حسین قدیانی: لااقل به احترام رای ملت، حرمت عرق جبین پابرهنهها، خود را به ندیدن و نشنیدن میزنیم، همان که نامش «مصلحت» نهادهاند و فرض میکنیم در این «پیچ تاریخی» دیر چرخاندیم پیچ تلویزیون را و از ریاست محترم قوه مجریه هیچ نشنیدیم الا که «بیاییم همه با هم دست در دست یکدیگر کشور را بسازیم و مشکلات را حل کنیم».
قصه ما کمی بیش از حد غصهدار است. انگار با مظلومیت بریدهاند ناف حزبالله را. تا هم الان چیست مهمترین طعنهای که لوامین به حزبالله میزنند؟ از «فارس» بگیر تا «کیهان»، از فلان وبلاگ بسیجی بگیر تا بهمان سایت حزباللهی، از همین «وطنامروز» بگیر تا «پنجره»، از «بذرپاش» بگیر تا «حاجحسین شریعتمداری»، حتی از «سعید تاجیک» بگیر تا «حاجسعید قاسمی» آنکه میخواهد حال ما را بگیرد و تیکه بپراند، وصله «حامی دولت» را میچسباند به پیشانی ما. و متاسفانه «تیکه حقی» است این طعنه که اگر ما حامی دولت نیستیم، پس کیستیم؟!
هر آدمی از نردبانی بالا میرود. روی دوش رای ما بود که احمدینژاد شد رئیسجمهور. اگر سپاه نبود، امام گفت «کشور نبود» و گمانم اگر سپاه نبود، اگر بسیجی سینه سپر نمیکرد، اگر حسین غلام کبیری حزباللهی شهید نمیشد، اگر شورای نگهبان نبود، اگر آیتالله جنتی نبود، اگر بهزعم رئیسجمهور؛ «رسانههای نهادهای امنیتی» نبودند، اگر ۹ دی نبود و اگر امثال همین خبرنگار مظلوم فارس نبودند، چپ، راست، کارگزار، دست در دست آقازادههای هاشمی دو لپی میخوردند حضرت خدمتگزار را. آن روزها سیاسی بودن رسانههای نهادهای امنیتی البته مانعی نداشت! ما اما سیاسی بودیم که شورش اشراف بر جمهور را، توطئه را فهمیدیم. ما سیاسی بودیم که اجازه ندادیم رای مردم روستانشین لب مرز گم و گور شود. ما سیاسی بودیم که از پیله کرم فتنه، پروانه صیانت از آرای تودهها به دنیا آمد. ما سیاسی بودیم که در تقابل گفتمان سادهزیستی، انقلابیگری، استکبارستیزی، مردمداری، خدمترسانی، عدالتمحوری، مقاومت و گفتمان براندازی، رای به احمدینژاد دادیم. اگر ما سیاسی نبودیم، خیال میکردیم چون سابقه درخشان آقای هاشمی اصلا و اصولا قابل قیاس با سابقه جناب احمدینژاد نیست، پس گور بابای رای پایینشهریها. ما اما همچنان سیاسی خواهیم ماند. ما قبل از آنکه رسانه نهادهای انتصابی باشیم، رسانه فریاد مظلومیت پابرهنههایی هستیم که دیروز به احمدینژاد به درستی رای دادند و امروز به خاطر گرانی، از قوه مجریه به درستی شکایت دارند. ما فکر نمیکنیم میان دولت محترم و ملت شریف فاصلهای وجود داشته باشد، لیکن خدای نخواسته اگر دولت، صدای گلایه تودهها را نشنود و پاسخگو نباشد، ما ملت را به دولت نمیفروشیم. ما از احمدینژاد عزیز هم به خاطر ملت بود که دفاع کردیم. اصل برای ما ملت است. آن را که باید خشنود کرد، ملت است، نه خبرنگار روزنامهای که دیروز کارگزار بود علیه خدمتگزار، اما امروز تا بناگوش، باز شده نیشش! بعضی رسانههای داخلی رسما رسانه نهادهای امنیتی کاخ سفیدند. کاش بداند آقای رئیسجمهور که رسانه سپاه بودن افتخار است؛ آن بد است که تو رسانه سیا باشی، علیه رای تودهها در سال هشتاد و اشک. و از این بدتر، آن است که تو با عالم و آدم و گبر و یهود و اوباما و همه و همه خواهان رابطه باشی، الا همان نهاد که اگر نبود، رای تو در بلبشوی آشوب خورده میشد.
این رسم وفا نیست. ما احمدینژاد را قهرمان همان آرمانهایی میخواهیم که با رای انبوه تودهها مواجه شد. چه میماند از رئیس قوه مجریه، بیعدالت، بیروحیه انقلابی، بیمبارزه، بیخدمت؟! مردم اگر دنبال تقابل قوه مجریه با دیگر قوا میگشتند و خواهان دعوای رئیسجمهور با نهادهای امنیتی بودند، به جای احمدینژاد، رای به گزینه روزنامههای شرق و اعتماد میدادند. آیا حرافی، آیا حمالی؟! به کدام منش رای داد ملت؟! آیا جز به او که میگفت: اگر قیافه من به درد ریاست بر جمهور نمیخورد، به درد نوکری برای مردم که میخورد؟! از چه میگذرد مسیر نوکری؟! از خنده خبرنگار کارگزار یا کار و کار و کار؟! کیهان از ۱۰۰ به دولت نمره ۹۰ میدهد اما دومخردادیها هنوز بابت بهتان تقلب، عذری نخواستهاند، یعنی هنوز که هنوز است قانونی نمیدانند رئیسجمهوری محمود احمدینژاد را! آقای رئیسجمهور! ملتفت باشید که خبرنگار اعتماد به شما دروغ گفت رئیسجمهور، چرا که بزرگترهایش اصلا شما را به عنوان رئیسجمهور قبول ندارند، حتی اگر هزاری هم به خبرنگار فارس بگویی ساکت! پیامکی را میبینی اما این را نمیبینی که از اساس، شما را و رای ملت را تقلب میخوانند!
***
من واقعا بنا نداشتم بعد از ۷ روز همسفری با رئیسجمهور محترم، اینچنین آغاز کنم سیاسینویسی را. در مدح احمدینژاد، بگذار بگویم که خبرنگاران در چنین ماموریتهایی هرگز به گرد پای رئیسجمهور نمیرسند. از دوستان خبرنگار، چندتایی بودند که عصر هاشمی و خاتمی هم خبرنگار بودند و عازم ماموریتهایی مشابه. «وارویک» اگر چه نام هتلی است در محله منهتن اما آن عمارت شکلاتی، هتل نبود برای ما. محل کار ما بود تا پوشش دهیم اخبار رئیسجمهور را از صبح علیالطلوع تا پاسی از شب. نقد من به پارهای از سخنان دکتر در نیویورک محفوظ اما پرکاری احمدینژاد در مقایسه با دیگران نیز ملحوظ.
در نیویورک از نزدیک دیدم که دنیایی تشنه پیام حق ماست، ما اما اقتصادمان را گره به زلف پیامکی زدهایم که خیلی هم وجود خارجی نداشت!
القصه، روز سخنرانی احمدینژاد در سازمان ملل، از بالکن UN همه چیز را نشسته بودم به تماشا. تا نوبت به دکتر برسد، چندتایی رئیسجمهور آمدند و حرف زدند. هنگام سخنرانی ایشان، تیکش سازمان ملل داشت کارش را میکرد، محافظها داشتند کارشان را میکردند، تشریفات سازمان ملل و خدمات و کارمند و… به هکذا. هر که، از ملیتی، از قومی، از دینی. همین که نوبت به نماینده جمهوری اسلامی رسید، از تیکش بگیر تا کارمند و از مامور تشریفات بگیر تا دیپلمات، جملگی کار روزمره خود در سازمان ملل را رها کردند و هرجا که میتوانستند نشستند؛ از این بیلبیلکهای مترجم چسباندند به گوششان و با انگشت اشاره (بیآنکه نیاز باشد!) فشار میدادند بیلبیلک را که بیشتر و بیشتر و بیشتر ببینند چه میگوید نماینده جمهوری اسلامی. جوی بود دیدنی! آنقدر که بغض شعف میفشرد گلوی آدم را.
ما در داخل مشغول شدهایم به عمرو و زید و غافلیم که دنیای محرومان حتی در مقر سازمان ملل، چشم دوخته به پیام ما. برای تیکش سازمان ملل، آن سیهچهره گنده نمیدانم اهل کجا، تنگ شده دلم. خدا نکند بفهمد دعوای ارزی ما را. یانکیهای بوگندو که پایتخت اقتصادیشان بیش از هر ادوکلنی بوی گند فاضلاب + فستفود مانده میداد و موش… آری! موش، از در و دیوار متروی کثیفشان بالا و پایین میرفت، قبل و بعد از سفر احمدینژاد، رسانههای خود را پر کرده بودند با جمله «احمدینژاد! برو جهنم». آنقدر علیه نماینده جمهوری اسلامی سمپاشی کرده بودند که طبیعیترین اتفاق ممکن این بود؛ مردم آمریکا جلوی هتل وارویک جمع شوند و خواهان اخراج احمدینژاد از خاک آمریکا شوند. به خدا طبیعیترین اتفاق ممکن میتوانست این باشد اما از آنجا که رسانههای آمریکا، نه رسانه مردم آمریکا، بلکه رسانه نهادهای امنیتی کاخ سفیدند، قدرت تاثیر و خطدهی بر شهروندان آمریکایی ندارند. نظام سلطه برای آنکه چرخ شرکتهای صهیونیستی بچرخد علیالدوام شهروندان خود را توصیه به «مصرف» میکند اما تیکش سازمان ملل، مگر چقدر میتواند پول به جیب کاخ سفید بریزد با آن سوراخ بزرگی که جورابش داشت؟!
***
در این پیچ تاریخی که برجهای افراشته منهتن، جلوی تابش نور خورشید بر سر مردم آمریکا را گرفته، پیچ تلویزیون جمهوری اسلامی باید ماه را نشان مردم دنیا دهد، یا دعوای گاه و بیگاه را؟!
فکر کنم سوءتفاهم شده! ما نه فقط حامی احمدینژاد، بلکه حمال رسانهای خدمات دولت برآمده از رای پابرهنهها هستیم. دشمن احمدینژاد، کسانی هستند که او را رئیسجمهور قانونی نمیدانند. ما اهل پیامک فرستادن نیستیم. ما به تشنگی مردم دنیا برای یک جرعه از پیام انقلاب اسلامی فکر میکنیم. و البته معتقدیم؛ آنکه سر آرمانهایش را ببرد، به ملک ری نمیرسد.
آقای احمدینژاد! لطفا قهرمان آرمانهایت بمان.
وطن امروز/ ۱۵ مهر ۱۳۹۱
بسم الله…
سلام؛
منتظریم…
گندم ملک ری؟ تکرار وعده ی سر خرمن…
بلاخره اولین نوشته های مربوط به سفرنامه را خواهیم خواند…
منتظریم!
تیتر برام گنگ است…
ضریح مطهر حضرت اباعبدالله(ع):
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/160307/تصاویر-بازدید-از-ضریح-جدید-امام-حسینع
سردار سلیمانی، عامل بزرگ درمانگی امریکاست:
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/160357/نیویورک-تایمز-این-سردار-عامل-بزرگ-درماندگی-آمریکاست
از دل چقدر لاله ی تر در بیاورم
یا کاسه کاسه خون جگر در بیاورم
چون شانه دست در سر زلف تو می زنم
کز راز و رمز موی تو سر در بیاورم
من خواب دیده ام که تو از راه می رسی
چیزی نمانده است که پر در بیاورم
من چارده شب است به این برکه خیره ام
شاید از آب قرص قمر در بیاورم
در من سرک نمی کشی ای روشنای ناب
خود را مگر به شکل سحر در بیاورم
من شاعر دو چشم توام، قصد کرده ام
از چنگ شاه کیسه ی زر در بیاورم
ای کاج سالخورده ی زخمی به من بگو
از پیکرت چقدر تبر در بیاورم؟
“سعید بیابانکی”
به به… به به…
این است سند آزادگی و شرافت حسین قدیانی.
بت شکنی قدیانی روح منی قدیانی تو خفنی قدیانی
“آقای احمدینژاد! لطفا قهرمان آرمانهایت بمان.”
شما فوق العاده اید برای بیان حرف دل حزب الله. شما فوق العاده اید.
آغاز و پایان عالی، یعنی همین!!
خبرنگار روزنامهای که دیروز کارگزار بود علیه خدمتگزار، اما امروز تا بناگوش، باز شده نیشش!
کدوم خبرنگار؟؟
“بعضی رسانههای داخلی رسما رسانه نهادهای امنیتی کاخسفیدند. کاش بداند آقای رئیسجمهور که رسانه سپاه بودن افتخار است، آن بد است که تو رسانه سیا باشی، علیه رای تودهها در سال هشتاد و اشک. و از این بدتر، آن است که تو با عالم و آدم و گبر و یهود و اوباما و همه و همه خواهان رابطه باشی، الا همان نهاد که اگر نبود رای تو در بلبشوی آشوب، خورده میشد.”
احسنت!
کامل و بی نقص. جدا متن شجاعانه و منصفانه ای بود.
درد داره ولی خیلی زیبا بیان شده.
خدا قوت.
“چه میماند از رئیس قوه مجریه، بیعدالت، بیروحیه انقلابی، بیمبارزه، بیخدمت؟!”
بعضی ها شاید اما اگر این خدمات و خصوصیات را از احمدی نژاد بگیریم، هیچ نشانی از او نمی ماند!
“ما به تشنگى مردم دنیا، براى یک جرعه از پیام انقلاب اسلامى فکر می کنیم.”
امید که زهر نا امیدى به حلقشان نریزیم!!
بعضی “بلبشو”ها تقصیر مردمِ ما هم هست، کلی به فکر خویشند و در نمی یابند شرایط را…
این جمله را خیلی می پسندیم:
“ما به تشنگی مردم دنیا برای یک جرعه از پیام انقلاب اسلامی فکر میکنیم” ای کاش همه درک کنند.
آقای احمدی نژاد!
“دومخردادیها هنوز بابت بهتان تقلب، عذری نخواستهاند، یعنی هنوز که هنوز است قانونی نمیدانند رئیسجمهوری محمود احمدینژاد را! آقای رئیسجمهور! ملتفت باشید که خبرنگار اعتماد به شما دروغ گفت رئیسجمهور، چرا که بزرگترهایش اصلا شما را به عنوان رئیسجمهور قبول ندارند…”
پای صحبت هر کدامشان که بنشینی، می بینی که واقعا قبول ندارند احمدی نژاد را و بعد از گذشت سه سال و نیم، هنوز هم از تعابیر خاصی برای احمدی نژاد استفاده می کنند!
جانا سخن از ازبان ما می گویی…
این رسم وفا نیست.
…
آنکه سر آرمانهایش را ببرد، به ملک ری نمیرسد.
..
ما احمدینژاد را قهرمان همان آرمانهایی میخواهیم که با رای انبوه تودهها مواجه شد.
“آنقدر که بغض شعف میفشرد گلوی آدم را.”
مثل الان. شعف و درد؛ توامان.
“آقای احمدینژاد! لطفا قهرمان آرمانهایت بمان.”
جالبه. قبلاًها اول تعریف و تمجید می کردید؛ بعد انتقاد. اما الان اول توپ و تشر زدید؛ بعد تعریف کردید.
این یعنی اینکه احمدی نژاد “اینقدر هست” که لازم نباشه برای انتقاد کردن، اول دمشو ببینیم!
و یعنی[با عرض معذرت] تودهنی به اونایی که تو این چند روز زیاد حرف زدند!
نامه ی سعید تاجیک اشکی بود.
شاید حدود دو سال پیش بود در یکی از نوشته ها همین ترکیب “عمر و زید” را نوشته بودید که بعد از کامنت من اشتباه نوشتاری اش اصلاح شد. کلمه ی عمر اگر بدون واو در آخر نوشته شود در لغت عرب نام خلیفه ی دوم که حرف اولش مضموم است، خوانده میشود و در حقیقت شکل نوشتاری درست این ترکیب “عمرو و زید” است. البته شاید نیازی به اصلاح نباشد چون مخاطب عرب زبان که نداریم ولی هر کس کمی ادبیات عرب خوانده باشد متوجه این اشتباه میشود، آخر میدانید ما با نام ننگین دشمن مادرمان “زهرا” کلا هیچ رابطه ای نداریم و این واو زیادی در پایان کلمه برای این است که تمایز واضح تری میان این و آن باشد.
“در مدح احمدینژاد، بگذار بگویم که خبرنگاران در چنین ماموریتهایی هرگز به گرد پای رئیسجمهور نمیرسند.”
“این یعنی اینکه احمدی نژاد “اینقدر هست” که لازم نباشه برای انتقاد کردن، اول دمشو ببینیم!”
«بیاییم همه با هم دست در دست یکدیگر کشور را بسازیم و مشکلات را حل کنیم».
.
.
“قصه ما کمی بیش از حد غصهدار است…”
یه پیام “بی زرگانی”
ساعت ۲۲:۵
تعداد افراد آنلاین: ۲۲ نفر
ماشالله حزب الله
داداش حسین بسیجی ها فـــــــــــــدائی داری…
سلام
استفاده کردیم حسین آقا …
من هم اگه با پول بیت المال مى رفتم آمریکا چیزى جز “به به” به رییس جمهور نداشتم بگم. یه سر هم برید به یکی از این مراکز خیریه بزنید تا ببینید مردم دارند چه جورى روزشون رو شب می کنند. اون وقت می فهمید که این بزرگترین دزدی و خیانت یک رییس جمهوره که فقر ملتش رو نمی بینه و دنبال حرفهاى گنده تر از دهن توی سازمان ملل.
مهتاب!
مطلب را کامل خواندید؟!
“این رسم وفا نیست…
لااقل به احترام رای ملت، حرمت عرق جبین پابرهنهها…
آقای احمدینژاد! لطفا قهرمان آرمانهایت بمان…
سادهزیستی، انقلابیگری، استکبارستیزی، مردمداری، خدمترسانی، عدالتمحوری، مقاومت…
.
.
.
آن را که باید خشنود کرد، ملت است….”
من مطلب رو چندین بار خوندم. چیزی که شما اسمش رو گذاشتید انتقاد توی این متن اصلا بوی انتقاد نمیده. به راحتی کفه به به و چه چه متن می چربه و صد البته که چون عمیقا به حدیث از هر درى که فقر وارد شد بی ایمانی هم وارد میشه. هزار کار خوب رییس جمهور با این فقر حاکم بر جامعه و بی عدالتی محرز قابل قیاس نیست.
در این قطعه از آن ناظر و عالم همه ی زمان ها و مکان ها می خواهیم عاقبت دکتر احمدی نژاد را به خاطر تمامی تلاش های خالصانه و صادقانه اش ختم به خیر کند، انشاء الله.
والا من که به به و چه چه ندیدم در این متن؛
یک متن منصفانه بود و لاغیر!
آخه آدم چی می تونه بگه بالاخره هرکیه دیگه جای دکتر بود با عالم و آدم دشمنی می کرد. وقتی ۲۴ ساعته داری برای مملکت و دینت خالصانه به قول خودش نوکری می کنی و جواب از داخل از طرف دوست و دشمن اینطور می گیری!! دکتر خیلی خویشتندار بوده! و برای اینقدر عصبیت باید حق داد!! چرا هیچکس به فکر امنیت ملی و حفظ اتحاد میان سران نیست! دکتر لاریجانی از اقتصاد رابین هودی میگه و فلانی دیگه همه چیز رو تقصیر دولت می ندازه. کسی نمی گه اتحاد خدشه دار شد! چرا کسی محکم با این آقایان برخورد نمی کنه که به رییس جمهور مملکت نباید اینقدر توهین بشه؟!…………
خبر نداری اونجا ریال چند بود؟ هرچند با توجه به این استدلال که خیابانهای منهتن بوی فاضلاب میده ولی خیابونهای ما بوی گلاب میده و اونجا موش داره و اینجا موش نداریم، میتوان حدس زد که سر چهار راه های نیویورک هر یک ریال ایران به قیمت ۴۰۰۰ دلار فروخته میشود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ناسلامتی ما قدرت اول دنیا هستیم، در همه زمینه ها… آفتاب آمد دلیل آفتاب…
نچ! نشد! باید یه چندتا فحش جدید و آبدار به رئیسجمهور قانونی مردم میدادید تا بعضیها راضی بشن!!
هر چند من اگه جای آقای احمدینژاد بودم، از صدتا فحش برام بدتر بود این متن!
محض اطلاع: انتقاد نه دارای شاخ میباشد و نه دُم!
یه نفر انگار می خواد جاخالی بده برا تودهنی 🙂
یک هزارم این به قول شما “به به و چه چه”ها، می تونه آدمو دادگاهی کنه؛ البته اگه خطاب به بعضی های دیگه باشه!!
همگام با ولایت تا ظهور؛
اینطور ها که شما می گویی هم نیست!
نه اینکه بخواهم از سایر مسئولین دفاع کنم ها، نه!
دکتر اینطور هم که شما فکر می کنی نیست.
اما منهای این حرفها، شرمنده اگر قسمتی از کامنت تان نقطه چین شد. لطف کنید و خودتان رعایت کنید نکات املایی را. ممنون.
جناب سبز یعنی چند تا نقطه چین تا کجا!
اجازه بدهید داداش حسین کل سفرنامه شان چاپ شود، بعدا قضاوت کنید قضاوت ایشان را درباره آمریکا. اینقدر هست که متروی نیویورک به کثیفی مشهور است و خیابانش به بدبویی… آخر آمریکایی های ابرقدرت و متمدن از بس رعایت می کنند نظافت را هنگام چیز!
چه قدر جالب است که برداشت آدم ها از یک متن تا این حد با یکدیگر متفاوت است. یک ساعت قبل متن را برای همسر برادرم خواندم؛ ازم پرسید که این متن ها را روزنامه وطن چاپ می کند؟! متن تندی است و انگار دل آقای قدیانی هم از عملکرد رییس جمهور پره.
بعد یکی از دوستان می گویند؛ این متن اصلا بوی انتقاد نمیده و پر از به به و چه چه است.
سبز یعنی عشق، یعنی سادگی
سبز یعنی با علی دلدادگی
سبز یعنی یاد زهرا پشت در
سبز یعنی فرق خونین پدر
سبز یعنی با حسن بر تشت خون
سبز یعنی کربلا… یعنی جنون
سبز یعنی یک بیابان انتظار
چشمهایی خسته از هجران یار
سبز یعنی مهدی صاحب زمان
سبز یعنی ذکر مولای الامان
حیف چنگالش عدو اخضر شده
دشمن ملت ز بد بدتر شده
با لجن مالی کسی سرسبز نیست
تیغ دشمن را ببین بر سوی کیست
سبز دشمن مصحف بر نیزههاست
یادگار جنگ صفین و ریاست
دشمنی با دشمن رهبر رواست
رهبرم سیدعلی مرد خداست
امر فرماید اگر پیکار را
میکشیم این روبه و کفتار را
درد عاشورا درون قلبهاست
کشتن رقاص عاشورا دواست
تا ابد این شعر را باید سرود
بر خمینی و به رهبر صد درود
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
ممنونیم بابت تایید کامنت بعضی ها؛ که باعث می شه از اشتباه بودن راهشون و تحلیل هاشون و پوچ بودن ادعاهاشون مطمئن تر بشیم.
اونجا موش داره؛ یعنی اینکه اینقدرها که خیال می کنید تمیز نیست!
اونجا بوی فاضلاب می ده؛ یعنی اینکه اشتباه می کنید که خیال می کنید اونجا بوی گلاب می ده.
جناب سید احمد نقطه چین تا ناکجا آباد! (دلم نمیخواست توهین کنم اما توهین کردی من هم جواب دادم)
من قضاوتی در مورد نگاه ایشان به آمریکا نکردم، فقط عنوان کردم با توجه به اشاره ایشان در مورد وضعیت آنجا و برتری اقتصادی جمهوری اسلامی نسبت به تمام ممالک دنیا به نظر می آید آنجا هر ۱ ریال معادل ۴۰۰۰ دلار باشد. در این مورد که کشور ما از هر منظر برتر از غرب و شرق(علی الخصوص غرب) است که کسی شک ندارد، قبل از نشر سفرنامه هم میتوان آنرا با قاطعیت اذعان کرد…
“ما فکر نمیکنیم میان دولت محترم و ملت شریف فاصلهای وجود داشته باشد، لیکن خدای نخواسته اگر دولت، صدای گلایه تودهها را نشنود و پاسخگو نباشد، ما ملت را به دولت نمیفروشیم.”
آقای قدیانی میان دولت و ملت مدت هاست که خیلی فاصله افتاده… کسی صدای ملت رو دیگه نمیشنوه…
سبز یعنی…!
آفرین به هوش شما. از گودرز یا شقایق، از هر چه داداش حسین بنویسد، آنچه بیش از هر کلیدواژه دیگری ملموس است “مرگ بر آمریکا” است.
دلال (گفت و شنود)
گفت: دستگاه قضایی اعلام کرده که ۱۶ نفر از اخلالگران بازار ارز را دستگیر کرده است.
گفتم: چه عجب؟!
گفت: اعلام شده که یکی از آنها طی یکسال گذشته هزار میلیارد تومان گردش مالی در حساب بانکی خود داشته است.
گفتم: پس معلوم می شود که از مدت ها قبل رد پای این جرثومه های فساد و پلیدی را در اختیار داشته اند، پس چرا اینقدر لفتش داده و دست به دست کرده اند که کار به اینجا بکشد؟!
گفت: آنقدر در برخورد با این جرثومه های فساد کوتاهی کرده اند که آنها نه فقط از شغل کثیف خود خجالت نمی کشند، بلکه به آن افتخار هم می کنند!
گفتم: چه عرض کنم؟! می گویند یارو رفته بود خواستگاری، پرسیدند شغلت چیه؟ گفت؛ سر چهارراه اسلامبول دلار خرید و فروش می کنم! و خانواده عروس با خوشحالی پذیرفتند. اما، بعد از مدتی گندش دراومد و معلوم شد یارو مهندس بوده و الکی خودشو دلال ارز جا زده!
آقای سید احمد؛
خب چرا خیال بعضی ها رو راحت نمی کنید؟ ما بمیریم هم پای این حکومتِ اسلامی می ایستیم.(دلار بشه ۴ تومن، پدرامون با نفتِ لیتری و شامپوی خمره ای و… زندگی کردن!)
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی(عج) از نهضت خمینی محافظت بفرما
از تیکش بگیر تا کارمند و از مامور تشریفات بگیر تا دیپلمات، جملگی کار روزمره خود در سازمان ملل را رها کردند و هرجا که میتوانستند نشستند؛ از این بیلبیلکهای مترجم چسباندند به گوششان و با انگشت اشاره (بیآنکه نیاز باشد!) فشار میدادند بیلبیلک را که بیشتر و بیشتر و بیشتر ببینند چه میگوید نماینده جمهوری اسلامی. جوی بود دیدنی! آنقدر که بغض شعف میفشرد گلوی آدم را.
////////
واقعا مخاطب را چی فرض کردید این جملات شاید برای دوستان خودتان خوب باشد، ولی من را قانع نمی کند. همه می دانند که داستان سخنرانی های ایشان چیست. برای ما مشکل زا و برای مردم دیگر مفرح! پس عجیب نیست که شما دیدید تی کش آنجا را در حال… تبریک می گویم.
سیداحمد میگوید:
آقای احمدی نژاد!
“دومخردادیها هنوز بابت بهتان تقلب، عذری نخواستهاند، یعنی هنوز که هنوز است قانونی نمیدانند رئیسجمهوری محمود احمدینژاد را!
///////////////
وقتی فضا پس از اعلام پیروزی ایشان امنیتی می شود و مردم افسرده، برای خیلی ها نشان دهنده حقیقت است.
اینکه چرا هزینه شد در حالیکه راههایی وجود داشت برای نمایش آرای زیاد آقای احمدی نژاد، واقعا جای تعجب دارد. اگر نشان می دادند امروز شما زحمت نمی کشیدید برای کشف روستاهای مرزی با میلیونها روستایی با بصیرت آن، که اجازه ندادند رای شهرنشینان به کرسی بنشیند و در ضمن کی می تونه به مناطق مرزی سفرکنه و این جمعیت ها را ببینه!!!!
سیداحمد میگوید:
آفرین به هوش شما. از گودرز یا شقایق، از هر چه داداش حسین بنویسد، آنچه بیش از هر کلیدواژه دیگری ملموس است “مرگ بر آمریکا” است.
//////////////
آقا بنده که عرض کردم داداش حسین هر چند خط یکبار به طور اتوماتیک روان نویسش جمله مرگ بر امریکا را می نویسد تا خواننده فراموش نکند که ایشان آزادیخواه و عدالت طلب واقعی هستند و حتی نمک گیر هم نشدند در سفر به امریکا.
سوالی دارم؛ داداش حسین زبان خارجه هم بلدند؟ یا آن را از طفولیت تحریم کرده اند؟
بسیار عالی.
انتقادی به جا و منطقی بود. ممنون.
یا علی
منتظریم از سفرنامه شما بیشتر بخوانیم.
در مکتب امام
تاکید بر ساده زیستی روحانیون
من متواضعانه و به عنوان یک پدر پیر از همه فرزندان و عزیزان روحانی خود می خواهم که در زمانی که خداوند بر علما و روحانیت منت نهاده است و اداره کشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیا را به آنها محول فرموده است، از زی روحانی خود خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا که دون شأن روحانیت و اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران است، پرهیز کنند و برحذر باشند.
صحیفه نور- ج ۲۰- ص ۱۲۵
“برای تیکش سازمان ملل، آن سیهچهره گنده نمیدانم اهل کجا، تنگ شده دلم.”
مطمئن بودم که آقای قدیانی هم مثل بقیه بسیجی ها سفر به روستاهای لب مرزی ایران رو بیشتر از سفر به جهنم نیویورک دوست داره، اما نمیدونم چرا بعضی ها که خودشون در حسرت یه روز زندگی تو آمریکا هستن، دچار توهم شدن و به ایشون تهمت میزنن!!! نمی فهمند فرزند شهید بسیجی مجاهد، بدون نیت خدایی کاری انجام نمیده.
تهمت دو گناه کبیره است: دروغ + غیبت، کی میخوایم جدی بگیریم دستورات خدا رو…؟؟؟
جناب سیدحمزه، تو پست “آری! ما جبهه ندیده ایم” جمله ای از امام خمینی نقل کرده که جدا زیباست. اینجا کپی می کنم که همه دوستان بخونن!!
……………………………………………………………………………
آمریکا اگر ما را محاصرهی اقتصادی کند، فرزند رمضانیم؛
و اگر محاصرۀ نظامی کند، فرزند محرمیم.
امام خمینی (ره)
متاسفم براتون… چشمتون رو روی حقیقت بستین و شک نکنین این بار زمین می خورین… حتی یک کلمه از عمق حرف های احمدی نژاد رو هم نفهمیدین… جداً مایه تاسفه… دکتر تقابلی نکرد بلکه از خودش دفاع کرد… ولی مغز شما توانایی درک این صحبت ها رو نداشت و شما نفهمیدید که احمدی نژاد از خبرنگار اعتماد دفاع نکرد بلکه از آرمان هاش دفاع کرد… اینجا پر شده از آدم هایی که مجیز شما رو می گن و شما هم که چه خوش خیال و زود باور.
متن قشنگی بود.
حرفی برای گفتن نیست…
نمی دانم چرا وقتی بغضها در گلویم جمع می شوند متنی از شما آنها را می ترکاند و انگار همه اش ته ته گفته های خود من است. سوزی که در دل دارید کاملا مشابه سوز دل ماست حسین آقا. فقط دوستان! شما را به مولامون مهدی قسم بیایید دکتر رو دعا کنیم تا عاقبت به خیر شوند. من از عاقبتش می ترسم. درست است که ایشان نسبت به خیلیا کم لطف شدند ولی دعای شما زمین و زمان رو عوض می کند…
اللهم الجعل عواقب امورنا خیرا
تا حدودی واقعیت، تا حدودی بی انصافی…
مراقب باش برادر هجوم تحلیل ها و تبلیغات انتخاباتی داخلی روت تاثیر نذاره 🙂
.
یا علی…
فقط میتونم بگم برات متاسفم
سلام
بعد از مدتهای طولانی فراغتی حاصل شد شکر خدا
صفحه را که باز کردم و تیتر را دیدم با خودم گفتم خدا نکند که این جا هم همان هجمه ها باشد علیه رئیس جمهور، همان هجمه هایی که دست از سرما بر نمی دارد
خوشحالم که دلسوزانه بود و دوستانه
🙂
حزبالله اهل صبر است و بصیرت. ریش، جان، آبرو، رفیق، صورت، سیرت، اصلا همه هستی ما فدای عدالت، فدای ولایت.
ماشاء الله حزب الله…
————————
ممنون از سید احمد بزرگوار و آقای سعید نوروزی، به هر حال ببخشید که ابتدایِ اومدتون اینجور شد.
امین میگوید:
متاسفم براتون… چشمتون رو روی حقیقت بستین و شک نکنین این بار زمین می خورین… حتی یک کلمه از عمق حرف های احمدی نژاد رو هم نفهمیدین… جداً مایه تاسفه… دکتر تقابلی نکرد بلکه از خودش دفاع کرد… ولی مغز شما توانایی درک این صحبت ها رو نداشت و شما نفهمیدید که احمدی نژاد از خبرنگار اعتماد دفاع نکرد بلکه از آرمان هاش دفاع کرد… اینجا پر شده از آدم هایی که مجیز شما رو می گن و شما هم که چه خوش خیال و زود باور.
/////////
جناب امین ما نیاز به شق القمر حرفی نداریم. ما نیاز به ریس جمهوری داشتیم که حتی سفر خود را در زمان آن اتفاق جهنمی برای ارز کنسل می کرد و در تهران می ماند و عوامل هیجانی در مورد ارز فروکش می کرد، زیرا می دیدند که دولت و ریسش مشغول کار دراین حیطه هستند. ولی بر عکس شد. حال دل خوش کنم به عمق حرفها؟
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910715000089
دلم برای خبرنگار فارس شکست…
.
.
آخه چرا دکتر؟!
شما از زندان رفتن مشاور مطبوعاتی خود، به قول داداش حسین (برنا اندیش!) به اتهام توهین به رهبر انقلاب ناراحتی و به دنبال رایزنی، بعد وزیر ارشادت رو به خاطر تعطیلی روزنامه ی عوضی شرق، سرزنش می کنی؟! آن هم روزنامه ای که با رای قاطع هیئت منصفه ی مطبوعات تعطیل شده؟ لبخند رضایت، در عین تمسخرِ خبرنگار شرق رو دیدی یا نه؟! صورت بغض گرفته و گلوی خشک خبرنگار فارس رو حس کردی یا نه!؟
آخه چرا دکتر!؟ چرا یک جا باعث افتخار و عزت نظام هستی و جایی دیگه مایه ی…؟ ها چرا؟
بی ربط:
فیلم بوسیدن روی ماه رو دیدم. هر چند که فاصله ی زیادی با طلا و مس، چه در انتخاب بازیگر چه در مورد فیلمنامه و… داشت و تا حدودی می شه گفت؛ با طلا و مس قابل مقاسیه نیست، و از طرفی انتقادهایی هم داشتم به نوع نگاه، به مادران بزرگوار شهدا اما، انصافا فیلم زیبا و تأثیرگذاری بود و نیت خیر کارگردان محترم، در کل فیلم موج می زد. به یاد ندارم کسی به این سبک برای مادران عزیز شهدا اختصاصی فیلم ساخته باشه. توصیه می کنم دوستانی که ندیده اند در اولین فرصت فیلم رو ببینند. چند نکته ی مبهم هم در فیلم بود که باید اهل فن در خصوصش صحبت کنند.
از امت حزب الله مظلوم تر، نام مقدس حزب الله است که به ناحق از سوی امثال شما غصب شده.
میهمان میگوید:
جناب امین ما نیاز به شق القمر حرفی نداریم. ما نیاز به ریس جمهوری داشتیم که حتی سفر خود را در زمان آن اتفاق جهنمی برای ارز کنسل می کرد و در تهران می ماند و عوامل هیجانی در مورد ارز فروکش می کرد، زیرا می دیدند که دولت و رئیسش مشغول کار در این حیطه هستند. ولی بر عکس شد. حال دل خوش کنم به عمق حرفها؟
///////////
جناب مهمان! شما عمق حرف ها پیشکشتون، چون تو عمق کار ها هم موندید. رسوندن پیام انقلاب تو این بیداری انسانی مهم تره یا یکم مقاومت ما در برابر اخلال گر های بازار؟؟؟اصلاً آقا تو دیداراشون چند بار از ارز صحبت کردن چند بار از اتفاقات دنیا؟؟؟ کسی نمی بینه لاریجانی صبح ور می داره هر چی از دهنش در می یاد به مردم و احمدی نژاد می گه اما شب که احمدی نژاد از خودش می یاد دفاع می کنه همه می گن آقا چه خبرته… برای چی به همه از جمله رییس مجلس تهمت می زنی و فحش میدی!!! شما برید صحیفه ی امام رو بخونید ببینید امام چی گفتن، بعد بیاد اینجا دکتر رو زیر سوال ببرید… با یه جمله کش رفتن از یه سوال و باقیش رو قایم کردن که آقای احمدی نژاد غلط کرد گفت رابطه با امریکا، که کار درست نمیشه. دو سه روز نیست ۱۶ نفر گرفتن و فهمیدن اینا ۱۶۰۰۰ میلیارد تومان فقط از ارز در آوردن… از شما می پرسم یه شبه در آوردن؟؟؟ اصلاً یک شبه. اینا رو احمدی نژاد باید میرفت میگرفت یا وزیر اقتصاد؟؟ نهاد های امنیتی چه غلطی می کردن تو این مدت؟؟ کاری کردن صدای احمدی نژاد در اومد بعد تو هوا جفتک زدن که چرا این آقا به ما تهمت می زنه!!!! ببینین ما فردا می گیریمشون… خود گویی و خود خندی عجب مرد هنرمندی!
چشم انتظار میگوید:
دلم برای خبرنگار فارس شکست…
.
.
آخه چرا دکتر؟!
////
میشه بگین چرا نه؟؟؟ دکتر مگه چی کارش کرد؟؟؟ مثل لاریجانیون براش پرونده درست کرد یا مثل کدخدایی انداختش بیرون یا مثل اژه ای تهدیدش کرد؟؟؟ اصلاً شما بگین احمدی نژاد چی کار کنه شما بهش بگین آفرین… سکوت کنه میگین چرا سکوت کرده… حرف بزنه میگین چرا حرف زد… یه بچه کوچولو به اسم خبرنگار نهاد امنیتی میره جلو ریس جمهور یه ملت… نماد جمهوریت یک ملت ۷۰ میلیونی… اونم بی اجازه ی مجری… ور میداره با اون لحنش میگه: این چه اقتصادیه درست کردین که با یه پیامک رفته هوا…
والا شماها اصلاً تو باغ که هیچ در جهان نیستین اصلاً … من برای شما متاسف نیستم، برای خودم متاسفم…
………
………
دوستان محترم خصوصا تازه وارد ها!
اصلا اصول ویرایشی و املایی را رعایت نمی کنید.
کامنت های طولانی پر از غلط های عجیب و غریب!
انتظار نداشته باشید کامنت هایتان با این وضعیت تایید شود. قبل از ارسال، خودتان یک بار کامنت هایتان را بخوانید!
پس گردنی! (گفت و شنود)
گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: یک پهپاد با عبور از رادارها و سیستم های هشداردهنده رژیم صهیونیستی تا چند کیلومتری یکی از مراکز هسته ای اسرائیل پیش رفته است.
گفت: خب! دیگه چه خبر؟!
گفتم: مقامات اسرائیلی اعلام کرده اند که این پهپاد ساخت ایران است و اطلاعات مربوط به مرکز اتمی اسرائیل را به تهران مخابره کرده است.
گفت: نتانیاهو که آنهمه رجز می خواند و قمپز در می کرد که قصد دارد به تاسیسات هسته ای ایران حمله کند!
گفتم: غلط زیادی کرده است یارو در دعوا با یک آدم قلدر پس گردنی محکمی خورده بود ولی به رفیقش می گفت ضربه شدیدی به او زدم. رفیقش با تعجب پرسید؛ چه جوری؟ و یارو گفت؛ با پس کله ام محکم زدم به کف دستش!
باز خوبه بقیه نقطه چین می شن. من رو کلا سانسور کردن با اسم.
در مکتب امام
اگر درست و بجا برخورد نکنید
همه مسئولید!
از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی است و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است بطور قاطع اگر جلوگیری نشود همه مسئول می باشند. و مردم و جوانان حزب اللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند به دستگاه های مربوطه رجوع کنند و اگر آنها کوتاهی نمودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند.
صحیفه نور – ج۲۱ – ص ۱۹۶
بهانه ی خوبی بود برای سانسور…
ترگل شیعه!
شما کلا سانسور نشدید؛
به خاطر مسائلی فنی، بعضی از کامنت ها خود به خود حذف شد!
با عرض پوزش از شما و سایر دوستانی که کامنتشان حذف شد.
ممنون سید احمد!
آخه ۲۴ ساعته دارم فکر می کنم من یعنی چه حرف بدی زده بودم! آخیش.
البته کلی هم طولانی بود اون کامنت.
کلی هم اصول نگارشی و ویرایشی رو رعایت کرده بودم! 🙂
خیالم راحت شد.
با سلام.
جناب قدیانی! دکتر به هیچ عنوان صحبتی در مورد سپاه نداشتند بلکه عملکرد چند ماهه خبرگزاری فارس را نقد کردند. مگر خبرگزاری فارس مساوی حزب الله است؟ محض اطلاع حضرتعالی سپاه در حال حاضر یک ضلع قوی از برخورد با مافیای دلالی ارز و سکه را تشکیل می دهد. در ضمن در مورد پیامک مورد نظر طبق گفته دکتر دو گزارش رسمی یکی از طرف وزارت اطلاعات و یکی از طرف وزارت مخابرات این قضیه را تایید می کند.
موفق و با انصاف باشید.
امین می گوید:
جناب مهمان! شما عمق حرف ها پیشکشتون، چون تو عمق کار ها هم موندید. رسوندن پیام انقلاب تو این بیداری انسانی مهم تره یا یکم مقاومت ما در برابر اخلال گر های بازار؟؟؟اصلاً آقا تو دیداراشون چند بار از ارز صحبت کردن چند بار از اتفاقات دنیا؟؟؟
آخه چقدر باید دعوای مسئولین با هم دیگه رو تحمل کرد؟ چقدر باید بی کفایتی اونها رو در مسائل اقتصادی تحمل کرد؟ جقدر باید مردم رو به صبر دعوت کرد؟ چقدر باید ساکت بود و دم بر نیاورد؟
رئیس جمهوری که با شعار عدالت، خدمت، ولایت مداری و … از مردم رای گرفت و البته چند صباحی هم خوب کار کرد، حالا بیاد بجای اینکه به مردم امید بده و از اونها عذرخواهی کنه توپ رو شوت کنه زمین دیگران.
اول خودتون رو اصلاح کنید، بعد برای دیگران پیام بفرستید.
و آدمی چه زود عوض می شود…
دلجویی احمدینژاد از خبرنگار فارس
http://www.asriran.com/fa/news/235886/%D8%AF%D9%84%D8%AC%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C%E2%80%8E%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%A8%D8%B1%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3-%D8%B9%DA%A9%D8%B3
کاش حواسمون به این مهم باشه. به اینکه دنیایی تشنه پیام حق ماست.
بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام
فراخوان تکمیل هیئت تحریریه سایت مجمع فرهنگی خدام الزهرا- قم
http://www.shomama.blogfa.com
اطلاع رسانی کنید.
من همیشه دلم خواسته کسانی که باورشان دارم برایم باورهایم را تکرار کنند… ممنونم حسین قدیانی
شما از کجا خود را نماینده نظر مردم و پابرهنه ها و توده ها می دانید؟ احمدی نژاد ما روز به روز در نظرمان بزرگتر شده است آنروز که احمدی نژاد نظم ظالمانه حاکم بر دنیا را زیر سوال برد همه تحسینش کردیم اما امروز که با شجاعتی بی نظیر ظلم این نظام را بر زبان می آورد و حرف دل مردم را که سالهاست دم فرو بسته اند می گوید دیگر بر سر آرمانها نیست؟ این شمایید که زیر سایه تاریک این همه فریب آرمان ها را گم کرده اید…
سلام ای فرزند قطعه ی ۲۶
اگر سری به سایت حضرت آقا دات آی آر بزنید و ذره بین روی دیدار با مسئولان استان خراسان شمالی بگذارید، می بینید که راننده ی این حرکت عظیم، سید خامنه، به صراحت از مواضع و سیاست خارجی دکتر احمدی نژاد حمایت کرده است، حالا شما رخصتی از استاد (شریعتمداری) بگیر و این سوال را مطرح کن که انگ مهاجرانی بودن بر پیشانی این دکتر مظلوم می چسبد؟ اگر نه که حتما نه، دلاورانه به گود بیا و عذر تقصیر بطلب!
«خوشبختانه کشور در ادبیاتِ برخورد با دنیاى زورگوى مستکبر و غربى هم پیشرفتهاى خوبى داشته است. امروز مسئولین کشور ما در پشت میز مذاکرات گوناگون، در تریبونهاى گوناگون، وقتى حرف میزنند، حرفهاى پخته، جامع، جالب و درست زده می شود. یکى از بخشهاى درگیرى و میدانها و عرصه هاى پیکار، عرصه ى حرف زدن هاى بین المللى است.»
جناب باقر:
یکی از ویژگی های ظریف رهبری و امام، این است که هیچ وقت شما بی احترامی از جانب ایشان به مسئولان نمی بینی و این دلیل براین نیست که آنها بی اشتباه بودند، بلکه از ظرافت های رهبری است و این در تاریخ امامت اهل بیت نیز دیده می شود.
اگر کمی دقت کنید در سخنان رهبری در خراسان شمالی گوشه کنایه هایی داده شد به مسئولین در عملکردشان…
در مورد این متن، احساس می شود جناب قدیانی این نوشته را حتی چند صفر به نفع شخص رئیس جمهور نوشتند!
بعد شما می گویید…
به “جامونده محبان امام”
جناب جامونده! که ایشالا هیچ وقت از آرمان های امام جانمونی، کمی دقت کن. کمی تحلیل داشته باش. حضرت آقا بنا به جایگاه رهبریشون همیشه از رئیس جمهور و بقیه ی مسئولین که منتخبین مردم هستند در حد لازم دفاع کرده اند. اما حمایت های حضرت آقا از مواضع، عملکرد و مشی سیاسی دکتر احمدی نژاد و دولتشان به تصریح خود رهبری عزیز “ویژه” و “خاص” است. در کوران تهمت و بداخلاقی عده ای که زیر چتر نظام ، کسانی از مسیر و هدف امروز انقلاب منحرف شده و با سیطره ی رسانه ای خود انگ انحراف را به رئیس جمهور و دولت او می زنند. رهبر معظم انقلاب چگونه مسائل را تبیین و آحاد مردم رو روشن می کنند. فقط به دو نمونه در سفر اخیر اشاره می کنم: ۱- در بحث حجاب که آقایون رئیس جمهور رو تا سر حد کفر پیش بردند، در نمازجمعه، در تریبون مجلس در رسانه ها و … ، و خلاصه هر جایی که رسیدند و شد به رئیس جمهور تاختند که تو چه می گویی، این حرفهای انحرافی چیست ای منحرف؟!! رئیس جمهور در مجلس گفت: بابا من مگه تا حالا ماها گناه نکردیم؟ کاری نکنیم که بگند: واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند. خوب اینا هم بچه های خودمونند، با بگیر و ببند که درست نمیشه، باید آگاهشون کرد. حضرت آقا هم در سفر به قم در دیدار جامعه ی مدرسین جواب این آقایون رو دادند و گفتند نظر دولت درسته و ما باید برای این مساله فیلم بسازیم و کتاب بنویسیم. در سفر اخیر هم در دیدار با روحانیون فرمودند: حالا با این کسی که در عرف به او بدحجاب گفته می شود چه باید کرد باید او را طرد کرد؟ نه؟ دل متعلق به این جبهه است؟ مگر ما نقص نداریم؟ نقص او ظاهر است و نقص من باطن.
۲- در بحث مواضع رئیس جمهور، در سفر اخیر به نیویورک، همان سیطره ی رسانه ای که اشاره کردم، با گستردگی خود شروع به ان قلت و تخریب و انفعال نمایی کردند که رئیس جمهور آبروی ما را به باد داد و فلان و فلان.
جناب جامونده ی عزیز! رهبری هیچ وقت به این واضحی به مواضع و عملکرد مسئولین در سیاست خارجی اشاره و تمجید نکرده بودند. حال اون کسانی که رئیس جمهور رو با مهاجرانی مقایسه کرده بودند باید مساله ی خود را با این سخنان رهبری حل کنند…
و در آخر اینکه:
یک سینه حرف موج زند در دهان ما… از بیم دین اگر چه خموشیم چون حباب
من منتظر یاران سال ۸۴ خود هستم…
http://bibahane.ir/?p=348
برادر! احیاناً شما هاله نور ندیدید!؟
دروغگوهای متقلب!
آخه مگه سازمان ملل باغچه های فرحزاده که در زمان سخنرانی مدعوین، نیروهای خدماتی (به قول شما بیسوادها تی کش ها!!!) حضور داشته باشند؟
ماشاءالله عجب رویی دارید؟ نیویورک از تهران هم کثیف تره؟
خوب مگه خودتون هزار بار التماس نکردید؟ حالا خوبه از این شهر انقد بدتون میاد، و گرنه به جای ۱۲۰ نفر لابد اندازه استادیوم آزادی اعوان و انصار و پاچه خوار تشریف فرما می شدن!
راستی یادم رفت بپرسم: شما از متروی نیویورک تمیزتر کجا رو دیدید؟
متروی دمشق؟
حالا که متروی نیویورک موش داره به این خادم ملت ونزوئلا می فرمودید که اعتبار یه منوریل ناقابل هم واسه مردم نیویورک اختصاص بده…
فقط دوست دارم ببینم سال دیگه این موقع چه فحش هایی به این خادمتون می دید؟
نون به نرخ روز خورها
آقا باقر
کافیه نظر “یاور” رو بخونید تا بفهمید تفاوت “تودهنی” و “انتقاد” را…
جای جایش از احمدی نژاد دفاع هم کرده ایم و می کنیم
اما نمی شود “دید” و نگفت، همین چند روز را ببینید: از اصرار اقای احمدی نژاد بر بازدید از “اوین” آن هم با درخواست کاملا رسانه ای که کم پیش می آید.
آیا درست است دراوضاعی که باید سعی مسئولان بر آرام ساختن بیشتر جو کشور و مردم باشد، بهانه ای دیگر دست بی بی سی و سی ان ان داد.
در همین سفر پیشین مقام معظم رهبری، ایشان خطاب به مسئولین فرمودند که با حرفی با عملی کاری نکنند که درگیری پیش بیاید که باعث خوشحالی دشمن شود.
بعد از نامه نگاری های مزخرف احمدی نژاد به رییس قوه قضاییه هنوز هم از احمدی طرفداری میکنید؟
اگر به نیویورک سفر نمیکردید مطئنم که مواضع بهتری میگرفتید
احمدی نژاد خوب تونست نمک گیرتون کنه
یکدفعه از راه می رسید و روی هوا حرف می زنید. مطمئن اید که این متن را خواندید؟!
آدم حیران می ماند از قضاوت های بیجای امثال شما!
کجای این متن از احمدی نژاد طرفداری شده؟!
یعنی واقعا نیش و طعنه های این متن را درک نکردید؟!
بعد لااقل یک نگاهی به تاریخ این متن می انداختید که اصلا قبل از نامه های اخیر رییس جمهور بوده و بعد از نامه های احمدی نژاد، در متن های چند وقت اخیر قطعه عملکرد رییس جمهور نقد شده. یک نگاهی به متن های ستون یمین و یسار بیاندازید، بد نیست…
………………………
جالب بود واقعا.