تو «عباس» هستی؟!

طنز/ پست جدید مهندس نیکزاد

دیشب دوستی برایم پیامک زد؛ در پی شدید شدن بیماری هوگو چاوز و انتقال وی به بیمارستانی در کوبا، مهندس نیکزاد با حفظ سمت به عنوان سرپرست ریاست جمهوری ونزوئلا منصوب شد!!

سیاست/ ما و اخبار تکراری

دارم به این فکر می کنم؛ از الان تا روز انتخابات ریاست جمهوری چقدر مانده؟! راستش خسته شده ام از این همه آدم تکراری، نامزد تکراری، ناز کردن تکراری، می آیم و نمی آیم تکراری، «هنوز بزرگان بر دوشم تکلیف نکرده اند» تکراری، حرف تکراری. باور کنید اگر ماشین زمان داشتم، سوارش می شدم و این چند ماه را می رفتم جلو!! جان من، آخر این هم شد خبر که فلان سایت برایم پیامک کرده؛ «عارف: فقط اگر خاتمی بیاید، کنار می کشم/ یکی دیگه: خاتمی یا خودش می آید، یا یکی را معرفی می کند». یعنی تا کی باید هر ۴ سال یک بار شاهد همچین اخباری باشیم؟! تکراری ترین خبرهای روی مخ! من معذرت می خواهم، اما گمانم بعضی ها از همان شکم مادر، نامزد انتخابات ریاست جمهوری به دنیا آمده اند!

فرهنگ/ وقتی «عباس» هم سهم ما را با نیش سینما می دهد

من از سینما بدم می آید… اگر روزگار بنا به چرخش خود، از انسان خوب، آدم بد می سازد، اما این تنها سینماست که می تواند بی هیچ توضیح واضحی، از «عباس آژانس شیشه ای»، آن بسیجی پاک، بی آلایش، خاکی و مظلوم، «عموووووی من مادر هستم» بسازد. من از سینما بدم می آید… این چه هنری است که آدم هایش بی نیاز به حفظ احترام مخاطب، هم می توانند «یزید» باشند و هم «حسین»؟! من از سینما بدم می آید… کاش عباس همیشه در همان طیاره رنج به گنج شهادت می رسید؛ نه اینکه در بستر عیش و نوش به قتل برسد. من از سینما بدم می آید… کاش قانونی داشت سینما که بازیگر نقش عباس، هرگز نتواند نعش رقاص را بازی کند. می ترسم عباس من به سعد بن ابی وقاص هم برسد! من از سینما بدم می آید… و تازه فهمیده ام چرا در «آژانس شیشه ای»، از همان اول بار که دیدم تا آخرین بارش یعنی همین امروز، همیشه «حاج کاظم» را بیشتر از «عباس» دوست می داشتم. خودش را بازی می کرد پرویز پرستویی، نه نقشش را. لای کتاب «بابانظر»، سی دی اشک های پرویز پرستویی را دیده ام. در مستند سیما واقعا حاج کاظم را دیده ام. یک بار هم در «قطعه ۲۶» دیدمش که نشسته بود سر مزار برادر شهیدش. داشت گریه می کرد. من از سینما بدم می آید… شعور من به شعور بی شعور قوانین سینما نمی رسد. در سینما رنگ خون، همیشه «سرخ» نیست. گاهی مبتذل تر از «قرمز» می شود. من از سینما بدم می آید… و دعا می کنم بازیگر نقش «مختار»، هرگز «چمران» را بازی نکند. کاش بالا بگیرد اختلاف. قوی باش ابراهیم حاتمی کیا! محکم بایست. نترس! باور کن چمران از مختار بزرگ تر است. هر چند مختار عاقبت به خیر شد و مایه سرور قلب شیعه، اما چمران، خمینی را در کربلایش تنها نگذاشت. به وقتش شهید شد. تاخیر نکرد در دهلاویه. مخاطرات مختار، خراب می کند خاطرات چمران را. من از سینما بدم می آید… چون سینما اجازه نمی دهد به جای صورت چمران، «نور» بگذارند. و مگر چهره چمران را که یک بار خدا گریمش کرد برای همیشه… و نامش را «مصطفی» گذاشت، می توان مجددا گریم کرد؟! من از سینما بدم می آید… می خندد به حرف های من سینما، قاه قاه!

*** *** *** 

کاش عباس برمی گشت سر همان زمین، بی تراکتور! حالا بدمشهدی چه راحت مشروب می خورد. گفتم که؛ من از سینما بدم می آید…

جوان/ ۲۳ آذر ۱۳۹۱

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    بسم الله…

  2. سیداحمد می‌گوید:

    🙂
    مهندش نیکزاد البته “با حفظ سمت”

  3. سیداحمد می‌گوید:

    خاتمی؟!

    باش تا بیاد… والا!

  4. سیداحمد می‌گوید:

    وقتی عباس را در “اسب حیوان نجیبی است” دیدم، پر شدم از حسی بد و چندش آور؛
    حالا آن حس منفی، با دیدن “من مادر هستم” تکمیل شد!

    “شعور من به شعور بی شعور قوانین سینما نمی رسد. در سینما رنگ خون، همیشه «سرخ» نیست. گاهی مبتذل تر از «قرمز» می شود.”

  5. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    این حدیث را تقدیم می کنم به همه مسئولین خوب و محترم کشورمان که گاهی یکجا عهده دارِشونصد تا پست و سمت با هم می شوند…

    ۳۶۷* حضرت امام صادق علیه السلام:

    سزاوار نیست‏ که مؤمن خود را ذلیل کند. سؤال شد؛ چگونه خود را ذلیل می‏کند؟! فرمودند: پذیرفتن کاری که در عهده و طاقت و توانایی او نیست…

    (وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۲۵)

  6. صادق می‌گوید:

    سلام؛
    در چند هفته ای که اوج بحثها در مورد مذاکره با آمریکاست از شما انتظار داشتم مطلبی بنویسید و به سهم خودتان از حرفهای حضرت امام و مقام معظم رهبری دفاع کنید. واقعا از شما که قلم زیبایی دارید خواهش می کنم مطلبی بنویسید. دو شغله بودن یا n شغله بودن مهندس نیکزاد رو رها کنید. مسائل مهمتری که خصوصا بین قشر جوان تا حد بحث وجدال تند جریان دارد سازش و کوتاه آمدن در مقابل آمریکا یا ادامه مبارزه است…
    یا علی

  7. سنگربان می‌گوید:

    “کاش عباس همیشه در همان طیاره رنج به گنج شهادت می رسید؛ نه اینکه در بستر عیش و نوش به قتل برسد.”

    همش حرف دل ما بود…

  8. یه دوست می‌گوید:

    بی نظیر بود؛ منم از سینما بدم می آید… اشکم را در آوردی پسر!

    دیگر این خانه مرا تنگ بود…

  9. سیداحمد می‌گوید:

    صادق بزرگوار؛

    نگران رابطه با آمریکا نباشید!
    اول و آخر حضرت آقا در این مورد تصمیم می گیرند و نظرات این آقایانی که مناظره های کشکی راه می اندازند، اهمیتی ندارد!

    اتفاقا دسته گل های جناب احمدی نژاد و اطرافیان دیوانه اش مسئله کمی نیست!
    (کسی که جمهوری اسلامی را با نظام شاهنشاهی اشتباه بگیرد و نام رئیس جمهور را در کنار نام خدا بیاورد، قطعا دیوانه است!)

    فقط به قول داداش حسین؛ کاش ماشین زمان داشتیم!

  10. نهضت سرخ می‌گوید:

    ظنزش شـــــــیرین
    سیاستش تکراری
    فرهنگش تـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلخ
    تلخ تر از همیشه

  11. شیعه آرت می‌گوید:

    خاتمی با چه رویی هوس آمدن کرده؟!!!!!!

  12. میلاد پسندیده می‌گوید:

    هم یزید باشد، هم حسین…

  13. نهضت سرخ می‌گوید:

    به نظر من “و فقط به نظر من”:

    نه رابطه با آمریکا و نه جریان انحرافی!

    فقط مسئله ظهور، محور اصلی است.

    رابطه با آمریکا (و مسائل “الف ه” و “م ه” و …) و جریان انحرافی (و مسائل “الف ر” و “ح ب” و…) و اتفاقات سوریه و آمریکا و همه و همه تکه های پازلی هستند که باید ظهور را با آن ترسیم کرد و مقدمه سازی.
    انشاءالله

  14. S.Ha می‌گوید:

    د ِل میـــ زند،،

  15. نهضت سرخ می‌گوید:

    در ۳۳ دقیقه امروز ۱۵۹ بازدید!!! + ۲۹ نفر آنلاین

    ترکونده…..

  16. اقاقیا می‌گوید:

    من از سینما بدم می آید… کاش قانونی داشت سینما که بازیگر نقش عباس، هرگز نتواند نعش رقاص را بازی کند. می ترسم عباس من به سعد بن ابی وقاص هم برسد!

    واقعا چه هنر سخیفی…

  17. پورکاوه می‌گوید:

    من از سینما بدم می آید…

  18. به جای امیر می‌گوید:

    وجه اشتراک! (گفت و شنود)

    گفت: «امیرهوشنگ-ص» یکی از ضد انقلابیون فراری و ساکن آمریکا در صفحه فیس بوک خود نوشته است «شماری از دوستان اصلاح طلب ما که زندانی رژیم هستند، شعور مردم را خیلی دستکم می گیرند و باعث شرمساری ما می شوند.»
    گفتم: چرا؟! منظورش چیست؟!
    گفت: نوشته است «از زندان علیه رژیم نامه می دهند و در سایت های اپوزیسیون خارج کشور هم نامه آنها منتشر می شود و رژیم هم با آنها هیچ برخوردی نمی کند و بعد می گویند در زندان های رژیم تحت شکنجه و اختناق هستند»!
    گفتم: خب! دیگه چی؟!
    گفت: خطاب به برخی از آنها از جمله ابوالفضل قدیانی و تاج زاده و… نوشته است؛ «اگر این نامه ها را واقعا خود شما می نویسید چرا می گوئید تحت شکنجه و اختناق هستید و اگر دوستان خارج کشور به جای شما می نویسند که استقلال نظر و آزاداندیشی خودتان را زیر سؤال برده اید.»
    گفتم: آدم های دوچهره ای که وارد سیاست می شوند با نوزادان در یک چیز مشترک هستند. هر دو باید زود به زود عوض شوند، آنهم به یک دلیل مشابه!

  19. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    وی* در پاسخ به این پرسش که چقدر در زمینه مخابرات اطلاعات دارید، گفت: بالاخره ما مهندس عمران هستیم!!

    *سرپرست ریاست جمهوری ونزوئلا

  20. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛

    “قطعه ۲۶” را با عکس های جدید استاد فرشچیان نگاه کنید… الحق چه جای قشنگی است اینجا…

    ممنون داداش حسین بابت این فضای دوست داشتنی

  21. برف و آفتاب می‌گوید:

    کاملا موافقم. یه هنرپیشه وقتی یه نقش برجسته بازی می‌کنه؛ باید حرمت اون نقش رو نگه داره. چون از اون به بعد، مردم با اون نقش می‌شناسنش.
    حالا بذار هر چقدر دلش می‌خواد بخندد “به حرف های من سینما، قاه قاه!”

  22. رضا می‌گوید:

    زیر سایه ولایت، سرافراز و سلامت باشید

  23. صاعقه گمنام می‌گوید:

    من از سینما بدم می آید. من از فیلم های طولانی که بازیگرای زن نقش اول باید … تا نقش بهشان برسد خوشم نمی آید. نه! اصلا خوشم نمی آید از این سینما؛ بیشتر باشنیدن خبرش بغض میکنم…

  24. آزاد اندیش می‌گوید:

    من از سینما بدم می آید! + از کسانی که بدون فکر مجوز می دهند، بیشتر بدم می آید!

  25. آزاد اندیش می‌گوید:

    امام صادق سلام الله علیه

    نَحْنُ أصلُ کُلِّ خَیْرٍ، ومِن فُرُوعِنا کُلُّ بِرٍّ

    ما ریشه همه خوبی ها هستیم و هر نیکى، ثمره شاخه‏ هاى ماست.

    دانش‌نامه قرآن و حدیث: ج ۶ ص ۲۲۶ ح ۱۷

  26. جماران می‌گوید:

    در مکتب امام

    اختیارات ولایت فقیه
    در زمان غیبت، در تمام اموری که امام معصوم در آنها حق ولایت دارد، فقیه دارای ولایت است.
    از جمله آنهاست:
    خمس چه سهم امام باشد چه سهم سادات.
    انفال و آنچه که بدون لشکرکشی به دست مسلمانان رسیده و به «فیء» موسوم است.
    شئون و اختیارات ولی فقیه ص ۷۷

  27. ف. طباطبایی می‌گوید:

    “من از سینما بدم می آید”

    از این بازیگرهای بی هویت و فیلم سازان مسموم الفکر هم بدم میاد.

  28. سلام

    فقط می توانم نفرین کنم مسئولانی که تریبون یکی از پربیننده ترین برنامه های صدا و سیما را در حدود ? سال (اگر اشتباه نکنم) گذاشته بودند در اختیار چنین موجودی. کاری که برای فرهنگ این مردم نمی کنید؛ بی انصاف ها اقلاً ضربه نزنید. به اندازه کافی می خورند این ملت از خودی و غیر خودی.

    پ.ن: با یکی از دوستان رفته بودیم برای تماشای فیلم… فقط بگم دو سه جای فیلم هر دو می خواستیم (گلاب به روی شما) بالا بیاریم؛ خلاصه چشم و گوشمون باز شد

    پ.ن ۲: یه فیلم باید چی داشته باشه که بهش مجوز ندن؟ این فیلم کدومش رو نداشت؟

  29. چشم انتظار می‌گوید:

    بخش فرهنگ، خیلی تکان دهنده هست. در جایی خواندم به نقل از پرویز خان که گفته بود: من، زاییده ی فکر کارگردانم و هر نقشی که بگوید، بازی می کنم. البته داداش حسین! متاسفانه بعضی هنر پیشه ها، یا بهتر بگویم؛ غالب آنان بر این عقیده اند که، اگر نقش متنوع و یا حتی متناقض نداشته باشند، زود تمام می شوند! شاید هم درست بگویند. اما… کجایی سید جواد هاشمی؟

  30. چشم انتظار می‌گوید:

    داداش حسین؛ کاش یه ماشین زمان بسازی و دست همه ی بچه های قطعه رو بگیری و سوار کنی و ببری به آینده ای که راحت کنه همه رو از این همه چیزهای تکراری سیاست تکراری، فرهنگ تکراری و… بنزینش با من!

  31. طاعتی می‌گوید:

    سلام……………………

  32. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    بدترین تغییر نقشی که دیدم متعلق به داریوش ارجمنده.
    از مالک اشتر، رسید به “اسی” آدم برفی.

  33. پیر مرد می‌گوید:

    متاسفانه در وادی هنر خصوصا سنیما بعد از انقلاب بچه‌های بسیجی‌ و حزب الهی ورود کامل نداشتند. و این هم یکی از نتایج منفی‌ آن است. مساله ایفای نقش‌های حیثیتی و بعد بازیگری در نقش‌های حتی معمولی همیشه دغدغه من بود. مثل نقش داریوش ارجمند “مالک اشتر” در فیلم حضرت علی‌ “ع”. و یا نقش شهاب حسینی “شهید بابایی” در مقایسه با نقش دست دومی‌ آش در فیلم مبتذل و ضّد ایرانی‌ جدایی……

    به هر حال خیلی‌ ممنون از این همه دقت نظرت داداش حسین.

  34. مجنون می‌گوید:

    منم از سینما بدم می آید

  35. مسعودساس می‌گوید:

    پیرمرد عزیز؛

    با نظرت موافقم ولی نقش شهاب حسینی اصلاً هم دست دوم نبود.
    ———-
    عذرخواهی بابت کامنت بی ربط

  36. مسعودساس می‌گوید:

    کشور پر شده از امثال مهندس نیکزادها!!
    ولی این دیگه ته خنده بود، وزارت مسکن و راه و شهرسازی(!) کجا، وزارت ارتباطات و فن آوری اطلاعات کجا؟!!!
    حالا هم گوش شیطون کر، قصد خدمت رسانی به مردمِ کشور دوست و همسایه، ونزوئلا رو دارند.
    —————-
    به قول عادل: چه می کنه این دکتر؟؟!!

  37. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    نمی از چشم‌های توست چشمه، رود، دریا هم
    کمی از رد پای توست جنگل، کوه، صحرا هم

    تو از تورات و انجیل و زبور از نور لبریزی
    تو قرآنی، زمین محو شکوهت، آسمان‌ها هم

    جهان نیلی است طوفانی، جهان دلمرده ظلمانی
    تویی تو نوح موسی هم، تویی تو خضر عیسی هم

    نوایت نغمه‌ی داوود، حسنت سوره یوسف
    مرا ذوق شنیدن می‌کشد شوق تماشا هم

    تو آن ماهی که در پایت تلاطم می‌کند دریا
    من آن دریای سرگردان دور افتاده از ماهم

    اسیر روی ماه تو هواخواه نگاه تو
    نشسته بین راه تو نه تنها من که دنیا هم

    تمام روزها بی‌تو شده روزمبادا نه
    که می گرید به حال و روز ما روز مبادا هم

    همه امروزها مثل غروب جمعه دلگیرند
    که بی‌تو تیره و تلخ است چون دیروز فردا هم

    جهانی را که پژواک صدایت را نمی‌خواهد
    نمی‌خواهم نمی‌خواهم نمی‌خواهم نمی‌خواهم

    سیدمحمدجواد شرافت

  38. ابوالفضل می‌گوید:

    منم از سینما متنفر شدم! نه تنها از سینما، از تلویزیون ایران که اسلامی نیست!
    فرهنگ اسلامی ما از زمانی که به دست این فاسد های سینما افتاد داره نابود میشه.

    http://www.bachehayeharam.blogfa.com/

  39. فرشاد می‌گوید:

    خسته ام از بی عدالتی
    خسته ام از بی عدالتی
    خسته ام از بی عدالتی
    خسته ام از ۳ برابر شدن دلار و ضعیف شدن مردم تا یک سوم
    خاندان هاشمی که ۱۵ سال است که سر کار نیست
    باید ریشه بی عدالتی را پیدا کرد

  40. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛

    امشب “قطعه ۲۶” به روز می شود…

  41. س... می‌گوید:

    ……………

  42. سیداحمد می‌گوید:

    سَلامٌ عَلى آلِ یسَّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا داعِىَ اللَّهِ وَ رَبّانِىَّ آیاتِه اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بابَ اللَّهِ و َدَیّانَ دینِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ اللَّهِ…

    یا صاحب الزمان….
    باز هم جمعه شد و نیومدی آقا…

    http://uploadfa.net/uploads/13554788251.mp3

  43. نیاز می‌گوید:

    فایل صوتی م.ه باشد یا نباشد آقای قدیانی مهم این است که طرف مقابل کیست!!! و با چه انگیزه ای این کار را کرده است!!!!!!

  44. مهدیار می‌گوید:

    فوق العاده ای قطعه ی ۲۶
    من اصلا در حد و اندازه ی شما و رفیقای شما نیستم، ولی منت بگذارین اجازه بدین تا قطعه ی ۲۶ وبلاگ به درد نخور ما رو نورانی کنه. اجازه هست؟

  45. مسعودساس می‌گوید:

    لاغر و شکسته، روی ویلچر. انگار نخاعش قطع شده بود.
    پسر جوانی جلو رفت و سلام کرد. ضبط را گرفت جلویش.
    _ لطف می کنید از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران یه خاطره بگید.
    نگاهمان کرد.
    _ خاطره!؟
    من هیجده ساله روی این صندلی چرخ دارم, خوبه؟

  46. مسعودساس می‌گوید:

    خداحافظ محرّم…
    ::…اَلشام، اَلشام، اَلشام…::

  47. سیداحمد می‌گوید:

    رفقا؛

    با آغاز ماه صفر، دعا و “صدقه” فراوان را فراموش نکنید!

    روزی ۱۰ مرتبه خواندن این دعا نیز فراوان سفارش شده است:

    یا شَدیدَ الْقُوى وَیا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنى شَرَّ خَلْقِکَ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّى کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِى الْمُؤْمِنینَ وَصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ.

    اعمال مختلفی برای این ماه توصیه شده که برای اطلاع از آن می توان به کلیات مفاتیح رجوع کرد!
    التماس دعا…

  48. نفیسه می‌گوید:

    سلام

    متن قشنگی بود. یادمه بچه که بودم خیلی دلم می خواست خانم زنگنه مثل مریم افشار چادری باشند……. ما باید بپذیریم که کوتاهی کردیم و اکنون باید از خود گله کنیم که ما چرا صحن سینما را خالی گذاشتیم و نگرفتیم که رهبر عزیرمان در باره قدرت و تأثیر این سینما چه می گوید که حتی از منبر سخنرانی هم بالاتر است. اگر ما نرفتیم و گفتیم این بد و در شأن ما نیست، پس حالا چرا این همه اعتراض می کنیم به دیگران؟! کمی هم نقد خود را کنیم که چرا دراین میدان جهاد را علی را تنها گذاشتیم و حالا از بیرون گود نشستیم و می گوییم اینها چرا شبیه ما نیستند؟ کمی منصف باشیم! کوتاهی بچه حزب اللهی ها در صحنه سینما مسئله مهمی است که باید هر چه زودتر جبران شود و جشنواره عمار یک نقطه امید است اما کافی نیست.

  49. نفیسه می‌گوید:

    از سینما خوشم می آید وقتی که می بینم وسیله بی نظیری است برای تأثیر گذاری بر جامعه

  50. بازتاب: تو «عباس» هستی؟!

  51. سپهر می‌گوید:

    با سلام. خیلی عذر می خواهم از همه بخصوص جناب قدیانی؛ اما این چه سطحی نگری هستش که اینجا راه انداختین. عباس توی آژانس همان عباسه. چکار به بازیگرش دارید؟! این حضرات بازیگرند و به نقش جان می دهند. ممکن است امروز یزید شوند و فردا بایزید. رها کنید این سطحی نگری را لطفا. یادمه همان زمانهایی که فیلم محمد رسول الله(ص) پخش می شد همین حرف ها را درباره بازیگر نقشه حمزه هم می گفتند که بله فلان بازیگر در نقشهای دیگه چه کرده. همین اینترنتی که شماها پشتش نشسته اید و دارید از ارزشها دفاع می کنید عده ای دیگر نشسته اند و مستهجن نگاری می کنند، پس باید بدمان بیاید و رهایش کنیم. باباجان! بازیگر ابزاره! ما نباید انتظار داشته باشیم همونی باشه که توی فیلم هست. بله اگر توانستیم هنرمند متعهد انقلابی شش دانگ تربیت کنیم که در زندگی فردی هم پایبند به ارزشها باشد آن وقت می توانیم اعتراض به این بازیگران موجود بکنیم و گرنه که دستمان خالی است و خیرالموجودین همین چند هنرمند درب و داغون هستند.

  52. سیداحمد می‌گوید:

    جناب سپهر؛

    فکر کنم جنابعالی سطحی نگر هستید، نه ما و نه این متن! بالطبع ما نیز می دانیم مسائل واضحی را که در کامنت تان بیان کرده اید، اما بخش سینمای این پست، یک “دل نوشت” است! و بدیهی است قانون خودش را دارد دل نوشت… با این گارد نقد، حتی از یک بیت شعر هیچ شاعری نمی توان دفاع کرد!!!

    خانم نفیسه؛

    شما نیز…

  53. خادم العباس (ع) می‌گوید:

    سلام و عرض ادب
    خسته نباشید
    واقعا خندم میگیره وقتی یاد این مهندس نیکزاد می افتم….
    وبتون عالیه
    به ما هم سر بزنید و حتما نظرتون رو بگید و اگه قابل دونستید لینکمون کنید.
    یا علی
    التماس دعا

  54. زهرا می‌گوید:

    چه دل نوشت خوبی، همون حرفایی که به همه می گم و بهم می خندن و حرف های آقای سپهر رو تحویلم می دن. در ضمن آقای سید احمد خیلی خوب و صریح و مختصر کامنت ها رو تحلیل می کنید و کار جواب دادن رو برای ما راحت می کنین، و گر نه من یکی برای جواب دادن به بعضی نا فهمی ها باید بیشتر از یک دل نوشت مطلب بنویسم.

  55. دولت یار می‌گوید:

    سلام اخوی؛
    من هم از سینما بدم می آید.
    از همان روزی که چادری ما شد کلفت خانه های خانم های بد حجابان دکتر و مهندس!
    از همان روزی که بازیگران بد نقش زمان طاغوت با ریش های آنکارد کرده نقش حاجی ها را بازی کردند و چه بد از آب درآمد کارشان!
    من از تلویزیون هم بدم می آید!
    از آن روزی که ستایش چادری و محکم در جشن خانه سینما تقریبا بدون حجاب در برج میلاد جلوی چشمان شبه دار مردم رژه می رفت!

  56. دلخون می‌گوید:

    من سالهاست که دیگه از سینما بدم میاد…

  57. رهگذر می‌گوید:

    من هم از سینما بدم می آید؛ چه بازی می گیرد دل های ما را و ذهن های برخی دیگر را…
    و جیب هایش که پر شد به ریش همه ما می خندد، قاه قاه قاه!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.