اتفاقا ما به نظام نقد داریم

یک: امیرارجمند با همه بغضی که نسبت به ملت ایران دارد، گاهی حرف حساب می زند. او چند وقت پیش خطاب به حجاریان گفته بود؛ «شما که از همان اول هم ادعای تقلب را دروغ می دانستید، پس چرا پشتوانه موسوی و کروبی شدید برای آن همه آشوب؟! موسوی و کروبی عمدتا به دلگرمی امثال شما و شخص آقای خاتمی توانستند آنچه در سر دارند عملی کنند و به کف خیابان بیاورند».

دو: قطعا در خیانت و جرم موسوی و کروبی هیچ شکی نیست و حصر (آنهم بعد از ۲ سال محاربه) برای این ۲ مفلوک، چیزی در مایه های زندگی در قصر می ماند که فی الواقع هم همین طور است! چه اینکه اگر کرامت نظام نبود، دیار باقی جای مناسب تری برای موسوی و کروبی بود. با این همه، آنچه موسوی و کروبی را در انجام جنایت، جسور و گستاخ کرد، تحریک لایه میانی فتنه بود. لایه میانی فتنه یعنی همین سعید حجاریان و بهزاد نبوی و تاج زاده و امثالهم.

سه: این وسط می ماند نقش جناب خاتمی که اخیرا زبان به درازا باز کرده و لاطائلات می بافد. خاتمی از آن رو که سال ۸۸ و البته ۸۹ عامل ارتباط سران فتنه با لایه میانی بود، هم در جنایت سران فتنه شریک است، هم در خباثت لایه میانی، و هم جزء سران فتنه است، هم در ردیف لایه میانی.

چهار: حق این است که خاتمی در ازای کرامت و بزرگواری نظام، ممنون و نادم و عذرخواه و پشیمان باشد، یا اینگونه طلبکارانه و بی شرم، اظهار فضل کند؛ «امروز بهترین موقعیتی است که بیاییم دلهای‌مان را از کینه پاک کنیم، زندانی‌ها آزاد شوند، حصرها برداشته شود و همه کنار یکدیگر باشیم و با فضای برادری همه بتوانیم برای کشور کار کنیم. مملکت در برابر مشکلات بزرگی قرار گرفته؛ اقتصادی سیاسی فرهنگی مدیریتی. همه باید کنار هم کار کنیم. چند روز پیش یکی از اقتصاددانان بزرگ گفته بود؛ «اگر همه دست به دست هم دهیم و تلاش کنیم، بعد از چهار سال، به سال ۸۴ می‌رسیم». این حرف درستی است. یعنی ما باید زمینه درست کنیم که به نقطه صفر برسیم… دگرگونی که ما می‌گوییم درون نظام است، نه بیرون نظام. وابستگی و دلبستگی ما به این نظام بسیار شدیدتر و بیشتر از کسانی است که ادعای وابستگی به آن می‌کنند. ببینید کدام ادبیات به این نظام و آرمان‌های انقلاب نزدیک‌تر است؛ ادبیات ما یا ادبیات کسانی که با فحش و دروغ و تهمت و پرونده‌سازی، خودشان را انقلابی نشان می‌دهند؟! این نظام متعلق به ماست، ما هم متعلق به آن هستیم، البته نقدهایی هم داریم. می‌گوییم؛ اجازه بدهید نقدمان را بکنیم، ادعایی هم برای بازگشت به قدرت نداریم»!

پنج: در این باره باید به نکاتی اشاره کرد؛

پنج/ ۱: جناب خاتمی که سال ۸۸ اوج کینه خود را نشان داد، متاثر از کدام ترحم بی اندازه، همگان را دعوت به برادری می کند؟! آیا بعد از آن همه خون ریخته شده، ما هنوز هم باید جواب خاتمی را بدهیم یا گله کنیم از دست فرشته عدالت؟! آیا در حق آقای خاتمی این همه مصلحت سنجی شد که به اینجا برسیم؟!

پنج/ ۲: آقای خاتمی در حالی درخواست آزادی زندانیان محارب، و رفع حصر سران فتنه را دارد که دست خودشان در خون قربانیان فتنه به شدت آلوده است. من هرگز دوست ندارم ما به ازای خون پاک شهیدانی چون حسین غلام کبیری، از تردامنان ناپاکی چون خاتمی سخن بگویم، اما بی شک خون دیگرانی هم که در فتنه (و به هر دلیل) ریخته شد، گردن فتنه گران است. به راستی اگر ادعای دروغ تقلب نبود، اگر «تقلب، اسم رمز آشوب» نبود، اگر خاتمی و موسوی و کروبی «دوستان خوب نتانیاهو» نبودند و اگر حرمت قانون و رای اکثریت، بلکه رای ۴۰ میلیونی ملت، پاس داشته می شد، آیا باز هم ماجرای کهریزک رخ می داد؟! و آیا باز هم دخترکی چون ندا آقاسلطان، قربانی دسیسه فتنه گران می شد؟!

پنج/ ۳: ظاهرا لج کرده با ما روزگار. آقای خاتمی به جای آنکه حرف از این خون ها بزند، مشکلات کشور را لیست می کند و از همه تمنای همکاری دارد! گیرم با ۴ سال کار، گند ۸ ساله دولت احمدی نژاد جبران شود؛ جناب آقای خاتمی! در حق شما باید کدام حکم نازل شود تا داغ دل مادر شهید غلام کبیری التیام یابد؟! و شما باید به سزای کدامین خیانت تان برسید، بلکه آبروی ریخته شده، به جوی بازگردد؟!

پنج/ ۴: فرمویده اید؛ «باید آنقدر کار کنیم تا تازه برسیم به سال ۸۴». اگر چنین است، می شود بگویید جز ادامه طرح هدفمندی، ادامه پروژه مسکن مهر، ادامه نیت معطوف به سفرهای استانی، ادامه زیرساخت های ورزشی، ادامه راه سازی و ادامه همه آن خدمات ریز و درشتی که در ۲ دولت قبل صورت گرفت، مشخصا دیگر برنامه اقتصادی دولت اعتدال چیست؟! خوب است احمدی نژاد، این همه کار مصداقی، انجام داده و الا دولت شیخ حسن، دقیقا چه کار دیگری را می خواست ادامه دهد، الله اعلم!!

پنج/ ۵: آقای خاتمی! انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ یادتان هست؟! ۸ سال دولت دست شما بود، اما هیچ کدام از نامزدها، حتی معین و مهرعلیزاده و رفسنجانی، یارای شان نبود که در تبلیغات، دولت خود را ادامه دهنده  فلان طرح مشخص دولت اصلاحات یا بهمان پروژه ملموس اقتصادی دولتمردان حضرتعالی معرفی کنند!! با ما از کدام بازگشت سخن می گویید؟! و آیا این سخن آقای علوی تبار در عصر مودبانه اصلاحات (!) نیز برخاسته از ادبیات من و امثال من است که گفت؛ «اصلاح طلبان، آنقدر سرمست از قدرت شده اند که حکایت اسب های درشکه، مدام به هم لگد می اندازند و یکدیگر را گاز می گیرند»؟!

پنج/ ۶: فحشی از این رکیک تر که شمای فتنه گر و مجرم، شمای وزیر ارشاد؛ مهاجرانی، و شمای معاون سیاسی وزیر کشور؛ تاج زاده، سخن از پیوند ادبیات تان با انقلاب اسلامی برانید؟؟!! «راهپیمایی علیه خدا هم آزاد است» فقط یکی از محصولات ادبیات لیبرال اطرافیان افراطی شما بود!! دروغی از این شاخدارتر که شما از جمله مدعیان «دولت راستگویان» باشید؟؟!! تهمتی از بهتان تقلب، بدتر؟؟!! و پرونده سازی ای بدتر از پرونده ای که شما در سال ۸۸ علیه ۴۰ میلیون رای ملت ساختید؟؟!!

پنج/ ۷: جناب خاتمی! مادام که در برابر خون شهدای ۸۸ تا کمر خم نشوید، نه این نظام، متعلق به شماست، نه شما تعلقی به این نظام دارید. خیال تان تخت! و اگر شما را نه تنفیذ راه دادند و نه تحلیف، دیگر دلیل نمی شود که اضافه بر سازمان سخن بگویید و… البته! نقدهایی هم به نظام داشته باشید!! فی المجلس -و از آنجا که در مثل، مناقشه نیست!- آنکه به نظام، نقد جدی دارد ماییم که چرا سنگ ها را بسته و هاری ترین سگ ها را آزاد گذاشته است؟؟!! اما آقای خاتمی! گیرم سنگ ها بسته است و در دیگ باز، حیای شما کجا رفته؟؟!!

¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤

در این سطور آخر، می خواهم از امکانی سخن بگویم که دست خودمان است… که دست خودمان بود! آری، گمانم این روزها داریم کفاره گناه تفرقه را پس می دهیم و تقاص تکلیف گرایی بی نتیجه را. خوب است از بعضی دوستان بخواهیم که به جای اختیار خاموشی، دگر بار از تکلیف سخن بگویند و بگویند تکلیف ما چیست در قبال نصایح سیدمحمد خاتمی؟!

اولین بار نیست که تکلیف «تکلیف اولی ها» همچین بلایی سر آدم می آورد… اما «اصلاح طلبان در صحنه نیستند، رقابت کنید با هم اصول گرایان… و فقط به تکلیف تان عمل کنید!!»

جوان/ ۵ شهریور ۱۳۹۲

این نوشته در یسار ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

  2. سیداحمد می‌گوید:

    “اگر کرامت نظام نبود، دیار باقی جای مناسب تری برای موسوی و کروبی بود.”

    آی گفتی!

  3. سیداحمد می‌گوید:

    “خوب است احمدی نژاد، این همه کار مصداقی، انجام داده و الا دولت شیخ حسن، دقیقا چه کار دیگری را می خواست ادامه دهد، الله اعلم!!”

    دقیقا!
    چند حرکت مهم در تاریخ کشورمان به نام دولت نهم و دهم ثبت شده!
    هیچ رقمه نمی شود هدفمند سازی و مسکن مهر و … را از کارنامه دولت احمدی نژاد پاک کرد.
    خیلی دلم می خواهد ببینم دولت روحانی یک حرکت خاص و به درد بخور و ماندگار انجام می دهد!
    البته قطعا شاهد حرکاتی خاص، مثل قرار داد کرسنت خواهیم بود!
    فعلا که جناب زنگنه، گوش افرادی که مسئول پیگیری پرونده کرسنت بودند را پیچانده!

  4. سیداحمد می‌گوید:

    “دروغی از این شاخدارتر که شما از جمله مدعیان «دولت راستگویان» باشید؟؟!! تهمتی از بهتان تقلب، بدتر؟؟!! و پرونده سازی ای بدتر از پرونده ای که شما در سال ۸۸ علیه ۴۰ میلیون رای ملت درست کردید؟؟!!”

  5. سیداحمد می‌گوید:

    “آنکه به نظام، نقد جدی دارد ماییم که چرا سنگ ها را بسته و سگ ها را آزاد گذاشته است؟؟!! اما آقای خاتمی! گیرم سنگ ها بسته است و در دیگ باز، حیای شما کجا رفته؟؟!!”

    احسنت…
    سالاری به مولا…

  6. چشم انتظار می‌گوید:

    فرشته ی عدالت، فرصت سوزی کرد… حالا سنگین ترِ بی خیال همه چی بشه!!!

  7. چشم انتظار می‌گوید:

    ای گند بگیره این تکلیف گرایی احمقانه رو!
    نمی دونم؛ الان می شه به تاریخ استناد کرد؟! آیا داستان حکمیت هم در اینجا مصداق دارد؟! آیا پینه های روی پیشانی، قابل یادآوری هست؟! وای خدا از دست ما…

  8. برف و آفتاب می‌گوید:

    تکلیف‌گرایی اون‌ها کاملا هم درست بوده! رئیس جمهور شدن روحانی هم اتفاقا از الطاف خفیه‌ی الهی می‌باشد که اتفاقا نتیجه‌ی این تکلیف گرایی درست می‌باشد. در غیر این صورت خدا ملت ایران را از الطاف علنی خود که محروم کرده؛ از خفیه‌اش هم محروم می‌کرد! جای تشکرتونه؟

  9. چشم انتظار می‌گوید:

    برف و آفتاب بزرگوار:

    اون تکلیفی که امام راحل عظیم الشأن، و رهبر فرزانه ی انقلاب می گن، متفاوت از اون تکلیف گراییِ که تبدیل بشه به ابزاری برای فرار از واقعیت، و اعتراف به اشتباه تفرقه..
    این بحث رو قبلا داداش برامون کامل مطرح کردند. من هم مثل شما، به تکلیف عمل کردم. ولی سرمشقی که تو دفتر مشقمون نوشته شد، توسط معلممون نوشته نشد. بلکه توسط کسی نوشته شد که از قضا، خیلی مهربون و خوب بود، ولی از سرمشق چیزی سرش نمی شد. و این شد که تکلیفمون شد بازیچه…

  10. برف و آفتاب می‌گوید:

    کامنت من جدی به نظر میاد؟ یعنی معلوم نیست که طنزه؟!

  11. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    بابا اینا باز دیدن آمریکا سودای حمله به خاورمیانه و سوریه داره،
    خودشونو خیس کردن، آلارم میدن که ما با اینا نیستیم، با شمائیم!
    سید اینقدر ترسو و بدبخت؟؟ نوبره والا.

  12. چشم انتظار می‌گوید:

    اگه بعد کلمه ی (تشکرتونه) یک علامت خنده یا تعجب می ذاشتید! اینقدر ما هم به زحمت نمی افتادیم فسفر بسوزونیم!! 🙂

  13. چشم انتظار می‌گوید:

    سید داریم تا سید. مثلا سید ابوالحسن بنی صدر! سید عطاءالله مهاجرانی و…

  14. باران می‌گوید:

    نه! الان دیگه فکر کنم مسئله ی خاصی نیست، دوستان همیشه پایدار (!) احساس تکلیفشون نمیاد! اون زمان که لازم بود، اینقدر احساس تکلیف درکردن تا آخرش فضا روحانی شد!
    یادمه بعد انتخابات دلم می خواست این سوپر مکلف ها رو ریز ریزشون کنم، الان نه تنها از اون احساس کاسته نشده بلکه دوزش بیشتر هم شده.
    راستی بدجور بوی سوختگی میاد! این بار از خیمه ی رأس الفتنه دود بلند شده!…

  15. سیداحمد می‌گوید:

    کرامت نظاممان آنقدر زیاد شده می توانیم اصلا کرامت صدایش کنیم!
    اعصاب برایمان نمی گذارند به خدا…

    این همه لطف شد به فتنه گران ۸۸ که حالا برای ما ژست های مثلا با ادب بگیرند و زبان به نصیحت بگشایند!
    در ۸۸ اگر زبان مدعیان کله گندۀ تقلب از حلقومشان بیرون کشیده می شد، امروز عبدلله نوریِ معلوم الحال طوری حرف نمی زد که انگار نظام، بعد از اینکه در سال ۸۸ تقلب کرد و خروش معترضین را دید، ترسید و مجبور شد انتخابات درست برگزار کند!

    اگر بعد از جنایت شاگردان دستغیب (که دستور شخص دستغیب انجام شد) در مسجد ضرار شیراز، تکلیف جناب دستغیب روشن می شد، امروز برای ما بلبل زبانی نمی کرد!

    ای بابا… ای بابا…

  16. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    یک جائی خوندم که آتش بر سید حرام است و اونهائی که مستحق عذاب
    الهی هستند با سرما عذاب میشن! حالا جدا از این قضیه، خدائیش
    این یکی سید واقعا مستحق سرب مذابه! خائن، وطن فروش، ترسو،
    در لباس پیغمبر! کاش شهرداری، اسم “سید خندان” رو به “سید گریان”
    تغییر میداد!
    رسالت، سید گریان، ۲ نفر حرکت!

  17. چشم انتظار می‌گوید:

    اسلامی ایرانی عزیز؛

    زمهریر… امان از زمهریر. شنیدم می گن از عذاب آتش سخت تره! اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا.

    البته ما که سید نیستیم. یعنی لیاقت نداشتیم…

  18. نسیم می‌گوید:

    واقعا برای من جای بسی سواله… چرا این فتنه گر منافق از خدا بی خبر نباید به مجازات اعمال ننگینش قبلا می رسید تا الان اینقدر نمک روی زخم ما نپاشه؟؟؟!!! واقعا مصلحت نظام و کشور به رهایی این عامل فساده؟؟؟!!! چرا در یک کشور اسلامی نباید تمام احکام به عدالت صادر و با تمام خیانتکاران به مساوات رفتار بشه؟؟؟!!!
    مسئولین محترم که نتونستن این نامرد رو ممنوع التصویرش کنن، حداقل ممنوع السخنرانیش کنن تا اینقدر گوهر فشانی (!) نکنه!!!!

    بابت تکلیف و نتیجه هم باید گفت این انتخابات رو که باختیم؛ فقط نگرانی جدی وجود داره برای ۴ سال آینده که نکنه همین آش باشه و همین کاسه و همین تکلیف ندانی!!!

  19. سیداحمد می‌گوید:

    یا ابالفضل!
    خدایا خودت به ما رحم کن و از گرما و سرمای عذابت، محفوظمان بدار!

  20. نسیم می‌گوید:

    اولین انحرافات داره کم کم مشاهده میشه: در دیدار روحانی با پادشاه عمان عکسی از امام (ره) نصب نشده بود همچنین در دیدار ظریف با معاون سیاسی دبیر کل سازمان ملل (معاون سابق وزیر امور خارجه آمریکا) کلا نه پرچم وجود داشت و نه عکسی از امام و آقا!!!!!!!!

    کم کم داره بوی سرسپردگی های گذشته به مشام می رسه…

  21. به جای امیر می‌گوید:

    چموش! (گفت و شنود)

    گفت: یک روزنامه آمریکایی نوشته است «اوباما، نباید هزینه جنگ‌طلبی و بلندپروازی‌های اسرائیل را بپردازد.»
    گفتم: ولی سال گذشته اوباما به اسرائیل گوشزد کرده بود که حاضر نیست به خاطر اسرائیل با کشورهای اسلامی منطقه درگیر شود!
    گفت: پس چرا، چپ می‌رود و راست می‌نشیند و از صهیونیست‌ها حمایت می‌کند؟!
    گفتم: چه عرض کنم؟! یارو الاغش را برای فروش برده بود، ولی حیوان هر مشتری که از جلو می‌آمد را گاز می‌گرفت و به هر کس که از عقب نزدیک می‌شد، لگد می‌زد. دلال گفت؛ با این وضعیت هیچکس حاضر به خرید الاغت نیست و صاحب الاغ گفت؛ برای فروش نیاورده‌ام. فقط می‌خواستم مردم بفهمند که من از دست این حیوون چموش چه می‌کِشم؟!

  22. سیداحمد می‌گوید:

    رفقا؛

    برای نابودی جنایت کارانی که در سوریه، هر روز فجیع ترین جنایات را مرتکب می شوند زیاد دعا کنید.
    خیلی مظلوم واقع شدند مردم بی گناه سوریه.
    بر باعث و بانی این جنایات لعنت… بر سکوت کنندگان بر این جنایات لعنت…

  23. میعاد می‌گوید:

    متن خوبی بود دوس داشتم، دستت طلا!
    بالاخره یکی باید جلوی این پرو ها در بیاد؛ رو نیست که ماشالله سنگ پای قزوینه!

  24. سائل الزهرا‏(س‏)‏ می‌گوید:

    ‏”‏آیا در حق آقای خاتمی این همه مصلحت سنجی شد که به اینجا برسیم؟!
‏”
    آی‏ ‏گفتی… داغ‏ ‏دلمون‏ ‏تازه‏ ‏شد.
    امان‏ ‏از‏ ‏این‏ ‏مصلحت‏ ‏سنجی‏ ‏ها که معلوم نیست دقیقا مصلحت چه کسانی رو در نظر می گیره؟! ملت و مملکت، یا…

  25. مسعودساس می‌گوید:

    “یا ابالفضل!
    خدایا خودت به ما رحم کن و از گرما و سرمای عذابت، محفوظمان بدار!”

    ##############

    یهو یاد این افتادم:
    به طرف مى گن مى دونى خدا کجاست؟ مى گه نه ولى هر جا هست ابوالفضل نگهدارش باشه.

  26. شیدا می‌گوید:

    “منافق بى حیاست .”

  27. پیر مرد می‌گوید:

    در این فضای سکوت، تنها صدای وزق‌ها شنیده می‌‌شود. یک طرف هاشمی‌ یک طرف خاتمی.

    داداش حسین! اگر روز محشر حیوانات حضور داشته باشند، پای هر دو مان گیر است. ترا سگ‌ها و گربه‌ها و مرا وزق‌ها به محکمه می‌‌برند. این موجودات بی‌ گناه چرا بایستی با خاتمی و هاشمی‌ مقایسه شوند؟

  28. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    آنکه به نظام، نقد جدی دارد ماییم که چرا سنگ ها را بسته…
    گیرم سنگ ها بسته است و در دیگ باز…
    حیای شما کجا رفته؟؟!!…
    آقای خائنی (!)…
    !!…

  29. زهرا :) می‌گوید:

    من ۱ سوال از “دادگاه ویژه روحانیت” دارم:
    چرا این آقا رو خلع لباس نمی کنن؟!!!
    این لباس به تنش خیلی گشاده!

    همه این صفت هایی که تو متن و کامنتا بهش گفتین شایسته اشِ، درست!
    ولی در هر حال داریم به ۱ آخوند توهین (که به حقِ) می کنیم!
    که نتیجه بی تدبیری اوناست.

    (فکر کنم کاملا مشخصه که قصد دفاع از این وطن فروش ندارم)

  30. م.طاهری می‌گوید:

    “فی المجلس -و از آنجا که در مثل، مناقشه نیست!- آنکه به نظام، نقد جدی دارد ماییم که چرا سنگ ها را بسته و هاری ترین سگ ها را آزاد گذاشته است؟؟!! ”

    بله که نقد داریم.
    قوه محترم قضائیه! جرم آقایان (بلانسبت هرچی مرده) که مشخص بود، مردم هم که صریح و بی رودربایستی حرفشان را زدند در یوم الله نه دی؛ پس چرا هنوز این سگ های هار آزادند تا برای استکبار دم تکان بدهند و پاچه انقلاب را بگیرند؟
    دیگه چه کار باید می کردند که نکردند؟ چه جرمی باید مرتکب می شدند که نشدند؟ چطور باید دشمنی می کردند که باور کنید از هر دشمنی دشمن ترند؟

  31. م.طاهری می‌گوید:

    وقاحت هم حدی داره! مردک دهنشو باز می کنه و ادعا می کنه ما متعلق به نظامیم و نظام متعلق به ماست. همون نظامی که همه تلاششون رو کردن برای براندازی اش. نظامی رو که متهمش کردن به تقلب و علیهش شعار جمهوری ایرانی دادن رو به خودشون نسبت می دهد. لابد نظام هم جزو ارثیه پدری تاجر پسته بوده از قبل از انقلاب و ما خبر نداشتیم!
    حرف از برادری می زنه. روی هرچی پر رو در عالمه کم کردن اینا…آدم می مونه که چی باید بگه.

  32. م.طاهری می‌گوید:

    “ظاهرا لج کرده با ما روزگار”

    روزمان را کرده شب تار روزگار. آن هم به دست خودمان.

  33. فرزند خراسان می‌گوید:

    دقیقا: “اتفاقا ما به نظام نقد داریم”

    از حول حوش انتخابات هر چه می خواهم با مسامحه آدمها را تحلیل کنم و کمتر نگاه حب و بغضی داشته باشم، اما به خاتمی که می رسم خون جلوی چشمانم را می گیرد.

  34. حسین26 می‌گوید:

    واقعا خاتمی بدجور رو اعصابه

  35. مهدی می‌گوید:

    میستر ریش رنگی:

    از اون ۱۰۰ روز چند روز گذشت؟؟!!

  36. ناشناس می‌گوید:

    یه سوال دارم چرا اصولگرایان افراطی چون شما کامنت های مخالفان رو غالبا منتشر نمی کنن؟
    این نشون از چی هست؟ خود رایی؟ استبداد؟………………

  37. ناشناس می‌گوید:

    خاتمی واقعا بزرگواره. خدا حفظش کنه.

  38. ولی من شیفته ی بهارم… بهار بعد از نوروز!
    لینکید..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.