرف ۱۰ روز گذشته، جدیدترین دسته‌گل دولت یازدهم، چه صدمه بزرگی به روح حساس امر عظیم آموزش‌ و پرورش ما وارد کرد! آری! واردات ۲۰۰ میلیونی پوشاک برند ایتالیایی، اگر چه در قیاس با سایر تخلفات دولت فعلی، بخصوص تخلف صاحب‌رکورد در صندوق ذخیره شما فرهنگیان عزیز، هرگز عدد قابل ملاحظه‌ای نیست اما انجام این تخلف، توسط دختر وزیر آموزش‌ و پرورش، آنهم به مشکوک‌ترین صورت ممکن، آنهم با مسخره‌ترین توضیحات و مضحک‌ترین توجیهات معاون اول همین دولت که در «مناظره دوم» همه دیدیم و شنیدیم، بلاشک بهترین انگیزه برای شما اولین و خدوم‌ترین اهالی جبهه فرهنگ است تا با عزمی بیش از پیش، به صف «منتقدان وضع موجود» بپیوندید! بخوانید از قول جناب جهانگیری: «مظلومیت دولت را ببینید! دختر وزیر، بیکار بوده، کار شرافتمندانه‌ای انتخاب کرده، واردات داشته و کل ارزش لباسی که وارد کرده، ۲۰۰ میلیون تومان بیشتر نبوده است!»

معلمان مظلوم!

هم‌اینک برای شما، نیز همه مردم، این پرسش به وجود آمده که اصلا و اساسا نسبت وزیر آموزش‌ و پرورش دولت اعتدال با مقوله آموزش‌ و پرورش چیست؟! شگفتا! وزیر مذکور، رئیس هیأت‌مدیره شرکت دختر بیکارشان هم هست! و البته از یاد نبریم که این ۲۰۰ میلیون تومان واردات مسئله‌دار برند ایتالیایی، فقط و فقط یکی از تجارت‌های شریف این پرنسس مظلوم، محسوب می‌شود! کارگران صنف پوشاک، دسته‌دسته دارند به خیل بیکاران اضافه می‌شوند، آن‌وقت ما شاهد نوع خاصی از بیکاری در میان اعضای خانواده کابینه آقای روحانی هستیم به نام «بیکاری اشرافی» که در آن، شخص بیکار، تازه اقدام به واردات کالای ایتالیایی می‌کند! و از یاد نبریم که چند روز پیش، سخنگوی دولت، در ادامه همان دست‌فرمان معاون اول، از همه چیز سخن گفت الا یک معذرت‌خواهی خشک و خالی از شما معلمان عزیز! دست آخر هم معلوم نکرد که آیا دولت، بنایی بر برخورد با چنین وزیری با چنین دختری دارد یا خیر؟!

معلمان غیور!

همین مرقومه و فی‌الواقع همین نامه که چیزی جز انعکاس همان ناله‌های جانسوز شما نیست، گمانم برای شما عزیزان کافی باشد تا لااقل خوب بدانید روز ۲۹ اردیبهشت، به کدام ۲ نامزد، تحت هیچ شرایطی رأی نخواهید داد!

عزت‌تان مستدام…

این نوشته در یمین ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. .... می‌گوید:

    به نام خدا
    ان‌شاءالله که مردم، منطقی و عقلانی رأی می‌دن…

  2. shillar_94 می‌گوید:

    «من معلّم هستم»
    درد ِ فهمیدن و فهماندن و مفهوم شدن، همگی مال من است…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.