بچهها! چند روز پیش در خانه «عمومحسن» که لابد معرف حضورتان هست، با هم نیمنگاهی به صندوقچه دهه شصتیاش انداختیم که از میان آن همه حس قشنگ و پلاک یکرنگ و خاطره رنگارنگ، این ۳ تصویر چیز دیگری بود. یادش به خیر! من هم این برگهها یادم هست… برگههایی که اغلب در نماز جمعه توزیع میشد. بهتر است بیش از این چیزی نگویم، چرا که تصاویر به اندازه کافی گویای همه چیز هست؛ «حجتالاسلام “خامنهای امام” جمعه تهران»!
یسار
در تلگرام نیستم! من یک شمارهای داشتم صفر نهصد و دوازده، آخرش سی و دو که اواخر سال ۸۸ با شیطنت سایت «بالاترین» گمانم، سر از اینترنت درآورد! با همه سختیها اما من این شماره رو حفظ کردم تا تابستان امسال که یک روز دیگر واقعا خسته شدم؛ همه جور مزاحمی داشتم، از سیاسی بگیر تا فرهنگی و به خصوص فرنگی! سر همین، یک روز رفتم و واگذارش کردم! و البته دلم سوخت برای اون بنده خدایی که صاحب جدید شماره کذایی شده بود!
القصه! امروز جناب نادر قدیانی «انتشارات قدیانی» که در جریان واگذاری خط مد نظر نبود، به من زنگ زد که «اومدی تلگرام؟ این عکس لب دریا کیه؟ و چرا همچین؟» و از این حرفها! بعد هم جواد آقایی و خیلیهای دیگر، بنا کردند نشان دادن عکس لب دریا (!) به این حقیر کمترین! ایضا ذکر این نکته که «شایعه کردهاند بالاخره در تلگرام هم حاضر شدی بیایی» و باز از این حرفها! جهت اطلاع، اون خط واگذار شده و هر صفحه و چیزی که مترتب بر اون خط، در فضای مجازی باز شده، دخلی به من ندارد! من در تلگرام نبوده، نیستم و نخواهم بود! اساسا جز «قطعه ۲۶» هیچ رسانه دیگری در فضای مجازی ندارم!
این از این… و اما، اخیرا چند باری شده که با امضای من مطالبی در این شبکههای ذلیلمرده اجتماعی میگذارند که هیچ روحم از آنها خبر ندارد! شک ندارم این کار همان کسانی است که مطالب ما رو برمیدارن تحریف میکنن! لذا فرض است بر دوستان، که ضمن داشتن بصیرت (!) هوشیاری خود را حفظ کنند!
متنی که توی این وبلاگ گذاشته نشده باشه، صدالبته متن من نیست، الا مطالب قدیمیتر از عمر این وبلاگ! ی کارایی میکننها! برداشتن با امضای راقم این سطور، متنی گذاشتن در شبکههای اجتماعی، با این محتوی که «تهران از کوفه هم کوفهتر است» و باز هم از این حرفها!
تمام کنم این اراجیف را با سخنی خطاب به مالک خط واگذار شده؛ «آخه مشتی! اون عکس هست که تو برداشتی از خودت گذاشتی؟! یعنی من باید از تو هم بکشم؟!» 🙂
(۲۲ دیدگاه)
- بایگانی: یسارهمپای جلودار خداحافظ عمو فرج
اصغر آبخضر*: تازه رنگ و بوی جلسات عزاداری مسجد جوادالائمه رونق میگرفت که حضور آقا فرج شمع محفل بچهها شد و برای همنسل و همسن و سالهای من که سخت مجذوب رفاقت بچههای محل و مسجد بودیم، حضور مخلصانه و بیریای ایشان بسیار گرم و صمیمی جلوه میکرد. آقا فرج زودتر از آنکه فکرش را کنی، در دل بچههای محل جا باز کرد. بخصوص در حوزه هنر، شده بود پناهگاه امنی برای بچهها و البته بعدها در حوزه هنری هم بدل به یک سایه مهربان شد برای بچهها، مهربان و البته انقلابی. در مسجد جوادالائمه اما زودتر از همه ما، شهید اکبر قدیانی و مرحوم امیرحسین فردی رفاقت خود را با آقا فرج گره زدند. حس و هنر مداحی اکبر قدیانی البته عامل مضاعفی برای تشدید این رفاقت شد. مراسم عزاداری و نوحههای آقا فرج سلحشور آنقدر دلنشین بود که خیلی زود بر دل و جان نشست. اندک اندک آن روی سکه آقا فرج که شناخت و آشنایی او با هنر نمایش بود، جان گرفت و تشکیل گروه تئاتر و اجرای نمایش «حر» خیلی زود در غرب تهران گل کرد. هر چند جلسات قرآن، و استادی آقا فرج با آن صوت زیبا و دلنشین، شمع محفل گرم بچههای محل شد اما «نمایش حر» چیز دیگری بود. میبینم و میشنوم که هنوز هم درباره «حر» این سو و آن سو حرف میزنند و یاد آقا فرج را گرامی میدارند. نمایشی که آن روزها خیلی زود دهان به دهان، میان تمام جوانهای انقلابی میگشت و پای ایشان را یا به مسجد جوادالائمه باز میکرد یا به مسجد حضرت علیاکبر در میدان هاشمی، محله قدیمی آقا فرج. نمایشنامه حر با آن اجرای انقلابی، حکایتی طولانی و خاص دارد که باید از زبان بهزاد بهزادپور، دوست و یار قدیمی آقا فرج، جزئیات آن را شنید. همین قدر میدانم که «حر» دنیایی خاطره با خود دارد. «حر» نمایشی بود با بازی جمعی از «احرار» که از همه آزادهترشان خود آقا فرج بود. شروع نهضت و پیروزی انقلاب اسلامی با آن شکوه بیبدیل، موجب تشکیل هسته اولیه جمع هنرمندان مسلمان در «حوزه اندیشه و هنر اسلامی» شد. کافی بود تا امثال آقا فرج و مرحوم امیرحسین فردی و مرحوم رسول ملاقلیپور و دیگر بچههای حوزه هنر آن روز، این جمع هنرمندان اسلامی و انقلابی را شکل دهند تا به سرعت، حوزه هنری به عنوان اولین کانون هنرمندان مسلمان و انقلابی شکل بگیرد. حوزه هنری هنوز هم دارد نان آن روزهایش را میخورد. آن روزهایی که امثال آقا فرج، با دستی خالی اما دلی سرشار از ایمان، برای هنر متعهد و انقلابی، آستین همت بالا زدند. آقا فرج در شاخههای مختلف هنری حقیقتا صاحب سبک و دارای حرف بود و همین خصوصیات هنری کافی بود تا به عنوان یکی از اصلیترین ستونهای هنرمندان مسلمان حوزه هنری شناخته شود. بازی برجسته او در تئاتر «حصار در حصار» و شاید اولین فیلم سینماییاش یعنی «توبه نصوح» در نخستین روزهای انقلاب، از آقا فرج، یک «بازیگر کاریزماتیک» ساخته بود. آن روزها انقلابیها دنبال سینمای انقلابی و بازیگر انقلابی میگشتند که بار این همه افتاد بر دوش فرجالله سلحشور و همراهانش. اصلا توبه نصوح را در آن روزگار همه به اسم آقا فرج میشناختند و این علتی نداشت جز قلب سلیم و مهربان او که با دین و قرآن و مسجد و ارزشهای دینی گره خورده بود. آقا فرج برخلاف بسیاری از اصحاب سینما، شاید در فیلم بازی میکرد اما هرگز فیلم بازی نمیکرد! او خودش بود! یک خود صریح و صمیمی، که هم انقلابی بود و هم بالاتر، انقلابی ماند. آقا فرج سلحشور برای همیشه در دل و جان ما و همه دوستدارانش احترام دارد، نه بهخاطر رفاقت ۴۵ ساله، بلکه برای صبر و متانت و بصیرتش. نگاه نافذ او در فتنه ۸۸ و ایستادگی او در مقابل انحرافات مختلف، چه در عرصه سیاست و چه در عرصه سینما، چیزی نیست که با درگذشت این هنرمرد راستین و انقلابی به ورطه فراموشی سپرده شود. ولایتمداری او و عشق و علاقه زبانزد او به رهبر معظم انقلاب و ساخت فیلمها و سریالهای ارزشی، همه و همه دلایلی متقن است که برای همیشه یاد و خاطره آقا فرج برایم قابل احترام باشد. برای من و البته برای همه دوستداران هنر متعهد به اسلام و انقلاب. یادش گرامی باد… یاد مردی که منتظر نماند تا بهار بیاید! خود به استقبال بهار رفت! و باز هم یادش گرامی باد… آنجا که میخواند: «وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم…».
* قائممقام شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و از دوستان قدیمی مرحوم سلحشور
(۷ دیدگاه)
- بایگانی: یسار۱۶ منهای یک بعلاوه یک در بحث مربوط به انتخابات مجلس شورای اسلامی که همه چیز واضح است. باید به همه لیست اصولگرایان رأی داد. تک و توک افرادی که لیست «سی منهای فلان عدد» یا به عبارت بهتر «سی منهای عقل» ارائه دادهاند، گمانم دانسته یا ندانسته در کار خیانتاند. اینجا مسئله کاملا روشن است و بینیاز به بحث. اگر کسی این نکته ساده را نفهمد که «سی منهای هر عددی» -به اندازه همان عدد- امکان رأیآوری طرف مقابل را بیشتر میکند، هم شک به عقلش باید کرد، هم شک به اصولگرا بودنش. درباره خبرگان اما به علت وجود ۸ نامزد مشترک، کمی موضوع پیچیده است. من خودم از جمله کسانی بودم که تا همین چند روز پیش قصد نداشتم به هیچ کدام از نامزدهای مشترک رأی بدهم بنا به احتمالاتی و محاسباتی. هر چند همان موقع هم صریحا گفتم که اولا باید «بصیرت در لحظه» داشت، ثانیا باید منباب همین «بصیرت در لحظه» عندالزوم اهل «انعطاف» بود. فیالحال هر جور که نگاه میکنم میبینم در خبرگان هم صلاح بر لیستی رأی دادن است. البته من هم مثل اغلب دوستان، به جای جناب روحانی، رأی به جناب اختری خواهم داد. تا پیش از این و ناظر بر بعضی گمانهزنیها، واقعا بیم داشتم رأی به نامزدهای مشترک، کم و بیش باعث ریزش آرای آیات جنتی، یزدی و مصباح شود اما علیالظاهر خیلی هم اینگونه نیست. در اینجا نکته مهم این است که با توجه به اعلام برائت صددرصدی شماری از نامزدهای مشترک از عالیجناب، نیز وحدت دوستان در رأی ندادن به آقای روحانی، اختلاف میان این دو گروه از دوستان، فروکاسته شده در ۳ یا ۴ نامزد. ادله هر ۲ گروه هم ناظر بر گمانهزنیهایی است که نه کامل میتوان ردشان کرد، نه کامل میتوان تأییدشان کرد، لیکن همانطور که گفتم الساعه بیشتر برای رأی دادن با فرمول «۱۶ منهای یک بعلاوه یک» دلیل و حجت دارم تا آنچه روزهای پیش طرح کردم. در این باره فرض است بر دوستان هر ۲ گروه که از متهم کردن یکدیگر به خیانت پرهیز کنند، چرا که فضای رأی دادن در خبرگان این دوره، به روشنی فضای رأی دادن در مجلس این دوره نیست. وانگهی! اختلاف، تنها بر سر ۳ یا ۴ نامزد است که خیلی هم حالا مهم نیست… و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین.
(۲۱ دیدگاه)
- بایگانی: یسار«استفاده عنوانی» ممنوع! وطن امروز ۱۷ بهمن ۱۳۹۴
ما که قابل این ناسزاها نبودیم اما ناسزاگویان، سالیان نه چندان پیش، از شعار «بسیجی واقعی…» دقیقا علیه همین شهدای انقلابی و حزباللهی مدافع حرم چماق بلند کرده بودند؛ «بسیجی یعنی بسیجیان زمان جنگ که جلوی اسلحهشان دشمن بعثی بود، نه جوان ایرانی!» این جمله، دیالوگ فیلمهای سینمایی شد، روی سن تئاتر رفت، سر از سرمقاله روزنامهها درآورد و خلاصه! جایی نبود که طعنهزنان باشند و این جمله نباشد! انصافا طعنه جمله هم استخوانگداز است؛ «بسیجی یعنی بسیجیان زمان جنگ که جلوی اسلحهشان دشمن بعثی بود، نه جوان ایرانی!»
مثلا سال ۸۸ از جمله جاهایی که سبزها خرکیف میشدند، دست میزدند و سوت میکشیدند، بعد شنیدن همین جمله بود و ایضا جملاتی مثل «بسیجیهای این دوره و زمانه، از بسیجی بودن فقط ریش توپی گذاشتن آن را یاد گرفتهاند و بیسیم و موتور!» روضه را بازتر کنم؟! «توپ، تانک، بسیجی دیگر اثر ندارد»، «آزادی اندیشه با ریش و پشم نمیشه»، «ما اهل کوفه نیستیم، پول بگیریم بایستیم» و… آن سالها هر چه ما میپرسیدیم «گناه بسیجی امروز چیست که فتنهگر علیه انتخابات، شناسنامه ایرانی دارد؟» و هر چه میگفتیم «حتی بسیجیان زمان جنگ هم در مقطع اول انقلاب، درگیر با فتنهگرانی بودند که جملگی شناسنامه ایرانی داشتند» و هر چه مینوشتیم «اصلا لازم به این طعنهها نیست، که بسیجی امروز، خود قائل به جلودار بودن بسیجی روزگار جنگ است و هیچ عنوانی را برای خود زیبندهتر از «خادمالشهدا»یی نمیداند که مزارشان به فرموده امام، تا ابد زیارتگه عشاق است» باز افاقه نمیکرد!
*** *** ***
خیلی شمال شهر نمیروم اما نادیده پیداست که شهدای مدافع حرم، اغلب مال همین مناطق جنوب شهرند. اغلب هم بسیجیانی دور و بر سن ۲۵ و ۲۶ یعنی که به قول طعنهزنندگان؛ «بسیجی جنگ ندیده» و از این حرفها! از خیابان انقلاب، هر چه پایینتر میروی، در و دیوار شهر، پر است از تصویرشان! از بس زیاد که گاهی فکر میکنم شده حکایت زمان جنگ! و یاد حرف دوست خوبم برادر اکبری میافتم که در بهشت زهرای تهران «خادمالشهدا» است! او هم یک بسیجی جنگ ندیده است البته! و وقتی همالان به او زنگ زدم که میخواهم به آن جملهات که گفتی، در مطلبم اشاره کنم و راستش نمیدانم دقیقا چه سمتی داری در بهشت زهرا، گفت: «بنویس خادمالشهدا»! القصه! پنجشنبه رفته بودم بهشت زهرا که دقایقی با ایشان همسخن شدیم. برادر اکبری میگفت: «اولین شهید مدافع حرم، شهید محرم ترک است که ما مزار این شهید و شهدایی مثل رسول خلیلی و محمدحسین محمدخانی را عمدتاً براساس وصیت خودشان، در قطعه ۵۳ کنار شهدای دوران دفاع مقدس قرار دادیم. شهید حمیدرضا اسداللهی قطعه ۵۰، شهید داود جوانمرد قطعه ۴۰، چند تایی قطعه ۲۶ تا اینکه دیدیم هفتهای چند تا شهید مدافع حرم میآورند. گاه میشود که هر روز هفته، شهید مدافع حرم داریم. سر همین تصمیم گرفتیم یک جایی از قطعه ۵۰ را کامل اختصاص دهیم به این شهدا که این قطعه و آن قطعه پراکنده نباشند و یکجا باشند. اصلش را بخواهی بهشت زهرا شده مثل زمان جنگ!»
*** *** ***
یکی دو شب بعد از عاشورای امسال، در خانهمان میزبان مداح مراسم ظهر عاشورای فکه بودم که خود، از رزمندگان مدافع حرم است. میگفت: «قیافه این داعشیها را از رسانهها دیدهای دیگر! از فرط کریهالمنظری، حتی نگاه کردن از نزدیک هم به این جماعت ترس دارد، چه رسد به جنگ با ایشان! آن هم در یک کشور غریبه! آنهم با یک زبان غریبه! آنهم با قلت نیرو! آنهم در شرایطی که همه کشورهای طرف توافق دولت محترم، پشت این تروریستهای وحشی هستند! ما در بینمان عزیزانی را داریم که تجربه دفاع مقدس هم در کارنامهشان هست. خود این بزرگواران میگویند که بعثیها در قیاس با داعشیها مصداق آدم بودند، از بس که شیطانصفت هستند این داعشیها!»
*** *** ***
پنجشنبه در بهشت زهرا متوجه شدم بعضی از شهدای افغانستانی مدافع حرم را در ضلع شمالی قطعه ۵۰ دفن کردهاند. حالا البته عدد قطعه را شک دارم! همان قطعهای مدنظر است که آرامگاه پدران، مادران و همسران شهداست. آن قطعه رفته بودیم فاتحهخوانی برای یکی از اقوام از این دست که صدای گریه پیرزنی توجهمان را به خود جلب کرد! مادرم رفت و با آن بنده خدا گرم گرفت. اندکی بعد، ما هم. فهمیدیم که مادر یک شهید افغانستانی است. من از آن پیرزن سئوال کردم: «بسیجیان ایرانی که میروند در کشور غریبه، با این لعین داعشی میجنگند، یک استدلال کاملا منطقی این است که دشمن را در همان بیرون مرزهای جمهوری اسلامی نگه دارند، آیا جوانان افغانستانی هم همین نیت را برای کشور افغانستان دارند؟» خنده بلندی تحویلم داد و گفت: «افغانستان که همیشه خدا جنگ است و الان هم جنگ است! اینکه بچه من با اختیار و انتخاب خودش رفت سوریه، اول به خاطر خدا و اسلام و حریم اهل بیت پیامبر و دفاع از ولایت فقیه بود، بعد هم به خاطر همان دلیل که شما گفتی! جمهوری اسلامی آبروی همه مسلمانان است. مرز ایران برای همه مسلمین حرمت دارد. امام خامنهای، امام همه مسلمانان جهان است. ایران اگر امنیت نداشته باشد که نمیشود! پای داعش اگر به ایران باز شود که نمیشود! شهید من هم رفت برای امنیت ایران! خدا را هم شاکریم، الحمدلله!»
*** *** ***
اگر «خمینی» نام خانوادگی خیلیها هست و نیست، «ایرانی» هم عنوان شناسنامه خیلیها نیست و هست! و اگر قرار بود توپ تانک بسیجی دیگر اثر نداشته باشد، یعنی اگر قرار بود بسیجی آنهمه ایمان، غیرت و روحیه وطندوستی و ملیگرایی واقعی نمیداشت که خبیثترین دشمن ممکن را در همان بیرون مرزها نگه دارد، واقعا چه میشد؟! حقا که تصور «حضور داعش در ایران» هم سخت است، چه رسد به تصویرش! یکی مثل بسیجی امروز، بدهی خود به امام را با تقدیم غریبانه جان در دیار غربت ادا میکند، یکی مثل آن پیرزن افغانستانی، یکی هم حکایت جناب عالیجناب فکر میکند تنها راه پرداخت بدهی خود به امام، فتنه و فتنهآفرینی است! اگر قرار بود بدهی ما به نوادگان امام «اصالت ذاتی» میداشت، اولیتر بود ما خود را بدهکار «جناب سیدحسین خمینی» بدانیم چرا که بزرگترین نوه امام بود! پس حرفهای خندهدار نباید زد، که «خمینی آمد» یکی هم از آن رو که خاک بریزد بر سر این مسخرهبازیها! نواده امام و یادگار امام، آن بسیجی جنوب شهری است که از خمینی «خط خمینی» را به ارث برده، توهین هم بشنود از بعضی مثلا هموطنان خود و آن همه شعر و شعار را متحمل شود، باز جانش را کف دست میگیرد به عشق امنیت وطن. آقای محترم! شما بفرمایید برای خمینی چه کار کردهاید؟! گیرم بعضیها بنا به هر علتی دوست دارند به شما «علامه» بگویند! شما که آن روز نیمه خرداد، خودت هم پای سخن خمینی کبیر بودی، چرا خاک نمیریزی بر دهان کسانی که میخواهند از نام مقدس خمینی «استفاده عنوانی» بکنند؟! گیرم بعضیها بنا به هر علتی دوست دارند به شما «علامه» بگویند! شما چرا با مدد از خط خمینی، تکذیب نمیکنی؟! و اگر این حداقل کار ممکن هم از شما ساخته نیست، من دقیقا چرا باید فکر کنم آن پدر شهید مدافع حرم که جگرگوشهاش طعنه شنید و تحفه نبرد یا آن مادر شهید هستهای که ناجوانمردانه سیمان ریختند در قلب دسترنج فرزندش یا اصلا خواننده عام همین سطور، به حضرتعالی بدهکارند؟! فحشش را بسیجی بشنود، جانش را هم بسیجی بدهد؛ آن وقت شما طلبکار از او و او بدهکار به شما؟!
(۳۲ دیدگاه)
- بایگانی: یسارتقوای انتخابات وطن امروز ۲۸ دی ۱۳۹۴
تقدیم به روحانی راستین
خار چشم ضد انقلاب
پاسدار حریم انتخابات
آیتالله احمد جنتی
صندوق آرا
جای ریختن سیمان نیست
چقدر تفاوت است میان تفکری که حتی مردم غیر معتقد به نظام را هم دعوت به شرکت در انتخابات میکند، با آن تفکر یا بهتر بگویم با آن تکبری که نتیجه انتخابات را تنها و تنها به شرط چاقوی منیت قبول میکند؛ «اگر من و ابواب جمعی من، رأی آوردیم که هیچ و الا انتخابات باید ابطال شود»! از خمینی بتشکن جملهای هست به یادگار: «اگر ولایت فقیه نباشد دیکتاتوری میشود». دیکتاتور شاخ و دم ندارد! آن جماعتی هم که سال ۸۸ اولا لگد به ۴۰ میلیون رأی ملت زدند، ثانیا لگد به قاعده مسلم «۲۴ بزرگتر از ۱۳» رفتار و گفتارشان بیتعارف ذیل عنوان دیکتاتوری تعریف میشود. آن سال اگر ولی فقیه نبود و اگر نبود که جمهوریت، تکیهگاهی بزرگ چون ولایت فقیه دارد، بعضیها این هنر بیهنر را داشتند که ضمن مایه گذاشتن از خوی دیکتاتوری، در این کشور حکومت اشراف راه بیندازند و آنقدر بتازانند تا نظام مجبور شود رأی مردم را قربانی نیات شوم فتنه کند. آری! از زمین تا آسمان تفاوت است میان تفکری که حتی مخالفان را هم به حضور در پای صندوق آرا دعوت میکند، با آن تفکر یا بهتر بگویم با آن تکبری که انتخابات را نه محل مراجعه به رأی مردم، بلکه موضع ارضای امیال جناحی و غرایض باندی میداند! از زمین تا آسمان تفاوت است میان تفکری که انتخابات را حقالناس میخواند، با آن تفکر یا بهتر بگویم با آن تکبری که علیه حقالناس، حتی حاضر است نامه سرگشاده عاری از ادب بنویسد؛ «اگر مردم به کسی غیر از فرد مد نظر من رأی دادند، ایران قیامت میشود»! از زمین تا آسمان تفاوت است میان تفکری که انتخابات را برای نشاط جامعه میخواهد تا برای فریضه خدایی «تلک الایام نداولها بین الناس» بهترین بستر را فراهم کند، با آن تفکر یا بهتر بگویم با آن تکبری که در هر انتخاباتی، از مردم، فقط و فقط رأی به دار و دسته خود را تمنا و «تلک الایام» را فیالواقع «نداولها بین الخواص» تفسیر میکند! راستی که هر چه تفکر اولی باکلاس است، تفکر دومی یا بهتر بگویم تکبر دومی، قرون وسطایی و در نهایت بیکلاس است. آنی نگاه کنید به رؤسای جمهوری که رهبر حکیم انقلاب، رأی مردم به ایشان را تنفیذ کردند. از فلانی هست در منتهیالیه بهمان جناح، تا بهمانی در منتهیالیه فلان جناح! واقعیت آن است رأی مردم به هر که بوده، با تنفیذ امام خامنهای مواجه شده. نکتهای بس مهم در این امر مستتر است و آن اینکه برای حضرت آقا، تنفیذ رأی مردم موضوعیت دارد، عشق و علاقه به جمهور موضوعیت دارد، انتخابات به عنوان حقالناس موضوعیت دارد، نه فلانیها و بهمانیها. اصلا تا وقتی ملت هست، فلانیها و بهمانیها کیستند؟! رهبر فرزانه انقلاب از همه این دولتها حمایت و با تذکر و تشکر کمکشان کردهاند لیکن این کمک و این حمایت، در وهله اول، حمایت از جمهوریت بوده و کمک به رأی ملت. در آخرین انتخابات ریاستجمهوری، تنها یک اختلاف ناچیز ۷ دهم درصدی، نامزد پیروز را مشخص کرد اما همان هم توسط رهبر حکیم انقلاب تنفیذ شد. حضرت آقا در همه این انتخاباتها، هم از کلیت آرا دفاع کردهاند، هم از رأی اکثریت، که طبق قانون، مشخصکننده رئیسجمهور است. سوال بسیار مهم اینجاست که آیا در همه این انتخاباتها، رأی رهبر حکیم انقلاب هم به همانی بوده که رأی اکثریت؟! صدالبته ما از مصداق رأی رهبر بیخبریم اما اینقدر میدانیم که انتخابات برای ولی فقیه، محل واقعی مراجعه به رأی مردم است و دقیقا از همین زاویه، حکم همه رؤسایجمهور منتخب مردم توسط ایشان تنفیذ شده، خواه این فرد، رأی خود حضرت آقا بوده باشد یا نبوده باشد. «اگر ولایت فقیه نباشد دیکتاتوری میشود» یکی هم ناظر بر همین مهم است. حال یک لحظه فرض کنید تنفیذ حکم ریاستجمهوری با شخصی غیر از ولی فقیه خداترس حامی ملت بود. چه میشد؟! واقعا نتیجه چه میشد؟! آیا مثلا کسانی که رأی مردم را تنها به شرط رأی به قبیله خود قبول دارند، حاضر میشدند حکم رئیسجمهور غیر مدنظر را تنفیذ کنند؟! سال ۸۸ و کارنامه سیاه بعضیها، جواب این سوال را برای همگان کاملا واضح و روشن کرده است. لذا کسانی را که «تقوای انتخابات» ندارند، قبل از هر چیز دعوت میکنیم به رعایت این تقوا. اول مراعات این تقوا، بعد اظهار نظر در باب حقالناس! اینکه حضرات، انتخابات را بدون قواعد آن میخواهند، ناشی از همین ناشیگری است که انتخابات را میخواهند، بیآنکه خود را ملزم به داشتن «تقوای انتخابات» بدانند. بالاترین درجه تقوای انتخابات یعنی همین تنفیذ حکم رئیسجمهور، صرف نظر از آنکه رأی خودت به کیست. حالا نوبت فرض دیگری است. یک لحظه فرض کنید بیتقوایان عرصه انتخابات، این مردودان آزمون جمهوریت، بخواهند بروند مجلس خبرگان، رهبر هم برای ملت معین کنند! یک وقت هست خمینی میگوید: «من در خامنهای لیاقت رهبری میبینم» و آنقدر این جمله را در این جمع و آن جمع میگوید که حجت بر خبرگان، تمام میشود، یک وقت هست که مثل همین الان، بعضیها در سر، این سودای خام را میپرورانند که فیالواقع رهبری باب میل آمریکا برای این کشور معین کنند! رهبری که نهتنها تقوای انتخابات نداشته باشد، که به جای خدا، از کدخدا حساب ببرد! این صفات اما مشخصات رهبر اپوزیسیون جمهوری اسلامی است، نه رهبر جمهوری اسلامی! رهبر جمهوری اسلامی اما همان عزیز فرزانهای است که سال ۸۸ سینه خود را سپر دفاع از یک انتخابات باشکوه ۴۰ میلیونی کرد تا باز هم در این کشور بتوان انتخابات برگزار کرد. بعد ملت میرود به عشق ایشان و در مقام جبران، یومالله ۹ دی را میآفریند. حضرت آقا، ملت را نه دعوت به خود، که باز هم دعوت به خدا میکنند: «دست قدرت الهی را ببینید!» باورم هست آنچه «تبریک» میخواهد داشتن چنین رهبری است که حتی نه در قید و بند تبریک، که علیالدوام تذکردهنده به سوی خداست! اینکه آن پیرزن مادر شهید ارمنی هم اینچنین با تعصب، ضمن اشاره به حضرت آقا میگویند: «ایشان برای ما هم هست» متأثر از همین واقعیت است که تقوا و خداترسی رهبر حکیم انقلاب، در نهایت ممکن، برای این ملت، صرف نظر از هر دین و آیینی، پذیرفته شده. تمثال تقوای انتخابات، یکی هم همین مادران شهدا هستند که ساعاتی قبل از آغاز رأیگیری، میروند پشت در مساجد و مدارس محل اخذ رأی، تا محکمترین مشت ممکن را بر دهان یاوهگویان بکوبند. دیروز سربلند در آزمون «تقوای امتحانات» و امروز سربلند در امتحان «تقوای انتخابات». دیروز فرستادن جگرگوشه خود به شرق ابوالخصیب در کربلای ۵ و امروز حضور در صحنه به گونهای که انگار باز هم شبی از شبهای کربلای ۵ است. انتخابات برای این ملت و متعلق به این ملت است. دشمن میخواهد با کمک عناصر پشیمان، مریض و آلوده به دنیا، انتخابات را به محلی برای فروکاستن از اقتدار، نشاط و نو به نو شدن نظام مقدس جمهوری اسلامی تبدیل کند اما این همان دشمن است که قصد کرده بود از سال ۸۸ به بعد، اساسا انتخاباتی در جمهوری اسلامی برگزار نشود! یعنی اصولا نظم و نظامی در کار نباشد که حالا بخواهد انتخاباتی برقرار باشد! دشمن اما به هدف دیروز خود نرسید، به هدف امروز خود هم نخواهد رسید و با وجود ولایت، این مدافع همیشگی جمهوریت، انتخابات متعلق به این ملت خواهد ماند انشاءالله. دشمن این روزها اگر در پی «فتنه اکبر» است، ما را سخن از بصیرتی بالاتر است. فتنهها هر چه میخواهند پیچیدهتر شوند؛ بصیرت ملت ما بالاتر از هر فتنهای، نقش بر آب خواهد کرد نقشههای شوم را. به همین شهدای مدافع حرم نگاه کنید! بلااستثنا همهشان در سال ۸۸ رزمندگان مدافع حریم جمهوریت بودهاند! سال ۸۸ بعضیها شعار میدادند «جانم فدای ایران»! لیکن ما هر چه در این قطعات بهشت زهرا میگردیم، شهید این جماعت را پیدا نمیکنیم! قسم به خون شهدا، در مصاف با هر فتنهای، غلبه از آن بصیرت خواهد بود. دست کم نگیریم برکت خون شهید را. این چیزی نیست که با «سیمان فراموشی» به دست باد سپرده شود. اصلها ثابت نظام مقتدر جمهوری اسلامی ریشه در خون شهدا دارد. وقتی جمهوری اسلامی فقط و فقط خداوند منان را «اکبر» میداند و «الله اکبر» از زبانش نمیافتد، تو بگذار دل دشمن به پسوند بعضی فتنهها خوش باشد! یعنی این را نگویم نمیشود! حضرت عالیجناب، نه با رأی ملت و نه از دل صندوق آرا، که با حکم بزرگان، همین سمت فعلی را دارند! و این یعنی اوج اقتدار یک نظام! در منظومه جمهوری اسلامی، بیمی نیست الا از خدای دادگر. دشمن، جمهوری اسلامی را از کدام فتنه میترساند وقتی که مردم هم به طرف رأی نمیدهند، نظام، خودش از روی حکمت و بزرگواری، طرف را در مجموعه نگه میدارد؟! ما البته متوجه حکم برخاسته از حکمت هستیم اما این هم هست که هرگز رفتار و گفتار عالیجنابان را پای نظام نخواهیم نوشت. ما این راه را با بیتقوایان عرصه انتخابات نیامدهایم که با ماندن ایشان بمانیم و احیانا با رفتنشان برویم! ما هستیم! و خواهیم ماند! ما این راه را با خمینی آمدهایم که میگفت: «اگر ولایت فقیه نباشد دیکتاتوری میشود»! اگر ولایت فقیه نباشد دیکتاتوری که میشود هیچ، جناب عالیجناب! شما هم دیگر در این جایگاه نیستی! پس اول تقوای الهی، بعد تقوای انتخابات، بعد سخن گفتن از حقالناس! ۸۸ یادمان نرفته! وقتی هنوز پایتان روی حلقوم رأیالناس است، سخن از کدام حقالناس میرانید؟! آیا جز این است که اگر ولایت فقیه نبود، شما میخواستید روی شناسنامه ۴۰ میلیون رأی ملت، مهر مرگ یعنی مهر ابطال بکوبید؟! جای سیمان، نه در قلب رآکتور اراک است، نه درون صندوق انتخابات! این بار، در مثل مناقشه هم باشد طوری نیست! ما هر وقت سخنان اوباما در باب حقوق بشر را باور کردیم، سخنان شما را هم درباره حقالناس باور خواهیم کرد! شمایی که اگر ولایت فقیه نبود، میخواستید دهان یک حماسه ۴۰ میلیونی را با سیمان پر کنید!
(۲۵ دیدگاه)
- بایگانی: یسارخمینی یک اسم نیست وطن امروز ۲۲ آذر ۱۳۹۴
تمام شد. این محرم و این صفر هم تمام شد اما آنچه هرگز پایانی ندارد، عشق جاویدان احرار عالم است به سید و سالار شهیدان. خیلی تا غروب روز شنبه فاصله نداریم که دارم این چند خط را مینویسم. دقایقی بعد، باید حلول ماه ربیعالاول را تبریک گفت لیکن دل هنوز در گرو عاشوراست. السلام علیک یا اباعبدالله. سالیانی پیش، همچو روزی، دیدم جوانانی را که داشتند پارچهها و پرچمها را بازمیکردند و همانطور که بازمیکردند، میخواندند و گریه میکردند. من درست نمیدانم این تهمت افراط و افترای تندروی را اول بار چه کسی و چه زمانی نثار عزاداران ثارالله کرد اما به خوبی میدانم که علیه اصحاب حسین، نه انگ جواب میدهد، نه سنگ! هزار و اندی سال خود را به در و دیوار زدند بلکه از جوشش خون حسین، حرارتی در دل آدمی ایجاد نشود! اربعین ۲۷ میلیونی پاسخ همه زحمات خود را گرفتند! دیری است گذر تاریخ به کربلای اباعبدالله افتاده. اگر فرجام بایکوت عاشورا، به اربعین این سالیان اخیر منتهی شد، تو بگذار پروپاگاندای غرب، تا میتواند اربعین را سانسور کند! پاسخ این سانسور را اما روز ظهور مهدی فاطمه یعنی منتقم خون حسین خواهند گرفت! فیالحال اشعههای آفتاب به فرات افتاده! و تا نیل هم خواهد رفت! و تا همه جا! دنیا از آن راه نخواهد رفت که کدخدا میخواهد! دنیا آنگونه تمام نخواهد شد که کدخدا میخواهد! روزگاری در همین ایران خودمان حتی صرف بردن اسم خمینی هم جرم بود! اما خمینی که تنها یک اسم درون فلان صفحه شناسنامه نبود! الان هم خمینی بیش از آنکه یک اسم باشد، یک رسم است! واقعیت آن است که دنیا، خودش را بدهکار امام خمینی میداند، تنها و تنها از آن رو که این امام ما بود که با «انقلاب اسلامی» دگر بار جهت حرکت دنیا را به سوی کربلا تغییر داد. آری! اگر حضرت روحالله نبود، و اگر انقلاب اسلامی ملت ایران نبود، کجا احرار عالم جرأت میکردند پیش چشم یزیدیان، «انقلاب اربعین» را آنهم با این شکوه بیمانند و عظمت بیهمتا بیافرینند؟! اگر دنیا، اربعین را به امام و انقلاب و صدالبته به ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای میشناسد، این به معنای ایرانیزه کردن عاشورا نیست، بلکه پرچمداری ملت غیور ایران را نشان میدهد. امروز دنیا خمینی ما را، روحالله ما، روحالله ما پابرهنهها را از راهپیمایی اربعین میشناسد و الا خمینی، اسم خیلیها هست و نیست! اربعین امسال به خوبی نشان داد که اینک موسم بیعت دنیا با نام بلندآوازه خمینی بتشکن است. خمینی هنوز هم یک روح الله انقلابی است که لحظهای سر سازش با یزیدیان ندارد! اینک موسم نیمه خرداد ۴۲ بلکه بهمن ۵۷ همه دنیاست، با این تفاوت بسیار مهم که دیگر فرزندان خمینی درون گهواره نیستند! فرزند خمینی، اهل بازی برد برد با جلاد تحریم نیست! و با یزید، سر جنگ دارد، نه تنشزدایی! سطح فرزند خمینی بالاست و چشم به وعدههای آخرالزمانی دارد، نه فلان صندلی در بهمان پست! وقتی امام بتشکن ما، آن ابرمردی است که اینک با راه روح اللهیاش، همچنان مشغول برهم زدن کاسبی کدخداست، یعنی آنکه خمینی باز هم فدایی میخواهد، نه اینکه برای کسب یک میز، پشت نام بلند او مخفی شویم! فرزندان خمینی در حماسه اربعین نشان دادند که به «امتحانات جهانی» فکر میکنند، نه «انتخابات داخلی». اگر سانسور نام بلند خمینی جواب داد، کاسبی با اسم او هم جواب میدهد! خمینی اما فدایی میخواهد، همچنان که انقلاب، همچنان که انقلاب جهانی مهدی موعود! این محرم و این صفر هم تمام شد اما این تنها زمزمه آمدن آن یار غائب از نظر است که اینچنین دنیا را به آمدن ربیع، امیدوار نگه داشته! لبیک یا مهدی!
(۲۰ دیدگاه)
- بایگانی: یسارالسلام علیک یا اباعبدالله
(۴۳ دیدگاه)
- بایگانی: یساروصیتنامه
روزنامهدیواری حق
روز قدر
ماشاءالله حزبالله
آر. کیو هشتاد و هشت
قطعهی بیست و شش
نه ده
قطعات قطعه
تفحص
آمار قطعهی بیستوشش
اطلاعات
نوشتههای تازه
- سردبیر: رضا شکیبایی
- تهیه کننده: احسان محمدحسنی
- در تلگرام نیستم!
- انقلاب را با ذکر مثال توضیح دهید!
- روحانی دونقطه صالحی!
- شما را درک میکنیم آقای روحانی!
- انتخابات مدیون شماست
- همپای جلودار
- پیروزی اصولگرایان در هر ۲ انتخابات بر ملت شهیدپرور ایران مبارک
- در جمهوری اسلامی «آزادی» نیست!
- ۱۶ منهای یک بعلاوه یک
- رأی من، خون تو
- اخلاق ۳ درصدی هاشمی!
- درباره انتخابات (۲)
- درباره انتخابات (۱)
- خمینی را از خانهاش بیرون نکنید!
- آرش برهانی، هاشمی، سیدحسن و دیگران
- ملت ایران سمت خدا ایستاده
- شعله زد بر افق نور قرآن
- «استفاده عنوانی» ممنوع!
- نقدی به نظام جمهوری اسلامی
- صلاحیتش را تأیید کنید!
- خدای دریا همان خدای شنهاست
- متولد ماه بهمن
- اصلا چرا انتخابات برگزار کنیم؟!
- تقصیر خودتان است
بسمالله
تست ارسال نظر…
۱
سلام بر قطعه ۲۶
بر داداش حسین
و بر همه دوستان محترم
الحمدلله…
“جنگ، جنگ است و عزت و شرف ما در گرو همین مبارزات است”.
امام خمینی
با همین صد ریال صد ریال ها با همین برگه ها با همین قلک ها پول جنگ را جور می کردیم و منت هیچ دشمنی را هم نمی کشیدیم!
کمپوت بیاریم یعنی؟
آخ جون قطعه احیا شد!
یادمه. یادش بخیر
دیگه داشتیم نگران می شدیم راستی راستی!
داداش حسین؛
مگه ما چند سالمونه که یادمان بیاد؟!!
باید پیام میگذاشتید؛
دوستان عزیز!
قطعه در دست تعمیر است؛ تا اطلاع ثانوی با دلتنگیهایتان مدارا کنید!
ع کیه؟ اونیه که مشکل فنی رو حل کرده؟ واقعا دستش درد نکنه!
آقا سید؛
غیبتتان بسیار طولانی شد! نمیگین ملت نگران میشن؟
به هر جا تونستیم خبر دادیم که کمـــــــک، قطعه از دسترس خارج شده و حاجی سیدت رو کشتن یا برعکسش … 🙂
شکر که درست شده
یه سوال: چرا فکت شیت منتشر نمیشه؟
سوال دیگه: با وجود درخواست صریح حضرت آقا برای انتشار این گزاره برگ، چرا منتشر نمیشه؟؟
جنگ جنگ است و عزت و شرف ما در گرو همین مبارزات است.
امام خمینی(ره)
دوران جنگ، جانفشانی و دفاع مقدس غیورمردان این سرزمین همراه با روحیه همیاری و همدلی مردم، باعث کسب آبرو و نرفتن زیر بار ذلت شد.
یاد خاطرات پر افتخار دهه شصت به خیر…
«کمک نقدی به جبههها»
– یادآوری این برگهها، افتخارش برای بزرگترهامون…
– یادآوری اون قلک های سبز شبیه نارنجک، افتخارش برای ما…
مشکل از فرستنده بود یا گیرنده؟؟
ناشناس ١۴:٢٣!
کلى خندیدم…
توصیف حال خودم بود!
خدا را شکر که اشکال بر طرف شد.
خب خدا رو شکر…
در مورد ستونهای یمین و یسار به نظرم مشکلی وجود نداره اصلا؛ چون در سال ۹۴ هنوز مطلبی در این دو ستون نوشته نشده که نمایش داده بشه؛ برای مطالب ۹۳ و قبل هم که مشکلی نبود و نیست…
انالله و انا الیه راجعون …
نویسنده ی کامنت های قطعه ۲۶ به نام “مجنون” (قاسم توکلی) خادم با اخلاص امام حسین(ع) به رحمت خدا رفت…
(برادر زاده ی شهیدان توکلی، که شما در سایتتون پست گذاشتید بودند)
برای ایشان و خانواده شان دعا کنید و صلوات و فاتحه ای نثار…
این “یک دوست” چی میگه؟
مجنون؟
این مجنون: http://www.ghadiany.ir/1393/23001/comment-page-1#comment-171624
چرا؟
این سایتیه که مجنون بعضا آدرسش رو می گذاشت:
http://yahossein.net/
اینجا هم خبرش رو کار کردن…
انا لله و انا الیه راجعون…
خدایا…
گل به خودی در زمین دشمن
http://enqelabi.mihanblog.com/post/7
یادش بخیر
توی مدرسه با کمک دانش آموزان آش می پختیم و همت عالی می فروختیم؛ پولش برای جبهه بود
یک صندوق کمک به جبهه هم گذاشته بودیم، یکی از بچه ها با مشت زده بود صندوق را پاره کرده بود!
او را آوردند دفتر. گفت: “من به جنگ اعتقاد ندارم” البته بعضی بزرگترها هم همین حرف را می زدند!
دلم خیلی گرفت؛ آن طرف یک عده از جان خود می گذشتند و این طرف…
میکرفون را برداشتم، بچه ها را جمع کردم و از آنها پرسیدم؛ آیا به سیل، زلزله و دیگر بلایای طبیعی اعتقاد دارند؟
پرسیدم؛ اگر قرار باشد برای جلوگیری از سیل کمک کنید و شما هم به بهانه عدم اعتقاد از کمک سرباز زنید، آیا سیل از شما روی می گرداند؟
و با خواندن این شعر از فریدون مشیری بحث را ادامه دادم؛
“از همان روزی که دست حضرت قابیل گشت آلوده به خون حضرت هابیل…”
واقعا یادش به خیر
از دوستان قدیمی مون بود.
اوایل با اسم “مجنون الحسین” بعدش دیگه شد “مجنون”.
راحت کامنت می گذاشت، و معمولا کوتاه!
نمی دونم چی باید بگم… به هم ریختم…
رفقا؛
قرآن بخونیم… زیارت عاشورا بخونیم…
http://dl.delsukhtehgan.ir/sal%2094/Karimi-Zohr%20Shahadate%20Fatemiyeh%20Dovom1394-006.mp3
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قدیانی:
اغلب دوستان را با بعضی کامنتهای خاصشان به یاد میآورم و «مجنون» رو با این کامنتش میشناختم؛
http://www.ghadiany.ir/1392/18542/comment-page-1#comment-133181
در این پست
http://www.ghadiany.ir/1392/18542
حزنی داشت کامنتش…
حتی فکر کنم برام ی کامنت خصوصی هم گذاشت که؛
“خیلی دلم برای قطعه ۲۶ بهشت زهرا تنگ شده…”.
با شرحی بیشتر از اون کامنت عمومیاش…
خدا رحمتش کنه…
سابق بر این، اگر از آسمانی شدهها چیزی مینوشتم غالبا بزرگتر از سن و سال خودم بودند، جای برادر بزرگتر آدم، پدر آدم. حس بد که نداشت هیچ، ی جورایی با کلاس هم بود!
اما ی چند وقتیه از شهید ۸۸ باید بنویسم که ازم کوچکتر بود، از شهید حرم که ازم کوچکتر بود، اصلا از همین حسین جوادی که باز ازم کوچکتر بود… و حالا هم «مجنون»!
گفت: «ما را به سخت جانی خود، این گمان نبود»!
همین «گمان» به گمانم باعث شد که هیچ چیز از حسین جوادی ننویسم تا حالا… با وجود آنهمه خاطره!
بیخیال!
بخوانیم؛ بسم الله الرحمن الرحیم…
حال منم خیلی خرابه… تو شوکم… باورم نمیشه
خدا رحمتش کنه و به خانوادهش صبر بده
به همه اهالی قطعه ۲۶ تسلیت میگم.
یادش به خیر…
قلک هایی که شکل نارنجک بودن، با سکه های ۱ تومانی و ۲ تومانی پرشون می کردیم برای کمک به جبهه ها.
یادش به خیر…
پاکت نامه هایی که روشون عکس جبهه و رزمنده ها بود، نامه رو می نوشتی تا که می کردی شکل پاکت می شد.
یادش بخیر…
پلاک ها و سربندهایی که بابا از جبهه می آورد.
یاد همه اونهایی که رفتن تا آب تو دل بچه های دهه شصت تکون نخوره به خیر
مردان بزرگی که با رشادت و شهادتشون دهه شصت رو با وجود جنگ و آتش برای کودکان اون دوران پرخاطره کردن.
مردان مردی که اگر نبودن ما امروز از کودکیمون با تلخی یاد می کردیم.
کاش قدر آزادی و امنیت مون رو بدونیم.
سلام علیکم و خدا قوت………..
انالله و انا الیه راجعون…
خیلی تلخ بود اما قطعا برای خادم الحسین جایی بهتر از آغوش ارباب نیست.
ان شاء الله خدای ارحم الراحمین، امشب رو بر این خادم و عاشق اباعبدالله الحسین (ع) با حضور خود ارباب سهل و آسون بگیره…
سخنان پدر مصطفی احمدی روشن را پیش از خطبه ها از رادیو گوش کردم؛
خیلی خوب بود.
سر سفره امام حسین علیه السلام میهمان باشند ان شاالله!
شوکه شدم! مرگ چیز غریبی ست و البته قریب!
یکی از اصحاب از امام صادق پرسیدند:
یوم الحسره کدام روز است که خدا می فرماید: بترسان ایشان را از روز حسرت.
جواب داد: آن روز قیامت است که حتی نیکوکاران هم حسرت می خورند که چرا بیشتر نیکی نکردند.
پرسیدند: آیا کسی هست که در آن روز حسرت نداشته باشد؟
گفت: آری کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا صلوات فرستاده باشد.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دوستان صلوات های تان را هدیه کنید نثار روح “مجنون” بیست و ششی!
خدا رحمتت کنه “مجنون” (قاسم توکلی) عزیز رو. خیلی وقتها میشد که با خودم فکر میکردم خدای ناکرده زبونم لال، اگه برای یکی از بچههای قطعه اتفاقی بیافته، حال و هوامون چطور میشه؟! و حالا اون اتفاقی که نباید، افتاد. هر چند که به هرحال ظرف عمر هر کدام از ما، اندازهای داره:
وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَ لاَ یَسْتَقْدِمُونَ
براش آرزوی شفاعت و غفران الهی رو داریم. انشاالله عموهای شهیدش دستگیرش باشه. خدایا؛ عاقبت همهی ما رو ختم به خیر و شهادت بفرما. آمین.
🙁
خدا رحمتشون کنه
سلام بر اهالی قطعه ۲۶
خدا “مجنون الحسین” عزیز را بیامرزد؛ انشاءلله با شهدای قطعه ۲۶ محشور شود.
جدایی از رفقا خیلی سخته…
ما که چند ساله دلتنگ همرزمانمون هستیم.
انشاالله سر سفره ارباب ما را دعا نمایند…
خدا رحمتشون کنه.
من که این برگه های کمک به جبهه رو یادم نمیاد، ولی یادم هست وقتی اهواز رو موشک بارون می کردن ما می رفتیم توی سنگری که توی مدرسه نزدیک خونمون بود.
حالا موندم بگم یادش بخیر یا یادش به شر!!
انقدر اومدیم به قطعه سر زدیم و رفتیم تا شاید خبری بشه و مشکل فنیش حل بشه، ولی چه خبر بدی بود این خبر…
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
انشاالله مقام والای نوکری آل الله را خداوند منان در سرای باقی برایش محفوظ دارد. از خدای بزرگ برای بازماندگانش صبر مسالت می نمایم.
.
.
.
داداش حسین! استدعا دارم در صورت تکرار مشکل پیش آمده برای سایت (که انشا الله دیگر تکرار نشود) با یک ایمیل عمومی اطلاع رسانی فرمایید. البته این دلشوره ها مقداری هم مربوط به سن و سال می شود.
ضمنا فکر کنم بیشتر از همه از متن فوق خاطره دارم. متاسفانه به مدارک گذشته در حال حاضر دسترسی ندارم. انشا الله در صورت قید حیات در اولین فرصت تعدادی از آنها را پست می کنم.
جاده مانده است و من و این سر باقیمانده
رمقی نیست در این پیکر باقیمانده
گر چه دست و دل و چشمم همه آواره شده
باز شرمنده ام از این سر باقیمانده…
دوستان محترم؛
دومین متن قطعه ۲۶ در سال ۹۴ تا ساعاتی دیگر!
دوستان!
از همین الان برای من یه فاتحه بخونید.
بعیده کسی یادش باشه رفتن ما رو خبر بده…
ما رو از فاتحه و دوستیهاتون محروم نکنید.
اصلا بیاییم از امشب یاد همه رفتگان یه فاتحه بخونیم چه از اهالی قطعه باشند چه نباشند.
ببخشید اینقدر صریح نوشتم؛
چون مرگ حق هست و شتری است که در خونه همه میخوابه، اینطور جرأت پیدا کردم و البته منظور اصلی هم خودم بودم.
عمر شما با عزت و طولانی در مسیر عبودیت الهی إنشاءالله…
درود به روح همه اون شهیدان که با نیت خالص و برای دفاع از ناموس و کشورشون، بدون هیچ انتظاری رفتن و…
سلام؛
با خوندن این پست، خیلی خاطره ها برای ما دهه شصتی ها زنده شد.
مطلب مرتبط با این پست، توی وبلاگ منم هست.
در “نامه سرگشاده ای که به سردار سلیمانی” نوشتم.
و البته این نامه با پستی که برای “من زنده ام” نوشتید هم شدیدا مرتبط هست!
خدا “مجنون” و همه ما را رحمت کند
می خوانیم: بسم الله الرحمن الرحیم…
سالروز ولادت با سعادت امام خامنه ای عزیز مبارک باد… ۱۳۱۸/۱/۲۹
تازه داشتم از دیدن عکس ها کیف می کردم…
خدا رحمت کند “مجنون”رو… خدا بیامرزدش
چقدر غافلم آخه؟ تازه می خواستم بگم چه ناغافل!
متن جدید رو فردا می خوانم…
قطعا مشکل از باور منه که باورم نمی شه این خبر رو. خدا رحمت کند…
در دل جنگ کجا خار و خسی می ماند؟
جگر حمزه اگر داشت کسی می ماند
آخ آخ
مجنون هم رفت؟
هی روزگار، رفقای ما رو یکی یکی می بری…
هنوز شیش ماه نگذشته از خاکسپاری یکی از رفقای ایام دبیرستان، حالا هم مجنون.
حالم گرفته شد. خدا رحمتش کنه انشاالله.
سلام؛
نمی خواید چیزی راجع به مسائل هسته ای اخیر بنویسید؟؟!!
به نظرم همان فتنه سخت تری که آقا می گفت، این جاست.
چالش هسته ای ما با دنیا، همان تنگه احد است اینجا… رهایش کنند ولیِ خدا جانش به خطر می افتد.
این بازی خطرناک همچنان ادامه دارد
داعش ابزاری برای کسانی ست که می خواهند جهان را تحت کنترل خود داشته باشند
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=11416
به مادرم بگید
کادوی تصویری نصرTV به مناسبت روز مادر با صدای محسن چاوشی
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=11417
بازی جدید عربستان سعودی در یمن
نگاهی به حمله ی هوایی عربستان سعودی به یمن و حمایت اعراب از القاعده برای ایجاد جنگ داخلی در یمن
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=11418
حجاب مصونیت است، نه محدودیت
دیدگاه امام خمینی (ره) در مورد حجاب
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=11421
پرسوناژ(۷۹): رنه گنون
نگاهی به زندگی مردی که در جستجوی حقیقت بود
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=11423
هدیه پروردگار
کلیپی بسیار زیبا به مناسبت روز مادر با صدای نوجوان رومانی
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=11424
ابوعزرائیل در کنار رزمندگان ارمنی
بدون شرح…
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=11425
لکه سیاه در تاریخ مسلمانان
به امید طلوعی چون گذشته
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=11426
شهید سید محمد باقر صدر، مغز متفکر اسلام
نظرات امام خمینی(ره) در مورد شهید سید محمد باقر صدر
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=11428
اگر با تصادف و تب بمیریم!!
صحبت های پخش نشده از امام خامنه ای در خصوص جاماندن از قافله شهدا…
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=11430
شما درک و فهمتان از الاغ ها هم کمتر است
جر و بحث یک پیرزن با گروهی از داعشی های تکفیری
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=11431
پرچم امام حسین علیه اسلام در دست انگلیسی ها!
سخنان دکتر رحیم پور ازغدی درباره مراجع و مداحان انگلیسی
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=11432
تلاشی دیگر برای سرکوب آزادی مردم
دستگیری یکی از فعالین برجسته ی حقوق بشر، نبیل رجب توسط نیروهای امنیتی بحرین
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=11433
شما ها قاتلان هستید!!!
درد و دل های استاد رحیم پور ازغدی از شیعه های دروغین
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=11436
داستان وهابیت(قسمت اول)
مستندی که به روایت زمینهها و عوامل شکلگیری فرقه وهابیت و حمایتهای غربیها برای تداوم آن میپردازد
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=11437
شعبده ی شیطان(بخش سوم)
مستندی عبرت آموز پیرامون مدعیان دروغین ارتباط با امام زمان (عج) به کارگردانی سهیل کریمی
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=11483
ضربه های حق…
گوشه ای از نبرد های مقاومت اسلامی در عراق
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=11485
غنی سازی نفوس(قسمت سوم)
از سلسله مباحث دشمن شناسی در سازمان هنری رسانه ای اوج
۹۴/۱/۲۶
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=11486
به اهل طاغوت بگو ما قرآن را هرگز رها نمی کنیم
کلیپی حماسی از دفاع مردم یمن در مقابل طاغوت و مستکبران
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=11488
شمر زمانه ات را بشناس
فرقی نمی کنه، چه خیمه های سرخ چه کاخ های سفید! باید همیشه تاریخ حسینی باشی…
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=11489
آلوخشکه
گفت: «ارنست مونیز» وزیر انرژی آمریکا و عضو تیم مذاکره کننده این کشور گفته است، کاهش تحریمها حداقل ۶ ماه بعد از امضای توافق طول میکشد و آنهم به صورت مرحلهای خواهد بود!
گفتم: کمکم دست خودشان را رو میکنند.
گفت: برخی دیگر از مقامات آمریکایی هم گفتهاند، دستکم ۲۵ سال طول میکشد تا پرونده هستهای ایران به حالت عادی بازگردد!
گفتم: ولی در جریان مذاکرات طوری رفتار میکردند که انگار با هم خاله و خواهرزاده شدهایم!
گفت: روش آمریکاییها این است که بعد از هر توافق، تازه منظور اصلی خودشان را اعلام میکنند.
گفتم: چه عرض کنم؟! آموزگار از دانشآموزی پرسید؛ مگر نگفتم که سر کلاس نباید چیزی بخوری؟ اون چیه توی دهنت گذاشتی و لُپ میجنبانی؟ دانشآموز گفت؛ آقا اجازه! آلوخشکه است. گذاشتم توی دهنم خیس بخوره تا زنگ تفریح بخورم!
سگواپسان
http://snn.ir/detail/News/403939/106
سلام؛
……
خیر دنیا و آخرت نصیبتان
سلام؛
اولین باره به این سایت اومدم.
خیلی خوبه… امیدوارم همیشه رهرو شهدا باشیم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…
دو سال دیگه مونده…
در تمام دنیا هر جا بشر دلش به حال آدمیت به رحم آمده، در نکوهش جنگ گفته و تنها آدمهای تندرو هستند که جنگ نعمت است برایشان زیرا آنها از بوی باروت و خون زنده می شوند…
شما برای توجیه ناراحتی ذاتی تان اشاره به مبارزه با ظلم می کنید و آدمهای خوشمزه و پر حرف هم هستید. به نحوی که کمتر کسی از پس شما بر می آید. وقتی ادعای مبارزه با ظلم شما را می شنوم با عرض معذرت خنده ام می گیرد! زیرا جلوی پایتان ظلم است و شما حساسیتی ندارید……………..
دلم میسوزه برای کسانی که خودشون رو روشنفکر میدونند؛ اما از درک زیباترین چیزها عاجز هستند…
نمیدونم به ضریب هوشی بستگی داره؟ یا به ظرفیت قلب و روحشون؛ که هرچی هم براشون توضیح میدی؛ همون صم و بکمی هستند که بودند!
با عرض سلام و خسته نباشید. لطفا از سایت ما هم بازدید فرمایید. http://www.yasinasr.ir
جناب قدیانی سلام
لطفا دردهای مستضعفین را منتشر کنید
استخدام سال ۱۳۹۴ با قرارداد موقت و کاملاً قانونی!
http://drsalam.blog.ir/post/49
پس از سالها…
سلام…
خوشحالم که هنوزم اینجا بوی همون روزهای قدیم رو میده.
ولی حس کردم نوشتهها طعم و بوش عوض شده.
امیدوارم بتونم باشم…