متن ناتمام شهدایی

دوشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۴

گذشته از کامنتها و پیامکها، خودم هم دوست داشتم برای این ۱۷۵ شهید کربلای ۴ دلنوشتی بنویسم. سعادتش نصیبم نشد تا آنکه امروز در دفتر روزنامه عزمم را جزم کردم برای نوشتن، حتی وضویی هم ساختم بلکه خدا نمکی به قلمم بدهد و حلاوتی به نوشته‌ام، لیکن هر چه بود، متن مد نظر کامل نشد که نشد. یعنی آنی نشد که توقع داشتم. خلاصه که بعد از ۲ ساعت کلنجار، به قول معروف نیامد! با این همه، همان حد که نوشتم را در اینجا برای شما دوستان محترم می‌گذارم. استنباط خودم بر این است که اساسا ورودم به متن، از جای مناسبی شروع نشد و درست هم دنبال نشد. تقریبا ۲ هدف دارم از انتشار این متن ناقص و ناتمام. اول آنکه آشناترتان کنم با سختی‌های کار نویسندگی، به‌خصوص نویسندگی برای روزنامه. دوم آنکه… یادم رفت این دومی را! ان‌شاءالله و به مدد و لطف خود این شهدا، فردا شب، متن دیگری با ورودیه دیگری برای این ۱۷۵ شهید تازه تفحص شده خواهم نوشت. عجالتا این شما و این هم متن ناتمام ما که پیش آسمانی‌ها شرمنده‌ترمان کرد!

چه خوب که خانم معلم کلاس اول در مدرسه شهید عاشقلو، ادب کرد و الفبای عاشقی را با همین «آب» به ما آموخت. القصه! چند روزی به میلاد سقای دشت کربلا مانده بود که دلم روضه علقمه ‌خواست. ناگاه ۱۷۵ غواص کربلای ۴ آنهم با دست بسته به دادم رسیدند. دستان بریده ابالفضل علیه السلام جان می‌دهد برای گره‌گشایی، آنهم گره‌گشایی از دستان بسته ۱۷۵ غواصی که در کربلای ۴ زنده به گور شدند، اما از همان زیر تل خاک، شاهد بودند و شهادت دادند که کربلای ۴ خیلی زود به کربلای ۵ رسید. دست بسته، الگو از ۲ دست بریده گرفت که زنده به گور شدن را بر سازش با دشمن برتری داد. مهم آن است که دست، همواره در دست سیدالشهدا باشد؛ خواه بریده باشد، خواه بسته باشد، خواه باز باشد! بسیجی، با پلاک یا بی‌ پلاک، زیر خاک یا روی خاک، اسوه‌ای جز ماه بنی‌هاشم نمی‌شناسد. وقتی در کربلا، حتی با دست بریده هم مقاومت ادامه دارد، باید هم در کربلای ۴ دست بسته بچه‌ها، بهانه تسلیم ایشان نشود. این ۱۷۵ غواص، در تمام طول جنگ، حتم دارم هر کجا که به آب رسیدند، شرمنده شدند از روی «عباس». هان ای شهدا! پیام دستان بسته شما را به نیکی گرفتیم! حقا که گره داستان شما باید هم در چنین روزهایی باز می‌شد. گره‌گشایی از داستان شما هم حکایت گره‌گشایی از دستان شما، کار ۲ دست بریده عباس است. آن ۲ دست، در کربلا بریده شد تا در همه این کربلاهای بعدی، راحتتر مجال دستگیری از یاران آخرالزمانی حضرت اباعبدالله را داشته باشد. پس دل اگر وابسته به «کدخدا» نباشد، با دست بسته هم می‌توان پای «خدا» ایستاد و مرگ با عزت را به زندگی با ذلت برتری داد…

این نوشته در یسار ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    بسم الله…

  2. سیداحمد می‌گوید:

    “هان ای شهدا! پیام دستان بسته شما را به نیکی گرفتیم! حقا که گره داستان شما باید هم در چنین روزهایی باز می‌شد.”
    “دل اگر وابسته به «کدخدا» نباشد، با دست بسته هم می‌توان پای «خدا» ایستاد و مرگ با عزت را به زندگی با ذلت برتری داد…”

    خوب بود؛ خصوصا این دو جمله!

  3. چشم انتظار می‌گوید:

    ان‌شاالله فردا شب این جام را با شهد شیرین قلم کامل کنید، تا شاید گلوی خشکیده‌ی ما بینوایان، کمی با آن تازه گردد. و تجربه ثابت کرده نام و یاد ارباب بی‌کفن حضرت سیدالشهدا (ع) و شهیدان بغض را وا می‌کند!

  4. چشم انتظار می‌گوید:

    بی‌مناسبت نیست این تحلیل رو در خصوص نقش نهضت آزادی و جبهه ی ملی در خصوص لو رفتن عملیات کربلای ۴ و شهادت جمع کثیری از شهدای مظلوم این عملیات، مثل همین ۱۷۵ پرستوی بال و پر بسته، بخونیم.
    http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940302000845

  5. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    با اینکه از کلمات قشنگ و مقدسی استفاده کردی، ولی بهم چفت و بست نشدن.
    با یه خط مقدمه رفتی وسط روضه.
    یه وقت هست آدم پا میشه میره هیأت، حال و هوای اونجا خواه و ناخواه دل رو آماده می‌کنه، با یک یا حسین، کارت راه میفته.
    یه وقت هست لم دادی رو کاناپه، با یه خط مقدمه میری کنار علقمه، متن نمی‌گیره.
    بعدشم جون داداش، این کلمه “کدخدا” نشه عین “جورج سوروس”!
    توی همه متنها نیازی نیست بیاری.
    گور بابای کدخدا.
    متن شهدایی، خودش پیامش رو می‌رسونه.
    ارادت

  6. چشم انتظار می‌گوید:

    خصوصی
    تو گفتگوی ویژه ی امشب این عراقچی برداشته میگه؛
    هر وقت که رهبری در امری دخالت(!) کردند (ادب صحبت کردن هم که نداره) ما شاهد پیشرفت و رشد خوبی در مذاکرات بودیم.
    یکی نیست بگه پس شما ها چه غلطی می کنید اونجا که رهبری باید وارد موضوع بشن و به گندکاری های شما خاتمه بدن؟
    هر چی مجری میگه پی ام دی پس چی؟ اون یه چیز دیگه جواب میده!!
    از آخر هم برداشته میگه التماس دعای مخصوص داریم از ملت!

  7. چشم انتظار می‌گوید:

    راستی؛ آخرشم این ساعت قطعه‌مون درست نشد که نشد!

  8. سیداحمد می‌گوید:

    چشم انتظار؛

    نیمه پر لیوان رو ببین!
    ۶ ماه دوم سال، ساعت درسته!

  9. یه بیست و ششی می‌گوید:

    http://www.axgig.com/viewer.php?file=94543309221200533967.jpg

    پدرم دراومد تا با گوشی کپی کردم، دلم نیومد واستون نذارم.
    یکی از دوستان دیشب ازشون گرفته. پنج قلوهایی که با هم رفتن پابوس خانوم!

  10. چشم انتظار می‌گوید:

    🙂

  11. شیدا می‌گوید:

    دست بسته، الگو از ٢ دست بریده گرفت که زنده به گور شدن را بر سازش با دشمن برترى داد.

    آنها “عند ربهم یرزقون” هستند… اما کسانى که زاویه دستهاشان براى در آغوش کشیدن شیطان، دارد هر روز از مسیر این شهدا فاصله بیشترى مى‌گیرد، به بهاى این خیانت مى‌اندیشند؟!

  12. مهران شیخی می‌گوید:

    سلام حاج حسین
    خدا خیرت بده
    همین چند خط هم زیبا بود
    کاش دولتمردان همین چند خط رو می‌فهمیدند
    دیروز ظریف تو مجلس میگه؛ بهم بگه نرو!
    اینا منتظرن همه چی رو بندازن گردن آقا
    حتی ذره‌ای از این شهدا با دست بسته، درس نگرفتن که با دست بسته دفن بشن اما مقاومت کنن

  13. قاصدک منتظر می‌گوید:

    متن مداحی جدید و زیبای حاج میثم مطیعی

    جهان به جلوه­ ی نور و سرور مهمان است
    که ماه، ماه رسول خداست، شعبان است

    طلوع این همه یوسف به صبح کنعان بین
    ستارگان محرّم به ماه شعبان بین

    نسیم مهر و وفا از مدینه می­‌آید
    شمیم کرب­ و بلا از مدینه می­‌آید

    چه لاله­‌ها که به گلزار مصطفی رویید
    که عطر روشنشان تا عراق و شام رسید

    شکوه خلقت ایزد حسین آمده است
    تمام دین محمد، حسین آمده است

    بخوان تو آیه والشمس وضحی ­ها را
    سپس نگر تو قمر را، اذا تلاها را

    امیر لشگر خورشید، ماهتاب فرات
    جمال چهره ساقی کربلا صلوات

    فدای چهره­ ی خندان و مهربان حسین
    علی دیگری آمد به خاندان حسین

    به مهر شب همه شب خیره می­‌شود به رخش
    و إن­ یکاد به لب بوسه می­‌دهد به رخش

    به ذکر دوست دل عاشقان شود آباد
    وزیده عطر مناجات حضرت سجاد

    تمام غصه و آهیم یا رسول الله
    به انتظار نگاهیم یا رسول الله

    به آه و درد دل ما مگر تو گوش کنی
    حکایت غم و شکوا مگر تو گوش کنی

    اگر چه گاه چو ابر بهار می­‌باریم
    هنوز بغض فروخورده در گلو داریم

    بیا و بنگر در ماه پرسعادت خویش
    به سوز آه غریبان به حال امت خویش

    چه زخم­ها که نشسته به جان امت تو
    چه فتنه‌ها شده برپا میان امت تو

    اسیر خیل برادرکُشان بی­‌دردیم
    دچار کینه­ ی کودک­ کُشان نامردیم

    چه قلب­ها که پر از آتش حمیّت شد
    حجاز باز گرفتار جاهلیت شد

    شده است کعبه گرفتار خیل نااهلان
    اسیر مانده حرم در کف ابوجهلان

    همین قبیله که سرگرم تاج و تاراجند
    بجای ایمان محو سقایة الحاجند

    نمازشان نبُوَد جز نماز شمر و یزید
    طوافشان نبُوَد جز به گِرد کاخ سفید

    نهاده عزت اسلام و سخت پست شدند
    ز ترس و ذلتشان کدخدا پرست شدند

    ز ما مگیر خدایا شکوه عزت را
    امانت شهدا را، غرور و غیرت را

    حسینی است، ابالفضلی است غیرت ما
    به خواب نیز نبیند یزید ذلت ما

    مقدّر است که در این جهاد پیروزیم
    قسم به خون رضایی­ نژاد پیروزیم

    قسم به تک تک آلاله­‌های این گلشن
    علی محمدی و شهریاری و روشن

    به تشنه­ کامی عباس­‌هایمان سوگند
    به دست بسته­ ی غواص­‌هایمان سوگند

    در این مجاهده کوتاه آمدن هرگز
    و با یزید زمان راه آمدن هرگز

    بگو به هر که در این معرکه کم آورده است
    بگو که بیرق خود را نمی­‌نهیم از دست

    اگر خدای نکرده هوای آن دارید
    که باز بهر ولی جام زهر پیش­ آرید

    فقط نه جام شما را به قهر می­‌شکنیم
    که دست ساقی هر جام زهر می­‌شکنیم

    شکوه عزت این خاک تا به افلاک است
    حریم آیه نفی­ سبیل این خاک است

  14. قاصدک منتظر می‌گوید:

    “هان ای شهدا! پیام دستان بسته شما را به نیکی گرفتیم! حقا که گره داستان شما باید هم در چنین روزهایی باز می‌شد.”
    می آیند…
    دسته دسته…
    گل های دست بسته…
    گویا خدا بهار را آذین بسته…
    و من دخیل بسته ام به ماهیان سرخ دریا…
    که رو به آسمان می‌خندند…
    و ایمان دارم جوانمردان…
    با دست، بی دست و صد البته با دست بسته…
    دست گیری می کنند!
    این است راز دست‌هایی که بوی سیب می‌دهند…

    کنار علقمه هم عطر سیب می‌آمد…
    آنگاه که ماه بنی‌هاشم فریاد برآورد…
    «یا اخا ادرک اخاک»

  15. سیداحمد می‌گوید:

    صوت مداحی که “قاصدک منتظر” کامنت کرد:

    http://meysammotiee.ir/files/other/veladat/MiladSardaranKarbala1394%5B03%5D.mp3

  16. ناشناس می‌گوید:

    http://www.ghadiany.ir/wp-content/uploads/2015/05/DSC_0068-1.jpg

    السلام علیک یا اباعبدالله
    و علی الارواح التی حلت بفنائک
    علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی و اللیل و النهار
    و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم
    السلام علی الحسین
    و علی علی بن الحسین
    و علی اولاد الحسین
    و علی اصحاب الحسین علیه السلام
    و رحمة الله و برکاته

  17. یه بیست و ششی می‌گوید:

    کاش مادرهاشون زنده نباشند!

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    حسین قدیانی:

    طبق وعده داده شده، امشب وبلاگ با متنی شهدایی به روز می‌شود ان‌شاءالله.

  18. چشم انتظار می‌گوید:

    خیلی خصوصی
    داداش حسین، یکی از بچه های حسینیه از منبع نسبتا موثق! امروز تو حسینیه‌مون گفت……………. بچه های اصفهان هم دارن همچین موجی رو راه می‌اندازن!

  19. موج می‌گوید:

    ١٧۵ نفر نه!! ١٧۶ نفر؟!
    http://seyyedanjavi.persianblog.ir

  20. لبیک یا حسین می‌گوید:

    “دل اگر وابسته به کدخدا نباشد با دست بسته هم میتوان پای خدا ایستاد”…

  21. ناشناس می‌گوید:

    متنی که یکی از دوستان فرستاده:

    «تا امروز چند شیار بر پیشانى ١٧۵ مادر منتظر غواص کربلاى چهار رج زده؟

    زیر پتو گیر می‌کنى وحشتت می‌گیرد، ده قیقه ام آر آى می‌شوى یک روز کابوس مرگ و قبر دارى. شیشه اتاق بسته می‌ماند نفس تنگى می‌گیرى.

    ما چه می‌دانیم مفهوم زنده به گورى یعنی چه؟
    مادر باشى و منتظر جگرگوشه‌ات، پسرت، دردانه‌ات، تکیه‌گاهت…
    مادر باشی و خبرت کنند به زنده‌زنده جان دادن جانت،
    به زنده‌زنده به گور رفتن عزیزت
    که بشنوی دهانش پر شده از خاک…
    دهان همان طفلى که غذا در گلویش مى‌افتاد سراسیمه به پشتش می‌زدى،
    که چشمانش با خاک بسته شد…
    چشم‌هایی که اگر مژه در آن افتاده بود آنقدر تقلا می‌کردى که دلبندت آزار نبیند.
    تو کجا بودى مادر جان در آن غربت زجر و درد شقاوت…
    میان آن همه سنگدلى و بلعیده شدن صداى ناله‌ها زیر خروارها خاک…

    واى واى واى…
    چه مسکنی تسکین درد توست دردت به جانم؟
    در دلت نمی‌گویى کاش تیر به پیشانیش خورده بود؟
    کاش جسدش پر از ترکش بود؟

    کاش …
    چطور از امروز نفس می‌کشى مادر جان؟
    کاش خبر طور دیگرى بود.
    کاش هنوز منتظر بودى…
    کاش قبل از این خبر رفته بودى…»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.