۲۰ سئوال ما از دیپلمات ها

علی اکبر بهشتی/ قبل التحریر:

همه این سئوالات الزاما سئوالات نویسنده نیست، بلکه بعضا پرسش هایی است که درست یا نادرست نزد عموم مطرح است. در دل اغلب این سئوالات، بر خلاف ظاهرش، جوابی نخوابیده و پیش فرضی مطرح نشده. اکثر این سئوالات به امید نیل به فهم بیشتر، در ورای پاسخ گویی شایسته دست اندرکاران تنظیم شده.

۱: آیا برای اینکه بیش از این به جهانیان ثابت کنیم «امریکا شیطان بزرگ است، اما جمهوری اسلامی حسن نیت دارد» همان حد از دیپلماسی که در صحن سازمان ملل انجام شد کافی نبود؟!

۲: آیا برای اینکه بیش از این به جهانیان ثابت کنیم «امریکا ظالم است، اما جمهوری اسلامی مظلوم» لزوما باید از اموری کوتاه بیاییم؟!

۳: آیا اساسا برای جهانیان، مظلومیت ما موضوعیت و افتخار بیشتری دارد یا اقتدار ما؟!

۴: تا همین جای کار، آیا دنیا بیشتر از «مظلومیت دلاورانه» ما استقبال کرده یا «مقاومت مقتدرانه» ما؟!

۵: آیا همه اهداف عالی ما خلاصه در این شده است که دنیا بفهمد ما طرف مظلوم میز مذاکره با امریکا هستیم؟! این وسط، جای حفظ پرستیژمان، آنهم از موضع اقتدار همیشگی، قدیمی و ذاتی انقلاب اسلامی کجاست؟!

۶: آیا برای اینکه بیش از این به جهانیان ثابت کنیم «خط قرمز امریکا، باطل (اسرائیل) اما خط قرمز جمهوری اسلامی، حق (فلسطین) است» لزوما باید امتیازی به دشمن بدهیم؟!

۷: آیا بهتر نبود قبل از دیدار وزرای خارجه ایران و امریکا و تماس تلفنی روسای جمهور، که امتیاز ما به طرف مقابل بود، از ایشان بابت رفع تحریم لااقل در حوزه دارو، نفت، پول و خودرو تضمین عملی می گرفتیم؟!

۸: با توجه به سخن اخیر اوباما بعد از مذاکره که «گزینه نظامی همچنان روی میز است» آیا نباید مسیر دیگری جز دیدار بی واسطه با امریکایی ها پیدا کرد؟!

۹: بر اساس مواضع اخیر کاخ سفید، آیا نمی توان استناد کرد که لااقل قسمت آخر سفر نیویورک، خارج از دایره «نرمش قهرمانانه» صورت گرفته؟!

۱۰: آیا بهتر نیست به جای آنکه «کمبود وقت و بعضی ناهماهنگی ها» را دلیل عدم دیدار با اوباما بخوانیم، همین تغییر لحن دوباره کاخ سفید را بهترین شاهد تلقی کنیم مبنی بر اینکه اساسا حق داشتیم به درخواست دیدار حضوری میان روسای جمهور «نه» بگوییم؟!

۱۱: آیا نمی توان با راهکاری غیر از شکستن بخشی از یک تابو، به اهل سازش فهماند که اصولا خیری در مذاکره با امریکا نیست؟!

۱۲: آیا حتما و لزوما باید در ازای فهم اهل سازش، قسمی از برند ۳۵ ساله ما به فروش برسد؟!

۱۳: اگر بخواهیم فهم اهل سازش را مبنی بر عقلانیت راه مقاومت، نه مثلا ۶۰ در صد که ۹۵ در صد ارتقا دهیم، مشخصا چه امتیازات دیگری باید به دشمن بدهیم؟!

۱۴: اگر بر اساس شواهد و قرائن متوجه شدیم که بخشی از نرمش ما در برابر طرف مقابل، کم یا کلا غیر قهرمانانه بوده، جراحت وارده بر غرور ملی چگونه قابل ترمیم است؟! اگر هست، هزینه مادی و معنوی این ترمیم چقدر است؟!

۱۵: وقتی بیشترین «صدای واحد»ی که از امریکا شنیده می شود، همچنان ناظر بر خصومت است، چگونه می توانیم میان «گزینه نظامی همچنان روی میز ماست» و «ما ذره ای از حقوق ملت ایران و فرامین رهبر انقلاب کوتاه نمی آییم» به یک بازی “برد – برد” برسیم؟!

۱۶: آیا عداوت ممتد، بنیادین، ذاتی و بی مرز دولت امریکا با ملت ایران از جنس اختلافاتی است که هر کشوری ممکن است با هر کشور دیگری داشته باشد که ما در این باب هم حرف از بازی “برد – برد” می زنیم؟!

۱۷: اگر افسار، بلکه قلاده کاخ سفید دست صهیونیست هاست، و اگر اسرائیل از یک سو «خط قرمز ایجابی امریکا» و از سوی دیگر «خط قرمز سلبی جمهوری اسلامی» است، چگونه می توان از ورای مذاکره با یانکی ها، به نتیجه “برد – برد” رسید؟!

۱۸: در مسابقات فوتبال، بعضی بازی ها «حذفی» است. یعنی یک طرف باید ببازد و یک طرف باید ببرد. ما منکر شیک و با کلاس بودن افه «برد – برد» نیستیم، اما آیا جز این است که مستند به آرمان ها، سوابق، دلایل و شواهد، رقابت میان امریکا و جمهوری اسلامی همواره «حذفی» بوده و همچنان هم «حذفی» است؟! در تاریخ جمهوری اسلامی، کجا، هم ما برده ایم، هم امریکا؟! و کجا، هم ما شکست خورده ایم، هم امریکا؟!

۱۹: وقتی دولت امریکا تعطیل، بودجه امریکا در به در، ابرقدرتی امریکا زیر سئوال و «مرگ بر امریکا» جهان شمول است، وقتی ارتش امریکا از حمله نظامی به سوریه ناتوان، از کنار گذشتن اسد عاجز و در تقابل اسرائیل با جبهه مقاومت، همواره طرف مغلوب و مستاصل ماجراست، وقتی امریکا در فتنه ۸۸ با سیلی مردمی ۹ دی مواجه شد و هم اینک نیز از یک ثانیه تاخیر در برگزاری انتخابات های ما درمانده است، آیا بهتر نیست همچنان برد جمهوری اسلامی را امتداد بدهیم و باخت دشمن را؟!

۲۰: اگر یکی از اهداف تحریم، منزوی کردن جمهوری اسلامی بوده، سران کاخ سفید بفرمایند به جز جمهوری اسلامی، دقیقا منت کدام کشور دیگر را برای حتی یک دیدار مختصر در راهروی سازمان ملل کشیده اند؟! با این حساب، اولا؛ آیا بهتر نیست درباره تحریم خیلی هم حالا بزرگنمایی نکنیم؟! و ثانیا؛ مقابله با تحریم را بیش از مذاکره، از طریق جهاد اقتصادی و همت و کار مضاعف انجام دهیم؟!

جوان/ ۱۴ مهر ۱۳۹۲

این نوشته در یسار ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

    دوستان محترم؛

    ذکر این تذکر لازم است که کلیات (شاید ۹۵ در صد) این متن، و متنی که ان شاء الله فردا در قطعه ۲۶ کار می شود، دقیقا ۳ روز پیش توسط داداش حسین نوشته شده بود.
    این تاخیر، بنا به پاره ای ملاحظات صورت گرفت که یکی از آنها -و فقط یکی از آنها- انتشار متن در وبلاگ بعد از انتشار متن در روزنامه است.
    متاسفانه همیشه نوشته های حسین قدیانی، با یک گیر بی خود و حساسیت زیاده از حد روبرو بوده…

    با این همه قطعه ۲۶ بابت بدقولی های اخیر و احتمالا آینده (!) از شما مخاطبان آشنا عذر می خواهد.

  2. آذرخش می‌گوید:

    آیا حتما باید مضحکه و تحقیر می شدیم به نحوی که بگن حالا که ایران با ما مذاکره کرده پس تحریم ها اثربخش بوده، پس بیشترشون می کنیم؟
    لعنت بر شیطون!
    دهنم داشت باز می شد ها!

  3. سیداحمد می‌گوید:

    ظاهرا سوال است اما خب؛ جواب هم هست!
    ممنون سالار…

    چیزی که بنده در ظریف می بینم این است که واژه هایی مثل “مقاومت” و “ایستادگی” و “جهاد” زیاد در ذهنش ثبت و تعریف نشده است!
    در عالم دیگری سیر می کنند اینها!

  4. مهدی می‌گوید:

    سلام و خدا قوت؛

    اینکه رهبر معظم انقلاب از تعبیر “برخی کارها نابجا بود” استفاده فرمودند باید حتما به آن پرداخته شود و تنها به یک نکته اشاره نشود و غافل نشد.
    یکی از بزرگترین نابجاهای سفر نیویورک قطعا تماس تلفنی با اوبامای بی اختیار و نوکر دست به سینه صهیونیست ها بود که به آن پرداخته شده و بیش از این نیز پرداخته خواهد شد.
    لیکن توصیه می کنم به دوستان که همه امور نابجای این سفر را ببینند و تأمل کنند و از آن غافل نشوند.
    یکی از نابجاهای این سفر قسمتی از نطق رئیس جمهور در مجمع عمومی در ارتباط با رژیم جعلی صهیونیستی بود که برای اولین بار متأسفانه از نام اسرائیل استفاده شد.
    از نابجاهای دیگر این سفر دیدار وزیر خارجه ما با همتای امریکائی همزمان با جنایت هائی است که با لجستیک و پشتیبانی آن رژیم در سوریه اتفاق می افتد و البته بحرین و مصر و افغانستان و عراق و… را فاکتور می گیریم.
    از نابجاهای این سفر تائید هولوکاست و تحت تأثیر قرار گرفتن آقای روحانی توسط بیگانه بود که متأسفانه مسبوق به سابقه است.
    از نابجاهای این سفر تحریف فرمایش حضرت آقا توسط وزیر خارجه در ارتباط با هولوکاست و رژیم کودک کش صهیونیستی بود.
    از نابجاهای این سفر مصاحبه مطبوعاتی دکتر روحانی بود که هنوز هم قصد انتقام کشی از دولت قبلی را دارد و البته واژه هائی که نسبت به دولت قبلی البته با کنایه انتخاب می کرد متأسفانه نسبت به واژه هائی که در رابطه با رژیم صهیونیستی انتخاب شد خشن تر بود.
    و البته از این نابجاها فراوان لیکن لسان الکن.

    ارادتمند

  5. به جای امیر می‌گوید:

    بصیرت (به جای گفت و شنود)

    امروز، در سالروز شهادت امام جواد علیه‌السلام، همسو با سوگ مومنان، این ستون را به احادیثی از آن امام بزرگوار اختصاص می‌دهیم؛
    * آن‌کس که موقعیت‌شناس نباشد (بصیرت نداشته باشد)، جریانات او را با خود می‌برد و به هلاکت می‌رساند.
    * مراقب باش و از دوستی با افراد شرور دوری کن. چرا که آنها همانند شمشیرهای زهرآلود برّاق هستند، ظاهرشان زیبا و آثارشان زشت و خطرناک است.
    * مومن در همه حال به سه خصلت نیاز دارد؛ توفیق از جانب خداوند متعال، واعظ و اندرزدهنده‌ای از درون خود و پذیرش سخن کسی که او را نصیحت می‌کند.
    * هر که کار زشتی را تحسین و تائید کند در عضویت آن سهیم خواهد بود.

  6. باراک دوراک می‌گوید:

    مرگ بر افراطی های کله شق، برید بمیرید مردم راحت شن.

  7. یک استکان چای داغ! می‌گوید:

    باراک؛

    شما مقدم ترید!

  8. . . . می‌گوید:

    سئوال هایی که جواب بود!!

  9. یک استکان چای داغ! می‌گوید:

    بر فرض که تحریم کلا برداشته شد. شما فکر می کنید با این وزیر مسکن امیدی به خانه دار شدن محرومان هست؟؟

  10. شیدا می‌گوید:

    سؤال ١٩ عالى بود! و البته همه سؤالات دیگر!
    کاش پاسخگویی بود!

  11. مجنون می‌گوید:

    فکر نمی کنم این بی غیرتا به یکی از این سوالا هم بتونن جواب بدن
    مثل کبک سرشونو کردن زیر برف دری وری میگن، هی برد برد
    اصلا آمریکا غلط کرده بخواد ببره
    آی خدا که تو این چهار سال چقدر باید حرص بخوریم، تازه اولشه….
    خدا انشالله یه صبری به رهبرمون بده!

  12. برف و آفتاب می‌گوید:

    در کل؛ مظلومی که مقتدر نباشه؛ لیاقت دلسوزی داره؛ اما لیاقت دوست داشتن نه!

  13. قاصدک منتظر می‌گوید:

    عین ذلالت و بدبختیه که در حصار تفکر سازش با آمریکا، شرافتمون را زیر پا بگذاریم و دین رو به دنیا، حق رو به باطل و عزت و اقتدارمون رو به رفاه و مادیات بفروشیم…

  14. صاعقه گمنام می‌گوید:

    باراک!
    دو سوال که البته جواب هم هست!
    میشه بپرسم من بر فرض افراطی جزیی از مردم هستم یا نه؟!
    من نمی دونم چرا جدیدا هر کی با اصول انقلاب اسلامی مشکل داره خودش رو مردم می دونه یعنی همه مردم با اصول اولیه و بنیادین جمهوری اسلامی مخالفند!؟

  15. ناشناس می‌گوید:

    شاید عده ای فکر کنند انتقادات شما به ضرر منافع ملی است اما ممکن است عدو شود سبب خیر و آنها هم ترجیح بدهند به جای طرف شدن با امثال شما کار را با همین دولت یکسره کنند. آن وقت شما هم به جای این همه مرگ بر این و آن مقداری به زندگی مردم خودتان فکر می کردید. تا بحال نه خجالت زن و بچه را کشیده اید و نه دنبال دارو دویده اید. امیدوارم هیچوقت هم برایتان چنین نشود.

  16. چشم انتظار می‌گوید:

    وقتی این کلمه ی تکراری “برد – برد” رو، به جا و بیجا! از زبون اون بنده ی خدا می شنوم، می خوام برم خرخرشو بجوم!!! خیلی با این دو کلمه حال می کنه. انگار تو بچگی همش “باخت – باخت” داشته، یه جورایی براش عقده شده. 🙂

  17. باراک دوراک می‌گوید:

    بله، جواب میدم اگه این افراطی ها تایید کنن!
    ۱- شما ها اصولا جزو مردم هستید، نه همه ی مردم که خودتون می برید و می دوزید.
    ۲- شما ها بیشتر تر از اون که جزو قسمت اول مردم باشید جزو قسمت دوم مردم هستید.
    یعنی بیشتر از آن که “مرد” باشید متاسفانه “دم” هستید و وبال گردن.
    ۳- همین سوال دوم شما نشون میده که چقدر حرف من درست بوده.
    یعنی اصول انقلاب رو شما می فهمید بقیه کشک، اصول انقلاب اسلامه که شیخ کبیر ما امیر کبیر ما و شیخ ما به اون واقفن، حالا شما بخواین با یکی مخالفت کنید، شماهای افراطی سریع وصله می چسبونید که ضد انقلاب و…
    حالا خوب فهمیدی چرا افراطی هستی؟
    اگه جرات داری تایید کن!

  18. فاطمه می‌گوید:

    من وقتی که خبرنگار از روحانی پرسید: نظرتون در رابطه با هولوکاست چیه؟؟ و روحانی جواب داد: “من تاریخدان نیستم”!!! دهنم از تعجب باز موند! 🙁
    واقعا چرا این جوری جواب داد؟؟؟ تاریخدان نیستی که نیستی! ۴ تا کتاب که می تونی بخونی؟! واقعا شرم آوره…
    بعد برگشتش به ایران هم با ناراحتی گفته: چرا تو جهان اینطور تلقی شده که ما آمریکا رو تحقیر کردیم؛ به علت کمبود وقت و ناهماهنگی ها نتونستیم دیدار داشته باشیم!!

  19. فاطمه می‌گوید:

    مقایسه کوتاهی بر رفتار دو طرف بعد از مذاکره:

    آمریکا:
    *رایس: اوباما نگفت ایران حق غنی سازی دارد!
    *کری: لغو تحریم ها را بررسی هم نمی کنیم!
    *اوباما: هنوز گزینه نظامی علیه ایران روی میز است!
    *سفیر آمریکا در اسرائیل: آمریکا و اسرائیل درباره ایران هم نظرند!

    ایران:
    *تیتر روزنامه ها: خط پروازی ایران-آمریکا راه اندازی می شود!(با ذوق زدگی تمام)
    *نماینگان مجلس: طی بیانیه ای از عملکرد دولت در نیویورک تقدیر کردند!
    *حضرات اصلاح طلب: به دنیای جدید سلام کنید!

  20. وارویک می‌گوید:

    همه سوالات شما یک پاسخ کوتاه دارد: رونالدو را ول کن، غضنفر را بچسب.

    اشاره من به وجود امثال مشائی در بغل دست شیخ حسن است آنهم نه یکی بلکه در همین سفر اخیر از وجود حداقل سه الی چهار مدل مشائی در یقه و آستین و ایضا پاچه جناب شیخ رونمائی شد.
    اگر دوره دولت یازدهم به سلامت طی شد بدانید که فقط خدا به شیخ حسن رحم کرده بوده است.

  21. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    داداش ۴ سال آینده، مملکت رو هواست! اینجوری بخواهی
    حرص بخوری که دیگه مویی برات نمی مونه.
    به نظر من شیخ حسن به قولی که به طرفداراش داده بود، یعنی
    بستن با کدخدا، عمل کرد. اگه میخوای یقه بگیری، یقه مصباح و
    جلیل و ولایت و حداد رو بگیر که رای خراب کردن، و صد البته
    اون … قبلی.

  22. باراک دوراک می‌گوید:

    اسلامی ایرانی،

    افراط در افراطِ افراطی ها. یعنی تو دیگه آخرش هستی.

  23. صبا می‌گوید:

    دوستان؛

    فقط چند ساعت مونده تا آخرین یک شنبه ذیقعده امسال تموم بشه! نماز امروز بسیار مجرب و کارگشاست و تنها چند دقیقه وقت می گیره!
    التماس دعا

  24. حافظ می‌گوید:

    اسلامی ایرانی؛
    کی به شما اجازه داده که به رئیس جمهور قانونی در ۸ سال پیش این حرفا رو بزنی؟

  25. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    اینکه شما با دیدن کلمه …، یاد چه کسی میفتی،
    به من مربوط نیست! حتما ارتباطی بوده که باعث شده
    ذهن شما به سمت اوشون بره!!

  26. رضا می‌گوید:

    ایرانی اسلامی؛
    در قرآن توهین کردن به بت هم مذموم است. لطفا تندرو نباش!
    توهین نکن به رییس جمهوری که چندین میلیون ایرانی را خانه دار کرد، صنعت برق را از ۳۰ هزار کیلو ولت به ۷۰ هزار کیلو ولت رساند، کاری در صنعت آب کرده که الان آقای چیت چیان می گوید تمام آب های جاری کنترل شده…

  27. چشم انتظار می‌گوید:

    باسمه تعالی

    از جوانان والیبالیست عزیز تشکر میکنم، به خاطر اینکه دل ملت ایران را شاد کردند.

    سید علی خامنه ای

    ۱۴/مهر/۱۳۹۲

  28. حسین26 می‌گوید:

    اشکال نداره بعضی ها یه مدت خودشون رو پشت اعتدال و این ادعاها قایم کنن و به ما بگو افراطی!
    ولی از غش کردن برای یه تک زنگ اوباما میشه خیلی راحت فهمید که بعضیا چقدر معتدلین!!
    ضمنا تا وقتی امثال توفیقی و آخوندی و مجید انصاری و … با اون سوابق درخشان در سال ۸۸ ادعای اعتدال دارند باید بگم که ما عمرا معتدل نیستیم.

  29. پسرشهید می‌گوید:

    ۲۹ روز تا ۱۳ آبان

    و مرگ بر امریکا

  30. باراک دوراک می‌گوید:

    بعد اینهمه مدت تایید کردی که دیده نشه! می شناسمت مارمولک

  31. سیداحمد می‌گوید:

    🙂

  32. م.طاهری می‌گوید:

    جواب سوال ها که واضحه، حیف که جواب گویی نیست.

  33. م.طاهری می‌گوید:

    از طرف تمام بچه های قطعه از مبصر محترم به خاطر زحمات و کاردانیشان تشکر می کنم. خدا قوت!

  34. صبا می‌گوید:

    “باراک دوراک”!

    حالا چه اصراری دمی به دقیقه بیای قطعه که اینقدم جوش کنی؟!
    دلم می خواد بدونم با چه اسمی کامنت میذاری، فکر نکنم اسم خودت این باشه!!

  35. سیداحمد می‌گوید:

    صبا؛

    دمی به دقیقه چیه؟
    کلا اینجاست. من که هر وقت میام هست! پس لابد وقتی من نیستم هم هست!
    ضمنا والا این اسم خودشه!

  36. باراک دوراک می‌گوید:

    اگه خدا توفیق بده و قبول کنه قرار آدمتون کنم تا مثل بچه آدم بشینین سر میز مذاکره با آمریکا ان شاء الله.

  37. صاعقه گمنام می‌گوید:

    باراک!
    مردم رو بخوای دو بخش کنی میشه مر + دم
    مرددم خودتی عزیزم! 🙂

  38. باراک دوراک می‌گوید:

    این یه کنایه هست اگه دقت کنی ملتفت می شی، تازه تلفظ آمریکایش هم همینه، پس یعنی درسته، جناب افراطی.

  39. صبا می‌گوید:

    پس احتمال زیاد؛ از این بست نشینی منفعتی می برند این آقای باراک!
    آقا سید؛ شما سعه صدر داشته باشید و خودتونو ناراحت نکنید بلکه این بهشت برسوندش به بهشت و بشه سبب هدایتش!

  40. صاعقه گمنام می‌گوید:

    بارک الله باراک!؟! 😀

  41. فرزند خراسان می‌گوید:

    حرف حساب!

    “آیا بهتر نیست… مقابله با تحریم را بیش از مذاکره، از طریق جهاد اقتصادی و همت و کار مضاعف انجام دهیم؟!”

    این جمله آخری آه از نهادم بلند کرد!

  42. حسین می‌گوید:

    اسلامی ایرانی،

    افراط در افراطِ افراطی ها. یعنی تو دیگه آخرش هستی.
    ******
    دوراک جان؛
    دمت گرم کلی خندیدم. آی دارن حرص می خورن این دست پرورده های کیهان. ولی از حق نگذریم تو این جماعت کوته فکر عقب افتاده، این حسین قدیانی همچین قابل تحمل تره! برای همین هر روز یه سری به سایتش می زنم. احساس می کنم همچین یه نمه دچار نرمش قهرمانانه شده یا شایدم داره اداشو در می آره. الله اعلم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.