وطن امروز ۲۶ اسفند ۱۳۹۵
موسم بهار است. بر شاخه مرده درخت خشکیده، آن لحظه که شکوفه حیات، دوباره نقش زندگی میدهد، آری! «معاد» را باید به یاد آورد که لحظه برانگیخته شدن برای همه ماست. مردههایمان این لحظه را خواهند دید و زندههایمان هم، البته بعد از مرگ! باشد اگر هنوز نفسی ما را هست، به تأسی از بهار، خود را برای لحظه مرگ و لحظه برانگیخته شدن بعد از مرگ آماده کنیم! این از میعاد بهار و لحظه معاد لیکن لحظههایی دیگر نیز، بزرگی میکند در تاریخ زندگی آدمی. آن لحظه که آدم و حوا در وادی عرفات همدیگر را یافتند؛ آن لحظه که یعقوب، بعد از عمری انتظار، یوسف گمگشته خود را دید؛ آن لحظه که کشتی نجات نوح، ایمن بر زمین نشست؛ آن لحظه که آتش بر ابراهیم، سرد و سلامت شد؛ آن لحظه که دریا پیش پای موسی شکافته شد؛ آن لحظه که عیسی درون گهواره زبان گشود تا از مادر پاکدامن خود دفاع کند؛ آن لحظه که «محمد» در خلوت حرا، مبعوث شد به پیامبری؛ آن لحظه که فتح بزرگ مکه حادث شد؛ آن لحظه که در برکه غدیر، آخرین رسول خدا با بالا بردن دست امیرالمومنین، رسالت خود را کامل کرد… و آن لحظه که علمدار کربلا، سیاهه شبپرستان را به کناری زد و به شریعه رسید، از جمله بزرگترین لحظات تاریخاند که از فرط حماسه و شکوه و عظمت، هم تبسم را بر لب جاری میکنند و هم اشک را بر دیده! لیکن لحظهای هم هست که هنوز نیامده! و چون بیاید، این همه لحظه را که برشمردم، با خود به همراه دارد! سخن از آن لحظهای میگویم که «منجی عالم بشریت» تکیه بر دیوار کعبه میزند و ندای «انا المهدی» سر میدهد… در این لحظه ناب وعده شده، تو گویی آدم و حوا تازه همدیگر را مییابند و یعقوب، تازه یوسف را! تو گویی سفینه نوح، تازه آن لحظه به زمین خواهد نشست و آتش، تازه آن دم بر خلیل بتشکن خدا، سرد و سلامت خواهد شد! تو گویی آن لحظه، تازه دریا بنای شکافتن، پیش پای موسی را دارد و تازه عیسی میخواهد درون گهواره زبان به معجزه باز کند! تو گویی لحظه عظیم ظهور، این دوباره «محمد» است که به رسالت مبعوث میشود و این دوباره مکه است که توسط مردی از سلاله آخرین رسول خدا فتح میشود! تو گویی آن لحظه، همان لحظه تاریخی غدیر است و همان آن که سقای آب و ادب، خود را به شریعه میرساند! یا مقلب القلوب و الابصار! تمام هستی از ازل تا ابد، لحظهشماری میکنند برای آن لحظه که «مهدی فاطمه» تکیه بر دیوار کعبه زند و بر این شاخه مرده درخت خشکیده حیات، دوباره نقش زندگی بدهد!
وطن امروز ۲۳ اسفند ۱۳۹۵
برای مرحوم هاشمی، هزاری هم ویژهنامه دربیاوری و ذیل تصاویر آن مبارز قدیمی، هزاری هم تیتر درشت بزنی، آن اندازه به دردش نخواهد خورد که من اینجا از مخاطبان یادداشتم بخواهم تا گرم مطلب نشدهاند، فاتحهای نثار روحش کنند که قطع به یقین، رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت، به این «قرائت» بیش از آن «سیاست» نیاز دارد، بخصوص حالا که دستی کوتاه از دامن دنیا دارد.
این از نکته اول! و اما زنجیرهایها جوری در وصف مرحوم هاشمی، زبان به تملق باز میکنند، تو گویی ما یادمان رفته چیزهایی که علیه همین شخص ایشان مینوشتند! نه فقط در روزنامه، بلکه کتاب هم منتشر میکردند! دوره سراسر اخلاق(!) دوم خرداد، کافی بود یکی در جایی، بار سفر اخروی بسته باشد! چنان انگشت اتهام را متوجه مرحوم هاشمی میکردند و چنان دور از الفبای انصاف، علیه ایشان مینوشتند که نه حدی داشت و نه حسابی! ۲ نکته مستتر است در همین نکته دوم یادداشت. اولا: مرحوم هاشمی حتی در همان عصر دوم خرداد هم عاری از اشکال و اشتباه نبود لیکن زنجیرهایها، به شهادت مندرجاتشان، بیش از آنکه منتقد خطاهای آقای هاشمی بوده باشند، تخریبکننده و تهمتزننده به ایشان بودند! ثانیا: هم آن روز که در مقام حمله به هاشمی، اتهامات هرگز ثابتنشده به او زدند، کارشان نادرست بود و هم امروز که در لباس دوستی، القاب و عناوین عجیب و غریب نثار او میکنند! اینکه معصوم میفرمایند: «جاهل را نمیبینی، الا در حال افراط یا تفریط» یکی هم یعنی اینکه زنجیرهایها را نمیبینی، الا در حال افراط «عالیجناب سرخپوش» یا تفریط «سردار فلان و بهمان»!
نکته بعدی، نحوه مواجهه جریان انقلابی با آقای هاشمی است. من و ما، هرگز به مرحوم منظور، آن اتهامات زشت دوم خردادی را نزدیم، بلکه برای حرف خود، مصداق روشن داشتیم. هم موضوع سخن را دقیقا معلوم میکردیم و هم غالبا موضع منطبق با آن موضوع را اتخاذ میکردیم! چه در مقام دفاع از هاشمی و چه در مقام نقد او، هرگز رویه زنجیرهایها را پیشه نکردیم! ۴۰ سال دیگر هم از درگذشت هاشمی گذشته باشد، ما باز پای دفاع خود از هاشمی برابر اتهامات درشت دوم خردادیها خواهیم ایستاد، همچنان که پای نقد خود به مواضع ایشان، مثلا در سال ۸۸! ما همچنان که سال ۹۲ نشان دادیم، همواره برابر رای مردم و منتخب مردم، مواجهه محترمانه داشتیم و از همگان نیز همین مواجهه را انتظار داشتیم، لذا آقای هاشمی را به قانون و حق و معیار میسنجیدیم، نه برعکس! بر اساس همین سنجش، هر جا که لازم بود، از ایشان دفاع کردیم و هر جا که نه، نه! دقت کنید! ما کی و کجا به آقای هاشمی تاختیم که به عنوان مثال، چرا بعد از سوم خرداد، همان جنگی که امام برای یک ذره و یک روزش هم نادم و پشیمان نبود، ادامه پیدا کرد؟! من در این متن، کاری به موضع شخص مرحوم هاشمی درباره آنچه گفتم ندارم اما فراموش نکردهایم که در دوره دوم خرداد، دوم خردادیها، ذیل همین بحث، چقدر فرمانده جنگ را و چقدر خود جنگ را نکوهش و سرزنش کردند! حالا با ۴ تا تیتر درشت «حماسه اکبر» که ما دچار فراموشی نمیشویم! طرفه حکایت اینجاست؛ برای زدن جبهه و جنگ و امام و شهدا، روزی اگر تخریب آقای هاشمی جواب میداد، زنجیرهایها باکی از این تخریب نداشتند؛ روزی هم اگر، حمایت از آقای هاشمی جواب میداد، هکذا! برای زنجیرهایها، اساسا خود مرحوم هاشمی موضوعیت نداشت! و هنوز هم ندارد! در مواجهه با دیگران هم همین گونهاند! هیچکس را نه برای خودش میخواهند و نه البته برای خدا! نه آن روز که «عالیجناب سرخپوش» مینوشتند، نیت الهی داشتند و نه امروز که «سردار مصلحت»! نگاه زنجیرهایها به عناصر میدان سیاست، تابعی از همان نگاه دشمن به خود زنجیرهایهاست! خواستن آدمها یا نخواستن آدمها بر اساس همه چیز جز خدا! و جز اصول! و جز ارزشها! و جز قانون! هاشمی آدم بدی میشود، اگر فتنهگران ۷۸ را «الواط» بخواند و آدم خوبی، اگر فتنهگران ۸۸ را نه! غالبا همیشه و غالبا با همه، همینطور رفتار میکنند زنجیرهایها! پای تخته بشدت روسیاه روزنامهشان «ضربدر» را عمدتا میگذارند جلوی نام خوبها! یا جلوی کار خوب! کافی است تو بد شوی، تا حمایتت کنند و کافی است تو خوب شوی، تا با چماق بایکوت ایشان مواجه شوی، اگر نه حالا با چماق تخریب! به نفع رسواشدگان تقلب اگر موضع بگیری، هوایت را در حد ۶ ستون در صفحه نخست خود دارند اما خدا نکند موضع بگیری علیه فلان حرف غلط وزیر امور خارجه! اینجا میشوی همان آدم بد که تا مدتها میروی در لیست سیاه حضرات! با این اوصاف، باید هم فردای شهادت سردار مظلوم ما، وقیحانه تیتر بزنند «سرتیپ حسین همدانی در سوریه کشته شد»! و باید هم رنگ لوگوی خود را بر پرچم تکفیریهای لعین، ست کنند! کلا هماهنگی زنجیرهایها، با مواضع بد است و آدمهای بد! «ادبیات منقلی» را به خوبی و در جهت مثبت، پوشش میدهند اما همان فرد اگر روزیروزگاری، سخنران مراسم یومالله ۲۳ تیر ۷۸ باشد، با آن روی دیگر زنجیرهایها روبهرو میشود! دوستی با مواضع بد آدمها و دشمنی با مواضع خوب آدمها، اصلا و اساسا همه کسبوکار زنجیرهایهای نامحترم است! مرحوم هاشمی اگر تحلیل غربیها در خطبه نمازجمعه را محکوم کند، میشود آدم بد اما با فتنهگران علیه انتخاباتی با مشارکت ۸۵ درصدی مردم اگر همراهی کند، میشود آدم خوب! پرونده به این روسیاهی دارند و آنوقت، رزمندگان دفاع مقدس را با «سربازان وحشی قوم آتیلا» قیاس میکنند! گفت: «کافر همه را به کیش خود پندارد»! سربازان وحشی قوم آتیلا، امروزهروز، مصداقی به روشنی همین زنجیرهایها ندارند که هم در لوگو و هم در تیتر یک، همصدایی با وحشیترین تروریستهای عالم میکنند! و با افراد و اشخاص و عناصر، دقیقا عین وحشیها برخورد میکنند! فرد وحشی، تمرد از قانون را حمایت میکند؛ زنجیرهایها هم! فرد وحشی، لگدپراندن به ۴۰ میلیون رای مردم را خوب و درست تصور میکند؛ زنجیرهایها هم! مرز وحشیگری با غیر آن، قلم دست گرفتن نیست، که سلمانرشدی ملعون هم چاقوکش سر گردنه نبود! مرز وحشیگری با غیر آن، در ترس از خداوند منان است!
القصه! همه این نکات که نوشتم، مقدمهای بود برای این نکته اصل کاری! در ورای رخدادها، چه خوب اگر دنبال سخن خدا با خود باشیم! اگر دست آقای هاشمی از دنیا کوتاه شد، دست ما نیز کوتاه خواهد شد! حواسمان هست؟! هیچ به مرگ، اندیشه میکنیم که تا چه حد به ما نزدیک است؟! من دیروز داشتم به بچههای روزنامه میگفتم که این ویژهنامههای زنجیرهایها، اصلش را بخواهی و راستش را بخواهی، «ویژهنامه مرگ» است که چقدر به ما نزدیک است! گیرم آنها اسم دیگری رویش بگذارند و تیتر دیگری برایش بزنند و چیز دیگری درونش بنویسند اما جز این نیست که جملگی «ویژهنامه مرگ» است! ما اصحاب رسانه، چه داریم برای ارائه به خدا؟! زنجیرهایها چه دارند؟! تهمت زشت دیروز «عالیجناب سرخپوش» در وصف همان که امروز «سردار چیچی» میخوانندش؟! وقتی از خوب یا بد و از سیاستمدار گرفته تا غیر آن، بازگشت همه به سوی خداست، وای بر ما! وای بر ما که برای آنچه مینویسیم و آنچه نه، باید جواب پس بدهیم! «عالیجناب سرخپوش» چرا؟! «اسطوره کذا» چرا؟! و این نوشته چرا؟! اینکه ناخدای باخدای کشتی انقلاب، اشک میریزند هنگام توصیه به «عبور از سیمخاردار نفس»، یکی هم یعنی آماده باید باشیم من و ما، ایضا شما زنجیرهایها، برای روزی که به جای روزنامه فردا، باید کارنامه دیروز را ارائه دهیم! آهای دوستان! اینکه خواندید، سرمقاله همه سالنامههایی است که این روزهای اخیر درآوردید! عاقبت دیدم حیف است «ویژهنامه مرگ»، سرمقالهای غیر از تنبه و هشدار نسبت به امر حتمی مرگ داشته باشد! پس مهم نیست مرگ کدامیک از ما زودتر باشد؛ مهم آن است که بدانیم مرگ برای همه ما برنامهها دارد! مرحوم هاشمی، خودش ختم سیاست بود! خوب است حالا که دستی کوتاه از دامن دنیا دارد، برایش فاتحه بفرستیم! راستی! کدامیک از ما میتوانیم ضمانت دهیم همین بهار پیش رو را خواهیم دید؟! و اصلا همین فردا را؟! و همین یک لحظه بعد را؟! خدایا! رحمی… رحمی!
به نام خدا
خدایا! خودت گفتی؛
«و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین»
میشود زودتر بخواهی؟ خسته شدهایم از دنیایی که جهنمش کردهاند!
«یکی را میخواهیم ما را از دست همین سازمان ملل نجات دهد!»
عجب مطلب شیکی!
«لعنت خدا بر کسانی که فکر میکنند دوره انقلابیگری گذشته! این جماعت اینگونه میاندیشند، چون همکاسه با کدخدا هستند و همپیاله با شیطان بزرگ! نخیر آقا! وقت، وقت انقلاب است! انقلاب علیه جامعه جهانی! و علیه این نظم بینظم ظلمآلود! امشب شب قدر است! باید احیا را انقلابی گرفت! خداوندا! خلاص کن ما را از این جهنم شیطانی! ما بنده تو هستیم! و تنها تو را میپرستیم! و حمد و ستایش را تنها مخصوص تو میدانیم! خداوندا! روزگار با همه بدیهایش هرگز نتوانسته ذائقه ما را عوض کند! اذان ما، همان اذان بلال است! اذان همان شیخ نیجریایی! ما شهادت میدهیم که «علی» ولی و حجت تو برای ابنای آدم است! منشور حقوق بشر، بلای بزرگی بر سر بچهها آورده! طفل سوری را زنده میگیرد، مرده پس میدهد! بیخود نبود که مرغابیها دامن آن ابرمرد انقلابی را چسبیده بودند! دنیای بیعلی یعنی دنیای بیعدالت! یعنی همین دنیا! «لات» دیگر تنها یک مجسمه ساکن نیست! حرف میزند! امر میکند! آدم میکشد! آن وقت میگویند وقت انقلابیگری نیست! شگفتا! به شمشیر ابن ملجم راضیترند تا ذوالفقار علی! نخیر آقا! دنیا با این وضع، انقلاب میخواهد! یک انقلاب جهانی! گشایش از راه سازش نمیگذرد!»
«مکه را فتح دوبارهای لازم است! فتحی برای همیشه! و رأیت الناس یدخلون فی دینالله افواجا! یونیسف، خانه خدا را همینگونه که هست دوست دارد! که سنگینی کند سایه بتها و سایه برجها و سایه بشکههای مشبک بر سرش! کعبه را از این مظلومیت، مگر حضرت منتقم بیرون بیاورد! الیوم، یومالانتقام! هاجر دوباره باید «سعی» کند! و زمزم دوباره باید بجوشد! زمان، امام میخواهد!»
احسنت!
«انتظار یک مفهوم انتزاعی نیست! یک مفهوم انقلابی است! گرگ، خود یونیسف است! و از همهجا بدتر، سازمان ملل است! دنیا انقلاب میخواهد! کدخدا مشروعیت حکومت بر جهان را ندارد! کدخدا از همه جلادتر است! وارث فرعون! وارث نمرود! خداوندا! فرعون هست و نمرود هست و اما ما همچنان بیسرپناهیم! رحمی، رحمی که شمر با خنجرش برگشته! و حرمله با تیر سهشعبهاش! و اینبار میخواهند همه آدم را به اسیری ببرند! اینجا هیچکس، آدم را دوست ندارد! وحشی شدهاند نهادهای بینالمللی! حقوق اشقیا را سر برج میدهند! سر برجالابراج! و این قصه تلخ همان آدمی است که تو آن را آفریدی! مپسند بر ما این روزگار را! روزگار دیگری باید! از بهشت راندهشدگانیم! روزگار دیگری باید! کاش مبارک سحری باشد انتهای شب قدر! کارمان رسیده به ادعیه انقلابی! به اشکهای انقلابی! شنیدهایم مقدرات ما در شب قدر رقم میخورد! خداوندا! قرآن ناطق را بر ما بفرست که بیمعصوم، هیچ تعریفی ندارد حال و روز آدمی! این بار همه جهان باید فتح شود! جهنمیان، دنیا را جهنم کردهاند بر آدم! اسماعیل برای قربانی شدن آماده است! در جبهه شام، عطر سپیده میزند! بوی پیراهن یوسف! امشب شب قدر است! وه که چه مصیبت عظمایی! امام زمان داشته باشیم و ندانیم کجا مشغول شبزندهداری است؟ من اما گمانم «روز قدر» هم داریم! آن روز که مردی از تبار علی، تکیه بر دیوار کعبه زند! ما دوباره به بهشت برخواهیم گشت! تو وعده دادهای به ما خدایا…»
جدا عالی بود!
خدا قوت سالار…
چون همچنان با گوشیام، امکان جستجو ندارم ولی اگر اشتباه نکنم پارسال هم دقیقا در یکی از همین لیالی قدر یک مطلب شاهکار داشتی!
«هاجر دوباره باید «سعی» کند! و زمزم دوباره باید بجوشد!»
به این جمله که رسیدم، گفتم زیر پای کدام اسماعیل زمزم باید بجوشه؟
دیدم اسماعیلهای زیادی داریم که در عطش عدالت دارند دست و پا میزنند!
آری! «هاجر دوباره باید «سعی» کند!»
فردای شب قدر روز قدر است و منزلتش هم بسیار است. فکر کنم انجام اعمال شب قدر در روز قدر هم وارده.
خدایا!
ما یاران قدیم غدیر که به یقین بر ایمان و عهد خود پابرجا ماندهایم،
در شب مغفرت، روز رحمت را میطلبیم…
در شب قدر به دنبال مطلعالفجریم…
ما شبزدگان در این دخمهی نفسگیر بیامان، ضجهزنان، امام زمانمان را میخواهیم…
یا الله!
در دلگیری غروب،
کجاست «کاشفالکروب»؟
.
یا علی!
ما خستگان و دلشکستگان از زخمهای دنیا،
امشب امید گشایش داریم...
پدرانه دعا کن در حق یتیمانت،
«یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ»
دعا کن که خدا ببخشد بر ما باقی غیبت را و برساند یوسف زهرا را…
.
یا «تالیالکتاب»
به حق علی،
بر ما بتاب!
عالی بود، عالی
دوستان!
در این شبهای برتر از هزار ماه، ما را فقط به رسم رفاقت دعا کنید…
متنی عالی و تأملبرانگیز
با اجازه منتشر شد؛
http://raghebon.ir/forum.php
از بیانات مرحوم آیتالله بهجت:
زمانی مرحوم شیخ ابراهیم حائری در مسجد کوفه معتکف بود. امام زمان را در خواب دید، حضرت به او فرمود: اینها که در این جا معتکفند، از خوبان و صلحا هستند، ولی هر کدام حاجتی دارد؛ مال، عیال، خانه، قضای دین، رفع کسالت و مرض و… ولی هیچ کس به فکر من نیست و برای ظهور و فرج من به طور جدی دعا نمیکند!
استاد پناهیان:
بیاین شب بیست و سوم هیچ کس برای خودش دعای شخصی نکند!
دعای شخصی نیاورید!
هیچ کس العفو نگوید!
بیایید برای یک بار شب بیست و سوم ماه رمضان کل مردمی که احیا گرفتهاند، برای یک نفر دعا کنند!
برای مهدی فاطمه دعا کنند!
قربونش برم الهی! چقدر دنیای بچهها قشنگ و ساده است! ببینی چی داره میگه به آقا
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/33586/C/13950405_4833586.jpg
اینجا چه نازی میکنه برای آقا 🙂
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/33586/C/13950405_4733586.jpg
وه که چه ادعیهای!
آری…
کاش یکی آن شعر سعدی را از ورودی سازمان ملل بردارد!
آقای بان کیمون!
بنیآدم کارشان رسیده به ادعیه انقلابی!
فاطمه ج!
اون مطلب از قول حاج آقا پناهیان صحت نداره
و این متن زیبا، پیشروضهی قدر امشب ما باشد انشاالله. از همهی بچهها التماس دعا دارم و نایبالزیارهتان هستم…
ناشناس!
تاریخ این مطلب رو هم نوشتن؛ شب ۲۱ رمضان ۱۳۹۴
حالا مهم نیست کی گفته، مهم اصل پیامه که درسته!
توی این شبهای عزیز که دعا مستجاب میشه، یه بار هم که شده، واسه خودمون چیزی نخوایم!
برای فرج آقا امام زمان دعا کنیم، چرا که فرج خود ما هم در آن است!
برای نجات بشریت دعا کنیم!
سلام
عبادات همگی قبول انشاءلله.
از اون جایی که شما مسئول نقدپذیری هستی خواستم بگم چند متن اخیر احساس میکنم هر چقدر از وسطها تا انتها خیلی خوبند ولی شروع خیلی خوبی ندارند.
دست مریزاد حاج حسین
«کدام سازمان؟ سازمانی هم دارد این دنیا؟!»
«گمانم «روز قدر» هم داریم و آن روزی است که تو بیایی.»
توی سورپرایز کردن مهارت ویژه دارید!
«وه که چه مصیبت عظمایی!» یعنی انگار از این مصیبت عظما خیلی مشعوف شدید!
مثلا باید میگفتید: وای که چه مصیبت عظمایی…
بشار…
http://cdn.persiangig.com/preview/8jdUpNKHfv/bashar1.jpg
http://cdn.persiangig.com/preview/3QPgvkASFM/bashar2.jpg
http://cdn.persiangig.com/preview/3WIBWk1bB4/bashar3.jpg
این مصرع بد جوری هراس به دل آدم میندازه؛
«تمام شد…
اینک شما و وحشت دنیای بیعلی!»
مسئولیت جوانان ایرانی که مهاجرت میکنند و در راه کشته میشوند بر عهده کیست؟
البته آنها فتنه هستند و آدم نیستند و یادمان رفت حسین قدیانی لیست داره که، کی آدمه و کی نیست!
اگر در شما ارادهای برای حمایت از رنج دیدهها هست چرا رنج مردم ایران برایتان اصلا مهم نیست؟ و میرید جایی که مسئولان ایرانی از جوانی به آنجا فکر میکردند؟
همه میدانیم ارتباطی سخت با لبنان داشتند برخی از افراد و حتی آنجا زندگی کردهاند!
برف و آفتاب!
میشه یه سایتی معرفی کنی که اینجور عکسارو به اشتراک گذاشته باشه؟
سلام و خداقوت جناب قدیانی بزرگوار
اجرتون با حضرت مادر
چه طوفانی بپا کردهاید!
در صبح روز قدر دلمان لرزید و چشممان اشکی شد
شب قدر دعاگوی همه دوستان بودیم و متقابلا از همه خوبان قطعه تمنای دعای خیر فراوان دارم
.
.
روزگار با همه بدیهایش هرگز نتوانسته ذائقه ما را عوض کند…
.
.
خدایا مپسند بر ما این روزگار را…
ناشناس!
سایت نمیدونم. آدرس کانال تلگرامی رو قبلا گذاشتم. زیر عکسها هم نوشته.
اللهم عجل لولیک الفرج…
از آقای دکتر اصلاحطلب خیلی وقته خبری نیست…
حالشون که حتما خوبه…
کسی خبری داره از ایشون؟
با توجه به کسالتی که داشتند نگرانیم!
سلام
طاعات همگی قبول
«لَیتَ شعری أینَ استَقَرَّت بِکَ النَّوَی بَل أیُّ أرضٍ تُقِلُّکَ أو ثَرَی أ بِرَضوَی أو غَیرَها أم ذِی طُوًی…».
من به خال لبت اى دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
رفقا!
نماز و روزههای همگی قبول انشاءلله…
التماس دعای خیلی زیاد از همه!
برای هم دعا کنیم.
تنبلی و خساست به خرج ندیم در دعا کردن!
دعا برای ظهور مولا و صاحبمون
سلامتی حضرت آقا
پیروزی اسلام و مسلمین حقیقی
عاقبت به خیری همهمون
این مطلب عالیه! 🙂
ماجرای گفتگوی «نهال»، دختر شهید مدافع حرم با رهبر انقلاب پیرامون عمامه معظمله
«کلاهت رو مادرت برات درست کرده؟»
همسر شهید قاضیخانی در گفتگو با خبرگزاری دانشجو درباره گفتگوی دختر خردسالش نهال با رهبر معظم انقلاب در دیدار خانواده شهدا با معظمله گفت:
«برای مدتی از نهال غافل شدم و متوجه نشدم کجا رفته است. وقتی برگشت، پرسیدم کجا بودی؟ گفت: رفته بودم پیش حاج آقا! من گمان کردم کسی از آقایان را دیده و مشغول بازی و صحبت شده. اصلا نمیدانستم منظورش از حاج آقا، رهبر است! پرسیدم: خب! حاج آقا چی میگفت؟ گفت: من دیدم حاج آقا یک کلاهی روی سرش دارد! به او گفتم: این کلاه را مادرت برایت درست کرده؟ او هم گفت: بله! گفتم: کلاهت را میدهی به من؟ گفت: این مال خودم است، لازمش دارم! برای تو یکی دیگر میخرم! من هم گفتم: پس اگر میخواهی برای من بخری، صورتیاش را بخر! از نهال پرسیدم: آقا دیگر چه گفتند؟ گفت: حال تو و داداشها را پرسید و گفت: چرا برادرهایت را نیاوردهای؟… قند توی دلم آب شد. سر تا پای نهال را بوسیدم که همچین سعادتی نصیبش شده است.»
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سیداحمد!
ما هم التماس دعا داریم خیلی زیاد!
نهال همون دختر کوچولویی هست که من لینک عکسش رو گذاشتم؟
خیلی قشنگ بود! واقعا دلم میخواست بدونم، داره درباره چی حرف میزنه؟!
رنگ سفارشی که دیگه آخرش بود! 🙂
الهی! به حق اشکهای عزیزی که امشب به درگاهت جاریاند و به حق دستهای عزیزی که به سویت دراز شدهاند، از تقصیرات ما بگذر!
اللهم عجل لولیک الفرج…
حلال کنید و دعا بفرمایید!
پنجره!
گفت: نظرسنجیها در آمریکا نشان داده است که مردم آمریکا از هر دو نامزد ریاستجمهوری دموکراتها و جمهوریخواهان نفرت دارند.
گفتم: خب! دیگه چی؟
گفت: درصد بالایی از رأیدهندگان به کلینتون گفتهاند به خاطر نفرت از ترامپ به کلینتون رأی میدهیم و بسیاری از رأیدهندگان به ترامپ هم گفتهاند به خاطر نفرت از کلینتون به ترامپ، رأی میدهیم!
گفتم: توی کوپه قطار یکی از مسافرها پنجره را بست و گفت؛ اگر نیم ساعت باز باشه از سرما میمیرم، یکی دیگه باز کرد و گفت؛ اگر نیم ساعت بسته باشه از گرما هلاک میشم دوتایی به جرّ و بحث مشغول شدند و بقیه مسافرها به حمایت و مخالفت سر و صدا میکردند. رئیس قطار وارد شد و بعد از شنیدن ماجرا، گفت چاره کار خیلی آسانه، نیم ساعت پنجره را باز بگذارید تا این بمیره، بعد نیم ساعت ببندید تا اون یکی هم تلف بشه و بعد با خیال راحت به سفر ادامه بدین!
اگر کسی شما را نشناسه فکر میکنه چقدر پاکید! و چقدر اعتراض دارید به نمادهای زندگی مدرن بشر و چقدر نگران مردم دنیا هستید!
همه ایران را میبینند. رفتار شما و امثال شما جای شکی نگذاشته که این حملات خودش خیمه شب بازی است!
مرد حسابی تو پشیزی برای هموطن ایرانی خودت ارزش قائل نیستی!
چگونه میری سراغ طفل سوری؟
مردم از حمایت مالی از حزبالله ناراحت و عصبی هستند.
آیا امکان داره از مردم عادی گزارش بگیرید؟
محسن!
نیازی به گزارش نیست…
انشاءالله روز جمعه که مردم با حضورشون حمایت خودشون رو نشون خواهند داد، خودت میبینی که مردم نه ناراحتند و نه عصبانی!
و اما به گمانم، این روزها مردم از دولتیها به خاطر کمکهای مالی به «مدیران برعکس» در قالب حقوقهای نجومی عصبانی باشند!
محسن!
دولت از ۱۸ وزارتخانه تشکیل شده!
مثل وزارت کار، وزارت اقتصاد، وزارت نفت، وزارت رفاه، وزارت دفاع و…
هر کدام از این وزارتخانهها بودجه سالیانه مشخصی دارند! متخصصین هر وزارتخانه تشخیص میدن که این بودجه را کجا و چگونه خرج کنن تا بیشترین فایده رو برای مردم و کشور داشته باشه! مثل وزارت دفاع!
متخصصین وزارت دفاع تشخیص میدن که بودجه نظامی در کجا و چگونه استفاده بشه! حالا یا در لبنان یا سوریه یا عراق یا یمن یا افغانستان یا حیاط خلوت آمریکا یا…
از اول انقلاب تا الان یکی از نهادهایی که به بهترین وجه پیشرفت کرده و برای کشور مفید بوده، وزارت دفاع بوده!
فقط به این دلیل که فرماندهی کل نیروهای مسلح زیر نظر حضرت آقاست! چه بسا اگر نیروهای مسلح زیر نظر رئیس جمهوری مثل روحانی که عاشق سینه چاک اوبامای مؤدب و باهوش است، میبود باید همان چند سال اول، فاتحه انقلاب رو میخوندیم، مثل انقلاب مصر و اعتماد مرسی به اسرائیل و آمریکا!
اگر حزب الله نبود، تو فکر میکنی اسرائیل به اشغال فلسطین بسنده میکرد؟!
نخیر برادر! شعار تشکیل اسرائیل از «نیل تا فرات» بود! فرات کجاست؟ سر مرز ایران!
حالا نیروهای مسلح بد کردن که خط مقدم نبرد رو هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای کشور بردن و آنجا از ایران دفاع میکنند!
آنهم با نیروهای مخلص لبنانی! فقط به خاطر اینکه ما در امنیت باشیم!
و آنهم با هزینهای به مراتب کمتر از هزینه دفاع در داخل خاک کشور!
خدا سیدحسن نصرالله رو برای ما حفظ کند!
اگر ما در داخل کشور مشکل معیشت، بیکاری و اقتصاد داریم، این از کمکاری و بعضی مواقع هیچکاری وزارتخانههای مربوطه مثل وزارت کار، رفاه، اقتصاد، نفت، معدن، راه و… است!
برادر من!
باید یقه این وزارتخانهها رو گرفت و از آنها پرسید که بودجه خود رو چگونه و کجا خرج میکنن؟!
باید ازشون پرسید که پول کاخها و زندگی مرفه خود رو از کجا آوردهاند؟!
بیت شعری زیبا از شاعر اهوازی در محضر رهبر عزیز:
مرز ما عشق است، هر جا اوست آنجا خاک ماست!
سامرا، غزه، حلب، تهران چه فرقی میکند!
خیلی زیاد شد! شرمنده!
برادر محسن!
به اون معدود ضد مردمِ سبزِ معلومالحالِ کدخدادوست بگو از حزبالله عصبانی باشند و از این عصبانیت بمیرند!
رحمت خدا بر شهید بهشتی اعلی الله مقامه…
سلام خدمت اهالی قطعه ۲۶
طاعات و عبادات همگی قبول انشاءلله
چقدر عالی و حرف دل بود این مطلب «روز قدر»
جناب محسن!
ببخشیدها ولی بعضی مسائل، به اون دسته از نامردمردمی که مد نظر شماست، هیچ ارتباطی نداره.
میدونید چرا؟
چون ۴ روز دیگه اگر اتفاقی بیفته و جنگی بشه، این ضد مردم مورد اشاره شما، یا فرار میکنن به یک کشور دیگه، یا دنبال سوراخموش میگردن و یخچالهاشون رو پر میکنن و کیسهکیسه برنج و قند و روغن میخرن که نکنه یه وقت قحطی بشه و گرسنه بمونن!
کی میره برای دفاع و مبارزه با دشمن جنایتکار؟
شوهرها و پدرها و برادرهای ما.
حالا که اینطوره، بشینید سر جاتون و در مسائلی که بهتون ربطی نداره دخالت نکنید.
یه کمی زیادی پر رو شدین امثال شما!
سیدحسن نصرالله عشق ماست…
با سلام…
سلام
(۱) در اینکه «بخشی» از مردم، از حمایت مالی از مقاومت راضی نیستن تردیدی نیست.
(۲) اونچه در دموکراسی اهمیت داره ارادهی اکثریت هست. اکثریت یعنی بیش از ۵۰ درصد مردم.
(۳) قانون اساسی، مظهر خواست اکثریت هست. از ابتدای انقلاب تا به امروز هر ۲ سال یک بار قانون اساسی به رأی مستقیم یا غیر مستقیم گذاشته شده و هر بار اکثریت با شرکت در انتخابات به نامزدهای نظام رأی دادن.
(۴) این شبههی خندهدار ممکنه مطرح بشه که ما بین بد و بدتر انتخاب میکنیم. این شبهه غلطه چون میدونید که اگر از یک نصاب کمتر بشه رأی، قانون اساسی مجددا باید به رأی مستقیم گذارده بشه و این برای کسی که اصلاحِ اصولِ کلی رو بطلبه یعنی عالی. پذیرش این شبهه یعنی فرد شبههافکن بین بدتر و بد و عالی، عالی رو ول کرده و به بد چسبیده!
(۵) زیادی که تو تفریط، افراط کنی، نمیبینی که از اون سر دنیا طرف هزینه کرده لشکر کشیده منافع مردمش رو از میلیونها میلیون متر دورتر تأمین کنه و تو هنوز اندر خم شکم و زیرشکم واماندتی! 🙂
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
از الان رفتید به استقبال تعطیلات عید؟ 🙂
«ما ایستادهایم؛ بندهی حقیر وظیفه دینیای دارم، وظیفهی شرعیای دارم، وظیفهی اخلاقیای دارم؛ در مواجههی با ضد انقلاب و معارضین انقلاب ایستادهام و تا جان در بدن دارم این ایستادگی وجود دارد و به این مردم هم اعتماد دارم؛ در میان نخبگان کشور از جمله دانشگاهیان و دانشجویان، آنقدر عناصر مؤمن و طرفدار ایستادگی در این راه وجود دارد که هر آدم دلسردی را هم دلگرم میکند؛ چه برسد به کسی مثل بنده که خودش بهخودیخود دلگرم است. این ایستادگی بنابراین وجود دارد و عاقبت ایستادگی هم پیروزی است.»
بخش پایانی سخنان امام خامنهای در جمع دانشجویان-رمضان ۹۵
اللهم احفظ قائدنا الخامنهای
سلام
یک دو سههههه
میخوام ی مقدار اطلاعات نیمهدقیق بدم
حداکثر کمکی که ما به حزبالله میکنیم در بالاترین میزانش ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون دلاره
در جنگ سوریه که الان ۵-۶ سال میگذره، دشمن میگه ایران ۴ میلیارد دلار خرج کرده
این شامل خرید برخی اقلامی که ما از سوریه مثل میوه و… وارد کردیم؛ نفتی که در دوران تحریم خریدار نداشت و دادیم سوریه و… هم هست
از اونطرف حدافل عربستان فقط صحبت از ۲۰ میلیارد دلار میکنه
حالا قطر و… هم اضافه کن شاید ۲۵ برابر ما هزینه کردن
اما آمار دشمنان میگه ایران ۹ تا ۱۵ میلیارد خرج کرده در کل ۶ سال و هزینه کل جنگ ۶۸۵ میلیارد دلاره که من رقم اول رو منطقیتر میدونم
چند تا آمار دیگه میزان یارانه سوخت در ایران فقط سوخت در سال ۲۰۱۲ با توجه به قیمتهای پایین نسبت به جهان دارای آمار ۸۲ میلیارد دلار است که از مراکز بینالمللی اعلام شده
حالا بماند یارانههای دیگه
قبول دارم اصلا پول کشور خودمان است و دوست داریم در ایران خرج کنیم ولی یک نکته واقعا تا حالا تبیین نشده که مبلغ کل کمکهای ایران به حزبالله و سوریه و… اونقدر کمه که اگرم قطع بشه، هیچ تغییر اساسی حتی عادی در زندگی هیچ کسی نداره
اینم یه استدلال
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قدیانی:
در ادامه این نظر، منم بگم که پشت سر کمک مالی ما به جریان مقاومت بخصوص حزبالله لبنان -از یاد نبریم مؤسسش خودمان بودهایم!- یک منطق اقتصادی بسیار قوی وجود دارد. ما یا باید پولی فوقالعاده هنگفت خرج کنیم که در داخل خاک کشورمان با دشمن بجنگیم -که اصلا امکان محاسبه تمام هزینههای مادی و معنوی چنین جنگی فیالواقع وجود ندارد!- یا درصد بسیار ناچیزی از آن پول هنگفت را هزینه جریان مقاومت کنیم و البته شاهد جنگ در خاک کشور هم نباشیم! سیدحسن نصرالله داره با پول بسیار اندکی از ما، یکی هم برای امن و امان خود ما میجنگه اما ی سئوال؛ برادر زشت و بدترکیب این کذاب سرخهای با پول ما داره واسه چی میجنگه؟!
http://www.bajestannews.ir/13950412/
امام خامنهای:
«من بارها گفتهام که برای من این تقسیمبندی اصولگرا و اصلاحطلب و اصلاحطلب مدرن و سنتی و از این حرفهایی که میزنند، مطرح نیست؛ من به این اسمها اصلا اهمیتی نمیدهم و توجه ندارم؛ به محتواها کار دارم اما روی مسئلهی فتنه حساسم. حالا البته اکثر کسانی که در آن تظاهرات شرکت داشتند مردم معمولی بودند و هیچ تقصیری هم نداشتند اما یک عدهای سردمداری میکردند، یک عده هم سوءاستفاده کردند و گفتند «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»؛ دیگر از این صریحتر؟!»
دلم برای ماه رمضون تنگ میشه
همیشه از اولش کلی برنامه میریزم و نقشه میکشم که امسال حتما بیشتر از نعمتهای این ماه استفاده میکنم ولی به آخر ماه که میرسم میبینم هیچ کدوم از اون کارها رو نکردم! خیلی حیف شد! چرا من یادم نمیمونه «فرصتها چون ابرها در گذرند»؟!
سمانه!
تقریبا حال همهمون همینه. حسرت و غم!
امام سجاد علیهالسلام در دعای وداع با ماه مبارک در بند ۴۵ و ۴۶ و ۴۷ نقل به مضمون میفرمایند؛
خدایا! همین مقدار اندک از بسیار را هم که با تقصیر روزه میگیریم، با توفیق خودته…
ولی یک نکته…
اصلا ما با اسرائیل دشمن هستیم و برای نابودیاش هر کاری میکنیم چون «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود».
همین!
مادر والامقام شهید مسعود رضوان از شهدای روز شروع عملیات الی بیتالمقدس درگذشت.
عید فطر در جوار فرزند شهیدت، خوش باشی مادر صبور…
چند روز قبل، وقتی مادرم این عکس رو روی مانیتور دیدن!
«این کیه؟ چه خوشگله!»
http://www.ghadiany.ir/wp-content/uploads/2016/04/20160429_1239591.jpg
جای خالی مادران شهدا با هیچ چیزی پر نمیشه! رفتن این اسطورههای صبر و ایثار از زندگیهامون دردناکه، وقتی دیگه نجواهای عاشقانه و نوازشهای مادرانهشون رو با عکس جگرگوشهشون نمیبینی!
روحشون شاد و خوش به سعادتشون!
سلام
عید مبارک
متن رو تازه الان خوندم…
عالی!
بهشت کجاست؟!…
با سلام و تبریک عید…
وبلاگ رو به روز نمیکنید؟
شب خوبی است…
چه عکس قشنگی! چه دست مهربونی!
به قول «سیداحمد» چه انگشتر قشنگی!
چقدر از دیشب غیبت «سیداحمد» رو کردم! 🙂
رفقا!
من اینترنت درست و درمون ندارم، با اجازه آقای مدیر یکی از دوستان فیلم شیرینکاری این کواکبیان تو مجلس عباس کیارستمی رو بذاره، یه کم شاد بشه فضا!
🙂
گیلاس!
خدمت مبصر غائب قطعه!
http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Video/1395/04/22/13950422000281_360P.mp4
تشکر از خانم سمانه!
یعنی از خجالت برن بمیرن بعضیها با این مملکت داریشون!
عجب مشعشع بود این لیست امید!
عجب گل و بلبل شده مملکت!
دست گلشون درد نکنه!
راضی به این همه زحمت نبودیم!
😐
جابِر جُعْفِی گفت:
از ابو جعفر باقر علیه السلام درباره سفیانی پرسیدم، فرمود:
شما کجا و سفیانی کجا تا آنکه پیش از وی شَیْصَبانی برشورد؛ او، چون آبی که میجوشد، از سرزمین کوفان بیرون میآید و فرستادگان شما را میکشد. پس، در پیِ آن، منتظر سفیانی و خروج قائم علیه السلام باشید…
سلام بر شما…
دوستان ارزشی!
چرا به اشتباهات محاسباتی خود اعتراف نمیکنید؟
جناب سیداحمد درست میگویند…
فک و فامیل!
گفت: قرار بود بعد از اجرای برجام، همه تحریمها لغو شود، داراییهای مسدود شده ایران بازگردانده شود، روابط تجاری با سایر کشورهابرقرار شود، رونق اقتصادی پدید آید، رکود برطرف شود و… پس چی شد؟!
گفتم: تحریمها که لغو نشده هیچ، طی یکسال گذشته چندین تحریم دیگر هم اضافه شده و همین دیروز، در سالروز تصویب برجام، مجلس نمایندگان آمریکا، ۳ مصوبه ضد ایرانی دیگر هم تصویب کرده است.
گفت: روزنامههای زنجیرهای که در روز اجرایی شدن برجام با تیترهای درشت در صفحه اول از «صبح بدون تحریم»! «پیروزی بدون جنگ»! «دنیا به احترام ایران ایستاد»! و… خبر داده بودند، چرا این روزها لام تا کام درباره آن وعدهها چیزی نمینویسند؟!
گفتم: یادشان رفته که برای برجام چه کف و سوتی راه انداخته بودند!
گفت: یعنی حالا مذاکرهکنندگان از خوشبینیهای بیمورد خود درس گرفتهاند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟ یارو میگفت هیچوقت به مشکلات لبخند نزنید، چون فکر میکنند از آنها خوشتان آمده و میروند همه فک و فامیل خود را هم میآورند!
اردوغان احمق می خواست اسد رو سرنگون کنه!
کودن! حالا باز برو با اسرائیل رفیق شو و با سعودی پیمان همکاری ببند!
فکر کرده اون حرامیها پشتش هستن و تا ابد حمایتش میکنن!
نمیدونه با چه حیلهگرهایی طرفه!
ابله ادعای رهبری جهان اسلام رو هم داشت!
حالا بره ور دل مرسی!
چه مردم فعالی داریم!
این همه جوک و طنز در عرض دو ساعت؟!
اسد خطاب به اردوغان:
اگر جا نداری، امشب رو بیا پیش ما!
😐
ما همه امنیت و آرامش امروزمان رو از اقتدار و تدبیر کسی داریم که قدرش رو نمیدونیم!
دارایی ما فقط رهبر انقلاب است!
برای سلامتی حضرت آقا صلوات!
اینجا کودتا بشه با تانک بیان تو خیابون، خیابون نشست میکنه فرو میره، کودتا کنسل میشه!
چهارشنبهسوری ما دوامش از کودتای ترکیه بیشتر بود!
۴ تا شاسکول بی عرضه بر علیه دولت قانونی ترکیه کودتا کردن! کاری به تحلیل ماجرا ندارم؛ می دونید از چی می سوزم؟
بلانسبت بزرگان و عقلا، یک سری آشغال مثلا روشنفکر، دارن بر علیه کودتاچیها صحبت و از دموکراسی حمایت میکنن که آره، این جماعت بر علیه دولت قانونی کودتا کردن و باید ادب بشن.
کاش ما هم سال ۸۸ با حرامیهایی که بر خلاف دموکراسی عمل کردن و رأی مردم رو قبول نکردن، عین رفتار ترکها با کودتا چیها رفتار میکردیم!
حیف شد! حیف!
اگر گردن کلفت ۱۰۰ تا لیدرشون رو میشکستیم، امروز نبودن تا برای ما از دموکراسی دم بزنن!
راستی! شنیدم سعودیها خیلی از رئیس جمهورمون دلخور شدن!
آخه کودک صفت؟!
دلت میاد به قاتل بچههای مظلوم یمن و سوریه و عراق، بگی کودک صفت؟
خیلی توهین بزرگی بود!
آقای روحانی!
دیگه اینقدر هم خشونت به خرج نده؛ میترسم خون راه بیافته!
😐
رفقا!
خوبی و بدی دیدید حلال کنید! ممکنه دولت ازم شکایت و زندانیم کنه!
به چه جرمی؟
به جرم استفاده زیاد از علامت تعجب! در کامنتهام!
جرم از این بزرگتر؟!
خدایا! خودت رحم کن به ملت و مملکت ما!
همین الان مطلبی از یک اقتصاددان خواندم که ایران داره وارد بنبست اقتصادی میشه…
زندان جای بهتری از این بیرونه!
بیرون که باشی در این دوره زمانه فقط باید خون دل بخوری…
«خیانت به آرمانهای انقلاب است» میشود «چنین حقوقهایی در دنیا مرسوم است»!
این کجا و آن کجا؟!
این چیست جز مدیر و مدیریت اشرافی؟؟!!
هیچ خیانتی بدتر از دلسرد کردن مردم نیست!
فتنه ۸۸ که دلسرد کند مردم و اعتمادشان را!
حقوقهای نجومی که دلسرد کند مردم را از آرمانها!
سلام…
زنده باشی دلاور
متأسفانه ملت ایران گرفتار شدن…
ما راستگوترین هستیم در دنیا
وقتی منکر میشدیم حضور نظامی در سوریه را!
سعید؛
خب قبلا حضور نداشتیم ولی الان داریم!
سلام…
باید احیا را انقلابی گرفت! مکه را فتحی لازم است! ما دوباره به بهشت برخواهیم گشت! تو وعده دادهای خدایا…