حد شرمساری این دولت همین است!

وطن امروز ۳ آذر ۱۳۹۵

ح‌سین ق‌دیانی: تمنایی دارم از ملت! این همه گیر ندهید به این مرقومه معروف به «نامه شرمساری»! والله حد شرمندگی این دولت همین است! دولتی که رئیسش هنگام گرفتن وقت قاضی‌القضات مملکت، به جای معرفی مدیران نجومی و شرکای حقوقی، خواهان بستن رسانه‌های منتقد و بخصوص روزنامه‌های منعکس‌کننده درد توده‌های مردم می‌شود و حتی در دیدار با مقام اول این مملکت، به جای استمداد از «حضرت آقا» مبنی بر گرفتن پند و نصیحت منجر به باز شدن فلان گره معیشتی بهمان گروه جامعه، باز هم خواهان توقیف روزنامه می‌شود، معلوم است چه باید باشد حد شرمساری‌اش و میزان شرمندگی‌اش! این دولت و بخصوص فرد مد نظر، اصلا و اساسا نمی‌توانند برای این خیل عظیم بیکار که از قضا، شمار قابل توجهی از ایشان در همین ۴ سال اخیر به جامعه بیکاران جامعه اضافه شده‌اند، شرمنده باشند! و هرگز نخواهند توانست شرمسار از آخر و عاقبت این جمله خود در ایام انتخابات باشند که «هم باید چرخ هسته‌ای بچرخد، هم چرخ کارخانه‌ها»! دولت برف شمال و مرز مهران و شرمساری بابت پدری که متاثر از بیکاری ۲ ساله، از جور کردن بند و بساط جهیزیه دختر خود عاجز است؟! توقعاتی داریدها! این دولت، تنها و تنها باید شرمنده از همان سوژه «نامه شرمساری» باشد و دیگر هیچ! همین است حد شرمندگی حضرات! بیش از این نمی‌توانند! و نمی‌توانند درک کنند که خجالت پدر بیکارشده، نزد زن و زندگی و بچه و در و همسایه و فک و فامیل یعنی چه؟! براستی فردی که فساد بزرگ در صندوق فرهنگیان را در مغلطه‌ای آشکار، «معوقه بانکی» می‌خواند و هیچ هم حاضر نیست بابت این فساد بزرگ، آن‌هم در سر گردنه تعلیم و تربیت، از قشر زحمتکش معلم عذری بخواهد، چگونه می‌تواند بابت این فساد انصافا دیگر بی‌نظیر، شرمنده اصحاب مدرسه و امنای تدریس باشد؟! معلوم است چیست حد شرمساری این دولت! همین که شرمنده‌اش شدند! و نه بیشتر! بیشترش را دیگر نمی‌کشند! و قادر نخواهند بود شرمنده آن تازه‌دامادی باشند که ۳ ماه است به علت تعطیلی کارخانه، کارش را از دست داده و با موتور، در این برف و باران مشغول مسافرکشی است! دولتی که رئیس آن، در روشن‌ترین روز ممکن، اعتراض مردم عزیز کرمانشاه به فاجعه «بیکاری» را «شعر و شعار» می‌خواند، نباید هم شرمسار از وجود این همه جوان بیکار در جامعه باشد! این دولت، اصلا و اساسا در هوای دیگری تنفس می‌کند! و به قولی در فضا به سرمی‌برد! در فضای گل و بلبل این دولت، «رکود» مگر وجود خارجی هم دارد که به خاطر آن، حضرات بخواهند از توده‌های ملت، شرمنده و شرمسار باشند؟! این حضرات حتی نباید شرمنده این جمله خود در ایام تبلیغات هم باشند که «آمارهای اقتصادی را باید جیب مردم تایید کند»! گفتم که! حد شرمندگی این دولت، همان است که در «نامه شرمساری» بدان اشاره شد! آیا چنین دولتی، با این حد قلیل از شرمندگی، اصلا و اساسا قادر است شرمنده این جمله فخیمه باشد که «همه تحریم‌ها، در همان روز اجرای توافق، بالمره لغو می‌شود»؟! اگر حتی آقایان سیف و صالحی و… حتی‌تر کمیسیون همان مجلسی که پیام انتخابات ۲۴ اسفند را درک کرده هم بگویند؛ «نخیر! نه فقط تحریم‌ها لغو نشده، بلکه عایدی برجام برای ملت ما «تقریبا هیچ» بوده است»، باز هم حضرات دولت راستگویان، نباید شرمنده وعده‌های عملی نشده خود به ملت باشند! چرا؟ چون حد شرمندگی خود را خیلی قشنگ تعریف کردند! اینکه حالا ملت، از تهران تا مهران و از شمال تا جنوب، از بی‌تدبیری حضرات شکایت دارد، دلیل هر چه بشود، دلیل شرمندگی حضرات نخواهد شد! جناب آقای! بابت «نامه شرمساری» متشکریم!

این نوشته در 20:06 ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. نیـــل می‌گوید:

    به نام خدا

    فکر کنم دارم می‌شم از خواننده‌های پای ثابت وبلاگ…
    دقت نکرده بودم؛ راستی‌راستی چه دعواهایی در رسانه‌ هست و ما خبر نداشتیم!
    چه نیش و کنایاتی!
    البته من فکر می‌کردم مثلا بعد از افاضات جناب شیخ، یه ستون کامل سوره مبارکه‌ی حمد و سه اخلاص درج بشه، من‌باب فاتحه!
    یا یه همچین چیزایی…
    ولی اینم جالب بود!

  2. چشم‌انتظار می‌گوید:

    آهای شیخ!
    شرمنده اوباما و ترامپ و کری نشی، صلوات!

  3. حامد می‌گوید:

    سلام حسین‌آقا

    «شرمنده آن تازه‌دامادی باشند که ۳ ماه است به علت تعطیلی کارخانه، کارش را از دست داده و با موتور، در این برف و باران مشغول مسافرکشی است!»

    خب، این چیزها که همه جا هست!
    البته ما قلبا حسین‌آقا رو دوست داریم و این حرف، کاملا دوستانه است…

  4. منتظر می‌گوید:

    سلام
    فاتحه این جماعت، روز اول‌شون خونده شد!

  5. سیداحمد می‌گوید:

    «جناب آقای!» رو خوب گفتید!
    🙂

  6. سیداحمد می‌گوید:

    حد این دولت همینه!
    والله حدش همینه…

    و البته اگر مردم با این همه بی‌تدبیری و فضاحت، باز هم این دولت مزخرف رو انتخاب کنن، نتیجه می‌گیریم حق‌شونه هر چی سرشون بیاد!

  7. منتظر می‌گوید:

    شباهت کاملا اتفاقی…

  8. قاصدک منتظر می‌گوید:

    این دولت و بخصوص فرد مد نظر
    باید
    شرمسار ملتی باشند که نشانه‌ی سنگ دشنام‌ خود کرده‌اند…
    شرمسار شهدای هسته‌ای و قلب رآکتور اتمی…
    شرمسار از دروغ و تزویر…
    شرمسار از وعده‌های صد من ی غاز…
    شرمسار از تقصیر در امور معیشتی مردم…
    شرمسار از بی‌مایگی وزرای خود…
    شرمسار از فرومایگی وزارت خارجه و سخن‌گو و سخنان سخیفش…
    شرمسار از خیانت خود…
    شرمسار از حماقت خود…

    و در مجموع شرمسار از حضوری بی‌خاصیت!!!

  9. ناشناس می‌گوید:

  10. ناشناس می‌گوید:

    سلام و رحمت الهی
    یک مطلبی را بنا داشتم خدمت‌تان عرض کنم و آن اینکه دقت کردید دعا برای فرج حضرت، فقط در این چند موقع شنیده شد؛
    هنگام به اسارت گرفتن شهدای خان‌طومان
    هنگام کشتار حجاج منا
    و… از این دست مواقع

    اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنه‌ای
    اللهم اشف صدر الانبیا و الائمه المعصومین بظهور الحجه

  11. سیداحمد می‌گوید:

    هیس! ساکت!
    رئیس‌جمبور، عزای عمومی اعلام کرده!
    😐
    دو روز!

  12. زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی می‌گوید:

    حاجی! الان می‌فهمم چرا تو حادثه منا، دولت موضع‌گیری نکرد!
    می‌دونی چرا؟
    چون می‌دونست خودش عرضه نداره یه راه مرزی ساده رو سر و سامون بده تا زوارش رو با باتوم نزنن و سرشون آب گرم نریزن، برای همین گفت؛ خب اونا هم لابد عین ما هستن! پس نمی‌تونیم چیزی به‌شون بگیم!

    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    احسنت!

  13. شیدای چمران می‌گوید:

    همین است حد شرمندگی حضرات!!

  14. علوی می‌گوید:

    الهی! به نام و برای تو…
    بعضی کارها کلا در مرام بعضی‌هاست و غیر از آن در مرام‌شان نمی‌گنجد!
    شرمندگی در مرام کسی می‌گنجد که خود را مسئول بداند و کسی که همیشه طلب‌کار خلق‌الله است، شرمندگی نمی‌داند!
    این دولت محترم «تحقیر ملت، امید دشمن» نیز نهایتا اگر شرمندگی بداند، احتمالا خود را شرمنده اجانبی می‌داند که در مقابل وعده و وعیدهایی که به‌شان داده، هنوز کاملا موفق نشده! اگر چه بسیار قدم برداشته است!

  15. رمضان می‌گوید:

    چقدر می‌نویسی؟!
    خسته نمی‌شی؟!

  16. محسنی می‌گوید:

    عالی بود…

  17. ... می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی…

  18. رویا می‌گوید:

    مثل همیشه عالی…

  19. آذرخش می‌گوید:

    سلام داداش حسین عزیز!
    خوبید؟
    با تاخیر و با شرمندگی فراوان بابت تاخیر، تولدتون مبارک!

    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    🙂 ممنون که به یادم بودی مثل همه این «آذر»های این چند سال…

  20. آذرخش می‌گوید:

    آذر که نه، تمام سال به یادتونم و دعاگو…
    آذر بهانه‌ای می‌شه برای عرض ادب…

  21. سیداحمد می‌گوید:

    سلام آذرخش!
    خوبی؟
    نوستالژیک شدی‌ها! 😉

  22. صبا می‌گوید:

    🙂

  23. برف و آفتاب می‌گوید:

    من نسبت به «آذرخش» احساس دانشجوی سال بالایی رو دارم!
    زمان کوتاهی هم‌دوره بودیم!

  24. آذرخش می‌گوید:

    سلام آقا سیداحمد
    سلام به همه دوستان عزیز
    الان من حکم یه قاب عکس خاک گرفته رو دارم که آذر به آذر یکی یه دستی روش می‌کشه! 😀
    ارادتمند همه عزیزان هم هستیم… 🙂

  25. سیداحمد می‌گوید:

    آذرخش!

    شما هرگز از حافظه پر خاطره و پر فراز و نشیب «قطعه ۲۶» پاک نمی‌شی!

  26. به «آذرخش» می‌گوید:

    سلام…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.