فقط به ریاست بر مجمع فکر می کنم!

قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس/ عکس: دوربین ۳ پایه

قبل التحریر: متن «نه، من نیستم!» را اول بخوانید…

بلااستثنا همه روزنامه ها: «حسین قدیانی از بسیج دانشجویی رفت/ محمد ودود حیدری به عنوان رئیس جدید سازمان بسیج دانشجویی کشور منصوب شد. وی مدیر مسئولی روزنامه جوان و معاون سیاسی نهاد نمایندگی رهبر انقلاب را در پرونده کاری خود دارد. پیش از این حسین قدیانی رئیس سازمان بسیج دانشجویی کشور بود. همچنین، حسین قدیانی، مسئول سابق سازمان بسیج دانشجویی به عنوان مشاور سردار نقدی در امور فضای مجازی منصوب شد».

آن روز که مرا بی هیچ اجازه ای، به ریاست سازمان بسیج دانشجویی منصوب کردند، اینقدر دلم خوش بود که لااقل هنگام خداحافظی، موضوع را با شخص خودم در میان بگذارند، اما دریغ! دریغ و صد افسوس و آه! می خواهم ببینم آیا من باید از طریق روزنامه ها متوجه جایگزینی آقای ودود حیدری، و برکناری خودم شوم؟! (آقای ودود حیدری مدیرمسئول روزنامه جوان ازم مطلب می خواد دیگه؟!) به ما پست می دهند، به خودمان نمی گویند! لاکردار، برمان هم که می دارند، باز به خودمان نمی گویند!! کاری که حتی با آقای متکی هم نشد!! متکی باز یه معارفه داشت، ما اما نه تودیعی، نه معارفه ای، نه سکه ای، نه تقدیری، نه لوحی، نه تابلو فرشی، نه کشکی، نه پشمی!! دل مان خوش بود در نظام مقدس جمهوری اسلامی، یک پست داریم ها!! چشم دیدن همین یک صندلی را هم نداشتند!! حالا مثلا چی می شد که مرا در همان پست ریاست بر سازمان بسیج دانشجویی نگه می داشتند؟! اختلاس کردم؟! دزدی کردم؟! بد کار کردم؟! کم خدمت کردم؟! الان به ما پست داده اند؛ «مشاور سردار نقدی در فضای مجازی». طرفه حکایت را سر جدت نگاه کن؛ سردار خودشان در فضای واقعی با من مشورت نکرده، لیکن در فضای مجازی از من مشاوره می خواهد!!!! (اینم دیگه از لطائف روزگاره که بدون مشورت، آدم رو بکنن مشاور!!) سمت واقعی را از آدم می گیرند، پست مجازی می دهند!! اون هم چی؟ مشاور! آیا شان من مشاور است؟! با منی که مستاجر نیستم و خانه ام بیت رهبری است، با منی که توی فتنه ۸۸ روزی یه صفحه روزنامه دل نوشت می نوشتم، و با منی که رسما جانباز هشتاد و اشکم، همچین برخورد می شود، وای به حال دیگران!! خودتان سمت را نگاه کنید دیگر؛ «مشاور در فضای مجازی»!! تحقیر در تحقیر!! به خدا حاضر بودم مدیر فنی پرسپولیس باشم، اما توی فضای مجازی، مشاور نباشم!! یعنی دوست دارم بدونم الان دقیقا کار من توی این پست مشاوره چیه؟! زنگ بزنم سردار نقدی بگم؛

– سردار؟

سردار نقدی: جانم عمار!

– «دوئل» به روز شد، «آهستان» آخرین پستش ۵۰۰ تا کامنت داره، «فیس بوک» هم که داغونه، نمی رم، «سیداحمد» خودمم همچنان توی کار «فــــــــــــــــــدایی داری سالار»ه؟؟؟!!!

سردار نقدی: چرا «فدایی» رو می کشی، همچین می گی؛ «فـــــــــــــدایی»؟!

– آخه اونم همین طور می کشه!!

سردار نقدی: چی می کشه؟!

– چیزی نمی کشه، شیفت «ت» رو می گم!!

سردار نقدی: آن لاین چند تا؟!

– ۲۰ تا!!

ای عوام! ای داد! بابا جان، من که قبلا گفته بودم؛ در جمهوری اسلامی جز پست ریاست بر مجمع تشخیص مصلحت نظام، آنهم با حکم رهبر، و با وجود شخص آقای هاشمی، تن به هیچ پست دیگری نمی دهم!! یعنی نه اینکه آقای هاشمی بره، من بیام جای ایشون! نه! آقای هاشمی باشه، من بشم رئیس مجمع!! من فقط یک جا برای خدمت، احساس تکلیف می کنم؛ کجا؟! ریاست بر مجمع!! (یه نگاه به عکسی که گذاشتم بکنید! من با ملاصدرای عزیز توی خونه اش در کهک قم عکس دارم!! من با اغلب علما نشست و برخاست داشتم، هنوزم دارم! اونقدر که امام رو من توی خواب می بینم، آقای هاشمی عمرا دیده باشه!! وانگهی، کی با امام و شهید مطهری و علامه طباطبایی و ملاصدرا توی خونه خود ملاصدرا عکس داره؟! داره رو کنه!! خجالت نمی کشین شما که با محبوب علما و فلاسفه و عرفا همچین تا می کنین؟! من سرمایه این کشور هستم، برای من زحمت کشیده شده!) همه را از یک سمت برمی دارند، می برنش جای بهتر، اون وقت ما؟! باز مشاور فضای حقیقی بودم، یک جور قابل تحمل بود!! اینه عمل به شعار شایسته سالاری؟! آیا من چون وبلاگ قطعه ۲۶ رو دارم، باید بشم مشاور امور فضای مجازی؟! شما چطور است وبلاگ مرا می بینید، اما عکس هایم با ملاصدرا را درز می گیرین؟! الساعه اما همه دل خوشی ام به این است که اگر خواستند یکی دیگر را به عنوان مشاور سردار نقدی در فضای مجازی منصوب کنند، لااقل اون رو قبلش به آدم بگویند!! توی این همه رفت و آمدها، این کمترین سهم منه… خب بابا! بدونم کجا می خوام برم، قبلش تمرکز می کنم، فکر می کنم، برنامه می دم، راهکار ارائه می دم!!

بعدالتحریر ۱: اینکه طنز بود، اما بگذار یک خاطره جدی تعریف کنم. حسین قدیانی بسیج دانشجویی -که علاوه بر تشابه اسم، با من نسبت فامیلی هم دارد و از اقوام بسیار خوب، متین و با وقار ماست- در همان روزهای فتنه و در حاشیه یک مراسم عروسی تعریف می کرد؛

«از دفتر رئیس قوه قضائیه زنگ زدند به ما که؛ «بی زحمت، این شور دانشجویان را یک جوری کنترل کن! شما به عنوان رئیس بسیج دانشجویی کمک کن کمی فضا آرام تر باشد، ما هم بتوانیم کارمان را بکنیم. از همه جا به ما فشار است و این بی انصافی است و…». شبیه همین تماس را از دفتر دادستان کل هم با ما گرفتند. یک بار هم از دفتر آقای دولت آبادی. ما هم قول دادیم دانشجویان را حتی المقدور آرام نگه داریم و اینطور نباشد که سران فتنه را رها کنند، علی الدوام گیر به قوه قضائیه بدهند. این گذشت تا اینکه یک روز دیدم شخص آقای … ساعت ۶ صبح به من زنگ زد و هنوز سلام و علیک نکرده، بنا کرد داد و بیداد؛ «مرد حسابی! آقای قدیانی! خوش مرام! شما مثلا قرار بود دانشجویان را آرام نگه داری، یکی می خواهد خودتان را کنترل کند!! پناه بر خدا! انا لله و انا الیه راجعون! (واقعا آیه استرجاع رو گفتن!! 🙂 ) شما اگه با قوه قضائیه مملکت شوخی داری، ما اصلا و ابدا باهاتون هیچ شوخی ای نداریم!!» شخص شخیص پشت خط که اندکی آرام شد، به ایشان گفتم؛ «جناب …! می شود بگویید از من کدام خبط و خطا سر زده؟ به خدا من هر روز دارم با این بچه ها کلنجار می رم که آروم شان نگه دارم». بنده خدا گفت: «شما حسین قدیانی هستی یا نیستی؟!» منم گفتم؛ «آری». گفت: «شما شرم نمی کنی از یک طرف به ما قول می دهی من باب آرام کردن دانشجویان، از اون طرف، خودتان خطاب به … نامه به این تندی می نویسی؟؟!! این قلم است شما داری یا بولدوزر؟؟!! ما اون قول تان را نگاه کنیم یا این نامه تان را؟؟!! زدی کل قوه را با خاک یکسان کرده ای، آن وقت می خواهی دانشجویان را آرام کنی؟؟!!… آقا! ما اصلا نخوایم شما به ما کمک کنی، کی رو باید ببینیم؟؟!! این بچه ها همین نامه امثال شما را می خوانند، علیه ما تحریک می شوند دیگر!! شما یکی واقعا برای … اعصاب باقی نگذاشته ای و…». القصه! دقایقی بعد که مکالمه تلفنی ما تمام شد (و آن بنده خدا را از وجود یک حسین قدیانی دیگر 🙂 مطلع کردم) رفتم توی گوگل، سرچ کردم؛ «نامه حسین قدیانی به آیت الله آملی». شونصد تا صفحه باز شد!!!! یعنی اگه بدونی چه آشی واسه ما پختی؟؟؟؟»

بعدالتحریر ۲: این متن، ابتر می ماند اگر از زحمات برادر بزرگترم جناب مهندس حسین قدیانی در سمت ریاست بر سازمان بسیج دانشجویی تشکر نکنم و اگر در این سمت جدید و صد البته مهم و خطیر برای شان آرزوی توفیق روزافزون نداشته باشم. بلاشک در عرصه جنگ نرم، سنگری واقعی تر، موثرتر، سازنده تر و در عین حال مخرب تر از فضای مجازی وجود ندارد.

دو متن آخر صفحـ«۰۶ :۲۰»ـه  وبـ«قطعه ۲۶»ـلاگ

{برای “زنده باد صلح” فعلا کمی زود است}
{شاهین برد ندیده، هوش از سرش پریده!}

این نوشته در 20:06 ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الحی…

  2. سیداحمد می‌گوید:

    آی آی آی دلـــــــــــــــــــم!
    🙂

    “یعنی نه اینکه آقای هاشمی بره، من بیام جای ایشون! نه! آقای هاشمی باشه، من بشم رئیس مجمع!!”

    🙂

  3. مجاهد می‌گوید:

    واااای کلی خندیدم. خداییش خیلی متنش جالب بود!

  4. ستاره خرازی می‌گوید:

    چند سال بعد:

    حسین قدیانی، وزیر اینترنت!

    راستی
    اگر سخنگو خواستید من اعلام آمادگی می کنم!

  5. زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی می‌گوید:

    کلا دیگه عادت شده تو این مملکت اینطوری گذاشتن و گرفتن!!
    حالا آماده باشید فردا می کننتون مشاور آقای آخوندی، بهتون هم نمیگن، باید هم برید! اگه نرید مثلا می شید دستیار زنگنه تو سواحل مدیترانه! یا اگه باز دوباره نرید می کننتون مجری شبکه خبر یا دروازه بان استقلال خوزستان یا…

  6. به جای امیر می‌گوید:

    پوست هندوانه! (گفت و شنود)

    گفت: از نامه ۳۱ گروه خلق‌الساعه برای اوباما چه خبر؟! از او خواسته بودند بدون پیش‌شرط با ایران مذاکره کند.
    گفتم: اوباما که بارها درخواست کرده بود با ایران مذاکره کند ولی ایران نپذیرفته بود.
    گفت: حالا برخی از همان گروه‌ها اعتراض کرده و گفته‌اند ما چنین نامه‌ای را ننوشته‌ایم و مدعیان اصلاحات امضای ما را جعل کرده‌اند.
    گفتم: یارو برای رفیقش تعریف می‌کرد و می‌گفت؛ دیشب تو را در خواب دیدم که سوار یک اسب سفید روی ابرها حرکت می‌کردی و دوستش که خیلی حال کرده بود پرسید، خب! بعدش چی؟ و یارو گفت؛ اما به جای کلاه یک پوست هندوانه روی سرت بود. دوستش با عصبانیت گفت؛ تو غلط کردی که خواب مرا دیدی! و یارو گفت؛ تو غلط کردی که به خواب من آمدی!

  7. یک استکان چای داغ! می‌گوید:

    عجب طنزی شده!
    ای ولله داداش حسین

  8. سیداحمد می‌گوید:

    طنز شیرینی بود؛
    فـــــــــــــــــــــــــــدایی داری سالار!
    😉

  9. بیست و شیشی می‌گوید:

    {سردار نقدی: چی می کشه؟!

    – چیزی نمی کشه، شیفت «ت» رو می گم!!}

    داداش حسین! شما هم شیطونیا

  10. فلاح می‌گوید:

    قلمت حرف نداره
    جدی جدی خندیدیدم از ته دل

    وجود این سید اولاد پیغمبر هم با این آواتار دلربا و دلربا حس خوب قطعه رو تکمیل میکنه

  11. سلام می‌گوید:

    مرحبا به این قلم… واقعا عالی…

    نمره طنز متن طنز: ۲۰
    نمره طنز بعدالتحریر جدی: فوق ۲۰!!

  12. فاطمه می‌گوید:

    آقای قدیانی! شما چند دست کت شلوار دارین؟ واقعا برام جالبه بدونم!

  13. سیداحمد می‌گوید:

    فاطمه؛

    زیاد، خیلی زیاد!!!
    مدیران عامل هاکوپیان و گراد و ایکات روی هم اندازه داداش ما کت شلوار ندارند. 🙂

  14. شیدا می‌گوید:

    بعد از مدتها خیلى خندیدم. ممنون از طنز زیبایتان!

  15. مادون قرمز می‌گوید:

    سلام عزیزم، عزیزم سلام
    باز اومدم ایندفه با این کلام

    ای به وبلاگ نویسی روده دراز
    ای مشاور فضای مجاز

    ای گرامی فرزند شهید اکبر
    آرزو به دل صندلی شاه اکبر

    ای به عمر خود ندیده سلمانی
    با تو ام تو ای حسین قدیانی

    تو که همرهی با “حسین” قدیانی
    پس چرا از “ابوالفضل” آن گریزانی

    بشنو پند از این بچه محل
    بنما اون سر مبارکت رو کچل

    تا که معروف شوی به خاطر کچلی
    و نگیرندت اشتباه با مملی

    سر بزن به سایت روزآنلاین
    سهو ایشان نموده ام نگران

  16. سیداحمد می‌گوید:

    بنده خدا چه دردسر ها می کشد جناب “حسین قدیانی” از هم نامی با “حسین قدیانی”!

  17. نسیم می‌گوید:

    بالاخره شیخ رفت ده کدخدا!!!!

    یحتمل خیلی ذوق داره، یحتمل که نه قطعا!!!

  18. جلال معترف می‌گوید:

    سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام بر داداش حسین خیلی خیلی عزیز؛
    مخلصیم!

    چند دفعه خوندم. خیلی دلچسب نوشتید.

  19. چشم انتظار می‌گوید:

    چرا اینقدر تو باحالی داداش حسین؟ 🙂 از ابر و باد و مه خورشید و فلک، طنز می سازی…

  20. ستاره دنباله دار می‌گوید:

    حس نوستالژیک بیست و شیشی داره این مطلب.
    یاد اون روزهای تلخ و شیرین هشتاد و هشتی به خیر…
    یادتونه بعضی ها از انتصاب رئیس بسیج دانشجویی چقدر جوش آورده بودن؟! چه حمله هایی که بهتون نکردن سر اون انتصاب! پس فکر کنم با تشری که آقای … به اون یکی حسین قدیانی، سر نامه به رئیس قوه قضائیه زد، با هم بی حساب شدید!!!!!!!!!! 😀

  21. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    خواندنی و شیرین بود.
    بعدالتحریر ۱ هم خیلی جالب بود.
    سپاسگزارم…

  22. چشم انتظار می‌گوید:

    می گن؛ انتشارات قدیانی (کتاب کودک) هم مال شماست!!

  23. مسیح سلیمی می‌گوید:

    خدا وکیلی طنازی حاج حسین!

  24. ی می‌گوید:

    خندیدیم…

    🙂

    مخصوصا قسمت سید احمدش را…

  25. س می‌گوید:

    والا از خدا که پنهون نیست من هم فکر می کردم همونی…
    رییس بسیج دانشجویی.

    یعنی اشتباه می کردم!!؟؟

    خب وقتی آملی اشتباه کنه، من که دیگر هیــــــــــــــــچ…

    (از همونا که سید احمد میکشه)
    شیفت ت رو میگم!

    🙂

    خصوصی بود ها!

  26. ناشناس می‌گوید:

    هشدار فارس!
    “حراج عفاف دختران ایرانی در منازل سفرا”

    عفاف و شخصیت دختران ایرانی همچنان در سفارتخانه‌ها و منازل شخصی سفرا در کشورمان لکه دار می‌شود و دستگاه‌های مسئول با چراغ خاموش از کنار آن‌ها عبور می‌کنند.

  27. ناشناس می‌گوید:

    آخی!!!!! تو متن “نه من نیستم” چقدر همه کوچولو بودن؛
    داداش حسین تازه داشت کار با کیبرد رو یاد می گرفت! تازه از دوستان عزیز وطنی برای پست گذاشتن کمک می گرفته.
    سیداحمد هم که دیگه هیچی: آواتار که نداشته، تازه ایشون هم از دوستانی که این وبلاگو بهش معرفی کردن تو کامنتش تشکر کرده. حالا بعد از ۴ سال شده مصبر(!) قطعه…

    آخی! چقدر زود همه چی می گذره و چقدر زود دیر میشه.

    یا حق

  28. ho590 می‌گوید:

    سلام دوست عزیز؛

    چند پوستر زیبا از رهبری برای پس زمینه دکستاپ + ۲ اسکرین سیور از مقام معظم رهبری آیت اله خامنه ای:
    http://www.sarbazeakhar.ir/post/1168

    خوشحال میشم که بازدید و اعلام دیدگاه بفرمایید.
    یاعلی… در پناه حق

  29. ناشناس می‌گوید:

    راستی؛ داداش یادم رفت بگم، قبلنا بیشتر جواب کامنت ها رو می دادی!
    ……

  30. سریر می‌گوید:

    جالب بود آخه منم فکر می کردم نویسنده قطعه ۲۶ همون رئیس بسیجه.
    خیلی از سایت های اونوری و حتی بی بی سی، همیشه در نقل خبر می گن:
    “رئیس بسیج دانشجویی در وبلاگش که قطعه ۲۶ نام دارد، نوشت…”

  31. عباسی می‌گوید:

    سپاسمندیم که لبخند بر لبانمان نشاندید در این روزگارِ روی مخ!

  32. ستاره خرازی می‌گوید:

    اگه اینجا رو جمع می کرد، دانشجوها جمع می شدند!

  33. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    خیلی با حال بود. 🙂

  34. حسین می‌گوید:

    پرچم های عاشورایی و لبیک یا زینب(س) در سراسر دنیا + عکس

    http://nouri1.ir/post/195

    به این حرکت وصل شوید

  35. اینجا آبادان می‌گوید:

    بسم الله

    واقعا قشنگ بود، زیبا و خواندنی.
    وای کلی خندیدم، اونم بلند، بلند!

  36. اینجا آبادان می‌گوید:

    مادون قرمز؛
    متن شما رو که خوندم داشتم از شدت خنده غش می کردم!

  37. ترابیده می‌گوید:

    حاج حسین؛ دیگه از این شوخی ها نکن!
    ظهر تا حالا کلی غصه ت رو خوردم بعد الان که میام می بینم نوشتید شما اون نیستید. من فکر می کردم شما رییس بسیج دانشجویی هستید.

  38. اینجا آبادان می‌گوید:

    ho590!
    ممنون، واقعا عالی بود.

  39. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    http://www.hizbullahcyber.com/content/21250

    ؟
    حسین قدیانی: آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآی دلم!! 🙂 ای خدا…

  40. سیداحمد می‌گوید:

    یعنی جا داره من و داداش حسین و همه مون کلا سرمون رو به دیوار بکوبیم!!!

    😐

  41. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    مسئول سایت حزب الله سایبر کیه؟
    عجب اطلاعاتی داره!

  42. صبر می‌گوید:

    مستر سید احمد!

    هر چه بگندد نمکش می زنند، وای به وقتی که بگندد نمک!

    با این اوصاف دیگران و بی بی سی از اشتباهشون بری شدن!

    راستی سایبر یعنی چه؟! حزب الله که می دونیم!

  43. سیداحمد می‌گوید:

    صبر؛

    تخصص بنده بیشتر در همان زمینه حزب الله است، سایبر را بلد نیستم! 🙂
    در مورد حزب الله هر سوالی داری بپرس! 🙂

    حسین قدیانی: الان به میثم زنگ زدم، موضوع رو گفتم. قرار شد به مسئول سایت بگه درستش کنه!

  44. سیداحمد می‌گوید:

    فکر کنم الان خود سردار نقدی هم دقیقا ندونه کدوم حسین قدیانی شده مشاورش!

  45. سلامتی محسن می‌گوید:

    دم داداش حسین خودمون (بهترین حسینی که قدیانیه!) گرم
    برای حکومتی بودن، هیچ نیازی به هیچ حکمی نداره

    و با حکم نیامده که با حکم بره…

  46. ف. طباطبایی می‌گوید:

    الان دقیقا چی به چیه؟؟!!
    شیر تو شیر شده اوضاع.

    حالا یه مسئولیت بزرگ و چشم گیر هم ندادن به اون حسین قدیانی که یه جاهایی به درد این حسین قدیانی بخوره!!
    یه رئیس بانکی، چیزی!! والا

  47. چشم انتظار می‌گوید:

    داداش حسین؛ حالا دارم با خودم می گم؛ خدا رو شکر اسم شما، اکبر هاشمی رفسنجانی نبود. و الا، اونوقت می خواستی با این تشابه اسمی چیکار کنی؟!… 🙂

  48. سیداحمد می‌گوید:

    چشم انتظار؛

    داداش حسین هم که بدش نمی اومد! صبح کله سحر پا می شد می رفت جای اکبر می نشست.

  49. یک استکان چای داغ! می‌گوید:

    آفرین اوباما!
    “فتوای رهبری معظم”
    داره می فهمه طرف حسابش کدوم نازنینه!

    اوبامای زلزله همینه همینه…

  50. چشم انتظار می‌گوید:

    اینم دو تا عکس، از اون آقای قدیانی! خواهشا” دیگه مسئولین سایبر و غیر سایبر، اشتباه نکنند!!

    http://upload7.ir/images/57020321050175767748.jpg
    http://upload7.ir/images/76765971463529765374.jpg

  51. چشم انتظار می‌گوید:

    سید احمد!

    آخه اون همه ریش، با این همه بی ریشی!؟ صد در صد، مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع متوجه می شد…

  52. چشم انتظار می‌گوید:

    نیمه های شب بود، و خوابم نمی برد. چند روزی بود، که به خوابم نمی آمدند. شاید هم، خیالشان از بابت ریاست جمهوری راحت شده بود! و دیگه نیازی به راهنمایی کردن نداشتند!! آخه، چند وقت پیش، به خواب کس دیگه ای رفته، و بهش گفته بودند؛ که به “فانی” بگه، که به ملت بگه، که نگران اوضاع نباشین! شما شیخ حسن رو دارین. 🙂 ولی باز هم دلم آروم نمی شد. تصمیم گرفتم، وضویی بسازم و دو رکعت نمازی. و بعد آن، انشاءالله که دوباره ایشان به خوابم بیایند. نماز را که خواندم، دیدم غفلت و دیگر غافلان، خواب هستند و در حال خُر و پف! من هم تصمیم گرفتم بخوابم، تا شاید مرادم را در خواب ببینم. هنوز چشمانم گرم نشده بود، که از دور نوری را دیدم، که به سمتم می آید! اما این بار به شدت برافروخته و ناراحت بود! خوب که دقت کردم، دیدم جوانی آشناست! کنجکاو شدم.

    از او پرسیدم؛ کیستی؟!
    گفت: قدیانی ام!
    گفتم: کدامش؟!
    گفت: حسینش!
    گفتم: مسئول سابق سازمان بسیج دانشجویی که وبلاگ نویس هم هست و چپ و راست خاندان ما رو آسفالت می کنه؟!
    گفت: نه، رییس جدید مجمع تشخیص، با حکم آقا!!
    گفتم: یعنی چه؟
    گفت: یعنی که یعنی 🙂
    گفتم: درست حرف بزن می دم پاسدارا آبکشت کنند!
    گفت: کوسه در خواب بیند پنبه دانه…

    دیگه بیش از این، صبر و تحمل رو جایز ندونستم و به سمتش حمله کرده و بیخ گلوشو محکم گرفتم. کم کم داشت از پا می افتاد، که با نهیبی از خواب پریدم! دیدم دو دستم دور گلوی م. ه حلقه شده و بیچاره دهانش کف کرده بود. چیزی نمانده بود به خاطر یک خواب پریشان، حکم قوه ی قضائیه را زودتر از موعد با دستان خودم اجرا کنم!!!…

  53. م.طاهری می‌گوید:

    این طنز عالی و اون خاطره قشنگ کامل شد با لینک “به یاد سجاد”!
    حکایت همچنان باقی است…

  54. سیداحمد می‌گوید:

    سایت حزب الله سایبر اون لینک رو درست کرده، اما هنوز در قسمت “مطالب مرتبط” فایل سخنرانی داداش حسین هستش!!!

    یعنیــــــــــــــــــــــــا…
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    الان اگر کسی روی لینکی که “به یاد سیدسجاد” گذاشته کلیک کند، با خبر صحیح مواجه می شود. این لینک را می گذارم که دوستان ببینند اولش این بود:

    http://upload7.ir/images/69328249820299328343.png
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    چشم انتظار؛

    قشنگ بود! 😉

  55. ستاره خرازی می‌گوید:

    دیشب گفتم: اِ کدوم نابغه ای بود به من گفت اون قدیانی، این قدیانی نیست؟
    ولی اونجور که یادمه من رفتم عکس اونو دیدم.
    البته نه این عکسی که الان اینجاست، جوونتر بود.
    خلاصه که به این نتیجه رسیدم که؛ حالا فرقی هم میکنه؟
    می خواد این اون باشه، می خواد نباشه!!

  56. ی می‌گوید:

    یادش بخیر/ بهش می گفتیم: فالس نیوز…

  57. سیداحمد می‌گوید:

    سخنرانی روحانی شروع شد!

  58. رها می‌گوید:

    تا الان میشه گفت روحانی مچکریم!

  59. ناشناس می‌گوید:

    چرا اینقدر عرقش رو پاک می کرد؟! کسی هم براش دست آنچنانی نزد… هیچ کس به شجاعت و سخنوری دکتر محمود نمی رسه. یادش بخیر.

  60. نسیم می‌گوید:

    خدایی باید اعتراف کرد که روحانی واقعا خوب سخنرانی کرد، خیلی خوب. 🙂

    خدا رو شکر…

  61. سیداحمد می‌گوید:

    خداوند رئیس جمهور و نماینده کشور عزیزمان جمهوری اسلامی ایران را موفق و موید بگرداند به ویژه در این سفر…

    سخنرانی در مجموع خوب بود… از آن خوبتر؛ عدم دعوت اوباما برای گفت و گو… آنجایی هم که در شعر فردوسی حکیم، اسم از “بهار” آورد، با مزه بود!

    «بکوشید نیکی به کارآورید، چو دیدید سرما، بهار آورید»

    این بار بدون مزاح؛ “روحانی مچکریم”!

  62. سائل الزهرا‏(س‏)‏ می‌گوید:

    در برابر گزینه ی جنگ ما گزینه ی صلح رو پیشنهاد می کنیم.‏..
    دررود‏ ‏بر این همه تدبیر!‏ ما نه تنها با جنایات شیطان بزرگ‏ کاری نداریم،‏ ‏بلکه اونقدر معتدلیم که می تونیم گزینه ی صلح رو هم پیشنهاد بدیم…‏

  63. سیداحمد می‌گوید:

    سخت نگیر سائل الزهرا؛
    خوب صحبت کرد انصافا!
    روحانی بود ها؛ سیدحسن نصرالله که نرفته بود پشت تریبون! با این اوضاع قاراش میش جهان، به نظرم سخنرانی خوب و قابل قبولی بود.

    زیرکانه بود استفاده از صلح در برابر جنگ.
    آمریکا که ادعای حقوق بشر و حمایت از صلح و امنیت دارد، آغازگر جنگ هاست؛ اما ایران که همیشه متهم به جنگ طلبی و خشونت است، دنبال صلح و آرامش است.
    کاری به جناح و دسته بندی های داخلی نداشته باش، دنیا سخنان رئیس جمهور ایران را شنید!

    یادت باشه که سخنرانی، سخنرانی داداش حسین در جمع بسیجی ها نبود؛ سخنرانی رئیس جمهور بود در جمع روسای جمهور و دیپلمات های عالم!
    اگر آرمان گرایی را با واقع گرایی جمع بزنیم، خوب بود سخنان نماینده محترم کشور عزیزمان.

  64. رها می‌گوید:

    خداییش خیلــــــــــــــی خوب بود. فکر نمی کردم اینقدر خوب و قاطع صحبت کنند!

  65. سائل الزهرا‏(س‏)‏ می‌گوید:

    شیخ فقط خوب “سخنرانی‏”‏ کرد.

    یاد و خاطره ی سخنرانی ممد تمدن با شعار زنده باد صلح و چندین دقیقه سرودن اشعار فردوسی برای من یکی که زنده شد!‏

  66. سلام می‌گوید:

    الان توی شبکه های اجتماعی، حزب اللهی ها دارن “روحانی مچکریم” می گن، سبزای اسگل که خیلی خوب توی انتخابات خرشون کردیم، دارن به رئیس جمهور جمهوری اسلامی فحش می دن!!

    هههههههههههههه 🙂

    * * *

    و اما آسدعلی آقا! به خدا هیچ رهبری، زیرک تر و با هوش تر از تو بزرگ مرد ندیده ام…

  67. به جای امیر می‌گوید:

    باغ وحش (گفت و شنود)

    گفت: رئیس کل بانک مرکزی گفته است کاهش قیمت دلار به خاطر خوشبینی برخی افراد است و منطقی نیست.
    گفتم: منظورش از خوشبینی چیست؟!
    گفت: منظورش احتمال ملاقات اوباما و دکتر روحانی است.
    گفتم: یعنی اگر با هم دست بدهند قیمت دلار پایین‌تر می‌آید؟! و اگر دو تا ماچ هم بکنند، حتماً دلار مجانی می‌شود!
    گفت: ای عوام! افزایش و کاهش قیمت دلار دست مافیای اقتصادی است و حالا به خاطر ایجاد خوشبینی نسبت به آمریکا قیمت را پایین آورده‌اند و فردا دوباره بالا می‌برند.
    گفتم: چه عرض کنم؛ چند تا شیاد یک باغ وحش ساخته بودند ولی چون بلیت آن گران بود هیچکس به باغ وحش نمی‌رفت. قیمت را به تدریج پایین آوردند، اما باز هم هیچکس استقبال نکرد. اعلام کردند بازدید از باغ وحش مجانی است و هنگامی که تعداد زیادی وارد شدند در باغ وحش را بستند و در قفس گرگ‌ها را باز کردند و گفتند؛ بلیت خروج صد هزار تومان!

  68. یک استکان چای داغ! می‌گوید:

    فردا هم ان شاء الله استقلال از تیم کره ای می بره و ما بازم می گیم؛ روحانی مچکریم! 🙂

  69. حسن می‌گوید:

    خیلی خوب صحبت کرد شیخ حسن؛ هر چی داره جلوتر می ره احساسم اینه که داره به مواضع ما بیشتر نزدیک میشه تا به اونوری ها!! این احساس منه که البته فقط و فقط راهنمایی ها و هدایت آقا داره این جوری دستشو می گیره، انصافا خودشم این رو خوب تاکید می کنه.
    فقط اگه بخوام اشکال بگیرم (من از همه اشکال می گیرم نه این که سیاسی باشه) یه ۲ تا مورد خفی ازش در میاد، بگذریم.
    شاید دور بعد بهش رای دادم اگه همین جوری بمونه و البته بهترم بشه و صد البته اگه از اون بهتر هم کسی نباشه!!

  70. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    حسین قدیانی از گردن به پایین، فشن ۲۰۱۳
    گردن به بالا پاییز ۶٢!

  71. صبر می‌گوید:

    مستر سید احمد!

    خیلی دلم می خواد بیای وبم یه نظری بدی!! منم فیلترت کنم!
    آِِِِِِِِِِِِِِِِِی چه حالــــــــــــــــــــــــــــــــــــی داره!
    ببینی چه طعمی داره!
    تا حالا کسی هم تو را فیلتر کرده؟

  72. شمیم می‌گوید:

    اینجا همون جاییه که دقیقا باید گفت فدای اقتدار و داریت امام خامنه ای.

  73. شیدا می‌گوید:

    سخنرانى خوب روحانى، نتیجه اطاعت از فرمایشات رهبر عزیز و حکیممان بود.
    روحانى مچکریم!

  74. سیروس می‌گوید:

    اونوری ها دارن میترکن!!
    چه فحش هایی که به روحانی ندادن از دیشب تا حالا.

    تازه فهمیدن چه گولی خوردن!
    :))))))))

  75. ّبغض می‌گوید:

    جدا روحانی مچکریم 🙂

  76. ماهان می‌گوید:

    ای ولله!

  77. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    روحانی ما چاکریم(!)… 🙂

  78. نسیم می‌گوید:

    سائل الزهرا(س) و سایر دوستان بدبین به این سخنرانی؛

    به قول سیداحمد، سید حسن نصرالله که پشت تریبون قرار نگرفته بود، کسی داشت سخنرانی می کرد که ما خاطرات خوبی ازش در دوران اصلاحات نداریم. باید قبول کنیم مواضع خوبی در قبال مسائل داخلی و خارجی گرفت هم از سوریه خوب گفت هم از عراق هم از جنگ طلبی صهیونیست ها هم از حقوق ملت فلسطین، در مورد هسته ای هم خیلی خوب گفت. حالا مثلا اگه می گفت فعلا برای شفاف سازی و اطمینان حاصل شما سانتریفیوژ ها رو تعطیل می کنیم خوب بود؟!؟! اگه از آزادی زندانیان سیاسی داخلی صحبت می کرد خوب بود؟!؟!
    قشنگ مشخص بود که آقا تذکرات لازم رو دادن و دقیقا این سخنرانی در راستای “نرمش قهرمانانه” مد نظر آقا بود.

    البته امیدواریم در عمل هم به همین صورت باشه…

  79. فدایی همت می‌گوید:

    سلام. خدا قوت!

    در تایید فرمایشات شما بنده هم فقط به ظهور فکر می کنم و در انتظار تحقق تمدن نوین اسلامی تلاش می کنم. امیدوارم هیچ یک از اهالی این قطعه همیشه با صفا در عصر ظهور شرمنده شهدا نباشند.
    این “روحانی متشکریم” یعنی خدا رو شکر که از این بدتر چیزی نگفت؛ و الا دست آهنی و دستکش مخملی و شیطان بزرگ که فراموش نشده! انشاالله که جو اعتدال دوستان رو نگرفته باشه، آخه حرفاش برای بسیجی های فلسطینی دلگرم کننده نبود…

  80. ف. طباطبایی می‌گوید:

    فدایی همت؛

    به نظرم نسیم کامنت خوبی گذاشته.
    فراموش نکنیم که روحانی از چه تیپ و گروه و شخصیتیه.
    اگر ۴ تا پز روشنفکری می اومد چقدر حالمون گرفته می شد؟!
    هم از فلسطین و سوریه گفت، هم از شهدای هسته ای. گفت که ما حامی انتخابات آزاد در بحرین هستیم.
    به قول آقا سید:
    “اگر آرمان گرایی را با واقع گرایی جمع بزنیم، خوب بود سخنان نماینده محترم کشور عزیزمان.”

  81. سینا می‌گوید:

    استقلال داره می بازه. 🙁
    روحانی! هیچ معلوم هست چی کار داری می کنی تووو!!!؟؟؟؟؟

  82. چشم انتظار می‌گوید:

    یک نکته ای که نباید فراموش کنیم اینه که؛ فعلا روحانی در سیاست خارجی، خوب عمل کرده و تبلورش هم، سخنرانی دیشب بود. اما، در سیاست داخلی، که قسمت عمده ای از کارنامه ی رییس جمهور رو تشکیل داده، فعلا اثری از کلید دیده نمی شه! و منطق دشنه و داس، حرف اول رو می زنه. البته نقش بی بدیل هاشمی، و با کمی اغماض خاتمی، را نباید فراموش کرد!!!!!

  83. چشم انتظار می‌گوید:

    در این روزهای ماه مهر، روح بابای کیهان بچه ها شاد و راهش پر رهرو باد…

    http://upload7.ir/images/03534347828293288305.jpg

  84. رضا می‌گوید:

    روحانی عجب حالی از اصلاحات گرفت!
    بنده خدا زیبا کلام گفته؛ تمام دارایی اش رو می ده اگه روحانی و اوباما با هم دیدار نداشته باشند!

  85. یه افراطی ضد اعتدال می‌گوید:

    سلام به همه دوستان و تبریک به حسین آقا به خاطر سمت جدید!
    انصافاً صحبت های روحانی خوب و منطقی بود. دوستان عجله نکنند. ادامه این نوع دیپلماسی (البته اگر در همین سطح بمونه و همون نرمش قهرمانانه باشه) توپ رو می ندازه در زمین آمریکا. اونوقت آمریکا اگه به منافع اسراییل خیانت کنه که بعیده، این یک پیشروی برای ماست و اگر هم مثل گذشته و در جهت منافع اسراییل عمل کنه، در کشور ما و در جهان و حتی بین کشورهای اروپایی اجماع بر ضد رفتار آمریکا قوی می شه و در آمریکا هم اجماع بر ضد اسراییل. اون وقته که همه می فهمن مشکل از ایران نیست، بلکه کرم از خود آمریکا و اسراییله…

  86. سائل الزهرا می‌گوید:

    سیداحمد؛

    بنده فقط دارم از سر دلسوزی میگم، برادر! باور کن اگر یه کم کامنت ها رو با روی بازتری نگاه و تایید کنی اصلا به ضرر وبلاگ نیست. شنیدن حرف مخالف که ضرری نداره، داره؟ اتفاقا شیوه ی عقلانی همینه که حرف مخالف رو بشنویم و اون رو توجیه کنیم.

  87. نوکر می‌گوید:

    الان شما، دقیقا کدوم شمایی؟ فقط یه چیزو می دونم که کلا پیچیده ای. پیچیده به پر و پای بقیه. ولی فکر کنم خیلی بامزه باشی… آره؟ وقت می کنی جواب بدی؟ ما نوکر شهداییم. شما چی؟

  88. لبیک یا حسین می‌گوید:

    سایت عهدآدینه… ثبت نام پیاده روی نجف تاکربلا برای اربعین.
    http://ahdeadineh.ir/

  89. آیــــــــــــــــه می‌گوید:

    گفتگــــــوی تلفنی اوباما و روحانی 😐

    هیچی دیگه… شروع شد !

  90. ستاره خرازی می‌گوید:

    اگر می شد که شما وقتی مطالبتون رو جایی می خونید مسلط تر بودید، خیلی زیباتر می شد.
    علاوه بر این فیلمی که تو لینک بود، یک بار هم در سالن دعای ندبه دلنوشته خوندنتون رو دیدم.
    این کلمه به کلمه از رو خوندن نمی گم از زیباییش کم می کنه، نه، اما از دلنشینیش، بازم نه، نمی دونم چه کلمه ای به کار ببرم.
    فقط همین که کمی مسلط تر بهتره.
    بازم هر جور صلاح میدونید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.