ما که رفتیم…

قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس/ سروده ای از «قاصدک منتظر»

ما که رفتیم… ولی آن چه که دلگیر نمود
حامیانی ست که تفاوت نکند بود و نبود
اُجرت این همه تاثیر و همه بیستی اش
زیر این گنبد گردون شده بر نیستی اش
دکه باقی و «وطن» رهگذری می دانیم
ما سر عهد قسم خورده خود می مانیم
گر «وطن» بسته شد از طعنه اغیار چه باک
هر چه جز عشق حبیب است نهادیم به مغاک
به چنین جمله شود ختم ز تیراژ زمان
فصل آبان همه جاست اوج قشنگی خزان

سروده ای از «چشم انتظار»

هر دم از این رهگذار، رهگذری می رود
در مَه آبان شروع، در مه تیر می رود
عرصه نگردد تهی، از قلم یار ما
گر وطنی می رود! جان، زِ تنی می رود
فکه نویسی ما، بسته نخواهد شدن
گر، زِ میان خبر، با خبری می رود
راه وطن بسته نیست، گر «وطن، امروز» رفت…
ریشه به جا باد اگر، برگ و بری می رود!

این واپسین شماره وطن امروز است… و آخرین نوشته من در روزنامه ای که «۱۳ آبان ۸۷» متولد شد. چه روزنامه داشته باشیم، چه نه، قسم خورده ایم «بچه های مرگ بر آمریکا» باقی بمانیم. روی دکه شاید عمر ما سر آمده باشد، لیکن فکه نویسی های ما هرگز متوقف نخواهد شد. اولین متن من در وطن امروز که در همان اولین شماره این رسانه مظلوم کار شد، طنزی بود با عنوان «بازتاب انتشار وطن امروز» در ستون خواندنی و به یاد ماندنی «روزخند». در دومین شماره، شگفتا! طنز انتخاباتی «ماجرای شیخ دیپلمات» را نوشتم تا شاهدی باشد بر این ادعا که ما از همان اول هم با تز «رقیب در صحنه نیست!» مشکل داشتیم! آن روز، هنوز بیش از ۵ سال مانده بود که جناب شیخ حسن، رئیس جمهور منتخب شود! فی الحال اعتراف می کنم که نوشتن برای شماره های نخستین یک روزنامه، بسیار راحت تر است تا نوشتن برای آخرین شماره های یک روزنامه… و البته این، آخرین شماره وطن امروز است! از قرار «مرگ آگاهی» (!) همیشه هم شیرین نیست، به خصوص اگر پای رفتن یک روزنامه در میان باشد. «بازتاب انتشار وطن امروز» نخستین نوشته من در این روزنامه بود… همان به، «بازتاب قطع انتشار وطن امروز» غزل خداحافظی ام باشد. گیرم آن اولی به «مزاح» و این آخری به «آه». هم BBC هم بعضی دوستان، مسرور از رفتن، زمان رفتن، و نوع رفتن وطن امروز، این طعنه را سر دست گرفته اند که؛ «وطن امروز مورد حمایت ویژه احمدی نژاد بود. دولت محمود رفت، پول قطع شد، کمر وطن امروز شکست!!» من اما در اینجا فقط می خواهم جواب BBC را بدهم! دوستان لطف کنند و به خود نگیرند! دوستی که نداند از زاویه دولت (بلکه سایر قوا) و ناحیه احمدی نژاد (بلکه قالیباف) هرگز نمی توان متن انقلابی «من مستاجر نیستم؛ خانه ام بیت رهبری است» را نوشت، لابد در «صراط زرد + عکس های مستهجن» است، نه «صراط مستقیم + بصیرت». به این دوستان کرم کلیک (!) نه جواب، که تنها باید «سلام» داد!!

یک: ما که مورد حمایت ویژه یا غیر ویژه دولتی از دولت های جمهوری اسلامی نبودیم، اما بر فرض، جایی، نهادی، دستگاهی از بدنه نظام مقدس جمهوری اسلامی، مدتی از ما حمایت نیم بند کرده باشد؛ قدر مسلم، مورد حمایت مقطعی یکی از اجزای این نظام ۳۰۰ هزار شهید بودن، صد شرف دارد که رسانه آدمی، مورد تایید BBC باشد.

دو: کینه بزرگ و خشم کهنه BBC از وطن امروز، ریشه در شماره های فراوانی از روزنامه دارد. از شماره های غیور هشتاد و هشتی بگیر، تا همه آن شماره هایی که وطن امروز، پرده از رسوایی های سبزاسبز، متعدد، ممتد و جورواجور اخلاقی سیاسی گردانندگان BBC کنار زد، تا شماره های انتخاباتی حماسه ۲۴ خرداد که به روایت آرشیو، ما هرگز وارد بازی BBC شاد کن «دوگانه سازش و مقاومت» نشدیم، هر چند که به اصل این دوگانه، اعتقاد داشته و داریم. ما نیک می دانستیم که BBC برای به حاشیه راندن «کار و همت جهادی» و تحت الشعاع قرار دادن «اولویت اصلی کشور» یعنی مسئله «اقتصاد» در صدد است تا با کمک بعضی دوستان کج فهم داخلی، و متاثر از طراحی «دوگانه های شبه ناموسی»، رای مردم را که این بار واقعا می توانست ایجابی باشد، به وادی «رای سلبی» بکشاند. اینی هم که نوشتم «شبه ناموسی»، نه اینکه معتقد باشم «دوگانه سازش و مقاومت» ناموسی نیست؛ مع الاسف در این انتخابات، «شبه ناموسی» و به سود BBC طرح شد! ما یک «مرگ بر انگلیس» داریم که «شعار» است، اما یک «شناخت نقشه دشمن» هم داریم که «شعور» است. ما اگر «گفتمان ضد انقلاب» را نفهمیم، چه سود اگر نامزد خود را نماد «گفتمان انقلاب» بخوانیم؟! ما متاثر از هدف دشمن، بارها و بارها تذکر دادیم که فروکاستن همه انقلاب و همه مقاومت و همه اصول و همه ارزش ها در یک نامزد، خبطی بزرگ و در جهت نیات پلید رسانه های معاند است. ما برای نشان دادن نقشه دشمن، فحش و ناسزای دوست، بلکه توقف انتشار روزنامه را به جان خریدیم! و لااقل از این زاویه، لحظه ای از معامله خود پشیمان نیستیم! ما از همان ابتدا آمده بودیم به «قیمت بصیرت» بمانیم، نه به هر قیمتی! اگر شناخت نقشه سرراست BBC در فتنه ۸۸ فقط «صورتی از بصیرت» می خواست، شناخت نقشه پیچیده رسانه روباه پیر در انتخابات ۹۲ صد البته «سیرتی از بصیرت» می خواست که وطن امروز الحمدلله از پس امتحانات متاثر از انتخابات نیز سربلند بیرون آمد و «تکلیف گرایی» را به «تکلیف نمایی» برتری داد. این مقال، گر چه آخرین مجال برای وطن امروز است، اما قطعا وقت مناسبی برای باز کردن بیشتر «روضه انتخابات» نیست. بگذریم که ما در شماره های متاخر روزنامه، حرف حساب خود را مکرر زده ایم، لیکن به BBC  حق می دهیم که از رفتن وطن امروز مسرور باشد! در فتنه ۸۸ هم، عجالتا این یک قلم افتخار برای وطن امروز بس که به طعنه BBC مبنی بر حکومتی بودن راهپیمایی ۹ دی، محکم ترین اما ظریف ترین پاسخ ممکن را داد و معطوف به «چهارشنبه، اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی»، یک بار برای همیشه، و در اوج غرور آمیخته با شعور نوشت: «راهپیمایی های ما همه حکومتی است؛ حرفی هست؟!» راستی که اگر وطن امروز، جریان ساز نبود، بعضی دوستان، هنوز هم در «زخم زبان نی و ساندیس» گیر کرده بودند!! طرفه حکایت معرفت و لوطی گری اینجاست؛ برای رفتن وطن امروز، بعضی دوستان «ریسه سکوت» بسته اند، تا بعضی دیگر از دوستان، بلندتر از BBC بخندند!!

سه: BBC و دیگران (!) در حالی تعویض دولت را مسبب قطع انتشار وطن امروز می خوانند که روزنامه های رسما وابسته به دولت، ایضا روزنامه های علنا وابسته به جریان حاشیه ای، سر و مر و گنده، بی هیچ دغدغه ای بابت پول و کاغذ، به ادامه حیات مشغول اند! قطعا اگر قرار باشد تعویض دولت، منجر به تعطیل روزنامه ای شود، آنقدر روزنامه هست که نوبت به وطن امروز نرسد! من حالا واقعا بنا ندارم که بگویم روزنامه دولتی، خوب است یا نه، اما روزنامه دولتی، بخواهد هم جرئت نمی کند که پیش از رونمایی رسمی از جریان انحرافی، نهیب بزند که چرا؛ «نوشتیم فلانی، خوانده شد بهمانی»؟! با این همه، دولتی نبودن، هرگز بهانه ای برای ما نشد که خدمات دولت را انکار کنیم. هم چنان که انتقادات ما در فتنه ۸۸ سبب نشد خدمات مدیریت جهادی شهردار تهران را نادیده بگیریم. عجبا! امروز اگر ما را با انگ وابستگی به دولت می نوازند، روزهای منتهی به انتخابات ۲۴ خرداد، چیز دیگری می گفتند؛ «وطن امروز، بیش از همشهری و تهران امروز، ارگان قالیباف است!!» رای و راه و نوشته های وطن امروز اما همواره از زاویه بیعت با بصیرت بود، نه وابستگی های مرسوم. شاید واقعا باید می رفتیم تا معلوم شود که اتفاقا روزنامه وابسته به دولت یا شهرداری نیستیم که اگر می بودیم، بی پولی، زمین مان نمی زد! راستی که ما جز «سمیه دختر شهید متن دوم کتاب نه ده» و جز «چادر روز دهم» وابستگی خاص دیگری نداشتیم! ما ارگان جایی نبودیم؛ زبان سرخ حلقوم مستضعفانی بودیم که بیش از پول، آه در بساط داشتند. بصیرت ما، حرف حساب ما بود. صورت حساب نداشت!

چهار: بدیهی است که صرف نظر از «همشهری»، الباقی روزنامه ها، از زنجیره ای گرفته تا غیره، «چرخش مالی سودآور» ندارند و جز با حمایت این نهاد یا آن ارگان، قادر به ادامه حیات نیستند. نکته با مزه ماجرا اینجاست؛ همه حتی BBC دنبال کشف منبع مالی روزنامه ای هستند که این، آخرین شماره آن است و به دلیل بی پولی، دیگر درنمی آید، اما احدی دنبال کشف منابع مالی روزنامه هایی که هم چنان در قید حیات اند، نیست!!

پنج: ما اندکی زیادی پوست کلفت بودیم! وطن امروز ۲ سالی می شد که صورت خود را با سیلی سرخ نگه می داشت. فشار بی پولی، آنقدر زیاد بود که دست اندرکاران مجبور شدند قید ۴ صفحه روزنامه و یک روز هفته را بزنند. ما اما دروغ نمی گوییم؛ هرگز خودگردان نبوده ایم. عاقبت از ما نیز جایی حمایت می کرد که به مرور این حمایت را کم و کمتر کرد. ما نمی خواهیم بی تقوایی کنیم و ادله این حامیان، مبنی بر کمبود بودجه را نپذیریم. ما خود معترف ایم که بی پولی زمین مان زد، اما نه آنقدر که مواضع مان در انتخابات ۲۴ خرداد!! چه اینکه ما ۲ سال تمام ثابت کردیم با کمبود منابع هم می شود روزنامه را چرخاند. حامی ما هم انصافا یک سر داشت، هزار سودا… اما مسئله اینجا بود؛ ما از منظر بصیرت، و از زاویه وحدت، منتقد بعضی از این سوداهای با نفوذ بودیم که تحت لوای تفرقه، سر و صدایی داشتند برای خود… بر و بیایی دارند برای خود!! در این میان، حامی ما معتقد بود؛ «وطن امروز، به عنوان یک روزنامه، نبود هم نبود!»

«همه جا پایـــــ خداحافظ وطن امروز مظلوم ــــــیزش قشنگ تره!»

آنچه در بالا آمد، پاسخ ما بود به دشمنی که هر چند برای زخم انداختن حق داشت، اما محق نبود!! اینک سخنی با مخاطبان آشنا. همراهان عزیز! به شهادت آرشیو روزنامه، ما هر کجا لازم بود تند رفتیم، اما سعی کردیم دچار افراط نشویم، و هر کجا لازم بود آهسته رفتیم، اما باز سعی کردیم دچار تفریط نشویم. ما حتی در اوج فتنه، هر چند فتنه گران را نوش و نیش می زدیم، لیکن هرگز ملت متحد را اقلیت و اکثریت نکردیم و بیش از هر چیز، از یک انتخابات باشکوه ۴۰ میلیونی نوشتیم. ما اگر از فیلمی حمایت کردیم، یا اگر اثری را به نقد نشستیم، هر ۲ از دریچه «خط شکنی فرهنگی» بود، نه «خط کشی سیاسی». همکاران… تصحیح می کنم؛ دوستان من در وطن امروز، نشان دادند که می شود «قاتل دوچرخه سوار» تیتر یک روزنامه شود، اما روزنامه، زرد نشود! نیز نشان دادند که می شود عکس یک روزنامه، تمام قد به فلان کارگردان یا بهمان ورزشکار اختصاص یابد، بی آنکه روزنامه از ایده آل های انقلابی فاصله بگیرد. سعی ما بر این بود انقلابی باشیم، اما به ورطه شعارزدگی سقوط نکنیم. از ۹ دی بنویسیم، ولی با ۹ دی کاسبی نکنیم. به لحاظ کیفی داعیه ای نداریم، اما من باب کمیت، آن روزنامه ای که بیش از همه، آرمان یوم الله ۹ دی را سر دست گرفت، وطن امروز بود. فقط از دل بخش کوچکی از مطالب این روزنامه، کتاب «نه ده» بیرون آمد. باشد که به حرمت همان چهارشنبه دوست داشتنی، قصور ما را ببخشید. کاش وطن امروز را یکی از همان نوشته های تند من در ایام فتنه تعطیل می کرد… کاش! می دانم که اینگونه رفتن، هم بد است، هم بد زمانی است، هم نامردی است… و از همه بدتر، بی احترامی به شما، ولی باور کنید که تکلیف درآوردن روزنامه وطن امروز، دیگر از دوش ما برداشته شده! صلاحیت ما را نه شورای نگهبان رد کرده، نه هیچ مرجع قانونی دیگر! کاش را کاشتیم و درنیامد! این قضاوت با شما که صلاحیت ما را آیا بصیرت مظلوم ما رد کرد، آیا بی پولی، آیا حرف حساب، آیا زبان سرخ، آیا چه…؟! این را هم بگویم و خلاص. خیلی ها می گویند؛ «سنگی که در فتنه ۸۸ به سر حسین قدیانی خورد، قلم او را متحول کرد!» من واقعا نمی دانم تاثیر آن سنگ کذایی چقدر بود، اما من قبل از وطن امروز هم دستی بر قلم داشتم… بگذار حرفم را جور دیگری بزنم؛ «پشت سر کتاب «نه ده»، نه یک نویسنده، که یک روزنامه، روزنامه ای موثر و جریان ساز به نام «وطن امروز» نشسته… که این، آخرین شماره آن است». طنز وحشتناکی است؛ اغلب دوستانی که وطن امروز را غیر موثر می دانند، وقتی به آرشیو سایت شان مراجعه می کنی، پر است از مطالب همین روزنامه، منتهی بدون منبع!! بلکه سندی باشد بر بی تاثیری یک روزنامه مظلوم!!

وطن امروز! حلال مان کن شمارگان مظلوم… تو امثال مرا را از مظلومیت درآوردی، با این هزینه گزاف که خودت از مظلومیت بمیری!! زورشان به قلم ما نرسید… تو را از زیر دست ما کشیدند!! تو مرداد خود را، زندگی خود را، و «شماره فردا»ی خود را، فدای فریاد ما، بلکه قربانی فردای ما کردی!! آخرش هم تو، بی هیچ دادگاه و محکمه ای، جورکش حرف حساب ما شدی!! تو نشان دادی که می شود روزنامه، از روزنامه نگار هم مظلوم تر شود!! و کاغذ از قلم!! خداحافظ روزنامه دوست داشتنی… صاحب تیتر یک «غدیر قم»… و منبع موثق «خانه ام بیت رهبری است».

اما مخاطبان آشنا! همراهان عزیز! این سوگواری در ردیف تکالیفم است! گاه هست که قلم به کاغذ بدهکار می شود! لطفا اثر وطن امروز را در خنده های BBC رصد کنید… و من و دیگر همکارانم، ایضا وطن امروز را حلال کنید که خدای سلام، همان خدای خداحافظی است… این، آخرین یادگاری من برای شما؛ «همه جا پاییزش قشنگ تره!»… دست علی نگهدارتان!

وطن امروز/ ۳۱ تیر ۱۳۹۲/ شماره آخر!

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. گمنام می‌گوید:

    به نام خدای خداحافظی…

    حسین جون دوستت داریم

  2. نسیم می‌گوید:

    شیخ حسن… شیخ حسن… شیخ حسن…
    چه داغی گذاشت به دل ما این شیخ حسن که هنوز داریم می سوزیم و چاره ای نیست جز ساختن…

  3. ناشناس می‌گوید:

    بودی حالا!

  4. سیداحمد می‌گوید:

    “روی دکه شاید عمر ما به سر آمده باشد، لیکن فکه نویسی های ما هرگز متوقف نخواهد شد.”

    آفرین… سالاری…

  5. حافظ می‌گوید:

    من از وطن امروز فقط نوشته های شما رو می خوندم که همین جا می ذاشتین، بین روزنامه ها فقط هر شب کیهان رو اونم از روی سایتش می خونم،
    ولی خیلی دوست دارم بدونم بعضیا چه واکنشی نشون میدن در قبال بسته شدن این روزنامه!

    انشاالله به زودی بهتر از قبل به فعالیت ادامه بده…

  6. چشم انتظار می‌گوید:

    با اجازه از، استاد معظم و شاعر گرانقدر، حمید سبزواری با کمی تغییر!

    هردم از این رهگذار، رهگذری می رود
    در مَه آبان شروع، در مه تیر می رود

    عرصه نگردد تهی، از قلم یار ما
    گر وطنی می رود! جان، زِ تنی می رود

    فکه نویسی ما، بسته نخواهد شدن
    گر، زِ میان خبر، با خبری می رود

    راه وطن بسته نیست، گر “وطن، امروز” رفت.
    ریشه بجا باد اگر، برگ و بری می رود!

  7. بغض می‌گوید:

    .
    به این دوستان، نه جواب، که تنها باید «سلام» داد!!
    .

  8. سیداحمد می‌گوید:

    آفرین چشم انتطار!

  9. چشم انتظار می‌گوید:

    صد شرف دارد… احسنت.

  10. حسن جلیلی می‌گوید:

    بای بای، بای بای، خداحافظ، خداحافظ یه دستی هم با ریتم تکون بده هه هه هه…
    خیلی بده وقتی آدم میره بقیه خوشحال بشن بگن خوب شد رفت بلکه باید ناراحت بشن وقتی رفتی. خودت چی فکر میکنی؟!!
    ولی حیف شد که رفتی الان به درد می خوردی با شیخ حسن مکالمه کنی!

  11. فضه می‌گوید:

    از اینجا به تمام همسنگرانمان در وطن امروز خسته نباشید می گویم؛ دعا می کنم سر افراز باشید.

    عسی ان تکرهو شیا و یجعل الله فیه خیرا کثیرا

  12. فضه می‌گوید:

    و لا تهنوا ولا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنین

  13. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    دعاى روز دوازدهم ماه مبارک رمضان

    بسم الله الرحمن الرحیم

    اللهمّ زَیّنّی فیهِ بالسّتْرِ و العَفافِ و اسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ و الکَفافِ و احْمِلنی فیهِ على العَدْلِ و الإنْصافِ و امِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الخائِفین.

    خدایا زینت ده مرا در آن با پوشش و پاکدامنى و بپوشانم در آن جامه قناعت و خوددارى و وادارم نما در آن بر عدل و انصاف و آسوده ام دار در آن از هر چیز که می ترسم به نگاهدارى خودت اى نگه دار ترسناکان.

  14. چشم انتظار می‌گوید:

    وقتی طرف حسابت، bbc باشه، شک نکن که کار روزنامه و عواملش، خیییییییییییلی درسته…
    “وطن” یعنی؛ گذشته، حال، فردا / تمام سهم یک ملـــــــــــــ وطن امروز ـــــــــــــت، ز دنیا! 🙁

  15. احد می‌گوید:

    حاج آقا، فشار می آید!!!!
    گلّه ی بز، بهار می آید
    نغمه ی سه تار می آید
    من به فکرِ سرانه ی خویشم
    پیتِ نفتی به غار می آید
    من در این عصرِ کار و فن دیدم
    نامه ها با چاپار می آید
    شیخ اکبر، کمی قبا شُل کرد
    سربه پایین، دلار می آید
    شیخنا که منبع فضل است
    پسته با هوار می آید
    دَر بِرَفته؛ تمام ابعادم
    سمت ما هم زوار می آید
    حاج مشدی، بنفش پوشیده
    پایِ میزِ قمار می آید
    صد مدیر و ملیجک و میمون
    پشتِ میز، از کنار می آید
    عده ای قبیله ای، قومی
    صد مشاور، قطار می آید
    ما پراید داریم و بنز شد قاطر
    شیخِ قاطرسوار می آید
    بعد از این، گلابتون، پانی ست
    بر سرِ هر قرار می آید
    سیخ گشته؛ فلانِ {مو} صفدر خان
    نام: کامی، چنار می آید
    گرچه کامی مدرن می باشد
    کودِ او به کار می آید
    از برایِ نموّ جمعیّت
    صیغه یِ بی شمار می آید
    بهرِ صادر نمودنِ بزها
    پاسپورتی، پُراعتبار می آید
    سیخ و سنگی خریده مزدک خان
    توی کوچه، بخار می آید
    حاجیِ نارمک نشین رفته
    شیخنا پامنار می آید
    روبروی شیخ، انگور است
    با مُغَنّی انار می آید
    کدخدا باراک نشسته بر مسند
    با حسن خان، کنار می آید
    داد و فریاد کن، کلیدمان آنجاست
    شیخنا با شعار می آید
    چون که گشته درِ موالم قفل
    گندکاری به بار می آید
    آخر آنجا مکانِ لابی نیست
    حاج آقا، فشار می آید
    چشمِ خود را به مشت کوبیدم
    پایِ چشمم، خیار می آید
    آری آخر زمانه وارونه است
    بانگ آقا فرار، می آید
    شکرِ ایزد که معتدل گشتم
    ورنه این سر، به دار می آید
    میرمهدی اسدی

  16. چشم انتظار می‌گوید:

    گُلی به گوشه ی جمال آقای شمقدری، پول های بی زبون رو، میلیون میلیون، بدون فاکتور مشخص (به گفته ی آقای فرحبخش) می دادند به، به اصطلاح هنرمندان! خانه ی سینما، که برن فیلم فخیم! بسازند، سر از مسافرت های آمریکا و ایتالیا و… در می آوردند. عزیزانی که، دعوای دیشب همایون اسعدیان، حامی خانه ی سینما و حسین فرحبخش، موافق انحلال این لانه! رو در برنامه ی هفت، دیدند، متوجه بحث می شن. اونوقت یک روزنامه، اونم وطن امروز… امان از رانت و بی عدالتی…

  17. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    یک: با انتقادت از روزنامه عزیز کیهان، کاملا موافقم.
    دو: مجله نیوزویک، با اون همه عظمتش چاپ مجله اش رو متوقف کرده و
    فقط نسخه اینترنتیش برقراره. شما هم همین کار رو بکنید. ولو با مطالب کمتر.
    سه: بازتابی که مطالبت در قطعه ۲۶ داره به مراتب از وطن امروز بیشتره.
    چهار: گور پدر عجوزه انگلستان و بی بی سی.
    پنج: در مملکتی که فوتبالیستهای زیر دیپلمش، میلیاردی درآمد دارند،
    بایدم تیراژ کتاب و روزنامش، روز به روز کمتر بشه.
    شش: سلامتی متولیان امور فرهنگی کشور، الفاتحه!

  18. باران می‌گوید:

    واقعا اینکه میگن “هر دم از این باغ بری میرسد” حرفیه هااا!!
    پاقدم شیخ حسن تا حالاش که برا ما جز خیر چیزی نداشته!!
    خدا رحم کنه بقیه مسیر رو، نیومده اینطوریه!!!
    والبته خداوند از اجر دوستان پایدارچی کم نکنه(!!)که قسمت اعظم این خیر و همای سعادت توسط ایشان به ثمر نشست!!!
    ـ در گوشی:”خدایا! تو خودت شاهد مظلومیت گفتمان جهادی باش”…

  19. ahvaznovin می‌گوید:

    با سلام
    از هم اکنون وبسایت شما توسط سایت ما(www.ahvaznovin.ir) در قسمت پیوندها لینک گردیده است.
    از شما دعوت میگردد با روز رسانی ارسال مطالب به ما از اعضای همیشگی ما باشید.در ضمن مطالب ارسالی شما با ذکر نام شما در سایتمان درج میگردد.
    امید است ما را نیز در لیست پیوندهای خود قرار دهید.
    منتظر مطالب جدیدتان هستیم.
    دوست شما اهواز نوین

  20. ahvaznovin می‌گوید:

    مطلب شما در وبسایتمان درج گردید در لینک زیر مشاهده کنید
    http://www.ahvaznovin.ir/Pages/News-%D8%B1%D9%81%D8%AA%DB%8C%D9%85_-2032.aspx

  21. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    ما که رفتیم…
    حلال مان کن شمارگان مظلوم…
    اینگونه رفتن، هم بد است، هم بد زمانی، هم نامردی…
    .
    .
    وطن امروز!
    زورشان به قلم ما نرسید…
    «تو» را از زیر دست ما کشیدند!!…
    .
    .
    «بصیرت ما»…
    «بچه های مرگ بر آمریکا»…
    حرف حساب ما بود. صورت حساب نداشت!…
    آمده بودیم به «قیمت بصیرت» بمانیم، نه به هر قیمتی!!…
    «تو» بی هیچ دادگاه و محکمه ای، جورکش حرف حساب ما شدی!!!…
    .
    .

    …«همه جا پایـــــ خداحافظ وطن امروز مظلوم ــــــیزش قشنگ تره!»…

    نه…
    همه جا پاییزش…
    وطن، امــــــــــ«n»ـــــــــروزش!!…

  22. فرزند خراسان می‌گوید:

    گذشته از متن عالی و بسیار زیبای شما که غیظ و حسرت و تحسین و مباهات آدم رو با هم! برمی انگیزه، اما …با ۱ تا ۶‌‌ “اسلامی ایرانی”، ۹۰% موافقم.

  23. چشم انتظار می‌گوید:

    غمگینیم داداش حسین عزیز. اگر تعطیلی، با این وضع و در این شرایط، نشانه ی مظلومیته، نشانه ی حقانیت هم هست…

  24. ولی می‌گوید:

    سلام…

  25. نسیم می‌گوید:

    ای خدا! کاش اینقدر پول داشتم که امتیاز روزنامه رو بخرم…

    با ابراز ناراحتی از تعطیلی روزنامه، باید بگم قطعه ٢۶ رو عشقه… آقای قدیانی امیدوارم با تعطیلی وطن امروز، فعالیتتون تو قطعه کم نشه
    ما همچنان منتظر مطالبتون تو قطعه هستیم…

  26. فرزند خراسان می‌گوید:

    کلا بی ربط و کمی هم برای تلطیف فضا: دوستان برنامه “قندپهلو” رو این شبها از شبکه آموزش ببینید، یک مسابقه شعر طنز ابتکاری و جالبه…

  27. ف. طباطبایی می‌گوید:

    “رای و راه و نوشته های وطن امروز اما همواره از زاویه بیعت با بصیرت بود، نه وابستگی های مرسوم.”

    این حرفتونو خیلی قبول دارم.
    جدا بی انصافیه اگر بخوایم خلاف این فکر کنیم.
    نمی دونم چرا بعضی ها عقلشونو استفاده نمی کنن و عادت کردن حرف دیگرانو طوطی وار تکرار کنن!!

  28. ف. طباطبایی می‌گوید:

    اشک ما رو در آوردید!!
    🙁 🙁 🙁

  29. سیداحمد می‌گوید:

    “ما به جای آنکه امروز، مخاطب مان را «چیز» فرض کنیم، همان دیروز انتخابات، ترجیح دادیم «بصیرت افزایی» کنیم، نه «تنزه طلبی»، ولو تاوانش هزینه کردن از محبوبیت خود باشد! «جبران غفلت» در وهله اول با «پذیرفتن اشتباه سکوت» است، نه «ساده گرفتن مخاطب» که خود اشتباه دیگری است!”

  30. میعاد می‌گوید:

    داداش خدا شاهده چرا اینجور می نویسی!!!! پدرم دراومد تا این متنو خوندم! الان دقیقا ۱ساعته ولی هنوز تموم نشده!!! هر جاش که اشاره به گذشته بوده، برداشتم رفتم تو گوگلو، قطعه و … گشتم تا ته توی متن، و اون ماجرارو درآوردم! تا بفهمم تو {ما که رفتیم} داری چی میگی!!!
    خلاصه اینکه نکن برادر نکن!!! بخدا کارو زندگی داریم!!!!

  31. سیداحمد می‌گوید:

    واقعا عالی نوشتید…

    به به…

    احسنت به این قلم و توانایی!

  32. سلام می‌گوید:

    سلی (به یاد کلا قرمزی)
    ساده ترین راه ایجاد یک نهضته. نهضته خرید وطن امروز. چرا چون هر ماه ۳۰ روزه و ۳۰ تا ۵۰۰ می شود ۱۵۰۰۰ تومان و برای همه بچه مذهبی ها مقدوره با یک نهضت دو ماهه، کل مشکل حل می شه؛ تازه می شه تیراژم کمی بالا برد توی این دوماه

    زنده باد خودم!

  33. تپش آرمان ها می‌گوید:

    امت حزب الله، حتی اگه تریبون هم نداشته باشه حرف خودش رو به گوش همه دنیا می رسونه. ما برای جهانی کردن انقلابمون و ارزشهاش، هر کدوممون یه تریبونیم.
    غم مخور برادر…

  34. سیداحمد می‌گوید:

    معتقدم خیلی زود خلاء وطن امروز در بین رسانه های حزب الله، حس خواهد شد.
    نداریم روزنامه که ضمیمه ای در مایه های “چادر روز دهم” داشته باشد!

    دوست دارم وطن امروز را با آن رنگ قرمز و زیبایش!
    حسرت می خورم بر این اتفاق…

  35. یک ایرانی می‌گوید:

    آقا من واقعا هیچ وقت وطن امروز رو نخوندم و فقط تیترهاشو دیدم که کلا دوست نداشتم و به قول آقای قدیانی خواننده روزنامه های زنجیره ای هستم ولی مرگ یک روزنامه که طرفدار هم دارد اونم به دلیل مسایل مالی ناراحت کننده هست. من به گردش آزاد اطلاعات اعتقاد دارم و حتی دوست ندارم روزنامه ای که دورترین قرابت فکری با بنده حقیر دارد مانند کیهان هم تعطیل شود.

  36. یک ایرانی می‌گوید:

    راستی آقای قدیانی

    نمی تونم بگم از مفهوم نوشته هات لذت می برم اما قلم بسیار زیبایی دارید. ما رو هم دیگه کامنت نویس کردید. ان شالله هر جا هستید موفق باشید.

  37. سیداحمد می‌گوید:

    ناراحت شدم از دیدن عکس!
    ناراحتم از اینکه کاری از دستمان بر نمی آید…

  38. سیدسادات می‌گوید:

    متن خوب و مهمی از امید حسینی

    http://www.ahestan.ir/?p=12509

  39. مسعودساس می‌گوید:

    همیشه حزب الله مظلوم بوده!

  40. چشم انتظار می‌گوید:

    کاش! بچه های عکس رو هم، معرفی می کردید اگه شرایطش می بود…

    حسین قدیانی: نشسته از راست؛ امیر نریمانی (عکس) جواد آقایی (مسئول دفتر سردبیر، به عبارتی همه کاره روزنامه!) آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی (دبیر بخش دامت برکاته) احمد رنجبر (فرهنگی) ایستاده از راست؛ شروین طاهری (خارجی) مسعود ابراهیمی (حوادث) حسین محسنی، زرین نام (اجتماعی) باقری، نورالدینی (سیاسی) شریفی پور، ملکی (فنی) پورصباغ (فرهنگی) شکیبایی (سردبیر) محسن جندقی (اقتصاد) محمدمهدی تقوی (عشق + شوخی با همه) سیروس محمودیان (متخصص در امور هاشمی) مهدی امامقلی (صفحه تریبون)

  41. چشم انتظار می‌گوید:

    خدای جوان های شجاع و جسور، اما مظلومِ این عکس یادگاری هم، بزرگه!! لبخندهایی صمیمانه، اما تلخ! حکایت همان، صورتِ سرخِ با سیلی، که فرمودید…

  42. تمشک می‌گوید:

    با سلام. خوب شد بسته شد. کلا اصول گرایی و اصول گراها نیاز به یک تعمیر و استراحت کاملی دارند. نه فکر کنید کشته مرده اشباح اصلاح طلب و اشیاخ اعتدال گرا باشم. یکی مثل شما هستم که تا بحال در حال حال دادن به هم پالگی های اصولی شما بوده و هستم، اما لطف کنید بفرمایید تعمیرگاه و کمی به خودتان استراحت بدهید.

  43. چشم انتظار می‌گوید:

    آیه الله! هیچ چیزش، جز کفش های واکس زده ی براقش، به اکبر هاشمی رفسنجانی نرفته!! 🙂

  44. باران می‌گوید:

    ولایتی برای ۱۰۰ روز اول، برنامه که هیچی، می خواست اقتصاد رو درست کنه!! بعد این شیخ حسن تو ۱۰۰ روز اول تازه می خواد مسائل رو بررسی کنه، ببینه چی هست حالا!!
    یعنی ول معطلن کسایی که فکر کردن الان شیخ بیاد، همه چی حله!!

  45. زهرا می‌گوید:

    این دو تناقض هر دو در ذهن من واقعیت دارد نه اولی و نه دومی هیچ یک را رد نمی کند!
    به شما و همه برادران وطن امروز که در جبهه انقلاب شمشیر می زدید و انشاالله می زنید خسته نباشید می گم و خدا قوت
    اما از اینکه فکر کنم سایر همکاران شما هم در وطن امروز شبیه جناب قدیانی هستند و فکر می کنند تنها آنانند که بر مدار حق می چرخند و کسانی که با آنانند و سایرین جاهلین اند و ناکثین حالم بهم می خورد! و از اینکه تعریف حزب الله با خواندن متن های آقای قدیانی در ذهن من تبدیل شد به گروهی خودخواه خودپسند که تنها فرقشان با شیطان این است که به غرورشان اعتراف نمی کنند متاسفم.
    و آفرین بر شیطان که این چنین بازیکنان یک تیم را به گل زدن به خود وا می دارد آفرین!!

  46. چشم انتظار می‌گوید:

    بخشی از بیانات یکشنبه (دیروز) حضرت آقا، در جمع مسئولان:

    ما همواره معتقد به تعامل با دنیا بوده و هستیم اما نکته مهم در تعامل با دنیا، شناخت طرف مقابل و درک اهداف و شگردهای اوست زیرا اگر او را به درستی نشناسیم، پشت پا خواهیم خورد.

    در تعامل با دنیا، نباید عملکرد دشمنان خود را از یاد ببریم حتی اگر بنابر مصالحی، آن را به روی او نیاوریم.

    رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به اظهارات اخیر آمریکاییها برای مذاکره با ایران، گفتند: در ابتدای امسال هم گفتم که به مذاکره با آمریکا خوش بین نیستم، اگرچه در سالهای گذشته مذاکره در مسائل خاصی همچون عراق را منع نکردم.

    آمریکاییها غیرقابل اعتماد و غیرمنطقی هستند و در برخوردهایشان صادق نیستند.

    موضع گیری مسئولان آمریکایی در همین چند ماه گذشته، بار دیگر ضرورت خوش بین نبودن به آنها را تأیید کرد.

    در تعامل با دنیا، هنر این است که بتوانید راه خود را ادامه دهید بدون آنکه طرف مقابل بتواند مانع حرکت شما بشود و اگر تعامل با دنیا منجر به برگشت از مسیر شود، یک خسارت است.

  47. سیداحمد می‌گوید:

    آی خدا… ترکیدم از خنده!
    🙂

    دارم دنبال کسی که بهش گفتی “آیت الله…” می گردم! مخم هنگ کرده بود و پیداش نمی کردم!

    مخلص آیت الله!
    🙂

    فــــــــــــــــــــــــــــــــــدایی داری…

    حسین قدیانی: ردیف پائین که مشخصه، اما ردیف بالا، کاری به عقب جلو بودن بچه ها نداشته باشین… اگر از سمت راست، دقیقا صورت به صورت، برین جلو، می فهمین اسامی رو…

  48. زهرا می‌گوید:

    هنوز دیو نیامده فرشته ها یکی یکی رخت بر می بندند؟!! افسوس! وطن امروز فرزند ۸ ساله انقلابی ترین دوران سی ساله بعد از انقلاب بود و چه بسیارند از این فرزندانی که بناست قربانی ناسپاسی و غفلت مدعیان انقلابی گری شوند!!! از ماست که بر ماست……………

  49. چشم انتظار می‌گوید:

    ایستاده از راست؛ دو تا اسم، از قلم افتاده آب سرد کن! و پرچم هیشه سرافراز “وطن امروز”…

  50. مسعودساس می‌گوید:

    داداش تابلو داری کچل می شی هاااا!!!

  51. فضه می‌گوید:

    نمی شه یه راه حلی چیزی پیدا کرد؟

  52. مسعودساس می‌گوید:

    کِرِم(پماد) سوسک سرانگبین خور به همراه بچه‌ی نابالغ کرم ابریشم اومده؛

    من از وقتی از این کرم استفاده می‌کنم صبح به صبح خودم رو تو آینه می‌‎بینم و به کله‌ی پر موی خودم افتخار می‌کنم.

    این کِرِم شامل ترشحات بینی سوسک سرانگبین خور و همچنین روده‌ی گندیده‌ی بچه‌ی نابالغ کرم ابریشمه که برای رشد مو و رهایی از کچلی خیلی مفیده.

  53. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    من گریه ام گرفته.
    چقدر غریبانه. دلم تنگ می شود برای وطن امروز خریدن. برای روزهایی که آقای همسر می گفت: “از دانشگاه که برمی گردی، دکه های سر راهت را چک کن ببین وطن دارند؟ دکه های مسیر من که طبق معمول نداشتند!” دلم تنگ می شود برای اینکه تمام دکه های شهر را می گشتیم و عاقبت یکی پیدا می کردیم.
    (یک روز بارانی، با سختی یک وطن امروز پیدا کردیم که آخری بود و وقتی داشتیم برش می داشتیم، صاحب دکه گفت: اون خیس شده، به درد نمی خوره!!
    اما ما خریدیمش و آوردیم خانه گذاشتیم روی شوفاژ و خشک شد!)
    دلم تنگ می شود برای جدا کردن مطالبتان از روزنامه وطن امروز و چسباندش در آرشیوی که درست کرده بودیم.

    دلمان تنگ می شود…
    هییییییی…

  54. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    گر وطن نیست، «آیتی»ست امروز
    شاخی و شاخه نباتی ست امروز!
    وطن، امروز، قطعه ای ز بهشت
    دامتی را برکاتی ست… امروز!!

    گر وطن نیست، خسی هست هنوز
    بی بی سی یا مگسی هست هنوز
    وطن، امروز، یه بیست و شیشی
    قلمش یعنی کسی٭ هست هنوز!!

  55. چشم انتظار می‌گوید:

    در این، واپسین، لحظه های غم انگیز، از عمرِ کوتاه و، پر رونقِ آن مبارک، نشانی، که نامش، وطن بود و امروز هم، آخرین نمره اش! با تلاشِ جوانانِ غیرت مدار و، ولایی، شود زینتِ دکّه های جراید.
    و مِن بعدِ این؛ حسرتِ دیدن و خواندنِ سمفونی های دلدادگی، از برای وطن، بر دلِ هر عزیزی، که دل، در نوشتارِ آن نازنین، خالقِ قطعه های الهی و مصداقِ آن، “چادر روز عاشر” بدارد، بماند!
    ولی؛ آن شتر مسلکِ خارجی و، کمی داخلی! چو بیند، به خوابش، همی پنبه دانه، بداند؛ که فکه نویسی، تمامی ندارد. و ما از برای در آوردنِ بی بیِ آن BBC نه حالا، که تا آخرین قطره، با خونمان، در رهِ حفظ اسلام و هم انقلاب و ولایت، نویسیم؛ بر روی دیوار و قلب و کفِ دست و بر سینه هامان: “فدایی رهبر” و گوییم؛ بر شما با تمام قوا: مرگ بر آمریکا…

  56. فضه می‌گوید:

    دعای مجیر فراموشمان نشود.

  57. چشم انتظار می‌گوید:

    خصوصی؛

    وطن امروز تعطیل شد… روحانی مچکریم!!!

  58. نسیم می‌گوید:

    قطعه شده مجمع الشعرا!

  59. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    گر وطن نیست، “کلید” هست امروز
    رفت «حسین» اما یزید هست امروز
    وطن، امروز، “با «خون» نوشت…”
    «ما که رفتیم» شهید هست امروز!!

    خداحافظ روزنامه دوست داشتنی… 🙁

  60. جوان می‌گوید:

    از تعطیلی روزنامه وطن امروز متاثریم.

  61. مصطفی می‌گوید:

    وطن امروز رو توی جریان فتنه ۸۸ دوست داشتم چون می دیدم که داره از نظام و مظلومیتش دفاع می کنه. دیگه ازش خبر نداشتم تا انتخابات ۹۲٫
    متاسف شدم که کسایی که اون روزای تلخ فتنه، با ما یکرنگ بودن، حالا دیگه دوستان دیروز رو اصلا قبول ندارن.
    به هر حال متاسفم…

  62. قاصدک منتظر می‌گوید:

    ما که رفتیم… ولی آن چه که دلگیر نمود
    حامیانی ست که تفاوت نکند بود و نبود

    اُجرت این همه تاثیر و همه بیستی اش
    زیر این گنبد گردون شده بر نیستی اش

    دکه باقی و “وطن” رهگذری می دانیم
    ما سر عهد قسم خورده خود می مانیم

    گر “وطن” بسته شد از طعنه اغیار چه باک
    هر چه جز عشق حبیب است نهادیم به مغاک

    به چنین جمله شود ختم ز تیراژ زمان
    فصل آبان همه جاست اوج قشنگی خزان

  63. ناشتاس می‌گوید:

    من نمی دونم چرا دلیل اصلی رو نمی گین؟!!
    شما از طرف آقای قالیباف حمایت می شدین، بلکم بتونین براش رای جمع کنین که نشد.
    الانم که فهمیده تو توهم جریان سازی شما و امثال شما واسه ملت بوده، دیگه نمی خواد پول بی زبون رو الکی خرج کنه و روزنامتون بسته شده.
    همین!

    امیدوارم موفق باشید 😉

  64. چشم انتظار می‌گوید:

    سالروز شهادت سرلشکر، “شهید عباس دوران” گرامی باد…

    http://www.8pic.ir/images/23444895148571774263.jpg

  65. پلاک گمشده می‌گوید:

    وطن امروز! به حرمت همه روزهای خوب بودنت از تعطیل شدنت دلتنگ شدم.

  66. yadema می‌گوید:

    متاسفم که از خاتمی بعضی سایت ها مطلب می ذارند. اگر به فکر مردم بودند هیچ وقت از اصحاب فتنه و حامیانش مطلب نمی ذاشتند و به مردم و ۲۰ شهید فتنه ۸۸ خیانت نمی کردند!!

    هیچ کس فکر نمی کنم حمایت خاتمی از اغتشاشات و فتنه ۸۸ رو یادش بره. این رأفت نظامه که فعلا محاکمه اش نمی کنه. هر کشوری بود و اینکارها رو می کرد تا حالا نابودش می کردن!!

  67. هم نفس می‌گوید:

    خیلی بیش از فوق تصورم این نوشته و این خبر ناراحتم کرد.
    ولی بازهم… هوالقادر فوق عباده…

  68. عبدالله می‌گوید:

    برادر من!
    روزنامه یک کار اقتصادی هم هست… وقتی به جنبه های اقتصادی کار توجه نداشته باشی، قاعدتا ورشکست می شوی…
    مگر هفته نامه های استانی با تیراژ پانصد تا هزار نسخه چگونه ده سال عمر می کنند!؟ خوب اقتصادشان را درست کرده اند. رپرتاژ و آگهی می گیرند. ربطی به ارشاد و حامی و… ندارد که!
    خودت باید روی پای خودت بایستی…

  69. بغض می‌گوید:

    باز هم بغض… 🙁

  70. Hoda sh می‌گوید:

    وطن امروز باید رو کمک طرفداراش حساب کنه. شماره حساب برای کمک اعلام کنید ما هم خبرشو گسترش می دیم فکر کنم اوضاع بهتر شه. حال بعضی ها هم گرفته شه.

  71. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    هر دری بسته شود، جز در فیض حسین
    این در خانه عشق ست که بازست هنوز…

    سلام بر حسین٭

  72. همسنگر می‌گوید:

    زنده باد حاج حسین آقاى شریعتمدارى که خط رو هیچ وقت گم نکرده و خط شکن بوده و جانب انقاف رو رعایت کرده، کثرالله امثالکم

  73. بغض می‌گوید:

    باز هم داغ دلمون تازه شد.
    صحبتهای امروز آقا که در مورد عدم سازش و … بود خیلی نگرانم کرد. آقا توصیه هاشون خیلی جدی بود.
    این بی بصیرتی و منم منم کردن های اصولگراها باعث این انتخاب شده که ما الان انقدر نگران آینده هستیم. 🙁
    نمی گذرم ازشون آقایون پر ادعای خود بصیر پندار!

  74. سیداحمد می‌گوید:

    باز هم دم تابناک و نویسنده اش گرم که لااقل به سبک و سیاق خودشان، چیزکی نوشتند!
    امان از بی معرفتی مثلا رفقا! امان…
    امان از بی محبتی مثلا دوستان! امان…

    بگویم از امان از بی معرفتی حزب اللهی ها؟!
    امان…

  75. فضه می‌گوید:

    “از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزا”
    آمین

  76. سائل الزهرا‏(س‏)‏ می‌گوید:

    قابل توجه سوپر بصیرت های کج فهم که مفتخر بودند و هستند که حامیان گفتمان انقلاب، در برابر گفتمان معیشت سایر کاندیداها بودند؛ حضرت آقا فرمودند اولویت اساسی کشور، در حال حاضر اقتصاد است. 

  77. چشم انتظار می‌گوید:

    آقا سید؛

    همون بهتر! که امثال این دوستان و رفقا و حزب اللهی ها،‏ دفاع نکنن.‏ ‏

  78. یه بیست و ششی می‌گوید:

    “ما که رفتیم…”

    ان شاء الله منظور رفتن از قطعه ۲۶ نباشد! ((نمی دونم چرا دلم شور زد یهویی؟))

    برای آپ شدن لحظه ها را می شماریم…

  79. جلیل حسنی !! می‌گوید:

    اون همه وطن امروز عزیز، تند و تیز از هاشمی انتقاد کرد، هیچی نشد…

    دو کلمه حرف حساب، آنهم مودبانه درباره فرقه پایداری و علامه مصباح زد، تعطیل شد!!!!

  80. قائم می‌گوید:

    تف به این دنیا!

  81. قائم می‌گوید:

    “آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی (دبیر بخش دامت برکاته)”
    عالی بود!!

  82. بانو می‌گوید:

    اولا خدا رو شکر که روزنامه حداقل در یک بخش علنا ضدانقلابی وطن تعطیل شد!
    دوما اگه پایداری چی ها می خواستن شما رو تعطیل کنن؛ همون موقع که اون همه با شدت تمام بهشون می توپیدین تعطیلتون می کردن…

  83. سیداحمد می‌گوید:

    تا خدا هست و خدایی می کند… مجتبی مشکل گشایی می کند…

    میلاد آقا امام حسن مجتبی (ع) بر اهالی قطعه مقدس ۲۶ مبارک باد!

    زهراست که مادر شده… بابا شده حیدر…
    http://music.up-is.ir/dl17/1374654848.mp3

  84. یوسف علی می‌گوید:


    ..
    .
    اینجاست که باید گفت: روحانی مچکریم!!!

  85. تمشک می‌گوید:

    داداش حسین!
    اسم شما در لیست ۴۰ فرزند شهید که برای رئیس مجمع نامه نوشتند نبود. چرا؟

  86. قاصدک منتظر می‌گوید:

    یا اَبا مُحَمَّدٍ
    یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ
    اَیُّهَا المُجتَبی
    یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ
    یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ
    یا سَیِدَنا وَ مَولانا
    اِنا تَوَجَّهنا وَ استَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ
    وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
    یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه

  87. Ahmadi می‌گوید:

    نگران نباش…

  88. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    نام تو چیست؟ گفت به نام خدا “کریم”
    از ابتدای واقعه تا انتها کریم
    نجوا کنان به چشم جهان پا گذاشتی
    خورشید و ماه پیش تو مثل دو یا کریم
    من نیز بر در تو گدایم خداوکیل
    امروز با تو هستم و فردا، خدا کریم…

  89. محمد می‌گوید:

    ###توصیه آقا برای میلاد امام حسن###
    ##امشب به عشق امام حسن، نان از این نانوائى صلواتى است##

    »» حضرت ماه؛ امام سیّدعلی خامنه ای(جانها فدایش):
    انسان چقدر لذت میبرد که مى‌بیند در شب ولادت امام مجتبى(علیه الصّلاة و السّلام) در نیمه‌ى ماه رمضان، بالاى سر یک نانوائى تابلو زده‌اند که امشب به عشق امام حسن، نان از این نانوائى صلواتى است؛ هر که میخواهد بیاید نان ببرد. این انفاقهائى که در افطارها –افطارهاى بى‌نام و نشان، افطارهاى در مساجد– به وسیله‌ى همینگونه کارهاى ابتکارى مردم ما دادند، این یک درس دیگر است، یک تمرین دیگر است. بر خود سخت بگیریم، به دیگران انفاق کنیم. من روى این نکته اندکى درنگ بکنم؛ چون یکى از مسائل مهم کشور و اجتماع ما این است. (خطبه های نماز عیدسعیدفطر؛ ۲۱/ مهرماه ۱۳۸۶)

  90. همسنگر می‌گوید:

    از همه ى بزرگواران و سروران خودم عاجزانه تو این شب عزیز التماس دعا دارم…
    دعاى در حق دوستان فراموش نشه…
    یاعلى مددى

  91. ناشناس می‌گوید:

    ……………….

    واقعا تبریک می گم به دوستان پایداری بابت انتخاب جناب روحانی! بابت تعطیلی روزنامه وطن امروز و…
    اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

  92. در عطش عدالت مهدوی می‌گوید:

    دیگه قطعه مثل قدیما حال نمیده! هر چند که عادت کردم هر روز سر بزنم

  93. فضه می‌گوید:

    به خدا هر چه قدر حسرت گران است محبت هیچ خرجی ندارد…
    به یاد شهیدان دیرینه و شادی روح پدر بزرگارشان صلوات

  94. فضه می‌گوید:

    شهید خندان دفاع مقدس میزبان پدر شد

  95. باران می‌گوید:

    این متن آخری تون، هرچی علامه مصباح و فرقه بگن، کجاست؟! من تازه اومده بودم بخونم!!

  96. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    دعاى روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

    بسم الله الرحمن الرحیم

    اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین و اشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین.

    خدایا روزى کن مرا در آن فرمانبردارى فروتنان و بگشا سینه ام در آن به بازگشت دلدادگان به امان دادنت اى امان ترسناکان.

  97. قلی پور می‌گوید:

    چه فضای زیبا و دلنشینی فراهم کردید آقای قدیانی.
    در این لحظات آسمانی و مقدس، دعایتان می کنم. شما هم دعایمان کنید.

  98. سائل الزهرا‏(س‏)‏ می‌گوید:

    بابا
    
رویایی داشتی
    
آرزوهای روشنی برای مردم سرزمینت داشتی!

    بابا
    
رویایی داشتی
    
دنیایی سراسر آرامش، صلح و مهربانی می خواستی!

    بابا

    رویایی داشتی
    
می خواستی باشی تا باشم!
…

    بابا
    رویایی‏ ‏‏دارم
    
آرزوهای روشنی برای مردم سرزمینم دارم!
    
بابا
    
رویایی دارم
    
دنیایی سراسر آرامش، صلح و مهربانی می خواهم!

    بابا
    رویایی دارم
 می خواهم باشم، چون هستی
 چون گاهی برای ماندن و جاودانه شدن باید رفت!


    ‏(‏پیام‏ ‏‏”‏آرمیتا‏ ”‏به‏ ‏مناسبت‏ ‏یادبود‏ ‏دومین‏ ‏سالگرد‏ ‏شهادت‏ ‏شهید‏ داریوش‏ ‏رضایی‏ ‏نژاد‏‏”

    تو‏ ‏این‏ ‏هوای‏ ‏سرد‏ و بی‏ ‏روح‏ ‏شهر‏ ‏غربت
    ‏دوباره‏ ‏باز‏ ‏پیچیده‏ ‏بوی‏ ‏شهادت
    الحمدلله‏ ‏هنوز‏ ‏امید‏ ‏هست
    انگاری‏ ‏باز‏ه‏ در‏ ‏شهادت…

  99. خالیباف می‌گوید:

    شعری برای مسلمان نمایان تکنوکرات

    مسلمان نمایان تکنوکرات/ رهاوردتان چیست جز منکرات/ شما گر نماینده ی مردمید/ چرا مات و مبهوت و سر در گم اید/ شما یی که دین را به نان می دهید/ کجا در ره عشق جان می دهید

    دیگه جو گرفت دیگه چی کار کنیم!

  100. خالیباف می‌گوید:

    اگر خشم دینــــی ملایـم شــــود

    بر این سرزمین غرب حاکم شود

    الا ای عارفـــــان بی معارف

    جماعت پیشگان شبه عـارف

    اگر فرهنگتان فرهنگ دیـن است

    چـــرا آهنگتـان کفـــرآفرین است

    شما گر پیـرو خط امامیــد

    چرا دلبسته میز و مقامید

    که میدان داد این نوکیسـه ها را

    حمایت کـــرد این ابلیسـه هـا را

    سرافرازان برای سرفــرازی

    ضرورت دارد آیا برج سازی

    برو حال کن!

  101. محمد می‌گوید:

    سلام حسین آقا

    لطفا جواب صراط رو بده…

  102. دکتر سلام می‌گوید:

    قسمت چهاردهم مجموعه طنز «دکتر سلام»:
    http://www.snn.ir/NSite/FullStory/Video/?Serv=12&Id=252150&Sgr=137

    التماس دعا

  103. شیدا می‌گوید:

    امیدوارم این مقدمه اى براى تکرار آن تاریخ لعنتى نفاق نباشد!
    داشتیم به محاکمه مفت خورها، و تحقق اندکى عدالت، امیدوار مى شدیم! چه زبانى دراز کرده اند خاندان فتنه؟! باز حزب الله مقتدر و مظلوم… اما وعده پروردگار حق است…

  104. لیلا می‌گوید:

    مناجات نامه یک وحدت روی افراط ستیز

    ای خالق اتوبوس های شهرداری
    ای اسقاطچیِ پرایدهای تندرو
    ای صیاد “شاه ماهی وحدت”
    ای معز وحدت ملی
    ای مذل “کوسه ماهی منیّت”
    ای پدید آورنده بصیرت واقعی
    ای بلبل فتنه
    ای صاحب مقداری از همه حقیقت
    تو را به حق آن ۶ میلیون با بصیرت
    تو را به عظمت اختلاف آن ۲ میلیون
    تو را به حقانیت نظرسنجی ها
    قسمت می دهیم
    در این زمانه تحجریسم پایداری ها
    و قدرت طلبی علامه ها
    به رجال ما ائتلاف
    به علمای ما سکوت
    و به این یاران جلیلی ذره ای، فقط به اندازه ذره ای شعور سیاسی ببخش تا لااقل در انتخابات بعدی به جلیلی و همفکرانش رأی نداده و بیخودی تعرفه ها را هدر ندهند و با ایجاد موج در جامعه از مروّجان درجه یک موج سواری باشند.

  105. سلام می‌گوید:

    خالیباف؛

    اسم خوبی برای خودتان انتخاب کردید، خودش گویای همه چیز هست!
    اما در مورد شرّ تون: خب فهمتان در همین حده دیگه! بیش از این ازتون انتظار نمی ره. سعی کنید بیشتر از این خودتون مضحکه دست عام و خاص نکنید. مجبورید تا این اندازه خودتونو خارو خفیف کنید؟

  106. بغض می‌گوید:

    در جواب به کامنتی که اسمش رو گذاشته “خالی…”:

    انصافا حق شما همین اعوان انصار هاشمی و خاتمی هست!

    همت جهادی ادامه داره تا کور شود هر آنکه نتواند دید!

  107. سائل الزهرا‏(س‏)‏ می‌گوید:

    داداش حسین کجایی؟ چرا نمی آپی؟!
    بیا‏ ‏که‏ خسته شدم از این متون قلابی

  108. باران می‌گوید:

    اوووووف، براااااادر حسین؛ کجاییییییی؟؟؟؟؟؟

  109. نسیم می‌گوید:

    منم موافقتم رو با سوال سائل الزهرا(س) و باران اعلام میکنم…
    ما همچنان منتظریم…

  110. تقدیر می‌گوید:

    همین که وطن امروز توانست قدرت پوشالی بت بزرگ و خاندان فاسدش (آیت الله هاشمی…) را در هم فرو ریزد و برای همه مردم و اندیشه اشراف گریش را نمایان کند وظیفه خود را انجام داد و من به سهم خودم ممنونم؛ چون دقیقا شاه کلید بدبختی های ۳۰ ساله ایران را به ما شناساند. مطمئن هستم که اگر دوام میاورد ماموریت مهم همین خاندان را در جهت وطن فروشی شان به اربابانشان(mi6) برای همه ما نمایان می کرد.

  111. تقدیر می‌گوید:

    بچه ها…………….وای به حال ما مردم!

  112. فضه می‌گوید:

    من هم با منتظران منتظرم
    جواب نقدها را کی قراره بدید‌؟

  113. بغض می‌گوید:

    این فایل صوتی رو حتما خیلی ها شنیدند اما برای من جدید بود.
    افشاگری سردار مشفق:

    http://www.ourpresident.ir/dl/audio/sardar moshfegh-fetne 88 – ourpresident.ir.mp3

  114. yadema می‌گوید:

    اى کاش صد بار کشته مى‏ شدم و باز زنده مى‏ شدم و در رکاب امام مى‏ جنگیدم .

    فرازی از وصیت‌نامه
    شهید محمدرضا صورتى

  115. بیست و شیشی می‌گوید:

    این نبودن مشکوکه؟! نیست؟! طبیعیه؟!
    آقا سید نیست یا داداش حسین؟ یا هر دو هستن؟ یا هیچ کدوم؟!
    دارید استراحت می کنید و به زندگیتون می رسید؟ اگر اینطوره که خوب حق دارید.

    اما اگر قهرید بگید که یه فکری بکنیم.
    ها؟ چی؟ جریان چیه؟

  116. باران می‌گوید:

    من کم کم داره دلم شور میزنه هاااااا!!
    …………..اتفافی افتاده؟!

  117. نسیم می‌گوید:

    جای شکرش باقیه که لااقل کامنتها تائید میشه!!!…!!!

  118. اول سلام

    دوم اینکه امیدوارم دری به تخته بخوره و گنجی پیدا بشه و از مهر وظن امروز باز روی دکه ها زندگی کنه.

    و در آخر اینکه هر چند همه ی کسانی که به هر جوی در روزنامه کار می کنند و از قبل اون درآمدی دارند برای ارتزاق و اگر فروش روزنامه نباشه درآمدی هم نیست… اما کاش می شد به چاپ اینترنتی روزنامه فکر می کردید. به هر حال فضای اینترنت هم مشتریان و طرفداران خودش را داره. حداقل اینکه اگر جستجو گری باشه می دونه کجا دنبال شما بگرده. نویسنده رسالتش نوشتنه، برای اون یک خواننده ای که ممکنه حرفهاش را بخونه.

    انشالله خدا مشکل گشایی می کنه. موفق باشید!

  119. مجاهد می‌گوید:

    بسم رب الشهدا و الصدیقین……….

  120. ! می‌گوید:

    گزارش مجلس نشون داد هم شخص علامه مصباح، هم موسسه ایشان، هم فرقه پایداری و هم بعضی کاسبین فتنه، در ماجرای ۲۲ بهمن قم دست داشتند.

    زنده باد حسین قدیانی…

  121. م.طاهری می‌گوید:

    حیف شد. خیلی خیلی

  122. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    هست را اگر قدر ندانی می شود بود…

    نبودیم…
    قدرشناس نبودیم…
    حیف!

  123. سائل الزهرا(س) می‌گوید:

    توجه توجه!!!!

    کودکی به نام “حسین قدیانی” گم شده!
    این کودک آخرین بار در دفتر روزنامه ی وطن امروز دیده شده و پس از گذاشتن پستی با نام “ما که رفتیم…” هواداران را به شک انداخته که نکنه کلا رفته؟!
    این کودک آخرین بار با ظاهری به شرح: پیراهن طوسی مایل به آبی، شلوار مشکی و کفش مشکی براق از قطعه خارج شده و هنوز برنگشته…

    از یابندگان درخواست می شود اگر خبری از او به دست آوردند سریعا بچه های قطعه ی۲۶ را باخبر سازند.

  124. بغض می‌گوید:

    آقای قدیانی جریان چیه؟
    نگران شدیم!
    چرا بروز نمی کنید؟

  125. میعاد می‌گوید:

    نعوذ بالله، گوش شیطون کر، استغفرلله، خدایی نکرده اینجا قرار نیس update بشه!!!!!! برادر من، نوشتی {ما که رفتیم} ما فکر کردیم وطن امروز رفت!! قرار نبود خودتم باش بری که!!! البته میدونم گرفتاریا، ولی خوب لااقل یه ندایی بده که چند روزی نیستم، که دیگه ما اینقد سر نزنیم!!

  126. فرخ می‌گوید:

    رفتی… ولی از دستاورد آمریکا رفتن با هزینه بیت المال ننوشتی داداش!!!!؟؟؟

  127. باران می‌گوید:

    جدی جدی مثل اینکه رفتااااا!!

  128. ناشناس می‌گوید:

    آخ آخ آخ دستتون از پول نفت کوتاه شد وای طفلکی ها!!!!!

  129. نسیم می‌گوید:

    آقای قدیانی! واقعا چرا نه شما و نه سیداحمد یه پیغام خشک و خالی در جواب این همه کامنت نمیذاریییییید!!!

    این نشد رسمش….

    راستی؛
    یه چیزی که من در هیچ ساعتی از شبانه روز در قطعه ندیده بودم:
    ساعت: ۶:٠۴
    افراد آنلاین: ٣ نفر!!!

  130. ناشناس می‌گوید:

    شده یک وقت که فقط یه نفر توی قطعه آن بوده نسیم!

  131. صبر می‌گوید:

    وطن امروز فقط چوب اسمش را خورد! و نه چیزی دیگر!
    آخه وطن که امروز، دیروز، فردا و… نداره. وطن لا زمان است!
    برای همین “وطن” خشمش را اینگونه نشان داد! دفعه بعد یه کم خوش فکرتر باشید.

  132. بهار می‌گوید:

    درود بر شما!!! یعنی دیگه قطعه ی ۲۶ هم آپ نمیشه؟ دلتون میاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  133. هم سنگ می‌گوید:

    علامه مصباح توی موسسه شون عالم و آخوند پرورش می ده یا سنگ انداز؟؟!! واقعا که…

  134. نسیم می‌گوید:

    ناشناس:
    آفرین درست تشخیص دادی… یه جایزه خوب پیش من داری!
    از سایت یا وبلاگهای دیگه خیلی خوشم نمیاد و احساس می کنم حرفهای درستی اینجا زده میشه که کمتر میشه در جاهای دیگه پیدا کرد…

  135. محمد می‌گوید:

    برادران و خواهرانم!
    اعضای کابینه کم کم دارند مشخص می شوند.
    روزهای سختی در پیش است…
    محکم و استوار بایستیم.
    یا علی

  136. مجاهد می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی
    چرا کل کامنتو نگذاشتید؟
    من منتظر جوابتون هستم…

  137. خوشح می‌گوید:

    وای صحبتهای امروز آقا رو دیدید در مورد تکلیف و نتیجه ………… وااااای خدایاااا باورم نمیشه 🙂 🙂 🙂

  138. م.شبرو می‌گوید:

    در، ظاهرا فعلا بسته شد. ولی پنجره هنوز بازه!

  139. :) می‌گوید:

    تیتر …نیوز: انسانی که براساس تکلیف عمل می‌کند، اگر به نتیجه مطلوب هم نرسد، احساس خسارت و پشیمانی نمی‌کند.

    صحبت آقا: انسانی که برای رسیدن به نتیجه براساس تکلیف عمل می کند، اگر به نتیجه مطلوب هم نرسد، احساس پشیمانی و خسارت نمی کند.

    تحریف از این واضح تر!!!!!

  140. برف و آفتاب می‌گوید:

    هــی!
    یه روز یکی از دوستان می گفت؛ “من تو خونمون غریبم. همه طرفدار رفسنجانی هستند جز من”. دلم براش سوخت!
    الان یکی می‌خواد دلش برای من بسوزه! قبلاًها وقتی از حرف‌های امام خامنه‌ای کیف می‌کردم؛ با آبجی و داداش‌ها تحلیل می‌کردیم و لذت می‌بردیم. الان تنهایی تو دلم کیف می‌کنم. مزه نمی‌ده. هرچند که واقعا دل آدمو خنک می‌کنه.
    خدایا آقای عزیزمون رو برای امام زمان(عج) حفظ کن. به ما هم کمک کن حرف‌هاش رو درست بفهمیم.

  141. میعاد می‌گوید:

    انصافا شرط میبندم، این دارو دسته پایداری سر این داداشمونو کردن زیر آب!! چقدر بهت گفتیم لنکرانی اصلحه! هی گفتی نه! هی گفتی نه! حالا تحویل بگیر! اون از کارت، که بیکار شدی رفت! اینم از خودت که زدن بازی بازی مفقودالاثرت کردن!!!!

  142. یه بیست و ششی می‌گوید:

    قلم زیبای داداش حسین حتی باعث اعتراف مسعود بهنود در بی بی سی شد؛

    “حسین قدیانی نویسنده خوش ذوق و صاحب سبکی است که قلم فوق العاده زیبایی دارد… او با بسته شدن وطن امروز قطعا به کیهان و نزد استادش حسین شریعتمداری برمی گردد”.

    بهنود البته غافل است که داداش حسین هرگز از کیهان نرفته که حالا بخواهد به کیهان برگردد!!!! (کیهان، خانه و سنگر همیشگی داداش حسین قدیانی است و حاج حسین شریعتمداری، همواره استاد نویسنده قطعه ۲۶ محبوب ماست…) و البته، قلم داداش حسین بچه بسیجی ها بسی زیباتر از آن است که مسعودخان بهنود می پندارد…

    چقدر تشنه ام برای به روز شدن قطعه ۲۶ با قلم داداش حسین…

  143. چشم انتظار می‌گوید:

    تو این شب ها، به یادتیم به مولا…

  144. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛

    سخنان دیشب رهبر انقلاب را همگی شنیدیم. خیلی خوشحالم که ما با وجود “قطعه ۲۶” هیچ وقت با احدی جز ولی فقیه بیعت نکرده و نمی کنیم. این هم واقعا نعمتی است که تحلیل سیاسی مان را از قلمی می گیریم که سرباز فهمیده و بصیر امام خامنه ای است.

    روزهای انتخابات، داداش حسین در متن های زیادی مثل این متن http://www.ghadiany.ir/?p=19573 برای ما نوشت؛

    “ظاهرا همین مانده بود که با «پیامک» به جنگ پیام بروند بعضی‌ها. پیامک می‌زنند؛ «ما مکلف به تکلیف بودیم و اصلا هم پشیمان نیستیم، دیگرانی که … باید پشیمان باشند»! اولا، تکلیف و وظیفه یک چیز است، تفرقه و منیت، یک چیز دیگر. ثانیا، اشتباه کردن و بعد، مایه گذاشتن از تکلیف، کم‌لطفی در حق تکلیف است. ثالثا، نهایت بی‌تقوایی این است که خیال کنیم فقط ما به تکلیف عمل کرده‌ایم و دیگران، نه! رابعا، محاسبه نتیجه و تلاش برای برد، خود بخشی از تکلیف است”.

    و دیشب حضرت آقا فرمودند؛

    “اینکه تکلیف گرایی یعنی ما اصلا به نتیجه نظر نداشته باشیم، درست نیست… تکلیف گرایی هیچ منافاتی با دنبال نتیجه بودن ندارد… برای رسیدن به نتیجه باید طبق راههای مشروع، برنامه ریزی کرد… انسانی که برای رسیدن به نتیجه براساس تکلیف عمل می کند، اگر به نتیجه مطلوب هم نرسد، احساس پشیمانی و خسارت نمی کند… آرمانگرایی بدون دیدن واقعیت ها به توهم خواهد انجامید…”.

    … و به خاطر همین حرف ها خدا می داند چقدر کامنت بد و بیراه نثار قطعه مظلوم ۲۶ شد… چقدر!!!

    نه! سهم حسین قدیانی و وطن امروز (تنها روزنامه ای که در باب تکلیف و نتیجه، حرف درست و مبنایی زد) تعریف بود، نه تعطیل!!!

    فردای ۲۲ بهمن قم هم وقتی داداش حسین نوشت که این کار نادرست متاثر از دست فرمان گروه پایداری است، هنوز خیلی مانده بود تا گزارش تحقیق و تفحص از آن ماجرای عجیب علنی شود…

    شاید اگر هر کس دیگری جز داداش حسین بود، الان رجز می خواند و… چند تا چند تا پست به روز می کرد و…

    ضمنا؛ از محبت تان ممنون، اما تا وقتی که در قطعه ۲۶ کامنت تایید می شود، یعنی اینجا به روز است. ان شاء الله چراغ قطعه ۲۶ فقط تحت بیعت امام خامنه ای و خون شهدا همیشه روشن خواهد ماند. این روزها اما به حسین قدیانی حق بدهیم اگر که با سکوت، متن می نویسد… سکوتی معنی دار!!!

  145. شین می‌گوید:

    خیلی دوست دارم الان ببینم حضرت علامه مصباح چی درباره تکلیف می گن؟؟!! ایشون در خیلی زمینه ها واقعا ملاست، اما از سیاست درک درستی ندارن… حرفای آقا کاملا واضح بود.

  146. بغض می‌گوید:

    خدایا از عمر ما بگیر و بر عمر رهبرمون اضافه کن.
    همـــــــــــــــــــــــــــین!

    آقا تو صحبت هاشون میگفتن آرمان خواهی و واقع گرایی با هم. یادم افتاد به حرف حاج باقر….
    هی هی …

  147. یه بیست و ششی می‌گوید:

    جناب :)! سایت … نیوز وقتی با سخن آقا هم اینطوری برخورد می کنه، یعنی نه مومن اند، نه حزب اللهی… مشتی نفهم و بی تقوا هستند در بیعت شخصی که معتقده تکلیف یعنی گور بابای نتیجه!!!!

  148. ناشناس می‌گوید:

    داداش حسین؛

    به جـان آمــد دل از ناز نگاهـت!
    فرو ریز این سـکوت آشناسوز…

  149. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    تو شرایطی که خیلی‌ها (یه خیلی‌ها می‌نویسم یه خیلی‌ها می‌بینی!!) کم میارن و یا اشتباه می‌کنن یا دست به عصا طی می‌کنن، شناخت مسیر درست و تکلیف واقعی -نه صرفا تئوری و روتین- کار هر کسی نیست…
    خدا به سرباز جوان و بصیر حصرت آقا توان مضاعف بده به حق صاحب امشب…
    خداقوت داداش حسین گل!
    التماس دعا

    حسین قدیانی: ممنون مرتضی جان. لطف داری… همین جا از چشم انتظار و قاصدک منتظر و دیوونه داداشی بابت ابیاتی که سرودن تشکر کنم، به خصوص از طرف بچه های وطن. البته سروده دیوونه داداشی توی متنی کامنت شده بود که پرید!! در هر حال، عبادات تان قبول، عزاداری ها نیز…

  150. عبدالرضا هلالى می‌گوید:

    سلام حسین عزیز…

    به هواخواهى حضرت زینب بلند شدیم. شما هم با قلمت فریاد بزن… وعده ما میدان امام حسین، غروب روز شهادت مولا، اجتماع عظیم مدافعان حرم. مخلص

    حسین قدیانی: علیک سلام رضای عزیز… خدا خیرتان دهد.

  151. ناشناس می‌گوید:

    کسی که بر اساس تکلیف شرعی عمل می کند، کاری با نظرسنجی ها و برد و باخت و نتیجه ندارد…

    “۲ ماه قبل از انتخابات/ علامه مصباح”

  152. موسس می‌گوید:

    اگر سران فرقه پایداری و شخص علامه مصباح، بابت گمراه کردن رای و راه حزب اللهی ها در انتخابات ۲۴ خرداد، تلقی غلط شان از تکلیف و تکلیف گرایی، و قصور بزرگ شان در شکست اصولگرایان، از رهبر عذرخواهی نکنند و اگر باز هم همینطور کج و معوج، سیاست ورزی کنند، متاسفانه باید قبول کنیم که ایشان، بیش از ولایت، منیت دارند… منیت!!!!

    راستی، توی موسسه آموزشی جناب علامه، درس یاد طلاب می دن یا احیانا آموزش پرتاب مهر؟؟!!

  153. سلام اسم خداست می‌گوید:

    آقای قدیانی

    از دیدن جواب هاتون خوشحال شدم، اما کاش از دیدن اینکه وبلاگ قطعه مقدس ۲۶ دارد به روز میشود، بیشتر هم بشود خوشحالی ام! خیلی وقت است متنی ننوشته اید!

  154. باران می‌گوید:

    آقاسید؛
    چه اشکالی داره آقای قدیانی الان رجز بخونه و چند تا چند تا پست آپ کنه؟! اتفاقا الان موقعشه، ما باید مسیرمونو ادامه بدیم، مسیری که با حرف های حضرت آقا به همه ثابت شد که حقه…

  155. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    سلام

    به قول سید، سالاری داداش… به حق مادر سادات انشالله همیشه برای ولایت قلم بزنی.
    تو این شب ها برای ما هم دعای خیر بفرمایید…

  156. جبهه خون می‌گوید:

    شواهد نشون میده که در اینجا، فیلتر کردن کامنت ها با جدیت فراوان دنبال می شود.
    خوااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااهش می کنم یه ۴ تا نظر مخالف هم بذارید خو.
    دیگه حتی سایت الف هم نظرات شدیدا مخالف سیاستهاش رو منتشر می کنه.
    داداش ما هم آدمیم ها!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

  157. قیامت می‌گوید:

    از دیشب تا حالا که به نت دسترسی پیدا کنم، لحظه شماری می کنم که فقط بیام بهت بگم:
    یه دونه ای حسین قدیانی/ یه دونه ای…

    خدا رو هزار هزار هزار بار شکر می کنم که سربازی به نام حسین قدیانی در سایه ولایت فقیه قلم می زند.

  158. چشم انتظار می‌گوید:

    مخلص بچه های وطن امروز و داداش حسینشون! هم، هستیم…
    چه نفَس راحتی می کشند، بعضی ها از نبود وطن!!

    چند روزی، گر به کام مدعی گردد فلک
    غم خور خسرو، که روزی هم، به کام ما شود…

  159. سیداحمد می‌گوید:

    شهادت آقا امیرالمومنین حضرت علی(ع) بر اهالی قطعه مقدس ۲۶ تسلیت باد…
    http://uploadtak.com/images/g194_karimiShab21Ramazan1.mp3

    عبادات و عزاداری ها قبول! التماس دعا از همه دوستان عزیز…

  160. چشم انتظار می‌گوید:

    باران بزرگوار:
    اگه داداش حسین، اهل رجز خونی بود، که باید سال ها پیش از این و به هر مناسبتی، این کار رو می کرد… اما باید یه فرقی باشه، بین سرباز آقا و سرباز فراری های برخی!!

  161. چشم انتظار می‌گوید:

    آقا سید احمد؛
    یادش بخیر! حدودا، دو سال پیش، این متن رو، برای داداش حسین نوشتم. و یک متن دیگه، که به هر دلیلی صلاح ندونستید تأیید کنید! حالا فکر می کنم، این متن خاک خورده تو بایگانی رایانه! حداقل، حداقل، تشکر ما، از داداش حسین باشه… هر چند که متن زیاد پرباری نیست!

    پدرت کار حسینی کرد و تو کار زینبی … حسین!
    معروف است که جمله ی؛ (آنان که رفتند، کار حسینی کردند و آنان که ماندند، باید کار زینبی کنند و گر نه، یزیدیند!) متعلق به؛ دکتر شریعتی است. نمی دانم! ولی از هرکس هست، جمله ای زیباست. و در ذهن که مرور کنی، خواهی دید این جمله دو طرف دارد. طرف حسینی و طرف زینبی، با هدفی مشترک. و مشخص است، یک سمت این جبهه، ریشه در گذشته دارد، و سمت دیگر آن، رو به حال و آینده. آنان که رفته اند، تکلیفشان روشن است و مصادیقش بارز. و به آنچه که شایسته بودند، رسیدند. اما، این سوی مبارزه، انتها ندارد! دایره ی آن، بسیار وسیع است. اما مصادیقش چه؟! آیا آن هم روشن است؟ و آیا، قرار گرفتن در زمره ی زینبیان، کاری آسان تر از، همراهی با قافله ی حسینیان است؟! و عمه ی سادات، نیاز به هم رکابی ندارد؟ گر چه که، او یک بانو است، اما، شیرزنی است، از نسل مردانِ مرد. و من معتقدم، همراه شدن با سفیر کربلا، اگر سخت تر از، نبردِ رو در رو با دشمنان خونِ خدا نباشد، یقینا؛ آسان تر از آن نیست. چه اینکه، فقط زینب (س) است، که می تواند، میراث خونین حماسه ی دشت نینوا را، جاودان کند. و کربلا، در کربلا، می ماند اگر، زینب نبود. و چه خوب ماند، خاطره ی عاشورای ۶۱ در تاریخ، الی الابد. و عمه ی سادات ، چه زیبا رسالتش را تمام و کمال انجام داد. و اگر ما، اجازه داریم، برابر قانون لایتغیر (کل یوم عاشورا، وکل ارض کربلا) انقلابمان را، کپی برابر با اصل قیام حضرت سیدالشهدا (ع)، و خون شهیدانمان را، امتداد خون پاک شهدای کربلا بدانیم، به همان دلیل می توانیم، مردان و زنانِ مدافعِ حریمِ ولایتِ فقیه، و جانشین امام معصوم (ع) را، در زمره ی زینبیان قرار دهیم. که بالقوه، می توانند حسینی هم باشند! مردان و زنانی که، مجموعه ای از نسل اول و دوم و حتی سوم انقلابند. آنان که، خوب رسالت پرستار مظلومه، اما مقتدر کربلا را، شناختند و در این راه، بی امان تاختند. آنان که، یا در جنگ تحمیلی، بودند و ماندند، و یا در آن جنگ نابرابر، در این دنیا نبودند. و یا هنوز، دوران طفولیت را طی می کردند، و اکنون به تبعیت از، پدران آسمانی شان، عَلَم علمداران هشت سال جنگ تحمیلی را، برداشتند، و در هشت ماه، جنگ تحلیلی، با قلمی، که بر وزن همان عَلم است، و جوهر آن، خون برادران و فرزندان و پدران جان برکفشان است، گفتند؛ آنچه باید می گفتند. و نوشتند؛ آنچه باید می نوشتند. هر چند که جز برای دفاع، از نظام و جز به عشقِ مولایشان، آن ماه پاره ی علوی، نیت دیگری نداشتند. و به خاطر همان نیت پاکشان بود، که موتور ضد انقلاب و منافق و دشمنان این طرف و آن طرف آب را، اساسی پله کردند! هر چند به آنان بی مهری شد. دلشان را، حرمت شان را، و حتی، سرشان را! شکستند. ولی، فتنه گران بدانند، آنان لبخند حضرت ماه را، با دنیا عوض نمی کنند. و هیچگاه، صحنه را، ترک نخواهند کرد. ستارگانی که، خوب می درخشند و عشقشان، کسی نیست جز؛ ستاره ای ازجنس ستاره های خمینی (ره) و از نسل بابا اکبر. آری … حسین جان! پدرت، کار حسینی کرد و تو در عین اینکه، نامت حسین است، کاری کردی زینبی! پس، لبخند زیبای ماه منیرانقلاب، در این آسمان پرستاره، گوارای وجودت. حسین قدیانی…

  162. باران می‌گوید:

    آه از نهاد حسرت افلاکیان برخاست،
    فرق خدایی ترین مخلوق، دریا شد،
    نفرین به دست هایی که دزدانه،
    آماده ی شکستن فرق مولا شد،
    هستی کجاست که ببیند امشب،
    هستی همه اوست که رؤیا شد
    “اللهم العن قتله الامیرالمؤمنین”

  163. چشم انتظار می‌گوید:

    و، این یکی!!

    این بحر طویل تقدیم به داداش حسین…

    شبی را با خدا، خلوت نمودم، تا که برگیرم، نَمی از رحمتِ فیض الهیّ و به لطفِ بی کرانش، اندکی از کوله بارِ مشکلاتِ رنجِ زندانِ تن و بارِ گناه و معصیت را، در نوردم! در همین، اثنای ذکر و وِرد و یاری، ازخدای خود، به ناگه، یادم از آن قطعه ی پُر نور ِ سربازانِ رهبر، در فضایِ سایبر و وبلاگ، آمد. تا کمی، صیقل نمایم، جسم و جانِ خسته ام را. چیست آن، سایتِ سراسر، عشق و شور و حال و مستی؟! صاحبش را می شناسم! در میانِ هر ستاره، می شود پیدا نمودش. نامِ زیبایی، که بابا اکبرِ خونین بدن، بر او نهاد و رفت، تا دینِ خدا را پاسْ، دارد از گزندِ دشمنِ بعثیّ و همسر را، و فرزندان خود، تنها نهاد و امرِ مولا، سیّد و روحِ خدا، بابای خود را، بر دو دیده. لیک، آن تمثیلِ زیبای ستاره، بر حسین و همرَهانِ باوفا، چون مبصر و دیگر عزیزان، با تمام اسمهای مستعار و واقعی! مصداق دارد. آسمانِ قطعه ی بیست و ششِ ما، پُر زِ نور است و حسین اش، باعثِ آرامشِ جان و دل و، دا، دا، شِ هر کس که، بسیجی باشد و تنهای تنها، رهبرش سید علی، آن حضرتِ ماهِ منیرِ انقلابی، که در این ره، از نثار جان و مال و خونِ دل خوردن، ندارد هیچ ترسیّ و به وقت جنگِ تحلیلی، نَوازَد دشمنِ نامردِ نالوطیّ و پایین آورَد، بُرجَک، زِ مردان خداجویِ (!) منافق سیرت و صورت، در این یکسال واندیّ و تبسم آورَد، سیمایِ دل، آرای رهبر را. و گه گاهی، بگریاند، جمیعِ بچه های با صفایِ قطعه یِ سرشارْ، ازحبِّ ولایت را. خدایا! از تمامِ فیلترینگ و هکّ و هم، ویروسِ ناشی، از رذالت های جلبک های سبز و، رنگ، وا – رنگ! نگهبان باش، تا روزی، که خورشیدِ حقیقت، نور عالم تابِ عصمت، پرچمِ این انقلابِ مهدَوی را، از امانت دارِ جانباز ِسرافرازی، که دستی، درید ِعباس دارد، با نثاربوسه ای، دریافت دارد. آمین…

  164. میم می‌گوید:

    انصافا اون همه پرروبازی پایداری ها، این سیلی جانانه رهبر انقلاب رو می خواست… چقدر همین داداش حسین رو اذیت کردن؟! حالا افتادن به بهانه تراشی… کیه که ندونه اینا توی مقطع انتخابات، صرف نظر از نتیجه، فقط دم از تکلیف می زدن؟؟؟!!! واقعا جالبه که به جای عذرخواهی، افتادن به سفسطه!!!!!!!!!!!

  165. باران می‌گوید:

    آقای قدیانی؛
    ما که می دونیم شما برای روی ماه حضرت امیر، تو این شبا یه پست میزارید… یه پست برای مظلومیت هستی شیعه…

  166. ناشناس می‌گوید:

    ّبه سبک آژانس شیشه ای:
    هی میگه تکلیف تکلیف!
    خب اونا هم که همینو میگن!
    من که می دونم این وسط گوشت قربونیه عباسه مویه!
    آقا ولی جدا حضرات میگن ما هم همینو گفتیم. این بحث نیاز داره بیشتر باز بشه واقعا.

  167. گمنام می‌گوید:

    سلام
    در جواب ناشناسی که حرف علامه رو نوشت باید گفت:
    این سخن علامه مصداق بارز همون توهمی است که آقا فرمودند
    شما همون در بیعت علامه باشید و حال کنید

  168. چشم انتظار می‌گوید:

    برای همه ی دوستانی، که منتظر متنی، از داداش حسین هستند:

    http://www.ghadiany.ir/?p=8514

    http://www.ghadiany.ir/?p=1781

  169. سنگربان می‌گوید:

    در مورد تعطیلی وطن امروز متاسفم.
    به امید رسانه و تریبون رسای دیگه، برای حنجره حزب الله!

    خدارو شکر خود حضرت آقا هم، تکلیف گرایی درست رو برای بعضی ها تعریف کردند…
    خداکنه بفهمند و کمتر به اسم تکلیف گرایی اشتباه شونو توجیه کنند…
    خدا کنه دفعه بعد تو تکلیف گرایی شون یه تجدید نظری بکنند…
    آرزو برما عیب نیست!

  170. شریفی می‌گوید:

    ای کاش به جای آپ کردن مطالب قدیمی، به این شبهات امروز ما جواب می دادن علامه بزرگوار.
    آقای قدیانی بعد از انتخابات یه پست کوتاهی از سخنی از علامه گذاشتن. خیلی ها اعتراض کردن که چه ربطی داره و این قدیمیه و فلان.
    اما الان خودشون تاکید دارن که رو جملات قدیمی مانور بدن.
    ما فراموش نکردیم تاکید شدید و بی برو برگرد شخص علامه و پایداری ها بر عدم اهمیت نتیجه و تمرکز بر تکلیف. کامنتاشون و پلاس هاشون هست. مطلقا می گفتن نتیجه اهمیی نداره و ما باید تکلیفو انجام بدیم و خدا می دونه و نتیجه.

    اوووووووفففففففف خسته شدم از دیدن بی منطقی این جماعت…

  171. برف و آفتاب می‌گوید:

    نباید ازشون توقع عذرخواهی داشته باشیم! همچین چیزی تو مرامشون تعریف شده نیست. توجیه رو خدا برای چی آفریده پس؟
    فقط یه سؤال: با این حساب؛ مخاطب “آقا” کی بود پس؟ آقا زبونم لال حرف بی‌خود که نمی‌زنه!
    همین‌که برای انتخابات بعدی از شر تکلیف گرایی کج و کوله این‌ها راحت شدیم خودش خیلیه! یکی از نگرانی‌هامون برطرف شد.
    خدایا به ما توفیق بده سرباز امام خامنه‌ای عزیز(اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم) باشیم.

  172. سیداحمد می‌گوید:

    یا اله العاصین… یا اله العاصین… یا االه العاصین…

    الهی العفو… الهی العفو… الهی العفو…

  173. م.طاهری می‌گوید:

    آقا، روشن و آشکار مسئله تکلیف و نتیجه و رابطه این دو با هم را تبیین کردند، انشاءالله که همه شنیده باشند و بخواهند که بفهمند منظورشان را تا دیگه با تکلیف تکلیف گفتن از پشت خنجر نزنند، دوست رو منافق خطاب نکنند و این آخرین باری باشه که چنین هزینه ای دادیم.

  174. فضه می‌گوید:

    نازنینی آقا!!
    هر کس به کسی نازد ما هم به تو می نازیم ۰۰۰۰
    دست خدا بر سر ما خامنه ای رهبر ما

  175. میعاد می‌گوید:

    سلام؛
    خوشحالم که داداشمون رو دوباره رویت کردیم و چشممون به جمالش روشن شد!
    داداش! طاعات و عبادات قبول، تو این شبا ما رو فراموش نکن.
    راستی داداش یه سوال! نظرت درباره این اسامی وزرایی که به صورت رسمی! یا نمی دونم شایدم غیر رسمی! از طرف جناب تدبیر و امید! تو سایتا اعلام شده چیه!؟ می دونم گرفتاریا ولی هر چند کوتاه لطفا یه توضیحی بده.

    التماس دعا

    حسین قدیانی: نمی دانم چرا یاد آن دانشجویی افتادم که از «آقا» خواست تا «اعتدال» را برایش تعریف کند! و از این مهمتر؛ نمی دانم چرا یاد جواب «آقا» افتادم لیکن به تلویح و طنز… «برین از شیخ حسن بپرسین! به من چه؟…». 🙂

    شما هم یاد ما باش در این شب ها…

  176. بغض می‌گوید:

    دو تا شد پشت چرخ از سوگ آن یکتا سوار امشب…

  177. سیداحمد می‌گوید:

    یک تشکر صمیمانه باید بکنیم از صدا و سیما؛
    تکه های قشنگی از شهدا پخش می کنند این روزها… خصوصا برنامه ای که الان از شهید ردانی پور پخش شد در شبکه یک!
    واقعا عالی بود.

  178. میعاد می‌گوید:

    دمت گرم، توضیح کامل و شاملی بود!!!! در اولین فرصت از شیخ میپرسم، که حسن جان! این وزیرات چند مرده حلاجن!!!
    بخدا کاش آقا هر روز صحبت میکرد! بشخصه خیلی کمکم کرده تو طرز فکرمو جهت گیریم خدا حفظش کنه برامون.
    راستی، داداش! واسه قضیه تکلیفو و نتیجه، هم تبریک! آقا بد زد تو برجک رفیقات!!!

  179. نسیم می‌گوید:

    سخنران مراسمی که دیشب رفته بودم حرفهای جالبی زد که حیفم اومد نگم.
    ایشون گفت: همه ما می دونیم انجام گناه کار بسیار بدیه ولی می دونید بدتر از اون چیه؟ پشیمون نشدن از گناه و توبه نکردن. می گفت تو روایات اومده بعد از انجام هر گناه خدا به ما هفت ساعت وقت میده تا توبه کنیم و اگه این کارو نکردیم در پرونده اعمالمون ثبت میشه. می گفت تمام مشکل ما اینه که از این هفت ساعت برای ابراز پشیمونی به درگاه خدا استفاده نمی کنیم و دلیلش هم کسی نیست جز ابلیس لعین.

    می گفت شیطون که مارو آلوده به گناه می کنه هیچ، توفیق توبه رو هم با ناامید کردنمون از خدای غفور می گیره. میگه الان وقتش نیست بین تو و خدا دعوا شده فعلا نمی خواد بری توبه کنی. می گفت در صورتیکه ما نمی دونیم خدا چقدر مشتاقه که ما بریم و از گناهمون ابراز پشیمونی و ندامت کنیم تا مارو ببخشه ولی القائات ابلیس باعث میشه ما مثلا از روی خدا خجالت بکشیم و بگیم بابا من اوضاعم خرابه اصلا روم نمیشه برم توبه کنم.

    می گفت قیامت که یوم الحسرة هست، همه مون حسرت می خوریم که چرا از غفار بودن خدا استفاده نکردیم و احساس و ابراز پشیمونی از گناه نکردیم، که همین پشیمونی از گناه خودش باعث آمرزش گناه میشه چه برسه که آدم توبه واقعی بکنه.

    یٰا غٰافِرَ الْخَطیئاتِ
    یٰا قٰابِلَ التَّوْبٰاتِ
    العفو

  180. نسیم می‌گوید:

    راستی می گفت: “آیت الله بهجت و حتی حضرت امام (ره) هم از همین حسن ظن و اطمینانی که به خدای مهربون داشتن به این مقامات عالی رسیدن.”
    باید به خدا اطمینان کامل داشت و از دریای بیکران لطف خدا هر اونچه رو که می خوایم، درخواست کنیم حتی آمرزش گناهانی که امید به بخشایش اونها نداریم…

  181. بغض می‌گوید:

    آقای قدیانی خواب دیدم بروز کردید 🙂

  182. مرضیه می‌گوید:

    سلام
    طاعات قبول.
    آقا آتش فشان بصیرت باز فوران کرده!
    نمی نویسید؟ منتظریم.

    التماس دعا

  183. ناشناس می‌گوید:

    چقدر جالب! حالا دو تا گروه باید عذرخواهى کنن:

    حامیان فتنه
    کاسبان فتنه

  184. حمید می‌گوید:

    چه بلایی سر وب سایت امید حسینی اومده؟ خبری از امید ندارید؟

  185. بغض می‌گوید:

    اره منم می خواستم همین رو بگم. وبسایت آهستان هک شده ظاهرا!!!
    کسی خبر دقیق نداره چی شده؟!

  186. فریبا می‌گوید:

    ناطق نوری: بی حیا، دین ندارد…

    میگما؛ با این حساب حتما یکی از آدمای بی دین، خود ناطق نوریه!!

  187. بغض می‌گوید:

    آقای قدیانی بک آپ که گرفتین حتما؟

    فریبا؛ این روایته که لا دین لمن لا حیاء له.

  188. ناشناس می‌گوید:

    اینجارو هم هک نکنن خدای نکرده!!!!
    امنیتتون رو ببرید بالا

  189. فضه می‌گوید:

    نه آهستان هک نشده!!!! سر بزنید

  190. فضه می‌گوید:

    دوست عزیز فریبا!
    میشه دقیقا توضیح بدی چرا؟

  191. بی نشان می‌گوید:

    سلام حاج آقا!
    دیشب ارگ دیدیمتون. با خانواده بودید مزاحم نشدیم برای عرض ادب!
    قبول باشه.

  192. یه بیست و ششی می‌گوید:

    خوندم و متاثر شدم…

  193. صاعقه گمنام می‌گوید:

    ما همچنان هستیم!

    :.شاهکار جدید سید حمیدرضا برقعی.:

    سکوت عین سکوت است، بی همانند است
    که پیشوند ندارد، بدون پسوند است
    زبان رسمی اهل طریقت است سکوت
    سکوت حرف کمی نیست، عین سوگند است

    زمین یخ زده را گرم می کند آرام
    سکوت، معجزه آفتاب تابنده است
    سکوت پاسخ دندان شکن تری دارد
    سکوت مغلطه ها را جواب کوبنده است

    سکوت ناله و نفرین، سکوت دشنام است
    سکوت پند و نصیحت، سکوت لبخند است
    سکوت کرد علی سالهای پی در پی
    همان علی که در قلعه را ز جا کنده است

    علی به واقعه جنگید با زبان سکوت
    که ذوالفقار علی در نیام برّنده است
    علی به واقعه کار مهم تری دارد
    که آیه آیه کتاب خدا پراکنده است

    از آن سکوت چه باید نوشت؟ حیرانم!
    از آن سکوت که لحظه به لحظه اش پند است
    از آن سکوت که در عصر خود نمی گنجد
    از آن سکوت که ماضی و حال و آینده است

    از آن سکوت که نامش عقب نشینی نیست
    از آن سکوت که هنگام جنگ ترفند است
    از آن سکوت که دستان حیله را بسته
    و دور گردن فتنه طناب افکنده است

    سکوت کرد علی تا عرب خیال کند
    ابو هریره به فن بیان هنرمند است
    صحابه ای که فقط یک سوال شرعی داشت
    پیاز عکه به ذی حجه دانه ای چند است؟!

    علی خلیفه شود پیرمرد بیغوله
    یکی است در نظرش با حسن که فرزند است
    ملاک او به رگ و ریشه نیست، از این رو؛
    محمد بن ابوبکر آبرومند است

    علی خلیفه شود شیوه حکومت او
    برای عده ای از قوم ناخوشایند است
    ستانده می شود آن رفته های بیت المال
    ازین درخت اگر میوه ای کسی کنده است

    اگر به پای کنیزانشان شده خلخال
    اگر به گردن دوشیزگان گلوبند است
    علی خلیفه شد آخر اگر چه دیر ولی
    چقدر بر تنش این پیرهن برازنده است

    کنون لباس خلافت چنان زنی باشد
    که توبه کار شده، از گذشته شرمنده است
    برادرم به تریج قبات برنخورد
    که ناگزیر زبان قصیده برّنده است

    اگرچه روی زبان زبیر تبریک است
    اگرچه بر لب امثال طلحه لبخند است
    اگرچه دور و بر او صحابه جمع شدند
    ولیکن از دلشان باخبر خداوند است

    دوباره پشت در خانه علی غوغاست
    دوباره کوچه ای از بوی دود آکنده است

  194. لبیک یا حسین می‌گوید:

    یک شب دیگه مونده از شبای قدر/ برای وضعیت فرهنگی کشور از ته دل دعا یادتون نره… نکنه در دعا سستی کنیم ها… قضیه جدیه!

  195. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    اتل متل یه عمار…
    که اسمِ او «حسینِ»
    اون که حرفِ اولش
    الف نداره… «عینِ»!

    همونکه دلبری هاش
    تو «قطعه» غوغا کرده
    اونکه تو میدونِ نرم
    هزار هزار تا مَرده!

    «حسین» یادگاری از
    جنگ و عشق و باباشه
    جوهرِ سرخِ خونش
    قطره قطره باهاشه

    آهای آهای بخونین
    وصیتِ باباشُ…
    داده وطنِ امروز
    سهمیه ی داداشُ!

    آی دکه دکه دکه
    نون و پنیر و فکه!
    مونده همیشه تنها
    همون کسی که تکه!!

    اما غمی نداره
    چون عاشقِ «بهشتِ»
    “سکوتِ معنی دارش”
    این حرف ها رو نوشته!!

    می شکنه بغضِ قلم
    با سوز و آه و با شرم
    بهش میگم داداش جون
    فدات بشم… دمت گرم!

    عاشقی یعنی اینکه
    «قلمی» که تا دیروز
    هزار تا فدایی داشت
    داره «سکوتش» امروز!!

  196. yadema می‌گوید:

    کد وبلاگ: دوست شهیدت کیه:

    موج وبلاگی “!؟”ء”

  197. سیداحمد می‌گوید:

    آفرین دیوونه داداشی… آفرین!

  198. همسنگر می‌گوید:

    احمدجان دعاى من تو این شب ها حلم على ِ …

  199. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    من متوجه نشدم با این ننوشتن، می خوای حال کیو بگیری؟؟
    بنویس بابا حوصلمون سر رفت. هی ما هیچی نمی گیم، تو هم هیچی نمیگی!
    بنویس از خاتمی …، که هوس کرده بیاد تو مراسم تحلیف.
    بنویس این مرتیکه … رو بزن با خاک یکیش کن. سید اینقدر … ندیده بودم.
    الان وقت سکوت نیست!

  200. ناشناس می‌گوید:

    بچه ها بدانید که انتخاب حسن روحانی در اصل نتیجه دنیا طلبی برخی از کاندیداها بخاطر عدم ائتلاف بود…………

  201. سیداحمد می‌گوید:

    خوابی که مسعود بهنود و یکی از روزنامه های زنجیره ای برای حسین قدیانی دیده اند، هرگز تعبیر نخواهد نشد…

    نویسنده قدر قطعه ۲۶ اگر چه به بعضی جبهه های سیاسی خودی نقد دارد، اما فقط و فقط برای حزب الله و به عشق حضرت ماه خواهد نوشت…

    دوستان عزیز؛ این روزها و این شب ها، داداش حسین بچه بسیجی ها را از دعای خیر خود محروم نکنید.

  202. میعاد می‌گوید:

    اللّهُمَ! حسینَنا کَتَبَ برایِ نحنُ و لا سکوتو برایِ نحنُ!! الهی! نحنُ الشوت و حسین لاشوتو! ای بابا پدرم دراومد که! خدایا خودت بش بفهمون که یه چیزی بگه! مُردیم بابا!
    الهیییییی آمین

  203. شیدا می‌گوید:

    خداوند آقاى قدیانى و قلم توانا و بى نظیرش را براى “حزب الله”، در درع حصینه خود، سلامت و تندرست و با عزت نگه دارد. تا هر وقت که ایشان صلاح بدانند با افتخار در انتظار نوشته هاى زیبایشان مى مانیم!

  204. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    بهنود در خواب بیند پسته دانه
    گهی زنجیره ای، گه ناشیانه
    بگوییدش؛ زهی خیال باطل!
    که عمار را «بیت»ست آشیانه

  205. نسیم می‌گوید:

    اینجا قطعه ای از بهشت است؛ نه با قلم که با سکوت باید فریاد کرد.

  206. بهار می‌گوید:

    درود! یه سوال خییییلییییی مهم لطفا یه جوری جواب بدید… مثلا یه اتفاق خیلی مهم تو ایام بیفته حسین قدیانی با قلمش نمیره دفاع؟ یا شادی؟ یا خدایی نکرده غم؟
    بگید خیالمو راحت کنید هی نیام سرک بکشم آپ کردید یانه!!!!!!

  207. سیداحمد می‌گوید:

    اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد…

    خدا! به حق عظمت امیرالمومنین ریشه دشمنانش را بخشکان…

    یعنی این حرامزاده ها اینقدر از پیروان حضرت رسول و مولا می ترسند که به مزار و حرمشان هم رحم نمی کنند؟! این بار هم کینه و حقارت و جهل و کفرشان را با اهانت به مرقد “عمار بن یاسر” و “اویس قرنی” نشان دادند!

    لعنت خدا بر این قوم شقی!

  208. Hoda sh می‌گوید:

    چرا نمیاین؟ ما بعد از خدا و اهل بیت، دلمون به شما حامیان اسلام خوشه… شما حامیان انقلاب… تو رو خدا روزه سکوت رو بشکنید… دلمون شکست از این سکوت پر حرف…
    خدایا! خودت به دل سنگین از غم این بچه شیعه ها نگاه کن… گشایشی کن…

  209. پسرشهید می‌گوید:

    “ما که رفتیم…ارسال شده در ۲۹ تیر ۱۳۹۲ توسط حسین قدیانی”
    نکنه واقعا…
    برگرد پهلوون

  210. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    لعنت بر وهابی ملعون…

  211. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    خواب این مسعود بهنود چی بود؟!

  212. ناشناس می‌گوید:

    http://www.ahestan.ir/?p=12573

    مذاکره همان تحریم است!
    متن خوبی از امید حسینی آهستان

  213. سیداحمد می‌گوید:

    در راستای “مستند امانت” که از شبکه یک در حال پخش است؛

    بر منکر صحت انتخابات در ادوار مختلف تاریخ جمهوری اسلامی
    لـــــــــــــــــعــــــــــــــنـــــــــــــتـــــــــــــ!

    بر عاملین و حامیان فتنه ۸۸ هم
    لــــــــــــــــعـــــــــــــــنــــــــــــتــــــــــــــ!

  214. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    پــــــــــــــــــــیـــــــــــــــــــــــــش بــــــــــــــــــــــــــــاد.

  215. بغض می‌گوید:

    🙁

  216. سیداحمد می‌گوید:

    به یاد سیدسجاد؛

    با چند تعریف عمومی از قلم داداش حسین + چند پیغام خصوصی و تمنا برای گفت و گو با فلان روزنامه زنجیره ای، قصد دارند همان پروژه ای را که یک بار روی … اجرا کردند، این بار برای حسین قدیانی تکرار کنند!!! خیال کرده اند می توانند با سوء استفاده از ۴ تا نقد و حرف حساب داداش حسین، فاصله نویسنده “نه ده” را با خودشان کم، و با جریان حزب الله زیاد کنند!!! البته از حق نگذریم؛ در شرایطی که درستی تحلیل داداش حسین، بیش از گذشته ثابت شد، اصلا تعامل خوبی با او و روزنامه وطن امروز صورت نگرفت… اون از دشمن، اینم از دوست!!

    من خیلی سربسته گفتم و فقط برای اینکه شما دوستان خوب هم در جریان باشید.

  217. بی نشان می‌گوید:

    داداش حسین

    ناراحت نباش. همه شما رو می شناسن و می دونن که شما همون داداش حسین بچه بسیجی ها هستی.

  218. فضه می‌گوید:

    عباس، امان نامه را قبول نمی کند… او علمدار حسین است…

    خانه حسین قدیانی فقط و فقط بیت رهبری است…

  219. جلیل حسنی می‌گوید:

    چقدر تفاوت داره تعریف رهبر از تکلیف و تکلیف گرایی، با اون کاری که شخص علامه مصباح و فرقه پایداری توی انتخابات انجام دادن. اینا به جای پذیرش اشتباه و عذرخواهی، در وطن امروز رو تخته کردن!! واقعا بی نقش نبودن در این تعطیلی!! اونچه که برای اینا خیلی داشت گرون تموم می شد این بود که حسین قدیانی داره از زاویه ولایت و دریچه حزب الله بهشون نقد صحیح، وارد می کنه… و چون حسین قدیانی، انگهایی مثل ساکت فتنه بهش نمی چسبید، زبون مهم ترین روزنامه ای که توش راحت و آزاد می نوشت، قیچی شد!!!!

  220. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    شتر در خواب بیند پنبه دانه…

  221. سیداحمد می‌گوید:

    از دشمن که توقعی نیست، اما واقعا کم پیش میاد یکی حرف حساب بزنه، حرف حسابش هم مورد تایید بزرگان واقع بشه، بعد اینجور با خودش و روزنامه اش برخورد کنن! این توری که پهن شده، اهمیت قلم داداش حسین ما رو می رسونه، هم برای دوست، هم برای دشمن…

  222. موری می‌گوید:

    این جور کارا، معمولا پروژه مسعود بهنود و قوچانیه. اینی هم که چند وقت پیش تعدادی از روزنامه نگاران زنجیره ای بازخواست شدن، دقیقا به خاطر پروژه های مشترک شان با بی بی سی بود که می نشستن طراحی سازماندهی شده می کردن و… تاوان حرف حساب، اینا رو هم داره دیگه… هر چند که ندید معلومه کور خوندن! حسین قدیانی اگر نقدی هم به تفرقه و تفرق و جماعت اگر مومن و اگر حزب اللهی (!!!!) داره، اتفاقا به خاطر ولایت و وحدت هستش. انصافا تحلیل های سیاسی حسین قدیانی کجا؟ این کجا که روان بخش می گه: تا چند سال دیگر فقط دوم خردادی ها توی صحنه سیاسی کشور می مونن و گروه پایداری!!!!!!!!!!!!!!!!!! راستی، یادش گرامی باد این حرف علامه مصباح که: اصلاح طلبان در صحنه نیستند و خطری ندارند، باید رقابت بین جریان اصولگرایی وجود داشته باشه و مردم هم انتخاب کنند!!!!!!!!!!!!

    این نشون میده آدم می تونه عالمی در حد و اندازه های آقای مصباح باشه، ولی در زمینه کار سیاسی، ناوارد و نابلد.

  223. موری می‌گوید:

    اینم بگم:

    سایت … نیوز انصافا فاقد شرف هستند، وقتی سخن حضرت آقا درباره تکلیف گرایی رو با تحریف، تیتر می کنن! بعد هم مثل آشفته ها میرن یه سخنرانی قدیمی علامه رو علم می کنن که بگن؛ نظر علامه و آقا درباره تکلیف و نتیجه هیچ فرقی نداره!!!!! بابا! قرار بود پایداری همیشه جواب بده یا پررویی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ شماها مگه نمی گفتین؛ ما چی کار به نتیجه داریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و فقط باید بر اساس تکلیف عمل کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    در ضمن، اگر کسی الان کامنت بگذاره که؛ ببین بهنود در حسین قدیانی چی دیده که داره ازش تعریف می کنه، من این جواب رو می دم:

    اهمیت! بله، اهمیت! حسین قدیانی خیلی مهمه که حتی اینا هم دنبالش هستن… منتهی کور خوندن! بلاتشبیه، شمر هم وقتی امان نامه به حضرت عباس بن علی داد، نعوذبالله آیا به خاطر … بود یا اهمیت علمدار کربلا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ معلومه که قلم داداش حسین توی نویسنده های این وری، حتی اون وری، نمونه و تک و نایابه… و خیلی ها دنبالش هستن… اینم معلومه که از تنور داغ و آتشین داداش حسین، هرگز نونی برای بی بی سی و رسانه های زنجیره ای گرم نمی شه.

  224. چشم انتظار می‌گوید:

    در راستای اون لـــــــــــــــــعــــــــــــــنـــــــــــــتـــــــــــــ! که آقا سید گفتتند! به دوستان پیشنهاد می کنم، اون هایی که مستند “مصاف” رو تا حالا ندیدند، حتما حتما، قسمت اولش رو که تولید شده، ببینند. هر چند که به سختی گیر میاد و دانلود هم نمی شه! لکن؛ می تونید با مراجعه به سایت سفیر، خریداری کنید…

  225. سلام می‌گوید:

    در تایید مثالی که موری زد، منم باید اینو بگم که یک وقت دشمن حتی از امام و رهبر و دیگر خوبان روزگار هم تعریف می کنه، که این ناشی از “اعتراف دشمن” است، نه هیچ چیز دیگر. آقای قدیانی تا به حال اندازه یک کلمه هم باب میل بی بی سی حرف نزده. اتفاقا اونایی که دوگانه سازش و مقاومت رو توی انتخابات خرج کردن، و بد هم خرج کردن، در زمین بی بی سی بازی کردن.

  226. سیداحمد می‌گوید:

    ببین داداش حسین؛

    مطلب نمی نویسی، این همه حرف و حدیث به وجود میاد، به کنار، واقعا به کنار، تیم محبوبت هم می بازه!!! 🙂

  227. یه بیست و شیشی می‌گوید:

    چقدر جالب که حسین قدیانی حتی اون وقتهایی هم که مطلب نمی نویسه، باز یه علم شنگه داره برای مخاطب!!

    سید؛ استقلال ۱ سپاهان ۲ 🙂

  228. ... می‌گوید:

    اون جشن تکلیفی که داداش حسین گفت، واقعا باید برای پایداری ها گرفت!!!! لااقل بعد از صحبت های رهبر.

  229. چشم انتظار می‌گوید:

    یه بیست و شیشی عزیز
    همیشه، فغانی لطف داره در حق استقلال… سپاهان به نوعی ۱۲ نفره بازی کرد!!

  230. رنگ فقط آبی می‌گوید:

    آقای سید احمد، تیم های امیر قلعه نویی همیشه اول فصل بد نتیجه می گیرند، فلذا جوجه را باید آخر پاییز شمرد.

    منچستر انگلیس/ خاک بر سر پرسپولیس 🙂

  231. ناشناس می‌گوید:

    جناب قدیانی عزیز، نوشته هاتون همه درست (و ما هم شکی در دشمن شکنی و دشمن شناسی قلم شما نداریم) اما این سکوت تون داره بد تفسیر میشه در این شرایط و شاید بخاطر همینه که بعضی حرفا پیش اومده!

    جواب همه این یاوه سرایی ها فقط اینه که شما بنویسی… و دوباره شروع کنی.

  232. مینا می‌گوید:

    یه چیز بگما! دو روز آقای قدیانی با بصیرت، مطلب ننوشته، این همه دیگه حرف و حدیث نمی خواد! این حق هر نویسنده ای یه که چند روز استراحت کنه، اونم یکی مثل آقای قدیانی با اون همه پرکاری به خصوص در زمان برگزاری انتخابات. وقتی خط و ربط آقای قدیانی معلومه، دیگه چی کار داریم که روانبخش چی میگه یا بهنود چی میگه؟! اصلا بگذار روانبخش معتقد باشه حسین قدیانی میشه نوری زاد، بهنود هم معتقد باشه قلم حسین قدیانی خوبه!!

    ……………………… کی به حرف گربه سیاه بارون اومده؟!

  233. چشم انتظار می‌گوید:

    رنگ فقط آبی!
    لطفا توهین ممنوع!! یک استقلالی 🙂

  234. چشم انتظار می‌گوید:

    راستی!

    امروز روز قدسِ ها… راهپیمایی فراموش نشه…
    مرگ بر اسرائیل، مرگ بر آمریکا… مرگ بر منافق…

    ایشالا، به نبود ظاهری داداش حسین، هرگز عادت نکنیم… بگو خب!

  235. سیداحمد می‌گوید:

    اسامی احتمالِ قریب به یقینِ کابینه دولت امید و کلید را می خواندم؛
    مدرسه پیرمردها راه انداخته؟!
    😐

  236. چشم انتظار می‌گوید:

    ماه رمضان، بهار قرآن…

    اعطای شهروند افتخاری تهران، توسط حاج باقر قالیباف به استاد دوست داشتنی مرحوم ابوالعینین شعیشع. روحش شاد…
    http://www.mashreghnews.ir/fa/news/236942/%D9%82%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D9%85%D8%B5%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%AF

  237. باقر می‌گوید:

    حال ببینید قسمتی از سخنرانی آیت الله مصباح در ۱۰ مرداد (بعد از سحنرانی امام خامنه ای در جمع دانشجویان) بیان نموده است:
    آیت الله مصباح یزدی: عمل بر اساس تکلیف منافاتی با صبر و رضایت از تقدیر الهی ندارد.

    حال خود با این جملات را با جملات امام خامنه ای مقایسه کنید؛

    حضرت آیت الله خامنه ای: اینکه تکلیف گرایی یعنی ما اصلا به نتیجه نظر نداشته باشیم، درست نیست؛ تکلیف گرایی هیچ منافاتی با دنبال نتیجه بودن ندارد.

  238. چشم انتظار می‌گوید:

    دولت امید و کلید! 🙂 🙂

  239. نسیم می‌گوید:

    آخِی! فردا روز آخره ریاست جمهوریه احمدی نژاده!
    و…
    و شیخ حسن وارد می شود…

    خدایا! خودت کمک کن…

  240. چشم انتظار می‌گوید:

    چند برداشت آزاد، از “ما که رفتیم…”

    ما که رفتیم…
    هر کی نرفته، بره…!

    ما که رفتیم…
    هر کی بمونه، با سید احمد طرفه… 🙂

    ما که رفتیم…
    افطاری دعوتیم…

    ما که رفتیم…
    ولی؛ مبصر هست… 🙂

    ما که رفتیم…
    تا تشکر کنیم، از حمایت های بی دریغ برخی خودی ها…!! 🙁

    ما که رفتیم…
    یکی بخوابونیم زیر گوش بهنود و بیایم…

    ما که رفتیم…
    برنامه هامون رو، به دولت امید و کلید (!) ارائه کنیم…!! 🙂

    ما که رفتیم…
    تا مشخص بشه، کی راست می گفت، کی دروغ…!

    ما که رفتیم…
    تا قدرمون رو، بیشتر بدونن…

    ما که رفتیم…
    تا با خدای خود، خلوت کنیم…

    ما که رفتیم…
    ولی به کوری چشم همه ی بدخواهان، بر می گردیم و با وجود این که، مدرک مهندسی راه و ساختمان نداریم! ولی دهان یاوه گویان و دشمنان رو، آسفالت خواهیم کرد… 🙂

    ایشالا…

  241. سیداحمد می‌گوید:

    هی احمدی نژاد… هی…
    🙁

  242. میعاد می‌گوید:

    سلام خدمت همه بچه های منتظر!
    وعده ما فردا راهپیمایی روز قدس… البته بگما؛ من خودم به شخصه سر قضیه سوریه خیلی از دست حماس شاکیم ولی طرف حساب ما ملت فلسطین هستن، نه دولت حماس با اون بصیرت سوراخش!

  243. ناشناس می‌گوید:

    برادر حسین روزه سکوت گرفته! ما که نگرفتیم…
    وظیفه خودم دونستم که به همه دوستان عزیزم بگم لطفا همه فردا در راهپیمایی شرکت کنید…
    مرگ بر اسرائیل…
    مرگ بر آمریکا…
    مرگ بر انگلیس…

  244. قاصدک منتظر می‌گوید:

    بعضی متن ها یا بهتر بگم حرف ها رو در سکوتی معنا دار باید عمیق تر خواند…!
    متنی که شاید جمله جمله اش، هدیه آبداری باشد برای نوازش گوش بعضی ها…!!

  245. رهرو می‌گوید:

    شاید خیلی ها درست و حسابی متوجه نباشند ولی سایت حسین قدیانی با همین چند تا کامنتی که منتشر کرد، در اصل، نقشه ای را نقش بر آب کرد.

  246. محمدرضا می‌گوید:

    امروز راهی کربلا هستم. انشاالله دعاگوی همه بچه های قطعه ۲۶ و داداش حسین عزیز هستم

  247. شیدا می‌گوید:

    همراه با همه مردمان خداجو و حق طلب کشورم فریاد مى زنم: “مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل”
    چون قلبم با راهپیمایان روز قدس است، امیدوارم که خداوند مرا در ثواب آنها شریک کند!
    عمیقاً مطمئنم که در روز قیامت، خداوند براى راهپیمایان روز قدس حساب ویژه اى دارد!
    “راهپیمایی ما روز یکشنبه برگزار مى شه ولى این کجا و آن کجا!”

  248. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    قطعه ۲۶ ردیف سکوت مقدس/ دل سروده ای از «داداش حسین»

    ما که رفتیم… ولی زانچه که “بهنود” نمود
    روزخندی بنویسیم تو بخوان “گفت و شنود”

    خوابِ شیرینِ شتر، با همه ی زپرتی اش…
    تعبیرِ تلخِ یه چُرت با همه چِرت و پِرتی اش

    «قطعه» باقی، همگی منتظرم می مانید!
    نزد «سید» که باشید قدر مرا می دانید 🙂

    چون قلم خسته شد از دشمن و دوستِ ارزان
    روزه ی «زبان» گرفتیم، به ماهِ رمضان…

    با سکوت، تنگ نگشت عرصه بر عمارِ زمان
    ما که رفتیم… تو بخوان خالی نگردد میدان!

  249. yousef می‌گوید:

    حسین جان

    دکتر داره میره، نمیخای براش گوودبای نامه بنویسی!!!؟؟؟

  250. چشم انتظار می‌گوید:

    به گمونم! اولین متنی که داداش، ایشالا به همین زودی بنویسه، یک متن دلی باشه… 🙁

  251. رضا می‌گوید:

    من نمی فهمم که چرا حسین قدیانی باید سکوت کنه.
    چه حرفا!!!!

  252. عزیز می‌گوید:

    داداش کوشش؟
    نیستش؟

  253. ف. طباطبایی می‌گوید:

    “آخرین گفتگوی احمدی نژاد با مردم”
    بعد از سریال کلاه پهلوی………………. هیچی دیگه؛ فقط 🙁 🙁 🙁

  254. آذرخش می‌گوید:

    سلام
    ای بابا عجب روزگاری شده ها!
    محمود هم که می ره دیگه قوز بالا قوز. از فردا همه بیکار می شیم! 😀

  255. زهرا می‌گوید:

    وای!!!!!
    چطوری دوباره اصلاح طلبان و کارگزاران رو تحمل کنیم.
    دلم می خواد فریاد بکشم.

  256. تپش آرمانها می‌گوید:

    اون موقعی که نتیجه انتخابات اعلام شد…
    اون موقعی که دنیا دور سرم چرخید…
    اون موقعی که تمام لحظه های سخت دوره دوم خرداد، از جلوی چشمم گذشت و مرور شد…
    اون موقعی که حس کردم دلم می خواد بشینم و ساعتها گریه کنم…
    اون موقع می خواستم به همه دنیا بگم که دلم شور میزنه واسه امام خامنه ای. چی بکشه با اعوان و انصار هاشمی و خاتمی.
    فدای دلش که چی کشید توی دوره سیاه دوم خرداد و قبل از اون توی دوره کارگزاران
    یا صاحب الزمان!
    دلم واسه آقام می سوزه…

  257. محمد می‌گوید:

    سلام بر شیخ امید….

  258. یه بیست و شیشی می‌گوید:

    داداش حسین! احمدی نژاد رو دیدی؟ از راننده و خواننده تشکر ویژه کرد، اما آقا نه!!! البته از آقا تشکر کرد ولی خیلی سرد و بی روح تازه بعد از تشکر از مردم، مثل اینکه هنوز نفهمید اگه حمایت های آقا نبود اصلا جایی بین ما نداشت.

  259. سیداحمد می‌گوید:

    داداش حسین؛

    من اگر ناراحتم، ناراحتم از اینکه لیاقت حمایت حضرت آقا رو نداشت!
    اگر آقا نبود، محمود هم سال ۸۸ مثل مرسیِ امروز، بازداشت و احتمالا اعدام شده بود! ناراحتم از اینکه نفهمید و قدر ندونست!
    اینکه لیاقت علاقه مردم رو نداشت!
    اینکه نمک نشناسی کرد!
    من از رفتنش ناراحت نیستم؛ ناراحتیم از جای دیگه ایه!

    در هر صورت، ما شاید دلتنگ بعضی خوبی های احمدی نژاد بشیم، اما هرگز دلتنگ همه آنچه در دولتین نهم و دهم گذشت، نخواهیم شد. و قطعا منکر معایب متعدد و ویژه این دولت هم نیستیم. البته شکر خدا، خوبی های احمدی نژاد و ۲ دولتش، به شکلی کامل تر، زلال تر و قدیمی تر در شخص ولی فقیه و اصل انقلاب/ جمهوری اسلامی مستتره… پس حتی دلتنگی بابت محاسن دولت احمدی نژاد هم بی وجه و بی مورده. به آینده باید اندیشه کرد و رو به جلو باید گام برداشت…

  260. بغض می‌گوید:

    آقا سید

    همون اولش اسم آقا رو اورد گفت از مقام معظم رهبری تشکر می کنم…
    ولی در کل این دانشگاه ایرانیانش احیانا ربطی به مکتب ایرانی نداره که!!!
    شماره حساب چرا میده؟!!!
    دولت پاینده!!!!!!!!!!!!!
    یعنی عمراااا یادمون نمیره کسی رو که به خاطر آقا بهش رای دادیم جلوی آقا ایستاد اون هم به خاطر کسی مثل مشایی!!! عمرااا!

  261. هم نفس می‌گوید:

    تپش آرمانها؛

    چند وقت پیش داشتم صحبت های حضرت آقا رو در پایان دوره ی ریاست جمهوری رئوسای جمهور مختلف می خوندم، چیزی که من از صحبت هاشون حس کردم خون دل خوردن نبود. حتی به نظر من حضرت آقا خیلی بیشتر از آقای احمدی نژاد به آقای خاتمی ابراز تشکر و قدردانی و محبت کرده بودند. به نظر من این ماها هستیم که بعد از ۸ سال دست احمدی نژاد و اعوان و انصارش برامون رو شد، ولی حضرت آقا از ابتدا آشنایی داشتن با اینها. به نظر من خون دل خوردنشون از این گروه که اسم اسلام و عدالت علوی رو یدک می کشیدن، بسی بیشتر از خون دل خوردنشون از کارگزارانی ها و اصلاحاتی ها بود. (یعنی از اونا که توقعی نداشتن که حالا بخوان ناراحت رفتار و گفتارشون باشن) پس بهتره از حالا شروع نکنیم به بد بینی و بدنگری به آقای روحانی و گروهشون. من هم حالم خیلی بد شد از شکستی که به دست مدعیان تو انتخابات خوردیم، ولی اگر به هدف چشم بدوزیم که همانا اعتلای اسلام و کشور است، کمی بیشتر طمانینه بخرج می دهیم و دیرتر راجع به دولت جدید به فرمایش رهبرمون، قضاوت می کنیم.

  262. باقر می‌گوید:

    خداحافظ رئیس جمهوری که روزی مصباح، تو را به امام زمان وصل کرد و دگر روز، به فرماسونری!! خداحافظ دوره افراط و تفریط!!… و ای کاش با رفتن احمدی نژاد، علامه مصباح هم به اصل خود برگردد و دوره مصباحیسم، پایان گیرد…

    سخنی با بعضی دوستان؛

    یک: اگر ممکنه این قبیل کامنت ها و آه و ناله سر دادن ها را تمام کنید. وانگهی، «آقا» رو اینقدر که خریت بعضی مثلا مومنین و حزب اللهی ها ناراحت می کنه، عمرا شیخ حسن بکنه. همون بی شعورهایی که هنوز وارد جشن تکلیف نشدن، واسه ما تکلیف تکلیف می کنن!! اینی هم که انتخابات رو با خریت محض خودی ها به شیخ حسن باختیم، خداوکیلی، گناهش نه گردن هاشمی است، نه ربطی به خاتمی داره… و اینکه به لزوم و اهمیت ائتلاف و وحدت پی بردن، عقل شون رو می رسونه، نه گناه شون رو!! از جای دیگه سوختین، از جای دیگه خوردین، واسه چی به حسن روحانی بد و بیراه می گید؟؟!! یه کم به خودتون و سیاست ورزی غلط جریان اصولگرایی بگید، بلکه دنیا به خاطر نفهمی اگر مومنین و اگر حزب اللهی ها روی سرتون بچرخه!! واقعا تاسف می خورم از دیدن بعضی کامنت ها… چه خوبه اگه یه کم به جای حسرت خوردن بابت رفتن سلطان محمود، دل تنگ شعور نداشته خودی ها بشیم!! و فراموش نکنیم ۱۱ روز دورکاری، کار کی بود؟؟!!

    دو: حالا مثلا خیلی موضوع مهمیه که این بابا از رهبر تشکر کرده یا نه؟! سرد کرده یا گرم؟! اگه رئیس جمهور شدن یکی مثل حسن روحانی ضایعه باشه، از جمله ضایعه آفرینان، البته در کنار فرقه بی مغز پایداری، همین جناب احمدی نژاد بود!!!! حالا شما گیر کردین توی تشکر این بابا از رهبر!! هنوز طرف نرفته، بعضی دوستان، پروژه بازگشت به احمدی نژاد رو با این آه و فغان سر دادن ها آغاز کردن!!!!

    در ضمن، تا وقتی که بخش مهمی از امکانات و بیت المال، دست علاقمندان فرقه پایداریه، فقط اونایی بی کار میشن که فهم و جرئت بیان حرف حساب، ایضا گستاخی پرداخت هزینه اش رو داشته باشن… البته توی رنج بچه حزب اللهی ها!!

  263. فضه می‌گوید:

    از بین بردن اعتماد مردم کار سختی بود که احمدی نژاد کرد…

  264. فضه می‌گوید:

    بیاید فقط برای عزت اسلام دعا کنیم؛
    خدایا!
    از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزا…

  265. خیابانی می‌گوید:

    تو این شب های آخر برای شفای همه بیماران جسمی و روحی و عقلی دعا کنید.
    برای دل بیمار بنده هم دعا کنید…

  266. سلیم داورزنی می‌گوید:

    داداش حسین

    متوقف شدن پرسپولیس مبارک، گور بابای سیاست… 🙂

  267. ل. محسنی می‌گوید:

    کامنتها را می خواندم؛
    خیلی متحیر شدم که چرا درباره چیزهای معلوم نیست چقدر مهم، بیشتر نظر داده شده تا خود متن که علی القاعده کامنت باید متناسب با متن و درباره پست باشد. واقعا آقای حسین قدیانی عالی نوشته اند، به خصوص آخر متن زیبای شان که بیان شده:
    “خیلی ها می گویند؛ «سنگی که در فتنه ۸۸ به سر حسین قدیانی خورد، قلم او را متحول کرد!» من واقعا نمی دانم تاثیر آن سنگ کذایی چقدر بود، اما من قبل از وطن امروز هم دستی بر قلم داشتم… بگذار حرفم را جور دیگری بزنم؛ «پشت سر کتاب «نه ده»، نه یک نویسنده، که یک روزنامه، روزنامه ای موثر و جریان ساز به نام «وطن امروز» نشسته… که این، آخرین شماره آن است». طنز وحشتناکی است؛ اغلب دوستانی که وطن امروز را غیر موثر می دانند، وقتی به آرشیو سایت شان مراجعه می کنی، پر است از مطالب همین روزنامه، منتهی بدون منبع!! بلکه سندی باشد بر بی تاثیری یک روزنامه مظلوم!! وطن امروز! حلال مان کن شمارگان مظلوم… تو امثال مرا را از مظلومیت درآوردی، با این هزینه گزاف که خودت از مظلومیت بمیری!! زورشان به قلم ما نرسید… تو را از زیر دست ما کشیدند!! تو مرداد خود را، زندگی خود را، و «شماره فردا»ی خود را، فدای فریاد ما، بلکه قربانی فردای ما کردی!! آخرش هم تو، بی هیچ دادگاه و محکمه ای، جورکش حرف حساب ما شدی!! تو نشان دادی که می شود روزنامه، از روزنامه نگار هم مظلوم تر شود!! و کاغذ از قلم!! خداحافظ روزنامه دوست داشتنی… صاحب تیتر یک «غدیر قم»… و منبع موثق «خانه ام بیت رهبری است». اما مخاطبان آشنا! همراهان عزیز! این سوگواری در ردیف تکالیفم است! گاه هست که قلم به کاغذ بدهکار می شود! لطفا اثر وطن امروز را در خنده های BBC رصد کنید… و من و دیگر همکارانم، ایضا وطن امروز را حلال کنید که خدای سلام، همان خدای خداحافظی است… این، آخرین یادگاری من برای شما؛ «همه جا پاییزش قشنگ تره!»… دست علی نگهدارتان!”
    . . . . .
    به سهم خودم “خواهری کوچکتر و دعاگو” از جناب آقای قدیانی و سایر همکارانشان در روزنامه وطن تشکر می کنم و برای دوباره خواندن نوشته های شیرین و پست های دلنشین این فرزند معزز شهید لحظه شماری می کنم. هرگز تا این حد تشنه به روز شدن یک وبلاگ و جوشیدن مجدد قلم سرخ یک نویسنده متعهد نبوده ام، هرگز!
    آقای قدیانی؛ شما از نظر من، تنها نویسنده ای هستید که وقتی حدودا ۲ هفته نمی نویسید، انگار ۲ سال است که ننوشته اید! به احترام این اشتیاق که می دانم فقط هم مختص به این خواهرتان نیست، دوباره “قطعه آسمانی بیست و شش” را با آتشفشانی از بهترین کلمات و قشنگ ترین جملات، ستاره باران کنید.

  268. سیداحمد می‌گوید:

    ل. محسنی بزرگوار؛

    تا حدودی با شما موافقم! اما…
    اما به این نکته هم دقت کنید که زمان زیادی از آپ شدن این متن می گذرد و کامنت ها تا چند روز بعد از تاریخ ۲۹ تیر، مربوط به متن است. طبیعی است که تاخیر در آپ شدن مطلب جدید، سبب فاصله گرفتن کامنت ها از موضوع اصلی می شود!

    علاقه شدید دوستان به داداش حسین، یکی از مسائلی است که سبب شده دوستان ابراز نگرانی، علاقه، محبت، انتظار و غیره کنند!

    یکی از تفاوت های قطعه ۲۶ با خیلی سایت ها، در همین زنده بودن است!
    اینجا اینطور نیست که کسی بیاید و نظرش را راجع به متن بگوید و برود تا متن بعد!

  269. z می‌گوید:

    http://www.lenzor.com/mohammadm/31537

    سری بزنید، حالی دست داد لایکی هم بزنید!

    التماس دعا

  270. نسیم می‌گوید:

    دوستان مراسم تنفیذ ساعت ۱۷ بصورت زنده از شبکه های یک، خبر، جام جم و… پخش میشه.

    بابا بی خیال روحانی و فرقه پایداری و احمدی نژاد و…!! خدا رهبر عزیزمون رو برامون نگهداره(بگو آمین)
    چقدر حس خوبی به آدم دست میده که همه بدونن تا امضای فقیه عادل جامع الشرایط پای حکم ریاست جمهوری نباشه شیخ حسن رئیس جمهور قانونی نمیتونه بشه حتی با هجده میلیون رای…
    تا کور شود هر آنکه نتواند دید…

  271. .:وبلاگ حـــِــذر بروز است:.

  272. ناشناس می‌گوید:

    سلام؛
    نماز روزه هاتون قبول.
    بنده یک فیلم کوتاه دو دقیقه ای هنری در مورد ماه رمضان ساختم…
    که در این صفحه قرار داره: http://www.aparat.com/v/fNSrk
    از دستش ندید… یه حس متفاوت…
    تنها درخواستم اینه که دکمه ی لایک زیرش رو بزنید.

  273. زینب غلامی می‌گوید:

    آقای قدیانی
    کو اون فکه نویسی هایی که قرار بود متوقف نشه… ما منتظریم… با دست پر تشریف بیارید.

    از آقای روحانی هم متشکریم که با برخی جملاتشون توی مراسم تنفیذ دل مارو به درد آوردن… التماس دعا

  274. زینب غلامی می‌گوید:

    بخشی از متن حکم تنفیذ ریاست جمهوری:

    اکنون که رأی قاطع ملت ایران شخصیتی دانشمند، و کار آزموده ی میدانهای گوناگون، و دارای سوابق جهادی متعدد، و مفتخر به حضور در مسئولیتهای دینی و سیاسی را به مدیریت اجرایی کشور، برگزیده است، اینجانب نیز به پیروی از آنان و همراه با تبریک به ایشان، رأی ملت را تنفیذ و جناب حجه الاسلام آقای دکتر حسن روحانی را به ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب می کنم و از خداوند متعال توفیقات بزرگ ایشان را در این مسئولیت خطیر و با ارزش مسألت می‌نمایم.

    بدیهی است که آن رأی و این تنفیذ تا هنگامی است که ایشان به تعهد در پیمودن صراط مستقیمی که تاکنون در پیش داشته اند یعنی راه آرمانهای نظام اسلامی و دفاع از حقوق ملت و ایستادگی در برابر زورگویان و مستکبران پایبند باشند که به کمک الهی چنین خواهد بود؛ ان‌شاءالله.

  275. چشم انتظار می‌گوید:

    بلاخره، کلید رو تحویل گرفت! اما…

  276. فاطمه می‌گوید:

    هم نفس جان!
    اگر بری تاریخ سیاسی دوره اصلاحات و کارگزاران رو بخونی اونوقت متوجه میشی که خون دل خوردن یعنی چی. خواهش می کنم در راستای کوبیدن احمدی نژاد، گناهان اصلاحاتی ها و کارگزارانی های معلوم الحال رو پاک نکن. بعدشم شما از کدوم منبع و مرجعی که هیچ کس ازش اطلاع نداره میگی آقا از خاتمی بیشتر تشکر کرد؟؟؟؟؟؟؟ واقعا بعضی حرفها خیلی عجیبه. خوب که ندادن تاریخ رو شما بنویسی…

  277. میعاد می‌گوید:

    سلام دوباره! داداش یعنی اگه امشبم چیزی ننویسی، دیگه واقعا فکر میکنم یه اتفاقایی افتاده ها!!!!!! بابا بی خیال! بسه دیگه! بقول خنده بازار یه نگاهی به دور و بر خودت بنداز!

  278. سیداحمد می‌گوید:

    توکلت علی الله…

    😐

  279. برف و آفتاب می‌گوید:

    مراسم بامزه‌ای بود! پر از اشتباه لپی بود؛ حتی از طرف جناب گلپایگانی! 🙂

  280. بغض می‌گوید:

    چه نکاتی داشت این مراسم تنفیذ…
    آقا چقدر قشنگ جملات روحانی رو تکمیل و تصحیح می کرد…

  281. هم نفس می‌گوید:

    سرکار خانوم ، فاطمه؛

    نمی دونم به استناد به کدوم جمله فرمودید گناهان اصلاحاتی ها و کارگزارانی ها را پاک کردم. من معتقدم متاسفانه هم آن گروه ها و هم دولت نهم و دهم در کنار نکات مثبت شان نکات منفی و یا بقول شما گناهان جبران ناپذیری داشتند. حرفم این بود که ضربه ی ای که اشتباهات و گناهان جناب احمدی نژاد و انصارش داشتند در بسیاری اوقات مهلک تر بود. چون نام عدالت و ولایت فقیه را بر دوش خود اصرار داشتند که یدک بکشند. در جایی هم آقای احمدی نژاد رو نکوبیدم. ایشان با رفتار خودشان به اندازه ی کافی کوبیده شده اند، نیازی به ما ندارند. (متاسفانه البته!)

    فرمودید از کدوم منبع و مرجع؟… می تونید به این آدرس مراجعه کنید:

    http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3299
    http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=23094

    خلاصه اش را هم میتوانید در این سایت ببینید:
    http://www.alef.ir/vdcewx8zwjh8o7i.b9bj.html?193022

  282. فاطمه می‌گوید:

    هم نفس!
    من اون جمله شما رو گفتم که نوشته بودید از خاتمی بیشتر تشکر کردن. من توی این بیشترش مونده بودم که از کجا آوردید. این مطالبی هم که شما گفتید، قدردانی حضرت آقا رو نشون می داد ولی اثبات نکرد که ایشون از خاتمی، بیشتر قدردانی کردن!!!!! این واژه بیشتره که گفتید داره خفه می کنه منو. کسی منکر قدردانی حضرت آقا نبود.

  283. هم نفس می‌گوید:

    فکر کنم اگر یه نفس عمیق بکشید، تا این خفه گی بر طرف شه، بعد متن ها رو کامل بخونید و مقایسه کنید، واژه ی بیشتر رو درک می کنید. اگر هم باز نظرتون همون بود که خب محترم است. من ابتدا هم عرض کرده بودم که به نظر من اینگونه است. مطلق که نگفتم. هر کسی می تونه برداشت خودشو داشته باشه. موید باشید.

    برادر قدیانی؛ برادر حسین؛ عزیز! کاش این قطعه این روزها بروز می شد…

  284. فاطمه می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی، خدا قوت!
    شما از معدود کسانی هستید که من چند سالی است مرتب به سایتتون سر می زنم و از مطالب خوبتون استفاده می کنم.
    چند وقتی است من هم یه وبلاگ راه انداختم برای حجاب؛ خوشحال میشم شما هم سر بزنید و راهنمایی کنید.
    همیشه موفق باشید در ضمن با اجازه لینکتون می کنم.

  285. زهرا می‌گوید:

    سلام؛

    من دو سه روز میشه که کتاب قطعه ۲۶ رسیده دستم.
    کلی سوال هم برام پیش اومده که از دور و وریا پرسیدم.
    یه عزیزی گفت به خودآقای قدیانی ایمیل بزن بپرس قانعت میکنه.
    اومدم ازتون اول اجازه بگیرم بعد اگه شد ایمیل تون رو بگیرم.
    جواب رو تو وبلاگم بدید ممنون میشم.
    تو راهی که انتخاب کردید موفق باشید.
    یاعلی

  286. محمد می‌گوید:

    بیچاره این اصلاح طلب ها که از فرط بی نفری، مجبور شدن از حسن روحانی آویزان بشوند!!

  287. محمد می‌گوید:

    اوضاع مصر را نگاه کنید؛

    واقعا کلاس کار جمهوری اسلامی بالاست… مراسم شیک و شکیلی بود…

    دمت گرم مولای خراسانی!

  288. میم می‌گوید:

    انصافا بعضی جاهای سخنرانی روحانی تکبیر اصولگرایانه داشت که انجام شد…

    برای رئیس جمهور و دولت یازدهم دعا می کنیم…

  289. محمد می‌گوید:

    راستی! از اون لحاظم نمی خواد خیلی نگران باشی.
    این کابینه ای که ما امروز دیدیم انگار ستاد میرحسینو کپی پیست کرده باشن!
    فقط می مونه بحث شخصیت خودش که اونم میرحسین یه ذره چپ میزد این بابا از بن لیبراله…
    بعضی ها… بای بای

  290. مادرانه می‌گوید:

    انصافا سخنان روحانی بیشتر اصولگرایانه نبود تا اصلاح طلبانه؟؟!!

  291. منتظر می‌گوید:

    ظریف، نجفی، زنگنه، ربیعی مخصوصا و… از جناح تندرو چپ هستند. مواظب باشید!

  292. بسم هو می‌گوید:

    شما که با نوشتن نامحرم نبودید…

    خداقوت*

  293. درود بر پیکر پاک مهدی عزیزی می‌گوید:
  294. س.م می‌گوید:

    با سلام و خسته نباشید؛
    لطفا اگه امکانش هست درباره حماسه اقتصادی بنویسید. ممنون.

  295. الی می‌گوید:

    سرت سلامت…

  296. ناظر می‌گوید:

    حسین! فدایی داری به مولا

  297. یل می‌گوید:

    سایت یا هفته نامه قرار نیست راه بندازید

  298. داستان زندگی «خانواده ی آقای هاشمی» را وارد کتب درسی کنید!
    http://hezr85.blog.ir/post/55

    (پوستر+طنز نوشت درباره خانواده هاشمی رفسنجانی بهرمانی)

  299. سعید می‌گوید:

    خدا را صد هزار مرتبه شکر که به هر دلیل بساط امثالکم جمع شد تا…

  300. علیرضا نادری می‌گوید:

    سلام…
    خدا قوت…
    مطلبی من باب بسته شدن روزنامه وطن در وبلاگم نوشتم.
    دلنوشتکی هم می تواند به حساب بیاید…
    اگر مایل بودید، به وبلاگ ما سری بزنید.
    در وبلاگ محقر ما همیشه باز است!
    برایم آخر خوشحالیه که به ما سری بزنید.

  301. ناشناس می‌گوید:

    اگر به جای آنکه مجیزگوی دولت باشید حامی ملت بودید، کارتان به بی پولی و ورشکستگی نمی کشید!

  302. طاهر می‌گوید:

    سلام،

    ظاهرا قرار هست روزنامه دوباره راه بیفته… درسته؟!
    و من الله توفیق…

    یا علی

  303. مجاهدت می‌گوید:

    با سلام و عرض خسته نباشید؛ ما از سایت فرهنگی مجاهدت، بسیج دانشجویی دانشگاه سمنان، به آدرس http://www.mojahedat.ir درخواست تبادل لینک و به نوعی همکاری فرهنگی با شما در فضای مجازی داریم.
    اگر موافقید بفرمایید تا اقدام شود.
    با تشکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.