دولت به عهد ۲۲ بهمن وفادار باشد

قوای سه‌گانه بویژه قوه مجریه باید هم شان با همه ۲۲ بهمن‌ها و به تبع آن ۲۲ بهمنِ سی و پنجم، کار کنند. بالاخص، دیپلماسی ما باید تابعی از قول و قرارهای ملت با آرمان‌های انقلاب اسلامی باشد. گمانم این مهم، چکیده سخنان رهبر انقلاب در جمع مردم تبریز بود. امام خامنه‌ای به پشتوانه ملت، همان ملتی که برای بار سی و پنجم، پیام «استقامت و وحدت» را به گوش جهانیان رساند، به دست‌اندرکاران امر کردند که این پیام اولا شنیده شود، ثانیا مبنای کار قرار گیرد. امر از موضع ملت، یعنی امر از موضع بالا. تنفیذ شعارهای مردم توسط امام‌شان، دیگر هیچ جای شک و شبهه‌ای باقی نمی‌گذارد. اگر فقط بر مبنای یک جمله از سخنان رهبر در جمع مردم تبریز، ما نقض قرار در توافق هسته‌ای نخواهیم کرد، بر مبنای همه سخنان ایشان در همان جمع، فرض است که دولتمردان، نقض قرار با پیام حماسی ملت نکنند.

فی‌المثل اگر توافقی، نامتوازن و ضعیف بسته شود، این نقض قرار با شعارهای ملت در یوم‌العیار ۲۲ بهمن است. اگر تقسیم بر ۲ کردن مردم، بی‌سواد خواندن اصحاب نقد، درشتگویی به جای پاسخگویی و… مخل پیام مهم «وحدت» است، مع‌الاسف عدم رابطه عقلانی میان داده‌ها و گرفته‌های یک توافق دیپلماتیک، ناقض پیام «استقامت» خواهد بود. دولت باید دقت کند در این امهات. فرقی نمی‌کند؛ هر دولتی باید دقت کند در این امهات. از آنجا که شعارهای ما مردم، با تنفیذ و نظر مثبت امام‌مان مواجه شده، دولت باید هماهنگ با وحدت و استقامت گام بردارد، که این مهم، بلاشک، همراهی با ملت و ولایت است. دولت باید به جای جبهه‌بندی‌های بی‌خود، جبهه شکر بر خاک بساید که ملتش چنین ملتی است و امامش چنین امامی. ما مردم، همچنان که رهبر انقلاب فرمودند، نه از دعا و نه از کمک در حق دولت محترم، فروگذار نمی‌کنیم، لیکن دولت هم باید پایه‌های نسبتا لرزان اعتماد خود به توده‌های ملت را تقویت کند. بعضی بی‌تدبیری‌ها، زاییده بعضی بی‌اعتمادی‌هاست. اقتصاد صدقه‌ای و دیپلماسی صدقه‌ای به طریق اولی منتج از بی‌اعتمادی به مردم است. اینک دیگر، هم ملت ما به عنوان دوست و خیرخواه دولت، خودش را کاملا نشان داده و هم دشمنان ما به عنوان دشمن و بدخواه دولت، کاملا عیار خود را معلوم کرده‌اند. زیبنده نیست برای هیچ دولتی، اگر که بیش از دوست، اعتماد به دشمن داشته باشد. صدالبته اگر خلف‌وعده با دشمن، کار ناپسندی است، خلف‌وعده با دوست، به مراتب کار ناپسندتری است. دولت قبلی هم آنجا ضربه خورد که خلف‌وعده با دوست کرد و خیال کرد «خیر» در بیرون مرزهاست. اعتماد به ملت، آن هم ملت مقاومی مثل ملت ایران که ۳۵ سال از عمر «آشتی‌ملی»‌اش می‌گذرد، وزن دولت را در مناسبات بین‌المللی افزایش می‌دهد. بویژه این دولت، با توجه به پایگاه رای خود، نیاز مبرم به افزایش وزن معنوی دارد. به‌زعم نگارنده، مهم‌ترین دلیل بد بسته شدن توافق ژنو، این است که دولت با بی‌اعتمادی به ملت و بعضا بی‌اعتقادی به شعارهای ملت، پشت خود را از حمایت مردمی خالی کرد. اعتماد به ملت اما به حرف نیست و باید در مقام عمل، خودش را نشان دهد. از ریز ریز کارهای دولت تا کاری مثل مذاکره با «۱+ ۵» باید وحدت و استقامت ببارد. وحدت و استقامت، هم خواسته مردمی است که به این دولت رای داده‌اند، هم خواسته مردمی است که به این دولت رای نداده‌اند. وحدت و استقامت، خواست همه ملت است. همچنان که ۲۲ بهمن مال همه ملت است. نقض قرار با پیام ملت در یوم‌الله ۲۲ بهمن، منجر به اصلاح معایب توافق ژنو نخواهد شد اما اعتماد دولت به شعارهای ملت، چاره‌ساز و گره‌گشاست. دولت باید ملت را و شعارهای ملت را الگوی رفتار و گفتار خود قرار دهد. حسن ملت به این است که اگر رای می‌دهد عمومی رای می‌دهد، اگر نقد می‌کند عمومی نقد می‌کند، اگر مدح می‌کند عمومی مدح می‌کند و اگر پیام وحدت و استقامت به گوش دولتمردان می‌رساند، این پیام را نه در نامه‌های خصوصی، بلکه در روز خدایی ۲۲ بهمن اعلام می‌کند. ملت، دیپلمات نیست؛ حرف را صاف می‌زند. ملت، انقلابی است؛ با خرد و عقل بیشتری نسبت به دیپلمات‌ها حرکت می‌کند. ملت، وحدت دارد؛ حتی پاسدار زبان نیک و شیرین فارسی است. ملت، استقامت دارد؛ حتی در ایام سی و چند روز مقاومت خرمشهر با خالی‌ترین دست ممکن. آری! ما از یک ملت دیرین سخن می‌گوییم که ۲۲ بهمن ۹۲ سی و پنجمین جشن پیروزی‌اش بود. فوق‌العاده هوشیار است ملت ایران. هوشیار و «رند» به همان معنی که در اشعار حافظ فارسی‌سخن به کار رفته است. همان ملتی که در ۲۴ خرداد ـ‌البته ۰/۷ درصدی‌ـ رای به «گشایش» داد، در ۲۲ بهمن ـ و صدالبته صددرصدی‌ ـ دست رد بر سینه «سازش» زد و در ذیل ۲ پیام استراتژیک وحدت و استقامت، به گوش دولتمردان رساند که؛ «گشایش در حوزه اقتصاد، هرگز از راه سازش در حوزه سیاست خارجه نمی‌گذرد». الحمدلله ما یک رهبر بشدت مردمسالار داریم، و یک خامنه‌ای دقیقا عین خمینی داریم که سخن به پشتوانه ملت بیان می‌کند و آنگاه خود، ملت و دولت را امر به مشاهده دست برتر خدا می‌کند. همان امام خامنه‌ای که چند روز بعد از ۲۴ خرداد، حکم به تنفیذ رای ملت به رئیس دستگاه اجرا داد، چند روز بعد از ۲۲ بهمن هم، پیام‌های غرای ملت در یوم‌الله ۲۲ بهمن را تنفیذ و ابلاغ فرمود. ما روزی چون روز ۲۴ خرداد را زیاد تجربه کرده‌ایم. سوم تیر و دوم خرداد و… همه، روز رای ما ملت بوده است. لیکن روز ۲۲ بهمن، جز ۲۳ تیر و ۹ دی، نظیر دیگری ندارد. ما به دولت‌ها فقط برای ۴ سال، شاید هم ۸ سال رای می‌دهیم اما آنچه رای تاریخ مصرف‌دار ما را کامل و جاودان می‌کند، راه ماست. یوم‌الله ۲۲ بهمن ماست. ما ملت، فقط مرد روزهای انتخابات نیستیم که دولتی را معین کنیم و بازگردیم خانه‌های خود. ما رصد می‌کنیم رفتار و گفتار دولتمردان خود را، دقیق و عمیق. یوم‌الله ۲۲ بهمن، روز این رصد است. این رصد، هفت دهم درصدی نیست؛ صددرصدی است. اینجا دیگر بحث ۴ سال و ۸ سال نیست، اصلا بحث سن و سال نیست، بحث یک تمثال باشکوه به نام «انقلاب اسلامی» است. ما مرد روزهای امتحانات هستیم، مرد روز کوفتن بر دهان دشمن بی‌ادب و بددهان. ما ملت، حواس‌مان به همه جا هست. ما نه فقط از دین و سرزمین‌مان پاسداری می‌کنیم، بلکه زبان ملی‌مان، «فارسی» را نیز مراقبیم. زبان فارسی، خود مقوم، بلکه عامل وحدت ماست. از منِ ترک گرفته تا آن بلوچ و عرب و لر و بختیاری و ترکمن و کرد و… افتخار می‌کنیم به زبان فارسی. اگر هر یک جداگانه، زبان مادری داریم، زبان مادری همه خاک‌مان را و همه ملت مان را «فارسی» می‌دانیم. قله‌های ادب، ادبیات و شعر فارسی در همین سده اخیر را نگاه کنید! هر یک مختص قومی عزیز و زبانی شریف بوده‌اند، اما اشتهارشان به «فارسی» و «فارسی‌گویی» بوده است. نگهبان زبان فارسی در وهله اول، اقوام و زبان‌های همین دیارند. زبان فارسی به عبارتی در حکم همین ۲۲ بهمن، وحدت‌آفرین و غرورافزاست. اگر آن روز که خرمشهر ـ‌خاک وطن‌ـ به اشغال دشمن درآمد، همه و همه از هر قوم و زبانی، متحد و یکدل به دفاع بلند شدند، فارسی هم ـ‌زبان وطن‌ـ از هر قوم و زبانی مدافع دارد. مدعی و مدافع زبان فارسی، همه مردم این دیارند. همچنان که مدعی و مدافع انقلاب اسلامی، همه مردم این دیارند. اگر خواب دشمن درباره براندازی انقلاب اسلامی تعبیر شد، رؤیای دشمن‌دوستان هم درباره زبان فارسی تعبیر خواهد شد. زبان فارسی مثل انقلاب، مدافع از لر و ترک و گیلک و مازنی و ترکمن دارد. به شهدای جبهه غرب در ایام دفاع مقدس نگاه کنید! آیا همه مال همان منطقه غرب کشور بوده‌اند؟! به شهدای جبهه جنوب در ایام دفاع مقدس نگاه کنید! آیا همه مال همان منطقه جنوب کشور بوده‌اند؟! زبان وطن هم مثل خاک وطن، فدایی از جای‌جای کشور دارد. من تعجب می‌کنم از نماینده بعضی‌ها در امور اقوام و اقلیت‌ها که این بدیهیات را نمی‌فهمد و با بعضی بی‌تدبیری‌ها، آب به آسیاب دشمن می‌ریزد. مع‌الاسف گویا بعد از دیپلماسی صدقه‌ای و اقتصاد صدقه‌ای، اینک نوبت توجه ـ‌ بخوانید بی‌توجهی! ـ صدقه‌ای به زبان فارسی و اقوام ایرانی است. زبان وطن، مثل خاک وطن، مثل دین وطن، برای همه اقوام این دیار تقدس دارد. ما در جنگ، مکرر شهید غیر‌مسلمان داشتیم. ما در جنگ، مکرر، شهید از جای‌جای وطن داشتیم. خداوند منان نقشه زیبایی برای وحدت این ملت کشیده. بعضی‌ها خجالت از خون شهدای متحد و یکدل ما نمی‌کشند؟! به خدا با تاختن به زبان فارسی، کسی روشنفکر نشده! آن روز، شوکت و جلال ما از دست رفت که فی‌المثل در شبه‌قاره هند، با حیله انگلیسی‌ها، زبان فارسی، جایگاه اول خود را از دست داد. آن روز، زبان ما در برابر دشمن، حتی در باب علم و فناوری، کوتاه شد، که زبان فارسی، مورد بی‌مهری قرار گرفت. انقلاب اسلامی، علاوه بر احیای وحدت و استقامت این ملت، زبان و خط ملی این ملت را هم احیا کرده است. آنکه در دنیا می‌خواهد مصطفی چمران و مصطفی احمدی‌روشن را بشناسد، لاجرم باید رجوع کند به زبان فارسی و خط فارسی. من دارم فارسی می‌نویسم؛ به همان خط وصیتنامه فارسی شهیدان باکری ترک‌زبان. به همان خط وصیتنامه فارسی شهیدان دوامی و املاکی خطه شمال. به همان خط وصیتنامه فارسی شهید کرد، شهید بلوچ، شهید عرب، شهید لر. من دارم فارسی می‌نویسم؛ بی‌تدبیری از این بدتر که فلانی را کرده‌اند نماینده خود در امور اقلیت‌ها؟؟!! کاش بگیرند پیام این ملت را. بگیرند پیام زبان این ملت را. اگر قرار بر نگرفتن پیام باشد، دیگر چه فرقی می‌کند عربی برای بعضی‌ها سخن بگویی، ترکی، گیلکی و…؟ چه مضحک! در فتنه ۸۸ علیه رای همه این اقوام، لشکر کشیدند، اینک دایه مهربان‌تر از مادر، برای زبان مادری‌شان شده‌اند! نشناخته‌اند این ملت را، این ملت را که جدا جدا برای خود «زبان مادری» دارد، اما زبان مادری همه میهن سرافرازش را «فارسی» می‌شمارد. نشناخته‌اند این ملت را، نشناخته‌اند! شناخته بودند، این نبود توافق‌شان. این نبود توزیع سبد کالای‌شان. این نبود که به جای تنبیه وزیر نفت، بابت قطع گاز در برف شمال، از او تشکر کنند. نشناخته‌اند این ملت را. پیام این ملت، «وحدت» است؛ آن وقت بر مدار تفرقه، کارهای خطرناک می‌کنند. پیام این ملت، «استقامت» است؛ آن وقت اینچنین با دشمن توافق می‌کنند. نقض قرار با زبان فارسی و خط فارسی، نقض قرار با «وحدت و استقامت»، نقض قرار با این ملت نستوه است. می‌گویی نه، از خمینی و خامنه‌ای بپرس، از وصیتنامه شهدا. مهم‌ترین وفای به عهد امروز این است که دولت به پیام ملت در ۲۲ بهمن بویژه شعار استقامت و وحدت متعهد باشد.

وطن امروز/ ۱ اسفند ۱۳۹۲

این نوشته در یسار ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. نسیم می‌گوید:

    بسم الله…

  2. رهگذر می‌گوید:

    سلام؛
    امیدوارم جناب آقای حداد عادل از شما تقدیر لازم را به عمل آورد!
    در میان مباحث سیاسی، توجه به اهمیت زبان فارسی نکته قابل تاملی است که در متن شما مشهود است؛
    هم سیاسی و هم فرهنگی است.
    وصیتنامه شهیدان را خیلی زیبا به این مساله ارتباط داده اید.

    همیشه فارسی را “پاس” بدار، ای فوتبالیست “پیوس” دوست!!

  3. یه دانشجو می‌گوید:

    آقا سید اجازه!
    ببخشید؛ می شود بگویید قضیه زبان فارسی چی است؟؟

  4. سیداحمد می‌گوید:

    خدا قوت سالار؛
    ممنون که این نکات مهم را مورد توجه قرار می دهید.
    متاسفانه در این دولت شاهد بعضی شیطنت های خطرناک در زمینه زبان فارسی هستیم، آنهم به بهانه آموزش زبان مادری در مدارس! و بعد لابد، استفاده از زبان مادری به جای زبان فارسی در مدارس! از آدم های … این دولت، یکی هم یونسی است که شده نماینده طرف در امور اقوام و اقلیت ها! آقا در سخنان شان در جمع مردم تبریز، گفتند که در جهت تفرقه میان اقوام -به بهانه های ظاهرا درست!- دارد کارهای خطرناکی انجام می گیرد و همه باید هوشیار باشند.

    دوستان محترم؛
    خط فارسی به عنوان مهمترین زیرمجموعه زبان فارسی، یعنی زبان ملی همه ما، بسیار اهمیت دارد. اینکه در قطعه ۲۶ حساسیت ویژه روی نکات املایی، ویرایشی و… صورت می گیرد، به همین خاطر است. دیر بجنبیم و مراقب نباشیم، می بینیم که همه داریم وقتی را وختی، اصلا را اصن و… می نویسیم!!!

  5. صبا می‌گوید:

    “ملت، انقلابی است؛ با خرد و عقل بیشتری نسبت به دیپلمات‌ها” کاش به جای خرد و عقل که تقریبا در اینجا هم معنی اند می نوشتید عقل و صداقت!

    “مرد روز کوفتن بر دهان دشمن بی‌ادب و بددهان.” یاد قمی ها افتادم؛ میگه: بکوف تو دهنش!

  6. ناشناس می‌گوید:

    بالام جان
    تو قزوینی/ همدانی هستی، قبل اینکه ترک باشی.
    دین وطن => ترکیب اضافی غلطی هست، مفهوم درستی نداره!

  7. صبر می‌گوید:

    فرزتد شهید؛
    به عنوان یک مادر می گم:
    خیلی دوست دارم و برام عزیزی!
    زنده و پاینده باشی که اینقدر هوشیارانه می نویسی!

  8. مجنون می‌گوید:

    با عرض معذرت متن طولانی و کسل کننده ای بود
    البته ببخشیدا!

  9. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    فوق‌العاده هوشیار است ملت ایران.
    هوشیار و «رند» به همان معنی که در اشعار حافظ فارسی‌سخن…

    چو مهمان خراباتی به عزت باش با رندان
    که درد سرکشی جانا گرت مستی خمار آرد

    آری!
    بزن بر صفِ رندان و هر چه بادا باد…

  10. همرزم شهید می‌گوید:

    ادبیات نثرتون عوض شده حالا که دارید درباره ادبیات می نویسید!
    احسنت بر این سبک های متنوع نگارشی تون

  11. همرزم شهید می‌گوید:

    کاش فقط لشگر کشی روی زبان بود…
    با این تعیین نماینده اقلیت نمی دونید چه پالس هایی برای ضد انقلاب در مناطق غرب کشور فرستاده شده!
    منتظرند خود مختاری شون دیگه تا پایان این دولت تشکیل بشه!
    آگاهسازی کنید؛ تبیین بشه، غفلت نشه…

  12. شیدا می‌گوید:

    یونسى برود به کاخ هایش که یکى هم در شهر سارى است رسیدگى کند و دست از سر دین و زبان این ملت بزرگ بردارد…

  13. پیر مرد بی سواد می‌گوید:

    قلمت پاینده باد بسیجی.

    راستش همیشه حضور دارم، ولی‌ مدتی است می‌‌ترسم اظهار نظرم را بیان کنم بگویند “با این سنّ و سال خجالت نمی کشه که بی‌ سواده”.

    نمی دانند که تقصیر آقای قرائتی، به عنوان مسئول نهضت سواد آموزی است.
    مدتی است دارم تمرین می‌کنم انگلیسی‌ بنویسم تا هم با سواد جلوه کنم و هم دل مشاور کراوتی را شاد کنم.

    حاجی جان؛ درد که یکی و دو تا نیست. یکی ریشه زبان و هویت را می‌زند، یکی ماموریت تفرقه قومیت‌ها اجرا می‌کند، دیگری فضای آلوده ۸۸ را احیا می‌‌کند، یکی صانعی را مرجع عالی می‌‌نامد، حالا هم که به روش کنیاز دالگورکی سید حسن را تبلور عینی حضرت امام می‌‌دانند. همگی‌ از یک آخور تغذیه می‌‌شوند. انشا الله من اشتباه می‌‌کنم!

  14. چشم انتظار می‌گوید:

    کسانی که خودشون رو به خواب زدند، طبیعیه که به این راحتی ها نمی شه بیدارشون کرد. از جشن حضور سی و پنجم هم فقط پز به حضورِ با شکوه مردم دادند! حالا؛ مردم چی گفتند و چی خواستند، ربطی به اونها نداره!! اونها مسائل مهمتری دارند که باید بهش بپردازند! جالب اینجاست، که انگار حضرت آقا این حرف ها رو برای دولت مردانِ کُرات دیگری ایراد فرموده بودند! یعنی سکوت به این بلندی؟!

    راستی؛ همایش تقدیر از جاسبی هم خیلی باحال بوده. در حد برگرازی یه سیرک بین المللی!!

  15. رضا 2 می‌گوید:

    دولت به عهد خود وفادار خواهد بود انشاءالله. حاج حسین ادبیاتت معتدل شده!! فکر کنم تاثیر حاج حسن باشه!! 😉

  16. یه معتدل ضد افراط می‌گوید:

    دیگه شور قضیه داره در میاد.
    با ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی توسط رهبری هم دارند ماهی گیری می کنند! طرف سریع نامه می زند که بله ما در این ۶ ماه دقیقاً همین کارها رو کردیم و چه کردیم و چه کردیم. اگر واقعاً همه برداشت شما از سیاست های ابلاغی رهبری در حد همین عملکرد ۶ ماهه است، خواهشاً تا اطلاع ثانوی وارد حماسه اقتصادی نشوید! حماسه اقتصادی، دولت این کاره می خواد نه دولتی که از رییس جمهورش تا وزیر و وکیلش تنها راه حماسه اقتصادی رو رفع تحریم ها -کدام رفع حالا؟؟!!- آن هم از طریق عقب نشینی و ذلت در برابر دشمن می دانند و هر روز این مسئله را تکرار می کنند.

    این قضیه مذاکره هم که لوث شده! طرف غربی هر روز تحریم جدید وضع می کنه و تهدید و توهین و تحقیر می کنه. هیچ گشایش اقتصادی هم برخلاف تبلیغات آقایون اتفاق نیفتاد و هسته ای هم کاملاً تضعیف شد. مثلاً آخر تو دهنیشون به طرف غربی اینه که میگن ما تحت هر شرایطی مذاکره را ادامه می دهیم! کلی هم سر این جمله ژست اقتدار می گیرند.

  17. برف و آفتاب می‌گوید:

    از کسی که کل حماسه‌ی سیاسی رو خلاصه در برنده شدن خودش تو انتخابات می‌دونه چه انتظاری دارید؟ تا حالا چند بار گفته حماسه‌ی سیاسی که تو ۲۴ خرداد شکل گرفت تموم شد رفت؛ حالا نوبت حماسه‌ی اقتصادیه؟

  18. عدالت خواه می‌گوید:

    باز زنجیره ای ها زنجیر پاره کردند و به دشمنی علنی با اسلام رفته اند.
    حواسمان نباشد فتنه ای شبیه فتن ۷۸ و ۸۸ برایمان ترتیب می دهند.

  19. سلام می‌گوید:

    جناب مجنون؛

    اتفاقا متن فوق العاده مهم و بسیار لازمی بود. متاسفانه نوشته های اینچنینی آقای قدیانی، کمتر مورد لطف دوستان، حتی رسانه های همسو قرار می گیرد. قسمت زبان فارسی این متن، آنهم در شرایطی که اغلب موظفان در این باره، از ترس واکنش ها، سکوت کرده اند، واقعا مفید و هشدار دهنده بود.

  20. سلام می‌گوید:

    جناب رضا ۲؛

    این نوشته، معتدل نبود. به نظرم مستدل بود بیشتر تا اینکه بخواهد معتدل باشد.

  21. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛

    به دنبال شکایت شورای عالی امنیت ملی از چند متن حسین قدیانی، دادسرای تهران، نویسنده قطعه ۲۶ را برای روز یکشنبه احضار کرده است. این احضاریه، روز پنج شنبه در روزنامه وطن امروز، به حسین قدیانی ابلاغ شد. حسین قدیانی یکشنبه به دادگاه خواهد رفت و امشب در همین باره، متنی خواهد نوشت…

  22. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    لعنت بر مدعیان نقدپذیری…

  23. برف و آفتاب می‌گوید:

    بیش باد!

    بسم الله الرحمن الرحیم
    الله لا اله الا هو الحی القیوم لا تاخذه سنة و لا نوم له ما فی السماوات و ما فی الارض من ذا الذی یشفع عنده الا بإذنه یعلم ما بین ایدیهم و ما خلفهم و لا یحیطون بشیء من علمه الا بما شاء وسع کرسیه السماوات و الارض و لا یئوده حفظهما و هو العلی العظیم/ لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله فقد استمسک بالعروة الوثقی لانفصام لها و الله سمیع علیم/ الله ولی الذین امنوا یخرجهم من الظلمات الی النور و الذین کفروا اولیاؤهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون

  24. یه معتدل ضد افراط می‌گوید:

    با این وضعیت باید نگران آینده امنیت کشور بود. وقتی شورای عالی امنیت ملی وقت مهم خود را صرف رصد سایت ها و کامنت ها! می کند قطعاً وقتی برای مراقبت از مرزها، پیگیری سربازان ربوده شده، بررسی نفوذ مخالفان اسلام در مراکز قدرت و مراکز رسانه ای، امنیت توزیع سبد کالا، امنیت غذایی و جانی در جریان برف شمال، پیگیری نقض امنیت و حاکمیت ملی در توافق ژنو و خیلی اقدامات دیگر نخواهد داشت. و این مسأله سبب نگرانی مردم است. به خصوص اینکه افراد مؤثر در فتنه و کودتای ۸۸ هم در رئوس قدرت دارند قرار می گیرند.
    آیا مشاوران و اطرافیان دولت برای بررسی کامنت ها و سایت ها و وبلاگ ها کافی نبودند که پای شورای عالی! امنیت ملی نیز به این قضیه باز شده است؟
    بهتر نیست اسم شورا به شورای عالی امنیت دولت تغییر کند؟!

  25. لبیک یا حسین می‌گوید:

    درباره دادگاه:
    کاش بشود دست آرمیتا را بگیری و روی کولت علیرضا سوار شود بعد با مادر مصطفی راهی دادگاه شوید! عکس بابا اکبر را هم دستت بگیری و با پیشانی بند «لبیک یا خامنه ای لبیک یا حسین است» وارد دادگاه شوی!
    اصلا بیا و مادر این ۳۰۰ هزار شهید را تا یکشنبه یک جوری پیج کنیم تا کسی فکر نکند که شماها فقط ۴ تا هستید؛
    بلکه من و امثال دوستان قطعه هم به دنبال مادران شهید به افتخار همراهی خانواده شهدا راهی به دادگاه پیدا کنیم.
    اگر گفتم مادران شهدا برای این است که در این مواقع خوب صحبت می کنند.
    انگار حضرت زینب دستی بر دل هایشان می کشد و سخنوری و شجاعت در بیانشان جور دیگری نمایان می شود!
    این همه همراه را نگفتم که یعنی تنهایی از پسشان بر نمیایی؛
    اتفاقا “تنهای تنهای تنها” به دادگاه که رفتی بگو لطفا برای همراهانم هم احضاریه بفرستید؛ منتظرند!

  26. یه معتدل ضد افراط می‌گوید:

    اصولاً در مملکت ما “سگ ها” بازند و “سنگ ها” بسته!
    که اگر اینچنین نبود نه فتنه ۸۸ اتفاق می افتاد، نه اختلاس ها و دزدی های هر روزه، نه مقالات ضد اسلامی در روزنامه های زنجیره ای و نه احضاریه حسین قدیانی، نه…

  27. چشم انتظار می‌گوید:

    متاسفم برای همشون… نمی تونم چطوری! ولی داداش حمایتت می کنیم…

    امروز در مناظره ی سینمایی شبکه ی یک، دکتر کوشکی از خجالت همه ی کارگردانان مد نظر! و وزارت ارشاد و بنیاد فارابی و… همچی قشنگ دراومد. حتی از سوالات بچه گانه ی برخی حضار. نفسش گرم. در جواب یکی از حضار مدافع از فیلم های مزخرف گفت نقل به مضمون؛ یعنی برای شما ۲۵۰ هزار مادر شهید، موضوع جامعه نیست؟ که هیچ کس تا به حال به این موضوع نپرداخته؟! و شما دایم می گویید، کارگردانان باید به موضوعات جامعه بپردازند؟! گفت؛ اینقدر نگین مردم، مردم نظرشون رو در خصوص بهترین فیلم های امسال گفتند. شیار ۱۴۳ و فیلم “چ”…

  28. م.طاهری می‌گوید:

    خیره انشاءالله!
    زمستون می ره و رو سیاهی می مونه به ذغال.

    ما نقد پذیریم، از ما انتقاد سازنده کنید؛ جداً شوخی بی نمک و مسخره ای بود!

  29. همسنگـــــــــــــــــــــــر می‌گوید:

    ســـــلام علیکم

    با کامنت ِ “لبیک یا حسین” مـــــــوافقـــم… شـَـــدیدا”

  30. حسین می‌گوید:

    امیرالمومنین علیه السلام:
    الناس من خوف الذًُل متعجلوا الذًُل
    مردم از ترس ذلت به سوی ذلت شتاب می کنند.

    نکته اخلاقی: پیدا کنید پرتقال فروش را!

  31. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛

    بنا به رعایت پاره ای ملاحظات، متنی که قولش داده شد، روز یکشنبه (یعنی روز دادگاه حسین قدیانی) در “وطن امروز” کار می شود و ان شاء الله فردا شب در وبلاگ “قطعه ۲۶” منتشر می شود، اما برای آنکه خیلی هم بدقولی نکرده باشیم، ثلثی از متن را در ادامه خواهید خواند.

    این بود اعتدال؟!
    راهپیمایی ۲۲ بهمن، مخل امنیت ملی نیست
    حسین قدیانی
    نه فقط صداقت، بلکه صراحت و شفافیت هم سیادت دارد بر سیاست. اگر بعضی ها، نقد را برنمی تابند، همان به که منتقدان خود را بی سواد خطاب کنند، تا اینکه بخواهند پای یک نهاد فوق العاده مهم، حساس و امنیتی را با هزار و یک کار کرده و نکرده، به گلیمی باز کنند که علی القاعده اقلیم کار او نیست. درشتگویی به منتقد، با اینکه هرگز کاری در خور اخلاق نیست، لیکن بسی قابل تحمل تر از آن است که سوء استفاده شود از ارگانی که کارش حفظ، بلکه بسط امنیت ملی این مرز و بوم است. بعضی ها اگر خوب دقت کنند، خواهند فهمید که در دم و دستگاه شان، یک «معاونت حقوقی» هم دارند که درست شده برای همین شکایت ها! کدام شکایت ها؟ همین که شکایت کنند از ۴ متن «دهان ما پلمب نمی شود»، «هسته ای ملت و دیپلماسی دولت»، «آقایان! سر بولدوزر را بچرخانید طرف دشمن» و «غرور ملی شکست، نه ساختمان تحریم» به قلم راقم این سطور که در همین «وطن امروز» کار شده. اشاره به نکاتی در این باره لازم است، اما قبلش باید پرسید؛ آیا این بود اعتدال؟!
    یکم: از بعد آمدن احضاریه، بارها و بارها این ۴ متن را، هم از اول به آخر، هم از آخر به اول، هم از وسط به بالا، هم از وسط به پایین، و هم به شکل رندم (!) دوباره خوانی کردم، مع الاسف دقیقا متوجه نشدم کدام جمله، احیانا کدام کلمه از نوشته هایم، امنیت ملی را به خطر انداخته است؟! خوب بود شاکی محترم، به جای بیان کلیات، مشخصا به مصادیق می پرداخت تا ما هم متوجه اشکال قلم مان از حیث امنیت ملی می شدیم! واقعا این بود اعتدال؟!
    .
    .
    .

    پنجم: بعضی ها ۴ تا جمله ملایم تر از شعارهای ملت در راهپیمایی ۲۲ بهمن را نمی توانند تحمل کنند، و بدبختانه، حتی هنگام شکایت نیز، خود را پشت ترکیب مقدس «امنیت ملی» مخفی می کنند، چطور از نظام می خواهند آشتی کند با فتنه گرانی که سال ۸۸ آنهمه جنایت در حق امنیت ملی این مرز و بوم مرتکب شدند؟! بعضی ها تاب یک تیتر چند کلمه ای «هسته ای ملت و دیپلماسی دولت» را ندارند، چطور از قوه قضائیه محترم و مظلوم توقع دارند سران مجرم فتنه را ببخشد؟! بعضی ها تحمل ۲ تا نقد آرام تر از شعارهای ملت را ندارند، چطور از نظام می خواهند با محاربانی که همین چند وقت پیش، محاربه شان، به شهادت یکی از جانبازان فتنه ۸۸ منجر شد، صلح برقرار کنند؟! من واقعا عذر می خواهم، اما در سیاست، افه هایی هست که به دولت اعتدال هرگز نیامده! از سران فتنه، جز ۲ تن که در قصر، محصورند –بخوانید مقصورند!- الباقی چون گربه بی حیا، از در دیگِ باز و سرشار از لطف و کرامت دستگاه محترم قضا، مشغول سوء استفاده اند. از فتنه گران میانی هم، جز معدودی انگشت شمار، الباقی آزاد و رها به سر می برند، شماری شان حتی به کرسی صدارت و معاونت و… هم رسیده اند! آنکه باید به آن دیگری، اخلاق و آشتی ملی و رواداری و تحمل و بردباری یاد دهد، نه دولت، به قوه قضائیه، که آیت الله آملی عزیز به جناب شیخ حسن روحانی است. جز این است؟! شگفتا! بعضی ها، نه فقط برای قوه قضائیه، بلکه برای کل نظام، کلاس «آشتی ملی» می گذارند! آنکه باید دم از مرحمت و مهربانی بزند، آقای محسنی اژه ای است که با وجود آن همه خباثت، نفاق و فتنه گری خاتمی، کاری به کار این مجرم بی آبرو ندارد، آنوقت افه سعه صدرش را بعضی های دیگر می دهند! و خب، شاید همین باشد مراد از اعتدال!

    .
    .
    .
    هفتم: چیست اما اختلال در امنیت ملی؟! اختلال در امنیت ملی، آنجاست که در خلال یک توافق نامتقارن، زبان دشمن، به بی ادبی و بد دهانی علیه ملت باز شود تا حدی که ملت مجبور شود با پیام خود مبنی بر وحدت و استقامت، جور قصور بعضی ها را بکشد. اختلال در امنیت ملی، آنجاست که نا به کاران ۸۸ در مصادر امور به کار گرفته شوند. اختلال در امنیت ملی، آنجاست که متاثر از یک توافق سست، گزینه نظامی دشمن، پررنگ تر از قبل، ولو در حد حرف مشاهده شود. اختلال در امنیت ملی، آنجاست که با لطایف الحیل، اقوام و اقلیت ها علیه زبان ملی، خط ملی، دین ملی، وحدت ملی و اقتدار ملی به کار گرفته شوند، اقوام و اقلیت هایی که خود محافظ «وحدت و استقامت» اند. اختلال در امنیت ملی، آنجاست که یک عنصر معلوم الحال و به شدت کج اندیش، نماینده بعضی ها در امور اقوام و اقلیت ها باشد. اختلال در امنیت ملی، آنجاست که با قربانیان حوادث گاه و بی گاه، کاسبی سیاسی شود؛ به یکی بابت ماجرای آتش نشانی، نامه داده شود، اما از یکی دیگر بابت قطع آب و برق و گاز شمال، تجلیل شود. اختلال در امنیت ملی، در متن، حاشیه و مفاد توافق نامتوازن ژنو است، نه در نقد آن. اختلال در امنیت ملی، آنجاست که مردم، تقسیم بر ۲ شوند، آنجاست که منتقد، بی سواد خوانده شود، آنجاست که کلید نشان می دهند، اما با بولدوزر از روی منتقدان خود رد می شوند و حتی به همکاران شهید احمدی روشن هم در یک جای صرفا علمی و تخصصی رحم نمی کنند، آنجاست که پاسخ دوست را با درشتی می دهند، اما به جای جواب دندان شکن به دشمن، او را «مودب و باهوش» خطاب می کنند و در بهترین حالت، گیر به نمره عینک وندی شرمن بی شرف می دهند، و آنجاست که علیه مقدسات در جراید زنجیره ای مطالب متعدد نوشته می شود، اما «غرور ملی شکست، نه ساختمان تحریم» مخل امنیت ملی تشخیص داده می شود! براستی این بود اعتدال؟!

    ***
    اگر بعضی ها حتی در شناخت و تمییز ۲ مقوله جداگانه «مقوم امنیت ملی» از «اختلال در امنیت ملی» عاجزند، من با کمال میل، و با کمال افتخار، امروز به دادگاه خواهم رفت و شکایت دولت اعتدال از خود را به عنوان برگی بسیار زرین، در پرونده قلمم ثبت خواهم کرد. من در دادگاه خواهم گفت؛ «امنیت ملی یعنی امنیت ملی، نه امنیت توافق ژنو». واقعا جبهه شکر بر خاک می سایم که دولت توافق ژنو، از نوشته هایم شکایت کرده. خدا، شاکی از آدم نباشد. روح الله و سیدعلی، شاکی از آدم نباشند. شهدا، شاکی از آدم نباشند. این ملت، شاکی از آدم نباشد. یوم الله ۲۲ بهمن، شاکی از آدم نباشد. «وحدت و استقامت» شاکی از آدم نباشد. من یوم الله ۲۲ بهمن، به چشم خود، مردمی را دیدم که بسی انقلابی تر از نوشته هایم، داشتند شعار علیه دشمن و دشمن دوستان می دادند. وقتی تایید ملت هست؛ تا باشد از این شکایت ها، تا باشد از این شاکی ها. دولت محترم بداند؛ من نقض قرار با «وحدت و استقامت» نخواهم کرد و حتی اگر ازم شکایت کند، من در عوض، هیچ شکایتی از دولت ندارم و تنها خواسته ام این است که دولت محترم، فی الواقع برای مردم کار کند. دولت برود کار کند، خدمت کند که شکایت از حسین قدیانی و گرفتن وقت شریف دستگاه قضا، برای این مردم نازنین، آب و نان نمی شود. من بزعم خود، نه فقط دولت را دعا می کنم، بلکه با قلمم، دست همکاری به سویش دراز می کنم، منتهی آنجایی که واقعا بحث خدمت به ملت درمیان است، نه جایی مثل توافق ژنو. اصلش را بخواهی، این، «وحدت و استقامت» است که شکایت از توافق ژنو دارد. گمانم جای شاکی و متشاکی عوض شده! اصلا نکند دقیقا همین بود که بهش می گفتند اعتدال؟؟!! خدا را شکر، شاکی از ما درآمده! چنین اعتدالی، دوست ما می شد، کلاس قلم آدمی را پایین می آورد! امروز حتما به دادگاه خواهم رفت… با افتخار!

  32. م.طاهری می‌گوید:

    انتشار همین مقدار از متن هم بهتر از انتظار تا فردا شب بود، ولی به شدت مشتاقم باقی اش را بخوانم.

  33. م.طاهری می‌گوید:

    “واقعا جبهه شکر بر خاک می سایم که دولت توافق ژنو، از نوشته هایم شکایت کرده. خدا، شاکی از آدم نباشد. روح الله و سیدعلی، شاکی از آدم نباشند. شهدا، شاکی از آدم نباشند. این ملت، شاکی از آدم نباشد. یوم الله ۲۲ بهمن، شاکی از آدم نباشد. «وحدت و استقامت» شاکی از آدم نباشد.”

  34. سیداحمد می‌گوید:

    دم شجاعت و شهامتت گرم داداش حسین!
    به یاری خدا و تحت عنایت امام زمان، سربلندِ این دادگاه و این کینه جویی هایِ اعتدالیونِ دروغگو، قطعا شمایید.

    از اعتدالیونی که شعار و پرچمشان، یعنی همین “اعتدال” از رذایل اخلاقی است، انتظاری جز رذالت نمی رود.

    حسین قدیانی: ممنون از تو و الباقی بچه ها. لطفا همه مراقب باشند که کامنت ها به سمت احساس و حرفهای این جوری نرود. واقعا متاذی می شوم. این دادگاه را با شیپور سهراب بوقی استقلال یا با ساده ترین راه های استدلال، شاید بروم، اما با سربندهای مقدس، هرگز. محل خرج این سربندها، در مواجهه ما با دشمن است، نه شیخ حسن مفت فروش، که اگر نبود تفرقه اصولگرایان، عمرا رئیس جمهور می شد در این مملکت. این آدم، نه در حد دوستی ماست، نه در حد دشمنی ما. حالا شده رئیس جمهور دیگه!! ایشون (دقیقا و فی الواقع، شخص ایشون، نه شورای عالی…) از ما شکایت کردن به قوه قضائیه، ما هم می ریم جواب می دیم؛ قانون این وسط حکم می کنه، و ما از حکمش تبعیت. طوری نیست که! سربند نمی خواد که! حالا بی خیال. طرف می گه؛ اس ام اس دادم برای ثبت نام در دور جدید یارانه ها، دیدم جواب اومد؛ «از شما واقعا بعیده!» نفهمیدم تحقیرم خواست بکنه یا روحیه بهم بده؟! 🙂

  35. نسیم می‌گوید:

    “جبهه شکر بر خاک می سایم که دولت توافق ژنو، از نوشته هایم شکایت کرده.”

    آره! واقعا جای شکرگزاری هم داره…

    انشاالله در دادگاه موفق باشید.

  36. ناشناس می‌گوید:

    حذف اولین بانوی جودوکار محجبه مدال‌آور جهانی با فشار فدراسیون از مسابقات قهرمانی کشور

    http://jahannews.com/vdchvmnxk23nkkd.tft2.html

    هر چه حزب اللهی است دارند حذف می کنند و او را با برچسب تندرو بودن خانه نشین می کنند
    چه ورزشکار باشد، چه نویسنده…

  37. قاصدک منتظر می‌گوید:

    شکر خدا!
    بابت امنیت دلی ست
    که به درد چه کنم مبتلا نیست…
    و به دور از خواری و ذلت…
    محکم و بی ترس و واهمه…
    سربلند هر محکمه ای ست…

  38. رهگذر می‌گوید:

    سلام
    سید حسن نصرا… فرموده بود؛

    “سلاح ما به سمت گروه ها و احزاب لبنان نشانه نخواهد رفت. دشمن ما رژیم صهیونیستی است”.
    (نقل به مضمون)

    سلاح ما نیز به سمت دشمن خواهد بود. ما در برابر قانون تابعیم زیرا در دولت حقوقدانان همه باید از قانون تبعیت نمایند!!
    (البته منظور از همه را، همه می دانند!!)
    اگر هم محکوم شویم، باز هم تابع قانون هستیم.

    اصلا امام فرمود؛
    “اقدام خلاف قانون، خلاف شرع است”.

  39. همشهری باکری می‌گوید:

    یا علی

    حسین آقا؛
    ماشالله به این روحیه…

  40. همسنگـــــــــــــــــــــــر می‌گوید:

    انشاءالله این یکشنبه و شاید امثال یکشنبه هایی که قراره پیش بیاد، هیچ اتفاقی نمی افته، که پیروزی از آن صابران و صالحان است.

    مــــوفق باشید…

  41. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    بعضی حرفا رو اگه جدی بزنی خیلی خنده‌داره ولی اگه دقیقا همون حرف رو به شوخی بزنی اصلا جالب نیست و خیلی هم بی‌مزه‌ هست!
    حاضران دادگاه یک‌شنبه، از این‌جور حرفا زیاد می‌شوند!!
    شما حساب کن طرف میاد خیلی جدی می‌گه شما رو به دلیل چهار تا متن انتقادی، احضار کردیم؛ اونم به شکایت کجا؟!
    شــــــــــورای عــــــــــالی امـــــــــنیت مــــــــــــلی!!!

    داداش من جاتون بودم کلی از رفقام رو هم باهام می‌بردم؛ فضاشون عوض بشه!!

  42. شیدا می‌گوید:

    انسان نمى داند که این غم و حسرت را به کجا ببرد…
    که فرزندان فتنه گر و مفت خور آن پدر فتنه گر، حکم ریاست مى گیرند؛
    و فرزند فتنه ستیز و مؤمن آن شهید والا مقام، احضاریه شوراى امنیت!

    جاى آن است که خون موج زند در دل لعل
    زین تغابن که خزف مى شکند بازارش

  43. همسنگـــــــــــــــــــــــر می‌گوید:

    از حــذف ِ کلی ِ کامنت ِ من معلومه که اگه شما رئیس جمهور بشید هر چی دلسوز دور و برتون هست، حذفش می کنید! 🙂

    انشـــــاءالله که ناراحت نشده باشید.

    یــــــ علی ـــــــــــا.ع.

  44. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    خصوصی
    اگه صلاح دونستید جایگزین کنید:

    بعضی حرفا رو اگه جدی بزنی خیلی خنده‌داره ولی اگه دقیقا همون حرف رو به شوخی بزنی اصلا جالب نیست و خیلی هم بی‌مزه‌ هست!
    حاضران دادگاه یک‌شنبه، از این‌جور حرفا زیاد می‌شوند!!
    شما حساب کن طرف میاد خیلی جدی می‌گه شما رو به دلیل چهار تا متن انتقادی، احضار کردیم؛ اونم به شکایت کجا؟!
    ریاست شــــــــــورای عــــــــــالی امـــــــــنیت مــــــــــــلی!!!
    یکی نیست بگه خودت Low Level هستی، اقلا سطح اون صندلی که روش لم دادی رو حفظ کن!

    داداش من جاتون بودم کلی از رفقام رو هم باهام می‌بردم؛ فضاشون عوض بشه!!
    حسین قدیانی/ عمومی: همین کامنت تو دقیقا اقدام علیه امنیت ملی است! قبلی هم بود، اما این دیگه واقعا غیر قابل بخششه! همه این کامت ها رو نشون می دم به دادگاه. من، شما رو آدم می کنم! این، شما بودین که منو تشویق به اقدام علیه امنیت ملی می کردین! از همین الان برین دنبال سند! 🙂

  45. همسنگـــــــــــــــــــــــر می‌گوید:

    ببخشید یادم رفت بگم تأیید نشه.

  46. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    واقعا این بود اعتدال؟!!

  47. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    من کلا تکذیب می‌کنم!! شما ایمیل منو دارید خودتون جای من کامنت گذاشتید!! من فقط داشتم رد می‌شدم!!

    حالا یه سند مَنگوله‌دار می‌خواد یا یه مُنگول سنددار؟! 😀

  48. سیداحمد می‌گوید:

    خب دیگه؛ خیلی وقته مسافرت نرفتم.
    با اجازه تون من برم وسایلمو جمع کنم و با اهل و عیال، بریم سفر!
    دیگه تا بعد از عید که من برگردم، آب ها از آسیاب افتاده و ماجرای دادگاه هم ختم به خیر شده!
    اگر کسی سراغ منو گرفت، بگید مهاجرت کرده به گینه بی صاحاب!
    🙂

    بعله! یه همچین آدمی هستم من!
    😐

  49. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    شنیدم در زمانِ شیخ حسن شاه(!)
    کشاندند بی‌سوادی را به دادگاه!

    به جرمِ نقد و چند متنِ اساسی…
    چهار تیتر چون افه‌های سیاسی!!

    ولی آن مردِ رند(!) و با درایت…
    می کرد شکر خدا، جایِ شکایت!

    «قلم» گر در توافق، اختلال ست
    نشان از بی نشانِ اعتدال ست!!!

  50. خواهر شهید می‌گوید:

    سلام حسین آقا؛

    به شهدا واگذار می کنیم این جماعت را…

  51. سومی می‌گوید:

    از نشانه های پاس داشت ادبیات فارسی آقایان، یکی هم اینکه در مذاکرات با غرب برخلاف رویه دیپلماتیک بین المللی، به جای صحبت با زبان مادری و استفاده از مترجم، به انگلیسی صحبت می کنند به بهانه درست رساندن منظورشان به مخاطب.
    البته آقایون آداب دیپلماسی رو بهتر از بقیه می دانند!

  52. مجنون می‌گوید:

    داداش حسین؛
    با این جوابی که به کامنت سید احمد دادی، می تونم بگم به قول خودش خیلی سالاری.
    واقعا این شیخ در حد دشمنی ما هم نیست!

  53. همرزم شهید می‌گوید:

    شکایت دولت اعتدال از خود را به عنوان برگی بسیار زرین، در پرونده قلمم ثبت خواهم کرد. من در دادگاه خواهم گفت؛ «امنیت ملی یعنی امنیت ملی، نه امنیت توافق ژنو». واقعا جبهه شکر بر خاک می سایم که دولت توافق ژنو، از نوشته هایم شکایت کرده. خدا، شاکی از آدم نباشد. روح الله و سیدعلی، شاکی از آدم نباشند. شهدا، شاکی از آدم نباشند. این ملت، شاکی از آدم نباشد. یوم الله ۲۲ بهمن، شاکی از آدم نباشد. «وحدت و استقامت» شاکی از آدم نباشد…

    خدا را شکر، شاکی از ما درآمده! چنین اعتدالی، دوست ما می شد، کلاس قلم آدمی را پایین می آورد! امروز حتما به دادگاه خواهم رفت… با افتخار!

    آره داداش. مثلا آخرش که چی؟! مثلا می خوان چی کارت کنند؟
    واقعا افتخاره که از شکایت این دولت آدم به دادگاه بره!

    “ما همه حسین قدیانی هستیم”

  54. چشم انتظار می‌گوید:

    انشاءالله این احضاریه، تریبونی خواهد بود برای؛
    ۱- اثبات مظلومیت وطن امروز و داداش حسین.
    ۲- اعلام مواضع به حق و قانونی یک روزنامه نگار آزاد اندیش.
    ۳- ظرفیت نقدپذیری و فضای غیر امنیتی دولت اعتدال!
    ۴- تنویر و آگاهی بیشتر و بهتر مسئولین محترم امر، در دستگاههای سه گانه.
    ۵- مفتضح شدن بیش از پیش عمال و سران فتنه.
    ۶- و حکایت، همچنان باقی است!

  55. چشم انتظار می‌گوید:

    به نظرم اینجا باید گفت؛ بازی برد برد.
    عزت و ذلت دست خداست. دیگران حباب روی آب هستند. برای ما که باطن این اتفاق، میمون و مبارک است انشاءالله. آن یکشنبه ی سیاه مجلس کجا و این یکشنبه ی سفید قطعه ی مقدس ۲۶
    یاد این آیه ی شریفه افتادم:

    …و عَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (بقره ۲۱۶)
    و بسا چیزی را خوش نمی دارید و آن برای شما خوب است، و بسا چیزی را دوست می دارید و آن برای شما بد است، و خدا می داند و شما نمی دانید.

  56. یک استکان چای داغ! می‌گوید:

    شکایت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی از یک روزنامه‌نگار در پی نقد توافق ژنو

    http://www.tasnimnews.com/Home/Single/291069

  57. لبیک یا حسین می‌گوید:

    بیلبوردهای قشنگی بود. نمی دانم دقیقا چند در چند، اما با طراحی قرمز، سفید، مشکی، شاید از جذابترین بیلبردهای محرم ۸۸ و ۸۹ بود.
    حاج آقا پناهیان اون سال های پر از قصه، از غصه اش می گفت سر پاره کردن بیلبوردهای هیئت که فقط به خاطر شعار درخشنده ی رویش پاره می شدند و از قضا شلوغترین سال های هیئت همان موقع بود.
    “لبیک یا خامنه ای لبیک یا حسین است” به زعم او بیشتر مصرفش در مواجهه با بداخلاقی های داخلی بود که دل آقا را به درد می آورد و در پایان مراسم تا هیئتی ها نفس داشتند ازشون می خواست و می گفت؛ تا کور شود هر آنکه نتواند دید!

  58. ناشناس می‌گوید:

    “هیچ شکایتی از دولت ندارم” اینو نگی بهتره؛
    فردا همینو تو سرت می زنن میگن بشین سر جات، خود دانی!
    دست از سر اتحاد و افتراق اصولگرا بردار، آخه من موندم مثلا اگه اتحاد داشتن چه اتفاقی می افتاد که حالا نیفتاده!!

  59. سیداحمد می‌گوید:

    از اونجایی که می دونم داداش حسین این نوا را خیلی دوست دارن، لینکش را می گذارم…

    http://www.7uplod.ir/images/awijj4y09ner1o6lwzp0.mp3

  60. پیر مرد بی سواد می‌گوید:

    حسین جان!
    خون بر شمشیر پیروز است. بنابراین وقتی‌ که خون پدرت در قلمت جاری است، نتیجه دادگاه از حالا معلوم است.

    ضمناً زمان این دادگاه می‌‌شود مبنای تاریخ قطعه ۲۶

  61. عدالت خواه می‌گوید:

    چقدر افساد طلبان جلبکی، از به پیروزی رسیدن انقلاب رنگی اوکراین خوشحال اند و فکر می کنند ایران هم مثل اوکراینه که فتنه گران بتوانند قدرت را در دست گیرند.
    عاقبت موسوی و کروبی اعدام است.

  62. رضا 2 می‌گوید:

    بی ربط!!
    مردم اکراین پیروز شدند!! مردم همیشه پیروزند! محبوب زندانیشان هم آزاد شد و به میان آنها برگشت!!

  63. ناشناس می‌گوید:
  64. یه معتدل ضد افراط می‌گوید:

    داداش من؛ حالا که دیگه کار از کار گذشته!
    فقط تو این وقت باقیمانده سعی کن بیفتی “اوین” بند فتنه گران. یعنی قول میدم هیچ وقت دلت هوای کثیف تهرون رو نکنه!
    همچنین با توجه به سنگین بودن جرمت، حواست باشه نندازنت “کهریزک”!
    اگه رفتی اوین نامرد و تک خوری اگه همه بچه ها رو لو ندی! اگر هم خدایی نکرده رفتی سمت کهریزک، نامردی اگه اسم بچه ها رو ببری! یه چند روز مقاومت کن برات سند جور می کنیم!

  65. یه معتدل ضد افراط می‌گوید:

    راستی میگن شب دادگاه باید زود بخوابی تا موقع دادگاه سرحال باشی.
    صبحانه هم کامل باید بخوری.
    نیم ساعت قبل از شروع جلسه هم درب دادگاه بسته میشه و از ورود متهم جلوگیری خواهد شد!

  66. یه معتدل ضد افراط می‌گوید:

    خدا به همرات

  67. یه معتدل ضد افراط می‌گوید:

    دوستان صحبت های امروز جناب پرزیدنت با پزشکان رو شنیدید؟

    کلاً به نظر می رسه ایشون هنوز متوجه نیستند که رییس جمهور شدند و سخنرانی ها بیشتر به منبر وعظ آن هم از موضع بالا و سبک آخوندهای قدیمی شباهت داره تا نظرات کارشناسی یک رییس جمهور. کافیه سبک و سطح سخنان رهبری رو (که از نظر دینی و علم حوزوی و جایگاه الهی در رتبه بالاتری قرار دارد) را با اقشار مختلف ببینید تا متوجه شوید که حتی رهبری با این جایگاه هم در مواجهه با قشرهای مختلف به شدت از منبر رفتن و ایراد خطابه پرهیز میکنه و یک فضای تخصصی ایجاد می کنه. این هم یک انتقاد منصفانه. خواهشاً رسیدگی شود!

  68. لیلی می‌گوید:

    کارنامه آقایان مودب

    اظهارات جان اسمیت مترجم آمریکایی درباره جنایات اروپایی ها در برابر کنگره

    سربازان همه چیز سرخ پوستان را غارت کردند.
    جمجمه آنان را شکستند و پوست و مغز سرشان را بیرون آوردند.
    با سلاح سرد پیکرهای زنان را پاره کردند.
    کودکان را مورد آزار و اذیت و شکنجه قرار دادند.
    با قنداق تفنگ بر سر آنان کوبیدند و مغزشان را متلاشی کردند.
    پیکرهای زنان باردار را تکه پاره‌ کردن و نوزادان دو و سه ماهه را کشتند.
    پوست سر و اعضای تناسلی کشته شدگان را بریدند.
    انگشتان زنان سرخ پوست را قطع می کردند تا انگشتر آنان را به غنیمت برند.
    قلب زنان را و مردان را نیز کندند و هنگام رژه روی کلاه خودشان آویختند.

    بر اساس گزارشات دیگر
    از میان ۱۱۲ میلیون انسان سرخ‌پوست تنها ۲۵۰ هزار نفرشان زنده ماندند.
    طی ۹۳ جنگ که انواع سلاح‌های میکروبی در آن به کار رفت، میلیون‌ها تن از فرزندان چهارصد قوم و خلق سرخ پوست سرزمین‌های ناشناخته آمریکا کشته شدند.

    کشتار در ویتنام
    بعد از اولین حمله سربازان به مردم، نیروهای آمریکایی به هر چیز که حرکت می کرد اعم از حیوان و انسان، زن و مرد و پیر و کودک حمله کردند!
    از بمب‏ های شیمیایی که محتوی مواد نارنجی‏ رنگی به نام ایجنت اورنج(Agent Orange)بود بر سر مردم ویتنام می ریختند.
    سربازان مردم را به شکل گروهی در مکان هایی جمع کرده و سپس با تفنگ های خودکار به همه آنها شلیک می کردند.
    در یک روستا ۷۰ تا ۸۰ نفر را در مرکز روستا جمع کردند، تمامی این ۸۰ نفر که کاملا غیر مسلح بودند توسط یک ستوان به نام کالی کشته شدند!
    کالی طی چند مرحله تمامی افراد روستا را قتل عام کرد وقتی روستا خالی از موجود زنده شده بود و جوخه دیگر انسانی برای کشتن نمی دید، شروع به تیر اندازی به کلیه زخمی ها و افرادی که گمان می کردند زنده هستند کردند و به حیوانات هم رحم نکردند و تمام حیوانات را هم به رگباری از گلوله بستند.
    کالی به جرم گشتن این همه زن و کودک فقط به سه سال حبس در خانه محکوم شد!

    آمار کشتار جنگ های مداخله جویانه آمریکا

    کره و هندوچین
    طی جنگی سه ساله جان ۳ میلیون نفر را گرفتند که نیمی از آنها غیرنظامی بودند.

    ویتنام
    تعداد کشته شدگان نظامی و غیرنظامی ویتنامی از یک میلیون و ۵۰۰ هزار تا سه میلیون و ۸۰۰ هزار نفر تخمین زده شده اند.

    کامبوج
    مبارزات به سرکردگی آمریکا در کامبوج منجر به مرگ ۶۰۰ تا ۸۰۰ هزار نفر شده است.

    لائوس
    تعداد کشته شدگان جنگ لائوس نیز به حدود یک میلیون نفر می رسد.

    عراق
    تلفات جنگ عراق به چندصد هزار نفر رسیده است.
    در نیمه سال ۲۰۰۶ دو تحقیق صورت گرفته در مورد خانوارها، بیانگر مرگ ۴۰۰ تا ۶۵۰ هزار نفر بوده است.

    افغانستان
    تعداد نظامیان و غیرنظامیان کشته شده به حدود ۱۰۰ هزار نفر رسید.

    البته این آمار یقیناً بیشتر از این مقدار است زیرا آمریکا به کشته شدگان غیرنظامی بی توجه است و تعداد سازمان های غیرانتفاعی آمریکایی که خود را درگیری قربانیان جنگ می کنند بسیار اندک هستند و از اقبال عمومی چندانی نیز برخوردار نیست.
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    جماعت تحویل بگیرند دست آورد حضرات اتو کشیده و مودب و با هوش را برای ملت های ستمدیده جهان!!

    «این است ناوگان فاشیسم و تروریسم زیر لوای لیبرالیسم زپرتی!!»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.