شامپو چی بزنیم، برای سر بهتره؟!
یسار
ملت، تنها نیست! ۲ تا چشم که خودم دارم، ۲ تا هم مدتهاست از توی مخاطب قرض گرفتهام، عین این دیدهبانهای زمان جنگ، همه کار و زندگی را کنار گذاشته، آسیمه سر و دوان دوان، دارم اخبار قوه مجریه را رصد میکنم، بلکه به بهانه یک کار اساسی، ابتکاری موثر، اقدامی بنیانی یا خدمتی در خور شأن ملت، تعریفی از دولت کرده باشم، اما چه گویم که ناگفتنم بهتر است! نه من، بلکه سایر همکارانم در «وطن امروز»، و نه فقط دوستان وطن، بلکه سایر رسانههای اصولگرا، از مکتوب گرفته تا مجازی، مدام از این خبر به آن خبر میروند و علیالدوام از این لینک به آن لینک، تا مگر از برکه دولت اعتدال، شاه ماهی خدمت، صید کنند؛ خبر ممتاز و متمایزی نیست که نیست! در انتهای یادداشت چهارشنبه، از دولت محترم خواستم مشخصا همان وعده انتخاباتی افزایش ارزش پول ملی را عملی کند، اینک چند پله پایینتر، از دستاندرکاران میخواهم که به اصلاح معایب اتوبوسهای اسکانیا بپردازند، جان مردم را عزیز بشمرند و بیش از این پلیس خدمتگزار را درگیر کوتاهیهای خود نکنند. خلاصه! ما آماده انعکاس خدمات دولتیم، شرط است که دستگاه اجرا، فرصتسوزی نکند و چون ما منتقدانی را قدر بداند، آن هم نه با تمجید -که اساسا نمیخواهیم!- بلکه با کار برای این مردم. کار از دولت، حمایت رسانهای از ما. منتقد از این بهتر؟ منتقد از این منصفتر؟ واقعا من چه کنم که آماده نشستهام برای تبلیغ خدمات دولت اما بعضیها هنوز در حال و هوای ایام تبلیغات، کار اصلی خود را ول کرده، یک روز گیر به رسانه ملی میدهند، یک روز به شخص ضرغامی فحش میدهند، یک روز جواب منتقد را با درشتی میدهند، یک روز به دشمنشکنترین بچههای این انقلاب، لقب «همصدا با اسرائیل» میدهند و دگر روز، آنجا که میخواهند کار کنند، سبد کالا را به نفع طعنه خانم شرمن، توزیع میکنند، این هم از مرحله دوم هدفمندی یارانههایشان که همه چی دارد، الا تدبیر! این مقال، هرگز جای نقد مرحله دوم هدفمندی نیست اما به همین یک قلم اکتفا کنم و بگذرم. جریمه کردن مردم از کدام جایگاه قانونی؟! آمدیم و به غلط یا درست، فردی خود را برای گرفتن یارانه محق بداند. این فرد به علت تعلق نگرفتن یارانه، باید جریمه شود؟! آن هم ۳ برابر؟! اصلا برای چه باید جریمه شود؟! و برای چه ۳ برابر؟! واقعا این چه تدبیری است که حق خودمان، یعنی پول خودمان را باید از دشمن، صدقهای و قسطی بگیریم اما از مردم ۳ برابر؟! اگر پوپولیسم بد است، خردهگرفتن بیمبنا و قاعده بر آحاد مردم، از آن هم بدتر است! خب، اینهاست که دست من آماده برای تعریف از دولت محترم را میبندد. آنوقت من الان باید دقیقا از کجای کار بعضیها تعریف کنم؟! متاسفانه دولت، قلم آدمی را مجبور به انتقاد میکند و الا رسانههای اصولگرا، ذاتا آماده برای حمایت رسانهای از خدمات دولتند و من رجز نمیخوانم، مستدل سخن میگویم. سوال: «چرا معتقدم رسانههای اصولگرا، بیش از نقد، آماده برای حمایت از خدمات دولتند؟» جواب: «با شرح صدر و رواداری، این دولت را آنچنان که شایسته و بایسته است، هرگز نقد نکردهاند». آنی به روزنامههای «جوان»، «رسالت» و… نگاه کنید! آنی به «فارس»، «تسنیم» و… نگاه کنید! کجا این رسانهها، آنطور که واقعا لایق اعتدال بوده، بعضیها را نقد کردهاند؟! صدالبته سیاهنمایی و مغلطه، مواجهه رسانههای زنجیرهای بود با دولت سابق. دولت قبل، سفر استانی میرفت، میگفتند پوپولیسم! به مردم یارانه میداد، میگفتند گداپروری! منباب عدالت، سهام توزیع میکرد، میگفتند کار بیخود! به اقشار محروم، مسکن مهر میداد، میگفتند عامل همه گرانیها! دست نوازش بر سر حاشیهنشینها میکشید، میگفتند عامل همه نگرانیها! و ۸ سال تمام حاضر نشدند به رئیسجمهور قانونی کشور، «رئیسجمهور» بگویند! دروغ البته زیاد گفتند! احمدینژاد به مشتی فتنهگر در چند خیابان مرکزی تهران، لقب «خس و خاشاک» داد، رسانههای زنجیرهای، رئیسجمهور قانونی کشور را متهم کردند که به ۱۳ میلیون رای فلانی، خس و خاشاک گفته! و همچنان بر طبل این اتهام میکوبند! باورم هست؛ دولت اعتدال اصلا نقد را ندیده! رسانههای اصولگرا اگر واقعا میخواستند مزه زخم نقد غیرمنصفانه را بر تن این دولت بچشانند، باید همان میکردند که زنجیرهایها با دولت سابق کردند، ما اما در رسالت مطبوعاتی خود، ترس از خدا داریم، نه واهمه از کدخدایی که دیگر نیست! ما انصاف داریم، لاف گزاف نمیبافیم. به چند سبب، راقم این سطور معتقد است اصولا لیف نقد رسانههای اصولگرا بر تن دولت اعتدال نخورده. اولا؛ اگر نام کاری که زنجیرهایها با هر ۲ دولت قبل کردند، «نقد» بود، مواجهه ما با دولت فعلی، در حکم قلقلک کف پای توافق ژنو میماند! ثانیا؛ لحظهای قیاس کنید حجم قصور و تقصیر دولت اعتدال را با میزان نقد رسانههای اصولگرا. آیا توزانی برقرار است؟! چند مثال میزنم. از روز آغاز به کار این دولت، ببینید وزیر راه و شهرسازی درباره مسکن مهر، چقدر سخن مغایر با سخن قبلی گفته؟! آیا به اندازه ابعاد این مغایرت، نقد شده؟! به ماجرای تامل برانگیز وزیر نفت و پرونده کرسنت نگاه کنید! آیا نقدی فراخور خبط صورت گرفته انجام شده؟! شگفتا که همین میزان نقد هم با انگ اخلال در امنیت ملی، تحمل نشد! به اتهاماتی که رئیس دستگاه اجرا، وزیر خارجه، مشاوران عالی و… بر گرده اصحاب نقد، نیمی از ملت، اقشار محروم، رسانه ملی و… وارد کردهاند، بنگرید! آیا انتقادات صورت گرفته، اندک تناسبی با فقط و فقط این اتهام که «رایدهندگان به سایر نامزدها، رای به بیقانونی دادهاند» دارد؟! درباره محیط زیست، بنزین و شرکتهای خودروساز، آیا نقدهایی که شده، کوچکترین تناسبی با اظهارات متناقض دستاندرکاران دارد؟! درباره توافق ژنو، واقعا جالب است. توافق به زعم عقل و دین، به باور دل و هوش، بد و نامتوازن بسته شده، از علما گرفته تا لبوفروش و راننده تاکسی، تا حتی فلان دلال لیبرال هم منتقد دارد، آن وقت میزان اتهام قبیله توافق به اهالی نقد، از کم و کیف نقد منتقدان، اگر بیشتر نباشد، قطعا کمتر نیست! ثالثا؛ فرض کنید متاثر از وحدت اصولگرایان، و هماندیشی تکلیف و نتیجه، و همنشینی آرمان و واقعیت، یک اصولگرا رئیسجمهور ایران میشد. باز فرض کنید در دوره ریاست جمهوری این فرد اصولگرا، شخصی خودش را جلوی وزارت نفت، آتش میزد، یا افتضاح برفروبی از جادههای شمال و قطع چندروزه گاز پیش میآمد، یا توزیع شخمی سبد کالا در نهایت منجر به کشته شدن چند نفر میشد، یا اتوبوسهای اسکانیا اینقدر کشته روی دست ملت میگذاشت، یا شخص رئیسجمهور منتقدانش را «بیسواد» میخواند، یا مشاور ارشدش ادعا میکرد نیمی از ملت به بیقانونی رای دادهاند، یا مرحله دوم هدفمندی یارانهها، دقیقا عین همین دولت کلید، کلید میخورد که همه ملت، گیج و گنگ بمانند چه باید بکنند و چه نباید؛ آیا جز این است که زنجیرهایها، پدر این رئیسجمهور اصولگرا را درمیآوردند؟! آیا جز این است که آتشسوزی یک نفر، مقابل وزارت نفت را رسما به انقلابهای عربی گرهمیزدند؟! آیا جز این است که رنگ لوگوی خود را با دود آتش، ست میکردند؟! آیا جز این است که در این باره، تا ماهها، تیتر یک میرفتند و مکرر، ویژهنامه حقوق بشری درمیآوردند؟! آیا جز این است که بزدلانه، وطنفروشانه و در اوج بیغیرتی، نامه به رئیسجمهور آمریکا، دبیرکل سازمان ملل و دیدهبان حقوق بشر مینوشتند که؛ «چه نشستهاید، مردم ایران در صف توزیع سبد کالا جان دادهاند؟!» من که این روزها در هر نوشتهام توصیهای مصداقی به دولت محترم میکنم، بد نیست همین جا از دولت بخواهم در کنار این همه همایش پرخرج و برج و البته بیخودی که با «خزانه خالی» برگزار میکند، یک همایش کمهزینه اما مفید برای تجلیل از رسانههای اصولگرا ترتیب دهد که اینهمه شرح صدر بیمثال دارند. اینکه روزنامه دیرپای «کیهان» هر از چندی در یادداشت روز خود و بعضا به قلم مدیرمسؤولش، محسنات دولت را برمیشمرد، از دولت خبر خوب کار میکند و صف دولت را از فتنهگران جدا میخواند، بیانگر اوج مناعتطبع رسانههای اصولگراست، و الا بعد از ۶ ماه، ۲ سفر استانی رفتن، کار سهلی است که خیلی دیگر نیاز به داشتن صندلی در صدر قوهمجریه ندارد! دولت آیا متشکر از مناعت طبع رسانههای اصولگرا هست؟! آیا این همه رواداری را شاکر هست یا معالاسف، هنوز در حال و هوای مناظره، مشغول معرفی «کاسب تحریم» به این و آن است؟! مکرر اعضای این دولت، حتی در خلال دومین سفر استانیشان از «کاسب تحریم» چماق بر فرق منتقد بلند کردهاند، این در حالی است که رئیسجمهور اولا؛ «مؤدب و باهوش» آمریکا، ثانیا؛ طرف توافق بعضیها، یک بار برای همیشه پرونده «کاسب تحریم» را بست و جملهای گفت که نگارنده با مناعت طبع، از انتشار مجدد آن میگذرد. آری، ما هنوز سفره نقد این دولت را پهن نکردهایم و بنای بر این کار هم نداریم، چرا که بویژه این دولت را، نیازمند کمک خود میدانیم. برف را مگر سرهنگها و سربازها بروبند که پارو دست گرفتن، دست مرد اهل جبهه و جنگ و جهاد و کارگری میخواهد. دولت، به این دست بلند است که نیاز دارد، نه دست پست جان کری. دولت، به دست دوست نیاز دارد، نه دست دشمن. دست دادن به دشمن، از اعتماد به دوست و اعتقاد به شعائر یوماللهی دوست میکاهد. دست دشمن، دست کینهبسته است اما دست دوست، دست پینهبسته. در کوی توافق با دشمن، بعضیها اگر خاکروبه شکایت بیمصداق نیز بر سر رسانههای اصولگرا، بر سر دوست و خیرخواه خود بریزند، ما از مالکاشتر یاد گرفتهایم، راه خود کج کرده، به مسجد رویم و دعا کنیم برای ایشان. ما دعا میکنیم برای دولت. آن سفره که پهن است، سفره دعای ماست، و الا میزان نقد ما اصلا نسبتی با حجم کجیها و کاستیها ندارد. انتظاری از رسانه هست و انتظاری از قوه اجرا. نقد اگر جزو وظایف اصلی رسانه است اما کار، کار، کار و باز هم کار، انتظار از دستگاه اجراست. طرفه حکایت اینجاست؛ آنقدر که دولت به نقد، و بعضا به شکایت و اتهام بستن و… مشغول است، رسانههای منتقد نیستند! تو گویی دولت، رسانه است و ما مسؤول اجرا! به هر حال، وقتی امالشعائر یک دولت، «اعتدال» باشد، لابد دولت میشود «منتقد» و این «منتقد» است که منباب اعتدال (!) باید بار کار را بر دوش بکشد! فیالواقع اما اختیارات قوه مجریه، دست دولت محترم است، نه ما. ما در رسانههای اصولگرا با مناعتطبع، فقط ۲۰ درصد وقت خود را صرف نقد کردهایم، درحالی که صددرصد بعضی کارهای دولت، ایراد حتی از زاویه عقل ابزاری دارد و الا از کار درست که در «نامه خصوصی» دفاع نمیشود! ما و مردم، از دولت محترم، مطالبه تدبیر داریم. ما و مردم، با شرح صدر، بسیاری جاها اصلا نقد را درز گرفتهایم و بسیاری جاها به نقدی مختصر و نه آنچنان که باید و شاید، بسنده کردهایم. چنین محترمانه نقدی، خدمت بیشتر از ناحیه دولت میطلبد، نه شکایت فزونتر! رسانه جز قلم، آه دیگری در بساط ندارد. من که چهارچشمی دارم اخبار دولت را رصد میکنم. توپ در زمین دولت است! امکانات، پول، اختیارات در زمین دولت است! با این همه نعمت، کارهای دیگری جز نقد منتقد هم میتوان کرد! خدمت مدبرانه هم میتوان کرد! و مرحله دوم هدفمندی یارانهها را بدون نیاز به جریمه ۳ برابری هم میتوان عملی کرد! الان آحاد ملت ماندهاند در این «خوداظهاری کوفتی»، دقیقا چه باید بنویسند که جریمه نشوند، آنهم ۳ برابر یارانهای که قرار است بگیرند! «تدبیر» بیش از آنکه شعار دولت باشد، شرط ماست برای ادامه همین مشی روادارانه با دولت. ما زنجیرهای نیستیم! اهل سیاهنمایی نیستیم! عقدهای نیستیم! ما دنبال راهکار میگردیم برای تعامل سازنده با دولت اعتدال. سابقه ما روشن است. ما مثل بعضی زنجیرهایها نیستیم که با پول ملت، علیه مقدسات ملت قلم بزنیم. چشمداشت ما از دولت، خدمت به ملت است. ملت، تنها نیست!
وطن امروز/ ۱۰ اسفند ۱۳۹۲
(۸۵ دیدگاه)
- بایگانی: یساردولت به عهد ۲۲ بهمن وفادار باشد قوای سهگانه بویژه قوه مجریه باید هم شان با همه ۲۲ بهمنها و به تبع آن ۲۲ بهمنِ سی و پنجم، کار کنند. بالاخص، دیپلماسی ما باید تابعی از قول و قرارهای ملت با آرمانهای انقلاب اسلامی باشد. گمانم این مهم، چکیده سخنان رهبر انقلاب در جمع مردم تبریز بود. امام خامنهای به پشتوانه ملت، همان ملتی که برای بار سی و پنجم، پیام «استقامت و وحدت» را به گوش جهانیان رساند، به دستاندرکاران امر کردند که این پیام اولا شنیده شود، ثانیا مبنای کار قرار گیرد. امر از موضع ملت، یعنی امر از موضع بالا. تنفیذ شعارهای مردم توسط امامشان، دیگر هیچ جای شک و شبههای باقی نمیگذارد. اگر فقط بر مبنای یک جمله از سخنان رهبر در جمع مردم تبریز، ما نقض قرار در توافق هستهای نخواهیم کرد، بر مبنای همه سخنان ایشان در همان جمع، فرض است که دولتمردان، نقض قرار با پیام حماسی ملت نکنند.
فیالمثل اگر توافقی، نامتوازن و ضعیف بسته شود، این نقض قرار با شعارهای ملت در یومالعیار ۲۲ بهمن است. اگر تقسیم بر ۲ کردن مردم، بیسواد خواندن اصحاب نقد، درشتگویی به جای پاسخگویی و… مخل پیام مهم «وحدت» است، معالاسف عدم رابطه عقلانی میان دادهها و گرفتههای یک توافق دیپلماتیک، ناقض پیام «استقامت» خواهد بود. دولت باید دقت کند در این امهات. فرقی نمیکند؛ هر دولتی باید دقت کند در این امهات. از آنجا که شعارهای ما مردم، با تنفیذ و نظر مثبت اماممان مواجه شده، دولت باید هماهنگ با وحدت و استقامت گام بردارد، که این مهم، بلاشک، همراهی با ملت و ولایت است. دولت باید به جای جبههبندیهای بیخود، جبهه شکر بر خاک بساید که ملتش چنین ملتی است و امامش چنین امامی. ما مردم، همچنان که رهبر انقلاب فرمودند، نه از دعا و نه از کمک در حق دولت محترم، فروگذار نمیکنیم، لیکن دولت هم باید پایههای نسبتا لرزان اعتماد خود به تودههای ملت را تقویت کند. بعضی بیتدبیریها، زاییده بعضی بیاعتمادیهاست. اقتصاد صدقهای و دیپلماسی صدقهای به طریق اولی منتج از بیاعتمادی به مردم است. اینک دیگر، هم ملت ما به عنوان دوست و خیرخواه دولت، خودش را کاملا نشان داده و هم دشمنان ما به عنوان دشمن و بدخواه دولت، کاملا عیار خود را معلوم کردهاند. زیبنده نیست برای هیچ دولتی، اگر که بیش از دوست، اعتماد به دشمن داشته باشد. صدالبته اگر خلفوعده با دشمن، کار ناپسندی است، خلفوعده با دوست، به مراتب کار ناپسندتری است. دولت قبلی هم آنجا ضربه خورد که خلفوعده با دوست کرد و خیال کرد «خیر» در بیرون مرزهاست. اعتماد به ملت، آن هم ملت مقاومی مثل ملت ایران که ۳۵ سال از عمر «آشتیملی»اش میگذرد، وزن دولت را در مناسبات بینالمللی افزایش میدهد. بویژه این دولت، با توجه به پایگاه رای خود، نیاز مبرم به افزایش وزن معنوی دارد. بهزعم نگارنده، مهمترین دلیل بد بسته شدن توافق ژنو، این است که دولت با بیاعتمادی به ملت و بعضا بیاعتقادی به شعارهای ملت، پشت خود را از حمایت مردمی خالی کرد. اعتماد به ملت اما به حرف نیست و باید در مقام عمل، خودش را نشان دهد. از ریز ریز کارهای دولت تا کاری مثل مذاکره با «۱+ ۵» باید وحدت و استقامت ببارد. وحدت و استقامت، هم خواسته مردمی است که به این دولت رای دادهاند، هم خواسته مردمی است که به این دولت رای ندادهاند. وحدت و استقامت، خواست همه ملت است. همچنان که ۲۲ بهمن مال همه ملت است. نقض قرار با پیام ملت در یومالله ۲۲ بهمن، منجر به اصلاح معایب توافق ژنو نخواهد شد اما اعتماد دولت به شعارهای ملت، چارهساز و گرهگشاست. دولت باید ملت را و شعارهای ملت را الگوی رفتار و گفتار خود قرار دهد. حسن ملت به این است که اگر رای میدهد عمومی رای میدهد، اگر نقد میکند عمومی نقد میکند، اگر مدح میکند عمومی مدح میکند و اگر پیام وحدت و استقامت به گوش دولتمردان میرساند، این پیام را نه در نامههای خصوصی، بلکه در روز خدایی ۲۲ بهمن اعلام میکند. ملت، دیپلمات نیست؛ حرف را صاف میزند. ملت، انقلابی است؛ با خرد و عقل بیشتری نسبت به دیپلماتها حرکت میکند. ملت، وحدت دارد؛ حتی پاسدار زبان نیک و شیرین فارسی است. ملت، استقامت دارد؛ حتی در ایام سی و چند روز مقاومت خرمشهر با خالیترین دست ممکن. آری! ما از یک ملت دیرین سخن میگوییم که ۲۲ بهمن ۹۲ سی و پنجمین جشن پیروزیاش بود. فوقالعاده هوشیار است ملت ایران. هوشیار و «رند» به همان معنی که در اشعار حافظ فارسیسخن به کار رفته است. همان ملتی که در ۲۴ خرداد ـالبته ۰/۷ درصدیـ رای به «گشایش» داد، در ۲۲ بهمن ـ و صدالبته صددرصدی ـ دست رد بر سینه «سازش» زد و در ذیل ۲ پیام استراتژیک وحدت و استقامت، به گوش دولتمردان رساند که؛ «گشایش در حوزه اقتصاد، هرگز از راه سازش در حوزه سیاست خارجه نمیگذرد». الحمدلله ما یک رهبر بشدت مردمسالار داریم، و یک خامنهای دقیقا عین خمینی داریم که سخن به پشتوانه ملت بیان میکند و آنگاه خود، ملت و دولت را امر به مشاهده دست برتر خدا میکند. همان امام خامنهای که چند روز بعد از ۲۴ خرداد، حکم به تنفیذ رای ملت به رئیس دستگاه اجرا داد، چند روز بعد از ۲۲ بهمن هم، پیامهای غرای ملت در یومالله ۲۲ بهمن را تنفیذ و ابلاغ فرمود. ما روزی چون روز ۲۴ خرداد را زیاد تجربه کردهایم. سوم تیر و دوم خرداد و… همه، روز رای ما ملت بوده است. لیکن روز ۲۲ بهمن، جز ۲۳ تیر و ۹ دی، نظیر دیگری ندارد. ما به دولتها فقط برای ۴ سال، شاید هم ۸ سال رای میدهیم اما آنچه رای تاریخ مصرفدار ما را کامل و جاودان میکند، راه ماست. یومالله ۲۲ بهمن ماست. ما ملت، فقط مرد روزهای انتخابات نیستیم که دولتی را معین کنیم و بازگردیم خانههای خود. ما رصد میکنیم رفتار و گفتار دولتمردان خود را، دقیق و عمیق. یومالله ۲۲ بهمن، روز این رصد است. این رصد، هفت دهم درصدی نیست؛ صددرصدی است. اینجا دیگر بحث ۴ سال و ۸ سال نیست، اصلا بحث سن و سال نیست، بحث یک تمثال باشکوه به نام «انقلاب اسلامی» است. ما مرد روزهای امتحانات هستیم، مرد روز کوفتن بر دهان دشمن بیادب و بددهان. ما ملت، حواسمان به همه جا هست. ما نه فقط از دین و سرزمینمان پاسداری میکنیم، بلکه زبان ملیمان، «فارسی» را نیز مراقبیم. زبان فارسی، خود مقوم، بلکه عامل وحدت ماست. از منِ ترک گرفته تا آن بلوچ و عرب و لر و بختیاری و ترکمن و کرد و… افتخار میکنیم به زبان فارسی. اگر هر یک جداگانه، زبان مادری داریم، زبان مادری همه خاکمان را و همه ملت مان را «فارسی» میدانیم. قلههای ادب، ادبیات و شعر فارسی در همین سده اخیر را نگاه کنید! هر یک مختص قومی عزیز و زبانی شریف بودهاند، اما اشتهارشان به «فارسی» و «فارسیگویی» بوده است. نگهبان زبان فارسی در وهله اول، اقوام و زبانهای همین دیارند. زبان فارسی به عبارتی در حکم همین ۲۲ بهمن، وحدتآفرین و غرورافزاست. اگر آن روز که خرمشهر ـخاک وطنـ به اشغال دشمن درآمد، همه و همه از هر قوم و زبانی، متحد و یکدل به دفاع بلند شدند، فارسی هم ـزبان وطنـ از هر قوم و زبانی مدافع دارد. مدعی و مدافع زبان فارسی، همه مردم این دیارند. همچنان که مدعی و مدافع انقلاب اسلامی، همه مردم این دیارند. اگر خواب دشمن درباره براندازی انقلاب اسلامی تعبیر شد، رؤیای دشمندوستان هم درباره زبان فارسی تعبیر خواهد شد. زبان فارسی مثل انقلاب، مدافع از لر و ترک و گیلک و مازنی و ترکمن دارد. به شهدای جبهه غرب در ایام دفاع مقدس نگاه کنید! آیا همه مال همان منطقه غرب کشور بودهاند؟! به شهدای جبهه جنوب در ایام دفاع مقدس نگاه کنید! آیا همه مال همان منطقه جنوب کشور بودهاند؟! زبان وطن هم مثل خاک وطن، فدایی از جایجای کشور دارد. من تعجب میکنم از نماینده بعضیها در امور اقوام و اقلیتها که این بدیهیات را نمیفهمد و با بعضی بیتدبیریها، آب به آسیاب دشمن میریزد. معالاسف گویا بعد از دیپلماسی صدقهای و اقتصاد صدقهای، اینک نوبت توجه ـ بخوانید بیتوجهی! ـ صدقهای به زبان فارسی و اقوام ایرانی است. زبان وطن، مثل خاک وطن، مثل دین وطن، برای همه اقوام این دیار تقدس دارد. ما در جنگ، مکرر شهید غیرمسلمان داشتیم. ما در جنگ، مکرر، شهید از جایجای وطن داشتیم. خداوند منان نقشه زیبایی برای وحدت این ملت کشیده. بعضیها خجالت از خون شهدای متحد و یکدل ما نمیکشند؟! به خدا با تاختن به زبان فارسی، کسی روشنفکر نشده! آن روز، شوکت و جلال ما از دست رفت که فیالمثل در شبهقاره هند، با حیله انگلیسیها، زبان فارسی، جایگاه اول خود را از دست داد. آن روز، زبان ما در برابر دشمن، حتی در باب علم و فناوری، کوتاه شد، که زبان فارسی، مورد بیمهری قرار گرفت. انقلاب اسلامی، علاوه بر احیای وحدت و استقامت این ملت، زبان و خط ملی این ملت را هم احیا کرده است. آنکه در دنیا میخواهد مصطفی چمران و مصطفی احمدیروشن را بشناسد، لاجرم باید رجوع کند به زبان فارسی و خط فارسی. من دارم فارسی مینویسم؛ به همان خط وصیتنامه فارسی شهیدان باکری ترکزبان. به همان خط وصیتنامه فارسی شهیدان دوامی و املاکی خطه شمال. به همان خط وصیتنامه فارسی شهید کرد، شهید بلوچ، شهید عرب، شهید لر. من دارم فارسی مینویسم؛ بیتدبیری از این بدتر که فلانی را کردهاند نماینده خود در امور اقلیتها؟؟!! کاش بگیرند پیام این ملت را. بگیرند پیام زبان این ملت را. اگر قرار بر نگرفتن پیام باشد، دیگر چه فرقی میکند عربی برای بعضیها سخن بگویی، ترکی، گیلکی و…؟ چه مضحک! در فتنه ۸۸ علیه رای همه این اقوام، لشکر کشیدند، اینک دایه مهربانتر از مادر، برای زبان مادریشان شدهاند! نشناختهاند این ملت را، این ملت را که جدا جدا برای خود «زبان مادری» دارد، اما زبان مادری همه میهن سرافرازش را «فارسی» میشمارد. نشناختهاند این ملت را، نشناختهاند! شناخته بودند، این نبود توافقشان. این نبود توزیع سبد کالایشان. این نبود که به جای تنبیه وزیر نفت، بابت قطع گاز در برف شمال، از او تشکر کنند. نشناختهاند این ملت را. پیام این ملت، «وحدت» است؛ آن وقت بر مدار تفرقه، کارهای خطرناک میکنند. پیام این ملت، «استقامت» است؛ آن وقت اینچنین با دشمن توافق میکنند. نقض قرار با زبان فارسی و خط فارسی، نقض قرار با «وحدت و استقامت»، نقض قرار با این ملت نستوه است. میگویی نه، از خمینی و خامنهای بپرس، از وصیتنامه شهدا. مهمترین وفای به عهد امروز این است که دولت به پیام ملت در ۲۲ بهمن بویژه شعار استقامت و وحدت متعهد باشد.
وطن امروز/ ۱ اسفند ۱۳۹۲
(۶۹ دیدگاه)
- بایگانی: یسارنامه حسین قدیانی به رئیسجمهور حضور محترم جناب آقای روحانی! با سلام و عرض ادب؛ احتراماً، من برایم این روزها یک سؤال پیش آمده و آن اینکه آیا آیتالله جوادی آملی هم که در نقد توافق ژنو فرمودند: «بعد از دست دادن به آمریکاییها باید انگشتان دست خود را شمرد»، در ردیف همان «عده معدود بیسواد»ی هستند که «از جایی تغذیه میشوند» یا خیر؟! سایر مراجع عظام چطور؟! امامان جمعه و جماعات چطور؟! علمای اعلام چطور؟! خود نخبگان و دانشمندان هستهای چطور؟! معالاسف آنقدر توافق ضعیفی بستهاید که علاوه بر خوبان روزگار حتی صدای هوشنگ امیراحمدی دلال رابطه با آمریکا هم درآمده است! آیا زیباتر نیست که در تقابل با اصحاب نقد، پاسخگویی متین را جایگزین فرافکنی کنیم؟! به راستی چگونه است که شما رئیسجمهور خونریز آمریکا را «مؤدب و باهوش» میدانید اما با مردم وطن خود، اینگونه سخن میرانید؟! و وقتی شما چنین سخن میگویید، دیگر چه انتظاری از مشاوران ارشد حضرتعالی است که رای نیمی از مردم را رای به بیقانونی نخوانند؟! آقای روحانی! این رفتار و گفتار، قطعا زیبنده دولتی که قرار بود مدد از خرد و خردورزان بگیرد نیست. انشاءالله با تغییر نگاه به مردم و اصحاب نقد، شاهد تدبیر واقعی -و نه شعاری!- در دولت کنونی باشیم و از یاد نبریم که دولتها به عبارتی همه موقتند و آنچه باقی و ماناست، ملت عزیز و سرافراز ایران است. والسلام!
وطن امروز/ ۱۶ بهمن ۱۳۹۲
(۷۵ دیدگاه)
- بایگانی: یسار…به سخندانی نیست اگر یلدا شب شادی است که به قصهگویی مهربانانه بزرگترها میگذرد، حقا که دیشب یلدای ستم بر کرامت تودههای مردم بود. «سبد، صف، بیتدبیری» آن هم در سرمای چند درجه زیر صفر برای این مردم معیشت نمیشود. و حالا میتوان به عمق حکمت نهفته در این مثل پی برد که «به عمل کار برآید، به سخندانی نیست». اقتصاد با کلید نشان مردم دادن حل نمیشود، با سخنرانی حل نمیشود، با نگاه به بیرون حل نمیشود. وقتی در عالم مباحث نظری، مشاوران ارشد دولت اعتدال به اقشار محروم جامعه توهین میکنند و در بدترین جمله ممکن رای نیمی از ملت را رای به بیقانونی میخوانند، رسیدگی به معیشت مردم در عالم واقعیت هم دقیقا میشود حکایت همین توزیع غیرمدبرانه سبد کالا. وقتی حتی در حرف هم احترام مردم نگه داشته نمیشود، دیگر چندان جای تعجب نیست که در مقام عمل، حرمتی برای مردم در نظر گرفته نشود. صدالبته «اقتصاد صدقهای» ادامه منطقی «دیپلماسی صدقهای» است. در دیپلماسی صدقهای، حق مردم را در نازلترین اقساط ممکن از دشمن میستانی، و در اقتصاد صدقهای، حق مردم را در نازلترین شکل ممکن به ایشان میدهی، آنقدر که تا لحظه نگارش این سطور ۲ قربانی هم روی دست اقتصاد این ملت باقی میگذاری. خب! آیا نباید حق داد به آن پیرمردی که در صف مرغ فروشگاه اتکای میدان شهدا داشت میلرزید و میگفت: «حق است که وزرای اقتصادی دولت، همه با هم استعفا دهند، رئیسجمهور استعفایشان را قبول کند و مدیرانی مهربانتر با مردم و لایقتر درباره اقتصاد جایگزین کند تا به خاطر چند کیلو مرغ مجبور نباشیم ۵ ساعت آن هم در سرمای ۵ درجه زیرصفر صف بایستیم». رسیدگی به معیشت مردم بهواسطه توزیع سبد کالا، خود یک بیتدبیری است و توزیع سبد کالا با این سبک و سیاق، بیتدبیری دیگری. طبیعی است این همه بیتدبیری، زیبنده دولتی که شعار تدبیر را سر دست گرفته، نیست. خوب یا بد، «سبد، صف، بیتدبیری» از صدر تا ذیل، دستپخت دولت اعتدال است و این یکی را دیگر نمیتوان گردن فلانی و بهمانی انداخت. متاسفانه این قبیل بیتدبیریها، دودش قبل از همه به چشم «مردم» میرود و دقیقا از همین منظر، دولت محترم باید متوجه ابعاد بیتدبیری خود در حوزه معیشت باشد. «تدبیر» در این دولت، شعاری بیش نخواهد بود الا آنکه، آقایان اساسا نگاه خود را به مردم تغییر دهند، از تقسیم ملت بشدت پرهیز کنند، رای مردم را یگانه و واحد بخوانند، حرمت همگان را نگهدارند و بیش از تمرکز بر بیرون، نگاه به همین جامعه خود داشته باشند. ما همچنان که بارها گفتهایم، کمافیالسابق منتظریم تا بیآنکه «رسانه دولت» باشیم، در قامت «بولتن خدمت»، به انتشار اخبار کار و تلاش دولت اعتدال بپردازیم. آری! ما «منتظر» باقی میمانیم، لیکن وقتی از دولت، آنجا که میخواهد کار کند، «بیتدبیری» میبینیم، نمیتوانیم چشم بر یلدای ستم این مردم نازنین ببندیم. این دولت، هرچند دهم درصد که باشد و هرچند که مشاوران ناخوب داشته باشد، حداقل ۴ سال از عمر جمهوری اسلامی است. فلذا ما هیچ دلیلی برای مخالفت ذاتی با آن نداریم. ما خود را اپوزیسیون هیچ دولتی از دولتهای جمهوری اسلامی نمیدانیم اما چه کنیم که بیتدبیری دولت تدبیر، همچنان که حائل میان دولت و مردم است، حائل میان ما و دولت نیز هست!
وطن امروز/ ۱۵ بهمن ۱۳۹۲
(۵۰ دیدگاه)
- بایگانی: یساربا لایحه بودجه کاملا موافقم! یادداشت مهمان/ اکبر محتشمی: من یکی با لایحه بودجه کاملا موافقم چرا که لااقل میتوانم به مفاد آن از مجاری همین دولت و همین رسانههای خودمان دسترسی پیدا کنم و این خودش به تنهایی موضوعیت دارد! من با بودجه تقدیمی به مجلس کاملا موافقم چرا که جزئیات آن را لازم نیست از زبان حرامیان عالم و رسانههای غربی بشنوم و احیانا شوکه شوم! و این مهم، آنجا که داریم درباره دولت اعتدال سخن میگوییم، کم از فتحالفتوح ندارد! من با اولین بودجه دولت اعتدال موافقم، چرا که این یکی، واقعا و البته انشاءالله «براساس آنچه مرقوم شده» پیش میرود! و از این حیث، جای شادمانی است! من با این لایحه موافقم، چرا که با نقد آن، یا حتی نقض آن، دشمن هشدار نمیدهد گزینه نظامی همچنان روی میز است! و این، بسیار عالی است! من با بودجه سال ۹۳ بشدت موافقم، یکی هم از آن رو که معطوف به آن، هر چه هست حق و حقوق ملت خودمان پرداخت میشود و هرگز به دشمن، امتیازات دندانگیر داده نمیشود! و این به تنهایی عالی است! من با بودجه پیشنهادی از سوی قوه مجریه به قوه مقننه موافقت دارم، چرا که در هیچ بندی از آن لحاظ نشده رانندگان تاکسی، لبوفروشها و دیگر اقشار زحمتکش جامعه، باید بروند خفقان بگیرند! و این خودش کلی پیشرفت به حساب میآید! من با بودجه موافقم، چرا که در آن، حقوق سرهنگها و سربازها به جرم جنگیدن با دشمنان ملت، احیانا قطع نشده! و این نکته بسیار مهمی است! من با بودجه موافقم، چرا که هرچند نیمی از ملت، رای به بیقانونی دادهاند اما برایشان در بودجه پیشنهادی، حق حیات درنظر گرفته شده! و چه چیزی از این بهتر؟! من با بودجه همرأی هستم، چرا که نیمی از مردم کشورم از نظر مشاوران ارشد همین دولت، به بیقانونی رای دادهاند اما باز هم برای ایشان در بودجه حق و حقوقی در نظر گرفته شده! نکتهای که حتی در منشور حقوقبشر کورش هم دیده نمیشود و دقیقا مختص همین دولت است! من با کلیات، بلکه جزئیات بودجه کاملا موافقم، چرا که کارمندان، کارگران و کلا همه آحاد ملت، لازم نیست حق و حقوق خود را در اقساط بلندمدت، آنهم از طریق مجاری غیربانکی استیفا کنند! و این به تنهایی حفظ عزت مردم وطنم است! من موافقت خود را با بودجه اعلام میکنم، چرا که برخلاف بعضی توافقها در هیچ یک از بندهای آن، خبری از پول گرفتن، آن هم داخل چمدان نیست! و دیگر بهتر از این چه چیز میتواند باشد؟! من با بودجه تقدیمی کاملا موافقم چرا که متاثر از این لایحه، لااقل دستاوردهای هستهای جوانان وطن، پلمب نمیشود! و این برای دولتی که روز ۳۰ دی در کارنامهاش به شکل محسوسی میدرخشد، موفقیت بزرگی است! آری، من با بودجه موافقت دارم، چرا که آموختهام وقتی اختلاف اصولگرایان، بیش از رای اکثریت، در روی کارآوردن یک دولت ۰٫۷ درصدی نقش دارد، قناعت به حداقلها بشدت موضوعیت پیدا میکند.
وطن امروز/ ۱۳ بهمن ۱۳۹۲
(۴۸ دیدگاه)
- بایگانی: یسارآقایان! سر بولدوزر را بچرخانید طرف دشمن در این حدود ۱۶۰ روز که از عمر دولت اعتدال میگذرد، اندازه ۴ سال دولتهای قبلی، ملت ایران از طرف کاخ سفید، تهدید به حمله و استفاده از گزینه نظامی شده است، آنهم در حالی که در این دولت، اندازه تمام عمر جمهوری اسلامی به دشمن امتیاز داده شده. اگر در دولتهای قبلی، یانکیها، هفته به هفته بلکه ماه به ماه، آن روی سگ خود را به جمهوری اسلامی نشان میدادند، فیالحال کمتر روزی پیدا میشود که کاخ سفید پاسخ این همه حسن نیت دولت مستقر را با ادبیات عاری از ادب ندهد و حرف از حمله و برچیدن کامل هستهای و احیانا خشکاندن ریشه ملت ایران نزند. در آخرین نمونه، رئیس قوه مجریه که مشاور ارشدشان معتقد است؛ «رایدهندگان به غیر از روحانی، رأی به بیقانونی دادهاند»، در سوییس، نه یک بار و دو بار بلکه مکرر سخن از تبدیل دشمنی ۳۰ ساله آمریکا و ایران، به دوستی و محبت راندهاند اما هنوز کلامشان منعقد نشده، وزیر خارجه آمریکا یک بار دیگر حمله نظامی را به رخ ملت رشید ایران میکشد. جان کری در حالی که روحانی داشت درباره گل و بلبل سخن میگفت و در حالی که فقط ۳ روز از اجرای توافق ژنو گذشته بود، میگوید: «اگر ایران توافق ژنو را نقض کند، گزینه نظامی روی میز خواهد بود»! آقایان برای یک بار هم که شده باید ملت را محرم اسرار خود بدانند و بگویند اصولا در این توافق، چه امتیاز دندانگیری به دشمن دادهاند که کاخ سفید، نقض آن را مترادف با حمله نظامی تفسیر میکند؟! البته در اینکه آمریکا کما فیالسابق هیچ غلطی نمیتواند بکند، شکی نیست اما عاقبت باید نشست و بررسی کرد که دهان این حرامیان عالم را کدامین ادبیات سست و کدامین توافق نامتوازن، این همه علیه ملت ایران باز کرده است؟! شگفتا! تهدید به حمله در صورت نقض توافق، در شرایطی مطرح میشود که طبق مفاد آن، توافق قابل بازگشت است! صد البته آقایان روحانی و ظریف، گاهی جوابی به دشمن میدهند اما این جواب، معالاسف آنقدر خفیف است که در لابهلای اظهار دوستی به طرف آمریکایی، گم و گور میشود! وانگهی! مردم ماندهاند جوابهای ولو نه چندان انقلابی اصحاب سیاست خارجه را باور کنند یا آنچه دارند به چشم خود در صحنه عمل میبینند؟! به عنوان مثال، وزیر امور خارجه دولت اعتدال میگوید؛ «آمریکا اگر مغلطه کند، هیچ چیز را برنمیچینیم»، لیکن مردم مشاهده میکنند که هنوز یانکیها مغلطه نکرده، خیلی چیزها برچیده شده، خیلی امتیازات به دشمن داده شده و خیلی از تاسیسات هستهای پلمب شده! ما البته بنا را بر صداقت آقای ظریف میگذاریم. سلمنا بزرگوار! مغلطه از این بدتر که جان کری بگوید اگر توافق نقض شود، ما از گزینه نظامی استفاده میکنیم؟! و آیا حق این نیست که ناظر بر این همه مغلطه، نه فقط دیگر چیزی برچیده نشود بلکه برچیدهشدههای قبلی هم فک پلمب شود؟! متاسفانه از این گیر و گورها پر است در اذهان عمومی، حتی رأیدهندگان به دولت اعتدال. روزی آقای روحانی اعلام میدارند؛ «انرژی هستهای، بخشی مهم از غرور ملی ایرانیان است» و بلافاصله سخنگوی کاخ سفید اظهار میدارد: «بعد از توافق نهایی، ایران باید بخش قابل ملاحظهای از تاسیسات هستهای خود را کنار بگذارد». مغلطه از این آشکارتر؟! توهین از این بدتر؟! و آیا دولت اعتدال، زیر بار این ننگ میرود که طبق فرموده خود، بخش مهم و قابل ملاحظهای از غرور ملی را کنار بگذارد؟! من باب نصیحت یا وصیت یا هر چه، من برای رهایی از این وضعیت، یک فرمول پیش پای رئیس قوه مجریه میگذارم و آن اینکه؛ «ایشان لااقل همان اندازه بغض مشاوران عالی به سایر رأیدهندگان، یعنی به نیمی از ملت خودشان، بغض داشته باشند نسبت به سران کاخ سفید». ما از خاطر نبردهایم که آقای روحانی به ملت خود، «کلید» نشان داد، نه بولدوزر، فلذا بهتر است دولت اعتدال، بولدوزر را خرج بیگانگان کند! بیگانگانی که زیاد مغلطه میکنند و مرتب از خط قرمز وزیر امور خارجه عبور میکنند! توافق ژنو، خودش آنچه زیاد دارد گره است. این توافق، فقط گره بر چرخ سانتریفیوژها نزده، بل از آنجا که بخش مهمی از غرور ملی را لکهدار کرده و متضمن منافع دشمن بوده، در درازمدت، به معیشت و اقتصاد کشور هم آسیبهای فراوان خواهد زد. آنجا که دولتها میخواهند کمکاری خود در زمینه اقتصاد را لاپوشانی کنند، از غرور ملی به عنوان گوشت قربانی، یعنی سیبل استفاده میکنند. اگر دولت گذشته در ۴ سال دوم خود، «مقاومت» را مانع رشد اقتصاد معرفی میکرد، اینک دولت هفت دهم درصدی، «هستهای» را بهانه کرده. و این هر ۲ اشتباه بوده و هست. این همه پلمب بر تاسیسات هستهای زده شد بلکه یکی هم ادبیات دشمن با ما اصلاح شود. اصلاح که نشده هیچ، هارتر هم شدهاند سگهای کاخ سفید. آن روز که رهبر انقلاب میفرمودند؛ «من به این مذاکرات خوشبین نیستم»، متاثر از دیدن همین روزها در خشت خام تجربه بود. و آن روز هم که امام راحل، آمریکا را شیطان بزرگ معرفی کرده بودند، باز همین روزها را میدیدند. اینک مغلطه دشمن اثبات شده. و وقت آن است که آقای ظریف، صداقت خود را نشان دهند. در سردر وزارت امور خارجه ما شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» نقش بسته است. عکسش هست، سندش هست! توافق ژنو در وهله اول، نقض این شعار است. تو اما وقتی در خلال یک توافق، «آری» هم به غرب بگویی و هزاری هم از تبدیل دشمنی ۳۰ ساله به دوستی سخن برانی، باز جان کری از گزینه نظامی سخن میگوید! اما خب! هزاری هم مشاوران ارشدت، رأی نیمی از ملت را رأی به بیقانونی بخوانند، ما باز از در «هوش و ادب» با دولت خود سخن میگوییم و هرگز دولت را دولت فقط نیمی از ملت نمیدانیم. آقایان! حال باید متوجه شده باشید که چرا این ملت با آمریکا، جز به زبان «مرگ بر آمریکا» سخن نمیگوید! اگر اینچنین جان کری، هار شده، «مرگ بر آمریکا»ی این دولت کم شده. شک نکن! آقای روحانی! رأی به بیقانونی، همین آرای عاری از هوش و ادب اوباما و جان کری است. به مشاورانت بگو، عمومی و رسا بگو؛ سر بولدوزر را بچرخانند طرف دشمن این ملت واحد، بلکه از این پس، هر چه فریاد دارند بر سر آمریکایی بکشند که اینگونه جواب حسن نیت رئیس قوه مجریه ما را میدهد.
وطن امروز/ ۶ بهمن ۱۳۹۲
(۶۰ دیدگاه)
- بایگانی: یساردفاع تمام قد از روحانی آقای روحانی خیلی خوب هست. اصلا همه چیز خوب هست و دیگر از این بهتر، محال است! هیچ نقدی هم به ایشان، دولت اعتدال و قرارداد کرسنت وارد نبوده، نیست و نخواهد بود هست! آقای روحانی کاملا فرهنگی هست. فرهنگیترین رئیس جمهوری اسلامی، همین آقای روحانی بوده هست. سوابق جنگی – امنیتیشان هم، سرهنگی نیست و با نیات فرهنگی صورت گرفته هست. آقای روحانی، بهترین رئیسجمهور ایران، بلکه هم بهترین رئیسجمهور دنیا هست. صرفنظر از آقای اوباما، آقای روحانی در «هوش و ادب» سرآمد همه رؤسای جمهور هست. بعد از تلفن این به آن -یا هم اینکه آن به این!- دیگر گزینه نظامی از روی میز اوباما محو شده هست! و آمریکا با ما خیلی خوب شده هست! و به جای تهدید ملت ایران، همهاش اسرائیل را دعوا میکند که چرا با ۲۵۰۰ کلاهک هستهای، آتشبیار هر جنگ و نزاعی شده هست! فیالحال بعید نیست که اوباما و جان کری، اسرائیل را از صحنه جهان محو کنند! احتمالش هست! در داخل هم آقای روحانی، رئیسجمهور بسیار پرکاری هست. آقای روحانی با ممنوعالقلم کردن نویسندهها بسیار مخالف هست و در این زمینه و کلا همه زمینهها خیلی صادق هست. آقای روحانی وقتی با دشمنان اصلکاری ملت ایران، قائل به مذاکره هست، ببین با رسانههای داخلی، دیگر چی هست؟! این دولت که حتی با «مکنونات دشمن» هم قائل به نگاه فرهنگی است، قطعا با نگاه سرهنگی به «مطبوعات دوست» مخالف هست و الان هم دقیقا همینگونه هست. ما هم خیلی خوشحال هست! و هوا هم اصلا آلوده نیست! این شهردار تهران هم یک چیزی دارد برای خودش میگوید! آقای روحانی «براساس آنچه مرقوم میدارند» یک جور فرهنگی هست و براساس آنچه مرقوم نمیدارند، یک جور دیگر فرهنگی هست که آن را انشاءالله بعدا مرقوم میدارند! آقای روحانی، آنقدر طرفدار آزادی بیان بویژه آزادی بعد از بیان هست که مخالف توقیف هفتهنامهها و تذکر به روزنامههای منتقد هست. این دولت، تنها دولتی بوده هست که در ۱۵۰ روز اولش به هیچکدام از مطبوعات، کارت زرد نداده هست بلکه یه بارکی از کارت قرمز استفاده کرده هست! از نظر سریعالقلم کردن ممنوعالقلمها، دولت آقای روحانی به دولت آقای هاشمی و شخص ایشان به شخص اوشان سور زده هست. از کربلای ۵ بگیر تا کرسنت، این دولت، فاقد خط قرمز هست. آقای روحانی معتقد هست؛ «ما هنرمند ارزشی و غیرارزشی نداریم و کلا همه هنرمند هست». دولت آقای روحانی با تذکر دادن به روزنامهها که چی را بنویسید، چی را ننویسید، کاملا مخالف هست. این دولت، با بستن جراید مخالف هست. آقای روحانی اعلام کرده هست که روزنامهنگار نباید هنگام نقد مثلا یک قرارداد نفتی پر از مفسده، دچار لکنت شود و همینگونه هم هست. و قلمها هرگز در نقد آقای زنگنه، در منگنه نبوده هست! آقای روحانی گفته هست که با نقد دولت موافق هست اما این وسط مسالهای هست و آن اینکه آیا اصولا نقدی به این دولت وارد هست؟ جواب «خیر» کاملا معلوم هست! مشاوران آقای روحانی به همه اقشار جامعه احترام میگذارند هست و خودشان حقوقدان هست. آقای روحانی با اینکه خودشان سوابق امنیتی دارند اما سرهنگ نبوده هست و منکر نگاه امنیتی به روزنامهها هست. در دولت آقای روحانی، رانندگان تاکسی، به «مرز جاودانگی» رسیده هست. الان برخلاف همه دولتهای قبل، از ادبیات گرفته تا لبنیات، همه چیز خوب هست و شیر، پنیر، کره و ماست، اصلا گران نشده هست و اگر هم شده هست، به خاطر «ظروف بستهبندی» بوده هست. این جمله مال یکی از بزرگان اقتصادی دولت اعتدال هست. او معتقد هست؛ «تخممرغ هم اگر گران شده، برای این بوده که هوا خیلی سرد هست و ملت بیشتر خواهان تخممرغ هست». آقای ظریف هم خیلی خوب هست و مذاکره با آمریکا، همه چیز را عالی کرده هست. اون تحریمهای هوشمند بودش علیه ملت ایران؟ الان دور جدیدش، ادامه همان ادوار قبلی هست! یا هم اینکه مربوط به بحث حقوق بشر هست! آقای ظریف، علاوه بر آنکه دیپلمات خیلی خوبی هست، در فیسبوک هم فعال هست. و فقط اگر بعد از مذاکره با آمریکاییها، انگشتان دستشان را هم بشمرد، از این هم بهتر هست! وزیر امور خارجه، سال نوی ببرهای تامیل را به گرگهای تبت، تبریک عارض هست، اما چون فیسبوک فیلتر هست چشم بر فتوحات بینالمللی والفجر ۸ و کربلای ۵ خودمان بسته هست که آنهم تقصیر فیلترینگ هست! «اوباما و جان کری را باید درک کرد، آنها در فشار هست». این را وزیر امور خارجه از همه ملت خواهان هست. مذاکرات هم خیلی خوب هست. این، روح مذاکرات هست که مجروح شده هست. دولت اعتدال، از رانندگان تاکسی تا علما و مراجع، همه را داخل آدم حساب میکند هست. جواب قالیباف را هم داده هست! ممنون میشویم فقط بگویند قیمت گوجهفرنگی، سر کوچه این یکی رئیسجمهور چند تومان هست؟!
وطن امروز/ ۲۱ دی ۱۳۹۲
(۱۴۴ دیدگاه)
- بایگانی: یساروصیتنامه
روزنامهدیواری حق
روز قدر
ماشاءالله حزبالله
آر. کیو هشتاد و هشت
قطعهی بیست و شش
نه ده
قطعات قطعه
تفحص
آمار قطعهی بیستوشش
اطلاعات
نوشتههای تازه
- مصاحبه با هیوا محمودزاده، لبوفروش
- توصیه یک لبوفروش به وزیر ارشاد!
- باز هم دیگ پلوی سفارت!
- ملت، تنها نیست!
- دولت با منتقدان آشتی باشد
- گفت و شنود/ غنچه!
- این بود اعتدال؟!
- دولت به عهد ۲۲ بهمن وفادار باشد
- کیلومترها جلوتر از همصدایی با اسرائیل!
- «یک تن آجر» جواب آقای «مؤدب و باهوش»
- انقلابیتر از بهمن ۵۷
- مشکل از «مجری» نیست؛ از دستگاه اجراست
- خدمت بیمنت سرهنگها
- نامه یک بیسوات به «وطن امروز»
- نامه حسین قدیانی به رئیسجمهور
- محسنات دولت را هم ببینید!
- …به سخندانی نیست
- نامه یک پلنگ به ابتکار
- با لایحه بودجه کاملا موافقم!
- گزینهها پوسید روی میز
- اصلا ما هم سن علیرضا!
- نامه ای به ابراهیم حاتمی کیا
- هستهای ملت و دیپلماسی دولت
- آقایان! سر بولدوزر را بچرخانید طرف دشمن
- رنگ آزاد است الا برای ما/ با شال اشتون لوگو را «ست» نکن!
- غرور ملی شکست، نه ساختمان تحریم
بسم الله! این چه پستیه؟
بمیرم برات!
🙁
کامنت ها محدودیت درج تبلیغات ندارن؟!
شامپو از یک واژه هندو به نام چامپانا (Champana) به معنای ماساژ دادن گرفته شده است. قبل از پیدایش شامپو به صورت امروزی، مردم برای شستشوی موی خود از مواد گیاهی مانند سدر و چوبک و کتیرا و مواد معدنی مانند خاک های سیلیسی استفاده مینمودند.
نه مرتضی، ندارن!
اگه واسه ریزش می گید که به شکل طبیعی، کاریش نمی شه کرد ولی بلندی زیاد ریشه رو سست می کنه و سرعت ریزش رو زیاد!
ولی اگه کلی می گید که تجربه ثابت کرده هیچ فرق خاصی با هم ندارن! فقط میگن نباید یه خط درمیون شامپو رو عوض کنید؛ یکی که به نوع موی شما می خوره و ایرانی هم هست رو انتخاب کنید و خلاص!
چقدر هم تبلیغاتی بود کامنتم!!
آقا! استقلال باخت فدای سرت! ببین روحانی چی کار کرده!
راستی! حنا با زرده تخم مرغ و روغن زیتون و از این چیزای طبیعی برا تقویت مو خوبه!
بغض؛
چرا تشدید داره اول اسمت؟ بغضت شدیده؟!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مرتضی؛
جدی میگی نباید شامپو رو یه خط در میون عوض کرد؟
دکتر ما گفته نباید ثابت یه شامپو رو استفاده کنید!
البته اساتید طب ستنی که کلا این شامپوهای مرسوم و موجود در بازار رو قبول ندارن!
اگر ریزش موهاتون ارثی باشه، تقریبا هیچ چاره ای نداره جز کاشت مو!
http://webda.behdasht.gov.ir/index.aspx?siteid=326&pageid=32629&newsview=92595
صابون بهتره!
پدربزرگ ما هنوز هم طبق عادت قدیم صابون می ماله به سرش، اصلا هم ریزشی نداره و بسیار عالیست…
…………………………………
پست جدید هم زدن برات خبرمون کن، یه کم بخندیم دور همی!
سید؛ یه چیزی شنیده بودم یه گشتی زدم دیدم درسته! (همین لینک بالایی که مطلب تازه ای هم هست)
خمیردندون رو میگن باید هر از گاهی عوض کنید…
گل گل گل گلرنگ!
خبر خوب(گفت و شنود)
گفت: خودمونیمها! دکتر روحانی بدجوری آرزوی مدعیان اصلاحات و کشورهای غربی را بر باد داد که منتظر ملاقات ایشان با اوباما بودند.
گفتم: مدعیان اصلاحات را بگو که از خوشحالی چه دایره و دمبکی میزدند و پیشاپیش انجام این ملاقات را جشن گرفته بودند!
گفت: یکی از سران فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ هم در روزنامه انگلیسی گاردین مقاله نوشته و به آمریکا گفته بود فرصت را دریابد که ممکن است دیگر چنین فرصتی دست ندهد!
گفتم: یکی از روزنامههای زنجیرهای عکس روحانی و اوباما را کنار هم چاپ کرده بود که یعنی بعله! این ملاقات حتمی است! و یک روزنامه زنجیرهای دیگر شب قبل از آن چاپ دوم رفته و با ذوقزدگی تیتر زده بود که «امشب، دیدار اوباما، با روحانی»!
گفت: خب! حالا قرار است چه بکنند. آقای روحانی که پیشنهاد کاخ سفید برای ملاقات با اوباما را نپذیرفت.
گفتم: چه عرض کنم؟! دکتر به مریض گفت دو تا خبر برات دارم. یک خبر خوب و یک خبر بد. خبر خوب این که اگر این آمپول را بزنیم تا ۲۴ ساعت دیگر حالت خوب میشود و خبر بد این که دیروز یادم رفت این خبر را بهت بگم!
آقا فقط صابون مراغه!
فقط شامپو تخم مرغی خمره ای. از اون قدیمی ها.
عموم شیمی خونده، میگه اگه می خواهید از شامپو استفاده کنید؛ فقط شامپوهایی که برای موهای معمولی هستند را استفاده کنید.
این صابون سفیدا هستن؛ قم بهشون میگن “صابون برگردون” شمال میگن “صابون شاهرودی” مال آشتیانشم شنیدم اونام خوبه. کار نرم کننده را هم انجام میده. فقط بوی خوبی نداره!
در مورد سدر و حنا و سرکه و روغن ها و غیره هم؛ استفاده ش بسته به جنس مو و مشکلاتشه.
شامپو هر چی…
آدرس یک دکتر خوب! بگم می ری؟
توجه کردید هوا چقدر بوی پاییز میده؟!
سلام! عرض خسته نباشید .
همان طوری که جناب قدیانی از قرمه سبزی آش سیاسی پختند از شامپو هم چنان سیاستی بسازند که سازنده های شامپو جلوی ایشان زانو خم کنند…
خدا صبرمان دهد تا بقیه مطلب را ببینیم.
شامپو سریتا که ایرانی هم هست خوبه، ضد شورش تقویت کننده هم هست.
یا شامپو صحت ایرانی(کلا شامپو زیاد تاثیر نداره)
برای جلوگیری از ریزش مو در مردان (بانوان فرق می کنه) خوردن قرص پروپشیا (امریکایی) درمان اصلی هست.
این قرص هرمون ریزش مو در مردان را کنترل می کنه ولی باید حداقل ۴ ماه بخورید تا اثراتشو ببینید. از این قرص ۳ نوع تو بازار ایران هست:
۱٫ پروپشیا امریکایی (که به خاطر تحریم ها کم پیدا میشه و بسیار هم گرون هست)
۲٫ فینپشیا (هندی هست کیفیتش هم مطلوبه)
۳٫ فیناستراید (ایرانی) که البته بهتره از ۲ تای اول استفاده کنید ولی نوع ایرانیش خیلی ارزون و به صرفه هست.
خوردن قرص ۲۷ میلی گرم آهن به صورت روزانه و مولتی ویتامین سنتری یا خوردن قرص آهن + سیستین ب ۶ که یه داروی فرانسوی هم هست خوبه
پیشنهاد اینه:
خوردن قرص آهن + فین پشیا + مولتی ویتامین به مدت ۳ ماه
بعد خوردن آهن + فینپشا + سیستین ب ۶ در ۳ ماه بعدی
برای اطلاعات بیشتر می تونم آدرس مطبم رو بدم تا بیایید. از شما ویزیت هم نمی گیریم! آقای قدیانی هر چند هیچ وقت کامنت های مارو نمی ذارید یا آدرس یکی از همکاران متخصص.
امیدوارم مفید باشه…
شامپو فولیکا (تفویت کننده برای تمام الگوهای ریزش) استفاده کنید.
برای جلوگیری از ریزش مو و نیز رویش مجدد،۱ یا ۲ عدد تخم بلدر چین را روی سر (نواحی دارای ریزش بیشتر) مالیده و ۳۰ دقیقه بعد شستشو بده. هفته ای ۳ بار. البته خوصله می خواهد. باید ۶ ماهی مرتبا ادامه دهید. می تونید هر دو هفته یکبار هم از مخلوط کتیرا + حنا + تخم بلدرچین + شیر یا آب بابونه یا شلتوک برنج استفاده کنید.
من یکسال انجام دادم موهام بسیار خوب شد.
دیگه کار شما از این حرفا گذشته،
باید تیتر مى زدید:
کچلى بهتر است یا پر مویى؟
کى گفته کچلى بده؟
کچلى چه ربطى به شامپو دارد؟
حسین قدیانى: فقط به ریاست بر انجمن کاشت مو فکر مى کنم.
عبور “مو” از “کله”!
خدا به پائولو مالدینى زلف قشنگ داده!
حسین قدیانى ۵ سال پیش در مورد مدل مو چه مى نوشت؟!
پاسخ حسن کچل به داد ماست(یا همون باب راس)
آرى بلند شدن پیشانى سخت است، خیلى سخت!
ای مو! نریز…
کچل کچل کلاچه، روغن کله پاچه! (شاهین برد ندیده و…)
براى کاشت مو فعلا کمى زود است!
و…
همچنین مى تونید مسابقه بهاریه بذارید ولى این بار از نوع پاییزیه اش! هر کس مى تونه در وصف جایگاه والاى کچلى چند خطى بنویسه.
پاییز هم فصل برگ ریزونه و متناسب با حال و احوال
سید احمد هم که همیشه قیچى تو دستاشه و نیاز به توضیح بیشتر نیست!!!
خوش به حالتون… شامپو!
ما که دیگه کار از کار گذشته…
این چند تا شویدی که رو سرمون مونده فرقی نداره با چی دیگه بشوریم!
اینم آخر عاقبت تندروی!!
از شامپو نوشتن، خبر از حرف های نگفتنی میده…
سخته می دونم؛؛؛
دوستان هم که جدی گرفتن، کاملا!
از کامنت ها مشخصه.
_________________________
در راستای همدردی با شما! کچل کنید و خلاص!!
درست اومدم آدرسو؟؟؟
شامپو؟؟؟ جلل خالق!
ولی فکر کنم یه ایهامی تو نوشته ی بالا باشه که ما نفهمیدیم! :))))
………
در هر صورت زرده ی تخم مرغ با اندکی گِل! بزنید خیلی موثره! 🙂 🙂
رفقا! سخت نگیرید.
ایهام و ابهام و ادامه در کار نیست؛ همین است که می بینید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویزیت کامنتی!
🙂
گل گل گل گلرنگ!!!!!! در ضمن چشماتم نمی سوزونه داداش!!! 🙂
نه! ولی از شوخی بگذریم، یکی من یکی شما، آقا ته تهش کچلیم!!!
پس داداش زیاد دستو پا نزن! بردار برو بقالی سره کوچه از این شامپو تخم و مرغی ها هست، که کوچیکو تپله! فکر کنم برا داروگر باشه! برو از همین بخر و علی یارت!!!
یه راه دوم هم وجود داره که بابای بنده انتخاب کرده! اونم اینه که به کلی دستو پا نزنی! و در راستای این دستو پا نزدن برمیداری میری یکمی تاید! البته ترجیحا دستی باشه! یا اگه گیرم نیومد صابون و علی یارت! برو تو کارش!
هم درد شما آقا میعاد!
البته دردی هم نیستا! به قول بابام در سر عقل بود بی کلاهی عار نیست!
مى گم رفقا این همه چیز میز گفتن، شما همه رو مى خواید بمالید سرتون؟!
به نظرم اگه پیش یه دکتر متخصص برید و اون با توجه به جنس موهاتون، علل ریزش و بقیه مؤلفه ها(!!!) نظر بدن بهتره.
عجیب بود!
تنها پستی بود که حاج احمد نگفت فدایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی داری داداش حسین!
اگه ریش های کوسه دراومد، موهای تو هم در میاد!
یه دونه از این کلاه های هنری بخر، بذار سرت، هم تیپت کلاسیک تر میشه،
هم ژست هنری تری بهت میده.
تقدیم به قطعه ۲۶
http://upload7.ir/images/24434138552920412492.jpg
http://upload7.ir/images/55744677240880476115.jpg
به نظرم بذار همین دو تا شیوید هم بریزه، اونوقت این پول هایی که از وطن و جوان و کیهون گرفتی به اضافه پاداش خدمت موفق در بسیج دانشجویی با حقوق اول مشورت مجازی به سردار نقدی رو بردار برو مو بکار. تا آخر خیال خودتو راحت میکنی.
میتونی مثل بعضی ها هم که وام ازدواج میگیرن و دماغ عمل میکنن. وام ازدواج بگیری و بری مو بکاری.
یه افراطی ضد اعتدال؛
دلت خوشه ها!
“پاداش خدمت موفق در بسیج دانشجویی با حقوق اول مشورت مجازی به سردار نقدی” که مزاح بود، اما حقوق کیهان؟ حقوق جوان؟ حقوق وطن امروز؟!
ای آقا! چه گویم که ناگفتنم بهتر است…
فقط بذار اینو بگم که مطلقا چیزی به اسم حقوق کیهان، اصلا وجود نداره. اون دو تا هم که…
به کلیه ی عزیزان کچل، یا در حال کچلی مثل خودم!
برخی زور زدن ها، زور بی خوده!! اصلِ علت بی مویی، یا کم مویی، ارثیه. (البته علل غیر ارثی به درمان نزدیکتره) و در اکثر موارد، شاید بشه ریزش موی ارثی رو کم کرد و به تأخیر انداخت. ولی، جلوش رو نمی شه گرفت. بهترین روش و البته پر هزینه ترین اون، کاشت مو از جنس خود موست. اونم از پس سر! اگه سید جلال حسینی رو دیده باشید! یه خطی پشت کلش هست، اون همون قسمتیه که برش زده برای بالای سرش… این روش در ۹۰ درصد افراد جواب داده. فقط چون هزینه هاش بالاست، هرکسی این کار رو نمی کنه. ضمن اینکه؛ به سن و سال هم بر می گرده. داداش حسین، الان سنشون مناسبه و شاید تا یکی دو سال آینده، دیگه جواب نده! از لحاظ مالی هم که خوب وضعش توپِ توپِ ماشالا. البته بالقوه!!! چون کافیه با اون قلمی که داره، یه مقاله بده تو روزنامه های زنجیره ای، ببین چه پولی پاش می ریزند! ولی از اونجایی که داداش حسین، این پول های شبهه ناک و بعضا حروم از گلوش پایین نمی ره، و جوان و کیهان و وطن مظلوم هم، اونقدر پولی نمی دن که بخواد همچین خرج هایی بکنه، پس پیشنهاد می کنم؛ داداش حسین همون شامپوی معمولی رو، که به سرتون می زنید بزنید، خیالتون هم نباشه!! امسال نه، سه سال دیگه باید با این موهای خوشگل و مشکیت، خداحافظی کنی…
تا اونجایی که من یادمه! جنس موهاتون خیلی نازکه و ریشش ضعیفه. برعکس خودت که ریشه ی قوی داری، به کوری چشم بدخواهان! 🙂
پیشنهاد جناب؛ رضا اعتدال طلب-پزشک در عین حالی که علمیه، عوارض جانبی هم داره…
اگه گفتید این چیه؛
http://static.mihanblog.com//public/user_data/user_files/365/1092190/26.jpg
برف و آفتاب؛
بیست و شیشه!
علامه طباطبایی فرمودند:
وقتی گره های کور به شما هجوم آورد، با ذکر صلوات سیلی راه بیاندازید تا تمام مشکلات را با خود ببرد.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…
شامپو بصیرت!
کچلی که غصه نداره!!!
تازه بهترم هست. میگن کچلا شانس دارند.
حالا بزار کچل شی، یه وقت دیدی تو انتخابات بعدی، شانس آوردین و قالی رئیس جمهور شد.
آقا! با این وضعیتی که سید میگه، من موندم تا حالا چرا کامل کچل نشده این حسین آقا با این تورم کچل کننده. انصافاً تا حالا خوب مقاومت کردین. پس بی خیال شین و از کچلی لذت ببرین. مگه داداش حسین چیش از کاناوارو کمتره که اون کچل میکنه و داداش حسین نه!
سلام؛
شامپو بچه فیروز!
یه شامپو هست به نام شامپو «پنسیلوانیا» که حرف نداره و شامپوی سال شناخته شده، اما مسئله اینجاست که این شامپو فقط توی یکی از داروخانه های کالیفرنیا فروخته می شه، نه هیچ جای دیگه، حتی خود پنسیلوانیا!!
یعنی آخرشی داداش حسین سالار.
اس ام اس محمود به اسفندیار:
حاجی پارسال این موقع، هیییییی!
رییس جمهور شوت!
http://www.parsine.com/fa/news/154859/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B4%D9%88%D8%AA-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B1%DB%8C%DB%8C%D8%B3-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7
خانم ها هم شامپو مصرف می کنند قطعاً، ولی بحث یه جورایی مردانه است!
بحث مردانه هست چون این مشکل مختص آقایون هست؛ یعنی از نظر علمی ثابت شده که آقایون مستعدتر هستند به کچلی و ریزش مو!
http://upload.tehran98.com/upme/uploads/0615264ebdefd90b1.jpg
سلام می تونی این سوال را به طور خصوصی از نماد “همت جهادی” بپرسی!!
متأسفم که بعضی ها از تمسخر دیگران لذت می برند…
نمی دونم چرا تو خالی بندی های هاشمی، از ملاقات هایی که با حضرت امام (ره) داشته، کس دیگه ای نبوده اونجا!! 🙂
وقتی برای خداحافظی خدمت امام آمدم و وضع جبهه را توضیح دادم، این نظر را مطرح کردم که ما باید ضربه محکمی داخل خاک عراق به نیروهای عراقی بزنیم و نقطه مهمی از عراق را بگیریم و بعد بگوییم که مذاکره میکنیم سپس جنگ متوقف شود تا حقمان را بگیریم و این نظر را دادم که باید جاهایی از عراق را بگیریم که باعث شود عراق از خلیج فارس دور بماند و از دریا و نفت محروم شود و در این زمان شروع به مذاکره کنیم تا صدام محاکمه شود و خسارتهای ما را بدهد. در آن ملاقات امام پس از صحبتهای من نگاهی به من کردند و لبخند خاصی زدند و جواب من را ندادند اما گفتند که به برکت خدا بروید تا ببینیم چه میشود.
وقتی شرایط را برای امام توضیح دادیم و امام (ره) قطعنامه را پذیرفتند از آن تعبیر به جام زهر کردند و از ما خواستند تا این موضوع را به مردم بگوییم اما وقتی دیدند این کار از ما ساخته نیست، خودشان بیانیه دادند و پس از دو سه ماه که جنگ پایان یافت، وقتی خدمت امام (ره) رسیدم، به من فرمودند جام زهر آن روز برایم تلخ بود اما امروز برایم شیرین شده است چون ما کارمان را خوب انجام دادهایم و خداوند نصرتی را که وعده داده بودند، عنایت کردند.
هاشمی تصریح کرد: اگر ۸ سال گذشته نبود که خودمان مقصرش هستیم، امروز جزو کشورهای مقتدر درجه اول بودیم چون پول زیاد و آمادگی فراوان و نیروهای بسیار داشتیم و انشاءالله شما مردم با این جهاد آخری که آفریدید، باعث شوید تا هرچه محسوستر شاهد نصری باشیم که خداوند وعده دادهاند.
چشم انتظار؛
خدا لعنتش کند که خودش می داند مسبب مشکلاتی که وجود داشت خودش بود.
نمی دانم جواب شهدا را چه می خواهد بدهد.
وقتی امثال همین رفسنجانی و ناطق و روحانی و …، که مثلا بزرگان کشور هستند، رئیس جمهور رسمی کشور که با رای قاطع مردم انتخاب شد را به رسمیت نشناختند، از کشورهای دیگر چه انتظاری می توان داشت؟!
وقتی خودشان، مردم را آدم حساب نمی کنند، آمریکا هم تحریم می کند.
به حق حضرت زهرا، تاوان آسیبی که به نظام وارد کردند را در دنیا و آخرت پس می دهند انشالله!
خودِ بی شرفش، سال ۸۴ گفته بود که انتقامم را از احمدی نژاد می گیرم!
اصلا چیزی به عنوان حق و نظر مردم را قبول ندارد. احمدی نژاد با رای مردم انتخاب شد، این جناب گفت: حقم را از احمدی نژاد می گیرم.
کربلایی!
این یارو خالی بند نیست؛ یک دروغ گوی تمام عیار است!
نظرات جالبی بود…
خوشم میاد همه چیو به سیاست وصل می کنند. بابا دنیای دیگه ای هم هستا!!!
چشم انتظار؛
پس اینقدر اکبر آقا رو مسخره نکن!
از آن چک و سفته ها بپرسید فقط
از آخر هفته ها بپرسید فقط
از جنگ اگر سوال سختی دارید
از جبهه نرفته ها بپرسید فقط!
ع. صادقی
سایت عهدآدینه… ثبت نام پیاده روی نجف تاکربلا برای اربعین.
http://ahdeadineh.ir/
هر چه روحانی در سخنرانی سازمان ملل خوب ظاهر شد، در سخنرانی دیشب شورای خارجی آمریکا و نشست خبری امروز ضعیف بود.
من نمی دونم چه لزومی داره هی به خبرنگاران و افکار عمومی خارج بگه که من منتخب مردم هستم با فلان رأی. حالا یکی از پایداری چی ها یا قالی چی های اونور برگرده بگه که شما دولتتون لب مرزی و ۰٫۷ درصدیه، چی می خواد جواب بده؟
یا این که هی میگه مردم ایران به اعتدال رأی دادند و خواهان تعامل با دنیا هستند. انگار قبلاً مردم به افراط رأی داده بودند (یعنی که من و رفقا خصوصاً هاشمی نماد اعتدالیم و هر کس از ما دوره به افراط نزدیکه) یا اینکه جمهوری اسلامی همیشه معتدل و منطقی، تا قبل از این آقا دنبال جنگ بوده و حالا دنبال تعامله. حتماً باید دولت قبلی هسته ای رو تعلیق می کرد و دُر می داد در ازای آبنبات تا با دنیا تعامل کرده باشه؟
تو کنفرانس خبری هم که دولت جمهوری اسلامی رو جلوی چشم جهانیان به دادن آمار غلط متهم می کنه و میگه وضع اقتصادی ایران خراب تر از اون چیزیه که فکر می کردم. کسی هم نبود بپرسه که پس اوباما که رییس جمهور بدهکارترین کشور جهانه چی باید بگه. بد نیست علاوه بر انگلیسی حرف زدن، اعتماد به نفس و گل به خودی نزدن رو هم از این یانکی ها یاد بگیره.
واقعاً امروز یه بار دیگه فهمیدیم که خاندان فتنه و دار و دسته افراط گرای معتدل نما چه خیانتی در حق مملکت و ملت و دولت کردند. به قول سید احمد وقتی بزرگان کشور اینجوری به جون منتخب ملت میفتن دیگه حساب اجنبی ها معلومه. خوب بود اون وقتی هم که شیخ در سازمان ملل مشغول سخنرانی بود ما هم مشغول آتیش زدن سلط آشغال می بودیم و مراجع و امامان جمعه و حزب اللهی ها هم مشغول هشدار به دولت در مورد مذاکره با آمریکا؟ احمدی نژاد اگر چه در داخل دنبال درگیری و کوبیدن دیگران بود ولی دیگه نمی رفت سازمان ملل و بر ضد مثلاً جناب شیخ و اکبر آقا صحبت کنه جلوی اجنبی ها.
محمود بگم خدا چیکارت نکنه که با دعواهای داخلی اعصاب خرد کنت، خاندان افراط رو داعیه دار اعتدال کردی. جدیداً هم که رأی به خودشون رو جهاد می دونن و مستوجب رحمت و نصر الهی و رأی به دولت قبلی رو اشتباهی که مستوجب عذاب الهی بود. چند وقت دیگه هم ادعای خدایی می کنن لابد.
چقدر دوست دارم یکبار، فایل صحبت های سید حمید روحانی یار دیرینه امام و تاریخ نویس بزرگ انقلاب رو، واسه همه بذارم که این ملعون رو بیشتر بشناسیم. ایشالا میذارم. البته احتمالا همه شنیدند و دیدند مال سال ۸۸
الان از دست استقلال داری کچل میشی یا دولت؟
مدرسان حریف!
صابون چی بزنیم؟
مدرسان حریف!
چی؟
مدرسان حریف!
کجا؟
مدرسان حریف!
مرکز طب سنتی آل اسحاق در قم پمادی دارند جهت رویش مو. این مرکز معروفه…