وطن امروز/ ۲۴ اسفند ۱۳۹۳
نه اینکه بگویم از مادها به این طرف، خوب که فکر میکنم حتی قبل از مادها هم بیسابقه بوده که سناتورهای یک قبرستان به کشور دیگری نامه بنویسند و چیزی در این مایهها علیه رئیسجمهور خودشان بگویند؛ «این یارو که مثلا رئیسجمهور ماست، خیلی هم پهن بارش نکنید، همچین هم که فکر میکنید اختیاری ندارد!» من از شمای مخاطب، شمای دیپلمات، شمای مورخ، شمای راننده تاکسی، شمای بیسواد، شمای بیشناسنامه، شمای تازه به دوران رسیده و شمای به جهنم حواله داده شده سوال میکنم؛ از مادها به این طرف یا از مادها به آن طرف… اصلا فرض میکنم حافظه تاریخی شما تا مادها را نمیکشد، به من بگویید از آققویونلوها (!) تا به امروز، آیا همچو چیزی سابقه داشته که ۴۷ سناتور یک قبرستان علیه رئیسجمهور خودشان به کشور دیگری نامه بنویسند… و آنقدر بنویسند و بنویسند که درجه آخر صدای سگ رئیسجمهور یعنی باراک اوباما را درآورند: «نامه سناتورها اقدامی بیسابقه بوده!» همینطور است قطعا که جناب اوباما میفرمایند! کنگو، بوتان، گابن، اوگاندا، روآندا و بالطبع گینهبیسائو و بورکینافاسو هم لااقل تا امروز شاهد همچین فضاحتی نبودهاند که آمریکا بوده! جنگ درشان بوده، کشت و کشتار درشان بوده، قحطی و قتل درشان بوده، اینها را نمیگویم نبوده اما فیالواقع دیگر اینطور نبوده که هفته پیش در آمریکا دیدیم! ای تاریخ بشکند قلمت، یهویی! انشاءالله به بعضیها برنخورد اما این همان آمریکا بود که بهش میگفتند کدخدا؟! در قیاس برخوردی که سناتورها با اوباما کردند راحت میتوان مدعی شد سرکارگر قهوهخانه مشقنبر بیشتر احترام مشقنبر را نگه میدارد و بیشتر رعایت شأن و مقام مشقنبر را میکند! سناتورها زیرآب اوباما را نزنند، کدخدا بودن آمریکا پیشکش! تا بفهمی سناتورها چه گندی به هیکل پرزیدنت زده و چه خاکی بر سرش ریختهاند، باید اوباما باشی! خود خودش! آقای اوباما! یک دورهای بود که آمریکا کدخدایی بود برای خود اما الان آن دوره نیست. آن زمان آمریکا از دست ملت ایران عصبانی میشد، امروز اما از دست سناتورهای خودش آمپر میچسباند در حد مرگ! آمریکا، آمریکا که میگفتند این بود؟! فیالحال مشقنبر در قهوهخانهاش شان و منزلت بیشتری دارد تا اوباما در خاک آمریکا! ای تاریخ! بشکند قلمت، یهویی!
*سلفی بچههای شیراز با علی مطهری!
آخر سالی دوست دارم یک حرف بیربط هم بزنم! کتک خوردن علی مطهری در شیراز، تقصیر حرفهای فلانی بود در مناظره! من و علی مطهری، میدان گلسرخ شیراز، همین الان، یهویی!
وطن امروز/ ۵ اسفند ۱۳۹۳
«هر که پیام ۲۴ خرداد را نگرفته، نباید به مناصب بالای دولتی راه یابد» از یک زاویه جمله درستی است. ناظر بر پیروزی رئیس قوه مجریه، تنها با یک اختلاف چند دهم درصدی -به حدی که با یک احتساب، تعداد رایندهندگان از عدد رایدهندگان به وی برتری دارد- مهمترین پیام انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ را نامزدهای رقیب صادر کردند، آنجا که پیروزی جناب روحانی با یک اختلاف چند دهم درصدی را بهانه تمرد از قانون نکردند. قانون، قانون، قانون و… و باز هم قانون. قانون، قانون است و لازمالاجرا. پیام ۲۴ خرداد ۹۲ «قانونگرایی» بود. آن روز رقبای فرد پیروز و البته هوادارانشان، برای جماعت خسرالدنیا و الآخرة ۸۸ کلاس قانون گذاشتند و پیام قانونگرایی صادر کردند. آن روز تمکینی که در برابر یک پیروزی چند دهم درصدی صورت گرفت، برای همیشه مایه عبرت، ایضا شرمساری جماعتی شد که سال هشتاد و اشک، اختلاف فاحش ۱۱ میلیونی را ندیدند. آن روز آقایان قالیباف، جلیلی و آن دیگران بهعلاوه رایدهندگانشان نشان دادند وقتی صحبت از «قانون» میشود، دیگر چند میلیون یا چند نفر ندارد! باید تمکین کرد از قانون؛ چه با ۱۱ میلیون اختلاف فاحش، چه با یک اختلاف چند دهم درصدی. بویژه ناظر بر حوادث سال ۸۸ برای هر عقل سلیمی قابل پذیرش است که روز ۲۴ خرداد بسی زودتر از پیام اعتدال، پیام قانون بود که صادر شد. پیام قانون یعنی پیام رای مردم، پیام احترام، پیام ادب، پیام منطق، پیام شعور، پیام شرف و پیام امنیت. مستند به اختلاف ناچیز انتخابات ۲۴ خرداد، راحت بود برای نامزد بعد از فرد پیروز، دبه درآوردن لیکن تو وقتی واقف باشی که برای وجب به وجب این بیرق مردمسالار، خون سرخ ریخته شده، بیقانونی اینقدر دیگر برایت راحت نمیشود! با این حساب، من کاملا موافقم؛ «هر که پیام ۲۴ خرداد را نگرفته، نباید به مناصب بالای دولتی راه یابد» اگر هم راه یافت لااقل برای رضایت دل آقای روحانی، باید راهدهنده را مواخذه کرد. بر مبنای این جمله دقیق رئیس قوه مجریه، کسانی که علیه نتیجه قانونی انتخابات، لشکر میکشند، صلاحیت منصبنشینی ندارند. جمله وقتی دقیق از آب درآمد، زیبندهتر آن است که اولین عامل، ناقل محترم باشد. «تمکین به قانون» البته فقط پیام ۲۴ خرداد ۹۲ نیست؛ پیام ۲۲ خرداد ۸۸ بلکه پیام هر انتخاباتی است. حال اگر فردی حکم دهد که فلان نالایق، بیآنکه پیام قانون را گرفته باشد، متصدی پستی شود، او را از همین جا دعوت میکنم به گرفتن پیام ۲۴ خرداد. روز ۲۴ خرداد، اعتدال شعار رئیسجمهور بود اما پیام ۲۴ خرداد یعنی قانون، شعار همه جمهور در همه روزهاست. هر رئیسجمهوری، عاقبت یک شعاری دارد اما مهمتر از شعار روسای جمهور، پیامی است که جمهور صادر میکند. اگر جمهور، آن روز که رای میدهد طبیعتا قابل تقسیم است، همان روز پیام هم میدهد که این پیام، دیگر اکثریت و اقلیت ندارد. به قول امروزیها گمانم «لایک» داشت جمله رئیس قوه مجریه. ما سال ۸۸ اگر یک خط مینوشتیم ۲۴ از ۱۳ بزرگتر است، مکرر در مکرر فریاد زدیم که ۴۰ از هر دوی اینها بزرگتر است. آری! حق منصبنشینی ندارد فتنهگر دیوانهای که ۱۳ را از ۲۴ بزرگتر اما از ۴۰، از همه ملت، خیلی خیلی بزرگتر تصور میکند!! میبینی جناب روحانی! علامت کوچکتر بزرگتر، سرشان نمیشود، از شما پست هم میخواهند! ندهید خب بهشان! احسنت! شما چند روز پیش در زمینه صنعت فضایی، آن اقدام را انجام دادید؛ رسانههای اصولگرا همه در صفحه نخست تیتر گرفتند اما جراید فتنه به سانسور گذراندند! واماندهها کاش فقط در علائم ریاضی مانده بودند؛ پیام ۲۴ خرداد را هم نگرفتهاند بدبختی!

اسد هست و ملکعبدالله رفت

وطن امروز/ ۷ بهمن ۱۳۹۳
انقلاب اسلامی صرفنظر از دستفرمان بعضا غلط دولتها با قدرت مشغول طی طریق است. ادارههای اینجا و آنجا، خواه به انقلاب اسلامی کمک کنند، خواه چوب لای چرخ بگذارند، ارادههای انقلابی، انقلاب را تنها نخواهند گذاشت. شهیدان شهریاری، احمدیروشن و… دست روی دست نگذاشتند تا ببینند کدام دولتمرد با هستهای موافق است و کدام نه! کار خویش انجام دادند. صد البته بهتر است ادارههای دولتی به وظیفه خود عمل کنند اما نکنند هم، اندک خللی در عزم جوانان انقلابی صاحب اراده به وجود نخواهد آمد. پس انقلاب پیش رفته است. ما منکر ضعف هیچ دولتی از دولتهای پس از انقلاب نیستیم لیکن حرکت رو به جلوی انقلاب اسلامی در همه آرمانهای زمینی و آسمانی کاملا مشهود است. با ملاک آرمانها، همان اندازه که انقلاب اسلامی پیشرفت داشته، دشمن و بویژه آمریکا عقبنشینی آن به آن داشته. فیالمثل در آرمان سران کاخ سفید، هرگز این نبود که عمر با برکت انقلاب اسلامی به بهار سی و ششم برسد، با آن همه تهدید و تحریم و ترور و جنگ و چه و چه که علیه ملت ما روا داشتند. حال ایران، هستهای هم شده! در سخنان امام خامنهای دقت کنید. گویی همان خمینی بتشکن است، لیکن قیاس کنید رفتار و گفتار سران ۳۰ سال پیش کاخ سفید را با سران روسیاه امروزش. نقشههای ریگان برای خلیجفارس را یادتان هست؟ واقعیت آن است که این گزینه بامزه نظامی روی میز آقای اوباما، سالیانی پیش برای خودش ارج و قربی داشت، نقطه هدفی داشت، سوختی داشت! در همان سالیان یعنی نزدیک ۳۰ سال پیش بنا به اقتضای روزگار، ولیفقیه به یکی از ۲ قطب آن روز دنیا نامهای نوشتند و نکات مهمی را متذکر شدند و پیشبینی کردند… و همه محقق شد. اینک ۳۰ سال از آن دوران گذشته و هم او دست برتر را در منطقه دارد که در جغرافیای مقاومت، سیدحسن و حاجقاسم را در آستین دارد. اینک لازم نیست ولیفقیه به آقای اوباما نامه بنویسد، بل این اوباما است که در ضمن نامه، منت ژنرالهای سپاه انقلاب اسلامی را میکشد. اینک ولیفقیه، نامه هم بخواهد بنویسد به جوانان غربی مینویسد، چرا که آمریکا دیگر ابرقدرت و کدخدای جهان کنونی نیست که لازم باشد ولیفقیه به او نامه بنویسد و آینده را پیشبینی کند. آینده معلوم است! آن روزی که آمریکا، حرف اول و آخر را در دنیا میزد، روزگاری بود که مثلا اراده میکرد فلانی در فلان جا رئیسجمهور نباشد، فیالفور همین اتفاق میافتاد اما من فردایی را میبینم که بشار اسد با رای مردم شام همچنان رئیسجمهور سوریه است و آن روز، اوباما دیگر رئیسجمهور آمریکا نیست! همانطور که امروز اسد هست و ملک عبدالله نیست! خامنهای هم دهه ۶۰ ولیفقیه بود حتما به گورباچف نامه مینوشت و خمینی هم امروز اگر در میان ما بود ـ دقیقا عین آقا ـ محلی به اوباما نمیگذاشت و نامه به قلوب ذاتا پاک جوانان دیار غرب مینوشت، بلکه اسلام را بیواسطه رسانههای شیطانی دریابند. فلذا خامنهای همان خمینی است اما آنچه عوض شده، نوع آرایش جبهه حق و باطل است. در این آرایش جدید، دست برتر از آن جبهه حق است و این رئیسجمهور آمریکا است که لاجرم باید نامه به بزرگان بنویسد. آقای اوباما لابد دوست میداشت بزرگان نامه او را محلی بگذارند، بیچاره نمیدانست که امروزه روز برای جانشین خمینی، جوانان غربی، بیشتر از سران غرب موضوعیت دارند! من واقعا دلم برای سران غرب و در راسشان این آقای اوباما میسوزد. بیچارگانی هستند که برای ادامه حیات، یک روز متوسل به ابوبکر البغدادی میشوند، دگر روز به «خبر مرگش»! این هم آخر شد ابرقدرت؟! امام اگر به گورباچف نامه نوشت، این هم بود که رئیسجمهور شوروی برای ادامه حیات خود، لااقل آدمکش و تروریست از جای جای عالم اجیر نمیکرد و یک حد و حدودی از پرنسیب و پرستیژ برای خودش قائل بود. خب! دقیقا در این منظومه است که بعضی پیادهرویها، نه فقط اقتصاد را علاج نمیکند که در حکم پیادهروی روی مخ منافع ملی و غرور ملی معنی مییابد. وقتی در جنگ آرمانها، دست برتر از آن انقلاب اسلامی ملت ایران است، بیشتر باید مراقب برند بهمن ۵۷ بود. بعضیها بدانند اگر این نبود که در جمهوری اسلامی صاحب مسؤولیت هستند، ملت هرگز این همه در رفتار و گفتار ایشان دقیق نمیشد. ادعا میشود که ما اگر در برابر دشمن علیالدوام کوتاه بیاییم، در صورت عدم توافق، افکار عمومی همه دنیا حق را به جمهوری اسلامی میدهد، نه آمریکا. من حتی اگر با این ادعا موافق باشم، سوال میپرسم که در برابر دشمن اساسا تا کی و تا کجا باید کوتاه بیاییم؟ و براستی خط قرمز این بساط کجاست؟ درباره ادعای یادشده ضمن اشاره به چند نکته پرونده این متن را میبندم و خواننده را به تامل و تدبر بیشتر دعوت میکنم.
یک ـ اساس این تفکر که افکار عمومی دنیا در قضیه هستهای، حق را به ۱+۵ میدهد، نه ایران، اشتباه و ناشی از یک ذهن مرعوب است.
دو ـ اما گیرم لازم باشد برای اقناع بیشتر جهانیان، از چیزهایی کوتاه بیاییم. گمانم آنچه در این یک سال و نیم اخیر انجام شده، کافی باشد.
سه ـ کوتاه آمدن بیش از این، اصلا و ابدا به اقناع بیشتر جهانیان منجر نخواهد شد بلکه دنیا اتفاقا از خود خواهد پرسید این همه کشور مسلمان سفیر فرانسه را اخراج کردند، چرا جمهوری اسلامی در بینشان نیست؟ این چه وقت سفر وزیر امور خارجه ایران به پاریس بود؟ ایران که در میدان مسابقه، با عناصری چون قاسم سلیمانی و سیدحسن نصرالله بهخوبی از پس نقشههای شوم آمریکا و اسرائیل برآمده، چرا در زمین دیپلماسی متوجه برند خود نیست؟!
چهار ـ اگر ادعای مورد بحث را قبول کنیم آیا ممکن نیست در نهایت به اینجا برسیم که انقلاب اسلامی را دودستی تقدیم دشمن کنیم تا دنیا نه فقط پی به حقانیت ما ببرد بلکه ملتفت مظلومیت ما هم بشود؟! آیا مضحکتر از این هم چیزی پیدا میشود؟!
پنج ـ صدالبته طراحی رفتار و گفتار بهگونهای که دست آخر، دنیا بیش از پیش متوجه ذات پلید و درستنشدنی شیطان بزرگ شود بلامانع است، منتها دقت باید کرد در این طراحی به منافع ملی و اقتدار ملی ظلم نشود.
شش ـ این یک اصل است؛ آدمی که از خود ضعف نشان دهد بیش از آنکه محق بودن خود را ثابت کرده باشد، ذلیل بودن خود را به کرسی نشانده… و دنیا به آدم ذلیل هیچ حقی در هیچ قضیهای نمیدهد.
هفت ـ اتفاقا اگر قضاوت جهانیان برای ما ملاک است، در عالم دیپلماسی، بسی بیش از اینها باید روی موضع حق خود پافشاری کنیم. زیادی که کوتاه بیاییم، دنیا لابد با خود خواهد گفت ایران که خودش هم روی مواضع خود محکم نیست و خودش هم خود را چندان محق نمیداند که روی این حق ایستادگی کند، ما چرا حق را به او بدهیم؟
هشت ـ افکار عمومی دنیا بماند؛ بعضیها در همین ایران خودمان به جای آنکه منبعث از این بساط یکسال و نیم، متنبه راه غلط خود شوند، تازه میگویند «سیاست باید به اقتصاد یارانه بدهد»! علاوه بر پیادهروی با اجنبی و سفر به پاریس در بدترین زمان ممکن، دقیقا باید تا کجا در برابر دشمن خم شویم که شاخکهای فهم بعضیها تکانکی بخورد؟ آمدیم و این جماعت اصلا نخواست موضوع را بفهمد، آیا ما مسؤول فهم اینها هم هستیم یا کمی این وسط باید دلمان برای برند انقلاب اسلامی بسوزد؟ انقلابی که امام آن، نه لزومی به نامه نوشتن به اوباما میبیند، نه حتی جواب دادن به نامه او، آیا اندازه فهم بعضیها ارزش ندارد؟
نه ـ خنده به دشمن، تحریم را برنمیدارد. دیگر این یک سال و نیم اخیر همه گونه به دشمن لبخند زده شد اما تحریم به قوت خود باقی است بعضا تحقیر هم میکنند. تحریم وقتی از بین میرود که دشمن ببیند تحریم او بیاثر است اما تحریم دشمن چگونه بیاثر میشود؟
ده ـ نگاه به درون، به اقتصاد، به عزم ملی، به جوانان وطن خود، اثر تحریم را از بین میبرد یا آنچه در این یک سال و نیم اخیر عمل شد؟ برای از بین بردن اثر تحریم، من که رد خون شهریاری شهید را میگیرم تا خندههای جناب ظریف! این انتخاب سرنوشتساز، امتحان خود را پس داده است! غنیسازی ۲۰ درصد و چرخش سانتریفیوژها، خود نوعی فراعمل اقتصادی و ناظر بر افقهای آینده جهان است. آنچه نمیگذارد چرخ کارخانهها بچرخد، لباس بدون جلیقه ضدگلوله حاجقاسم سلیمانی نیست، مردمک چشم «علیرضا» نیست، پری نقاشی «آرمیتا» نیست، سیدحسن نصرالله نیست، تحولات یمن نیست، «خبرمرگش» نیست، قطرات خون سردار شهید سپاه قدس نیست، تذکرات آیتالله جوادیآملی نیست؛ در یک کلام خلاصه کنم بیتدبیری است! آقایان! قند در دل دشمن آب کردن، برای اقتصاد این ملت، نان نمیشود. بفهمید!
بسم الله…
صفحه یک کیهان سه شنبه ۲۱ مرداد ۹۳
http://kayhan.ir/fa/issue/212/1
از کجا به بعد نمیشود گفت به جهنم؟! (یادداشت روز/ محمد ایمانی)
دولت «اعتدل و تدبیر و امید» در گذر رویدادها و فرصتها یکساله شد. با احتساب تبلیغات قبل از انتخابات، رئیسجمهور و برخی نزدیکان وی در این دوره یکی دو ساله ادب و ادبیاتی را وارد فضای افکار عمومی کردهاند که در نوع خود قابل مطالعه است؛ چه از این منظر که نقش تربیتی اجتماعی- سیاسی دارد و چه از این چشمانداز که بعضا تند و نابهجا به نظر میآید. واقعیتهای این یک ساله در جای خود سنگ محکی برای جدا کردن مرز ذهنگرایی فانتزی از واقعگرایی و سیاستگذاری معطوف به واقعیات است. منطقا رئیس دولت نمیتواند مانند ۱۵-۱۶ ماه قبل سخن بگوید و به واقعیتها عنایت نداشته باشد. اما اگر همین واقعیتها عرصه را بر ذهنیات و تصورات طیف حاکم بر دولت تنگ کند، آنگاه باید کدام روش ادبیات را برگزید؟ ادبیات اصلاح ادبیات و ذهنیات؟ ادبیات احترام به منتقدان در عین حفظ احترام خود؟ یا روش پرخاش و تندی و عصبانیت و اصطلاحا فرار به جلو؟
آیا معقول است که بگوییم «برخی سرشان را به پشت گرفتهاند و میترسیم اینها بخورند زمین» اما پس از یک سال و نیم گفتن و گفتن و گفتن، سرمان را بگیریم عقب و فرار به جلو داشته باشیم و منتقدان سکوت اختیار کرده را تحریک کنیم که اینها مذاکرههراس و بزدل یا بیشناسنامه و افراطی و بیخبر از دنیا هستند و به جهنم که نگرانند؟! آیا امروز صورت مسئله بعد از مذاکرات زنجیرهای، خود مذاکره و مذاکرههراسی است؟ اگر قرار باشد افکار عمومی و صاحبان فکر و نقد نگاه لقمانی و ادبآموزی به ادبیات برخی مسئولان ارشد دولتی نداشته باشند، آیا باید اخلاق و ادب و اعتدال را از این پمپاژ خشم و خشونت کلامی و عصبانیت استدلالی بیاموزند؟ آیا منطق «دلایل قوی باید و معنوی- نه رگهای گردن به حجت قوی» همین منطقی است که دوستان پیشه کردهاند؟ به نظر میرسد این نوع ادبآموزی، حکایت همان آموزگاری است که به متعلمان میگفت «من که میگویم انف، پس شما چرا میگویید انف؟ شما نگویید انف، بگویید انف»! اما از اثرات منفی این ادبیات تند در ایجاد رادیکالیسم مذموم سیاسی و اجتماعی که بگذریم، باید راز این پرخاش را فهمید و راهی به تأویل این ادبیات جست.
رئیسجمهور محترم دیروز در جمع روسای نمایندگیهای کشورمان در خارج گفته است «مردم در انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ به ما گفتند ما از افراط گریزانیم و به اعتدال پناه میآوریم. مردم به ما گفتند در برخورد با بیگانگان راه منطق و استدلال و مواضع شجاعانه و مدبرانه را در نظر گرفتن منافع ملی میخواهیم… اگر دچار محاسبه غلط شویم به پیروزی نمیرسیم یا با هزینه گزاف به پیروزی میرسیم. همانطور که در ۸ سال دفاع مقدس هر جا محاسبه کردیم با هزینه کم پیروز شدیم و هر جا محاسبه نکردیم به فتح نرسیدیم… در کربلای ۴ پیروزی به دست نیاوردیم که ناشی از نداشتن محاسبات لازم بود… به عنوان نمونه چند مورد از مذاکرات خود با مقامات کشورهای دیگر را در کتاب هستهای آوردهام تا ترسوها آن را ببینند؛ چرا که یک عده به ظاهر شعار میدهند اما بزدل سیاسی هستند و هر وقت صحبت از مذاکره به میان میآید، میگویند ما میلرزیم؛ به جهنم، بروید یک جای گرم برای خود پیدا کنید. خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده است. تعاملهراسی و مذاکرههراسی و مفاهمههراسی غلط است. مقام معظم رهبری از تعبیر نرمش قهرمانانه استفاده کردهاند. نرمش قهرمانانههراسی هم غلط است. دلمان میخواهد با همه کشورهای جهان که بخواهند با ما رفتاری خوب داشته باشند و مخاصمه نکنند، ارتباط داشته باشیم و مسائلمان را حل کنیم حتی آنهایی که سالیان دراز با آنها تنش داشتهایم.»
درباره این سخنان تأملاتی در میان است:
۱- در کجای قانون اساسی قید شده که منتخبان انتخابات شاقول تشخیص معتدلها از افراطیها هستند؟ این سخن قبل از هر چیز چالش با درک و فهم گوینده آن است که بوی خودشگفتی و سوء تفاهم میدهد. آیا آن ۴۹/۷ درصد مردم که به دیگر نامزدها رای دادند افراطگرا بودند؟ یا آن ۹۷ درصدی که به فاصله ۹ ماه از انتخابات در رفراندوم انصراف از یارانهها به خواسته وی «نه» گفتند، جزو افراطیون محسوب میشوند؟ آیا شخص رئیس دولت میتواند میزان و فرقان تشخیص اعتدال از افراط باشد؟ یعنی خدای نکرده آقای روحانی خود را معصوم فرض میکنند؟!
۲- راه به خطا بردهایم- اگر تعمد نداشته باشیم- که صورت مسئله امروز (محل نزاع بحث) را «مذاکرههراسی» معرفی کنیم و منتقدان محتوای مذاکره و نتایج آن را ترسو و بزدل بنامیم و به زور به جهنم بفرستیم! ما اکنون در ایستگاه پیش از سفر نیویورک یا مذاکرات ژنو و آن کولیبازی برخی رسانههای زرد نایستادهایم بلکه اتفاقا مسئله بر سر همان محاسبه خطای مورد اشاره آقای روحانی است. دوستان امروز نمیتوانند ادعا کنند که هنوز میوه ممنوعه مذاکره با شیطان بزرگ را نچشیدهاند. از تماس تلفنی با اوباما تا چند ملاقات زنجیرهای با وزیر و معاونین وزیر خارجه آمریکا و تا بیان اینکه «من آقای اوباما را مودب و باهوش یافتم» و تا نوع نرمشهایی که قبل و بعد از توافق ژنو- قهرمانانه یا غیرقهرمانانه- از سوی همین دوستان به نمایش درآمد، باید راهی در دل کدخدا میگشود و نگشود. اینکه آقای روحانی و برخی دیپلماتها با خوشگمانی- و محاسبه فاقد مبنا- گفتند ۳ ماهه میتوانیم به توافق برسیم، به اعتبار این تصور دور از واقع بود که «مذاکره با آمریکا راحتتر از مذاکره با اروپاست چرا که اروپاییها به دنبال آقا اجازه از آمریکا هستند اما آمریکاییها به قول معروف کدخدا هستند. پس اگر با کدخدا ببندیم راحتتر هستیم تا اینکه برویم سراغ مقام پایینتر» (دانشگاه شریف، ۲۳ اردیبهشت ۹۳). به مرور معلوم شد کدخدا خود نوکر اربابی به نام اسرائیل و صهیونیستهاست.
۳- دوستان چرا با وجود تصوری که از نرمش داشتند و آن را اعمال کردند نتوانستند در وین ۱ و ۲ با کدخدا ببندند؟ آیا اینها از مدار اعتدال ادعایی خارج شدند یا شیطان بزرگ زبان مفاهمه انسانی را حالی نبود؟ تعداد سانتریفیوژها و ظرفیت غنیسازی مورد نیاز و تکلیف توسعه برنامه هستهای بر اساس اولویتها یا سرنوشت فردو و راکتور اراک به کنار، آیا در همین مذاکرات که کاملا از سوی تیم ایرانی برای داخل کشور سرّی نگه داشته شده، تکلیف لغو تحریمها معلوم شده است؟! حتی تحریمها پیشکش! رئیسجمهور محترم به یک سوال ساده و سرراست پاسخ روشن بدهند؛ کاری هم به احترام پاسپورت ایرانی نداریم: چرا بالغ بر ۷ ماه است که دولت اوبامای مودب و اهل مفاهمه، به سفیر جدید ایران در سازمان ملل (آقای ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور) که نامزد شخص آقای روحانی است ویزا نمیدهد؟ مذاکره و مفاهمهای که نتواند امر روتین و عادی معرفی سفیر یک کشور در مقر سازمان ملل را به سرانجام برساند، چه قدر محاسبه شده و شجاعانه است؟ به تعبیر دیگر نرمش تا کجا پذیرفتنی است و از کجا به بعد است که دیگر نمیشود گفت «به جهنم»!؟ بنابراین مسئله، مسئله تعاملهراسی و مفاهمههراسی یا نرمش قهرمانانههراسی نیست. اینکه «دلمان میخواهد با همه کشورها که بخواهند رفتار خوب با ما داشته باشند و مخاصمه نکنند ارتباط داشته باشیم و مسائلمان را حل کنیم» قطعا مصداقش شیطان بزرگ نیست. اگر آمریکا میخواست، چالش هستهای زودتر از ۳ ماه حل میشد اما بالغ بر ۱۰ سال است که آمریکاییها نه با علی لاریجانی و سعید جلیلی و نه با روحانی و ظریف نتوانستهاند تعامل و تفاهم کنند چون رفتار فرعونی دارند.
۴- شاید عجیب باشد که وعده توافق و بستن ۳ ماهه پرونده هستهای با وعدههای ۱۰۰ روزه گشایش اقتصادی همآهنگ بود و توافق ژنو حول و حوش اولین سررسید وعده ۱۰۰ روزه به هر طریق تدوین شد. اما اکنون که یک سال از تشکیل دولت محترم میگذرد دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت آن وعده ۳ ماهه گشایش را تمدید میکند و وعده یک سال و نیم (۱۸ ماه) بعد را برای رونق اقتصادی و خروج از رکود و تورم میدهد. یعنی عجالتا آن وعده ۳ ماهه به ۲۷ ماه (۹ برابر وعده نخستین) تمدید شده است! البته اکنون دولتمردان خوشگمان واقعگراتر شده و برخلاف یک سال پیش تاکید میکنند که همه تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات نمیگذاریم. اما برای جبران این خطای فهم و اشتباه در محاسبه لازم نیست عصبانی شویم و به جای ابرو درکشیدن مقابل شیطان زبان نفهم و مستکبر، دوباره به ناصحان دلسوز که چند ماه است سکوت کردهاند اهانت کنیم. این تندی همچنان تردید ایجاد میکند که آیا ما از آرزوگردی و ذهنپردازی به دامنه عقلانیت و تدبیر و اعتدال بازگشتهایم یا خیر؟ و آیا خدای ناکرده درصدد ساختن دشمن فرضی و انحراف افکار عمومی از واقعیتها نیستیم؟! اکنون نمیشود گفت منتقدان نمیگذارند بلکه واقعیت این است که تعامل کذایی با شیطان بزرگ به حد امتناع رسیده است؛ همان که رئیسجمهور به نوعی درباره ماجرای غزه گفت و در همه جا مصداق دارد. «تا زمانی که بنیان سیاست خارجی آمریکا حمایت از ظلم است، امیدی به مساعدت آمریکا وجود ندارد.»
آقای روحانی را باید فهمید. هم از آن جهت که بار سنگینی بر دوش دولت اوست و نیاز به یاری دارد؛ و هم از آن رو که برخی محاسبات استراتژیک وی در نسبت با گرگهای جهان درست از آب درنیامده است. در عین حال این درک و دریافت نیز باید در دولت پدید آید که شأن دولت پاسخگویی یا عذرآوری و اصلاح روند طی شده است نه خطابههای تبلیغاتی اهانتآمیز یا رجزخوانیهای پیش انتخاباتی. البته اگر متلک و طعنه و اهانت به منتقدان میتوانست موجب عمل به مثقالی از تعهدات دولتمردان شود، شاید این روش توجیهپذیربود اما اگر همین روش دولت را از وزانت و متانت بیاندازد و فقر استدلال را پیش بکشد، زیانبار است. بیانصافیهای انتخاباتی و تبلیغاتی هرچه بود گذشت. دادن آدرس اشتباه و رقابت انتخاباتی به شیوههای غیراخلاقی و بیانصافانه هرچه بود با پرونده انتخابات بایگانی شد. اما بیانصافی بزرگتر و زیانبارتر آن است که همان روش تزریق پندار و آدرس غلط به افکار عمومی را پیش ببریم و با واقعیتها لجاجت کنیم یا توپ را از زمین دشمن برداشته و به زمین خودی بیاندازیم؛ یا با حقایق کشتی بگیریم، که فرمودهاند هر کس با حق کشتی بگیرد، زمین میخورد. و خدا نکند که دولت محترم حتی پایش بلغزد چه رسد به اینکه زمین بخورد.
آقا این رییس جمهور دولت فخیمه بورکینافاسو عجب آدم عوضییه!
امروز یه حرف هایی زده که منو یاد جناب پیوس انداخته!
http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/BlockPrint/9401
برخی خبرگزاریها از رأی دادگاه لاهه علیه ایران خبر دادند
زنگنه برکنار میشود؟
_____ *** _____
http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/BlockPrint/9425
آنتونفی نمانده که بپرد!
ــــــــــ *** ــــــــــ
http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/1386
صفحه یک وطن امروز ۲۱ مرداد که شجاعانه بسته شده
“نه به بهشت اعتدال منحرف میشویم، نه به جهنم اعتدال رهنمون”
نه به اون انتقاد بهشت اجباری، نه به این تجویز جهنم اجباری
اصلاً بعضی ها در کنار اینکه تخصص دارند که جلوی رفتن مردم به بهشت رو بگیرند، تخصص دارند بعضی ها رو به زور به جهنم بفرستند!!
این آقا یه ساله هی داره میگه شما بلد نیستید با دنیا حرف بزنید و باید مثل ما با منطق و زبان خوش با دنیا یعنی همون ۴ تا دشمن خبیث حرف زد ولی بدترین توهین ها رو به مردم می کنه.
معلومه این نحوه سخن گفتن با مردم از بی ادبی و بی شخصیتیشه و اون نحوه سخن گفتن با دشمن از ترس و بزدلیش…
چند صد میلیارد پول گاز ملت را قطری ها بر اثر بی عرضگی دولت قبل بردند، دم از «می شود و می توانیم» می زدید، حالا به وزیری که مجلس اصولگرا به او رای داده، گیر می دهید؟ عجبا!
زیرکانه و خیلی خوب نوشتید.
سپاس…
یک سال گذشت و ما اعتدالی ندیدیم!!
یک رئیس جمهور نامتعادل که وقتی عصبانی میشه… خیلی تابلو شخصیت واقعی خودشو نشون میده.
منفور و نچسب و بی ادب…
لقمان را گفتند ادب از که آموختى؟
گفت از حسن فریدون
واقعا عجب رئیس جمهور با ادبی داریم!!!
خیلی خوب جوابش رو دادید.
سلام
در دوره ای که همه نام آن را می دانند، برخی دولتمردان خواستند با کدخدا بسازند و الفاظی مشابه و بعضا رقیق تر از آن چه رییس جمهور محترم کنونی خطاب به شیاطین زمانه استفاده کرده است، به کار بردند و آمریکای جنایتکار، ایران را محور شرارت خطاب کرد. اکنون اما هم از در می خوریم و هم از دیوار. هم آن زنیکه عجوزه وراجی می کند که فریبکاری در ژن ایرانیان است و هم از این طرف رییس دولت اعتدال، روزی نیست که ما را به الفاظی و القابی ننوازد. اگر به جای دولت اعتدال قرار بود دولت افراط باشد، آیا می شد از این شدیدتر منتقدین را خطاب کرد؟
دست خالی! (گفت و شنود)
گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: دیروز رئیسجمهور محترم در جمع نمایندگان جمهوری اسلامی ایران در کشورهای خارجی از مفهوم واقعی «گفتمان اعتدال» رونمایی کرد!
گفت: ایشان که قبلا با معرفی منتقدان دولت به کمسواد! بیشناسنامه! کسانی که دنیا را نمیشناسند! کسانی که از بعضی جاها پول میگیرند! و… از «گفتمان اعتدال» رونمایی کرده بودند دیگر چه نیازی به این دوبارهکاری بود؟!
گفتم: به قول اهل منطق، «تعریف باید جامع و مانع» باشد، یعنی کامل باشد و برای همین آقای رئیسجمهور در یک کلمه منتقدان را به جهنم دعوت کرد!
گفت: دولت محترم که زمینهای برای انتقاد باقی نمیگذارد و به منتقدان اجازهای برای طرح انتقاداتشان نمیدهد، پس دیگر چرا به آنها ناسزا میگوید؟
گفتم: چه عرض کنم؟! طلبکاری برای دریافت طلب خود به خانه بدهکار مراجعه کرد و بدهکار شروع کرد به طلبکار بد و بیراه گفتن. طلبکار گفت؛ طلبم را که نمیدهی، هیچ! دیگر چرا ناسزا میگویی؟ و بدهکار گفت؛ برای اینکه دیدم انصاف نیست، دست خالی برگردی!
این اوج ناسپاسی ست…
و به دور، از ادب «روزنامه نگاری»…!
بیشعوریش که ذاتی نیست! خودش هم در این راستا «تلاش» می کند!!
به پلنگ توهین کردید!
«حکمرانی»
«دولتنشینی»
انتخاب کلماتت منو کشته!
“پلنگ تیزدندان وحشی را جواب نمیدهند، بلکه «مؤدب و باهوش» خطاب میکنند، به محافظان حریم منافع ملی که میرسد، میگویند؛ «به جهنم!»”
بزدلان سیاسی!
تا الان کمدی ترین خطاب جناب حقوقدان همین بوده… بدون شک!
باید ترتیبی دهند جناب ظریف و عراقچی و اهل بیتشان! کلاس شجاعت و پایمردی و مبارزه با بزدلی برای ملت سلحشور بگذارند…
نه آداب مملکت داری! نه ادب سخنوری! نه گوش نقد پذیری! نه حساب و کتابی! نه شأن و شئوناتی!…
دوست گریز و دشمن عزیز!
به چه چیز این دولت ولرم!!! باید دل خوش کرد؟!
“بیش از آنکه دوگانهای به نام دوگانه «مذاکره-عدم مذاکره» یا «موافقان مذاکره-مخالفان مذاکره» داشته باشیم، این دوگانه را داریم؛ «محافظان منافع ملی-چوب حراجزنندگان بر منافع ملی».”
عجب تفسیر زیرکانه ای…
احسنت!
صبح نشد سخنرانی را کامل بشنوم. جسته گریخته یکسری حرف های تکراری از انتخابات و یکسری درشت گویی نسبت به ملت شنیدم که با جستجو در اینترنت به در فشانی «به جهنم»!! رسیدم. اول باورم نشد، گفتم شاید سایت ها شایعه سازی کردند اما یکی دو تا سایت نبود که! اغلب خبرگزاری ها همین بود، چه اینوری چه اونوری! رفتم سایت ریاست جمهوری، با کمال تعجب دیدم اثری از چنین کلمه ای نیست که بعد کاشف به عمل اومد از سایت حذف شده! یه بوم و دو هوایِ ممیزی هم عجب حکایتی داره ها!
جالب تر اینه که الان که دوباره رفتم سایت ریاست جمهوری، دیدم «به جهنم» که حذف و غیب شده بود دوباره ظاهر شده! خدایا یعنی بازم توهم!
روحانی باید بداند که با توهین به منتقدان نمی تواند کم کاری های دولتش را در زمینه هسته ای و اقتصادی جبران کند.
کلا این دولت راه گم کرده!
بین برزخ، بهشت و جهنمی که برای خودشون ساختند، دست و پا می زنند.
بی خیال شین بابا
شما بسیجی ها از زمانی که جلیلی ریس جمهور نشد، کینه روحانی رو گرفتین
همه اش میگین با دنیا باید جنگید
یه کم به فکر مردم باشین
زمانی که همه چیز ۳ برابر شد، نگفتین توهین به ملت!!
الان اومدین طرفدار ملت شدین؟؟
به ملت توهین نشده
به شما کاسه های داغ تر از آش توهین شده…
یک پیشنهاد کاربردی برای حسن کلیدساز؛
قبل از سخنرانی علیه منتقد، یک لیوان آب سرد بنوشند.
در موارد قبلی، جواب داده!
چطور قسم جلاله میخورند…
و هم، بدتر از آن…
سه بار!!!
…
بعد فرمایش کنند؛ «به جهنم! می رویم جایی که گرم باشد، نلرزیم»!!
از ذلت و خوار شدن اسرائیل نمیگه نمیگه نمیگه، وقتی هم میگه به طریقی پای شبکه های اجتماعی رو وسط می کشه! سال فرهنگه دیگه!
اونوقت با این اوصاف، علیرضا خمسه تو پایتخت حق داره بگه دهن منه … (خودسانسوری) بِدَم!
نمی دونم چرا حرفی پیدا نمی کنم بگم!
این “خودهاشان” در اینجای متن: «این است آیا مراد از اعتدال؟! که به اعتراف خودهاشان، «اطلاعات غلط» را مبنای رفتار و گفتار کنند لیکن چشم بر «اطلاعات درست» ببندند؟!» آدم را یاد لهجه زیبای رهبر معظم انقلاب می اندازد. ایشان هم زیاد کلمه “خودهاشان” را استفاده می کنند. البته بگذریم که متن به لحاظ محتوی هم متین و منطقی تحریر شده بود. پس می توان در عین تند و تیز نوشتن، متین و منطقی هم نوشت! نه جناب قدیانی؟
خطاب به اولین “ناشناس” در کامنت ها؛
-خواهشا سند این غارت گازی در دولت قبل توسط قطری ها را رو کنید.
-الان رئیس جمهور، شیخ حسن روحانی است، نه محمود احمدی نژاد.
-در دیگ همکاری مجلس با دولت باز است، آیا گربه اعتدال باید بی حیایی کند؟
اگر به این موارد پاسخ دهید کمال امنتان را دارم از شما…
بابا چه انتظاری دارید از این رئیس جمهور؟
وقتی خودشو کشت تا یه تبریک بعد از کلی تأخیر به بشار اسد بگه، اونوقت از اون طرف هنوز تأیید نهایی نشده گوشی رو برداشته به اردوغان زنگ زده تبریک گفته!
خصوصی
واقعا حقشه که من الان…………………
من موندم وسط این همه تأکیدی که بر وحدت هست چطور پای شیعه هراسی رو اون هم اینطوری به میون می کشه؟! به نظرم این حرف ها تو این حال و روزِ جهانِ اسلام خیلی مسخره و بی جا و بودار بود. الله اعلم
خوب بود
هر چند وقت یه بار باید یه ضرب شصتی نشون بده دولت تا کسی فکر نکنه می تونه قدم قدم جلو بیاد
بی ادب! هرکی می خوای باش با هر سمتی. چطور به خودت اجازه می دی با مردم این طور صحبت کنی؟
واقعا متاسفم و نمی دونم چی باید بگم.
در پاسخ به خانم یا آقای میم باید عرض کنم
وقتی دولت اصلاحات تحویل مهرورزان شد برداشت ایران از پارس جنوبی بیش از قطر بود. اسنادش را با یک جستجوی ساده در گوگل می توانید ببینید. در دولت مهرورزی به طرز وحشتناکی آنها از ما پیشی گرفتند. علتش علاوه بر کاغذ پاره های قطعنامه دان شورای امنیت، بی عرضگی حضرات مسئول بود. در دیگ مجلس اصولگرا که برای وزرای علوم و فرهنگ و دیگران محکم بسته است. چطور برای نفت باز مانده؟ شیخ اعتدال حداقل رو راست می گوید خواهان مذاکره و ارتباط با همه جهان است. دیگر که نامه فدایت شوم برای بوش و اوباما و مرکل ننوشته است.
در مجموع، این بشر خیلی عصبیه! یعنی اگه همینطور ادامه بده، تا قبل پایان چهارسال یه بلایی سر خودش میاره…!!
مرگ بر پرزیدنت لیچارگو!!!
این آقا یه ساله اینهمه پیشرفت کرده! و اینقدر مؤدب شده! (معنای «اوباما را مؤدب و باهوش یافتم» رو هم فهمیدیم!) با این تلاش و استعدادی که داره حتما تا ۳ سال دیگه “باهوش” هم میشه و مغز منتقد رو با یه گلوله مورد تفقد قرار میده! راستی! این آقا جرأت داره به آنانکه از ملت ما و هسته ای ما عصبانی اند از قبیل همین اوباما بگه که؛ به جهنم؟؟ عمرا!!
با دوستان “جهنم” با دشمنان “مدارا”
ناشناس؛
ممنون از جواب تان، اما… روحانی: «رئیس جمهور آمریکا انسانی مودب و باهوش است». و این جمله در عرف دیپلماتیک یعنی همان “نامه فدایت شوم”! از طرفی، آیا مجلس برای اینکه اثبات کند که همکاری خوبی با دولت داشته و دارد، لزوما باید چشم و گوش خودش را بر وزرای خائن و فتنه گر ببندد؟ پس در دیگ باز هست، اما نه اونقدر! متاسفانه الباقی جواب تان هم به همین سیاق است، که از ادامه بحث پرهیز می کنم. قضاوت با دوستان…
دکتر سلام؛ قسمت ۴۹:
بزن اون دست قشنگه رو، برای حاج باقر…
http://media.snn.ir/Original/1393/05/20/VID21142567.flv
آقای روحانی!
مذاکره با کدخدا نتیجه نداده، چرا ما بریم به جهنم؟
دوستان به جای ما… 🙂
اما
«««بزدل همه را به کیش خود پندارد»»»
حقوق دان بی ادب!
خرس گنده خاندان تبعیض را گرفته اند، شعار تعامل با کدخدا هم جواب نداده؛ باید هم عصبانى باشند و از این عصبانیت بمیرند.
میزان اعتدال آنها منافع خودشان + منافع عالیجناب است، نه منافع ملى!
ملت باید آنچه از حقوق مسلم شان را که آقایان با بوق و کرنا و دهل در مقابل تعطیلى دستاوردهاى هسته اى مان، آنهم قسطى هنوز به دست نیاورده، نقداً تقدیم خسارت هاى بى تدبیرى دادگاه لاهه کنند تا پیرمردان مورد نظر عالیجناب، عقده هاى ٨ ساله دورى از الاف و علوف را خالى کنند!
قهقهه هاى بچگانه و ذلیلانه شان را تحویل حامی اصل کاری جنایتکاران کودک ش خونریز مى دهند و خشم و غضب شان را براى مردم به ارمغان مى آورند و شعار تعادل و زنده باد مخالف هم مى دهند!
عجب زمانه اى…
آقای رئیس جمهور؛
ما بریم تو فریزر بلرزیم و قندیل ببندیم، بهتر از اینه که جای گرم و نرم اختیار کنیم و خوابمون ببره!
سلام
برای تلطیف فضا/ سنگربان! یا از مرفهین بی درد هستی که فریزرتان این قدر بزرگ است و یا اینکه سردخانه را با فریزر خانگی اشتباه گرفته ای!!
(مزاح کردم و امیدوارم نرنجی)
آقای مودب موقع اظهار این افاضات چهره اش خیلییییی غضبناک بود! هر لحظه منتظر بودم یه سکته بزنه و کله پا بشه ولی کو شانس؟!
ـــــ *** ـــــ
این فراز از نوشته آقای ایمانی هم قابل توجه است؛
آقای روحانی را باید فهمید. هم از آن جهت که بار سنگینی بر دوش دولت اوست و نیاز به یاری دارد؛ و هم از آن رو که برخی محاسبات استراتژیک وی در نسبت با گرگهای جهان درست از آب درنیامده است. در عین حال این درک و دریافت نیز باید در دولت پدید آید که شأن دولت پاسخگویی یا عذرآوری و اصلاح روند طی شده است نه خطابههای تبلیغاتی اهانتآمیز یا رجزخوانیهای پیش انتخاباتی. البته اگر متلک و طعنه و اهانت به منتقدان میتوانست موجب عمل به مثقالی از تعهدات دولتمردان شود، شاید این روش توجیهپذیربود اما اگر همین روش دولت را از وزانت و متانت بیاندازد و فقر استدلال را پیش بکشد، زیانبار است.
بابا این بنده خدا رئیس جمهور خیلی بی اعصابه!
براش دعا کنید!
چون اگه قراره کسی هم به جهنم بره خودشه، نه منتقدا!
جالبه اینا با این ادبیات بی ادبانه می گفتند دولت قبل بی ادبه!
عجبا!
سلام
از یک روحانیِ حقوقدان انتظار نیست که هنوز یک سال از دورانِ ریاست جمهوری اش نگذشته هموطنانِ مخالفش رو چنین خطاب کنه…!!
اگر چه در این مدت، خیلی هم کم سابقه نیستند…!
http://www.mashreghnews.ir/fa/print/334865
ادبیات زننده روحانی، نقد اصلاح طلبان را هم در پی داشت!
ـــــ *** ـــــ
توکلی: در راه مبارزه با فساد، از تهمت نمی ترسم…
http://www.mashreghnews.ir/fa/print/334873
سلام
جا داره متن های بیشتری کار کنید آقای قدیانی
گستاخی واقعا بی حد و اندازه شده
http://jahannews.com/vdcaaynem49n0i1.k5k4.html
در سایت جهان نیوز، ذیل متن همین پست، مخاطبی با نام «منتقد بی سواد بی شناسنامه» کامنت جالبی گذاشته؛
سخنرانی یک رییس جمهور ایرانی در سال ۹۶:
“ولله بالله تالله (فارغ از کراهت در قسم یاد کردن ولو به راست به لحاظ شرعی) که…
۱- دوران تعلیق فعالیتهای هسته ای در توافقنامه سعدآباد گذشت؛
۲- دوران تدبیر و امید! گذشت؛
۳- دوران مورد خطاب قرار دادن مردم به بیسواد و بی شناسنامه و بزدل و ترسو و حواله آنها به جهنم و… و دوران مودب و باهوش خطاب کردن مسببین تحمیل تحریم ها به ملت ایران گذشت؛
۴- دوران کرنش و تکریم در برابر غربها و لبخندهای ظریفانه به آنها و اخم کردن به خودی ها گذشت؛
۵- دوران تحمیل شروط یک طرفه در توافق نامه های ژنو و وین از طرف غربی ها و پلمپ تاسیسات هسته ای گذشت؛
۶- دوران تهدید مردم به جریمه در صورت ثبت نام یارانه ها گذشت؛
۷- دوران برگزاری جشن و پایکوبی پرخرج دولتی از کیسه بیت المال به بهانه اعیاد گذشت؛
۸- دوران ادعاهای خالی بودن خزانه و مواجهه دولت با انبوهی از بدهی ها گذشت؛
۹- دوران گران شدن روزانه مایحتاج مردم (از اقلام خوراکی و پوشاک گرفته تا خودرو) و با این حال مصاحبه های روزانه آقای سخنگو و ادعای کاهش گرانی و رکود و بهبود شرایط اقتصادی گذشت؛
۱۰- دوران نشان دادن کلید و عمل با داس و بولدزر گذشت؛
….
و این داستان همچنان ادامه دارد…
کامنت جالبی بود اما… خداوند، آدم مغرور و متکبر را نه تنها دوست ندارد، بلکه مفتضحش می کند.
{امام علی علیه السلام: المرءُ مخبوءٌ تحت لسانه}
«شخصیت انسان در زیر زبانش پنهان است».
امام خمینی و آقا هر وقت گفتند برید به درک، مخاطبشون دشمنان نظام و انقلاب، آمریکا و اسرائیل بودن. این مردک بی تربیت، به ملت خودمون میگه برید به جهنم!!
خودت بری به جهنم که انشالله میری…
با سلام؛
دل نوشته های زیبایتان در عمق دل می نشیند و عبرت آموز است.
قلم شما همچون تفنگ پدر شهیدتان؛ از یک طرف قلب بدخواهان نظام اسلامی را نشانه می رود و از طرف دیگر کشتی آرامشی برای دوستداران نظام اسلامی است.
همواره پایدار و استوار باشید.
(جامانده ای از کاروان آسمانی شدگان دفاع مقدس)
خیلی خوب شد ما معنای بزدل و شجاع رو توسط روحانی فهمیدیم.
⛔الحمدلله فهمیدیم شجاع کسی است که می گوید: آمریکا با یک بمب سیستم دفاعی ما رو از بین می بره و باید برای این شجاع، تور نظامی گذاشت!
⛔فهمیدیم شجاع کسی است که از اون موقعی که اومده، آمریکا و اوباما و… ما رو تهدید و تحقیر می کنن ولی صداش در نمیاد!
⛔فهمیدیم شجاع کسی است که شرمن dna ایرانیا رو فریبکار و… می نامه، ولی صداش در نمیاد!
⛔فهمیدیم شجاع کسی است که در زمان خاتمی، وقتی اون گروه غربی در کاخ سعد آباد اومدن و پاشونو رو میز انداختن و فریاد زدن، رفت و تمام نیروگاه های مارو پلمپ کرد!
⛔فهمیدیم شجاع کسی است که در یک مذاکره شجاعانه در ژنو، فردو و نطنز رو نیمه تعطیل بلکه تعطیل کرد و شجاعانه امتیاز های فراوان رو به طرف های غربی داد!
⛔فهمیدیم شجاع کسی است که از روی شجاعتش در روز قدس نیامد سخنرانی کند تا مبادا مذاکراتش بهم بریزد!
و موارد دیگر.
✅””انسان وقتی شجاع رو شناخت، خودکار بزدل رو هم می شناسه””✅
اگر کسی موارد دیگری از شجاعتشان سراغ داره بیان کنه تا متن کامل تر بشه.
اصلا تو “”زرو””
اصلا تو “”لینچان””
اصلا تو “”ستار خان””
اصلا تو “”آمیتاپاچان””
اصلا تو “”ایشى زاکى””
«کلاً به جهنم»
گر منتقدی باش، ولیکن به جهنم
اشک تو چکیدهست به دامن؟ به جهنم!
دلواپس فردای وطن گشت برادر؟
زخم است به جان وی و بر تن؟ به جهنم!
صلحی که نمودیم، نیارزد به پشیزی
کوبیدن آب است به هاون؟ به جهنم!
ما پسته خورانیم، شما غصه خورانید
در شهر گرانی شده؟ اصلاً به جهنم!
ماشین چو گران است، مکدر شده باشم
ماندید چو در لهشده آهن، به جهنم!
ما جمله دلآرام، شدیداً همه شادیم
بشنید کسی مطلب موهَن؟ به جهنم!
اندر صف ناجور سبد لهشدهگانید
کم آبی و کم نانی و کلاً به جهنم!
تعلیق شد آنگونه اگر هستهایِ ما
بشنو تو ز من فوری و آناً، به جهنم
ای کاسب تحریم، تو سرهنگی و اکنون
هم نیست کسی البته که ایمن؟ به جهنم!
شد زندگیات لنگ؟ نه این گفته دروغ است
حیف است اگر نشنوی از من، به جهنم!
ما جمله چنینیم، لذا معتدلانیم
گویم به شما البته که جمعاً، به جهنم!
«علی میرزایی»
این مطلب جالبی است…
قبل از انتخابات: شما خوبی، خانواده خوبن؟ فداتون بشم، قربون این ملت سرافراز و عزیز برم، چقدر شما ماهید، چقدر شما گلید، من خاک پای شمام، من نوکر شمام، شما اصلا بیا بزن تو گوش من… بیا بزن… جون من بیا بزن، نه آقا تا نزنی اصلا از جام تکون نمی خورم، بیا بزن…
دو ماه بعد: خدایا از استبداد رای و بستن دهان منتقدان به تو پناه می برم.
هشت ماه بعد: منتقدان ژنو یک عده معدود کم سواد هستند.
یک سال بعد: یه عده آدم بو گندوی پیف پیفو دارن از ما انتقاد می کنن.
یک سال و دو ماه بعد: از من انتقاد می کنی مردک لرزان؟ پاشو برو جهنم تا نزدم تو دهنت…
دو سال بعد: هوی ک… دهنت رو ببند عوضی! می دونی از کی داری انتقاد می کنی؟!
دو سال و نیم بعد: تو (…) می خوری انتقاد می کنی، مگه اینجا خونه باباته الدنگ؟! فکر کردی چون حقوقدانم جوابت رو نمی دم دی…؟؟
سه سال بعد: من دهن تو رو سرویس می کنم…
سه سال و ۱۱ ماه بعد: هر کی به من انتقاد کرده… فلانه! با توام… آره با توام ازگل عوضی!
سه سال و ۱۱ ماه و ۲۸ روز بعد: من فداتون بشم! قربونتون برم، ملت نجیب و عزیز ایران… حال و احوال دهنتون چطوره؟!…
الهی فدای اعتدالت بشم عمو حسن…
این حسن خان تو سخنرانی بعدی حتما اینو میگه
http://www.7uplod.ir/images/viezmxo71lzjmnfz3c46.png
دیالوگ ماندگار
مناظرات تبلیغاتی ریاست جمهوری یازدهم:
محسن رضایی:
آقای روحانی! شما که با یک انتقاد کوچک اینگونه عصبانی می شوید، فردا روزی که ریاست جمهوری کشور را به عهده گرفتید، چه خواهید کرد؟
حسن روحانی:
من عصبانی نشدم! با صدای رسا صحبت کردم!
الان خوش حال ترین فرد از اعلام صدور این حکم ضدایرانی، بعد از طرف اماراتی که با این رای علاوه بر میلیاردها دلار بابت خسارت، میلیاردها دلار هم گاز ایران را مفت به چنگ می آورد، شخص جناب مهدی هاشمی و سایر مسئولان وقت وزارت نفت و درگیر در جریان انعقاد قرارداد فسادآلود و البته برد-برد کرسنت هستند…
عملا با این حکم پرونده سنگین فسادشان در کرسنت مختومه می شود و جناب آقازاده هم که پشتش بالذات گرم است، با این حکم پشتش گرم تر هم می شود و دهانش هم بازتر…
و در ادامه در رانت خواری بابک زنجانی و چند تن از آقایان دولت قبل شکی نیست ولی شرافت به خرج دهید و بگوید، محصولی به نام بابک زنجانی را چه کسی تولید کرد؟ در کدام دولت بزرگ شد؟ چه کسی زیر پرو بالشو گرفت…
ما سرهنگ هایی که از حقوق سر در نمی آوریم، ما لرزان ها، بهتر است برویم به جهنم اما قطعا حاکمی را که در مورد مردمش چنین فکری می کند و آن را به زبان می آورد را زودتر از خودمان……………..
تا «شیخ»، سخن نگفته باشد
خشم و غضبش نهفته باشد!!
صد «جهنم»ست روی زبانش
بیدار و «بهشت»، خفته باشد!!
زان رو که ز کوره در روَد زود
خام ست و «حسن» نپخته باشد!!
«آداب و ادبِ حکمرانی» ست…
آن سخن که شُسته رُفته باشد!!
تا آن که مؤدب ست و باهوش…
هم گُل ز گُلش، شکفته باشد!!
از دوست رسد هر چه، نکو نیست!
گفته ست فقط که گفته باشد…!!!
“ببخشید! غلط کردیم! جوونی کردیم… ما اگه میدونستیم مخالفت با شما در زمینهی بردن مردم به بهشت، موجب میشه رسما ما رو به جهنم حواله بدید، عمرا روی حرف شما حرف نمیزدیم حاج آقا… قول میدیم از این به بعد هرچی گفتید بگیم چشم… شما هم دیگه فحش ندید! ببخشید دیگه؛ باشه؟!”
یه سبد فحش برای منتقدین گذاشته کنار
هر دفعه یه مقداری ازش میده به منتقدین
مثل پول های بلوکه شده ایران که چیکه چیکه میدن!!
سلام.
این متنتون رو نخونده بوندم که همین چند دقیقه پیش تو اخبار ۲۰ و سی دیدم
خدا خیرتون بده
اصلا هم بعید نبود از شیخ دیپلمات که چنین در فشانی کنند… همان دوران انتخابات معلوم بود ایشون چه طمعی برای خدمت! دارند… بوی طغیان از همان روزهای قبل از انتخابات، در شعار های تبلیغاتی و بعد در اون مناظره ی منهای تقوای ایشون به مشام می رسید…
حالا جناب شیخ فقط یک ندای «انا ربکم الاعلی» کم دارد…
روحانی… و ما ادراک ماالروحانی 🙂
مسعود ساس؛
آره، خوب گفتی…
من که همون موقع یک درصد هم احتمال نمی دادم همچین آدم اعصاب داغونی رئیس جمهور بشه 🙂
برخی ها نانشان در ایجاد اختلاف و درگیری و دعوا و اغتشاش است. یه زمان با فتنه ۸۸ به این هدف می رسند و یک زمان با این ادبیات سخیف و لمپن، در زمانی که منتقدان سکوت کرده اند… ما سر از کارهای خدا در نمی آوریم ولی یک چیزی را خوب می دانیم و آن اینکه هر کس خوی فرعونی داشته باشد و خودخواه و متکبر باشد بدجوری زمین می خورد…
راستش جماعت مهندس وقتی ۴ سال سرویس می شوند و درس می خونند بعدش یه آزمون باید بدن تا مجوز اشتغال به کار بگیرن. هر وقت هم تخلفی کنند باید پاسخگو باشند به این نظام مهندسی. همه مشاغل دیگه هم همینطوره. اون وقت بعضی ها همینجور فله ای لباس پیغمبر رو می پوشن و حتی کوچکترین مسائل اخلاقی رو رعایت نمی کنن و بوی تفرعنشون کل مملکت رو برداشته… آخه این چه وضعیه؟!
به جهنم یا به بهشت؟!
http://www.xum.ir/images/2014/08/12/Image3d24b3.jpg
{دیدن این عکس، امروز برای من واقعا یه «پیام» بود… و فقط خدا می دونه چقدر آرومم کرد… اصلا نمی تونم از این عکس، چشم بردارم… همه اش دارم نگاه می کنم… و باز هم… دوستان عزیز! این از آن تصاویری است که بی اشک، نمی توان به آن نگاه کرد… همچین که خیره می شوی، خودش می آید… و گونه هایت را خیس می کند، آنگونه که آتش بگیری… بسوزی… بلکه زلال شوی… تنها توضیح دیگر اینکه؛ شیرزن عکس ما، مادر شهید «ابراهیم قاسمی» است، ساکن منطقه ۱۷ تهران، خیابان شهید قربانی، کوچه شهید قاسمی… و دیگر هیچ، الا اون «اعلامیه» که بعد نمی دانم چند سال، هنوز داره روی دیوار خونه، من و تو رو دعوت می کنه «به بهشت»! شادی روح این شهید و شادی دل این مادر شهید، صلوات محمدی…}
منبع عکس: همشهری محله منطقه ۱۷/ روزنامه همشهری، مورخ ۲۱ مرداد ۱۳۹۳
عکاس: امیر رستمی/ ۱۴ مرداد ۱۳۹۳
شهیدان زنده اند الله اکبر
.
.
.
«اللهم صل علی محمد و آل محمد»
چه عکسی… کاش از خون این شهدای ملت خجالت بکشن، کار که نمی کنن، لااقل مثل آدم حرف بزنن…
ای خدا! به حق این خون ها و این خون دل ها، مزه آتش جهنم را به کسانی که این مردم را دعوت به جهنم می کنند بچشان.
ای خدا! عذاب شان را زیاد کن…
آمین!
چه کامنت های خوبی شده
غنچه! (گفت و شنود)
گفت: مشاور رئیسجمهور در توجیه اظهارات توهینآمیز ایشان نسبت به منتقدان دولت بدجوری به جدول زده و خیط کاشته است.
گفتم: چی گفته؟ و چه بهانهای آورده؟!
گفت: درباره اهانتهای رئیسجمهور به منتقدان گفته است آقای روحانی عصبانی نبود، بلکه صریح حرف زده است!
گفتم: عذر بدتر از گناه آورده، یعنی اینهمه اهانت تازه در حالت عادی بوده است، حالا ببین اگر عصبانی بود چه میگفت؟!
گفت: چه عرض کنم؟! مشاوری که اینجوری باشد، نتیجه مشورت دادن او به رئیسجمهور بهتر از این نمیشود!
گفتم: خانم خیلی چاقی در صندلی عقب تاکسی نشسته بود و خانم دیگری که به زحمت خود را کنار او جای داده بود، پرسید؛ ببخشید! اسم شریف شما چیه؟ جواب داد؛ غنچه! چطور مگه؟! گفت؛ هیچی! خدا را شکر! تو این فکر هستم که اگر باز میشدی چی میشد؟!
بابا جواب این بنده خدای بیچاره رو ما نباید بدیم؛ این قدر که کوچیکِ باید ولش کنیم!
جان من بچه ها فردا این کامنتا رو بخونِ باز می خواد یکی یکی همه رو جواب بده، بعد وقت نمی کنه به درست و غلط اطلاعاتی که بهش میدن رسیدگی کنه!
بس که پیرم هست انرژی کم میاره بنده خدا…
بذارید توهین هاش رو بکنه دلش خنک شه شاید بعدش حداقل یه مقداری کاراش معقولانه تر بشه بیچاره…
دلم داره کم کم برا رییس دولتی با این کوچیک اخلاقی می سوزه…
حیف که حرف نزنیم هی بدترم میشه!
واقعا چیکار باید کرد؟!!
چه می کنه این حسین قدیانی
تغذیه رسانه های حزب اللهی با مطالب توپ شماست دیگه؟!
ای خدا! تا کی باید از دست این جماعت دشمن شادکن خون دل بخوریم؟!؟!
این تازه اولشه، هنوز مونده که این آدم اون روی واقعی شخصیتش رو نشون بده! باید منتظر حرف های بدتری هم بود
فحاشی اوباما به منتقدانش: مزخرف میگوئید!
http://farsnews.com/newstext.php?nn=13930522000027
حق با شماست؛ ولی اشتباه میکنید!
http://kayhan.ir/fa/news/20975
مسعودساس
خیلییییییییییییییییییییی باحال بووووووووووووووووود
کرسنت، روحانی و زنگنه یه طرف،
اون نمایندگانی که بعد از نطق زاکانی بهش رای اعتماد دادن یه طرف!
بنی صدر شدن چه آسان/ رجایی شدن چه مشکل!
امان از اخلاق چاله میدونی!
زیبا بود…
خانه ی شهید را از سر کوچه تا ته آن از هر کس بپرسی نشانت می دهد. مگر ساکنان جدید کوچه، مگر کسانی که بی خبرند از دل مادران داغ دیده، همان هایی که به قول امام دلها بعد از این که مردم جوانانشان را برای این انقلاب دادند سر “میراث” با هم مجادله می کنند… همان هایی که از کنار مادران شهدا رد می شوند و دچار ابهت پوشالی کدخدا می شوند، همچین محو می شوند که نارنج و دست سهل است، گوش رفیقان را می بزند…
ان شاء الله با افتادن فرجی دانا اندکی اوضاع علمی-دانشگاهی کشور بهتر شود.
جهت یادآورى به توجیه کنندگان رفتار رئیس اعتدالیون؛
اگه احمدى نژاد کلمات تند و خارج از عرف دیپلماتیک به کار مى برد، اغلب روى سخنش به امریکا و اسرائیل جنایتکار بود، نه منتقدان داخلى…
ماجراى خس و خاشاک هم طبق عادت سبزهاى هم پیمان با اسرائیل یک دروغ و تحریف فاحش بود که دیگر همه می دانند…
رییس جمهور اومد مثلا خبطی که کرده درست کنه
زد خرابترش کرد و چند توهین دیگر بار ملت کرد…
.
.
.
اما بیانات امروز رهبر با وزیر امور خارجه و سفرای کشورهای خارجی را حتما ببینید!
روحانی در جلسه هیات دولت با تأکید بر اینکه دولت یازدهم پرچمدار انتقاد است و هیچ کس قادر نیست این پرچم را پایین بیاورد، تصریح کرد: “مخاطب من در جمله و کلمهای که در وزارت امور خارجه بیان کردم و نقطه مقابل «شیردل» بود، نه منتقدین و مخالفین، بلکه کسانی بودند که صرفاً به دنبال تخریب و کارشکنی هستند و مدتی است که از اتاق فکر به اتاق عملیاتی وارد شدهاند و بدانند که در برابر تخریب گران سکوت نمی کنیم.”
عجب!!!!!! پس قضیه از این قرار بوده…
ای که می گفتی
بهشت رفتن
به زور و جبر نیست
رحم کن
سوی جهنم هل نده ما را حسن …!
لرزش نیست ترنم است!
http://www.vatanemrooz.ir/Newspaper/BlockPrint/9481
دقیقا همین حس رو دارم که یه خبرهایی هست که اینطور به هم ریختند و دارند حاشیه سازی می کنند و البته تأکید می کنند دنبال مطالبات مردم و کشور هستند نه حاشیه ها
حضرت آیتالله خامنهای در بخش پایانی سخنان امروز در دیدار مسئولان وزارت خارجه و سفرا و رؤسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور به موضوع تعامل با جهان پرداخته و با تأیید سخنان دو روز قبل رئیسجمهور در جمع سفیران و کارداران درخصوص تعامل با همه دنیا افزودند: در این میان دو استثنا وجود دارد رژیم صهیونیستی و آمریکا.
ایشان با بیان چند دلیل و استدلال درباره نفی تعامل با آمریکا تأکید کردند: رابطه با آمریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد و کدام عاقلی است که دنبال کار بیمنفعت برود!؟
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: عدهای اینجور وانمود میکردند که اگر با آمریکاییها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل میشود، البته ما میدانستیم اینجور نیست اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد.
در گذشته میان مسئولان ما و مسئولان آمریکا هیچ ارتباطی نبود اما در یک سال اخیر بخاطر مسائل حساس هستهای و تجربهای که مطرح شد انجام بشود، بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماسها، نشستها و مذاکراتی داشته باشند اما از این ارتباطات نه تنها فایدهای عاید نشد بلکه لحن آمریکاییها تندتر و اهانتآمیزتر شد و توقعات طلبکارانهی بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبونهای عمومی بیان کردند.
البته مسئولان ما در نشستها در جواب طلبکاری آنها، جوابهای قویتر و گاهی گزندهتر دادند، اما در مجموع معلوم شد مذاکره برخلاف تصورات برخیها، به هیچ چیز کمک نمیکند.
آمریکاییها نه تنها دشمنیها را کم نکردند بلکه تحریم ها را هم افزایش دادند! البته میگویند این تحریمها، جدید نیست اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینهی تحریم هم، فایدهای نداشته است.
ایشان افزودند: البته در زمینهی ادامهی مذاکرات هستهای، منع نمیکنیم و کاری که دکتر ظریف و دوستانشان شروع کردند و تا امروز هم خوب پیش رفتند دنبال میشود اما این، یک تجربهی ذیقیمت دیگر برای همه بود که متوجه شویم نشست و برخاست و حرف زدن با آمریکایی ها، مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است.
رهبر انقلاب در تبیین ضررهای ناشی از مذاکره با آمریکایی ها افزودند: این کار ما را در افکار عمومی ملتها و دولتها به تذبذب متهم میکند و غربیها با تبلیغات عظیم خودشان، جمهوری اسلامی را دچار انفعال و دو گانگی جلوه میدهند.
ایشان همچنین ضرر دیگر نشست و برخاست با آمریکا را ایجاد زمینه برای طرح توقعات جدید از سوی آنها دانستند.
رهبر انقلاب در جمعبندی این بخش از سخنانشان، تعامل با رژیم صهیونیستی را موضوعاً منتفی خواندند و درباره آمریکاییها هم گفتند: تا وقتی وضع کنونی یعنی دشمنی امریکا و اظهارات خصمانه دولت و کنگره آمریکا درباره ایران ادامه دارد تعامل با آنها نیز هیچ وجهی ندارد.
رئیس جمهور به زودی:
من تو دهن این ملت می زنم، من به واسطه ی این که ۵+۱ مرا قبول دارد، تو دهن این ملت می زنم. من ملت تعیین می کنم!
فرجی دانا اومده بود وظیفه ای که طبق برنامه براش تعیین کرده بودند انجام بده و بره! اون اومده بود برای نفر بعدی. اینا خیلی آدمای کثیفی هستند…
اگر فرجی دانا جاده صاف کن بوده، تعلل مجلس در استیضاح میشه واویلا!
صفحه یک ۲۱ مرداد وطن امروز تاریخی بود آفرین
کی بود؟! (گفت و شنود)
گفت: رئیسجمهور تحت فشار افکار عمومی و اعتراض همگانی، طی سخنانی در هیئت دولت سعی کرد اظهارات اهانت آمیز خود علیه منتقدان را توجیه کند.
گفتم: مگر آن اظهارات قابل توجیه است؟
گفت: ایشان گفته است منظورش منتقدان و مخالفان نبوده است!
گفتم: پس منظورشان کی بوده؟!
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: یک خبرنگار تازه کار نوشته بود؛ شخصی که نمیخواست نامش فاش شود، مطلبی گفت که حاضر نبود منتشر شود!
همه اش یه احساسی بهم میگه مدل و روش تأیید کامنت ها تغییر کرده! چراش رو نمی دونم!
میشه اعتدالیون توضیح بدن که این تخریب گران (!) نقطه مقابل “شیردل” چه عملیاتى مرتکب شده اند که باید به جهنم بروند؟
{آیا اموال عمومى را تخریب کرده اند؟ روى اسم مبارک جمهورى اسلامى خط کشیده و به جاى آن جمهورى ایرانى نوشته اند؟
آیا تصویر امام خمینى “ره” را آتش زده اند؟
شعار نحس نه غزه نه لبنان داده اند؟
با منافقین مسلح تروریست اعلام همبستگى کرده اند؟
یا با هلهله و کف و سوت در روز عاشورا خیمه هاى «حسین فاطمه» را به آتش کشیده اند؟}
خاطره ای خواندنی از «ادبیات خاص» روحانی
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=199186
کامنت شیدا جالب بود. این “تخریب گران” هم به توهین های روحانی به ملت اضافه شد!
http://jahannews.com/vdcdzs0szyt05s6.2a2y.html
جالبه خیلی…
حضرت آقا:
“رابطه با امریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی، نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد و کدام عاقلی است که دنبال کار بی منفعت برود؟!”
.
.
.
… یعنی اگه ظریف و دوستان بعد از این سخنرانی صریح، دوباره با آمریکایی ها پشت یک میز بشینن (که قطعا می شینن) رسما عقلانیت خودشون رو نفی کردن!
حالا شما هم اینجور نتیجه گیری نکن، که در تضاد با دیگر فرموده های حضرت آقاست… در همین جمله هم گفته اند؛ «به جز در مواردی خاص».
به گزینه های کامنت شیدا، باید این رو هم اضافه کرد؛
{آیا اجازه داده اند ماموران موساد و سیا، که دستشان به خون دانشمندان ما آغشته است، تاسیسات هسته ای ما را پلمب کنند؟ بدون اینکه در مقابل هیچ امتیازی بدهند؟}
هر چه این ماه منیر انقلاب اسلامی، در شان خورشید است، این مهتابی های ناز نازو و اهل مغلطه، هیچ کدام در شان مهتاب ما نیستند
یعنی:
هر چه نائب امام زمان؛ حضرت آقا در شان نیابت مهدی موعود (عج) است، این روسای جمهور، هیچ کدام در شان رهبر انقلاب نیستند
این هم یعنی:
دوستان عزیز! بیاییم برای دل آقای نازنین مان، دعای فرج مولایش امام زمان (عج) را بخوانیم و از خدا، بیشتر «فرج» بخواهیم…
«اللهم عجل لولیک الفرج»
اخبار ساعت ۲ اعلام کرد به خبری که هم اکنون به دستمان رسید توجه بفرمایید وقتی شنیدم مربوط به بیانات حضرت آقاست کلی ذوق کردم ولی وقتی صدای حضرت آقا رو شنیدم خیلی دلم گرفت! با اینکه کلام حضرتش جانم را صفا می داد و پس از عید فطر مدت ها در انتظار شنیدن صدا و کلام آقا بودم ولی غم بزرگی تو دلم نشست و برای سلامتی و طول عمر باعزت حضرت آقا دعا کردم.
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ.
خدایا! بلاء عظیم گشته و درون آشکار شده و پرده از کارها برداشته شده و امید قطع شده و زمین تنگ شده و از ریزش رحمت آسمان جلوگیرى شده، و تویى یاور و شِکوه، بسوى توست و اعتماد و تکیه ما چه در سختى و چه در آسانى بر توست. خدایا! درود فرست بر محمد و آل محمد، آن زمامدارانى که پیرویشان را بر ما واجب کردى و بدین سبب مقام و منزلتشان را به ما شناساندى، به حق ایشان به ما گشایشى ده فورى و نزدیک مانند چشم بر هم زدن یا نزدیکتر. اى محمد! اى على! اى على! اى محمد! مرا کفایت کنید که شمایید کفایت کننده ام و مرا یارى کنید که شمایید یاور من. اى سرور ما! اى صاحب الزمان! فریاد فریاد فریاد. دریاب مرا، دریاب مرا، دریاب مرا. همین ساعت، همین ساعت، هم اکنو. زود زود زود. اى خدا! اى مهربانترین مهربانان! به حق محمد و آل پاکیزه اش.
ولی واقعا هرچی فکر می کنم، می بینم که هیچ دلیل منطقی برای ادامه مذاکرات با سخنرانی صریح امروز آقا باقی نمی مونه. امروز آقا خیلی شفاف از بی فایده بودن حتی مضر بودن مذاکرات گفتن… البته این رو هم گفتن که؛ “ادامه مذاکرات هسته ای رو منع نمی کنیم” که به نظر من دلیلش می تونه این باشه که عده ای در آینده نگن که مذاکرات داشت به نتیجه می رسید، ولی رهبری جلوی اون رو گرفت. و در آخر اینکه: “تا وقتی وضع کنونی یعنی دشمنی امریکا و اظهارات خصمانه دولت و کنگره امریکا درباره ایران ادامه دارد تعامل با آنها نیز هیچ وجهی ندارد.”
«یک روحانی باید طوری باشد که مردم با دیدن او یاد رسول الله بیافتند.»
صحیفه امام جلد هشت صفحه یک
«روحانی باید طوری باشد که مردم با دیدن او یاد رسول الله بیافتند.»
صحیفه امام جلد هشت صفحه ٢۶٢
اما مورد داشتیم که طرف روحانی بوده، ملت با دیدنش یاد شوهر آسیه* میفتادن!
*زن فرعون 🙂
بعضیا؛ اسمشون روحانیه ولی رسم شون جسمانی!
چقدر بعضی ها بدبختن به خدا
(قطعه ۲۶: آدم، جهنمی باشه، بدبخت هم میشه! موردی نداره دکتر…)
آدم خنده اش می گیره
(قطعه ۲۶: حالا نمیری؟؟)
همتون ابوالفضلی می دونید فرجی دانا واسه چی داره استیضاح میشه
(قطعه ۲۶: نه! شما بگو…)
خدا وکیلی تو رو امام حسین نمی دونید؟
(قطعه ۲۶: قسم نخور، حرفت رو بزن!)
تا اومد قضیه پرونده های بورسیه رو باز کرد، آقایون زدن به سیم آخر
(قطعه ۲۶: نگو! خاک بر سرم!)
اما وا دادید دوستان
(قطعه ۲۶: آدم جهنمی، بگذار وا هم بده!)
به قول زنگنه؛ دوران بخور بخور تموم شد
(قطعه ۲۶: اِ! چه بد! اون وقت این همون زنگنه نیست که به خاطر وزارتش بر عرصه نفت، ما الان چند برابر عایدات خیالی توافق ژنو، باید جریمه بپردازیم؟؟)
فرجی دانا هم بره، یکی دیگه هست؛ نگران نباشید!
(قطعه ۲۶: آخه مسئله اینجاست که خدا ما را نگران آفریده!)
در مورد مذاکرات هسته ای هم، رهبر انقلاب درست گفتن؛ امریکایی ها نباید خیلی پر رو بشن، فکر کنن خبریه!
(قطعه ۲۶: خدا رو شکر، منتظر بودیم شما تایید کنی!)
دیگه ظریف، لول آخرشه، می خوان بخوان، نمی خوان، دوباره جلیلی هست!
(قطعه ۲۶: لول؟؟!!)
حسین قدیانی؛
طرف خودش عاصیه
یا اسمش می باشد شوهر آسیه؟ 🙂
نوکرتم قطعه ۲۶
به قول میلاد پسندیده؛ این جواب پینگ پنگی خیلی قشنگ بود.
سلام علیکم
ممنون از مطلب برادر محترم جناب آقای قدیانی
و ممنون از همه دوستان با این کامنت های عالی شون
ولی منم دیروز دیدم آقا صداشون گرفته و انگاری سرما خوردن ناراحت شدم. ان شاء الله همیشه سلامت باشن. جانم به فدایشان.
خصوصی:
بچه های بالا! در مشهد می گفتند؛ دیدار آقا در حسینیه نبوده. تو مشهد بوده! ولی چقدر اونجا رو شبیه حسینیه درست کرده بودند! 🙂
ما باید آستانه تحمل خود را افزایش داده و از نقد و انتقاد نهراسیم. نمی گویم به من رای دهید. ما باید به کسی رای دهیم که اخلاق و ادب را به ایران بازگرداند. اینکه با فرافکنی مشکلات را به دیگران نسبت دهیم و به دیگران لجن پراکنی کنیم که کاری ندارد. ادبیات رییس جمهوری باید همراه با اخلاق و ادب باشد.
(دکتر روحانی ۱۸ اردیبهشت۹۲، استان البرز)
رئیس جمهور به این خوبی با این همه صفات خوب دیگه چی می خواید از خدا؟
اصلاً اون قبلیه کار بدی می کرد به دشمن دری وری می گفت تا وقتی دوست هست چرا دشمن؟
اصلاً دروغگویی فطرتاً عمل مبارکیه، اگر نیست پس چرا رئیس جمهور دروغ می گه؟
اصلاً من دارم دیوونه می شم چون هر چی از این دوره می گذره، فکر می کنم چه قدر اشتباه می کردم!!!
البته من با ساحت مقدس جناب روحانی نیستما، چون دلم فحش ریچار نمی خوام بشنوم!!!
با رئیس جمهور بورکینافاسو هستم!!
اِ؟!
میلاد پسندیده می گفت پینگ پنگی؟
ممنون که اصلاح کردید.
چشم انتظار؛
به بچه های بالا بگو اطلاعات غلط ندن!
دیدار تو حسینیه انجام شده بود.
یک استکان چای داغ!
تو این دولت، دیگه به حرف بچه های بالا هم نمی شه اعتماد کرد!! 🙂
چشم انتظار؛
یعنى به حرف منم اعتماد ندارى؟
… والعاقبه للمتقین
اونم level
سلام
کسی اجازه مذاکره و ملاقات با رییس جمهور شیطان را نداشته است.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930523000123
تو از بچه های آقایی نه بالا، مسعود!!
.
مورد داشتیم، یارو در یخچال رو باز می کنه می بینه ژله داره می لرزه، می گه برو به جهنم!!
این دولت کاربلد تو زمستون گازو قطع می کنه،
بعد ملت که میگن “آقا ما سردمونه، داریم از سرما می لرزیم”
جواب می ده:
به جهنم، برید یه جای گرم که نلرزید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مهدی کوچکزاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی پیش از ظهر امروز (چهارشنبه) در نطق میان دستور خود در صحن علنی با بیان اینکه بهشت موعود ما در مقاومت و ایستادگی مومنانه در جهنمی دنیایی است که به دست غارتگران اشغالگر و کودککش در جهان محرومان و پابرهنگان برپا شده است، اظهار داشت: مبادا که یک عمر یا لیتنا کنا معک لقلقه زبانمان بوده باشد و نینوا که شد پایمان بلرزد و اماننامه شمر و بهشت میز مذاکره توأم با بنابر فرمایش رهبر معظم انقلاب حرکتهای نابجا با قدارهبندان و اربابان کودککشمان فریبمان دهد.
وی با بیان اینکه ما یقین داریم که گرگ خونخوار و گاو شاخدار زبان منطق را نمیفهمد و با گفتوگو و منطق استیفای حق مظلوم صورت نخواهد گرفت، افزود: انشاالله نتیجه مذاکرات جاری که رهبر معظم انقلاب نیز به آن خوشبین نیستند به اصل خوشبینانه مسلم عقلی واقف شود.
نماینده تهران با اشاره به اظهارات وزیر نفت در یک برنامه تلویزیونی که عنوان کرد، دوران بخور بخور تمام شد، خاطرنشان کرد: حافظه تاریخی وی را اشارت میدهم که اولا تنها وزیری که از دولت قبل در این دولت به کار گرفتهای برادر مجاهدم رستم قاسمی وزیر سابق نفت است که در دوران وی و وزیری هامانه که هر دو در دولت شما به کار گرفته شده است، بخور بخور بوده است، بنابراین شما زیر سوال خواهید رفت.
وی خطاب به مردم با بیان اینکه به شما یادآوری میکنم که در دوران همان بخور بخوری که آقای وزیر نفت گفت کاری شد که امروز هوای تهران که خانم رئیس محیط زیست میگوید اول مشکل این مملکت محیط زیست است، هوای تهران به جای اینکه دو برابر آلوده باشد نصف آلوده است، ادامه داد: شهامت آن مرد که رفته است در اجرای طرح سهمیهبندی بنزین موجب شد امروز به جای ۱۴۰ میلیون لیتر بنزین ۷۰ میلیون لیتر مصرف شود و همین یکی کافی است.
کوچکزاده افزود: طرح آن مرد دوران بخور بخور باعث شد امروز ۲۰ میلیارد دلار بنزین کمتر خریداری و سوخته میشود.
وی خطاب به زنگنه با بیان اینکه از زبان روحانی شما که بخور بخور را به رخ ما میکشید، معرفی کنم ؟ گفت: شما قرارداد کرسنت را منعقد کردید که در آن قیمت گاز بر اساس ملاحظات تخصصی عدد و رقم قابل درک برای عموم جامعه را میگویم ۱۷٫۵ دلار در هزار مترمکعب به امارات داد که برای چندین سال غیرقابل بازگشت است، در همان زمان قطر به امارات گاز را ۶۵ دلار در هزار مترمکعب میداد.
نماینده تهران ادامه داد: این همان قراردادی است که حسن روحانی که آن موقع دبیر شورای امنیت بود دربارهاش طی نامهی شماره ۱۹۱۴-۱/۲۲۰ مورخ ۹/۹/۸۰ به رئیس جمهور آن زمان میگوید آیا کرسنت دارای اعتبار برای عقد قراردادی چند صد میلیون دلاری است و ضمانت معتبری دارد؟
وی با بیان اینکه عین نوشته حسن روحانی این است که آیا این قرارداد با قرارداد فروش گاز قطر به دبی (پروژه دلفین) مقایسه شده است؟ ادامه داد: ظاهرا قطر بسیار گرانتر به امارات میفروشد. آیا پیشبینی ۷۰ درصد گاز به صورت Take or Payکافیست؟ ظاهرا در امور قراردادها ۹۰ درصد پیشبینی شده است. آیا تحلیل در سکوی مبارک تاثیری بر تفاهمنامه ۱۹۷۱ بین ایران و شارجه نخواهد داشت؟ علاوه بر سوالات فوق، مطالعه اقتصادی طرح نیز ضروری است،
کوچکزاده گفت: چرا یک سال این سوالات حسن روحانی توسط زنگنه بیپاسخ گذاشته میشود که دوباره رئیس جمهور وقت از دبیر شورای امنیت وقت که حسن روحانی است، میپرسد نظرت در مورد این طرح چیست؟
وی با بیان اینکه در ۹/۹/۸۲ حسن روحانی میگوید قرارداد کرسنت وجود مثبت و منفی زیر را دارد افزود: روحانی دو نکته مثبت میگوید و خود هر دو نکته را نفی میکند، اول اینکه ارتباط با امارات گرچه خوب است اما این قرارداد با یک شرکت کوچک و کماعتبار اماراتی است، دوم ورود به بازار خلیجفارس وجه مثبت دیگری است گرچه در مقایسه با اقدامات قطر و کنترل همه بازارهای بزرگ منطقه حجم این قرارداد قابل ملاحظه نیست.
کوچکزاده با بیان اینکه روحانی ۵ نکته منفی در مورد این قرارداد میگوید، اضافه کرد: حسن روحانی در آخر نامه خود در مورد قرارداد کرسنت به کسی که امروز وزیر نفت کرده است میگوید این قرارداد در شرایط فعلی هیچ منفعت اقتصادی و سیاسی هم برای ما نخواهد داشت.
نماینده مردم تهران خطاب به زنگنه با بیان اینکه آقای بخور بخور امروز در دادگاههای بینالمللی میخواهند از جیب ملت ایران میلیاردها دلار پول به خاطر قراردادی که تو بستی، بردارند، گفت: حالا قضاوت کنید در دوران آن مرد که رفت بخور بخور بود یا شما که این همه مدعی و پررو هستید.
{آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است؛ دوستان برن جهنم، با دشمنان مدارا}
“دیوان خواجه حسن روحانی”
انیمیشن معجزه بنفش خبرگزاری دانشجو رو ببینید خیلی باحاله!!!!
قضیه رنگ کردن محاسن و رنگ کردن مردمه!
http://snn.ir/detail/video/339541/202
ما که دسترسی به بچه های بالا و بچه های آقا و دفتر آقا نداریم ولی با کارشناسی ِ عکس ها مشخص شد که دیدار در حسینه انجام شده!
تو کامنت های قشنگ و خوندنی این پست چقدر جای یک عزیز خالیه… 🙁
آخى، نیست که رئیس جمهور قبلى خیلى خوش صحبت بودند و در و گوهر از دهنشون مى ریخت، حالا از این لحن رئیس جمهور عزیز دلتون گرفته. لیاقت شما همون رئیس جمهور قبلیه.
چارهجوییهای مسئلهساز(یادداشت میهمان)
http://kayhan.ir/fa/news/21173
سلام. خدا می دونه که چقدر دلمون برای اون عزیزی که مدتی جاش خالیه تنگ شده!
مورد داشتیم که طرف میره حج، سرشو می بره داخل حجرالاسود بوس کنه، سرش گیر می کنه!
میگه: خدایا غلط کردم، دیگه گناه نمی کنم. دیگه دروغ نمی گم. خدایــــا منــو نخور… 🙂
حسین قدیانی: حالا که ما تایید کردیم، اما روزی سر صفحه یک کیهان، لطیفه ای برای حاج حسین آقای شریعت تعریف کردم. محور این لطیفه، جناب عزرائیل بود که درود خدا بر او باد. واقعا درود خدا بر عزرائیل بلند مرتبه باد. ایشان گفت: با اینکه این لطیفه، حاوی هیچ توهینی نیست، اما… روزی ستون گفت و شنود کیهان را با لطیفه ای در همین حدود، پایان دادم. بعدها که جایی «حضرت آقا» را دیدم، ایشان حرف ها زدند و سر آخر، ضمن تشکر از مطالب ستون گفت و شنود، به لطیفه آن روز که درباره همین حضرت عزرائیل بود، گله کردند، در عین حال خنده کنان گفتند؛ «آقای شریعتمداری! از من به شما یک نصیحت! هرگز با کسی که روز فوق العاده مهمی چون روز مرگ با وی سر و کار داری، و کار جدی هم داری، شوخی نکن!» دوست عزیز! دوستان عزیز! ما با خداوند منان و البته قهار، کارهایی داریم به غایت جدی و شوخی ناپذیر. فلذا ضمن آویزه قرار دادن آن پند «حضرت آقا»، بیاییم از همین جا قید بعضی لطیفه ها را بزنیم و حد نگه داریم… خداوند که جای خود دارد، بیاییم با سنگ مقدسی چون «حجرالاسود» -که درود خدا بر این سنگ باد- هم مزاح نکنیم… یک وقت دیدی یک روزی، همین سنگ و بوسه ای که بر او زده ایم یا حتی فقط شوق این کار، به دادمان رسید… می دانید که حجرالاسود، مقامی بلندبالا دارد نزد خدا… و از «مقربین عرش» است. آدم که با مقرب آسمان، مزاح نمی کند… ممنون از توجه تان!
قربون خدا و حجرالاسود برم که خیلی زود نماینده می فرسته برای آدم کردن و سر براه شدن! ممنون حاجی از راهنمایی تون! خدا شاهده که خیلی اهل لطیفه نیستم خصوصا از این نوع. اغلب دوستان هم می دونند خیلی برام نمی فرستند!! الانم اغفال شدم! خدا رو شکر می کنم که سریع راه گرفتار شدن آدم رو سد می کنه. خدایا شکرت.
حسین قدیانی: این کامنت خوب شما، به تنهایی، حاوی چند درس مهم بود، احسنت! این را هم باید شاکر بود از خداوند.
حاجی جواب دومت عین حاج آقاها «روحانیان» بود! 🙂
حاجی ولی خدا خودش میگه «من در نزد ظن بنده مومنم پنهانم»، یعنی «هر جوری نگاهم کنه، منم باهاش همونطور روبه رو میشم».
حالا البته بی احترامی، با شوخی و حسن ظن متفاوته!
خیلی عجیبه!
بر اساس اسناد و شواهد، یکی از مخالفان قرارداد به شدت آلوده و ضد منافع ملی کرسنت، همین آقای روحانی است که زمان عقد قرارداد، دبیر شورایعالی امنیت ملی تشریف داشتند. حال چه شده که ایشان، با انتخاب زنگنه به عنوان وزیر نفت، تلویحا از این قرارداد دفاع می کند؟؟؟؟ این وسط، تکلیف منافع ملی چه می شود که باید بابت حکم دادگاه لاهه، این همه از جیب ملت ضرر دهد؟؟؟؟
سلام. به نظرم خیلی به رئیس جمهور اهانت می شه. این رفتار، حرفه ای نیست.
اسلام دوست؛
حق با شماست، منتقدین نمی تونن حرفه ای رفتار کنند!!!
چون رفتار حرفه ای توهین و جسارت کردن در حد لالیگا فقط حرفه خود خود خود رئیس جمهوره؛
رئیس جمهوری که حقوق دانه اما نمی دونه نباید به مردم توهین کنه، کارش حرفه ایه! اما کار منتقدین غیر حرفه ای!
آفرین قضاوت قشنگی کردی!
عالی بود.