وطن امروز ۲۶ اسفند ۱۳۹۵
موسم بهار است. بر شاخه مرده درخت خشکیده، آن لحظه که شکوفه حیات، دوباره نقش زندگی میدهد، آری! «معاد» را باید به یاد آورد که لحظه برانگیخته شدن برای همه ماست. مردههایمان این لحظه را خواهند دید و زندههایمان هم، البته بعد از مرگ! باشد اگر هنوز نفسی ما را هست، به تأسی از بهار، خود را برای لحظه مرگ و لحظه برانگیخته شدن بعد از مرگ آماده کنیم! این از میعاد بهار و لحظه معاد لیکن لحظههایی دیگر نیز، بزرگی میکند در تاریخ زندگی آدمی. آن لحظه که آدم و حوا در وادی عرفات همدیگر را یافتند؛ آن لحظه که یعقوب، بعد از عمری انتظار، یوسف گمگشته خود را دید؛ آن لحظه که کشتی نجات نوح، ایمن بر زمین نشست؛ آن لحظه که آتش بر ابراهیم، سرد و سلامت شد؛ آن لحظه که دریا پیش پای موسی شکافته شد؛ آن لحظه که عیسی درون گهواره زبان گشود تا از مادر پاکدامن خود دفاع کند؛ آن لحظه که «محمد» در خلوت حرا، مبعوث شد به پیامبری؛ آن لحظه که فتح بزرگ مکه حادث شد؛ آن لحظه که در برکه غدیر، آخرین رسول خدا با بالا بردن دست امیرالمومنین، رسالت خود را کامل کرد… و آن لحظه که علمدار کربلا، سیاهه شبپرستان را به کناری زد و به شریعه رسید، از جمله بزرگترین لحظات تاریخاند که از فرط حماسه و شکوه و عظمت، هم تبسم را بر لب جاری میکنند و هم اشک را بر دیده! لیکن لحظهای هم هست که هنوز نیامده! و چون بیاید، این همه لحظه را که برشمردم، با خود به همراه دارد! سخن از آن لحظهای میگویم که «منجی عالم بشریت» تکیه بر دیوار کعبه میزند و ندای «انا المهدی» سر میدهد… در این لحظه ناب وعده شده، تو گویی آدم و حوا تازه همدیگر را مییابند و یعقوب، تازه یوسف را! تو گویی سفینه نوح، تازه آن لحظه به زمین خواهد نشست و آتش، تازه آن دم بر خلیل بتشکن خدا، سرد و سلامت خواهد شد! تو گویی آن لحظه، تازه دریا بنای شکافتن، پیش پای موسی را دارد و تازه عیسی میخواهد درون گهواره زبان به معجزه باز کند! تو گویی لحظه عظیم ظهور، این دوباره «محمد» است که به رسالت مبعوث میشود و این دوباره مکه است که توسط مردی از سلاله آخرین رسول خدا فتح میشود! تو گویی آن لحظه، همان لحظه تاریخی غدیر است و همان آن که سقای آب و ادب، خود را به شریعه میرساند! یا مقلب القلوب و الابصار! تمام هستی از ازل تا ابد، لحظهشماری میکنند برای آن لحظه که «مهدی فاطمه» تکیه بر دیوار کعبه زند و بر این شاخه مرده درخت خشکیده حیات، دوباره نقش زندگی بدهد!
وطن امروز ۲۳ اسفند ۱۳۹۵
برای مرحوم هاشمی، هزاری هم ویژهنامه دربیاوری و ذیل تصاویر آن مبارز قدیمی، هزاری هم تیتر درشت بزنی، آن اندازه به دردش نخواهد خورد که من اینجا از مخاطبان یادداشتم بخواهم تا گرم مطلب نشدهاند، فاتحهای نثار روحش کنند که قطع به یقین، رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت، به این «قرائت» بیش از آن «سیاست» نیاز دارد، بخصوص حالا که دستی کوتاه از دامن دنیا دارد.
این از نکته اول! و اما زنجیرهایها جوری در وصف مرحوم هاشمی، زبان به تملق باز میکنند، تو گویی ما یادمان رفته چیزهایی که علیه همین شخص ایشان مینوشتند! نه فقط در روزنامه، بلکه کتاب هم منتشر میکردند! دوره سراسر اخلاق(!) دوم خرداد، کافی بود یکی در جایی، بار سفر اخروی بسته باشد! چنان انگشت اتهام را متوجه مرحوم هاشمی میکردند و چنان دور از الفبای انصاف، علیه ایشان مینوشتند که نه حدی داشت و نه حسابی! ۲ نکته مستتر است در همین نکته دوم یادداشت. اولا: مرحوم هاشمی حتی در همان عصر دوم خرداد هم عاری از اشکال و اشتباه نبود لیکن زنجیرهایها، به شهادت مندرجاتشان، بیش از آنکه منتقد خطاهای آقای هاشمی بوده باشند، تخریبکننده و تهمتزننده به ایشان بودند! ثانیا: هم آن روز که در مقام حمله به هاشمی، اتهامات هرگز ثابتنشده به او زدند، کارشان نادرست بود و هم امروز که در لباس دوستی، القاب و عناوین عجیب و غریب نثار او میکنند! اینکه معصوم میفرمایند: «جاهل را نمیبینی، الا در حال افراط یا تفریط» یکی هم یعنی اینکه زنجیرهایها را نمیبینی، الا در حال افراط «عالیجناب سرخپوش» یا تفریط «سردار فلان و بهمان»!
نکته بعدی، نحوه مواجهه جریان انقلابی با آقای هاشمی است. من و ما، هرگز به مرحوم منظور، آن اتهامات زشت دوم خردادی را نزدیم، بلکه برای حرف خود، مصداق روشن داشتیم. هم موضوع سخن را دقیقا معلوم میکردیم و هم غالبا موضع منطبق با آن موضوع را اتخاذ میکردیم! چه در مقام دفاع از هاشمی و چه در مقام نقد او، هرگز رویه زنجیرهایها را پیشه نکردیم! ۴۰ سال دیگر هم از درگذشت هاشمی گذشته باشد، ما باز پای دفاع خود از هاشمی برابر اتهامات درشت دوم خردادیها خواهیم ایستاد، همچنان که پای نقد خود به مواضع ایشان، مثلا در سال ۸۸! ما همچنان که سال ۹۲ نشان دادیم، همواره برابر رای مردم و منتخب مردم، مواجهه محترمانه داشتیم و از همگان نیز همین مواجهه را انتظار داشتیم، لذا آقای هاشمی را به قانون و حق و معیار میسنجیدیم، نه برعکس! بر اساس همین سنجش، هر جا که لازم بود، از ایشان دفاع کردیم و هر جا که نه، نه! دقت کنید! ما کی و کجا به آقای هاشمی تاختیم که به عنوان مثال، چرا بعد از سوم خرداد، همان جنگی که امام برای یک ذره و یک روزش هم نادم و پشیمان نبود، ادامه پیدا کرد؟! من در این متن، کاری به موضع شخص مرحوم هاشمی درباره آنچه گفتم ندارم اما فراموش نکردهایم که در دوره دوم خرداد، دوم خردادیها، ذیل همین بحث، چقدر فرمانده جنگ را و چقدر خود جنگ را نکوهش و سرزنش کردند! حالا با ۴ تا تیتر درشت «حماسه اکبر» که ما دچار فراموشی نمیشویم! طرفه حکایت اینجاست؛ برای زدن جبهه و جنگ و امام و شهدا، روزی اگر تخریب آقای هاشمی جواب میداد، زنجیرهایها باکی از این تخریب نداشتند؛ روزی هم اگر، حمایت از آقای هاشمی جواب میداد، هکذا! برای زنجیرهایها، اساسا خود مرحوم هاشمی موضوعیت نداشت! و هنوز هم ندارد! در مواجهه با دیگران هم همین گونهاند! هیچکس را نه برای خودش میخواهند و نه البته برای خدا! نه آن روز که «عالیجناب سرخپوش» مینوشتند، نیت الهی داشتند و نه امروز که «سردار مصلحت»! نگاه زنجیرهایها به عناصر میدان سیاست، تابعی از همان نگاه دشمن به خود زنجیرهایهاست! خواستن آدمها یا نخواستن آدمها بر اساس همه چیز جز خدا! و جز اصول! و جز ارزشها! و جز قانون! هاشمی آدم بدی میشود، اگر فتنهگران ۷۸ را «الواط» بخواند و آدم خوبی، اگر فتنهگران ۸۸ را نه! غالبا همیشه و غالبا با همه، همینطور رفتار میکنند زنجیرهایها! پای تخته بشدت روسیاه روزنامهشان «ضربدر» را عمدتا میگذارند جلوی نام خوبها! یا جلوی کار خوب! کافی است تو بد شوی، تا حمایتت کنند و کافی است تو خوب شوی، تا با چماق بایکوت ایشان مواجه شوی، اگر نه حالا با چماق تخریب! به نفع رسواشدگان تقلب اگر موضع بگیری، هوایت را در حد ۶ ستون در صفحه نخست خود دارند اما خدا نکند موضع بگیری علیه فلان حرف غلط وزیر امور خارجه! اینجا میشوی همان آدم بد که تا مدتها میروی در لیست سیاه حضرات! با این اوصاف، باید هم فردای شهادت سردار مظلوم ما، وقیحانه تیتر بزنند «سرتیپ حسین همدانی در سوریه کشته شد»! و باید هم رنگ لوگوی خود را بر پرچم تکفیریهای لعین، ست کنند! کلا هماهنگی زنجیرهایها، با مواضع بد است و آدمهای بد! «ادبیات منقلی» را به خوبی و در جهت مثبت، پوشش میدهند اما همان فرد اگر روزیروزگاری، سخنران مراسم یومالله ۲۳ تیر ۷۸ باشد، با آن روی دیگر زنجیرهایها روبهرو میشود! دوستی با مواضع بد آدمها و دشمنی با مواضع خوب آدمها، اصلا و اساسا همه کسبوکار زنجیرهایهای نامحترم است! مرحوم هاشمی اگر تحلیل غربیها در خطبه نمازجمعه را محکوم کند، میشود آدم بد اما با فتنهگران علیه انتخاباتی با مشارکت ۸۵ درصدی مردم اگر همراهی کند، میشود آدم خوب! پرونده به این روسیاهی دارند و آنوقت، رزمندگان دفاع مقدس را با «سربازان وحشی قوم آتیلا» قیاس میکنند! گفت: «کافر همه را به کیش خود پندارد»! سربازان وحشی قوم آتیلا، امروزهروز، مصداقی به روشنی همین زنجیرهایها ندارند که هم در لوگو و هم در تیتر یک، همصدایی با وحشیترین تروریستهای عالم میکنند! و با افراد و اشخاص و عناصر، دقیقا عین وحشیها برخورد میکنند! فرد وحشی، تمرد از قانون را حمایت میکند؛ زنجیرهایها هم! فرد وحشی، لگدپراندن به ۴۰ میلیون رای مردم را خوب و درست تصور میکند؛ زنجیرهایها هم! مرز وحشیگری با غیر آن، قلم دست گرفتن نیست، که سلمانرشدی ملعون هم چاقوکش سر گردنه نبود! مرز وحشیگری با غیر آن، در ترس از خداوند منان است!
القصه! همه این نکات که نوشتم، مقدمهای بود برای این نکته اصل کاری! در ورای رخدادها، چه خوب اگر دنبال سخن خدا با خود باشیم! اگر دست آقای هاشمی از دنیا کوتاه شد، دست ما نیز کوتاه خواهد شد! حواسمان هست؟! هیچ به مرگ، اندیشه میکنیم که تا چه حد به ما نزدیک است؟! من دیروز داشتم به بچههای روزنامه میگفتم که این ویژهنامههای زنجیرهایها، اصلش را بخواهی و راستش را بخواهی، «ویژهنامه مرگ» است که چقدر به ما نزدیک است! گیرم آنها اسم دیگری رویش بگذارند و تیتر دیگری برایش بزنند و چیز دیگری درونش بنویسند اما جز این نیست که جملگی «ویژهنامه مرگ» است! ما اصحاب رسانه، چه داریم برای ارائه به خدا؟! زنجیرهایها چه دارند؟! تهمت زشت دیروز «عالیجناب سرخپوش» در وصف همان که امروز «سردار چیچی» میخوانندش؟! وقتی از خوب یا بد و از سیاستمدار گرفته تا غیر آن، بازگشت همه به سوی خداست، وای بر ما! وای بر ما که برای آنچه مینویسیم و آنچه نه، باید جواب پس بدهیم! «عالیجناب سرخپوش» چرا؟! «اسطوره کذا» چرا؟! و این نوشته چرا؟! اینکه ناخدای باخدای کشتی انقلاب، اشک میریزند هنگام توصیه به «عبور از سیمخاردار نفس»، یکی هم یعنی آماده باید باشیم من و ما، ایضا شما زنجیرهایها، برای روزی که به جای روزنامه فردا، باید کارنامه دیروز را ارائه دهیم! آهای دوستان! اینکه خواندید، سرمقاله همه سالنامههایی است که این روزهای اخیر درآوردید! عاقبت دیدم حیف است «ویژهنامه مرگ»، سرمقالهای غیر از تنبه و هشدار نسبت به امر حتمی مرگ داشته باشد! پس مهم نیست مرگ کدامیک از ما زودتر باشد؛ مهم آن است که بدانیم مرگ برای همه ما برنامهها دارد! مرحوم هاشمی، خودش ختم سیاست بود! خوب است حالا که دستی کوتاه از دامن دنیا دارد، برایش فاتحه بفرستیم! راستی! کدامیک از ما میتوانیم ضمانت دهیم همین بهار پیش رو را خواهیم دید؟! و اصلا همین فردا را؟! و همین یک لحظه بعد را؟! خدایا! رحمی… رحمی!
وطن امروز ۱۸ اسفند ۱۳۹۵
هر چند این روزها صدای اعتراض به دولت اعتدال، از هر کوی و برزنی شنیده میشود و هر چند مردم کوچه و بازار، به حیث کار و کارنامه، هرگز نمره قابلی به رئیس این دولت نمیدهند و هر چند شماری از مهمترین وزرا، از همین الان صف خود را از روحانی جدا کردهاند، لیکن در مقام قضاوت، بیانصاف نباید بود و دستاوردهای مهم دولت اعتدال بویژه رئیس آن را نباید نادیده گرفت که اگر جز این باشد، از مصادیق بیتقوایی است. باورم هست دستاوردهایی دارد دولت فعلی، بعضا متمایز و ممتاز. نخستین دستاورد اینکه اگر ۴ سال تمام، هر ۲۴ ساعت شبانهروز میخواستیم برای گروهی از این مردم، «صحیفه نور» بخوانیم و از خمینی یا صدالبته خامنهای، کد بیاوریم که چرا نمیتوان به مذاکره با آمریکا خوشبین بود، قطع به یقین، به این وضوحی نمیشد که دولت اعتدال در مقام عمل نشان داد به شیطان بزرگ نمیتوان اعتماد کرد و اگر هم اعتماد کنی، عاقبتی جز ابراز ندامت در پی ندارد! این دستاورد بزرگ آیا چیز کمی است؟! کدام دولت به خوبی این دولت توانست حتی به آن دسته از مردمی که با حسنظن به آمریکا نگاه میکردند هم ثابت کند که شیطان بزرگ، هرگز وفایی به عهد خود ندارد؟! کدام دولت به خوبی این دولت توانست ثابت کند که دستبرداشتن از آرمانها، هرگز متضمن این نیست که تو از گندم ری بخوری؟! یا توهم بزنی دیگر تحریمها لغو شد و تمام؟! یا خیال کنی چون درون قلب رآکتور خودکفایی، سیمان سیاه بیتدبیری ریختهای، پس چرخ کارخانهها و کارگاهها میچرخد؟! دستاورد از این مهمتر که بعد از آنهمه شانتاژ زنجیرهایها، عاقبت معلوم شد هستهای بهانه است و نه مقصر؟! دستاورد از این بالاتر که بعد از آنهمه دروغ زنجیرهایها، عاقبت معلوم شد مشکل اقتصادی، اندک ربطی به پیشرفتهای ما در سایر حوزهها ندارد؟! دستاورد از این ارزشمندتر که بعد از آنهمه اراجیف زنجیرهایها، عاقبت معلوم شد علاج معضل ضعف در حوزه اقتصاد، کوبیدن بر فرق نقاط قوت ما در سایر حوزهها یا فروش آنها به اجنبی، آنهم به قیمت مفت نیست؟! دومین دستاورد اینکه معلوم شد وقتی مشکل از ناحیه بیتدبیری مدیر اجرایی است، پیادهروی با دشمن و دستدادن همراه با لبخند به او، هرگز جای خالی تدبیر نداشته را پر نمیکند، بلکه تنها و تنها دشمن را به فشار بیشتر تشویق میکند! آیا دستاورد از این بهتر که ثابت شد وقتی ریشه اصلی مشکلات اقتصادی کشور، داخلی است، نگاه صرف به خارج، نه فقط تحریم را باقی میگذارد و نه فقط اثر تحریم را باقی میگذارد، بلکه هر روز مشکلی به مشکلات قبلی اضافه میشود؟! سومین دستاورد اینکه بیش از پیش معلوم شد «مرگ بر آمریکا» اولا شعاری از سر احساس نیست و ثانیا مصداق گزکدادن دست دشمن نیست. از قضا دشمنی چون شیطان بزرگ، با این همه دشمنی و تحریم و تهدید و با این همه نقض عهد که حتی صدای ظریف وزیر امور خارجه دولت فعلی را هم درآورده، حقا که لایق مسلم مرگ است! چهارمین دستاورد اینکه معلوم شد به صرف ژنرال خواندن چند مدیر لای منگنه سیمخاردار نفس و فساد و حقوق نجومی که بعضا حتی با تریلی هم نمیتوان صفرهای روی دوش فیششان را حمل کرد، حلوای شیرین وارد کام این مردم نمیشود! و البته که ارائه آمار هم، برای این همه بیکار، کار نمیشود! پنجمین دستاورد اینکه معلوم شد اگر بخواهی در آخرین سال دولت خود هم، همه مشکلات را گردن گذشتگان بیندازی، حتی روزنامه طرفدارت هم علیه این همه پشت هم اندازی و مغالطه، در حد تیتر یک به تو اعتراض میکند! و به این چیز فرض گرفتن مردم، از بزرگ گرفته تا کوچک، به تو اعتراض میکنند! آری! دیدم بیانصافی است اگر اشاره نکنم به این دستاوردهای ارزشمند، آن هم در شرایطی که همگان حتی افرادی از داخل کابینه هم معترض و متعرض به نحوه ریاست فعلی بر قوه مجریه هستند! و این درست که در این ۴ سال، اندازه ۴۰ سال بر ما سخت گذشت اما باز هم خوب است ناشکر نباشیم و فیالواقع تشکر کنیم از این همه دستاورد واقعا روحانی!
بسم رب شهدا و الصدیقین…
مبارک باد عید ولادت سرداران کربلا!
http://dl.aviny.com/voice/madiheh/emam_hossein/93/karimi-milad-emam-hosein-93-05.mp3
http://dl.aviny.com/voice/madiheh/emam_hossein/94/abbasi-shab-veladat-emam-hosein-94-01.mp3
السلام علی الحسین
و علی علیبن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی عباس الحسین…
سلام بر شهدای خانطومان
سلام بر شیران مازندران
سلام بر قهرمانان سپاه کربلا
سلام بر شهدایی که همچون اربابشان، چند روزی است که بدنهای مطهرشان بر زمین مانده…
هنیئا لکم رفقا!
هنیئا لکم بچه محلها!
هنیئا لکم…
عالی بود… عالی!
«روزتان مبارک بچهها!»
چفیه محکم کن و بردار برادرها را
بتکان بار دگر شانه سنگرها را
باغ این بار در آشوب دگر افتاده است
باغبان، امر بده خیل صنوبرها را!
بیستون چشم به دستان تو دارد این بار
تیشه بردار و بزن ریشه خیبرها را
شب رسیده است که در خاطرهها تازه کند
رقص یکباره مینها و منورها را
آسمان بار دگر بوی پریدن دارد
خبر تازه ببر خیل کبوترها را
دُوْر گردید و یک بار دگر نوبت شعر
مژده مِیْ بده این دست به ساغرها را
نوبت تنگه رسیده است که در برگیرد
قامت غرق به خون گشته پرپرها را
پشت این خاک به لبخند شماها گرم است
تازه کن قصه لبخند دلاورها را
نوبت توست برادر که در این آخر کار
بسپاری به دل خاک، برادرها را
چفیه محکم کن تا باد بداند که هنوز
نتوان برد از این باغچه باورها را
«علی سعادت شایسته»
آری! خبری از سایه شوم جنگ بر سر این کشور نیست اما به این هزینه که آشوب باشد دل دریا، دل جنگل، دل باران! ببار ای باران…
«ما را ببخشید شهدای لشکر ۲۵ کربلا! زندگی و اخبار زرد آن، آنقدر ما را به خود مشغول کرده که دنبال هیچ خبری از جنگ شما در نبرد شام نباشیم!»
دمتگرم داداش، این دل صاحب مردهی ما رو هیچی آروم نمیکنه…
گلوله خیلی داغ است. نامرد وقتی به قسمتی از بدن میخورد میسوزاند.
بعد خونریزی و بعد شاید مرگ!
حرف بیحساب داغ است و وقتی به قلبت میزند میسوزاند.
فکر میکنم گلوله آن داعشی لعنتی داغتر است یا حرف و سخن عدهای ایرانی که نامردیشان از آن گلولهی داعشی هم بدتر است؟
عدهای زبان فارسی که هیچ، زبان انسانیت را هم نمیفهمند و البته که مظلومیت سرنوشت تمام یاران امام حسین علیهالسلام بوده، هست و خواهد بود.
چه دهه ۶۰ و ۷۰ هجری قمری و چه دهه ۶۰ و ۷۰ و ۸۰ و ۹۰ شمسی.
«زباننفهم، زبان هیچ قومی را و هیچ لهجهای را نمیفهمد! و من اگر این چند خط را با زبانی جز فارسی هم مینوشتم، باز نمیفهمند و باز خیال میکنند اگر مثلا برجام نبود، امنیت ما به خطر میافتاد! برجام در مهمترین کار خود که همانا لغو تحریمها باشد مانده است! و وقتی به اعتراف خود برجامیان، دستاوردی جز «تقریبا هیچ» نداشته، بسی ناتوانتر از آن است که بخواهد سایه شوم جنگ را از سر کشور بردارد!»
چقدر پررو هستند این کاسبان برجام! حیا رو خوردن، آبرو رو قی کردن…
خون مطهر شهدای خانطومان، دامن همهشون رو خواهد گرفت…
«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ» آینهها
«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ» لاله و یاس
آه «مِن شَرِّ» این همه کینه
آه «مِن شَرِّ» دشمن خناس
دشمنی از تبار قابیل و
شمر و خولی و ابنمرجانه
وارثان خباثت و ظلم و
دشمنیهای کورکورانه
باز هم نهروانیان زمان
آتش جهلشان زبانه کشید
یادشان رفته پای آنان را
ذوالفقار علی چگونه برید
حال این ذوالفقار غیرت او
در کف شیعیان ایران است
زوزهی ترس گلههای شغال
از هراس هجوم شیران است
طرح افکار شوم در سرشان
جز خیالات خام چیزی نیست
این همه قیل و قال باطلشان
پیش مردان حق پشیزی نیست
پوزههاتان به خاک نزدیک است
آی مزدورهای آل سعود
ما همه بچه شیرهای علی
فاتح خیبریم، قوم یهود
مثل تمار، عاشقانه رویم
بر سر دار عشق باکی نیست
در دل کولهبار غیرتمان
توشهای جز لباس خاکی نیست
خانهزاد تبار عشقیم و
ریزهخواریم بر سر این خوان
سرشان نذر آل فاطمه است
مردمان قبیلهی سلمان
لشکری از قبیلهی دریا
باده از جام عشق نوشیده
سرزمین همیشه سبز شمال
خلعتی رنگ لاله پوشیده
لشکر عاشقان کرببلا
از ازل سربلند تا ابدی
با خود عطر شهادت آوردی
رادمهر و کمالی و اسدی
کابلی، قنبری و مشتاقی
جمشیدی، بریری و طاهر
مثل شیبالخضیب در گودال
پر کشیدند این همه طایر
حاجیزاده و رجاییفر
عابدینی و بعد بلباسی
در ره عشق همسفر شدهاند
سیزده پهلوان عباسی
چشم مازندران پر از اشک است
مثل من، مثل چشمهای ترم
با تمام وجود میگویم
ناز شصت مدافعان حرم
«محمدجواد مهدوی»
***
«روزت مبارک پاسدار جبهه خانطومان! شهادتت هم مبارک!»
و میلادت،
که سر بر دامان مسیحایی اباعبداللهالحسین، تولدی دوباره یافتی!
ببار اى باران… که هنوز «روضه شام» جگرسوزتر است!
بر آن تنها که هر یک رنگ گلهاى جنان دارد
ببار اى آسمان از چشم اخترها گلاب امشب
ممنون قاصدک منتظر!
«چشم مازندران پر از اشک است
مثل من، مثل چشمهای ترم
با تمام وجود میگویم
ناز شصت مدافعان حرم»
شب میلاد توست اربابم
دل عشاق کربلایی کن
خود برای مدافعان حرم
حضرت سرجدا دعایی کن
ترجمه!
گفت: یکی از مدعیان اصلاحات و اعتدال گفته است؛ «مخالفان برجام دلیل قانعکنندهای برای مخالفت خود ارائه نمیکنند»!
گفتم: چه دلیلی گویاتر از این که تحریمها برداشته نشده، تحریمهای جدید هم اضافه شده، امتیازات نقد را دادهایم و وعدههای نسیهای که گرفتهایم هم یکی پس از دیگری نقض میشود، روابط تجاری برقرار نشده، نه فقط داراییهای مسدود شده بازنگشته بلکه ۲ میلیارد دلار از داراییهای کشورمان را هم هپلهپو کردهاند و…
گفت: خب! حالا همین آقایان در مقابل درخواست منتقدان که میگویند لااقل یکی از فایدهها و دستاوردهای برجام را نشان بدهید چه پاسخی دارند؟
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو میگفت؛ پشت یک نیسان نوشته بود Go with with اما هرچی فکر کردم متوجه نشدم منظورش چیست؟ به او گفتند؛ چقدر انگلیسیات ضعیف است. Go یعنی «برو» with هم یعنی «با» و یارو با خوشحالی گفت؛ حالا فهمیدم! یعنی «برو بابا»!
زبان انگلیسی؛ آری یا نه؟!
http://alef.ir/vdcjivethuqeihz.fsfu.html?35txt
سلام
«روزت مبارک پاسدار جبهه خانطومان! شهادتت هم مبارک!»
«زباننفهم، زبان هیچ قومی را و هیچ لهجهای را نمیفهمد! و من اگر این چند خط را با زبانی جز فارسی هم مینوشتم، باز نمیفهمند و باز خیال میکنند اگر مثلا برجام نبود، امنیت ما به خطر میافتاد! برجام در مهمترین کار خود که همانا لغو تحریمها باشد مانده است! و وقتی به اعتراف خود برجامیان، دستاوردی جز «تقریبا هیچ» نداشته، بسی ناتوانتر از آن است که بخواهد سایه شوم جنگ را از سر کشور بردارد!»
کار به جایی رسید که آیتالله جوادی آملی در دیدار با عارف فرمودند:
«با وجود این همه منابع غنی در داخل کشور، واردات برخی کالاها که در کشور امکان تولید آن وجود دارد، دلیلی جزء سوءمدیریت و در برخی موارد دلیلی جز بیغیرتی ندارد… کسانی که راه نفوذ بیگانگان را در فضای اقتصادی و یا سیاسی به روی کشور میگشایند، از غیرت اقتصادی و یا سیاسی برخوردار نبوده و دیوث هستند».
نقدی بر رمان «سپیدتر از استخوان»
http://nasimonline.ir/Content/Detail/2030276/
شاهبیت فصلهای خدا اردیبهشت است!
ماهی عجین شده با بهشت…
با بوی نرگس مست…
رایحه بهارنارنج و شببو…
و عطر شهید و شهادت…
.
در تقاطع عاشقانهی بهار،
اردیبهشت را جاذبهایست که زندگی عدهای را به آسمان گره میزند!
.
و اینبار، اردیبهشت بساط گلچینیاش را کنار ساحل دریا پهن کرد!
وقتی دریا پلک گشود، نقش ۱۳ ستاره در چشمانش درخشید…
چشم که بست موجی بلند تا خدا رسید…
.
و چه زیبا احساس سرخ لالهها در سبزی جنگلهای شمال گل کرد!
.
حالا «قاصدک» با پروانه از سنگینی بار جای خالی یاران، بر شانههای اردیبهشت سخن میگوید!
اردیبهشت است دیگر…
هنوز مست از بوی گلها و سیر نشده از عطرشان، تمام میشود!
غیرت و شجاعت مدافع حرم وصف ناشدنیه!
جنگ چریکی و خونه به خونه رو فقط یک چریک میفهمه!
فقط باید بود و دید و بعد قضاوت کرد!
از سوریه و سختیهای جنگش هر چی بگیم کمه. گاهی وقتها حتی یه تپه خاکی، یا نمیدونم یه تخته سنگ هم نیست که بچهها بتونن پشتش سنگر بگیرن. مثل زمان دفاع مقدس خودمون هم نیست که بشه سنگر ساخت!
سرما و گرمای وحشتناک و غذای محدودی که مجبوری بخوری!
گاهی وقتها باید تو یک شرایط دشوار، چند ساعت سرت رو بدزدی و تکون نخوری، که کوچکترین تکون، مساوی میشه با گلوگه تکتیرانداز!
جنگ با امکانات محدود و سختیهای فراوون!
حالا اینهایی که من نوشتم یه بخش خیلی کوچیکه!
جنگ سوریه مرد میخواد، مرد!
تکفیریهای زامبی، الان با ۴ تا عکسِ دروغین دارن عملیات روانی انجام میدن که آره ما شیرهای ایرانی رو شکست دادیم!
اینا دلشون از جای دیگه پُره!
دلشون از آزادسازی شیعهنشین نبل و الزهرا پره که مازندرانیها دمار از روزگارشون درآوردن!
اونچه به درک واصل شدن و اونچه هم که مثل سگ عوعو کنان فرار میکردن!
خودشون خبر دارن که انتقام شهدای خانطومان، چه انتقام سختیه!
رفقا!
دعا کنید برای سلامتی این ۲۰ نفر جانباز دلاور مازندرانی و همه جانبازهای مدافع حرم که متأسفانه به هزار و یک دلیل موجه و غیر موجه، شناخته نمیشن!
با سیدالشهدا همنشین باشی حضرت روحالله!
«اگر سپاه نبود، کشور هم نبود».
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950220001542
۵۰۰ میلیون تومان!
طنزه تلخیه!
بچهها التماس میکنن که برن سوریه؛ با مخالفت مافوق که مواجه میشن، میگن هزینه هواپیما رو خودمون میدیم، لباس و هر چی لازمه خودمون میاریم، شما فقط اجازه رفتن و سلاح رو بدید!
تا الان قول ۵۰۰ میلیون رو به دو نفر دادم!
از این آدمهای ترسو و حرف مفتزن!
شما از همسرِ جوونت که عاشقانه باهاش زندگی میکنی بگذر، از بچهای که تو راه داری و هنوز ندیدیش بگذر، از دختر بچه ۲ ساله و شیرین زبونت بگذر و برو سوریه کشته بشو، من ۵۰۰ میلیون به خونوادهات میدم!
این گوی و این میدان!
من فقط این را میدانم؛
http://uupload.ir/files/l0t0_img_20160510_171152.jpg
دمت گرم حاج حسین! این متن زیبا رو با گریه خوندم.
«به دلاورمردان اعزامی لشکر غیور ۲۵ کربلا به سرزمین شام، بگویم؛ روزت مبارک پاسدار جبهه خانطومان! شهادتت هم مبارک!»
آقاجان!
ای نایب امام معصوم، به حکم نیابتتان از امام عرش و فرش و به حکم ولایتتان بر این ملت غیور، همهی روزها را از آن شما میدانیم لیکن امشب و فردا را ویژه به شما و به خاطر دست ابوالفضلیتان تبریک عرض میکنیم. عمرتان به بلندای آفتاب و عطر وجودتان در سراسر جهان اسلام پراکنده باد…
چرا من نمیتونم با اینترنت همیشگیام وارد وبلاگ بشم؟
الان با اینترنت همراهم وصل شدم!
فکر میکردم مشکل فنی وبلاگ باشه!
سیداحمد؛
آدم واقعا عاجزه از شرح این بچهها
تو این عصر وابستگیها اینا چطور میذارن و میرن!
«شهیدان را شهیدان میشناسند!»
دیشب انگار بهار هم فهمیده بود که سقا بدونِ آب، پا بر زمین نمیگذارد…
سقا تا ابد باران را به زمین میآورد…
سقا آسمان را به زمین میآورد…
و امروز،
صدای پای سقا را باران تداعی کرد…
درست پشت شیشههای اتاق…
مشک سقا چه بخشنده آب را به آسمانم بخشید…
با اولین قطره باران که بین دستانم چکید،
دلم،
زبانم،
یک صدا با هم گفتند:
سقای رودها و دریاها و دریادلها،
سلام!
.
ولادت ماهترین عموی دنیا، علمدار کربلا، حضرت عباس (ع) و روز جانباز مبارک باد.
.
انشاءالله سایهی امام خامنهای، تا ظهور حضرت مهدی (عج)، بر سر این ملت و مملکت، مستدام باشد!
سیداحمد!
آدم واقعا نمیدونه به این افراد چی بگه!
اصلا این افراد چه دینی دارن و پیرو کدوم مکتب و آیینی هستن؟
اگه مسلمون نیستین، انسان که هستین! ایرانی که هستین!
این بچههای بسیجی هم به خاطر اینکه مردم مسلمان مظلوم سوریه رو که هم دین ما هستن و به بدترین شکل دارن قتل عام میشن و هم به خاطر حس انساندوستی و هم حفظ تمامیت ارضی کشور، از بزرگترین سرمایهی وجودی یک انسان که جانشون هست، گذشتن!
شما همون افرادی نیستین که شعار میدادین جانم فدای ایران!
ما از شما انتظار نداریم که به سوریه یا عراق برید برای اثبات شعار خودتان!
از شما میخواهیم که به سمت مرزهای ایران که کردستان، کرمانشاه، خوزستان و… برید و اونجا از ورود داعش به کشور جلوگیری کنید! تا نشان دهید که جانتان رو فدای ایران میکنید!
آیا می توانید همین یک کار رو انجام دهید؟!
اما هم ما به خوبی میدانیم و هم شما به خوبی میدانید که این جور کارهای سخت، مرد راه میخواهد، که متأسفانه شما فاقد این ویژگی هستید!
اگر اتفاقی رخ بده، جماعت عیاشطلب شما اولین افرادی هستن که دنبال سوراخ موش میگردن!
پس نتیجه میگیریم که جماعت شما، نه مسلمان است، نه انسان و نه ایرانی!
ای که حاجت ز حسین میطلبی دقت کن
پرچم شاه به سوی حرم عباس است
طیبالله به آن شاعر خوش ذوق که گفت
«هر چه داریم همه از کرم عباس است»
تقدیم به مازندرانیهایی که در عین سربلندی و افتخار، این روزها غمی تو سینه دارن…
http://dl.avaye-mandegar.ir/ava_sound/mahalli/Mohammadreza_Eshaghi/Mohammad-Reza-Eshaghi-Shahid.mp3
خانم سمانه!
پیش میاد این مسئله. برای خودم هم پیش اومده!
طبق تجربه بنده، زیاد طول نمیکشه و درست میشه.
آقاسید!
متشکرم!
راحت شد!
گفت: یکی از شاهزادههای ناراضی سعودی گفته است آمریکا با درگیر کردن عربستان به جنگ با یمن و کاهش قیمت نفت و حمایت از تروریستها در سوریه، پروژه سقوط تدریجی حکومت آل سعود را دنبال میکند.
گفتم: خب! چرا آل سعود واکنشی نشان نمیدهد؟
گفت: آل سعود چنان به آمریکا وابسته است که قدرت ندارد بدون اجازه آمریکا آب بخورد.
گفتم: پس چشمش کور و دندهاش نرم، چه بهتر که این رژیم قرون وسطایی و مهمانکش و قاتل مردم مظلوم و بیپناه هرچه زودتر از بین برود.
گفت: همین شاهزاده ناراضی میگوید؛ آمریکا در مقابل هر گامی که آل سعود رو به سقوط میرود، مقامات سعودی را دلداری میدهد که درست میشود، میتوانست از این بدتر هم باشد ولی نشده است!
گفتم: یارو بدهکار بود، بهش گفتند؛ در عوض سالمی، مریض شد گفتند؛ خوشحال باش که هنوز زندهای و… وقتی مُرد گفتند؛ آخیش! خوب شد مُرد و راحت شد!
سخنگوی وزارت امور خارجه گفت:
با رایزنیهای بهعمل آمده ۷۳ قطعه اشیاء با ارزش باستانی متعلق به دورهی ساسانیان توسط دولت آمریکا به ایران عودت داده شد.
.
.
.
یه ماله هم تو این اشیاء بوده که این ماله، مالِ مالهکشان سومریان باستان بوده که رو پاکتش نوشته بودن؛ فقط به دست نوبخت نرسد! حیثیت برا برجام نذاشتی بابا! 🙂
شیخ حسن:
«صلح در سایه قدرتمند بودن به دست میآید و جنگ در سایه ضعف. توانمندی نیروهای مسلح ما را دیگران متوجه میشوند، بیان و تکرار آن ضرورتی ندارد.»
نه بابا؟! اینجوریه؟
پس دستاوردهای برجام را هم دیگران متوجه میشوند؛ هر روز و هر لحظه تکرار کردنش، ضرورتی ندارد!
دو دقیقه به کارهای دیگه برسید، ما خودمون به عظمت برجام پی میبریم!
«رسوایی برجام!»
عنوان متن بعدی وبلاگ است که انشاءالله جمعه شب خواهیم خواند…
http://www.vatanemrooz.ir/?nid=1881&pid=2&type=0
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950223000909
http://www.rajanews.com/news/241771/
حاجی به خاطر خدا
http://sahamkhabar.persianblog.ir/post/218/
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قدیانی:
🙂
کوتاه بود چرا اینقدر؟!
ی سوژه بهت بدم؛ «لیست دستاوردهای برجام!»
http://kayhan.ir/fa/issue/714/1
مثلا میتونی ی موردش رو همچین بنویسی؛
تأثیر برجام روی افزایش قدرت دید آدمی!
و در توضیحش بگی؛
صرف نظر از آب هویج، برجام هم دارای نوع خاصی از ویتامین A میباشد که در بالا بردن قدرت دید انسان، عجیب موثر است! آدم وقتی به برجام نگاه میکنه، ۲ جور کاملا متفاوت، قدرت بینایی پیدا میکنه! یک جورش مثل دکتر مجتهدزاده است که به واسطه دیدن برجام با دقتی مضاعف، عاقبت این را دید و به حرف ما رسید که صرف مذاکره با آمریکا، حلال مشکلات مملکت نمیتواند باشد! کاری که آب هویج، صد سال سیاه هم نمیتوانست برای چشم صورت و البته چشم بصیرت این جناب بکند، برجام کرد! جور دیگر اما این است که اخیرا گروهی از چشمچرانان ضمن مصاحبه با خبرنگار روزنامه ایران، متذکر شدند؛ «بعد از برجام، هیزی چشمشان رشد فزایندهای داشته!» که خود همین اعتراف، به تنهایی مؤید نقش بیبدیل برجام در ازدیاد قدرت بینایی است! در این باره، نتایج یک پژوهش نشان میدهد که «بعد از برجام، ابتلای ایرانیها به مرض آب مروارید، شصت و هفت ممیز دو صدم درصد کاهش داشته است!» معالاسف آقای هاشمی اخیرا در مصاحبه با «دیوثنیوز» مدعی شد؛ «برجام تنها سه درصد خطر ابتلا به آب مروارید را کم میکرد که با حمایت من این عدد به آن عدد «شصت و هفت ممیز دو صدم درصد» رسید!»
.
تو واقعا متولد دوم خرداد هستی؟؟!! روز قحط بود؟؟؟!!!
۲۴ ساعت صبر میکردی خب مرد حسابی! 🙂
http://persianblog.ir/profiles/391588/
نمیدونم دلمون گرفته بود که این متن خیلی چسبید یا اینکه متن واقعا خوب بود؟
توی این شبکههای اجتماعی هم خیلی سر و صدا کرده مطلب!
باهاش کلی کلیپ و عکس درست کردن ملت!
در هر صورت ممنونم اخوی…
http://s1.picofile.com/file/6807431586/ghadiany_com.mpg.html
در این باره، نتایج یک پژوهش نشان میدهد که «بعد از برجام، ابتلای ایرانیها به مرض آب مروارید، شصت و هفت ممیز دو صدم درصد کاهش داشته است!» معالاسف آقای هاشمی اخیرا در مصاحبه با «دیوثنیوز» مدعی شد؛ «برجام تنها سه درصد خطر ابتلا به آب مروارید را کم میکرد که با حمایت من این عدد به آن عدد «شصت و هفت ممیز دو صدم درصد» رسید!»
متحیرم از کار نظام!
حریف اسرائیل و آمریکا و انگلیس شدیم، حریف بچههای ناخلف رفسنجانی نمیشیم!
گفتند که تکسوارمان در راه است
از اول صبح چشممان بر راه است
از یازدهم چهارده قرن گذشت
تا ساعت تو چقدر دیگر راه است؟
داریوش سجادی:
سرکار خانم خالقی! به این میگویند ریا!
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950224000833
رققا!
یه وقت عکسهای دختر اکبرخان در جمع رهبران بهاییها رو تو تلگرام و این شبکههای مجازی نذاریدها!
در جریان هستید که؟! اینکه خودشون عکسهاشون رو منتشر کنن ایراد نداره، شما نباید این کارو بکنید!
وزیر کشور مثل برق و باد پیداتون میکنه و مستقیم میرید اوین!
خلاصه حواستون باشه یه وقت آبروی دختر معلومالحال رفسنجانی و اون عجوزههای بهایی رو نبرید!
بدرود فرمانده
http://javanonline.ir/fa/news/783782/
سر سلسله خان تومانها! محمودخان بود که…