«مرگ بر آمریکا» را به خودشان می‌گیرند

وطن امروز ۲۸ خرداد ۱۳۹۴

۲۶ خرداد ۹۴

روز پیروزی کربلای ۴

33000c6bccbf1

همین که خبر تفحص شهدای غواص، آن هم با آن جزئیات حقیقتا جگرخراش اعلام شد، پروپاگاندای دشمن هم دست به کار شد، بلکه این بار به‌واسطه دایه مهربان‌تر از مادر شدن برای شهدای جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی را بزند! در این بین، آنکه از همه خباثت بیشتر به خرج داد «بی‌بی‌سی فارسی» بود. هدف این رسانه، ایضا الباقی رسانه‌های غربی آن بود که با سوءاستفاده از نحوه شهادت شهدای غواص، در روز تشییع این دردانه‌های وطن، خلل وارد کنند، بلکه در آرمان‌های دفاع‌ مقدس شک و شبهه ایجاد کنند و خون این دردانه‌های وطن را هدررفته وانمود کنند! در یک کلام، مکر دشمن این بود؛ «سیاهنمایی، آن هم سیاهنمایی دوران منور و متعالی دفاع مقدس» لیکن «ومکروا و مکرالله و الله خیرالماکرین». دشمن توهم‌زده بود حتی با شهید انقلاب اسلامی هم می‌تواند نظام جمهوری اسلامی را بزند اما بنازم نقشه خدای شهیدان را که چه زود به زود به صفحات سررسید این ملت شهیدپرور «یوم‌الله» اضافه می‌کند. در این کاشانه، روزهای بسیاری، شهدای بسیاری تشییع شده‌اند لیکن «۲۶ خرداد ۹۴» الحق‌ و الانصاف حماسه ممتاز و حادثه متمایزی بود. سه‌شنبه، از مبدا تشییع تا مقصد تشییع، خیلی هم فاصله نبود اما فرقی نمی‌کرد تابوت شهدا «خیابان پیروزی» باشد، «میدان شهدا»، «بهارستان» یا «معراج». تراکم جمعیت، در جای جای این مسیر، شکوهی برپا کرد بس بی‌نظیر. اگر ملت ایران فی حد ذاته ملت متحدی است، لاجرم آنجا که با شهدا همراه می‌شود، جلوه مضاعف می‌دهد به این «وحدت کلمه». هان ‌ای دشمن! این هم از «۲۶ خرداد ۹۴» با شعار «مرگ بر آمریکا»! باز هم اگر دوست دارید از این ملت، سیلی حیدری بخورید، معین کردن موضوعش با خودتان! که شما بارها زحمت این کار را بر خود هموار کرده‌اید! و از قرار، لابد هم از فرط خریت، دیگر به آن عادت کرده‌اید! شهدایی که بعدازظهر سه‌شنبه در تهران تشییع شدند، از غواص و خط‌شکن گرفته تا بی‌سیم‌چی و چه و چه، حتما و قطعا در روزگار حیات‌شان در این دنیا، بارها گوش دشمن را گرفته بودند اما باورم هست هیچ کجا و هیچ روزی، مثل «۲۶ خرداد ۹۴» موفق به غلبه بر دشمن نشدند! فلذا ویکی‌پدیا، بی‌بی‌سی و… بروند اطلاعات خود را درست کنند! عملیات «کربلای ۴» در تاریخ سوم دی ماه سال ۶۵ آغاز و مورخ بیست و ششمین روز از خرداد سال ۹۴ با پیروزی بزرگ، خیره‌کننده و تاریخی سپاه اسلام به پایان رسید! این وسط، شکست را دشمنی خورد که توهم زده بود حتی از تنور شهدای غواص هم نانی برای شیطان بزرگ گرم می‌شود! هیهات! در هرم هور، نانی هم اگر گرم شود، از آن جمهور خودمان است، نه دشمن وقیح! سه‌شنبه همه آمده بودند؛ صنف‌ها مختلف بود، لیکن صف، یکی بود و بس! حنجره‌ها مختلف بود، لیکن فریاد، یکی بود و بس! اساسا و اصولا ملت، یک ملت است و شعار هم یک شعار! «مرگ بر آمریکا» هیچ کجا مثل تشییع پیکر مطهر شهدا نمی‌چسبد! اگر شهید رفت تا استقلال وطن حفظ شود و اگر آمریکا با بهره از بی‌تدبیری بعضی‌ها، قصد خدشه بر استقلال وطن دارد، هیچ روزی مثل روز تشییع شهدا «مرگ بر آمریکا» جواب نمی‌دهد! من اما در عجبم! اینجا جمهور، در جوار شهدای هور، شعار «مرگ بر آمریکا» سر می‌دهد، به بعضی‌ها برمی‌خورد! و شعار «هیهات منا الذلة» سرمی‌دهد به خود می‌گیرند؟ مگر طرف کاخ سفید هستند که این همه بغض دارند نسبت به «مرگ بر آمریکا»؟! مگر بعضی‌ها قرار است نسخه ذلت برای ملت بپیچند که شعار «هیهات منا الذلة» را به خود می‌گیرند؟! ملت می‌خواهد دست در دست شهدا، عزت داشته باشد، به بعضی‌ها برمی‌خورد! البته که بگذار بربخورد! به جهنم! گناه «مادران فرزند از دست داده» چیست که عالیجنابان، خود را مخاطب شعار شهدایی ایشان گرفته‌اند؟! گناه جانباز ویلچری چیست که وقتی شعار می‌دهد؛ «آب خوردن ما به «سلام بر حسین» بستگی دارد، نه تحریم»، عده‌ای یاد بی‌تدبیری خود می‌افتند؟! گیر از ملت و میکروفن و تیتر یک فلان روزنامه و دوربین تلویزیون و دست‌نوشته‌های روی دست و پرچم‌های به اهتزاز درآمده و تشییع طولانی و اشک‌های دامنه‌دار مردم نیست! گیر از آمار آواکس‌های همین آمریکای مودب و با هوش به صدام است! مراقب باشید این بار بی‌تدبیری خودتان، آمار جگرگوشه‌های نخبه این ملت را دست دشمن ندهد! اجازه بازرسی از تاسیسات نظامی میهن، آنهم به دشمنی که ناظر بر دست‌فرمان غلط آقایان، علی‌الدوام دارد خط و نشان می‌کشد؟! نشاندن اندیشمند کشور، جلوی جاسوسان اجنبی، آنهم در شرایطی که متاثر از امتیاز دادن‌های‌ بی‌حساب و کتاب، دشمن هر روز وقیح‌تر از روز قبل می‌شود؟! به برکت مقاومت شهدای غواص، آن هم با دست بسته، دشمن مگر در خواب ببیند که باز هم بتواند دست جوان ما را ببندد! صدالبته آنچه باعث می‌شود دشمن گاهی خواب‌های پریشان ببیند، عدم وجود تدبیر در بساطی است که عده‌ای راه انداخته‌اند! در ایران امروز، مشکلاتی هست که خیلی هم به تحریم بستگی ندارد، بلکه دقیقا زاییده بی‌عقلی‌هاست!

حضرات مدعی! گیرم وقاحت دشمن و مشی غلط اندر غلط شما، لغو تحریم‌ها در خلال مذاکرات را ناممکن کرده باشد؛ لغو بی‌تدبیری که ممکن است! یعنی این را هم کدخدا باید برای‌تان انجام دهد؟!

b31e6777515e1

این نوشته در یسار ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. یک استکان چای داغ!! می‌گوید:

    بسم الله…
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    قطعه ۲۶:
    با تشکر بسیار ویژه از «برف و آفتاب»
    http://www.ghadiany.ir/1394/23453/comment-page-1#comment-174772

  2. ... می‌گوید:

    مرگــــــــــــــــ بر آمریکا ـــــــــــ!

  3. ... می‌گوید:

    مرگ بر آمریکا

  4. سیداحمد می‌گوید:

    مثل همیشه؛ تیتر عالی!

    «مرگ بر آمریکا» را به خودشان می‌گیرند

  5. چشم انتظار می‌گوید:

    مرگ بر کدخدا!

  6. سیداحمد می‌گوید:

    “هان ‌ای دشمن! این هم از «۲۶ خرداد ۹۴» با شعار «مرگ بر آمریکا»! باز هم اگر دوست دارید از این ملت، سیلی حیدری بخورید، معین کردن موضوعش با خودتان! که شما بارها زحمت این کار را بر خود هموار کرده‌اید! و از قرار، لابد هم از فرط خریت، دیگر به آن عادت کرده‌اید!”

  7. چشم انتظار می‌گوید:

    “باز هم اگر دوست دارید از این ملت، سیلی حیدری بخورید، معین کردن موضوعش با خودتان! که شما بارها زحمت این کار را بر خود هموار کرده‌اید!”

    سردار باقرزاده، زمان تقریبی سیلی بعدی رو هم پیشاپیش براشون معین کردند؛
    “بعد از ماه مبارک رمضان نیز ۷۵ شهید دیگر که تفحص شدند، در راهند…”

    حالا اگر می‌خواهید با موضوعیت این ۷۵ شهید هم سیلی بخورید، بسم‌الله…
    در را بر همان پاشنه بچرخانید که درباره “شهدای غواص” چرخاندید…
    و البته نوش جان کردید سیلی ملت را…

  8. سیداحمد می‌گوید:

    “مگر بعضی‌ها قرار است نسخه ذلت برای ملت بپیچند که شعار «هیهات منا الذله» را به خود می‌گیرند؟!”

  9. سیداحمد می‌گوید:

    “به برکت مقاومت شهدای غواص، آن هم با دست بسته، دشمن مگر در خواب ببیند که باز هم بتواند دست جوان ما را ببندد!”

    خیلی هم خوب! خیلی هم به موقع! 😉

  10. برف و آفتاب می‌گوید:

    “اتفاقا؛ «مرگ بر آمریکا» هیچ کجا مثل تشییع پیکر مطهر شهدا نمی‌چسبد!”

    آدم‌های بی‌طرف، چندش‌آورتر از مخالفین هستند. شهدا هیچ‌وقت بی‌طرف نبودند.

  11. برف و آفتاب می‌گوید:

    آخ جون کامنت من! 😉

  12. نسیم می‌گوید:

    هر که دارد سر سودای خدا بسم الله
    هر که دارد دل مهمانی ما بسم الله

    میزبانان سحر منتظر مهمانند
    هر که خواهد سحر اهل بکا بسم الله

    ماهها منتظر ماه مبارک بودیم
    آمد ای منتظران ماه خدا بسم الله

    سفره بندگی ماه خدا پهن شده
    سفره ماست کنار شهدا بسم الله

    یادی از تشنگی روز قیامت باید
    باب افطار گشوده است به ما بسم الله

    میهمانخانه‌ی ارباب کرم ماه خداست
    ایهاالناس سوی آل عبا بسم الله

    روزه یعنی عطش روضه لبهای حسین
    هر که دارد طلب خون خدا بسم الله

    رحمت واسعه اینجاست سر کوی حبیب
    هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله

    در رکاب پسر فاطمه باید جان داد
    هر که خواهد شود این گونه فدا بسم الله

    انشاالله به حق این شهدای عزیز، ماه رمضان پربرکتی پیش روی همه ما باشه

  13. رضا اعتدال طلب -پزشک می‌گوید:

    آقای قدیانی! تو رو خدا نکن این کارو… شما روزنامه‌نگاری، رمان که نمی‌نویسی… {حق: مشتی! پس «سمفونی مورچه‌ها» چیه؟!} عملیات کربلای ۴ بزرگترین شکست نظامی ایران در طول ۸ سال بود… یه شکست به تمام معنا… نفوذی مزاحمین خلق {حق: چون خیلی پررو شدی شما این چند روزه، مجبورم من باب دانستن فقط، از شما بپرسم؛ آیا احیانا منظورت از «نفوذی مزاحمین خلق»، «شیخ‌حسن قبل از اینها» که نیست؟ آخه مردک، الان بنا داره همون کار منافقین رو انجام بده و گرای مغز و قلب و سینه نخبه وطن رو بده دست جاسوسان دشمن! البته کور خونده! نمی‌گذاریم!} در رده‌های بالای فرماندهی کاملا آمار استعداد و زمان و طرح عملیات رو در اختیار ارتش عراق قرار داده بودند و ارتش عراق برای رزمندگان سفره‌ای پهن کرده بود… متاسفانه بچه‌ها تو این سفره گرفتار شدند… {حق: شما دلواپس نباش! این بار، اگه شده رئیس جمهورتون رو گرفتار کنیم توی این سفره، دیگه نمی‌گذاریم جگرگوشه‌های جمهور، گرفتار شن! ملتفتی که؟} شدت شکست شوکه کننده بود… {حق: نه بیشتر از شدت پیروزی بزرگ در ۲۶ خرداد ۹۴ یعنی آخرین روز کربلای ۴ که عجیب به موقع بود و چسبید!} از بعد کربلای ۴ بود که مقامات کشوری، تازه به پایان جنگ فکر کردند و اینکه دیگه نمیشه ادامه داد… {حق: خنگ خدا! «کربلای ۵» پس کشک بود؟!… واقعا شما دکتری یا اسگلی؟!} حالا مگه اشکالی داره؟ جنگ پیروزی داره، شکستم داره… {حق: خوب شد گفتی و الا نمی‌دونستم! تا الان خیال می‌کردم توی جنگ، نقل و نبات پخش می‌کردن!} برترین مخلوق خدا محمد رسول‌الله {حق: البته بعد از جناب اوباما! 🙂 لطفا شان کدخدا رو رعایت کنین دیگه! برترین مخلوق خدا، محمد رسول‌الله -که سلام و صلوات خدا بر او باد- ۳ سال تمام در شعب ابوطالب، و در اوج اوج اوج تحریم، حتی تحریم آب و نان، زندگی کرد، لیکن برای یک بار هم حاضر نشد با برند مقدس «الله» معامله کند!} در «غزوه احد» شکست خورد… {حق: اما چند سال بعد، «حسن بن علی علیه‌السلام» در «جنگ جمل» تلافی کرد و چنان بلایی سر «روحانی‌های اشرافی» درآورد که تا الان دارن دردش رو تحمل می‌کنن! فلذا شما خودت رو ناراحت نکن حالا!} حالا مگه شکست یک عملیات، عیبی داره که شما سعی می‌کنی پیروزی نشونش بدی مومن؟ {حق: اولا من سعی نکردم و کامنت «برف و آفتاب» بود! من فقط کپی کردم، منتهای مراتب، لااقل در اولین کامنت همین پست، قانون کپی رایت رو ولو به شکل ناقصش رعایت کردم! ثانیا سعی «برف و آفتاب» هم نبود، بلکه مساعی مشترک شهدای هور بود و آحاد جمهور که کربلای ۴ دیروز ختم شه به فتح کربلای ۵ در سال ۶۵ و امروز ختم شه به فتح‌الفتوح ۲۶ خرداد در سال ۹۴! رابعا… چقدر حیف که کامنتت تموم شد! خدایی دوست داشتم تا خود صبح، با اینکه شما دکتری، من بی‌سواد، معالجه‌تون کنم که ظاهرا سعادت نداشتین بیشتر از این!}

  14. چشم انتظار می‌گوید:

    امام از اول هم با شعار مرگ بر آمریکا مخـــــ آره جانِ عفت! ــــــالف بود!! 🙂

  15. بجستان می‌گوید:

    مرگ بر آمریکا
    مرگ بر آمریکا
    مرگ بر آمریکا

  16. سنگربان می‌گوید:

    “من اما در عجبم! اینجا جمهور، در جوار شهدای هور، شعار «مرگ بر آمریکا» سر می‌دهد، به بعضی‌ها برمی‌خورد! و شعار «هیهات منا الذله» سرمی‌دهد به خود می‌گیرند؟ مگر طرف کاخ سفید هستند که این همه بغض دارند نسبت به «مرگ بر آمریکا»؟! مگر بعضی‌ها قرار است نسخه ذلت برای ملت بپیچند که شعار «هیهات منا الذله» را به خود می‌گیرند؟!”

    عالی عالی عالی
    خداقوت

  17. بجستان می‌گوید:

    “آدم‌های بی‌طرف، چندش‌آورتر از مخالفین هستند”.
    خیلی قشنگ بود؛ شاید مثل منافقین هستند…

  18. . می‌گوید:

    کسی میدونه که شهدا هنوز در معراج‌الشهدا هستند یا نه؟ و اینکه میشه برای زیارتشون به معراج رفت؟

  19. بجستان می‌گوید:

    “بنازم نقشه خدای شهیدان را که چه زود به زود به صفحات سررسید این ملت شهیدپرور «یوم‌الله» اضافه می‌کند…”.

  20. سنگربان می‌گوید:

    استشمام عطر خوشبوی رمضان، گوارای وجود پاکان قطعه‌ی مقدس ۲۶

  21. سیداحمد می‌گوید:

    یک پیام “بی زرگانی”

    ساعت ۰۰:۱۸
    (شب اول ماه مبارک رمضان)
    تعداد افراد آنلاین: ۲۰ نفر

    ماشاءلله حزب‌الله…

  22. شیدا می‌گوید:

    “سه‌شنبه همه آمده بودند؛ صنف‌ها مختلف بود، لیکن صف، یکى بود”.

    تا نگویند که از یاد فراموشانند!

  23. سیداحمد می‌گوید:

    خیلی قشنگ بود… خیلی‌ها!

    “شدت شکست شوکه کننده بود… {حق: نه بیشتر از شدت پیروزی بزرگ در ۲۶ خرداد ۹۴ یعنی آخرین روز کربلای ۴ که عجیب به موقع بود و چسبید!}

    🙂

  24. چشم انتظار می‌گوید:

    بچه‌ها!
    می‌دونید دیروز جای کی خالی بود تو تشییع شهدا؟!
    سیدمرتضی آوینی!
    البته که بود ولی…

  25. حسین می‌گوید:

    حاج حسین
    به نظرم در جواب دکی یه خورده زیادی دافعه داشتی… اینها که هر چی بگی حرف تو کلشون نمیره. خدا میگه (اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما) جواب اینها همینه سلامه… من فکر کنم اگه خود امام الان زنده بشه و بیاد، هاشمی و نوچه‌هاش بهش میگن تو افراطی هستی… آخرین نمونه؛ امروز سایت جماران از قول یه بابایی نوشته بود؛ “امام مخالف حضور بانوان در ورزشگاهها نبود!”
    ــــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    🙂 اتفاقا من هم به ایشون «سلام» دادم منتهای مراتب «پینگ‌پنگی»!
    نیست خیلی وقت بود با دکتر، راکت به دست نشده بودیم…

  26. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    فی حد ذاته متن خوبی بود.
    هم‌الان خوندم! حال داد.
    ـــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    کوفت! 🙂

  27. سیداحمد می‌گوید:

    الحمدلله… الحمدلله یک ماه رمضان دیگه رو هم دیدیم…
    http://meysammotiee.ir/files/other/doa/DoaAboHamze-1393%5B06%5D.mp3

    “مجنون” عزیز رو هم از یاد نبریم…

  28. حسین می‌گوید:

    امیدوارم فردای قیامت، شرمنده شهدا نباشیم…
    خدانکنه! این چه حرفیه می‌زنی؟
    http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940327001579

  29. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، بر اهالی قطعه مبارک.
    دوستان! ما رو هم در دعاهاتون یاد کنید.
    یاد مجنون عزیز هم گرامی.
    دوباره شبهای مسجد ارک از راه رسید.
    خدا رو شکر.
    در ضمن داداشمون، رمان نویس قهاریه.
    حیف که تنبله!

  30. گفت و شنود می‌گوید:

    اعلیحضرت!

    گفت: بعد از حماسه حضور عظیم و کم‌نظیر مردم در تشییع پیکر پاک ۲۷۰‌ شهید غواص و گمنام، بعضی‌ها که متاسفانه برخی کرسی‌های مسئولیت‌ را هم در اختیار دارند به جای افتخار و قدردانی از مردم، اعتراض کرده‌اند که چرا مراسم تشییع به «میتینگ سیاسی» تبدیل شده بود؟!
    گفتم: چرا؟! چطور مگر؟!

    گفت: نوشته‌اند و گفته‌اند که چرا در این مراسم شعارهایی نظیر «مرگ‌بر‌آمریکا»، «هیهات مناالذله» و «نه سازش، نه تسلیم» و… سر داده شده است؟!
    گفتم: مگر این عده طرفدار «ذلت» و «تسلیم در مقابل دشمن» و در یک کلمه پادوی آمریکا هستند؟!

    گفت: معلوم نیست چرا این شعارها را به خود گرفته‌اند؟! یعنی مردم و شهدا را نمی‌شناختند؟!
    گفتم: چه عرض کنم؟! می‌گویند شعبان بی‌مخ وارد ساواک شد و دید ساواکی‌ها یک جوان دانشجوی مسلمان را به باد کتک گرفته‌اند. پرسید؛ مگر چه کرده؟ گفتند؛ از خودش بپرس. و جوان دانشجو گفت؛ جناب شعبون، من فقط یک اعلامیه پخش کردم. شعبان بی‌مخ پرسید؛ علیه چه کسی؟ و جوان گفت؛ علیه کسی که آدم می‌کشد، اموال مردم را غارت می‌کند، برای آمریکا نوکری می‌کند و… شعبان بی‌مخ با عصبانیت رو به ساواکی‌ها کرد و گفت؛ بزنید لت و پارش کنید، فلان فلان شده اعلیحضرت خودمان را می‌گوید!

    ــــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    با حاج حسین هماهنگ بودم امروز! 😉

  31. قاصدک منتظر می‌گوید:

    خفاشان کور، طلوع نور از دل هور را نمی‌بینند و به امید پایداری شب، در صدد اطفای نورند! زهی خیال باطل! هرم هور در کنار گرمای وجود جمهور، خاموش شدنی نیست.
    آنان که به تکه نان کپک زده و قطره آب مرداب کدخدا، فقیرند؛ لابد آنقدر ذلیل و حقیرند که شعار “هیهات مناالذله” شامل حالشان بشود…
    و اندیشه‌های منافق، همچنان مضحکانه بر افکار پریشان خود می‌رقصند و بر بی‌عقلی خویش می‌خندند!

  32. . می‌گوید:

    چرا کسی جواب نداد؟

  33. سیداحمد می‌گوید:


    شهدا تو معراج هستن. برای انجام آزمایشات، شناسایی و…
    اما اینکه اجازه ورود به عموم داده میشه، بعید می‌دونم!

  34. چشم انتظار می‌گوید:

    یه جواب شیک و مجلسی. به قول خودتون؛ پینگ پنگی!
    یه فورهند، دو تا بک هند…
    سه هیچ. ای ول!
    🙂
    ــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    الان داری می‌خندی… اما با این کامنتت هم‌الان اشک من رو درآوردی!
    http://www.ghadiany.ir/1394/23453/comment-page-1#comment-174881

  35. . می‌گوید:

    ممنون

  36. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    “هان ای دشمن!”
    جنگ پیروزی داره، شکست اما عیب داره! اصلا؛

    “اسم این را شکست نگذارید! ما در صدر اسلام هم از این عدم موفقیت‌ها، در جنگ‌ها زیاد داشته‌ایم. این شکست نیست، عدم موفقیت است.”
    «امام خمینی»
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    که البته با دم مسیحایی همین امام و همین حضرت آقا، همین «عدم موفقیت» هم مبدل شد به همین «فتح‌الفتوح باشکوه».

  37. رضا اعتدال طلب -پزشک می‌گوید:

    آقای قدیانی!
    از شهدا دم می‌زنید در حالی که فرمانده شهدا (آیت‌الله هاشمی) زنده است ولی فتنه‌گرش می‌خوانید!
    ـــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    ببین دکتر! من کلا ی اخلاق بدی که دارم اینه…
    پهن هم بار جانباز پای رکاب حضرت ابوتراب نمی‌کنم، اگه اسمش «شمر» باشه!!
    البته چون در مثل، مناقشه نیست، من این رو گفتم و الا بازم همین رو می‌گفتم!!
    در ضمن «فرمانده شهدا» اونیه که شهدا هم بهش بگن «فرمانده»!!
    برای درک مطلب، مثالی می‌زنم؛
    الان مثلا همین شهید زنده و حی و حاضر قاسم سلیمانی به آقای هاشمی فرمانده میگه؟؟!!
    نمیگه که، میگه؟؟!!
    سردار اما به «حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای، نائب بر حق امام زمان» میگن «فرمانده» اونم «فرمانده کل قوا».
    حالا اینجا رو نگاه! یعنی یه «فورهند» می‌خوام بهت بزنم حال کنی‌ها!!
    دیشب نه پریشب نه پسون‌پریشب خواب «ابوی شهید» رو دیدم که به آیت‌الله بابای جونیور داشت می‌گفت؛ «درمانده» به جای «فرمانده»! 🙂
    بالاخره ی خوابایی آقای رفسنجانی می‌بینن، ی خوابایی هم ما برای ایشون می‌بینیم!
    شما دکتر خودمی! باهات صفا می‌کنم…
    باش!

  38. چشم انتظار می‌گوید:

    تازه داداش؛
    نگفتم این خانواده چه سختی‌ها و رنج‌هایی تو این سالها متحمل شدند بعد فوت پدرشون… و نگفتم که دختر کوچک این خواهر شهید، که کلاس چهارمه دیابت نوع آ داره… و نگفتم که چهار ساله که سه خیابون با خونه‌ی ما فاصله داشتند و من بی‌خبر از همه جا نمی‌دونستم!! یه آپارتمان اجاره‌ای نقلی…
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    تو هم برای خودت سرگذشتی داشتی‌ها! 🙂

  39. ناشناس می‌گوید:

    مرگ بر آمریکــــــــــــــــ «اوباما» ـــــــــا

  40. صبا می‌گوید:

    تصمیم داشتم اگه غلط هم داشت، نگیرم، تا ملا لغتی نباشم! 🙁
    اما غلط نداشت!! 🙂

    http://8pic.ir/images/sn1r111096h6prtcn84a.jpg
    http://8pic.ir/images/9wk0xa382rvsa70tunxh.jpg

  41. بیست و ششی می‌گوید:

    شما هم اهل خواب دیدن شدید؟؟!!

  42. چشم انتظار می‌گوید:

    دخترم میگه؛
    بابا هر چی از فیلم‌های هندی بدت میاد، دقیقا خودت امروز شدی فیلم هندی!!

  43. چشم انتظار می‌گوید:

    این آخری که گفتین، بیشتر شبیه slam dunk بود تا فورهند! 🙂

  44. بیست و ششی می‌گوید:

    خدایی دوست داشتم تا خود صبح، با اینکه شما دکتری، من بی‌سواد، معالجه‌تون کنم که ظاهرا سعادت نداشتین بیشتر از این!… شما دکتر خودمی! باهات صفا می‌کنم!
    ایشون دکترند، شما معالجه می کنید؟ تخصص‌تان را رو کنید، مریض بازم هست!

  45. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    چشم انتظار!
    مبارکه. چه سرگذشت جالبی.
    افطاری‌های امسال، شیرین‌تره.

    صبا!
    ببین غلط نمی‌گیری، سر درد هم نمی‌گیری!

    دُکی جون!
    منم یه «هوک چپ» برات دیدم، سر فرصت تعریف می‌کنم!

    شب اول ماه رمضونه، خدا همه رو در این ماه، ببخشه و بیامرزه.
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    دیشب بازی ایتالیا و کرواسی، با دیدن «اندره‌آ پیرلو» یاد اون حرفی افتادم که گفتی شبیه اون افرادی هستش که دم در هیات، چای میدن دست خلق‌الله!
    یعنی از خنده روده‌بر شدم! عالی بود تشبیهت… 🙂

  46. بیرمرد می‌گوید:

    مبارک باشد بر اهالی قطعه، حلول ماه مبارک رمضان آنهم در فضای عطر آگین هبوط شهدا.
    عاجزانه التماس دعا دارم.
    راستی من از شروع مذاکرات «مرگ بر آمریکا» هستم! 🙂

  47. سیداحمد می‌گوید:

    آرام آرام عجلوا بالصلاة…

    یا ستار العیوب…
    الهی العفو…
    ــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    بچه‌ها! این چند وقت، تقریبا پا به پای شما در صفحه کامنتها، فعال بودم!
    گاهی من‌باب مشورت به من توصیه می‌کنن دوستان یا اساتید که جواب کامنتها را -له یا علیه- ندهم و… در همان متن، حرفم را بزنم. یعنی کمی سنگین‌تر باشم مثلا! یعنی که یعنی! من اما دوست دارم فضای قطعه صمیمی باشه و گرم، فلذا خیلی در بند این ملاحظات نیستم! دارین می‌بینین ماههاست که دارم مکرر در مکرر با شما هم‌سخن و هم‌حرف میشم. این در حالی است که قبلنا بعضا ۴۰ روز تا ۲ ماه، می‌شد هیچ جوابی به هیچ کامنتی نمی‌دادم. فی‌الحال اما بهتره بعد از این پست، و بعد از ماهها معاشرت کامنتی با شما عزیزان، دوباره برای چند ماه، وارد نشوم در فضای کامنتها و بگومگوها… و قناعت کنم به حرف زدن در همان مطالب پست؛ چه حالا با شما، چه با دوستان مخالف. ایضا قناعت کنم فقط و فقط به خواندن کامنتهای‌تان، بدون شرکت در مباحث. بنای بر همین مسئله، نیز خلوتی که دوست دارم در ماه مبارک داشته باشم، اگر اجازه بدین ی چند وقتی، هیچ حضوری در کامنتها و جواب دادن‌ها نداشته باشم. منظورم از پست بعدی وبلاگ هستش. در این پست و الباقی کامنتهایش، باز هم مجبور به تحمل من خواهید بود! 🙂 حال که این تصمیم را برای چند وقتی مد نظر دارم، دوست دارم نکته‌ای بگویم؛

    من با هیچ سررسیدی، اندازه سررسید نوستالژیک، حرفه‌ای، درس‌آموز، قدیمی، دیرباز، دقیق و عمیق «آستان قدس رضوی» حال نمی‌کنم. برای یکی مثل من، خیلی کارگشا و مفید هستش… و اما در سررسید امسال آستان قدس، صفحه مورخ ۲۹ خرداد که جمعه باشه، از قول امام راحل، خطاب به حاج‌احمدآقا، این نصیحت آمده؛

    «فرزندم! با قرآن، این کتاب بزرگ معرفت آشنا شو، اگر چه با قرائت آن… و راهی از آن به سوی محبوب باز کن و تصور نکن که قرائت بدون معرفت، اثری ندارد که این وسوسه شیطان است».
    .
    .
    .
    در آستانه ماه مبارک، دیدم تذکر و نکته جالبی بود که با شما هم بد نیست در میان بگذارم. ولو روزی یک آیه، یک صفحه، حتما در این ماه ضیافت، «قرآن» را بخوانید.
    .
    .
    .
    علی‌ای‌حال اگه در عرض این چند ماه، با کامنتهایم یا جوابهایم به کامنتها، دوستی رو آزرده خاطر کردم یا حرف خارج از حق گفتم، طلب عذر دارم. ان‌شاءالله همه ما عاقبت‌مان ختم به خیر شهادت شود… که جز این باشد، حقا که بازنده خواهیم بود.

  48. بیرمرد می‌گوید:

    اول رمضان
    امساک ۱ و ۵۲ دقیقه
    اذان صبح ۲ و ۲ دقیقه
    اذان مغرب ۱۰ و ۲ دقیقة
    اما
    ما روزه‌دارها همه یاد لب توایم
    اى تشنه‌لب‌تر از همه عالم “حسین”

  49. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    «دعای روز اول ماه مبارک رمضان»

    بسم الله الرحمن الرحیم. اللهمَّ اجعل صِیامی فیهِ صِیامَ الصائِمین، وَ قِیامی فیهِ قِیامَ القائِمین، وَ نَبِّهنی فیهِ عَن نَومَةِ الغافِلین، وَ هَب لی جُرمی فیهِ یا اِلهَ العالَمین، وَاعفُ عَنّی یا عافِیاً عَنِ المُجرِمین.

    خدایا! روزه مرا در این روز مانند روزه داران حقیقی که مقبول توست قرار بده، و اقامه نمازم را مانند نمازگزاران واقعی مقرر فرما، و مرا از خواب غافلان “از یاد تو” هوشیار و بیدار ساز و هم در این روز جرم و گناهم را ببخش ای خدای عالمیان و از زشتی‌هایم عفو فرما ای عفو کننده از گنهکاران.

  50. برف و آفتاب می‌گوید:

    این “دلواپس” هم قراره ان‌شاءالله مثل “نی ساندیس”، چشم خودشون رو دربیاره؟ 😉

  51. همشهری باکری می‌گوید:

    متن رو با عجله نوشته بودید؟؟
    ــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    چطور؟ خیلی بده؟

  52. همشهری باکری می‌گوید:

    تا دیروز گوجه را هم سیاسی می‌کردند؛ امروز شهدا را غیر سیاسی می‌خواهند!
    اگر شهدا «عند ربهم یرزقون» هستند -که هستند- پس آب هم به ما تشنگان خواهند رساند؛ بدون نیاز به کدخدا!
    تا خدا هست، کدخدا کیلیویی چند است؟؟

  53. م.طاهری می‌گوید:

    به به! چه متنی. حرف دل ما

    هر چی بیشتر اعتراض می‌کنند ما بیشتر کیف می‌کنیم. احسنت به این ملت که جوری سیلی رو می‌زنه که برق از چشم صغیر و کبیری که مقابل جمهور هستند هم زمان می‌پره. این برکت این نظام هست که توش لبو فروش می‌تونه به اون که ادعای کلید داری مملکت رو داره، سیلی آب‌دار بزنه. از اون‌ها که جاش می‌مونه. جاش ماند. ماندگار شد.

    می‌دونید که شما از شهدا نیستید و شهدا از شما… که حتی تو مراسم تشییع شهدا هم مثل همه زمانهای تعیین کننده و سرنوشت ساز کشور غایبید.

  54. م.طاهری می‌گوید:

    عجب پاسخهایی به دکتر دادید. چقدر خندیدم سر صبحی. یعنی خدا این دکتر رو از ما نگیرد!

  55. ایرانی می‌گوید:

    حاجی! خدا قوت…

  56. مجید قمی می‌گوید:

    آمدن شهدای غواص با دست بسته اما سرفراز!
    تشییع با شکوه و معنی‌دار جمهور قبل از ماه مبارک رمضان!
    پیام پر مغز حضرت ماه!
    و…
    دولت “ت د ب ی ر” عینک دودی به چشم‌زده و حتی هدفون در گوشش است که نه می‌شنود و نه می‌بیند پیام شهدای جمهور، امام جمهور و خود جمهور را؟
    باز جای شکرش باقی‌ است که تفحص شهدا را به تحریم گره نمی‌زنند!

  57. شیدا می‌گوید:

    دکتر؛

    همون فرمانده نفوذى هنوز هم داره گراى ملت رو به دشمن مى ده ولى بی‌شرمانه و آشکار!
    “تحریم‌ها پدر ملت رو در آورده !”
    آخه کدوم خائن بی‌شرمى، در مقابله و مذاکره با دشمن میگه؛ “علیلیم ذلیلیم”؟!

  58. چشم انتظار می‌گوید:

    اگه لایق باشم، به نیابت از همه‌ی بچه‌های قطعه، پابوس امام رئوف (ع) خواهم بود ان‌شاالله.

  59. چشم انتظار می‌گوید:

    مرگ بر خاندان آل‌فتنه…
    http://jahannews.com/vdcefv8ezjh8wni.b9bj.html

  60. همشهری باکری می‌گوید:

    نه!
    بد نیست داداش!
    خواستم ببینم حس ششمم غلط می‌کنه!!

  61. *سووولماز* می‌گوید:

    در یک مدت اخیر مرتب گفته شد این شهدا پیامی آورده‌اند! خب تا اینجا حرفی نیست ولی پیام چه بود؟
    در رسانه‌ها مستقیم و غیر مستقیم مشخص شد پیام آورده شده شهدا چیست!!
    اما سوال اصلی من این است؛
    چرا شهدا فقط درباره مذاکرات هسته‌ای پیام آورده‌اند؟؟ مثلا هیچ کدام از این ۱۷۵ شهید درباره احمدی‌نژاد که امروز بالای جایگاه بود و دست تکان می‌داد نظری ندارند؟؟
    ـــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    اولا بردن رئیس جمهور قبل در جایگاه مراسم، حقا که کار نابخردانه و غلطی بود. در این باره با شما هم‌عقیده‌ام.
    ثانیا ما وقتی می‌گوییم پیام این شهدا مقاومت حتی با دستان بسته است، صدور یک پیام کلی و در عین حال کاملا روشن و واضح است که با راه و آرمان این شهدا نیز انطباق آشکاری دارد. حال ممکن است مخاطب این پیام، خود من نوعی هم باشم! بلکه در کار خودم یعنی نویسندگی، مراقب باشم که این پیام را لگدمال نکنم! فلذا مخاطب پیام شهدا، همه هستند، حتی خود شما، در کاری که مشغول انجام آن هستید.
    ثالثا گناه ما چیست که وقتی «هیهات منا الذلة» سرمی‌دهیم، بعضی‌ها به خود می‌گیرند؟؟!!
    رابعا امیدوارم به یمن قدوم همین شهدا و البته لطف و عنایت حضرت احدیت، همه ما عاقبت به خیر شویم.

  62. چشم انتظار می‌گوید:

    در ماهی که نفس کشیدن و خوابیدن روزه دار عبادته، ان‌شاءالله دعا در حق سایر بندگان خدا هم، به اجابت مقرون…
    دوستان؛ همدیگه رو از دعای خیر فراموش نکنیم.

  63. همشهری باکری می‌گوید:

    چرا نابخردانه بود؟
    من شنیدم سردار باقرزاده بردش بالای تریبون!
    ــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    اون جایگاهی که احمدی‌نژاد رو باید ببرن، جایگاه مراسم جریان انحرافی و افرادی از قبیل بقایی و مشایی است، نه مشایعت پیکر شهدا!
    مومن از ی سوراخ، چند بار باید گزیده بشه؟
    هان؟!

  64. بی قرار وصال می‌گوید:

    انگار ما به تدریج داریم می‌شیم مشتری جناب دکتر! 😀

    جناب دکتر! این حاج آقا خاطره‌تون چطور فرمانده جنگی بوده که تاریخ عملیات های کربلای چهار و پنج را هم نمی‌دونه؟!
    بیان خاطرات و خوابهای حاج آقایی که الان دیگه استوانه نیست هم همینطوریه؟!
    حقیر که توفیق حضور در هر دو عملیات را داشتم تا آنجایی که ذهنم یاری می کنه، عملیات کربلای چهار را در سوم دی ماه ۶۵ و عملیات کربلای پنج را در ۱۹ دی ماه ۶۵ انجام دادیم.
    جناب فرمانده جنگ!!! در اطلاعیه‌شون فرمودند اسفند ۶۵ و فروردین ۶۶! 😀
    جناب دکتر! لطفا این فرمانده جنگ را لطفا ویزیت بفرمایید در رابطه با ابتلا به آلزایمر! راه دوری نمیره… 😀

  65. سیداحمد می‌گوید:

    “مومن از یه سوراخ، چند بار باید گزیده بشه؟”

    واقعا چند بار؟
    گریه‌ام می‌گیره به خدا!

    خدایا! به همه ما عقل و بصیرت عنایت بفرما…

  66. قاصدک منتظر می‌گوید:

    نه این که در نظر عده‌ای شهدا خیلی اتفاقی به شهادت رسیدند و هیچ آرمان و هدف خاصی نداشتند…
    نه این که شعار “مرگ بر آمریکا” یک شعار واحد در اکثر وصیتنامه های شهدا نبوده…
    بهشون برخورده و جیغ بنفش سر داده‌اند که چرا در تشییع پیکرهای پاک شهدا، جمهور شعار “مرگ بر آمریکا” و “هیهات منا الذلة”سر داده‌اند؟!!!
    لابد توقع داشتند نوای به حق شرف “لا اله الا الله” را بشنوند!

  67. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    آقا این سیستم خرس قطبی چیه؟
    شش ماه جواب بدی، شش ماه جواب ندی!
    تازه موتور قطعه داشت پس از مدتها گرم میشدا…
    بعدشم یک سری چیزها رو فقط تو کامنتها می‌تونی بنویسی.
    مثلا “آدم وقتی پیر میشه…” رو چجوری می‌خوای بیاری تو متن اصلی؟!
    هر چند که خیلی زود حذفش کردی!!
    حالا باز پا می‌شدی کل ماه رمضون رو تو بیابونهای قم، شب زنده‌داری می کردی، یه چیزی.
    الان که پیش مایی، دو دره بازی ممنوع!
    ـــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    هم جمله آخر کامنت بالا خنده‌دار بود، هم کل کامنت جنابعالی! 🙂
    لیکن گاهی… یعنی هر از چند گاهی که توی کامنتها نباشم، هم برای خودم بهتره، هم برای شما.
    جدی میگم این رو… و بر اساس تجربه.
    خیلی هم حالا موضوع مهمی نیست، چرا که در این مدت مد نظر، ان‌شاءالله هم متن خواهم گذاشت، هم کامنتهای‌تان را با دقت خواهم خواند، هم احیانا اصلاحی و ویرایشی… یعنی حضورم کاملا ملموس است!

  68. سیداحمد می‌گوید:

    قاصدک منتظر؛
    آخرش را خیلی قشنگ گفتید! آفرین!

    دوستان محترم؛
    از عمر وبلاگ تقریبا ۶ ساله داره می‌گذره… زمان کمی نیست!
    و در این مدت، اینقدر داداش حسین را شناخته‌ایم که تصمیم‌های مربوط به قطعه مقدس ۲۶ را درست و اصولی می‌گیرن!

  69. چشم انتظار می‌گوید:

    گوریل انگوری یا بیگلی بیگلی؟! کدامیک؟! 🙂
    http://jahannews.com/vdchw6nki23nimd.tft2.html

  70. چشم انتظار می‌گوید:

    امیدواریم به همین زودی نوای به حق شرف لا اله الا الله رو از سد لتیان بشنویم!!

  71. همشهری باکری می‌گوید:

    خب من دوستشون دارم
    چنانچه آقای مصباح و شریعتمداری و این طیف انقلابی‌ها رو دوست دارم
    به نظرم اگر انقلابیون متحد باشن بهتره
    که اونم نیاز به یه بهشتی داره

  72. بیست و ششی می‌گوید:

    تصمیم که درست و اصولیه!
    اما به شرطی که قول بدهید با “سید احمد” هم حرف نزنید!
    نظرت چیه سید؟!

  73. سلام می‌گوید:

    پولاریزه بودن مراسم تشییع شهدا حاصل عدم پاسخگویی و توهین‌های دو ساله است:

    http://www.rooznevesht.net/archives/1906
    ــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    تحلیل خوبی بود آنهم از حیث جامعه‌شناسانه…

  74. سلام می‌گوید:

    ای خدا! ای فلک!
    دوستان هنوز درگیر احمدی نژادند!!
    بابا احمدی نژاد اگه می‌خواست گلی بزنه به سر مردم که همون ۸ سال زده بود!!
    آقا رسما تو روی بزرگان ایستاد، دوستان خواب بودند؟! همین برای کنار گذاشتن احمدی نژاد کافی نیست؟!
    دور و برش رو هم که ببینید چه گندی زدند!!
    تو اقتصاد و قطع وابستگی به نفت نمی‌تونست تو این ۸ سال قدمی برای اقتصاد مقاومتی برداره، که الان گیر ۴ تا تحریم نباشیم؟!
    فقط مصاحبه خانم دستجردی کافیه که بدونیم احمدی نژاد پر!!!
    من کلا می‌خوام بدونم اصلا ایشون تایید صلاحیت می‌شه؟؟!!

  75. پیرمرد می‌گوید:

    امام خمینی:
    عزادارى کردن براى شهیدى که همه چیز را در راه اسلام داد، یک مسئله سیاسى است؛ یک مسئله‌اى است که در پیشبرد انقلاب اثر بسزا دارد.
    ۱۴ آبان ۱۳۵۹
    {صحیفه امام جلد ۱۳ صفحه ۳۲۷}

  76. چشم انتظار می‌گوید:

    از داداش حسین تقاضا داریم فعلا دیگه پست جدیدی نذارن!!!
    چرا؟!
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    چون قراره از پست جدید به کامنت‌ها پاسخ ندهند و فقط بخونند!! 🙂
    نتیجه:
    وقتی پست جدیدی نباشه، پاسخ به کامنت‌ها برقراره! البته با علم به این‌که مبصر محترم کاملا درست فرمودند.
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    🙂 اتفاقا فعلا سوژه خاصی برای نوشتن ندارم، فلذا هستیم حالا… تا متن جدید!

  77. بیست و ششی می‌گوید:

    خدا رحمت کنه “مجنون” را!
    کسی چه می‌داند رمضان دیگر را می‌بیند یا نه؟
    اولین روزه رمضان امسال‌تان قبول درگاه حق!

  78. بیست و ششی می‌گوید:

    خدایا!
    امشب شب اول است و ما پای‌مان را داخل خانه‌ات گذاشته‌ایم، مهمانت هم هستیم.
    همین دم در بیا دست‌مان را بگیر و کار را تمام کن، نگذار تا آخر ماه طول بکشد…
    حاج آقا مجتبی

  79. برف و آفتاب می‌گوید:

    یک عمر اگر روزه بگیریم و بگیرید و بگیرند
    همتا نشود با عطش خشک دهان علی اصغر…

    روزه‌هاتون قبول. مخصوصا اون‌هایی که تو شهرهای گرم هستند.
    التماس دعا

  80. سیداحمد می‌گوید:

    ان‌شاءالله در همین ماه رمضان، آمار بازدیدمان به ۴ میلیون می‌رسد!

    عشق است قطعه ۲۶

  81. ناشناس می‌گوید:

    کجایید ای شهیدان خدایی
    بلاجویان دشت کربلایی
    .
    .
    .
    تاج معراج، همین شهدا هستند بلاشک…
    باید هم نام خیابان معراج «بهشت» باشد، باید هم!

  82. هادی می‌گوید:

    سلام
    عالی بود حسین جان
    مطلبی هم اینجا با عنوان «دستان بسته و حلقوم پر از خاک» درباره تفاوت سیاست امام و هیئت عقلا و جناب استوانه!
    http://sahamkhabar.persianblog.ir/post/174/
    ــــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    این هم متن دلی و خوبی بود. واقعا اگر شهدای غریب ما، به جای جبهه جنوب، رهسپار دیار غرب شده بودند، الان آقایان غرب‌زده، چیزی هم آیا برای معامله با دشمن داشتند؟؟!!
    وقتی نویسنده، متن خود را دقیق و سنجیده می‌نویسد، لذت می‌برم.

  83. بیست و شیشی قدیمی می‌گوید:

    برای بار اول است که دوست دارم قطعه ۲۶ حالاحالاها به روز نشود!!!!
    آقای قدیانی!
    متن‌های شما یک حلاوت دارد، جواب دادن‌های‌تان به کامنت‌ها حلاوت خاص خودش را…
    اما فی حد ذاته (!) به تصمیم شما احترام می‌گذاریم!
    و این را خوب می‌دانیم که چه به کامنتها جواب بدهید، چه ندهید؛
    چیزی از خاکی بودن و صفای شما کم نمی‌شود…
    کمتر جایی دیدم هنرمندی این همه وقت برای مخاطبش بگذارد…

    واقعا «اینجا قطعه‌ای از بهشت است… که سربند یا زهرا آنهم به رنگ سرخ، ضمیمه شده به روان‌نویس معروف و نوستالژیک رهبر عزیزمان… آنهم به رنگ آبی به شدت آسمانی… پس نه با قلم، که با خون باید نوشت!»

    برقرار باشید جناب قدیانی…
    ــــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    ممنون از محبت‌تان… و دیگر آنکه چه قشنگ نوشتید!

  84. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    در شب اول این ماه، پی ماه نرو
    مه این ماه، شب نیمه آن می‌آید

    ـــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    ا…«حسن»…ت!
    این ولادت کریم اهل بیت، آنهم عدل در نیمه ماه رمضان‌الکریم، خودش حلاوتی دارد وصف ناشدنی…
    ببین خداوند منان، «چقدر عزیز زهرا، حسن مجتبی» را دوست دارد که در نیمه ماه خودش، ولادت دومین امام ما را قرار داده…

    در کدام متن بود که خطاب به کریم اهل بیت نوشتم؛
    «تو آنقدر کریمی که «کربلا» را هم به «حسین» بخشیدی…»!

  85. سیداحمد می‌گوید:

    آفرین فرزندان من!
    ببینیم تا کِی می‌تونید مانع آپ شدن قطعه ۲۶ بشید!
    😉
    تا حالا نگران آپ نشدن بودید، حالا نگران آپ شدنید!

    روزگار چه بازی‌هایی داره! 🙂

    خوبه برامون؛ قدر داداش رو بیشتر می دونیم!

  86. رضا اعتدال طلب -پزشک می‌گوید:

    آقای قدیانی
    خبرها رو خوندید؟
    داروی CELLCEPT مجددا در تهران نایاب شده
    (در شهرستانها که از قبل هم نبود)
    شرکت خارجی و مخصوصا بعضی بیماران هموفیلی و سرطانی جونشون وابسته به مصرف این دارو هست
    بعضی دیگر داروها هم مثل زلودا و پگاسیس بسیار کمیاب و گران هست
    حال به نظر شما راهکار مواجهه با این مشکل برای اونایی که عزیزانشون دارن می‌میرن چیه؟
    باید بهشون گفت؛ ببخشید داریم جلوی آمریکا مقاومت می‌کنیم؟
    نظرتون چیه آقای قدیانی؟
    ــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    بی‌عرضه بودن آقای روحانی و آقای ظریف در لغو تحریم‌ها!
    نظر من اینه!
    حضرت آقا که راه رو باز کردن بلکه این جماعت مدعی -که ادعا داشتن مذاکره مستقیم با خود آمریکا، لغو تحریم رو کاملا میسر و ممکنه می‌کنه- برن و تحریم‌ها رو لغو کنن…
    کردن؟! یا فقط ملت خودشون رو حواله کردن به جهنم؟؟!!
    بنابراین من نظرم رو دادم؛ حالا دوست دارم نظر شما رو بشنوم دکتر!
    کمتر دکتری دیده بودم که خودش بیشتر از بیمارانش، احتیاج به درمان داشته باشه!!
    شما مثل ماشینی می‌مونی که هر از چندی باید بره روی چال! 🙂
    اتفاقا مکانیک خوبی هستم این مواقع!
    بیا پیش خودم… غمت نباشه!
    دلواپس هم نباش…
    دارویی که اسم بردی، گیر تحریم نیست، بلکه گیر بی‌تدبیری هستش!
    اونچه داره مانع لغو تحریم میشه، شعار ملت زیر تابوت شهدا نیست؛
    بی‌عرضه بودن آقایان روحانی و ظریفه…
    دکتر!
    چند ماه پیش، جلسه‌ای داشتم با آقای لاریجانی…
    «جواد»شون البته!
    ایشون، اونجا جمله جالبی به من گفت، با اونکه می‌دونی خیلی هم اهل سخن گفتن علیه دولت نیست!
    جمله جواد لاریجانی این بود؛
    «خوب شد این روحانی و ظریف هم اومدن سرکار، بلکه ملت بفهمن اینها هم اون پخی نیستن که ادعاش رو داشتن!»
    الان ملت این رو فهمیده…
    #تحریمیم! می‌فهمی؟
    اینکه «آمار روحانی» درباره اقتصاد حتی صدای روزنامه‌های دوم خردادی رو هم درآورده، تقصیر چیست؟!
    تحریم؟! شعار «مرگ بر آمریکا»؟!
    نه عزیز من! تقصیر دروغگو بودن رئیس دولت مدعی راستگویی هستش…
    ماشین شما فی‌الحال نیاز مبرم داره بلکه بره روی چال!!
    شما دکتر هستی!
    از این داروی CELLCEPT، مهمتر و حیاتی‌تر، اختراع آمپولی است که بزنی در فلان جای آقایان، بلکه گشاد گشاد راه رفتن‌شان درمانی شود عاقبت!
    آره عزیز من! مشکل، بیش از آنکه از تنگنای تحریم باشد، از آن چیزی است که من ادب می‌کنم و صرف نظر می‌کنم از بیانش…
    حالا دوست دارم نظر شما رو بشنوم!

  87. سیداحمد می‌گوید:

    نیمه ماه خدا به دنیا آمدی تو و این یعنی خدا عاشق “حسن” است. تو ای متولد ماه خدا، سید جوانان اهل بهشتی و فاطمی ترین امام ما. پدرت در خانه خدا به دنیا آمد و مادرت کوثر بود و برادرت خون خداست و تو ای خون دل خدا، خوش آمدی به کوچه بنی هاشم. ای اولین پسر فاطمه! چشم محمد روشن. در بزرگی ات همین بس که سالها امام عباس بوده ای. علمدار شجاعت را از تو آموخته است ای حسن. تو مظهر جلال خدا بودی در جمل. تو عمار خدایی. نه، تو با معاویه صلح نکردی، سر دشمن را با پنبه بریدی. چشم تاریخ آنقدر سو نداشت که شمشیر تو را ببیند. در بزرگی تو همین بس که علی را “ابالحسن” می خوانند. ما اگر زیاد “حسین” می گوییم به خاطر “حا” و “سین” و “نون” توست. هر یا حسین ما همان یا حسن است. مادری ترین امام ما حسن است. اشبه الناس به حیدر کرار حسن است. چه خوب پدری بودی برای قاسم و عبدالله. تشنه شهادت بودند شیربچه هایت. نه، تو امام صلح نیستی. حسین و عباس در مکتب تو مبارزه آموختند. تو در کربلای جمل یادشان دادی چگونه باید با دشمن جنگید. تو آنقدر کریمی که کربلا را هم به حسین بخشیدی و علم را به علمدار. تو عصای دست ام البنین بودی، بعد از علی. چه رازی است که مزار تو نیز در بقیع است؟ آری، تو آنقدر کریمی که کربلا را هم به حسین بخشیدی و ۲ ابن الحسن را.
    http://www.ghadiany.ir/1389/1469

  88. سیداحمد می‌گوید:

    دکتر!
    حسین قدیانی با جان کری مذاکره نمی‌کنه‌ها!
    اون اسمش ظریفه…

    #تحریمیم! می‌فهمی؟

  89. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    آقا این مشکلی که نام بردید، ژنیه!
    یعنی با عرض معذرت از کارگر تا مدیر، اکثرا دچار این مشکل هستن.
    شما یه نگاه به آثار باستانی ما بنداز.
    ٩٠ درصدش کوزه و کاسه هست. یعنی اجداد ما فکر کردن ببینن در حالت نشسته، چه کاری میشه انجام داد!
    فقط در یک مقطع هشت ساله، این ژن، موقتا غیر فعال شد، که بعدش دوباره و با قدرت بیشتری فعال شده!
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    🙂 آی دلم…
    تو محشری پسر! ۲۰!

  90. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    اررررااااددددت 🙂

  91. سیداحمد می‌گوید:

    دکتر!
    درباره روحانی بیشتر جوک ساخته شده تا ملانصرالدین!
    آخه… #تحریمیم! می‌فهمی؟
    اگه پیاده‌روی ظریف و جان کری نتونسته تحریم همین دارویی که اسم بردی رو لغو کنه، گناه «مگر بر آمریکا» چیست؟!

  92. حسین می‌گوید:

    واقعا عجیبه!
    می‌گفتند ما اگه با آمریکا حرف بزنیم، همه تحریم‌ها رفع می‌شه!
    الان دو ساله دارن با شیطان مذاکره می‌کنن ولی دریغ از یه دونه تحریم که لغو بشه.
    تازه ما بدهکارشون شدیم.
    جدیدا میگن قراره همه چی رو تعطیل کنیم و آبمیوه‌گیری بزنیم، تازه شاید ۱۵ درصد تحریم‌ها معلق بشه.
    من دیگه واقعا حرفی ندارم!
    در ضمن با جمله جواد لاریجانی خیلی حال کردیم.
    حیف که یه عده سرشون زیر برفه!

  93. سیداحمد می‌گوید:

    http://www.wisgoon.com/pin/6559763/
    اینجا فقط می‌شه گفت: 😐

  94. حسین می‌گوید:

    در ضمن روحانی دیگه شورش رو در آورده…
    قبلنا افطار ساعت ۷ بود!
    فکر کنم به خاطر تحریمه…
    #تحریمیم! می‌فهمی؟

  95. سیداحمد می‌گوید:

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل‌فرجهم…
    http://opload.ir/im/3m94/41c6e8d7ac051.jpg

  96. چشم انتظار می‌گوید:

    از قدیم گفتن؛
    “خودچاله” را تدبیر نیست!! 🙂

  97. چشم انتظار می‌گوید:

    به نظر من اونقدری که کار پدر استدلال ایران! یعنی نوبخت تو این دولت سخت هست، نه شخص شیخ و نه ظریف‌الممالک، اونقدر سختی نمی کشند!! آخه کی اینقدر تمیز و مرتب می تونه گندکاری اطرافیانش رو با جدیدترین متد علمی ماله کشی کنه؟! نه، کی واقعا؟!

  98. صبا می‌گوید:

    http://8pic.ir/images/beu2k1nbzwgf93weiqbu.jpg

    “گریزان از همه دنیا خودم را یافتم اینجا
    خودم را با بدی‌هایم کنارت ای همه خوبی”
    برقعی

  99. چشم انتظار می‌گوید:

    دوستانی که اهل تلاوت قرآن بصورت حرفه ای هستند، حتما فیلم سخنان و سفارشات دیروز آقا رو ببینند. خیلی جالب بود…

  100. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    «دعای روز دوم ماه مبارک رمضان»

    بسم الله الرحمن الرحیم. اَللّـهُمَّ قَرِّبْنى فیهِ اِلى مَرْضاتِکَ، وَجَنِّبْنى فیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَنَقِماتِکَ، وَوَفِّقْنى فیهِ لِقِرآئِةِ ایاتِکَ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ

    خدایا! نزدیک کن مرا در این ماه به سوی خوشنودیت، و برکنارم دار در آن از خشم و انتقامت، و توفیق ده مرا در آن برای خواندن آیات قرآن به رحمت خودت ای مهربانترین مهربانان.

  101. بیرمرد می‌گوید:

    فقط تعدادی از اتومبیل‌ها و کالاهای لوکس را وارد نمی کردند و بجای آن داروی کمیاب را وارد می‌کردند. اگر می‌خواستند حتما راهی پیدا می‌شد برایش. راهش خیلی سخت نیست.

    اولا اجناس قاچاق از بسترهای قانونی حاکی از آن است که آقایان این کاره‌اند.
    ثانیا سال ۶۴ و ۶۵ تعداد زیادی موتور قایق تندرو به جای کتاب به ایران ارسال شد. آن بچه‌ها خیلی‌هاشان هنوز زنده‌اند.

    واقعا چطور است که ماشین لوکس را بلدند قاچاق کنند، لیکن داروی کمیاب را نه؟!
    بگذریم که بجز قاچاق هم اگر بخواهند حتما راهی پیدا می‌شود…

  102. . می‌گوید:

    «مرگ بر آمریکا» را به خود می‌گیرند، چون آمریکایی هستند دیگه!
    تعجبی که نداره… آقای قدیانی!

  103. رضا اعتدال طلب -پزشک می‌گوید:

    آقای قدیانی!
    مذاکرات در حال جریان است
    تمام نشده
    شکست نخورده
    اما خب احتمال شکستش هم وجود داره
    من هم موافقم توافق نشود مذاکرات شکست بخورد دولت حسن روحانی و شاید طبقه متوسط و تغییرخواه ایران به بن‌بست و انتهای راه می‌رسند
    اما آیا اوباما و حزب دموکرات هم توان پرداخت هزینه شکست مذاکرات رو دارند؟؟
    بعید می‌دونم
    اونها تمام کارتهاشون رو بازی کردند…
    No ways to die for anyone
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    جدای از بگومگوهای دوستانه، من و ما هم برای موفقیت تیم مذاکره دعا می‌کنیم بلکه بتوانند تحریم‌ها را لغو کنند اما بر فرض نشد!
    حتم دارم حتی آن روز هم باز راهی به رهایی هست…
    مومن هرگز به بن‌بست نمی‌رسه…
    ما در تمام طول دفاع مقدس، هم در تحریم غرب بودیم، هم در تحریم شرق…
    اما یک وجب از خاک پاک وطن را به اجنبی ندادیم.

    فلذا باز هم می‌توانیم… منتهای مراتب اگر ایمان به ۲ مهم داشته باشیم؛
    یک: الله و صدق وعده‌اش.
    دو: عزم و اراده ملت.

  104. نسیم می‌گوید:

    فرازی از دعای افتتاح:

    “اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ أَمْرِکَ الْقَائِمِ الْمُؤَمَّلِ وَ الْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ وَ حُفَّهُ بِمَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَیِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ…”.

    .
    .
    .

    “اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَعْدَ اللَّهِ الَّذى ضَمِنَهُ…”.

  105. مسعودساس می‌گوید:

    دل من در سحر مسجد ارک است هنوز…
    به ابو حمزه منصور؛ الهی العفو…

    هنوزم حاجی میری داداش؟
    ما رو هم به دعاهااااا!
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    به نسبت قبل خیلی کمتر میرم اما میرم!

  106. بی قرار وصال می‌گوید:

    خبرگزاری فارس
    نماینده مردم رباط کریم در مجلس:
    “۷۰ درصد قاچاق از مرزهای قانونی صورت می‌گیرد… روند فعلی واردات با اقتصاد مقاومتی مغایرت دارد… دولتمردان گوش شنوا ندارند!”

    پی‌نوشت:
    ۱- روحانی مچکریممممممم!
    ۲- # تحریمیم! می‌فهمی؟

  107. بی قرار وصال می‌گوید:

    سعید حدادیان در دومین شب مهدیه امام حسن مجتبی:
    “آقای هاشمی! شما باید این تابوت‌ها را روی دوش می‌گرفتید… امامی که ۳۰۰ هزار شهید دارد را نمی‌توانید تحریف کنید!”

    http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940329000011

  108. پیرمرد می‌گوید:

    حاج سعید حدادیان؛
    احسنت!

  109. همشهری باکری می‌گوید:

    رفقا
    اگه می‌خواهید حسین قدیانی بیشتر کامنت جواب بده، به “دکتر” و “اسلامی ایرانی” توصیه کنید بیشتر کامنت بدن! 🙂
    ــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    عجب! ما اینجا همه بچه‌ها رو دوست داریم…
    اما خدایی هنوز در کف «کاسه و کوزه» دوست خوبمان «اسلامی ایرانی» هستم! 🙂
    لاکردار، نبوغ عجیبی داره در طنز نوشتن!
    بلااستثناء همه کامنتهاش به حیث طنز، قوی بلکه عالی هستند…
    حیف که مثل اجدادش (!) تنبله!!

  110. بیست و ششی می‌گوید:

    بچه‌ها هم اینجا، همه، شما رو دوست دارند! حتی همین رضا ۲ و دکتر! 🙂
    ـــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    لطف دارند بچه‌ها. حالا درست یادم نیست “دکتر” بود یا “رضا ۲” که باری برایم کامنت خصوصی و از قضا مطولی گذاشته بودند که ما در میان این همه وبلاگ و سایت و خبرگزاری و چه و چه که با دولت اعتدال، زاویه دارند، تنها و تنها به اینجا می‌آییم چرا که… بگذریم! البته وبلاگ به جز این ۲ بزرگوار، باز هم «مخاطب مخالف» دارد اما گذری! و چند پست در میان!

  111. بیست و ششی می‌گوید:

    هاشمی رفسنجانی ۱۶ مهر ۹۱:
    «به هر حال در تولید نباید وضع کشور این‌گونه باشد. این موضوع ربطی به تحریم‌ها ندارد و این از جمله اموراتی است که مدیرها باید جوابگو باشند. تحریم چه تأثیری می‌خواهد روی کشاورزی بگذارد؟ شاید بگویند واردات سم و کود کم شده است، ولی این حرف زیبنده ایران نیست.»

    هاشمی رفسنجانی ۲۶ خرداد ۹۴:
    «عده‌ای حرف‌های عجیب و غریب می‌زنند که ما می‌‌خواهیم خودمان به دانش دست پیدا کنیم و این در حالی است که تحریم‌ها پدر مردم را در آورده است! اکثر مردمی که مزدبگیر هستند تحریم‌ها استخوان‌های آنها را خرد کرده است.»

  112. محسنی. ر می‌گوید:

    جناب حسین خان!
    اگه به این حرفها باشه، روحانی هم میگه “بیسواد” شما به خودتون می‌گیرید! میگه “بزدل” ایضا! میگه “بی‌شناسنامه” همین‌طور! و… قس‌علی‌هذا!
    واقعا حیف قلم شماست که بیست و چهار ساعت، خرج میشه برای سیاست، آنهم تنها و تنها زدن دولت!
    اشتباه نکنید! من مدافع این دولت نیستم، همچنان که مدافع دولت قبل هم نبودم! این وسط فقط دلم برای قلم شما می‌سوزه و این استعدادی که دارین توی منجلاب سیاست‌زدگی هدرش میدین!
    حیف نیست؟
    الان هم آمدم وبلاگتان بلکه متنی درباره “ماه مبارک” بخوانم اما دیدم ظاهرا بدجوری گیر کردین در منجلاب سیاست…

  113. بیست و ششی می‌گوید:

    درباره اون کامنت خصوصی “رضا ۲” یا “دکتر” فکر کنم از اون خصوصی‌هایی بود که عمومی‌اش کردین، چون من هم یه همچین چیزی یادمه!!
    .
    .
    .
    بچه‌ها!
    این “محسنی. ر” داره سوژه متن می‌ده‌ها!!
    مشکوکه!!!! 🙂

  114. سیداحمد می‌گوید:

    بیست و ششی؛

    لابد نفوذیِ بچه‌های روزنامه‌ است!
    🙂

  115. بیست و ششی می‌گوید:

    شبکه سه داره “چ” می‌ذاره!
    در راستای دادن سوژه؛
    امروز وفات دکتر شریعتی است، پس فردا هم شهادت دکتر چمران! 😀

  116. چشم انتظار می‌گوید:

    با یکی از رفقا در خصوص تحریم در حال صحبت بودیم که گفت؛
    اصلا آقاجون، مال خودشه دوست داره به ما نده! چرا ما چشممون دنبال دست اوناست که بدن یا ندن؟ دوست ندارن بدن! عرضه داریم خودمون بسازیم! اینقدر هم منت‌کشی نکنیم و عزتمون رو به حراج نذاریم.

  117. چشم انتظار می‌گوید:

    رهبر معظم انقلاب در روز سه‌شنبه ۵ خرداد ۹۴ در درس خارج خود به تفسیر «مفهوم مداهنه و سازش با دشمن» پرداختند. ایشان با بیان روایتی از امام رضا در این باره فرمودند:

    عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا أَنَّهُ سُئِلَ مَا الْعَقْلُ؟ فَقَال‏ التَّجَرُّعُ‏ لِلْغُصَّةِ وَ مُدَاهَنَةُ الْأَعْدَاءِ وَ مُدَارَاةُ الْأَصْدِقَاءِ.
    امام رضا در پاسخ به این سؤال که «عقل چیست؟» فرمودند: نشانه عقل سه چیز است؛

    ۱. فرو بردن غصّه (تحمل آن و افشا نکردن آن، که منافاتی با علاج جستن ندارد)
    ۲. مداهنه (نرمش و سازش) با دشمن
    ۳. مدارا با دوستان

    رهبر انقلاب در توضیح قسمت دوم فرمودند که در قرآن داریم «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ‏ فَیُدْهِنُونَ» آنان دوست دارند که تو نرمش و سازش داشته باشی تا آن‌ها هم نرمش و سازش داشته باشند.(۹ قلم)
    اما این آیه در مقام ملامت نرمش و سازش است، حال چطور روایت را با این آیه جمع کنیم؟

    در روایت، منظور اعدای شخصی است، مثلا یک مشکل همسایگی یا شغلی پیدا می‌کنیم، و کسی به خاطر این‌گونه مسائل با ما دشمن می‌شود، در اینجا فرموده‌اند مداهنه کنید. این مداهنه را کسی تعمیم ندهد به دشمنان فکری و دینی که با هویت شما مقابله می‌کنند. آیات قرآن اینجا خیلی روشن معین کرده است که با این دشمنان چگونه برخورد کنید. با دشمنی که دشمنی اصولی و مبنایی دارد ممنوع است دست دوستی بدهیم…

    «تُسِرُّونَ‏ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبیلِ» شما مخفیانه با آنها رابطه دوستى برقرار می‌کنید در حالى که من به آنچه پنهان یا آشکار می‌سازید از همه داناترم! و هر کس از شما چنین کارى کند، از راه راست گمراه شده است! (۱ ممتحنه)

  118. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    آقا این‌جوری میگین، آدم دست و دلش می‌لرزه موقع کامنت گذاشتن!
    خوب بچه‌ها؛
    این چند وقت، تقریبا پا به پای شما در صفحه کامنت‌ها، فعال بودم!
    فلذا! بنده هم مدتی با داداش حسین می‌رم هالیدی.
    خود تحویل گیری حاد! دُکی نسخه چی داری؟
    یه نسخه می‌خوام نهایتا در حد ناصر خسرو.

  119. سیداحمد می‌گوید:

    این‌طوری پیش بریم، هیچ‌کی تو متن جدید کامنت نمی‌ذاره!
    🙂

  120. مهاجر می‌گوید:

    جناب محسنی. ر؛

    اولا: برای یه بچه مسلمون سیاست عین دیانت است. امام زمان‌مان هم ان‌شا‌الله تشریف آوردن، قراره حکومت تشکیل بدن دیگه، چطوره پیشنهاد بدی آقا درگیر سیاست نشن! ها؟
    ثانیا: ما داریم شعار “مرگ بر آمریکا” و “هیهات منا الذله” را یادآوری می‌کنیم که شاید خفتگان بیدار شوند (اگر خودشان را به خواب نزده باشند) و نیز یادآوری می‌کنیم؛ ما آحاد ملتیم که “هیهات منا الذله” می‌گوییم. اگر دقت کرده باشید مراسم تشییع شهدا نشان داد که آحاد ملتند که “هیهات منا الذله” می‌گویند؛ نه عده‌ای دلواپس. در حالی‌که اونی که “بی‌سواد” و “بی‌شناسنامه” و بعضا کلمات توهین‌آمیز می‌گوید، خودش توضیح می‌دهد که منظورش چه کسانی هستند و مخاطبش کیست. به خود گرفتن اینجا معنا نداره…. ولی ما شعارهای اصلی اسلام و انقلاب را می‌گوییم، و نحوه بیان این دو هم کاملا متفاوت است و واقعا جای مقایسه کردن وجود ندارد.

  121. صبا می‌گوید:

    چشم انتظار؛
    الان دارید سوژه می‌دهید شما؟!

    دوستان؛
    دعا یادتون نره!
    از بس دعا دعا کردم، یاد اون آقا “جواد” افتادم که یکی دو سال پیش همه‌اش التماس دعا داشتند…
    دیدید دعا کردیم؛ رفت دیگه نیومد! 🙂

  122. چشم انتظار می‌گوید:

    یادی از مرحوم رسول ملاقلی‌پور با نمایی از فیلم زیبای افق و سکانس غواصان:
    http://www.seratnews.ir/files/fa/news/1394/3/29/189024_821.flv
    ــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    به به! عجب لینکی…
    «در این عشق چو مردید، همه روح پذیرید!»
    واقعا عجب شعری گفته «ملای رومی»…
    و عجب «افق» بلندی داشت «عمو رسول»…
    که حقا در این سکانس، این شعر را «به موقع» گذاشت!

  123. صبا می‌گوید:

    با زبون روزه “چ” دیدن، چقدر می‌چسبه!
    مزه اشک هاش فرق می‌کنه!

    واقعا از ته قلب می‌گم؛
    به دور و بر که نگاه می‌کنم می‌بینم که از این قهرمان‌ها الان هم کم نداریم، واسه همین دلمون قرصه!
    خدایا! به حق این ماه عظمیت، به ما توانایی این رو بده بچه هامون رو این‌چنین مردهایی تربیت کنیم واسه آینده اسلام و وطن!
    خدایا! “آقا”مون رو حفظ کن!
    دشمنان بدانند؛ خامنه ای، هنوز همان “عصا”ی خمینی را دارد!
    (صلوات خدا بر ایشان)
    شادی روح شهید چمران و شهدای غائله کردستان صلوات!

  124. سیداحمد می‌گوید:

    دم حاج سعید حدادیان گرم؛
    البته فکر نکنم آقایانِ حامی آزادی بیان، بی تفاوت از کنار سخنان دیشب حاج سعید عبور کنند!

  125. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    دیگه دم دمای غروبِ و همه بی‌حال.

    من لقمه آخر سحری رو انقدر نزدیک اذان خوردم که:
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    ملائکه تقاضای ویدیو چک کردن!! 🙂

  126. مسعودساس می‌گوید:

    عاشق این دیالوگ ماندگار بابک حمیدیان (شهید اصغر وصالی) ام:
    سرباز خمینی مرد شهادته؛ نه تسلیم…

    والسلام!

  127. ناشناس می‌گوید:

    شرمنده
    درد و بلای این والیبالیست‌ها بخوره توی سر… استغفرالله… همون دشمن!

  128. سیداحمد می‌گوید:

    دم بچه‌های تیم ملی والیبال گرم!
    پیروزی در برابر آمریکا همیشه شیرین است!

  129. چشم انتظار می‌گوید:

    مذاکره با آمریکا یعنی این؛
    ایران ۳
    آمریکا ۰

  130. به جرم عشق می‌گوید:

    بزرگواران همه ارادت دارن به شهید چمران دیگه!
    می‌دونید واکنش جالبشون در برابر تحریم‌ها چی بوده؟
    (فقط اینو بگم از خیلی وقت پیش که نظر این شهید رشید رو شنیدم، دیگه هر بنی‌بشری که تحریم‌ها رو به آب خوردن ربط بده و خودشو به زمین و آسمون بکوبه، خود همون بنی‌بشر از چشمم می‌افته و بهش شک می‌کنم.)
    اینم واکنش عاقلانه شهید چمران به تحریم ها از زبان برادرش:
    روزی شهید چمران را در ساختمان نخست‌وزیری دیدم. به او گفتم:

    “آمریکا رسما ما را تحریم کرده است و ما در تنگنای بیشتری قرار خواهیم گرفت! او در پاسخ من دست‌هایش را به نشانه شکرگزاری به سمت آسمان بلند کرد و گفت؛ خدا را شکر که از این به بعد باید مهندسان ما خودشان بسازند آنچه را که احتیاج دارند! به او گفتم؛ در این شرایط این رفتار شما برایم تعجب‌آور است! و ایشان به من گفتند؛ در هر قسمت از کار که به مهندسین می‌گویند باید این قطعه را بسازیم، آنها در جواب می‌گویند؛ چرا بسازیم یا در انبارها وجود دارد و یا از غرب می گیریم، اما امروز با این تحریم مجبور می‌شویم بسازیم و این ما را خوداتکا خواهد کرد.”

    با همه ارادتی که به “چ” دارم، شهید چمران را از کتاب “خدا بود و دیگر هیچ نبود” می شناسم.
    شادی قلب این قله اخلاص صلوات

  131. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    یعنی زدیم آمریکا رو پودددر کردیم.
    دمشون گرم. خدا قوت.
    کاش دو نفر این‌جوری پای مذاکره داشتیم، حداقل دو تا امتیاز می‌گرفتیم.
    از پس دکل‌های دو و نیم متریشون بر میایم، از پس جان‌کری زوار درفته نه.
    کاش یه دستور از بالا میومد، هادی ساعی رو همراه تیم مذاکره می‌فرستادن، کل میز رو لگد پیچ می‌کرد.

  132. ع.ح.ق می‌گوید:

    آقا!
    اولا نماز و روزه همه قبول درگاه حضرت حق. بنده را نیز ار دعای خیرتان محروم نفرمایید.
    اما بعد؛
    هی می‌خواستم ببینم شهدا دقیقا چه کاری با دل ملت خواهند کرد.
    واقعا برایم جای سوال بود. ولی اصلا انگار بعضیا عوض شدند.
    کسانی که تا دیروز فقط به فکر یک لقمه نان بودند و شکم غایت القصوای زندگی‌شان، بعد از اینکه شهدا به شدت «خوب موقعی آمدند» بالکل عوض شدند.
    اصلا یه وضعی شده…
    تا امروز که بعضی از دوستانم رو دیدم، معجزه شهدا رو باور نکرده بودم.
    عجیب قشنگ شده فضا، عجیب‌ها…
    چقدر بده که شهید دادیم، ولی چقدر خوبه که شهید داریم…
    خدا همه شهدا را با سیدالشهدا مشهور کنه، ما رو هم با شهدا؛ الهی آمین!

  133. ناشناس می‌گوید:

    چه وقت آمدن بود؟! (یادداشت روز)
    http://kayhan.ir/fa/news/47819

  134. سیداحمد می‌گوید:

    بازی‌ها که تموم شد، تیم ملی آمریکا رو با اتوبوس راهی کشورشون کنیم!
    چرا؟
    #تحریمیم! می‌فهمی؟

  135. بی قرار وصال می‌گوید:

    مرتبط با موضوع
    گزارش خبری تحلیلی کیهان
    وحشت مدعیان اصلاحات از پیام مقاومت شهدا
    http://kayhan.ir/fa/news/47790/

  136. گفت و شنود می‌گوید:

    قمار!

    گفت: مدعیان اصلاحات می‌گویند یک جریان خاص، مراسم تشییع شهدا را به میتینگ سیاسی تبدیل کرده بود.
    گفتم: مگر در این مراسم و به قول آنها میتینگ چه شعارهایی می‌دادند؟

    گفت: شعارهای مرگ بر آمریکا، سازش نمی‌پذیریم، هیهات مناالذله و…
    گفتم: یعنی مدعیان اصلاحات با این شعارها مخالفند؟!

    گفت: مثل اینکه مسئله شهید و شهادت و دفاع از اسلام و مردم و نظام و میهن اسلامی و … برای آنها معنا و مفهومی ندارد!
    گفتم: چه عرض کنم؟! یارو داشت قمار می‌کرد، بهش گفتند؛ پاشو، پاشو، یک نفر افتاده توی آب دارد غرق می‌شود. گفت؛ به من چه؟! گفتند؛ پدر خودت است. گفت؛ پس به تو چه؟ و به قمارش ادامه داد!

  137. سید محمد حسینی سعادت می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی و همه عزیزان؛
    تفاوت حضرت امام و حضرت خامنه ای و پیروان آنان، با اصلاح‌طلبان و هاشمی و انقلابیون سابق و دولت فعلی، در ایمان واقعی و عدم ایمان به این آیه از قرآن کریم است:
    ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم…
    اگر دقیقا به خواست و اراده خدا، فارغ از هر مصلحت دنیوی عمل کنی، خدا نیز در هر مشکل و پیشامدی تو را یاری خواهد نمود.
    حتی خودش تو را در تحمل مشکل ثابت قدم و استوار نیز خواهد کرد.
    اگر ایمان به وعده خدا داشته باشیم می‌توانیم در جلوی چشم دشمن، موشک چند متری “ماوریک” را از نمایشگاه نظامی آلمان به دست بیاوریم و علیرغم قرق دریایی دشمن، وارد کشور نموده و پس از مهندسی معکوس، ساخته و بر علیه نفتکش‌های عراقی و کویتی استفاده نماییم.
    لذا اگر این دولت همه چیز را به تحریم ربط ندهد و اعتقاد به اراده و سنت الهی داشته باشد، با کمی چاشنی تدبیر و امید واقعی -نه فقط شعاری- نه تنها دارو بلکه هر کالا و هر چیز استراتژیکی را می‌تواند وارد نماید. مشکل از تحریم نیست، از چیز دیگر است.

    ضمنا حسین آقای عزیز؛
    با اینکه چند روزی بود که حالم خوب نبود ولی با خواندن هر دو متن اخیر و جواب به کامنت‌هایی که داده بودی، حظ بردم و خیلی بهتر شدم.
    اجرکم عندالله…

  138. سیداحمد می‌گوید:

    ملتی صفا کردند با

    “آب خوردن مردم به «ســـــــ بر حسین ـــــــلام» بستگی دارد، نه تحریم”!

    حاج حسین شریعت هم!

  139. صبا می‌گوید:

    ظریفی گفت: برو اول ماه رمضان دعای وداع رو بخون!
    دیدم راست میگه؛
    آدم وقتی به ارزش یه چیزی بیشتر پی می‌بره و براش عزیزتر می‌شه که چشمش به عاقبتش باز باشه!
    من هم به دوستان توصیه می کنم، حتی در حد معنا!
    از این بندش خجالت کشیدم؛

    “سلام بر تو چه طولانی بودی بر گناهکاران و چه با هیبت بودی در قلوب اهل ایمان!”

    مثل امام رضا رفتن می‌مونه، از اولش که میری همه اش دلهره برگشتن رو داری! بعضی چیزا هستند که آدم دلش نمی‌خواد تموم شه!
    مثل مشهد، کربلا که تا حالا نرفتم!!
    دهه‌ی محرم
    ماه رمضان

  140. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    «دعای روز سوم ماه مبارک رمضان»

    بسم الله الرحمن الرحیم. اللهمّ ارْزُقنی فیهِ الذّهْنَ و التّنَبیهَ و باعِدْنی فیهِ من السّفاهة و التّمْویهِ و اجْعَل لی نصیباً مِنْ کلّ خَیْرٍ تُنَزّلُ فیهِ بِجودِکَ یا أجْوَدَ الأجْوَدینَ

    خدایا! روزی کن مرا در آن روز هوش و خودآگاهی را و دور بدار در آن روز از نادانی و گمراهی و قرار بده مرا بهره و فایده از هر چیزی که فرود آوردی در آن به بخشش خودت، ای بخشنده‌ترین بخشندگان.

  141. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    ✳عظمت دعای سحر ماه رمضان

    امام باقر(ع) فرمودند:
    اگر مردم عظمت این دعا (دعای سحر) در نزد خدا و سرعت استجابت این دعا برای کسی که آن را می‏‌خواند را می‎دانستند، برای بدست آوردن آن بر روی همدیگر شمشیر می‎کشیدند! اگر سوگند یاد کنم که اسم اعظم خدا در این دعاست، سوگندم درست است. پس هر گاه دعا کردید در دعا کوشش کنید که این دعا از علوم پنهانی است. پس آن را پنهان کنید مگر از اهلش. منافقین و تکذیب‏‌کنندگان و انکارکنندگان از اهل این دعا نیستند و این دعا، دعای مباهله است… می‏‌گویی؛ «اللهم إنی اسئلک من بهائک بأبهاه…»

    اقبال الاعمال، تالیف عارف کامل، سیدبن‌طاووس قدس سره

  142. چشم انتظار می‌گوید:

    غواص شهید؛ حمید رحیم پور ازغدی؛
    http://www.mashreghnews.ir/fa/news/430819/

  143. Ali.l می‌گوید:

    عزیزان؛
    وسط دعاهاتون ما رو هم فراموش نکنید و دعا کنید برای سلامتی ظریف!
    آخه با لباس شخصی پشت زمین والیبال حضور داشت.

  144. مجید قمی می‌گوید:

    این فرزندان جمهور!
    با دستان بسته!
    در اعماق خاک!
    زنده به گور!
    دل‌پریشانی بعضی مسئولین از آمدن‌شان!
    یاد این جمله افتادم!
    “در حضیض هم می‌توان عزیز بود.”

  145. زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی می‌گوید:

    تیم والیبال آمریکا اجازه ندادند کسی بازی تمرینی‌شون رو ببینه؛
    حالا ما داریم سر بازدید از مراکز نظامی و پرس و جو از نخبه‌ی وطن جر و بحث می‌کنیم…!!

    آدم به کی بگه اینا رو؟؟

  146. صاعقه گمنام می‌گوید:

    لزوم عبرت در سنت الهی
    مواجهه ملت ایران با چالش‌های گوناگون

    بعد دیگر قضیه اسارت، مسئله‌ی عبرت و سنت الهی است. بالاخره ما در دوران زندگی کوتاه دنیوی‌مان، این چند ده سالی که در دنیا زندگی می‌کنیم، دائم مواجه با چالشیم. همیشه چالش با استکبار و آمریکا نیست. چالش‌های گوناگونی هست لیکن در وضع انقلاب اسلامی، چالش‌های درونی، چالش با شیطان، چالش با نفس امّاره و چالش با سلطه‌گران و انحصارطلبان و زیاده‌خواهان و استکبار هم هست. ما به عبرت و تأمل و تعمق در این سنت الهی احتیاج داریم. شاید آن روزی که اسیر جنگ تحمیلی ایرانی، جوان مسلمان در آن اردوگاه با آن وضعیت یا در آن سلول با آن شکنجه‌ها زندگی می‌کرد، به حسب ظاهر دریچه‌ی امیدی به روی او باز نبود؛ شاید تصور می‌کرد که این وضعیت ممکن است سال‌های بیشتری طول بکشد یا سرانجامی جز مرگ و کشته شدن نداشته باشد. امروز واقعیت را نگاه کنید، ببینید چه اتفاقی افتاده است؛ آنها کجایند، شما کجایید؟ این یک عبرت است؛ این نشانه‌ی درستی و راستی و صدق وعده‌ی الهی است. به وعده‌ی الهی ایمان بیاوریم؛ به راست بودن وعده‌های الهی باور و اعتقاد عمیق پیدا کنیم؛ اگر می‌فرماید: «و لینصرنّ اللّه من ینصره انّ اللّه لقویّ عزیز.»(۱) معنای این را درک کنیم. آن روز شما در مقابل مأمور شکنجه یا رئیس زندان یا مأمور بعثی مواجه بودید با آن فشار، امروز ملت ایران در مقابل آمریکا مواجه است با چالش‌هایی؛ همان قضیه است. «و لینصرنّ اللّه من ینصره انّ اللّه لقویّ عزیز». وعده‌ی خدا راست است. آن کسانی که وعده‌ی خدا را باور ندارند، خداوند متعال آنها را مطرود می‌داند، آنها را ملعون و دور افتاده‌ی از ساحت رحمت خود به حساب می‌آورد.(۲) وعده‌ی خدا حق است. امروز هم همین مسئله برای ملت ایران هست. اگر ما به شرایط آنچه که خدای متعال گفته، عمل کنیم -همچنان که شما در دوران اسارت به این شرائط عمل کردید- قطعا پیروزی با ملت ایران است؛ این یک عبرت است. آن‌هایی که به شما می‌گفتند تا ابد باید در این زندان بمانید، یا می‌گفتند شما را اعدام خواهیم کرد، خودشان به زباله‌دان تاریخ افتادند، خودشان اعدام شدند، خودشان نابود شدند؛ شما امروز بحمداللّه در جمهوری اسلامی، سرافراز و با عزت دارید زندگی می‌کنید؛ این درس است. یک بار دیگر هم ما در گذشته این درس را داشتیم. بعضی‌هامان باور نمی‌کردیم. در دوران اختناق، در دوران طاغوت، فشارها زیاد بود؛ کسانی می‌گفتند آقا، «مشت است و درفش»، بی‌خود ایستادگی می‌کنید، بی‌خود مقاومت می‌کنید؛ یک عده‌ای هم می‌گفتند نه، «صدقوا ما عاهدوا اللّه علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر.»(۳) خدای متعال حادثه‌ای را پیش آورد که در دنیا هیچ کس باور نمی‌کرد؛ نه اینکه در ایران کسی باور نمی‌کرد، در دنیا هم کسی باور نمی‌کرد. کسی باور نمی‌کرد که آنچه آمریکائی‌ها آن را جزیره‌ی ثبات می‌دانند، اینجور دستخوش طوفانی بشود که در نهایت به انزوای آمریکا، به انزوای استکبار، به انزوای انگلیس و عمال و مزدورانشان منتهی شود.

    رهبر معظم انقلاب، بیانات در دیدار با جمعی از آزادگان ۲۵ تیر ۹۱

    ۱) سوره مبارکه الحج آیه ۴۰
    الَّذینَ أُخرِجوا مِن دِیارِهِم بِغَیرِ حَقٍّ إِلّا أَن یَقولوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَولا دَفعُ اللَّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَواتٌ وَمَساجِدُ یُذکَرُ فیهَا اسمُ اللَّهِ کَثیرًا ۗ وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ.
    همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه می‌گفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه‌ها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می‌شود، ویران می‌گردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری می‌کند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است.

    ۲) سوره مبارکه الفتح آیه ۶
    وَیُعَذِّبَ المُنافِقینَ وَالمُنافِقاتِ وَالمُشرِکینَ وَالمُشرِکاتِ الظّانّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوءِ ۚ عَلَیهِم دائِرَةُ السَّوءِ ۖ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِم وَلَعَنَهُم وَأَعَدَّ لَهُم جَهَنَّمَ ۖ وَساءَت مَصیرًا.
    و (نیز) مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد می‌برند مجازات کند؛ (آری) حوادث ناگواری (که برای مؤمنان انتظار می‌کشند) تنها بر خودشان نازل می‌شود! خداوند بر آنان غضب کرده و از رحمت خود دورشان ساخته و جهنم را برای آنان آماده کرده؛ و چه بد سرانجامی است!

    ۳) سوره مبارکه الاحزاب آیه ۲۳
    مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا.
    در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند) و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.

  147. صاعقه گمنام می‌گوید:

    توضیحات سردار باقرزاده درباره حواشی مراسم تشییع خط‌شکنان و غواصان شهید:
    معدود افرادی که در جایگاه حضور یافتند با میل و علاقه شخصی خودشان بود.
    http://www.tasnimnews.com/Home/Single/775887
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    قطعه ۲۶:
    به این «توضیح» نمی‌گویند! می‌گویند «عذر بدتر از گناه»!!

  148. ناشناس می‌گوید:

    دکتر؛

    چرا اینقدر نظر هم صنف‌های شما متفاوت است؟ یکی میگه روزه نگیر ضرر داره، یکی میگه بگیر عیبی نداره!
    حالا چه کنیم ما؟؟ یا باید هر روز از مرز شرعی خارج شیم و برگردیم یا خراب شیم سر فامیل و بشیم مسافر!
    همیشه برای آنهایی که بیمار بودند و نمی‌توانستند روزه بگیرند چقدر آیه و حدیث می‌آوردم که خدا برای‌تان به اندازه زمان سلامتی‌تان عبادت می‌نویسد و غیره… اما حالا…

    اللهم اشف کل مریض…
    الهی لذت عبادتت را از ما مگیر!

  149. حسین می‌گوید:

    سلام؛ عبادت‌ها قبول…
    چه استاد اخلاق خلاقی… به به از این همه ظرافت!
    http://alef.ir/vdcgxu9x7ak9uw4.rpra.html?277328

  150. علی می‌گوید:

    “موتور برق” و “بیدآبادی‌ها”

    گروهی از ریش‌سفیدان روستای بیدآباد به شهر رفتند و برای روستا موتور برق خریدند. موتور را که به روستا آوردند، دربارۀ محل استقرار موتور اختلاف پیدا کردند. هنوز این اختلاف، حل نشده بود که یکی گقت: این دستگاه با نفت کار می‌کند. حالا نفت آن را از کجا بیاوریم؟ کناردستی او گفت: بی‌سواد! موتور برق با بنزین کار می‌کند، نه نفت. سومی گفت: نخیر. من دیده‌ام که در این موتورها گازوئیل می‌ریزند. جوان‌ترها کنجکاو شده بودند که اصلا این دستگاه عجیب و غریب، چگونه نفت یا بنزین یا گازوئیل را به برق تبدیل می‌کند. یکی گفت: با نفت یا بنزین یا آب یا هر چیز دیگری کار می‌کند، مهم نیست. هر کجا هم که دوست دارید، ببرید؛ فقط باید جایی باشد که باران نخورد؛ چون زنگ می‌زند. یکی خنده‌کنان گفت: چرا زنگ بزند؟ مگر آهن است که زنگ بزند؟ این موتورها را از فلزهای ضد زنگ می‌سازند. یکی از میان جمعیت گفت: فلز ضد زنگ هم مگر داریم دیوانه؟ گفت: بله که داریم. مگر درِ خانۀ شما که فلزی است، زنگ می‌زند؟ همان صدا گفت: نادان! درِ خانۀ ما آهنی است و اگر زنگ نمی‌زند، به خاطر رنگی است که به آن زده‌ایم. کدخدا برای اینکه دعواها بخوابد، گفت: موتور را روی بام خانۀ ما می‌گذاریم و پلاستیکی هم روی آن می‌کشیم که باران نخورد. برای سوخت آن هم از حسن‌آبادی‌ها که قبل از ما موتور برق آوردند، می‌پرسیم. معلم مکتب‌خانۀ روستا گفت: چی؟ برویم از حسن‌آبادی‌ها بپرسیم که شما در موتورتان چی می‌ریزید؟ می‌خواهم صدسال دیگر برق نداشته باشم که حسن‌آبادی به من بگوید باید چه بکنم و چه نکنم! کدخدا گفت: پس چه کار کنیم؟ گفت: یک بار بنزین می‌ریزیم، یک بار نفت، یک بار گازوئیل، تا ببینیم با کدام کار می‌کند؟ محبعلی، بیلش را محکم به زمین زد و گفت: ما برای این موتور پول دادیم. اگر نفت بریزد و آتش بگیرد، چی؟ القصه، این گفت‌وگو تا نیمه‌های شب طول کشید و مردم، آن شب را هم بدون برق گذارندند. فردای آن روز هم بحث‌ها ادامه یافت و چند بار هم زد و خورد شد. یکی دو نفر هم فحش‌های آب ‌نکشیده روانه همدیگر کردند. ناگهان کدخدا گفت: هیچ کس حرف نزند. هر چه من گفتم، بگویید چشم. هیچ کس نگفت چشم. کدخدا هم ناراحت شد و قهر کرد. رفت و در خانه‌اش نشست اما صدای مردم را می‌شنید که به جان هم افتاده‌اند. کم‌کم صدای ناله و استغاثه شنید. خواست بیرون بیاید، ترسید. دو سه روز گذشت و هنوز برقی در کار نبود. کدخدا در خانه نشسته بود و بیرون نمی‌رفت. روز چهارم زن کدخدا به او گفت: حالا فرض کنید که موتور را راه انداختید. شما که هنوز خانه‌ها را سیم‌کشی نکردید. آه از نهاد از کدخدا بلند شد. دوباره مردم را جمع کرد که مسئلۀ سیم‌کشی را بگوید. نیمی از مردم نیامدند؛ عده‌ای هم که آماده بودند، با قمه و چاقو آمده بودند که اگر دعوا شد، کم نیاورند. کدخدا، اوضاع را که دید، گفت: کار مهمی نداشتم. فقط خواستم بگویم این موتور نعمت خدا است، آن را ضایع نکنیم. بعد دست کرد در جیبش و گفت: این شعر را دخترم برای موتور برق گفته است. شعر را که خواند، مردم پراکنده شدند اما هر کس که کوره‌سوادی داشت، شروع کرد به شعر گفتن دربارۀ برق و موتور برق. هر شب زیر نور فانوس جمع می‌شدند و شعرهایی را که برای برق و موتور برق گفته بودند، برای همدیگر می‌خواندند. گاهی هم سر قافیه و ردیف و مضمون شعرها با هم نزاع‌های ادبی و علمی می‌کردند. بازار بحث فنی دربارۀ سیستم موتورهای برق هم گرم گرم بود. برخی بیشتر می‌دانستند و برخی کمتر. آنهایی که بیشتر می‌دانستند، برای آنها که کمتر می‌دانستند، سخنرانی می‌کردند. گاهی هم جزوه‌هایی را در میان مردم پخش می‌کردند. خلاصه؛ کار بیدآبادی‌ها این شده بود که روزها سر جنس و سوخت و فناوری و جایگاه و اهمیت موتور برق با هم دعوا کنند و شب‌ها سر قافیه و ردیف و وزن شعرهایی که برای موتور برق گفته بودند، یا شیوه تولید برق در این موتورهاجنگ کنند.

    مسئله بیدآبادی‌ها، این جوری لاینحل شد!!!

  151. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    «دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان»

    بسم الله الرحمن الرحیم. اَللّهُمَّ قَوِّنى فیهِ عَلى اِقامَةِ اَمْرِکَ وَاَذِقْنى فیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ وَاَوْزِعْنى فیهِ لاِدآءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ وَاحْفَظْنى فیهِ بِحِفْظِکَ وَسَِتْرِکَ یا اَبْصَرَ النّاظِرینَ.

    خدایا! نیرو ده مرا در این ماه براى بر پا داشتن فرمان و دستورت و بچشان به من شیرینى ذکرت و به من یاد ده در این ماه طرز بجا آوردن سپاسگزارى خود را به بزرگواریت و نگاهم دار در آن به نگهدارى و محافظت خود اى بیناترین بینایان.

  152. سید مقداد نقیب السادات می‌گوید:

    حاج حسین
    حقیقتش من حالم بد می‌شه وقتی زیاد با ابزار تکنولوژی مشغول می‌شم
    حس می‌کنم ربات می‌شم
    برای همین زیاد نمیام اینترنت…….

  153. ناشناس می‌گوید:

    خدایا…
    شکم خالی شد!
    اما هنوز دل
    پر است از غیر تو
    نکند نسخه رمضان هم
    جواب ندهد مرا!
    الهی
    العفو…

  154. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    آقای علی آقا!
    اینجا بیدآباد نیست، علی‌آباده
    دعوا هم سر نوع سوختش نیست، سر بازرسی‌های وقت و بی‌وقته
    که فردا روز اینجا نشه افغانستان!
    مستر اوباما سرش رو مثل گاو بندازه پایین بیاد تو
    بعد به کرزای پیغام بده من اینجام، پاشو بیا ببینمت!
    هر عقل سالمی قبول داره وقتی چهار تا امتیاز دادی، چهار تا نه، حداقل دو تا امتیاز بگیری.
    زورت به میز مذاکره نمی‌رسه، پاشو بیا چند تا مختلس! رو قیچی کن، پولش رو بده به کار آفرینان، مشکل ملت حل می‌شه.

  155. برف و آفتاب می‌گوید:

    چقدر بی‌شخصیت و بی کلاسه این عفت!

  156. شیدا می‌گوید:

    بازیکنان تیم والیبال امریکا، به احترام ماه رمضان تا قبل از اذان آب نخوردند!
    باعث خجالت و شرمندگى وطن فروشان فتنه‌گر، که با روزه‌خوارى در روز قدس سال ٨٨، بى‌فرهنگى و بى‌شخصیتى خود را به نمایش گذاشتند.

  157. خواهرشهید می‌گوید:

    بریده باد دستان ابی‌لهب
    به‌خصوص حمل کننده هیزم آتش

  158. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    جدیدترین خاطره حاج آقا:
    امام از اول هم مخالف برد والیبال مقابل آمریکا بود!

  159. خواهر شهید می‌گوید:

    تعجب آوره که نگفته بریزن تو خیابون!!!

  160. ناشناس می‌گوید:

    اسلامی ایرانی؛
    لابد از مؤسسه تنظیم و نشر مجوز گرفته! 🙂

    شیدا؛
    اینکه درست اما همین یانکی‌ها «به احترام ماه رمضان» اگه کمتر در یمن و عراق و افغانستان و کشور خودشون و… غزه و… آفریقا و… مسلمون می‌کشتن، خیلی بهتر بود! بافرهنگ‌تر هم می‌شدن!!

  161. سیداحمد می‌گوید:

    هر وقت توی زندگیت گیری پیش اومد و راه‌بندون شد، بدون کار خدا بوده!
    زود برو و باهاش خلوت کن، بگو با من چه کار داشتی که راهمو بستی؟
    «هر کسی گرفتار است، در واقع گرفته‌ی یار است…»

    حاج اسماعیل دولابی

  162. گفت و شنود می‌گوید:

    جواب!

    گفت: مگر برخی از مدعیان اصلاحات که خودشان را در اطراف رئیس‌جمهور جا داده‌اند، ادعا نمی‌کردند که همه مسائل اقتصادی را ظرف چند ماه حل می‌کنند؟
    گفتم: اصلا با همین شعارها خود را به دولت تحمیل کردند.

    گفت: ولی تا حالا که کاری از پیش نبرده‌اند و برای نابلدی‌های خود هم هیچ پاسخی ندارند.
    گفتم: چه عرض کنم؟!… شخصی از یک نفر که خودش را اندیشمند جا زده بود پرسید؛ چرا با وجود منابع سرشار و ظرفیت‌های فراوان داخلی، چشممان به خارج باشد؟ طرف قوطی کبریتش را از جیب درآورد، سه تا چوب کبریت برداشت ولی خیلی زود، دو تای آن را درون قوطی گذاشت و چوب کبریت سوم را شکست و با نوک تیز آن دندانش را پاک کرد و گفت؛ نمی‌دانم!

  163. صبا می‌گوید:

    ای درد! اگر تو نماینده خدایی که برای آزمایش من قدم به زمین گذاشته‌ای تو را می‌پرستم، تو را در آغوش می‌کشم و هیچ‌گاه شکوه نمی‌کنم.
    .
    .
    .
    خدایا! کودک که بودم از بلندای آسمان و ستارگان درخشنده‌اش لذت می‌بردم اما امروز از آسمان لذت می‌برم زیرا بدون آن خفه می‌شوم…

    «شهید چمران» کتاب «خدا بود و دیگر هیچ نبود»

  164. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    «دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان»

    بسم الله الرحمن الرحیم. اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ من المُسْتَغْفرینَ واجْعَلْنی فیهِ من عِبادَکَ الصّالحینَ القانِتین واجْعَلْنی فیهِ من اوْلیائِکَ المُقَرّبینَ بِرَأفَتِکَ یا ارْحَمَ الرّاحِمین.

    خدایا! قرار بده در این روز از آمرزش جویان و قرار بده مرا در این روز از بندگان شایسته و فرمانبردارت و قرار بده مرا در این روز از دوستان نزدیکت به مهربانى خودت‌ اى مهربان‌ترین مهربانان.

  165. قاصدک منتظر می‌گوید:

    اگر سکوت و دنیازدگی و بی تفاوتی مردم آمریکا که همین والیبالیست‌ها هم جزءشون هستند نبود؛ سران آمریکا نمی‌توانستند این همه جنایت و قتل عام کنند. ما هیچ وقت با یک کار نمایشی که به نظر میاد صد در صد سیاست اذهان فریبی پشت این حرکته، خون‌های ریخته و تحریم‌های فلج کننده و باج‌های خواسته شده‌ی کشورشون رو از یاد نمی‌بریم. آمریکا همیشه شیطان بزرگ بوده و هست! فکر نکنیم تیم ورزشی آنها خیلی سالم و دور از سیاست‌اند! اینها همون آدم‌هایی هستند که اجازه بازدید از تمرینشون رو ندادند! و کار امشب اون‌ها تداعی این سخن حضرت امام بود:

    “اگر امریکا و اسرائیل «لااله الاالله» بگویند ما قبول نداریم…”

  166. شیدا می‌گوید:

    موافقم که مردم امریکا در جنایاتى که کشورشان انجام مى‌دهد بى‌تقصیر نیستند اما این طرفها، جو تبلیغات و سانسور و بى‌خبرى بر علیه قشر عادى مردم بیداد مى‌کند! بسیار اتفاق افتاده که در محل کار و دانشگاه افرادى که مى‌دانند من روزه هستم از خوردن و آشامیدن پیش من خوددارى مى‌کنند… و من هم بیشتر منظورم شماتت بى‌فرهنگى و بى‌ادبى فتنه‌گران بود که فکر مى‌کنند این وحشى بازی‌ها کلاس دارد! البته منظور حضرت امام دولت‌هاى امریکا و اسرائیل هستند. فکر مى‌کنم هر عمل خوبى که از مردمان عادى آمریکا سر بزند قابل تحسین است البته نه از دولت‌هاى متجاوز و خونخوار!

  167. صاعقه گمنام می‌گوید:

    کاش تیتر یک وطن این می‌شد؛
    و بالاخره شیطان سجده کرد!
    (برد والیبال)
    .
    .
    .
    ای کاش که دیپلمات ما می‌فهمید
    بنشسته و برد تیم ما را می‌دید

    بازی است و برد و باخت دارد دیگر!
    با دادن امتیاز نباید خندید!!

  168. ناشناس می‌گوید:

    قاصدک منتظر؛
    دشمنی ما با دولت آمریکا هست. ملت آمریکا هم مثل ملت‌های دیگه.
    باید بین دولت‌ها و ملت‌ها تفاوت قائل شد و الا اگر به حساب حرف شما باشه که باید با اکثر مردم اروپا دشمن باشیم با این دولت‌های مسخره‌شون.

  169. ناشناس می‌گوید:

    صاعقه گمنام؛
    تیتر وطن امروز می‌شد بالاخره شیطان سجده کرد؟!!
    واقعا چه لزومی داره همه چی رو قاطی کنیم؟!
    نمی‌دونم تفاوت قائل شدن بین ملت و دولت آمریکا مگه سخته؟!
    ـــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    با اون بخش از کامنت‌تان که پررنگ شد موافق‌ترم!
    و اونهم از این بابت بسیار مهم؛
    اومدیم و ما این والیبال رو به آمریکا می‌باختیم!!
    اون‌وقت تیتر یک «وطن امروز» چی باید می‌شد؟؟

    و اما، اصل جدایی ملتها و دولتها در جای خود مهم و محترمه لیکن درباره بعضی ملتها و بعضی دولتها خیلی کاربرد نداره این اصل.
    فلذا جمله من اینه؛
    «در جرم و جنایت دولت آمریکا، ملت آمریکا خیلی هم حالا بی‌تقصیر نیست».

  170. سیداحمد می‌گوید:

    «در جرم و جنایت دولت آمریکا، ملت آمریکا خیلی هم حالا بی‌تقصیر نیست».

    قطعا همین‌طوره! بلکه هم شدیدتر!!
    مردم آمریکا، همون مردمی هستن که حقوق می‌گیرن تا در کشورهای دیگه بجنگن!
    مردم آمریکا، همون مردمی هستن که جنایات کشورشون رو در کشورهای دیگه می‌بینن ولی ترجیح می‌دن به فکر رفاه و آسایش خودشون باشن. آسایشی که با غارت کشورهای ضعیف به دست میاد.
    من البته از جو رسانه‌ای حاکم بر کشورهای غربی و از هدایت فکریِ مردم توسط سردمدارانشون؛ از همه این مسائل با خبرم، ولی با شرایط ارتباطی این روزها و دسترسی آسان به اطلاعات، قطعا مردم آمریکا در جنایات دولتشون علیه ملل دیگر سهیم هستن.

  171. مهراب می‌گوید:

    سخنرانی موسویان رو شنیدین؟
    باورتون میشه این آدم جاسوس باشه؟
    من که نمی‌تونم باور کنم کسی که تو کشورش بهش انگ جاسوسی زدن، اینطوری دفاع کنه!
    واقعا بهش ظلم شد…………

  172. چشم انتظار می‌گوید:

    اظهار نظری حکیمانه از خانواده‌ی عروس!
    http://www.jahannews.com/vdcgzy9tqak9xw4.rpra.html
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    فردا شب وبلاگ «قطعه ۲۶» به روز خواهد شد!
    این بار استثنائا «ان‌شاءالله» نمیگم چون می‌دونم بعضی دوستان زیاد دوست ندارن این به روز شدن رو!! 🙂
    حالا ی هندونه هم زیر بغل خودمون گذاشته باشیم! 😉

  173. چشم انتظار می‌گوید:

    آخ آخ آخ گفتید هندوانه…
    هوس کردیم داداش…! 🙂

  174. سیداحمد می‌گوید:

    قطع به یقین در طول این پنج سال و اندی، کسی از آپ شدن سایت ناراحت نشده؛
    اما این بار…
    هــــــــــــــی روزگار…
    🙁

    ولی آخجون مطلب جدید!
    🙂
    ــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    ان‌شاءالله «پس فردا شب» هم وبلاگ به روز خواهد شد.
    از هم الان سوژه‌اش را در ذهن دارم.

  175. سیداحمد می‌گوید:

    این قطعه مقدس ۲۶ به قطعه‌ای مهم و دوست‌داشتنی از وجودمون تبدیل شده داداش حسین!
    جدی میگم… و بابت همه زحماتی که می‌کشید ممنون!

  176. ناشناس می‌گوید:

    استفاده ابزاری از شهدا ممنوع است جناب قدیانی!
    چرا نمی‌فهمید؟

  177. ناشناس می‌گوید:

    شما که خودتون هم فرزند شهید هستید!
    واقعا چرا؟

  178. چشم انتظار می‌گوید:

    نیاز به اذعان مجدد نیست و آقا سیداحمد از زبان ما به درستی و قشنگی گفت؛
    قطعه بخش مهمی از وجود ماست…

  179. , می‌گوید:

    با “ناشناس” موافقم…
    در تشییع شهدای غواص، استفاده ابزاری شد از شهدا… که هیچ کار درستی نبود!

  180. سیداحمد می‌گوید:

    چرا آقای قدیانی؟
    واقعا چرا؟
    چرا مسئولین پاسخگو نیستن؟!
    🙂
    ـــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    اتفاقا پاسخگو هستند! چرا که تیتر متن فردا شب این است؛
    «استفاده ابزاری از شهدا ممنوع!”

  181. ناشناس می‌گوید:

    با این اوضاعی که هست خیلی چیزا تو ذهن ما وول وول می‌کنه، اون‌وقت می‌شه شما سوژه برای نوشتن نداشته باشی؟! این چند روز هم که خویشتنداری کردی کلیه برای خودش!
    درباره ویرایش نظرات هم که ما و شما نداریم! 😉

  182. ناشناس می‌گوید:

    یعنی روزی نیست که یاد متن‌ها و کلمات و اصطلاحاتت نیفتیم.
    چند روز پیش یکی از بستگان آمده بودند منزل ما. ایشون تو کار چرم‌دوزی هستند. وسایل و نمونه کارهاشون رو هم آورده بود.
    یه دفعه به یکی از وسایلش اشاره کرد و گفت: اون بیلبیلک رو بده.
    خنده‌م گرفته بود!
    گفت: چرا می‌خندی؟
    از توی جعبه‌اش یه شیء فلزی در آورد گفت:
    به این میگن بیلبیلک! برای وصل کردن زنجیر یا دسته کیف به بدنه‌ش استفاده می‌شه!

  183. گفت و شنود می‌گوید:

    کبوتر!

    گفت: آمریکایی‌ها در مقابل اینهمه زورگویی و باج‌خواهی نظیر بازرسی از مراکز نظامی ایران و بازجویی از دانشمندان و… چه امتیازی خواهند داد؟!
    گفتم: امنیت کشورمان را می‌گیرند و هر روز باید شاهد چند عملیات تروریستی باشیم، اقتصادمان را نابود می‌کنند و…

    گفت: مرد حسابی! سؤالم این است که در مقابل اینهمه امتیازی که می‌خواهند قرار است چه امتیازی بدهند!
    گفتم: بعد از همه این امتیازات، در نهایت قول داده‌اند که ۱۳ درصد از تحریم‌ها را بردارند!

    گفت: ولی برای رفع همین ۱۳ درصد تحریم‌ها، باید چند برابر آن را هزینه کنیم.
    گفتم: چه عرض کنم؟! برای کریمخان‌زند یک باز شکاری آوردند. پرسید؛ هنرش چیست؟ گفتند؛ روزی دو کبوتر می‌گیرد. پرسید؛ هزینه‌اش چقدر است؟ گفتند؛ روزی ۲ تا کبوتر می‌خورد… کریمخان گفت؛ خب! ولش کنید برود، خودش بگیرد و خودش بخورد، چرا هزینه نگهداریش را ما بپردازیم؟!

  184. سیداحمد می‌گوید:

    گفت و شنود واقعا قشنگی بود!
    شاید هم یکی از بهترین‌ «گفت و شنود»ها در این چند سال اخیر…
    دم حاج حسین آقای شریعتمداری گرم!

  185. یکی می‌گوید:

    پس قراره از فردا شب تحریم شروع بشه؟!!!

  186. صاعقه گمنام می‌گوید:

    خصوصی؛ هر چند هیچ حسابی نیست!! 🙂

    یک اینکه من راستش بعضی چیزها رو اول اینجا می‌فرستم، بازخوردش رو از شما و دوستان ببینم، بعد تو بعضی شبکه‌های اجتماعی که فعال هستم پخشش کنم!
    دوم اینکه من گاهی که نقدی می‌فرمایید یا نکته‌ای، واقعا استفاده می‌کنم، لذا اگه چیزی نمی‌نویسم برای جلوگیری از انگ مریدبازی و این حرفهاست که فکر کنم هم‌الانشم کم نمی‌زنن بعضیا!
    سوم اینکه منظورم از اون تیتر البته یه نوع استفاده و تکنیک رسانه‌ای بود از این برد، بعد از اتفاق افتادن قضیه… که البته بعدش و با تذکرتون متوجه اشتباهم شدم که ممکنه ازش سوء استفاده کنن بعضی‌ها… بعدها!
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    از نقدپذیری‌تان متشکر لیکن از اولین روز که پای در «روزنامه» گذاشتم تا امروز، بیشتر از ۱۵ سال داره می‌گذره. «در» که جای خود داره… گاه من رو از «پنجره» می‌نداختن بیرون… لیکن باز ی روزنه‌ای پیدا می‌کردم، ولو شده از لوله بخاری، وارد کیهان می‌شدم، وارد موسسه می‌شدم، وارد تحریریه می‌شدم، وارد قلم‌زنی می‌شدم، ایضا وارد تیترزنی! «سجده شیطان بر آدم» تیتر قشنگیه، اما نه بعد از فلان برد ورزشی، بل بعد از آن روز که قبله اول‌مان را تحت زعامت حضرت صاحب‌الامر -عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف- و با فرماندهی «حضرت آقا»ی اسرائیل شکن، از صهیونیسم پس بگیریم. گفت: «چه تیتری می‌شود آمدنت…»!

  187. سیداحمد می‌گوید:

    داداش حسین؛

    حالا با این «جوابهای قشنگ» هی با دل ما بازی کن… هی با دل ما بازی کن!
    اما یه چیزی بگذار یواشکی بگم!
    یک حالی می‌ده کامنت آدمو تحویل می‌گیری… یک حالی می‌ده!
    جیگر آدم حال میاد وقتی کل کامنت یا بخشی از اون رو درشت می‌کنی!
    چیزی که در پست‌های بعدی وبلاگ هم حتما حسش خواهیم کرد…
    سالاری به خدا…
    دعا می‌کنیم به حق همین لحظه‌های با عظمت، عاقبت به خیر شی.
    ـــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    حالا بسه دیگه!
    این تصمیم، تصمیم درستی است که ان‌شاءالله به نفع «قطعه ۲۶» تمام می‌شود…
    .
    .
    .
    در ضمن، متن فردا… یعنی فی‌الواقع متن امشب، کلا یک جمله است!!
    تونستی تعداد کلماتش را حدس بزن!! 🙂

  188. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    «دعای روز ششم ماه مبارک رمضان»

    بسم الله الرحمن الرحیم. اللهمّ لا تَخْذِلْنی فیهِ لِتَعَرّضِ مَعْصِیتِکَ ولا تَضْرِبْنی بِسیاطِ نَقْمَتِکَ و زَحْزَحْنی فیهِ من موجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنّکَ وأیادیکَ یا مُنْتهى رَغْبـةَ الرّاغبینَ.

    خدایا! در این روز مرا به نفس سرکشم وامگذار تا پی طغیان و نارضایتی تو روم و مرا با تازیانه خشم و غضبت ادب مکن. مرا از موجبات ناخرسندیت بر کنار بدار، به حق مهربانی و نعمت نوازیت، ای نهایت آرزوی مشتاقان.
    ــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    زبان دل من است اون‌جای پررنگ شده…

  189. سیداحمد می‌گوید:

    همه جوره از داداش حسین، متن دیده بودیم الا متن یک جمله‌ایِ لابد طولانی!
    .
    .
    .
    بازتاب همین متن در وبلاگ بابانوئل!! 🙂
    http://marka.cofeblog.ir/post/132

  190. ... می‌گوید:

    “خدایا! در این روز مرا به نفس سرکشم وامگذار تا پی طغیان و نارضایتی تو روم و مرا با تازیانه خشم و غضبت ادب مکن.”

  191. قاصدک منتظر می‌گوید:

    فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی

    “سَیِّدِی عَبْدُکَ بِبَابِکَ أَقَامَتْهُ الْخَصَاصَةُ بَیْنَ یَدَیْکَ یَقْرَعُ بَابَ إِحْسَانِکَ بِدُعَائِهِ”
    آقای من، بنده‌ی مسکین تو را، فقر و بیچارگی، به درگاه کرم تو باز داشته، می‌کوبد درِ احسانت را به وسیله‌ی دعایش…

    (سرِ خدمت تو دارم بخرم به لطف و مفروش)

  192. زهره می‌گوید:

    این وطن امروز به جز صفحه یکش، هیچ چیز جذاب دیگه‌ای نداره.
    کاش همه صفحات روزنامه به خوبی صفحه یک بودن.

    قلم آقای قدیانی هم دیگه اون قلم سال ۸۸ نیست…
    از دل که نیاد، بر دل هم نمی‌شینه و مخاطبش رو از دست میده!

    اون وبلاگ قطعه ۲۸ که روزی ۵ هزار بازدید داشت، چه بلایی بر سرش آوردید آقای قدیانی؟

  193. برف و آفتاب می‌گوید:

    متن یه جمله‌ای:
    http://www.ghadiany.ir/1390/12037

    چه جالب! «شهدای غواص» هم هستند!

  194. حیدر علی می‌گوید:

    سلام
    خسته نباشید
    مطلبی شاید طنز با عنوان «مذاکرات والیبالی»
    http://sahamkhabar.persianblog.ir/post/176/
    راستی کاشکی فقط یکبار حاجی وقت می‌کردی یه نگاه می‌نداختی به محتوای این وبلاگ مثلا یه چیزی می‌گفتی…
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    تک و توک طنزهای‌تان را خوانده‌ام اما «مذاکرات والیبالی» واقعا قشنگ بود!
    «چه کسی گفته فقط چرخ والیبال بچرخد؟ ما می‌گوییم هم چرخ والیبال بچرخد و هم چرخ زندگی مردم!»
    با این بند هم حال کردم… خنده‌دار بود؛
    «۷- ایران تعهد می کند که حق طلاق را به طرف آمریکایی بدهد!!»
    (این بند رو خودمون هم نفهمیدیم چه کسی و برای چی در توافق آورده اما ما وظیفه حرفه‌ای خودمون رو داریم مثلا!)

    جوری نوشته‌اید اگه خود روحانی یا ظریف هم بخوانند، خواهند خندید!!
    و حسن طنز به همین فزونی «نوش» بر «نیش» است…
    .
    .
    .
    این ایمیل «جواد آقایی» است؛
    javadaghaei2002@gmail.com
    اگه دوست داشتی کارهات در «وطن امروز» هم منتشر شه، قبل از اینکه متن رو در وبلاگ بگذاری، به این نشونی ایمیل کن!
    فقط اینکه از نظر ویرایشی دقیق‌تر و مرتب‌تر باشه!
    و به حیث محتوی، کمی لایت‌تر!
    به جواد هم می‌سپرم حتما…
    .
    .
    .
    دوستان دیگر هم البته می‌توانند به همین سیاق که گفتم، اگر متنی، نوشته‌ای، چیزی داشتند ایمیل کنند.
    خب دیگه! از «مثلا ی چیزی» هم فراتر رفت!

  195. سیداحمد می‌گوید:

    تا ساعاتی دیگر
    دیدار دست‌اندرکاران ارشد نظام با “حضرت آقا”

    مثل پارسال “داداش حسین” هم در این دیدار هست!
    البته با سر و صورتی از ته نتراشیده! 😉

    خیلی هم خوب…

  196. ناشناس می‌گوید:

    آقای قدیانی؛
    تا مطلب جدید ننوشتید توضیح می‌دید چرا به نظر شما مردم آمریکا در جنایات دولت آمریکا خیلی هم بی‌تقصیر نیستند؟
    ضمن اینکه دولتهایی مثل انگلیس، فرانسه، آلمان و … هم کم جنایت نکرده‌اند!

  197. ناشناس می‌گوید:

    یه صحبتی هم آقا گفته بودند؛
    «ما با ملت آمریکا دشمنی نداریم…»
    و نامه‌ای که فرستادند خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی بود…

  198. ناشناس می‌گوید:

    آها! یادم نبود رفتین دیدار آقا 🙂

    حسرت یه نماز پشت سر آقا به دلم مونده 🙁
    ـــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    فعلا نرفتم… لیکن در جواب کامنتهای قبلی شما، بسنده می‌کنم فقط به یک جمله. کنایه‌سنج باشید، جواب را خواهید گرفت؛
    «من به روحانی رای نداده‌ام اما خودم را در اشتباهات دولت اعتدال، بی‌تقصیر نمی‌دانم!»

  199. سیداحمد می‌گوید:

    ان‌شاالله زیارت حضرت آقا در بیت، نصیب همه دوستان بشه؛ لذت غیر قابل وصفی داره.
    صد بار هم که بری، اشتیاقت هر دفعه بیشتر می‌شه!

  200. رضا اعتدال طلب -پزشک می‌گوید:

    خیلی خوبیم ما به خدا
    یعنی مردمانی هستیم کنسرو اعتماد به نفس
    در کشوری جهان سوم در خاورمیانه که بهش میگن زباله‌دانی جهان نشستیم داریم بحث می‌کنیم آیا مردم امریکا در جنایات (!) دولتشون سهیم هستند یا نه؟!
    در صورتی که همین الان تحریمها رو بر دارند و پولامون رو بدهند و امریکا هم همین الان از همه نظر فریز و متوقف بشه، تا ۵۰ سال دیگه از نظر اقتصادی، سطح رفاه، سطح فرهنگ، پیشرفت نظامی، دارویی و … به ۱۰ درصد امریکا هم نمی‌رسیم.
    خیلی خوبیم ما به خدا

    سازمان غذا و داروی امریکا (Food and Drug Administration) تا حالا اندازه چندین دولت به بشریت خدمت کرده و چون مردم دنیا رو نجات داده لذا زیاد نگران جنایات (!) امریکا نباشید.

  201. سیداحمد می‌گوید:

    دکتر؛

    چقدر آمریکا خوبه!
    چقدر FDA خوبه!
    البته شعور هم چیز خیلی خوبیه‌ها!

    زباله‌دان اون جائیه که قاتلین بچه‌های مظلوم خاورمیانه توش زندگی می‌کنن!

    شما در حسرت رابطه با کعبه آمالت باش!
    ما هم می‌گیم:
    همه دنیا، فدای تکه‌ای از خاک همین به قول شما “خاورمیانه”!

  202. پیرمرد می‌گوید:

    جدی!
    طاعات همگی قبول، دعا کنید که قسمت من جامونده پیرمرد، شهادت باشد.

    تا حدی جدی!
    وصیت می‌کنم زمانی که از دنیا رفتم، برای مراسم تشییع من حتما از دولت کلیدبازان، غیر از مجوز دفن، حتما مجوز تشییع جنازه بگیرند، تا مزاحمتی توسط کلیدبازان برای رفقا ایجاد نگردد.
    http://snn.ir/detail/News/420543/187

  203. سنگربان می‌گوید:

    نتانیاهو خطاب به اوباما؛
    هسته‌ای شدن ایران بخوره تو سرت!
    جلوی والیبالشون رو بگیر که آبرومون رو بردن!

  204. سیداحمد می‌گوید:

    داداش حسین؛

    زیارت قبول!
    http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/30043/B/13940402_1430043.jpg
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…

  205. ناشناس می‌گوید:

    به به! مسئول و مدیر ارشد نظام 🙂
    زیارت قبول
    نمی‌دونم چرا وقتی چهره شما خصوصا چشمات رو می‌بینم یاد علیرضا احمدی‌روشن می‌افتم.

    شادی روح پدر هر دو تون صلوات
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

  206. چشم انتظار می‌گوید:

    آقای بی‌نظیر ما…

  207. حیدر علی می‌گوید:

    سلام بر حاج حسین و بقیه رفقا
    حاجی دمت گرم
    کلا انرژی دادی بهمون. فکر نمی‌کردم بیای
    خیلی ممنون
    ان‌شاءالله اگه مطلب بدرد بخوری داشتم حتما اول رایانامه می‌زنم به آقا جواد
    البته فکر نمی‌کردم اونقدر بی‌سواد باشم که یک روزی بتونم مطلبی برای «وطن امروز» بفرستم!
    قبلش البته یه فکری هم واسه شناسنامه و سرعتم هم می کنم…

  208. سیداحمد می‌گوید:

    علیرضا
    http://www.leader.ir/media/album/original/42485_175.jpg
    (حاج اصغر آبخضر هم سمت چپ تصویر -اولین کت‌شلواری نشسته روی صندلی، کنار آقایان معمم- با سینه‌بندی که به علت “عمل قلب باز” روی لباس بسته‌اند مشخص هستند)

    داداش حسین
    http://www.leader.ir/media/album/original/42495_106.jpg
    http://www.leader.ir/media/album/original/42468_160.jpg
    http://www.leader.ir/media/album/original/42457_149.jpg

    http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/30043/C/13940402_2830043.jpg
    http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/30043/B/13940402_13430043.jpg
    http://s7.iranxm.com/up/de81d9105c85.jpg

  209. ناشناس می‌گوید:

    خصوصی 🙂
    خدایی حق داری دیگه از خودت عکس نمی‌ذاریا!
    😀

  210. ناشناس می‌گوید:

    از توضیحتون ممنونم آقای قدیانی…

  211. Ali.l می‌گوید:

    الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
    فقط می‌خواستم بگم بخشی از کامنت قبلی‌ام سانسور شد…

  212. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    گفتید از پست بعدی؛ پس از پست بعدی به قبل، همه‌ی پست‌ها قابل جواب‌دادن هست؛ نیست؟
    هست!

    خدا حفظتون کنه…
    خیلی دوستون داریم، خیلی زیاد!
    عاقلانه دوستون داریم! نه مثل نوچه‌های سینه‌چاکان محمود…
    ـــــــــــــــــــــــــــــــ
    حسین قدیانی:
    حالا چون زیرآبی رفتی، یواشکی بگم؛ ما چاکریم!
    عکس آواتارت دیوونه می‌کنه آدم رو…
    «حاج احمد متوسلیان»
    کاش «سردار انتهای افق» بود بلکه ارزان‌تر از مفت، البته با افتخار، همه قلمم رو، همه جونم رو بهش می‌فروختم…
    اگه بود، روزی صد بار بهش زنگ می‌زدم تا «خط» بگیرم…
    تا کلافه‌اش کنم… تا سرم داد بکشه…
    بدجور ناجوری عاشق این مرد هستم!

  213. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    “سینه‌چاک” رو “سینه‌چاکان” نوشتم
    نه که اینا هم مثل جلبکا، بی‌شمارن، دوبار جمع بستم!!
    .
    اون جمله اول رو پاک کنید…
    بقیه‌ش رو عشقه…
    .
    کاش بود حاج احمد، کاش!

  214. ... می‌گوید:

    سلام………….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.