! + !

همه ابالفضل پورعرب رو با فریبرز عرب نیا اشتباه می گیرن؛ من، رخشان بنی اعتماد رو با پوران درخشنده!! 🙂

این نوشته در یسار ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم العلیم…

    من هم!
    😐

  2. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    طرفه حکایت این جاست؛
    من هر دو!!

  3. سینا می‌گوید:

    رخشان بنی اعتماد زنه یا مرد!!!؟؟؟؟

  4. نسیم می‌گوید:

    من هم شیخ حسن رو با عالیجناب در مقام ریاست جمهوری!!!!!!!

    راستی بالاخره کدومشون رئیس هستن؟!؟!؟!

  5. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    سینا؛
    لیلی زنه یا مرده؟ رخشان هم همونه!

  6. یک استکان چای داغ! می‌گوید:

    😀

  7. به جای امیر می‌گوید:

    خارج (گفت و شنود)

    گفت: از قول توفیقی نقل کرده‌اند که گفته است «من در قضیه فتنه ۸۸ اشتباه کرده‌ام».
    گفتم: اولا؛ چرا خودش نمی‌گوید؟ ثانیا؛ وقتی حضورش در فتنه علنی بوده است، چرا اعتراف به اشتباه را درگوشی می‌گوید؟
    گفت: دیگه چی؟!
    گفتم: ثالثا؛ توبه مجرم و گناهکار به رابطه میان او و خدا مربوط است و در هیچ یک از نظام‌های حقوقی دنیا و از جمله اسلام، توبه مجرم مانع مجازات نیست، چه رسد به اینکه او را در پست‌های کلیدی به کار بگیرند!
    گفت: از همه اینها گذشته، چرا حالا هم که او را سرپرست وزارت علوم کرده‌اند باز هم به روش فتنه‌گران عمل می‌کند؟!
    گفتم: چه عرض کنم؟! از شخصی پرسیدند اگر نصف دنیا را بهت بدهند چه می‌کنی؟! گفت؛ می‌فروشم میرم خارج!

  8. سلام می‌گوید:

    منم!

  9. وارویک می‌گوید:

    همه نه، ولی خیلی ها.

  10. زهرا :) می‌گوید:

    من “کوبا”رو با “باکو” !

  11. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    🙂
    بعضی ها هم “پارسا پیروزفر” رو با “خسرو…” !!! 🙂

  12. سینا می‌گوید:

    مرتضی اهوازی… همشهری عزیز! 😉

    پس مرده!!!!!

  13. یل می‌گوید:

    و من هم برخی کشورهای عربی را با جبهه عبری و غربی!

  14. پسرشهید می‌گوید:

    و یحتمل

    پرویز پرستویی را با حاج کاظم ها!

  15. میثاق می‌گوید:

    من جفتشون رو.
    قبل ها هم اسحاق جهانگیری رو با یحیی آل اسحاق.
    و مسعود رایگان رو با رضا کیانیان.

  16. هرکی می‌گوید:

    من هم این همه جو گیر را با هیچی اشتباه نمی گیرم.
    دو کلمه نوشته شده به عنوان نظر اقای قدیانی که معلوم هم نیست منظورش چیه، یک عده هم معلوم نیست چرا، انگار مجبورن هر جور شده نظر بدهند.

  17. یل می‌گوید:

    هرکی جان؛

    این نشونه محبوبیت داداش حسینه!

  18. فاطمه می‌گوید:

    من هر دو مورد رو اشتباه می گیرم!

  19. شاداب می‌گوید:

    رخشان بنی اعتماد با تهمینه میلانی!

  20. مسعودساس می‌گوید:

    من هم
    و ایضا کیومرث پوراحمد رو با احمد پورمخبر!

  21. ستاره خرازی می‌گوید:

    تا الان (یعنی تو عمرم) سه تا فیلم دیدم که در حین دیدن حالت تهوع بهم دست داد.
    ببخشید اینطوری نوشتم، آخه هیچ کلمه ای به جز خودش نمی تونه بیانش کنه.
    اولیش وقتی بود که برای درس روانشناسی جنایی رفتیم آزمایشگاهِ دانشگاه و فیلم دادگاه سمیه و شاهرخ رو برامون گذاشتن. خیلی حالم بد شد. اما فقط من نبودم چون استادمون بعدش گفت این حالت طبیعیه.
    دومین بار وقتی بود که فیلم مصائب مسیح رو دیدم اونم خیلی خیلی حالمو بد کرد.
    و سومین بار چند روز پیش بود که رفتم فیلم هیس رو دیدم.
    مصاحبه خانم درخشنده رو توی هفته نامه سلامت خونده بودم، مصاحبه نبود، میزگرد بود با یه سری جامعه شناس و روانپزشک و روانشناس.
    موضوع رو می دونستم، ولی بازم فیلم رو دیدم خیلی حالم بد شد، البته این تاثیر گذاری قوی، نشونه ی قوت فیلم بود.
    البته من خیلی جان سختم، بغل دستیم زار زار گریه کرده بود.

  22. ف. طباطبایی می‌گوید:

    ستاره خرازی؛

    با شما موافقم. من هم اگر از بغل دستی ها خجالت نمی کشیدم، حتما زار زار گریه می کردم. خیلی تاثیر گذار و قوی بود فیلمش!

    کارگردانش کی بود؟ رخشان بنی اعتماد یا پوران درخشنده؟ 🙂
    آها گفتید درخشنده!!

  23. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    آقا چه خبر از سمیه و شاهرخ؟ کسی خبر داره؟
    چون إعدام نشدن، فقط شنیدم که شاهرخ رفت کانادا،
    خبرش مثل بمب تو ایران منفجر شد، همین طور خفاش شب!
    از این خبرا نبود که، الان دیگه گوریل سیاه و کرکس خاکستری و
    یاکوزا، مثل نقل و نبات ریخته!

  24. سیداحمد می‌گوید:

    آره اسلامی ایرانی؛
    اون موقع ها چنین سوژه هایی به ندرت پیدا می شد! نشریات زرد هم با همین ماجرا یه خوراک چرب پیدا کرده بودن و هر طوری می تونستن، روش مانور می دادن.

    اما خدائیش اتفاق کم نظیری بودها! دو تا بچه ۱۶ ساله، چه فاجعه ای به بار آورده بودن!
    هر کدومشون حدود ۱۰ سال حبس کشیدن و بعدش پسره رفت خارج و دختره هم همینجا ازدواج کرد!!!

  25. ستاره خرازی می‌گوید:

    اصلا اینکه دختره برادراشو کشته بود، حمام رو که اونجا این کار انجام شده بود نشون میداد و توضیح میداد، وای!
    البته من هم دیگه کلیتش یادمه، ولی همون موقع شنیدم یه دندونپزشک با سمیه ازدواج کرد، راست و دروغش گردن اونا که گفتن!

  26. معصومه خانم می‌گوید:

    آقای قدیانی؛
    چه چیزایی به ذهنتون می رسه ها.
    بعضی وقتا خیلی می خندونیمون!

  27. احمدرضا می‌گوید:

    حالا حکمت این پست چی بود؟ ما دوزایمون یخورده کجه!

  28. پسرشهید می‌گوید:

    و حسین قدیانی را با

    اکبر شهیدی

  29. عمار می‌گوید:

    🙂

  30. عماد می‌گوید:

    من هم مسیح مهاجری و مسیح دانشوری!

  31. سید مهدی می‌گوید:

    حاد ترینش یارانه و رایانه بوده و هست!

  32. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    ! × !

    همه “اکبر شهیدی” رو با “علی اکبر بهشتی” اشتباه می گیرن؛ من، “داداش حسین” رو با “دیوونه داداشی”…!! 🙂

    (گاهی دلم برای خودم تنگ می شود!) 🙁

  33. سائل الزهرا‏(س‏)‏ می‌گوید:

    داداش حسین جون عزیزت حرف این رخشان مخشان و درخشنده و اصحاب سینما رو نزن که حسابی دلم از دستشون خونه، با اون فیلم … استغفرالله…

  34. ستاره خرازی می‌گوید:

    من دو تا اسم سهیل محمودی و مهدی سهیلی رو با هم قاطی می کنم.

  35. ستاره خرازی می‌گوید:

    اگه بدونید چه اتفاقی افتاد!
    چند دقیقه پیش داشتم اشعار ابو سعید ابوالخیر رو می خوندم.
    تو یکی از شعراش برخوردم به این بیت:

    هر شب نگرانم به یمن تا تو بر آیی
    زیرا که سهیلی و سهیل از یمن آید

    یعنی ما همچین کلمات با قدمتی رو قاطی می کنیم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.