صداقت، سیادت دارد بر سیاست

وطن امروز ۲۱ آذر ۱۳۹۵

اینکه بعضی‌ها بعد از عمری چرخش خلاف و رسیدن هر چند دیر به صحت نصایح بزرگان، بخواهند خود را مستظهر به حمایت رهبر انقلاب نشان دهند، قطعا راهش سخن خلاف واقع نیست! عاقبت، از دوست‌ترین دوستان تا دشمن‌ترین دشمنان، نظر حضرت آقا درباره توافق را می‌دانند؛ هم می‌دانند ایشان از اساس، خوشبین به مذاکره با آمریکایی‌ها نبودند، هم می‌دانند رهنمودی اگر ارائه دادند، ناظر بر کلیات بوده، نه جزئیات، مانند نامه به رئیس‌جمهور که الزامات و ملاحظات راهبردی خود را در ۹ بند اعلام کردند.

فی‌الحال سئوال! از آن ۹ بند راهبردی، کدام‌شان اجرایی شد که آقایان حتی در جزئیات هم مایه از بزرگان می‌گذارند؟! حالا البته عیبی ندارد بعضی‌ها خود را متکی به حمایت و نظر لطف رهبر فرزانه انقلاب نشان دهند لیکن راهش این نیست که مدعی شوند:

«ما در برجام، قدمی برنداشته‌ایم الا آنکه با بزرگان هماهنگ کرده باشیم!»

نتیجه می‌شود اینکه، آحاد ملت برمی‌دارند و در حرکتی کاملا خودجوش و البته قابل پیش‌بینی، شبکه‌های اجتماعی را پرمی‌کنند با قیاس ادعای ارائه شده از طرف ایشان و سخن بزرگان! نتیجه این قیاس هم، واضح است:

«نخیر! هرگز اینگونه نبوده که شما در توافق، هر قدمی را هماهنگ با نظر مبتنی بر عقل و خرد بزرگان برداشته باشید! که اگر برداشته بودید، حتم، دشمن این‌همه کلاه «تقریبا هیچ» سرتان نمی‌گذاشت!»

بدترین سخن ناراست از ناحیه دست‌اندرکاران، آن سخن ناراستی است که مع‌الاسف با «اعتماد به نفس» بیان شود! چرا؟ چون اعتماد مردم را به صحت سخن دست‌اندرکاران، در «مضاعف‌ترین شکل ممکن» سلب می‌کند! وقتی یک دست‌اندرکار، در اوج اعتماد به نفس، حرفی می‌زند که فی‌الواقع واقعیت ندارد و مردم هم خوب می‌دانند که هیچ واقعیت ندارد؛ این «سلب اعتماد عمومی» والله ضررش از تحریم و تمدید تحریم هم بیشتر است! اینکه دست‌اندرکار ارشد مملکت، با دست خود یعنی با سخن ناراست خود، اعتماد مردم به صحت سخنان دست‌اندرکاران را سلب کند، نه فقط «مایه شرمساری» بلکه «خسارت محض» هم هست! اینکه او دوباره و ناظر بر موضوعی دیگر، موضعی دیگر و از قضا شاید راست و درست اتخاذ کند و مردم اما با خود بگویند: «اعتباری به حرف‌های این نیست! این همانی است که قبلا هم آره»!

خانم یا آقایی که داری این نوشته را می‌خوانی! اصلا از این بدتر، چیزی هم متصور هست که مردم، اعتمادی به سخن دست‌اندرکاران نداشته باشند؟! و اعتباری برای سخن ایشان قائل نباشند؟! مدعی بودند خسارت تاخیر در رسیدن به توافق، روزی ۴۰۰ میلیارد تومان است! خب حالا! از اجرای برجام چند روز می‌گذرد؟! این ۴۰۰ میلیارد تومان‌‌های روزانه، شبانه کجا رفت؟! چه شد؟! تا مشاور ارشد دست‌اندرکار محترم، جوابی به این پرسش بدهد، بگذارید یک ادعا هم من بکنم؛ اساسا قابل شمارش نیست خسارت سلب اعتماد مردم از اعتبار حرف دست‌اندرکاران!

آقایِ! صداقت، سیادت دارد بر سیاست! همین که آهنگ حرف‌زدنت با «صداقت» نمی‌خواند، یعنی قدم‌زدنت هم هماهنگ با «ولایت» نبود! ما البته استقبال می‌کنیم از رسیدن شما به صحت نظر بزرگان، حتی درک هم می‌کنیم شما را که جز استظهار به حمایت ایشان، «تقریبا هیچ» راه دیگری برای‌تان نمانده، اما… هیچ! بروید دگربار این یادداشت را از ابتدا بخوانید!

این نوشته در یمین ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    آقایِ! صداقت، سیادت دارد بر سیاست! همین که آهنگ حرف‌زدنت با «صداقت» نمی‌خواند، یعنی قدم‌زدنت هم هماهنگ با «ولایت» نبود!

    آفرین!
    خدا قوت

  2. شیدا می‌گوید:

    طلحه وزبیرشان را گرفتیم انداختیم توى قفس!
    حالا برای ما ابوموسى‌بازى راه انداختند!
    صد رحمت به روباه!

  3. منتظر می‌گوید:

    سلام
    درک هم می‌کنیم شما را که جز استظهار به حمایت ایشان، «تقریبا هیچ» راه دیگری برای‌تان نمانده

    تو برزخ گیر کردن، بد دردیه
    اما
    آقای!
    فلان به زبان «ولی‌ ولی» گوید و در کار، ولی آرد!
    صد رحمت به چوپان دروغگو

  4. مجنون‌الحسین می‌گوید:

    عالی…
    یعنی «قلم‌»زدنت هماهنگ با «ح‌ق»!

  5. منتظر می‌گوید:

    سلام
    جهت آگاهی بیشتر از مسبوق به سابقه بودن این ادعاهای واهی آقای! درخصوص هماهنگی با بزرگان، مطالعه کتاب خاطرات ایشان جالب‌انگیزناک خواهد بود!

  6. چشم‌انتظار می‌گوید:

    آقای! و لجاجت، انطباق دارد با رذالت!

  7. قاصدک منتظر می‌گوید:

    ای کاش الفبای سیاست را بر مبنای الفبای انسانیت که همان صداقت است می‌نوشتند تا دست‌اندرکار ارشد مملکت می‌آموخت با زبان قد کشیده از حجم ناراستی، بی‌اعتباری می‌شود که دیو دروغ‌اش، اعتماد ملت را می‌بلعد!
    و این
    «نه فقط «مایه شرمساری» بلکه «خسارت محض» هم هست!»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.