«صالحه» از گربه نمی ترسد

وطن امروز/ ۱۷ بهمن ۱۳۹۱: از دار دنیا ۲ خواهر زاده دارم؛ یکی «فاطمه» ۱۱ ساله و یکی «صالحه» ۱۵ ماهه. گاهی در عالم بچگی، سر و کله هم می پرند، اما سطح دعوای شان از سطح بی سطح دعوای بعضی حضرات بالاتر است. هم قهرشان حرمت دارد، هم آشتی شان. دیشب صالحه خانم از یک لحظه غفلت فاطمه خانم سوء استفاده کرد؛ هت تریک کرد! و رسما ۳ صفحه از دفتر مشق خواهر زاده بزرگ ما را به فنا داد. به فنا داد و بنا کرد خندیدن… می خواستم لپش را بکشم؛ شیرین شده بود. فاطمه را می گویی؟! به گریه افتاد و یکی زد توی سر صالحه، اما نه آنقدر محکم که خنده بچه قطع شود. دفتر مشق پاره شده را نشان صالحه داد و گفت: «آخه صالی! تو فردا میای جواب خانوم ما رو بدی؟!» صالحه که از اوقات تلخ فاطمه فهمید چه دسته گل بزرگی به آب داده، خنده اش را قطع کرد و دستانش را گشود تا فاطمه بغلش کند. باهاش آشتی کند. یه جورایی منت کشی! چند دقیقه بعد، صالحه با ایما و اشاره، به فاطمه فهماند که باید دنبالش برود. فاطمه راه افتاد. صالحه جلو و فاطمه عقب. رفتند کنار میز تحریر فاطمه. صالحه دستش را گذاشت روی در کشوی میز تحریر. یعنی که؛ بازش کن! فاطمه باز کرد. صالحه اشاره کرد به وسایل داخل کشو. فاطمه مداد بیرون آورد. صالحه گفت: نه! فاطمه خودکار بیرون آورد. صالحه گفت: نه! فاطمه خط کش بیرون آورد. صالحه گفت: نه! فاطمه کیف وسایلش را بیرون آورد. صالحه گفت: نه! فاطمه گل سرش را بیرون آورد. صالحه گفت: نه! فاطمه چسب نواری را بیرون آورد. صالحه خندید و چسب را از فاطمه گرفت و دوباره با ایما و اشاره به فاطمه فهماند که باید دنبالش برود. فاطمه راه افتاد. صالحه جلو و فاطمه عقب. صالحه رفت و رفت و رفت تا اینکه به دفتر مشق فاطمه رسید. نشست روی زمین و چسب را گذاشت روی صفحات پاره شده و… بچه ها بر خلاف بعضی ها، حتی دعوای شان هم «ناز» دارد؛ «آز» ندارد. توی خواننده! جان من، مقایسه کن سطح دعوای این مجلس را با آن مجلس. یک چیزی هست لابد که پیامبر، پیش دستی می کرد در سلام دادن به کودکان. با این حساب، آیا عیبی دارد فلانی و بهمانی، از فاطمه و صالحه یاد بگیرند قهر و آشتی را؟! آقایان! شما بخواهید هم نمی توانید شهید حاج حسین خرازی را الگوی خود کنید. یک دکمه پیرهن خاکی سردار کربلای ۵ از همه عرض و طول زندگی شما بزرگ تر است.  خرازی و همت و باکری و احمدی روشن و رضایی نژاد، پیشکش! از فاطمه و صالحه اخلاق بیاموزید. اخلاق که ندارید؛ لااقل چگونه سر و کله هم زدن را… امروز فاطمه با ۱۱ سال سن، همه اش با ۱۱ سال سن، می گفت: در آستانه ۲۲ بهمن، آیا مجبوریم به جای سران استکبار، مشت محکم بزنیم دهان سران اختلاف؟!… مگر «آقا» نگفت؛ اختلاف افکنی خیانت است؟!… چرا اینها به حرف «آقا» گوش نمی کنند؟!…  اگر «آقا» امروز قلب شان درد گرفته باشد، اینها جواب ما را می دهند؟!… اینها از ملت، خجالت نمی کشند؟!…  دایی! بنویس اینها را…

یک: چند شب پیش برای رفتن به مجلس عروسی یکی از خویشان، شال و کلاه کرده بودیم. قبل از سوار شدن ماشین، رفتم مشمع زباله را درون سطل بیندازم که ناگهان، گربه ای از درون سطل پرید روی صورتم. جیغی کشیدم که نگو! به عمرم این همه نترسیده بودم. بگذار کمی فکر کنم… آری! به عمرم این همه نترسیده بودم.

دو: از آن شب به بعد، هر وقت می خواهم مشمع زباله را درون سطل سر کوچه بیندازم، چند متر مانده به سطل زباله های مکانیزه، مثل این خل و چل ها، بنا می کنم آواز خواندن، طوری که احیانا اگر گربه ای، موشی، سگی، دیوی، بچه کوسه ای داخل سطل باشد، صدا را بشنود و زودتر بپرد بیرون! گاهی هم که به تناسب موقعیت، نمی توانم آواز بخوانم، قدم هایم را چنان محکم برمی دارم که احیانا اگر گربه ای، موشی، سگی، دیوی، بچه کوسه ای داخل سطل باشد، صدای گام هایم را بشنود و زودتر بپرد بیرون!

سه: دیشب موقع خداحافظی از آبجی اینا، همین که در خانه را باز کردم، فهمیدم؛ خدا از قرار به واسطه گربه سانان، مشغول سخن گفتن با این حقیر کمترین است! القصه، در را که باز کردم، گربه ای میوی محکمی کشید و رفت بیرون! ۲ متری جا به جا شدم! شاید هم بیشتر، اما صالحه، انگار نه انگار! آبجی و علی آقا و فاطمه را نفهمیدم ترسیدند یا نترسیدند، اما صالحه، انگار نه انگار! و بی آنکه از جای خود، تکان بخورد، گفت: پیشی!

چهار: از خودم خجالت کشیدم! از خودم بدم آمد! خجالتم وقتی بیشتر شد که آبجی گفت: «صالحه اصلا از گربه نمی ترسه»، اما وقتی دامادمان گفت: «کلا بچه ها از حیوانات نمی ترسند… و ترس و این جور چیزها، فقط مال ما آدم بزرگ هاست»، خب… خدا را شکر، خجالتم کمتر شد! البته اعتراف می کنم؛ حتی اگر آن صحنه دلخراش چند شب پیش هم برایم پیش نمی آمد، باز کم و بیش از گربه و سوسک و موش و… می ترسیدم.

پنج: چند ساعت پیش داشتم برای یکی از رفقا، همین خزعبلات را تعریف می کردم که گفت: من البته از سوسک نمی ترسم، بلکه سوسک فقط چندش آور است برایم! گفتم: قهرمان! یعنی اگر الان با اعلام قبلی (نمی گویم ناگهانی!) یک سوسک مرده (نمی گویم زنده!) گیر بیاورم و بیندازم روی لباست، (نمی گویم صورتت!) نمی ترسی؟! خندید و گفت: مثل سگ می ترسم!

شش: نهج البلاغه بود، کجا بود خدایا… که داشتم از زبان امیرالمومنین، توصیف شجاعت مالک اشتر را می خواندم؛ «اگر شیر نخع، در خرابه ای تاریک و ظلمانی وارد شود و ناگهان پایش را روی بدن سگ ماده بگذارد، ذره ای نخواهد ترسید». نقل است؛ شبی امام خمینی به یکی از اصحاب انقلاب گفت: «شما وقتی می ترسید، چگونه می شوید؟!… می خواهم بدانم، چرا که من اصلا نمی ترسم».

هفت: ترسوترین آدم ها کسانی اند که بر مبنای ترس، با این و آن دعوا می کنند. زور آدم های ضعیف، متاثر از قدرت شان نیست؛ اتفاقا ناشی از ترس شان است. دعوای بی دلیل می کنند؛ چون می ترسند! قدرت گوش دادن به امر ولی امر را ندارند؛ چون ترسو هستند! هر از چندی باید خودی نشان بدهند؛ چون ترس دارند! در فتنه ساکت بودند؛ چون ترسو بودند! الان با اختلاف افکنی، خیانت می کنند؛ چون ترسو هستند! سال ۸۸ آن همه به اصل انقلاب اسلامی توهین شد، «پرسه در مه» زدند؛ چون ترس داشتند! الان از یک نوار، به خاطر روی گل امر «آقا» نمی توانند بگذرند؛ چون ترس دارند! دیروز «بگم بگم» گفتند و چیزی نگفتند؛ چون ترسو بودند! امروز «بگم بگم» گفتند و چیزی که می خواستند بگویند، آخر سر شق القمر کردند و گفتند؛ چون ترسو هستند! اگر گربه برای من ترس دارد، از دست دادن صندلی برای بعضی ها، ترس دارد. اگر من متاثر از ترس، فقط چند متر بالا و پایین می شوم، بعضی ها ناشی از ترس، کیلومترها سرسره بازی می کنند روی خون شهدا!… و آیا از کسانی که زورشان را به جای دشمن، به دوست، به مردم، به گرانی، به مشکلات معیشتی، به پراید هر لحظه فلان میلیونی، به پنیر هر دکان یک قیمت، به وحدت، به ولایت، و به «تولید ملی…» نشان می دهند، ترسوتر هم پیدا می شود؟!

*** *** ***

امام عزیز! بیا به شما بگویم؛ من وقتی می ترسم، پیش یک الف بچه ۱۵ ماهه خجالت می کشم، اما آقای فلانی و آقای بهمانی، وقتی می ترسند، نه از خون ۳۰۰ هزار شهید خجالت می کشند، نه از روی نازنین جانشین شما. تازه اول اسکی بازی شان است…

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. ببر مازندران می‌گوید:

    بسم الله…

    از منم نمی ترسه؟

  2. محراب می‌گوید:

    منتظر مطلب تان درباره فضای استیضاح وزیر کاریم. ما به مطالب تان معتاد شده ایم اخوی.

  3. سیداحمد می‌گوید:

    بچه ها آنقدر پاک و سالم هستند که همه چیز را با پاکی خود می بینند.
    حیف که ما بزرگترها ذهن معصوم بچه ها را خراب می کنیم…

    مجلس امروز رو مخمه ها!!!

  4. زهرا می‌گوید:

    موندم ما ۹ نفر که آن لاین هستیم چی از جون قطعه می خوایم؟ مطالب قبل رو که خوندیم، هی از این صفحه به اون صفحه!!!

  5. ستاره خرازی می‌گوید:

    برای بچه ها صدقه بدید و اسفند دود کنید.
    خدا براتون حفظشون کنه.

  6. زهرا :) می‌گوید:

    جا داره تو این دهه ی فجری یادی از امام عزیز بکنیم که امروز جاش خیلی خالی بود تا “بزنه تو دهن دولت” و مجلس! البته “به پشتوانه این ملت”. شدن سوهان روح امام!

  7. چشم انتظار می‌گوید:

    نمی دونم این متن،‏ طنزه؟ جدیه؟ سیاسی،‏ اعتقادیه؟ اجتماعیه؟ فرهنگیه؟! اصلا قابل پیش بینی نیست.‏
    وقتی سید احمد میگه؛ هنرمندی داداش،‏ یه چیز می دونه که میگه…

  8. نجمه مولوی می‌گوید:

    سلام دوست عزیز(زهرا). حضرت امام توی دهن کدوم دولت بزنند؟ منظورتون کدوم دولته؟!

  9. مسعودساس می‌گوید:

    «شوشه» از گربه می‌ترسد!
    (اسم مرغمه خوب…)

  10. نسیم می‌گوید:

    سلام…

  11. نسیم می‌گوید:

    چه عجب!

    تا ببینیم این گربه رو سیاسی می کنید یا نه؟!

  12. ......... می‌گوید:

    گربه ی من چند وقت پیش مرد. اسمش اولیور بود. هنوز داغش رو دلمه. داغمو تازه کردین.

    حالا کدوم یک از اینا گربه هه هست؟ 🙂

  13. ......... می‌گوید:

    میگم چقد شبیه شماست صالحه! حلال زاده به داییش رفته!

  14. ......... می‌گوید:

    بابا من باید برم بخوابم کار داره ملت. این متن چی شد پس؟
    نماز صبح قضا بشه گردنتون از مو باریکتره…

  15. سردار شهیدزاده می‌گوید:

    بیمار گفت فلان فلان شده ها

    خیلی نکته ها در این جمله است…

  16. سردار شهیدزاده می‌گوید:

    تا آماده شدن متن بد نیست یادداشت روز رو بخوانیم.
    امان از دست نفس و کینه و
    اطرافیان بی خاصیت:
    چه اون هایی که تو مجلس داد و بیداد می کردن.
    چه اون هایی که مشاوره برای این بگم بگم ها دادن.

    چه کسانی در پی انتقام بودند؟! ( یادداشت روز)

    «… از امروز تا روز انتخابات هر کس احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار گیرد، قطعاً به کشور خیانت کرده است».
    نکته فوق، فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب خطاب به رؤسای دولت و مجلس است که نزدیک به دو هفته قبل و با اشاره به شرایط حساس کنونی ایراد شده بود. رهبر انقلاب در همین دیدار تأکید کرده بودند که دولت و مجلس به جای پرداختن به بحث های بی حاصل، تمامی امکانات و توان خود را برای رسیدگی به مسائل مهم و حیاتی کشور و مخصوصاً مقابله جدی با پدیده گرانی و رفع این مشکل از چرخه معیشتی اقشار کم درآمد و محروم به کار گیرند. توصیه رهبر معظم انقلاب علاوه بر آن که به لحاظ جایگاه قانونی و از آن مهمتر، مقام و جایگاه ولایت امری ایشان لازم الاتباع است، به لحاظ عقلی و منطقی نیز به وضوح و بدون کمترین ابهامی قابل فهم است و آنان که این واقعیت عریان و معادله بی مجهول را درک نمی کنند، چه بخواهند و چه نخواهند به مردم و کشور خیانت کرده اند و تنها تخفیفی که می توان برای آنها قائل شد این است که بدون قصد خیانت، مرتکب خیانت شده اند! یعنی از سه عنصر تشکیل دهند جرم- عنصر معنوی (نیت)، عنصر مادی (انجام عمل مجرمانه) و عنصر قانونی (تأکید قانون بر مجرمانه بودن عمل)- فقط عنصر اول یعنی «نیت سوء» کسانی که مرتکب جرم بزرگ دیروز شده اند قابل پذیرش نیست و نمی توان گفت که انگیزه خیانت داشته اند!
    اما شواهدی در دست است که نشان می دهد واقعه تلخ و ناگوار و خیانت آمیز دیروز توطئه مشترک «اصحاب فتنه» و «حلقه انحرافی» بوده است. دو جریانی که برخلاف آنچه به ظاهر ادعا می کنند، در پس معرکه دست در دست یکدیگر دارند و برای عملیاتی کردن توطئه های مشترک از برخی مسئولان ساده اندیش و یا -خدای نخواسته- خودباور بهره می گیرند. بخوانید…!
    ۱- کدام جریانات از تقابل دولت و مجلس سود می برند؟ کدام محافل، تعامل مثبت و سازنده این دو قوه در راستای اطاعت از رهنمود رهبر معظم انقلاب برای کاهش اختلافات و گره گشایی از رنج های اقتصادی مردم را برنمی تابند و آرامش و گره گشایی را به زیان خود ارزیابی می کنند؟ چرا ناگهان باید فضای همدلی و همفکری دو قوه برای اتخاذ تدابیر مشترک اقتصادی و رسیدگی به دغدغه های آزاردهنده طبقات مستضعف و کم درآمد جامعه به هم ریخته شود؟ چه کسانی آرامش جامعه و امیدواری توده های شریف مردم به همت مسئولان برای حل معضلات را با اهداف بعضاً اعلام شده خود در تعارض می بینند و به جای آن اصرار دارند فضای مسموم التهاب و تشویش و بدگمانی و یأس را زیر پوست افکار عمومی تزریق کنند؟ فقط نیم نگاهی به اظهارات و مواضع و عملکرد دو جریان فتنه و حلقه انحرافی طی چند ماه اخیر بیندازید و سپس اتفاقات دیروز مجلس را که در متن و حاشیه استیضاح وزیر کار رخ داد را به ارزیابی بنشینید.
    ۲- دو هفته پیش رهبر معظم انقلاب رؤسای دو قوه، شماری از رؤسای کمیسیون های مجلس و برخی مقامات دولتی را احضار کرده و ضمن گلایه از فضای مجادله و تعارض میان مسئولان، از آنها خواسته بودند به اقتضای حساسیت شرایط، اهتمام به امور خطیر کشور را در اولویت قرار داده و حتی مسائل مهم -به زعم خود- را فدای «اهم» که همان مسائل کلان کشور و از جمله دغدغه های معیشتی مردم و معضل تورم است، کنند. ایشان همچنین خواستار تنازل طرفین برای پیشبرد اصلاحات و تدابیر اقتصادی شده بودند. اظهارات رهبر معظم انقلاب در این جلسه آمیخته ای از انذار و تبشیر، و عتاب و عطوفت بود. در پی این رهنمود راهبردی، جلسات ارزشمندی برای هم اندیشی دولت و مجلس برقرار شد و به تصمیم های مثبتی هم برای حمایت از اقشار ضعیف جامعه نزدیک گردید. این جلسات در حال نهایی شدن بود که ماجرای دیروز به وقوع پیوست. ماجرایی که پی آمد خسارت آفرین آن، از پیش قابل پیش بینی بود و کیهان در تماس با برخی از چهره های خدوم هر دو طرف دولت و مجلس به عواقب ناگوار آن اشاره کرده بود.
    ۳- موضوع عزل و نصب آقای سعید مرتضوی به ریاست «صندوق/ سازمان تأمین اجتماعی» از چند ماه قبل به مسئله ای کشدار -و البته کم مایه- تبدیل شده بود. وی به هنگام انتصاب، قاضی معلق قوه قضائیه بود. بنابراین دولت در این انتصاب وارد موضع اتهام شد و سپس با اتخاذ شیوه «قانون دانی و قانون شکنی» به دور زدن قانون مبادرت ورزیده بود. خارج کردن حوزه مدیریتی یاد شده از نظارت وزارت کار و سپردن حکم مدیریت آن به معاون اول رئیس جمهور، دور از شأن دولت و ریاست جمهوری بود، چرا که تمکین و اجرای یک قانون- حتی اگر ضعیف و ناقص تلقی شود- به لحاظ عقلی، منطقی و حقوقی، به مراتب خردمندانه تر از مواجهه با قانون و یا دور زدن آن است. به تعبیر سوم، یک مدیر دولتی -و هیچ مدیر دیگری- مجاز نیست و حق ندارد با این توجیه که فلان حکم قضایی یا قانون را نمی پسندد ضوابط قضایی یا تقنینی را دور بزند.
    در عین حال باید از نمایندگان محترم- و بعضاً رنجیده خاطر- مجلس پرسید؛ اولاً با استیضاح وزیر کار و برکناری یا ابقای وی قرار بود به کدام مقصود عقلانی برسند. جز اینکه با عزل وی، بی ثباتی تازه ای در نظام اداری پدید آورند و یا پس از ابقای وزیر فقط یک تنش غیر ضروری آفریده باشند؟! و در هر دو صورت، مسئله مورد اختلاف اصلی سر جای خود باقی بماند؟ ثانیاً آیا با توجه به مسائل و موضوعات مهم تر کشور، آیا این مسئله اولویت داشت یا باعث شد اولویت مهم و در دستور کار دو قوه مجدداً به حاشیه برود؟ (مجدداً تأکید می شود اقدام دولت در تقابل با حکم دیوان عدالت اداری و نظر مجلس، ناپسند و غیر قابل دفاع است).
    ۴- اقدام رئیس جمهور در ایراد اتهام به برادر رئیس مجلس- فارغ از صحت و سقم آن، آن هم برای ایجاد انفعال و به هم ریختن جلسه- اقدامی غیر اخلاقی، غیر عقلانی و نوعی تحریف صورت مسئله است. صرف نظر از شیوه مذموم به کار رفته در این اتهام پراکنی، نفس این کار نوعی دفاع بد از وزیر کار بود که نتیجه آن در رأی معنی دار نمایندگان نشان داده شد. هیچ ناظر بی طرفی این روش را تأیید نمی کند که با متهم کردن برادر رئیس مجلس- صرف نظر از درست و یا غلط بودن اتهام- خود او به جای متهم بنشیند و آنگاه از این برچسب، برای پاسخ به اعتراضات حقوقی و قانونی نمایندگان استیضاح کننده استفاده شود… گنه کرد در بلخ آهنگری، به شوشتر زدند گردن مسگری!… متأسفانه این جدیت در پی جویی اتهامات اقتصادی، درباره مثلاً ملاقات آقای «م» با متهم اول یک پرونده فساد کلان اقتصادی در هتل لاله و… دیده نمی شود! چرا؟!
    ۵- چه کسانی اصرار داشتند شماری از نمایندگان استیضاح کننده را -و نه همه آنها- را تشجیع کنند که در فضای همدلی پیش آمده بین دولت و مجلس، یک موضوع چالشی نظیر استیضاح را پیش بکشند؟ در میان این گروه کسی است که دو هفته پیش مدعی شد خوب است یکی از ساکتین فتنه رئیس جمهور شود! و شبکه دولتی انگلیس از او به عنوان اصلاح طلب جدید یاد کرد. از آن سو چه کسی تله گذاری کذایی را برای تهیه یک ویدئوی ۲۵ دقیقه ای از یک ملاقات ۲۴ ساعته طراحی کرد و مطالبی تقطیع شده، مبهم و بودار را تحویل رئیس جمهور داد تا خرج ماجراسازی در مجلس شود؟ آیا رئیس جمهور در این اقدام تبلیغاتی به طرف مقابل شلیک کرده است یا به سمت خود و دولت تیر انداخته است؟ کدام مرکز مشترک از این تقابل دولت و مجلس سود می برد و ذوق زده است؟ کافی است همین دیشب و امروز تیتر برجسته روزنامه های زنجیره ای و سایت های داخلی و بیگانه را مرور کنید تا پاسخ سؤال را دریابید!
    بدخواهان با دو بازوی- فتنه و حلقه انحراف- مجلس و دولت را به سوی درگیری تازه سوق داده اند تا از مردم متدینی انتقام بگیرند که حماسه نهم دی را -فارغ از بازی نامزدها- آفریدند، پای انقلاب ایستادند و در همین انتخابات مجلس سال گذشته با مشارکت معنادار خود به دهان دشمن زدند.
    بلافاصله بعد از واقعه تلخی که دیروز در جلسه علنی مجلس اتفاق افتاد، رسانه های دشمن با ذوق زدگی از درگیری و اختلاف شدید مسئولان در دولت و مجلس خبر دادند و حال آن که به گواهی آنچه گذشت، رخداد دیروز ناشی از کم توجهی- البته غیرقابل توجیه- مسئولان محترم بوده است. اگرچه تلخ و ناگوار بود ولی با هوشیاری دولت و مجلس که نشانه های آن بعد از وقوع ماجرا دیده می شود، نمی تواند تکرار شدنی باشد و با جرأت می توان گفت که دشمنان بیرونی و دنباله های حقیر داخلی آنها در فاصله ای کوتاه پس از آن ماجرا شاهد ادامه همدلی اخیر پیش آمده میان دولت و مجلس خواهند بود و همین جا بایستی بار دیگر هشدار چند ماه پیش رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان را گوشزد کرده و امیدوار بود که غفلت پیشین به تکرار ننشیند؛ «یکی از راه ها، ایجاد وحدت است. اختلافات مضر است. هم اختلافات بین مسئولین مضر است؛ هم بدتر از آن، کشاندن اختلاف میان مردم مضر است. این را من به مسئولین، به رؤسای محترم هشدار می دهم. من از رؤسای قوا حمایت کردم، باز هم حمایت می کنم- مسئولند، باید کمکشان کرد- اما به آنها هشدار می دهم… البته اختلاف نظر، فراوان است؛ هیچ اشکالی هم ندارد- دو نفر مسئولند، رفیقند، اختلاف نظر هم دارند؛ همیشه هم بوده است- اما اختلاف نظر نباید به اختلاف در عمل و اختلاف در برخوردهای گوناگون، به اختلاف علنی، به گریبانگیری، به مچ گیری منتهی شود… اختلافات را نباید علنی کرد؛ اختلافات را نباید به مردم کشاند؛ احساسات مردم را نباید در جهت ایجاد اختلاف تحریک کرد. از امروز تا روز انتخابات، هر کس احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار بگیرد، قطعاً به کشور خیانت کرده.»

  17. صاعقه گمنام می‌گوید:

    گربه بخوردتون دولت و مجلس، ببر مازندران هم تیکه پارتون کنه!

  18. سجاد می‌گوید:

    امروز خیلی ناراحتم به خاطر مسائل مجلس!
    مغرب داشتم، مطلبی درباره مادر احمد متوسلیان میخوندم!
    بغضم گرفت
    شهدا………..

  19. سردار شهیدزاده می‌گوید:

    یک دکمه پیرهن خاکی سردار کربلای ۵ از همه عرض و طول زندگی شما بزرگ تر است. همت و باکری و احمدی روشن و رضایی نژاد، پیشکش!

  20. ......... می‌گوید:

    فاطمه از خیلی ها بزرگتر است…

  21. سردار شهیدزاده می‌گوید:

    در آستانه ۲۲ بهمن، آیا مجبوریم به جای سران استکبار، مشت محکم بزنیم دهان سران اختلاف؟!

  22. ......... می‌گوید:

    پس این گربه ش کجا بود؟…

  23. صبا می‌گوید:

    خجالت؟!
    اصولا کسی از کسی خجالت می کشد که خودش را بدهکار بداند! اینجا همه طلب کارند از این نظام!

  24. به جای امیر می‌گوید:

    پتو (گفت و شنود)

    گفت: دیروز در مجلس چه خبر بود؟!
    گفتم: دولت و مجلس به جای پرداختن به مشکلات مردم، با یکدیگر درگیر شدند.
    گفت: دولت و مجلس که طی دو هفته گذشته با همدلی و همفکری مشغول رسیدگی به مشکلات مردم بودند و به نتایج خوبی هم رسیده بودند.
    گفتم: بالاخره شرکت سهامی اصحاب فتنه و حلقه انحرافی که نباید بیکار بنشینند!
    گفت: پس تکلیف مشکل گرانی و قول دولت و مجلس برای حل این مشکل چه می شود؟
    گفتم: شخصی تب داشت، دو تا حکیم باشی بالای سر او حاضر شدند و هر دو با هم دست زیر پتو بردند تا نبض بیمار تب دار را بگیرند و بعد با هم اعلام کردند که حال بیمار وخیم است. بیمار گفت فلان فلان شده ها، شما زیر پتو نبض یکدیگر را گرفته اید!

  25. زهرا می‌گوید:

    خدایی از رفتار امروز اینا می شد “شیفتگان خدمت” بودن رو احساس کرد؟!

    و می شد “تشنگان قدرت” نبودن رو استنباط کرد؟!

  26. سردار شهیدزاده می‌گوید:

    و اهل ولایت بودن دشوار است؛ پایمردی می خواهد و فداکاری.

    شهیدان بر شهادت خنده کردند
    به عطر خود بهاران زنده کردند

    به زیر لب بگفتا لاله این حرف

    شهیدان لاله را شرمنده کردند

    شهیدان اسوه ی ایثار و جودند

    صفا و زینت ملک وجودند

    به خون خود زمین آغشته کردند

    غبار از چهره ی دنیا زدودند

    شهیدان محشری برپا نمودند

    به میدان بلا غوغا نمودند

  27. ... می‌گوید:

    ………….

  28. سردار شهیدزاده می‌گوید:

    خون دل های بعد از نه دی هشتاد و هشت یا به تعبیری فتنه ی هشتاد و اشک
    هر چی بوده از حلقه انحرافی بوده
    خانه نشینی
    افتضاح بگم بگم و بگو بگوی مجلس.
    دوباره یاد اون روزها ی پر استرس جلوه کرد.
    اما اهل ولایت بیدار و پایدارند.

  29. یکی از (پروانه ها)گنه کاران می‌گوید:

    سلام
    خطابم به فاطمه ۱۱ ساله: فاطمه جون! بیا و نویسنده بشو… با روح صادقانه ای که داری، حتما حتما رو دست دایی جون می زنی ان شاالله! مطمئن باش دایی ناراحت نمیشه! از خداش باشه… در ضمن عکست رو عوض کن! این چیه اینطوری بچه رو دست گرفتی؟!…

    خطابم به صالحه ۱۵ ماهه: اعجوبه قرنی ان شاالله! تو هم نویسنده بشو… هم رو دست فاطمه، هم رو دست دایی بزن!!

    خطابم به مبصر قطعه: خسته نباشید…

  30. میعاد می‌گوید:

    متاسفم برا خودم!!! اینجا تو بوشهر وضع برنج یه خورده که نه حسابی تو همه! ننه و بابا آدمای ساده ای هستن! چند وقته هی میخوان برن چند تا کیسه برنج از همین تعاونیا که دمه درش صفه بگیرن تا برا مدتی به قول خودشون راحت بشن و تو فکره خریدن کیسه برنج ۵۰ تومنی نباشن. ولی بنده حس وطن دوستیم گل کرده و پامو تو یه کفش کردم که؛ نه! این کار درست نیست و نباید اینکارو کنین! هر چی میگن؛ این کیسه تموم شد، معلوم نیست بعدا قیمتش چقد بشه ها! میگم؛ تا اون موقع خدا کریمه. می دونین دلیلم برا اینکارم چیه؟ خواستم مثلا با جلوگیری خانواده از خرید ۲ کیسه اضافی برنج، یه قدمی واسه حل این مشکل بردارم. می دونین اتفاقای امروز و رفتار مسئولین عالی رتبه این مملکت، منو یاده چه چیزی انداخت؟! آره درسته{کشک}!!!!

  31. سجاد می‌گوید:

    هی!!!

  32. ناشناس می‌گوید:

    …………………….

  33. عمار می‌گوید:

    رفتن به جهاد نفس کاری ست بزرگ
    از جبهه گریختن اشتباهی ست بزرگ
    ما بر سر پست انقلابیم اکنون
    خفتن سر پست اشتباهی ست بزرگ

  34. یار دبستانی می‌گوید:

    نمی دانم دیشب کی بخواب رفتم از فرط گریه و فکرهای جورواجور. ای کاش یک جشنواره فیلم هم برای مسوولین مملکت ما برگزار می شد تا ببینند رفتار آن ها بیش از آن که یک ژست سیاسی باشد گاهی چنان حال به هم زن است که هیچ پرده ای جز صفحه ی کراما کاتبین خدا یارای ثبت آن را ندارد.
    دیروز یک شنبه سیاه بود اما نه یک شنبه سیاه مجلس. دیروز احمدی نژاد اثبات کرد که دیگر نماینده ی میلیون ها نفر نیست. امروز مردم تکلیف خود را به خوبی فهمیدند.
    و این همان معنای آیه شریفه خداست که فرمود:
    و لا تحسبن الله غافلا عما یعمل الظالمون انما یوخرهم لیوم تشخص فیه الابصار
    و گمان نبرید که خداوند از آنچه ظالمین می کنند غافل است. به انها مهلت داده می شود تا در روزی که چشم ها بینا و آگاه است به انان رسیدگی شود.
    راست گفت پروردگار حکیم

  35. چشم انتظار می‌گوید:

    از آن شب به بعد، هر وقت می خواهم مشمع زباله را درون سطل سر کوچه بیندازم، چند متر مانده به سطل زباله های مکانیزه، مثل این خل و چل ها، بنا می کنم آواز خواندن، طوری که احیانا اگر گربه ای، موشی، سگی، دیوی، بچه کوسه ای داخل سطل باشد، صدا را بشنود و زودتر بپرد بیرون! 🙂 🙁 🙂 🙁 🙂 گاهی هم که به تناسب موقعیت، نمی توانم آواز بخوانم، قدم هایم را چنان محکم برمی دارم که احیانا اگر گربه ای، موشی، سگی، دیوی، بچه کوسه ای داخل سطل باشد، صدای گام هایم را بشنود و زودتر بپرد بیرون!

  36. مسعودساس می‌گوید:

    “آقایان! شما بخواهید هم نمی توانید شهید حاج حسین خرازی را الگوی خود کنید. یک دکمه پیرهن خاکی سردار کربلای ۵ از همه عرض و طول زندگی شما بزرگ تر است.”
    *************
    باز هم شرمنده‌ی شهدا شدیم

  37. زهرا :) می‌گوید:

    ریشه همه ترس ها “جهل” است.

  38. majid می‌گوید:

    سلام

    حرف و حدیث مجلس اعصاب برامون نگذاشت از یک طرف اتهاماتی که به برادر روسای دو قوه زده شد (درست یا غلط) که در صورت صحت باید گفت فاتحه!!!
    دوم نگه نداشتن شان مجلس و رئیس دولت (البته حرمت امامزاده به متولی اش است)
    و از همه اینها مهمتر عدم توجه دو قوه با فرمایشات امام خامنه ای عزیز می باشد و فقط گفتم قربون دل رهبر که با کیا طرفه!!!

  39. سلام. تازه اول اسکی بازیشان است برادر…

  40. مجنون می‌گوید:

    آقا این شماره هفت کولاک بود
    دیروز «بگم بگم» گفتند و چیزی نگفتند؛ چون ترسو بودند! امروز «بگم بگم» گفتند و چیزی که می خواستند بگویند، آخر سر شق القمر کردند و گفتند؛ چون ترسو هستند!

  41. ناشناس می‌گوید:

    تا یکم جلسات دولت و مجلس مردم رو امیدوار میکنه دوباره حرف استیضاح و بگم بگم شروع میشه آقای مطهری باید جوابگوی این تنشهایی که فقط به ضرر مردم و به نفع دوستان منافق و فتنه گر ایشونه باشه
    آقای احمدی نژاد هم که ماشالله نزده……………….

  42. سنگربان می‌گوید:

    “اما آقای فلانی و آقای بهمانی، وقتی می ترسند، نه از خون ۳۰۰ هزار شهید خجالت می کشند، نه از روی نازنین جانشین شما. تازه اول اسکی بازی شان است…”

    ممنون از این متن، مثل همیشه عالی بود..

  43. کوثر می‌گوید:

    با سلام

    بیچاره مردم که بخاطر اسلام و امام و رهبر و خون شهدا تحمل می کنند و هیچ گونه اعتراض نمی کنند و آنوقت بزرگان ظاهری قوم ما نه می توانند مشکلات مردم را حل کنند و نه می خواهند حل کنند و آنوقت این مردم والامقام را پیش عوامل استکبار (داخلی و خارجی) سرافکنده می کنند…….

  44. دلخون می‌گوید:

    خدا حفظشون کنه خواهر زاده هاتون رو… من کلا دیوونه بچه ام الانم چند دقیقه ای محو صالحه شدم… فکر کنم اگر تا الان خدا به من خواهر زاده نداده حتما میدونه از سر علاقه من بچه ها رو عاصی میکنم….

    اما بگذریم از این حرف ها خدارو شکر من دیروز نرسیدم صحن علنی مجلس رو از رادیو گوش بدم و از تو سایت ها و دوستان و خانواده شنیدم چون احتمالا سکته میکردم از این همه فشار عصبی…
    انقدر دریده و بی ابرو شدن که حرف آقا براشون حجت نیست… انقدر نفهم هستن که قشنگ تو این دهه فجر که دشمن داره جز و وز میکنه راحت آتو دستش دادن…

  45. یه دختر نگران برای نسل فردا می‌گوید:

    سلام………………

  46. با سلام
    اولا بایست که غضنفرها را گرفت… و حلال زاده به داییش میره.
    دوما آی شلوغ با مطلب زیر به روز شده است.

    ویژگی های رییس دولت، از منظر امام علی (ع)

  47. دلخون می‌گوید:

    کلا به این نتیجه رسیدم که فرقی نداره تو کدوم دوران زندگی می کنیم؛ چون علی همیشه تنهاست… اصلا مگه میشه به علی بدون تنهاییش فکر کرد…
    دیروز مسئولان ثابت کردن که چقدر شبیه اهل کوفه هستند…

  48. دلخون می‌گوید:

    (خصوصی)

    آقای قدیانی؛
    فکر کنم اون عکس بچه که تو پست “جمهوری نازنین اسلامی” گذاشتین همین صالحه بود…

  49. میعاد می‌گوید:

    بچه ها! دلم خیلی گرفته…………….

  50. ف. طباطبایی می‌گوید:

    جدا متن خوندنی ای بود.
    خیلی خوب به هم ربط دادید دو موضوع رو.

    ممنون آقای قدیانی.

    وای بر این ترسوهای بی ثبات…

  51. سلام
    با “‌مقتدر مظلوم و خائنان قطعی!” به روزم.
    حتما بخوانید و نظر خودتون رو ارائه کنید.
    موفق باشید.

  52. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۴۰۴* پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:

    کودکان را به خاطر پنج چیز دوست مى‏دارم: اول آن‏که بسیار مى‏گِریند، دوم آن‏که با خاک بازى مى‏کنند، سوم آن‏که دعوا کردن آنان همراه با کینه نیست، چهارم آن‏که چیزى براى فردا ذخیره نمى‏کنند، پنجم آن‏که مى‏سازند و سپس خراب مى‏کنند (دل‏بستگى ندارند).

    (مواعظ العددیّه، ص ۲۵۹)

  53. بندری می‌گوید:

    خب چرا از این بعد نگاه نمی کنید به قضیه، که اگه این فیلم به دفاع از وزیرش ربط داشته چی؟
    می خواست تمام تلاشش رو بکنه که وزیرش رو نگه داره. کجا می برد فیلمش رو؟؟
    قوه قضاییه که مال این خانواده است، مجلس که مال برادران لاریجانیه.
    مجلس کلا چنبره زده بر دولت. میخواد فلان کار رو بکنه مجلس قانون میذاره نه انجام نده. می خواد بهمان کار رو نکنه مجلس قانون می کنه که باید انجام بده.
    از طرفی، اگه توطئه مجلس بر استیضاح کردن باشه تا دولت از حدنصاب بیفته و منحل بشه چی؟؟
    توطئه های پشت پرده خیلی زیاده نمیشه به راحتی نظر داد.

  54. بندری می‌گوید:

    کل یوم برام سواله این بصیرت مردم شهر مقدس قم! چرا پرسه در مه باید رأی بیاره؟؟؟
    مردم عزیز قم فکر نمی کنید کم کاری کرده این؟

  55. برف و آفتاب می‌گوید:

    اولش چه ژست وحدتی گرفته بودند بی‌شعورها!

    احمدی‌نژاد: دولت و مجلس با هم یکی هستند!

    لاریجانی: شاهد هستید که من به خاطر حفظ وحدت، مخالف استیضاح بودم!

  56. علوی می‌گوید:

    سلام علیکم…

  57. محمد می‌گوید:

    اشک که چه عرض کنم باید خون گریه کرد…
    دیشب از فرط ناراحتی خوابم نمی برد…
    امان از دل رهبرکه با کیا طرفه…

  58. gomnam 67 می‌گوید:

    دعوای کودکانه و زشت شما خطاست/ نفس شما به حضرت ابلیس مبتلاست
    وقتی که خصم منتظر یک بهانه است/ آیا جدال و جنگ در این روزها رواست؟
    این رهبر عزیز دلش خون شد از شما/ حتما دوباره گفت که عمار من کجاست
    امواج فتنه می رسد از هر طرف ولی/ کشتی نوح را چه غم از ورطه بلاست
    این انقلاب کشتی اولاد احمد است/ این پور حیدر است که بر عرشه ناخداست
    جواد محرابی

  59. ناشناس می‌گوید:

    ………………

  60. سیداحمد می‌گوید:

    ممنون داداش حسین سالار؛
    واقعا هنرمندید!

    “سال ۸۸ آن همه به اصل انقلاب اسلامی توهین شد، «پرسه در مه» زدند؛ چون ترس داشتند! الان از یک نوار، به خاطر روی گل امر «آقا» نمی توانند بگذرند؛ چون ترس دارند! دیروز «بگم بگم» گفتند و چیزی نگفتند؛ چون ترسو بودند! امروز «بگم بگم» گفتند و چیزی که می خواستند بگویند، آخر سر شق القمر کردند و گفتند؛ چون ترسو هستند! اگر گربه برای من ترس دارد، از دست دادن صندلی برای بعضی ها، ترس دارد. اگر من متاثر از ترس، فقط چند متر بالا و پایین می شوم، بعضی ها ناشی از ترس، کیلومترها سرسره بازی می کنند روی خون شهدا!…”

    خیلی عالی بود…

  61. سیداحمد می‌گوید:

    خدا به همه بچه حزب اللهی های ما بصیرت عنایت فرماید!!!

    چرا بعضی از بچه ها گیج می زنند؟!
    حضرت آقا راه و چاه را برای ما مشخص کرده اند ها!

    این چه کاری است که بعضی ها فکر می کنند باید طرف یک نفر را بگیرند؟!!!

  62. شهید صیدنور معصومی می‌گوید:

    اگر ((آقا)) امروز قلبشان درد گرفته باشد، این ها جواب ما را می دهند؟!…
    هیچ جای متن به اندازه این یک جمله دل آدم رو نمی سوزونه.

  63. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    دوستان عزیز، خودتون رو برای یک انتخابات (فتنه) خونین و گسترده تر از
    ۸۸ آماده کنید. برم کابل بخرم تا گرون نشده! لامصب دست رو هرچی میذاریم
    سوبله چوبله شده. زنجیر! کابل! شیلنگ! امان از این گرونی.
    آخرشم کمربندم، دستم رو می گیره!

  64. دلخون می‌گوید:

    بندری؛

    آقای رییس جمهور اگر می خواست وزیرش رو نگه داره کارهای اخلاقی دیگه ای هم وجود داشت. نه تو این موقعیت حساس که همه نگاهشون سمت ما هست بیاد تو مجلس بگم بگم راه بندازه… پدر ملت رو با این بگم بگم هاش دراورد…
    تو مجلس هم یه مشت بی شعور رفتن صندلی ها رو اشغال کردن… نمیدونن با این استیضاح دستی تو تشنج مجلس داشتن….

  65. پیر مرد می‌گوید:

    ای بسیجی‌های از جنسِ امام
    باز هم وقت نبرد است و قیام

    ضربه ها دارند جاری می شوند
    زخم ها دارند کاری می شوند

    باز دنیا شهر کوفی ها شده
    ای بسیجی ها علی تنها شده

    زیر ِ باران ولایت ، تر شوید
    با شهیدان باز همسنگر شوید
    دشمنان دارند وحدت می کنند
    در زمین ظلم و جنایت می کنند

    می رسد هر دم به گوشم این صلا
    قال مولا : کل ارض کربلا

    کیست در میدان فداکاری کند ؟
    این حسینِ عصر را یاری کند ؟

    باید از حالا بسیجی تر شویم
    بیقرار و بی دل و بی سر شویم

    باید این دل را برای او کنیم
    مال و جان و نان فدای او کنیم

    غرق ایمان ، غرقِ در پاکی شویم
    مثل مردان خدا خاکی شویم

    در مسیر عشق جانبازی کنیم
    تا شهیدان را ز خود راضی کنیم

    دشمنان ما بدانند این کلام
    دوره ظلم و جنایت شد تمام

    گوش بر فرمان قرآن می دهیم
    ما سر ایمانمان جان می دهیم

    گر چه در ظاهر به لب در خنده ایم
    در درون از خشمتان آکنده ایم

    ما ز نسل مصطفی و حیدریم
    ما بسیجی های خطِ رهبریم

    گر عیان گردد که فرمان می دهد
    هر بسیجی بشنود جان می دهد

    با شهیدان باز همدم می شویم
    راهی خط ِ مقدم می شویم

    خاکریز ِ عشق را پر می کنیم
    پشت ِ سنگرها تفکر می کنیم

    غرق ِ کار و غرق ِ همت می شویم
    مثل ابراهیم همت می شویم

    با ولی تجدید بیعت می کنیم
    باز هم قصد شهادت می کنیم

    از زمین خوردن نمی ترسیم ما
    اصلا از مردن نمی ترسیم ما

    در زمین خلق حماسه می کنیم
    دشمنان را زیر پا له می کنیم

    عشق تفسیر بسیجی بودن است
    تحت تاثیر بسیجی بودن است

    ای بسیجی های صاف بی و ریا
    پس کجا رفتند مردان خدا ؟

    باز شعرم سوی جبهه می رود
    سوی بانه سوی فکه می رود

    سوی مردان دلیر و با خدا
    آن شهیدان که شدند از ما جدا

    در میان خیمه بی سر می شدند
    توی سنگرها کبوتر می شدند

    روزها در جبهه مشغول عدو
    نیمه شبها با خدا در گفت و گو

    توی سنگر یکه تازی کرده اند
    با گلوله عشق بازی کرده اند

    بی سر و بی دست و بی پا می شدند
    در میان دجله پیدا می شدند

    وای از وقتی که سرها می رسید
    آن زمانی که خبرها می رسید

    جمله ها دارند غم می آورند
    واژه ها دارند کم می آورند

    باز ما ماندیم و یک دل خاطرات
    دست و پاهایی که مانده در فرات

    حیدر نجفی

  66. یاسر می‌گوید:

    بی آنکه از جای خود، تکان بخورد، گفت: پیشی!

    بچه های این دور زمونه…
    والا!
    می گم برادر حالا دیگه عکس ژنرال رو از این ستون یسار بردار عکس کریم باقری رو بذار خوب …

  67. سوگند می‌گوید:

    ممنون استاد…

  68. برف و آفتاب می‌گوید:

    بندری؛

    حتی اگه حق، کاملا با احمدی‌نژاد بوده باشه؛ باز هم کارش اشتباه بود.

  69. سردار شهیدزاده می‌گوید:

    بعضی ها ناشی از ترس، کیلومترها سرسره بازی می کنند روی خون شهدا!…
    ……
    به این جمله آقای پرسه در مه دقت کنید: در جایی که ولایت فقیه هست ، انسداد وجود ندارد.
    آقای پرسه در مه! سره سره بازی روی خون شهدا ومیراث امام یعنی ولایت فقیه تا کی؟
    اون وقتی که فرمودند خواص، روشنگری کنند باید خفه خون بگیرید؟
    ولی وقتی می فرمایند وحدت را حفظ کنید و جدول دشمن رو پر نکنید، باید دهن تون رو باز کنید؟
    آقایون اشتباه می کنید. اشتباه ناشی از ترس…
    فرزندان انقلاب نخواهند گذاشت شما به اهداف نامشروع تان برسید.

  70. سلام
    قلب آقا درد بگیره…..
    خدا نکنه
    ولی چه نگرانی گرانی
    کاش اندازه عقل کودکانه ای می فهدیدند آقایان

  71. الهام می‌گوید:

    خیلی وقته این سایت زیبا رو می خونم ولی از روی تنبلی ذاتی ای که دارم کامنت نمی ذارم اما اینقدر این مطلبتون به دلم نشست که نمی تونم ازتون تشکر نکنم…
    آقای قدیانی! من از صفحه سایت شما انرژی می گیرم. از اینکه کسی حرفایی که توی ذهنم شناور هستند رو اینقدر قشنگ و جامع به کلمه و جمله تبدیل می کنه…
    من گاهی که احساس می کنم توی اعتقاداتم تنهام، میام و سایت شما رو می خونم و انرژی می گیرم.
    از مظلومیت سید علی بازم بنویسید………
    قلمتون پر توان و عمرتون همیشه پر برکت باشه

  72. آرزومند کربلا می‌گوید:

    جناب بندری!
    اگه بخواهیم مثل شما حساب کنیم باید بگیم “کلا برامون سواله این بصیرت مردم ایران ، که کسی مثل جناب بگم بگم رای میاره”.

  73. قطعه 27 می‌گوید:

    هیچی نمی شه گفت
    فقط…
    اللهم الحفظ امامنا خامنه ای…
    یا صاحب الزمان

  74. سینا می‌گوید:

    واقعا آدم با دیدن این مسولین نفهم بی انگیزه میشه.
    واااااااااااااااااااای آقا چی میکشه از دست این عتیقه ها…..

  75. سینا می‌گوید:

    واقعا فاطمه با ۱۱ سال سن این حرفا رو زده؟؟؟!!!
    من باورم نمیشه. جملات خودتون بود به نام اون بچه نوشتید.

  76. صهبا می‌گوید:

    “دوستان عزیز، خودتون رو برای یک انتخابات (فتنه) خونین و گسترده تر از ۸۸ آماده کنید…”
    خواهش می کنم دوستان گرامی اینطور قضاوت نکنند. صحبتهای حضرت آقا رو فراموش نکنید. مراقب باشیم برای این آتشی که مسئولین ایجاد کردند هیزم نباشیم…

  77. صاعقه گمنام می‌گوید:

    براستی؛
    {چرا چیزی را که عوام می فهمند خواص نمی فهمند و این نکته ای است برای اهل تدبر}
    و ظهور بی تردید نزدیک است…

  78. زهرا می‌گوید:

    رسول الله:
    کمترین کفر این است که انسان از برادرش سخنی بشنود و نگه دارد، تا او را با آن سخن رسوا کند.

    حالا بازم هی بگم و بگو و…

  79. بهنام می‌گوید:

    و صدای مظلومیت آقا دیروز در مجلس از همه بلند تر بود!!
    حتی از نوار صوتی…

  80. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    از خودم خجالت کشیدم!
    از خودم بدم آمد!
    صالحه از گربه نمی ترسد…
    من می ترسم…
    .
    .
    .
    از داییِ صالحه! 🙂

  81. به جای امیر می‌گوید:

    خونریزی (گفت و شنود)

    گفت: سایت جرس- ارگان حلقه ماسونی لندن- از بی عرضگی اپوزیسیون گله کرده و نوشته است چرا اپوزیسیون از امکاناتی که در خارج کشور دارد برای مبارزه با رژیم استفاده نمی کند؟!
    گفتم: چه امکاناتی؟!
    گفت: نوشته است گروه های اپوزیسیون در خارج کشور می توانند از طریق اینترنت و فضای مجازی علیه رژیم موضع بگیرند! تا معلوم شود که علیه رژیم فعال هستند.
    گفتم: یارو که در یک شهر دزدی کرده و از مردم کتک مفصلی خورده بود بعد از آن که وارد یک شهر دیگر شد، روی پشت بام رفت و خطاب به مردم شهری که او را کتک زده بودند شروع به فحاشی و رجزخوانی کرد. دوستش با وحشت به او گفت؛ بس کن دیگه! بیا پایین! الان خون و خونریزی راه می اندازی!

  82. محراب می‌گوید:

    یاد اون کاریکاتور تاریخی مازیار بیژنی افتادم که چند نماینده مجلس در حال تخلی و ایضا در حال مکالمه اند.
    آقای قدیانی! یه نظرسنجی بذارید توی سایتتون که مثلا از ۱۰۰ نمره به عملکرد هر کدوم از سران دو قوه در جریان استیضاح وزیر کار چه نمره ای میدن؟؟؟ نتیجه اش جالب خواهد بود.
    من که به احمدی نژاد (در نهایت بغض) صفر و به لاریجانی زیر ده میدم.(البته از صد نمره ها)

  83. آینده می‌گوید:

    ……………….

  84. .م. می‌گوید:

    به گزارش خبرنگار قضایی فارس به نقل از دادسرای تهران، سعید مرتضوی سرپرست سازمان تامین اجتماعی و دادستان عمومی و انقلاب سابق تهران شامگاه شب گذشته بازداشت شد.

  85. آزاد اندیش می‌گوید:

    میگم، صالحه طفلکی رو چپه گرفته، فاطمه! کجا در آغوش گرفته؟!!!

  86. آزاد اندیش می‌گوید:

    سوسک! چنان شاخک تکان میده که پلنگ دم تکان نمی ده، نمی دونم چرا انقدر ازش وحشت دارم؟! 😐
    اصلا کاری با این کارها نداشتم، وقت نداشتم آخه!! نمی دونم چه شد که داشتم دعواهای مزخرفِ دو بزرگِ نوپا رو گوش میکردم و مثل اسپند بالا و پایین می پریدم!!
    واقعا این اجسامِ بزرگ، دارای عقولِ کافی هم هستند؟ (کافی=قدر ارزن)

  87. آزاد اندیش می‌گوید:

    حدیثی بسیار بسیار ارزشمند:
    امام هادی سلام الله علیه

    مَن أطاعَ اللَّهَ یُطاعُ؛

    هر کس از خدا فرمان بَرَد، از او فرمان می‏ برند.

    میزان الحکمة: ح۷۵۵۴
    ….
    حالا هی بعضیا بیان با بگم بگم و بوگو بوگو بخوان در چشمِ مردم عزیز بشن!!!

  88. fatima می‌گوید:

    آقای قدیانی! باز هم شما، من که از پشه هم می ترسم… امشب خیلی ناراحت و عصبی بودم اما خدا رو شکر می کنم که اومدم یه نگاهی به متن شما انداختم و کلی خندیدم. اونجایی که گفتید از ترس گربه جیغ زدید یاد یه بنده خدا افتادم. یه آقایی داشته با خانومش توی خیابون قدم میزده، به خانومش میگه اگر گربه ای… جونوری… چیزی پرید جلوی پات، نترسیا… کار خدا همون موقع یه گربه می پره جلوی پای آقا… مرد از ترس، شیییییییییش کیلومتر می دوه و جیغ می زنه. البته لازم به ذکر است که اون اقایی که از ترس گربه جیغ زد و دوید، الان توی زندانه………….

  89. هوشنگ می‌گوید:

    ان الله مع الصابرین.

    همه این اتفاق ناخوشایند درسی بزرگ برای تک تک ما است و البته از یک سو نعمتی.
    چگونه می شد در آستانه انتخابات، مدعیان پر سر و صدای آن در پیش چشم ملت، میزان ولایت پذیری خودشان را به محک بگذارند؟ از این بهتر هم می شد؟
    آقا با خیانت دانستن استفاده از احساسات مردم برای اختلاف افکنی، در حقیقت چاهی عمیق و ژرف در پیش پای مدعیان دروغین سربازی ولایت کندند تا بهترین و ساده ترین روش تشخیص را برای مردم فراهم کرده باشند.
    سبحان الله

    فقط ناراحتی بیشتر از آنجا است که عده ای راه افتادند و گفتم و گفتیم را سر داده اند.
    خدا را شکر که احمدی نژاد هر چند به خاکی و بیراهه زد اما به اذعان دوست و دشمن او برای مملکت کار هم کرد ولی مطلوب عده گفتم و گفتیم ها از همان روز اول بنای بردن ملت به خاکی داشت و وای اگر امثال آن خبیث به این مسند رسیده بودند.

  90. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    بچه کوسه!! 😀

    این نوشته عالیه؛ عالی!
    ممنون داداش حسین

  91. ناشناس می‌گوید:

    یه مطلب در مورد سازمان خانوادگی قضاییه بزن عزیز جان.

  92. زهرا طباخی می‌گوید:

    طووفانی بود! ایول الله! هلاکه بخش ۷!

  93. احمد می‌گوید:

    با سلام

    .. “سران اختلاف” …

    میشه ازش شعارهای خوبی برا ۲۲ بهمن ساخت.

    “سران اختلاف حیا کن…”

  94. ناشناس می‌گوید:

    به نظر من چیزی که از همه بیشتر به این انقلاب ضربه زده و می زنه، مصلحت اندیشی تو تمام سطوح حکومته. آقای مرتضوی متهم به مشارکت قتل از سال ۸۸ چرا باید بعد از سه سال محاکمه بشه؟ مردم خوب می بینند و این تناقضها را درک می کنند. یه مجرم آفتابه دزد رو یک ماه بعد از ارتکاب جرم می کشن بالای دار ولی مسئولین محترم رو به بهانه مصلحت سنجی، سالها کش می دن. حفظ نظام شده بهانه حفظ افراد در تمام سطوح. یه نظر سنجی بکنید از سطح جامعه تا ببینید چقدر مردم به عدالت حکومت معتقدند! می ترسم همین باعث شود تا کمر این انقلاب بشکند.

  95. میعاد می‌گوید:

    به گزارش ایسنا:
    رییس‌جمهور تاکید کرد: موضوع دستگیری سعید مرتضوی را وقتی از مصر برگردم به طور جدی دنبال می‌کنم.

    به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، محمود احمدی‌نژاد صبح امروز پیش از عزیمت به مصر در جمع خبرنگاران گفت: خبر دستگیری مرتضوی را شنیدم و بابت آن متاسفم.

    وی ادامه داد: نمی‌دانم چرا اینطور است. فردی تخلف کرده اما شخص دیگری دستگیر شده است و این کار بسیار زشت است.

    احمدی‌نژاد با تاکید بر اینکه “وقتی از سفر برگردم حتما این مساله را دنبال می‌کنم”، خاطرنشان کرد: قوه قضاییه باید قوه قضاییه ملت باشد چون این قوه یک سازمان ویژه خانوادگی نیست.
    اینو گفتم که بدونین بروبچز این قصه سره دراز دارد!!!!

  96. حسین یعقوبیان می‌گوید:

    سلام حسین جان. خوبی بزرگوار؟ خیلی وقته خبری نگرفته بودم ازت. می دونم که درک میکنی. منم اینور سرم به خاکساری آستان گرمه. گفتم سری بزنم از سر دلتنگی و چند خط شعر برات بنویسم بلکه یه کم حالی بیاد رو حالت… (البته شاعرش من نیستما… محمدِ… محمد محمدی)

    تا حدودی عجیب جا کرده
    بین هر دل، حسین قدیانی

    می کند هر شب از کتاب دلش
    آیه نازل، حسین قدیانی

    در گلوی اهالی فتنه
    شد هلاهل، حسین قدیانی

    کلماتی کنار هم چیده
    مثل پازل، حسین قدیانی

    انتقادی نوشت و یکباره
    شد اراذل! حسین قدیانی

    عکس او دیدنی ست، با نمک است
    بچه خوشگل، حسین قدیانی

    بین کار صحیح و کار خطا
    حد فاصل، حسین قدیانی

    خبر آمد که بازداشت شده
    دل غافل، حسین قدیانی

    زیر پرونده ی خواص، زده
    مهر باطل، حسین قدیانی

    در سفر هاش عکس می گیرد
    از منازل! حسین قدیانی

    آن طرف لشگری سیاهه نویس
    در مقابل، حسین قدیانی

    نه ده را نوشت و فهمیدم
    هست فاضل، حسین قدیانی

    پدرش شد شهید و حرفش را
    کرده کامل حسین قدیانی

    داداش قلمت پر دوات و پر دوام انشالله. فقیر دعاتم.

  97. فارس الحجاز می‌گوید:

    احسنت؛
    حفظکم الله…

  98. دیروز جنگ تحمیلی رزمنده های مجروح بسیجی از درد به خود می پیچیدند ولی جلوی دشمن “آه”

    نـــــمی گفتند تا نکند دشمن شاد شود تا مبادا صدام هلهله کند.

    امروز

    روسای قوا آه نکشیدن پیشکش… صدای هلهله بی بی سی و من و تو و صدای آمریکا را نمی شنوید؟

    مشکلات مردم حل شد؟مشکلات مردم پیشکش،مشکل “خودتان” حل شد؟!

    پنج روز دیگر، ۲۲ همین ماه هلهله هایتان را

    عزادار می کنم. رجز خوانی هایتان را درگلو ساکت می کنم شما هنوز ملت مرا نشناخته اید ملتی که در دوران جنگ رئیس جمهورش با دشمن همدست می شود و می ایـــــــستد. ملتی که روزانه تحریم بارش می کنند و از حق مسلم خود دست نـــــــمی کشد. ملتی که پیامبرش محمـــــد امین است و با نصفه خرما در جنگ حاضر می شود و از عقیده اش دست بردار نمی شود. ملتی که مقتدایش حسیـــــن بن علی است هیچ گاه از تشنگی “کم” نمی آورد. عزادارتان می کنم.

  99. fatima می‌گوید:

    با عرض پوزش خدمت سید احمد
    شما وقتی که متن رو سانسور می کنید، خواننده متن، متن رو بی ربط می بینه…
    لطف کنید یک بار دیگه انتهای دیدگاهم رو بخونید. خودتون متوجه می شید که منظور بنده چی هست. خوب هزاران نفر توی زندان هستن… دلیلش مهم هست که شما حذف کردید.

  100. مسعودساس می‌گوید:

    خصوصی:
    “عکس او دیدنی ست، با نمک است
    بچه خوشگل، حسین قدیانی”
    ********
    هه هه هههه
    اصلاً یه وضعی{همراه با تکان دادن سر}

  101. صاعقه گمنام می‌گوید:

    آقایان از این مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرد خجالت نمی کشید!
    http://www.shahrekhabar.com/picnews/1360072560442259

  102. سمیه می‌گوید:

    چه جالب! منم پنج تا خواهر زاده دارم هر پنج تاشونو دوست دارم! خیلییییی زیاد…

  103. چای پولکی می‌گوید:

    سلام
    هییییییییییی!
    فعلا تا اطلاع ثانوی از شنیده ها کلافه م!
    اگه خودم دیده بودم چی می شد؟!

  104. مسعودساس می‌گوید:

    سلام
    یه دو ماهی نیستم.
    دارم می‌رم جنوب.
    قطعاً در مناطق عملیاتیِ جنوبِ ایران، دعاگو و نائب الزیارة دوستان خواهم بود.
    نیام ببینم داداش حسین رو اذیت کردید هاااااا{شکلک سید احمد}

  105. بهزاد می‌گوید:

    واقع متاسفم که ادعای مسلمانی بعضی ها گوش فلک را پر میکنه اما از تهمت و افترا و اتهام تراشی برای دیگران کوچکترین ابایی ندارند.
    من کاری به خوب و بد قاضی مرتضوی ندارم اصلا کار ما هم نیست و قانون باید نظر بده. اما ای کاش در راستای طرح جمع آوری ارازل و اوباش، یه طناب دار هم میاوردن وسط بهارستان کار این بنده خدارا یکسره می کردند؛ این حضرات مجلسی. طرفو که قاتل و جنایتکار معرفی کردن، خب همون جا اعدام انقلابیش می کردن و دیگه لازم هم نبود به خاطر مصالح مملکت (!!!؟؟؟) اینقدر خودتونو به زحمت بندازین و وزیر را استیضاح کنید.
    شاید نباید قضاوت کرد ولی از این موش و گربه بازی دولت و مجلس فقط بوی روکم کنی و پوز زنی میاد تا مصالح مملکتی.
    خدا همه ما را به راه راست هدایت بفرماید انشاالله.

  106. همراز می‌گوید:

    سکوت…
    .
    .
    .
    تشویش و نگرانی پشت این سکوت {التماس دعای فرج} اللهم احفظ قاعدناامامنا خامنه ای

  107. همراز می‌گوید:

    وای بر این منیت ها…
    وای بر قلب های غافل..
    وای بر دنیاپرستی..
    همه جیز شعار..
    دل من سخت گرفت.. اگر از تاریخ غافل شویم قطعا از زخم خوردگان خواهیم بود..

  108. چشم انتظار می‌گوید:

    مسعود ساس!‏
    خوش به حالت.‏ نایب الزیاره ما هم باش.‏ دو ماهی ریه هات باهوای پاک جنوب قهرمان، تازه می شه…‏ با عطر شهیدان…

  109. محمود می‌گوید:

    کارد به استخوان رسیده. خیلی ها به دنبال زندگی بهتر، این کشور را ترک می کنند…….

  110. مجید برجک زن می‌گوید:

    سلام؛
    حقشه خداییش حاج منصور یه چند تا از اون فحش های آبدار نثار این …… ها بکند!
    ……………
    یا علی

  111. به جای امیر می‌گوید:

    عوض (گفت و شنود)

    گفت: تازه چه خبر؟!
    گفتم: اسرائیل بعد از اعلام خبر ساخت جنگنده قاهر ۳۱۳ از سوی ایران بلافاصله آن را تکذیب کرد!
    گفت: وقتی همین جنگنده آتش به جان صهیونیست ها انداخت، خبر آن را تایید می کنند.
    گفتم: البته یک روز بعد اعتراف کردند که ایران این جنگنده را ساخته است و ساخت آن برای اسرائیل خطرناک است.
    گفت: یک روزنامه صهیونیستی این تناقض گویی مسئولان رژیم صهیونیستی را ملامت کرده و خطاب به آنها نوشته است؛ دولتمردان اسرائیل باید اطلاعات دقیقی داشته باشند و کسانی که توان دریافت اطلاعات دقیق را ندارند باید جا به جا شوند.
    گفتم: راست میگه! دولتمردان رژیم صهیونیستی و نوزادان یک وجه تشابه دارند و آن اینکه هر دو باید زود به زود عوض شوند!

  112. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛

    تا ساعاتی دیگر قطعه ۲۶ به روز می شود!

    “۲۲ بهمنِ کربلای پنجی ها”

  113. بندری می‌گوید:

    ……………

  114. میعاد می‌گوید:

    سلام خدمت سید احمد جان.
    برادر! من چند بار نظر دادم ولی نمیدونم به چه دلیل یا سانسور و یا حذف شده! اگه میشه اولا به ما بگین هدفتون در کل از این بخش نظر دهید چیه؟ دو اینکه خط قرمزاتونو برا ما مشخص کن که ما نیایم اینجا ۲ساعت نظر یا حرفمونو بنویسیم. بعدش معلوم نباشه که آیا سانسور میشه یا حذف میشه یا به نمایش در میاد! لطفا اگه میشه مفصل توضیح بدین.
    ممنون…

  115. بندری می‌گوید:

    عجب!

  116. سیداحمد می‌گوید:

    میعاد؛

    کامنت های شما به دلیل عدم رعایت نکات ویرایشی، حذف می شود!
    فرصت اینکه همه کامنت های شما را ویرایش کنیم، نداریم.
    به کامنت بچه های ثابت دقت کنید، متوجه می شوید چه طور باید کامنت بگذارید.

    نقطه و ویرگول و علامت سوال و تعجب و …، به کلمه ماقبل خود می چسبد و با کلمه بعدی فاصله دارد.
    چند بار تمرین کنید، عادت می کنید.
    لطفا قبل از ارسال، کامنتتان را یک بار بخوانید که غلط ویرایشی و انشایی نداشته باشد!

    ممنون…
    ــــــــــــــــــــــــ
    بندری!

    این تذکر شامل حال شما هم می شود.
    به جای تعجب، درست کامنت بگذارید. ممنون از همکاری شما!

  117. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۴۰۵* حضرت رسول صلی الله علیه و آله:

    ای ابوذر! گناه در نظر مؤمن، بسان سنگ بزرگی است که بالای سر او قرار دارد و هر لحظه ممکن است بر سر او بیفتد، اما در نظر کافر، همچون مگسی است که از نوک بینی اش عبور کرده باشد…

    (مکارم الاخلاق، ص۴۵۸)
    ————–
    از جوار امام رئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام، دعاگوی اهالی خوب قطعه ام…

  118. مجید برجک زن می‌گوید:

    سلام؛
    اصولا ما با سانسور موافقیم.
    … هم باشد بهتر!
    ای کاش این دوستان بوق ما در دولت و مجلس هم کمی خود سانسوری داشتند.
    “بل اکثرهم لا یعقلون” را کم کم می توان فهمید و “یحمل اسفارها” را شاید در تفسیر برخی از اینها!

    و در مورد بچه ها؛ علامه حسن زاده (حفظه الله) وقتی بچه می بیند بر طبق شنیده ها دست بچه ها را می بوسد.
    سرش چیست؟ الله اعلم

  119. صاعقه گمنام می‌گوید:

    یه بار هم ما نقش اپوزیسیون رو بازی کنیم!؟

    http://www.shahrekhabar.com/analysis/1360133640591127

    فکر کنم به خاطر اون کارش تو مجلس بوده!!!

  120. fatima می‌گوید:

    مجید برجک زن

    شما درست می فرمایید .اما به نظر من حیف فحش که به این ها داده بشه…

  121. حسین محمدی می‌گوید:

    ………………

  122. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    خیلی متن زیبایی بود. از آنهایی که خواندنش کیف دارد.
    متفاوت و خاص از ترس گفتید.

    خدا قوت آقای قدیانی.

  123. حنظله می‌گوید:

    و باز شهدا خوش تر از همه گفتند:

    ما از دشمنان اسلام و انقلاب انتظار مساعدت و همکاری نداریم و آنچه ما را به هدفمان، آن هدفی که اولیا و پیامبر عظیم الشان(ص) ما داشتند، نزدیکتر می کند، “وحدت کلمه” و “وحدت فعل” است.
    {سردار شهید رحیم بردبار}

  124. به جای امیر می‌گوید:

    سقوط (گفت و شنود)

    گفت: شش تن از رؤسای سابق سازمان امنیت و اطلاعات رژیم صهیونیستی برای اولین بار و در یک اقدام بی سابقه نسبت به آینده این رژیم ابراز نگرانی شدید کرده اند.
    گفتم: حیوونکی ها حق دارند، روی پرچم اسرائیل دو خط آبی به نشانه از نیل تا فرات ترسیم کرده اند ولی امروزه برای حفظ جان خود مجبورند دور خودشان دیوار بکشند.
    گفت: ولی یک روزنامه صهیونیستی به آنها شدیداً اعتراض کرده و نوشته است «اگرچه تحولات منطقه موجودیت اسرائیل را به خطر انداخته ولی نباید از هم اکنون ابراز ناامیدی کرد».
    گفتم: چه عرض کنم؟! یارو از طبقه بیستم یک برج به پایین پرت شده بود وقتی به طبقه یازدهم رسید با خودش گفت تا اینجا که شانس آوردیم و به خیر گذشت!

  125. خودم خودش ... می‌گوید:

    مبارکااا باشه… می بینیم که بعضیا بالاخره پاشونو از روی وجدانشون برداشتن و یه کوچولو، یه کوچولو دارن واقع بین میشن…

    اون روزی که اخلاق داشت پایمال و به قولی له و لورده میشد و قلب آقامون به درد میومد که خوب ساکت بودیم و به قول خودمون، حفظ نظام می کردیم!

  126. آزاد اندیش می‌گوید:

    “با کنکور تفریحی در آستانه ۲۲ بهمن” به روز هستم. 🙂
    http://shafagh313.persianblog.ir/post/180/

    ***
    ان شاءالله عازم مشهد الرضا(ع) هستم.

  127. همگام با ولایت تا ظهور می‌گوید:

    …………………………

  128. ناشناس می‌گوید:

    کاش به قولش عمل کند و برود فضا، این… که با انحراف، زبان فتنه را مقابل حزب الله باز کرد…

  129. خودم می‌گوید:

    خیلی عالی بود، مثل همیشه!!
    ارتباط جالبی برقرار بود بین این ترس و اون ترس!

  130. جست و جوگر می‌گوید:

    قلب ما هم درد گرفت از درد آقامون؛
    چی بگم هنوز بعد چند روز در بهت و حیرت به سر می برم بیشتر از اون از این جماعت (به اصطلاح بسیجی) احمدی نژادی در تعجبم که با دیدن این همه خراب کاری هنوز هم دلیل می تراشند و ماس مالی می کنند!
    خدا هدایت (لعنت) کنه باعث و بانی این اختلاف و دو دستگی در جماعت حزب اللهی رو.
    البته از بعضی هاشون مشخص است که واقعا قاطی کردن و نمی تونن بعد از اون همه طرفداری در سال ۸۸ باور کنن که یک آدم می تونه تا این حد رنگ عوض کنه. اینم از صافی و پاکی دل خودشونه که این طور ساده به قضایای احمدی نژاد نگاه می کنند. (البته اگر وابسته به جریان انحرافی نباشند)

    باز هم از قلم زیباتون ممنونیم.

  131. خندیشه می‌گوید:

    سلام بر جناب قدیانی عزیز!

    خیلی جامع و کامل و مختصر:
    “قلمرو حکم رانی شیطان، ترس آدمی است…”
    شهید آوینی(ره)

    ارادت ویژه،
    خدا قوت
    یا علی…

  132. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛

    تا ساعاتی دیگر قطعه ۲۶ به روز می شود…

  133. هستی می‌گوید:

    این روزها به کسانی که گله شکایت دارن، میگم تو خودت چیکار کردی واسه جامعه که اینقدر مدعی شدی؟
    بعد به خودمم میگم؛ اما وقتی به خودم میگم اینقدر دلم میگیره… اینقدر ناراحت میشم که حد نداره.
    اصلا کلا دنیای دلگیری داریم، نه؟؟؟

  134. به جای امیر می‌گوید:

    سند (گفت و شنود)

    گفت: یک سایت حق العمل کار وابسته به جریان فتنه از اسنادی که کیهان درباره وابستگی سران فتنه به مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس منتشر کرده است بدجوری عصبانی شده و خودش را به گیجی زده است.
    گفتم: خب معلومه! چوب را که برداری «گربه دزده» یک جوری می شود.
    گفت: این سایت بعد از انتشار این همه سند درباره وطن فروشی سران فتنه و ماموریت آنان از سوی دشمنان بیرونی، تازه می نویسد پس چرا کیهان سند رو نمی کند؟!
    گفتم: به یارو گفتند؛ بابات مرده! و انتظار داشتند از ناراحتی غش کند ولی یارو که خیلی خوش غیرت تر! از این حرف ها بود گفت؛ راستش را بگوئید! حتما یک اتفاق بد دیگری افتاده و شما می خواهید با این خبرها، ذهن مرا برای شنیدن آن خبر بد آماده کنید!

  135. ناشناس می‌گوید:

    سلام…………………

  136. روح الله می‌گوید:

    سلام… خدا قوت؛
    زیبا بود و تاثیرگذار.

    خدا یه صبری هم به ما بده برای تحمل این همه ناملایماتی…
    ما اهل کوفه نیستیم… علی تنها بماند…

  137. مهدی می‌گوید:

    سلام؛
    خیلی خیلی قشنگ بود.
    خدا خیرت بده داداش…

  138. بسیجی خداجو می‌گوید:

    سلام؛
    امام عزیز فرمودند: قلم های در روزنامه ها، دست هایی که این قلم ها به دستشان است، آنهایی که در رادیو، تلوزیون و در سایر جاها سخنرانی می کنند، همه مورد امتحان خدا هستند. آن وقتی که قلم به دست می گیرید بدانید که در محضر خدا، قلم دست گرفته اید. آن وقتی که می خواهید تکلم کنید بدانید که زبان شما، چشم شما، گوش شما، در محضر خداست. عالم محضر خداست. در محضر خدا معصیت نکنید. در محضر خدا با هم دعوا نکنید، سر امور باطل و فانی. برای خدا کار بکنید و برای خدا به پیش بروید. اگر ملت ما برای خدا و برای رضای پیغمبر اکرم به پیش برود، تمام مقاصدش حاصل خواهد شد.
    کاش این جملات امام مشق شب، هر شب تک تک ما و آنها بود.

    زیبا بو هم شروعش هم پایانش؛ همه جوره.

  139. سیداحمد می‌گوید:

    الله اکـــــبــــــر… خامنه ای رهبر…

    دوستان محترم؛

    تا دقایقی دیگر قطعه ۲۶ به روز می شود…

  140. احمدرضا می‌گوید:

    سلام. خیلی مخلصیم…
    واقعا مطالب نابی دارید. خدا اجرتان بدهد.
    برای سلامتی رهبر عزیزمان صلــــــــوات.

  141. ایران می‌گوید:

    ……………

  142. خادم الزهرا می‌گوید:

    سلام
    واقعا عالی بود…
    از «نه ده» گرفته تا… صالحه
    خدا حفظتون کنه…
    خواستی یه سری هم به ما بزن…

  143. رامین می‌گوید:

    رامین نوری زاده- خوزستان- شهرستان دزفول-
    مدیر وبلاگ صفی آباد نیوز

    از شما بابت این مطلب قدر دانی می کنم

  144. سمیه می‌گوید:

    به نظر شما اینقدر استفاده ابزاری از نام شهدا، نشانه ضعف شما نیست؟ شما انسان درستی نیستید. اغلب روانی

  145. سمیه می‌گوید:

    دزدی ها رادر مجلس دیدید؟ این هم کار دشمنان بود؟

  146. چند وجبی می‌گوید:

    ای که دستت می رسد کاری بکن…
    چند وجبی با ما همراه باشید تا جستجوی حقیقت!

  147. محمد می‌گوید:

    سلام؛
    دیگه بی خیال این مسئولین به قدرت چسبیده. فقط فدای مردم کشور عزیزمان ایران، که حضورشان فقط و فقط به خاطر اصل نظام و رهبری بود.

  148. سلاح نرم می‌گوید:

    بعدالسلام.

    حاج حسین!
    عالی بود؛ واقعا خوشمان آمد.
    خیلی دوست دارم به وبلاگم سر بزنید؛ خود شخص شما!
    تشریف آوردید حتما یک نظر هم برای دلخوشیمان بگذارید.
    راستی من یکبار شما را در محلاتی زیارت کردم، اما جرات به جلو آمدن و احوال پرسی نداشتم.
    انشالله دفعات بعد خدمت می رسم…
    یا علی.

  149. سیداحمد می‌گوید:

    یه پیام “بی زرگانی” برم؟

    ساعت ۲۳:۵۱
    تعداد افراد آنلاین: ۲۶ نفر

    ماشاءلله حزب الله…
    داداش حسین بسیجی ها فـــــــــــدایی داری…

  150. به جای امیر می‌گوید:

    نیمرو (گفت و شنود)

    گفت: در اخبار سایت های ضد انقلاب آمده است که هفته قبل، ابتدا رضا ربع پهلوی و مریم قجر عضدانلو ابریشمچی رجوی در ملاقات با یک کمیته فرعی اتحادیه اروپا خواستار مهار جمهوری اسلامی ایران شده بودند.
    گفتم: چه غلط ها! خب دیگه چی؟!
    گفت: همین سایت ها نوشته اند بلافاصله بعد از این ملاقات، اردشیر امیرارجمند و رجب مزروعی نیز به نمایندگی از سران فتنه با همان کمیته فرعی ملاقات کرده و همان درخواست را مطرح کرده اند ولی مسئولان اروپایی به آنها وعده سرخرمن داده اند.
    گفتم: یارو میهمان یک آدم قالتاق شده بود. صاحبخانه پرسید؛ گشنه ای؟! یارو جواب داد؛ آره! صاحبخانه گفت؛ خودم هم خیلی گشنه ام! قراره یک مرغ بخرم، وقتی خریدم، بهش میگم تخم کنه تا برات نیمرو درست کنم!

  151. ابوالفضل می‌گوید:

    ۲۲ بهمن ما که ترکوندیم شما رو نمی دونم؟!
    گربه هم ترس داره؟؟؟
    من که هر وقت گربه می بینم میگم پیشی بیا منو بخور ولی نمی دونم چرا فرار می کنه؟!

  152. ایران می‌گوید:

    ……………..

  153. الف م می‌گوید:

    سلام؛
    مثل همیشه زیبا و نکته سنج چقدر دقیق. کاش مسئولین از این خواهر زاده شما یاد بگیرند. گاه عوام شعورشان از برخی خواص بیشتر است.
    راستی چه خواهرزاده های نازی دارین. خدا حفظشون کنه برای خودش و حضرت ماه.
    التماس دعا آقای قدیانی…

  154. hamid می‌گوید:

    بچه کوسه رو خوب اومدی حسین جون.

  155. ﺭﻭﺍﻥ نویس می‌گوید:

    ﺳﻼﻡ.
    ﺣﺴﯿﻦ ﻗﺪﯾﺎﻧﯽ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺟﯿﻎ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ؟!

  156. saman می‌گوید:

    کلیپ زیبای سلام من به مدینه با صدای حاج عبدالرضا هلالی به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی (ع) تقدیم به همه عاشقان اهل البیت
    http://www.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?cid=15&lid=7691

  157. بازتاب: «صالحه» از گربه نمی ترسد

  158. م . خ می‌گوید:

    سلام
    بعد از روزها پیگیری مطالب شما اولین باره که میخوام نظر بدم، چون احساس می کنم لازمه؛ برامم فرقی نمی کنه که این نظر علنی بشه یا نه؛ ولی خود آقای قدیانی حتما بخونن. ابتدا به رسم دین و ادب و اخلاق -که این روزها در سطح جامعه مون کیمیاست- از قلم شیوای ایشون که گویای ناگفته های ذهنی ماست تشکر می کنم. اما در مورد عکس صالحه و فاطمه نکته ای ذهنم رو مشغول میکنه که نگفتنش رو صحیح نمی دونم؛ آقای قدیانی شما فرزند شهید بزرگواری هستید و داعیه دار خون شهدا (آقای … من تایپیست نیستم، نمی دونمم علامت تعجب رو با کدوم دکمه می تونم بذارم اما اگر برای شما ظواهر و علائم از اصل کلام مهمتر است، می تونید متن را منتشر نکنید یا حذفش کنید، مهم اینه که من در پیشگاه الهی رسالتمو انجام داده ام) و بر مبنای وصیت همان عزیزان همیشه زنده می گویم که حجاب و به خصوص چادر حافظ اثر خون آنان هست؛ بنا به گفته خودتان فاطمه خانم ۱۱ سالش هست و (از خواهرزاده ۹ ساله من و باقی خواهر زاده ها به شهدا نزدیکتر است البته از نظر نسب نه در نزد خداوند) ۲ سال است که از مکلف بودنش می گذرد؛ اما به برترین حجاب مزین نیستند. آقای قدیانی این روزها سیاست با دین و دنیای ما پیوند خورده است ولی نه آنقدری که به خاطرش آخرتمان را بر باد دهیم. امام (ره) اگر از هیچ چیز جز خدا نمی ترسیدند به خاطر توجهشان به جزئیات و اولویت هایی بود که حتی به ذهن همعصرانشان هم خطور نمی کرد (اولویت با قانون الهی است در برابر سیاست). من با مشغله ای که داشتم تمامی نظرات دوستان را مطالعه کردم تا ببینم فردی این نکته را متذکر می شود، اما…….
    در عکس فاطمه جان چادری که دیده نمی شود هیچ، موهایشان هم پیداست، روزانه x نفر به مطالب شما سر می زنند و این عکس رو می بینند، خواهرانه عرض می کنم هر چه زودتر این عکس را اصلاح یا حذف بفرمایید، تا پیام زینب کبری و برارادرانش را در کربلای ۱-۲-۳-۴-۵……… رسانده باشید.
    حسین آقا قلم من به شیوایی شما نیست اما امیدوارم در میان این علامت های وضع شده حسن نیت خودم را رسانده باشم، ان شاءالله
    در پایان هم دوست دارم به آقای … تذکر بدهم که اگر هزاران هزار نفر هم همزمان خواننده مطالب باشند، همگی فدایی راه حضرتش هستیم نه مرید حاج حسین و قلمشان(علامت تعجب)
    خواهش می کنم (با اجازه آقای قدیانی) اگر خواستید این پیام را در دید همه بگذارید بدون هیچ سانسور و فیلتر و ویرایش باشد مثل قلم سرخ حاج حسین
    در پناه خدا زیر سایه حضرت مهدی و نایب بر حقش باشید…

  159. بهنام قم می‌گوید:

    با سلام:

    از تذکر م.خ کلی حال کردم که ما به خودمان هم رحم نمی کنیم و اشتباه را خیلی زود گوشزد می کنیم؛ حال قدیانی باشد یا کسانی که ظاهرا حجاب دارند، اما رفتار نشان می دهد که خیلی عریان عمل می کنند، مثلا همین چند روز پیش گفتند؛ طرف رفت اوین من که کلی لذت بردم، ولی روز بعد شنیدم با تامین آزاد شده، کلی حالم گرفته شد……….

  160. بهنام قم می‌گوید:

    هر چی از همرزم رسد درد دارد اما، بی خیال…

  161. به م.خ می‌گوید:

    شما که دنبال انجام رسالت در پیشگاه الهی هستید، ای کاش خودتان لحاظ می کردید و پیام تان را خصوصی بیان می نمودید و اتفاقا باید برایتان فرق می کرد و مهم می بود که علنی نباشد که همه تاکید دین به آراستگی اندرز به پنهانی بیان کردنش است.

  162. م . خ می‌گوید:

    …………………

  163. مجتبی می‌گوید:

    …………

  164. محبین می‌گوید:

    سلام داش حسین؛
    عالی بود. احسنت به این همه بصیرت …

    وقتی قبح گناه ریخته شود دیگر کاری نمی توانی بکنی. وقتی آقایان تو خانه نشینی و جاهای دیگه فقط آقا را سپر بلا کردند و با تکرار حرف های آقا و عمل به خواسته خود به قول یکی از کامنت ها باید منتظر بدتر از این ها باشیم؛ ولی بدانند رهبری حکیم داریم که اونا غافلند.

    چشم وا کن احد آیینه عبرت شدو رفت
    دشمن باخته، بر جنگ مسلط شد و رفت

    آنکه انگیزه اش از جنگ غنیمت باشد
    با خبر نیست که طاعت به اطاعت باشد

    داد و بیداد که در بطن طلا آهن بود
    چه بگویم که غنیمت رکب دشمن بود

    داد و بیداد برادر، که برادر تنهاست
    جنگ را وا مگذارید پیمبر تنهاست

    یک به یک در ملا عام و نهانی رفتند
    همه دنبال فلانی و فلانی رفتند

    همه رفتند غمی نیست علی می ماند
    جای سالم به تنش نیست ولی می ماند

    مرد مولاست که تا لحظه آخر مانده
    دشمن از کشتن او خسته شده وا مانده

    در دل جنگ نه هر خار و خسی می ماند
    جگر همزه اگر داشت کسی می ماند

    مرد آنست که تا لحظه آخر مانده
    دشمن از کشتن او خسته شده در مانده

    مرد آنست که سر تا قدمش غرق به خون
    آنچنانی که علی از احد آمد بیرون

    و …
    شعر از سید حمید رضا برقعی

  165. piracetam می‌گوید:

    ممنون…………….

  166. ....... می‌گوید:

    سلام؛
    لینک به لینک می گشتم سایت های ارزشی رو!
    طولانی، خسته کننده و سخت، که فقط ۲ تا مثل خودشون می فهمن.
    ولی شما جالب می نویسی… خدا قوت

  167. علی می‌گوید:

    میو……………

  168. عرفان آریا می‌گوید:

    گربه رو عشقه

  169. خسته نباشی؛
    دمت گرم
    خیلی حال کردم، مخصوصا با بند هفتم.

  170. tanhaaa-15 می‌گوید:

    دختری هستم ۱۵ ساله؛ زمان جنگ را ندیدم ولی دو عموی مادرم شهید شده اند. یکی کلا مفقود شده. درسته که جنگی ندیدم، ولی می دونم شماها چه کارای بزرگی کردین. این وطن من به مردانی چون شما افتخار می کند. اول خدا بعدم به خاطر شجاعت شماست که ما راحت و آزاد زندگی می کنیم. از شما یه خواهش دارم. لطفا برام یه نصیحتی بکنید. حرفای شما خیلی به دلم نشست. به نظر من شما یه پدر خوبی هستین برای دخترایی مثل من.

  171. نالان می‌گوید:

    سلام؛ یه سوال دارم!
    به نظر شما آقای احمدی نژاد از اولش این جور بود یا جاه و مقام این جوریش کرد؟
    البته شما که علم غیب ندارید ولی با توجه به اوایل و شواهد و قراین موجود چی فکر می کنید؟
    یعنی امکان داره رئیس جمهور آینده هم اولش با نیت خوب بیاد و بعد کار رو خراب کنه؟!
    باید برای کسایی که با نیت خوب میان برا خدمت دعا کنیم که تو این بین شیطونه گولشون نزنه!

  172. مهدوی می‌گوید:

    آفرین

  173. .... می‌گوید:

    چقدر این مطلب خوب بود؛ با اینکه چند سال گذشته، ولی باز هم…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.