تور آتاتورک!

با من سخن بگو گوهرشاد

وطن امروز ۲۲ تیر ۱۳۹۵

لعنت خدا بر آن «میرپنج» که خیال می‌کرد اگر نام خانوادگی خود را به «پهلوی» تغییر دهد باکلاس می‌شود! مثلا! یک سفر رفت به یکی از این کشورهای همسایه که این روزها هیچ اوضاع امن و امانی ندارد! من حالا اسمش را نبرم! الغرض! رهاورد شوم آن سفر شد «کشف حجاب»! باور نمی‌کنم هیچ مسافری بدین سیاهی ارمغانی آورده باشد که آن قلدر برای مردم سرزمین خود آورد! چه تلخ است طعم بعضی از این روزهای سررسید! این خاطره‌ها را صاحب‌نفسی باید برای ما بنویسد! مادربزرگ نباید از خانه بیرون می‌رفت، چون رضاخان قزاق توهم زده بود که دین مانع پیشرفت است! و حجاب مانع پیشرفت زن! بربریت پهلوی! بدتر از جاهلیت قاجاری! واقعا چه کسانی بر ما حکومت می‌کردند؟! و ما به چه کسانی باید «شاه» می‌گفتیم؟! مردک، چیز یاد گرفته بود! کاش اما این فقط یک توهمی بود در فلان گوشه از مغزش! آنجا که مادربزرگ وقتی به سبب کاری، مجبور می‌شد از خانه بیرون بیاید، عمال او چادرش را می‌کشیدند و حتی بدتر، کتکش می‌زدند! به همین راحتی! اما نه به همین راحتی! جنگ بود! جهانی‌ترین جنگ همه تاریخ! که هنوز هم ادامه دارد! و هنوز هم زن، بزرگ‌ترین قربانی این جنگ است! و هنوز هم درد می‌کند پر چادر عزیز از تازیانه آن تاریخ تلخی که رضاخان میرپنج برای زنان این دیار رقم زد! جنگ قنداق وحشی اسلحه با پهلوی نحیف مادربزرگ! چه جنگ نابرابری! سایه چکمه بر سر چادر! قحطی غیرت! جولان قلدری! زن اگر می‌خواهد در جامعه باشد، باید حجاب نداشته باشد! عصر پستونشینی بانوان! دوره‌ای که عفاف و زن، هر دو با هم لکنت زبان گرفتند! زمانه کشف حجاب! حوای آدم کجا بود؟! بنی‌آدم به کجا می‌رفت؟! مادری اگر می‌خواست بچه‌ای به دنیا بیاورد، باید چادرش را برمی‌داشت! این یک دستور بود! برمی‌داشتند! کتک می‌زدند! فرعون لااقل کاری با آسیه محجبه نداشت! چه شاه بدی بود رضاخان! چه سفر بدی بود آن سفر! چه رنج دورانی برده‌ایم ما! با من سخن بگو گوهرشاد! یکی باید این روضه ۲ کلمه‌ای «کشف حجاب» را باز کند! شاهی که دشمن حجاب زنان سرزمین خود بود! و به جرم حجاب، مادران ایرانی ما را کتک می‌زد! می‌کشت! «خون دل‌ها خورده‌ایم» مال همین فراز از تاریخ است! تور آتاتورک! حجاب ممنوع! ممنوع، چون اعلی‌حضرت به فلان‌جا سفر کرده! و باید زنان محجبه سرکوب شوند! سرکوب شوند، چون عالیجناب از فلان‌جا برگشته! با من سخن بگو گوهرشاد! از زخم‌هایی که خورده‌ای! از زخم‌هایی که هنوز جایش بر در و دیوار مسجد هست! از دیروز! از سالروز کشف حجاب! کشف حجاب! نه! این ۲ کلمه بیانگر سطح ماجرا هم نیست! چادر! یکی باید این روضه را باز کند! همان چادری که ایام کودکی، تکیه درست می‌کردیم! راستی که با چادر مادران‌مان، چه راحت و جمع و جور، هیأت می‌زدیم! زمان آن ملعون اما چادر جرم بود! و حجاب جرم بود! و هیأت جرم بود! و تکیه جرم بود! و «یا زینب» را باید آنقدر آرام می‌گفتی و آنقدر به تنهایی، که صدای هیچ شاهی در نیاید! هیچ شاه پدری! و هیچ شاه پسری! با من سخن بگو گوهرشاد! می‌ترسم تاریخ را فراموش کنم! تیر ۱۳۱۴! تیرباران مردم! مردم معترض به کشف حجاب! سرکوب خونین! آنهم در جوار حرم امام رضا علیه‌السلام! ۸۰ سال پیش! ۲۰ سال کمتر از یک قرن! باید یادت بیاید مادربزرگ! خیلی دور نیست! عصر تاریک به خاک و خون نشاندن چادر! نبرد نابرابر گلوله و گل‌های سرخ چادر عزیز! خون دل چادرنماز! حکومتی که برای زن، حق همسری آدم قائل نبود! با من سخن بگو گوهرشاد!

این نوشته در یمین ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سمانه می‌گوید:

    به نام خدا

    یادش به خیر!
    همیشه اولین کامنت‌ها رو «سیداحمد» می‌گذاشت…
    جاش واقعا خالیه!

  2. سمانه می‌گوید:

    امروز خیلی اتفاقی اون متن مربوط به حجاب و انتخابات رو خوندم؛
    «حجاب مهم‌تر است یا انتخابات؟!»
    خواستم کامنت بذارم؛
    کاش برای امروز که روز «حجاب و عفاف» نامگذاری شده، مطلبی می‌نوشتید
    بعد گفتم مگه قراره برای هر مناسبتی چیزی بنویسن!
    خوشحالم که نوشتید…

  3. سمانه می‌گوید:

    «با من سخن بگو گوهرشاد»
    عبارت خیلی قشنگیه!

  4. سمانه می‌گوید:

    یه خبر ناخوشایند امروز خوندم که یکی از حضرات مراجع فتوای جدید و عجیبی راجع به جواز کشف حجاب دادن که جای بسی تأسفه!
    در پاسخ به استفتایی در مورد حضور زنان محجبه در دانشگاه‌های خارجی، فتوا دادند که «حجاب رو در حد ضرورت بردارید»!
    همین یک‌ساعت پیش شبکه افق یه برنامه داشت به اسم «زندگی در جنگی تمام شده یا نشده» که دختران محجبه ترکیه برای درس خوندن با حفظ حجاب مجبور بودن به کشور بوسنی برن!
    اون‌وقت مرجع تقلید ما برای زنان یک کشور اسلامی چه فتوایی صادر می‌کنن!

  5. سمانه می‌گوید:

    البته من الان جای «سیداحمد» رو پر کردم!
    پشت سر هم کامنت می‌ذارم! 🙂
    هر چند تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف…
    همیشه برام جالب بود چطوری این‌قدر پشت سرهم کامنت می‌ذاره!

  6. چشم‌انتظار می‌گوید:

    اجرت با امام رضا داداش…
    تو صحن گوهرشاد زیارتت کنیم صلوات…
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…

  7. مسافر می‌گوید:

    «جنگ قنداق وحشی اسلحه با پهلوی نحیف مادربزرگ»

    چه اتفاق جالبی!
    همین الان که دارم می‌خونم، دارم گوش می‌دم کار حامد زمانی رو برای حضرت مادر!
    چه حال خوبی دارم من در این زمانه سخت سرد… اما نه، زمانه زمانه‌ی «آرام گفتن «یا زینب» نیست، آنقدر که صدای هیچ عالیجنابی در نیاید»!
    زمانه‌ی توبه دسته جمعی بشر است…

    به هر حال، درود به قلمت…

  8. زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی می‌گوید:

    خدا لعنت کند مدیرانی را که باعث می‌شوند مردم، خدابیامرزی به همچین آدم‌هایی، به همچین لکه‌های سیاهی در تاریخ این کشور بدهند!
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    تکبیر! 🙂

  9. چشم‌انتظار می‌گوید:

    پاسخ‌ رهبر انقلاب به ۱۱ سئوال صریح دانشجویان چه بود؟
    http://iusnews.ir/fa/news-details/204000/
    .
    .
    .
    برنامه مناظره تیتر امشب شبکه خبر، ساعت ۲۲ با حضور مهدی محمدی در خصوص سالگرد برجام…

  10. سیداحمد می‌گوید:

    مطلب مظلومانه‌ای بود!

  11. سیداحمد می‌گوید:

    مخلص داداش حسین سالار
    ارادتمند دوستان بزرگوار

  12. سمانه می‌گوید:

    مناظره بی‌حالی بود بین مهدی محمدی و دکتر هادیان!
    هر دو نفر خیلی قوی‌تر از این حرف‌ها هستند که امشب تو مناظره ظاهر شدند!

  13. چشم‌انتظار می‌گوید:

    سرکار سمانه!
    با شناختی که از توانایی مهدی محمدی داریم، گارد وی منطقی بود، منطقی و البته محتاط! مهدی محمدی دو نوع گفتمان دارد. یکی گفتمانی که در کانال تلگرامی ایشان است که شرایط خاص خودش رو داره. یکی هم گفتمان از رسانه ملی. متاسفانه شرایط تلویزیون هم در پاره‌ای از مواقع اونطور نیست که ما انتظار داریم و باید برای همین حداقل هم راضی باشیم! به هر حال دعا کنیم این جوان انقلابی و باهوش رو…

  14. سمانه می‌گوید:

    اینو کجای دلمون بذاریم؟!
    http://www.snn.ir/detail/News/524575/186

    «یعنی از خجالت برن بمیرن بعضی‌ها با این مملکت داری‌شون!»

  15. چشم‌انتظار می‌گوید:

    لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم…

  16. مهاجر می‌گوید:

    بعد از این همه سال…
    این روزها هم چادر داشتن جرم است…
    وقتی سر کلاس و توسط استاد به خاطر چادرت مسخره می‌شوی…
    وقتی شاگرد اول کلاسی و پروژه‌ای بهتر از هم کلاسی‌ها تحویل می‌دهی اما نمره‌ات به مراتب کمتر از آنها می‌شود…

  17. به سمانه می‌گوید:

    می‌شه اینقدر سریع راجع به دیگران مخصوصا مراجع قضاوت نکنید؟

  18. صبا می‌گوید:

    حاجی!
    نکنه با «تور آتاتورک» رفتید ترکیه، کودتا شده نمی‌تونید برگردید؟! 🙁
    چرا اینجا اینقدر خلوته؟
    نبینم سوت و کور باشه!

  19. سمانه می‌گوید:

    اول:
    اتفاقا اول تصور کردم، بعد قضاوت کردم. دیدم من اگر بودم، در چنان شرایطی عطای درس خوندن رو به لقایش می‌بخشیدم. درس خوندن خوبه، ولی نه به بهای ترک واجب! ترک واجب تنها در دو حالت اضطرار و ضرورت جایز شمرده می‌شه، که درس خوندن دختران در دانشگاه، نه اضطرار است و نه ضرورت! توجه کنید! درس خوندن خیلی خیلی خیلی خوبه! ولی تعریف اضطرار و ضرورت در فقه که جواز ترک واجب هست، با خوب بودن و لازم بودن فرق داره و برداشتن حجاب در دانشگاه مشمول هیچ‌کدام ازاین دو قاعده نمی‌شه!

    دوم:
    در همون کامنت از یک مستندی که از قضا مربوط به دختران مسلمان ترکیه و مشکلاتی که به خاطر داشتن حجاب برای درس خوندن در کشورشون داشتند اسم بردم. در این مستند همه دختران از تحمل مشقت‌ها و سختی‌های تحصیل دور از خانه و خانواده، در یک کشور بیگانه می‌گفتند، اون هم فقط و فقط به خاطر اینکه بتونن با حفظ حجاب درس بخونن. آیا اینها نمی‌تونستن با استناد به این فتوا تو کشور خودشون درس بخونن؟ فیلم با حرف‌های قشنگ یکی از دانشجوها تموم شد که می‌گفت: «دوری از خانواده و تحصیل در یک کشور غریب به قدری سخت بود که گاهی به خودم می‌گفتم بهتر نبود حجابم رو برمی‌داشتم و همون‌جا درس می‌خوندم؟ من آدم قوی نیستم، طاقت دوری و سختی ندارم، ولی آخرش به این نتیجه می‌رسم که حجاب همیشه انتخاب منه!»

    سوم:
    در اصل اشتباه بودن این حکم دلیل بسیار زیاده، اما نه من حوصله تایپ کردن دارم و نه اینجا جای بحث‌های این‌چنینی است. فقط همین نکته بس که اطلاعیه‌ای که دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی در مورد دلیل صدور این فتوا و گذشتن تاریخ انقضای اون دادن خودش دلیلی بر اشتباه بودن فتوا بود! ضمن اینکه یکی دیگر از مراجع با صدور بیانیه‌ای در خصوص اشتباه بودن این حکم توضیحاتی رو دادن که لینکش رو براتون می‌ذارم تا بخونید.
    http://www.abasmodaresiyazdi.com/fa/

  20. صبا می‌گوید:

    سمانه!
    ولی بپذیر لحن کامنتی که مود اعتراض قرار گرفت، با توجه به اینکه روی صحبتت در مورد مرجع تقلید بود، خیلی شایسته نبود.
    آخه نقد فتوا به این راحتی نیست!

  21. سمانه می‌گوید:

    صبا!
    اگر فقط اشکال از لحن کامنتم باشه می‌پذیرم، ولی اگر به نظرتون ایراد در محتوای کامنتم باشه نه، نمی‌پذیرم!

  22. ناشناس می‌گوید:

    سوء قصد به جان محمدرضا کائینی در بزرگراه حکیم _تقاطع یادگار امام ناکام ماند. گفته می‌شود عوامل مرحوم مصدق با یک لامبورگینی به رنگ آلواورایی قصد جان این تاریخ‌پژوه را کرده بودند/ فارس

  23. سمانه می‌گوید:

    مهاجر!
    از خوندن کامنت‌تون خیلی ناراحت شدم.
    خدا رو شکر من تا‌به‌حال با مشکلات این‌چنینی روبرو نشدم…

  24. زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی می‌گوید:

    برادر!
    یه اطلاعی از برنامه‌های آتی وبلاگ به ما نمی‌دی؟!…

  25. سمانه می‌گوید:

    مردم کرمانشاه چه حالی گرفتن از آقای حقوق‌دان!
    بقیه مردم هم اگر با همین دست‌فرمون مردم کرمانشاه برن جلو، خدا بخواد دوره بعدی در خدمت روحانی نخواهیم بود!

  26. مثلا ناشناس می‌گوید:

    با سلام خدمت همه دوستان
    http://www.farsnews.com/13950422001611

  27. برجک‌زنی با لباسی خاکی می‌گوید:

    سلام
    متن بجایی بود با توجه به جولان انواع مدها…

  28. سمانه می‌گوید:

    «مادربزرگ نباید از خانه بیرون می‌رفت، چون رضاخان قزاق توهم زده بود که دین مانع پیشرفت است! و حجاب مانع پیشرفت زن!…جنگ بود! جهانی‌ترین جنگ همه تاریخ! که هنوز هم ادامه دارد! و هنوز هم زن، بزرگ‌ترین قربانی این جنگ است!…زن اگر می‌خواهد در جامعه باشد، باید حجاب نداشته باشد!…زمانه کشف حجاب!»

    توهم رضاخان هنوز هم ادامه داره…

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    من بابت اینکه چند تایی از کامنت‌های مربوط به بحث فتوای آیت‌الله مکارم رو تعدیل یا حذف کردم، معذرت می‌خوام اما گمونم حضرتعالی خیلی خوب در اون کامنتی که بعضی جاهاش فونتش درشت شد، همه حرف رو زدین. ممنون. حالا ی نکته هم من بگم و بحث جمع شه. این کودتای نافرجام چند روز پیش ترکیه، ی حرفی هم با آیت‌الله مکارم داشت گمونم! البته به حالت طنز! و اون اینکه؛ «ترکیه از فردای خودش خبر نداره، شما حالا نگران ۲۰ سال بعد این کشور شدی که توسط چه کسانی اداره بشه؟!» الغرض! اشتباه بزرگتر اون فتوای قطعا اشتباه، همین بود که جایی برای خدا درش پیش‌بینی نشده بود! خدا رو باید بیشتر در این محاسبات دخیل کرد! خدا رو باید بیشتر در آینده امور دخیل کرد! اون دانشجویی که امروز قید حجاب رو بزنه -ولو به این بهونه که ۲۰ سال بعد من بچه مسلمون سکان‌دار امور بشم!- از کجا معلوم وقتی سکان‌دار امور شد، به بهونه همین «اضطرار و ضرورت» قید بعضی دیگر از مسلمات دین رو نزنه؟! خیلی هم حالا بحث حجاب یا زن و مرد نیست اینجا! همین آقای اردوغان! شاید… شاید ۲۰ سال پیش می‌خواست سر به تن اسرائیل نباشه و همین چند سال پیش علیه اسرائیلی‌ها چند تایی حرکت هم کرد اما همین آدم، دیروز علیه بشار اسد، با صهیونیست‌ها فالوده می‌خوره، امروز علی‌الظاهر فهمیده چه گهی خورده، پنهونی کلی آدم می‌فرسته پیش اسد که من در قضییه داعش اشتباه کردم! سر همین هیچ بعید نمی‌دونم کودتایی که علیه او شد «ریشه اسرائیلی» داشته باشه! بالاخره این اواخر داشت می‌پیچید سمت ایران و روسیه و سوریه… قدر مسلم، تاریخ مصرف اردوغان برای غرب و بخصوص برای آمریکا و اسرائیل تموم شده! -برای ما هم البته تموم شده که توبه گرگ مرگه!- کی حالا غربی‌ها این رو هم به سرنوشت مرسی یا عرفات دچار کنن، خدا عالمه! از قضا، بحث من دقیقا سر همین «عالم بودن خداوند منان است»! امور دست خداست. من در متن امشب وبلاگ، ان‌شاءالله ی جور دیگه و از ی زاویه دیگه درباره همین مسئله چیزکی خواهم نوشت بلکه بدانیم این خداست که امور رو هدایت می‌کنه… آیت‌الله مکارم، بهتره کمی نگران ایران خودمون باشه! عاقبت ایشون پاسدار دین هستن و مرجع تقلید! در همین ایران خودمون و همین جمهوری اسلامی خودمون، ی خانوم با سابقه کشف حجاب، با ضرب زور و با سوءاستفاده از غفلت نابخشودنی شورای نگهبان رسما داره وارد مجلس شورای اسلامی می‌شه، آیت‌الله مکارم اصلا معلوم نیست کجا هستن؟! شما پاسدار شریعتی؟! چرا اعتراض نکردین؟! اینجا هم آیا پای ضرورت و اضطرار درمیون بود که اعتراض نکردین؟؟!! اون فتوا اشتباه بود، توضیحات بعدش اشتباه‌تر! اساسا و اصولا ترکیه قید حجاب رو زد که به ساحل آنتالیا رسید! و مع‌الاسف اگه مراجع ما ندونن دارن چی کار می‌کنن و مصمم در پاسداری از احکام خدا نباشن، ما هم واسه خودمون ی سواحلی داریم!! 🙂 آینده ترکیه هم خدایی داره! شما حالا مجوز ندین که برای افتادن اون آینده دست مسلمونا، دخترای مسلون کشف حجاب کنن! اون‌وقت پس‌فردا یکی باید ترکیه رو از دست این مدل جدید از اسلام و مسلمونا نجات بده! فتوا باید این می‌بود؛ «شما سعی کن حکام کشور سرشار از مسجدت رو متقاعد کنی که حق داری هم حجاب داشته باشی و هم درس بخونی… و در این راه کشته هم شوی می‌ارزد»! نه اینکه از ترس مرگ، خودکشی کنیم! خودکشی از ترس مرگ یعنی همین که از ترس نیفتادن آینده ترکیه دست لائیک‌ها و سکولارها، ما برای همین امروز مذهبی‌های ترکیه، نسخه‌های باب دل لائیک‌ها و سکولارها بپیچیم! خب، از این فتوا کی خوشحال شد؟! کی استقبال کرد؟! شما آیت‌الله مکارم! امروز همین مجلس شورای اسلامی مملکت خودتون را ول کردین، نگران ۲۰ سال بعد مردم کشور همسایه شدین؟؟!! صرف نداشت اعتراض کنین به اینکه ی زن کشف حجاب کرده حق ورود به مجلس شورای اسلامی رو نداره؟؟؟!!! در نهایت، احترام مراجع بر ما واجب اما احترام اسلام و احکام شریعت برای مراجع، واجب‌تر… تمام!

  29. قاصدک منتظر می‌گوید:

    فتوای عجیبی بود!
    توضیحات بعدش هم توجیهاتی بود که اتفاقا باعث کراهت بیشتر پذیرفتن این حکم شد!
    چرا وقتی خودمون این همه معضل حجاب داخل کشور داریم، ایشون باید بیایند حکمی این‌چنین برای زنان مسلمان دیگر کشورها بدهند؟
    یعنی تعداد مقلدین ایشون در خارج نسبت به داخل چقدر بوده؟
    اون هم در شرایطی که ی عده در داخل، همیشه دنبال دست‌آویزی برای توجیه رفتار و کردارشون هستند!
    کی گفته زن حتما ضرورت داره در اجتماع حضور داشته باشه وقتی شرایط حفظ عفاف و حجاب نیست؟
    بد نیست در این شرایط اجازه داده بشه مردهای متدین تحصیل کنند و پست‌های مهم اجتماعی رو بگیرند.
    بعد هم کشف حجاب یک زن مسلمان، غیر از فراهم کردن زمینه‌ی آسیب‌ به خودش، باعث آسیب به اجتماع مردها و مهمتر به فرزندان می‌شه!

  30. سمانه می‌گوید:

    خواهش می‌کنم!
    خودمم صبح که جواب اون کامنت رو می‌دادم با خودم قرار گذاشتم که این آخرین کامنتم درباره این موضوع باشه!

  31. . می‌گوید:

    سلام…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.