دوباره روحانی؛ دوباره بحرانی

وطن امروز ۴ اردیبهشت ۱۳۹۶

این هم از عجایب روزگار است که رئیس دولت شهره به «اعتدال»، روزی سخن بر مدار «تفریط» براند و دگر روز بر مبنای «افراط»! روزی وعده دهد که ۱۰۰ روزه، تحول اقتصادی ایجاد می‌کند، دگر روز بگوید: «۱۰۰ سال هم برای حل مشکلات کشور کافی نیست!» الحمدلله آقای روحانی، خودشان بر عقلانی نبودن وعده تحول اقتصادی ظرف ۱۰۰ روز، اذعان کردند اما نامزدی را در نظر بگیرید که در آستانه انتخابات، رسما و علنا اعلام ‌کند ۱۰۰ سال هم برای حل مشکلات کشور کافی نیست! و البته از یاد نبرید که نامزد مورد نظر، رئیس‌جمهور مستقر است! ناگفته واضح است که ۱۰۰ سال دیگر هم مشکلات مربوط به دوره خودش را دارد اما گمان نکنم هیچ نامزدی در هیچ انتخاباتی و در هیچ کجای جهان، اینچنین آب پاکی را روی دست همگان بریزد: «۱۰۰ سال دیگر هم مشکلات حل نمی‌شود!» این جمله اما بیش از آنکه خودش مهم باشد، معنای مستتر در پس آن است که مهم جلوه می‌کند! چیست این معنی؟! الا آنکه ناقل آن، اصلا و اساسا اراده‌ای برای حل مشکلات ندارد؟! الا آنکه اگر دوباره رأی بیاورد، ۴ سال بعد هم، عین ۴ سال قبل، به جای حرکت به جلو و سعی در حل مشکلات، همچنان درجا می‌زند؟! براستی اگر قرار است ۱۰۰ سال فرصت هم برای آقای روحانی کافی نباشد که مشکلات را حل کنند، چه سود از رأی دوباره به ایشان که البته بیشتر از ۴ سال هم نیست؟! و مگر نه آنکه رأی به هر نامزدی، لاجرم باید برخاسته از یک امیدی باشد؟! و مگر نه آنکه از سر و کول جمله «۱۰۰ سال هم کافی نیست برای حل مشکلات مردم» دارد یأس و ناامیدی می‌بارد؟! یک وقت هست دوباره به فردی اعتماد می‌کنیم که راهی نیمه‌رفته را کامل کند ولی وقتی که به‌زعم خود آقای روحانی «۱۰۰ سال هم برای حل مشکلات کشور کافی نیست»، چه اعتماد دوباره‌ای؟! چه اطمینان مجددی؟! بیانیه آقای قالیباف در روز ثبت‌نام، حرف حساب کاملا درستی داشت؛ «رئیس‌جمهور شدن مجدد آقای روحانی، یعنی تکرار همین ۴ سال، بلکه هم بدتر!» وقتی رئیس‌جمهور مستقر، ۴ سال بعد از وعده تحول اقتصادی ظرف ۱۰۰ روز، مدعی می‌شود ۱۰۰ سال هم، زمانی کافی برای حل مشکلات نیست، همین می‌شود دیگر! حقا که باید گفت: خسته نباشید آقای روحانی! القصه! تفریط «۱۰۰ روز» و بعد هم انکار آن و بعدتر هم این افراط «۱۰۰ سال» فی‌نفسه یعنی اراده‌ای برای کار در دولت اعتدال وجود ندارد! و منبعث از همین هم هست که آقایان، خطر تک‌دوره‌ای شدن را بیخ گوش خود احساس می‌کنند! سابق بر این، اگر مردم به رئیس‌جمهور مستقر، دوباره اعتماد کردند، یکی هم برای این بود که هیچ‌کدام از این آقایان، هرگز این همه مأیوسانه سخن نگفتند که ۱۰۰ سال هم برای من کافی نیست! هیچ‌کدام هم البته با «نامزد پوششی» وارد رقابت با حریفان نشدند! چرا که اقلی از کار و کارنامه برای ارائه به مردم داشتند! و حداقلی از توان برای پاسخگویی به نقد رقبا داشتند! واقعا اگر اینگونه است که «۱۰۰ سال هم برای حل مشکلات کشور کافی نیست» و اگر اینگونه است که اراده برای حل مشکلات معیشتی مردم، اینقدر در این دولت، پایین و اندک است، چاره‌ای نیست الا تصحیح شعار انتخاباتی آقای روحانی، البته با عرض معذرت! آری! «دوباره ایران؛ دوباره روحانی» شعاری است که فقط به درد تیتر یک روزنامه دولت می‌خورد و الا مردمی که در این ۴ سال، بیش از هر چیز دیگری شاهد «رکود» بوده‌اند، «دوباره روحانی» برای‌شان مترادف «دوباره رکود» است! «دوباره روحانی» یعنی «دوباره وعده‌ بی‌عمل»! و رسیدن از وعده «تحول اقتصادی ظرف ۱۰۰ روز» به این جمله قصار که «۱۰۰ سال هم کافی نیست برای حل مشکلات!» مدعی بودند به محض توافق، همه تحریم‌ها بالمره لغو می‌شود؛ سپس اظهار فرمودند اصلا و اساسا برجام با هدف لغو تحریم‌ها تنظیم نشده بود! مدعی بودند در امر مبارزه با فساد، هیچ خط قرمزی نمی‌شناسند؛ سپس از بزرگ‌ترین تخلف مالی، با عنوان «معوقه بانکی» یاد کردند! و «مدیران نجومی‌» را هم کردند «ذخیره و امانت‌دار»! اعتماد دوباره به یک دولتمرد، جز این نیست که باید نان یک اعتباری را بخورد اما با این همه خلف وعده، اعتباری هم آیا می‌توان برای دولت اعتدال قائل شد؟! بنابراین «دوباره روحانی» یعنی «دوباره حرف» و باز هم حرف و حرف و حرف! «دوباره روحانی» یعنی جیب مردم، رشد ادعایی در زمینه اقتصاد را هرگز تایید نکند، آنوقت آقای روحانی، در چشم مردم نگاه کنند و بگویند که من شرمنده شما نیستم! «دوباره روحانی» یعنی «دوباره همین نگاه»! و «دوباره همین دیدگاه»! جمهور، شرمنده زن و بچه است؛ باشد! من رئیس‌جمهور اما شرمنده نیستم! «دوباره روحانی» یعنی «دوباره کلیدی که وارد هر قفلی می‌شود اما هیچ دری را باز نمی‌کند»! «دوباره روحانی» یعنی ۴ سال تمام، هر ماه، عده‌ای از این مردم، از فهرست یارانه‌بگیران حذف شوند، بی‌آنکه مکانیسمی برای این حذف ارائه شود! «دوباره روحانی» یعنی «دوباره فرار از پاسخگویی»! اشتباه است اگر خیال کنیم این فقط وزیر راه دولت اعتدال بود که میکروفن را از دست خبرنگار قاپید! تو وقتی ۴ سال تمام، ولو برای یک بار، یک‌ کلام، توضیح به مردم نمی‌دهی که چرا و با کدام متر و معیار، هر ماه، شماری از ایشان را از فهرست یارانه‌بگیران حذف می‌کنی، یعنی هر روز داری میکروفن را از دست خبرنگار می‌قاپی! فقط خود من در همین «وطن امروز»، گمانم بیش از ۲۰ بار از دست‌اندرکاران دولت اعتدال خواستم مکانیسم حذف یارانه‌بگیران را برای مردم توضیح دهند! دیگر همکاران هم گفتند! روزنامه‌های دیگر هم! دولت محترم اما انگار نه انگار! پس «دوباره روحانی» یعنی «دوباره انگار نه انگار»! و انگار نه انگار که آن پیرمرد روستایی یا آن پیرزن شهری یا آن جوان تازه ازدواج کرده یا آن مرد تازه بیکار شده، حق پرسش از دولتی دارند که خود رئیس آن را انتخاب کرده‌اند! اگر «روحانی» یعنی «رکود»، «دوباره روحانی» یعنی «تجمیع مضاعف مسائل و مصائب و مشکلات»! و در آن صورت، کشور شاهد بحرانی خواهد شد به مراتب بدتر از بحران ناشی از جنگی که البته به برکت مجاهدت قاسم سلیمانی و یارانش، دشمن قادر به تحمیل آن بر خاک پاک وطن نیست! امروز اگر کارگر ما بیکار شده، فردا اعتراض این کارگر بیکار‌شده، گریبانگیر همه خواهد شد! پس «دوباره روحانی» یعنی «دوباره بحران»، نه «دوباره ایران»!

این نوشته در یسار ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. ... می‌گوید:

    به نام خدا

    دوباره روحانی یعنی دوباره رکود… و دوباره رکود یعنی بحران…

  2. shillar_94 می‌گوید:

    شبیه قفلی کهنه شده‌ایم که سال‌های سال، بی‌کلید مانده…

  3. به جرم عشق می‌گوید:

    با سلام
    بعد از مدتها اومدم اینجا، دیدم نوشتید…

  4. سمانه می‌گوید:

    اون از روحانی با اون سخنرانی طلبکارانه‌اش تو قزوین!
    اون از لایحه عدم نظارت بر سفرهای خارجی مسئولان وزارت خارجه که فرستادن مجلس!!
    اینم از شما که دیر به دیر کامنت‌ها رو تأیید می‌کنید!!!

    اینم شد زندگی؟

  5. برف و آفتاب می‌گوید:

    یادش به خیر
    یه زمانی «سیداحمد» همه‌اش مداحی‌های قشنگ می‌ذاشت برامون…

  6. سرباز می‌گوید:

    فکر کنم این دفعه با دفعه‌های قبل فرق می‌کنه!
    کلید روحانی کار می‌کنه و قفل اولین دولت ۴ ساله شکسته می‌شه و در تاریخ به عنوان شکستی بزرگ ثبت خواهد شد ان‌شاءالله!
    هم‌چنان زیبا و پر مغز…

  7. سمانه می‌گوید:

    برف و آفتاب!
    سیداحمد دلش شکسته، ای لعنت بر اینستا!
    🙂

  8. سیداحمد می‌گوید:

    تیتر عالیه!
    زیرکانه و حرفه‌ای

    خدا قوت سالار

  9. سیداحمد می‌گوید:

    آقای روحانی!

    خودت فلانی یا ملت رو فلان فرض کردی؟
    گرفتی ما رو انگار!
    برنامه صد روزه قبلی رو منکر شدی، امروز مجددا گفتی برنامه صد روزه برای رونق اقتصاد دارم؟
    لعنت خدا بر دروغگو

  10. سیداحمد می‌گوید:

    مگه مرض داری که امروز یه حرفی بزنی و شونصد روز دیگه به خودت بگی بی‌عقل؟!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.