کیلومترها جلوتر از همصدایی با اسرائیل!

«در سیاست، افه‌هایی هست که به بعضی‌ها نمی‌آید»

روز دوشنبه اغلب روزنامه‌ها که در میان‌شان ۲ تا هم زنجیره‌ای پیدا می‌شد، از قول نخست‌وزیر رژیم جعلی اسرائیل و در آستانه دور جدید مذاکرات هسته‌ای نوشتند: «ایران تا همین جای توافق ژنو هم، بی‌آنکه چیز خاصی از دست داده باشد، چیزهای زیادی به عنوان امتیاز از غرب گرفته. بخش مهمی از تحریم‌های ایران لغو شده و…».

یک بار دیگر به جملات نتانیاهو دقت کنید؛

ایران در توافق هسته‌ای، چیز خاصی از دست نداده.
ایران در توافق هسته‌ای، چیزهای زیادی به عنوان امتیاز از غرب گرفته.
بخش مهمی از تحریم‌های ایران لغو شده.

این جملات برای شما آشنا نیست؟! آیا عینا همین جملات، توسط بعضی‌ها در این چند وقت اخیر، مکرر نقل نشده؟! این جملات، آیا تکرار همان سخنان معدودی از دوستان دیپلمات نیست؟! و آیا جز این است که اصلاح‌طلبان و زنجیره‌ای‌ها، دقیقا از همین جملات درباره توافق ژنو استفاده می‌کنند؟! طرفه حکایت اینجاست؛ با وجود این همه تشابه تامل برانگیز، بعضی‌ها در یک دروغ بزرگ و یک بی‌اخلاقی نابخشودنی، منتقدان توافق ژنو را همصدا با سران رژیم غاصب قدس معرفی می‌کنند. این در حالی است که اگر تشابهات ظاهری در واکنش به توافق ژنو، ملاک یکی شدن صدا با سران اسرائیل باشد، پای جماعت خوش‌بین به دشمن بی‌ادب و بددهان ملت، گیر است. اولا؛ رئیس رژیم جعلی اسرائیل یعنی به عبارتی رئیس و پیشکسوت نتانیاهو، شیمون پرز، بارها و بارها روی خوش به توافق نشان داده. علت هم کاملا واضح است. اصولا هر آنچه دایره دستیابی ایران و ایرانی را به حق خود تنگ‌تر کند باعث خشنودی اسرائیل است. مگر ممکن است ما دُر غلتان هسته‌ای را با چند تا آب نبات صدقه‌ای معاوضه کنیم و اسرائیل بدش بیاید؟! ثانیا؛ منتقدان توافق ژنو اگر از منظر حق و حقوق ملت ایران، توافق را لازم‌النقد می‌دانند، لیکن نتانیاهو از منظر شکم‌سیری‌ناپذیر نظام سلطه که هرگز به کم قانع نیست، این توافق را بد می‌شمرد. این ۲ اگر فقط در یک عبارت ۲ کلمه‌ای «توافق بد» اشتراک کلام دارند، اما در تشریح آنچه بد بودن توافق می‌خوانندش، فاصله‌ای بس بعید و دور با هم دارند. فلذا همصدایی اصل‌کاری با صهیونیست‌ها، اتفاقا از آنِ کسانی است که در داخل، توافق را خوب و عالی فرض کرده‌اند. چه نتانیاهو که به توافق ژنو می‌تازد و چه بعضی‌ها که به آن می‌نازند، هر ۲ بر این باورند؛ «ایران، بی‌آنکه چیز خاصی از دست داده باشد، چیزهای زیادی به عنوان امتیاز از غرب گرفته. بخش مهمی از تحریم‌های ایران لغو شده و…». بنابراین تشابه در محتوا و همصدایی در متن، مربوط به نتانیاهو است که توافق را بد می‌داند با عده‌ای که در داخل، توافق ژنو را توافقی خوب می‌شمرند. این هر دو برای تشریح بد یا خوب بودن توافق ژنو، عینا و دقیقا به جملاتی شبیه هم استناد می‌کنند. من در اینجا، مثالی که قبلا هم زده بودم، تکرار می‌کنم. در یک مسابقه فوتبال، هواداران تیم «الف» و طرفداران تیم «ب» هر دو با شعار «حمله، حمله» از تیم‌های‌شان «گل زدن» می‌خواهند. این تشابه ظاهری، دست بر قضا، اوج افتراق این دو گروه تماشاگر را می‌رساند، چرا که یکی پیروزی تیم «الف» را جست‌وجو می‌کند و دیگری برد تیم «ب» را. این وسط، همصدای با رقیب، آن طرفدار نادان تیم «الف» است که بازیکنان «الف» را با شعارهای خود، دعوت به وا دادن، گل خوردن و باختن کند! در عالم سیاست هم همین است. بعضی‌ها دشمن را بزک می‌کنند تا دوست را به امتیاز بیشتر دادن وادارند. و صدالبته چنین امر ناصواب و ناثوابی، فقط همصدایی با دشمن نیست، بلکه همراهی و همدلی با خصم نیز هست! بگذریم که آحاد مردم، به این گزاره مشترک یعنی «ایران تا همین جای توافق ژنو هم، بی‌آنکه چیز خاصی از دست داده باشد، چیزهای زیادی به عنوان امتیاز از غرب‌گرفته. بخش مهمی از تحریم‌های ایران لغو شده و…» روز ۲۲ بهمن پاسخ محکمی دادند، صرف‌نظر از اینکه گوینده که باشد و کجا؟! خواه نتانیاهو بگوید؛ «توافق به نفع ایران بوده»، خواه بعضی‌ها، ملت در ۲۲ بهمن با شعارهای خود نشان داد با این نظر، اصلا موافقتی ندارد.

***

من خود به نیکی می‌دانم که متهم کردن بی‌ربط گروه‌های سیاسی مخالف به همصدایی با اسرائیل، از مصادیق بی‌تقوایی در کار سیاسی است؛ عمل غیر‌ پرهیزکارانه‌ای که مکرر و متاسفانه بعضا از ناحیه دوستان دیپلمات، صادر شده است. صدالبته این را نیز عقیده دارم که همصدا خواندنِ همصدایان با اسرائیل، نه بی‌تقوایی سیاسی، که مصداق شفافیت در امر اطلاع‌رسانی است. سال ۸۸ شعار «نه غزه، نه لبنان…» همصدایی با اسرائیل بود. بی‌قانونی علیه ۴۰ میلیون رای ملت، من‌جمله رای اکثریت، همصدایی با اسرائیل بود. تهمت تقلب به نظام ۳۰۰ هزار شهید جمهوری اسلامی، همصدایی با اسرائیل بود. «تقلب، اسم رمز آشوب»، همصدایی با اسرائیل بود. فتنه علیه راه و رای ملت، همصدایی با اسرائیل بود. پول مالیات مردم آمریکا را گرفتن و کار کردن برای دولت آمریکا جهت براندازی انقلاب اسلامی، همصدایی با اسرائیل بود. حذف «اسلام» از شعار «استقلال، آزادی…»، همصدایی با اسرائیل بود. آتش زدن عکس امام، همصدایی با اسرائیل بود. اهانت به ساحت قدسی یوم‌العیار عاشورا، همصدایی با اسرائیل بود. هلهله و سوت و کف در جوار خیمه عزای این ملت، همصدایی با اسرائیل بود… و عاقبت، چیزهای زیادی بود که نتانیاهو را بر آن داشت تا از سران بدبخت فتنه به عنوان «دوستان خوب اسرائیل» یاد کند! کیلومترها جلوتر از همصدایی با اسرائیل، جماعتی را می‌شناسیم که رسما ۴۰ میلیون رای ملت را و آرمان‌های خمینی بت‌شکن را به رژیم غاصب قدس فروختند و عامدانه یا از روی غفلت، بدل به ستون پنجم اسرائیل شدند. مع‌الاسف علیه این تندروی در خباثت و افراط در دنائت، لام تا کام صدایی از میانه‌روهای معتدلی چون آقای ناطق و بعضی روحانی‌های دیگر درنیامد، تا معلوم شود شعر «اعتدال» حتی نزد سرایندگانش نیز اندک ارج و قربی ندارد! در سیاست، افه‌هایی هست که هرگز به بعضی‌ها نمی‌آید! انقلابی‌ها را تندرو نخوانند، منتقدان را «بی‌سواد» ننامند، «آشتی‌ملی» پیشکش! «آشتی‌ملی» یوم‌الله ۲۲ بهمن ۹۲ وارد سی و ششمین سال حیات خود شد! نیست که بعضی‌ها به ملت و ساخت درونی کشور، اعتماد ندارند، نیست که فالوده به جای توده‌های نازنین ملت، با فتنه‌گران متمول می‌خورند، یادشان رفته ۳۵ سال از عمر «آشتی‌ملی» این دیار می‌گذرد. همه نوع تندروی دیده بودیم، الا تندروی در افه میانه‌روی! نان بزرگان خوردن و سنگ بازرگان به سینه زدن! دم از اخلاق زدن و متهم کردن منتقدان توافق سست ژنو به همصدایی با اسرائیل! کیست همصدا با اسرائیل؟! چند روز پیش نتانیاهو، خیلی واضح بیان کرد که «ما نه حق غنی‌سازی را برای ایران به رسمیت می‌شناسیم، نه چرخیدن هیچ سانتریفیوژی را». یعنی «هسته‌ای بی‌هسته‌ای». و اما این سخن نتانیاهو، شما خواننده عزیز را یاد چه می‌اندازد؟! براستی، چه جماعتی در داخل، همراه و هم‌رأی با دشمن و بدتر از همصدایی، بر بی‌خود بودن دانش هسته‌ای تاکید دارند؟! «هسته‌ای اصلا چه فایده‌ای دارد؟!»، «کشوری که نفت و گاز دارد، هسته‌ای می‌خواهد چکار؟!»، «ما اصلا هسته‌ای نداشته باشیم، چه می‌شود؟!» و… آیا تمنای گروهی هر چند قلیل از جماعت موسوم به اصلاح‌طلب نیست؟! و آیا جز این است که این عده بزدل و زبون، برای اهداف دشمن صهیونیستی، مشغول ایفای نقش سرباز هستند؟! و همان حرف، نیت و مراد او را عینا با همان ادبیات او، دنبال می‌کنند؟! از همه اینها گذشته، کلام زشت «ما اسرائیل را به رسمیت می‌شناسیم»، از کدام اردوگاه بیرون آمد؟! منتقدان توافق ژنو یا چاپلوسان دیپلماسی صدقه‌ای؟!

***

ما آن جماعتی هستیم که از حاج احمد متوسلیان و شهید طهرانی‌مقدم، خط می‌گیریم. ما همصدا با موشک شهاب ۳ هستیم. ما همصدا با صدای رگبار اسلحه شهید اصغر وصالی هستیم. ما همصدا با قدس شریفیم نه غاصب آن. ما همصدا با خون شهدای «الی‌بیت‌المقدس»‌ایم، نه سازشکارانی مثل بازرگان که هر چه بود -حتی اگر بنده خدا هم بود- بر خلاف خمینی و چمران، «سرباز خدا» نبود. ما همصدا با تنها چمران موجود، یعنی «چمران ولی‌فقیه» هستیم که زندگی در آمریکا را به نفع جنگ با صهیونیست‌ها بدرود گفت، که با همه عارف بودنش، آنجا که پای جنگ درمیان بود، سیلی به گوش زندگی و صلح و صفا زد، که گفت: «وقتی شیپور جنگ، نواخته شود، مرد از نامرد، شناخته می‌شود»، خمینی از بازرگان، بسیجیان از ملی‌مذهبی‌ها، بچه‌رزمنده‌ها از سازشکاران، انقلابی‌ها از خیر سرشان میانه‌روها، شهدای هسته‌ای از همصدایان با اسرائیل و ملت غیور ایران از بعضی صاحبان تزویر. آری! اسرائیل، همان رژیم جلاد و بی‌قاعده و قانونی که طولانی‌ترین گروگانگیری تاریخ در پرونده اوست و سرنوشت نامعلوم حاج احمد متوسلیان ما، بخشی از جنایت اوست، هنوز هم دقیقا عین آمریکا، برای سران فتنه دل می‌سوزاند. خط را اگر از خمینی و خامنه‌ای بگیری، با آزادی قدس همصدا می‌شوی، اما خط سیاسی را اگر به جای بزرگان که «سرباز خدا» هستند، از بازرگانِ‌ پشیمان بگیری، به خود که بیایی می‌بینی بسیار بدتر از بازرگان، بدل شده‌ای به «دوست خوب نتانیاهو». ۲۲ بهمنِ سی و پنجم نشان داد ملت ایران، «ملت موقت» نیست. باشد که دولت‌ها، سرمشق استقامت را از مقاومت ملت بگیرند، نه «دولت موقت». نیک اگر بنگری، دولت موقت، یکی هم در همصدایی با اسرائیل بود که انقلاب دوم شهیدان وزوایی و ورامینی علیه شیطان بزرگ را برنتافت. خداوند البته رحمت کند مهندس بازرگان را. آن مرحوم اینقدر صداقت داشت که از یک جا به بعد، دیگر نان امام و انقلاب را نخورد. حقا که بازرگان از یک جایی به بعد، دیگر نان بزرگان را نخورد! در شگفتم از بعضی‌ها که حتی نان بازرگان را هم به نرخ روز می‌خورند! و تازه متوجه شده‌اند آن مرحوم، اهل نماز و روزه هم بود! خدا می‌داند انقلاب، چقدر لطمه خورده از جماعتی که نان را به نرخ روز می‌خورند! ۸۸ ساکت بودند و حالا برای ما ناطق شده‌اند! چند جمله بالاتر نوشتم؛ «در سیاست، افه‌هایی هست که هرگز به بعضی‌ها نمی‌آید!» اگر نماز و روزه، بعضی‌ها را یاد بازرگان می‌اندازد، مرا یاد بزرگان می‌اندازد، یاد خمینی، یاد سرباز خدا، یاد چمران، یاد علم‌الهدی. اگر دین، بعضی‌ها را یاد بازرگان می‌اندازد، مرا یاد آخرین نماز زین‌الدین می‌اندازد، یاد برادران دستواره، یاد بچه‌بسیجی‌ها، یاد رد قناسه بر پیشانی آن شهید روستایی، هنگام تشهد در نماز… یا بهتر بگویم؛ هنگام شهادت در خانقاه بازی‌دراز.

وطن امروز/ ۳۰ بهمن ۱۳۹۲

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

  2. چشم انتظار می‌گوید:

    ما آن جماعتی هستیم که از حاج احمد متوسلیان و شهید طهرانی‌مقدم، خط می‌گیریم. ما همصدا با موشک شهاب ۳ هستیم. ما همصدا با صدای رگبار اسلحه شهید اصغر وصالی هستیم. ما همصدا با قدس شریفیم نه غاصب آن. ما همصدا با خون شهدای «الی‌بیت‌المقدس»‌ایم نه سازشکارانی مثل بازرگان که هر چه بود -حتی اگر بنده خدا هم بود- بر خلاف خمینی و چمران، «سرباز خدا» نبود. ما همصدا با تنها چمران موجود، یعنی «چمران ولی‌فقیه» هستیم که زندگی در آمریکا را به نفع جنگ با صهیونیست‌ها بدرود گفت، که با همه عارف بودنش، آنجا که پای جنگ درمیان بود، سیلی به گوش زندگی و صلح و صفا زد، که گفت: «وقتی شیپور جنگ، نواخته شود، مرد از نامرد، شناخته می‌شود»، که خمینی از بازرگان، بسیجیان از ملی‌مذهبی‌ها، بچه‌رزمنده‌ها از سازشکاران، انقلابی‌ها از خیر سرشان میانه‌روها، شهدای هسته‌ای از همصدایان با اسرائیل و ملت غیور ایران از بعضی صاحبان تزویر.

    …ahsant dadash hoseyn

  3. سنگربان می‌گوید:

    “در سیاست، افه‌هایی هست که هرگز به بعضی‌ها نمی‌آید! انقلابی‌ها را تندرو نخوانند، منتقدان را «بی‌سواد» ننامند، «آشتی‌ملی» پیشکش! «آشتی‌ملی» یوم‌الله ۲۲ بهمن ۹۲ وارد سی و ششمین سال حیات خود شد! نیست که بعضی‌ها به ملت و ساخت درونی کشور، اعتماد ندارند، نیست که فالوده به جای توده‌های نازنین ملت، با فتنه‌گران متمول می‌خورند، یادشان رفته ۳۵ سال از عمر «آشتی‌ملی» این دیار می‌گذرد. همه نوع تندروی دیده بودیم، الا تندروی در افه میانه‌روی!”

    عالی مثل همیشه…
    ممنون!

  4. سیداحمد می‌گوید:

    “کیلومترها جلوتر از همصدایی با اسرائیل، جماعتی را می‌شناسیم که رسما ۴۰ میلیون رای ملت را و آرمان‌های خمینی بت‌شکن را به رژیم غاصب قدس فروختند و عامدانه یا از روی غفلت، بدل به ستون پنجم اسرائیل شدند. مع‌الاسف علیه این تندروی در خباثت و افراط در دنائت، لام تا کام صدایی از میانه‌روهای معتدلی چون آقای ناطق و بعضی روحانی‌های دیگر درنیامد، تا معلوم شود شعر «اعتدال» حتی نزد سرایندگانش نیز اندک ارج و قربی ندارد!”

    قطعا این ساکتین و خفه خون گرفته های سال ۸۸، گناهشان بیشتر از آن ۴ تا جوانی است که کف خیابان، آن کارها را کردند.
    سکوت این ها باعث تحریک و تشویق آن جماعت شد!

  5. همشهری باکری می‌گوید:

    مرحبا بکم!

  6. یک استکان چای داغ! می‌گوید:

    چقدر غربزده و ضایعه این رئیس جمهور.
    اییییش! اصلا کمبود داره به خدا.

    سخنرانی امروزشو گوش کردید؟
    وقتی می خواست بگه سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸، برگشت گفت سال “بیست چهارده” تا “بیست هجده”
    فکر کرده الان خیلی اروپاییه!!

  7. سیداحمد می‌گوید:

    “«هسته‌ای اصلا چه فایده‌ای دارد؟!»، «کشوری که نفت و گاز دارد، هسته‌ای می‌خواهد چکار؟!»، «ما اصلا هسته‌ای نداشته باشیم، چه می‌شود؟!»”

    بیشتر کامنت هایی که در پست های مختلف فیس بوک ظریف دیده می شود، همین جملات بالاست!

  8. برف و آفتاب می‌گوید:

    تو این جمله، “که” اضافه نیست؟ یا این‌که به‌جاش “و” بذارید.

    که خمینی از بازرگان، بسیجیان از ملی‌مذهبی‌ها، بچه‌رزمنده‌ها از سازشکاران، انقلابی‌ها از خیر سرشان میانه‌روها، شهدای هسته‌ای از همصدایان با اسرائیل و ملت غیور ایران از بعضی صاحبان تزویر.

  9. سیداحمد می‌گوید:

    برف و آفتاب؛

    ممنون از تذکرتان. حذف “که” بدون گذاشتن “و” بهترین گزینه است.

  10. سیداحمد می‌گوید:

    این شبهه هم صدایی با اسرائیل را خیلی خوب جواب دادید.

    سپاس…
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    “۲۲ بهمنِ سی و پنجم نشان داد ملت ایران، «ملت موقت» نیست. باشد که دولت‌ها، سرمشق استقامت را از مقاومت ملت بگیرند، نه «دولت موقت».”

    آفرین!

  11. سیداحمد می‌گوید:

    “خداوند البته رحمت کند مهندس بازرگان را. آن مرحوم اینقدر صداقت داشت که از یک جا به بعد، دیگر نان امام و انقلاب را نخورد. حقا که بازرگان از یک جایی به بعد، دیگر نان بزرگان را نخورد!”

    واقعا… وقعا…

    خیلی شرف دارند امثال بازرگان که حرف دلشان را راحت و واضح می زنند و پای افکارشان هم می ایستند.
    بعضی ها خودشان و هفت نسلشان از صدقه سر انقلاب، خوردند و بردند؛ اما آنجا که باید پشت انقلاب باشند، جا خالی می دهند!

  12. قاصدک منتظر می‌گوید:

    در تمام روزهای خوب خدا، ملت انقلابی ایران اسلامی خط مشی خودش رو خوب نشون داده و باز هم در زمان مقتضی و زیر پرچم ولایت فقیه، در خط مقدم سیاست، جلوتر از همه سیاستمداران ضعیف و دورو (که تحمل یک روی آنها هم برای ما سخته چه برسه به دو روی شان!!!) حاضر می شه و اجازه عرضه اندام به احدی که بخواهد بر علیه حقوق این ملت کار کنه رو نمی ده!

    متاسفانه نمی دونم چرا احساس می کنم این دیپلماتهایی که جفت پای سیاستمداری شون می لنگه! بعد از این که با دیپلماسی ضعیفشون تمام و کمال به دشمن خدمت کردند…! خارج نشین می شوند و دیگه برنمی گردند…!

    این روزها دادهای مان را سکوت می کنیم و روی شانه ی دلمان می گذاریم… تا در فردایی روشن، آنچه را در سر برای تضعیف ملت پرورانده اند، دود کنیم و به هوا بفرستیم.

  13. مجنون می‌گوید:

    ۸۸ ساکت بودند و حالا برای ما ناطق شده‌اند!

  14. رضا اعتدال طلب-پزشک می‌گوید:

    اخبار خوبی از مذاکرات به گوش می رسد.
    برای فرزندان انقلاب دعا کنیم.

  15. بیست و ششی می‌گوید:

    به دهها جمله خاصی که از داداش حسین حفظ ایم، این جمله هم اضافه شد:
    “در سیاست، افه هایی هست که به بعضی ها نمی آید”!

  16. ناشناس می‌گوید:

    جناب آقای روحانی،

    از آنجا که امروز در جاده هراز، شماری از هموطنان مان، جان خود را از دست دادند، بد نیست با حضور سرزده در وزارت راه، از زحمات خودتان، وزیرتان (باجناق همین ناطق!) و… تجلیل کنید!

  17. صبر می‌گوید:

    خلاصه آمار سایت
    بازدید امروز: ۳
    بازدید دیروز: ۱۵۶۵
    افراد آنلاین: ۱
    بازدید کل: ۳۵۱۸۵۷۹
    « نمایش آمار کامل »
    powered by webgozar

    برای سید احمد! برادر کجایی؟

  18. سیداحمد می‌گوید:

    صبر؛

    این هم از افه های مخصوص وبگذر است، شما جدی نگیرید.
    یک لحظه هنگ کرد و الان در حال شمارش حاضرین است.
    همان لحظه ای که گفت آنلاین یک نفر، ۱۹ نفر آنلاین داشتیم.

  19. سیداحمد می‌گوید:

    “اسرائیل، همان رژیم جلاد و بی‌قاعده و قانونی که طولانی‌ترین گروگانگیری تاریخ در پرونده اوست و سرنوشت نامعلوم حاج احمد متوسلیان ما، بخشی از جنایت اوست،…”

    دردی در قلبم می پیچد با شنیدن این عبارت “طولانی‌ترین گروگانگیری تاریخ”

    لعن الله علی القوم الظالمین…

  20. یک استکان چای داغ! می‌گوید:

    میگه: “اخبار خوبی از مذاکرات به گوش می رسد.”

    دیگه چی رو به باد داد؟
    شهاب سه و زلزال و رعد؟
    چاه های نفت و گاز؟
    چی؟ این بار نوبت چیه؟

    آخه میگن مرحله دوم سبد کالا (سبد باج) هم در راهه؛ خدا رحم کنه!!

  21. به جای امیر می‌گوید:

    کادو (گفت و شنود)

    گفت: یکی از ضد انقلابیون مقیم آمریکا در وبلاگ شخصی خود خطاب به اردشیر امیرارجمند، مشاور فراری موسوی نوشته است؛ «هر چه فکر می‌کنم می‌بینم که تو خیلی از من بیچاره‌تری».

    گفتم: چرا؟! مگه چی شده؟!

    گفت: خطاب به او نوشته است؛ «من وقتی بی‌محلی آمریکایی‌ها را دیدم، از همکاری بیشتر با آنها خودداری کردم ولی تو همه چیزت را داده‌ای و هیچ‌چیز به دست نیاورده‌ای»!

    گفتم: چه عرض کنم؟! از یارو پرسیدند؛ تا به حال از کسی کادو گرفته‌ای؟ گفت؛ یک‌بار از دوستم یک کادوی گرانقیمت گرفتم. پرسیدند؛ چی بود؟ گفت؛ نمی‌دونم! می‌خواست بره دستشویی کادویش را داد دست من، براش نگه دارم تا بره و برگرده!

  22. سیداحمد می‌گوید:

    دیکته دشمن را ترجمه نکنید! (یادداشت روز)

    http://kayhan.ir/fa/news/6105

  23. مهدی علی زاده می‌گوید:

    واقعا هم صدا با اسرائیل، همین فتنه گران و اعتدالی ها هستند.

    بابت متن زیبای تان تشکر می کنم.

  24. قاصدک منتظر می‌گوید:

    خوشا به حال شهدا!
    تک تک سلول هایشان از احساس و عشق بود…
    و گزینه روی میزشان اعتقادات و آرمان هایشان…
    مردانگی و وفایشان از سر دینداری…
    و روحیه ستیزندگی شان از سر بیداری…
    علی گونه قدم برداشتند و حسین وار ایثار کردند…
    مسیر حرکتشان از غربت به قرب الهی رسیدن بود و در کمال هوشیاری سرباز خدا شدن…
    گوارای وجودشان تبسم خدا…

    خدایا!
    به حرمت خون تمام شهدایمان، ما را در خط خودت، ثابت قدم بگردان و عشق به ولایت را از ما مگیر که بی نان و آب می توان ولی بی عشق جانان هرگز…
    ******************************
    باز نامت آمد و من دوباره با احساسات خیسم در جاده ای که در آن طولانی ترین گروگانگیری تاریخ رخ داده با دلی پردرد که دلتنگ نگاه توست به دنبالت می گردم…
    حاج احمد؛
    ما مرد راه مانده ایم و سوار بر قطار انقلاب به سوی افق می رویم…
    مرد مومن؛
    بسم اللهی بگو و همراهمان باش…

  25. شیدا می‌گوید:

    لقمه هاى خیانت به این بزرگى چطور، از گلوهاى حرام خوارشان پایین مى ره!؟
    هر چند که دوباره امر برشان مشتبه شده و به زودى باید دوباره به “غلط کردم” بیفتند!

  26. سیداحمد می‌گوید:

    شیدا؛

    می دانم شرایط کامنت گذاشتن برای شما سخت و متفاوت با سایر دوستان است.
    شما یک لطفی بکنید؛ اصلا از . ، ؛ ! ؟ و … در کامنتتان استفاده نکنید.
    فقط کامنت تان را بنویسید و هر جایی جمله تمام شد، اینتر بزنید و بروید پایین.
    ویرایش کامنت شما، با ما!

  27. نسیم رضوی می‌گوید:

    این روزها اصلا حالم خوب نیست…

    همه امیدم به حرف های دیروز آقا و مولایم است…

  28. نادریان می‌گوید:

    ممنون آقای قدیانی.
    استفاده می کنیم از روشنگری هایتان.

  29. سید مجتبی می‌گوید:

    حاج حسین آقا! دمت گرم…

  30. همرزم شهید می‌گوید:

    “اگر نماز و روزه، بعضی‌ها را یاد بازرگان می‌اندازد، مرا یاد بزرگان می‌اندازد، یاد خمینی، یاد سرباز خدا، یاد چمران، یاد علم‌الهدی. اگر دین، بعضی‌ها را یاد بازرگان می‌اندازد، مرا یاد آخرین نماز زین‌الدین می‌اندازد، یاد برادران دستواره، یاد بچه‌بسیجی‌ها، یاد رد قناسه بر پیشانی آن شهید روستایی، هنگام تشهد در نماز… یا بهتر بگویم؛ هنگام شهادت در خانقاه بازی‌دراز.”

    چند روز پیش رفتم گلزار شهدا. سنگ مزار حاج احمد متوسلیان برای اولین بار توجهم را جلب کرد… گفتم: حاجی یعنی شهادتت قطعی شد!؟… بند دلم پاره شد…

    ما هنوز حالمون از خباثت نامردای غاصب گرفته است و دلمون برای حاج احمد ها تنگ…
    چرا این افاضه فضل کنندگان و بازرگانان حیثیت ملت، لبخند و حس خوب برای جلادان بی وطن می فرستند؟!

    حاشا بسیجی میدان را خالی کند…

    علی علی

  31. م.طاهری می‌گوید:

    “ما همصدا با تنها چمران موجود، یعنی «چمران ولی‌فقیه» هستیم که زندگی در آمریکا را به نفع جنگ با صهیونیست‌ها بدرود گفت، که با همه عارف بودنش، آنجا که پای جنگ درمیان بود، سیلی به گوش زندگی و صلح و صفا زد، که گفت: «وقتی شیپور جنگ، نواخته شود، مرد از نامرد، شناخته می‌شود»، خمینی از بازرگان، بسیجیان از ملی‌مذهبی‌ها، بچه‌رزمنده‌ها از سازشکاران، انقلابی‌ها از خیر سرشان میانه‌روها، شهدای هسته‌ای از همصدایان با اسرائیل و ملت غیور ایران از بعضی صاحبان تزویر.”

    عالی!

  32. یکی از (گنه کاران )پروانه ها می‌گوید:

    سلام

    خدا قوت به همه دست اندر کاران این وبلاگ
    یا زهرا

  33. م.طاهری می‌گوید:

    “اگر نماز و روزه، بعضی‌ها را یاد بازرگان می‌اندازد، مرا یاد بزرگان می‌اندازد، یاد خمینی، یاد سرباز خدا، یاد چمران، یاد علم‌الهدی. اگر دین، بعضی‌ها را یاد بازرگان می‌اندازد، مرا یاد آخرین نماز زین‌الدین می‌اندازد، یاد برادران دستواره، یاد بچه‌بسیجی‌ها، یاد رد قناسه بر پیشانی آن شهید روستایی، هنگام تشهد در نماز… یا بهتر بگویم؛ هنگام شهادت در خانقاه بازی‌دراز.”

  34. رضا 2 می‌گوید:

    آقا جان
    رهبری گفته که توافق ادامه میابد
    شمام اینقدر کاسه داغتر از آش بازی در نیارید دیگه!!

  35. دانشجو می‌گوید:

    در سیاست، افه‌هایی هست که به بعضی‌ها نمی‌آید…
    همه نوع تندروی دیده بودیم، الا تندروی در افه میانه‌روی! ”

    عالی بود. حقیقت رو تو جمله های قشنگی نوشتید. ممنون.
    موفق باشید.

  36. حــِــذر می‌گوید:

    «دیپلماسی ویلچر و سبد کالا»
    http://hezr.ir/post/71

  37. شیدا می‌گوید:

    جناب سید

    خیلى ممنون از لطف و زحمات شما

  38. العبد می‌گوید:

    سلام به همه؛
    به خاطر کامنت بی ربط به موضوع همین ابتدا معذرت می خوام!
    از دوستان کسی کتاب خیلی خوب در زمینه ی ولایت فقیه سراغ داره که هم از نظر محتوایی غنی باشه و هم زبان نوشتاری ساده و جذابی داشته باشه؟؟
    برای بسته فرهنگی اردوی راهیان دانشجوها می خوام. اگه کسی سراغ داره دریغ نکنه.

  39. موسویان می‌گوید:

    از صبح چند مطلب مختلف، مربوط به همین قضایای روز، در اینترنت خواندم.
    به جد و بی تعارف عرض می کنم خدمتتان این چند مطلب اخیر شما، بسیار متفاوت و درست بود.
    این یکی از حسن های قلم شماست که مطالبی با مباحث خشک و سیاسی را هم طوری می نویسید که خواننده جذب شود.
    روحیه انقلابی شما که در تمام مطالبتان جاری است، تحسین بر انگیز است.
    البته اگر بنا بر نمره دادن باشد، به ۳ مطلب قبلی شما ۲۰ می دهم و این مطلب هم ۱۹
    جسارت بنده را ببخشید.

  40. لیلی می‌گوید:

    رابطه ارباب و برده

    وقتی هم خدا را خواستیم و هم خرما را و به جای گوش سپردن به رهنمودهای ولایت چشم به دست بیگانه دوختیم و دموکراسی موهوم را گدایی کردیم و تصور کردم که می شود نور را با ظلمت آشتی داد و کوته بینانه به این اندیشیدیم که تنها راه ترقی و پیشرفت! (البته به زعم حضرات) فقط و فقط چنگ انداختن به دامان نوادگان وقیح و بی حیای عمو سام است؛
    پر واضح است که ماجرا به اینجا ختم می شود که کاخ سفید (بخوانید سیاه) در اقدامی جدید در صدد اعمال فشار برای محدود کردن گسترش قابلیت موشک های بالستیک (که بخشی از تشکیلات دفاعی ما است) باشد و امثال جی کارنیِ گور به گور شده در بیاید با گستاخی و وقاحت تمام بگوید: «آنها (ایران) باید با موضوعات مرتبط با برنامه موشک بالستیک شان روبرو شوند» و باز یک بی بُته دیگر با بی شرمی بگوید «قابلیت موشک بالستیک ایران به عنوان بخشی از توافق نهایی درباره برنامه هسته ای ایران مورد بررسی قرار خواهد گرفت و تمامی موضوعات به عنوان بخشی از مذاکرات جامع روی میز قرار دارد»

    ببینید، دقیقا با همان ادبیات خشن و زورگویانه ی اربابی با برده و مملوک خویش!
    و این است گفتمان مبتنی بر به اصطلاح دموکراسی اربابان دهکده مخوف جهانی مدعی حفظ حقوق بشر!!

    به راستی تا به کی باید در بوق جلب اعتماد دمید؟!
    آری براستی تا به کی ؟!
    و به چه قیمت؟!

  41. سید عباس می‌گوید:

    احســـــــــــــنت…
    عـــــــــــالی بود، خدا حفظت کنه برادر…

    “ما همصدا با تنها چمران موجود، یعنی «چمران ولی‌فقیه» هستیم که زندگی در آمریکا را به نفع جنگ با صهیونیست‌ها بدرود گفت، که با همه عارف بودنش، آنجا که پای جنگ در میان بود، سیلی به گوش زندگی و صلح و صفا زد، که گفت: «وقتی شیپور جنگ، نواخته شود، مرد از نامرد، شناخته می‌شود»، خمینی از بازرگان، بسیجیان از ملی‌مذهبی‌ها، بچه‌رزمنده‌ها از سازشکاران، انقلابی‌ها از خیر سرشان میانه‌روها، شهدای هسته‌ای از همصدایان با اسرائیل و ملت غیور ایران از بعضی صاحبان تزویر. آری! اسرائیل، همان رژیم جلاد و بی‌قاعده و قانونی که طولانی‌ترین گروگانگیری تاریخ در پرونده اوست و سرنوشت نامعلوم حاج احمد متوسلیان ما، بخشی از جنایت اوست…”

  42. یکی در سن و سال مادرتان می‌گوید:

    خدا حفظت کند پسرم.

  43. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    دقت کنید؛

    “ما همصدا با خون شهدای «الی‌بیت‌المقدس»ایم”

  44. لیلی می‌گوید:

    نشست خبری با سخنگوی دولت

    سوال: در خصوص اخراج کارشناسان از سازمان انرژی اتمی

    جواب: شایعه است و این موضوع صحت ندارد، البته ممکن است از عده‌ای مهندس و مکانیک برای پروژه ای استفاده کنیم و بعد از اتمام پروژه آنها بروند و این اسمش اخراج نیست.

    گفتگو با رئیس سابق انرژی اتمی

    سوال: آیا دولت از توانمندی های شما استفاده می کند؟

    جواب: ظرفیت های دولت فعلی با توانمندی های امثال اینجانب تطبیق ندارد. دولت با افرادی که طرف های مذاکره قبلا نام آن ها را در قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل ذکر کرده اند و نامشان در فهرست ترور دشمنان است و یا ترور شده اند نباید هم کاری داشته باشد!
    باید اضافه کنم در جهت کمک به دولت جدید از آنجا که این اشتیاق در آن ها دیده شد که از اطرافیان اینجانب اطلاعاتی را بدون هماهنگی و شیوه توافق شده می گیرند، گزارشی از توانمندی هسته ای کشور تا اول مرداد ۹۲ درنوزده صفحه تهیه و تحویل شد.

    سوال: آیا توقع یا علاقه دارید در امور انرژی اتمی از شما استفاده کنند؟
    جواب:اگر آقای دکتر روحانی میخواستند که من در انرژی اتمی ادامه بدهم این سوال را از ایشان می پرسیدم که شما برنامه تان برای انرژی اتمی چیست؟ اگر برنامه شان را به من می گفتند و دیدگاهشان را معلوم می کردند و آن چیزی که من قبول دارم و پذیرفته ام، با نظرات ایشان تطبیق داشت می ماندم و با ایشان کار میکردم.

    سوال: در مورد خبری که درباره تعدیل نیروهای متخصص و همکاران شهید احمدی روشن منتشر شد توضیحاتی بفرمایید.
    جواب:موضوع بیرون انداختن یک یا چند نفر نیست؛ ممکن است سلیقه مدیری با مدیر قبل از خود متفاوت باشد. در زمان مسئولیت بنده در سازمان انرژی اتمی ضمن به کارگیری هر فردی که تمایل به همکاری داشت، به افراد جوان و با انگیزه توجه ویژه می شد و نتیجه این تصمیم، خود را در انجام به موقع ماموریت ها نشان داد. باید دقت کنیم افراد شجاع و با انگیزه، متخصص و متعهد در جای درست قرار گیرند! بخش تخصصی و مدیریتی سازمان انرژی اتمی برای انجام ماموریت های بزرگتر در ساخت نیروگاه های هسته ای باید بیش از گذشته تقویت شود. اگر افرادی هم در حال حاضر گله ای دارند صبور باشند و با صداقت به کار خود ادامه دهند.

  45. ناشناس می‌گوید:

    به نظر من کتاب ولایت فقیه حضرت امام(ره) کاملترین کتاب است.

  46. ن . مهر می‌گوید:

    آقای قدیانی؛
    هر موقع نوشته های شما رو می خونم خدا رو شکر می کنم.
    الحمدلله که هستید.
    بیشتر از همه، این منو خوشحال می کنه که شما فرزند یک شهید هستید و به راه و مسیری که پدرتون انتخاب کرده ایمان دارید.

    متاسفانه با دیدن رفتار یک سری، بدجور دلم شکسته…
    نمی دونم شاید به خاطر سختی از دست دادن پدرانشون به این روز و حال افتادن ولی رفتارشون یه جورایی بقیه رو دلسرد می کنه!
    به همین خاطره که میگم خدا رو شکر که هنوز خوبانی چون شما هستن…

  47. سیداحمد می‌گوید:

    چرا سرعت اینترنت اینطور شده؟
    هر روز بدتر از قبل!

    سرعت اینترنت شما هم مثل ما، داغون شده؟
    چند دقیقه طول می کشه بتونم صفحه سایت رو باز کنم!!!

  48. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛

    تا ساعاتی دیگر، قطعه ۲۶ با یک متن بسیار مهم -معطوف به سخنان رهبر انقلاب در جمع مردم تبریز- به روز می شود.

    «…ما ملت، فقط مرد روزهای انتخابات نیستیم که دولتی را معین کنیم و برگردیم خانه های خود. ما رصد می کنیم رفتار و گفتار دولتمردان خود را. دقیق و عمیق. یوم الله ۲۲ بهمن، روز این رصد است. این رصد، هفت دهم درصدی نیست؛ صد در صدی است. اینجا دیگر، بحث ۴ سال و ۸ سال نیست، اصلا بحث سن و سال نیست، بحث یک تمثال باشکوه به نام «انقلاب اسلامی» است. ما مرد روزهای امتحانات هستیم؛ مرد روز کوفتن بر دهان دشمن بی ادب و بد دهان. ما ملت، حواس مان به همه جا هست. ما نه فقط از دین و سرزمین مان پاسداری می کنیم، بلکه زبان ملی مان، «فارسی» را نیز مراقبیم. زبان فارسی، خود مقوم، بلکه عامل وحدت ماست. از منِ ترک گرفته تا آن بلوچ و عرب و لر و بختیاری و ترکمن و… افتخار می کنیم به زبان فارسی. اگر هر یک جداگانه، زبان مادری داریم، زبان مادری همه خاک مان را و همه ملت مان را «فارسی» می دانیم. قله های ادب، ادبیات و شعر فارسی در همین صده اخیر را نگاه کنید! هر یک مختص قومی عزیز و زبانی شریف بوده اند، اما اشتهارشان به «فارسی» و «فارسی گویی» بوده است. نگهبان زبان فارسی، در وهله اول، اقوام و زبان های همین دیارند. زبان فارسی، به عبارتی در حکم همین ۲۲ بهمن، وحدت آفرین و غرورافزاست. اگر آن روز که خرمشهر –خاک وطن- به اشغال دشمن درآمد، همه و همه بی توجه به اختلافات قومی و زبانی، متحد و یک دل به دفاع بلند شدند، فارسی هم –زبان وطن- از هر قوم و زبانی مدافع دارد. مدعی و مدافع زبان فارسی، همه مردم این دیارند. همچنان که مدعی و مدافع انقلاب اسلامی، همه مردم این دیارند…».

  49. العبد می‌گوید:

    ناشناس! بابت نظرت ممنون؛
    ولی من کتابی می خوام که بیشتر حالت رمان مانند و داستانی داشته باشه و یه جورایی غیر مستقیم با مخاطب حرف بزنه.
    کسی سراغ نداره؟

  50. نسیم می‌گوید:

    قطعا نوشتن این همه مطلب تاثیرگذار، آرمانی و ارزشمند نیاز به تامل و وقت گذاشتن زیاد داره که حتما تمام خوانندگان قطعه به این موضوع واقف هستند.
    ممنون از این همه تلاش و خداقوت…

  51. رضا اعتدال طلب-پزشک می‌گوید:

    سرعت اینترنت هر روز بدتر از دیروز
    زنگ زدم مخابرات میگم من اینترنت ۱ مگ گرفتم و در بهترین حالت سرعت دانلود ۳۰ دارم
    میگه ۳۰ خوبه دیگه 😐
    بعد از کلی جر و بحث و این که من ماهی ۴۳ هزار تومن پول میدم. نباید این سرویسم باشه.
    میگه؛ ناراحتید قطعش کنید از سرویس دهنده دیگه ای استفاده کنید! فعلا اختلال شبکه داریم!
    خوردن نداره این پول ها…

  52. یاور سید علی می‌گوید:

    به به
    می بینم که صدای طرفداران اعتدال طلب مرد خیلی معتدل هم درآمده!

  53. immortal می‌گوید:

    سلام
    کاسه‌ی داغ تر از آش!!
    رهبری همچنان فرمودند: من خوشبین نیستم!
    در ضمن ما کاسه‌ی داغ تر از آش نیستیم، بیسواد و افراطی و… از این چیزها هستیم!

  54. صبر می‌گوید:

    دارم به خودم شک می کنم
    چون سرعت اینترنت ما عالی است
    اما همسایگانمان قطع!!

  55. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    خدا قوت

    استفاده کردیم.

  56. ناشناس می‌گوید:

    بحث ولایت فقیه، حالت داستان! رمان مانند!
    برای دانشجویان می خواهید یا دانش آموزان؟!

    در مورد این مساله مهم قطعا جای دیگه ای به این خوبی توضیح داده نشده…

  57. یاور سید علی می‌گوید:

    ابلاغیه رهبر عظیم الشان انقلاب درباره ی اقتصاد مقاومتی به سه قوه
    فرهنگ اقتصاد مقاومتی در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی

    اقتصاد مقاومتی/ اقتصاد مقاومتی معنایش این است که ما یک اقتصادی داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادی در کشور محفوظ بماند؛ هم آسیب‌‌پذیری‌اش کاهش پیدا کند؛ یعنی وضع اقتصادی کشور و نظام اقتصادی جوری باشد که در مقابل ترفندهای دشمنان که همیشگی و به شکلهای مختلف خواهد بود، کمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا کند. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲

    سند چشم‌انداز/ چشم‌انداز بیست ساله‌ى ابلاغ شده به مسؤولان سیاستگذارى و برنامه‌ریزى، یک امر عملى و منطقى و قابل تحقق است. نباید تصور شود کلماتى که در چشم‌انداز بیست‌ساله پشت سر هم نوشته مى‌شود، صرفا یک آرزوست و بدون محاسبه‌ى عملى است. به فضل پروردگار، ملت ایران و کشور عزیز ما مى‌تواند در طول بیست سال به این آینده برسد. این یک آینده‌ى مطلوب و یک گام بلند در راه رسیدن به آرمانهاى والاى اسلامى است که در آن، پیشرفت مادى، پیشرفت اقتصادى، پیشرفت فرهنگى، تعالى معنوى و اخلاقى و هویت اسلامى وجود دارد. امروز نظام جمهورى اسلامى در سایه‌ى کار و تلاشى که در سالهاى گذشته شده است، به عنوان یک چشم‌انداز روشن براى آینده، مى‌تواند این را مشخص و ترسیم کند. خود این یک پیشرفت است که جمهورى اسلامى بتواند با توجه به واقعیات کشور و واقعیات جهانى، آینده‌ى بیست ساله را به شکل منطقى و محاسبه شده ترسیم کند. به فضل پروردگار این آینده محقق خواهد شد. تصمیم داریم با همکارى مسؤولان دلسوز، این آینده تحقق پیدا کند و ان‌شاءالله تحقق پیدا خواهد کرد. ۱۳۸۲/۰۸/۲۳

    حماسه اقتصادی/ ما عرض کردیم «حماسه‌ى سیاسى» و «حماسه‌ى اقتصادى». حماسه‌ى اقتصادى فقط دست دولت نیست؛ البته برنامه‌ریزى‌هاى دولت مؤثر است. حماسه یعنى واقعه‌ى جهادگونه و پرشور؛ این را باید ملت ایران و مسئولان کشور مورد نظر قرار دهند؛ ضعفها را، خلأها را پُر کنند؛ اول بشناسند. در همه‌ى برنامه‌ریزى‌ها باید زندگى و معیشت طبقات ضعیف مورد توجه قرار گیرد؛ بعد براى آنها برنامه‌ریزى کنند. این میشود حماسه. آحاد مردم، چه در مصرفشان، چه در تولیدشان؛ بخشهاى مولّد یک جور، بخشهاى مصرف‌کننده یک جور، بخشهاى خدمات یک جور؛ بدانند که براى پیشرفت کشور حرکتِ جهش‌گونه لازم است، خلق حماسه لازم است؛ آن وقت کشور پیش خواهد رفت، استقرار پیدا خواهد شد. حماسه‌ى سیاسى و حماسه‌ى اقتصادى، دو توأمانند؛ هر کدامى دیگرى را تقویت میکند و حفظ میکند و نگه میدارد. ۱۳۹۲/۰۲/۰۷
    البتّه حماسه‌ى اقتصادى کارِ شش ماه و یک سال و دو سال نیست؛ حرکت بلندمدّت لازم است. از دولت کنونى هم نه مردم، نه ما و نه هر انسان منصفى انتظار ندارد که حالا در کوتاه‌مدّت همه‌ى این مشکلات را حل کند؛ نه، انتظار دارند که حرکت به سوى حل آغاز بشود و این را احساس کنند که یک حرکتى به سمت حلّ مشکلات هست و نگاه حکیمانه‌اى و مدبّرانه‌اى پشت سر قضایا هست. ۱۳۹۲/۰۶/۰۶

    الگوی اقتصاد بومی/ ما باید بتوانیم قدرت نظام اسلامى را در زمینه‌ى حل مشکلات اقتصادى به همه‌ى دنیا نشان دهیم؛ الگو را بر سر دست بگیریم تا ملتها بتوانند ببینند که یک ملت در سایه‌ى اسلام و با تعالیم اسلام چگونه میتواند پیشرفت کند. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱

    اقتصاد پیشرو/ ملت ایران این استعداد را دارد که آنقدر پیشرفت کند که بتواند در جهات گوناگون به عنوان یک الگوئى در دنیا خودش را نشان دهد. چرا ما به خودمان بدبین باشیم؟ چرا با نظر تحقیر به خودمان و ملت خودمان و آینده‌ى خودمان نگاه کنیم؟ دشمن میخواهد این را به ملت ما تلقین کند و در طول سالهاى متمادى تلقین کرده است. اینجور باوراندند که حتماً عنصر غربى پیشرو است و باید دنبال او حرکت کرد؛ نه، یک روزى تاریخ ما به ما نشان میدهد که قضیه بعکس بوده است. ما در دنیا پیشرو بودیم؛ پیشرو در علم بودیم، پیشرو در صنعت بودیم، پیشرو در تمدن‌سازى بودیم، پیشرو در فرهنگ بودیم؛ دیگران از ما یاد میگرفتند، مى‌آموختند؛ چرا امروز همان طور نشود؟ همت جوانان ما و نگاه آنها به مقوله‌ى پیشرفت باید آنجور باشد که ما آن آینده را در نظر بگیریم. ۱۳۹۱/۰۷/۲۲

    اقتصاد مولد و درونزا/ ما گفته‌ایم «ساخت درونى نظام» باید استحکام پیدا کند؛ ما گفته‌ایم «علم» بایستى رشد پیدا کند؛ ما گفته‌ایم «تولید داخلى» بایستى اساس کار باشد؛ ما گفته‌ایم «نگاه خوشبینانه به استعداد بومى کشور» بایستى جدّى باشد، استعدادها پرورش پیدا کند؛ اینها پایه‌هاى اصلى کار است. وقتى کشورى با تکیه‌ى به استعدادهاى درونى، با تکیه‌ى به ابتکار نیروى انسانى خود، با تکیه‌ى به علم و دانش خود، با تکیه‌ى به ایمان خود و با اتّحاد حرکت میکند، قطعاً به نتایج مطلوب خواهد رسید. ۱۳۹۲/۰۶/۲۶ بعضى از کشورها ممکن است تولیدات زیرزمینىِ خودشان را، نفت خودشان را، بشکه‌هاى نفت را، منتقل کنند به صاحبان ثروت و علم در دنیا، محصولات آنها را بخرند، یک ظاهرِ پیشرفتى هم ممکن است به‌وجود بیاید امّا این پیشرفت نیست؛ پیشرفت آن‌وقتى است که “درون‌زا” باشد، آن‌وقتى است که متّکى به استعداد درونى یک ملّت باشد. وزن و اعتبار کشورها و دولتها و ملّتها هم وابسته‌ى به همین درون‌زایى است. اگر چنانچه از درون، یک حرکتى، جهشى، رشدى به‌وجود آمد، به یک کشور، به یک ملّت، وزن میدهد، اعتبار میدهد، ارزش میدهد، ابّهت میدهد. ۱۳۹۲/۰۷/۱۷ بعضى می خواهند مشکلات را با کمک دیگران، با تکیه‌ى به دیگران، با رشوه دادن به دیگران، با تذلّل در مقابل دیگران حل کنند؛ بعضى‌ها هم نه، میخواهند مشکلات را با نیروى خودشان، با توان داخلى خودشان حل کنند – اعتقادمان این است که باید به تقویت ساخت درونى نظام اهمّیّت بدهیم؛ این اساس کار است. از درون، خودمان را باید تقویت کنیم. تقویت درونى با اندیشه‌ى کامل، با نگاه عاقلانه و خردمندانه چیزى است ممکن؛ چه به‌وسیله‌ى پیشرفت علمى، چه به‌وسیله‌ى ساخت و مدیریّت درست اقتصادى؛ اینها کارهایى است که به نظر ما ممکن است. ۱۳۹۲/۰۶/۱۴

    اقتصاد عدالت‌بنیان/ اگر کشورى در علم و فناورى و جلوه‌هاى گوناگون تمدن مادى پیشرفت کند، اما عدالت اجتماعى در آن نباشد، این به نظر ما و با منطق اسلام پیشرفت نیست. امروز در بسیارى از کشورها علم پیشرفت کرده است، صنعت پیشرفت کرده است، شیوه‌هاى گوناگون زندگى پیشرفت کرده است، اما فاصله‌ى طبقاتى عمیق‌تر و شکاف طبقاتى بیشتر شده است؛ این پیشرفت نیست؛ این پیشرفتِ سطحى و ظاهرى و بادکنکى است. وقتى که در یک کشورى، جمعیت معدودى بیشترین بهره‌ى مادى را از آن کشور میبرند و در همان کشور، در خیابانها مردم از سرما و گرما میمیرند، عدالت اینقدر نامفهوم و غیر عملى در آن کشور است.۱۳۹۱/۰۷/۲۲ تنظیم همه فعالیت‌هاى مربوط به رشد و توسعه اقتصادى بر پایه عدالت اجتماعى و کاهش فاصله میان درآمدهاى طبقات و رفع محرومیت از قشرهاى کم درآمد با تأکید بر موارد زیر: جبران نابرابرى‌هاى غیرموجه درآمدى از طریق سیاستهاى مالیاتى، اعطاى یارانه‌هاى هدفمند و ساز و کارهاى بیمه‌اى. تکمیل بانک اطلاعات مربوط به اقشار دو دهک پایین درآمدى و به هنگام کردن مداوم آن.هدفمند کردن یارانه‌هاى آشکار و اجراى تدریجى هدفمند کردن یارانه‌هاى غیرآشکار. تأمین برخوردارى آحاد جامعه از اطلاعات اقتصادى. ۱۳۸۷/۱۰/۲۱

    اقتصاد دانش¬‌بنیان/ اگر ما ان‌‌‌شاءالله بتوانیم بنیانگذارى کارهاى اقتصادى بر پایه‌‌‌ى دانش را پیش ببریم و به وجه غالب اقتصاد کشور تبدیل کنیم، این نه تنها به کشور قدرت اقتصادى خواهد داد، بلکه قدرت سیاسى هم خواهد داد، قدرت فرهنگى هم خواهد داد. وقتى یک کشورى احساس کرد که با علم خود، با دانش خود میتواند زندگى خود را و ملت خود را اداره کند و به دیگر ملتها خدمت برساند، احساس هویت میکند، احساس شخصیت میکند؛ این درست همان چیزى است که ملتهاى مسلمان امروز به آن احتیاج دارند. ۱۳۹۱/۰۵/۰۸

    اقتصاد بدون نفت/ امروز شما ملاحظه کنید، وقتى روى نفتِ ما فشار مى‌آورند، ما دچار مشکل میشویم، این ناشى از چیست؟ ناشى از این است که ما تکیه‌مان را به نفت از بعد از دوره‌ى جنگ و پایان جنگ تا امروز، نتوانستیم کم کنیم، اگر ما تکیه‌مان را به نفت کم میکردیم، فشار بر روى نفت این‌قدر براى ما سخت تمام نمیشد. ۱۳۹۲/۰۶/۱۴
    اقتصاد ما دچار این اشکال است که وابسته‌ی به نفت است. ما باید اقتصاد خودمان را از نفت جدا کنیم؛ دولتهای ما در برنامه‌های اساسیِ خودشان این را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان “تکنوکرات” لبخند انکار زدند که مگر میشود؟! بله، میشود؛ باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامه‌ریزی کرد. وقتی برنامه‌ی اقتصادی یک کشور به یک نقطه‌ی خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روی آن نقطه‌ی خاص تمرکز پیدا میکنند. ۱۳۹۲/۰۱/۰۱ قطع وابستگى هزینه‌هاى جارى دولت به درآمدهاى نفت و گاز تا پایان برنامه. ۱۳۸۷/۱۰/۲۱

    سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی/ روح اصل ۴۴ این بود که ما بتوانیم اولاً سرمایه‌هاى مردم و بعد مدیریت مردم را وارد عرصه‌ى اقتصاد کنیم. باید سرمایه‌هاى مردم و مدیریت مردم – بخش خصوصى – وارد عرصه‌ى اقتصاد بشود؛ والّا اگر مدیریتها دولتى باقى ماند، آن مقصود حاصل نخواهد شد. یک خط متعادلى وجود دارد. خط متعادل همین است: سرمایه‌ى مردم و مدیریت مردم اقتصاد را بر دوش بگیرد و کنترل و هدایت به عهده‌ى دولت باشد. اگر چنانچه ان‌شاءاللَّه این کار بخوبى انجام بگیرد – که البته در کوتاه‌مدت هم انجام نمیگیرد؛ این جزو کارهاى میان‌مدت و بلندمدت است و زحمت هم دارد – واقعاً یک فرجى براى اقتصاد کشور خواهد شد. ۱۳۸۹/۰۶/۰۸ ما در نگرشهایمان در مسئله‌ى اقتصاد کشور، در رفتارهامان و در ساختارهاى تشکیلاتى و اداریمان، قوانینمان و قواعد موضوعه‌مان، نقشها و سهمهایى که هر کدام از دستگاهها دارند، باید تغییراتى بدهیم و بر اساس این سیاستگذارى و این سیاستها، آینده‌ى خودمان را شکل بدهیم. این جزو وظایف حتمىِ همه‌ى دستگاههاى کشور است. بودجه بر اساس این سیاستها بایستى تنظیم و تصویب بشود؛ باید فعالیتهاى اقتصادىِ بیرون از بودجه، بر اساس این سیاستها تنظیم بشود. در این زمینه هم مجلس، هم دولت، هم قوه‌ى قضائیه وظائف بسیار مهمى دارند، که باید انجام بدهند. ۱۳۸۵/۱۱/۳۰

    توانمندسازی بخش خصوصی/ بخش خصوصى را باید توانمند کرد؛ هم به فعالیت اقتصادى تشویق بشوند، هم سیستم بانکى کشور، دستگاه‌هاى دولتى کشور و دستگاه‌هائى که میتوانند کمک کنند – مثل قوه‌ى مقننه و قوه‌ى قضائیه – کمک کنند که مردم وارد میدان اقتصاد شوند. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳
    مسئله فقط این نیست که ما بنگاه‌هاى اقتصادى را واگذار کنیم و بگوئیم واگذار شد، خودمان را خلاص کردیم؛ در کنار این واگذارى، کارهاى دیگرى لازم است: بایستى بخش خصوصى توانمند بشود، باید امکان مدیریتِ خوب پیدا کند. ۱۳۹۰/۰۵/۲۶ تقویت و حمایت از توسعه سرمایه‌گذاری بخش خصوصی و تعاونی در فعالیت‌های اقتصادی کشور برابر با سیاست‌های ابلاغی اصل ۴۴ قانون اساسی. ۱۳۸۹/۱۱/۲۹ توانمند سازی بخشهای خصوصی و تعاونی در اقتصاد و حمایت از آن جهت رقابت کالاها در بازارهای بین المللی. ۱۳۸۵/۰۴/۱۱

    مصرف تولیدات داخلی/ ما باید عادت کنیم، براى خودمان فرهنگ کنیم، براى خودمان یک فریضه بدانیم که هر کالائى که مشابه داخلى آن وجود دارد و تولید داخلى متوجه به آن است، آن کالا را از تولید داخلى مصرف کنیم و از مصرف تولیدات خارجى بجد پرهیز کنیم؛ در همه‌ى زمینه‌ها: زمینه‌هاى مصارف روزمرّه و زمینه‌هاى عمده‌تر و مهمتر. ۱۳۹۱/۰۱/۰۱
    به نظر من یکى از قلمهاى مجاهدت اقتصادى مردم این است که بروند سراغ کالاى ساخت داخل؛ آن را بخواهند. البته این طرف قضیه هم این است که کالاى ساخت داخل بایستى قانع‌کننده باشد؛ بایستى دوامش، استحکامش، مرغوبیتش جورى باشد که مشترى را قانع کند؛ این هر دو در کنار هم، یک کار لازم و واجبى است. ۱۳۹۰/۰۲/۰۷

    اهداف تحریم اقتصادی/ هدف آنها از این تحریمها این بود که ملت را در راه خودشان مردد کنند؛ بین ملت ایران و نظام اسلامی جدائی بیندازند؛ مردم را دلسرد کنند، ناامید کنند. ۱۳۹۲/۰۱/۰۱ دشمن با تحریم و با فشار اقتصادىِ گوناگون سعى کرد مردم را از میدان خارج کند. میگویند که ما با مردم دشمن نیستیم. دروغ میگویند؛ راحت، با وقاحت! بیشترین فشار براى این است که مردم ناراحت شوند، مردم در تنگنا قرار بگیرند، مردم زیر فشار قرار بگیرند، شاید بتوانند به این وسیله بین مردم و نظام اسلامى فاصله ایجاد کنند. هدف، فشار بر مردم است. ۱۳۹۲/۰۲/۰۷ آنچه که دشمنان ما هدف گرفته بودند، صحنه‌ها و عرصه‌های مختلف بود؛ عمدتاً عرصه‌ی اقتصاد و عرصه‌ی سیاست بود. در عرصه‌ی اقتصاد، گفتند و تصریح کردند که میخواهند ملت ایران را به‌وسیله‌ی تحریم فلج کنند؛ اما نتوانستند ملت ایران را فلج کنند و ما در میدانهای مختلف، به توفیق الهی و به فضل پروردگار، به پیشرفتهای زیادی دست پیدا کردیم. ۱۳۹۱/۱۲/۳۰

    جهاد اقتصادی/ به نظر صاحبنظران، امروز در این برهه‌ى از زمان، مسئله‌ى اقتصادى از همه‌ى مسائل کشور فوریت و اولویت بیشترى دارد. اگر کشور عزیز ما بتواند در زمینه‌ى مسائل اقتصادى، یک حرکت جهادگونه‌اى انجام بدهد، این گام بلندى را که برداشته است، با گامهاى بلند بعدى همراه کند، بلاشک براى کشور و پیشرفت کشور و عزت ملت ایران تأثیرات بسیار زیادى خواهد داشت. ما باید بتوانیم قدرت نظام اسلامى را در زمینه‌ى حل مشکلات اقتصادى به همه‌ى دنیا نشان دهیم؛ الگو را بر سر دست بگیریم تا ملتها بتوانند ببینند که یک ملت در سایه‌ى اسلام و با تعالیم اسلام چگونه میتواند پیشرفت کند. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱ آنچه که در عرصه‌ی مجموعه‌ی مسائل کشور انسان مشاهده میکند، که در سال ۹۰ باید ما آن را وجهه‌ی همت خودمان قرار بدهیم، این است که از جمله‌ی اساسی‌ترین کارهای دشمنان ملت ما و کشور ما در مقابله‌ی با کشور ما، مسائل اقتصادی است. البته در عرصه‌ی فرهنگی هم فعالند، در عرصه‌ی سیاسی هم فعالند، در عرصه‌ی انحصارات علمی هم فعالند، اما در عرصه‌ی اقتصادی فعالیت بسیار زیادی دارند. همین تحریمهائی که دشمنان ملت ایران زمینه‌سازی کردند یا آن را بر علیه ملت ایران اعمال کردند، به قصد این بود که یک ضربه‌ای بر پیشرفت کشور ما وارد کنند و آن را از این حرکت شتابنده باز بدارند. البته خواسته‌ی آنها برآورده نشد و نتوانستند از تحریمها آن نتیجه‌ای را که انتظار داشتند، بگیرند و تدابیر مسئولان و همراهی ملت بر ترفند دشمنان فائق آمد؛ اما دنبال میکنند. لذا این سال جاری را که از این لحظه آغاز میشود، ما بایستی متوجه کنیم به اساسی‌ترین مسائل کشور، و محور همه‌ی اینها به نظر من مسائل اقتصادی است. لذا من این سال را «سال جهاد اقتصادی» نامگذاری میکنم و از مسئولان کشور، چه در دولت، چه در مجلس، چه در بخشهای دیگری که مربوط به مسائل اقتصادی میشوند و همچنین از ملت عزیزمان انتظار دارم که در عرصه‌ی اقتصادی با حرکتِ جهادگونه کار کنند، مجاهدت کنند. حرکت طبیعی کافی نیست؛ باید در این میدان، حرکت جهشی و مجاهدانه داشته باشیم. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱

    فرهنگ و روحیه جهادی/ روحیّه‌ی جهادی لازم است. ملّت ما از اوّل انقلاب تا امروز در هر جایی که با روحیّه‌ی جهادی وارد میدان شده، پیش رفته؛ این را ما در دفاع مقدّس دیدیم، در جهاد سازندگی دیدیم، در حرکت علمی داریم مشاهده میکنیم. اگر ما در بخشهای گوناگون، روحیّه‌ی جهادی داشته باشیم؛ یعنی کار را برای خدا، با جدّیّت و به صورت خستگی‌ناپذیر انجام دهیم – نه فقط به عنوان اسقاط تکلیف – بلاشک این حرکت پیش خواهد رفت. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱

    حمایت از تولید ملّی/ یک بخش مهم از مسائل اقتصادى برمیگردد به مسئله‌ى تولید داخلى. اگر به توفیق الهى و با اراده و عزم راسخِ ملت و با تلاش مسئولان، ما بتوانیم مسئله‌ى تولید داخلى را، آنچنان که شایسته‌ى آن است، رونق ببخشیم و پیش ببریم، بدون تردید بخش عمده‌اى از تلاشهاى دشمن ناکام خواهد ماند. پس بخش مهمى از جهاد اقتصادى، مسئله‌ى تولید ملى است. اگر ملت ایران با همت خود، با عزم خود، با آگاهى و هوشمندى خود، با همراهى و کمک مسئولان، با برنامه‌ریزىِ درست بتواند مشکل تولید داخلى را حل کند و در این میدان پیش برود، بدون تردید بر چالشهائى که دشمن آن را فراهم کرده است، غلبه‌ى کامل و جدى پیدا خواهد کرد. بنابراین مسئله‌ى تولید ملى، مسئله‌ى مهمى است.
    اگر ما توانستیم تولید داخلى را رونق ببخشیم، مسئله‌ى تورم حل خواهد شد؛ مسئله‌ى اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلى به معناى حقیقى کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهده‌ى این وضعیت، مأیوس و ناامید خواهد شد. وقتى دشمن مأیوس شد، تلاش دشمن، توطئه‌ى دشمن، کید دشمن هم تمام خواهد شد.
    سهم دولت در این کار، پشتیبانى از تولیدات داخلىِ صنعتى و کشاورزى است. سهم سرمایه‌داران و کارگران، تقویت چرخه‌ى تولید و اتقان در کار تولید است. و سهم مردم – که به نظر من از همه‌ى اینها مهمتر است – مصرف تولیدات داخلى است. ۱۳۹۱/۰۱/۰۱

    مدیریت مصرف/ مسئله‌ى مدیریت مصرف، یکى از ارکان اقتصاد مقاومتى است؛ یعنى مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاه‌هاى دولتى، هم دستگاه‌هاى غیر دولتى، هم آحاد مردم و خانواده‌ها باید به این مسئله توجه کنند؛ که این واقعاً جهاد است. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳ مصرف هم باید مدیریت شود. این قضیه‌‌ى اسراف و زیاده‌‌روى، قضیه‌‌ى مهمى در کشور است. خب، حالا چگونه باید جلوى اسراف را گرفت؟ فرهنگ‌‌سازى هم لازم است، اقدام عملى هم لازم است. فرهنگ‌‌سازى‌‌اش بیشتر به عهده‌‌ى رسانه‌‌هاست. واقعاً در این زمینه، هم صدا و سیما در درجه‌‌ى اول و بیش از همه مسئولیت دارد، هم دستگاه‌‌هاى دیگر مسئولیت دارند. باید فرهنگ‌‌سازى کنید. ما یک ملت مسلمانِ علاقه‌‌مند به مفاهیم اسلامى هستیم، اینقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متأسفانه در زندگى‌‌مان اهل اسرافیم! بخش عملیاتى‌‌اش هم به نظر من از خود دولت باید آغاز شود. در گزارشهاى شماها من خواندم، حالا هم بعضى از دوستان اظهار کردند که دولت درصدد صرفه‌‌جوئى است و میخواهد صرفه‌‌جوئى کند؛ بسیار خوب، این لازم است؛ این را جدى بگیرید. دولت خودش یک مصرف‌‌کننده‌‌ى بسیار بزرگى است. شما از بنزین بگیرید تا وسائل گوناگون، یک مصرف‌‌کننده‌‌ى بزرگ، دولت است. حقیقتاً در کار مصرف، صرفه‌‌جوئى کنید. صرفه‌‌جوئى، چیز بسیار لازم و مهمى است. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲

    مبارزه با مفساد اقتصادی/ امروز کشور ما تشنه‌ى فعالیّت اقتصادى سالم و ایجاد اشتغال براى جوانان و سرمایه‌گذارى مطمئن است. و این همه به فضائى نیازمند است که در آن، سرمایه‌گذار و صنعتگر و عنصر فعال در کشاورزى و مبتکر علمى و جوینده‌ى کار و همه‌ى قشرها، از صحّت و سلامت ارتباطات حکومتى و امانت و صداقت متصدیان امور مالى و اقتصادى مطمئن بوده و احساس امنیت و آرامش کنند. اگر دست مفسدان و سوءاستفاده‌کنندگان از امکانات حکومتى، قطع نشود، و اگر امتیازطلبان و زیاده‌خواهان پرمدّعا و انحصارجو، طرد نشوند، سرمایه‌گذار و تولید کننده و اشتغال‌طلب، همه احساس ناامنى و نومیدى خواهند کرد و کسانى از آنان به استفاده از راههاى نامشروع و غیرقانونى تشویق خواهند شد. ۱۳۸۰/۰۲/۱۰

    شفاف‌سازی/ بایستى فعالان بخش خصوصى بدانند فرصتهاى سرمایه‌گذارى کجاهاست، کدامهاست؛ همه مطلع باشند، استفاده‌هاى ویژه‌خوارانه نشود. محصور بودن اطلاعات، محدود بودن اطلاعات به بعضى از افراد، دون بعضى، موجب ویژه‌خوارى‌هاى عجیبى میشود؛ که گاهى ثروتهاى بادآورده‌ى یکشبه را براى افرادى که سوء استفاده‌چى هستند، فراهم میکند؛ به خاطر اینکه اطلاع دارند که بناست فلان کالا بیاید، فلان کالا تولید بشود، فلان کالا جلویش گرفته بشود، قیمت فلان کالا بالا برود یا پائین بیاید، یا فلان قانون تصویب بشود. اینهائى که مطلعند، سوءاستفاده میکنند. اطلاعات باید عمومى بشود. باید شفاف‌سازى اطلاعات صورت بگیرد. البته این در دولتهاى قبل مطرح بود، در دولت نهم و دهم هم فعالیتهائى انجام گرفته؛ لیکن کافى نیست. بایستى در این زمینه کار بیشترى انجام بگیرد. ۱۳۹۰/۰۵/۲۶

    هدفمندی یارانه‌ها/ اهداف مهم این کار، در درجه‌ى اول، توزیع عادلانه‌ى یارانه‌هاست. دستگاه مدیریت کشور یارانه‌هائى را بین مردم تقسیم میکند. با شکل قبلى، این یارانه‌ها به کسانى که بیشتر پول داشتند، بیشتر مصرف میکردند، بیشتر میرسید؛ اما به کسانى که کمتر پول داشتند، کمتر مصرف میکردند، این یارانه‌ها کمتر میرسید. با هدفمند کردن یارانه‌ها، توزیعِ عادلانه انجام میگیرد؛ یعنى به همه، به نسبت واحدى میرسد. این، یک گام بلند در جهت ایجاد عدالت اجتماعى است. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱

    خودکفایی/ کشور در مسائل حیاتی و اساسی باید خودکفا باشد. نه اینکه از دیگران به‌کلّی بی‌نیاز باشد، نه؛ امّا اگر به کسی یا کشوری، در چیزی احتیاج دارد، طوری روابطش را تنظیم کند که اگر خواست آن را به دست آورد، دچار مشکل نشود؛ او هم چیزی داشته باشد که مورد نیاز آن کشور است؛ خودکفایی یعنی این. ۱۳۸۵/۰۸/۱۸

    استقلال اقتصادی/ استقلال اقتصادی، یعنی ملّت و کشور، در تلاش اقتصادی خود روی پای خود بایستد و به کسی احتیاج نداشته باشد. معنایش این نیست که ملّتی که استقلال اقتصادی دارد، با هیچ‌‌کس در دنیا داد و ستد نمیکند؛ نه. داد و ستد، دلیل ضعف نیست. چیزی را خریدن، چیزی را فروختن، معامله کردن، گفتگوی تجاری کردن، این‌ها دلیل ضعف نیست. امّا باید طوری باشد که یک ملّت، اوّلاً نیازهای اصلی خودش را بتواند خودش فراهم کند. ثانیاً، در معادلات اقتصادی دنیا و مبادلات جهانی، وزنه‌ای باشد. نتوانند او را به آسانی کنار بگذارند؛ نتوانند او را به آسانی محاصره کنند؛ نتوانند او را به آسانی فرو دهند و هر چه میخواهند به او املا کنند. ۱۳۷۲/۰۲/۱۵

    امنیت غذایی/ این ملت عزیز و سربلند، در امر تغذیه و تهیه مواد غذایى اصلى خود، نباید به بیرون مرزها هیچ احتیاجى داشته باشد. از اوّل انقلاب تا امروز، تکیه بر مسأله کشت و زرع، براى تأمین این منظور بوده است. ما براى گندم و برنج و روغن و لبنیات و خوراک دام و بقیه مصارف عمده و اصلى کشورمان نباید نیازمند دیگران باشیم. ۱۳۸۰/۱۰/۱۲ امنیت غذایى براى کشورى بزرگ، پُرجمعیت و داراى هدفهاى بلند، بسیار مهم است؛ لذا بخش کشاورزى و دامدارىِ ما یک بخش ویژه و استثنایى است و همه باید براى آن تلاش کنند. ۱۳۸۲/۱۰/۱۴

    ارتباط صنعت و دانشگاه/ با توجه به نیاز مبرم صنایع به فنآورى روز و رفع نیازهاى کشور در زمینه‌هاى مختلف، متأسفانه هنوز شاهدیم ارتباط سازمان‌یافته‌اى میان صنعت و دانشگاه برقرار نشده است. برقرارى نظام صحیح میان صنعت و دانشگاه، علاوه بر حل معضل بیکارى و ایجاد اشتغال، باعث صرفه‌جویى ارزى و استقلال صنعتى خواهد شد. ۱۳۸۲/۰۲/۲۲
    ارتباط مؤثر بین دانشگاهها و مراکز پژوهشى با صنعت و بخشهاى مربوط جامعه. ۱۳۸۷/۱۰/۲۱

    نقشه جامع علمی/ ما باید بدانیم نقشه‌ى جامع علمى کشور چیست. کدام علم، به چه اندازه، در کجاى این نقشه جا دارد. اینجور نباشد که مثل یک ورزشکارى که فقط روزى بازو کار میکند و بازوهایش میشود اینقدر، در حالیکه پا و سینه و شانه‌اش مثل یک آدم لاغر است، باشیم! این، فایده‌اى ندارد. نقشه‌ى جامع علمى، چیزِ لازمى است: جایگاه علوم گوناگون، هرکدام؛ مقدار دانشجو، نوع دانشجو، جنس دانشجویان – دختر، پسر – مناطق گوناگون؛ اینها باید روشن بشود؛ ما بدانیم چه‌کار میخواهیم بکنیم. این کارها البته شروع شده، لکن باید جدیت بکنید دنبال بشود. ۱۳۸۶/۰۶/۱۲ بعد از آنکه نقشه‌ى جامع علمى تهیه و فراهم شد، کارهاى دیگرى هم بایستى انجام بگیرد؛ از جمله: ایجاد نظام مهندسى این نقشه، تبدیل نقشه‌ى جامع علمى به صدها پروژه‌ى علمى، و سپردن این پروژه‌ها به پیمانکاران امینى که عبارتند از همین دانشگاه‌ها و اساتید و مراکز تحقیقاتى دانشگاه‌ها. بعد، ایجاد شبکه‌ى نظارت بر این پیشرفت علمى؛ حسن اجراء. و درگیر کردن استاد، دانشجو، محقق، این‌ها حتما باید در این طرح مهندسى نقشه‌ى جامع علمى دیده شود. ۱۳۸۷/۰۹/۲۴

    نظام ملی نوآوری/ یک خلأیى وجود دارد – و همین خلأ موجب شده نقشه‌ى جامع علمى هم آنچنان که باید و شاید عملیاتى نشود – و آن عبارت است از همین خلأ نظام ملىِ نوآورى، که عبارت است از یک شبکه‌اى از فعالیتها، تعاملهاى زنجیره‌اى، در سطحهاى کلان و میانى و خرد، بین دستگاه‌هاى علمى کشور؛ چه در درون محیط علمى، چه بیرون محیط علمى. یک تعامل اینچنینى باید به وجود بیاید، که این به عنوان نظام ملىِ نوآورى شناخته شود؛ کارش هم عبارت است از این که جریان دانش و نوآورى را مدیریت کند، رصد کند، ارزیابى کند، هدایت کند. این امروز یک چیز لازمى است و به نظر من مسئولان و مدیران باید به این مسئله فکر کنند. ۱۳۹۱/۰۵/۲۲

    تجارت جهانی و جهانی شدن/ جهانی‌شدن، اسم خیلی قشنگی است و هر کشوری فکر میکند بازارهای جهانی به رویش باز میشود. امّا جهانی شدن به معنای تبدیل شدن به یک پیچ و مهره‌ای در ماشین سرمایه‌داری غرب، نباید مورد قبول هیچ ملّت مستقلی باشد. اگر قرار است جهانی شدن به معنای درست کلمه تحقّق پیدا بکند، باید کشورها استقلال خودشان – استقلال اقتصادی و استقلال سیاسی – و قدرت تصمیم‌گیری خودشان را حفظ کنند؛ والّا جهانی شدنی که دهها سال پیش از طریق بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول و سازمان تجارت جهانی و امثال اینها – که همه ابزارهای امریکایی و استکباری بودند – به وجود آمده، ارزشی ندارد؛بنابراین، یک اصل مهم، مسئله‌ی استقلال است؛ که اگر این نباشد پیشرفت نیست، سرابِ پیشرفت است. ۱۳۸۸/۰۲/۲۷

    مدیریت واردات/ من نسبت به مسئله‌ى مدیریت واردات به دولتى‌ها سفارش کردم؛ الان هم تأکید میکنم. من نمیگویم واردات متوقف بشود؛ چون یک جاهائى لازم است که واردات انجام بگیرد؛ اما واردات باید مدیریت بشود. یک جائى واردات مطلقاً نباید بشود؛ یک جاهائى باید انجام بگیرد. با مدیریت، واردات انجام بگیرد. البته مسئولین محترم دولتى به من گفتند که قوانینى که مجلس تصویب کرده، به ما اجازه نمیدهد جلوى واردات را بگیریم؛ من خواهش میکنم این قضیه را حل کنند. اگر واقعاً قانونى وجود دارد که دولت را ممنوع میکند از جلوگیرى از واردات، این قانون را اصلاح کنند؛ جورى باشد که مدیریت بشود. باید تولید ملى بالا برود. ۱۳۸۹/۰۵/۲۷

    سرمایه‌های انسانی/ این ملت، ملتى با شصت میلیون نیروى انسانى و با ذخیره بسیار باارزشى از تجربه‌ها و سرمایه‌ها – سرمایه‌هاى مادّى، سرمایه‌هاى انسانى، سرمایه‌هاى معنوى و دانش و تجربه است. این ملت، خیلى چیزها را در درون خود دارد. ما اگر همه‌ى دروازه‌هایمان را هم ببندیم، از پا نخواهیم افتاد. ۱۳۷۶/۰۱/۲۷ مسأله اشتغال، مسأله جوانها، مسأله این همه سرمایه انسانى انباشته بر روى هم، یکى از مسائل بسیار مهمّ است. مسؤولان کشور باید به فکر این باشند. ۱۳۸۰/۰۲/۱۱

    توانمندسازی نیروی کار/ باید کارى کنیم که کالاى ایرانى به عنوان یک کالاى محکم، مطلوب، زیبا، همراه با سلیقه و بادوام در ذهن مصرف کننده‌ى ایرانى و غیر ایرانى باقى بماند. این باید همت مجموعه‌ى کارآفرینى و کارگرى و متصدیان این امر باشد. البته این کار، پیش‌نیازهائى دارد. ممکن است آموزش مهارتهاى لازم، دوره‌هاى ایجاد مهارت لازم باشد – که اینها کار دستگاه‌هاى دولتى و امثال دولتى است – لیکن باید هدف این باشد. ۱۳۹۰/۰۲/۰۷ به تربیت نیرو، بخصوص در صنایع دانش‌بنیان – همان طور که دوستان گفتند – بایست خیلى اهمیت داد. در بعضى از بخشها خوشبختانه این کار شده است. در بخش انرژى هسته‌اى ما اطلاع داریم، در بخش رویان از نزدیک اطلاع داریم که تربیت نیروى ماهر، نیروى کارآمد، نیروى دانشمند و محقق انجام گرفته. بایست به این در بخشهاى مختلف توجه کرد. ۱۳۸۹/۰۶/۱۶

    کیفیت کالای داخلی/ یک نکته‌ى اساسى‌اى که در باب کار وجود دارد و کارآفرینان باید به او توجه کنند، مسئله‌ى مرغوبیت تولید داخلى است؛ کیفیت تولید داخلى است؛ این خیلى مهم است. البته بخشى از این، ارتباط پیدا میکند به همان قضایاى مالى و نمیدانم مقررات و غیرذلک، و پشتیبانى‌هاى دولت؛ اما بخشى هم ارتباط پیدا میکند به عزم و اراده‌ى مسئولین، کارآفرین و کننده‌ى کار. فرمود: «رحم اللَّه امرا عمل عملا فاتقنه‌»؛ رحمت خدا بر آن انسانى که کارى را انجام بدهد و آن را متقن انجام بدهد، درست انجام بدهد. این آینده‌نگرى است، غیر از امروز. شما امروز ببینید در دنیا کمپانى‌هائى هستند صد سال است اینها دارند کار میکنند، صد و پنجاه سال است دارند کار میکنند و محصولاتشان در دنیا فروش میرود. اسم اینها کافى است که جنس را تو بازار رائج کند؛ به خاطر اینکه درست کار کردند، خوب کار کردند، مشترى مطمئن است به اینها. شما میگوئید که ما سفارش کنیم به مردم که تولیدات داخلى را مصرف کنند. من که خب چند سال است دارم سفارش میکنم؛ بنده که بارها گفته‌ام، منتها این با شعار درست نمیشود. خب، بله یک مقدارى مردم حالا یک اعتمادى بکنند، یک اعتنائى بکنند به حرف ما، به خاطرى که مثلًا ما گفتیم، بروند یک مقدارى چه کنند؛ این یک بخشى از قضیه است. یک بخش دیگر هم مربوط به کیفیت است. خب کیفیت را باید بالا برد؛ کیفیتها را باید بالا برد. ۱۳۸۹/۰۶/۱۶

    رقابت‌پذیری/ ما باید به ایجاد مزیتهاى رقابتى توجه کنیم. ما میگوئیم تولید داخلى. البته امروز خوشبختانه در زمینه‌ى تولید داخلى پیشرفتهاى زیادى به وجود آمده. مطمئناً آن مقدارى که در ذاکره‌ى عمومى مردم هست، کمتر است از آن مقدارى که کار انجام گرفته… در خصوص برجسته کردن تولید ملى، مسئله‌ى کیفیت خیلى مهم است؛ که مدیریتهاى تولیدى و کارگرهاى عزیز باید به این مسئله توجه کنند. مسئله‌ى قابل رقابت بودن قیمت تمام‌شده مهم است و باید به آن توجه کنند؛ که این البته کمک دولت را میخواهد. اینها کارهاى فراوانى است که باید انجام بگیرد. این کارها فقط بر عهده‌ى دولت هم نیست؛ دولت، مجلس شوراى اسلامى، دستگاه‌هاى گوناگون مدیریتى، بخش خصوصى، آحاد مردم، فرهنگ‌سازان جامعه – آن کسانى که با بیاناتِ خودشان براى مردم فرهنگ میسازند – تبلیغات صدا و سیما، همه‌ى اینها باید در خدمت تولید ملى قرار بگیرد. ۱۳۹۱/۰۲/۱۰

    صندوق توسعه ملی/ براساس قانون برنامه پنجم باید حداقل ۲۰ درصد درآمد نفتی هر سال به این صندوق واریز و صرف تولید و صنعت شود که خوشبختانه این کار، شروع شده و باید ادامه یابد. ۱۳۹۰/۱۲/۲۲ تغییر نگاه به نفت و گاز و درآمدهاى حاصل از آن، از منبع تأمین بودجه عمومى به «منابع و سرمایه‌هاى زاینده اقتصادى» و ایجاد صندوق توسعه ملى با تصویب اساسنامه آن در مجلس شوراى اسلامى در سال اول برنامه پنجم و برنامه ریزى براى استفاده از مزیت نسبى نفت و گاز در زنجیره صنعتى و خدماتى و پایین دستى وابسته بدان با رعایت: ـ واریز سالانه حداقل ۲۰ درصد از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز و فرآورده‌هاى نفتى به صندوق توسعه ملى. ـ ارائه تسهیلات از منابع صندوق توسعه ملى به بخش‌هاى خصوصى، تعاونى و عمومى غیردولتى با هدف تولید و توسعه سرمایه گذارى در داخل و خارج کشور با در نظر گرفتن شرایط رقابتى و بازدهى مناسب اقتصادى. ۱۳۸۷/۱۰/۲۱

    اشتغالزایی/ مسئله‌ى اشتغال هم مسئله‌ى مهمى است. طرحهائى که از چند سال پیش به این طرف براى اشتغال پیش‌بینى شده، آنچنان که انسان انتظار داشت، نشد. اگرچه حالا کارهائى انجام گرفت و خوب بود، بد نیست؛ لیکن ما را مستغنى نمیکند از اینکه نسبت به مسئله‌ى اشتغال یک اهتمام ویژه‌اى داشته باشیم. ۱۳۸۹/۰۶/۰۸ وقتى اشتغال بود، مفاسد ناشى از بیکارى هم به خودى خود جمع خواهد شد؛ چون بیکارى به دنبال خود مفاسدى را مى‌آورد – مفاسد اخلاقى، مفاسد اجتماعى، مفاسد امنیتى؛ انواع و اقسام مفاسد – اشتغال که به وجود آمد، همه‌ى اینها به خودى خود جمع میشود؛ هزینه‌ها از دوش دولت برداشته میشود. خب، اگر بخواهیم این اشتغال با همین شکلى که مسئولین محترم تصمیم‌گیرى کردند، تحقق پیدا کند، کار لازم دارد. ۱۳۹۰/۰۷/۲۸

    کاهش تورم/ بخشى از این مشکلات، ناشى از تورم است. ما در کشور کمبود کالا نداریم؛ خوشبختانه کالاهاى گوناگونِ مورد نیاز مردم در کشور فراوان یافت میشود؛ لیکن مسئله‌‌ى گرانى و کاهش قدرت خرید وجود دارد؛ این را باید علاج کنید؛ این به عهده‌‌ى بخشهاى مختلف اقتصادى است؛ یعنى هم بخشهاى ستادىِ اقتصادى، هم بخشهاى عملیاتىِ اقتصادى – مثل وزارت صنعت و معدن و تجارت، وزارت جهاد کشاورزى، بخشهاى دیگر – که باید به طور جد ان‌‌شاءالله این را دنبال کنند. باید راهى پیدا کنید که نقدینگىِ افزایش‌‌یافته کنترل شود. خب، این روشن است؛ اگر در مقابل نقدینگى تولید وجود داشته باشد، کالا وجود داشته باشد، کمبود وجود نداشته باشد، مشکلى را ایجاد نمیکند؛ اگر چنانچه نه، نقدینگى بیش از تولید کالا در داخل یا به شکل درستِ واردات بود، طبعاً مشکل ایجاد میکند. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲ اگر ما توانستیم تولید داخلى را رونق ببخشیم، مسئله‌ى تورم حل خواهد شد؛ مسئله‌ى اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلى به معناى حقیقى کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. ۱۳۹۱/۰۱/۰۱

    طرح‌های اقتصاد مقاومتی/ به نظر ما طرحهاى «اقتصاد مقاومتى» جواب میدهد. همین مسئله‌ى سهمیه‌بندى بنزین که اشاره کردند، جواب داد. اگر چنانچه بنزین سهمیه‌بندى نمیشد، امروز مصرف بنزین ما از صد میلیون لیتر در روز بالاتر میرفت. توانستند این را کنترل کنند؛ که خب، امروز در یک حد خیلى خوبى هست. حتّى باید جورى باشد که هیچ به بیرون نیازى نباشد، که الحمدللّه‌ نیست. تحریم بنزین را در برنامه داشتند؛ اقتصاد مقاومتى تحریم بنزین را خنثى کرد. و بقیه‌ى چیزهائى که مورد نیاز کشور است. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳

    ایجاد ثبات در اقتصاد ملی/ حرکت بر اساس برنامه، یکى از کارهاى اساسى است. تصمیمهاى خلق‌الساعه و تغییر مقررات، جزو ضربه‌هائى است که به «اقتصاد مقاومتى» وارد میشود و به مقاومت ملت ضربه میزند. این را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم باید توجه داشته باشند؛ نگذارند سیاستهاى اقتصادى کشور در هر زمانى دچار تذبذب و تغییرهاى بى‌مورد شود. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳ ثبات و شفافیت و انسجام سیاستها و مقررات اقتصادى انجام بشود – مقررات اقتصادى‌اى که امروز یک چیزى بگوییم، فردا عوضش بکنیم، فایده‌اى ندارد – مقررات اقتصادى و قوانین ما باید هم ثبات داشته باشند که مردم بتوانند روى آن برنامه‌ریزى کنند، هم باید منسجم باشد و با هم بخواند و شفاف باشد.۱۳۸۵/۰۳/۲۹

    تقویت همکاری‌های دوجانبه و منطقه‌ای و سازمان‌های بین‌المللی/ من بارها – یعنى از زمان ریاست‌جمهورى – این مسأله را دائماً به وزارت‌خارجه گفته‌ام و تکرار کرده‌ام که ما باید در ارتباطات دوجانبه، ارتباطات منطقه‌یى و در مجامع جهانى حضور فعال داشته باشیم و نباید هیچ مجمع جهانى را که در آن عضو هستیم، دست کم بگیریم. این‌که ما مأیوس بشویم و بگوییم فایده‌یى ندارد، گوش نمى‌کنند؛ غلط است. همه چیز فایده دارد؛ همه‌ى تلاشها فایده دارد… شماها مى‌توانید تغییرات محیطى را کاملاً رصد کنید؛ ظرفیتهاى ممکن، فرصتهاى ممکن و تهدیدها را منعکس کنید؛ باید هم بکنید. البته این‌طور هم نباشد که همه‌اش تهدیدها منعکس شود؛ بعضى‌ها کارشان فقط منعکس کردن تهدیدهاست، که نتیجه‌اش – نمى‌گویم آنها قصدشان این است – مرعوب کردن مسؤولان بالاست؛ اگر قابل مرعوب شدن باشند. ۱۳۸۳/۰۵/۲۵ پرداختن به همکاریهاى منطقه‌اى – همین کارهایى که الان انجام مى‌گیرد؛ اکو، شانگهاى و… – چیزهاى لازمى است. ما این چیزها را باید با جدیت دنبال کنیم و همت بگماریم. ۱۳۸۵/۰۳/۲۹

    تقویت صادرات/ این پنجاه، شصت میلیاردى که ما از طریق فروش نفت به دست مى‌آوریم، با نهصد میلیارد دلار صادرات و معامله و تجارت به دست مى‌آید؛ این خیلى مهم است. ۱۳۸۵/۰۳/۲۹ دولت وظیفه دارد به صادرات و صادرکننده کمک کند. خوشبختانه – همان طور که یکى از آقایان گزارش دادند – صادرات غیرنفتى رشد خیلى خوبى داشته؛ بعد از این هم رشد بیشترى خواهد داشت؛ انتظار هم داریم که در آینده بتواند رشد متناسب خودش را داشته باشد؛ به طورى که معادله‌ى صادرات و واردات حتماً مثبت باشد. ما باید به اینجا برسیم و بتوانیم خودمان را از درآمد نفت واقعاً بى‌نیاز کنیم. از آن طرف هم خود بخش صادرکنندگان و مسئولین این کار وظائفى دارند. همین کشورهائى که اشاره کردند صادرات عمده‌ى ما به این کشورهاست، بازخورد سوء عمل بعضى از صادرکنندگان، اینجا به ما میرسد. ارسال جنس نامرغوب، جنس بد، بسته‌بندى نامطلوب، تأخیر در رساندن، اینها بد است. آن شرکتهائى در دنیا موفقند که صد سال است، صد و پنجاه سال است دارند محصول تولید میکنند و توانسته‌اند مشترى را راضى نگه دارند. فرض بفرمائید یک شرکت آلمانى یا یک شرکت سوئیسى از صد و پنجاه سال، صد و شصت سال قبل دارد یک جنسى را تولید میکند و میفرستد و همچنان در کشور ما و کشورهاى دیگر مشترى دارد. چرا؟ چون از جنس راضى هستند؛ به وقت میرسد، استحکام لازم را دارد، دوام لازم را دارد، زیبائى لازم را دارد، تنوع و تطور لازم را به تناسب پیشرفت زمان دارد. صادر کننده باید اینها را ملاحظه کند. این احتیاج به یک فرهنگ دارد؛ فرهنگ حسن عمل در تولیدى که میخواهد به خارج از کشور و خارج از مرزها برود. ۱۳۹۰/۰۵/۲۶

    تحول نظام اداری/ ما واقعاً در زمینه‌ى مسائل ادارى و نظام ادارى دچار مشکلات و آسیبهاى دیرپا و مزمن هستیم. این سیاستها مطرح شده، در مجمع تشخیص مورد بررسى قرار گرفته و ابلاغ شده، به نظر من سیاستهاى بسیار خوبى است، باید براى اینها برنامه‌ى اجرایى گذاشت و عملیاتى کرد که از جمله‌ى چیزهاى بسیار مهم است که متأسّفانه مانده، تأخیر هم شده است و به جریان نیفتاده. ۱۳۹۲/۰۶/۰۶ از جمله زمینه‌هایى که بعد از انقلاب تا امروز، با همه تلاشى که شده است، نتوانسته‌ایم در آن پیشرفت شایسته‌اى را به‌دست آوریم، زمینه نظام ادارى متناسب با هدفهاى جمهورى اسلامى است. ما نمى‌توانیم بگوییم در این زمینه کم‌کارى داشته‌ایم – شاید هم خیلى کار کرده‌اند – اما به هر حال کم پیشرفت داشته‌ایم. الان هم با این که مکرّر گفته مى‌شود و همه هم مى‌گویند، اما انسان عمل و تلاشِ بایسته را مشاهده نمى‌کند. این از نقایص ماست؛ مسؤولان ذى‌ربط باید در این زمینه کار کنند. آن مقدارى که به نصیحت و تذکّر ارتباط پیدا مى‌کند، این چیزى است که من حالا عرض مى‌کنم؛ که البته این کافى هم نیست؛ این فقط نصحیت و تذکّر به خودم و به شماست. ۱۳۷۸/۱۰/۰۴

    گفتمان‌سازی/ گفتمان یک جامعه مثل هواست، همه تنفسش میکنند؛ چه بدانند، چه ندانند؛ چه بخواهند، چه نخواهند. باید این گفتمان‌سازى انجام بگیرد؛ که البته نقش رسانه‌ها و بالخصوص نقش روحانیون و نقش بزرگان و اساتید دانشگاهى حتماً نقش بارز و مهمى است. ۱۳۹۰/۱۰/۱۴ یکى از مهمترین تأثیرات همین فکر کردنها این است که شما فضاسازى میکنید، گفتمان‌سازى میکنید. در نتیجه، در یک فضاى معتقد به یک مبناى فکرى یا عملى، رئیس جمهور هم همان جور فکر میکند، وزیر هم همان جور فکر میکند، مدیرکل هم همان جور فکر میکند، کارکنان هم همه همان جور فکر میکنند؛ این خوب است. و شما این کار را انجام میدهید. فکر کنید، بگوئید، بنویسید، در مجامعِ خودتان منعکس کنید؛ آن کرسى‌هاى آزاداندیشى را که من صد بار – با کم و زیادش – تأکید کردم، راه بیندازید و اینها را هى آنجا بگوئید؛ این میشود یک فضا. وقتى یک فضاى گفتمانى به وجود آمد، همه در آن فضا فکر میکنند، همه در آن فضا جهتگیرى پیدا میکنند، همه در آن فضا کار میکنند؛ این همان چیزى است که شما میخواهید. بنابراین اگر چنانچه این کارى که شما مثلاً در فلان نشستتان، در فلان مجموعه‌ى دانشجوئى‌تان کردید، فکرى که کردید، ترجمه‌ى عملیاتى نشد، به صورت یک قانون یا به صورت یک دستورالعمل اجرائى درنیامد، شما مأیوس نشوید؛ نگوئید پس کار ما بى‌فایده بود؛ نخیر ۱۳۹۰/۰۷/۱۳

  58. برجک زنی با لباسی خاکی می‌گوید:

    سلام
    مسرور می شوم در کامنت دوستان از بحث هسته ای تا سرعت اینترنت تا…. یافت می شود!
    یادم میاد سال ۸۸ که به عکس امام توهین شده بود یه عده ای می گفتن؛ نه، کار جنبش سبز نبوده که! خود بسیجی ها بودن تا جوسازی کنن و…
    یه عده شون با عکس امام چند روز بعد راه افتادن تو دانشگاه…
    دوست نکته بینی گفت: خدا رو شکر به خاطر این انفاقاتم که شده یه عده ای بالاخره عکس امام گرفتن دستشون.

  59. م.طاهری می‌گوید:

    به شدت منتظر آن متن هستیم‏!‏

  60. نه کم سواد نه دکتر می‌گوید:

    حالا دیگه “نه لیسانس نه فوق لیسانس” پیدا کنید پرتقال فروش را!؟

  61. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    “خدا می‌داند انقلاب، چقدر لطمه خورده از جماعتی که نان را به نرخ روز می‌خورند!”
    یعنی فقط خدا می‌دونه!

    اکثرا تو این دولت، تو جایگاهی هستند که هیچ رقمه بهشون نمیاد!
    کلا عبارت “دولت جمهوری اسلامی ایران” به این دولت نمیاد!
    بهشون می‌ره بیش‌تر!! اصلا بهشون رفت!!

  62. حیران می‌گوید:

    هنوز کامل نخوندم ولی با همون چند خط که خوندم کاملاً مشخصه که پرمایه است.
    ماشاءالله و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم

  63. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    سیداحمد؛
    کاهش سرعت که خوبه! ما گاهی وصلیم؛ اکثرا قطعیم!
    اگه به این دولته که مثل قضیه‌ی توزیع سبد کالا تا چند وقته دیگه می‌گن ADSL جمع؛ برمی‌گردیم به Dial-up!
    عقب‌گرد، تنها تدبیر دولت امیده!

  64. یه دانشجو می‌گوید:

    رضا اعتدال طلب؛

    چرا شاتل نمی گیرید؟ کیفیتش خوبه. البته این چند وقت بعضی وقت ها سرعتش پایین میاد! من ۲۵۶ دارم و سرعت دانلودم هم تقریبا ۲۵۶ است.

  65. رضا اعتدال طلب-پزشک می‌گوید:

    شاعر میگه بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین
    ما باید جلوی کامپیوتر بشینیم و گذر عمر ببینیم با این سرعت اینترنت

    دانشجو؛
    در فکر تغییر سرویس هستم و با ادامه این شرایط به زودی اقدام خواهم کرد
    چون حتی در ازای پولی که می گیرن به آدم احترام هم نمی گذارن!

  66. محسن حسینی می‌گوید:

    یادشان رفته زمانی را که خاتمی با جورج سوروس صهیون دست می داد.
    اینها در عین حال که صدها کیلومتر جلوتر از همصدایی اند بلکه در بغل صهیون ها هم هستند…

  67. immortal می‌گوید:

    اون طرفی ها یه صفحه باز می‌کنن توش یه فیلم نگاه می‌کنن، ما یه فیلم نگاه می‌کنیم تا یه صفحه باز شه! والا…

    یه سوال؛ امکان لینک کردنتون برای وبلاگ ها وجود نداره، درسته؟ یا مشکل از وب منه؟
    یا باید قبلش ازتون اجازه بگیریم؟؟

  68. محمد می‌گوید:

    سلام حاج حسین!
    بنده محمد شهباز معاون فرهنگی بسیج دانشجویی خوزستان هستم.
    ما با جمعی از دوستان حرکتی را تحت عنوان افسران سایبری خوزستان از شهریور امسال آغاز کرده ایم و تا کنون با سازماندهی و جذب ۷۰ وبلاگ نویس برادر و برگزاری ۱۲ جلسه و دعوت از مسئولین استانی توانسته ایم برند خوبی را در استان مطرح کنیم.
    با توجه به ایام راهیان نور و فضای حاکم در استان و همچنین ایجاد موج مناسب در سطح استان، برنامه ریزی جلسه ۴۰۰ نفری فعالان فضای مجازی خواهر و برادر را در دانشگاه چمران اهواز نموده ایم.
    لذا جهت جلسه سیزدهم و در واقع آغاز گام دوم افسران سایبری خوزستان در تاریخ ذیل از جنابعالی که الگوی بسیاری از دوستان در این مباحث و فضا هستید دعوت می کنیم در برنامه ما حضور یابید.
    شماره همراهتان را نداشتم که مستقیم مرتبط شوم.
    منتظر پاسختان هستم.
    چهارشنبه ۲۱ اسفند ماه ساعت ۱۹
    دانشکده مهندسی دانشگاه چمران

    ۰۹۱۶۹۰۳… ارادتمند شما
    محمد شهباز
    shahbaz_gary@yahoo.com

  69. طاعتی می‌گوید:

    ای جوووووووووونم!
    چند وقت بود اینجور غرش نمی کردی؟
    ماشاءالله
    دستت طلا

  70. منتظر.. می‌گوید:

    مرتضی اهوازی؛

    گل گفتی بخدا!!
    اگه سبد طلا بهم تعلق می گرفت حتما می فروختمش و با پولش این جمله رو آب طلا می گرفتم:
    “عقب گرد، تنها تدبیر دولت امیده!”

  71. محسن می‌گوید:

    خدا قوت؛
    عالیه…

  72. ناشناس می‌گوید:

    سلام؛
    آقا شما جزء عوامل سازنده سریال شبکه یک (عصر پاییزی) هستید؟ انصافا خودتان هستید؟
    آقا ما رو حلال کنید اسمتان را جزء عوامل دیدیم حسابی خنده مون گرفت! نمی دونیم چرا…
    نمی دونیم تا حالا تجربه کردید یا نه اما گاهی اوقات بعضی ها از زور تعجب خنده شون می گیره…
    ما هم بعضی اوقات اینجوری می شیم.
    این عادت بعضی از این وزرای محترم، به ما هم سرایت کرده ظاهرا… ببخشید!

  73. سیداحمد می‌گوید:

    اللهم عجل لولیک الفرج…
    اللهم فک کل اسیر…

  74. نهضت سرخ می‌گوید:

    این جملات برای شما آشنا نیست؟!…

    “مگر ممکن است ما دُر غلتان هسته‌ای را با چند تا آب نبات صدقه‌ای معاوضه کنیم”؟!

  75. رضا می‌گوید:

    به روزم…

  76. یک استکان چای داغ! می‌گوید:

    سردبیر روزنامه وطن امروز در گفت‌وگو با فارس خبر داد:
    شکایت از حسین قدیانی به خاطر انتقاد از توافقنامه ژنو

    http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13921203000620

  77. علی می‌گوید:

    قدرت قلم خیلی بالاست؛
    مطالبتون هم خیلی پر محتواست.
    ممنونم…

  78. سرباز صفر می‌گوید:

    سلام برادر؛
    خدا قوت.
    خیلی خوشحالم که بین این همه وب به اینجا هدایت شدم.
    خدا خیرت بده به خاطر این همه زحمت.
    ……
    یا علی مدد

  79. علی می‌گوید:

    دم شما گرم

  80. عبدالرحمن می‌گوید:

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خیلی جالبه این تفکر اعتدالی!
    تبریک میگم که تازیانه شون به شما هم خورد.

  81. سلام می‌گوید:

    تو متن ۴ اسفند جای نظر ندیدم، اینجا نوشتم.
    یک جمله قدیمی
    “مسئله عباس شده مسئله امنیت ملی؛ می دونی وزارت خارجه شما ها رو تکذیب کرده؟”

    یادش بخیر…

  82. احسان می‌گوید:

    با سلام و تحیت به آقای قدیانی عزیز

    ای کاش می شد دو تا بوسه به قلم و پیشانی شما بزنم اونجایی که نوشتی “هر جا پای امتیاز گیری از دشمن است نام بسیجی می درخشد”

    بنابر اظهارات نه چندان ظریف جناب ظریف، آمریکا با توافق ژنو توانست اجماع چین و روسیه را هم علیه برنامه هسته ای ما بدست آورد.
    اما همانطور که گفتید ما خط خود را از جماران می گیریم نه کاخ سفید.
    همچون رهبری صبر می کنیم و بغض فرو خورده را در گلو نگه می داریم تا زمانی تمام آن را بر سر دشمنان مهدی موعود همچون کامیون آجر آوار کنیم.
    می نشینیم اما بیداریم. پوتین های ما هنوز هم واکس خورده اند. سربندهایمان در اشتیاق فریاد اند.
    هر چند از همان ابتدای کوچه نوشته بود بن بست، اما همچو رهبر نظاره گریم تا انقلاب این راه نرفته را نیز برود.
    موفق باشید…

  83. سروش می‌گوید:

    خیلی احمق و وطن فروش و یاوه گویی! ندزدنت یه وقت!

  84. به جای امیر می‌گوید:

    غنچه!(گفت و شنود)

    گفت: حسین قدیانی، نویسنده متعهد و خوش‌قلم را با شکایت شورای عالی امنیت ملی به دادگاه احضار کرده‌اند.
    گفتم: اتهامش چیست؟ او که قلم و قدمش را وقف دفاع از اسلام و انقلاب و نظام کرده است.
    گفت: ایشان را به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی»! احضار کرده‌اند!
    گفتم: حتما به بهانه خوردن ساندویچ در فتنه ۸۸ شرکت کرده بود؟! یا شاید هم روز عاشورای ۸۸ با سنگ به نمازگزاران حمله کرده بود؟! یا شاید هم قصد داشته کتاب‌های ضاله صادق هدایت و غلامحسین ساعدی را چاپ و منتشر کند؟! و یا…!
    گفت: مرد حسابی! اینها که می‌گویی راست راست راه می‌روند و چپ چپ به مردم نگاه می‌کنند وکسی هم به آنها نازکتر از گل نمیگه!
    گفتم: خدا را شکر، نمردیم و معنی اعتدال را دیدیم!… آدم خیلی چاق و فربه‌ای در تاکسی نشسته و تقریبا همه صندلی عقب را اشغال کرده بود. راننده پرسید؛ ببخشید، اسم شما چیه؟ گفت؛ غنچه! راننده گفت؛ اگر باز بشی، چی میشی؟!

  85. رضا می‌گوید:

    دفاع مزخرف بیجا از کلّه شقّی و نفهمی و جلوتر از رهبر و مردم حرکت کردن، کجاش افتخار داره؟!

  86. زینب می‌گوید:

    شما اندکی هم خو دتان را بابت جهت گیری های انتخاباتی تان مقصر نمی دانید

  87. ناشناس می‌گوید:

    سلام
    قبول کنید پیر شدید
    چرا به روز مطلب تو نوشته نیست؟

  88. نریمان می‌گوید:

    نوشته تان را قبول دارم.

  89. عمو می‌گوید:

    سلام.
    برای دیدن کاریکاتور در اندازه واقعی آدرس را کلیک کنید.
    و در صورت امکان وبلاگ را لینک نمایید.
    http://amo.blogfa.com

  90. ما شهید طلبه علی خلیلی هستیم… یک جریان فکری…

    بسم الله الرحمن الرحیم
    به نام سید و سالار شهیدان حسین بن علی (ع)
    سلام بر شهید علی خلیلی
    من علی خلیلی هستم
    ما علی خلیلی هستیم
    ای کاش روشنفکرهای غرب زده داخلی و خارجی، لاییک ها، لاییک نماها، لات های امروزی، اوباش ناجوانمرد، سیاسیون بی سیاست مزدور، سیاست زده های از خدا بی خبر، دانشجویان مقلد شیطان و غرب گرا و … بدانند؛
    شهید طلبه علی خلیلی یک جریان است.
    یک جریان فکری زنده و پویا!!!

    روحش شاد
    راهش مستدام

  91. عاشورا می‌گوید:

    سلام خدمت رزمنده جنگ نرم؛
    من کتاب شما را “نه ده” خوانده ام… دست شما درد نکنه، آفرین…
    آقای قدیانی!
    از مطالب شما در وبلاگتان نمی شود کپی برداری کرد و در وبلاگ خودم بگذارم… در صورت امکان این اجازه را بدهید.
    متشکرم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.