«استفاده عنوانی» ممنوع!

وطن امروز ۱۷ بهمن ۱۳۹۴

ما که قابل این ناسزاها نبودیم اما ناسزاگویان، سالیان نه چندان پیش، از شعار «بسیجی واقعی…» دقیقا علیه همین شهدای انقلابی و حزب‌اللهی مدافع حرم چماق بلند کرده بودند؛ «بسیجی یعنی بسیجیان زمان جنگ که جلوی اسلحه‌شان دشمن بعثی بود، نه جوان ایرانی!» این جمله، دیالوگ فیلم‌های سینمایی شد، روی سن تئاتر رفت، سر از سرمقاله روزنامه‌ها درآورد و خلاصه! جایی نبود که طعنه‌زنان باشند و این جمله نباشد! انصافا طعنه جمله هم استخوان‌گداز است؛ «بسیجی یعنی بسیجیان زمان جنگ که جلوی اسلحه‌شان دشمن بعثی بود، نه جوان ایرانی!»

مثلا سال ۸۸ از جمله جاهایی که سبزها خرکیف می‌شدند، دست می‌زدند و سوت می‌کشیدند، بعد شنیدن همین جمله بود و ایضا جملاتی مثل «بسیجی‌های این دوره و زمانه، از بسیجی بودن فقط ریش توپی گذاشتن آن را یاد گرفته‌اند و بیسیم و موتور!» روضه را بازتر کنم؟! «توپ، تانک، بسیجی دیگر اثر ندارد»، «آزادی اندیشه با ریش و پشم نمی‌شه»، «ما اهل کوفه نیستیم، پول بگیریم بایستیم» و… آن سال‌ها هر چه ما می‌پرسیدیم «گناه بسیجی امروز چیست که فتنه‌گر علیه انتخابات، شناسنامه ایرانی دارد؟» و هر چه می‌گفتیم «حتی بسیجیان زمان جنگ هم در مقطع اول انقلاب، درگیر با فتنه‌گرانی بودند که جملگی شناسنامه ایرانی داشتند» و هر چه می‌نوشتیم «اصلا لازم به این طعنه‌ها نیست، که بسیجی امروز، خود قائل به جلودار بودن بسیجی روزگار جنگ است و هیچ عنوانی را برای خود زیبنده‌تر از «خادم‌الشهدا»یی نمی‌داند که مزارشان به فرموده امام، تا ابد زیارتگه عشاق است» باز افاقه نمی‌کرد!

*** *** ***

خیلی شمال شهر نمی‌روم اما نادیده پیداست که شهدای مدافع حرم، اغلب مال همین مناطق جنوب شهرند. اغلب هم بسیجیانی دور و بر سن ۲۵ و ۲۶ یعنی که به قول طعنه‌زنندگان؛ «بسیجی جنگ ندیده» و از این حرف‌ها! از خیابان انقلاب، هر چه پایین‌تر می‌روی، در و دیوار شهر، پر است از تصویرشان! از بس زیاد که گاهی فکر می‌کنم شده حکایت زمان جنگ! و یاد حرف دوست خوبم برادر اکبری می‌افتم که در بهشت زهرای تهران «خادم‌الشهدا» است! او هم یک بسیجی جنگ ندیده است البته! و وقتی هم‌الان به او زنگ زدم که می‌خواهم به آن جمله‌ات که گفتی، در مطلبم اشاره کنم و راستش نمی‌دانم دقیقا چه سمتی داری در بهشت زهرا، گفت: «بنویس خادم‌الشهدا»! القصه! پنجشنبه رفته بودم بهشت زهرا که دقایقی با ایشان هم‌سخن شدیم. برادر اکبری می‌گفت: «اولین شهید مدافع حرم، شهید محرم ترک است که ما مزار این شهید و شهدایی مثل رسول خلیلی و محمدحسین محمدخانی را عمدتاً براساس وصیت خودشان، در قطعه ۵۳ کنار شهدای دوران دفاع مقدس قرار دادیم. شهید حمیدرضا اسداللهی قطعه ۵۰، شهید داود جوانمرد قطعه ۴۰، چند تایی قطعه ۲۶ تا اینکه دیدیم هفته‌ای چند تا شهید مدافع حرم می‌آورند. گاه می‌شود که هر روز هفته، شهید مدافع حرم داریم. سر همین تصمیم گرفتیم یک جایی از قطعه ۵۰ را کامل اختصاص دهیم به این شهدا که این قطعه و آن قطعه پراکنده نباشند و یکجا باشند. اصلش را بخواهی بهشت زهرا شده مثل زمان جنگ!»

*** *** ***

یکی دو شب بعد از عاشورای امسال، در خانه‌مان میزبان مداح مراسم ظهر عاشورای فکه بودم که خود، از رزمندگان مدافع حرم است. می‌گفت: «قیافه این داعشی‌ها را از رسانه‌ها دیده‌ای دیگر! از فرط کریه‌المنظری، حتی نگاه کردن از نزدیک هم به این جماعت ترس دارد، چه رسد به جنگ با ایشان! آن هم در یک کشور غریبه! آنهم با یک زبان غریبه! آنهم با قلت نیرو! آنهم در شرایطی که همه کشورهای طرف توافق دولت محترم، پشت این تروریست‌های وحشی هستند! ما در بین‌مان عزیزانی را داریم که تجربه دفاع مقدس هم در کارنامه‌شان هست. خود این بزرگواران می‌گویند که بعثی‌ها در قیاس با داعشی‌ها مصداق آدم بودند، از بس که شیطان‌صفت هستند این داعشی‌ها!»

*** *** ***

پنجشنبه در بهشت زهرا متوجه شدم بعضی از شهدای افغانستانی مدافع حرم را در ضلع شمالی قطعه ۵۰ دفن کرده‌اند. حالا البته عدد قطعه را شک دارم! همان قطعه‌ای مدنظر است که آرامگاه پدران، مادران و همسران شهداست. آن قطعه رفته بودیم فاتحه‌خوانی برای یکی از اقوام از این دست که صدای گریه پیرزنی توجه‌مان را به خود جلب کرد! مادرم رفت و با آن بنده خدا گرم گرفت. اندکی بعد، ما هم. فهمیدیم که مادر یک شهید افغانستانی است. من از آن پیرزن سئوال کردم: «بسیجیان ایرانی که می‌روند در کشور غریبه، با این لعین داعشی می‌جنگند، یک استدلال کاملا منطقی این است که دشمن را در همان بیرون مرزهای جمهوری اسلامی نگه‌ دارند، آیا جوانان افغانستانی هم همین نیت را برای کشور افغانستان دارند؟» خنده بلندی تحویلم داد و گفت: «افغانستان که همیشه خدا جنگ است و الان هم جنگ است! اینکه بچه‌ من با اختیار و انتخاب خودش رفت سوریه، اول به خاطر خدا و اسلام و حریم اهل بیت پیامبر و دفاع از ولایت‌ فقیه بود، بعد هم به خاطر همان دلیل که شما گفتی! جمهوری اسلامی آبروی همه مسلمانان است. مرز ایران برای همه مسلمین حرمت دارد. امام خامنه‌ای، امام همه مسلمانان جهان است. ایران اگر امنیت نداشته باشد که نمی‌شود! پای داعش اگر به ایران باز شود که نمی‌شود! شهید من هم رفت برای امنیت ایران! خدا را هم شاکریم، الحمدلله!»

*** *** ***

اگر «خمینی» نام خانوادگی خیلی‌ها هست و نیست، «ایرانی» هم عنوان شناسنامه خیلی‌ها نیست و هست! و اگر قرار بود توپ تانک بسیجی دیگر اثر نداشته باشد، یعنی اگر قرار بود بسیجی آن‌همه ایمان، غیرت و روحیه وطن‌دوستی و ملی‌گرایی واقعی نمی‌داشت که خبیث‌ترین دشمن ممکن را در همان بیرون مرزها نگه دارد، واقعا چه می‌شد؟! حقا که تصور «حضور داعش در ایران» هم سخت است، چه رسد به تصویرش! یکی مثل بسیجی امروز، بدهی خود به امام را با تقدیم غریبانه جان در دیار غربت ادا می‌کند، یکی مثل آن پیرزن افغانستانی، یکی هم حکایت جناب عالیجناب فکر می‌کند تنها راه پرداخت بدهی خود به امام، فتنه و فتنه‌آفرینی است! اگر قرار بود بدهی ما به نوادگان امام «اصالت ذاتی» می‌داشت، اولی‌تر بود ما خود را بدهکار «جناب سیدحسین خمینی» بدانیم چرا که بزرگترین نوه امام بود! پس حرف‌های خنده‌دار نباید زد، که «خمینی آمد» یکی هم از آن‌ رو که خاک بریزد بر سر این مسخره‌بازی‌ها! نواده امام و یادگار امام، آن بسیجی جنوب شهری است که از خمینی «خط خمینی» را به ارث برده، توهین هم بشنود از بعضی مثلا هموطنان خود و آن‌ همه شعر و شعار را متحمل شود، باز جانش را کف دست می‌گیرد به عشق امنیت وطن. آقای محترم! شما بفرمایید برای خمینی چه کار کرده‌اید؟! گیرم بعضی‌ها بنا به هر علتی دوست دارند به شما «علامه» بگویند! شما که آن روز نیمه خرداد، خودت هم پای سخن خمینی کبیر بودی، چرا خاک نمی‌ریزی بر دهان کسانی که می‌خواهند از نام مقدس خمینی «استفاده عنوانی» بکنند؟! گیرم بعضی‌ها بنا به هر علتی دوست دارند به شما «علامه» بگویند! شما چرا با مدد از خط خمینی، تکذیب نمی‌کنی؟! و اگر این حداقل کار ممکن هم از شما ساخته نیست، من دقیقا چرا باید فکر کنم آن پدر شهید مدافع حرم که جگرگوشه‌اش طعنه شنید و تحفه نبرد یا آن مادر شهید هسته‌ای که ناجوانمردانه سیمان ریختند در قلب دسترنج فرزندش یا اصلا خواننده عام همین سطور، به حضرتعالی بدهکارند؟! فحشش را بسیجی بشنود، جانش را هم بسیجی بدهد؛ آن وقت شما طلبکار از او و او بدهکار به شما؟!

این نوشته در یسار ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. میم. الف می‌گوید:

    به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان

    رهبر انقلاب:
    «مدافعان حرم نبودند، باید در کرمانشاه می‌جنگیدیم»
    http://vatanemrooz.ir/newspaper/page/1815/1/153258/0

  2. میم. الف می‌گوید:

    امام خمینی:
    «ماها هیچ حقی نداریم. ما باید برای شما خدمت کنیم. خودمان نباید استفاده کنیم. نه استفاده عنوانی. خاک بر سر من که بخواهم استفاده عنوانی از شما بکنم! خاک بر سر من که بخواهم خون شما ریخته بشود و من استفاده‌اش را ببرم!»
    {درود بر خمینی… درود بر خمینی}
    http://www.aparat.com/v/1iqn5/

    «آقای محترم! شما بفرمایید برای خمینی چه کار کرده‌اید؟! گیرم بعضی‌ها بنا به هر علتی دوست دارند به شما «علامه» بگویند! شما که آن روز نیمه خرداد، خودت هم پای سخن خمینی کبیر بودی، چرا خاک نمی‌ریزی بر دهان کسانی که می‌خواهند از نام مقدس خمینی «استفاده عنوانی» بکنند؟! گیرم بعضی‌ها بنا به هر علتی دوست دارند به شما «علامه» بگویند! شما چرا با مدد از خط خمینی، تکذیب نمی‌کنی؟! و اگر این حداقل کار ممکن هم از شما ساخته نیست، من دقیقا چرا باید فکر کنم آن پدر شهید مدافع حرم که جگرگوشه‌اش طعنه شنید و تحفه نبرد یا آن مادر شهید هسته‌ای که ناجوانمردانه سیمان ریختند در قلب دسترنج فرزندش یا اصلا خواننده عام همین سطور، به حضرتعالی بدهکارند؟! فحشش را بسیجی بشنود، جانش را هم بسیجی بدهد؛ آن وقت شما طلبکار از او و او بدهکار به شما؟!»

  3. میم. الف می‌گوید:

    امام خامنه‌ای:
    «حقیقتاً، هم شهدای شما، هم خانواده‌ها، پدران، مادران و فرزندان آنان، حق بزرگی بر گردن همه ملت ایران دارند. این شهدا امتیازاتی دارند؛ یکی این است که اینها از حریم اهل‌بیـت(ع) در عراق و سوریه دفاع کردند و در این راه به شهادت رسیدند. امتیاز دوم این شهدای شما این است که اینها رفتند با دشمنی مبارزه کردند که اگر اینها مبارزه نمی‌کردند، این دشمن می‌آمد داخل کشور… اگر جلویش گرفته نمی‌شد ما باید اینجا در کرمانشاه و همدان و بقیه استان‌ها با اینها می‌جنگیدیم و جلوی اینها را می‌گرفتیم. در واقع این شهدای عزیز ما جان خودشان را در راه دفاع از کشور، ملت، دین، انقلاب اسلامی فدا کردند. امتیاز سوم هم این است که اینها در غربت به شهادت رسیدند. این هم یک امتیاز بزرگی است. این هم پیش خدای متعال فراموش نمی‌شود».

  4. زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی می‌گوید:

    به والله حاجی همیشه غبطه می‌خورم وقتی عکس این بچه های شهدای مدافع حرم رو می‌بینم!
    چند هفته قبل یکی از بچه‌های نیروی هوایی ارتش رو دیدم، هم‌سن خودم. سه سال دبیرستان با هم بودیم.
    گفت: هفته بعد می‌خواد بره سوریه… می‌گفت: اونجا درب شهادت بازتره…

    بعضی وقتها فکر می‌کنم چه فاصله‌ی زیادیه بین من و این بچه‌ها!
    عصر ارتباطات و این همه گمنامی؟
    عصر ارتباطات و این همه مظلومیت؟
    عصر ارتباطات و این همه فاصله؟

  5. صبا می‌گوید:

    چقدر شهدای مدافع حرم مظلوم‌اند.
    متن اشکم را درآورد.
    اتفاقا پدرم هم با شنیدن حرف آقای هاشمی گفتند:
    «این چه حرفیه؟ سیدحسین هم نوه امام هستند!»

  6. بیست و شیشی می‌گوید:

    «سیدحسین خمینی» رو با حال اومدی حاجی!
    وانگهی! من چرا باید مثلا به این احمد فرزند سیدحسن هم بدهکار باشم؟
    جز اینه که ی الف بچه مزلف لوس ننر قرتی مرفه دهاتیه؟
    من اگه بخوام بدهکار این لپ‌گلی باشم، ترجیح می‌دم همون بدهکار نوه نتیجه‌های شاه ملعون باشم که لااقل باعث بدنامی دین نمی‌شدن!
    والله……

  7. مجتبی ق می‌گوید:

    اولین بار بود که با خوندن متنای شما به گریه افتادم!
    چه از غربت بسیجی، چه از غیرت مدافعین حرم…

  8. پیرمرد می‌گوید:

    داداش حسین!
    متن جامعی است. خصوصا که امر بر این بنده خدا هم مشتبه شده.
    اما از منظر دیگر، حجت‌الاسلام علی بهرمانی از این فرصت دو استفاده کرده:
    اول جمع آوری آرای علامه دست‌ساز به نفع خود.
    دوم سیاسی کردن جو جامعه و تغییر فضا از جو اقتصادی به نفع دولت کدخدا پرست.
    با همه اینها «هر که با آل علی درافتاد ور افتاد»
    آخر لیست را ان‌شاءالله خواهیم دید.

  9. رضا اعتدال‌طلب-پزشک می‌گوید:

    آقای قدیانی!
    متاسفم که اجازه می‌دید نظری حاوی توهین به بیت امام در اینجا منتشر بشه!
    لحن نظر رو می‌بینید. اینا نتیجه حرف‌های امثال شماست…

    اون وقت آدم تعجب می‌کنه سر نوه پیامبر رو تو کربلا می‌برن.
    تعجب نداره آقا
    انصافا که تاریخ پر عبرت و تکرار هست…

  10. قاصدک منتظر می‌گوید:

    آنان را که خبری هست، ادعایی نیست…
    ***
    مدافعان حرم همان ملازمان کاروان کربلایند که گرمی و خلوص خون‌شان همچون شهدای روزگار جنگ، ریشه در خون یاران امام عاشورا دارد…
    ***
    بیعت‌شکنان پر‌مدعا، با تحریف «عنوان»، سراب را آب نمایانده و فتنه‌آفرینی می‌کنند و بدهکار عمر خود، در بازی روزگار با مدد از انفاس شیطانی، بازنده زندگی شده‌اند!!

  11. سید می‌گوید:

    کلمه اولی خودش اسم تفضیل است و نیازی به پسوند «تر» ندارد.

  12. شاگرد آقا می‌گوید:

    احسنتم
    به کوری چشم آنها، اگر خدا قبول کند من هم بسیجی‌ام…

    ضمنا یادآوری می‌شود: آزادی اندیشه با سوت و کف نمی‌شه!

  13. منتظر می‌گوید:

    سلام
    «آقای محترم! شما بفرمایید برای خمینی چه کار کرده‌اید؟»
    چرا کاری نکرده؟!
    پس اون همه کار، توی حرم امام چیه؟؟!!

  14. پیرمرد می‌گوید:

    دکتر!
    لطفا خیلی سریع زبانت را گاز بگیر!
    ۱- انا و علی من شجره واحده و سایرالناس من شجره شتی
    ۲- انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا
    این صفات فقط شامل اهل بیت و ائمه اطهار است و شامل افراد دیگر نمی‌شود.
    راستی سال ۸۸ که عکس خود حضرت امام را پاره کردند، شما و علامه و حاج آقا خاطره کجا بودید؟ راستی چکار می‌کردید؟
    اصلا یادم رفت همان سال روز عاشورا که مردان مثلا خداجو مشغول سم کوبیدن به مراسم عزای نوه نبی مکرم اسلام بودند را یادت می‌آید؟

  15. مجنون‌الحسین می‌گوید:

    http://uupload.ir/files/jr5f_img_20160206_120140.jpg
    .
    .
    .
    و «خمینی آمد» یکی هم از آن‌ رو که خاک بریزد بر سر این مسخره‌بازی‌ها!
    پس خاک بر سرطان(!)…

  16. شیدا می‌گوید:

    من چند تا پیشنهاد به جناب سیدحسن دارم؛

    ١- لطفا با دقت آخرین سخنرانى پدر گرامی‌تان، یادگار عزیز امام راحل را مرور کنید. ایشان ۴ روز قبل از رحلت، از بى‌مسئولیتى و بى‌کفایتى کدام دولت و کارگزاران و رؤساى آنها زبان به انتقاد و شکایت گشوده بودند؟ خطاب‌شان چه کسانى بودند؟
    ٢- این آقایان اکنون کجا و مورد حمایت چه کسى هستند؟ آیا سیاست‌های‌شان امروز همان سیاست‌هایی نیست که فریاد پدر گرامی‌تان را بلند کرده بود؟
    ٣- آیا این اصغر آقاى فخریه کاشان همان دروغگویی نیست که با مقروض کردن مملکت و انکار آن، سیداحمدآقاى مرحوم، خواستار افشاى او و مسئولین بالاترش شده بود؟
    ۴- این اصغر آقا امروز در پناه سیاست‌هاى دولت مورد حمایت عالیجناب، همان بلا را که بعد از جنگ بر سر ایران آورد، امروز بعد از تحریم بر سر سرمایه‌هاى ایران پس از تحریم نمى‌آورد؟
    (ایشان معاون وزیر راه و مسئول اون خریدهاى مسخره هواپیماهاى کذایی هستند و این روزها راه افتاده اروپاگردى براى حل ورشکستگى وب یکارى غربى‌ها!)
    حالا پیدا کنید دروغ‌هاى جدیدشان را که ما اصلا یک ریال از ارزهاى آزاد شده را صرف خریدهای‌مان نکرده‌ایم و…!
    و ما از شما انتظار داریم چون پدر ارجمندتان بر سر اینها فریاد بکشید، نه بسیجیانى که در هنگام فتنه عالیجناب، جان‌شان را فدا کردند تا پاى حرامیانى که فکر مى‌کردند فتنه عالیجناب و اربابانش، کار نظام را تمام کرده است و دربه‌در دنبال نشانى فرزندان و نوه‌هاى امام مى‌گشتند که بعد از سقوط نظام، انتقام امام خمینى و انقلابش را از آنها بگیرند، به خاک مقدس وطن گشوده نشود!
    مى‌توانید مرورى بر کامنت‌هایی که در صفحه فرزندتان گذاشته بودند داشته باشید!
    آنگاه قضاوت کنید که پاسداران واقعى حرمت بیت امام چه کسانى هستند؟

  17. شیدا می‌گوید:

    «ماجرای مصاحبه تاریخی یادگار امام درباره دولت سازندگی»
    حاج‌احمد خمینی: مقصر اختلاس و رشوه ما هستیم، نه آمریکا!
    بی سر و صدا ۱۵۰ تومان به قیمت دلار اضافه کردند و کسی هم نفهمید. مگر رئیس کل بانک مرکزی قول نداده بود که قیمت دلار را در حدود ۱۰۰ تومان ثابت نگه می دارد، پس چه شد؟ آیا اختلاس از بیت‌المال نیز به آمریکا مربوط می شود؟
    http://www.farhangnews.ir/content/106918

  18. ناشناس می‌گوید:

    جناب اعتدال‌طلب!
    مهمترین عضو بیت امام، خود امامه. بی‌زحمت امام رو از خونه‌اش بیرون نکنین!
    بعد اینکه لااقل من توی کامنتها، هیچ توهینی نمی‌بینم الا این:
    «ماها هیچ حقی نداریم. ما باید برای شما خدمت کنیم. خودمان نباید استفاده کنیم. نه استفاده عنوانی. خاک بر سر من که بخواهم استفاده عنوانی از شما بکنم! خاک بر سر من که بخواهم خون شما ریخته بشود و من استفاده‌اش را ببرم!»
    و دیگر اینکه اون تذکر کربلا و نوه گرامی پیامبر رو باید به شخص امام خمینی می‌دادی، که زد توی گوش نوه بزرگ‌شان آنهم از مصطفای شهیدشان!
    در ضمن کربلا بنا به فرموده رئیس جمهور مردمی و محبوب «درس مذاکره» است، نه اونچه شما گفتی!
    حسین بن علی علیه‌السلام هم برای احیای دین جدش یعنی اسلام عزیز دست به قیام زدند اما بعضی‌ها هنگام حذف همین اسلام عزیز از شعار جمهوری اسلامی، سکوت کردند!
    در آخر وقتی رئیس جمهور مردمی و محبوب، تاریخ رو هفت‌دهم درصدی یعنی وارونه اند وارونه می‌فهمه، خیلی نباید توقع داشت از رأی دهندگان به ایشان!

  19. فاطمه می‌گوید:

    هر روز شهادت مدافع حرمی از راه می‌رسد…
    شاید تکانی، شاید تغییری، شاید از بی‌راهه برگردیم…
    کسی که غرق دنیا شده است را فقط خون شهید نجات خواهد داد……

  20. همان میم. قاف می‌گوید:

    «قیافه این داعشی‌ها را از رسانه‌ها دیده‌ای دیگر! از فرط کریه‌المنظری، حتی نگاه کردن از نزدیک هم به این جماعت ترس دارد، چه رسد به جنگ با ایشان! آن هم در یک کشور غریبه! آنهم با یک زبان غریبه! آنهم با قلت نیرو! آنهم در شرایطی که همه کشورهای طرف توافق دولت محترم، پشت این تروریست‌های وحشی هستند! ما در بین‌مان عزیزانی را داریم که تجربه دفاع مقدس هم در کارنامه‌شان هست. خود این بزرگواران می‌گویند که بعثی‌ها در قیاس با داعشی‌ها مصداق آدم بودند، از بس که شیطان‌صفت هستند این داعشی‌ها!»

    بمیرم برای مظلومیت بسیج و بسیجی…

  21. صاعقه گمنام می‌گوید:

    تازه از تشییع پیکر شهید مدافع حرم اومدم…
    متن رو کپی کردم، دیدم یه «احسنت» بدهکار نویسنده هستم!

  22. حسین قدیانی می‌گوید:

    «فقاتلوا اولیاء الشیطان ان کید الشیطان کان ضعیفا»
    http://www.aparat.com/v/o1dC2
    اوووووف!
    الله الله… الله الله… جمیل! الله اکبر!
    یعنی آدم دوست داره از شدت شوق، سرشو محکم بکوبه به دیوار!
    .
    روحت شاد استاد غلوش!
    نه! تو با میکروفن بازی نمی‌کردی؛ با دل مستمع بازی می‌کردی!
    .
    کاش «چشم‌انتظار» بیاد و تعریف کنه ی کم از استاد و تلاوتهای خاطره‌انگیزش…
    من که گمونم در علاقه‌مند کردن بسیاری از جوانان مسلمان به تلاوت قرآن، نقش ممتاز و متمایزی داشتن و دارن استاد راغب مصطفی غلوش…
    ایشون به تعبیر من «عروس قرای مصری» است… با یک دنیا ناز خریدارانه…
    http://www.aparat.com/v/eDslg/
    .
    .
    .
    اینم که لابد دیدین دیگه…
    تلاوت قرآن با حلاوت اشک، اثر ماندگار استاد عبدالباسط
    http://www.tebyan-zn.ir/News-Article/quran/great_persons_quran/2011/4/6/21123.html
    .
    واقعا خدا چه نعمتی گذاشته توی این حنجره اهالی مصر؟!

  23. کمالستان می‌گوید:

    ماندگان و نامیدان را امید آورده‌اند
    از دل شامی سیه، صبحی سپید آورده‌اند

    با نسیمی آشنا از کوچه‌های شهر باز
    عطر و بویی تازه می‌پیچد؛ شهید آورده‌اند!

    استخوانی و پلاکی در میان چفیه… نه!
    غرق در خون، پیکر سروی رشید آورده‌اند

    قهرمانی نه ز تاریخ و از نسل قدیم
    پهلوانی از همین نسل جدید آورده‌اند

    از بسیجی‌های روح‌اللهی سیدعلی
    کز پس هر فتنه او را روسفید آورده‌اند

    راهیان کربلا بودیم دیروز و کنون
    عازم قدسیم، ما را این نوید آورده‌اند

    با نوای کاروان از نو بخوان آهنگران
    چون در باغ شهادت را کلید آورده‌اند

    محمدمهدی سیاری

  24. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    خبر فوت استاد غلوش واقعا دردآور بود. بالاخره آدمهایی که دوستشون داری، همین که می‌دونی یه گوشه‌ای از این دنیا یه نفسی می‌کشن، بازم دلت خوشه. تلاوت «آمن‌الرسول» هم یکی دیگه از شاهکارهاش بود. روحش شاد.

    در ضمن‌تر! چه عجب وطن یه سر به فیلم و جشنواره زد!
    هی… یادش بخیر!
    یه زمانی یه حسین قدیانی هم بود که گاهی نقد فیلم می‌نوشت!
    بماند که متن «محمد رسول الله» هنوز چاپ نشده!

  25. رهگذر می‌گوید:

    کامنت آقای قدیانی رو که دیدم یاد اونایی افتادم که بین ۲ گروه، دعوا می‌ندازن، بعد خودشون سوت بلبلی می‌زنن، می‌رن! 🙂

  26. امیرحسین می‌گوید:

    متأسفانه شورای نگهبان مثل اینکه وا داد!
    وقتی کسی مثل الیاس حضرتی تأیید صلاحیت بشه، می‌شه گفت شورای نگهبان مصلحت‌سنجی رو به جای عمل به مر قانون، در دستور کار قرار داده!
    عالیجناب وقتی از عملکرد شورای نگهبان ابراز رضایت می‌کنه، دستورالعمل حضرت امام به ذهن میاد که هر وقت دشمن از شما تعریف کرد بدانید که راه شما اشتباه است!
    امیدوارم این تأیید صلاحیت‌ها به خاطر نگرانی از بودجه شورای نگهبان نبوده باشه!

  27. چشم‌انتظار می‌گوید:

    داداش حسین!
    استاد غلوش به لحاظ لحن، بی‌نظیرترین قاری معاصر بود. چهره‌ی نمکین و دوست‎داشتنی با چشم و ابروهای مختص خودش و رگهای متورم گردنش هنگام اوج تلاوت، همه و همه غلوشی ساخته بود که دومی نداشت. تخصص در تنظیم صدا و گیر دادن چند باره به میکروفن‌های ناکوک! از جمله حرکات خاص استاد بود و آن دستی که در کنار میکروفن، امواج صوتی را کنترل می‌کرد، یک مهارت ویژه راغب مصطفی غلوش…
    خدا روح اون عزیز رو شاد کنه اون دنیا و امیدوارم مولای ما به حرمت تلاوت زیبای آیه‌ی «انما یرید الله…» و آن اذان نورانی، شفیعش باشد که البته آنها از ارادتمندان به ساحت مقدس ائمه بودند.
    از اکبرالقرا استاد مصطفی اسماعیل گرفته تا عبدالباسط با آن صوت ماورائی و منشاوی آن قاری توانمندی که کسی نتوانست جایگاه رفیع او را در اجرای کامل تمام دستگاههای قرآنی بدست بیاورد… و این قصه‌ی زیبای معجزه‌ی ناتمام اسلام ادامه دارد…

  28. چشم‌انتظار می‌گوید:

    خاطرات گفته و ناگفته از اساتید مصری زیاده که شاید اگر شرایطش فراهم بشه شنیدنش خالی از لطف نباشه. هر چه که به دوران گذشته بر می‌گردیم اخلاص و توان قاریان کلام الهی و خاطرات شنیدنی آنها جالب‌تر و ناب‌تره… و به قول داداش حسین می‌شه به جرأت گفت رشد فزاینده‌ی تلاوت‌های قراء نوجوان و جوان ایرانی به برکت سفر اساتیدی همچون این عزیزان بود.
    – استاد مسلم و مورد علاقه‌ی حضرت آقا، مرحوم ابوالعینین شعیشع؛ تنها قاری قرآنی که اماممون به احترامش بلند شدند و پس از تلاوت، او رو در آغوش گرفتند…
    – استاد مرحوم شحات انور که بیشترین تقلید (هر چند آقا همیشه می‌فرمودند سعی کنید خودتون سبک اختراع کنید! تقلید فقط برای ابتدای کار خوبه!) در میان قاریان از ایشون هست…
    – استاد مرحوم غلوش، استاد محمد بسیونی، استاد متولی عبدالعال که برای او هم باید فصلی از هنرمندی‌هاش گفته بشه. استاد محمد محمود طبلاوی. استاد سید سعید، استاد دکتر نعینع، استاد شعبان صیاد و…
    و فراموش نکنیم اساتید صاحب سبکی از جوانان برومند کشورمان که تعدادی از آنان مهاجر الی الله شدند و یکی هم مثل حامد شاکرنژاد که چه استادانه چند سبک رو با هم مخلوط کرد و سبکی مختص خودش درست کرد… و مخلص کلام یادی هم از استاد کریم منصوری کنیم که حقیقتا یادآور صوت روح افزای مرحوم عبدالباسط هست…

  29. مجید می‌گوید:

    سلام
    واقعا مدافعان حرم مظلوم هستند، چه آنهایی که شهید می‌شوند و چه آنهایی که مدتهاست در رزم هستند و شهید نشده‌اند و بدتر از همه شایعات حقوق‌های چند میلیونی است!
    واقعا عده‌ای آنقدر زبان نفهم هستند که انسان فقط احساس می‌کند فارسی صحبت می‌کنند ولی نمی‌فهمند!
    بنیاد محترم شهید که نه شهدای افغان و نه حتی شهدای مدافع حرم را جزء شهدا نمی‌داند!
    دولت فخیمه که حتی حاضر نیست با دشمن شماره یک فعلی ما ترکیه گردشگری را محدود کند و تازه پیمان عدم دریافت مالیات مضاعف و چه امضا می‌کند که بازارمان بهتر در اختیارشان باشد و حتی هواپیمای پهن‌پیکر می‌گیرد برای پرواز به مناطق توریستی فلان و فلان!
    و از همه بدتر زخم زبان عده‌ای نافهم که عادت دارن به گفتن «به ما چه ربطی دارد؟!……

  30. فاران می‌گوید:

    پسر برادرم داشت تعریف می‌کرد؛
    سال ۸۸ توی قم زیر تابوت منتظری شروع کردن به شعار دادن که «مرگ بر بسیجی» ما هم شعار دادیم «اگر بسیجی نبود، صدام الان بابات بود!»……

  31. محمد تقی می‌گوید:

    والله حرف حق را بایست روی تخم دو چشم گذاشت!

  32. مرضیه می‌گوید:

    سلام. سال نو مبارک.
    هر چند بیشتر عقاید سیاسی شما را قبول ندارم و نمی‌پسندم اما بخش آخر نوشته‌تان را به شدت قبول دارم. واقعا ملت به هیچ کس بدهکار نیست…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.