هفت‌تیرکشی در پسابرجام

وطن امروز ۷ آبان ۱۳۹۴

بادیگارد خاندان جوری هفت‌تیر می‌کشد کانه هنگام ورود به سه‌راه یاسر باید پاسپورت نشان داد! و قبلش ویزا گرفت! و اصلا یک حرف دیگر! در حادثه دردناک سه‌راه یاسر، گیرم پسر شهید لاجوردی نبود و یک راننده تاکسی بود! آیا حق داشتند با انجام آن عمل زشت، افکار عمومی را تا این حد جریحه‌دار کنند؟! و اگر جای پسر شهید لاجوردی، چهره‌ای بود ناشناس، یکی از عوام‌الناس، آیا دستش به جایی بند بود؟! نه حتی برای شکایت، که فقط برای حکایت؟! و اصلا یک حرف دیگر! اینجا تهران است یا تگزاس؟! من که گمان دارم خیلی هم ایراد از بادیگارد کذایی نیست! باورم هست هر محافظی، چند صباح که با خاندان بپرد، کم و بیش آلوده به اخلاق حسنه (!) حضرات می‌شود! که انقلاب یعنی ما! و کمی هم من‌باب لطف، خمینی! نیست خود خاندان، زیادی تغییر مشی داده‌اند، لاجرم محافظ کذایی را هم «بادیگارد» باید خواند! ما یک «محافظ مسؤولان جمهوری اسلامی» داریم، یک «بادیگارد خاندان»! این دو با هم فرق می‌کنند! اولی در خط مقدم جنگ با لعین داعشی، غریبانه به شهادت می‌رسد، دومی با سوء‌استفاده از شغل خود، هفت‌تیر به رخ خلق‌الله می‌کشد! آن هم در سه‌راه یاسر! کمی پایین‌تر از جماران! کمی آن‌سوتر از حسینیه ابرمردی که خود را «خادم پابرهنه‌ها» می‌دانست و از توده مردم با عنوان «ولی‌نعمت» یاد می‌کرد! می‌خواهم ببینم آیا تمامی ندارد بدهی انقلاب به این خاندان که هر دم از این باغ بری می‌رسد؟! براستی هفت‌تیر بر شقیقه چند انتخابات باید بگذارند تا طلب خود را تمام و کمال از انقلاب ستانده باشند؟! اینجا تهران است؛ صدای ما را از دوران پسابرجام می‌شنوید! شاید از تگزاس! مجمع‌الاضداد! چه تناقضی! جولان دادن بادیگارد ۳ تا نقطه‌چین آن هم در سه‌راه یاسر! عمار، عمار، یاسر! یاسر به گوشم! و من به جای هیأت نظارت بر مطبوعات ‌بودم «وطن امروز» را بابت همین متن هم می‌فرستادم دادگاه! اساسا هفت‌تیر و سیمان و سنگ و آشوب و یقه‌درانی کار بردگان شیطان بزرگ است؛ دادگاه رفتنش با احرار انقلابی! آخر باید یکی بدهی انقلاب اسلامی به خاندان را حساب کند یا نه؟! راستی خاندان عالیجناب! فرزندان این ملت چند تا سیلی از بادیگاردهای شما بخورند با شما بی‌حساب شده‌اند؟! این بدهی کی تمام می‌شود؟! کاش دقیقا بگویید بچه‌های این مردم، چقدر به شما بدهکارند؟! و چند لگد، آن هم جلوی خانواده‌شان؟! و کاش حساب کنید دوچرخه لاجوردی شهید چقدر بدهی دارد به بی‌ام‌و؟! و کاش بگویید مشخصا به چند انتخابات جمهوری اسلامی تهمت تقلب بزنید با نظام بی‌حساب می‌شوید؟! غلط نگفته باشم ما هر روز صبح باید برویم سه‌راه یاسر، سیلی‌مان را از خاندان بخوریم و بعد برویم سر کار! و این همه سهم ما از دوران اعتدال است! وقتی اعتدال در فرهنگ غرب رنگ ‌شود، کاریکاتور عدالت می‌شود! اعتدال یعنی بزرگ خاندان هر روز تحلیل غربی‌ها را عرضه کند، دادگاهش را ما برویم! تهمت دروغ تقلب را خاندان بزند، ما دعوت شویم به رعایت اخلاق! آری! ما خیلی به این خاندان بدهکاریم! «مجمع‌الاضداد»! عجب وصیتنامه‌ای نوشت لاجوردی! سیلی‌خورش ملس است! و صدالبته اول بدهکار این خاندان، خود خمینی است! خمینی نباید می‌گفت من بوسه بر دست و بازوی بچه‌های سه‌راه شهادت می‌زنم! مگر کاخ‌نشینان سه‌راه یاسر مرده‌اند که خمینی خود را خادم پابرهنه‌ها می‌دانست؟! و ما پابرهنه‌ایم! لاستیک بی‌ام‌و روی استخوان پابرهنه‌ها «اپرای اعتدال» می‌نوازد! دل‌نوازتر از صدای خش‌خش برگ پاییزی زیر پای رهگذران! اصلش اعتدال یعنی همین که محافظ مسؤولان جمهوری اسلامی، با ۲ بچه در یک خانه نقلی ۴۰ متری زندگی کند، سپس در راه حفاظت از حرم خانم زینب سلام‌الله‌علیها به شهادت برسد و آن‌وقت بادیگارد خاندان هم در اوج مروت و مردانگی، هفت‌تیر بکشد در سه‌راه یاسر! بزرگ خاندان فقط در یک قلم، برای هر سال، فلان جلد خاطره می‌دهد بیرون، آن‌وقت متملق‌های زنجیره‌ای مدعی هستند عالیجناب هنوز سکوتش را نشکسته! و وای از آن روز که عالیجناب، سکوتش را بشکند! دیگر بس است این حقه‌بازی‌ها، چرا که صدای سکوت خاندان، این بار با هفت‌تیرکشی در سه‌راه یاسر شکست! اسکی روی آب در روز تاسوعا! هفت‌تیرکشی خیابانی در ماه محرم! غش کردن به سمت آشوبگران عاشورا در سال ۸۸! و گویا آن واعظ متخلق به اخلاق سکولار، به خاندان که می‌رسد لال می‌شود تا بگوید؛ «می‌خواهید به انتخابات تهمت تقلب بزنید، خب بزنید! دیگر چرا علیه ملت هفت‌تیر می‌کشید؟» و اصلا یک حرف دیگر! خیبری را دود این بی‌ام‌وهای هفت‌تیرکش خفه کرده یا دود آن موتوری مسافرکش گلوبندک که روی طلق موتورش عکس امام و حضرت آقا گذاشته؟! حالا دیدید حق با حاج‌منصور ارضی است که «خدا زودتر خبر مرگ این جماعت را برساند»؟! این جماعت هر چه استخوان رأی و راه این ملت را خرد می‌کنند باز بدهی مردم به ایشان تمام نمی‌شود! و من تازه فهمیدم «پسابرجام» یعنی چه! آهای چیزلمات ننر نازنازو! شما مراقب باش النگوهایت نشکند که تهدید به قتل به این می‌گویند!

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. پیرمرد می‌گوید:

    بسم رب الشهدا

    «حالا دیدید حق با حاج‌منصور ارضی است؛ «خدا مرگ این جماعت برساند» که هر چه استخوان رأی و راه این ملت را خرد می‌کنند باز بدهی مردم به ایشان تمام نمی‌شود! و من تازه فهمیدم «پسابرجام» یعنی چه! یعنی کتک خوردن فرزند عمار شهید، آنهم در سه ‌راه یاسر!»
    جانم حسین

    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    قطعه ۲۶:
    متن اولیه این پست
    اینجا تهران است؛ صدای ما را از تگزاس می‌شنوید! چه تناقضی! جولان دادن بادیگارد عبدالله بن زبیر آنهم در سه راه یاسر! و من به جای هیأت نظارت بر مطبوعات ‌بودم وطن امروز را بابت همین چند کلمه هم می‌فرستادم دادگاه! آخر باید یکی بدهی انقلاب اسلامی به خاندان را حساب کند یا نه؟! راستی خاندان عالیجناب! فرزندان شهدا چند تا سیلی از بادیگارهای شما بخورند، با شما بی‌حساب شده‌اند؟! این بدهی کی تمام می‌شود؟! کاش دقیقا بگویید فرزند شهید لاجوردی چقدر به شما بدهکار است؟! و چند لگد، آنهم جلوی خانواده‌اش؟! و کاش حساب کنید دوچرخه اسدالله شهید چقدر بدهی دارد به بی‌ام‌دبلیو؟! و کاش بگویید مشخصا به چند انتخابات جمهوری اسلامی تهمت تقلب بزنید با نظام بی‌حساب می‌شوید؟! می‌دانی فرزند شهید لاجوردی! ما هر روز صبح باید برویم سه راه یاسر، سیلی‌مان را از خاندان بخوریم و بعد کارمان را شروع کنیم! و این سهم ما از دوران اعتدال است! وقتی ریش اعتدال در فرهنگ غرب رنگ می‌شود، اعتدال کاریکاتور عدالت می‌شود! اعتدال یعنی بزرگ خاندان هر روز تحلیل غربی‌ها را نشخوار کند، دادگاهش را ما برویم! تهمت تقلب را خاندان بزند، کتکش را تو بخوری! و چه کسی بهتر از تو؟ فرزند شهید لاجوردی! خوب شد طرف، تو را نشناخت و الا بد می‌شد! متوجه که هستی! و متوجه که هستی ما خیلی به این خاندان بدهکاریم! «مجمع‌الاضداد» را که یادت هست؟! عجب وصیت‌نامه‌ای نوشت پدرت! سیلی خورش ملس است! و صدالبته اول بدهکار این خاندان، خود خمینی است! خمینی نباید می‌گفت من بوسه بر دست و بازوی بچه‌های سه راه شهادت می‌زنم! مگر کاخ‌نشینان سه راه یاسر مرده‌اند که خمینی خود را خادم پابرهنه‌ها می‌دانست؟! و ما پابرهنه‌ایم! لاستیک بی‌ام‌دبلیو روی استخوان پابرهنه‌ها «اپرای اعتدال» می‌نوازد! دل‌نوازتر از صدای خش‌خش برگ پاییزی زیر پای رهگذران! اصلش اعتدال یعنی همین که محافظ مسئولان جمهوری اسلامی در راه حفاظت از حرم خانم زینب سلام‌الله به شهادت برسند و بادیگارد خاندان هم در اوج مروت و جوانمردی، تو را بگیرند به باد کتک! بزرگ خاندان فقط در یک قلم، برای هر سال، فلان جلد خاطره می‌دهد بیرون، آن‌وقت پدرسوخته‌های متملق زنجیره‌ای مدعی هستند عالیجناب هنوز سکوتش را نشکسته! و وای از آن روز که عالیجناب، سکوتش را بشکند! دیگر بس است این حقه‌بازی‌ها، چرا که صدای سکوت خاندان، با هفت‌تیرکشی در سه راه یاسر شکست! اسکی روی آب در روز تاسوعا! هفت‌تیرکشی خیابانی در ماه محرم! غش کردن به سمت آشوب‌گران عاشورا! و گویا آن واعظ متخلق به اخلاق سکولار، به خاندان که می‌رسد لال می‌شود تا بگوید؛ «می‌خواهید به انتخابات، تهمت تقلب بزنید، خب بزنید! دیگر چرا علیه ملت هفت‌تیر می‌کشید؟» خیبری را دود این بی‌ام‌دبلیوهای هفت‌تیرکش خفه کرده یا دود آن موتوری مسافرکش گلوبندک که روی طلق موتورش عکس امام و حضرت آقا گذاشته؟! حالا دیدید حق با حاج‌منصور ارضی است؛ «خدا مرگ این جماعت برساند» که هر چه استخوان رأی و راه این ملت را خرد می‌کنند باز بدهی مردم به ایشان تمام نمی‌شود! و من تازه فهمیدم «پسابرجام» یعنی چه! یعنی کتک خوردن فرزند عمار شهید، آنهم در سه ‌راه یاسر! آهای دیپلمات نازنازو! تهدید به قتل به این می‌گویند!

  2. پیرمرد می‌گوید:

    «وقتی ریش اعتدال در فرهنگ غرب رنگ می‌شود، اعتدال کاریکاتور عدالت می‌شود! اعتدال یعنی بزرگ خاندان هر روز تحلیل غربی‌ها را نشخوار کند، دادگاهش را ما برویم! تهمت تقلب را خاندان بزند، کتکش را تو بخوری! و چه کسی بهتر از تو؟ فرزند شهید لاجوردی! خوب شد طرف، تو را نشناخت و الا بد می‌شد! متوجه که هستی! و متوجه که هستی ما خیلی به این خاندان بدهکاریم! «مجمع‌الاضداد» را که یادت هست؟! عجب وصیت‌نامه‌ای نوشت پدرت!»

  3. پیرمرد می‌گوید:

    ماشاءالله، لا حول و لا قوه الا باالله.
    احسنت.
    همیشه عاشق خلوص و تقوا و صداقت شهید لاجوردی بوده و هستم.
    اللهم العن الظالمین

  4. بیست و ششی می‌گوید:

    وصیت‌نامه شهید لاجوردی؛
    http://www.ammariyon.ir/fa/news/33846

  5. یا حسین می‌گوید:

    گویا آن واعظ متخلق به اخلاق سکولار، به خاندان که می‌رسد لال می‌شود تا بگوید؛ «می‌خواهید به انتخابات، تهمت تقلب بزنید، خب بزنید! دیگر چرا علیه ملت هفت‌تیر می‌کشید؟»

    چقدر دلم برای این ن…ن می‌سوزه واقعا.
    حیف ما که اینقدر دوستش داشتیم.
    تازه فهمیده بره مجیز خاتمی رو بگه و آخوند درباری روحانی بشه و برای ظریف حدیث جعل کنه.

    اللهم اجعل عواقب امرنا خیرا!

  6. الی آخر! می‌گوید:

    احسنت برادر، احسنت
    «پدرسوخته‌های متملق زنجیره‌ای مدعی هستند عالیجناب هنوز سکوتش را نشکسته!»
    آخرش رو که اصلا مشتی اومدی
    «آهای دیپلمات نازنازو! تهدید به قتل به این می‌گویند!»

  7. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    به‌به.
    چه متن تمیزی و چقدر به موقع و سریع.
    خدا ریشه خاندان خائن به انقلاب و مردم رو بکنه ان‌شاءالله.
    خدا ان‌شاءالله کاخ ظلم رو بر سرشون خراب کنه.
    حیف جماران امام که محصور شده بین کاخ‌ها و قصرهای چند هزار متری مفت‌خورهای انقلاب.

  8. سیداحمد می‌گوید:

    احسنت سالار…

    خدا لعنتشون کنه و شرشون رو از سر نظام کم کنه!
    بغض سنگینی داره این ماجرا…

  9. سیداحمد می‌گوید:

    «راستی خاندان عالیجناب! فرزندان شهدا چند تا سیلی از بادیگارهای شما بخورند، با شما بی‌حساب شده‌اند؟! این بدهی کی تمام می‌شود؟! کاش دقیقا بگویید فرزند شهید لاجوردی چقدر به شما بدهکار است؟! و چند لگد، آنهم جلوی خانواده‌اش؟! و کاش حساب کنید دوچرخه اسدالله شهید چقدر بدهی دارد به بی‌ام‌دبلیو؟! و کاش بگویید مشخصا به چند انتخابات جمهوری اسلامی تهمت تقلب بزنید با نظام بی‌حساب می‌شوید؟! می‌دانی فرزند شهید لاجوردی! ما هر روز صبح باید برویم سه راه یاسر، سیلی‌مان را از خاندان بخوریم و بعد کارمان را شروع کنیم! و این سهم ما از دوران اعتدال است! وقتی ریش اعتدال در فرهنگ غرب رنگ می‌شود، اعتدال کاریکاتور عدالت می‌شود! اعتدال یعنی بزرگ خاندان هر روز تحلیل غربی‌ها را نشخوار کند، دادگاهش را ما برویم! تهمت تقلب را خاندان بزند، کتکش را تو بخوری! و چه کسی بهتر از تو؟ فرزند شهید لاجوردی! خوب شد طرف، تو را نشناخت و الا بد می‌شد! متوجه که هستی! و متوجه که هستی ما خیلی به این خاندان بدهکاریم! «مجمع‌الاضداد» را که یادت هست؟! عجب وصیت‌نامه‌ای نوشت پدرت! سیلی خورش ملس است!»

    خیلی خوب نوشتید… خیلی!

  10. الی آخر! می‌گوید:

    یا حسین؛
    از گذاشتن پست مقداری بگذره، بعد راجع به نظری که دادید نظری داشتم!
    فعلا بچسبیم به متن که حقش ادا شه

  11. فرهنگی می‌گوید:

    لعنت خدا بر ابولهب زمان
    و بر زن حمالة الحطبش
    و بر ساندویچ‌خور فتنه‌گرش
    و بر وطن‌فروش رشوه‌خور زندانیش
    و بر تمام عمله دربار فاسدش…

  12. نرگس می‌گوید:

    بسیار عالی بود.
    استفاده کردیم.

  13. مجنون‌الحسین می‌گوید:

    «من تازه فهمیدم «پسابرجام» یعنی چه!»
    .
    .
    .
    حساب کنید حالا بدهی قلم فرزند شهید را…!!

  14. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    آقا راستی یحیی جونت هم ۴-١ باخته رو ۴-۴ مساوی کرد!
    یه تحلیل بزن روشن شیم…

  15. مجنون‌الحسین می‌گوید:

    خصوصی

    عنوان رو نوشتی تهیدید…

  16. سیداحمد می‌گوید:

    خدا خیرت بده داداش حسین!
    یعنی آدم از هیات برمی‌گرده، قطعا اینجا یک سوژه برای ترکیدن از خنده وجود داره!
    این عکس آخرشه!
    معلوم نیست کار کدوم آدم بی‌انضباطیه!
    ــــــــــــــــــــــ
    یا حسین!
    منظور داداش حسین از اون جمله، این فرد بود؛
    http://khabarfarsi.com/n/14516583

  17. الی آخر! می‌گوید:

    خیلی جالبه!
    بچه‌های عمدتا گمنام سپاه قدس، بچه‌های مرید خمینی تو لشکر فاطمیون دارن تو سوریه شهید می‌شن و همین هم باعث شده نقش ایران تعیین کننده باشه تو سوریه، حالا که از ایران دعوت کردن برای نشست وین درباره سوریه، پزش رو ببین کیا دارن می‌دن!
    حقا و انصافا کاسب تحریم و خون شهدا کیه؟!

  18. سیداحمد می‌گوید:

    «ما یک «محافظ مسؤولان جمهوری اسلامی» داریم، یک «بادیگارد خاندان»! این دو با هم فرق می‌کنند! اولی در خط مقدم جنگ با لعین داعشی، غریبانه به شهادت می‌رسد، دومی با سوء‌استفاده از شغل خود، هفت‌تیر به رخ خلق‌الله می‌کشد!»

  19. یا حسین می‌گوید:

    سیداحمد؛
    ممنون از راهنماییت.
    این بابا رو کلا یادم رفته بود!
    البته باز هم چیزی از ارزش‌های اون بنده خدایی که من گفتم کم نمی‌شه!

  20. نسیم می‌گوید:

    خیلی این روزا دلگیره…
    از طرفی در ماه پر از غم و اندوه «محرم» هستیم، از طرف دیگه هر روز خبر شهادت عزیزان هموطن‌مون و همچنین عزیزان دیگری از لبنان و افغانستان و… رو در سوریه می‌شنویم و به غیر از طلب صبر برای خانواده‌هاشون کار دیگه‌ای از دستمون برنمیاد…

    حسین جان! اربعین ایران بمانم بی‌گمان دق می‌کنم!

  21. گفت و شنود می‌گوید:

    مصاحبه!

    گفت: تازه چه خبر؟
    گفتم: سازمان انرژی اتمی کشورمان اعلام کرده است که مصاحبه آژانس با دانشمندان هسته‌ای ایران انجام خواهد شد!

    گفت: ولی مصاحبه آژانس با دانشمندان هسته‌ای کشورمان خط قرمز است و نوعی بازجویی برای کسب اطلاعات سرّی است.
    گفتم: همین دیروز خبرگزاری انگلیسی رویترز با صراحت پیشنهاد کرده بود که آمریکا نباید ترور دانشمندان هسته‌ای ایران را متوقف کند!

    گفت: دانشمندان هسته‌ای نباید به مصاحبه با این جاسوسان حرفه‌ای تن بدهند.
    گفتم: ایول… از یارو پرسیدند اگر حالت تهوع بهت دست داد چیکار می‌کنی؟ گفت؛ خب! معلومه، باهاش دست نمی‌دم.

  22. سیداحمد می‌گوید:

    بعضی موضوعات و مطالب، اعصاب آدم به هم می‌ریزه… مثل این مطلب!
    هر قدر بیشتر دقیق بشی رو موضوع، عصبی‌تر می‌شی!
    سرم درد گرفت!

  23. سیداحمد می‌گوید:

    همه شهدامون فدای حضرت ارباب و خانم حضرت زینب… ولی آدم دردش می‌گیره از خباثت بعضی‌ها!
    هر کی ندونه ما که خوب می‌دونیم آقایون مخالف دفاع از سوریه و عراق هستند!
    بعضی‌ها اندازه اوباما و نتانیاهو دردشون گرفته از حضور روسیه در سوریه!

    اشکال نداره… بالا برن، پایین بیان، این راه ادامه داره!
    گنده‌تر از این جماعت، نتونستن غلطی بکنن.
    اونقدر خون می‌دیم تا…

    شهدا همیشه مظلوم بودن، اما این شهدای مدافع حرم خیلی خیلی مظلوم هستن!
    فقط دعا کنید مولا و صاحبمون بیاد و انتقام مظلومیت شیعه رو بگیره…

  24. صبا می‌گوید:

    از موسیقی سررشته ندارم ولی گمانم برای «اپرا» از فعل نواختن استفاده نمی‌شود؛ اجرا کردن، به روی صحنه بردن…

    می‌خواهید به دیپلماتهای مدعی مردانگی ناسزا بگید، چرا از نمادهای زنانه مایه می‌ذارید؟!
    جدا حقشه جامعه زنان به خاطر این توهین ازتون شکایت کنند!
    «آهای چیزلمات ننر نازنازو! شما مراقب باش النگوهایت نشکند که تهدید به قتل به این می‌گویند!»

  25. صبا می‌گوید:

    آقا سید!
    لطفا ی شکلک عصبانی ته کامنتم بگذارید. بلد نیستم بگذارم.

  26. خان باجی می‌گوید:

    عفت مرعشی:
    اگه پلیس خواست کروکی بکشه، ملت! بریزید تو خیابون…

    یادمه عفت (بوقچی فتنه) و فائزه یک بار در فرودگاه مامور بازرسی را مورد ضرب و شتم قرار دادند!
    یادمه دو سال قبل هم دست یاسر هاشمی هرز شده بود و مسئول حراست کاخ ریاست جمهوری رو زده بود!!
    کلا هر کی از بغل این خاندان رد می‌شه رگه‌هایی از وحشی‌گری در او سرایت می‌کنه، مثل این آقای محافظ!!!

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ح ق:
    خدا رو شکر نماد «جمهوری اسلامی» خاندان عالیجناب نیستند و الا «جمهوری سلیطه‌ها» عنوان برازنده‌تری بود.
    جهت یادآوری باید بگویم که خاطرات اشرف پهلوی را هم خوانده‌ام…

  27. سیداحمد می‌گوید:

    ما دیگه تخصص پیدا کردیم در پیدا کردن مصادیق مجرمانه!
    الان «چیزلمات ننر نازنازو!» از مصادیق جرم محسوب می‌شه!
    فردا و پس فردا که هیچی، شما شنبه صبح اول وقت دم در دادگاه مطبوعات باش!

    دیر نیای‌ها! می‌بینمت!

    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ح ق:
    این بند در روزنامه کار نشد… و البته خیلی بندهای دیگر!

  28. سیداحمد می‌گوید:

    خصوصی

    اینو چه طوری ترسوندن؟ چه زود ترسید!
    چه خوب شد جهت متن رو عوض کردی…
    http://www.seratnews.ir/fa/news/265228

  29. قاصدک منتظر می‌گوید:

    آهای انقلابی!
    مواظب باش.
    اگر خواستی از خیابانی عبور کنی…
    احتیاط کن!
    مبادا موش چموش ماشین‌گُنده‌ای…
    که چرخش نه بر مبنای اصول راهنمایی که با تکیه بر استوانه‌ی رسوایی می‌چرخد، آن اطراف باشد و وقت‌ تو را تلف کند!
    بیشتر بمانی…
    بی‌گمان بی‌حیایی بادیگارد قورباغه‌ی دهن‌گشاد
    آزرده‌ات می‌کند…
    ***
    باد غبغب خام‌خوران سفره‌ی نشخوار تحلیل غربی…
    شکم‌گنده‌های طلبکار انقلاب…
    نظم سیستم گوارشی خیابان‌های شهر را هم، به هم می‌ریزد!

  30. قاصدک منتظر می‌گوید:

    ما یک «محافظ مسؤولان جمهوری اسلامی» داریم، یک «بادیگارد خاندان»! این دو با هم فرق می‌کنند!

    اولی می‌رود در خط مقدم جنگ با لعین داعشی…
    دومی می‌شود بادیگارد عفت مرعشی…

  31. رضا اعتدال‌طلب-پزشک می‌گوید:

    «خطایی که آقای محافظ کرده بودند یک خطای فردی بوده و نمی‌توان این خطا را به آقای هاشمی نسبت داد…».

    نکنید این کارها رو آقای قدیانی!
    آخرتی هم هست.

  32. مرصاد می‌گوید:

    ایول داداش!
    یعنی الان یه گرد مرگبار پاشیدن رو طرفدارها و شعبون بی‌مخ‌های عالیجناب!
    آنچنان آچمز شدن تو این دو روزی که نفس نمی‌تونن بکشن!
    البته اگه اینا هستن تا آخر همین هفته یه شامورتی علم می‌کنن تا حواس ملت رو پرت کنن!
    حالا ببینین!

  33. مرصاد می‌گوید:

    یه دوستی هم گفتن که مدافعان حرم دارن خون میدن ولی پیروزی‌های ایران داره به نام وزارت خارجه نوشته می‌شه!
    واقعا جانا سخن از زبان ما می‌گویی!
    تا همین چند ماه گذشته، آمریکا ایران رو داخل اون مثلا ائتلاف احمقانه‌اش به حساب نمی‌آورد که یعنی شما رو بازی نمی‌دیم!!
    الان که جمهوری اسلامی واسشون یه چشمه اومده، کپ کردن و طبق معمول از در تزویر وارد شدن!

    دولتیان ما هم که ماشاالله کمبود شخصیت دارن، بدو بدو به دعوت امریکا لبیک گفتن که یه وقت عقب نمونن!
    الان ما باید واسه اینا عشوه می‌اومدیم که یعنی ما برای حل مسائل منطقه به شما نیازی نداشته و نداریم چون شما خودتون این بلواها رو درست کردین!
    یعنی الان ظریف می‌ره اونجا و تو چشم کری نگاه می‌کنه و میگه شما مقصرید؟!
    مگه داریم؟! مگه می‌شه؟!
    پناه بر خدا از اینا!
    تاریخ قضاوت خواهد کرد که کلاه امیرکبیر بر سر دیپلمات زودرنج و نازک‌دل ما بسی گشاد است!

  34. مقدم می‌گوید:

    با سلام جناب آقای قدیانی!
    الحمدلله که سربازان کارزار فرهنگی‌مان این شجاعت و جسارت را دارند تا به نقد موشکافانه و دلسوزانه وقایع روز جامعه بپردازند و حتی با اسم و رسم حقیقی آنرا ترویج دهند، چونان کاری که جنابعالی می‌کنید.
    معمولا برای اطلاع یافتن از برخی تحلیل‌ها و اخبار، به سایت روزنامه‌های کیهان و وطن‌امروز مراجعه می‌نمایم.
    بدون اغراق همیشه در صفحه اول وطن‌امروز مطلبی را جستجو می‌کنم که با قلم جنابعالی نوشته شده باشد.
    چه آنکه حرف دل بسیاری از مردم از سطور نوشته‌های‌تان نمایان می‌شود.
    ان‌شاالله به حق صاحب این ماه عزیز سرباز جان بر کف رهبر انقلاب باشید و باشیم.
    التماس دعا…

  35. سیداحمد می‌گوید:

    «عبدالله باقری در قطعه ۲۶ گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله به خاک سپرده شد.»

    آه و حسرت…

  36. سمانه می‌گوید:

    «در حادثه دردناک سه‌راه یاسر، گیرم پسر شهید لاجوردی نبود و یک راننده تاکسی بود! آیا حق داشتند با انجام آن عمل زشت، افکار عمومی را تا این حد جریحه‌دار کنند؟! و اگر جای پسر شهید لاجوردی، چهره‌ای بود ناشناس، یکی از عوام‌الناس، آیا دستش به جایی بند بود؟! نه حتی برای شکایت، که فقط برای حکایت؟! و اصلا یک حرف دیگر! اینجا تهران است یا تگزاس؟! من که گمان دارم خیلی هم ایراد از بادیگارد کذایی نیست! باورم هست هر محافظی، چند صباح که با خاندان بپرد، کم و بیش آلوده به اخلاق حسنه (!) حضرات می‌شود!»

    خوبه آقای قدیانی در متن اشاره کردند که ممکن بود به جای فرزند شهید لاجوردی یکی دیگر از مردم عادی باشند، اونوقت برخی دوستان به استناد حرف‌های احسان لاجوردی سعی در تبرئه این خاندان دارند!
    این موضوع در وسط جامعه و بین مردم اتفاق افتاده و چیزی نیست که احسان لاجوردی با تحلیل شخصیش اون رو یک اشتباه فردی و کوچک جلوه بده!
    این موضوع دارای ابعاد اجتماعی، حقوقی و امنیتی زیادیه، چرا که اگر این اقدام که امنیت جامعه رو زیر سؤال می‌بره از یک فرد عادی سر زده بود افکار عمومی رو کمتر درگیر می‌کرد اما از طرف افراد منتسب به این خاندان که خودشون رو استوانه نظام می‌دونن، کمی تا قسمت زیادی اذهان عمومی رو مغشوش می‌کنه و این هم از همان هزینه‌هایی است که نظام بخاطر این خاندان متحمل می‌شه!

  37. چشم انتظار می‌گوید:

    رضا اعتدال‌طلب-پزشک!

    جدا آخرتی هم هست؟!
    اونوقت این آخرت، برای شماها هم هست یا فقط واسه ملته؟!
    همین شماهایی که متخصصانه (!) در امر بافندگی، آسمون رو به ریسمون می‌بافتید تا قبایی برای خود دست و پا کنید و قس علی هذا!
    شما که دکتری، چرا اینقدر کم حافظه شدی؟!
    آخرت در قاموس شما، البته فقط یک چیز داره اونم جهنم!
    اونم واسه منتقد شماها که همه‌تون بهشتی هستید!

    حال سئوال:
    شما «و البته ما» که معتقید حساب اشخاص باید از منسوبین اونها جدا بشه و قبول دارید که اون محافظ کار زشتی کرده، نمی‌دونید چرا حاج‌آقاتون خفه‌خون گرفته و نمی‌گه کار محافظ، به خاندان ابواالفتنه ربطی نداره؟!
    پس با این تفاصیل؛ مهدی دزد هم که یک غلطی کرده، چرا بابای گردن‌کلفتش مراسم وداع گرفته؟! و مامانش همون مبدع شورش علیه رأی ملت، می‌گه پدرسوخته‌بازی؟! اگه اون دزده، خب باباش که نیست حکما!!
    پس چرا از یک مجرم امنیتی، سیاسی، اقتصادی حمایت کرد؟!

    این کذاب سرخه‌ای چی؟!
    اگه اطرافیان و فریدونیات (!) یک خزعبلی هم می‌بافند و به ملت توهین می‌کنند، گوششونو نمی‌تابونه که؛
    آهای گلابی! چرا به ملت و دستاوردهای اونا توهین می‌کنی؟!
    البته که خود شیخ رنگرز (!) مبدع این نوع از گفتمان چاله میدانی با منتقده و رطب خورده، کی منع رطب کند؟!

    نتیجه:
    نه تنها اکبر و بر و بچ، که کل خاندانش در این ۷تیرکشی جاهلانه، سهم دارند اما از نوع شریک دزد و رفیق قافله!!
    همچنین شیخ کلیدشکن! در قبال برخی شر و ورهای اعضای کابینه و…

    دکترجان!
    نگو برادر.
    نگو از این کلمات که قبل از همه دامن خودت و قاطبه‌ی مدعیان دروغین اصلاحات رو می‌گیره بدجور!!

  38. چشم‌انتظار می‌گوید:

    بزرگ خاندان فقط در یک قلم، برای هر سال، فلان جلد خاطره می‌دهد بیرون، آن‌وقت متملق‌های زنجیره‌ای مدعی هستند عالیجناب هنوز سکوتش را نشکسته! و وای از آن روز که عالیجناب، سکوتش را بشکند!

    داداش!
    یاد فیلم خشن و ترسناک «سکوت برّه‌ها» افتادم!! 🙂

  39. مرصاد می‌گوید:

    جناب آقای پزشک!
    یه جورایی داری راست می‌گی!
    من یکی حاضرم قسم بخورم که خود سلطان اکبر اصلا از این قضیه یا خبر نداره یا کمی از این ماجرا رو اونم با جهت گیری‌های خانوادگی می‌دونه!
    می‌دونی چرا؟
    چون ایزوله است!
    چون به بچه‌هاش اعتماد بیش از حد داره!
    ما بی تقوا!
    ما نامسلمون!
    ما دلواپس!
    ولی به خدای لاشریک، تقوا مال اون رییس جمهوریه که توی تهران ۱۳۶۰ بدون اسلحه و با موتورسیکلت تردد می‌کرد، نه اون مسئولی که زن هفتاد ساله‌اش تو تهران ۱۳۹۴ بادیگارد هفت‌تیرکش داره!!

  40. امیرحسین می‌گوید:

    خوبه تو نشست سوریه در وین، روسیه حضور داره، و گر نه آقایون می‌رفتن سوریه رو مثل هسته‌ای هوا می‌کردن!
    بشار اسد رو هم مثل قلب راکتور اراک، بتن می‌گرفتن و با افتخار برمی‌گشتن!!

  41. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    یه نکته بی‌ربط:
    ایران یک کشور خشک و بی‌آبه.
    دو قطره بارون که میاد کل کشور آب گرفتگی می‌شه!!

    خدایی این مشاورای قالیباف کیا هستن؟
    الان باید بیاد همین رو چماق کنه بزنه تو سر کلید!
    یک ذره هوشمندی نداره این بشر…

  42. چشم‌انتظار می‌گوید:

    به پاس مراثی که مبصر دوست‌داشتنی قطعه در این ایام برای ما گذاشت، این نوحه‌ی زیبا رو با شعر «صادق‌علی رنجبر» و صدای «حاج عسکری اسماعیل‌پور» که کم‌تر شنیده‌اید تقدیم می‌کنم به سیداحمد عزیز…
    به امید زیارت کربلای معلی برای همه‌ی ما
    http://www.jangoganj.ir/uploads/audio/Madahi/Jangoganj.ir.mp3
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ح ق:
    به به… عالی!
    عاشق این نوحه‌های زمان جنگم که واقعا حیف بابت کمتر شنیده شدن‌شان…
    «بهر فتح کربلا با کاروان، می‌رود این لشکر از مازندران»

    چشم‌انتظار!
    بسیار ممنون بابت این کامنت عاشورایی…
    .
    .
    .
    و اما ناظر بر لینک کامنت امیرعلی باید بگویم؛
    اگر چنین باشد -که البته نیست!- مصداق اتم و اکمل «بی‌تقوایی سیاسی» وصیتنامه شهید لاجوردی است!
    بابا ی ذره بچه‌های باباتون باشید!
    صد تا کامیون نمی‌تونستن جگر لاجوردی شهید رو بکشن!
    وانگهی! در تقوای سیاسی مرد اگر «دو زار وجود» وجود نداشته باشه که واویلاست!

  43. چشم‌انتظار می‌گوید:

    خودش را که دشمن با گِرای منافقین (!) از ما گرفت و حالا نامش و راهش را هم دریغ دارند!!
    لعنت به دیپلماسی ذلت…
    http://jahannews.com/vdcgqx9tqak9n34.rpra.html

  44. بجستان می‌گوید:

    مثل اینکه توی این خانه فقط خانمها همه کاره‌اند!

  45. بجستان می‌گوید:

    متحیرم از بچه بسیجی‌های شیردل تهران!
    چرا جواب اینها رو نمی‌دن؟

  46. صادق احمدی‌نژاد می‌گوید:

    خصوصی
    از کی تا به حال تو قاموس شما قالیبافیون احمدی‌نژاد بزرگ شده؟!
    مگه آن شست و شو نکرده از انحراف نبود؟!

  47. برف و آفتاب می‌گوید:

    این عکس رو قبلا‌ یه بار شبانه گذاشتید و برش داشتید…
    اما این دفعه، نظر به افزایش نفرت از صاحب عکس، موندگار شده گویا!
    عکاسش علی‌اکبر بهشتیه؟
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ح ق:
    عکس رو در «گرمه» گرفتم… در سفری به کویر… خور، بیابانک، مصر و…
    القصه! داشتم از چند تا شتر عکس می‌گرفتم که چشمم افتاد به این تصویر! 🙂

  48. سیداحمد می‌گوید:

    فقط کافیه سه ساعت تو وبلاگ نباشم! بعدش کلی کامنت عجیب و غریب می‌بینم!
    مثل این آخری!
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    چشم‌انتظار!
    بسیار سپاس‌گزارم… دمت گرم!
    خاطره‌ها داریم با این نوحه…

  49. چشم‌انتظار می‌گوید:

    این عکسی که در «گرمه» گرفتید، به نظر قابل تحمل‌تر از عکس اصلیه!!

  50. الی آخر! می‌گوید:

    چشم‌انتظار!
    دمت‌ گرم برادر!
    بچه‌های مازندرانی قطعه رو به وجد آوردی… 🙂

  51. چشم‌انتظار می‌گوید:

    مخلصیم آقا سید…
    یاد سرداران و شهدای عزیز استان سرافراز مازندران رو گرامی می‌داریم.
    خاطراتی که با این نوحه دارید، با این لینک کامل می‌شه.
    چه داستان قشنگی داشته این شعر…
    http://khabarfarsi.com/n/6283145

  52. یا حسین می‌گوید:

    شب جمعه ماه محرم است؛
    شادی روح امام و شهدا صلوات…

  53. یا حسین می‌گوید:

    http://alef.ir/vdcgyn9w3ak9z34.rpra.html?305696

    مگه مذاکره با آمریکا ممنوع نشده؟ این آقا چرا حرف تو کله‌اش نمی‌ره؟!

  54. سیداحمد می‌گوید:

    السلام علی الحسین…

    بی جهت دنبال برهان و کلام و منطقیم
    چای بعد از روضه کافر را مسلمان می‌کند…

    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ح ق:
    دقت کردی اکثر شهدا استقلالی بودن؟!

  55. سیداحمد می‌گوید:

    یا حسین!

    عقده‌ای می‌دونی به کی می‌گن؟!
    می‌دونی وقتی می‌گن طرف کمبود داره، یعنی چی؟!
    خاک بر سر بودن می‌دونی یعنی چی؟
    شنیدی می‌گن بعضی‌ها مثل سیب‌زمینی بی‌رگ هستن؟
    ۴ تا درشت بارشون کنم‌ها!

    لعنت خدا بر شیطان!

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ح ق:
    🙂 بخند بابا! گور پدر پدرسوخته‌شون…
    به قول اون پیرمرد یزدیه؛ یَک‌یَک‌شون!

  56. سیداحمد می‌گوید:

    شهدای قدیم رو نمی‌دونم ولی شهدای جدید الحمدلله زیاد فوتبالی نیستن!
    در ثانی، بابااکبر خودت که پرسپولیسی بود!

    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ح ق:
    ظهری ی آگهی ترحیم دیدم، آخرش نوشته بود؛
    از طرف فرزندان:
    دکتر مظفر
    دکتر منوچهر
    پروفسور کامبیز
    مهندس بیژن
    دکتر ژیلا
    و خسرو
    .
    .
    .
    توی دلم گفتم:
    «معلومه این «خسرو» همه‌شون رو خون جیگر کرده! خاااااک بر سرت خسرو! دیدی آخرشم باباتو دق دادی؟!»

  57. سیداحمد می‌گوید:

    پیرمرد یزدیه، زیادی انقلابی بود!
    اصلا داغون!
    الان اسلامی ایرانی میاد دعوامون می‌کنه!

  58. قاصدک منتظر می‌گوید:

    بعضیا اینقدر پای شعورشون تو فهم مسائل می‌لنگه که از آهوی درازگوش هم جلو زده‌ان!!!

  59. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    سید!
    چی شده؟
    باز جوش آوردی که!
    صلوات بفرست که زودتر حاجت روا بشی.
    در ضمن هیچ شهیدی خونش آبی نبوده!
    این بزرگترین حسرت اس‌تق‌لالیاست…

  60. فرهنگی می‌گوید:

    بعضی از آدم‏ها…
    بعضی از آدم‏ها را باید چند بار خواند تا معنی آن‏ها را فهمید…
    و بعضی از آدم‏ها را باید نخوانده دور انداخت…
    بعضی آدم‏ها جلد زرکوب دارند٬ بعضی جلد ضخیم، بعضی جلد نازک و بعضی اصلا جلد ندارند…
    بعضی آدم‏ها با کاغذ کاهی نامرغوب چاپ می‌‏شوند و بعضی با کاغذ خارجی…
    بعضی آدم‏ها ترجمه شده‌‏اند و بعضی تفسیر می‌‏شوند.
    بعضی از آدم‏ها تجدید چاپ می‌‏شوند و بعضی از آدم‏ها فتوکپی آدم‏های دیگرند…
    بعضی از آدم‏ها دارای صفحات سیاه و سفیدند و بعضی از آدم‏ها صفحات رنگی و جذاب دارند…
    بعضی از آدم‏ها قیمت پشت جلد دارند.
    بعضی از آدم‏ها با چند درصد تخفیف به فروش می‌‏رسند.
    بعضی از آدم‏ها بعد از فروش پس گرفته نمی‌‏شوند…
    بعضی ازآدم‏ها را باید جلد گرفت.
    بعضی از آدم‏ها را می‌‏شود توی جیب گذاشت و بعضی را توی کیف…
    بعضی از آدم‏ها نمایشنامه‏‌اند و در چند پرده نوشته و اجرا می‌‏شوند…
    بعضی از آدم‏ها فقط جدول سرگرمی‏‌اند و بعضی‏ها معلومات عمومی…
    بعضی از آدم‏ها خط‏ خوردگی و خط زدگی دارند و بعضی از آدم‏ها غلط‏‌های چاپی فراوان…
    از روی بعضی از آدم‏ها باید مشق نوشت و از روی بعضی آدم‏ها باید جریمه نوشت…
    «قیصر امین‌‏پور»

    به راستی «شیخ رنگرز» جزء کدام یک از این «بعضی آدم‏ها»ست…؟؟!!
    .
    .
    از نطر من، بی برو برگرد، از بالا جزء دسته دومه…!!!
    شایدم بشه در یک مناقصه بین‌‏المللی، با صد در صد تخفیف به فروش رسوندش، البته اگر خریداری باشه، چون از قدیم الایام گفته‌اند: مال بد بیخ ریش صاحبشه!

  61. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    دیگه حمید معصومی‌نژاد رم قدیمی شده.
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    خالد صبرنا صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران فلسطین!

  62. چشم‌انتظار می‌گوید:

    بعضی خبرها حکایت از به درک واصل شدن «ابریشمچی» دارد؛
    http://jahannews.com/vdcfc0djmw6dtva.igiw.html

  63. ناشناس می‌گوید:

    یعنی ایول‌الله
    واقعا حرف دل ما را نوشتید.

  64. مجنون‌الحسین می‌گوید:

    یا کدخدا ادرکنی…
    http://uupload.ir/files/w7ez_812232677_103363.jpg

  65. پیرمرد می‌گوید:

    فرهنگی!
    فکر کنم ایشان جزء گروه چهار باشد.
    چون با کاغذ بی‌کیفیت خارجی چاپ شده.

  66. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    وای ی ی وای ی ی
    دقیقه ٩۶ لوله نشی صلووووات

  67. ناشناس می‌گوید:

    http://jahannews.com/vdcipra5ut1awy2.cbct.html
    روایت رحیم‌پور از تلاش نماینده سیا در ایران برای تشکیل ائتلافی عجیب با هدف پیگیری رابطه با آمریکا

  68. چشم‌انتظار می‌گوید:

    اسلامی ایرانی عزیز؛
    خوبه خودت می‌گی ۹۶! ۴ دقیقه وقت اضافه ۳۰ ثانیه هم معطلی رحمتی، اونوقت دقیقه‌ی ۹۶!
    ولی در مجموع از اون بازی‌های قشنگ بود خدایی…
    باید ببینیم نظر کارشناسی داداش حسین چیه؟

  69. sahar می‌گوید:

    سلام
    وقت همگی دوستان به خیر
    مدتی‌ است از جناب سعادت کامنتی ندیدم.
    از دوستان کسی از ایشون خبر داره؟
    ان‌شاءالله که رفع کسالت شده باشه…

  70. یه دوست می‌گوید:

    سلام
    اول بگم که من هم از این خاندان و از جمله جناب استوانه‌شون متنفرم که نگین دارم ازش دفاع می‌کنم!

    اما درباره هفت‌تیرکشی؛
    نظرتون درباره کریمی (حاج محمود خودمون!) چیه؟ که تیراندازی کرد و تیتر روزنامه‌ها شد! بالاخره چی شد؟ و…
    والله من هنوز نمی‌تونم جواب اونایی که همین موضوع حاج محمود رو بهانه کوبیدن سپاه و نظام و… می‌کنن بدم!

  71. پسر شهید می‌گوید:

    درود خدا بر شهید مظلوم لاجوردی و خانواده‌اش

  72. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    داداشمون فعلا نظری نداره!
    فقط یک موقعیت داشتید که اونم با شاهکار جناب سوشا که بیشتر افه و ادا بلده تا بازی، گل شد.
    ولی انصافا این پرویز مظلومی هر چی می‌کشه از دست این خارجیاست.
    اون از ایمون‌زاید، اینم از بنکستون!
    علی‌ای‌حال دعا به جون سیدمهدی رحمتی بکنید که اگر نبود خدا می‌دونه چند چند می‌شد!
    این چهار خطم نمی‌نوشتم اگه داداشمون نمی‌گفت بیشتر شهدا اسدقلالی‌ هستن!
    کری نخون عموجون!

  73. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    یه دوست عزیز!
    اون جریان که معلوم شد کار همراه حاج محمود بوده، دیگه چیش سواله؟

  74. مجنون‌الحسین می‌گوید:

    نه «۴» تا!
    نه «۶» تا!
    .
    .
    .
    چند چند تا «۲۶» تا؟!!

  75. ناشناس می‌گوید:

    کلا حضور این جناب «اسلامی ایرانی» همیشه جو قطعه رو شاد می‌کنه!

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ح ق:
    ی وقتایی بهترین صحنه ی بازی، روی سکوها رقم می‌خوره، نه داخل میدون!
    مثل همین بازی…
    واقعا بهترین صحنه بازی اونجایی بود که آبی‌ها نوروزی رو تشویق کردن و قرمزها حجازی رو.
    این مهم توی دربی تهران، گمونم بی‌سابقه بوده باشه.
    و اما، نمی‌دونم چرا بغض کرده بودم اون لحظات؟!

  76. ناشناس می‌گوید:

    http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940808000663
    الله اکبر!
    این بار آب، سرباز و مأمور الهی شد!

  77. چشم‌انتظار می‌گوید:

    بعد از دربی امروز؛
    شیخ حسن طی حکمی
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .

    .
    .
    .
    .
    .
    .
    پرویز مظلومی رو بعنوان وزیر دفاع منصوب کرد!
    اینو یه پریسپولیسی واسم فرستاد… 🙂

  78. سیداحمد می‌گوید:

    احسنت به وطن امروز
    http://www.vatanemrooz.ir/?nid=1736&pid=1&type=0
    واقعا هم «سیل تدبیر را برد!»

  79. گفت و شنود می‌گوید:

    فی‌فی!

    گفت: چه خبر؟!
    گفتم: «عادل‌الجبیر» وزیر خارجه عربستان در نشست مشترک با وزیرخارجه فرانسه گفته است می‌خواهیم در وین جدیت ایران برای راه‌حل سیاسی را ارزیابی کنیم!
    گفت: چه غلط‌های زیادی! از کی تا حالا، تخمه‌ آفتابگردون داخل آجیل شده؟!
    گفتم: می‌گوید اگر راه‌حل سیاسی به نتیجه نرسد، سایر گزینه‌ها روی میز است.
    گفت: حیوونکی خواسته ادای اوباما، ارباب پادشاه سعودی را در بیاورد که می‌گفت، همه گزینه‌ها علیه ایران روی میز است!
    گفتم: یارو خیلی دلباخته ‌آمریکایی‌ها بود، یک روز میهمان یک آمریکایی شد و سرمیز غذا وقتی چشمش به آنهمه کارد و چنگال و بشقاب افتاد برای اینکه آبروریزی نکند تصمیم گرفت درخوردن غذا از اون آمریکایی تقلید کند. میزبان آمریکایی یک بشقاب برداشت و یارو هم، دو تا بیسکویت توی بشقاب گذاشت و مقداری شیر روی آن ریخت و یارو هم گام به گام تقلید کرد. میزبان آمریکایی، صدا زد «فی‌فی» و بشقاب را جلوی سگش گذاشت و یارو برای اینکه از تک و تا نیفتد، دولا شد و مثل سگ‌ آمریکایی محتوای بشقابش را خورد!

  80. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    هادی که واقعا حیف شد. امسال کلا هرچی آدم مظلوم بود مرحوم شد.
    اون از بیت الله عباسپور که با اینکه هرکولی بود واسه خودش خیلی خاکی و افتاده بود. دو سه باری که دیده بودمش حتی موقع تمرین هم انگشتر عقیقش رو از دستش در نمیاورد. اون از سید علی طباطبایی که هنوز چهره نشده رفت. ایضا هما روستای سر به زیر. بعد هادی نوروزی ساکت و آروم.
    واسه همین چیزاست که نمی تونم سر به زیر باشم!!
    آقا راستی کسی از چوک دیریا خبر نداره؟ گفت میره کربلا، اتفاقا همون سال هم کربلا چندتا انفجار رخ داد و دیگه هیچ خبری از این بشر نشد. یعنی شهید شده؟؟

  81. سیداحمد می‌گوید:

    «گفت و شنود» قشنگی بود!

  82. سیداحمد می‌گوید:

    اسلامی‌ایرانی!

    کربلا رفتن «چوک دیریا» سال ۹۱ بود:
    http://www.ghadiany.ir/1391/15592/comment-page-1#comment-121569

    وقتی برگشت هم کامنت گذاشت:
    http://www.ghadiany.ir/1391/15720/comment-page-1#comment-122589

    اگر اشتباه نکنم این آخرین کامنتشه:
    http://www.ghadiany.ir/1393/22074/comment-page-1#comment-160201

  83. سیداحمد می‌گوید:

    تو هر سه تا متنی که لینکشو گذاشتم، کامنتی از «مجنون» هم هست!

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…

  84. مجنون‌الحسین می‌گوید:

    ۹۶ دقیقه طول‌ کشید واسه زدن یک گل…
    (اونم مساوی!)

    مجلس تو ۲۰ دقیقه برجامُ تصویب کرد!

  85. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    دمت گرم سید.
    پس زنده است.
    واقعا خوندن متون و نظرات قدیمی لذت خاصی داره.
    جای «مجنون» هم خالی.
    روحش شاد…

  86. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    «سایت ایران استخدام»
    اطلاعیه:
    باشگاه استقلال تهران در نظر دارد جهت تکمیل نیروی دفاعی خود از بین علاقه‌مندان در پست دفاع خیلی مرکزی و دیوارکشی روی خط دروازه بر اساس ضوابط آیین‌نامه استخدامی مربوط، از طریق آزمون علمی، مصاحبه، تحقیق، معاینات پزشکی، اندازه عرض شانه و… با انعقاد قرارداد کار موقت و بیمه درمان و بازنشستگی تامین اجتماعی دعوت به همکاری می‌نماید.

  87. رضا 2 می‌گوید:

    اگه حاج‌محمود هفت‌تیر بکشه که دمش گرم، کار خوبی کرده!
    اما اگه دار و دسته هاشمی این کارو بکنن که دیگه واویلا می‌شه، تیتر همه رسانه‌ها!!
    می‌دونی حاج‌حسین!
    قدرت خیلی بد چیزی هست که فعلا دست شما بیشتره تا طایفه هاشمی!

  88. ناشناس می‌گوید:

    اسلامی ایرانی!
    امیدواریم زنده باشه، ولی این ماهی‌هایی که ما دیدیم لیزتر از تصور ما هستند!
    اگر از کربلا و انفجار سالم مونده، بعید نیست الان سوریه و دنبال زنده شدن واقعی (شهادت) باشه!
    هر جا هست خدا نگهدارش باشه!

  89. فاطمه می‌گوید:

    آمریکا اعلام کرده نیروهای ویژه به سوریه می‌فرسته.
    پس در سوریه جنگ بین ایران و آمریکا اتفاق می‌افتد…
    کاش می‌تونستم برم و همراه شیرزنان کوبانی با این وحشی‌ها بجنگم…
    مطمئنم که راه حرم حضرت زینب مثل راه کربلا باز می‌شود…

  90. ف.طباطبایی می‌گوید:

    رضا ۲!

    در مورد ماجرای محمود کریمی اطلاعات درستی نداری، پس قضاوت نکن.
    فقط اینو صد در صد بدون که حاج محمود تیراندازی نکرد و کسی که همراهش بود این کار رو انجام داد.
    کسی به عروس رفسنجانی حمله کرده بود؟
    شما وقتی تصادف می‌کنی، اگر مختصر بود از طرف عذرخواهی می‌کنی و رضایتش رو جلب می‌کنی یا از طرف مقابل طلبکار می‌شی؟
    این وسط پای محافظ رو چرا وسط کشیدن؟
    لابد عروس خانم مجلس روضه دعوت بود و دیرش شده بود!!
    خودش هم خوب می‌دونه صفت وحشی که نثار عروس شهید کرد، برازنده خودش و مادرشوهر و خواهرشوهرشه.
    از این به بعد همه یادتون باشه اگر با اهل این خانواده تصادف کردید، جونتون رو بردارید و فرار کنید! آخه بدجوری پاچه می‌گیرن!!

  91. رضا 2 می‌گوید:

    پانوشت:
    منظور از حاج‌محمود، حاج‌محمود کریمی است!
    با حاج‌محمود احمدی‌نژاد اشتباه نشود!!

  92. ناشناس می‌گوید:

    وحید خراسانی چند روز پیش…

  93. پرستوی مهاجر می‌گوید:

    رضا ٢!
    اگر یادتون باشه شماها اون قضیه رو علم کردید و هی مانور دادید! بدون در نظر گرفتن اینکه حاج محمود از خودش دفاع کرد!
    اتفاقا تو این چند روز برای من هم سؤال شده که چرا حالا صداتون در نمیاد؟…

  94. ناشناس می‌گوید:

    شما باید درک کنی که از شما لمپن‌تر و قالتاق‎‌تر هم وجود داره…

  95. حسین قدیانی می‌گوید:

    «ب. ز علیه ب. ز»
    احسنت به این دولت مخالف کاسبی با تحریم… احسنت!
    http://www.vatanemrooz.ir/?nid=1737&pid=1&type=0

  96. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    خداوکیلی عجب تیتر هوشمندانه‌ای.
    اگه همین‌جوری پیش بره چند وقت دیگه باید این‌جوری حرف بزنیم:
    س. ا دیشب به ح. ق گفت:
    ا. ا خیلی پسر با معرفتیه، یه برنامه بذار دسته جمعی بریم دیدار ا. ه .ر!

  97. سیداحمد می‌گوید:

    صفحه یک قشنگی شده! آفرین!

  98. گفت و شنود می‌گوید:

    آل‌سعود و انتخابات!

    گفت: بالاخره نشست وین درباره بحران سوریه به کجا کشید؟
    گفتم: وقتی حامیان رسمی تروریست‌های وحشی داعش از آمریکا و انگلیس و فرانسه گرفته تا آل‌سعود و قطر و… دور هم جمع می‌شوند، انتظار داری نتیجه به کجا بکشد؟!

    گفت: در خبرها آمده است که وزیرخارجه آل‌سعود در این نشست خواستار برگزاری انتخابات آزاد در سوریه شده است!
    گفتم: آب که سر بالا میره، قورباغه هم ابوعطا می‌خونه! آل‌سعود دیکتاتور که در عربستان اجازه هیچ انتخاباتی را نمی‌دهد، خجالت نمی‌کشد که از انتخابات آزاد در سوریه حرف می‌زند؟!

    گفت: آل‌سعود و انتخابات؟! به حق چیزهای نشنیده و ندیده!
    گفتم: البته در طول تاریخ یک‌بار اجداد آل‌سعود به انتخابات روی آورده بودند و آن هنگامی بود که از هر قبیله یک نفر را انتخاب کردند تا شبانه به خانه پیامبر اعظم(ص) حمله کرده و حضرت را به قتل برسانند!

  99. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    راستی شنیدی حاج آقا دیشب فرمودند:
    امام از اول هم مخالف حضور پلیس راهنمایی رانندگی در محدوده جماران بود!

  100. سیداحمد می‌گوید:

    «معین» خواننده اونور آبی نیست؟
    جریان چیه که تو مجله خبری اخبار ساعت ۱۹ شبکه یک، صداشو پخش کردن؟
    آزادیه؟!

  101. یا حسین می‌گوید:

    به به! عجب تیتر یکی.
    به نظرم این دولت استعداد داره که یک کارخونه حروف اختصاری داشته باشه.
    فقط باید ی کم صبر کرد…

  102. سیداحمد می‌گوید:

    روسیه می‌گه هواپیما نقص فنی داشت.
    داعش (داعشی‌ها منو یاد زامبی‌ها می‌اندازن!) می‌گه من هواپیما رو زدم.
    باشه شما زدین!
    الان روسیه دهنتون رو آسفالت می‌کنه!

  103. سایه/روشن می‌گوید:

    درود بر همه‌ی قطعه‌های بهشت در سراسر عالم و ساکنین‌شان.
    خیلی خوب بود، عالی بود.
    چه عکس درخور و شایانی! احسنت!

  104. ناشناس می‌گوید:

    حالا خوبه این محافظ یکی از شخصیتای اول کشور بوده (تازه محافظش بوده نه خودش). اون حاج محمود کریمیتون که هیچ کاره‌ای نیست و خودش (یا جدیدا همراهش) وسط بزرگراه هفت تیر کشیده رو فراموش کردین؟!
    کلا وقتی مطالب آقای قدیانی رو می‌خونی یا سخنان گهربار حاج منصور رو و خیلی ازین به‌قول خودشون بچه حزب‌اللهی‌ها رو می‌شنوی (حیف اسم حزب‌الله که این جماعت بدوی و فاقد تربیت خانوادگی یدک می‌کشن) واقعا یک ذهن بیمار پشتش موج می‌زنه.

  105. سمانه می‌گوید:

    سیداحمد!
    مجله خبری دیشب رو که من ندیدم، اما حدود دو ماه پیش هم تو خبر ۲۰:۳۰ صدای اندی رو با تصاویرش روی صحنه پخش کرد!
    فکر هم می‌کنم صرفا جهت اطلاع با اجرای کامران نجف زاده بود!
    اون شب فکر کردم حتما اعتراضی به اون خبر می‌شه اما انگار فتح بابی شده برای بخشهای دیگر خبری!

    الان بعضیا نیان بگن شما اندی و معین رو از کجا می‌شناسید، ما هم داریم تو همین دنیا زندگی می‌کنیم.

  106. رضا 2 می‌گوید:

    ف.طباطبایی!
    اطلاعات منم همونیه که مطبوعات میگن از هر دو طرف. به نظر من خانواده هاشمی همون‌قدر پر ادعا هستن که محمود کریمی و حدادیان. هر دو هم کارای نامربوط می‌کنن. هر دو هم طرفدارای خودشون رو توی روزنامه‌ها دارن. اما مشکل اینه که قوه قضاییه با اون طرف قضیه برخورد نمی‌کنه. در مورد هاشمی معلومه که قوه‌قضاییه شوخی نداره و خود رئیس قوه هم در مورد شخص هاشمی چند بار به صراحت صحبت کرده. اما وقتی نوبت به اونوریا میرسه حتی پاشونم به دادگاه باز نمی‌شه چه برسه به زندان و این حرفا. در اون موردم فرق نمی‌کنه خود کریمی یا همراهش اسلحه کشیده، همین طور که اینجا فرق نداره کار کی بوده. اما اونجا طرف یه آدم معمولی بود که بعدا ادعا کرد که با فشار ساکتش کرده بودن و زنش هر روز ترس و لرز داشته اما این ور طرف مقابل هم آدم کمی نبود خودش آقازاده بود و با اعتماد به نفس راحت حرف می‌زد و اگرم مقصر اونا بودن مطمئنا زورش رو داشت که اونا رو محکوم کنه.
    پرستوی مهاجر!
    می‌دونی چرا صدایی جز از پایداری ها در نمیاد؟ چون تو کشور رسانه مستقل به معنی واقعی نیست. هر کدوم طرفدار یه شخص حکومتی یا بخشی از حاکمیت هستن چون از خصوصی باشن سه سوته تعطیل می‌شن و بر باد میرن! اینم از برکت قوه قضاییه هست که به مطبوعات مستقل به دید جاسوس دشمن نگاه می‌کنه. البته به هاشمی اینا هم به دید دشمن نگاه میشه و زورشون نمی‌رسه اونا و مطبوعاتشون رو به کلی حذف کنه اما تا جایی که زورشون برسه کوتاهی نمی‌کنن!!!

  107. مجید قمی می‌گوید:

    آقای اسلامی ایرانی عزیز!
    من رو هم به مرحوم طباطبایی و هادی نوروزی و بیت‌الله عباس‌پور اضافه کن.
    کِی کشف بشم نیمدونم بوقورآن! 🙂

  108. سیداحمد می‌گوید:

    فدای امام حکیم و با درایتمون!

    «ما معتقدیم معنی ندارد کشورهای دیگر دور هم جمع شوند و راجع به یک نظام حکومتی و رئیس آن حکومت تصمیم بگیرند. این بدعتی خطرناک است که هیچ حکومتی در جهان اجرای آن را درباره خود نمی‌پذیرد.»

  109. سیداحمد می‌گوید:

    خانم سمانه!

    اون صرفا جهت اطلاع رو هم دیده بودم.
    این که من عرض کردم برای چهارشنبه یا پنج‌شنبه قبل بود.
    اصلا حرکت درستی نیست این قبیل قبح‌شکنی‌ها!

  110. ناشناس می‌گوید:

    مجید قمی!
    شادوماد یکی شما ساکت و مظلوم و سر به زیری، دو تا من! 🙂
    اما غمت نباشه، بالأخره ما هم کشف می‌شیم! 🙂

  111. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    سید!
    معین که بچه خوبیه! چی‌کارش داری؟
    داریوش که پخش نکرده! ضمن اینکه احتمال برگشت معین زیاده.

    مجید جان قمی!
    شما که ان‌شاءالله صد و بیست سال زنده باشی.
    خودت گلی.

    آقا رضا!
    محمود کریمی اسلحه که هیچ، سنجاق قفلی دستش می‌گرفت، تا زنده بود دیگه بیت رهبری دعوت نمی‌شد.
    در ضمن اون بابایی که می‌گی یه آدم عادی بوده، همون شب بلافاصله خبرش رو سایت بالاترین بود!

    در مورد روزنامه هم اینکه به نظرم کل روزنامه‌ها رو تعطیل کنن، فقط اجازه بدن صفحه اول وطن امروز چاپ بشه به خاطر تیترهای قشنگش!
    چه خبره این‌همه روزنامه؟
    همه رو جمع کنن… روزنامه‌نگارهای روشنفکر رو بفرستن کشاورزی، یک مقدار مفید فایده واقع بشن.
    همه‌اش حرف حرف حرف…

  112. پرستوی مهاجر می‌گوید:

    رضا ٢!
    عجب قیاس مع‌الباطلی…
    خانواده هاشمی و رانتها و دکلهای نفتی و بانکها و املاکی که اتفاقا ایران افتاده توی اون املاک کجا و حاج محمود و تمام سرمایه و طرفداراش که جمع می‌شوند در امامزاده علی‌اکبر چیذر کجا؟

  113. چشم‌انتظار می‌گوید:

    آقا سید عزیز!
    همین چند وقت پیش هم ۲۰:۳۰ یک رپرتاژ ویژه برای خواننده‌ی «در دستگاه voa» پخش کرد!
    و آقایان در بیمارستان به عیادتش رفته بودند!!
    http://www.ghadiany.ir/1390/9115

  114. حسین قدیانی می‌گوید:

    رهبر انقلاب، همین امروز:
    «سیاست خارجی نظام با رفت و آمد دولتها تغییر نمی‌کند».
    .
    .
    .
    قطعه ۲۶ بیش از ۲ سال پیش:
    حالا باز عده‌ای از «دوگانه مقاومت-سازش» حرف بزنند!
    http://www.ghadiany.ir/1392/19554

    اولا؛ این غلط است که فقط یک نامزد را نماد مقاومت قرار دهیم؛ هم غلط است، هم غیر‌ منطبق با واقعیت، چرا که نماد دیگر، و اعلی‌تر مقاومت، لزوما هم‌رای با گروه ما نیست! و می‌بینیم که نیست! ثانیا؛ اگر مقاومت، معنای مهمترش یعنی «مبارزه با آمریکا»، طبق فرموده حکیمانه رهبر، «مبارزه با آمریکا، یعنی کار، کار، کار». قطعا مهمترین مقوم مقوله «مقاومت»، «کار، خدمت و همت جهادی» است. بی‌برنامه و بی‌کارنامه، بیش از اقتصاد و معیشت، این مفهوم رعنای مقاومت است که دستخوش آسیب می‌شود. مقاومت حتما به شعار هم هست اما فقط به شعار و قیل و قال نیست! ثالثا؛ آمدیم و نامزدی بر مدار سازش، یا مقاومت حداقلی، سخن گفت. واکنش ما چه باید باشد؟! آیا باید به بهانه مقابله با او، در زمین رفراندو‌م «سازش-مقاومت» بازی کنیم یا اینکه ناظر بر مُرّ فرمایشات رهبر بصیر، به او بگوییم؛ «نامزد محترم! رل سیاست خارجه در جمهوری اسلامی، طبق قانون، بیش از رئیس قوه مجریه، با نهادها و دستگاه‌های دیگری است که جملگی زیر نظر ولی‌فقیه تعریف می‌شوند. با این حساب، آیا بهتر نیست درباره وظایف و کارهای اصلی‌تر رئیس‌جمهور و احیانا کارنامه نداشته اجرایی‌تان، ایضا برنامه‌های‌تان با ما سخن بگویید؟!» رابعا؛ بر این اعتقادم که در ذیل انتخابات ریاست جمهوری، خیلی هم نباید روی سیاست خارجی مانور داد. ن ظ ا م م ق د س ج م ه و ر ی ا س ل ا م ی د ر ب ا ب س ی ا س ت خ ا ر ج ه، د ا ر ا ی آ ر م ا ن‌ ه ا ی ث ا ب ت و ا ص و ل م ح ک م ی ا س ت ک ه ن ب ا ی د ب ا آ م د ن ا ی ن ی ا آ ن د و ل ت، د س ت خ و ش ت غ ی ی ر ش و د. به عنوان نمونه، در عصر اصلاحات، رئیس دولت وقت، بدش نمی‌آمد‌ به بهانه سیاست تنش‌زدایی، کارهایی خلاف عزت و غیرت ملی انجام دهد. تا حدودی هم کارهایی کرد اما از آنجا که اصل این رل، دست کس دیگری بود، نتوانست به اهدافش برسد. حال چرا این همه در بوق می‌کنیم چیزی را که طبق قانون و طبق بدیهیات نظام، خیلی هم در شعاع کارهای رئیس دستگاه اجرا نیست؟! علت این کج‌فهمی چیست؟! نتیجه‌اش چیست؟! خامسا؛ کوبیدن بر طبل «دوگانه سازش-مقاومت»، در درون انتخابات ریاست جمهوری، دقیقا مثل این می‌ماند که شعار یکی از نامزدها «مبارزه با نظام» باشد!! و شعار آن دیگری «دفاع از نظام»!! ما معتقدیم و جز این هم نیست که «انقلاب/ جمهوری اسلامی»، محور مقاومت در جهان اسلام است. با این حساب، چه لزومی دارد که در یک انتخابات درون‌خانوادگی، با ندانم‌کاری، بدیهیات قهری نظام را به چالش بکشیم؟! مگر قرار است متاثر از رای به فلان نامزد، احیانا سازش کنیم؟! و مگر قرار است متاثر از رای به بهمان نامزد، مقاومت کنیم؟! مگر این قبیل مفاهیم، با نامزدهای انتخابات یا رؤسای جمهور است که اینچنین حرمت بالای مقاومت را بازیچه سیاست و سیاست‌بازی خود قرار می‌دهیم؟! مفهوم والای مقاومت، ارمغانی از اصل انقلاب، دست غیور ولی‌فقیه، خون شهدا و ایستادگی آحاد ملت است، نه نامزدهای انتخابات. شان و منزلت مقاومت، بسی بالاتر از آن است که برنامه یک نامزد انتخابات باشد یا نباشد. مقاومت، اصل مسلم انقلاب/ جمهوری اسلامی است. سادسا؛ همه این سخنان، اتقافا بیشترین همخوانی را با تاکید رهبر بر فریضه «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا» دارد. سخن ما بر سر تعطیل‌ناپذیر بودن این فریضه است. سخن ما از بعضی دوستان منتقد، بالاتر و بیشتر در شعاع فرمایش رهبر انقلاب است. من باب انتخابات، جایی هم که رهبر از «مقاومت» سخن می‌گویند، در کنار سایر ملاک‌هاست؛ ملاک کار، ملاک کارآمدی، ملاک قانون، ملاک اخلاق، ملاک فهم و شعور سیاسی، ملاک بصیرت، ملاک ساده‌زیستی، ملاک مردمی بودن، ملاک پرهیز از شعار، ملاک وحدت و ملاک همت جهادی. این همه را باید با هم دید، نه اینکه فقط بر ملاک مقاومت تکیه کرد! و نه اینکه از این بدتر، فقط بر «دوگانه سازش-مقاومت» تاکید کرد!! عنصر مقاومت، شرف بلکه ناموس انقلاب ماست. اگر واقعا به «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا» ایمان دارید، لطفا از این مفهوم پولادین، اسباب‌بازی انتخاباتی نسازید!
    http://www.ghadiany.ir/1392/19223

    حالا باز عده ای بلاهت خود را کامل کنند و از «دوگانه مقاومت-سازش» حرف بزنند!
    http://www.ghadiany.ir/1392/19181

    خودی‌هایی که ناظر بر انتخابات، از «دوگانه سازش-مقاومت» حرف می‌زنند، هیچ به «تلک‌ الایام نداولها بین‌ الناس» اندیشه کرده‌اند؟! مردمی که ما می‌شناسیم، چک سفیدی به هیچ یک از جریان‌های سیاسی نداده‌اند. آمدیم و باز هم حکایت دوم خرداد، رای به این و آن دادند. این و آنی که بر اساس «دوگانه سازش-مقاومت» سینه‌چاک گانه سازش اند. خب! مساله اساسی اینجاست که با چونان رئیس جمهوری، لابد باید ۴ بلکه ۸ سال، ذیل احترام به رای اکثریت، مفهوم رعنای مقاومت را بی‌خیالی طی کنیم؟؟!! حقا که در طراحی «دوگانه سازش-مقاومت» برای انتخابات، هر چقدر اغیار رندند و زیرک، بعضی خودی‌ها نادانند و غافل. من واقعا شکر می‌کنم خدا را که جمهوری/ انقلاب اسلامی هرگز با دست فرمان این عزیزان نازک‌خیال، حرکت نکرده و نخواهد کرد و الا این دوستان، استعداد این را دارند که رسما از شیخ دیپلمات فی حد ذاته بی‌رای و جایگاه، یک رئیس‌جمهور تپل روی دست نظام بگذارند که این بار در اشلی بالاتر، در غلتان هسته‌ای را با تعدادی آبنبات معاوضه کند!! مومن و حزب‌اللهی بیش از ریش و تسبیح، به ریشه و تحلیل درست است. تا ولی فقیه هست، تا خون شهدا هست، تا راه امام هست و تا اصول و آرمان‌ها به قوت خود محفوظ است، اصلا و اصولا مقاومت و سازش، چه ربطی به رئیس‌جمهور دارد که عده‌ای از «دوگانه سازش-مقاومت» سخن می‌رانند؟! حرف حساب ما این است که جمهوری اسلامی، همیشه خدا محور مقاومت در جهان اسلام است و این به تنها چیزی که ربط ندارد، حضرت رئیس‌جمهور است. لذا برای انتخابات ریاست‌جمهوری، همان به که حد و حدود دوگانه‌ها را بشناسیم و در یک حرکت عقلایی، از «دوگانه کار و همت جهادی و توانمندی و کارآمدی و…-تنش و بی‌عرضگی و حرافی و اختلاف و…» حرف بزنیم.
    http://www.ghadiany.ir/1392/19164

    دو: در شماره چهارشنبه «وطن امروز» نوشتم؛ «دوگانه «مقاومت-سازش» اصلا و اصولا نمی‌تواند دوگانه انتخابات ریاست‌جمهوری ما باشد». در ادامه، حرف حسابم را بسط می‌‌دهم؛ اساسا ما اگر قائل به «گانه سازش» می‌‌بودیم، انقلاب اسلامی نباید تاسیس می‌‌شد! انقلاب اسلامی از همان بدو شکل‌گیری تا آن دم که خود را به نهضت جهانی مهدی موعود(عج) متصل کند، همزمان «مربی-کاپیتان» تیم مقاومت است. لذا اصولا سازش و این حرف‌ها اصلا در ید اختیارات رئیس دستگاه اجرایی نیست! «گانه سازش» گانه مورد پسند بی‌بی‌سی است اما بی‌بی‌سی در انتخابات ریاست‌جمهوری نمی‌تواند و نباید نامزد داشته باشد. بی‌بی‌سی اگر می‌‌توانست حاجی انا شریک داخل خانواده جمهوری اسلامی باشد، در وهله اول کار مهم‌تر دیگری انجام می‌‌داد و اساسا نمی‌گذاشت انقلاب اسلامی پیروز شود! سه: «دوگانه سازش-مقاومت» مال دعوای دور و دراز ما با سران استکبار و دنباله‌های داخلی ایشان است. محل خرج این دوگانه آرمانی و صدالبته واقعی، انتخابات ریاست‌جمهوری نیست! حال که همه می‌‌دانند جمهوری اسلامی از اساس نمی‌تواند «گانه سازش» داشته باشد، این سوال پیش می‌‌آید؛ «چرا بعضی‌ها مدام بر طبل «دوگانه سازش-مقاومت» می‌‌کوبند؟!» جواب واضح است؛ «بعضی از روی کج‌فهمی، بعضی از روی رندی»! کج‌فهمان از این غافلند که در آستانه انتخابات، تقسیم کردن مردم میان اهل سازش و اهل مقاومت، چه خبط بزرگ و رای‌کاهنده‌ای است، لیکن مرد رندهای عالم سیاست نیک می‌‌دانند که برای لاپوشانی گذشته پر‌خطای‌شان، همان به که همه کاسه کوزه‌ها را سر مفهوم مقاومت بشکنند و پشت مفهوم بی‌مفهوم سازش، مخفی شوند! اینجاست که نگارنده درباره هزینه کردن از «دوگانه سازش-مقاومت» در مقطع انتخابات، «موضع منفی» دارد. آقای رفسنجانی اصلا بدش نمی‌آید که تورم صد درصدی در زمان دولت سازندگی، له کردن مردم زیر چرخ زمخت توسعه، برآشفته شدن مردم پایین‌دست شهرهای بزرگ، ماجرای اسلامشهر همین مردم جنوب شهر تهران، گرانی و تورم بدتر از زمان جنگ، از بین بردن فقرا به بهانه فقرزدایی و… حتی کاریکاتورهای مرحوم گل‌آقا، همه و همه را بیندازد گردن مقاومت!! و آنگاه برای علاج، نشانی سازش را به ما بدهد!! ما اما هوشیاریم. اصلا حزب‌الله است و هوشیاری‌اش! ما به جناب رفسنجانی می‌‌گوییم؛ «علاج آن همه ناکارآمدی، نه بازگشت به گذشته است، نه ارتجاع، نه سازش و نه احیانا تقصیر مقاومت! چاره ناکارآمدی، کار جهادی است و همت بیشتر. علاج ناکارآمدی، اتخاذ روحیه جهادی است».
    http://www.ghadiany.ir/1392/19008

    و هزار و یک متن و پاراگراف و جمله دیگر…

  115. سیداحمد می‌گوید:

    چه کامنتی گذاشتی داداش!
    احسنت…
    اما وای که چقدر فحش خوردی سر این بدیهیات!

  116. گفت و شنود می‌گوید:

    گوارای وجود!

    گفت:یکی از فتنه‌گران در جمع دانشجویان گفته است؛ «نمی‌شود نیروی نظامی که کلت به کمر دارد فعال اقتصادی باشد و دانشجوی شریف بیکار بماند»!
    گفتم: اگر منظورش سپاه است که سپاه بزرگترین پروژه‌های عمرانی و صنعتی را انجام داده و می‌دهد، مثل گازرسانی به کردستان، ساخت سدهای بزرگ کارون یک و ۲، اتوبان‌های مدرن بین شهری، نیروگاه‌های عظیم، پل طبقاتی صدر و صدها پروژه ملی دیگر.

    گفت: و در انجام همه این پروژه‌های بزرگ هم از متخصصان داخلی و مخصوصا دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های کشور استفاده کرده و اشتغال آفریده است.
    گفتم: در دوران جنگ تحمیلی و سپس در مقابله با تروریست‌ها، همین بروبچه‌های سپاه جان داده‌اند و از مال و جان و ناموس این آقا و دوستان مفت خورش دفاع کرده‌اند.

    گفت: ضمنا یادش رفته که فقط افراد وابسته به سران فتنه هستند که از کلت خود برای تهدید مردم در تصادف اتومبیل استفاده می‌کنند نه بروبچه‌های سپاه که اسلحه آنان همیشه به سمت دشمن نشانه رفته است.
    گفتم: اصلا باید از این آقا پرسید، چرا به بزرگترهای خود اعتراض نمی‌کنید که به جای استفاده از نیروهای متخصص و دانشجویان کشور، می‌خواهند از خارج «مدیر» وارد کنند و تخصص داخلی‌ها را در حد آبگوشت بزباش و خورشت قرمه‌سبزی می‌دانند؟!

    گفت: چه عرض کنم؟! مأمورند و معذور و به عقل و فهم و درک کاری ندارند!
    گفتم: به یارو گفتند دمر آب نخور، عقلت کم میشه! پرسید عقل چیه؟! گفته هیچی بابا! بخور! گوارای وجود!

  117. یا حسین می‌گوید:

    با این متن‌های قدیمی ما رو بردی به دوره انتخابات ۹۲!
    عجب روزهای عجیبی بود…

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ح ق:
    از انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ شاید حدود یک سال و نیم می‌گذشت که ساعت دوی نیمه شب، پیامکی برایم آمد. الحمدلله بیدار بودم. پیامک‌دهنده آن هنگام شب که بود؟ یک دانشجوی بسیجی شهرستانی که در فتنه ۸۸ چند باری مرا به شهرشان یعنی شیراز دعوت کرده بود و من یک بار سعادت داشتم بروم شهرشان متنی بخوانم. شماره‌اش را سیو کرده بودم در گوشی.

    کات! وقتی رفتم شیراز، همین بنده خدا بعلاوه تعدادی دیگر، در فرودگاه آمدند استقبالم لیکن حضرت قهرمان قصه (!) مرا که دید به طرفة‌العینی خم شد و دستم را بوسید! خدایی خیلی ناراحت شدم از این کار اما فرد مد نظر درآمد؛ «دستی که چهارشنبه اتوبوسی… را می‌نویسد بوسیدنی است»! با تندی درآمدم؛ «همین اول بسم‌اللهی ضد حال بدی زدی اخوی! نه سن من مناسب این کارهاست، نه عقل من، نه ایمان من، نه قلم من، نه دست من!» ایشان اما به جای پذیرش حرف حساب، دوباره درآمد که این دست بوسیدن دارد و از این اراجیف!

    باز هم کات! پیامکش این بود… که هنوز حفظم الحمدلله؛ «سلام بر داداش حسینی که بود! پسر شهید! حالا دیدی انتخابات دوگانه سازش و مقاومت بود؟!»

    پیامک آن هنگام شب این دوست عزیز، ناظر بر توافق ژنو بود گمانم! جوابی ندادم تا اینکه فردا ظهرش، زنگ زدم به ایشان بلکه من‌باب برادری و خیرخواهی دوکلمه حرف حساب بزنم. هر چند واقعا حوصله و کشش این قبیل مباحث را نداشتم اما نمی‌دانم چرا دوست می‌داشتم لااقل او را تا حد وسع خودم از این درک سیاسی غلط برهانم. القصه! دو بار به ایشان زنگ زدم به فاصله گمانم یک ربع، که هر ۲ بار جواب نداد! نیم ساعت بعد دیدم پیامکی مطول آمده برایم از همان رفیق شفیق. مخلص کلامش این بود؛ «چه خری بودم من که اون روز توی فرودگاه شیراز، دست نون به نرخ روزخوری مثل تو رو بوس کردم… خوب فریبمون دادی اخوی… امیدوارم پولهای ق…ف کاری باهات نکنه که دیگه نتونی صدای هل من ناصر سیدالشهدا رو بشونی! فقط اینکه دیگه به من زنگ نزنی ممنون می‌شم که هیچ دوست ندارم صدات رو بشنوم!»

    حالا حرفایی که نشد به اون دوست عزیز بگم، به شما دوستان عزیز بگم… و باید بگم!

    یک: انتخابات ریاست جمهوری را می‌توان تبدیل به دوگانه‌هایی کرد اما به این شرط که دوگانه‌ها، به اصطلاح «دوگانه‌های ناموسی» نباشند. سئوال می‌پرسم؛ آیا مضحک نیست که شعار یکی از نامزدهای انتخابات «براندازی نظام» باشد؟! و از آن‌ور، نامزدی هم شعارش این باشد؛ «حفظ نظام»؟! ذیل همین سئوال، سئوال دیگری می‌پرسم؛ آیا مضحک نیست شعار یک نامزد «سازش با استکبار جهانی» باشد و شعار نامزد دیگر «مقاومت»؟! اساسا انتخابات قرار است ذیل مفاهیم نظام باشد یا به چالش‌کشنده آن؟! ما آدم نفهم، ما آدم فلانی، لیکن وقتی بزرگان می‌گویند: «سیاست خارجی نظام با رفت و آمد دولتها تغییر نمی‌کند» دقیقا یعنی چه؟؟!!

    دو: حال آمدیم نامزدی بلانسبت این «کذاب سرخه‌ای» (!) حرفهایی زد که از آن حرفها کم و بیش بوی سازش به مشام رسید! ما باید چه کنیم؟ آیا باید مثل بعضی نامزدها ورود بی‌خود به انتخابات کنیم و ضمن دم زدن از «گانه مقاومت» دقیقا و مشخصا در زمین «دوگانه سازش و مقاومت» بازی کنیم؟! یا آنکه با هوشیاری، موقعیت‌سنجی و بصیرت در مقام عمل، حتی‌المقدور جلوی ایجاد این قبیل دوگانه‌های ناموسی را بگیریم؟!

    سه: هم دیروز، ما به خوبی می‌دانستیم کذاب سرخه‌ای چه دارد می‌گوید؛ هم امروز، بزرگان به خوبی می‌دانند طرف دارد چگونه در سیاست خارجه عمل می‌کند! اینکه گفته می‌شود؛ «سیاست خارجی نظام با رفت و آمد دولتها تغییر نمی‌کند» نه از آن روست که بزرگان نستجیربالله متوجه بعضی شبه‌تغییرات ظاهری -و نه تغییرات بنیادی*- نباشند!! اصلا مگر ممکن است متوجه نباشند؟؟ دیروز هم، یعنی ما نمی‌دانستیم شعار آقایان روحانی و جلیلی چیست و فقط بعضی دوستان خودعماربین می‌دانستند؟؟!! حرف حساب این بود و هنوز هم این است که تو بازی در زمینی نکن که جمع کردنش سخت باشد! اگر تو دیروز می‌فهمیدی که «سیاست خارجی نظام با رفت و آمد دولتها تغییر نمی‌کند»، امروز لازم به این موضع‌گیری از طرف بزرگان نبود…

    چهار: خیلی راحت -و البته خیلی غیر منطقی و خیلی غیر مستدل**- می‌توان عکس پیاده‌روی فلانی و بهمانی را به رخ جمله «سیاست خارجی نظام با رفت و آمد دولتها تغییر نمی‌کند» کشید! و… باز هم از پذیرش حرف حساب، شانه خالی کرد! اما کار دیگری هم می‌توان کرد؛ «سیاست‌ورزی خردمندانه». سیاست‌ورزی خردمندانه در وهله اول یعنی هر حرفی را نزنیم، هر چیزی را نگوییم، در زمین طراحی شده توسط دشمن‌دوستان بازی نکنیم، و اینقدر نگوییم انتخابات ریاست جمهوری یک فلانی را دارد که شعارش «سازش» است، و یک بهمانی را دارد که شعارش «مقاومت» است!! ببخشید! مگر قرار است سیاست خارجی نظام با رفت و آمد دولتها تغییر کند؟ اگر اینگونه بود که زمان دولت مهندس بازرگان، به جای بالا رفتن از دیوار سفارت آمریکا باید کار دیگری می‌کردیم!!

    پنج: «سیاست خارجی نظام با رفت و آمد دولتها تغییر نمی‌کند» یکی هم یعنی: حداقل توی مدعی عمار، در موسم رفت و آمد دولتها یعنی موسم انتخابات، با هوشیاری بیشتری سیاست‌ورزی کن… آخه من که اسمم را گذاشته‌ام «عمار» باید از بار روی دوش «علی» کم کنم یا اضافه؟؟؟!!! همین!
    .
    .
    .
    راستی اخوی شیرازی! این هم در امتداد همان هل من ناصر سیدالشهداست که «سیاست خارجی نظام با رفت و آمد دولتها تغییر نمی‌کند»! احیانا می‌شنوی که؟؟!!

    * و **: نکته بسیار مهم این است که از یاد نبریم اذن مذاکرات هسته‌ای با آمریکا توسط رهبر انقلاب داده شد. لذا اشکال و ایراد به کمیت و کیفیت کار تیم مذاکرات، هرگز مخل جمله «سیاست خارجی نظام با رفت و آمد دولتها تغییر نمی‌کند» نیست. بنابراین این جمله رهبر انقلاب، هم حقیقت دارد، هم واقعیت. منتهای مراتب، ما -ما به عنوان مای مدعی ولایتمداری- می‌‌توانیم با اتخاذ یک سیاست‌ورزی آگاهانه به این حقیقت و واقعیت کمک کنیم و یا نعوذبالله دشمن و دشمن‌دوستان را در مبارزه با این جمله همراهی کنیم…

  118. یا حسین می‌گوید:

    خوبه که وقتی شما نمی‌نویسی محمد ایمانی عزیز می‌نویسه:
    «گزاره‌های آمریکا ادبیات شرخرهاست»
    http://kayhan.ir/fa/print/59588

  119. سیداحمد می‌گوید:

    اوفففففففففففففف!
    چه متن‌هایی… چه کامنت‌هایی!
    عجب خاطراتی!

  120. برف و آفتاب می‌گوید:

    🙂 چه خاطرات خنده/گریه‌داری دارید شما!!

  121. سیداحمد می‌گوید:

    «سیاست خارجی نظام با رفت و آمد دولتها تغییر نمی‌کند» یکی هم یعنی: حداقل توی مدعی عمار، در موسم رفت و آمد دولتها یعنی موسم انتخابات، با هوشیاری بیشتری سیاست‌ورزی کن… آخه من که اسمم را گذاشته‌ام «عمار» باید از بار روی دوش «علی» کم کنم یا اضافه؟؟؟!!!

  122. صبا می‌گوید:

    خیلی وقته از این عکسهای با نمک نذاشتم! 🙂
    http://www.mashreghnews.ir/fa/news/489591

  123. صبا می‌گوید:

    عجب آدم… بود این اخوی شیرازی.
    فقط کافی بود پیام بده لطفا زنگ نزنید دیگه! همین!

  124. حسن می‌گوید:

    از خودم نظری ندیدم!
    خب احتمالا اون موقع نظری نداشتم!!

  125. رضا 2 می‌گوید:

    اسلامی ایرانی!
    من اشتباه کردم به قوه قضاییه انتقاد کردم!
    خدا رو شکر رئیس قوه قضاییه جناب صادق لاریجانی هست و نه شما!
    در این صورت می‌ترسم واقعا همینی کنی که می‌گی!!

  126. فاطمه می‌گوید:

    صالحی گفته اجرای توافق رو با جمع آوری تعدادی سانتریفیوژ آغاز کرده…
    مگه اوباما تعهد کتبی داده؟
    چرا این همه عجله می‌کنن؟
    غش رفتن سمت غرب چه معنی داره؟
    کدوم شرط رهبری رو اجرا کردن؟
    حالا ما با کلی هزینه اینا رو نصب کردیم، دوباره با این همه هزینه جدا کنیم…
    اون‌وقت هیچ عملی از طرف مقابل صورت نگیره، چی‌کار می‌کنیم؟
    لاید دوباره با کلی هزینه نصب می‌کنیم…

    ما چند بار هزینه می‌کنیم ولی طرف مقابل هیچی…
    این کار که چند سال پیش اتفاق افتاده و همه هم نتیجه رو دیدن…
    چرا حضرات از گذشته عبرت نمی‌گیرن که آمریکای جنایتکار، شیطان بزرگه و قابل اعتماد نیست؟!
    مناسبت‌های ملی همیشه خوب موقعی می‌رسن…
    روز ملی مبارزه با استکبار…
    همه فریاد بزنیم مرگ بر آمریکا…

  127. سیدمحمد حسینی سعادت می‌گوید:

    با سلام به حاج آقا حسین قدیانی و تمامی دوستان قطعه!
    ببخشید اگر نتوانستم در این مدت کامنتی بگذارم.
    ضمن اینکه نظرات حسین آقا و کامنت‌های دوستان واقعا به‌قدری متین و منطقی بود که نظرات همچو منی محلی از اعراب پیدا نمی‌کرد.

    از ۲۵ مرداد تا کنون چهار مرتبه عمل کرده‌ام و ۲۰ کیلو لاغر شده‌ام. البته بعد از سال‌ها صدایم خیلی بهتر شده. ضمن اینکه هنوز پزشکان با توجه به پیچیدگی مشکل، تصمیم قطعی برای در آوردن کامل تومور تا به امروز نگرفته‌اند.
    تا یک هفته پیش نیز با سوراخی که در پایین گلویم ایجاد کرده و لوله گذاری در ریه‌ام نفس می‌کشیدم اما بدنم لوله را پس زد و با توجه به برداشتن بخشی از تومور حالا می‌توانم طبیعی نفس بکشم.
    دعا کنید نیازی به برداشتن کامل حنجره‌ام نباشد.

  128. زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی می‌گوید:

    جالبتر از این دوگانه‌ای که دوستان ایجاد کرده بودن، نظریه‌پردازی‌شون بعد از انتخابات بود که می‌گفتن:
    «اگر ائتلاف می‌کردیم تغییری در نتیجه به‌وجود نمی‌اومد چون ۴+۶+۲ =۱۲ میلیون»!!
    یا
    «بچه‌ها اگر شهر سقوط کرد آنرا دوباره فتح می‌کنیم مواظب باشید ایمان‌تان سقوط نکند»!!

    خودشون می‌دونستن چی‌کار کردن!

  129. پیرمرد می‌گوید:

    جناب قدیانی!
    به این دلیل است که این قطعه را رها نمی‌کنم.
    بیش از دو سال طول کشید…
    شاید تازه بعضی از حضرات بفهمند که چه می‌گفتی!
    آنهم این بدیهیات را…
    ان‌شاءالله در این راه مستدام و موفق باشی.

  130. خواهر شهید می‌گوید:

    این روزها یادآور محرم دیگری هم هست ولی نمی‌دانم چرا کمتر از آن یاد می‌شود!
    محرم ۳۳ سال پیش.
    ۲۵ آبان سال ۶۱ بود که در اصفهان پیکر پاک و مطهر ۳۳۱ تن از جوانان غیور شهرمان را تا گلستان شهدا بدرقه کردیم…
    اینها شهدای عملیات محرم بودند که از بعد عاشورا طی سه مرحله عملیات به شهادت رسیدند…
    نثار روح پر فتوح‌شان صلوات…

  131. Ali.L می‌گوید:

    آتش زدی دل ما را!
    یاد اون روزها افتادم ایضا یه مطلبی در مورد برخی دانشجویان که قبلا فرموده بودید.

  132. یا حسین می‌گوید:

    سیدمحمد حسینی سعادت!
    ان‌شاءالله به زودی سلامتی کامل رو بدست بیارید و به آغوش قطعه برگردید! 🙂

  133. سیداحمد می‌گوید:

    خدا به حق مولا حسین علیه‌السلام، بر تن همه بیماران و جانبازان، خصوصا جناب «سیدمحمد حسینی سعادت» لباس عافیت بپوشاند… الهی آمین!

  134. قاصدک منتظر می‌گوید:

    امام خامنه‌ای:
    «سیاست خارجی نظام با رفت و آمد دولتها تغییر نمی‌کند».

    یاد این جمله شهید مدرس افتادم:
    «سیاست ما عین دیانت ماست».

    به نظرم این جمله معروف، از یک منظر، معنی «دین از سیاست جدا نیست» رو می‌ده و از منظر دیگه می‌خواد بگه سیاست ما مثل دین‌مونه؛ غیر قابل تغییره و احکام و قوانین‌اش ثابته. (مصداقش همین جمله رهبرمون)!
    حالا تکلیف ما این وسط اینه که حواسمون باشه در سیاست‌ورزی‌مون با تغییر دولت‌ها، نه مست بشیم و نه مسموم!

  135. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    حاج سیدمحمد حسینی!
    ان‌شاءالله هر چه سریعتر بهبودی حاصل بشه.
    دعای بچه‌های قطعه همراه شماست.

  136. گفت و شنود می‌گوید:

    کاکتوس!

    گفت: یکی از شبه روشنفکران که دیروز در یک مناظره درباره «آثار برجام» در دانشگاه مشهد شرکت کرده بود، در پاسخ به سؤال طرف دیگر مناظره گفت؛ برجام را نخوانده‌ام!
    گفتم: وقتی برجام را نخوانده است، پس برای چه در مناظره‌ای که موضوع آن «آثار برجام» است شرکت کرده بود؟!

    گفت: ظاهرا برای ایشان شرکت در مناظره‌ها «اصل» است و موضوع آن برایش اهمیتی ندارد!
    گفتم: عجب اعتماد به نفسی دارد؟! اگر اعتماد به نفس او را کاکتوس هم داشت، سالی پانزده، شانزده مرتبه هلو می‌داد!

  137. صبا می‌گوید:

    الهی آمین!
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…

  138. شیدا می‌گوید:

    امیدوارم دوستان پایدارى، آن نوشته‌هاى سراسر بصیرت رو بازخوانى کنند و متوجه بشوند که با سطحى‌نگرى و شاید هم فریب نفوذى‌ها، چه فجایعى آفریدند!

  139. مجید قمی می‌گوید:

    حاج سیدمحمد حسینی!
    ان‌شاءالله به حق بیمار کربلا، خداوند شفای عاجل عنایت کنه.
    هر چند دعای من از سقف خونه‌مون هم بالاتر نمی‌ره ولی چشم…
    ان‌شاءالله به زودی با خبر بهبودی‌تون ما رو خوشحال کنید.

  140. sahar می‌گوید:

    سلام جناب سیدمحمد حسینی سعادت!
    خیلی خوشحال شدم کامنتتون رو دیدم.
    ان‌شاءالله که نیازی به توتال رزکشن نباشه و درمانهای موازی حسابی جواب بده.
    ما جهت شفای کاملتون دعاگوییم البته اگه قابل باشیم.
    می‌شه شما هم برای عاقبت به خیری ما دعا کنید سید عزیز؟

  141. 13 آبـــــــــــــــــان می‌گوید:

    مـــــــــــــــــــــــــــــــــرگ بر آمریکـا

  142. دی می‌گوید:

    این متن رو نمی‌دونم دوستان خواندن یا نه؟
    جالب بود، گفتم اینجا بگذارم…
    خودم تازه دیدم

    در تهران یکی می‌گفت:
    خوش به حال مسافرکش‌های میدان آزادی!
    .
    که آزادانه فریاد می‌زنند:
    آزادی!
    آزادی!
    آزادی!
    .
    .
    .
    و عابران خسته می‌پرسند:
    آزادی چند؟
    .
    .
    .
    من عابری را دیدم که از راننده سؤال کرد:
    آزادی کجاست؟!
    و راننده با لحنی معنادار گفت:
    رد کردی! آزادی قبل از انقلاب بود!
    .
    .
    .
    و من به او گفتم:
    آری! از «غرب» که به میدان آزادی نگاه کنی٬ آزادی قبل از انقلاب است! ولی از «میدان امام حسین علیه‌السلام» که به آزادی نگاه کنی٬ می‌بینی آزادی٬ درست «بعد از انقلاب» قرار دارد… پس بنگر که در کدامین سو ایستاده ای؟ طرف امام حسین علیه‌السلام یا طرف غرب؟!

  143. بجستان می‌گوید:

    سید بزرگوار جناب آقای حسینی سعادت!
    ان‌شاءالله که به حق ثامن‌اللجج علیه‌السلام و به آبروی امام زمان عجل‌الله به شما و همه جانبازاان شفای عاجل مرحمت فرماید.
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
    ما نیز از شما برادر بزرگوار التماس دعا داریم…

  144. چشم‌انتظار می‌گوید:

    سیدمحمد حسینی سعادت عزیز!
    نفس کشیدن ما، مدیون سخت نفس کشیدن شماست.
    اگر ریه‌های ما قابل تن ترکشدارتان بود، با افتخار تقدیم شما…
    شاید قسمتی از بدن ما هم با شما راهی بهشت شود…

  145. یا حسین می‌گوید:

    دی!
    مطلب خیلی زیبایی بود.
    ممنون.

  146. سیداحمد می‌گوید:

    پرچم به دست توست
    جمع است خاطرم…

    http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/31294/B/13940812_6631294.jpg

  147. یا حسین می‌گوید:

    جدیدترین تحریف امام توسط پیرمرد پر حاشیه!
    http://dl.mobarezclip.com/Nemate-tahrim.mp4

  148. سیداحمد می‌گوید:

    یا حسین!

    آلزایمر گرفته بی‌چاره… مزخرف می‌گه!
    مردک خرفت!
    خدایا! هر چه زودتر خبر…

  149. فاطمه می‌گوید:

    یا حسین!
    جالبه سید حسن کنارش نشسته و داره می‌خنده…
    هاشمی خیلی‌ها رو با رفتار و گفتارش و با در دست داشتن تابلوی یار امام، از راه انقلاب و امام و رهبری جدا کرده کرده…
    اگه دقت کنیم همه‌ی اطرافیان هاشمی ثروتمندند و کاخ‌نشینن و جایی برای مردم مستضعف و کوخ‌نشین نیست…
    و اینکه سیاست اقتصادی مد نظر هاشمی همان مدل توسعه غربی است که می‌گوید قشری از مردم باید زیر چرخ توسعه اقتصادی له شوند!

  150. امیرحسین می‌گوید:

    آیت‌الله مکارم شیرازی:
    «در گوشه و کنار مشاهده می‌شود برخی افراد با برجام مخالفت می‌کنند. این کار صلاح نیست؛ اگر تابع شرع هستیم، مراحل آن گذشته و اگر تابع قانون هستیم، در مجلس مراحل قانونی را گذرانده است.»

    پس چرا خود شما دائما با هدفمندی یارانه‌ها مخالفت می‌کنی؟
    اگر تابع شرع هستیم، مراحل آن گذشته و شورای نگهبان آن را تائید کرده و رهبر انقلاب نیز بارها بر ضرورت انجام آن تأکید کرده، و اگر تابع قانون هستیم، در مجلس مراحل قانونی را گذرانده است.

  151. زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی می‌گوید:

    سیداحمد!
    ایشون امام که خوبه، لغت «جامد» رو هم تحریف کرده، می‌گه «جامت»! 🙂
    و ایضا موافقم با خط پنجم کامنت فاطمه!!

  152. سیداحمد می‌گوید:

    چقدر بده که رئیس‌جمهور یک مملکتی، همه هم و غمش جفتک‌اندازی باشه!
    وقتشه برم سر به بیابون بذارم!

  153. گفت و شنود می‌گوید:

    دیوار ندبه!

    گفت: یکی از تجدیدنظرطلبان که در تسخیر لانه‌ جاسوسی آمریکا حضور داشت و امروزه پشیمان شده است می‌گوید؛ تسخیر سفارت آمریکا به خاطر سیلی آمریکا در ۲۸ مرداد بود و حالا دیگر ماجرا تمام شده و به تاریخ پیوسته‌ است!
    گفتم: سخنان ضبط شده وی موجود است که در آن هنگام می‌گفت؛ سفارت به خاطر جنایات آمریکا در کشتار مردم و پناه دادن شاه و جاسوسی و توطئه علیه انقلاب تسخیر شده است و نه کودتای ۲۸ مرداد.

    گفت: خب! حالا که با شیطان بزرگ خاله خواهرزاده شده‌‌اند، و دیوار سفارت را دیوار ندبه می‌دانند نمی‌خواهند حرفی بزنند که دعایشان پشت این دیوار ندبه به اجابت نرسد!
    گفتم: ولی تاریخ به این روشنی و ثبت و ضبط شده را که نمی‌شود با این حرفهای من درآوردی تحریف کرد.

    گفت: چیکار داری! بذار دلشون خوش باشه!
    گفتم: دانش‌آموزی به مادرش گفت؛ امشب دعا کن که قله اورست ۸۱ متر کوتاه‌تر بشود! چون سوال امتحان ارتفاع قله اورست بود و من به جای ۸۸۸۱ متر، ارتفاع آن را ۸۸۰۰ متر نوشته‌ام که خیلی آبروریزی می‌شود!

  154. سیداحمد می‌گوید:

    دارم «مهتاب خین» می‌خونم!
    تصمیم گرفتم کامل بخونمش!

    آن فرو ریخته گل‌های پریشان بر باد
    کز می جام شهادت همه مدهوشانند
    نامشان زمزمه نیمه‌شب مستان باد
    تا نگویند که از یاد فراموشانند

    سلام و درود خدا بر شهیدان… شهید محمود شهبازی… شهید حسین همدانی…

  155. ناشناس می‌گوید:

    بنا بر اسنادی که به تازگی در آمریکا از حالت طبقه بندی خارج شده است، رهبر انقلاب چند روز پیش از آنکه از نوفل لوشاتو به تهران برگردد -در روز ۲۷ ژانویه ۱۹۷۹ (هفتم بهمن ۱۳۵۷)- به دولت کار‌تر پیام شخصی محرمانه‌ای می‌فرستد که در آن از یک طرف به طور تلویحی تهدید به اعلان جهاد می‌کند و از طرف دیگر دست دوستی و همکاری به سوی کار‌تر دراز می‌کند. آیت الله خمینی وعده می‌دهد: «شما خواهید دید که ما با آمریکایی‌ها هیچ دشمنی خاصی نداریم و شما خواهید دید که جمهوری اسلامی که مبتنی بر فلسفه و قوانین اسلامی است چیزی به غیر از (حکومتی) بشردوست نخواهد بود و به آرمان صلح و آرامش تمام بشریت کمک خواهد کرد.»

  156. فرزاد می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی!
    میشه ازتون خواهش کنم از مادر و همسر شهید قدیانی بخواید برام دعا کنن که به واسطه شهید حاجتمو بگیرم؟
    خودم از بس که رو سیاهم هر کاری می‌کنم شهدا برام حاجتمو از خدا نمی‌گیرن.
    بلکه به واسطه‌ی دعای این عزیزان به مرادم برسم.

    از همه اعضای قطعه هم التماس مبرم دعا دارم…

  157. حسین خنثی کننده مین می‌گوید:

    دو سال طول کشید تا بفهمم شما چه می‌گویید…
    بله متاسفانه مجاب نمی‌شدم که این خانواده مافیای زور و قدرت است. ماشین دارد و محافظی که آخر سر هفت تیرش را در می‌آورد…
    استخوان‌هایم خرد شده. مافیای زور نمی‌گذارد زندگی اینجا نطفه‌اش بسته شه. انقلاب نکردیم که خانواده آقای رفسنجانی با ماشین گران جولان بدهند…
    انقلاب نکردیم که یک نفر حرف بزند همه تایید کنند و راهی هم وجود نداشته باشه…
    انقلاب نکردیم که کارخانه‌ها و شرکت‌ها درش بسته شه و گروه گروه مردان از روی زنان خود خجالت بکشند…
    ما به لقمه نانی مطمئن نیستیم و مافیای زور در جراید، دنبال خفه کردن و تصویه حساب است و کاری ندارد به دندان فرزند نوجوانم که به خاطر پولی نه چندان، از بین می‌رود و دیگه نمی‌تونه به خاطر فقر پدرش، تحصیل پیزوریش را ادامه بده.
    کاری ندارد که مثل زندانی‌ها هستیم.
    کاری ندارد که دولت ارزشی با آدم‌هایی که کتاب مقدس در دستشان بود، هر چه داشتیم یک‌جا بردند.
    به آبرویمان در مقابل مردم دنیا ارزنی ارزش قایل نیستید.
    به آینده طفلی که پدرش در نداری بستری شده کاری ندارید.
    به عقب مانده‌گی‌هایی که الان دیگه نسبت به افغانستان داریم…
    به مجرمی که حق داشتن وکیل و قاضی بی‌طرف را سال‌هاست از دست داده کاری ندارید.
    ولی هوار می زنید…
    چقدر تنفر دارم از آوای زشت جغدی که بر خرابه‌ای به نام وطن امروز نشسته…

  158. یک استکان چای داغ!! می‌گوید:

    محمدحسین صفارهرندی:

    «کسانی که فکر می‌کنند اگر فروشگاه‌هایی چون مک‌دونالد در ایران راه اندازی شود ایرانی‌ها یک سر و گردن بزرگ می‌شوند، خودشان احمق هستند و مردم را احمق فرض کرده‌اند… یک موی گندیده کسانی که «تندرو» خطاب می‌شوند را به کسانی که از کلمات قشنگی چون «اعتدال» استفاده می‌کنند، نمی‌دهیم… برخی امروز این‌گونه القا می‌کنند که ما پیشرفته نمی‌شویم و پیشرفت نمی‌کنیم مگر به استخدام آمریکا و غرب دربیاییم که این یک اقدام فرهنگی و نفوذ است که باید افراد صاحب نظر در حوزه، دانشگاه، اهالی قلم و کسانی که تریبون دارند نسبت به این موضوعات آگاهی داشته باشند و اجازه نفوذ را ندهند… ما برجامی را که با چندین قید در مجلس تصویب شده و به شورای عالی امنیت ملی رفته و با ذکر قیودی به تأیید رهبری رسیده است محترم می‌دانیم و حتی برای اجرا شدنش حاضریم جان‌مان را نیز اهدا کنیم اما برجامی را که برخی به‌گونه‌ای دیگر از آن تعریف می‌کنند، قبول نداریم و زیر بار چنین برجامی نمی‌رویم… آن مقام دولتی آمریکا در کنگره به‌صراحت گفت: «ما با ایران توافق کردیم، چرا که از راه توافق می‌توانیم براندازی کنیم» لذا برخی نباید به‌بهانه‌های واهی چهره شیطانی آمریکا را بزک کنند…».

  159. ناشناس می‌گوید:

    صحبتهای آقای هرندی متین اما ما دقیقا چرا باید برای اجرای برجام مد نظر مجلس یا شورای عالی امنیت ملی یا حتی بزرگان، جان‌مان را هم بدهیم؟؟
    اینجاش دیگه یه مقدار زیاده‌روی بود!!

  160. بیست و ششی می‌گوید:

    با «ناشناس» موافقم!

  161. استاد دانشگاه می‌گوید:

    آقای قدیانی!
    از طرف خودت و اقلیت تندرو حرف بزن لطفا.
    مردمی که من می‌بینم و آنها را حس می‌کنم اصلا سنخیتی با شما ندارند…

  162. پیرمرد می‌گوید:

    استاد دانشگاه!
    آیا شما از آمار اطلاع دارید؟ خیلی قاطعانه مردمی را که می‌بییند، اکثریت حساب کردید!
    فکر کنم یا بایستی یک دوره ابتدایی در رابطه با مفاهیم آماری طی کنید و یا به چشم‌پزشک مراجعه بفرمایید تا بتوانید تعداد را دقیق‌تر ببینید.
    البته ببخشید. بنده استاد دانشگاه نیستم ولی تا کنون سه استاد دانشگاه را تربیت و بزرگ کرده‌ام…

  163. صاعقه گمنام می‌گوید:

    حیف است با این جماعت به عقل سخن بگویی!
    سخن به کنایه بگو و بگذر…

    گفتند: تندرو…
    بگو: چه کنم که من همچون شما پایم در گل گیر نکرده!

    گفتند: افراطی…
    بگو: حُبُّ الحسین أجَنَّنی… حبُّ الشیطان چگونه است؟!

    گفتند: شستشوی مغزی…
    بگو: النظافه من الایمان! بگذارم همچون برخی مغزم لجن بزند؟!

    قرآن اما می گوید:
    وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ
    و دلهای‌شان را سخت گردانیدیم، کلمات را از معنی خود منحرف می‌سازند

    «سوره مائده، آیه ۱۳»

  164. محسنی می‌گوید:

    امام خامنه‌ای:
    «برخی امروز این‌گونه القا می‌کنند که ما پیشرفته نمی‌شویم و پیشرفت نمی‌کنیم مگر به استخدام آمریکا و غرب دربیاییم که این یک اقدام فرهنگی و نفوذ است که باید افراد صاحب نظر در حوزه، دانشگاه، اهالی قلم و کسانی که تریبون دارند نسبت به این موضوعات آگاهی داشته باشند و اجازه نفوذ را ندهند…».

  165. پاسخ به کامنت‌گذاران می‌گوید:

    پیرمرد استاد دانشگاه!
    آیا شما از آمار اطلاع دارید؟ خیلی قاطعانه مردمی را که می‌بییند، اکثریت حساب کردید!
    فکر کنم یا بایستی یک دوره ابتدایی در رابطه با مفاهیم آماری طی کنید و یا به چشم‌پزشک مراجعه بفرمایید تا بتوانید تعداد را دقیق‌تر ببینید.
    ما که در هر فضایی در این جامعه رفتیم امثال انگشتر به دستان و پیراهن آویزان روی شلوار در اقلیت هستند!
    اینها به آقای جلیلی رای دادند؛ دیدید که چگونه بود؟
    البته نگویید خیلی از ولایتمدارانی که مثل آقای قدیانی فکر می‌کنند به جناب روحانی رای دادند!
    چرا دستکاری می‌کنید واقعیت را؟

  166. سمانه می‌گوید:

    استاد دانشگاه!
    بهتر است شما از طرف خودتان صحبت کنید!
    آقای قدیانی اگر صحبتی می‌کنند اقتضای شغل‌شان است و این رسالت اصلی رسانه است که حرف مردم و معضلات جامعه را بیان کند.
    مشکل از شماست که فقط مردمی را که می‌خواهید می‌بینید و حس می‌کنید و بقیه را که متفاوت از شما فکر می‌کنند نمی‌بینید! و این خودبینی در کامنت‌تان هم هویداست که به‌جای اسم، شغل‌تان را عنوان کردید که به واسطه آن تأثیر کلام‌تان را بالا ببرید، در صورتی‌که خود من در معتبرترین دانشگاه علوم پزشکی کشور که بالاترین رتبه علمی را هم در بین دانشگاه‌های ایران دارد هستم که چه در جامعه هیأت علمی و چه سایر کارکنان و دانشجویان، به لطف خدا اکثرا شباهت به مردمی دارند که شما نمی‌بینید!

  167. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    خنثی کننده!
    مشکل از انقلاب نیست، خود مردم نسبت به خودشون اجحاف می‌کنند.
    این همه چک برگشتی، این همه کلاه‌برداری، دودره بازی و به اصطلاح زرنگ بازی و گرون فروشی و آشغال فروشی، ربطی به انقلاب نداره.
    وظیفه حکومت، مدیریت و نظارت بر اینهاست که البته در این زمینه خیلی قوی نیست ولی اینایی که اختلاس می‌کنن و رانت و رشوه و هزار تا کوفت دیگه انجام میدن، از کره ماه که نیومدن!

    آره برادر من!
    مشکل از خود ماست. هر وقت کاسب، اصول شرعی کاسبی رو یاد گرفت، اقتصاد ما هم درست می‌شه.
    کاسب جزء امروز ده میلیون حرام خواری می‌کنه، فردا صد میلیارد، پس فردا دم چهار تا دولتی رو هم می‌بینه، یکدفعه می‌بینی طرف شده مافیای شکر، برنج، روغن، ماشین، مسکن، نفت و…
    کارمندش هم یه جور دیگه زیر آبی می‌ره.
    حکومت یا باید همه رو بریزه تو خلیج فارس، خوراک کوسه بشن، یا مردم خودشون باید درست بشن.
    حضرت نوح نهصد سال پیامبری کرد، دوازده نفر ایمان آوردن، مجبور شد کشتی رو با فیل و زرافه پر کنه!
    از انقلاب ٣۶ سال چه توقعی داری؟؟

  168. سیداحمد می‌گوید:

    اسلامی ایرانی خوب گفت!
    «مشکل از خود ماست»
    پارسال ۲۰ میلیون زائر، اربعین رفتن عراق.
    این عراقی‌ها، همین عرب‌هایی که بعضی از ملت ما هزار جور توهین نثارشون می‌کنن، یک ریال به قیمت اجناسشون اضافه نکردن!
    شما فکر کن اگر طرف آب معدنی رو به جای ۱۰ تومان می‌فروخت ۱۱ تومان، تو همون ایام چقدر سود می‌کرد؟! ولی این‌کار رو نکردن!
    حالا ایرانی‌ها!
    چه بازار سیاهی راه انداختن برای انتقال مسافر تا مرز؛ همچنین موقع برگشت!
    امسال هم که از الان بازار سیاه بلیط هواپیما فعال شده!
    هر وقت همه‌ زندگی‌مون اسلامی شد، همه‌چی حل می‌شه!

    از ماست که بر ماست!

  169. دوست می‌گوید:

    طرف یه جوری می‌گه «استاد دانشگاه» انگار اینجا همه سیکل دارن!
    ماشاالله دانشگاه آزاد، مثل نقل و نبات کارشناس ارشد می‌ده بیرون و همون‌ها رو هم جذب می‌کنه برای تدریس!
    خودکفایی به این می‌گن!

  170. یا حسین می‌گوید:

    اسلامی ایرانی!
    مثل همیشه کامنتت خواندنی و درست بود.

  171. یا حسین می‌گوید:

    حاج حسین!
    حالا که چیزی نمی‌نویسی ی متن همینجوری کامنتی بگذار حال کنیم!!

  172. پیرمرد می‌گوید:

    پاسخ به کامنت‌گذاران!
    حداقل سعی کنید مطالب را دقیق‌تر مطالعه کنید تا بتوانید پاسخ صحیح بدهید.
    فکر کنم مشکل شما مربوط به فضا باشد. اگر از فضا به متن جامعه تشریف بیاورید، مطالب را بهتر درک می‌کنید.
    ۱۳ آبان، ۲۲ بهمن، ۹ دی، عاشورا و لیالی قدر در متن جامعه بصیر قابل رویت هستند.
    دیر نخواهد بود که پاسخ ندای رهبر و مقتدای‌مان را از امتی که به دید شما نمی‌آید، خواهید شنید.
    متاسفانه در آن زمان سوراخ موش کمیاب می‌شود.

  173. شیدا می‌گوید:

    آدم از این همه فهم و بصیرت دوستان قطعه شاد مى‌شه و احساس افتخار مى‌کنه!
    در عوض از این همه ابتذال منطق و شعور بعضى مخالفان غمگین مى‌شه و دلش مى‌سوزه که چرا باید آدم‌های این شکلى، این قدر احساس کاذب با کلاسى و باسوادى داشته باشند!
    بچه‌ها متشکریم!

  174. قطعه 26 می‌گوید:

    بهشت زهرا، قطعه ۲۶، عاشورای امسال
    http://uupload.ir/files/edtj_be.za_%2810%29.jpg
    http://uupload.ir/files/yajy_be.za_%289%29.jpg
    http://uupload.ir/files/uq2q_be.za_%287%29.jpg
    http://uupload.ir/files/8mx6_be.za_%288%29.jpg
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ح ق:
    نوجوان توی عکسها «احمدرضا» هستش… و محض اقلیت، تنها کسیه که پیرهنش رو انداخته روی شلوار! 🙂

  175. ناشناس می‌گوید:

    سلام. شنبه ساعت ۱۴ شما رو خیابون طالقانی، نزدیک لانه جاسوسی دیدم و با هم درباره روزنامه وطن امروز و… حرف زدیم.
    درباره همون موضوع، خوشحال می‌شم ایمیلی ازتون داشته باشم.

  176. پیرمرد می‌گوید:

    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    چه لذتی دارد روز عاشورا به دیدار افرادی برویم که زمان هجرت سر به دامان صاحب عاشورا داشته‌اند.
    اللهم الرزقنا توفیق الشهاده

  177. مرصاد می‌گوید:

    خخخخخخخ
    خدایا این شادی ها رو از ما نگیر!
    دیروز داشتم اینستاگردی می‌کردم، دیدم یه یارویی ازین کاسه‌لیسان دم و دستگاه اعتدال برگشته می‌گه منتقدان ما کلا چهار درصد هستن و باید ساکت شن!
    یا للعجب! من موندم این عبارت مشعشع اقلیت چهاردرصدی رو از کجاشون درآوردن!
    یک سری زیادی که واجد شرایط رای دادن نیستن، یه تعدادی هم که کلا رای نمیدن؛ از کل آرای اخذ شده، این دولت پنجاه درصد آرا به علاوه یک درصد رو کسب کرده! حالا اضافه کنید تعداد زیادی ناراضی و برگشته و پشیمان را!

    جناب استاد دانشگاه! از کجا مدرک گرفتی برادر؟ دانشگاه آزاد لندن؟!

  178. ناشناس می‌گوید:

    از وقتی اون مداحه هفت‌تیر کشید و شلیک کرد، تگزاسه اینجا…

  179. علی‌اکبر می‌گوید:

    پسر لاجوردی نه، راننده تاکسی اصلا…
    می‌دونی یاد چی افتادم؟
    پسر رفسنجانی نه یه مسیحی…
    وقتی تو حرم مطهر عبدالعظیم سعید تاجیک فحش ناموسی کشید به پسر رفسنجانی، چطور تو ازش طرفداری کردی اما الان شدی دایه مهربانتر از مادر واسه پسر لاجوردی؟
    بگذار نقدت منصفانه باشه، نه کینه توزانه حسین جان…
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ح ق:
    اولا پسر رفسنجانی نبود و دخترش بود!
    ثانیا تو حرم نبود و توی پارکینگ بود!!
    ثالثا من دفاع نکردم از کار سعید تاجیک، فقط با صدای رسا متنم رو نوشتم!!!

  180. نفهم از فهم شما می‌گوید:

    خب اگه حاج‌محمود کریم هفت‌تیرکشی کرد چرا کسی بهش از گل نازکتر هم نگفت؟!

  181. ناشناس می‌گوید:

    ایمیل رو دیدم.
    بسیار بسیار ممنون.
    شرمنده کردین.
    پیامی هم فرستادم…
    که خوشحال می‌شم عمل کنین بهش.

  182. جانباز اگه قابل بدونی می‌گوید:

    خیلی تند تند حرف می‌زنی…

  183. سیروان می‌گوید:

    خداوندا به تو پناه می‌برم از افراطیون…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.