وطن امروز/ ۲۴ اسفند ۱۳۹۳
نه اینکه بگویم از مادها به این طرف، خوب که فکر میکنم حتی قبل از مادها هم بیسابقه بوده که سناتورهای یک قبرستان به کشور دیگری نامه بنویسند و چیزی در این مایهها علیه رئیسجمهور خودشان بگویند؛ «این یارو که مثلا رئیسجمهور ماست، خیلی هم پهن بارش نکنید، همچین هم که فکر میکنید اختیاری ندارد!» من از شمای مخاطب، شمای دیپلمات، شمای مورخ، شمای راننده تاکسی، شمای بیسواد، شمای بیشناسنامه، شمای تازه به دوران رسیده و شمای به جهنم حواله داده شده سوال میکنم؛ از مادها به این طرف یا از مادها به آن طرف… اصلا فرض میکنم حافظه تاریخی شما تا مادها را نمیکشد، به من بگویید از آققویونلوها (!) تا به امروز، آیا همچو چیزی سابقه داشته که ۴۷ سناتور یک قبرستان علیه رئیسجمهور خودشان به کشور دیگری نامه بنویسند… و آنقدر بنویسند و بنویسند که درجه آخر صدای سگ رئیسجمهور یعنی باراک اوباما را درآورند: «نامه سناتورها اقدامی بیسابقه بوده!» همینطور است قطعا که جناب اوباما میفرمایند! کنگو، بوتان، گابن، اوگاندا، روآندا و بالطبع گینهبیسائو و بورکینافاسو هم لااقل تا امروز شاهد همچین فضاحتی نبودهاند که آمریکا بوده! جنگ درشان بوده، کشت و کشتار درشان بوده، قحطی و قتل درشان بوده، اینها را نمیگویم نبوده اما فیالواقع دیگر اینطور نبوده که هفته پیش در آمریکا دیدیم! ای تاریخ بشکند قلمت، یهویی! انشاءالله به بعضیها برنخورد اما این همان آمریکا بود که بهش میگفتند کدخدا؟! در قیاس برخوردی که سناتورها با اوباما کردند راحت میتوان مدعی شد سرکارگر قهوهخانه مشقنبر بیشتر احترام مشقنبر را نگه میدارد و بیشتر رعایت شأن و مقام مشقنبر را میکند! سناتورها زیرآب اوباما را نزنند، کدخدا بودن آمریکا پیشکش! تا بفهمی سناتورها چه گندی به هیکل پرزیدنت زده و چه خاکی بر سرش ریختهاند، باید اوباما باشی! خود خودش! آقای اوباما! یک دورهای بود که آمریکا کدخدایی بود برای خود اما الان آن دوره نیست. آن زمان آمریکا از دست ملت ایران عصبانی میشد، امروز اما از دست سناتورهای خودش آمپر میچسباند در حد مرگ! آمریکا، آمریکا که میگفتند این بود؟! فیالحال مشقنبر در قهوهخانهاش شان و منزلت بیشتری دارد تا اوباما در خاک آمریکا! ای تاریخ! بشکند قلمت، یهویی!
*سلفی بچههای شیراز با علی مطهری!
آخر سالی دوست دارم یک حرف بیربط هم بزنم! کتک خوردن علی مطهری در شیراز، تقصیر حرفهای فلانی بود در مناظره! من و علی مطهری، میدان گلسرخ شیراز، همین الان، یهویی!
وطن امروز/ ۵ اسفند ۱۳۹۳
«هر که پیام ۲۴ خرداد را نگرفته، نباید به مناصب بالای دولتی راه یابد» از یک زاویه جمله درستی است. ناظر بر پیروزی رئیس قوه مجریه، تنها با یک اختلاف چند دهم درصدی -به حدی که با یک احتساب، تعداد رایندهندگان از عدد رایدهندگان به وی برتری دارد- مهمترین پیام انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ را نامزدهای رقیب صادر کردند، آنجا که پیروزی جناب روحانی با یک اختلاف چند دهم درصدی را بهانه تمرد از قانون نکردند. قانون، قانون، قانون و… و باز هم قانون. قانون، قانون است و لازمالاجرا. پیام ۲۴ خرداد ۹۲ «قانونگرایی» بود. آن روز رقبای فرد پیروز و البته هوادارانشان، برای جماعت خسرالدنیا و الآخرة ۸۸ کلاس قانون گذاشتند و پیام قانونگرایی صادر کردند. آن روز تمکینی که در برابر یک پیروزی چند دهم درصدی صورت گرفت، برای همیشه مایه عبرت، ایضا شرمساری جماعتی شد که سال هشتاد و اشک، اختلاف فاحش ۱۱ میلیونی را ندیدند. آن روز آقایان قالیباف، جلیلی و آن دیگران بهعلاوه رایدهندگانشان نشان دادند وقتی صحبت از «قانون» میشود، دیگر چند میلیون یا چند نفر ندارد! باید تمکین کرد از قانون؛ چه با ۱۱ میلیون اختلاف فاحش، چه با یک اختلاف چند دهم درصدی. بویژه ناظر بر حوادث سال ۸۸ برای هر عقل سلیمی قابل پذیرش است که روز ۲۴ خرداد بسی زودتر از پیام اعتدال، پیام قانون بود که صادر شد. پیام قانون یعنی پیام رای مردم، پیام احترام، پیام ادب، پیام منطق، پیام شعور، پیام شرف و پیام امنیت. مستند به اختلاف ناچیز انتخابات ۲۴ خرداد، راحت بود برای نامزد بعد از فرد پیروز، دبه درآوردن لیکن تو وقتی واقف باشی که برای وجب به وجب این بیرق مردمسالار، خون سرخ ریخته شده، بیقانونی اینقدر دیگر برایت راحت نمیشود! با این حساب، من کاملا موافقم؛ «هر که پیام ۲۴ خرداد را نگرفته، نباید به مناصب بالای دولتی راه یابد» اگر هم راه یافت لااقل برای رضایت دل آقای روحانی، باید راهدهنده را مواخذه کرد. بر مبنای این جمله دقیق رئیس قوه مجریه، کسانی که علیه نتیجه قانونی انتخابات، لشکر میکشند، صلاحیت منصبنشینی ندارند. جمله وقتی دقیق از آب درآمد، زیبندهتر آن است که اولین عامل، ناقل محترم باشد. «تمکین به قانون» البته فقط پیام ۲۴ خرداد ۹۲ نیست؛ پیام ۲۲ خرداد ۸۸ بلکه پیام هر انتخاباتی است. حال اگر فردی حکم دهد که فلان نالایق، بیآنکه پیام قانون را گرفته باشد، متصدی پستی شود، او را از همین جا دعوت میکنم به گرفتن پیام ۲۴ خرداد. روز ۲۴ خرداد، اعتدال شعار رئیسجمهور بود اما پیام ۲۴ خرداد یعنی قانون، شعار همه جمهور در همه روزهاست. هر رئیسجمهوری، عاقبت یک شعاری دارد اما مهمتر از شعار روسای جمهور، پیامی است که جمهور صادر میکند. اگر جمهور، آن روز که رای میدهد طبیعتا قابل تقسیم است، همان روز پیام هم میدهد که این پیام، دیگر اکثریت و اقلیت ندارد. به قول امروزیها گمانم «لایک» داشت جمله رئیس قوه مجریه. ما سال ۸۸ اگر یک خط مینوشتیم ۲۴ از ۱۳ بزرگتر است، مکرر در مکرر فریاد زدیم که ۴۰ از هر دوی اینها بزرگتر است. آری! حق منصبنشینی ندارد فتنهگر دیوانهای که ۱۳ را از ۲۴ بزرگتر اما از ۴۰، از همه ملت، خیلی خیلی بزرگتر تصور میکند!! میبینی جناب روحانی! علامت کوچکتر بزرگتر، سرشان نمیشود، از شما پست هم میخواهند! ندهید خب بهشان! احسنت! شما چند روز پیش در زمینه صنعت فضایی، آن اقدام را انجام دادید؛ رسانههای اصولگرا همه در صفحه نخست تیتر گرفتند اما جراید فتنه به سانسور گذراندند! واماندهها کاش فقط در علائم ریاضی مانده بودند؛ پیام ۲۴ خرداد را هم نگرفتهاند بدبختی!

اسد هست و ملکعبدالله رفت

وطن امروز/ ۷ بهمن ۱۳۹۳
انقلاب اسلامی صرفنظر از دستفرمان بعضا غلط دولتها با قدرت مشغول طی طریق است. ادارههای اینجا و آنجا، خواه به انقلاب اسلامی کمک کنند، خواه چوب لای چرخ بگذارند، ارادههای انقلابی، انقلاب را تنها نخواهند گذاشت. شهیدان شهریاری، احمدیروشن و… دست روی دست نگذاشتند تا ببینند کدام دولتمرد با هستهای موافق است و کدام نه! کار خویش انجام دادند. صد البته بهتر است ادارههای دولتی به وظیفه خود عمل کنند اما نکنند هم، اندک خللی در عزم جوانان انقلابی صاحب اراده به وجود نخواهد آمد. پس انقلاب پیش رفته است. ما منکر ضعف هیچ دولتی از دولتهای پس از انقلاب نیستیم لیکن حرکت رو به جلوی انقلاب اسلامی در همه آرمانهای زمینی و آسمانی کاملا مشهود است. با ملاک آرمانها، همان اندازه که انقلاب اسلامی پیشرفت داشته، دشمن و بویژه آمریکا عقبنشینی آن به آن داشته. فیالمثل در آرمان سران کاخ سفید، هرگز این نبود که عمر با برکت انقلاب اسلامی به بهار سی و ششم برسد، با آن همه تهدید و تحریم و ترور و جنگ و چه و چه که علیه ملت ما روا داشتند. حال ایران، هستهای هم شده! در سخنان امام خامنهای دقت کنید. گویی همان خمینی بتشکن است، لیکن قیاس کنید رفتار و گفتار سران ۳۰ سال پیش کاخ سفید را با سران روسیاه امروزش. نقشههای ریگان برای خلیجفارس را یادتان هست؟ واقعیت آن است که این گزینه بامزه نظامی روی میز آقای اوباما، سالیانی پیش برای خودش ارج و قربی داشت، نقطه هدفی داشت، سوختی داشت! در همان سالیان یعنی نزدیک ۳۰ سال پیش بنا به اقتضای روزگار، ولیفقیه به یکی از ۲ قطب آن روز دنیا نامهای نوشتند و نکات مهمی را متذکر شدند و پیشبینی کردند… و همه محقق شد. اینک ۳۰ سال از آن دوران گذشته و هم او دست برتر را در منطقه دارد که در جغرافیای مقاومت، سیدحسن و حاجقاسم را در آستین دارد. اینک لازم نیست ولیفقیه به آقای اوباما نامه بنویسد، بل این اوباما است که در ضمن نامه، منت ژنرالهای سپاه انقلاب اسلامی را میکشد. اینک ولیفقیه، نامه هم بخواهد بنویسد به جوانان غربی مینویسد، چرا که آمریکا دیگر ابرقدرت و کدخدای جهان کنونی نیست که لازم باشد ولیفقیه به او نامه بنویسد و آینده را پیشبینی کند. آینده معلوم است! آن روزی که آمریکا، حرف اول و آخر را در دنیا میزد، روزگاری بود که مثلا اراده میکرد فلانی در فلان جا رئیسجمهور نباشد، فیالفور همین اتفاق میافتاد اما من فردایی را میبینم که بشار اسد با رای مردم شام همچنان رئیسجمهور سوریه است و آن روز، اوباما دیگر رئیسجمهور آمریکا نیست! همانطور که امروز اسد هست و ملک عبدالله نیست! خامنهای هم دهه ۶۰ ولیفقیه بود حتما به گورباچف نامه مینوشت و خمینی هم امروز اگر در میان ما بود ـ دقیقا عین آقا ـ محلی به اوباما نمیگذاشت و نامه به قلوب ذاتا پاک جوانان دیار غرب مینوشت، بلکه اسلام را بیواسطه رسانههای شیطانی دریابند. فلذا خامنهای همان خمینی است اما آنچه عوض شده، نوع آرایش جبهه حق و باطل است. در این آرایش جدید، دست برتر از آن جبهه حق است و این رئیسجمهور آمریکا است که لاجرم باید نامه به بزرگان بنویسد. آقای اوباما لابد دوست میداشت بزرگان نامه او را محلی بگذارند، بیچاره نمیدانست که امروزه روز برای جانشین خمینی، جوانان غربی، بیشتر از سران غرب موضوعیت دارند! من واقعا دلم برای سران غرب و در راسشان این آقای اوباما میسوزد. بیچارگانی هستند که برای ادامه حیات، یک روز متوسل به ابوبکر البغدادی میشوند، دگر روز به «خبر مرگش»! این هم آخر شد ابرقدرت؟! امام اگر به گورباچف نامه نوشت، این هم بود که رئیسجمهور شوروی برای ادامه حیات خود، لااقل آدمکش و تروریست از جای جای عالم اجیر نمیکرد و یک حد و حدودی از پرنسیب و پرستیژ برای خودش قائل بود. خب! دقیقا در این منظومه است که بعضی پیادهرویها، نه فقط اقتصاد را علاج نمیکند که در حکم پیادهروی روی مخ منافع ملی و غرور ملی معنی مییابد. وقتی در جنگ آرمانها، دست برتر از آن انقلاب اسلامی ملت ایران است، بیشتر باید مراقب برند بهمن ۵۷ بود. بعضیها بدانند اگر این نبود که در جمهوری اسلامی صاحب مسؤولیت هستند، ملت هرگز این همه در رفتار و گفتار ایشان دقیق نمیشد. ادعا میشود که ما اگر در برابر دشمن علیالدوام کوتاه بیاییم، در صورت عدم توافق، افکار عمومی همه دنیا حق را به جمهوری اسلامی میدهد، نه آمریکا. من حتی اگر با این ادعا موافق باشم، سوال میپرسم که در برابر دشمن اساسا تا کی و تا کجا باید کوتاه بیاییم؟ و براستی خط قرمز این بساط کجاست؟ درباره ادعای یادشده ضمن اشاره به چند نکته پرونده این متن را میبندم و خواننده را به تامل و تدبر بیشتر دعوت میکنم.
یک ـ اساس این تفکر که افکار عمومی دنیا در قضیه هستهای، حق را به ۱+۵ میدهد، نه ایران، اشتباه و ناشی از یک ذهن مرعوب است.
دو ـ اما گیرم لازم باشد برای اقناع بیشتر جهانیان، از چیزهایی کوتاه بیاییم. گمانم آنچه در این یک سال و نیم اخیر انجام شده، کافی باشد.
سه ـ کوتاه آمدن بیش از این، اصلا و ابدا به اقناع بیشتر جهانیان منجر نخواهد شد بلکه دنیا اتفاقا از خود خواهد پرسید این همه کشور مسلمان سفیر فرانسه را اخراج کردند، چرا جمهوری اسلامی در بینشان نیست؟ این چه وقت سفر وزیر امور خارجه ایران به پاریس بود؟ ایران که در میدان مسابقه، با عناصری چون قاسم سلیمانی و سیدحسن نصرالله بهخوبی از پس نقشههای شوم آمریکا و اسرائیل برآمده، چرا در زمین دیپلماسی متوجه برند خود نیست؟!
چهار ـ اگر ادعای مورد بحث را قبول کنیم آیا ممکن نیست در نهایت به اینجا برسیم که انقلاب اسلامی را دودستی تقدیم دشمن کنیم تا دنیا نه فقط پی به حقانیت ما ببرد بلکه ملتفت مظلومیت ما هم بشود؟! آیا مضحکتر از این هم چیزی پیدا میشود؟!
پنج ـ صدالبته طراحی رفتار و گفتار بهگونهای که دست آخر، دنیا بیش از پیش متوجه ذات پلید و درستنشدنی شیطان بزرگ شود بلامانع است، منتها دقت باید کرد در این طراحی به منافع ملی و اقتدار ملی ظلم نشود.
شش ـ این یک اصل است؛ آدمی که از خود ضعف نشان دهد بیش از آنکه محق بودن خود را ثابت کرده باشد، ذلیل بودن خود را به کرسی نشانده… و دنیا به آدم ذلیل هیچ حقی در هیچ قضیهای نمیدهد.
هفت ـ اتفاقا اگر قضاوت جهانیان برای ما ملاک است، در عالم دیپلماسی، بسی بیش از اینها باید روی موضع حق خود پافشاری کنیم. زیادی که کوتاه بیاییم، دنیا لابد با خود خواهد گفت ایران که خودش هم روی مواضع خود محکم نیست و خودش هم خود را چندان محق نمیداند که روی این حق ایستادگی کند، ما چرا حق را به او بدهیم؟
هشت ـ افکار عمومی دنیا بماند؛ بعضیها در همین ایران خودمان به جای آنکه منبعث از این بساط یکسال و نیم، متنبه راه غلط خود شوند، تازه میگویند «سیاست باید به اقتصاد یارانه بدهد»! علاوه بر پیادهروی با اجنبی و سفر به پاریس در بدترین زمان ممکن، دقیقا باید تا کجا در برابر دشمن خم شویم که شاخکهای فهم بعضیها تکانکی بخورد؟ آمدیم و این جماعت اصلا نخواست موضوع را بفهمد، آیا ما مسؤول فهم اینها هم هستیم یا کمی این وسط باید دلمان برای برند انقلاب اسلامی بسوزد؟ انقلابی که امام آن، نه لزومی به نامه نوشتن به اوباما میبیند، نه حتی جواب دادن به نامه او، آیا اندازه فهم بعضیها ارزش ندارد؟
نه ـ خنده به دشمن، تحریم را برنمیدارد. دیگر این یک سال و نیم اخیر همه گونه به دشمن لبخند زده شد اما تحریم به قوت خود باقی است بعضا تحقیر هم میکنند. تحریم وقتی از بین میرود که دشمن ببیند تحریم او بیاثر است اما تحریم دشمن چگونه بیاثر میشود؟
ده ـ نگاه به درون، به اقتصاد، به عزم ملی، به جوانان وطن خود، اثر تحریم را از بین میبرد یا آنچه در این یک سال و نیم اخیر عمل شد؟ برای از بین بردن اثر تحریم، من که رد خون شهریاری شهید را میگیرم تا خندههای جناب ظریف! این انتخاب سرنوشتساز، امتحان خود را پس داده است! غنیسازی ۲۰ درصد و چرخش سانتریفیوژها، خود نوعی فراعمل اقتصادی و ناظر بر افقهای آینده جهان است. آنچه نمیگذارد چرخ کارخانهها بچرخد، لباس بدون جلیقه ضدگلوله حاجقاسم سلیمانی نیست، مردمک چشم «علیرضا» نیست، پری نقاشی «آرمیتا» نیست، سیدحسن نصرالله نیست، تحولات یمن نیست، «خبرمرگش» نیست، قطرات خون سردار شهید سپاه قدس نیست، تذکرات آیتالله جوادیآملی نیست؛ در یک کلام خلاصه کنم بیتدبیری است! آقایان! قند در دل دشمن آب کردن، برای اقتصاد این ملت، نان نمیشود. بفهمید!
بسم الله…
ای ولله وطن امروز!
http://upir.ir/931/1_e4f5c.png
واقعا شجاعت منطقی و شهامت مستدل بچه های وطن امروز به خصوص آقای رضا شکیبایی؛ سردبیر روزنامه ستودنی است…
دیگر خیلی ها می دانند بزرگان در جمع دوستان “اطلس” چگونه بابت زحمات دوستان وطنی تشکر ویژه کردند؛
“شما این روزنامه وطن امروز رو ببینین … من حقیقتا لذت می برم … حقیقتا استفاده می کنم …”.
یک بار هم ایامی که روزنامه وطن امروز دوباره می خواست دربیاید، بزرگان در جایی که آقای بذرپاش هم بودند، سخنانی گفتند، دست آخر پرسیدند؛
“حسین قدیانی هم با شماست دیگه؟!”
سلام؛
مختصر و مفید
پیشنهاد می کنم سوال را به مسابقه بگذارید. برای کسی که قفل این سوال را باز کند یک کلید طلایی (البته منظورم رنگش است و نه جنسش) جایزه بدهید. اگر شما این مدل کلیدی نداشتید، خودش برود از اون آقا که زیاد کلید دارد بگیرد!!
خیلی سالاری حاج حسین
اما سوال مسابقه دوم را بنده مطرح می کنم!
اسلام معتدل چه جور اسلامی است؟
راهنمایی در مورد سوال و پاسخ آن:
ما فکر می کردیم جمهوری اسلامی به دنبال ترویج اسلام ناب محمدی (صل ا… علیه و آله) است اما الان متوجه شدیم اسم این اسلام ناب، اسلام معتدل است! جناب آقای روحانی فرمودند: ما دنبال اسلام معتدل هستیم همان اسلامی که سیره پیامبر اسلام نیز این مسیر را نشان می دهد.
واقعا؟
مطلبی که در بخش “سوم” اشاره کردید واقعی بود؟! یعنی نتایج به دست آمده را مخفی کردند و یک نتیجه مثلا آبرومندانه تر از خودشان در آوردند و اعلام کردند؟!
خنده ام گرفت!
🙂
دقیقا مثل تفسیر ها و توضیح های خالی بندی ای که دولتی ها از توافقِ فاجعه بار ژنو مطرح می کنند!
گلاب به روی آقای روحانی!
اگر بنا به دستور و صلاحدید شخصِ شخیص رئیس جمهور، بخواهیم پارلمانِ اروپا را درک کنیم، باید بگوییم:
روحانی! بای بای… روحانی! بای بای…
حالا آقای روحانی باید بفرمایند که درک کنیم یا نکنیم؟
مبصر؛
من البته حرمت نگه داشتم و ننوشتم که درک اون جمله از بیانیه پارلمان اروپای عزیز و محترم، یعنی فرستادن بعضی ها به دَرَک! چطور مواضع اروپا و آمریکا علیه حکومت و ملت و حاکمیت و ولایت و سپاه و بسیج و هسته ای و… باید درک شود، اما مواضع همین ذلیل مرده ها علیه دولت اعتدال، شتر دیدی ندیدی؟؟!! نه، نشد دیگه!! اینجا از اونجاهایی است که باید گفت؛ ای تاریخ! کلا بشکند قلمت… 🙂
صاحب آواتار روی جلد کتاب ۲ جلدی قطعه ۲۶/ دیوونه خان داداشی؛
سروده دومت که در پست ستون یسار کامنت کردی، قشنگ بود. تکرارش می کنم:
دیشب به دلم باز هراسِ «حسن» افتاد…!!
یک حالی خطرناک! یه وعضی اصن افتاد…!
چشمم تا به گوشِ مرده ای در کفن افتاد…
یادِ «چِل و پنج هزار و پونصد» تومن افتاد!!
این شعر چو نسیمی ز شمال سمتِ من افتاد؛
با «داس و کلید» هر که در افتاد، خفن افتاد!!
ای وای از آن شیخ که ز شاخِ فتن افتاد…!
ای داد ز بیدادی که در مرد و زن افتاد…
…
با نام «حسین» حلاوتی در دهن افتاد…
یک «قطعه» فدای «قلم» و «ریبن» افتاد…!!
دوستان محترم؛
واپسین ساعات تعطیلات نوروز، بنده خدایی برایم پیامک داد؛ «آقای روحانی هنوز پیامک تبریک عید نوروز را به موبایل من نفرستاده. چه کار باید بکنم آقای قدیانی؟! مراحل اداری اش چیست؟!» 🙂 فی الحال جناب روحانی باید به ما بگوید؛ مراحل اداری درک اون جمله پارلمان اروپایی چیست؟!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بعدشم، من موندم چرا اسم این سایت کوفتی رو گذاشتن «رفاهی»؟! خلاف ادبه، اما… اما مبصر محترم تذکر داد حذف شود!!
“صاحب آواتار روی جلد کتاب ۲ جلدی قطعه ۲۶/ دیوونه خان داداشی…”
به به!! 🙂
ای تاریخ! کلا بشکند قلمت… 🙂
والا ترسیدم بگویم “فرستادن بعضی ها به دَرَک!”، به جرم تهدید رئیس جمهور به ترور، سرم را زیر آب کنند!
والا… شانس که نداریم!
کاش درک کند دشمنی اینها را کاش!
خصوصی
اون قسمت آخر کامنتت رو حذف کن!
((قطعه ۲۶/ ح ق: چشم!))
ولی براشون خوبه ها؛ شاید از این به بعد با ماها مودبانه تر حرف بزنن!
ربطش را خودت پیدا کن!
دوستی می گفت واقعا حیف که هنوز ما به جایی نرسیدیم که با دل و جان در کنار قربانیان بیداری اسلامی باشیم، این همه سر می برند و ناموس شیعه را به اسارت گرفته اند، (ما اما امنیت و آرامش داریم برخلاف آنها، گاهی هم مع الاسف بی خیال هستیم و بی تفاوت!) فقط به خاطر اینکه مردمانی واقعا مرد ۳۵ سال پیش انقلاب کردند. آره ما اگه انقلاب نکرده بودیم اوضاع الآن اینگونه نبود! (و هزینه ها باید می دادیم) البته این را هم می گفت که این ۳۵ سال مردانگی کردیم و مملکت را به دست دشمن ندادیم. درد دلش این بود که در اروپا و آمریکا جنبشهای آزادیخواهانه مانند آتش زیر خاکستر است و جهانی منتظر غیرتمندانی ابرمرد است تا عنان انقلابهای تازه نفس را به دست صاحبش برسانند وگر نه تا هست انسانهای بی غیرتی که فقط در ظهور حضرت تاخیر می اندازند!
راستش به این فکر افتادم بروم دنبال منابع روایی و تاریخی و روانشناسی در مورد اینکه چه چیزهایی غیرت براندازند و چه چیزهایی و عواملی انسان را غیور می کند؛ یکی دو تا پیدا کردم، ترس، غیرت برانداز است. انسان ترسو زود جا می زند. ممکن است طبیعت سرد بر او غالب شده باشد، خوردن خرما و گوشت شتر و شیره ی انگور برای درمان ترس خوب است و نیز پرهیز از ترشیجات و گوجه فرنگی و غذاهای آماده… دومین موردی که یافتم روایتی است که در مورد موسیقی است که مخصوصا در مورد مردان تاثیر بسیار بدی می گذارد (البته مرد و زن نداره، زنها هم باید غیرت داشته باشن) و نیز دیدن تصاویر زشت (از استادی پرسیدم کدام تصویر را نباید دید؟ گفت هر تصویری که امام زمانت از آن پرهیز می کند!)
قلمت طلا سالار!
رطب و یابسی مبهم میبافند، همون … خودمونه دیگه؟؟!!
خصوصی!
آقا من چون اخبار سیاسی رو خیلی وقته دنبال نمی کنم، دقیقا در جریان نیستم که الان معضل اصلی حسین قدیانی چیه؟؟
چون الان تو همون وضعی هستیم که ۳ سال پیش بودیم!
الان چی بدتر شده؟؟ یکی به من کمک کنه.
اقتصاد که همونه. فرهنگ و ابتذال که همونه، پاسپورت ایرانی هم مثل ۴ سال قبل بی ارزش و بی اعتباره.
الان مشکل چیه خدائیش؟؟
((قطعه ۲۶/ ح ق: مشکل من یکی اینه که چرا دوستان، وقتی تعریف می کنند عمومی می کنند، اما نقد را می زنند خصوصی؟؟!! مگه من متوقعم که فقط به به و چه چه بشنوم؟؟!! نقد دارین، خب عمومی بگین… حالا یا قبول می کنم یا نه… و اما گمانم خودت هم این نقد را قبول نداری، یعنی فکر می کنم حرف حساب اصلی ات این باشد که چرا درباره فوتبال و سینما و کتاب و… نمی نویسم؟؟!! این رو باید بگی، نه اینکه با ۴ تا سئوال بی ربط، حرف حساب نوشته را ببری به حاشیه. من دارم یه چیز دیگه می گم، تو اما داری یه چیز دیگه می پرسی، اونهم در حالی که جوابش توی نوشته هام کاملا واضحه. وانگهی! کجا اقتصاد همونه؟ هسته ای رو دادیم که در زمینه اقتصاد، رفاه حاصل شه، یا الم شنگه سایت رفاهی؟؟!! اسلامی ایرانی عزیز! اگه دلت برای نوشتن من از پپ گوآردیولا تنگ شده، دلیل نمی شه به همین نوشته های موجود نقد بی خود داشته باشی. بگو دلم فوتبال با قلم قطعه ۲۶ می خواد، دیگه چرا سیاست با این قلم رو می زنی؟؟!!… و باز هم اما؛ خیلی دوست دارم دوباره وارد حریم های دیگری غیر از سیاست شوم، لیکن کمی گرفتارم این روزها و الا می نوشتم؛
«پپ در بایرن مونیخ نشان داد تیکی تاکای رویایی بارسا، روی کاکل مخ او می چرخید، نه بند کفش مسی. و این مهم را بارسای بدون پپ هم دارد به خوبی نشان می دهد، آنجا که گویی تیم آبی اناری، این روزها «حال» ندارد. در فوتبال، مهمتر از اینکه یه تیم مسی و رونالدو داشته باشه، این مهمه که اون تیم «حال» داشته باشه… و حال بارسا، پپ گوآردیولا بود… همان مردی که بلافاصله بعد از آویزان کردن کفش، مربی گری را شروع کرد، با موفقیت بی مانند هم شروع کرد، هنوز هم موفق است، تا یک بار دیگر ثابت کند مربی خوب از زمین فوتبال می آید، نه از کلاس مربی گری…».
اوهوم! اینو می خواستی، بگو اینو می خواستم، بگو فوتبال نوشت (!) می خواستم، دیگه چرا گیر بی خود می دی به نوشته های سیاسی ام؟؟!! 🙂
…منظورم این بود که ما اگه انقلاب نکرده بودیم و الگو نشده بودیم، اینها هم بی پشتوانه ی نظری و عملی، علیه استکبار بلند نمی شدن که حالا این قدر آزار ببینند! حالا که انقلاب کردیم باید تا آخرش باهاشون باشیم…
اسلامی ایرانی؛
شما که اینقدر باهوشی، چرا این حرف را می زنی؟!
این جماعتِ با تدبیر آمدند که اوضاع را از نابسامانی خارج کنند.
با اوبامایِ جنایت کار گفتگو کردند که اوضاع را از نابسامانی خارج کنند.
ننگِ توافق ژنو را به کشور تحمیل کردند که اوضاع را از نابسامانی خارج کنند.
فراموش کردی آن همه شعار و قول و قرار و پُزِ کارآمدی را؟
یادت رفته چقدر در طول سال های گذشته، توهین کردند و سرکوفت زدند؟
ادعای دیپلماسی و قدرت اجرایی شان، گوش فلک را کر کرده بود!
خب! نتیجه؟
چرا اوضاع بهتر که نشد هیچ، بدتر هم شد؟
همه چی، ۳۰ درصد گران شد.
هنوز هم وضع بیمه ها همان است.
هنوز هم زیر میزی پزشکان، مقدم بر جانِ بیمار است.
هنوز هم اسکانیاها، می سوزند.
هنوز هم…
این همه دست پایین گرفتند، هر روز یک توهین جدید از طرف غربی ها نثار مردم ایران می شود. پس نتیجه آن همه قهقهه و لاو ترکوندن(!) چه شد؟
(کامنتت که در انتظار بررسی بود، این جواب را آماده کردم که اگر آقای مدیر عزیز، صلاح دید و کامنتت تایید شد، منم جوابم را ارسال کنم که… که دیدم بعله!
خودِ آقای مدیر جواب قشنگ تری دادند!
با شناختی که ازت دارم، مطمئنم هر چه گفتم، خودت هم می دونی!)
ای تاریخ! کلا بشکند قلمت…!!!
بعضی موارد بیانیه پارلمان اروپا آدمو قلقلک می ده که درکش کنه.
ما اگر درک کنیم نوبت شما می شه که ما بیانیه پارلمان اروپا درک کرده ها رو درک کنید!
یعنی… توضیحم نمی خواهد دیگه٬ ماشاءالله شما حقوق دانی برا خودت. از قدیم گفتن درک متقابل. یعنی ما درک کنیم می مونه درک شما…درکش کنیم آقای روحانی؟
((قطعه ۲۶: خانم م. طاهری! یه مقدار جمله تان سخت بودها! کاش… ما بیانیه پارلمان اروپا درک کرده ها رو… می گذاشتین توی گیومه!! اینطوری راحت تر فهمیده می شد؛ «ما اگر درک کنیم، نوبت شما می شه که “ما بیانیه پارلمان اروپا درک کرده ها رو” درک کنید!»
در ضمن، اسلامی ایرانی؛ میشه بگی دوست داشتی پاسپورت کدوم کشور رو داشتی، اما به رهبرت باید می گفتی آل خلیفه یا اوباما یا برلوسکونی یا یه روز محمدمرسی، یه روز سیسی، خلاصه هر کی غیر از خمینی و خامنه ای؟؟!! یه مقدار جمله رو توی دهنت مزمزه کن، بعد بیان کن! پاسپورت ایرانی پیش کی بی ارزشه؟؟ پیش کیا؟! کدوم کشورا؟! در ثانی، پاسپورت ایرانی را توافقی مثل توافق ژنو باارزشتر نمی کنه، اتفاقا لکه دارش می کنه. تو مشکل ارزش و شان پاسپورت داری، (البته خیال می کنی!!) لیکن خیلی از جوونهای مسلمون، اساسا مشکل جان دارند!! خدا لعنت کنه این شیخ عوضی رو. واقعا به حق علی، لعنتش کنه که توی مناظرات، بحث پاسپورت رو مطرح کرد. پاسپورت ایرانی به عنوان شناسنامه برون مرزی ایرانی، اتفاقا خیلی هم ارزش داره، خیلی هم باعث افتخاره. این پاسپورت همون کشوریه که ۸ سال توش جنگ بود، یه وجب از خاکش رو نداد. این حتی از پاسپورت روسی هم بیشتر ارزش داره. یه سوت زد اوباما، اکراین پرید از چنگ پوتین! افتخار کن به پاسپورت کشورت. بی ارزش، اسمش پاسپورت ایرانی نیست، یکی دیگه است که نمی دونم چی شد، بهش میگن رئیس ج…
بابا جان خودت کار رو به اینجا می رسونی خوب!
خدائیش همین قسمت پپ رو داشتم می خوندم منتظر بودم
آخرش بگی: پپ در غلتان را با آبنبات عوض نکرد، بلکه
بر سر اصول خودش ایستاد و مردانه جنگید!
حتما باید فشار از بالا و چانه زنی از پائین! یا برعکس
نمی دونم!! وارد کنیم تا یه خورده به قسمت سیاسی مغزت
استراحت بدی؟؟؟
سید، ۳۰ درصد رو خوب نیومدی!
اکثر قیمتهایی که به صورت افسار گسیخته در حال
پبشروی بودن، بعد از انتخابات استپ کردن.
مسکن که تو حوزه کاری خودمه، نه تنها استپ کرده،
که تو بعضی مناطق تا ۲ میلیون در هر متر کاهش داشته.
البته ربطی به روحانی نداره ها!
منظور اینکه بعد از رفتن اون …! اوضاع کمی آرومتر شده.
خوب این کجاش بده؟؟!
حالا ۳۰ سال توهین کردن، چی شد؟؟ این ۴ سال هم روش!!
ما که عادت کردیم!!
چه خوب؛ شما متوجه می شید که منظور بچه ها از نوشتن کامنت های کنایه ای شون چیه! من اگه شما جواب “اسلامی ایرانی” را نمی دادید عمرا می فهمیدم منظورش را. فقط فهمیدم یه چیزیش هست و یه منظوری داره، عمرا می فهمیدم مد نظرش اینه.
سلام؛
آقا سؤال مهمی برام پیش اومده:
دیپلمات های ما تا حالا می گفتن طرف غربی و آمریکایی روح توافق رو درک نمی کند و بیچاره رو مخدوش می کند و چه و چه…
حالا که فهمیدیم پرزیدنت خودمون از اول اشتباه قهمیده بوده این داستان رو و اصلا شاید متوجه نشده بوده که توافق سرِچی بوده، آیا رییس جمهور حقوقدان هم به روح توافق خیانت کرده؟ آیا سخنان ایشون که کماکان مصرا اصرار دارن بر به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی توسط طرف غربی، بر خلاف روح توافق نبوده؟؟؟!!!
اسلامی ایرانی؛
روحانی و دارو دسته اش چه کار کردن؟ حرف من اینه!
من کاری به احمدی نژاد ندارم. اصلا احمدی نژاد بد و داغون و افتضاح! روحانی چه کار کرد؟
قطعا می دونی دلال هایِ نون خورِ بعضی ها، به محض تغییر دولت، دست از شلوغ بازی کشیدن و کمی جو بازار مسکن و ارز و طلا رو آروم کردن.
۳۰ درصد رو خوب نیومدم؟
آب، برق، گاز، تلفن، شیر، ماست، کره، گوشت، نان، سیب زمینی، پیاز و …!
مگر چند درصد مردم درگیر خرید و فروش مسکن هستن؟
ثبات قیمت مسکن خوبه اما مردم نیاز به ثبات قیمت لبنیات هم دارن که روزانه قیمتش افزایش پیدا می کنه!
ببین! می دونی که برای امثال من، توهین و تهدید هیچ ارزشی نداره ولی اینو نمی تونم تحمل کنم که هم باج بدم و هم بهم توهین بشه.
ناجور دارن باج می دن؛ از همه طرف!
نه آخرش معلوم شد اون پول هایی که قرار بود از طرف غرب بهمون پرداخت بشه چی شد و نه معلوم شد که چی توافق کردن تو ژنو، که عراقچی یه چیز میگه، صالحی یه چیز و ظریف یه چیز دیگه؛ روحانی هم که…!
عزیز من؛
کاش یک کلام می گفتی دقیقا کجای متن های این چند وقت اخیر داداش حسین، ایراد داشت؟؟!! بترس از اون روزی که وضع ما این باشه، اما بدون حسین قدیانی و بدون وطن امروز، باید حتی با سعه صدر کیهان عزیز هم کنار بیاییم؛
http://kayhan.ir/fa/issue/117/1
اون وقت همین تو برمی داشتی می گفتی؛ کاش بودی داداش حسین که اتفاقا گور بابای پپ، حرف اصلی رو صریح و صحیح بزنی… بی تعارف! بی ملاحظاتی که البته کیهان باید هم داشته باشد…
اخ اخ اخ. خدا نکنه یک نفر خلاف میلیت، حرف بزنه!
رسما ضد انقلابش می کنی!
من کی گفتم که دوست داشتم پاسپورت فلان کشور دیگه
رو داشته باشم؟؟ که رهبرم بشه برلوسکنی یا مرسی!!
وقتی داغ می کنی دیگه میری! ترمز بزن با هم بریم مشتی!
اونجایی که گفتی: سبب ارتقای روزافزون عزت و اقتدار ملی شود،
با این قسمت موشکل داشتم! دوشواری نداره که!
اگه منظورت اینه که ایران قوی شده و همه ازش می ترسن،
سلمنا! منم قبول دارم ولی اگه منظورت اینه که یک ایرانی
تو دنیا بیشتر مورد احترام قرار می گیره، چرا با این موشکل دارم!
دیگه چرا بحث رو می پیچونی؟ آقای قشنگ…
حسین قدیانی: ممنون! اما اگه کسی بخواد بخاطر یه کلام حرف حساب، ضد انقلاب بشه، همون ضد انقلاب بشه بهتره! دیگه چرا کلاس بگذاره واسه انقلاب؟ این اداها مال یه سری از فیلمسازها، نویسنده ها و هنرمندان است که به من و تو نیومده! حالا شما از جواب من ناراحت نشی و بمونی توی خط انقلاب، لطف کردی! ان شاء الله دیگه حرفای شیخ حسن توی مناظرات رو تکرار نکنی و فکر نکنی پاسپورت ایرانی بی ارزشه. و الا جوابش همونی بود که بهت دادم! بگذریم که من یادم نمیاد رسمی یا غیر رسمی، کسی رو ضد انقلاب کرده باشم، من فقط یه کلام حرف حساب زدم. دست فرمونی که گفتی، بیشتر مال یکی از جبهه های سیاسی است که در پیش بینی آینده دیگران، من جمله این حقیر، تبحر دارن! سلمنا؟؟ 🙂
حق با شماست؛ خیلی هم سخت و ناجور شده اون جمله
اتفاقا حرف من اینه که تا ۷-۸ ماه پیش که مملکت
در حال غارت بود، سر تیتر مطالب این بود که:
صالحه از گربه می ترسد!!
الان روحانی دست تو دماغش می کنه، فحش و فضاحت رو در ۶۰ خط می بندی بهش!
خود جنابعالی مگه نمی گفتی، نقد بکنیم، نق نزنیم!
الان مطالب هر روزت نقده یا چی؟؟
داری می شی شبیه اخبار صدا و سیما!
نگاه نکرده میشه گفت اخبارت چیه!!
هر چند که اخبار صدا و سیما رو نگاه نکنم،
ولی تو رو اینقدر دوست دارم که بازم بیام
خبرای تکراریت رو بخونم.
حسین قدیانی: اگه قول بدی ضد انقلاب نشی، بهت می گم که دیگه داری چرت و پرت می گی… آدم، متین و موقر حرف می زنه! خلاصه: من به امثال تو دوست خوب و همه بچه های اینجا، تعصب دارم و حقیقتا ناراحت می شم وقتی می بینم همون حرفای آدم عوضی ها رو تکرار می کنین. همین که دیگه نگی پاسپورت ایرانی بی ارزشه، واسه من بسه.
سید، تو بدتر از داداشمون شدی که!!
بابا شماها از کیهان هم میخواین جلو بزنین؟؟؟
الله اکبر از این بچه بسیجی ها!
استاده پیچ دادن به بحثی!!
بعد از هرجایی که دلت خواست، بحث رو می بندی، نتیجه می گیری، میری بیرون! یا علی مدد.
نه عزیزم، اینجوری بحث نمی کنن که آخرش هرکی حرف دیگه ای زد، بشه ضد انقلاب!!
حالا من که عددی نیستم، ولی رئیس جمهور فعلی رو بکنی ضد انقلاب، یعنی اون ۱۶- ۱۷ تایی هم به روحانی رای دادن یا ضد انقلاب هستن! یا خر!! که به یک ضد انفلاب منافق رای دادن!! خدا رو شکر به همون قالی رای دادم که مد نظرت بود! و الا معلوم نبود دیگه چه ها که به من نگی!!
حسین قدیانی: “حالا من که عددی نیستم، ولی رئیس جمهور فعلی رو بکنی ضد انقلاب…” خیلی خنده دار بود! 🙂 صلوات بفرست بابا…
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم واحشرنا معهم و
اهلک اعدائهم اجمعین و بشر الصابرین.
امیدوارم دوستانی که تا الان بیدار هستند نماز صبحشون قضا نشه
شب خوش
من امشب توی خونه دو تا سوسک دیدم؛ دارم دیوونه میشم!!!!!!!!!!!!!
گفتم بگم یه کم بخندید بهم، بعد از مناظره ای که با اسلامی ایرانی داشتید. ولی ناراحت نشیدا یه کم(!) تکرار داشتید توی چند وقت اخیر نسبت به قبلا.
ناشناس؛
حتما هرکس تا دیر وقت بیداره فکر چطور برای نماز صبح بیدار شدن رو هم کرده؛ ولی خیلی تذکر قشنگ و به جایی بود. با اینکه قبلا هم همین جا بهش اشاره شده بود.
خیلی خوب می شه که امسال یه جور دیگه مساله امر به معروف و نهی از منکر رو پیگیری کنیم. یعنی باید این کارو بکنیم. انشاءالله خون علی خلیلی هم برکت انجام این واجب تا حد زیاد فراموش شده می شود.
سلام سردار؛
خدا قوت
ماشالله، ماشالله…
مطلب ارزشی شما در “ره به ری” به آدرس زیر کار شد:
http://rahberey.com/ShowNews/13943
سلام؛
آقا! این از اون متن هایی شده که کامنت هاش جالب ترند.
آخ از این اسلامی ایرانی که من شدیدا باهاش حال می کنم.
البته داداش حسین ناراحت نشه از دست ما!
جناب قدیانی؛
من از طرف رئیس جمهور به شما پاسخ می دهم!! اول اینکه مسیر روحانی این نبوده و نخواهد بود که در مسیری که آمریکا تعیین می کند حرکت کنیم. یک بار در یک مسئله خاص ایشان فرمودند که باید رئیس جمهور آمریکا را درک کرد. که منظور این بود که باید شرایط آنها را در نظر گرفت و درست هم گفتند.
در ثانی قطعنامه اتحادیه اروپا در مقایسه با قطعنامه های شورای امنیت یک در هزار هم اهمیت ندارند و از دید شما آنها کاغذ پاره اند، لذا نباید این یکی هیچ ارزشی داشته باشد و از قضا موردی که گفتید از دید من و احتمالا آقای رئیس جمهور درست است. اینکه انتخابات ما دموکراتیک نبود دلیلش هم بر من و شما و آقای روحانی واضح است: آنهم رد صلاحیت آقای هاشمی به این سبب که در صورت حضور رای بسیار بالایی می آوردند و فشار شدید به آقای خاتمی برای عدم حضور به همین جرم من و شما و روحانی این را می دانیم، اما این هم واضح است که غیر دموراتیک بودن انتخابات از قضا دست روحانی را در داخل قوی تر کرد چرا که با همه فشارها رد صلاحیت ها و دلسرد کردن مردم آخر سر هاشمی نشد اما به قول خود شما نوچه هاشمی شد و این یعنی فقط و فقط اینکه مردم به هاشمی بازگشته اند از صدقه سر دولت احمدی نژاد!!!
پس لطفا اینقدر مردم مردم نکنید چون وزن شما نهایتا همان ۴-۵ میلیون جلیلی است کمی هم اضافه به خاطر شماهایی که اشتباها به قالیباف رای دادید!!!
عمومی!
داداش حسین گرامی اشتباه نداشته باشن که میشن معصوم!
اسلامی ایرانی عزیز به محتوای متن گیر ندن که میشن مرتضی اهوازی!
صبا گرامی به ویرایش متن و کامنت گیر ندن که… کی میشن دقیقا؟!
یه حس “ما رایت الا جمیلا”یی پیدا کردم جدیدا، که هر اتفاقی تو قطعه میافته قشنگه واسم! درست و غلطش رو هم نمیدونم حقیقت…
اما یه چیزی رو میدونم؛ بحث تو محیط مجازی و کامنتی، نصف محیط واقعی هم مفید نیست، میشه یه جمله نوشت که هر کسی با لحن خودش بخونه و از ظن خودش یار بشه، درصورتی که اصلا منظور نظر نویسنده رو نگرفته باشه و این خودش شروع بحث جدیدی بشه و…
مثلا تو این کامنت:
http://www.ghadiany.ir/1393/21960/comment-page-1#comment-158232
و این جمله:
“خدا نکنه یک نفر خلاف میلیت، حرف بزنه!
رسما ضد انقلابش می کنی!”
من طبق شناخت مجازی که از اسلامی ایرانی عزیز دارم، برداشتم این بود که منظورشون “چسبوندن انگ غیرخودی به طرف، درصورت داشتن نظر مخالف” هست! ولی جواب داداش حسین بزرگوار:
“اما اگه کسی بخواد بخاطر یه کلام حرف حساب، ضد انقلاب بشه، همون ضد انقلاب بشه بهتره! …”
یعنی اینکه برداشت جناب قدیانی از کامنت اسلامی ایرانی این بود که جوابهاشون، باعث میشه که یکی مثل اسلامی ایرانی ضد انقلابی بشه!
حالا خود این تصور من هم ممکنه از دم غلط باشه!! 😀
اسلامی ایرانی؛
در پاسخ به پرسش عجیبِ «الان مشکل چیست واقعاً»؟! شما، که خود نیز معضلی است واقعاً!
۱- تولای به دشمن و تبرای از دوست
۲- زیر بلیط آمریکا رفتن
۳- حراج گذاشتن مملکت
۴ – به دشمن مجال حمله دادن و دست و پای دوست را بستن
۵ – عدول از مواضع انقلابی و استکبارستیزی
۶- با کسانی که اسلام را فاشیسم و جمهوری اسلامی را تروریسم معرفی می کنند سر میز مذاکره نشستن و مثل ریگ امتیاز دادن
۷- با پوشش اعتماد سازی تلاش های مجاهدانه شهدای هسته ای را با دست و دلبازی وقیحانه دو دستی تقدیم کردن (صد رحمت به امتیازی که به دارسی داده شد!)
۸- برای رسانهها و ماهوارههای مخرب (مثل فیسبوک) دلسوزی کردن
۹- در عرصه فرهنگ به بیراهه رفتن و ارزش های انقلاب را به لبه تیز پرتگاه رساندن
۱۰- در برابر دشمن از موضع انفعال برخورد کردن
۱۱- خشونت و پرخاش و بی حرمتی را با نرمش و لبخند و کرنش پاسخ دادن
۱۲- با عدم درایت، فریب ظاهر شیک و اطو کشیده دشمن را خوردن
۱۳- نفسِ هر منتقد دلسوز انقلاب را در نطفه خفه کردن
۱۴- برای دستیابی به نتیجه ای ناچیز و اندک به انواع ذلت تن دادن
و … الا ماشا الله می توان دسته گل هایی را که حضرات به آب داده اند بر شمرد!!
آری دوست عزیز! این یعنی خانه بر آب ساختن و اگر جماعت این گونه بخواهند پیش بروند یقیناً، حتماً و صد درصد نه تنها راهی به دهی نخواهند برد بلکه با مغز درون چاه ویل بی تدبیری و ساده لوحی فرو خواهند غلتید!
داداش حسین عشق منی!
از زرت و پرت های زنجیره ای های و غیر زنجیره ای ها غصه نخور.
هندونه! (گفت و شنود)
گفت: بعد از حمایت اتحادیه اروپا از انجمن صنفی روزنامهنگاران، برخی از اعضای این انجمن به فکر بازگشایی آن افتادهاند!
گفتم: ولی اعضای اصلی انجمن و نزدیک به ۳۰ نفر از خبرنگاران عضو آن به آمریکا و انگلیس پناهنده شدهاند.
گفت: با این حساب اتحادیه اروپا باید انجمن را در انگلیس یا آمریکا راهاندازی کند ولی یکی دو نفر از گردانندگان انجمن در ایران هستند.
گفتم: یکی از این دو نفر که اعتراف کرده به دستور آمریکا و برای موسسات وابسته به سازمان «سیا» نظرسازی جعلی و تقلبی تهیه میکرده و یکی دیگر هم مطابق اسناد موجود از آمریکا برای سیاهنمایی علیه ایران اسلامی پول کلان دریافت کرده بود.
گفت: پس قطعنامه اتحادیه اروپا چیست؟!
گفتم: یارو توی اتوبوس دستهایش را مثل دستههای کوزه به کمرش زده بود. یکی از مسافران گفت؛ آقا! این چه طرز ایستادنه؟ دستهایت را بنداز! و یارو نگاهی به دستهایش کرد و گفت؛ پس هندونهها کو؟!
در ادامهی اون حس “ما رایت الا جمیلا”یی، عاشق این کامنتهای ضد و نقیض و صد من یه غاز این سینه چاکان روحانی هستم!
دوستان، با محکم! ادامه بدید که تا کمال راهی نیست…
دوستان محترم؛
گفتگوی دیشب یک بحث طلبگی بود و تمام شد.
داداش حسین و اسلامی ایرانی، خارج از فضای مجازی هم با هم روزگاری همسایه بودند و سلام و علیکی داشتند…
لطفا کسی بحث دیشب را ادامه ندهد.
با تشکر!
ساعت سایتتون اشتباهه؛ درستش کنید.
من از صبح نشستم دارم مقاله مینویسم! حالا که تمومش کردم میگید بحث رو ادامه ندیم؟! کامنت میکنم؛ اگه صلاح نمیدونید تایید نکنید. با تشکر!
به نظر میاد منظور اسلامی ایرانی یه همچین چیزی باشه:
فرض کنید شما نمیدونستید کمتر از یک ساله که دولت عوض شده؛ آیا باز هم همینقدر به اوضاع مملکت نقد داشتید؟ اصلا به نظرتون چیزی فرق کرده؟ فقط چون از نظر جناحی با دولت مخالف هستید؛ منتظر هستید دولت یه خطایی بکنه و شما نقدش کنید! در حالی که اشتباهات دولت قبلی رو مهربانانهتر نقد میکردید.
اگه بدون تعصب به قضیه نگاه کنیم؛ این حرفها ظاهرا درست به نظر میاد. خود من هم خیلی وقتها همینطور فکر میکنم. با خودم فکر میکنم پس ما با زنجیرهای ها چه فرقی داریم؟ اونها هم همین کار رو میکنند.
اما کمی بیشتر که فکر میکنم میبینم:
اولا؛ ما نقاط ضعف دولت رو بزرگ نمیکنیم؛ بلکه واقعیت رو میگیم.
دوما؛ تو دولت احمدینژاد هم همیناندازه نقد میکردیم، مخصوصا چند سال آخر.
سوما؛ هنوز یک سال از عمر دولت نگذشته. پس زوده که نتیجهی کارهاش تو جامعه دیدهبشه. اما نقد ما بیشتر از اینکه به نتیجهی کارهاش باشه؛ به تصمیمهایی هست که میگیره.
چهارما؛ بدیهای این دولت خیلی ریشهایتر از بدیهای دولت قبله. یعنی به هیچ وجه نمیشه باهاش کنار اومد. درحالی که با دولت قبلی مشکل اساسی نداشتیم. به بعضی کارهاش بیشتر ایراد میگرفتیم، به بعضی کارهاش کمتر.
از خوبیهای دولت هم زیاد تعریف نمیکنیم؛ چون زیاد چیز قابل ذکری وجود نداره! یا اینکه گاهی به نظر میاد نیتشون چیز دیگهای باشه.
اما اینکه چرا این فکر به ذهن آدم میرسه؛ اینه که ما حزباللهیها اصولا آدمهای منصف و باگذشتی هستیم. عیبهای خودمون رو بیشتر از عیبهای طرف مقابلمون میبینیم. دائم نگرانیم که نکنه به طرف مقابل ظلم کنیم. و دوست نداریم مثل زنجیرهایها فقط نقطهضعفهای طرف مقابلمون رو بزرگ کنیم و نقاط مثبتش رو نبینیم. عادت داریم با طرف مقابلمون بیشتر مدارا کنیم؛ پس باید این دولت رو کمتر از دولت قبلی نقد کنیم؛ تا احساس نکنیم که داریم بیانصافی میکنیم.
حالا اینکه این طرز فکر درسته یا نه، بستگی به این داره که از خود گذشتگی و بیش از حد رعایت کردن اصول اخلاقی و در نتیجه شرمندهکردن طرف رو ترجیح بدیم؛ یا اینکه اعتقاد داشتهباشیم طرف بیصفتتر از این حرفهاست و اینجور ازخودگذشتگیها فایده که نداره هیچ؛ ضرر هم داره!
و یه نکتهی دیگه که فکر میکنم دلیل اصلی اعتراض اسلامی ایرانی همین باشه:
یه مثال:
جواب دادن به اراجیف امریکا کار خوب و لازمیه. اما بهترین راه مبارزه با امریکا، “کار و خدمت” برای همین مردمه.
جواب دادن به شبهههای اصلاحطلبها لازمه. اما روش بهتر و باکلاستر برای برنده شدن، حفظ وحدت بین حزباللهیهاست. کلکل کردن با اصلاح طلبها وقتتلف کردنه.
حالا نقد دولت هم در عین اینکه کار لازم و درستیه و باعث درک بهتر شرایط جامعه برای خیلی از خوانندهها میشه؛ اما حتما راه باکلاستر و موثرتری هم وجود داره!
الان اسلامی ایرانی میاد میگه کی به تو گفته بیای منظور من رو توضیح بدی!!
………
یا علی
http://alef.ir/vdcb95b5grhb59p.uiur.html?222990
سلام، نظرتون راجع به این لینک چیه؟
هنوزم بین اصولگراها دعوا هست ها!
آدم تعجب می کند از مسلمانیِ بعضی سیاست مدارها!
واقعا متحیرم از خواندن لینکی که “حافظ” گذاشت.
واقعا چه کسی دارد با منافع ملی بازی می کند؟!
عراقچی، صالحی، ظریف و کلا این دولتی ها هر کدامشان، بسته به جَو و نوع مخاطب، یک حرف می زنند!
چرا اینقدر ضد و نقیض گویی در میان این جماعت وجود دارد؟
صالحی در گفتگوی ویژه خبری شبکه دو یک مدل حرف زد، اما در برنامه ثریا چیزهای دیگری گفت.
حالا این هم از آقای عراقچی!
آقای عراقچی! خودت بهتر از همه ما می دانی که حق غنی سازی ما را به رسمیت نشناختند و خودت بهتر می دانی با قول هایی که در توافق ژنو دادید، چه بر سر هسته ای آوردید!
ای بابا…
آقای عراقچی که فایل صوتی رو تکذیب کرد:
http://www.fardanews.com/fa/news/335741/%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%85-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%E2%80%8E%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D9%86%DA%86%D9%86%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%81%D8%B9-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%DA%A9%D8%AC%D8%A7-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%B1%D9%81%D8%AA-%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%81%D8%B9-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D9%82%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D9%87%D8%AF%D8%A7%D9%81-%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%87-%D9%85%D8%AF%D8%AA-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%86%DA%A9%D9%86%DB%8C%D9%85
هر وقت به این خبرها و تکذیب ها و تحریف ها و… می رسم می گم ول کنن بابا خودتو علاف چی کردی! یه عده عین خیالشون نیست تحریف می کنن تهمت می زنن! تو هم بخوای درست کار کنی کباب میشی! آخر سر هم به خاطر دنیای آقایون، ما هم باید جواب پس بدیم! ولی در کل، کار فرهنگی سیاسی لازمه اما واقعا سخت شده! به هیچ سایت و خبری نمی تونی اعتماد کنی!
ان شاء الله به این شدت و حدت، صحت نداشته باشد، اما امروز، بچه های روزنامه از قول یک منبع اتفاقا نزدیک به دولت می گفتند؛ «بیش از ۷۰ درصد کسانی که تا روز ششم برای گرفتن یارانه ثبت نام کرده اند، میانگین درآمد ماهانه خود را زیر ۶۰۰ هزار تومان یعنی همان کمترین رقم ذکر شده در فرم ثبت نام، قید کرده اند»!!
متاسفانه رویه ای درست شده که مردم رو وادار و ناچار به دروغ گفتن می کنه…
و اما دوستان محترم؛
هم فایل صوتی سخنان جناب عراقچی موجود است، هم شهادت حاضران در جلسه. البته از کسانی که در همین رسانه ملی و جلوی چشم مردم، و در خلال فقط نیم ساعت گفتگو، صد بار موضع عوض می کنند، بیش از این هم انتظار نیست.
واقعا مضحک است؛ این بچه ننه، امروز در اعتراض به تیتر یک روزنامه وطن امروز یعنی در اعتراض به سخن خودش (!) اجازه دیدار با بزرگان گرفته با این تهدید؛ «با دست فرمان این روزنامه، من دیگر حاضر به ادامه کار در دستگاه دیپلماسی نیستم»!! و البته جای شکرش باقی است که به خاطر تیتر یک امروز ما، تهدید نکرده ضد انقلاب می شود!!
دولت تدبیر و امید! بی خود چرا پای بزرگان را به میان می کشی؟! اینک خوب است بگویی؛ حزب اللهی ها پشت ولایت مخفی می شوند یا شما؟! حرف زدی، پاش وایسا دیگه…
بینی و بین الله، اگر جناب عراقچی واقعا این سخن را نگفته بود، شما فکر می کنید جز این می شد که در همان نخستین ساعت کاری امروز، وطن امروز را توقیف می کردند؟؟!! مع الاسف هم الان هم با وجود سند مستند مبنی بر جمله قصار مورد نظر، فشار روی روزنامه زیاد است، بلکه بتوانند وطن امروز را ببندند! کلا این دولت، عاشق توقیف است؛ توقیف قلم، توقیف حرف حق، توقیف هسته ای، توقیف غیرت، توقیف اقتدار ملی… اما در عین حال، فضا دادن به جریان مرموز وهابی…
ـــــــــــــــــــــــــــــ
از قرار، خودتان خواسته اید که این حرفها، به جای انتشار در روزنامه و پست وبلاگ، در حد همین صفحه کامنتها باقی بماند، بلکه کمتر با نوشته های این حقیر، دچار سردرد شوید، که چرا نخ داداش حسین از سوزن کلید بیرون نمی آید؟؟!! بی تعارف، گیر ما دولت است و گیر شما، ما!! ظاهرا مشکلی هم اگر در مملکت باشد، قلم ماست، تیتر یک روزنامه ماست، و این مشکل، آنقدر حاد است که بیم آن می رود به خاطر وطن امروز، معاون ننر آقای ظریف، بیت رهبری را دق الباب کند! زبانم لال، بپیوندد به جبهه ضد انقلاب! واقعا باید گفت؛ واقعا که… آخه بگو؛ حسین قدیانی! به تو چه که میایی با همون ادعاهای این دولت، این دولت را زیر سئوال می بری؟! فایده و هزینه هسته ای به تو چه؟! ادعای پارلمان اروپا به تو چه؟! اینکه آرمانگرایی و تکلیف باید با واقعگرایی و نتیجه همراه باشه، به تو چه؟! بزرگان خودشون بعدا میگن. تو چرا حزب اللهی ها رو علیه خودت بشورونی؟! بتمرگ خونه ات، هر ۲ سال یک بار، ۳۰۰ صفحه داستان و مجموعه داستان بده بیرون؛ شیک، تمیز، باکلاس، هم روحانی رو داشته باش، هم احمدی نژاد رو، هم چپ رو، هم راست رو… و اصلا آیا رواست که به خیال زدن حرف دل بچه بسیجی ها، سرشون رو از تکرار نقدهایت درد بیاری؟!
سردرد گرفتیم به خدا… سردرد!
حرف حق نزنید آقا!
دروغ بگوئید… یکی به میخ و یکی به نعل بزنید!
امروز حرف بزنید، فردا تکذیب و عذر خواهی کنید!
این دولت دروغگو، چنین رویه ای را می طلبد.
این ها مشکل دارند آقا! مشکل دارند!
ــــــــــــــ
ناراحتم از معرفت بعضی دوستان. ناراحت. قدر نویسنده اینجا را بیشتر از ما، آن عزیز فرزانه ای می داند که بعد از خواندن این بند از متن ستون یمین، به قول جناب حجازی؛ “بعد از مدتها، لب به لبخند واقعی باز می کنند و تحسین می کنند قلم داداش حسین را”… با عباراتی که بماند برای روز مبادا…
“برود دولت مذکور دعا کند به حال سعهصدر بیمانند مولای خراسانی ما که گره با سرانگشت صبر، بصیرت و حکمت باز میکند و الا خمینی در جا سیلی آبدار میخواباند در گوش کسانی که پشت سر ولینعمتان انقلاب، صفحه خارج از ادب میگذاشتند، بیتعارف، بیاندکی ملاحظه”.
کسی نوار سخنرانی ایشون رو داره لینک بده ما هم گوش کنیم…
حس و حالت را درک می کنم؛ بچه ها هم کمی دچار جو اعتدال شدند و خبر ندارند از نگرانی های این روزهای حضرت آقا که نه در پیام نوروز، نه در سخنرانی روز اول سال، لام تا کام، اسمی از دولت نمی برند.
متاسفانه بعضی از دوستانِ ما، فقط با اتفاقی شبیه فتنه ۷۸ و ۸۸ به خود می آیند…
توکل به خدا سالار… غمتو نبینم…
این فایل صوتی منتشر شده آقای عراقچی هست:
http://www.farhangnews.ir/sites/default/files/content/videos/story/93-01/25/7pUZ32tLaxK71Hy1lDZIZ9c577AKqx1z.flv
قلب درد گرفتیم به خدا… قلب درد!!
شبیه تکذیبیه آقای پناهیان قبل از انتخابات شده! خب نرید خصوصی حرف بزنید! مگه مجبورید؟
شما که تا الان حرف حق رو نمی گفتید حالا چرا میاید علنیش می کنید؟!
آقای قدیانی حلالمون کنید 🙁
خصوصی
متاسفانه بعضی از دوستانِ ما…
منظورتون من هم هستم؟ 🙁
اگه هستم، باید منظورم رو بیشتر توضیح بدم.
نویسنده محترم قطعه؛
من یکی که امیدوارم این کامنت آخری خیلی جدی نباشه و باز هم امیدوارم از حجم این دست مطالب و موضوعاتی که قطعا لازم و ضروری در فضای امروز جامعه هست کم نکنید. به نظر من میشه این موضوع رو در وبلاگ به رای گذاشت و نظر دوستان رو جویا شد. (البته اگه تصمیم به تغییر رویه دارید!)
آقای عراقچی
مثلا شما حزب اللهی ترین عضو گروه مذاکرات ایران و ۵+۱ هستید! خواهشا پای حرفی که زدید بایستید! پس الان به ما حق بدهید که دولت مودب اوباما را راستگو تر از دولت راستگویان بدانیم…
البته من صرفا به این دلیل این پیشنهاد رو دادم چون مطمئن هستم که اکثر دوستان از موضوعات مطرح شده رضایت دارند. نه تنها رضایت دارند بلکه احساس نیاز هم می کنند.
منظورم کلی بود…
با توجه به اوضاع و شرایط، گاهی یک جمله باید هزار بار، این ور و آن ور شود که هم قابل انتشار باشد، هم شل و ول نباشد.
به هر حال، فشار روی نویسنده قطعه ۲۶ در این ایام، به شکل زیادی بالاست و کار سختی دارند…
متنی که خواندنش از ما، فوق فوقش یک ربع وقت می گیرد، ده ها برابر آن، وقت حسین قدیانی را می گیرد…
دعا می کنیم هر چه زودتر این ایام را سپری کنیم و خلاص شویم از دست دولت بی غیرت، بزدل و صد جور حرف اعتدال!!!
ممنون از متن…
کامنت ها هم دست کمی از پست ندارند؛ تشکر
گلابی برا خودت نوشابه وا نکن، جناب دست فرمون!!
آقای سید احمد لینک این مطلب رو می دید؟
“برود دولت مذکور دعا کند به حال سعهصدر بیمانند مولای خراسانی ما که گره با سرانگشت صبر، بصیرت و حکمت باز میکند و الا خمینی در جا سیلی آبدار میخواباند در گوش کسانی که پشت سر ولینعمتان انقلاب، صفحه خارج از ادب میگذاشتند، بیتعارف، بیاندکی ملاحظه”
حق با شماست… اون هم تو این شرایط سخت…
یه حسی تو درونم میگه:
وقتی عصبانی میشه دوست داشتنی تر میشه!!
یه جورایی، این پناه بردن معاون وزیر خارجه به رهبر، قشنگه!!
از این زاویه می گم که؛ حتی اینا هم هنگام خطر(!) کدخدا رو می پیچونن، میرن سمت رهبر با خدا…
جدیدترین افتخار دولت
اخراج ۳۰۰۰ نیروی وزارت صنعت و معدن
آیا این بیچاره ها زن و بچه ندارند؟ بدانید و آگاه باشید که آه مظلوم خطرناکتر از بمب های اتم آمریکاست!
امیدوارم بعضیا به خودشون بیان که با احساس تکلیفشون چیکار کردن!
اون روزی که جای رقیب خودی رو می زدیم باید فکر چنین روزی رو می کردیم که هنوز یک سال هم از عمر این دولت نگذشته انقدر فضاحت به بار آورده! واقعا آفرین به نخبه های سیاسی و دینی ما! هر از گاهی میرم وبلاگ آقایون سوپر بصیرت بهشون یادآوری می کنم که امروز نتیجه خود رایی دیروز شماست! البته معمولا نظراتمو انتشار نمیدن!
اگه حزب اللهی دولت اعتدال، آقای عراقچیه، وای به حال لیبرالش!!
آقا اینجا چه خبره؟ میشه داداش حسین رو ناامید نکنید؟
همین جوری دولت امید تمام تلاشش رو می کنه که ما رو حذف کنه، اگه داداش حسین هم به بهانه تکراری بودن ننویسه، خودمون هم باور می کنیم وجود نداریما!
خب وقتی دولت هر روز یه دسته گل تازه به آب میده، داداش حسین هم مجبور میشه نقد کنه دیگه!
در اینجا، “تکراری” نوشته های قطعه ۲۶ نیست، بلکه گندکاریهای دولت چسبیده به وهابی هاست…
از دولت باید بخواهیم کمتر خبط و خطا و خیانت کند، نه اینکه از داداش حسین بخواهیم حرف حق را ننویسد!
خوبه وقتی دولت شیعه داره با وهابی ها نرد عشق می بازه، قطعه ۲۶ با متنی درباره میزان وجود آب در کاهو بروز بشه؟؟؟؟
آقای عراقچی؛
ما هر چند هرگز اوباما را درک نکرده و نخواهیم کرد، اما شما را واقعا درک می کنیم!!
به هر حال، شما هم می خواهید ما را داشته باشید، هم دولت را… و خب، این کار سختی است!!
راستی یک سئوال؛
اگر یکی از دولتمردان دولت اعتدال، استغفرالله معتقد باشد آقای روحانی در فلان مورد اشتباه کرده، دقیقا چی کارش می کنن که شما این همه زود و لجام گسیخته از سخن تان برگشتید؟؟!!
استاد عراقچی! این دولت که شما را به لکنت زبان انداخته، ببین چه می کند با منتقدان؟
…
http://www.ghadiany.ir/1393/21906
پیشاپیش تکذیب می کنم:
“این دولت دروغ گوترین دولت تاریخه”
امروز تو بیست و سی یه گزارش نشون می داد که ایران حتی یک دلار هم نتونسته از ۴ میلیارد دلار به ایران برگردونه و عملا اون پول ها برای ایران غیر قابل استفاده است و از طرفی ما با افتخار تمام نیمی از غنی سازی ۲۰ درصد را اکسید کردیم و آژانس هم از ما تعریف کرد!
مرتضی اهوازی؛
فکر کنم کاری بدتر از برکناری در سنگال؛
احتمالا روحانی تبعید می کند به گینه بی صاحاب!
😐
ــــــــــــــــــــــ
داداش حسین؛
یه دو سالی می شد همچین تریپی برنداشته بودین ها! دلمون تنگ شده بود!
🙂
آقا سید
به جون خودم الان می خواستم بگم این به قول شما تریپ منو یاد قدیمای قطعه انداخت.
هفته ای ۲ تا از این تریپ ها داشتیم! 🙂
خدا حفظتون کنه که همراه داداش حسین هستید و الله وکیلی همراه خوبی هم هستید.
من که اگر حسین قدیانی و قطعه بیست و شش نبودن تا الان دق مرگ شده بودم از غصه.
خدا برامون حفظ کنه این نویسنده جوان انقلابی و شجاع و بصیر رو
شاید بی ربط؛ شاید هم ربطِ ربط
هشدار می دهم!
از یک هفته قبل که روز ولنتاین می رسه، چه غوغایی در دنیای مجازی و حقیقی ایجاد می شه!
یاد گرفتیم روز جهانی زن (۸ مارس) را جشن بگیریم!
تو گوگل سرچ زدم “روز زن” ویکی پی دیا ۸ مارس را بهم معرفی می کنه!(امتحان کنید)
اس ام اس ها که اومد در مورد روز جهانی زن بود!
و…
دوستان! یک شنبه ولادت حضرت فاطمه سلام الله علیها دخت آفتـــــاب است
و میون وب ها که دیدم، شاید دو تا به پیشواز رفته بودند!
اگر من و شما مانند کسانی که ولنتاین و روز جهانی زن را پاس می دارند ساکت باشیم، از بقیه هیچ انتظاری نداشته باشیم!
پس برای خشنودی دل امام زمان عج این روز را هر چه با شکوهتر به استقبال برویم!
پیشاپیش ولادت مادر امامت و ولایت مبارک
انتخاب آقای عراقچی در تیم مذاکرات برای این بود که ایشون با حرف هایش مثلاً نظر حزب اللهی ها رو هم تأمین کند. از اول هم کاملاً این مسأله واضح بود. ایشون هم عادت دارند در هر جمعی قرار می گیرند مطابق خواسته اون جمع صحبت می کنند. جناب صالحی هم همینطور است. باز دم جناب ظریف گرم که حرفش رو رک و واضح می زند!
“……………………………………….”
هر کس یارانه نگیرد، بهشت بر او واجب می شود.
مصحف الحسن_جلد آخر،فصل تدبیر!!
باب کلید!!
آقا این انصرافوندن زورکی مردم هم داستانی شده ها!
تا دیروز خودشون تا قرون آخر یارانه رو می گرفتن با وجود چند شغل با حقوق بالا. امروز به قول داداش حسین یارانه شده قسیم بهشت و جهنم. به نظر هم می رسه مردم استقبال نکردن از انصراف. این ها هم هر روز یه داستانی مطرح می کنن. یک روز ملت رو تهدید به جریمه می کنن. یک روز سایت رو خراب می کنن. یک روز یارانه بگیرها رو تحقیر می کنند. دیروز هم که جناب وزیر اقتصاد گفت به طور خودجوش خودمون یارانه ۱۰ میلیون نفر رو قطع می کنیم.
انگار استراتژی دولت “فشار به درون، چانه زنی با بیرون” می باشد!
انتشار این فایل صوتی غیر از اثبات دروغگویی و ساده لوحی یک مسئول بلند پایه اجرایی و ضعف دولت در توافقنامه ژنو، چه نتیجه دیگری دارد؟! چه ضرری مثلاً برای مملکت و منافع ملی و ادامه مذاکرات و … دارد که جناب عراقچی “ننه من غریبم” بازی در می آورند؟! دقیقاً همین واکنش را جناب ظریف در اون قضیه کمردرد داشتند.
بچه بازی تا کجا ادامه دارد آقایان؟!!!
اینم خصوصی!
اول: ما خواب نیستیم که با فتنه بیدار شیم!
دوم: وطن امروز هم بدش نمیاد هر از گاهی توقیف بشه!
سه: متاسفانه رویه ای درست شده که مردم رو وادار و ناچار به دروغ گفتن می کنه!!
اتفاقا منم به دروغگویی که بین مردم شدیدا باب شده اعتراض دارم.
چون این مردم همونهایی هستن که روز عاشورا، میلیونی میان تو خیابون و عزاداری می کنن.
بعضی از همین مردم، توی ادارات رشوه می گیرن، بعضی از مردم تو بازار گرون فروشی و کم فروشی می کنن.
بعضیاشون اهل حالند، بعضیاشون دنبال مالند از هر راهی!
الان اینجوری شده؟؟ یا قبلا هم بوده؟؟
عزیز من، این که یک نفر بیاد یه تلنگری به مردم بزنه، کار شماست.
اینکه مداد العلما بالاتر از خون شهداست، مدادیه که مردم رو به خودشون بیاره.
حالا صبح تا شب بگو دولت اخ، دولت تف!
تو که استاد مائی، باید نهج البلاغه رو به خورد نوشتت بدی،
متن حسین قدیانی باید پر از آیه و حدیث و روایت باشه.
البته هر از گاهی استفاده می کنی، ولی تو که سوگولی نویسنده های حزب اللهی هستی باید نوشته هات عین درس حوزه باشه.
حالا ما از طریق نوشته هات متوجه شدیم که این دولت، دولت بیخودیه. خوب بعدش؟؟
۴ سال می خوای همینو بگی؟؟
اصلا فرض کن این دولت کن فیکون شد، دیگه مشکلات تموم میشه؟
مردم همه عابد و زاهد و سالک الی الله میشن؟؟
نه برادر من، همونطور که موقع جنگ، خیلیها می رفتن کنکور می دادن که از جبهه فرار کنن، الانم همون جوره.
این دولت از اول هم گفت اهل مذاکره با کدخداست، سربسته گفت ولو به هر خفتی!
بازم بهش رای دادن!! خوب مشکل از اوناییه که رای دادن.
اینها همونهایی هستن که الان هم جنگ بشه، فلنگ رو می بندن.
اگه می تونی اینها رو ارشاد کن! اگه ۴ تا ضد انقلاب رو انقلابی کردی، انوقت بیشتر دعاگوت می شم.
اونی که بیشتر نیاز به نقد و تلنگر داره مردم هستن.
رقبای سر سختی هم داری، اینور آیت الله نشسته، از دین حرف می زنه، ۲ زار سواد سیاسی نداره،
اونور نویسنده قهار سیاسی نویس نشسته، دین نداره!!
هر ۲ تا رو اگه با هم جمع بکنی، انوقت می شی نور علی نور.
حالا ما جو اعتدال گرفتیم، باشه.
چند بار نوشتم و پاک کردم کل نظرمو. به قدری عصبانی ام که می ترسم یک چیزی بگم و خودم کار دست قطعه بدم.
وای به حالمون که این حضرات، مسئولین و اختیار داران کشور هستند. اسم اون آقا مسئوله! مقام سیاسی! مرد! وای مامانم اینا!
معلومه که سرهنگ تو این دولت نیست و همه یک دست حقوق دانند. تاب تحمل روزنامه وطنی که نقد هم نکرده، فقط نقل کرده رو ندارند؛ جلو بعثی ها می ایستادند؟! اگه این حضرات به جای سرهنگ ها تو جبهه ها بودند که جنگ هشت سال طول نمی کشید. مهر سال ۵۹ گریه کنون می آمدند پیش مامان هاشون می گفتند: عراقی ها اون طرف ها باشند ما دیگه جبهه نمی ریم!
بچه مدرسه ای ها هم نمی تونند تحمل کنند این قشری که بهشون می گی پیشت می گن: خانم اجازه؟
خانم اجازه؟ بغل دستی مون حرف خودمونو تکرار کرد. هرچی ما گفته بودیم رو گفت. خانم ما دیگه بغل این نمی شینیم.
خدایا! خدایا!
جریان بگومگوی روحانی با هاشمی در جلسه مجمع تشخیص رو شنیدین؟
اسلامی ایرانی، منظورش همون کار فرهنگیه!
ولی دولت و مردم رو باید با هم دید…
من با وجود خواندن کامنت ها نخواستم تو بحثی که شاید نباید در اون دخالت کنم، دخالت کنم؛ ولی این دو_سه تا جمله رو نتونستم نگم:
اسلامی ایرانی بزرگوار؛ می شه بفرمایید اگه دولت نقد نشه و خراب کاری ها و افتضاحاتش تبیین نشه؛ این تلنگری که بهش اشاره کردید رو چه طور باید به مردم زد؟
به نظرتون نمیاد نقدِ به جایِ دولت، در راستای هوشیار کردن همون مردمیه که نگران بی توجهی شون به مسائل هستید؟
خب آخه عراقچی اگر تحمل داشت این حرف ها را علنی بگوید که خبرنگار ممنوع نمی کرد و …
من می خواهم بدانم چه کاری بود بیایید حرف های خصوصی این بنده خدا را علنی کنید. که چی آخه؟؟
اصلا علنی کردن حرف های خصوصی مردم چه معنی می دهد؟؟؟ خودتون دوست دارید که حرف های خصوصی تان علنی بشود.
“هر راست نشاید گفت” برادر من!
مطمئناً این سئوال تکراری شما، پاشنه آشیل همین دولت در سه سال بعد خواهد شد…
در خصوص مرحوم محسن فیضی
http://fajrenoor.blogfa.com/post-97.aspx
اعتدال متوقف شدنی نیست!
“که چرا نخ داداش حسین از سوزن کلید بیرون نمی آید؟؟!!”
گفت سوزن با رفوگر وقت شام
شب شد و آخر نشد کارت تمام
روز و شب، بیهوده سوزن می زنی
هر دمی، صد زخم بر من می زنی!
من ز خون، رنگین شدم در مشت تو
بس که خون می ریزد از انگشت تو
زین همه نخ های کوتاه و بلند
گه شدم سرگشته، گاهی پایبند
گه زبون گردیدم و گه ناتوان
گه شکستم، گه خمیدم چون کمان
چون فتادم یا فروماندم ز کار
تو همی راندی به پیشم با فشار
می بری هر جا که می خواهی مرا
می فزائی کار و می کاهی مرا
من بسر، این راه پیمودم همی
خون دل خوردم، نیاسودم دمی
گاهم انگشتانه می کوبد بسر
گاه رویم می کشد، گاه آستر
گر تو زاسایش بری گشتی و دور
بهر من، آسایشی باشد ضرور!!
گفت در پاسخ رفوگر کای رفیق
نیست هر رهپوی، از اهل طریق
زین جهان و زین فساد و ریو و رنگ
تو چه خواهی دید با این چشم تنگ!
روز میبینی تو و من روزگار
کار میبینی تو و من عیب کار
تو چه می دانی چه پیش آرد قضا
من هدف بودم قضا را سال ها
ناله ی تو از نخ و ابریشم است!
من خبر دارم که هستی یکدم است
تو چه می دانی چها بر من رسید
موی من شد زین سیهکاری سفید
سوزنی، برتر ز سوزن نیستی
آگهی از جامه، از تن نیستی
من نهان را بینم و تو آشکار
تو یکی می دانی، اما من هزار
من درین جا هر چه سوزن می زنم
سوزنی بر چشم روشن میزنم
من چو گردم خسته، فرصت بگذرد
چون گذشت، آنگه که بازش آورد
چون که تن فرسودنی و بینواست
گر هم از کارش بفرسائی، رواست
چون دل شوریده روزی خون شود
به کاز آن خون، چهرهای گلگون شود!
دیده را چون عاقبت نادیدن است
به که نیکو بنگرد تا روشن است
از چه وامانم، چو فرصت رفتنی است
چون نگویم، کاین حکایت گفتنی است
خرقهها با سوزنی کردم رفو!
سوزنی کن خرقهٔ دل دوخت کو
خون دگر شد، خون دل خوردن دگر
تو ندیدی پارگی های جگر!!
پارهٔ هر جامه را سوزن بدوخت
سوزنی صد رنگ پیراهن بدوخت
پارهٔ جان در رگ و بند است و پی
سوزنش کی چاره خواهد کرد، کی
سوزنی باید که در دل نشکند
جای جامه، بخیه اندر جان زند
جهد را بسیار کن، عمر اندکی است
کار را نیکو گزین، فرصت یکی است
کاردانان چون رفو آموختند
پارههای وقت بر هم دوختند
عمر را باید رفو با کار کرد!
وقت کم را با هنر، بسیار کرد
کار را از وقت، چون کردی جدا
این یکی گردد تباه، آن یک هبا!
گر چه اندر دیده و دل نور نیست
تا نفس باقی ست، تن معذور نیست…
«پروین اعتدالی(!)»
طبق بدیهیات علم فیزیک، متوقفشدن زمانی اتفاق میافته که حرکتی وجود داشته باشه…
عراقچی علیه عراقچی
http://www.vatanemrooz.ir/
…………..
سلام؛
می بینم هیچ استقبالی از مسابقه نشد.
جایزه اش را بیشتر کنید و از یک کلید به یک دسته کلید ارتقا دهید!
ﭘﯿﺎﻣﮏ ﺑﻌﺪﯼ ﺭﺋﯿﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺑﻪ ﻫﻤﻮﻃﻨﺎﻥ:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺁﺧﺮﺵ ﺛﺒﺖ ﻧﺎﻡ ﮐﺮﺩﯼ ﮔﺪﺍ؟
آقای قدیانی و کلا دوستان این نکته رو توجه نمی کنن که روحانی عصای موسی نداره و جادو هم بلد نیست!
کم لطفی می کنند البته، وگرنه درک این نکته برای دوستانی با این ذکاوت سخت نیست.
رضا جان!
شما پزشکی، ما اون قسمت از مغزمون که باید بیشتر لطف می کرد بعد از توافق نامه ژنو، بهم ریخته از لطف بسیار شیخ حسن و رفقا به غربی ها!
میشه درمانش کنی تا بتونیم بیشتر لطف کنیم؟
کى از اون آدم جادوگرى و یا پیامبرى خواسته؟!
ایشون تو تبلیغات انتخاباتى شون، به ملت وعده دادند که مشکلات موجود، ناشى از ناتوانى هاى مدیریتى و عدم ارتباط با کدخداست!
و اگر آنها ببینند که ما اهل ارتباط هستیم، همه مشکلات حل مى شه، اون هم ١٠٠ روزه!!
حالا ١٠٠ روز پیش کش، به جاى ارتباط، التماس و دریوزگى هم کردند، تعطیل و تعلیق هم نمودند.
مدیریت توانا و حقوقدان هم که دارند! پس چرا مشکلات حل که نشده، داره روز به روز بیشتر مى شه؟
آدم وقتى یک ماشین تصادفى را تحویل مى گیره و قول مى ده که مشکلات ناشى از رانندگى بد راننده قبلى را حل مى کنه، لابد بعد از مدتى باید بعضى جاها را صافکارى کنه، چراغ هاى شکسته و لاستیک هاى فرسوده را عوض کنه، نه که کلاج و ترمز و فرمون راهم بکنه بندازه دور و موتور را هم بسوزونه، یه چیزى هم از ملت طلب کار بشه!!
ریاست محترم سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی
جناب آقای مهندس ضرغامی
سلام علیکم
با احترام و در جهت تحقق بیانات مقام معظم رهبری در شروع سال جدید در حرم مطهر رضوی که عموم دلسوزان عرصه فرهنگ کشور را موظف به نقد منصفانه نسبت به دستگاههای فرهنگی کشور نمودند ، مواردی را که در برنامه چهاردهم اسفند سال گذشته به صورت شفاهی از حضرتعالی و سایر مدیران دلسوز و متدین رسانه ملی درخواست کرده بودم و به لطف الهی درخواست این حقیر مورد حمایت جمع کثیری از مردم متدین ، دلسوز و انقلابی کشور و عموم بینندگان برنامه سمت خدا واقع گردید به صورت مکتوب و طی این نامه مجددا به حضورتان عرض می نمایم و امیدوارم که همه ما در مسیر تبدیل رسانه ملی جمهوری اسلامی به دانشگاه مورد نظر امام راحل (قدس سره) گام موثری برداریم :
۱ – پخش مسابقاتی که در آنها جوایز چند میلیونی و غیر معمول به شرکت کنندگان داده می شود مخالف نظر صریح مقام معظم رهبری در دیدار یازدهم آذر ماه ۱۳۸۳ با مدیران رسانه ملی می باشد که در آن جلسه که حضرتعالی نیز حضور داشتید معظم له از برگزاری این مسابقات و اختصاص جوایز کلان با هر دلیل و توجیهی نظیر ترویج علم اظهار نارضایتی کرده اند ، بر همین اساس ضروری است این گونه مسابقات که برخی از آنها جز دامن زدن به پدیده زشت مصرف گرایی ثمره عملی دیگری ندارد به سرعت از آنتن سیمای جمهوری اسلامی کنار گذاشته شود و انشاالله رسانه ملی به الگویی برای حذف این گونه تبلیغات ناصحیح از بقیه شرکتها نظیر بانکها و تلفنهای همراه نیز بدل گردد و در این مسیر مسابقات تلفنی نوینی که اخیرا در شبکه های مختلف مرسوم گردیده و درآمدهای آنها نیزمحل تامل است مورد بازنگری جدی و دقیق قرار گیرد.
۲ – پخش آگهی های تجاری، قبل، بعد و حین برنامه های کودک طبق نص صریح بند ۲۵۷۰ سیاست های تولید، تامین و پخش سازمان صدا و سیما، مصوب سال ۱۳۸۳ ممنوع می باشد، لذا از آنجا که عمل به قانون در نظام جمهوری اسلامی، مصداق واقعی اقامه معروف می باشد، حذف این آگهی ها نیز خواسته قانونی و اخلاقی عموم خانواده ها از حضرتعالی می باشد که یقینا به سلامت روانی و عاطفی خانواده ها و کودکان دلبندشان کمک شایانی خواهد کرد. بدیهی است با توجه به اهمیت موضوعات فوق الذکر، دستور عاجل حضرتعالی برای اجرای این درخواستها، نشان دهنده جایگاه و اهمیت مقوله فرهنگ در مناسبات امروز جامعه اسلامیمان خواهد بود. ضمنا همانطور که در برنامه چهاردهم اسفند و در برنامه های بعدی متذکر شده ایم، اختصاص یکی از برنامه های مناظره در شبکه یک به موضوع آگهی های بازرگانی و خصوصا آگهی های برنامه های کودک خواسته جدیی است که با توجه به گذشت زمان طولانی از این درخواست، امیدواریم با دستور حضرتعالی این درخواست مردمی تحقق یابد و در سالی که به نام فرهنگ مزین است، یکی از معضلات فرهنگی کشور در این برنامه با حضور کارشناسان و صاحب نظران بررسی گردد.
با تشکر
محمد مهدی ماندگاری
کارشناس دینی رسانه
دیشب، با تعدادی از بچه ها تو حسینیه مثل همه ی جمع بچه ها در جاهای مختلف، بحث سر مسایل روز بود، که به اینجا رسیدیم: به نظر شما، شرایط الان (روحانی) بدتره، یا زمان اصلاحات (خاتمی)؟! البته؛ اکثر بچه ها در یک نقطه مشترک بودند. اونم این که در هر دو دوره، بخصوص این دوره، هیچ عاملی، جز خودخواهی برخی اصولگرایان و برخی از خود ما و البته به انضمام دست گل های به آب داده ی دولت قبل، باعث رأی آوردن حسن نشد!!!
اما تعداد قابل توجهی از بچه ها، با تحلیل های خود معتقد بودند دوران روحانی مچکریم! بسیار خطرناک تر از دوران خاتمیه…
حیف که دو روزی دیرتر رسیدم! و بعد خوندن کل مطالب و کامنت ها، به این کامنت مبصر خوبمون رسیدم که؛
سیداحمد میگوید:
۲۷ فروردین ۱۳۹۳ در t ۱۳:۲۱
دوستان محترم؛
گفتگوی دیشب یک بحث طلبگی بود و تمام شد.
داداش حسین و اسلامی ایرانی، خارج از فضای مجازی هم با هم روزگاری همسایه بودند و سلام و علیکی داشتند…
لطفا کسی بحث دیشب را ادامه ندهد.
با تشکر!
.
و اِلا! منم خیلی حرف داشتم با بچه های قدیمی و دوست داشتنی!!
دوستان محترم؛
ان شاء الله تا ساعاتی دیگر، قطعه ۲۶ به روز می شود.
سلام
این “تا ساعاتی دیگر” آدم را یاد مهماندار هواپیما می اندازد.
مسافران محترم تا چند دقیقه دیگر در فرودگاه… به زمین خواهیم نشست…
لطفا کمربندها را ببندید!
من یه سوال دارم؛
شما از کجا فهمیدید “م.طاهری” خانم هستند؟
واقعا پرسیدم.
زهرا؛
“م.طاهری” از قدیمی ترین مخاطب های قطعه ۲۶ است.
بالاخره بعد از چند سال، اینقدر بچه ها را می شناسیم که بدانیم کی آقاست و کی خانم!
ضمن اینکه نوع اسم و ننوشتن کامل اسم کوچک، بیانگر خانم بودن است.
😐
دروغ نگوئید! عباس عراق چی:
فقط بدخواهان دستاورد بزرگ توافق ژنو که حقوق هستهای ایران از جمله غنی سازی را به رسمیت شناخت، زیر سؤال میبرند.
http://etedaal.ir/fa/news/77787
اسلامی ایرانی بزرگوار؛
اتفاقا حسین قدیانی سر جای خودش و طبق علم خودش داره رفتار می کنه و قلم می زنه!
اگر از ایشون توقع قلم زدن حوزوی دارید اشتباهه! اگر هم توقع دارید دیگه کمتر سیاسی بنویسه باز هم اشتباهه! گروه خوانندگان مطالب سیاسی ایشون خیلی زیادن. اگر تشنه ی مطالب حوزوی هستید خیلی ها من جمله آقای قرائتی و محدثی خوب و زیبا و جوان پسند کار کردن در این زمینه ها.
از اینها گذشته، بسیاری از نوشته های ایشون درون مایه ی دینی و اخلاقی داره!
مثلا همون لبو فروشه، دین داری، کم فروشی نکردن، غیور بودن، تلاش برای رفاه زندگی و خیلی چیزهای دیگه درون مایه اش بود. فرهنگ شهادت که دیگه داد می زنه در نوشته ها، از جمله چیزهایی است که وقتی در جامعه نهادینه بشه تمام اون مشکلات اجتماعی که گفتید حل خواهد شد! این فرهنگ خواهر برادری زمان جبهه را که الآن خوب تو دیالوگ های بعضی فیلم ها مسخره اش می کنند، اتفاقا همون فرهنگ جهاد و شهادته که باعث میشه جوون از حال و حول (به قول شما) بیاد بیرون و دامنه ی غیرتش گسترش پیدا می کنه!
حرف زیاده، وقتم کمه
انشاالله بقیه اش بعدا…
http://farsnews.com/newstext.php?nn=13930130000042
توهین و تحقیر ایران به شکل قانون درآمد!
ظریف(در حین قهقهه): مصرف داخلی دارد!!!
میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) بر اهالی قطعه مقدس ۲۶، خصوصا خواهران بزرگوارمان مبارک باد.
دعا کنیم که دعای خیر مادر سادات، شامل حال زندگی هایمان شود…
http://www.7uplod.ir/images/v2ivjhfbji5w0pr89fga.mp3
http://www.7uplod.ir/images/l3jv43y7u7z2rlrd0z8p.mp3
پنیسیلین (گفت و شنود)
گفت: در خبرها آمده است که آمریکا اقساط داراییهای مسدودشده ایران را به حساب بانکی ایران در سوئیس ریخته ولی به علت تحریمهای بانکی انتقال آن به ایران امکانپذیر نیست.
گفتم: ولی در عوض چند روز پیش برج ۳۶ طبقه متعلق به ایران در نیویورک را به نفع خود مصادره کرده است!
گفت: برخلاف قوانین بینالمللی به نماینده ایران در سازمان ملل هم اجازه ورود به آمریکا نداده است.
گفتم: در عوض، دنبال آن است که جسد ریچارد فرای یهودی و جاسوس نشاندار «سیا» را برای دفن در کنار زایندهرود به اصفهان منتقل کند!
گفت: مگر دولت اعتدال نمیدانست که به دشمن نباید اعتماد کرد؟
گفتم: چه عرض کنم؟! دکتر از بیماری که سرماخورده بود پرسید؛ تا حالا پنیسیلین زدهای؟ جواب داد آره! ولی بعد از تزریق پنیسیلین حسابی حالش بد شد. دکتر گفت؛ شما که گفتید، قبلا هم زدهاید؟ و طرف گفت؛ بله! قبلا هم همینطور دچار تشنج شده بودم!
ما ملت خوش به حال و شادیم
با فهم و شعور و باسوادیم
گاهی چپ و گاه یکسره “راست”
ما عضو شریف حزب بادیم
۹ سال گذشت از زمانی
کز چاله به چاه در فتادیم
از سوزش موضع تورم
محتاج به مرهم و پمادیم
با آنکه به “چپ” حواله کردیم
با “راست” دچار جیغ و دادیم
گه صبر و گهی امیدواری
این کرده و آن به جمع دادیم
ما را چه به وادی سیاست؟
وقتی که اسیر اقتصادیم؟
(اعداء مجاهد نکاحاند
ما بهر نکاح، جان بدادیم)
در طی مذاکرات جاری
دلخوش به ظرافت جوادیم
هم اهل رفاقتیم و سازش
هم پایه گیر و انتقادیم
ما چوب دوسر “گل” ایم زیرا
با هر دو گروه در تضادیم
در دوره دولت “عدالت”
هی ضجه زدیم و تیز دادیم
در وضعیت “کلید و تدبیر”
مشغول به شغل انتقادیم
در آخر این عریضه طنز
یادی ز گذشته ها نهادیم:
گوییم به سبک “دیو” (با ماچ!!)
ما “عاشق” احمدینژادیم!
واااااااااای…
هر وقت اومدم این طرفا فقط افراط دیدم… بابا کی می خواین معتدل بشین؟!!
آزادی که بهتون میده، نقد هم که تحمل می کنن، پیرو منویات کدخدا هم که هستن، خاطره ی اورجینالم که واستون تعریف می کنن، کلاً هر چی چرخ هم که بود از کار انداختن که خدایی نکرده سرتون گیج نره و غیره… تازه دیشبم زن حاجی مهمونی خفن گرفته بود سکه هم می داد… عزیزان من بیایید با اعتدال آشتی کنید…
فهو خیرٌ لکم!!!
بسیار عالی!
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/302928/فیلم-مداحی-حسن-خلج-در-بیت-رهبری
به روزم…
با ما همراه باشید…
…
مهرداد بذرپاش:
پس از توافقنامه ژنو، ۳ بار تحریم شدیم، ۱۸ بار تهدید نظامی، انتخابات ۲۴ خرداد زیر سوال رفت، دلاری به بانک مرکزی نیامد، سفیرمان را نپذیرفتند، دارایی بنیاد علوی که از کل توافقنامه بیشتر است بلوکه شد؛ اینها بخشی از دستاوردهای ژنو است!
{فارس}
سلام آقای قدیانی؛
به روزم…
سلام؛
کجایید جناب قدیانی؟
از افتضاح اشرافی کاخ سعدآباد آن هم روز میلاد ریحانه ی رسول خاتم(صلوات الله و سلامه علیه و علی آله اجمعین) قلبمان به درد آمده…
باخبر شدیم امروز زنان غیور این مرز و بوم، مقابل نهاد ریاست جمهوری تجمع اعتراض آمیز داشتند.
احسنت به این زنان و کاش ما هم باخبر می شدیم و در جمع آنها شرکت می کردیم.
سلام
قشنگه، ببینید!
http://www.aparat.com/v/wHX3M
سلام
بروز هستم با مطلبی با عنوان:
طنز: اصطلاحات را بهتر یاد بگیریم!(۳)
http://farhangeparvaz.blog.ir/1393/02/05/tanz33312312313
منتظر نظرات شما
با تشکر
مریز آبروی سرازیر ما را
به ما باز ده نان و انجیر ما را
خدایا اگر دستبند تجمل
نمی بست دست کمانگیر ما را
کسی تا قیامت نمی کرد پیدا
از آن گوشه کهکشان تیر ما را
ولی خسته بودیم و یاران همدل
به نانی گرفتند شمشیر ما را
ولی خسته بودیم و می برد طوفان
تمام شکوه اساطیر ما را
طلا را که مس کرد دیگر ندانم
چه خاصیتی بود اکسیر ما را
جناب مبصر سلام علیکم؛
حقیقتاً نگران احوال آقای قدیانی هستیم. إن شاءالله خوب و سلامت و در امان هستند؟
به ایشان بفرمایید بسیار دعاگوبشان هستیم.
تحلیلی بر مستند «من روحانی هستم!»
روایتی از «شیخ دیپلمات» چه کسانی را عصبانی کرده؟!
http://hezr.ir/post/78
وبلاگ پرمحتوایی دارید. قلمتان استوار
پوستر/ من یک انقلابی ام؛ از جناح فرهنگی مؤمن!
http://hezr.ir/post/79
حلول ماه رجب، ولادت آقا امام محمدباقر بر اهالی قطعه مقدس ۲۶ مبارک باد!
فردا لیلة الرغائب است.
اعمال سفارش شده را فراموش نکنیم.
التماس دعا از همه دوستان!
سلام.
از نمایشگاه کتاب “نه ده” مرکز اسناد رو خریدم و از بصیرت شما حیرت کردم اما آدم ها زود عوض میشن آقا حسین مگه نه؟!
اون آقا شهرداره مگه همونی نبود که تو فتنه سکوت کرد و… پس چی شد سال قبل شد گزینه ی اصلح شما و یه عده ی دیگه؟؟
مثل اینکه خیلی خواب تشریف داری؟؟
تو شهرداری رشوه حرف اول و آخر رو می زنه، آخ حواسم نبود باید بگم شیرینی حرف…
متاسفم برات از اون تب های داغی بودی که زود سرد شد…
فرزند جانباز؛
لطفا بهجای پدر بزرگوار، از خودت مایه بزار؛ گفت: من آنم، که رستم بُوَد پهلوان!!
شما داغ باش و بمون و خواب باش و نبین، که با کارهای امثال شما، مجلس که هیچ، خبرگان رو هم میگیرن، بعد هم کاسهی چهکنم چهکنیم و دلواپسیم و… دست بگیرید!!
آره اصلح مال شما بود، تو مشت شما بود…! ولی انتخاب شیخ حسن، نشون داد که خدا هیچ چک سفیدی واسه من و تو نداده که هر غلطی بکنیم، انقلابمون رو حفظ میکنه؛ نه عزیز، از این خبرا نیست؛ اونا دارن رو خبرگان کار میکنن، بعد من و تو هنوز تو ۲۴ خرداد موندیم!
واقعا دوست دارم یه ماچت کنم ولی حیف که نمی تونم؛ چون نمی دونم کجایی!
فیلم از زبان کسی که ۲۷ سال برای سیا کار کرده، توافقنامه ژنو
در اسراییل نوشته شده
http://www.youtube.com/watch?v=PIKznr4tlWs
http://www.youtube.com/watch?v=24fHo27Qf3Q
تاوان
آن ها که می گفتند زهرا مادر ماست
گویا که در گفتار خود صادق نبودند
کاخ و تجمل ها، طرب ها، رقص و سکه…
کاخ و تجمل شیوه ی سابق نبودند؟!
تدبیرهاتان مثل آواری فرو ریخت
تدبیرهاتان سست و بی منطق نبودند؟!
حالا بگو این سکه ها از جیبتان بود؟!
امید ملت!! گوش ها باسق نبودند!
حالا که خیلی نقد ها را می پذیرید،
پنجاه در صد، بیش از این لایق نبودند!
مریم سرآبادانی
فرزند جانباز؛
خوبه آقا مدیریت قالیباف رو تایید کرد اون هم با عنوان مدیریت جهادی!
خوبه امسال به همین نامه!
خوبه تو همون صحبت آقا گفتن کشور هم باید همینطور اداره بشه با این مدیریت جهادی!
خودتونو بخواب زدید یا واقعا نمی فهمین؟!
میلاد آقا امام جواد(ع) بر اهالی قطعه ۲۶ مبارک باد!
با سلام خدمت نویسنده محترم
می بینم هر کی که مریضه تشریف میاره اینجا
با وجود شما باید فاتحه این کشور را خواند. به نام دین، مجموعه پر از بغض و کین به آبروی افراد، مثل کیهان. به خودتان بیایید. این تندروی کثیف است!
جناب ناشناسی که پیام دادی ما که اینجا جمع شدیم مریضیم!
جناب ناشناسی که به ما گفتی تندروی کثیف!
هر چی می خوای بگو، چون هنوز ما هم مثل شهید خلیلی رگ غیرتمون برا خاک و ناموس این دیار خشک نشده و تا آخر مردونه پای آقامون ایستادیم!
مرد باش…