هنوز هم با دلی آرام و قلبی مطمئن

«همت جهادی» چاره ساز است…

حسین قدیانی/ وطن امروز/ ۱۱ خرداد ۱۳۹۲

یکم: کمتر از ۲ هفته به یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری مانده اما مساله اینجاست که کمتر از ۳ روز به بیست و چهارمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) باقی مانده. حقا که این «مردمسالاری باشکوه دینی» را به حضرت روح‌الله بدهکاریم. گرامی باد یاد امام. یاد امام، یاد همه شهداست. یاد «دلی آرام، قلبی مطمئن، روحی شاد و ضمیری امیدوار»، آن‌هم با لحن زیبای خامنه‌ای. باید هم «آقا» وصیتنامه امام را می‌خواند. اماما! با وجود چنین خلف صالحی، ما نیز دل‌مان آرام است. رای‌مان شاید فرق کند اما بیعت‌مان یکی است؛ «سیدعلی حسینی خامنه‌ای»… همان نازنین که گفتی؛ «لیاقت رهبری دارد». اماما! با احتساب حماسه پیش ‌رو، به حول و قوه الهی، این هفتمین انتخابات ریاست جمهوری است که در فراق شما برگزار می‌کنیم. تسکین این جدایی، جانشین شماست. رهبر با تدبیری داریم. حکومتش بر دل‌های ماست. حکیمانه است. اماما! نشان به نشان «تنفیذ»، خامنه‌ای چونان شما، پای بد و خوب رای ما ایستاده است. «جمهوریت» باید شهادت دهد ایستادگی علمدار را. رای با ماست؛ تنفیذ با اوست. در همه این مدت، او فقط یک رای داشته. یک راه داشته. راه روح‌الله. اماما! زمان شما ۴ بار انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد، زمان «آقا» با احتساب حماسه ۲۴ خرداد ۷ بار. با رهبری حضرت سیدعلی، حتی یک روز، بلکه یک ثانیه، خللی در مردمسالاری دینی وارد نیامده. سر موعد، همه این انتخابات‌ها برگزار شده و ان‌شاء‌الله می‌شود. اماما! تا چند روز دیگر وارد بیست و پنجمین سالگرد امامت خلف صالح شما می‌شویم. دشمن خیال می‌کرد بعد از شما، مهر باطل می‌زند به مردمسالاری دینی. فکر اینجا را نکرده بود که قلب شما با وجود خامنه‌ای، مطمئن است. دشمن، با ما بر سر حتی برگزاری «یک» انتخابات ریاست جمهوری بعد از شما، شرط بسته بود؛ فکر ۷ تا را که اصلا نمی‌کرد! اما اماما! هر وقت که ما چونان این کلمات و جملات، خواستیم تشکر کنیم از امام خامنه‌ای، رهبر برای ما از شما سخن گفت، از امام خمینی. از خود گذشت و از شما گفت؛ «این انقلاب، بی‌نام امام خمینی، در هیچ کجای جهان، شناخته شده نیست». نشد یک سخنرانی از ایشان بشنویم، یاد شما در آن نباشد. اگر تو می‌گفتی؛ «خرمشهر را خدا آزاد کرد»، ایشان هم نشانی «دست قدرت خدا» را به ما می‌دهد. خدا و خمینی… همه حرف «آقا» با ماست که هم متخلص و هم متخلق به «امین» است. اماما!‌ ای روح‌الله مهربانی‌ها! ما قدردان مایه دل آرام شماییم. ولو به وسعی اندک، ما قدر خامنه‌ای را می‌دانیم. اماما! رای اصل کاری ما، روز ۲۴ خرداد و ۲ خرداد و ۳ تیر نیست؛ تا ۱۴ خرداد هست، تا ۲۲ بهمن هست، تا ۹ دی هست، این روزها دیگر کیست و چیست؟! فقط در قیاس با دموکراسی دروغین غرب است که ما به ۲۴ خرداد ۹۲ ی‌مان، به لطف خدا پز خواهیم داد، و الا رای ما، همه عظمتش مدیون بیعت ماست. رای ما عوض می‌شود؛ آنچه تغییر ندارد، بیعت ماست. و ما فقط در امتداد بیعت لایتغیرمان، رای می‌دهیم. اماما! درود می‌فرستیم بر ضمیر امیدوار تو. خداوند بر درجات عالیه‌ات اضافه کند.

دوم: به آمریکایی‌ها حق می‌دهم گاهی در امور داخلی ایران مداخله کنند! تقصیر دودمان پهلوی است! بد‌عادت بار آورده‌اند این یانکی‌ها را! وزیر خارجه آمریکا، از خواب که بلند می‌شود، هنوز فکر می‌کند زمان شاه است! شورای نگهبان اعلیحضرت زپرتی، کاخ سفید بود! این برود، آن بیاید! این باشد، آن نباشد! دم شورای نگهبان جمهوری اسلامی گرم، که به عدد همه روزهای انقلاب، پهن هم بار اتاق بیضی نکرده! گفتم که؛ «آمریکایی‌ها حق دارند در امور داخلی ایران مداخله کنند» اما انقلاب اسلامی هم حق دارد که به جای رای و نظر و اراده بیگانه، متکی به آرای ملت خودش باشد. طرفه حکایت اینجاست؛ اگر یانکی‌ها فقط در مقام حرف، در امور داخلی ما دخالت می‌کنند، انقلاب اسلامی اما در مقام عمل، گریبان نظام سلطه را گرفته. مداخله جمهوری اسلامی در امور آمریکایی‌ها دیدنی‌تر است! تا پیش از انقلاب ما، آمریکا اراده می‌کرد، علیه یکی کودتا می‌کرد و آن یکی را سر کار می‌آورد. به عبارتی آمریکا، رئیس‌جمهور همه دنیا بود! می‌برید و می‌دوخت! اینک اما انقلاب اسلامی، برای این کدخدای بی‌خدا، رسما دارد نقش اپوزیسیون را بازی می‌کند. یک اپوزیسیون قوی و مسلط! اگر به قول قشنگ رهبرمان، یاوه‌سرایی‌های اخیر سران کاخ سفید، اصلا ارزش جواب دادن ندارد، در عوض، آمریکا مانده که چگونه جواب «مقاومت» را بدهد؟! بیچاره‌ها خواسته بودند برای غرب آسیا «نقشه راه» بکشند، لیکن با مداخله جمهوری اسلامی -بخوانید با مداخله مقاومت!- نقشه راه تبدیل به «بیداری اسلامی» شد! بیچاره‌ها خواسته بودند بشار اسد را کانه گذشته، با یک فرمان و مقداری جو‌سازی سرنگون کنند و سر پل مقاومت را بشکنند اما حالا به خوبی فهمیده‌اند که تا ایران نخواهد، نظم و نظام منطقه تغییر نمی‌کند. بیچاره‌ها خواسته بودند جلوی خمینی و خامنه‌ای بایستند، فکر «سیدحسن نصرالله» را نکرده بودند! بیچاره‌ها خواسته بودند از ژنرال پترائوس برای ما بت بسازند اما فکر سردار اعلای مقاومت، «حاج قاسم سلیمانی» را نکرده بودند! بیچاره‌ها خواسته بودند انقلاب اسلامی را در نطفه خفه کنند، فکر حال و روز امروز آل‌خلیفه و آل‌سعود را نکرده بودند! بیچاره‌ها فکر می‌کردند جمهوری اسلامی دارد در امور داخلی بحرین دخالت می‌کند، اینک باید فهمیده باشند که انقلاب اسلامی، جز در امور سران استکبار مداخله نمی‌کند! الحق که آمریکایی‌ها دیروز بسیار قوی‌تر بودند! امروز اما برگ برنده با ایران است. در این منظومه، تو بگذار وزیر امور خارجه آمریکا از شورای نگهبان بخواهد صلاحیت فلان نامزد انتخاباتی را تایید کند!! این روزها آمریکا به کادیلاک خوشگلی می‌ماند که خب، خیلی خوشگل است اما کاپوتش را که می‌دهی بالا، می‌بینی موتور سوزانده!! بی‌خود نیست که یانکی‌ها برای هل دادن این ابوقراضه مدرن، دست به دامن سلفی‌های تروریست شده‌اند!! لیبرال سرمایه‌داری موتور سوزانده!! موتورهزار مقاومت اما هرگز اینقدر روشن نبوده!! در جنگ مداخله، پیروز معلوم است.

سوم: اندکی بعد از «تشدید بیعت»، نوبت «تجدید رای» است. خرداد است و حماسه‌هایش. قدر مسلم، ملت آزاده و غیور ما، در روز ۲۴ خرداد، مشت محکمی برای آمریکا کنار گذاشته. انتخابات ریاست جمهوری، از آنجا که مال این مردم و زیرمجموعه نظام است، بازنده‌ای جز دشمن ندارد. دشمن، بیرون انتخابات، طرف دعواست، نه داخل انتخابات. داخل انتخابات، اصلا و اصولا دشمن کاره‌ای نیست که بخواهد یک طرف دعوا باشد. دشمن بدش نمی‌آید که با استفاده از بلاهت بعضی گروه‌های فاقد بصیرت سیاسی، از ورای انتخابات ریاست جمهوری، رفراندم «سازش-مقاومت» درست کند! از همین زاویه است که رسانه‌های بیگانه، از سویی، نامزد پیشرو در نظرسنجی‌ها را بیش از دیگران تخریب می‌کنند، از سوی دیگر، و به موازات این تخریب، «دوگانه مقاومت-سازش» را در بوق می‌کنند. یکی را نماد مقاومت قرار داده، دیگری را نماد سازش. اما هدف دشمن چیست؟! در چنین دوگانه‌ای، اگر نامزد مقاومت، انتخابات را ببازد، دشمن مدعی می‌شود به جای مقاومت، این سازش است که پشتوانه مردمی دارد! اگر هم نامزد مقاومت، انتخابات را ببرد، دشمن با سوء‌استفاده از آرای لابد چندمیلیونی کاندیدای بازنده، ادعا می‌کند نزدیک به نیمی از مردم ایران، خواهان مقاومت نیستند! و میان ملت، شکاف سازش و مقاومت افتاده! از همین روست که نگارنده، بعضی گروه‌های دارای بصیرت دینی را، فاقد بصیرت سیاسی می‌داند. صد البته که سیاست از دیانت جدا نیست اما ما کم ندیده‌ایم مومن فاقد هوشیاری را. مومن فاقد هوشیاری، آن مومنی است که از درک صحنه و شناخت نقشه دشمن عاجز است. بصیرت دینی دارد اما بصیرت سیاسی‌اش آنقدر قد نکشیده که بداند مُهر، آنهم در یوم‌الله ۲۲ بهمن، وسیله‌ای برای پرتاب به آنکه با ما زاویه دارد نیست! خلاصه، باید هوشیار بود. اولا؛ این غلط است که فقط یک نامزد را نماد مقاومت قرار دهیم؛ هم غلط است، هم غیر‌ منطبق با واقعیت، چرا که نماد دیگر، و اعلی‌تر مقاومت، لزوما هم‌رای با گروه ما نیست! و می‌بینیم که نیست! ثانیا؛ اگر مقاومت، معنای مهمترش یعنی «مبارزه با آمریکا»، طبق فرموده حکیمانه رهبر، «مبارزه با آمریکا، یعنی کار، کار، کار». قطعا مهمترین مقوم مقوله «مقاومت»، «کار، خدمت و همت جهادی» است. بی‌برنامه و بی‌کارنامه، بیش از اقتصاد و معیشت، این مفهوم رعنای مقاومت است که دستخوش آسیب می‌شود. مقاومت حتما به شعار هم هست اما فقط به شعار و قیل و قال نیست! ثالثا؛ آمدیم و نامزدی بر مدار سازش، یا مقاومت حداقلی، سخن گفت. واکنش ما چه باید باشد؟! آیا باید به بهانه مقابله با او، در زمین رفراندو‌م «سازش-مقاومت» بازی کنیم یا اینکه ناظر بر مُرّ فرمایشات رهبر بصیر، به او بگوییم؛ «نامزد محترم! رل سیاست خارجه در جمهوری اسلامی، طبق قانون، بیش از رئیس قوه مجریه، با نهادها و دستگاه‌های دیگری است که جملگی زیر نظر ولی‌فقیه تعریف می‌شوند. با این حساب، آیا بهتر نیست درباره وظایف و کارهای اصلی‌تر رئیس‌جمهور و احیانا کارنامه نداشته اجرایی‌تان، ایضا برنامه‌های‌تان با ما سخن بگویید؟!» رابعا؛ بر این اعتقادم که در ذیل انتخابات ریاست جمهوری، خیلی هم نباید روی سیاست خارجی مانور داد. نظام مقدس جمهوری اسلامی در باب سیاست خارجه، دارای آرمان‌های ثابت و اصول محکمی است که نباید با آمدن این یا آن دولت، دستخوش تغییر شود. به عنوان نمونه، در عصر اصلاحات، رئیس دولت وقت، بدش نمی‌آمد‌ به بهانه سیاست تنش‌زدایی، کارهایی خلاف عزت و غیرت ملی انجام دهد. تا حدودی هم کارهایی کرد اما از آنجا که اصل این رل، دست کس دیگری بود، نتوانست به اهدافش برسد. حال چرا این همه در بوق می‌کنیم چیزی را که طبق قانون و طبق بدیهیات نظام، خیلی هم در شعاع کارهای رئیس دستگاه اجرا نیست؟! علت این کج‌فهمی چیست؟! نتیجه‌اش چیست؟! خامسا؛ کوبیدن بر طبل «دوگانه سازش-مقاومت»، در درون انتخابات ریاست جمهوری، دقیقا مثل این می‌ماند که شعار یکی از نامزدها «مبارزه با نظام» باشد!! و شعار آن دیگری «دفاع از نظام»!! ما معتقدیم و جز این هم نیست که «انقلاب/ جمهوری اسلامی»، محور مقاومت در جهان اسلام است. با این حساب، چه لزومی دارد که در یک انتخابات درون‌خانوادگی، با ندانم‌کاری، بدیهیات قهری نظام را به چالش بکشیم؟! مگر قرار است متاثر از رای به فلان نامزد، احیانا سازش کنیم؟! و مگر قرار است متاثر از رای به بهمان نامزد، مقاومت کنیم؟! مگر این قبیل مفاهیم، با نامزدهای انتخابات یا رؤسای جمهور است که اینچنین حرمت بالای مقاومت را بازیچه سیاست و سیاست‌بازی خود قرار می‌دهیم؟! مفهوم والای مقاومت، ارمغانی از اصل انقلاب، دست غیور ولی‌فقیه، خون شهدا و ایستادگی آحاد ملت است، نه نامزدهای انتخابات. شان و منزلت مقاومت، بسی بالاتر از آن است که برنامه یک نامزد انتخابات باشد یا نباشد. مقاومت، اصل مسلم انقلاب/ جمهوری اسلامی است. سادسا؛ همه این سخنان، اتقافا بیشترین همخوانی را با تاکید رهبر بر فریضه «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا» دارد. سخن ما بر سر تعطیل‌ناپذیر بودن این فریضه است. سخن ما از بعضی دوستان منتقد، بالاتر و بیشتر در شعاع فرمایش رهبر انقلاب است. من باب انتخابات، جایی هم که رهبر از «مقاومت» سخن می‌گویند، در کنار سایر ملاک‌هاست؛ ملاک کار، ملاک کارآمدی، ملاک قانون، ملاک اخلاق، ملاک فهم و شعور سیاسی، ملاک بصیرت، ملاک ساده‌زیستی، ملاک مردمی بودن، ملاک پرهیز از شعار، ملاک وحدت و ملاک همت جهادی. این همه را باید با هم دید، نه اینکه فقط بر ملاک مقاومت تکیه کرد! و نه اینکه از این بدتر، فقط بر «دوگانه سازش-مقاومت» تاکید کرد!! عنصر مقاومت، شرف بلکه ناموس انقلاب ماست. اگر واقعا به «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا» ایمان دارید، لطفا از این مفهوم پولادین، اسباب‌بازی انتخاباتی نسازید!

چهارم: «آقا» یعنی «همه سخنان ولی امر»، نه فقط آن بخشی که به مذاق گروه ما خوش می‌آید. موسم انتخابات، عجبا! هر که از ظن خود، و به نفع گروه خود توشه بر‌می‌دارد. همان رهبری که از تکلیف و حجت شرعی سخن می‌رانند، جاهل ندانم‌کار را قابل شماتت می خوانند. پس جهل، حجت شرعی نیست! همان رهبری که از بزرگواری تعریف کرده‌اند، از بزرگواران دیگری نیز تعریف کرده‌اند. پس نباید همه ملاک‌ها را در فلان و بهمان تعریف فروکاست! همان رهبری که فتنه را با سرانگشت تدبیر خود به یوم‌الله ۹ دی رساند، دایره اصحاب انقلاب را بسی گسترده‌تر از سفره کوچک گروه‌های سیاسی می‌دانند! پس نباید به شیوه نادرست اخلاص‌سازی کرد! همان رهبری که در فتنه ۸۸ علمداری کرد، در فتن قبلی نیز فرمانده کل قوا بود. پس نباید حضور خود در فتنه‌ای خاص را بر سر این و آن چماق کرد! همان رهبری که از رسیدن به نامزد مد نظر بر اساس حجت شرعی سخن می‌گویند، اشاره می‌کنند که؛ «در میان همه این نامزدها بگردید»، نه فقط اصلح اول و اصلح ثانی! پس درست و منطقی باید سیاست ورزی کرد! پس درست و منطقی باید ولایت‌پذیری داشت! پس نباید منتقد گروه خود را مخالف راه رهبر خواند! پس نباید عاقبت آن کس را که دوست ندارد جز در بیعت اسلام و انقلاب و ولی‌فقیه باشد، با بی‌تقوایی محض، پیشگویی کرد. پس نباید برای حزب‌الله و حزب‌اللهی، دایه مهربان‌تر از مادر شد! پس نباید خفقان درست کرد! پس «حزب‌الله»، «حزب» به معنای مصطلح کلمه نیست که مثل احزاب سیاسی دیگر، «دبیر‌کل» و حرف، حرف من است، داشته باشد! پس «حزب، فقط حزب‌الله، سیدعلی روح‌الله» و لاغیر! پس نباید فضایی درست کرد کانه رای دادن به یک نامزد اصولگرای دیگر، رای دادن به «شیطان اکبر» است! پس نباید با وجود رقبای در صحنه، این همه علیه نامزد خودی، فضا را سنگین کرد!

پنجم: همین چند مناظره‌ای که از رسانه ملی پخش شد، موید نکته جالبی بود. این همه رسانه‌های هنوز هم زنجیره‌ای، نیز دیوانه‌های زنجیره‌ای بی‌بی‌سی و غیره، مدام در بوق می‌کردند که؛ «اصولگرایان، اقتدارگرا هستند، تندخو هستند، محافظه‌کارند، بر سر مردم، منت می‌گذارند، از موضع بالا و از صندلی قدرت با خلق‌الله سخن می‌رانند و چه و چه». مردم اما نحوه رفتار و گفتار نامزدهای اصولگرا را خود بهتر می‌توانند قیاس کنند با تبختر و غرور شیخ دیپلمات! واقعا انصاف قالیباف، متانت حداد، وقار ولایتی و نجابت جلیلی کجا؟! سخن گفتن حسن روحانی کجا؟! گمانم طلب داشت از همه مردم، از همه جا و همه کس، حتی از مجری بنده خدا! گمانم از همه طلبکار بود، حتی از خون شهدای هسته‌ای!! گمانم یک چیزی هم بدهکار شدند «علیرضا و آرمیتا»!! و گمانم از همه طلبکار بود، الا جک استراو انگلیسی!! آقای شیخ دیپلمات! مردم از غرور و اشرافی‌گری و نگاه از موضع بالا و خطابه همراه با منیت و منم منم، بدشان می‌آید. بی‌خود نیست که در نظرسنجی‌ها هر چه بیشتر با غرور حرف می‌زنی، کمتر بالا می‌آیی!! آنچه مردم از جمیع نامزدهای اصولگرا دیدند، چیزی جز ادب و اخلاق و بزرگواری و حسن‌ظن نبود؛ خواه با برنامه، خواه بی‌برنامه! و این وسط، چقدر خنده‌دار و مضحک است که یکی در مایه‌های شما، با این همه خوی اشرافی و غرور، می‌گویید، «آقای عابدینی! مردم باید بدون لکنت زبان با حاکمان‌شان سخن بگویند!!» آقای شیخ دیپلمات! سازش شما فقط با دشمن است… سر جنگ داری با این مردم پابرهنه! ما تا الان فکر می‌کردیم انرژی هسته‌ای در دوران شما تعلیق شد؛ نگو ادب و رفتار و گفتار و سکنات‌تان هم معلق و لنگ در هواست!!

ششم: فرض کنید فردای انتخابات است. فرض کنید یکی از همین نامزدهای اصولگرا، در همان دور اول، توانسته پیروز انتخابات شود. فرض کنید رکورد هم زده! می‌دانید آن روز، تیتر یک یادداشت من چیست؟!… این است؛ «رقیب در صحنه است». قطعا نوشته‌های من، هرگز این را نمی‌رساند که از رقیب ترسیده باشم. بحث ترس از رقیب نیست؛ بحث فریضه «وحدت کلمه» است! خوب یا بد، در جمهوری اسلامی، آنقدر آزادی هست که امثال شیخ دیپلمات، از رسانه ملی، دقیقه‌ای چند دروغ، آن‌هم با غرور و فن بالای بیان‌(!) تحویل من و شما بدهند. پس شک نکنید؛ «رقیب در صحنه است»! اگر رقیب، آمریکا و اسرائیل است، شیخ دیپلمات را کمتر بزنیم و اگر رقیب، حسن روحانی است، قالیباف را کمتر بزنیم!! اینها بدیهی‌ترین امور سیاست‌ورزی و تدبیر امور است. آن «وحدت کلمه» که خمینی و خامنه‌ای علی‌الدوام از آن سخن می‌گویند، سقفی دارد و کفی. کف کف کف‌اش این است که خیال نکنیم هر چه فریاد داریم و ناسزا بلدیم باید نثار یکی از نامزدهای ائتلاف سه‌گانه اصولگرایان کنیم!!

هفتم: اگر عروسی را بالاخره به اندکی دست و آواز می‌شناسند، و اگر عزا را به مقداری اشک و خرما، من یکی معتقدم، نه به آن شوری شور که به جای آسفالت خیابان، رسما روی پوستر نامزدها راه می‌رفتیم، نه به این بی‌نمکی که انگار نه انگار کمتر از ۲ هفته دیگر، انتخابات ریاست جمهوریِ جمهوری اسلامی است!! یادمان نرود؛ همان رهبری که نامزدها را از بریز و بپاش پرهیز دادند و از اسراف نهی کردند، صحه گذاشتند بر شور و شوق انتخابات و گرم بودن فضای تبلیغات. اگر قرار است این دوره از انتخابات، اسراف کمتر شود، عالی است اما… «عروسی را بالاخره به اندکی دست و آواز می‌شناسند، و عزا را به مقداری اشک و خرما». اینجا هم اعتدال رهبر نمایان است. گاهی می‌بینم بعضی از خطبای جمعه و جماعات، چنان علیه اصل تبلیغات -و نه اسراف در تبلیغات!- سخنرانی می‌کنند که نامزدهای بنده خدا هیچ‌کدام جرات نمی‌کنند یک پوستر بچسبانند!! بابا! انتخاباته مثلا… نفرت نپراکن، پوسترت را بزن! اسراف نکن، پوسترت را بزن! زیاد نزن، پوسترت را بزن! در و دیوار و کف خیابان را پر نکن، پوسترت را بزن… بزن همان جایی که شهرداری معین کرده… ناسلامتی انتخاباته‌ها!!

اماما! بهترین عکس‌های تو، همه آن عکس‌هایی هستند که «دلی آرام، قلبی مطمئن، روحی شاد و ضمیری امیدوار»، حضرت علمدار، کنارت نشسته… دل می‌برد از آدم…

اماما! بعضی‌ها در «طیاره ۵۷» با تو پایین آمدند اما در «عروج ۶۸» جای‌شان خالی بود! رفیق نیمه‌راه شده بودند… به این همراهان سست‌عنصر، چند نفری را اضافه کن… می‌آیند؛ بی‌بی‌سی خوشحال می‌شود!! می‌روند؛ صدای آمریکا در‌می‌آید!! رفیق نیمه راه «حضرت ماه» شده‌اند… اذیت می‌کنند بابای ما را. بابای مهربان ما را…

اماما! این هفتمین انتخابات ریاست جمهوریِ جمهوری اسلامی در فراق شماست… اما نه! کدام فراق؟! کدام جدایی؟! نشان به نشان این همه حماسه، خدا تا انقلاب مهدی‌(عج) شما را نگه داشته… خدا روی شهدا را زمین نمی‌اندازد… خداقوت باید گفت به خامنه‌ای… خدا علمِ علمدار را زمین نمی‌اندازد… خدا روی ‌ماه را زمین نمی‌اندازد…

اماما! هنوز روی ویلچر نشسته‌اند جانبازان قطع نخاعی… هنوز تیر می‌کشد قلب ساسان… هنوز «ثارالله» پر از بچه‌های اروند است… هنوز خیابان انقلاب، مالامال از مرد است… دست نوازشی! ‌های‌های اشکی! تفسیر حمدی!…

اماما! هنوز مادران شهدا قبل از نشستن بر سر مزار جگرگوشه‌شان، رو به مرقد می‌گویند، «السلام علیک یا روح‌الله»… و هنوز شعار بسیجیان این است؛ «حزب فقط حزب‌الله، سیدعلی روح‌الله».

۳ متن آخر صفحه «۰۶ : ۲۰» وبلاگ «قطعه ۲۶»

{سادگی خودی، رندی دشمن… وطن امروز}
{کانال کمیل کار… وطن امروز}
{اردیبهشت گمانه زنی… وطن امروز}

این نوشته در 20:06 ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. چشم انتظار می‌گوید:

    بسم الرحیم…

  2. سیداحمد می‌گوید:

    السلام علیک یا اولیاء الله…

  3. چشم انتظار می‌گوید:

    اماما!‌ ای روح‌الله مهربانی‌ها! ما قدردان مایه دل آرام شماییم. ولو به وسعی اندک، ما قدر خامنه‌ای را می‌دانیم. اماما! رای اصل کاری ما، روز ۲۴خرداد و ۲ خرداد و ۳ تیر نیست؛ تا ۱۴ خرداد هست، تا ۲۲ بهمن هست، تا ۹ دی هست، این روزها دیگر کیست و چیست؟! فقط در قیاس با دموکراسی دروغین غرب است که ما به ۲۴ خرداد ۹۲ ی‌مان، به لطف خدا پز خواهیم داد، و الا رای ما، همه عظمتش مدیون بیعت ماست. رای ما عوض می‌شود؛ آنچه تغییر ندارد، بیعت ماست. و ما فقط در امتداد بیعت لایتغیرمان، رای می‌دهیم. اماما! درود می‌فرستیم بر ضمیر امیدوار تو. خداوند بر درجات عالیه‌ات اضافه کند.
    .
    .
    داداش حسین؛
    با این تعابیر زیبا، و این متن های به یاد ماندنی، روح آدم رو، می بری تا اون بالا بالاها… نزدیک خود حضرت روح الله. ممنون.

  4. سیداحمد می‌گوید:

    “آمریکایی ها فهمیده اند… تا ایران نخواهد، نظم و نظام منطقه تغییر نمی‌کند.”

  5. سیداحمد می‌گوید:

    “این روزها آمریکا به کادیلاک خوشگلی می‌ماند که خب، خیلی خوشگل است اما کاپوتش را که می‌دهی بالا، می‌بینی موتور سوزانده!! بی‌خود نیست که یانکی‌ها برای هل دادن این ابوقراضه مدرن، دست به دامن سلفی‌های تروریست شده‌اند!! لیبرال سرمایه‌داری موتور سوزانده!! موتورهزار مقاومت اما هرگز اینقدر روشن نبوده!! در جنگ مداخله، پیروز معلوم است.”

    عالی!

  6. سیداحمد می‌گوید:

    “نباید به شیوه نادرست اخلاص‌سازی کرد!”

    نکته مغفول ماندۀ این روزها، در افکار برخی دوستان همین است!

  7. مسعودساس می‌گوید:

    السلام علیک یا روح الله
    ایشالله روز ۲۴ خرداد لبخند رضایت و خوشحالی حضرت آقا رو ببینیم.

  8. دی می‌گوید:

    مناظره ها خیلی خوب نبود ولی در حد متوسط بود. وقتی نامزدهای ریاست جمهوری بلد نیستن جواب اولین نامزد (ایستاده)به سوال رو نقد کنن و بعد راه حل خودشون رو در خصوص اون موضوع در وقت تعیین شده بگن و بعد نفر اول جواب انتقادشون رو بده تقصیر صدا و سیما چیه؟؟
    مثل اینکه از نظر یکی، دو تا از نامزدها، مناظره یعنی جنجال و سر و صدا
    و اینو برا من ثابت کرد که همشون با برنامه های کلی اومدن و نامزد با برنامه هم بیشتر تو بحث اقتصادی برنامه داره و در بقیه حوزه ها به نظر می آید مثل بقیه برنامه کلی داره.

  9. نجوا می‌گوید:

    عالی بود داداش، عالی بود……

    اماما! بهترین عکس‌های تو، همه آن عکس‌هایی هستند که «دلی آرام، قلبی مطمئن، روحی شاد و ضمیری امیدوار»، حضرت علمدار، کنارت نشسته… دل می‌برد از آدم…

  10. سیداحمد می‌گوید:

    “واقعا انصاف قالیباف، متانت حداد، وقار ولایتی و نجابت جلیلی کجا؟! سخن گفتن حسن روحانی کجا؟! گمانم طلب داشت از همه مردم، از همه جا و همه کس، حتی از مجری بنده خدا! گمانم از همه طلبکار بود، حتی از خون شهدای هسته‌ای!! گمانم یک چیزی هم بدهکار شدند «علیرضا و آرمیتا»!! و گمانم از همه طلبکار بود، الا جک استراو انگلیسی!!”

  11. پسرشهید می‌گوید:

    خدا قوت باید گفت به خامنه‌ای…
    خدا علمِ علمدار را زمین نمی‌اندازد…
    خدا روی ‌ماه را زمین نمی‌اندازد…

  12. سیداحمد می‌گوید:

    ممنون داداش حسین سالار؛
    خدا قوت اساسی!

    امیدوارم دوستان بی حب و بغض و جوهایی که فلانی و بهمانی درست کرده اند، مطالب شما را بخوانند و با اطمینان کامل قلبی و عقلی، انتخاب کنند اصلح را.

  13. چشم انتظار می‌گوید:

    توصیه ی اکید می کنم، همه ی دوستان، بویژه داداش حسین، این متن رو به دقت بخونند و بهش عمل کنند…
    http://news.police.ir/NCMS/fullstory/?id=240751

  14. محمدرضا می‌گوید:

    حاج حسین… این آخرش اشک ما رو درآوردی ها…

  15. به جای امیر می‌گوید:

    مناظره (گفت و شنود)

    گفت: اکثر نامزدهای ریاست جمهوری در مناظره تلویزیونی دیروز، تصویر سیاهی از موقعیت جمهوری اسلامی و عملکرد دولت کنونی ارائه دادند.
    گفتم: خب! باید سیاه‌نمایی کنند تا بتوانند خودشان را به عنوان نجات دهنده جا بزنند!
    گفت: مثلاً مجری، تصویری از یک بازار بسیار شلوغ و پرازدحام را نشان داد و نظر آنها را درباره آن پرسید، و هر یک از آنها با حمله به دولت کنونی درباره آن اظهارنظر کردند. یکی گفت؛ حیف که جیب آنها خالی است! دیگری گفت؛ صورت خود را با سیلی سرخ کرده‌اند، آن یکی گفت؛ نگاه مردم به مغازه‌ها نیست و معلوم است پول ندارند! و…
    گفتم: هیچکس هم پیدا نشد که بگوید اگر اینطوری است که شما می‌گوئید، اینهمه جمعیت در بازار که یک مرکز خرید است چه می‌کنند؟!
    گفت: یعنی دولت کنونی یک اقدام درخور تقدیر هم نداشته است؟
    گفتم: چه عرض کنم؟! یارو می‌گفت؛ کتاب «پیرمرد و دریا» تنها کتاب خوبی است که مرحوم جلال آل احمد نوشته است! گفتند؛ ولی کتاب پیرمرد و دریا را ارنست همینگوی نوشته است و یارو بدون آن که به روی خودش بیاورد گفت؛ دیگه بدتر، یک کتاب خوب هم که دارد، ارنست همینگوی برایش نوشته است!

  16. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    نکات خوبی را بیان کردید.
    سپاسگزارم.

  17. ساندیس خور می‌گوید:

    حسین آقا! با نوشته هات حال می کنم.
    به مناسبت روز جهانی مبارزه با دخانیات

    وقتی امام خمینی دیگر سیگار نکشید
    http://sandiskhor.blog.ir

  18. شیدا می‌گوید:

    رأى ما، عوض مى شود، آنچه تغییر ندارد بیعت ماست.

    حزب فقط حزب الله، سیدعلى روح الله

  19. مکتوب می‌گوید:

    ضمن احترام به همه کاندیداها رهبر بیشتر از هر کسی تاکید بر مقاوم بودن کاندیدا می کنند.

  20. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛ (هم قدیمی ها و هم تازه واردها)

    لطف کنید و قبل از ارسال کامنت، یک بار کامنتتان را بخوانید، اصلاح و سپس ارسال کنید!
    شاهد هستید که تعداد کامنت ها چقدر است.
    واقعا وقتگیر و خسته کننده است اصلاح همه کامنت ها!

    ممنون که همکاری می کنید!

  21. عمار می‌گوید:

    الان بیشتر از هر زمان دیگری به صدق گفته هایتان، مخصوصا راجع به جبهه پایداری پی می برم.

    اسم خودش را گذاشته نماینده مردم در مجلس!

    کاش دستم می شکست و بهش رای نمی دادم!
    چه می دانستم، فکر می کردم همین که جزو همین جبهه هست، یعنی بصیرت را ناشتا قورت داده!!!
    .
    .
    .
    از منبعی موثق شنیدم، چند روز پیش در همایشی که بسیج یکی از نواحی تدارک دیده بود، از اول تا آخر فقط تخریب می کرده!!! آن هم نامزد جبهه خودی “آقای قالیباف” را!

    سال ۸۸ در همایش بچه های انجمن و طرفداران موسوی باید حنجره پاره می کردیم و در برابر توهین بی اندازه شان توضیح می خواستیم، و الان!!!!

    خدایا!!!

  22. ف. طباطبایی می‌گوید:

    «دلی آرام، قلبی مطمئن، روحی شاد و ضمیری امیدوار»
    همونطور که اشاره کردید این عبارت بالا خیلی امیدوار کننده ست؛ اما من خیلی دلم می گیره وقتی می شنونم این جمله رو. همیشه صدای لرزان و بغض آلود آقا که این جمله رو می خوندن میاد تو ذهنم…

    ممنون آقای قدیانی بابت زحماتتون.
    توضیحتون در مورد سیاست خارجی، برای روشن شدن ذهن ما، خیلی خوب بود.

    در مورد اونکه که گفتید تبلیغات نمی کنن هم باهاتون موافقم.
    حتی تو همون جاهایی که شهرداری مشخص کرده هم پوستر و عکس نمی چسبونن!!
    تنها کسی که تو خیابون های اطراف ما کمی عکس هاش هست، محسن رضاییه.

  23. یکی می‌گوید:

    خیلی بی انصافید واقعا..

  24. یکی می‌گوید:

    میشه بپرسم بقیه نطراتم رو چرا چاپ نکردید؟؟!!

  25. حافظ می‌گوید:

    پاراگراف اول را که داشتم میخوندم همچین یهو! این فکر به ذهنم رسید که در اولین «۱۴ خرداد» بعد از «۲ خرداد ۷۶» آقا چه درد دلی کرد با امام؟!

  26. قطعه 27 می‌گوید:

    موتور هزار مقاومت…!
    دمت گرم 😉

  27. رزمنده بی نشان می‌گوید:

    ممنونم حسین آقا برای این تحلیل های دقیقتان. خیلی خوشحالم که هنوز دلسوزانی برای اسلام و انقلاب هستند که از خود مایه بذارن و نگذارند انقلاب به دست نا اهلان بیفتد. ما خون دل ها خورده ایم تا انقلاب به این مرحله رسیده اما یک عده مفت خور بی تعهد همیشه برای خود امتیازاتی قایلند که…

  28. مسافر می‌گوید:

    “رای ما عوض می‌شود؛ آنچه تغییر ندارد، بیعت ماست. و ما فقط در امتداد بیعت لایتغیرمان، رای می‌دهیم.”

    🙂

  29. چشم انتظار می‌گوید:

    کاملا مرتبط:
    دوستان! جان من، قابل مقایسه هست؟! شما بگید.
    http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=22709

  30. به جای امیر می‌گوید:

    تحریم (گفت و شنود)

    گفت: برخی از اعضای فراری حزب مشارکت با گروهک‌های تروریستی در خارج کشور درباره تحریم انتخابات به تفاهم رسیده‌اند!
    گفتم: پشه خودش چی هست که فشار خونش باشه! حالا چه کسی به آنها محل می‌گذارد که انتخابات را تحریم کنند یا نکنند؟!
    گفت: چه عرض کنم؟!
    گفتم: یارو رفت پیش روان‌پزشک و گفت؛ آقای دکتر نمی‌دونم چرا هیچکس بهم محل نمیذاره؟! روان‌پزشک نگاهی به سرتا پای یارو انداخت و به منشی‌اش گفت؛ نفر بعدی!

  31. کیمیا کیهان می‌گوید:

    “اماما! بعضی‌ها در «طیاره ۵۷» با تو پایین آمدند اما در «عروج ۶۸» جای‌شان خالی بود! رفیق نیمه‌راه شده بودند… به این همراهان سست‌عنصر، چند نفری را اضافه کن… می‌آیند؛ بی‌بی‌سی خوشحال می‌شود!! می‌روند؛ صدای آمریکا در‌می‌آید!! رفیق نیمه راه «حضرت ماه» شده‌اند… اذیت می‌کنند بابای ما را. بابای مهربان ما را…”

    چه قدر یه سری از اینکه توی اون طیاره ۵۷ کنار امام بودن سر ما منت گذاشتن تو این سال ها.
    فکر کردن طیاره ۵۷ به اذن این ها تو آسمون پریده و توی خونه اش نشسته. فکر می کردن اگر همراه امام نمی بودن هیچ وقت ایشون قادر به بازگشت به ایران نمی شدن!!!!
    —————-
    آقای مهربانیهای ما، امام دلهای ما از همان نقطه اوج نمودار انقلاب(بازگشتشون به ایران) دلی آرام، قلبی مطمئن، روحی شاد و ضمیری امیدوار داشت.
    -از بازگشت به ایران چه احساسی دارید؟
    -هیچ……
    بازگشت به ایران تازه اول راه بود و “هیچ” بود دربرابر آن همه افتخاراتی که بعد از آن رقم خورد.
    به این میگن افق دید تا بی نهایت واقعی…

  32. میعاد می‌گوید:

    داش حسین

    دستت درد نکنه متنه خوبی بود، ولی خداییش ما دانشجوییم رعایت مارو کن! انصافا طولانی بود…

  33. کیمیا کیهان می‌گوید:

    آباد و زلال و صاف چون آئینه ای
    سرشار ِغرور و عزت و جاذبه ای
    در برگه ی رای دلِ ما حک شده است
    ((سید علیِ حسینی ِ خامنه ای))
    هاشم پورمحمدی

  34. ابوالفضل اشناب می‌گوید:

    بسم الله
    ملاک های یک کاندیدای اصلح در کلام رهبر معظم انقلاب از ابتدای سال نود و دو تا امروز:
    http://eshnab.mihanblog.com/post/250

    یاعلی

  35. همسنگر می‌گوید:

    با تذکار ایشون ما انتخاب اصلح رو انجام می دیم.

  36. دلخون می‌گوید:

    بی ربط:

    دیدند دشمنان که در این خطه لاف نیست
    شمشیر دوستان علی در غلاف نیست

    در این قبیله نخل تناور همیشه هست
    مقداد هست مالک اشتر همیشه هست

    اینجا که کوفه نیست خوارج علم شوند
    سلمان نمرده است اباذر همیشه هست

    همواره دست ها به علمداریت بلند
    آسوده خاطرت که برادر همیشه هست

    صف بسته اند این همه سردارها به شوق
    یعنی برای پیشکشت سر همیشه هست

    روشن ترین روایت عمار می شویم
    در عشق مقتدا همه تمار می شویم
    http://sangariha.com/i/attachments/1/1370168118304173_large.jpg

  37. مصباح می‌گوید:

    تو رو خدا آقای قدیانی! از شما بعیده، یه بار هم این کاندیداها کمی مراعات می کنن شما نذارین!
    شور انتخاباتی که با عکس و کاغذ نیست. الحمدالله همه مردم به حد کافی عکس آقایان کاندیدا رو در اختیار دارن.

  38. دلخون می‌گوید:

    بی ربط:

    علت شلاق‌هایی هم که بر پیکر تاثرناپذیر جمهوری اسلامی پی‌درپی وارد می‌کنند همین است؛ چون «ایستادیم» ما.
    «ایستادن ِ امیدوارانه»؛ نه ایستادن ِ ناامیدانه.
    بعضی‌ها ایستاده‌اند و میگویند: ما تا آخرین نفس بنا داریم بایستیم، تا آخرین قطره‌ی خون‌مان را هم خواهیم داد.
    ما البته اگر پایش بیافتد تا آخرین قطره خون را می‌دهیم؛ اما…
    اما می‌دانیم به آخرین قطره‌ی خون نمی‌رسد…

    (حضرت آقا)

  39. قاصدک منتظر می‌گوید:

    بگفت روح خدا آن خمینی هشیار
    همانکه با سخنش مردمان شدند بیدار
    که انقلاب ز خونهای پاک شد برپا
    به دست جاهل نااهل و بی خرد مسپار
    اگر چه رفت خمینی، سید علی برجاست
    کسی که می برد از هر دلی غم و زنگار
    برای ماست خامنه ای یک خمینی دیگر
    تمام بود و نبودم فدای روی نگار
    سلام ما به خمینی بت شکن بادا
    سلام عالم و آدم به حضرت دلدار

  40. دلخون می‌گوید:

    سی و چند بهار است که وجود ملکوتی اش نیست اما عطر حضورش فکرها را می نوازد، او بزرگ مردی است که تاریخ جهان نیز نامش را به حافظه سپرده، فروتن مردی از دیار تمدن و اصالت که حضور در میدان مبارزه را برای نجات سرزمین مادری از چنگ استکبار تکلیف کرد.

  41. احمدرضا می‌گوید:

    به روزیم…

  42. صادق می‌گوید:

    آخر بدبختی اینجاست که چند نفر به یک نفر هم حریفت نمی شویم داداش حسین

    حق بده به ما…

  43. دانلود موسیقی می‌گوید:

    خیلی کارتون درسته. مرسی

  44. میلاد می‌گوید:

    ……..به قول آقا مرتضی: در جمهوری اسلامی ایران همه آزادند الا بچه حزب اللهی ها!!

  45. تقدیر می‌گوید:

    انصافا اخلاق مداری حداد و قالیباف قابل تقدیر بود ولی چه کنم که جلیلی میوه این تقدیر است…

  46. ..... می‌گوید:

    قالیباف/ تهران/ هفتم اسفند۹۱:
    ما نباید اقتصاد مقاومتی را یک تئوری علمی بدانیم، بلکه اقتصاد مقاومتی، یک رویکرد و یک باور است و موضوعات آن از جنس کمی نیست که به آن کمی نگاه شود و کیفی است که باید نگاه خاص خود را داشته باشد و از ابزار تکنوکراسی و بروکراسی برای پیاده سازی آن استفاده کنیم، البته ممکن است که بگویند قالیباف، انسان تکنوکراتی است که باید بگوییم تکنوکرات بودن چیز بدی نیست. (لینک از سایت حامیان دکتر قالیباف)http://www.mardeamal.com/?p=8176

    قالیباف/ یاسوج/ شانزدهم خرداد۹۲:

    برخی به من می‌گویند تکنوکرات هستی؛ اولا این حرف را من کجا زدم؟(۱)… یکی نیست به این اشخاص بگوید قالیبافی که در سن ۱۸ سالگی جلو تانک عراقی‌ها ایستاده، با تکنوکراسی چه قرابتی دارد؟… کسانی که این صحبت‌ها را مطرح می‌کنند به تعبیر حضرت امام(ره) متحجران احمقی هستند که می‌خواهند ما را به حاشیه ببرند… http://www.mashreghnews.ir/fa/news/221101/%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE-%D9%82%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%A7%D9%81-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D8%A8%D9%87%D9%87-%D8%AA%DA%A9%D9%86%D9%88%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86%D8%B4

  47. خاتم گرافیک می‌گوید:

    سلام
    خدا قوت
    من چند وقتی نتونستم مطالبتو بخونم، ولی امروز تونستم بیام و استفاده کنم 🙂

  48. ناشناس می‌گوید:

    “علیرضا نوری زاده” در نشریه ضدانقلاب “کیهان لندن”:
    به گمان من، مهم این نیست که چه کسی تدارکاتچی بعدی خواهد بود و سعید جلیلی را شکست خواهد داد، مهم این است که سعید جلیلی انتخاب نشود… چنین است که تک تک ما وظیفه داریم به عنوان “چه باید کرد؟” مانع از فاجعه ای در ابعاد بزرگ شویم.
    وظیفه ما اتخاذ یک استراتژی مرحله‌ای است که با برشمردن مضار کسی مثل سعید جلیلی، به صورت فعال از راه دور -ولی با حضوری ملموس- بدون آنکه خود رأی دهیم، در انتخابات شرکت کنیم.

  49. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛

    جای جای این مناظره، حاکی از مهر و علاقه و محبت متقابل حاج سعید و حاج باقر بود.

    به حرمت این برادری، رواست ما نیز حد و حدود نقد را نگه داریم.

    از همکاری تان ممنون…

    و اما یادتان می آید جمله؛ “ما الان ۲ بال داریم؛ باقر و سعید” قطعه ۲۶ را؟!

  50. سجاد می‌گوید:

    من خودم، طرفدار جلیلی هستم!
    داداش حسینم دوست دارم! حرفیه!!

  51. سیداحمد می‌گوید:

    آغاز ماه شعبان، ماه حضرت رسول(ص) بر اهالی قطعه مقدس ۲۶ مبارک باد.
    از اهمیت خاص صلوات در این روزها غافل نباشیم!

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…

    http://up.toca.ir/images/w5dhykr1c630qx0jbczr.mp3
    مناجات شعبانیه

  52. ... می‌گوید:

    عالی…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.