حاج بخشی حزب الله

به مناسبت اولین سالگرد درگذشت حاج بخشی، اشاره می کنم به ۳ خاطره ام از ایشان که تا کنون جایی منتشر نشده.

* همیشه خدا در جیب لباس «پیر دلاور جبهه ها» چند تا شکلات بود که با تمنای یک صلوات -به قول قشنگ خودش؛ صلوات دشمن شکن!- می داد به این و آن. خوب یادم هست یوم الله چهارشنبه ۲۳ تیر ۷۸ بود که آخرای راهپیمایی، حاج بخشی را با همان هیبت همیشگی و همان لندکروز معروفش دیدم. تکیه داده بود به بدنه ماشین و «ماشاء الله حزب الله» می گفت و از جیب لباسش شکلات می داد به ملت. دور و برش که خلوت تر شد، پرسیدم؛ «حاجی! خیلی هم گشاد نیست جیب لباس تان، اما ماشاء الله تمامی ندارد شکلات های تان! الان نیم ساعته فقط جلوی چشم خود من دارید به همه شکلات می دهید و تمام هم نمی شود! جیب لباس تان به کارخانه شکلات سازی وصل است؟!» برای بار چندم شکلاتی به من داد و گفت: «هر روز که از خانه می آیم بیرون، یک بسته شکلات می خرم و می ریزم در جیبم و با هر که رو به رو می شوم، به شرط یک صلوات دشمن شکن، یکی می دهم بهش. راهپیمایی ها اما ۲ بسته شکلات می خرم، فوقش ۳ بسته… آره به خدا! یک وقت هایی خودم هم تعجب می کنم از برکت این شکلات ها. مثلا همین امروز نزدیک ۱۰۰۰ نفر از من شکلات گرفته اند، باز الان چند تا شکلات در جیبم باقی مانده! کلا برای امروز ۳ بسته شکلات آورده بودم! خانه پرش می شد ۳۰۰ شکلات! البته خیلی هم تعجب ندارد! من توی جبهه، حکمت ها و برکت هایی از خدا دیدم که قصه این شکلات ها پیشش هیچ است! مثلا اگر به تو بگویم؛ ایستگاه صلواتی عملیات بدر، با یه خرده شکر و چند شیشه آبلیمو و مقداری آب، شربت مان از صبح تا شب به راه بود، باور می کنی؟!» هم الان دارم فکر می کنم؛ خدایی که خرمشهر را آزاد کرد، مگر کاری برایش دارد ۳۰۰ شکلات ۲۳ تیر را چند برابر کند؟! خدا حتی با شکلات هم حرف می زد با حاج بخشی… گوش ما مشکل دارد که نمی شنویم، نمی بینیم، غافل ایم از یاد خدا!

** ماجرای عکس معروف حاج بخشی در کربلای ۵ که جلوی چشمش دامادش در ماشین تویوتا سوخت و به شهادت رسید، شهرت جهانی دارد. یک بار از حاجی خواستم خاطره آن عکس تاریخی را دوباره بگوید… و بگوید؛ «چطور در آن گلوله باران بی رحم شلمچه، آرامشش را حفظ کرد و به جای گریه و زاری، توانست با پتو و آب و خاک، آتش شعله ور از ماشین را مهار کند؟!» گفت: «در این عکس، همیشه و همه جا از شجاعت من حرف زده شده، اما باور می کنی فردای آن روز برای داماد شهیدم که جلوی چشمم داشت در آتش می سوخت، یک روز تمام، گریه کردم؟!… باور می کنی در بدر، وقتی پیکر آتش گرفته فرمانده شهید عباس کریمی را دیدم، فردایش یک روز تمام گریه کردم؟!… همه از شجاعت و آرامش من می گویند، اما جز خدا، هیچ کس از دل طوفانی ام خبر ندارد! اشک های مرا، نه دشمن دیده، نه دوست، ولی خدا که می داند…». هم الان دارم فکر می کنم؛ چه بی رحم بودند روزنامه های دوم خردادی که همان عصر در وصف حاجی نوشتند؛ «این پیرمرد فقط زبان تفنگ و گلوله و خشم و خشونت می فهمد»!

*** شاید ۳ سال پیش بود که رفتم خانه حاج بخشی در شهرک وحدت کرج. دیدم در حیاط خانه، لندکروز سوخته و تویوتای سوراخ سوراخ شده اش هست. گفتم: «چرا اینها را نگه داشته ای؟!» گفت: «اصلش را بخواهی، اینها مرا نگه داشته اند!» و ادامه داد؛ «می دانی خون چند شهید روی بدنه این ۲ ماشین، پاشیده شده؟!… آهن؛ اوراق می شود، نه خون… نه خون شهید که هر چه بگذرد، داغ تر می شود و بیشتر می جوشد». هم الان دارم فکر می کنم؛ میراث ملی ما لندکروز حاج بخشی است یا زیگورات چغازنبیل؟!… و آیا ملی مذهبی ها از «پیر دلاور جبهه ها» هم ملی تر و مذهبی ترند؟! جوان/ ۱۲ دی ۱۳۹۱


این نوشته در یسار ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سلاله ۹ دی می‌گوید:
  2. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    امام در بیداری با ما، در خواب با شما
    http://www.ghadiany.ir/?p=2315

    تو بخشی از خط مقدم بودی، بخشی از حاج احمد…
    اسلحه تکیه داده بود به تو…
    http://www.ghadiany.ir/?p=10997

    …و به «حاج بخشی» گفتیم؛ مجلس، جای شما نیست ای عزیز!
    http://www.ghadiany.ir/?p=11019

    آری!
    ما جواب این بی شرف های زنجیره ای را نداده ایم…
    که آنچنان زخم می انداختند بر پیکر نماد حزب الله… و می کوبیدند. کوبیدنی…
    http://www.ghadiany.ir/?p=11078

  3. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۳۸۱* امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام:

    خداى‏ سبحان‏ یاد خویش را صیقل دهنده دل ها قرار داده است، گوش هاى سنگین شده دل ها با یاد خدا شنوا می شوند و چشم هاى ضعیف شده دل ها به وسیله آن تیز و بینا می ‏گردند و دل هاى معاند و ستیزه‏ گر با آن رام می ‏شوند…

    (نهج البلاغه، خطبه۲۲۲)

    “گوش ما مشکل دارد که نمی شنویم، نمی بینیم، غافل ایم از یاد خدا!”

  4. شیدا می‌گوید:

    براى شادى روح آن شهید دلاور و مخلص، صلوات!

  5. سیداحمد می‌گوید:

    ممنون داداش حسین عزیز!
    خدا ایشان را با سیدالشهدا همنشین کند…

    یادش به خیر… ماشالله حزب الله…

  6. نسیم می‌گوید:

    میراث ملی ما لندکروز حاج بخشی است

  7. نسیم می‌گوید:

    ماشاء الله حزب الله

  8. سجاد می‌گوید:

    روحش شاد!

    فردا ساعت شش و نیم، برنامه از آسمان راجع به حاجی، قسمت دومشه!!

  9. صهبا313 می‌گوید:

    .
    .
    راستی حاجی! در غم رفتن تو، فقط یک چیز آرام مان می کند؛ اینکه نگاه کنیم به یک مرد، همانکه یک بار چفیه اش را داد به تو و خندید و زد روی شانه ات و گفت: «ماشاء الله حزب الله». خداحافظ «عمار خط مقدم جنگ روزگار». سلام ما را به شهدا برسان و بهشت را پر کن از این شعار: «ماشاء الله حزب الله». شنیده ام «حضرت زهرا»، خیلی این شعار کربلای پنجی را دوست دارد؛ چه بزمی است امشب در بهشت، کنار بی بی مهربان خاک شلمچه!
    .

  10. از گلستان می‌گوید:

    از ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ تا ۲۲ بهمن همان سال را به حق عنوان هشت ماه دفاع مقدس داده اند. هشت ماه دفاع مظلومانه ولایت باوران در مقابل جبهه ای مشترک و متشکل از دشمنان قسم خورده انقلاب؛ حضور پررنگ و فعال آمریکا و انگلیس و اسرائیل و رسانه های مکارشان (BBC و VOA)، همراهی و هم نوائی بهائی ها و سلطنت طلب ها و منافقین خلق و همه کاباره نشین ها با عوامل میدانی فتنه متشکل از منافقین حاضر در مجمع روحانیون و حزب مشارکت و کارگزاران و آقازاده های خاندان اشراف، همه این عوامل در کنار عامل سکوت برخی خواص و یاران انقلاب باعث شد تا جمهوری اسلامی مظلومانه هدف آماج ناجوانمردانه ای قرار گیرد که اوج آن در عاشورای ۸۸ کل کشور و در شب عاشواری همان سال در گرگان مشاهده شد.
    وقتی به تمثال مبارک حضرت امام (ره) اهانت شد و خواص بی بصیرت سکوت کردند، وقتی به جایگاه رفیع و عزیز ولایت حمله شد و برخی خواص ترسو و بزدل هیچ نگفتند، وقتی مدعیان دروغین خط امام صریحا مورد حمایت شخص رئیس جمهور آمریکا و نخست وزیر خون آشام اسرائیل قرار گرفتند و همان نخبگانی که همه نام و نان خود را از انقلاب داشتند دمی برنیاوردند، نهایتا فتنه گران و منافقین فضا را مهیا دیدند و کار را به اهانت به امام حسین (ع) و عزای سید الشهداء کشاندند. این جا بود که خشم مقدس ملت غیور و انقلابی به جوش آمد و دشمن را که نزدیکی خیمه های امام حسین (ع) دید با حضور حماسی خود در ۹ دی به عقب راند و چنان سیلی جانانه ای بر روی فتنه نشاند که تا مدتها سرخی آن درس عبرتی خواهد بود برای همه فتنه جویان و فتنه گران داخلی و خارجی. (رجوع شود به دست نوشته های مردمی و پلاکاردهای نهم دی تهران در سال ۱۳۸۸)
    مردم شهید پرور و ولایتمدار گرگان اما در اقدامی تقریبا بی سابقه، در مسابقه بصیرت، گوی سبقت از غالب هم وطنان ربوده، برائت از منافقین فتنه گر را یک روز جلوتر و در ۸دی انجام دادند و زلزله ای چند ریشتری انداختند به جان منافقین و مخصوصا میکروب های سیاسی و میکروب زاده ها ی منطقه گرگان و دشت.
    از آنجا که این میکروب های سیاسی گرگان با سابقه نفاق و دوروئی از اول انقلاب سوابقی چون حمایت از محمد محمدی و بنی صدر، ضدیت با شهید بهشتی، همراهی با باند مخوف مهدی هاشمی، غارت اموال عمومی و جنگلهای منطقه، درج مطالب ضد نظام و ولایت در مطبوعات مورد حمایت شان و از همه جالب تر حضور میدانی و فیزیکی فرزندانشان در خانه های تیمی منافقین داشته اند، برای حزب ا… منطقه هیچ گونه محلی از اعراب ندارند؛ و لذا مواضع و سکوت ذلت بارشان در طول ایام فتنه۸۸ غیر قابل پیش بینی نبود و بر همین اساس قابل پیش بینی بود که اینان در تریبون های مقدسی که در اختیار دارند در روز جمعه و در سالگرد ۸ دی گرگان و در آستانه ۹ دی خفه خون گرفته، حرفی از بصیرت و غیرت نزنند. اما این اصحاب فتنه خوب بدانند که با این کارهای خود فقط پرونده مملو از نفاق و خباثت شان را قطورتر کرده و دیر نیست که با به اوج رسیدن بصیرت مردم حزب اللهی منطقه، فصل میکروب زدائی منطقه نیز فرا برسد که در آن روز در چشم بر هم زدنی بساط نفاقشان برای همیشه از صحنه منطقه برچیده خواهد شد.

  11. به جای امیر می‌گوید:

    زنگ! (گفت و شنود)

    گفت: بحران اقتصادی بی سابقه و فراگیر آمریکا و بدهی ۵/۱۶ هزار میلیارددلاری و غیرقابل تامین این کشور، به خبر اول رسانه های جهان تبدیل شده است.
    گفتم: تیری که به سوی ایران شلیک کرده بود، کمانه کرده و دارد سینه آمریکا را می شکافد.
    گفت: وزیر خزانه داری آمریکا هشدار داده که آمریکا در لبه پرتگاه ایستاده است و آینده اقتصادی بسیار سختی را پیش روی دارد و گفته است فقط باید منتظر بود که شانس زنگ در خانه ایالات متحده را به صدا درآورد!
    گفتم: یارو در بدبختی و فلاکت غوطه می خورد. دوستش گفت؛ نگران نباش، شاید شانس بیاری و نجات پیدا کنی و یارو گفت؛ آخه میگن شانس یک بار زنگ خانه را به صدا درمی آورد ولی فعلاً، بدبختی دستش را روی زنگ گذاشته و برنمی داره، فلاکت هم که خودش کلید داره و زنگ نمی زنه!

  12. برف و آفتاب می‌گوید:

    شما که با حاج بخشی دوست بودین؛ می‌شه بگین یه فاتحه برامون بخونه؟

  13. یه دوست می‌گوید:

    آهن؛ اوراق می شود، نه خون… نه خون شهید که هر چه بگذرد، داغ تر می شود و بیشتر می جوشد.

    آه شهید

  14. عمار می‌گوید:

    ********ماشاء الله حزب الله********

  15. م.طاهری می‌گوید:

    خدا رحمت کند حاج بخشی حزب الله را.

  16. دلخون می‌گوید:

    باران موشکها که بر اروند می ریزد…

    خون قطره قطره از سر و سربند می ریزد

    از رود بوی خردل و باروت می آید…
    قلب نهنگانی که در فاوند(*) می ریزد

    شاید امیدی جز شهادت نیست ؛ امّا نه…
    دارد کسی بر شعله ها اسپند می ریزد

    از دور حاجی با گلاب قمصرش پیداست…
    تکبیر از لب ها ، غزل مانند می ریزد

    بابای خوب جبهه های جنگ ، می آید…
    در کام تلخ لحظه هامان ، قند می ریزد

    بااینکه داغی تازه روی سینه اش دارد؛
    از چهره ی نورانی اش ، لبخند می ریزد

    جشن حنابندان ، خدا شاباش هایش را…
    روی شهیدانی که می خندند ؛ می ریزد

    “دشمن شکست سختی از اسلام خواهد خورد…
    جان می دمد از خونتان ؛ ه رچند می ریزد

    پایان امشب هرچه باشد باز شیرین است”
    از حرف های حاج بخشی ، پند می ریزد

    آرام شد یک شب پدر در بستر خاکی…
    که ز دامنش، عطر خوش فرزند می ریزد

  17. نسیم می‌گوید:

    هیی………….

    آنجلینا جولی آمریکای جنایتکار نشین میشه سفیر صلح سازمان ملل و حاجی بخشی با صفا میشه مظهر خشونت!

    عجب دنیای وارونه ای

  18. نسیم می‌گوید:

    جنگ را دوران غمباری می خوانند که گذشته…
    و یادگاران جنگ را ثمرات یک نسل تلف شده می پندارند و مقصودشان از آن نسل تلف شده من و تو هستیم رضا جان!…
    .
    .
    .
    در نظر آنان این عشق و دلباختگی کربلایی ، خشونت می نماید و آن جذبه های شهوانی سخیف، عشق!

    و می گویند که این عشق باید جایگزین آن خشونت شود
    .
    .
    آنها چشم باطن ندارند تا تحقق آرمانها را در تو ببینند
    نامه ای به شهید رضا مرادی……………از طرف سید مرتضی آوینی…

  19. سنگربان می‌گوید:

    “خدا حتی با شکلات هم حرف می زد با حاج بخشی…”
    روحش شاد…

  20. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛

    تا ساعاتی دیگر “قطعه ۲۶” با یک… شاید هم دو متن به روز می شود!

  21. مسعودساس می‌گوید:

    وافعاً تو این زمونه ی بی بصیرتی و کم بصیرتی جاش خالیه…
    **********
    بسم الله الرحمن الرحیم
    درگذشت پیر دلاور جبهه های جهاد، پدر دو شهید و همرزم و همراه هزاران شهید، مرحوم حاج ذبیح الله بخشی را به همه ی مجاهدان راه حق و به خانواده ی محترم آن مرحوم تسلیت می گویم و علو درجات و پاداش صبر و ثبات را برای ایشان از خداوند متعال مسالت می نمایم.

    ::…سید علی خامنه ای…::

  22. سوگند می‌گوید:

    ممنون…

  23. ابوالفضل اشناب می‌گوید:

    بسم الله

    می آیم از راهی که لبریز سفرهاست
    پرواز در پرواز، ردّ بال و پرهاست
    از معبری که غرق باور غرق شور است
    از سنگری که چشمۀ جاری نور است
    از نیمه شبهای مناجات و عبادت
    از لحظه های روشن قبل از شهادت
    شبهای جمعه ذکر یا قدّوس یا نور
    معراج اشک و بندگی پرواز تا نور
    صحن حسینیه نوای سینه زن ها
    بوی خدا و بوی سیب پیرهن ها
    سربند یازهرا، سلوکی آسمانی
    یعنی شکوه عاشقی در بی نشانی
    هر صبح جمعه ندبه های بیقراری
    دلتنگی و بی تابی و چشم انتظاری
    می آیم از راهی که لبریز سفرهاست
    پرواز در پرواز، ردّ بال و پرهاست
    پرواز سرخ آن کبوترهای زائر
    یک آسمان پر از پرستوی مهاجر
    شوق شهادت، جانفشانی، شور ایثار
    فریادهای حیدری، مردان پیکار
    مردان ایمان و جوانان حسینی
    یعنی علی اکبرترین های خمینی …

    یاحسین

  24. سربازةٌ می‌گوید:

    رحمت الهی نصیبشون و شادی روحشون: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

  25. بازتاب: پیر دلاور جبهه ها - قرار1404

  26. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    هیچ وقت گریه پدربزرگ را ندیدم…

    http://www.nedayeenghelab.com/vdcefv8f.jh8wzi9bbj.html

  27. سلام
    السلام علیک یا اباعبدالله…
    خسته نباشید و خدا قوت…
    به روزیم با طرحی با عنوان:
    “اربعیـــن آقا”
    حتما حتما سر بزنید و نظر بدبد…
    ————————————————-
    ” اربعیـــن آقا ”
    http://fenjanegraphic.mihanblog.com/post/85
    ————————————————-
    راستی مایل به تبادل لینک هستید ؟
    منتظریم…
    یا علی

  28. برجک زن می‌گوید:

    سلام
    ……………….

  29. محمد زضا می‌گوید:

    خدا بیامرزد. برای شادی روح آن مرحوم و تمامی اسیران خاک صلوات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.