وطن امروز/ ۲۴ اسفند ۱۳۹۳
نه اینکه بگویم از مادها به این طرف، خوب که فکر میکنم حتی قبل از مادها هم بیسابقه بوده که سناتورهای یک قبرستان به کشور دیگری نامه بنویسند و چیزی در این مایهها علیه رئیسجمهور خودشان بگویند؛ «این یارو که مثلا رئیسجمهور ماست، خیلی هم پهن بارش نکنید، همچین هم که فکر میکنید اختیاری ندارد!» من از شمای مخاطب، شمای دیپلمات، شمای مورخ، شمای راننده تاکسی، شمای بیسواد، شمای بیشناسنامه، شمای تازه به دوران رسیده و شمای به جهنم حواله داده شده سوال میکنم؛ از مادها به این طرف یا از مادها به آن طرف… اصلا فرض میکنم حافظه تاریخی شما تا مادها را نمیکشد، به من بگویید از آققویونلوها (!) تا به امروز، آیا همچو چیزی سابقه داشته که ۴۷ سناتور یک قبرستان علیه رئیسجمهور خودشان به کشور دیگری نامه بنویسند… و آنقدر بنویسند و بنویسند که درجه آخر صدای سگ رئیسجمهور یعنی باراک اوباما را درآورند: «نامه سناتورها اقدامی بیسابقه بوده!» همینطور است قطعا که جناب اوباما میفرمایند! کنگو، بوتان، گابن، اوگاندا، روآندا و بالطبع گینهبیسائو و بورکینافاسو هم لااقل تا امروز شاهد همچین فضاحتی نبودهاند که آمریکا بوده! جنگ درشان بوده، کشت و کشتار درشان بوده، قحطی و قتل درشان بوده، اینها را نمیگویم نبوده اما فیالواقع دیگر اینطور نبوده که هفته پیش در آمریکا دیدیم! ای تاریخ بشکند قلمت، یهویی! انشاءالله به بعضیها برنخورد اما این همان آمریکا بود که بهش میگفتند کدخدا؟! در قیاس برخوردی که سناتورها با اوباما کردند راحت میتوان مدعی شد سرکارگر قهوهخانه مشقنبر بیشتر احترام مشقنبر را نگه میدارد و بیشتر رعایت شأن و مقام مشقنبر را میکند! سناتورها زیرآب اوباما را نزنند، کدخدا بودن آمریکا پیشکش! تا بفهمی سناتورها چه گندی به هیکل پرزیدنت زده و چه خاکی بر سرش ریختهاند، باید اوباما باشی! خود خودش! آقای اوباما! یک دورهای بود که آمریکا کدخدایی بود برای خود اما الان آن دوره نیست. آن زمان آمریکا از دست ملت ایران عصبانی میشد، امروز اما از دست سناتورهای خودش آمپر میچسباند در حد مرگ! آمریکا، آمریکا که میگفتند این بود؟! فیالحال مشقنبر در قهوهخانهاش شان و منزلت بیشتری دارد تا اوباما در خاک آمریکا! ای تاریخ! بشکند قلمت، یهویی!
*سلفی بچههای شیراز با علی مطهری!
آخر سالی دوست دارم یک حرف بیربط هم بزنم! کتک خوردن علی مطهری در شیراز، تقصیر حرفهای فلانی بود در مناظره! من و علی مطهری، میدان گلسرخ شیراز، همین الان، یهویی!
وطن امروز/ ۵ اسفند ۱۳۹۳
«هر که پیام ۲۴ خرداد را نگرفته، نباید به مناصب بالای دولتی راه یابد» از یک زاویه جمله درستی است. ناظر بر پیروزی رئیس قوه مجریه، تنها با یک اختلاف چند دهم درصدی -به حدی که با یک احتساب، تعداد رایندهندگان از عدد رایدهندگان به وی برتری دارد- مهمترین پیام انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ را نامزدهای رقیب صادر کردند، آنجا که پیروزی جناب روحانی با یک اختلاف چند دهم درصدی را بهانه تمرد از قانون نکردند. قانون، قانون، قانون و… و باز هم قانون. قانون، قانون است و لازمالاجرا. پیام ۲۴ خرداد ۹۲ «قانونگرایی» بود. آن روز رقبای فرد پیروز و البته هوادارانشان، برای جماعت خسرالدنیا و الآخرة ۸۸ کلاس قانون گذاشتند و پیام قانونگرایی صادر کردند. آن روز تمکینی که در برابر یک پیروزی چند دهم درصدی صورت گرفت، برای همیشه مایه عبرت، ایضا شرمساری جماعتی شد که سال هشتاد و اشک، اختلاف فاحش ۱۱ میلیونی را ندیدند. آن روز آقایان قالیباف، جلیلی و آن دیگران بهعلاوه رایدهندگانشان نشان دادند وقتی صحبت از «قانون» میشود، دیگر چند میلیون یا چند نفر ندارد! باید تمکین کرد از قانون؛ چه با ۱۱ میلیون اختلاف فاحش، چه با یک اختلاف چند دهم درصدی. بویژه ناظر بر حوادث سال ۸۸ برای هر عقل سلیمی قابل پذیرش است که روز ۲۴ خرداد بسی زودتر از پیام اعتدال، پیام قانون بود که صادر شد. پیام قانون یعنی پیام رای مردم، پیام احترام، پیام ادب، پیام منطق، پیام شعور، پیام شرف و پیام امنیت. مستند به اختلاف ناچیز انتخابات ۲۴ خرداد، راحت بود برای نامزد بعد از فرد پیروز، دبه درآوردن لیکن تو وقتی واقف باشی که برای وجب به وجب این بیرق مردمسالار، خون سرخ ریخته شده، بیقانونی اینقدر دیگر برایت راحت نمیشود! با این حساب، من کاملا موافقم؛ «هر که پیام ۲۴ خرداد را نگرفته، نباید به مناصب بالای دولتی راه یابد» اگر هم راه یافت لااقل برای رضایت دل آقای روحانی، باید راهدهنده را مواخذه کرد. بر مبنای این جمله دقیق رئیس قوه مجریه، کسانی که علیه نتیجه قانونی انتخابات، لشکر میکشند، صلاحیت منصبنشینی ندارند. جمله وقتی دقیق از آب درآمد، زیبندهتر آن است که اولین عامل، ناقل محترم باشد. «تمکین به قانون» البته فقط پیام ۲۴ خرداد ۹۲ نیست؛ پیام ۲۲ خرداد ۸۸ بلکه پیام هر انتخاباتی است. حال اگر فردی حکم دهد که فلان نالایق، بیآنکه پیام قانون را گرفته باشد، متصدی پستی شود، او را از همین جا دعوت میکنم به گرفتن پیام ۲۴ خرداد. روز ۲۴ خرداد، اعتدال شعار رئیسجمهور بود اما پیام ۲۴ خرداد یعنی قانون، شعار همه جمهور در همه روزهاست. هر رئیسجمهوری، عاقبت یک شعاری دارد اما مهمتر از شعار روسای جمهور، پیامی است که جمهور صادر میکند. اگر جمهور، آن روز که رای میدهد طبیعتا قابل تقسیم است، همان روز پیام هم میدهد که این پیام، دیگر اکثریت و اقلیت ندارد. به قول امروزیها گمانم «لایک» داشت جمله رئیس قوه مجریه. ما سال ۸۸ اگر یک خط مینوشتیم ۲۴ از ۱۳ بزرگتر است، مکرر در مکرر فریاد زدیم که ۴۰ از هر دوی اینها بزرگتر است. آری! حق منصبنشینی ندارد فتنهگر دیوانهای که ۱۳ را از ۲۴ بزرگتر اما از ۴۰، از همه ملت، خیلی خیلی بزرگتر تصور میکند!! میبینی جناب روحانی! علامت کوچکتر بزرگتر، سرشان نمیشود، از شما پست هم میخواهند! ندهید خب بهشان! احسنت! شما چند روز پیش در زمینه صنعت فضایی، آن اقدام را انجام دادید؛ رسانههای اصولگرا همه در صفحه نخست تیتر گرفتند اما جراید فتنه به سانسور گذراندند! واماندهها کاش فقط در علائم ریاضی مانده بودند؛ پیام ۲۴ خرداد را هم نگرفتهاند بدبختی!

اسد هست و ملکعبدالله رفت

وطن امروز/ ۷ بهمن ۱۳۹۳
انقلاب اسلامی صرفنظر از دستفرمان بعضا غلط دولتها با قدرت مشغول طی طریق است. ادارههای اینجا و آنجا، خواه به انقلاب اسلامی کمک کنند، خواه چوب لای چرخ بگذارند، ارادههای انقلابی، انقلاب را تنها نخواهند گذاشت. شهیدان شهریاری، احمدیروشن و… دست روی دست نگذاشتند تا ببینند کدام دولتمرد با هستهای موافق است و کدام نه! کار خویش انجام دادند. صد البته بهتر است ادارههای دولتی به وظیفه خود عمل کنند اما نکنند هم، اندک خللی در عزم جوانان انقلابی صاحب اراده به وجود نخواهد آمد. پس انقلاب پیش رفته است. ما منکر ضعف هیچ دولتی از دولتهای پس از انقلاب نیستیم لیکن حرکت رو به جلوی انقلاب اسلامی در همه آرمانهای زمینی و آسمانی کاملا مشهود است. با ملاک آرمانها، همان اندازه که انقلاب اسلامی پیشرفت داشته، دشمن و بویژه آمریکا عقبنشینی آن به آن داشته. فیالمثل در آرمان سران کاخ سفید، هرگز این نبود که عمر با برکت انقلاب اسلامی به بهار سی و ششم برسد، با آن همه تهدید و تحریم و ترور و جنگ و چه و چه که علیه ملت ما روا داشتند. حال ایران، هستهای هم شده! در سخنان امام خامنهای دقت کنید. گویی همان خمینی بتشکن است، لیکن قیاس کنید رفتار و گفتار سران ۳۰ سال پیش کاخ سفید را با سران روسیاه امروزش. نقشههای ریگان برای خلیجفارس را یادتان هست؟ واقعیت آن است که این گزینه بامزه نظامی روی میز آقای اوباما، سالیانی پیش برای خودش ارج و قربی داشت، نقطه هدفی داشت، سوختی داشت! در همان سالیان یعنی نزدیک ۳۰ سال پیش بنا به اقتضای روزگار، ولیفقیه به یکی از ۲ قطب آن روز دنیا نامهای نوشتند و نکات مهمی را متذکر شدند و پیشبینی کردند… و همه محقق شد. اینک ۳۰ سال از آن دوران گذشته و هم او دست برتر را در منطقه دارد که در جغرافیای مقاومت، سیدحسن و حاجقاسم را در آستین دارد. اینک لازم نیست ولیفقیه به آقای اوباما نامه بنویسد، بل این اوباما است که در ضمن نامه، منت ژنرالهای سپاه انقلاب اسلامی را میکشد. اینک ولیفقیه، نامه هم بخواهد بنویسد به جوانان غربی مینویسد، چرا که آمریکا دیگر ابرقدرت و کدخدای جهان کنونی نیست که لازم باشد ولیفقیه به او نامه بنویسد و آینده را پیشبینی کند. آینده معلوم است! آن روزی که آمریکا، حرف اول و آخر را در دنیا میزد، روزگاری بود که مثلا اراده میکرد فلانی در فلان جا رئیسجمهور نباشد، فیالفور همین اتفاق میافتاد اما من فردایی را میبینم که بشار اسد با رای مردم شام همچنان رئیسجمهور سوریه است و آن روز، اوباما دیگر رئیسجمهور آمریکا نیست! همانطور که امروز اسد هست و ملک عبدالله نیست! خامنهای هم دهه ۶۰ ولیفقیه بود حتما به گورباچف نامه مینوشت و خمینی هم امروز اگر در میان ما بود ـ دقیقا عین آقا ـ محلی به اوباما نمیگذاشت و نامه به قلوب ذاتا پاک جوانان دیار غرب مینوشت، بلکه اسلام را بیواسطه رسانههای شیطانی دریابند. فلذا خامنهای همان خمینی است اما آنچه عوض شده، نوع آرایش جبهه حق و باطل است. در این آرایش جدید، دست برتر از آن جبهه حق است و این رئیسجمهور آمریکا است که لاجرم باید نامه به بزرگان بنویسد. آقای اوباما لابد دوست میداشت بزرگان نامه او را محلی بگذارند، بیچاره نمیدانست که امروزه روز برای جانشین خمینی، جوانان غربی، بیشتر از سران غرب موضوعیت دارند! من واقعا دلم برای سران غرب و در راسشان این آقای اوباما میسوزد. بیچارگانی هستند که برای ادامه حیات، یک روز متوسل به ابوبکر البغدادی میشوند، دگر روز به «خبر مرگش»! این هم آخر شد ابرقدرت؟! امام اگر به گورباچف نامه نوشت، این هم بود که رئیسجمهور شوروی برای ادامه حیات خود، لااقل آدمکش و تروریست از جای جای عالم اجیر نمیکرد و یک حد و حدودی از پرنسیب و پرستیژ برای خودش قائل بود. خب! دقیقا در این منظومه است که بعضی پیادهرویها، نه فقط اقتصاد را علاج نمیکند که در حکم پیادهروی روی مخ منافع ملی و غرور ملی معنی مییابد. وقتی در جنگ آرمانها، دست برتر از آن انقلاب اسلامی ملت ایران است، بیشتر باید مراقب برند بهمن ۵۷ بود. بعضیها بدانند اگر این نبود که در جمهوری اسلامی صاحب مسؤولیت هستند، ملت هرگز این همه در رفتار و گفتار ایشان دقیق نمیشد. ادعا میشود که ما اگر در برابر دشمن علیالدوام کوتاه بیاییم، در صورت عدم توافق، افکار عمومی همه دنیا حق را به جمهوری اسلامی میدهد، نه آمریکا. من حتی اگر با این ادعا موافق باشم، سوال میپرسم که در برابر دشمن اساسا تا کی و تا کجا باید کوتاه بیاییم؟ و براستی خط قرمز این بساط کجاست؟ درباره ادعای یادشده ضمن اشاره به چند نکته پرونده این متن را میبندم و خواننده را به تامل و تدبر بیشتر دعوت میکنم.
یک ـ اساس این تفکر که افکار عمومی دنیا در قضیه هستهای، حق را به ۱+۵ میدهد، نه ایران، اشتباه و ناشی از یک ذهن مرعوب است.
دو ـ اما گیرم لازم باشد برای اقناع بیشتر جهانیان، از چیزهایی کوتاه بیاییم. گمانم آنچه در این یک سال و نیم اخیر انجام شده، کافی باشد.
سه ـ کوتاه آمدن بیش از این، اصلا و ابدا به اقناع بیشتر جهانیان منجر نخواهد شد بلکه دنیا اتفاقا از خود خواهد پرسید این همه کشور مسلمان سفیر فرانسه را اخراج کردند، چرا جمهوری اسلامی در بینشان نیست؟ این چه وقت سفر وزیر امور خارجه ایران به پاریس بود؟ ایران که در میدان مسابقه، با عناصری چون قاسم سلیمانی و سیدحسن نصرالله بهخوبی از پس نقشههای شوم آمریکا و اسرائیل برآمده، چرا در زمین دیپلماسی متوجه برند خود نیست؟!
چهار ـ اگر ادعای مورد بحث را قبول کنیم آیا ممکن نیست در نهایت به اینجا برسیم که انقلاب اسلامی را دودستی تقدیم دشمن کنیم تا دنیا نه فقط پی به حقانیت ما ببرد بلکه ملتفت مظلومیت ما هم بشود؟! آیا مضحکتر از این هم چیزی پیدا میشود؟!
پنج ـ صدالبته طراحی رفتار و گفتار بهگونهای که دست آخر، دنیا بیش از پیش متوجه ذات پلید و درستنشدنی شیطان بزرگ شود بلامانع است، منتها دقت باید کرد در این طراحی به منافع ملی و اقتدار ملی ظلم نشود.
شش ـ این یک اصل است؛ آدمی که از خود ضعف نشان دهد بیش از آنکه محق بودن خود را ثابت کرده باشد، ذلیل بودن خود را به کرسی نشانده… و دنیا به آدم ذلیل هیچ حقی در هیچ قضیهای نمیدهد.
هفت ـ اتفاقا اگر قضاوت جهانیان برای ما ملاک است، در عالم دیپلماسی، بسی بیش از اینها باید روی موضع حق خود پافشاری کنیم. زیادی که کوتاه بیاییم، دنیا لابد با خود خواهد گفت ایران که خودش هم روی مواضع خود محکم نیست و خودش هم خود را چندان محق نمیداند که روی این حق ایستادگی کند، ما چرا حق را به او بدهیم؟
هشت ـ افکار عمومی دنیا بماند؛ بعضیها در همین ایران خودمان به جای آنکه منبعث از این بساط یکسال و نیم، متنبه راه غلط خود شوند، تازه میگویند «سیاست باید به اقتصاد یارانه بدهد»! علاوه بر پیادهروی با اجنبی و سفر به پاریس در بدترین زمان ممکن، دقیقا باید تا کجا در برابر دشمن خم شویم که شاخکهای فهم بعضیها تکانکی بخورد؟ آمدیم و این جماعت اصلا نخواست موضوع را بفهمد، آیا ما مسؤول فهم اینها هم هستیم یا کمی این وسط باید دلمان برای برند انقلاب اسلامی بسوزد؟ انقلابی که امام آن، نه لزومی به نامه نوشتن به اوباما میبیند، نه حتی جواب دادن به نامه او، آیا اندازه فهم بعضیها ارزش ندارد؟
نه ـ خنده به دشمن، تحریم را برنمیدارد. دیگر این یک سال و نیم اخیر همه گونه به دشمن لبخند زده شد اما تحریم به قوت خود باقی است بعضا تحقیر هم میکنند. تحریم وقتی از بین میرود که دشمن ببیند تحریم او بیاثر است اما تحریم دشمن چگونه بیاثر میشود؟
ده ـ نگاه به درون، به اقتصاد، به عزم ملی، به جوانان وطن خود، اثر تحریم را از بین میبرد یا آنچه در این یک سال و نیم اخیر عمل شد؟ برای از بین بردن اثر تحریم، من که رد خون شهریاری شهید را میگیرم تا خندههای جناب ظریف! این انتخاب سرنوشتساز، امتحان خود را پس داده است! غنیسازی ۲۰ درصد و چرخش سانتریفیوژها، خود نوعی فراعمل اقتصادی و ناظر بر افقهای آینده جهان است. آنچه نمیگذارد چرخ کارخانهها بچرخد، لباس بدون جلیقه ضدگلوله حاجقاسم سلیمانی نیست، مردمک چشم «علیرضا» نیست، پری نقاشی «آرمیتا» نیست، سیدحسن نصرالله نیست، تحولات یمن نیست، «خبرمرگش» نیست، قطرات خون سردار شهید سپاه قدس نیست، تذکرات آیتالله جوادیآملی نیست؛ در یک کلام خلاصه کنم بیتدبیری است! آقایان! قند در دل دشمن آب کردن، برای اقتصاد این ملت، نان نمیشود. بفهمید!

بچه که بودم یه وقتایی خودکار بیکم را فرو می کردم در بیلبیلک نوار کاست و می چرخاندم و ادای آهنگران را در می آوردم و داد می زدم؛ «هیات منا الذله، هیات منا الذله». حنجره روزهای جنگ! ما با «هیات منا الذله» قد کشیدیم! جبهه و جنگ و هنگ و آهنگ و آهنگران را عشق است که سوگند به لالایی مادر در شبهای موشکباران، ما زیر بار صلح با یزید نمی رویم. «نه ده» تقدیم صدایت حاج صادق دوست داشتنی. راستی! تا یادم نرفته بگویم که «هیهات منا الذله، هیهات منا الذله».
به نام خداوند
اول روشن کنند که این جشن میلاد بود یا جشن ۲۴ خرداد، به بهانه میلاد؟؟
بابا خسته شدیم از بس هی تقسیممون می کنن.
یه دفعه جذر بگیرن راحتمون کنن دیگه!
تاکتیک این دولت، تاکتیک رونالدینیوییه!
یعنی یه چیزی شعار بدن ولی در عمل کاملاً ۱۸۰ درجه متفاوت عمل کنند.
یادمه همین جماعت گروه های دیگر را به شعارگویی متهم می کردند.
یک نفر می گفت شاه بعد از ۵۰ سال جشن شاهنشاهی گرفت ولی بعضی ها چقدر ذوق رده شده اند.
«اتهام زندگی عصر حجری، بیشتر برازنده کسانی است که توافق قجری می بندند!»
آفرین… و حیف!
تازه! این حرف، توهین به طرفدارهای روحانی هم حساب میشه! چون دورهی قبلی که اقلیت بودند همش از احمدینژاد انتقاد میکردند!!
فحش بدم سانسور می کنید، حرف دیگه ای هم ندارم بزنم به این مردک مثلا رئیس جمهور.
حالا حسن فریدون و اون مهمون های معلوم الحال جشن دیروز شدن پیرو امام زمان!!
اح اح اح
آقای روحانی فرمودند نقد را می پذیرم.
این هم یک متن انتقاد آمیزِ مودبانه یِ مورد قبولِ و به دور از افتراء!
پس بپذیرند! و جواب دهند!
«ملت ما سال قبل در برابر مولایش در انتخابات سر فرود آورد و در برابر خرافهگرایان، از امام زمان (عج) عذرخواهی کرد»؟!
در اینجا باید گفت اما؛
ملت ما سالی هم، در برابر “دادِ باد…” در انتخابات سر فرود آورده و در برابر “بادِ هوا…” از پروردگار عالمیان، عذرخواهی خواهد کرد…!!
واقعا دم بچه های والیبال گرم
خیلی با غیرت بازی می کنن.
حسنه دیگه… باید بسازیم و بسوزیم!!
فعلا دم شما گرم که حرفای دل ما رو می نویسید.
ببین دیگه حضرت ماه چه می کشد و بیشتر ببین که حضرت خورشید چه می کشد وقتی رئیس جمهور ایران اسلامی بعضی ها را از طرفداران ایشان می داند.
یه سوال از رئیس جمهور؛ یعنی اگه امام زمان (عج) ظهور بکنند هم مثل شما رفتارهایی از جنس «کلیپ هپی» رو حق مردم می دانند؟
خیلی خوبه که حداقل به برخی حذفیات اشاره می کنید.
البته این ترس وجود داره که تا یک مدت دیگه خود متن دو سه خط بشه و حذفیات ذکر شده در پانوشت خودش بشه یک پست طولانی!
داداش خدا پدر شهیدت را بیامرزد
از وقتی حرف های شیخ کلیدساز را شنیدم و برخی حواشی آن را در سایت ها خواندم خیلی ناراحت شدم و داغ کردم حتی خواستم برای شما پیام بدهم که جوابی به اراجیف این… (مثل سابق با هر چی دوست داشتی به جای رئیس جمهور، جای خالی را پر کن) بدهید و حتی نوشتم اما برایتان نفرستادم مبادا متن سفارشی بشه (خودم را خوب تحویل می گیرم، نه!) (دولت خود متشکر بالأخره روی ما هم اثر میذاره دیگه) گفتم متن شما دلی باشه بهتر اثر می کنه تا سفارشی.
آقا پسر
انقدر زنجموره نکن و به در و دیوار نزن. خودت می دونی که دورتون سر اومده و حرفاتون دیگه خریدار نداره… روحانی هم می دونه چه جوری با پنبه سر ببره، دمشم گرم… اگه عرضه دارین شما هم مثل رفقای داعشیتون یه خودی نشون بدین!!!!!!
قطعه ۲۶: دوستان محترم! حتما سرمقاله امروز کیهان را بخوانید. قبلا جا دارد بابت این همه روشنگری دقیق جناب زارعی تشکر کنیم.
قفل و کلید بحران امنیتی غرب عراق
فرضیههای مختلفی برای درگیریهای اخیر مناطق غرب عراق مطرح شده است. بعضی گفتهاند این درگیری ماهیت درون کشوری داشته و به نتایج انتخابات اخیر پارلمانی و چشمانداز تشکیل دولت عراق مربوط میشود به این معنا که بازنده روند سیاسی عراق که به نسبت انتخابات ۴ سال قبل، اینک ضعیفتر هم شده است، از ظرفیت نظامی امنیتی برای بهبود وضع سیاسی حقوقی خود استفاده کرده و در یک بده بستان با گروه تروریستی داعش نمایی از جداسازی سه استان سنینشین را به تصویر کشیده است.
فرضیه دیگر میگوید، این درگیری ماهیت منطقهای داشته و به نوعی بازتابدهنده جنگ عربستان علیه بلوک مقاومت و در ادامه تحرکاتی است که دست کم از ده سال پیش با شکل دادن به جوخههای ترور در عراق دنبال شده و نیز در ادامه نقشآفرینی فعال امنیتی است که عربستان طی ۳ سال گذشته علیه سوریه به نمایش گذاشته است.
یک فرضیه دیگر که آن هم بر منطقهای بودن درگیریهای غرب عراق تاکید دارد، بیانگر آن است که درگیریهای داخلی در عراق محصول اقدامات مشترک عربستان، ترکیه، اردن، قطر و رژیم صهیونیستی است که با هدف ترساندن عراق از یکی شدن با جبهه مقاومت و دور کردن آن از ایران صورت میگیرد.
یک فرضیه دیگر با تاکید بر بینالمللی بودن بحران سه استان غرب عراق میگوید، این در ادامه نزاعی است که از چندی قبل میان آمریکا و بلوک مقاومت از یک سو و آمریکا و روسیه از سوی دیگر جریان دارد و پیش از این در دو حوزه سوریه و اوکراین خود را به شکل عریانتر به نمایش گذاشته است.
یک فرضیه دیگر بیانگر آن است که بحران کنونی عراق، یک بحران ترکیبی است که در آن شاهد سطحی از توافق و همکاری داخلی، منطقهای و بینالمللی به چشم میخورد و لذا نباید فریب تغییر لحنها میان سران داعش، سران سعودی و… و سران آمریکا را خورد بلکه باید به نتیجه و راهبرد این سه دسته نگاه کرد که در «لزوم تغییر سیاست عراق» به هم میرسند.
هر کدام از این فرضیهها با اسناد و مدارک قابل توجهی توام میباشند. برای سنجش صحت فرضیه اول کافی است به عدم شکلگیری اکثریت در جلسه روز پنج شنبه گذشته پارلمان عراق نگاه بیندازیم که در آن سه فراکسیون «ائتلاف کردستان»، «فهرست العراقیه» و «ائتلاف متحدون» به رهبری مسعود بارزانی، ایاد علاوی و اسامه نجیفی در عمل مانع تصویب قانون «اعلام حالت فوقالعاده» شدند. جالب این است که نجیفی رئیس پارلمان و رئیس ائتلاف متحدون که در واقع نمایندگی استانهای سنینشین را در اختیار دارد اعلام کرد که با اعلام حالت فوقالعاده، تنها در زمانی موافقم که یک واحد نظامی ارتش را در اختیار او قرار دهند! برای سنجش میزان اهمیت فرضیه دوم کافی است به شبکه سعودی العربیه نگاه بیندازیم تا دریابیم که هر نوع عملیات دو هفته اخیر داعش مبتنی بر فضاسازی جدی العربیه و بزرگنمایی قدرت داعش از سوی این شبکه بوده است. کما اینکه روز گذشته پایگاه خبری آمریکایی «ورلدنت دیلی» با استناد به سخنان منابع مطلع در اردن نوشت: «عربستان به تجهیز داعش برای تصرف شهرهای عراق سرگرم است» و هفتهنامه آمریکایی فارین پالیسی در تحلیلی نوشت: «اسناد زیادی وجود دارد که به همراه شواهد فراوان از حضور مقامات امنیتی سعودی در میان سرکردگان داعش در عراق حکایت دارد. این نقش پیش از این هم توسط بندر بن سلطان به طور جدی دنبال میشد». در مورد فرضیه سوم- یعنی منطقهای و مشترک بودن- هم اسنادی وجود دارند. سکوت دولتهای قطر، ترکیه و اردن در قبال بحرانی که با مرزهای آنان مماس است، بیانگر وجود رابطه بین اقدامات تروریستی و نگاه آنان به منفعت خود در این بحران میباشد. رجب طیب اردوغان بدون دلیل به مردم ترکیه اطمینان نداد که تهدیدی متوجه شهرهای ترکیه نیست و اطمیناندهی به سلامت همه اتباع و ماموران ترکیه در الانبار، صلاحالدین و نینوا توسط نخستوزیر آنکارا بدون دلیل روشن نبود. احمد داود اوغلو یکی از دو شخصیت مؤثر دولت ترکیه وقتی از «اخبار خوب در سریعترین زمان ممکن» در مواجهه با تحولات عراق حرف میزند و در عین حال از اتباع ترکیه میخواهد که خاک عراق را ترک کنند، حتماً دلیل دارد. کما اینکه بعضی از منابع با اشاره به سکوت قطر گفتهاند که برای بهبود مناسبات با عربستان در کنار داعش قرار دارد و برجستهسازی عملیات داعش در عراق توسط اصلیترین رسانههای وابسته به رژیم صهیونیستی شامل «هاآرتص» و «اسرائیل تودی» و اطمینان دادن به اینکه داعش بر بغداد مسلط میشود، موضع غیر علنی این رژیم را مشخص مینماید.
اما درباره فرضیه چهارم هم نشانههایی وجود دارد. عملکرد شورای امنیت سازمان ملل تا حد زیادی بیانگر اعمال حداکثر تسامح در مواجهه با تروریزم در عراق است. شورای امنیت در روز پنجشنبه و طی یک جلسه محرمانه دو ساعته اگرچه اقدامات تروریستی در عراق را محکوم کرد اما اولاً با تصریح بر اینکه هیچ نوع اقدام نظامی را مد نظر ندارد و ثانیاً ارائه درخواست گفتگوی فوری میان طرفهای درگیر و رسیدن به تفاهم، نشان داد که تروریستها را بعنوان شهروندانی که برای حقوق سیاسی مبارزه میکنند، نگاه میکند. کما اینکه ویلیام هیگ وزیر خارجه انگلیس و آندره فوگ راسموسن فرمانده ناتو نیز با صراحت از عدم علاقه به سنگینتر کردن وزنه نظامی دولت عراق خبر دادند و این هم به نوعی اطمینان بخشی به داعش برای اقدامات تروریستی بود.
اما فرضیه آخر- ترکیبی بودن بحران- هم نشانههای خود را دارد. شورای امنیت و کشورهای غرب موضع خود مبنی بر عدم قطعی حمایت نظامی از دولت بغداد را اعلام کردهاند. کشورهای عربستان، ترکیه، رژیم صهیونیستی- و به احتمال زیاد قطر، اردن و امارات- با سکوت دیپلماتیک و در عین حال برجستهسازی رسانهای موفقیتهای داعش و اعلام رسانهای اینکه بغداد سقوط خواهد کرد، نقش برجسته خود را در درگیریهای هفتههای اخیر در استانهای الانبار و صلاحالدین به نمایش گذاشتهاند. ائتلاف پارلمانی کردها به رهبری بارزانی و ائتلاف پارلمانی سنیها به رهبری اسامه نجیفی هم در رفتار عملی خود نشان دادهاند که در بحران فعلی دنبال سود و سهم افزونتر خود میباشند. تحویل گرفتن کرکوک از ارتش در عین اینکه پیشمرگههای کرد به رهبری بارزانی در تسلیم کلید شهر موصل به داعش نقش داشتند یکی از نشانههای این فرضیه است.
اما با نگاه به صحنه تحولات امنیتی نظامی عراق میتوانیم بگوئیم:
۱- علیرغم هیاهوهای فراوان و عملیات روانی گستردهای که با محوریت طرفهای بینالمللی و منطقهای صورت میگیرد و برخی از محافل شیعی درون عراق و درون ایران نیز بدون توجه به دام این عملیات افتاده و اوضاع را خیلی خطرناک میخوانند، اولاً این یک بحران فراگیر نیست و علیالاصول از سه استان سنینشین الانبار، صلاحالدین و نینوا فراتر نخواهد رفت. البته تروریستها در آینده هم مثل گذشته سعی میکنند از طریق اقدامات امنیتی- بمبگذاری- و نه نظامی استانهای مرکزی و جنوبی و شرقی- که عمدتاً شیعهنشین میباشند- را ناامن کنند. کما اینکه این استانها علیرغم شهدایی که نثار استقلال عراق و حاکمیت ملی خود کردهاند، هیچ زمان به اشغال تروریستها در نیامدهاند. البته این سخن به این معنا نیست که سیطره نسبی تروریستها در سه استان سنینشین اهمیت ندارد. چطور میتوان بحران سه استانی که اگرچه حداکثر ۱۸ درصد جمعیت عراق را به خود اختصاص دادهاند، ۴۶ درصد خاک عراق را شامل میشوند، کم اهمیت دانست و نیز چگونه میتوان تأثیر این بحران بر استانهای همجوار، از جمله نجف و کربلا را نادیده گرفت. صحبت بر سر این است که یک موج تبلیغاتی وانمود میکند که این موج آنقدر قدرت دارد که میتواند حکومت را در بغداد ساقط کرده و بر کل عراق سیطره یابد. این گروه اگر اینقدر قدرت دارد چرا در سوریه شکست خورده و دائماً در حال فرار است؟ این در حالی است که قدرت مذهب، مردم و دولت در عراق بیش از سوریه است.
۲- بحران در عراق زودتر از بحران در سوریه به ضعف میگراید چرا که عربستان بعنوان مهمترین حامی تروریزم در منطقه با موانع جدیتری در عراق مواجه میباشد. در عراق نزدیک به ۶۰ درصد جمعیت را شیعیان و نزدیک به ۲۰ درصد را کردها تشکیل میدهند و این دو گروه بزرگ عراقی به یکدیگر وابستگی و دلبستگی تاریخی و سیاسی دارند. عربستان نمیتواند به اهل سنت عرب عراق- ۱۷ درصد جمعیت- تکیه کند چرا که از یک سو اکثریت سنیها در عراق به عربستان خوشبین نیستند و از سوی دیگر وقتی دامنه بحران در عراق بالا میگیرد بیش از هر طایفهای، به سنیها لطمه میزند کما اینکه این روزها آنان از دو سو در معرض آسیب قرار گرفتهاند. حجم کشتهها در عراق در این دو استان صلاحالدین و الانبار از هر جای دیگر عراق بیشتر است. طبعاً اهل سنت برای مدت طولانی نمیتوانند این وضع را تحمل کنند. در سطح بینالمللی نیز آن حمایتی که از تروریزم در سوریه امکانپذیر بود در عراق امکانپذیر نیست و از این رو حمایت غرب از تروریزم در سوریه آشکار و در عراق پنهانی صورت میگیرد.
۳- عراق از نظر ساختاری دچار مشکل است. اولاً در عراق اکثریت حقوق خود را برای رسیدن به تفاهم نادیده گرفته به این امید که دو گروه اقلیت کرد و سنی همکاری بیشتری با دولت در بغداد داشته باشند. امروز این فرضیه باطل شده است به این معنا که رهبران دو گروه یاد شده در عمل نشان دادهاند که در مواجهه با خطراتی که اقتدار دولت مرکزی و مصالح عالیه عراق را تهدید میکند، سهم خود را ادا نمینمایند و در عمل به گونهای رفتار میکنند که کار دولت مرکزی در عراق سختتر هم میشود. عدم رأی این دو گروه به «اعلام حالت فوقالعاده» و کوتاهیهای مشترک این دو گروه که منجر به سیطره سه ساعته داعش بر شهر موصل گردید، تداعیکننده عدم حسن نیت بخشهایی از ساختار کنونی است. همین ساختار دستگاههای امنیتی و نظامی را در معرض نفوذ و خرابکاری دشمنان استقلال، تمامیت ارضی و اقتدار دولت مرکزی قرار داده است. تا جایی که یک روز پس از سقوط موصل، نوری مالکی در مقام فرمانده کل قوای عراق از خیانت در ارتش و دستگاه امنیتی خبر داد. با این وصف عراق با یک بحران مقطعی – اقدامات تروریستی داعش – و با یک بحران ساختاری مواجه است و از قضا بحران مقطعی آن زائیده بحران ساختاری آن است. بحران مقطعی عراق طبعاً طی هفتههای آینده به پایان میرسد کما اینکه خبرهای فراوان از شکلگیری یک جریان قوی مردمی ضدتروریستی در عراق خبر میدهد. اما بحران ساختاری اگر حل نشود امکان تکرار چنین بحرانی یا مشابه آن در فواصل زمانی کوتاه وجود دارد.
برای حل بحران ساختاری، در بغداد بعنوان پایتخت کل عراق باید دولت اکثریتی شکل گیرد و ارتش عراق نه فقط تحت فرماندهی نخست وزیر اکثریت بلکه تحت سیاستها و تدابیر اکثریت قرار بگیرد و از طیفبندیها و فرقهگراییها که آن را در زمان بحران کمخاصیت میکند، به دور باشد. دولت اکثریت باید دو طیف کُرد و سنی را مشارکت دهد اما این مشارکت نباید دولت و ارتش را به پارههای ناهمگون تبدیل نماید و مانع شکلگیری اقتدار مرکزی که رمز پیشرفت هر کشور است، شود.
سعدالله زارعی
یعنی این یه جمله ی حذف شده، به کل متن می ارزه… کلی حرف توشه:
«اتهام زندگی عصر حجری، بیشتر برازنده کسانی است که توافق قجری می بندند!»
خدا به همه مون، با این از خود متشکرها رحم کنه… خداییش روی هر چی خفقان و حذف بوده، این رییس جمهور سفید کرده!!
ضمناً داداش ممنون که برخی حذفیات را برامون میذاری
واقعا کارشناسانه تحلیل می کنند آقای سعدالله زارعی
نوشته هاشون، قشنگ، یه پکیج پر و پیمان از موضوع به دست آدم می ده…
داداش! باز هم ممنون.
قبل از قطعه ۲۶ یه سر رفتم سایت کیهان، یادداشت روز را هم دیدم ولی خدایی طولانی بود سختم اومد بخونم! اما توصیه شما باعث شد تنبلی را بذارم کنار و جدی بخونمش.
ممنون
شباهت(گفت و شنود)
گفت: اصغرزاده عضو شورای شهر منحله تهران گفته است مسئله مهم این است که چگونه در عرض کمتر از سه ساعت دروازه شهر موصل توسط مردم عراق به روی داعش گشوده میشود!
گفتم: مثل اینکه مدعیان اصلاحات تعهد کردهاند از هر گروه تروریستی که وابسته به آمریکا و اسرائیل و آل سعود باشد، حمایت کنند و آنها را مردمی! جا بزنند. یعنی او نمیداند که خیانت برخی از دولتمردان و مسئولان محلی باعث سقوط موصل شده است؟!
گفت: البته که میداند، ولی اگر اعتراف کند باعث آبروریزی مدعیان اصلاحات است چون مسئولان محلی موصل دقیقاً همان مأموریتی را انجام دادند که سران و عوامل فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ برعهده داشتند ولی از ملت تودهنی خوردند و ناکام ماندند.
گفتم: یارو عکس خودش را در آلبوم دید و با تعجب گفت؛ چقدر قیافهاش آشناست؟ ولی یادم نمیآید که کجا او را دیدهام؟! و بعد از چند دقیقه گفت؛ آهان! یادم آمد. هفته قبل او را در سلمانی دیدم که روبروی من نشسته بود و سلمانی داشت سر هر دوی ما را همزمان اصلاح میکرد!
حسن روحانی رو ول کنین! یکی هلند رو بگیره!!
چی کار داره می کنه اسپانیا؟؟
کمک!
دوستان واقعاً من گیج شدم به این جمله دقت کنید:
“کشور در آن مقطع با یک جریان اقتدار گر تندرو که هر مخالفتی با دولت را ساکت می کرد و یک جریان برانداز نظام روبه رو بود و از این جهت است که ما باید اهمیت انتخابات ۲۴ خرداد را درک و تحلیل کنیم”.
این جمله اظهار فضل جناب نجفی مشاور شیخ حسنه!
حتماً نظایر این جمله را از رییس دولت راستگویان و اطرافیانشان زیاد شنیدید… من واقعاً موندم با طومار سیاه توقیف و توقفی که این دولت در کارنامه اش داره، با چه رویی از این حرف ها می زنند و آیا واقعاً کشور در دولت قبل این گونه بود که این ها تعریف می کنند؟ شاید این وقایعی که اینها ازش حرف می زنند، از حافظه من پاک شده! این چیزها را من در این دولت می بینم شما هم می بینید؟!
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام و عیدتون مبارک!
http://axgig.com/images/95411030497690070210.jpg
http://axgig.com/images/42329300675927792204.jpg
“در همایش، البته سخنی هم از «مکانیزم صندوق رای» رفت. تهمتی که سی و چند سال است دشمنان قسمخورده دارند به مردمسالاری این نظام وارد میکنند، مضحکتر از آن است که به جواب نیاز داشته باشد. چه اینکه از نظر اغیار طرف توافق، انتخابات ۲۴ خرداد هم «غیر دموکراتیک» بود!”
موجسواری جریانات مشکوک روی حوادث عراق/ ترفندی شیطنتآمیز برای جمعآوری اطلاعات – See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930323000906#sthash.deniVynB.dpuf
واقعا آیا رواست که باز هم بر همان مدار دوگانه کردن ملت مدعی شویم؛ «ملت ما سال قبل در برابر مولایش در انتخابات سر فرود آورد و در برابر خرافهگرایان، از امام زمان (عج) عذرخواهی کرد»؟
«هنگامی که میخواهی با خرافه و بیاحترامی و احیانا افراط مبارزه کنی، مراقب باش تبدیل به یکی از آنان نشوی!»
واقعا نتیجه انتخابات ۲۴ خرداد دل امام زمان رو شاد کرد
مملکت از دنده عقب رفت رو یک
۸ سال تاوان ناشکری رو دادیم
هاتف؛
به نجفی باید گفت:
با خانم بچه ها تشریف ببرید قَلیون تون رو بکشید!!!!!!!!
دقیقا من وقتی حرفهای جناب شیخ رو خوندم، این مسأله اومد تو ذهنم. و شما (مثل همیشه) چه خوب بیانش کردید:
“ناظر بر نتیجه انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ باید بپذیریم که تقسیم کردن ملت به دو گروه اقلیت و اکثریت، بیش از آنکه تقسیم کردن مردم به دو گروه اقل و اکثر باشد، فیالواقع تقسیم کردن مردم به عدد ۲ است.”
معتدل
تازه شانس آوردی فقط تقسیم می کنن!
و گر نه اینا بعید نیست که تفریق هم بکنن!
ظاهرا معلم ریاضى فریدون اینا فقط تقسیم رو یادشون داده.
خب برادر من یه خورده هم ضرب و جمع باهاشون کار مى کردى آخر عاقبت بچه ى مردم اینجورى نشه.
قطعه ۲۶: 🙂 🙂 🙂
تحلیل دکتر زارعى هم عالى بود.
به دور از غوغا و هیاهوهاى رسانه اى تکفیرى ها که خیلى وقتها خودمون به اشتباه تریبونشون مى شیم و اخبار کذبشون رو منتشر مى کنیم.
اگر داعش حمله کنه، اولین کسانی که باهاش مبارزه می کنند، همین بچه های سپاه و بسیج و حزب الله اند… اساسا همه ملت غیور ایران…
واقعا آدم سخنرانیهای این موجود!! رو می شنوه، فوری یاد این ضرب المثل!! می افته که؛ “آدمو سگ بگیره ولی جو نگیره”.
آقای قدیانی!
می شه خواهش کنم هر کامنتی رو تایید نکنین؟؟ اگر داعش عمله آمریکا و اسرائیله، و اگه علیه مقاومت و ایستادگیه؛ تهمت «دوستان داعش» بیشتر برازنده فتنه گرانه تا دیگران…
واقعا می خواهیم هر کامنتی رو تایید نکنین…
قطعه ۲۶: حتما بخوانید؛ http://www.tasnimnews.com/Home/Single/400181
اینکه شما از احترام و نقد محترمانه صحبت می کنید خیلی خنده دار است. شما که در یادداشت اردیبهشت ماه خودتان رئیس جمهور را با یک اسب رم کرده و حیوان مقایسه کرده اید تا چه حد به احترام اعتقاد دارید که حالا دم از آن می زنید؟ ببینم، آن زمان که آقای احمدی نژاد عده ای از مردم را خس و خاشاک خواند هم باز هم آمپر احترمتان زد بالا؟ البته طبیعی است که شما اصولا افرادی که از جنس شما فکر نکنند را آدم حساب نمی کنید. شما افرادی را که ترجیح بدهند زندگی آرامی داشته باشند و دغدغه شان مانند شما “کشتن و مرگ بر گفتن و افزایش برد موشک هایشان” نباشد را آدم حساب نمی کنید. شما و چماق به دستانِ شما، فقط و فقط خودتان را آدم حساب می کنید و اینک با این مسئله که تفکر و ایدئولوژی شما که آقای دکتر روحانی به خوبی با اصطلاح “عصر حجری” توصیف اش کرد گوشه رینگ گیر افتاده مردم دیگر خریدارش نیستند به سختی کنار می آیید.
شما برای مردم تعیین تکلیف نمی کنید که باید چطور فکر کنند و چطور زندگی کنند.
و بی گمان اگر داعش بیاید و در سامرا جولان دهد
بعضی وزیرهای علوم
در بعضی نقاط جهان
بی خیال داعش و کربلا
در کار مهره چینی خود هستند
منظور من شاید وزیر علومی باشد در بورکینوفاسو
و بی گمان اگر داعش بیاید و در نجف جولان دهد
بعضی وزیرهای خارجه بعضی نقاط جهان
همچنان لبخند می زنند و
از هفت روز هفته شان شش روز را با پنج بعلاوه یک سپری می کنند
منظورم وزیر خارجه جایی ست مثل گینه بیسائو
و بی گمان اگر داعش بیاید و در کربلا جولان دهد
بعضی پریزیدنت های بعضی کشورها
دنبال صحبت تلفنی با خادم الحرمین شریفین اند
تا بلند بگویند تقبل الله یا شیخ
و از کنار ماجرای سامرا یک جور بگذرند
منظورم رییس جمهور سابق چچنستان است
اصلا به شعر چه
بگذار سیاست بر میز مذاکرات همچنان لبخند بزند
تا از خنده روده بر بشود
بگذار دیرالزور را به زور بگیرند
ما تلافی اش را در دانشگاه های مان در می آوریم
تا جبهه اصلاحات برنده شود فردا
تا اصحاب فتنه برگردند
و داعش ایرانی شکل بگیرد
نمی شود نشست و تماشا کرد داعش را
و داعش های وطنی را
که اوضاع جهان را مساعد می بینند
هشت روزش را
با پول های آزاد شده ما
پپسی می خورند.
نمی شود نشست و تماشا کرد
که جای یاوری قدس
حالا
مسلمانان چچن و هشتاد جای دیگر
سر محافظان حرم را می برند
در سوریه
در سامرا
نمی شود نشست و تماشا کرد
که هر روز سرها بر نیزه می شود
و شیخ آل سعود
برای رفع ضعف قوه بائش هر روز
سوسمارهای داعش را روانه بیابان می کند
نمی شود نشست و تماشا کرد
که دیپلماسی ما دهانش تا بناگوش باز است
و معلوم نیست به کی لبخند می زند
اصلا گور پدر پنج بعلاوه شش
می خواهم سر به تنش نباشد
شش بعلاوه ی هفت
تمام اینها دروغ است
و حقیقت همین کربلاست
همین حسین شهید است
همین امام غائب ماست
که دنبال رد پایش
اصحاب دجال
به سامرا رسیده اند
طالبان و داعش دروغ اند
تمام شان از شکمبه شاه عربستان بیرون زده اند
تمام شان از آروغ شاه نفت اند
باید شلیک کرد
با گلوله
با شعر
با فریاد
با اعزام بچه های بسیجی
و شام داعش را سیاه کرد
باید داعش را تجزیه کرد
و چهار حرفش را شکافت و بیرون ریخت
حرف نخست داعش
ترکیب دزدی است و دنائت با دیپلماسی غربی
و دومین حرفش محصول مشترک دوقلوهای به هم پیوسته امریکا و اسرائیل است
و حرف بعدی آن
عربستان است با شاه بی خردش
که شوت است و شراب وسوسه های شیطان را نوشیده است
نمی شود نشست و تماشا کرد
فردا دوباره جام جهانی است
و فرصت دوباره شیطان هاست
که حمله کنند با داعش هاشان
با توپ های واقعی و داورهای دیپلمات شان
که حمله کنند با فوروارد طالبان و با هافبک های سپاه ابرهه و مربیان اسرائیلی
و پول شاه خرفت عربستان
که بگذرند از دروازه کربلا و سامرا
نمی شود نشست و تماشا کرد
حالا این خط و این نشان
نمی شود نشست و تماشا کرد
تدبیر را و امید را
که مدتی ست
مانند دیوانه ها
فقط می خندد و لام تا کام
حرفی نمی زند.
علیرضا قزوه
حالا علائم آخر الزمان را با این یک مورد اثبات نکنید من قول می دهم حضرات معصومین(ع) ناراحت نشوند!
دلم هوای سید احمد را کرده. ان شاءالله هر جا هستند زیر سایه مرتضی علی باشند و به سلامتی برگردند.
شیدا!
شما کجائید؟ نمی دونم چرا همیشه به یادت هستم! چرا پیام نمی ذارید؟
دکتر جان؛
مى گم نتیجه ى انتخابات ۲۴ خرداد دل خدا رو هم شاد کرد. اصلا روحانى را خدا انتخاب کرد. دیگه چى مى خواى؟
فقط بى زحمت شما که باهاشون در ارتباطى بگو با همین دنده ۱ و سرعت ملایم حرکت کنن. ۲ و ۳ خطر داره حسن!!!
وزیر جنــگ داعش بـه درک واصـل شد! به گزارش خبرگزاری فارس، سخنگوی دولت اسلامی عراق و شامات (داعش)، کشته شدن دومین فرمانده بلندپایه این گروه تروریستی را تأیید کرد. این فرد علاوه بر وزیر جنگ، به عنوان دست راست «ابومصعب زرقاوی»، رهبر به هلاکت رسیده القاعده عراق شناخته میشد.
_____________________
خبر رسیده فرماندهى ائتلاف علیه داعش در عراق به نیروهای برون مرزی حاج قاسم سلیمانى واگذار شد. سربازان اسلام تا دقایق دیگر حمله ى عظیم به داعش را آغاز می کنند.
______________________________
ظاهرا گروهک داعش یک بیانیه صادر کرده که در اون خودشون رو از نوادگان بنی امیه شمردن و خروج خودشون رو در طول احادیث شیعه دونستن و از آیت الله سیستانی به عنوان نفس زکیه نام بردن که قصد قتلش رو دارن به راحتی میشه فهمید که این یک نقشه کثیف از جانب موساد و عربستان منحوس هست برای سست کردن عقاید شیعه، چون اگر بعد از این اتفاقات برنامه ریزی شده ظهور واقع نشه، این تنها شیعه و انتظار فرجش هست که به چالش کشیده میشه… وقتی شهر بزرگی مثل موصل بدون هیچ مقاومتی تسلیم میشه، باید به برنامه ریزی دقیق این سازمان ها پی برد.
لطفا بچه شیعه های عزیز از مطابقت دادن احادیث با اوضاع کنونی خودداری کنن تا خدای ناکرده دانسته یا ندانسته در نمایش دشمن بازی نکرده باشیم.
رئیس جمهورمون! گفته:
دولت از نقد سازنده استقبال میکند/ افراد با شناسنامه حرف بزنند
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930324000154#sthash.vmRmFTYi.dpuf
الان شما یا نقدت سازنده نیست یا شناسنامه نداری. کارت ملی هم قبول نیست فکر کنم!
باز صد رحمت به استوانه، حداقل کلی طول کشید تا بشه اکبر شاه.
این بابا یک سال نشده تبدیل شده به شاهنشاه.
شیخ حسن:
مردم در این انتخابات(سال ۹۲) به نظام اعتماد کردند؛ اگر ملتی به نظام خود، صندوق رای آن و دولتش اعتماد نداشته باشد و نداند سرنوشت رای او چه میشود، از صبح زود در صف نمیایستد و با لبخند و افتخار رای خود را به صندوق نمیاندازد که بعد از آن منتظر بماند که از صندوق چه کسی بیرون بیاید.
“«اتهام زندگی عصر حجری، بیشتر برازنده کسانی است که توافق قجری می بندند!»”
عالی…
بالاخره مصداق سازی بکنیم یا نکنیم؟!
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/317921
عصر حجر تو هستی یا من؟
من که پیروزی ناچیز (هفت دهم در صدی) را به تو تبریک گفتم، یا تو که در جشن پیروزی من سنگ به دست گرفتی؟
قطعه ۲۶: تا ساعاتی دیگر، به روز می شوم با متنی در حدود همین کامنت…
آقای پوریا؛
پ ن پ؟…
ما می نشینیم، شما برای ما تعیین تکلیف کنید…. آخه شما اکثریت هستید با ۰/۷ و در آن شرایط.
جناب پوریا گفتید:
“شما اصولا افرادی که از جنس شما فکر نکنند را آدم حساب نمی کنید”…
نکنه یادتون رفته کی شروع به تقسیم کردن ملت کرده؟! نکنه آقای قدیانی بود که مردم رو به لبو فروش، راننده تاکسی، خواص، عوام و… تقسیم کرد؟! جمله بعدی ات “شما برای مردم تعیین تکلیف نمی کنید که باید چطور فکر کنند و چطور زندگی کنند” یه نمونه از توی متن ذکر کنید که نویسنده تعیین تکلیف کرده باشه!! «قنادی» هم اصول خاص خودش رو داره، دیگه چه رسد به «نقادی»! بهتره اول علم نقد رو یاد بگیریم بعد از “تدبیرگر بی تدبیر” دفاع کنیم.
جناب قدیانی
خدا قوت…
………………………..
شیخ حسن در نشست خبری ۲۴ خرداد گفت:
“ما شاهدیم که پس از تشکیل دولت، مذاکرات در زمان نسبتا کوتاهی به نتیجه رسید و دو طرف به توافق اولیه دست پیدا کردند البته بعضیها چنین وضعیتی را پیشبینی نمیکردند و تندروها نیز عصبانی شدند و ما دیدیم که صهیونیستها چقدر از این توافق عصبانی بودند.”
واقعاً چقدر صهیونیستها چقدر از این توافق عصبانی بودند!!
«من به نامزدهای گوناگون عرض می کنم، جوری حرف بزنید که اگر در خرداد سال آینده نوار امروز شما را جلوی خودتان گذاشتند یا پخش کردند، شرمنده نشوید؛ جوری وعده بدهید که اگر چنانچه آن وعده را بعداً به رخ شما کشیدند، مجبور نباشید تقصیر را گردن این و آن بگذارید که نگذاشتند، نشد. کاری را که می توانید انجام دهید، وعده بدهید.»
(سخنرانی رهبر معظم انقلاب در مراسم سالگرد ارتحال امام(ره) – ۱۴ خرداد ۹۲)
«من اتوبوسی مدیران را تغییر نمی دهم حالا اگر کسی اتوبوسی و بدون بلیط آمده، موضوع دیگری است.»
«دﺭ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﻦ ﺁﺯﺍﺩﻯ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻯ ﻭﺍﻗﻌﻰ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ.»
«ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺭﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﻣﻘﺪﺍﺭﻯ ﺁﺯﺍﺩﻯ ﻋﻤﻞ ﺩﻫﻴﻢ؛ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻨﮕﺮﻳﺪ ﺭﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎﻯ ﻣﺎ چه وضعی دارند.»
«پهنای باند اینترنت در شأن ایرانیان نیست. دنیای امروز دنیای ارتباطات است اما متاسفانه در کشور عدهای در دنیای قرن نوزدهم سیر میکنند.»
«دولت تدبیر و امید به دنبال این است که آنچنان مردم را از درآمد سرشار کند که اصلاً به یارانه ۴۵ هزار تومانی نیازی نداشته باشند.»
«دولت تدبیر از هرگونه تهمت و تخریب پرهیز خواهد کرد. این دولت حتی به آن هایی که هشت سال به ماها تهمت زدند، مقابله به مثل نخواهد کرد.»
«ما برای اشتغال یک برنامه جدی خواهیم داشت و من جدی ترین برنامه اقتصادی ام در ماههای اول حل معضل اشتغال است»
شرمندگی؟ رئیس دولت راستگویان؟ خجالت؟ قول؟ شیب؟ بام؟؟؟
سلام.
درود بر شما!
پایدار باشید و مستدام و ثابت قدم در راه مستقیمی که پیش گرفته اید…
خداوند یاریگر تان باد…
التماس دعا،
یا حق.
عکس امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی در دستان شیعیان عراق که برای پیوستن به نیروهای امنیتی برای مبارزه با گروه تروریستی داعش عازم شمال بغداد هستند.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/318134
خصوصی نظرتون چیه؟!
http://www.entekhab.ir/fa/news/167008
حسین قدیانی/ عمومی: خواندم! البته تا حد تیتر و سوتیتر! بیشترش اتلاف وقت است!… و با این استدلال، مثلا این را هم می شود گفت که تا شهید مطهری، یکی را مارکسیست، ماتریالیست و منافق نمی کرد، روزش شب نمی شد!!! خیلی عذر می خواهم، اما با این نوع سفسطه، اولیای دین را هم می توان مورد مواخذه قرار داد نستجیربالله. فلذا دوره این اراجیف گذشته. به نظرم شهید مطهری، نه که به معنای مثبت کلمه، تمامیت خواه و طالب همه معارف بود، همه آنچه از فضل و عقل بود، برای خود برداشت و هیچ چیز خاص دیگری را برای فرزندانش باقی نگذاشت…
آقای قدیانی،
بهترین جواب به حرف های این آقازاده، همونی که بود خیلی مختصر و مفید نوشتین. بی معرفت، خیلی بیش از حد به مدیرمسئول محترم کیهان، آقای شریعتمداری عزیز اهانت کرده بود، کامنتها را که دیگه نگو… کیهان به یه همجنس باز گفته همجنس باز، به این یارو برخورده!!
حسین قدیانی: والا! ما به پدرانشون احترام می گذاریم، امر بر خودشون مشتبه شده!! یارو آقازاده بود، به کودک درونشم یارانه تعلق می گرفت!! حکایت یه سری از این آقازاده هاست!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قطعه ۲۶: روزنامه کیهان ۲۶ خرداد ۱۳۹۳ در ستون خبرویژه خود نوشت؛
اعتراض محمد مطهری به افشای هویت کلارک!
هفته قبل در خبری به ماجرای سفر جیمز کلی کلارک به ایران و اعتراض علما و مردم مشهد به حضور وی در آن شهر پرداختیم. در آن خبر به ادبیات سخیف، غیراخلاقی و غیرعلمی یک تشکل دانشگاهی که کلارک را به مشهد دعوت کرده بود و نیز به سوابق، اظهارات و تألیفات کلارک اشاره شده بود. در متن خبر، وی با عناوینی همچون «استاد دانشگاه و نویسنده آمریکایی»، «محقق ارشد مؤسسه مذاهب کافمن» و عباراتی مشابه معرفی شده و در عین حال بخشی از اظهارات وی در لزوم حمایت از حقوق همجنسگرایان و نیز دغدغههای جدی وی برای امنیت اسرائیل آمده بود و در آخر پرسش شده بود که چنین فردی با چنین گرایش و عقاید سیاسی و اخلاقی برای تبیین کدام نکته غامض از اندیشههای شهید مطهری به ایران دعوت شده است !؟ شاید استفاده از نام آن متفکر شهید- که بدون انحراف و ترس پاسدار مرزهای عقیده و اندیشه اسلامی بود- سبب شده تا فرزند ایشان، طی نامهای مطالبی تند و عناوینی ناروا را خطاب به روزنامه نثار و از کلارک دفاع کند! محمد مطهری در نامهای- که معلوم نیست بر چه اساسی انتظار انتشار آن را دارد- در مقام توجیه(!) علت حمایت کلارک از عمل شنیع همجنسبازی مینویسد:«این نگاه، یک سکه رایج در غرب است- و البته از نظر اسلامی نامقبول- که حقوق اقلیتها با هر نوع اعتقاد و عملکرد، ولو همجنسبازی باشد، باید محترم شمرده و به رسمیت شناخته شودو اکثر متفکران غربی به شدت به آن اعتقاد دارند. کلارک نیز همجنسبازی را تقبیح میکند ولی معتقد است باید به حقوق آنان احترام گذاشت. اتفاقا او این امتیاز را با یک انگیزه دینی میدهد تا امتیازی بگیرد؛ یعنی اینجا کوتاه میآید تا در عوض، مسیحیانی که در جوامع مختلف غیرمسیحی در اقلیت هستند، به صرف اقلیت بودن، حقوقشان تضییع نشود. این نگاه- که البته نادرست است- به معنای دفاع مطلق از حقوق هر نوع اقلیتی، اعم از مسلمان و مسیحی و رنگینپوست و ملحد و شیطانپرست و همجنسباز و… است.»
این توجیهات تا آن حد غیرقابل قبول است که شخص نویسنده هم ضمن تائید خبر کیهان درباره اصل حمایت وی از همجنسبازان، در دو جا به نادرستی و غیرقابل قبول بودن چنین عقیدهای اذعان و تصریح مینماید! که باید پرسید شما که خود بر این امر و نادرستی اعتقاد چنین فردی واقفید از چه کسی و چه چیزی دفاع میکنید!؟ و چرا با ادبیاتی دور از شأن فرزند یک شهید، میپرسید:«چرا تا کسی را جاسوس و همجنسباز و… ننمایید روزتان شب نمیشود»! آیا درک سخنان ثبت شده و مدافعات بیپرده و بیپروای وی تا این حد برای شما سخت و غامض است یا دلبستگیهای حاصل از سالها زندگی و تحصیل در غرب فرزند شهید مطهری را به اتخاذ چنین مواضع ضعیف و غیرقابل قبولی در برابر حامیان عقاید شنیع و غیرانسانی رسانده!؟
نویسنده محترم سپس به نیتخوانی و تفتیش عقیده دست زده و گفته: «قاطعانه و بیتأمل بر این باورید که محروم کردن کسی که به نوعی تفکر لیبرالی دارد از ورود به ایران و تماس با متفکران ایرانی، خدمت به اسلام و انقلاب است»! عجبا کسی که خود داعیهدار اخلاق است به انگیزاسیون و نیتخوانی روی آورده و برای اثبات سخن خود، به جمعآوری ریسمان و گره آن بر آسمان روی میآورد! آیا به واقع فکر میکنید کیهان از حضور مدام و مستمر اساتید و برجستگان اندیشههای غیراسلامی و حتی مخالف اسلام، در محضر بزرگان و دانشمندان مطلع نیست!؟ یا نه اگر میدانید که میدانیم، چرا به خود زحمت اندکی اندیشیدن را نمیدهید!؟ آیا دعوت از یک اندیشمند- با هر نوع تفکر و عقیدهای- و مناظره و مواجهه وی با اصحاب اندیشه دغدغه ماست یا نه، پیگیری پروژه «دیپلماسی عمومی و دیپلماسی آکادمیک» و حضور چنین افرادی در جمع دانشجویان؟! به یقین ما هم از مناظرات ائمه معصومین(ص) با ملحدین و مشرکین و حتی برپایی مجالس بحث و فحص مطلعیم اما این کجا و ترویج چنین افرادی در بین عامه جوانان و سادهسازی اموری مثل همجنسبازی و حمایت از آن در قالب پوشش غلطانداز «حمایت از حقوق اقلیتها» کجا؟! آیا به راستی متوجه این تفاوت نمیشوید؟ مگر در همه قطعنامههای به اصطلاح حقوق بشری، جمهوری اسلامی به دلیلی جز محدودکردن حقوق این اقلیتها و یا بهائیان محکوم میشود؟
در بخشی دیگر از نوشتار ایشان آمده است: «ظاهرا در پیش فرض کیهان هر انسان غربی که به سرزمینهای اشغالی میرود برای دهنکجی به مسلمانان است، در حالی که سفر به آن سرزمین از نظر مسیحیان معتقد، از آن جهت که فضایی است که حضرت عیسی در آن زندگی کرده، یک سفر معنوی محسوب میشود. بنابراین طبیعی است که یک متدین مسیحی به سرزمینهای اشغالی رفته باشد.»
جناب مطهری! آیا به راستی به این سخنان باور و اعتقاد دارید؟! با اندک توضیح متوجه میشوید برای توجیه عملکرد وی، سخنانی گفتهاید که مرغ پخته را به خنده وا میدارد! یک مطالعه ساده- و نه یک تحلیل پیچیده- در آثار کلارک، صدق این مدعا را روشن میکند اما به همان چند جمله مختصری که در خبر کیهان آمده بود به مصداق العاقل یکفیه الاشاره بسنده میکنیم.
کلارک معتقد است: «اگر حقوق برابر به عربها داده شود، چگونه اسرائیل میتواند دولتی یهودی باقی بماند؟ اگر سرزمینهای اشغالی حائلی میان اسرائیلیها و عربهای مسلح و بیشمار ]!![ نداشته باشد، چگونه اسرائیل کوچولو نسبت به امنیت خود امید داشته باشد؟»
جناب مطهری عزیز، فرزند استاد شهیدی که چند سال قبل از تولد شما، درباره ماهیت جنایتبار و پلید رژیم غاصب اسرائیل آتشینترین سخنان را به زبان آورده و یادگاری جاوید به جای گذاشته، یک لحظه بیندیشید؛ آیا کلارک با این سخنان، به عنوان یک مسیحی متدین و معتقد به سرزمینهای اشغالی رفته است؟! آیا او برای زیارت اماکن متبرک به تلآویو سفر میکند؟! و آیا انتظار دارید با این سخنان، جوانان کشورمان به شما به چشم پدربزرگوارتان و اندیشمندی که وارث نام پدر است نگاه کنند و از شما طلب فیض و بصیرت کنند؟
از بقیه نوشتار جناب محمد مطهری، که حاوی تمسخر، کنایه، نیش و متلک است فقط به حرمت پدر بزرگوارشان که متأسفانه از افکار بلند ایشان کمترین نشانهای در آقای محمد مطهری نیست، میگذریم و به ایشان یادآور میشویم که حرمت متفکر بزرگ، شهید مطهری برای ما و مردم ما، بیش از این است که با چنین نامهای به آن خدشهای وارد شود. هم شما و هم ما میدانیم که اگر نام آن دانشمند فرزانه در میان نبود، پرداختن به چنین نامهای، اساسا موضوعیتی پیدا نمیکرد.
سلام……………..
پوریا؛
کسی حق داره از احترام و نقد مودبانه دم بزنه که کله شقی اش اونو به چماق دچار نکرده باشه…
بعدشم از قدیم و ندیم گفتن نقد(!) رو می ندازن زمین صاحبش بر میداره، حالا شما چه شباهتی بین اسب و جناب رئیس جمهور پیدا کردی خود دانی.
آمپر احترام ما بارها آب بندی شده، نمونه اش ریاست جمهوری هفت دهم درصدی جناب روحانی که ما به نتیجه ی انتخابات اعتراض نکردیم و آرامش ملت رو سلب نکردیم و مسجد آتش نزدیم و چادر از سر ملت نکشیدیم و…
از قرار معلوم آمپر شما دوستان کلا الان خاموشه که شعارتون شده من راضی، تو راضی، گور بابای ملت ناراضی…
خصوصی………………….
احترام بگذار!
برادر احترام بگذار
با شیب ملایم، نتیجه ی شوم به دست آوردن خودش نوعی ابتکار است که در انحصار منادیان اعتدال است
ادب داشته باش!
می دانی که ادب فقط مخصوص و خاص اختشاش چی هاست… (!!)
به داعش ایرانی به اسوه های ادب و اخلاق و سفسطه احترام بگذار…
شما برای چی به رییس دولت مشروع آقای روحانی حمله می کنی؟ و مگر ما در زمان دولت محبوب تو حتی جرئت انتقاد داشتیم؟؟ اونهمه خفقان… و بعدش اگه اهل انصافی برو یک پست بگذار برای ازدواج اون پسر مطبوعاتی تون که همه روزنامه ها را می بست و به همه توهین می کرد اونهم با یک هنرپیشه بنویس!…………………
آقای قدیانی و کلیه نوچه ها دقت داشته باشید اگه اینجا انقلاب نشده بود یحتمل باید الان یا سومالی بودید یا فلسطین یا یه گروهک داشتید تو مایه های داعش
یادداشت الهام چرخنده برای شهدای دفاع مقدس
زیارت کردم، همه عاشقان زهرا(س)…
http://snn.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=4&Id=325831&Sgr=112
دوستان زیاد حرص نخورن، اینها عنایات خداست به ما، یاد گرفتیم متحد باشیم؛ نه واسه مسائل کوچک زمین را تحویل دشمن بدیم، و از همه مهمتر این سخنان سندی ست برای چهار سال بعدی که این دوستان شکست می خورن و بیرون گود می شینن
عااااااالیییییی بود…
ملت تقسیم بر دو نمیشه!
ببینید تیتر یک سایت انتخاب رو:
http://www.entekhab.ir/fa/news/167835
نظرات رو هم ببینید. همیشه نظرات انتخاب و خوانندگانش با ما متفاوته اما ببینید در حقیقت همه یه تفکر رو داریم…. لذت بردم از چند تا خبری که در مورد سردار زده بودند و نظرات ببینندگانش….!
داش حسین دمت گرم
حال می کنم باهات
http://www.sangariha.com/view/post:1090167
……………….
http://www.jamnews.ir/detail/news/306610
ایده خیلی خوبیه. یک سند زنده هست هر چند مطمئنم به راحتی آب خوردن دولت حاضر مسله سانسور رو تکذیب می کنه.
با سلام خدمت آرژانتین عزیز
اگه به مساوی راضی شدی که شدی
نشدی اسم میدون آرژانتین میشه “میدون نیجریه”
حالا تصمیم با خودته
(محمد باقر قالیباف)
سلام
ممنون می شویم که کمی از تجربیات خود را در اختیار ما بگذارید
اللهم رب شهر رمضان…
http://uploadco.ir/uploads/h5wpgzio5bj42hudw3r9.wma
آغاز ماه پر خیر و برکت رمضان بر اهالی قطعه مقدس ۲۶ مبارک باد.
دعا کنیم برای ظهور آقا امام زمان و سلامتی حضرت آقا و نجات مسلمانان و شیعیان مظلوم عراق و سوریه و … از دست تکفیری های حرام زاده و آمریکا و اسرائیل و انگلیس…
با سلام بر حسین آقا قدیانی!
………………………..
گور باباشون…………..
………
صرفا واسه داش حسین قدیانی:
این روزها……………………..
عجب جمله باحالی بودااا
«««اتهام زندگی عصر حجری، بیشتر برازنده کسانی است که توافق قجری می بندند!»»»
آنی آنی
نامه سوالات یک جوان از دفتر مقام معظم رهبری در مورد عملکرد ضعیف وزارت امور خارجه در موضوع غزه!
فایل متن نامه:
http://s5.picofile.com/file/8133092684/%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA_%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B1_%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%D9%87_.pdf.html