حالا شد عمل به تکلیف

شوراها اگر چه از همان بدو تولد در عصر شوم دوم خرداد آمده بود تا موی دماغ اصول گرایان شود، و اگر چه در باطن و ظاهر و ماهیت و کارکرد، سراسر ایراد و سرشار از تناقض و مملو از زد و بند و سیاسی بازی است، و اگر چه بازخوردهای پیامکی، تلفنی، کامنتی و مجازی پلاک دیروز نشان داد مردم اغلب شهرها هرگز رضایتی از اصل، ایضا کارنامه شوراهای دیار خود ندارند، اما از آنجا که خدا جای حقی نشسته، لطف شوراها حتی با این وضع فشل و نارسا، بیش از آنکه شامل حال اصلاح طلبان شود، به مدد جماعت اصول گرا آمده است. لااقل در شهر تهران به عنوان ام القرای جهان اسلام که اینگونه بوده است. اولین شورای شهر تهران اگر چه کاملا در سیطره قبیله دوم خرداد بود، اما به قول خودهاشان، اسبان مست اصلاحات آنقدر در سربالایی قدرت همدیگر را لگد زدند و گاز گرفتند که همین شورای اول، عامل اصلی سرنگونی پله پله اصلاح طلبان از صندلی شوراها و مجلس و دولت شد. بگذریم که اصول گرایان دقیقا همین پله ها را البته به شکل صعودی طی کردند و از دل شوراها به مجلس رسیدند و از بطن مجلس، تکیه بر قوه مجریه زدند. اینک اما آخرین انتخابات شورای شهر تهران نیز مایه امید اصول گرایان شده، بلکه باز هم با دست فرمان «۱۷ شهریور ۹۲» سیاست ورزی کنند، نه با رویه «۲۴ خرداد ۹۲». اتفاقا ۱۷ شهریور ۹۲ بود که واقعا به «تکلیف» عمل شد! آری، روز ۱۷ شهریور ۹۲ اصول گرایان همه با هم و متحد به تکلیف عمل کردند، بی آنکه دچار منیت شوند، بی آنکه نگاه به نتیجه و نیم نگاهی به کسب پیروزی را بی خیال شوند، بی آنکه در آرمان گرایی خود، منکر واقعیت ها شوند، بی آنکه از رصد درست صحنه غافل شوند، بی آنکه با بلاهت محض، عامل پاس گل رویایی به حریف شوند، بی آنکه به غلط ترین شکل ممکن، درگیر فرایند انتخاب اصلح و صالح و چی و چی شوند، بی آنکه به جای بیعت با ولایت، وارد بیعت با این و آن شوند، بی آنکه دچار تعدد نامزد شوند، و بی آنکه منکر نتایج نظرسنجی های معتبر شوند. باور کنید همین چند روز پیش قصد داشتم متنی بنویسم که اگر دوستان اصول گرا بخواهند با همان رویه ۲۴ خرداد سیاست ورزی کنند، بلاشک در انتخابات مجلس هم بازنده خواهند بود! فی الحال بسی مسرورم که به جای یک «متن سلبی» می توانم در یک «متن ایجابی» بنویسم؛ اگر اصول گرایان با همین رویه ۱۷ شهریور سیاست ورزی کنند و در مقام عمل -نه حرف و شعار- به تکلیف خود عمل کنند، شک نکنید هم مجلس، اصول گرا باقی خواهد ماند، و هم «دولت کلید» اولین دولت ۴ ساله جمهوری اسلامی خواهد شد. طرفه حکایت اینجاست؛ پیروزی بر دولتی که یک روز وزیر مسکن اش می گوید؛ «من طرح مسکن مهر را با همان قوت قبل ادامه می دهم»، روز دیگر می گوید؛ «من نام پروژه “مسکن مهر” را “مسکن اجتماعی” می گذارم» و روز بعد می گوید؛ «مردم میان “تورم” و “مسکن مهر” باید یکی را انتخاب کنند» فقط یک سر سوزن درایت و هوشیاری می خواهد؛ خیلی هم حالا سیاست ورزی و نقشه کشیدن و لابی گری نمی خواهد!! بعضی بزرگان که با وزرای دولت شیخ حسن جلسه داشته اند، در مقام نقد این «کابینه کشکولی» اذعان می کنند؛ «صرف نظر از مباحث مرتبط با فتنه ۸۸ و نکات منبعث از تعهد، مهمترین نقد ما به اعضای کابینه، پرت بودن شان از مسائل جاری حوزه وزارت خانه شان است». فقط به عنوان نمونه؛ «علی نیکزاد»ی که مثل بولدوزر، اما صادقانه و مخلصانه و متخصصانه کار می کرد کجا، باجناق جناب ناطق کجا؟؟!! مع الاسف من به آقای آخوندی توصیه می کنم؛ وقتی در کار کردن، اصلا و اساسا نمی تواند به گرد «علی بولدوزر» برسد، لااقل کمی کمتر سخنرانی کند که این همه مجبور نباشد حرف متناقض بزند! در ادامه لازم می دانم برای آنچه در سطور میانی نوشتم، فرضی را بیان کنم، بلکه معنای دقیق تری از «سیاست ورزی» ارائه کرده باشم. فرض کنید… تاکید می کنم فرض کنید؛ بر اساس نظرسنجی های معتبر، رای اعضای شورای شهر برای سمت شهرداری تهران، بیشتر مایل به آقایان سعید جلیلی یا باقری لنکرانی بود. فرض است دیگر. یعنی یک طرف دار و دسته آقای رفسنجانی بود و یک طرف جلیلی یا لنکرانی با رای بیشتر و قالیباف با رای کمتر. در آن صورت، من هر چند در انتخابات ریاست جمهوری به قالیباف رای داده بودم و هر چند وی را برای شهرداری تهران، اصلح می دانستم، اما از آنجا که تکلیف و نتیجه را باید با هم دید، و از آنجا که آرمان گرایی و واقع گرایی را باید با هم جمع زد، و از آنجا که صحنه را باید درست رصد کرد، و از آنجا که درست و شکیل باید سیاست ورزی کرد، حتما متنی می نوشتم با این عنوان:

«آقای قالیباف! لطفا بکش کنار».

اصلش را بخواهید سیاست ورزی ملاحظه همین چیزهای بدیهی است. در عالم سیاست، همچنان که خوب ترین از خوب تر، و خوب تر از خوب، بهتر است، بد به بدتر، و بدتر به بدترین شرف دارد. این یکی را بگذار به افسوس بگذرانم؛ کاش ۲۴ خرداد هم مثل ۱۷ شهریور عمل کرده بودیم! وه که چه زود، دیر شد! کاش همان ۲۴ خرداد، قالیباف را ساکت فتنه تر از شیخ حسن خطاب نمی کردیم که حالا مجبور باشیم به باجناق ناطق بگوییم «وزیر مسکن جمهوری اسلامی»!! زمان کمی نیست؛ ۴ سال از عمر جمهوری اسلامی است! اگر مردم فقط ۷ دهم درصد مقصرند، ما با تفرقه خود ۱۰۰ درصد مقصریم! شیخ حسن دقیقا رئیس قوه مجریه ماست، چرا که «از ماست که بر ماست!» ۱۷ شهریور ۹۲ اما برای ما اصولگرایان «یوم الله سیاست ورزی» است. وقتی خدا حتی از دل شوراهای خاتمی هم هوای ما را دارد، بر ما فرض است با وحدت و هوشیاری و معرفت و صحنه شناسی، با سیاست ورزی درست، شکرانه این لطف الهی را به جای آوریم. روز ۱۷ شهریور که در تقویم ماندگار بود؛ ماندگارتر شد. الحق که «میدان شهدا» شهرداری می خواهد با «همت جهادی». آقای قالیباف! رنج دوران دیده ایم، خون دل ها خورده ایم. بیش از این باید کار کنی، خیلی بیش از این… در ضمن، انبوهی از بیل و کلنگ به یک کلید فانتزی می بازد، اگر آدمی به حریف خود پاس گل بدهد!! سیاسی نبودن شاید خوب باشد، اما دیگر نه اینقدر!!

جوان/ ۱۹ شهریور ۱۳۹۲

این نوشته در یمین ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

    “پیروزی بر دولتی که یک روز وزیر مسکن اش می گوید؛ «من طرح مسکن مهر را با همان قوت قبل ادامه می دهم»، روز دیگر می گوید؛ «من نام پروژه “مسکن مهر” را “مسکن اجتماعی” می گذارم» و روز بعد می گوید؛ «مردم میان “تورم” و “مسکن مهر” باید یکی را انتخاب کنند» فقط یک سر سوزن درایت و هوشیاری می خواهد؛ خیلی هم حالا سیاست ورزی و نقشه کشیدن و لابی گری نمی خواهد!!”

    دقیقا… دقیقا!

  2. سیداحمد می‌گوید:

    “کاش همان ۲۴ خرداد، قالیباف را ساکت فتنه تر از شیخ حسن خطاب نمی کردیم که حالا مجبور باشیم به باجناق ناطق بگوییم «وزیر مسکن جمهوری اسلامی»!!”

    افسوس…

  3. سیداحمد می‌گوید:

    “آقای قالیباف! رنج دوران دیده ایم، خون دل ها خورده ایم. بیش از این باید کار کنی، خیلی بیش از این… در ضمن، انبوهی از بیل و کلنگ به یک کلید فانتزی می بازد، اگر آدمی به حریف خود پاس گل بدهد!! سیاسی نبودن شاید خوب باشد، اما دیگر نه اینقدر!!”

    قشنگ گفتید!
    یعنی بابت آن پاس گل که میلیونی رای جا به جا کرد، هنوز جا دارد سرم را بکوبم به دیوار!!!

  4. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    درست است؛ “حالا شد عمل به تکلیف”

    اما چرا اینجا در برابر محسن هاشمی احساس خطر کردند و پشت قالیباف ایستادند اما در برابر جناب شیخ حسن که همه چیزش بر اساس نفاق است، احساس خطر نکردند.
    محسن هاشمی خیلی خطرناک تر از حسن روحانی بود؟
    شهرداری تهران خیلی مهمتر از ریاست قوه مجریه بود؟

    “کاش ۲۴ خرداد هم مثل ۱۷ شهریور عمل کرده بودیم! وه که چه زود، دیر شد!”

  5. عطشان می‌گوید:

    خصوصی شاید!
    سلام؛
    ببخشید میشه بفرمایید سردار تو کدوم صحبت هاش به شیخ حسن پاس گل داده؟؟؟

  6. عطشان می‌گوید:

    شاید بدبینم، نمی دونم! ولی انتخاب سردار با اون اوضاع رای گیری تو دو مرحله و اون میزان رای و… همچین هم… بی خیال…

  7. سیداحمد می‌گوید:

    عطشان؛

    پاس گل یعنی همان حرف غیر لازم و بی ربطی که در مناظره زد و روحانی هم در جوابش گفت: شما گفتید اجازه تجمع را صادر می کنیم، بعدش در یک حمله گازانبری، همه شان را جمع می کنیم!… آقای قالیباف! من سرهنگ نیستم و…!!!

    همان شب، چند نفر از آشناها که متقاعدشان کرده بودم به قالیباف رای بدهند، پیامک زدند که:
    “دولت گاز انبری… نمی خوایم نمی خوایم!”

    😐

  8. مهدی می‌گوید:

    حاج حسین سلام
    خیلی خوب بود…………………

  9. عطشان می‌گوید:

    آهان، بعله، ای کاش نمی پرسیدم داغ دلی بود که تازه شد…

  10. عطشان می‌گوید:

    ولی واقعا شما این همه به این انتخاب امیدوارید؟ منظورم همین رای گیری و اختلاف اندک و….
    فکر کنم اصولگرایی احتیاج به یه خونه تکونی اساسی داره!!
    من که دیگه با شنیدن این عبارت یاد اصول و ارزش ها و مسایلی از این دست نمیفتم.

  11. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    استفاده کردیم.
    ممنون…

  12. مسعودساس می‌گوید:

    عمل به تکلیف…
    ولى دوستان همچنان هم فکر مى کنن ۲۴ خرداد هم به تکلیف عمل کردند!
    ای خدا از دست اینها!

  13. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    با این پاس گلهایی که قالی روز مناظره داد، اگه یخورده جوون تر بود
    راحت می تونست ذخیره اینیستا توی بارسا باشه! گاز انبریش به کنار،
    قهوه میترانشو چیکار کنم!

  14. زهرا :) می‌گوید:

    هعی…
    هر چی به خط های آخر می رسم بیشتر حسرت می خورم از این فرصتی که سوخت شد! درستِ به تکلیف عمل کردن و اشتباه ۲۴ ام رو تکرار نکردن و الان خوشحالیم مثلا!! ولی همه مون می دونیم از این دست متنایی که می نویسید یه جور دل خوشکنکِ!
    شهردار شدن قالی مثل ۱ مُسکنه!!

  15. چشم انتظار می‌گوید:

    چقدر این متن، خوش تراش دراومده… ممنون داداش حسین.

    یه زمانی در طرقبه خدمت می کردم که، نماینده ی افراطی و دوم خردادی طرقبه و شاندیز (احمد مرادی) که جزو متحصنین مجلس منفور ششم بود و در صحن علنی، با شیخ بی سواد، (البته اون زمان خداییش یه کم سواد داشت!) درگیری شدید لفظی پیدا کرد، قبل از انتخابات شورای اول، هی برای خودش نوشابه باز می کرد که؛ بله! ما می خواهیم این قانون معطل مونده رو، که انتخابات شوراها باشه احیا کنیم. و چرندیات دیگر…! بعدشم که تو انتخابات، به تبع موج دوم خرداد برنده شدند، چه دلقک بازی که از خودشون درنیاوردند. و چه پول هایی که در میان برخی شورایی ها پارو نشد!! ولی نمی دونستند، یک روزی آه مردمی که گول سالوس بازی هاشون رو خورده بودند، دامنشون رو می گیره… هر چند که امثال ایشون، بارش رو حسابی بست و الان در بلاد خارجه!… بماند. ولی…

  16. چشم انتظار می‌گوید:

    این بنده ی خدا خانم “الهه راستگو” هم، یه بار تو عمرش یه رأی درست و درمون داد! ببین چه بلایی سرش آوردند، این اصلاح طلبای بی جنبه ی دیکتاتور!!! بنده ی خدا رو تهدید کردند! عنقریبه بیاد بگه؛ بابا بخدا رأی من جعل شده (!) همون ننه مرده ای که، صدای دامت برکاته رو در آورده، رأی من رو هم جعل کرده. 🙂

  17. امیر می‌گوید:

    انبوهی از بیل و کلنگ به یک کلید فانتزی می بازد، اگر آدمی به حریف خود پاس گل بدهد!! سیاسی نبودن شاید خوب باشد، اما دیگر نه اینقدر!!

  18. حسن می‌گوید:

    یه سوال دارم بالا غیرتن درست جواب بده!!
    چی میشه که بعضی از کامنتهای مخالف نظرت رو (صرفا مخالف نظر) حذف می کنی؟ چه دلیلی داری برای این کار؟
    لطفا جواب بده سوال مهمیه.

  19. شیدا می‌گوید:

    به نظرم اصول گراها تو ماجراى “راستگو” از در حمایت وارد نشوند و اظهار نظر نکنند!
    باز هم خدا را شکر که “طرف” شهردار نشد!

  20. به جای امیر می‌گوید:

    کوچیک شما! (گفت و شنود)

    گفت: رئیس شورای شهر به یکی از اعضای این شورا گفته است خائن!
    گفتم: چرا؟!… یعنی در فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ شرکت داشته است؟!
    گفت: نه بابا!
    گفتم: پس حتماً به خاطر اینکه از کمک مالی ملک‌عبدالله سعودی سهم گرفته! یا روز قدس سال ۸۸ به نفع اسرائیل شعار داده! یا مسجد آتش زده! یا شریک جرم فتنه‌گران در وطن‌فروشی و آدم‌کشی و پاره کردن عکس امام(ره) و اهانت به عاشورا و دهها جنایت دیگر بوده؟!
    گفت: ای عوام! این جنایت‌ها را که خود مدعیان اصلاحات مرتکب شده بودند.
    گفتم: پس چرا مسجدجامعی به ایشان گفته است خائن؟!
    گفت: برای این که در انتخاب شهردار تهران به قالیباف رأی داده بود.
    گفتم: تازه این اول اعتدال است!… آدم خیلی چاق و فربه‌ای در صندلی عقب تاکسی نشسته بود. شخص دیگری که کنار او نشسته و از فشار مچاله شده بود از او پرسید؛ ببخشید! اسم شما چیه؟! یارو جواب داد؛ کوچیک شما بهرام! و طرف گفت خدا را هزار مرتبه شکر! بزرگ بشی چی میشی؟!

  21. وارویک می‌گوید:

    مرسی با پنجاه و یک و هفت دهم درصد رئیس جمهور مصر شد و آقای روحانی با پنجاه و هفت دهم درصد رئیس جمهور ایران.
    مرسی به امریکا اعتماد کرد و این شد سرنوشتش، حالا با یک درصد رای کمتر محاسبه کنید نتیجه اعتماد به امریکا را؟

  22. سین می‌گوید:

    مسجدجامعی چقدر وقیح و بی ادبه که به یه واقعا راستگو می گه دروغگوی خائن!!

    کاش مودبانه حرف زدن را از بزرگان یاد بگیرد.

  23. برف و آفتاب می‌گوید:

    نباید انتظار اعتراف و عذرخواهی داشته باشیم. و حتی نباید انتظار داشته باشیم که در درون خودشون بپذیرند که درست عمل نکردند. فقط همین که حرف‌های “آقا” در ضمیر ناخودآگاهشون تاثیر بذاره و در دوره‌های بعدی ان‌شاءالله مثل همین انتخاب شهردار عمل کنیم باید راضی باشیم.

  24. اصغر می‌گوید:

    قالیباف مثل تیمی می مونه که می خواسته قهرمان لیگ بشه، اما حالا طرفدارای بیچاره ش از اینکه توی لیگ مونده خوشحالن!!!

  25. سیداحمد می‌گوید:

    اصغر؛

    دیدگاه سبکی داری!
    مگر ماجرا سهم خواهی است؟ ما را با چه کسانی اشتباه گرفتی؟
    ریاست جمهوری تمام شد و رفت!
    در مورد شهرداری تهران، قطعا قالیباف قابل مقایسه با آقازاده معلوم الحال رفسنجانی نیست.

    ضمنا اگر ما طرفدار شخص قالیباف (به آن معنا که مد نظر شماست) باشیم هم غصه ای نداریم؛ زیرا مدیر توانمند و سرباز شجاعی چون حاج باقر قالیباف، هیچ وقت بیکار و بی مسئولیت نمی ماند و قطعا به فرض اگر شهردار نمی شد، چه بسا مسئولیتی بزرگ تر به او محول می شد!

  26. سومی می‌گوید:

    سید احمد؛
    در جواب اصغر:
    “ریاست جمهوری تمام شد و رفت!”

    واقعا تمام شد و رفت؟ پس چرا خودتون ول کن ماجرا نیستید و هنوز گیر روی جلیلی (همون که قدیانی بال دوم می دونستش کنار قالیباف) و پایداری دارید؟

  27. سیداحمد می‌گوید:

    سومی؛

    فکر می کنم جوابم به اصغر واضح بود. از جنبه ای که اصغر به ماجرا اشاره کرد، ریاست جمهوری به نظر بنده تمام شده و کامنتش به نظرم مسخره بود!
    اما این دلیل نمی شود که منتقد رویه اشتباه پایداری در سیاست ورزی نباشیم!
    این انتخابات ریاست جمهوری تمام شد، اما انتخابات های دیگر با گزینه ای دیگری خواهیم داشت که اگر رویه اشتباه پایداری اصلاح نشود، باز هم به مشکل بر می خوریم!

  28. چشم انتظار می‌گوید:

    دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، در پیامی درگذشت والده ی سردار سرلشکر “قاسم سلیمانی” فرمانده ی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تسلیت گفتند.
    متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:

    (باسمه تعالی)

    سردار سرلشگر قاسم سلیمانی؛ درگذشت مادر گرامیتان را به شما و دیگر بازماندگان آن مرحومه تسلیت می‌گویم.

    زحمات و خدمات ارزشمند جنابعالی به اسلام و مسلمین، بی شک ذخیره ارزشمندی است در دیوان عدل الهی، برای مادری که چنین فرزندی را در دامان خود تربیت کرده است.

    رحمت و مغفرت الهی را برای آن مرحومه از خداوند متعال مسألت می کنم.

    سید علی خامنه‌ای

    ۱۹/شهریور/۱۳۹۲

  29. سنگربان می‌گوید:

    شاید اگه این پاس گل رو نمیداد الان باید واسه ریاست جمهوریش ذوق می کردیم…

  30. هراتی می‌گوید:

    سلام؛
    یه سوال در مورد اون قسمت سیاست بازی داشتم. چرا شما به جلیلی رای میدید در صورتی که می دونید یکی دیگه از اون لایقتر هست؟ اینطوری حق یک آدمی که لیاقت بیشتری داشته ضایع نشده؟ وظیفتون نبوده سر حرفتون در دفاع از اصلحتون وایستین؟ اصلا اینو ولش شاید بگین به خاطر یه حق که ۱۰۰ تا حق رو آتیش نمی زنن و منم قبول می کنم؛ اما باز می پرسم اگر به قول خودتون اون آدم درجه ۲ بیاد و به خاطر درجه یک نبودنش یک سری خطاهای بد بکنه چی؟ اون وقت همه شما رو مقصر می دونن {نه صرفا شخص شما، بلکه مشی شما و عقایدتون رو}بعد اومده بودین ابرو رو درست کنید و نذارید بدتر بیاد زدید چشم رو داغون کردید و اون آدم بدتر اینقدر این خطاهای بد رو تو بوق و کرنا می کنه که اگر ۴ روز دیگه به مردم بهترین رو انتخاب کنید با اون تجربه از سیاسی بازی شما و تبلیغات دشمن از ۱۰ فرسخی اون بدبختم رد نمی شن؟

  31. مصطفا می‌گوید:

    “عصر شوم دوم خرداد”؟؟؟!! همین جاهاست که با حسین قدیانی آبم توی یک جوب نمی رود. بخصوص وقتی با ستون بغل مقایسه کنیم “کارنامه اعمال شان فقط در یک قلم نامه ای به نام «نامه سرگشاده» وجود دارد علیه ۴۰ میلیون رای ملت.”

    چطور دو خرداد رای ملت نبود که شوم تعبیرش می کنید ولی ۲۲ خرداد رای ملت بود؟ این قدیانی با حسین قدیانی ایام انتخابات فرق دارد. از مسیر پایداری چی ها نرو حسین آقا

  32. ناشناس می‌گوید:

    واقعا برای تحلیل انتخابات ۲۴ خرداد حضرتعالی متأسفم، کمی تأمل بفرمایید و سپس کمی دست به قلم شوید!

  33. سعید ن می‌گوید:

    فعلا که قالیباف رفته ملاقات و دستبوسی خاتمی. اینو چجوری میخوای درز بگیری؟

  34. سیداحمد می‌گوید:

    قابل توجه بعضی دوستان همچنان نفهم پایداری چی که خدا ما را از شر کج فهمی ایشان نجات دهد (بلند بگویید آمین!)

    شایعه دیدار قالیباف و خاتمی، ساخته و پرداخته یکی از روزنامه های زنجیره ای بود که امروز توسط یکی از سایت های معتبر (احتمالا تسنیم) تکذیب خواهد شد.

    و اما، ادامه دادن این شایعه و نقل مکرر آن و بازی در زمین اهداف شوم و تفرقه افکنانه زنجیره ای ها، آیا معنایی جز نادانی بعضی دوستان پایداری چی دارد؟؟؟!!!

    ما در شوراها توانستیم به مدد آن همه خدمت و کار و سابقه قالیباف و البته به کمک وحدت و تیزهوشی، بر هاشمی و خاتمی غلبه کنیم؛ این غلبه آنقدر مهم بود که زنجیره ای ها به جلز و ولز افتاده اند و برای جبران سوزش شان، به صرافت شایعه پراکنی افتاده اند.

    حال عده ای به جای تمدید شیرینی و حلاوت این پیروزی در کام جریان اصولگرا، همان خط شایعه پراکنان را ادامه می دهند!!!! و این متاسفانه عینا حماقت است.

    به جای اینکه از قالیباف ممنون باشند که با کمک ظرفیت های متعددش توانست زهر باخت ۲۴ خرداد اصولگرایان را کم کند، و شهرداری را برای جریان اصولگرایی نگه دارد، باز هم کینه ورزی می کنند و حماقت و…

    ایها اینقدر نفهمند که حتی می گویند؛ چرا قالیباف بعد از جلسه شورا، با محسن هاشمی مصافحه کرد؟؟؟!!! نه پس، یکی می خواباند توی گوشش!!!! یا مهر پرت می کرد سمتش!!!!

    واقعا که جمله “اگر مومن… و اگر حزب اللهی” رهبر، یعنی این جماعت، نه مومن اند و نه حزب اللهی، بلکه رسما به … گفته اند زکی!!!!

    کسانی که همچنان ادامه دهنده نقشه و خط زنجیره ای ها هستند، حقا که حق شان همین متن است؛

    http://www.ghadiany.ir/1392/19524

    خود زنجیره ای ها می گویند؛ “دیدار قالیباف با خاتمی”، آن وقت سایت … و وبلاگ … تیتر می زنه؛ “قالیباف برای دستبوسی نزد خاتمی رفت”!!!! یکی هم همین رو کامنت می کنه توی قطعه ۲۶!!!!

  35. مرضیه می‌گوید:

    بچه ها!
    دیدید حامیان آزادی بیان و تحمل عقیده مخالف و… با الهه راستگو چه کردند؟! اخراج از حزب کار!
    دلیلش را هم قسم دروغ ایشان اعلام کردند!!!

  36. محمد مهدی می‌گوید:

    سلام؛
    بهتر است از بحث درباره انتخابات بیایم بیرون. این همه ابراز حسرت به نظرم زیاده روی است.

  37. ناشناس می‌گوید:

    چقدر این آقای سیداحمد به نظر خودش همه چیز دان و بر حق بی ادبه. نه تونست جواب اصغر رو تحمل کنه نه پایداری چی ها رو، فکر می کنه فقط خودش و دار و دستش هستند که روی صراط مستقیم باریک تر از مو در حال حرکته، مردم از همه ی شما خسته ان. عمرا هم این کامنت رو چاپ کنی.

  38. سلام می‌گوید:

    از تهدید و ارعاب خانم راستگو بوی شهادت شهید شریف واقفی به مشام می رسد!
    شاید او هم باید اخلاق سیاسی را رعایت می کرد و کمونیست می شد تا به حزب مجاهدین خلق (منافقان دیروز…) خیانت نکرده باشد! نظرتان چیست جناب مسجد جامعی؟

    قانون چندم نیوتن:
    منافق ها از بین نمی روند تنها از حزبی به حزب دیگر نقل مکان می کنند!

  39. ناشناس می‌گوید:

    دیگه به جوان ها نمی شه اعتماد کرد؛ نه قالیاف نه جلیلی و نه رضایی و ولایتی… فقط و فقط احمدی نژاد! اصلا ریاست جمهوری بدون احمدی نژاد نمی چسبه…

  40. ناشناس می‌گوید:

    چرا نظرات منو ناقص چاپ می کنی؟

  41. فرزند شهید می‌گوید:

    چرا نظر من رو (۲۰ شهریور ۱۳۹۲ در t ۲۱:۰۰ ) با نام ناشناس چاپ کردی؟

  42. هر کی می‌گوید:

    نمردیم و معنی اصولگرایی را در رفتار آقایون دیدیم!!
    اگه قالیباف رییس جمهور شده بود با مخالفاتون توی سایت چه کار می کردید؟
    تربیت و ادب و اخلاق اسلامی می بارید از جوابیه این سید احمد!!
    لابد انتظار داری که تو قیامت، جد بزرگوارت بهت افتخار هم بکنه؟
    برو توبه کن از این دهان هتاک و…

  43. هر کی می‌گوید:

    جناب سید احمد!
    منش قالیباف طوری بوده که اگه به دیدار خاتمی هم بره حتی حود شما زیاد تعجب نمی کنید. شاهدش هم اینکه دو سه روز صبر کردید ببینید خبر درسته یا نه، بعد موضع گرفتید.
    زیادی قیامت خودت رو نسوزون با این همه ادب.
    خوبه که تا پارسال بهش می گفتید ساکت فتنه!!
    خاصیت امثال شما تندروها همیشه تند روی است و خلاف آن تعجب داره.

  44. نرگس می‌گوید:

    انبوهی از بیل و کلنگ به یک کلید فانتزی می بازد، اگر آدمی به حریف خود پاس گل بدهد!

    داغ دلمون تازه شد حسابی. ولی خدا رو شکر. خیالمون از شهرداری تهران راحت شد…
    امیدوارم با رفتن مهندس پژمان، خدا یکی مثل قالیباف نصیب شهرداری مشهد هم بکنه.

  45. بی نشان می‌گوید:

    آقای سید احمد! موقع جواب دادن لطفا ادب و احترام رو رعایت کنید اگه بلدید…
    ضمنا تا هر چی میشه سر تفنگتون رو به سمت پایداری ها نگیرید… چرا فکر می کنید هر کی مخالف قالیبافه حتما پایداری چی هست؟؟؟؟؟

    حالا خوبه قالیباف معصوم نیست که انقدر براش قلم فرسایی می کنید… آهان! یادم رفته بود ســـررررررردار یه زمانی جبهــــــه بوده…

  46. حسن جلیلی می‌گوید:

    خوب من اومدم ولی جواب ندادی؛ یعنی باید چی فکر کنم؟

  47. سما می‌گوید:

    سلام
    آقای سید احمد. تکذیب خبر دیدار قالیباف و خاتمی تو چه سایتی زده شده؟ من که هر چی سرچ کردم پیدا نکردم.

  48. اصولگرای واقع بین می‌گوید:

    این جلیلی واقعا فکر کرده بود لایق ریاست جمهوریه و رای داره؟؟!!

  49. بغض می‌گوید:

    جناب بی نشان
    پیرامون همون ادب و احترامی که در خط اول گفتی سردار ما رو مسخره نکن لطفا!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.