گزارش سال ۹۱
درست در شرایطی که سال ۹۰ تمام شد، وارد سال ۹۱ شدیم! سال ۹۱ با همه سختی هایی که داشت، سال آشتی سران قوا با یکدیگر بود و ایشان تقریبا ماهی یک بار به دیدار هم می رفتند و هر چند تا روز قیامت با هم قهر کرده بودند(!) آشتی کنان سوار کشتی می شدند! سال ۹۱ مربع امیر قلعه نویی، علی دایی، مایلی کهن و عادل فردوسی پور کلا ۴ بار قهر و ۳ بار آشتی کردند، اما سران قوا ماشاء الله دعوا نکرده، آشتی می کردند و آشتی نکرده، دعوا!
سال ۹۱ یه جورایی سال پیر موتلفه بود و اینقدر که حاج حبیب الله نامه نوشت، حسین قدیانی مطلب ننوشت. در همین سال عسکراولادی متوجه شد که سران فتنه، فتنه زده اند، نه اهل فتنه! و تو چه می دانی که مفتون چیست؟! در اواخر این سال، «حضرت استاد» و «سردار قلم» درباره موضوع «فتنه زدگی و تفاوت آن با جرج سوروس گری و جین شارپ پروری بی واسطه» به مناظره با هم پرداختند که بیننده دقیقا متوجه اختلاف نظر نامبردگان نشد(!) در سال ۹۱ حبیب الله عسکراولادی در هر شماره هر روزنامه ای دست کم ۴ تا مطلب نیم صفحه ای داشت؛ نامه ای در پاسخ به جوابیه همان روزنامه، جوابیه ای در حاشیه جوابیه هامش یک روزنامه دیگر، ادامه نامه نگاری با اصلاح طلبان، و پاسخ دادن به بازتاب جوابیه یکی مانده به آخر همان اصلاح طلبان در شماره آخر یک روزنامه دیگر!! البته این اواخر به نظر می رسید اصلاح طلبان کم آورده باشند، اما حاج حبیب ول کن نبود و همچنان یا می نوشت یا جواب می داد!
سال ۹۱ معلوم شد که برادر همین حاج حبیب الله یعنی اسدالله چگونه نفر اول زیره دنیا شد. از قرار، حاج اسدالله یک روز می خواسته در کودکی سنگک بخرد که متوجه می شود نانوا دارد روی نان کنجد می ریزد.
اسدالله کودک رو به نانوا: «شاطر! کنجد را کیلویی چند می خری؟!»
شاطر رو به اسدالله: «فلان تومن!»
اسدالله: «الان می رم از بازار، بدون ارز مرجع (!) برایت کنجد ارزان تر میارم!»
… و بدین ترتیب اسدالله، سلطان زیره جهان می شود!!
در این سال ما شاهد وقوع ۲ زلزله دلخراش در میهن مان بودیم که باعث شد رئیس محترم قوه، ضمن سفر به کاراکاس و هم دردی و چیزهای دیگر با خواهر و مادر آن مرحوم، نشان درجه یک فرهنگ را به یکی دیگر بدهد. حسن سال ۹۱ به این بود که عاقبت معلوم شد منظور رئیس قوه از بهار، امام زمان (عج) است، اما مشکل آنجا بود که منظور رئیس قوه از امام زمان (عج) همان «یکی دیگر» بود! در این سال آقای احمدی نژاد درباره مدیریت حضرت نوح، سفرهای استانی یوزارسیف، برنامه های اقتصادی آمن هوتپ سوم، اختلاس قوم ماد، آکله الاکباد، شیخ رشیدالدین وطواط بن یحیی ملقب به طوطی بازرگان، عیسی پسر مریم، فردوسی توسی، کتیبه حقوق بشر کورش، زیگورات چغازنبیل، چاوز بن چه گوارا، ام هوگو، جرجیس و کلا همه چیز صحبت کرد، الا مسائل حوزه ریاست جمهوری!!
سال ۹۱ به مجلس رفتن احمدی نژاد، یک بار شوخی شد و یک بار هم شوخی شوخی، جدی شد! این وسط آنچه جدی جدی، شوخی گرفته شد، مشکلات معیشتی مردم بود. در سال ۹۱ قیمت اغلب اقلام خوراکی و غیر خوراکی سر به آسمان سایید و درست در همین فضا، یک میمون پیشگام وارد فضا شد!
سال ۹۱ سال ابطال بسیاری از مشهورات علمی بود و بر ما ثابت کرد که پراید خیلی هم گران نیست! و با یک حساب سرانگشتی مشخص شد قیمت هر کیلو پراید از قیمت هر کیلو پسته ارزان تر می افتد! ما چند بار حساب کرده باشیم، خوب است؟!
سال ۹۱ به عبارتی سال بهار رسانه ها بود و خبرگزاری یک نهاد نظامی نشان داد که با یک پیامک در روز تعطیل چگونه می تواند اوضاع اقتصادی کشور را آشفته کند!
در سال ۹۱ ما در جشنواره فیلم فجر، هر چه جایزه بود دادیم به هنرمندانی که در فتنه نقش داشتند، اما آمریکایی ها پیام این حرکت را نگرفتند و اسگل ها، اسکار را به وحید جلیلی خودشان دادند!
در اواخر این سال، برای اولین بار، تعداد دوش نامزدهای انتخابات از تکلیف بزرگان پیشی گرفت! و تقریبا به ازای هر تکلیف، کلی دوش وجود داشت! در همین سال بود که معلوم شد اصول گرایان از همان شکم مادر، نامزد انتخابات ریاست جمهوری به دنیا می آیند! گروهی از کارشناسان پیش بینی می کنند در صورتی که روند احساس چیز سیاسیون همه جناح ها همین طور ادامه داشته باشد، در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، تعداد نامزدها از تعداد رای دهندگان بیشتر شود!
در این سال احمدی نژاد ضمن حضور در نیویورک و سخنرانی در سازمان ملل، در کاری کاملا مخالف با خلقیات احمدی نژادی، از مردم منهتن به دلیل ایجاد ترافیک هنگام تردد خودروهای هیات همراه، معذرت خواهی کرد! شهروندان ساکن در محله اعیانی منهتن که واقعا تحت تاثیر سجایای اخلاقی رئیس جمهور قرار گرفتند، فوج فوج به مکتب ایران پیوستند!! در همین سال بود که معاون اول رئیس جمهور گفت: «تا احمدی نژاد هست، من هستم و تا من هستم، سرکار خانم دکتر هست» که اندکی بعد، ایشان و اوشان بودند، لیکن خانم دکتر کنار گذاشته شد! چند وقت بعد از این، جناب معاون اول گفت: «قیمت خودروها باید شکسته شود» و پراید که ۱۱ میلیون تومان گران شده بود، به اقشار آسیب پذیر لطف کرد و ۵۰۰ هزار تومان ارزان شد! در همین شرایط بود که دکتر حبیبی به رحمت خدا پیوست! چه می دانیم؟! شاید در اعتراض به این سبک از معاون اولی!!
در سال ۹۱ بودجه کشور دوست و برادر و جنگ زده افغانستان، ماه بهمن به لویی جرگه رفت و تصویب هم شد، اینجا اما قوه محترم، بودجه یک دوازدهم را آنهم اواسط اسفند به مجلس فرستاده که باش تا تصویب شود!
وطن امروز/ ۲۸ اسفند ۱۳۹۱
- بایگانی: یسار
برف نامه گدوک
در سیاست، از بصیرت غافلیم و در زندگی، از نصیحت پدربزرگ. اصلا فراموشی در ذات آدمی است.
نزدیکای نوروز چند سال پیش، کم و بیش همین موقع از سال بود که «باباکبابی» (۱) وسط کلی خاطره جالب و ناب، از حلیم بوقلمون گرفته تا کباب بناب، ناگهان زد به طبیعت و گفت: «زمستون همیشه ۲ بار می ره. یه بار اواخر بهمن، دروغکی، یه بار لحظه سال تحویل، راستکی… همیشه چند روز مونده به اسفند و چند روز بعدش، هوا شروع می کنه گرم شدن، اما تا آدما می رن توی فاز «بهار زودرس»، یه دفعه زمستون با یه برف پر حرف، حاضری می زنه… این اتفاق با اینکه هر سال تکرار می شه، هر سال مردم فریب می خورن! خلاصه، تا «مقلب القلوب» را نشنیدی، رفتن زمستون رو باور نکن… کرسی رو جمع نکن!»
حواسم هم به حرف بابابزرگ بود، هم به پیش بینی سازمان هواشناسی، اما از هول بهار، بازم در دیگ زمستان افتادم! هول بهار، حالم را خوش کرده بود… لیکن چه بسیار که «حال»، سبب غفلت از «قال» می شود. حالی که «می مانی»، رحم ندارد به قالی که «می دانی».
کرسی نگذاشته بودیم که جمع کنیم، اما هوا ظرف ۲ هفته گذشته از بس گرم شده بود که در آسمان دنبال پرستو می گشتم، در زمین دنبال گل لاله. البته نه از آنهایی که شهرداری می کارد؛ لاله واقعی، اصل!
¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤
به سبب کاری اداری شخصی، چند روز پیش رفته بودم بلد «بلده». با کم ترین لباس، و لگن ترین ماشین، یعنی آردی یشمی مدل ۷۸ جناب اخوی که جز بوق، همه جای ماشینش صدا می دهد! فلاشر؛ کلا خراب! موتور؛ روغن ریزی! برف پاک کن ها؛ سالم، اما بدون توانایی در دادن آب به شیشه ماشین! یعنی فقط واست بای بای می کنه، تمیز نمی کنه! لاستیک ها؛ صاف عینهو آینه! آینه سمت شاگرد؛ آینه بی آینه! رادیاتور؛ احتیاج به آب دادن بعد از هر ۲ ساعت رانندگی، به خاطر جوش نیاوردن! فرمان ماشین؛ توی سرعت ۸۰ یه ریپ، توی ۱۰۰ یه ریپ، توی ۱۲۰ بندری! لاکردار باید دو دستی می گرفتمش که از جا درنیاد! دنده؛ بدتر از فرمان! کلاچ؛ بهترین وزنه برای تقویت عضلات دو قلو! کارت ماشین؛ مفقود! بیمه نامه؛ ۶ ماه از مهلت گذشته! معاینه فنی؛ شوخی نکن! نور چراغ ها؛ مگر با چشم بصیرت، فقط ۲ متر! بخاری؛ دادن خاک به جای گرما! ضبط؛ یک حفره مستطیل + کلی سیم ولو! و قس علی هذا…
جاده چالوس را تا وسطا رفتم؛ دو راهی یوش بلده، پیچیدم سمت راست. هوا هم به غایت ملس و بهاری بود.
از قبل طوری برنامه ریزی کرده بودم که در خانه/ موزه نیما توقفی داشته باشم، عکسی بیندازم، احیانا کتابی بخرم و کنار قبر علی اسفندیاری و الباقی فاتحه بخوانم. توقفم در یوش ۲ ساعتی طول کشید. خبری از زمستان نبود. در تن لخت درختان به وضوح می شد لباس خوش رنگ شکوفه ها را تماشا کرد.
کمی بعد در «بلده» کارم را انجام دادم. راحت تر از آنکه فکرش را می کردم. لنگ یکی دو تا امضاء بودم که جور شد.
از بلده رفتم سمت نور، یعنی شمال (۲) با جاده ای کاملا خلوت و هنوز بکر. در شهر نور با حمیدرضا یوسفی ورجانی قرار داشتم. از دوستان قدیمی که فتنه ۸۸ پیچید سمت فتنه گران و کارهایی کرد (۳) که بماند. حمید برای خریدن یک قطعه زمین، در نور بود و همین بهانه مناسبی بود تا شبی در ویلای پدرش در «چمستان» اقامت کنیم.
طبق قرار صبح زود راهی جاده ساحلی شدیم به سمت قائم شهر. یعنی سمت راست جاده ساحلی. در قائم شهر، آشنایی برنج کار دارم که همیشه برنج هایم را از او می خرم. دست اول است و به صرفه و مرغوب و خوش خوراک. حمید هم چند کیلویی خرید. «آقا صفر» اما خیلی شاکی بود از اوضاع کشت و کار. می گفت: «همین طور برنج و سیب زمینی و چای و مرکبات است که باد کرده دست کشاورز، آن وقت می ریم از خارج برنج وارد می کنیم! چرا؟… بعد از چند ماه که دولت صدای داد ما را می شنود، می آید و از ما نسیه خرید می کند، حالا باش تا حساب کند بدهی اش را! ما از بانک کشاورزی وام می گیریم، فقط ۲ تا قسط عقب باشیم، اول زنگ می زنن به ضامن و آبروی آدم رو می برن، بعدا خود به خود از حساب مون کم می کنن، ولی ما که از دولت طلب داریم، به کی باید زنگ بزنیم؟! ضامن دولت کیه؟! به پیمان کار می گیم، می گه؛ تقصیر دولته! به دولتی ها می گیم، می گن؛ قصور از پیمان کاره!… آقا! ما این یارانه ها رو نخواستیم! پول خودمون رو بدین…».
¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤
چه در راه جاده ساحلی و چه در راه برگشت از قائم شهر به سمت تهران؛ جاده فیروزکوه، چیزی که مشهود بود تخریب جنگل بود و عدم رویت دریا! بی اغراق در جاده ساحلی اصلا ساحلی ندیدیم! یعنی اصلا دریایی ندیدیم که بخواهیم ساحلی ببینیم! هر چه بود، یا ویلاهای شخصی بود، یا ویلاهای دولتی/ حکومتی فلان نهاد و بهمان ارگان که البته بیش از کارمندان بینوا، سهم خوش گذرانی حضرات مدیر می شود. حمید می گفت: جاده ساحلی شده جاده ویلایی!! راست می گفت.
جنگل اما حکایت دردناک تری داشت. القصه! چند ماه پیش، از ابتدای جاده چالوس داشتم برمی گشتم تهران. حدودا نیم ساعت بعد از اول جاده، جنگل های طبیعی به آن عظمت، جایش را داد به مقداری کاج و بلوط کاشته شده! و به شدت تنک و کم پشت! کمی بعد، همین شبه جنگل لاغر هم کلا محو شد!
یادم می آید ایام کودکی وقتی جاده چالوس می رفتیم، اگر راه را ۳ ساعت حساب کنی، بیشتر از ۲ ساعت و نیم اش جنگل بود. الان دقیقا برعکس شده! بیشتر کوه خشک می بینی تا جنگل… و آنهم چه کوهی؟!… کوه خط کش خورده آدمی زاد! کمی به خاطر آزادراه و بیشتر به خاطر ویلا!
مع الاسف وضع جاده هراز و جاده فیروزکوه هم بهتر از حال و روز جاده چالوس نبود. اینک شمال را بیشتر به ویلا و بساز بفروش ها باید شناخت، تا جنگل و دریا. حق دارند شمالی های اصیل ناراحت باشند از این وضع. واقعا بر سر منابع طبیعی بلایی آمده که اگر جلوی آن گرفته نشود، انگ بدی روی پیشانی نظام نقش خواهد بست. تعارف که نداریم! کل ساحل شده رژه آرم این اداره و آن شرکت! ویلای مخابرات، ویلای صدا و سیما، ویلای سایپا، ویلای خصوصی، ویلای نیمه خصوصی، ویلای فولاد مبارکه، ویلای کوفت و ویلای زهر مار! اگر از نظر جمهوری اسلامی، دریا و کوه و جنگل متعلق به همه ملت است، چرا پس علیه این رویه نادرست اقدام قاطعی نمی شود؟!
¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤
به ورسک نرسیده بودیم که هوا ابری شد… و خیلی زود برف گرفت. فکر کردم؛ خفیف است و می شود رفت. حمید موافقت کرد. به راه مان ادامه دادیم. بعد از ورسک اما همین که تونل های ۳ گانه را رد کردیم، ابتدای گردنه گدوک گیر کردیم در بوران. یک آن دیدم ماشین نمی رود و دارد سر می خورد! عقل کردم و ماشین را هر جور بود هدایت کردم سمت شانه جاده. با آن وضع، یا ما به ماشینی می زدیم و یا ماشینی به ما!
شانه جاده اما بالطبع برف بیشتری داشت. حدود نیم متر! هوا هم داشت تاریک می شد… حمید گفت: پیاده شم، هل بدم؟ گفتم: با لاستیکای این لگن، بی فایده است… بدتر گیر می کنه توی برفا! گفت: سردم شده، یخ زدم! گفتم: منم! گفت: تو باز یه بافت تنته، من چی؟! گفت: داری چی کار می کنی؟ گفتم: زنگ می زنم امداد خودرو… گفت: اینجا که آنتن نداره! گفت: الان سگ میاد خفت مون می کنه! گفت: بدجور داره بهم فشار میاد! گفتم: تو برو اون پشت مشتا، منم می رم این پشت مشتا!
در ماشین را که باز کردم، سانتافه ای قیژ از کنارم رد شد و گل و لای را پاشید طرفم. مانده بودم چه فحشی بهش بدهم که در برف و مه جلوی جاده گم شد، اما هنوز صدای آهنگ ماشینش می آمد… «دلم گم شده، پیداش می کنم من…».
¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤
حدودا یک ساعت در آن کوران گیر کرده بودیم که عاقبت سر و کله این امداد خودروهای گذری پیدا شد. طرف گفت: ماشین رو از شانه جاده بیارم توی جاده، می شه ۴۰ هزار تومن، هر ۱۰ دقیقه که توی جاده بکشم تون ۲۰ هزار تومن دیگه می گیرم!
چاره چه بود؟! قبول کردیم. دو سه پیچ بعد، آردی یشمی ما که پشت یک نیسان آویزان بود، همین طور لک و لک داشت می رفت که حمید زد به شانه ام؛ اونجا رو نگاه؟… گفتم: همون سانتافه است! گفت: علامت بده، نیسان نگه داره ببینم…
پانوشت:
۱: بابابزرگم قبلا کبابی داشت. هنوز هم یک خط در میان به عادت بچگی ایشان را «باباکبابی» صدا می زنم.
۲: جاده های شمالی جنوبی چالوس (منتهی به شهر چالوس) و هراز (منتهی به شهر آمل) که تقربیا موازی هم اند، به واسطه جاده افقی یوش و بلده به یکدیگر وصل می شوند. از جاده بلده البته به شهر نور نیز جاده ای هست به غایت بکر و دیدنی که دقیقا بین چالوس و آمل در می آید.
۳: یکی از روزهای فتنه، یعنی روز ۱۳ آبان، حمید را در جمع آشوب گران دیدم. داشت شعار می داد؛ «سفارت روسیه، لانه جاسوسیه». تنها بودم. ایستادم گوشه ای به نظاره اش. شعارش غلیظ تر شد؛ «نه غزه، نه لبنان…». خواستم زنگ بزنم به موبایلش که دیدم آنتن ها را پرانده اند… آنتن ها را، دوستی ها را، خیلی چیزهای دیگر را. همین طور که نگاهم به حمید بود، یاد آن روزی افتادم که…

– حمید! آخرش نگفتی چرا ۴ تا از انگشت های دست راستت قطع شده؟!
– سال ۶۱ مادرم داشت با دستگاه، گوشت چرخ می کرد که یهو آژیر جنگ پخش شد. رفت چادر سر کنه، منو ببره زیرزمین که…
هنوز که هنوز است گاهی با خودم خلوت می کنم؛ آژیر جنگ خطرناک تر بود، یا آژیر فتنه؟! و صف من و حمید، کجا از هم جدا شد؟!… و کجا دوباره جوش خورد؟!
من همان حمیدم… حمید همان من است… در سیاست، از بصیرت غافلیم و در زندگی، از نصیحت پدربزرگ. اصلا فراموشی در ذات آدمی است.
- بایگانی: یسار
آشتی
– هنوز قهری؟!…
«پیامک علی به محمود» 🙂
- بایگانی: یسار
جمهور، جمهور، جمهور
تقدیم به نائب بقیه الله الاعظم، علمدار عباس نگهدار انقلاب اسلامی، رهبر مقتدر امت اسلام؛ امام خامنه ای

یک: خدا قوت باید گفت به این ملت. متن، حضور عظیم مردم بود و به یمن این حماسه بزرگ، فعلا می توان از برخی حواشی صرف نظر کرد. یوم الله ۲۲ بهمن ۹۱ هوشمندانه ترین پاسخ به «تحریم هوشمند» بود. دیروز خیلی چیزها معلوم شد. معلوم شد مردم نیز به تاسی از رهبرشان همچنان انقلابی اند. معلوم شد فرزندان انقلاب، هرگز دیپلمات نشده اند که «مبارزه» را فدای «مذاکره» کنند. معلوم شد بصیرت ملت، هم از فتنه های سیاسی بزرگ تر است، هم از فتنه های اقتصادی. معلوم شد نگرانی مردم از گرانی، معطوف به ندانم کاری بعضی دست اندرکاران است، نه اصل نظام. معلوم شد از نظر مردم، مشکلات معیشتی، متاثر از ایستادگی پای آرمان ها نیست. معلوم شد قوای ۳ گانه به ویژه قوه مجریه باید برای این مردم خدایی، بیش از اینها کار کنند. معلوم شد «جمهور» از «رئیس جمهور» جلوتر است. معلوم شد کلاس جمهور از کلاس بی کلاس رئیس جمهور بالاتر است. معلوم شد سخنران اصلی مراسم، شعارهای ملت شهید پرور است، نه حرف های یکی به نعل و یکی به میخ. معلوم شد «بهار انقلابی ها» تکراری نیست، بلکه «بهارنمایی» تکراری است. معلوم شد ملت و ولایت به هم می آیند؛ دولت و مجلس باید خود را به این منظومه برسانند. معلوم شد «وحدت ملی» ذاتی این مردم است. معلوم شد برای این ملت، احدی نمی تواند دایه مهربان تر از مادر باشد. معلوم شد رعیت زاده نمی تواند حامی اختلاس ۳۰۰۰ میلیاردی باشد. معلوم شد کلاس رعیت، از کلاس منیت، از کلاس بی کلاس رعیت نمایی، بالاتر است. معلوم شد این مردم از نسخه پیچی های «وحدت ملی» و «انتخابات آزادانه» بی نیازند. معلوم شد فتنه و انحراف هر ۲ با هم، از سرو بلندبالای ملت ایران، کوتاه ترند. معلوم شد «وحدت» برای این ملت، فریضه است… و معلوم شد چرا «اختلاف افکنی تا روز انتخابات، خیانت است»؟!
دو: ۲۲ بهمن ۹۱ دشمن فهمید در مبارزه با نظام مقدس جمهوری اسلامی، قبل از قوای ۳ گانه، حتی قبل از نیروهای نظامی، با آحاد ملتی طرف است که انقلاب و اسلام و امام و جمهوری اسلامی و «آقا» را مال خود می دانند. اصلا مهم نیست چند سال از ۲۲ بهمن ۵۷ گذشته باشد. مهم این است که دشمن در نبرد با جمهوری اسلامی، در وهله اول با بسیجیان خامنه ای طرف است. نه با رئیس جمهور، بلکه با جمهور. من به دشمن حق می دهم اگر روی شعارهای جمهور، بیش از سخنان تکراری رئیس جمهور، حساب باز کند. از ورای همین محاسبه، نظرسنجی اخیر موسسه گالوپ، بهتر درک می شود.
سه: ۲۲ بهمن ۹۱ نشان داد حتی اگر دست تفرقه و اختلاف افکنی از آستین فلان سر قوا بیرون آید، باز هم «نشاط ملی» ملت ایران صدمه نمی بیند. دعوای این و آن، البته مردم را ناراحت می کند، لیکن ما نشاط ملی خود را نه از مجلس گرفته ایم، نه از دولت. نشاط ملی ما محصول خودباوری است که آنهم از صدقه سر انقلاب/ جمهوری اسلامی به وجود آمده. در ورای اختلاف افکنی، چرا مردم به شعب ابیطالب برگردند؟! اختلاف افکنان را پس می زنند. (اما نه با اقدام اختلاف افکنانه!) چرا نشاط ملی خود را خراب کنند؟! دست رد به سینه تفرقه می زنند. (اما نه با اقدام تفرقه انگیزانه!) چرا دنبال جبهه های سیاسی حرکت کنند؟! از جبهه ولایت فقیه پشتیبانی می کنند. (اما نه با منیت، که با بصیرت!)
چهار: حفظ حماسه ۲۲ بهمن ۹۱ از خود این حماسه، مهم تر است. مراقب باید بود؛
چهار/ ۱: دعوای این و آن نباید وجه المصالحه رفتار ناصواب و گفتار ناثواب شود. مقابله با بعضی بداخلاقی ها نباید خود همراه با بداخلاقی های دیگر شود. مبارزه با برخی اختلاف افکنی ها نباید خود باعث تفرقه شود. این، عمل به فرامین ولی امر نیست؛ هم سویی با خط اختلاف و خطر تفرقه است. آیا عمل وحدت شکنانه، آنهم در یوم الله ۲۲ بهمن، مقابله با اختلاف است یا هم صدایی با اختلاف؟! و آیا نباید دست مسموم انحراف و فتنه را در بعضی اختلاف افکنی ها متوجه شد؟!
چهار/ ۲: یکی دانستن سهم طرفین دعوا به شیوه کاریکاتوری، یا از آن بدتر، قائل شدن حق بیشتر برای طرف خاطی تر، اولا؛ دور زدن فریضه وحدت است، ثانیا؛ به گستاخی فزون تر اعوان و انصار انحراف منجر می شود. ظاهرا عده ای با مفهوم مقدس وحدت نیز کاسبی می کنند. به ایشان می گویی؛ علی لاریجانی و قالیباف؟! می گویند؛ عدالت و ولایت!! اما همین که می گویی؛ محمود احمدی نژاد؟! می گویند؛ فرود آرام دولت و وحدت!! هنر این جماعت، باج دادن بی مرز به «بهارنمایان» است. مع الاسف ایشان آنقدر که هوای دولت را دارند، هوای انقلاب اسلامی ۳۰۰ هزار شهید را ندارند!! به راستی، بحث ولایت و وحدت است یا کاسبی؟! لاریجانی «۱۱ روز خانه نشینی» کرد یا قالیباف سخن از «بن بست نظام» گفت؟! و آیا جز این است که بعضی جبهه های ناپایدار سیاسی، دوست می دارند ما به ازای حزب الله مظلوم، با عرض معذرت، کمی تا قسمتی «خریت» باشد، نه «بصیرت»؟!
چهار/ ۳: باید هوشیار بود. مبادا دعوای فلانی و بهمانی، سبب شود در مقام قضاوت درباره کلیت مسئولان شریف نظام، مرتکب جفا شویم. این درست که دوست و دشمن، جمهوری اسلامی را به «ملت» می شناسند، اما مسئولان نیز برایند همین جمهوری اسلامی اند. از جمله مسئولان جمهوری نازنین اسلامی، شهید مصطفی احمدی روشن است. او که فقط «نخبه هسته ای» نبود! شهید حسن طهرانی مقدم است. او که فقط «نخبه موشکی» نبود! الحمدلله شمار کثیری از دست اندرکاران نظام، ادامه دهنده راه شهدا هستند. جز این بود، «آقا» شرایط امروز ما را هرگز «خیبری و بدری» توصیف نمی کردند.
پنج: یوم الله ۲۲ بهمن ۹۱ مقدمه مناسبی برای انتخابات خرداد ۹۲ خواهد بود؛ ان شاء الله. مردمی که فردا به این و آن رای خواهند داد، دیروز با حضرت سیدعلی، بیعتی تاریخی و بی مثال کردند. قدر مسلم هر دولت و هر رئیس جمهوری، اگر بخواهد خودش را از اصل ۲۲ بهمن بزرگ تر بداند، از همین ملت شهید پرور، تودهنی سختی خواهد خورد. از همین منظر، «۲۲ بهمن ۹۱» عطر «۹ دی ۸۸» می دهد. «بهار» زنده تر از آن است که «زنده باد بهار» بخواهد. آقای سر قوه! لطف می کنی اگر کلاس بهار را پایین نیاوری. شما کجا و بهار کجا؟! ظاهر شما کجا و ظاهر بهار کجا؟! باطن شما کجا و باطن بهار کجا؟!… بعضی ها از صدقه سر همین ملت و همین ولایت و همین انقلاب و همین ۲۲ بهمن، «شکوفه» زده اند؛ اینک شکوفه خود را از شکوفایی کل بهار، بزرگ تر می بینند! شکوفه انقلاب… نیک اگر بنگری، ملت است. هر که کوفه بازی درآورد، سیلی می خورد.
*** *** ***
با این مردم بیدار، انقلاب اسلامی برای دفاع، به تنها چیزی که نیاز ندارد، خواب است. من نیز در این سالیان روزنامه نگاری، اگر چه زیاد «دیشب خواب بابا رو دیدم دوباره»، اما هرگز مایل نبوده و نیستم درونی دلم را بیرون بریزم. با این همه…
– ایام فتنه ۸۸ دوست و همسنگر پدرم، حاج اصغر آبخضر می گفت: «دیشب خواب پدرت را دیدم. همان لباس خاکی جبهه تنش بود. همان «یا زیارت یا شهادت». طبقه چندم ساختمانی بودیم. از پنجره، درگیری های خیابان را نشان اکبر دادم و گفتم: «آخر این معرکه چه می شود؟!» عکس روی دیوار را نشانم داد و گفت: «با وجود این مرد، انقلاب اسلامی از پس همه فتنه های ریز و درشت قبل از ظهور برمی آید. ما شهدا، هوای این مرد را داریم. مثل امام، دوستش می داریم. ما به کنار، «علمدار کربلا» هم عجیب هوای این مرد را دارد. عجیب دوست می دارد این مرد را. هر وقت شما می گویید؛ «ابالفضل علمدار! خامنه ای نگهدار»، سقای عاشورا به همه ما شهدا آماده باش می دهد».
* عکس روی دیوار، یکی از تصاویر «آقا» بود در مسجد مقدس جمکران… اون عکس عمودیه.
– چند شب پیش، مادربزرگم، خواب «آقا» را دیده بود… به «آقا» گفتم: «ما که از دور، دستی بر آتش داریم و همه چیز را نمی دانیم، فقط با چند خبر، این همه قلب مان می گیرد، این همه آه می کشیم، این همه غصه می خوریم. شما چگونه تحمل می کنید این حجم انبوه اخبار را؟! این همه غم و اندوه را چگونه تدبیر می کنید؟!» «آقا» لبخندی زدند و عکس روی دیوار را نشانم دادند.
* عکس روی دیوار، یکی از تصاویر «آقا» بود در مسجد مقدس جمکران… اون عکس عمودیه.
********* *********
آهای مسئولان! مانیفست ما همچنان همان سرود «دیشب خواب بابا رو دیدم دوباره» است… حتی خواب ما سرشار از بیداری است… مانیفست ما این است؛ «در جنگ با دشمن، ننگه که سازش کرد…».
وطن امروز/ ۲۳ بهمن ۱۳۹۱
- بایگانی: یسار
این اجنبی پرستان بی جنبه
۱: خبرنگاران، بعضا به بهانه «انتقاد»، که حق مسلم خود می دانند، توهین می کنند، تهمت می زنند، غیبت می کنند، فحش می دهند، اذهان عمومی را تشویش می کنند و دروغ می گویند. آیا چون ما خود روزنامه نگاریم، می توانیم کتمان کنیم که لااقل بخشی از جامعه خبری، بی هیچ رحمی به صغیر و کبیر، «تقوای رسانه ای» را قربانی اصول بی اصول ژورنالیسم می کنند؟! البته امیر قلعه نویی آدم با شرفی است، و الا «اجنبی پرستی»، فقط مال ۲ دقیقه بعضی خبرنگاران محترم است!
۲: قطعا «اجنبی پرست» حرف بسیار گل درشتی است، اما قلعه نویی، سالی یک بار، درشتی می کند و خبرنگاران، بعضا هر روز! باور کنیم؛ چیزی که اینقدر «روادارانه» عوض دارد، گله ندارد! شکایت و دادگاه و خشم و «آهای مدعی العموم! چه نشسته ای که ژنرال، از گل نازک تر خطاب مان کرد»، ندارد! اگر نقد، خوب است، چه اشکالی دارد یک بار هم امیرخان، پشت خبرنگاران را کیسه بکشد؟! و حتی اگر نقد همراه با اهانت هم سازنده است، -آن طور که عده ای اعتقاد دارند!- چه عیبی دارد حالا یک «اجنبی پرست»؟!
۳: اما بیاییم و فرض کنیم در جامعه خبری ما هیچ اجنبی پرستی وجود نداشته باشد. لااقل به امیر قلعه نویی نمی توان خرده گرفت، چرا که این همه خبرنگاران علیه او راست و دروغ را بهم می بافند، یک بار هم امیرخان چنین کرده! این همه بعضی خبرنگاران، سرمربی آبی ها را مسخره کرده اند؛ در ازای این همه استهزا، گمانم یک «اجنبی پرست»، این حرف ها را نداشته باشد! معفو است! یک سو، امیر قلعه نویی بی ادبیات است، سوی دیگر، جماعتی مبادی آداب و منادی ادب! حتما معفو است!! واقعا مانده ام؛ خبرنگارانی که این همه توصیه به «جنبه» می کنند، صبر و تحمل و بردباری خودشان کجا رفته؟! پس بیاییم و بی خود، برای خبرنگارانی که گاه اجنبی را می پرستند، شان عصمت و تنزه نتراشیم. «اجنبی پرست»، نه شاخ دارد، نه دم! اجنبی پرستی در پوشش شغل خبرنگاری نیز!
۴: اجنبی پرستی، استعاره ای از غاز بودن همیشگی مرغ همسایه، نزد شماری از اصحاب رسانه است! و الا آنکه بخواهد مانوئل ژوزه (بدترین مربی تاریخ پرسپولیس به حیث آمار) را بپرستد، بیش از آنکه «اجنبی پرست» باشد، «احمق» است! جناب کی روش هم با این کارنامه مثال زدنی (!؟) جایی برای پرستش باقی نگذاشته! آنی درنگ کنید؛ اگر یک مربی وطنی، ترجیحا حمید استیلی، نتایج نیم فصل اول پرسپولیس را می گرفت، چگونه با شلاق بعضی خبرنگاران بدرقه می شد؟! مانوئل ژوزه اما چون اروپایی است، حتی با بدترین نتایج ممکن نیز باید محترمانه نقد شود! به سلابه کشیده نشود، مسخره نشود، به هیچ برنامه زنده و احیانا زننده ای نیاید و پاسخگوی افکار عمومی نباشد! از ورای مقایسه رفتاری که با حمید استیلی و مانوئل ژوزه شد، آیا نمی توان نتیجه گرفت؛ شغل بعضی خبرنگاران، نه شغل شریف خبرنگاری، بلکه شغل کثیف اجنبی پرستی است؟! و از ورای مقایسه رفتاری که با امیر قلعه نویی و کارلوس کی روش شد، آیا نباید به موفق ترین مربی لیگ برتر ایران حق داد که بعضی خبرنگاران را اجنبی پرست بخواند؟! قلعه نویی زمان هدایت تیم ملی، بدون هیچ باختی، و فقط به خاطر حذف در ضربات پنالتی مقابل کره جنوبی، مرد و مردانه به «۹۰» رفت و در لفافه نقد کارشناسانه، همه رقم ناسزا و استهزا را متحمل شد، اینک اما جناب شومن، چند ماه بعد از باخت کارلوس خان کی روش به تیم های رده چندمی لبنان و ازبکستان، برای ۴ تا نقد محترمانه، محرمانه به آپارتمان مرد پرتغالی می رود، تا از او رخصت بگیرد!! آیا امیر قلعه نویی هم اینقدر نجیبانه نقد شد؟! جالب است؛ دوره کنونی، به سبب قرعه آسوده، تا الان باید از صعود تیم ملی به جام جهانی مطمئن می شدیم، لیکن باز هم کاسه «چه کنم، چه کنم» دست گرفته ایم! کارلوس کی روش اما به جای عذرخواهی، ژست طلبکارانه می گیرد و از کیفیت پایین لیگ ایران گله می کند!! و چرا نکند؟! او خوب می داند تا چه حد اجنبی پرست اند شماری از اصحاب رسانه. قلعه نویی بود، تا الان جایش را به مربی دیگری داده بود، مایلی کهن هم بود، همین طور. سر دراز دارد قصه اجنبی پرستی… آنقدر دور و دراز که هرگز مجید جلالی، رنگ صندلی تیم ملی را به خود نمی بیند. دربی، شهرآورد بی خودی بود، اما نه بی خودتر از بازی تیم ملی مقابل لبنان و ازبکستان!! و الحق که در قیاس با تیم ملی کی روش، دربی سرافرازانه ای داشتیم! واقعا اگر قرار به این نتایج تیم ملی بود، چه ضرورتی داشت پول زبان بسته مملکت را در جیب مربیان اجنبی بریزیم؟! که برای ۲ تا نقد یواشکی هم، دیگر مجبور نباشیم راهی خانه طرف شویم!! آری، ما هم خبرنگار اجنبی پرست داریم، هم خبرنگاران اجنبی پرستی که از رئیس شومن شان خط می گیرند!
۵: امیر قلعه نویی به «کلهم» می گوید «کل یوم»، «کربکندی» را «گربه کندی» صدا می زند، و به «ذوب آهن» می گوید «ذبّ آهن»! جز اینها سوتی دیگر امیرخان چیست؟! قلعه نویی اما با نام خدا سخن می گوید، هنگام پیروزی و شکست، اهل بیت را فراموش نمی کند، قم و جمکران و زیارت امام زاده آقا علی عباسش ترک نمی شود، وقت قهرمانی، نماز شکر می خواند، در برهه های مختلف، وطن دوستی خود را ثابت کرده، و آمار فتوحاتش با اینکه از تعداد لیگ برتر ما بیشتر است، لیکن هنگام باخت، از نقد و توهین و تهمت، فرار نمی کند. خوب یا بد، نه فقط سطح لیگ برتر ما، از سطح تیم ملی، بالاتر است، بلکه سطح موفق ترین مربی این مرز و بوم نیز از سطح بعضی خبرنگاران مثلا وطنی، بالاتر است. امیر قلعه نویی با این همه رکورد، قطعا از سر خبرنگارنماهای اجنبی پرست، زیاد هم هست، گیرم ملاک ما کوچینگ ژنرال باشد در روز دربی!
۶: سوتی دادن و چند کلمه را پس و پیش خواندن، برای یک مربی فوتبال تجربی که اغلب عمرش در زمین خاکی های جنوب شهر سپری شده، عیب نیست. عیب آن است که عده ای اجنبی پرست، مدعی جامعه مظلوم خبرنگاری شده اند. همان کسانی که فردا در زردنامه های شان خواهند نوشت؛ «موفقیت پرسپولیس، بیشتر به خاطر بگوویچ است تا یحیی گل محمدی»! همان کسانی که امروز می نویسند؛ «کارلوس کی روش از ظرف فوتبال ما بزرگ تر است»! همان کسانی که دیروز نوشتند؛ «مربی گری تیم ملی برای قلعه نویی، لقمه گنده تر از دهان بود»! لقمه گنده تر از دهان اما «لقمه خبرنگاری» است، برای جماعت اجنبی پرست!
*** *** ***
همه به امیر قلعه نویی، یک تشکر درست و حسابی بدهکاریم. ژنرال، شاید بی آنکه خود بخواهد ثابت کرد؛ اجنبی پرستی، هنوز آنقدر بد و مذموم هست که حتی صدای اجنبی پرست ها را هم درمی آورد… نشان به نشان خواب آشفته بعضی ها، قبح اجنبی پرستی در این دیار هرگز نریخته! ممنون گل پسر نازی آباد… بعد از تشر تو، حالا راحت تر از کارلوس مغرور انتقاد می کنند، حتی بعضی ها!
وطن امروز/ ۱۴ بهمن ۱۳۹۱
- بایگانی: یسار
جذب حداکثری؛ آری، اما…
چه بهتر که مطلع پلاک امروز را مزین به حدیثی از امام حسن عسکری (ع) کنم؛ «مومن برای مومن، برکت، و برای کافر، اتمام حجت است». «تحف العقول، صفحه ۴۹۸»
*** *** ***
یک: گاهی که بعضی رجل سن و سال دار سیاست، بیش از حد از در صلح و صفا وارد می شوند، صدای آرمان خواهان جامعه به نشانه اعتراض بلند می شود؛ «چرا می خواهید به فتنه گران تخفیف بی خود دهید؟!» موسپیدان اما مخلص جواب شان این است؛ «جذب حداکثری».
دو: جذب حداکثری اگر چه شرط عقل است، لیکن تاکید «آقا» روی این مفهوم، اهمیت آن را مضاعف می کند. با این همه، از بعضی عناصر سیاسی باید سئوالاتی پرسید؛
دو/ ۱: آیا سوژه جذب حداکثری فقط خواص سیاسی اند؟! اگر نه، پس چرا در باب جذب حداکثری، آنقدر که به جذب چند فتنه گر دانه درشت توجه می شود، کوششی برای جذب توده هایی که ذهن شان پر از معماهای بی جواب است، نمی شود؟! آیا رواست که حتی درباره جذب حداکثری نیز شاهد تبعیض باشیم؟!
دو/ ۲: صرف نظر از بحث خواص و عوام، آیا جذب حداکثری به معنای تنها گذاشتن مفاهیم عالیه است؟! آیا ما حق داریم به گونه ای بر مدار جذب حداکثری حرکت کنیم که در ازای جذب فرضی چند فتنه گر عذرخواه، مفاهیمی از قبیل عدالت، مبارزه، پایداری، ایستادگی، آرمان خواهی و… دچار انزوا شوند؟! آیا جذب کردن چند عنصر ناراحت، ارزش چنین خسران بزرگی را دارد؟!
دو/ ۳: قطعا عده ای استثنا وجود دارند که جذب حداکثری شامل حال شان نمی شود. یعنی رفتار و گفتارشان آنقدر وقیحانه و رذیلانه است که لیاقت ورود به سفینه انقلاب اسلامی را ندارند. این جماعت سوژه دفع حداقلی اند. سئوال من از بعضی عناصر سیاسی این است؛ مشخصا و به طور مصداقی بفرمایید احیانا چه کسانی از چارچوب جذب حداکثری به تعریف شما، خارج اند؟! و آیا اصلا قائل به مفهوم دفع حداقلی هستید؟!
دو/ ۴: مراد از گفتمان جذب حداکثری چیست؟! جذب ما به فتنه گران؟! یا جذب فتنه گران توبه کننده به ما؟! آیا هدف از جذب حداکثری فقط و فقط احیای فریضه «شتر دیدی، ندیدی» است؟! آیا کمی آنها باید کوتاه بیایند، و کمی بیشتر از آنها، ما؟!
دو/ ۵: اگر حتی بصیرت، بنا به تعبیر حکیمانه رهبرمان آفت دارد و آفتش «غرور» است؛ آفات جذب حداکثری چیست؟! و اگر جذب حداکثری، بد و نارس و شل و ول و افراطی و تفریطی انجام شود، چه مضراتی خواهد داشت؟!
دو/ ۶: اگر جذب حداکثری را نادرست انجام دهیم و نتیجه اش، احیای مجدد فتنه و سران فتنه باشد، کار عاقلانه ای است؟! هیچ دقت کرده ایم که متاثر از سیاست جذب حداکثری، اصحاب انقلاب قرار است بیشتر شوند یا زبان عناصر ضد انقلاب، درازتر؟!
سه: شگفتا! واقعا شگفتا از روی اصحاب فتنه… این روزها گاهی که رسانه های زنجیره ای را دنبال می کنم، آنچه زیاد می بینم عناوینی از این دست است؛ «تغییر لحن آقای عسکراولادی کافی نیست!»، «ایشان باید رویه اش را نیز تغییر دهد!»، «عسکراولادی باید از اصول گرایان بخواهد که بابت رفتار و گفتارشان، از مردم و اصلاح طلبان معذرت خواهی کنند!»، «ما از سخنان ایشان استقبال می کنیم، اما شرکت در انتخابات، حقی نیست که عسکراولادی و عسکراولادی ها بخواهند به ما بدهند یا ندهند!» و…
چهار: بگذارید وارد مصادیق شوم، تا بیشتر معلوم شود وقتی جذب حداکثری، افراطی انجام می شود، چه نتیجه ای در پی دارد. جناب رسانه ملی وقتی دوربین صدا و سیما را کیلومترها آن طرف تر از جذب حداکثری، مقابل سرکار خانم معصومه ابتکار قرار می دهد، (به عنوان نماینده قشر دانشجو!) باید هم این گونه محصول اش را ببیند که عضو شورای شهر تهران، برود با فلان رسانه گفت و گو کند و بگوید؛ «تمام مولفه های زن مسلمان در حجاب، خلاصه نمی شود!… رویکرد پهلوی اول، بهبود زندگی مردم بود!… نفوذ تفکر امام بر اساس تحولاتی بود که دکتر شریعتی پایه گذاری کرد!…». معصومه ابتکار اگر چه در فتنه ۸۸ تا اوایل سال ۸۹ عمدتا در دفاع از فتنه و فتنه گران موضع می گرفت، اما پس از آن مقطع، ترجیح داد کارنامه خود را بیش از این تیره و تار نکند. مع الاسف صدا و سیما با کاریکاتور کشیدن از مفهوم جذب حداکثری، زبان سرکار خانم را باز کرد! حالا عضو شورای شهر تهران به دفاع از مهندس و شیخ اکتفا نمی کند! حجاب را می زند! از رضاخان دفاع می کند! به امام اهانت می کند! و البته مقصر چنین سخنان گل درشتی در وهله اول، همان رسانه ای است که مفت و مجانی دوربین خود را در اختیار اعوان و انصار فتنه می گذارد. من از شمای خواننده سئوال می پرسم؛ آیا به چنین رویه ای می گویند «جذب حداکثری»؟!
*** *** ***
عالیجنابان با تجربه تر از ما! ای کسانی که بیش از ما سرد و گرم سیاست را چشیده اید! موسپیدان! فداییان جذب حداکثری! آنی درنگ کنید که اگر فتنه به ثمر رسیده بود، اگر نقشه سران فتنه گرفته بود، اگر خون شهید غلام کبیری و ذوالعلی نبود، آیا باز هم مجال داشتید این همه بی قاعده بر طبل جذب حداکثری بکوبید؟! آیا اصلا قائل به این هستید که فتنه ۸۸ سران فتنه ای هم داشت؟! و آیا فکر نمی کنید اهل و عیال فتنه، بازگشت به نظام را، نه برای رجوع دوباره به آغوش پر مهر ولایت فقیه، بلکه برای اتمام کار نیمه تمام شان در فتنه ۸۸ می خواهند؟! این را من نمی گویم به خدا! خودشان می نویسند که «برای رسیدن به مقصود اصلاحات، تنها راه باقی مانده، استفاده از فرصت انتخابات است».
آقایان! این جماعت هر وقت نوشت «اصلاحات»، منظورش «براندازی نظام ۳۰۰ هزار شهید» بود. هنوز هم شک دارید؟!
جوان/ ۲ بهمن ۱۳۹۱
- بایگانی: یسار
بحران «مالی» و «بحران مالی»
امریکا که قرار بود بعد از کشتن بن لادن، جل و پلاس سربازان خود را از افغانستان جمع کند، ظاهرا بیرون بیا نیست! اما حضور نظامی یانکی ها چه رهاوردی برای همسایه شرقی ما داشته؟! صلح، آرامش، سازندگی، امنیت، رفاه و اشتغال؟! یا کشت و کشتار، کشت بیشتر تریاک، رشد بیشتر قاچاق و فربه شدن بیشتر طالبان؟! کم و بیش وضعیت همسایه غربی نیز بر همین منوال است. در عراق، تروریست های سلفی، دقیقا همان کاری را انجام می دهند، که طالبان در دیار افغان. اگر دیروز، صدام در زندان های بغداد، خاندان حکیم و صدر را وحشیانه می کشت، امروز در عراق، صبحی به شام نمی رسد، الا اینکه از چندین جای مختلف، اخبار اقدامات تروریستی مخابره شود. البته در عراق، ظاهرا، امریکایی ها حضور نظامی ندارند، اما تروریست ها خیال امریکا را بابت ناامن کردن بین النهرین، و دامن زدن به اختلافات قومی و تفاوت های مذهبی جمع کرده اند. واقعا تلخ است آنچه این روزها در عراق می گذرد؛ جنوب عراق محل جولان انگلیسی هایی است که بوی نفت بصره به مشام شان خوش نشسته. شمال عراق تبدیل به پاتوق شرکت های چند ملیتی شده که اغلب صهیونیستی اند. جبهه استکبار اصلا بدش نمی آید در شمال عراق، شمال غرب ایران، و جنوب ترکیه، به بهانه استقلال قوم کرد، از یک «اسرائیل جدید» پرده برداری کند. مرکز عراق هم هر روز شاهد تلفات سنگین ناشی از ترورهای بی وقفه است. واقعیت این است که این روزها در عراق، غرب اندازه صدها صدام کار می کند! در چنین منظومه ای باید دید که چه کار سختی دارد دولت نوری مالکی. و چقدر باید اهل تشیع و تسنن عراق هوشیار باشند که عراق در دام نقشه های تفرقه افکنانه نیفتد. قصه سوریه هم اگر چه کمی حادتر، زیرمجموعه همین ماجراست. اگر در سرزمین های اسلامی، رد پای غرب را درست ببینی، سرمنزلی جز ناامنی و اغتشاش ندارد. آن از افغانستان، آن از عراق، این هم از سوریه. اینک اما فرانسه هم مشخصا وارد گود شده تا به بهانه های واهی، مالی را دوباره تسخیر کند. مالی برخلاف کشورهای همسایه اش، نفت و گازی بی مانند دارد و موقعیتی ممتاز. آیا شما باور می کنید قصد فرانسه از لشکرکشی به مالی، مقابله با فلان گروهک شورشی، یا استقرار دموکراسی باشد؟! امریکا در افغانستان و عراق، چه گلی به سر مردم غرب آسیا زد که حالا فرانسه خاطرخواه صلح و آرامش مردم شمال آفریقا شده؟!
*** *** ***
دنیای استکبار در گذر از جنگ نرم، دوباره به این سوی و آن سوی، لشکرکشی فیزیکی می کند! «استکبار» باز هم بوی «استعمار» گرفته! روزگاری که خیلی هم دور نیست، جبهه غرب فکر می کرد با یک «کلیک» یا «فشار یک دکمه» یا «اینترنت» و «فضای مجازی»، بازی عالم را به سود خویش تمام می کند! و از دنیای به این بزرگی، «دهکده جهانی» می سازد! خودش هم می شود کدخدای جهان! کدخدا که چه عرض کنم؛ خدای جهان! جبهه استکبار البته توهم زده بود! و اینک دوباره مجبور است برگردد به همان روزگاری که اگر جایی، کشوری، منطقه ای را می خواست، لاجرم باید زحمت لشکرکشی و هزینه های سرسام آور نظامی را متحمل می شد! چند سال پیش شاید احدی فکر نمی کرد؛ فرانسه برای چند بشکه نفت بیشتر یا چند لوله گاز مفت، به کشور مالی لشکرکشی کند! دقت کنید؛ این اتفاق در اوایل سال «۲۰۱۳ میلادی» رخ داده! و باز هم دقت کنید؛ فرانسه «ناپلئون بناپارت» ندارد، بلکه فقط در یک قلم، کارخانه ماشین سازی «رنو» ۷۵۰۰ کارگر اخراجی دارد! ندید معلوم است؛ بحران «مالی» هم به «بحران مالی فرانسه» اضافه خواهد شد! غرب اگر با لشکرکشی نظامی می توانست کدخدای جهان شود، قرن گذشته میلادی، قرن بهتری بود! و غرب اگر با یک کلیک می توانست خدای جهان شود، لشکرکشی نظامی نمی کرد! راستی، کدام کدخدا اینقدر بدهکار و بدبخت؟! ندید معلوم است شعار فردای مردم معترض فرانسه به اوضاع ریاضت اقتصادی… «بحران مالی» خودمان را حل کنید؛ «مالی» پیشکش!
جوان/ ۱ بهمن ۱۳۹۱
- بایگانی: یسار
بسم الله…
صوت/دعای ابوحمزه با صدای سید حسن نصرالله:
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/141493/%D8%B5%D9%88%D8%AA%D8%AF%D8%B9%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%AD%D9%85%D8%B2%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%B5%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D9%86%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87
همین طور خورد خورد منتظر باقی ماجرا هستیم! ماجرایی که به احتمال قوی، شامل؛ اندوه و تأسف و تعجب از بعضی ها و البته امید خواهد بود…
یه پیام “بی زرگانی”
ساعت ۱:۳ بامداد
تعداد افراد آنلاین: ۲۶ نفر
ماشالله حزب الله…
داداش حسین بسیجی ها فــــــــــــــدایی داری…
………………………………..
همینطور خورد خورد 🙂
یعنی اگه حوصله ندارید پاشید برید سرمو نبرید 🙂
وقتی اسم زلزله میاد، یادم از زلزله ی بم می افته و اولین چیزی که ذهنم رو درگیر می کنه، حضور سرزده و ناشناس حضرت آقا با اون هیبت و صلابت مثال زدنیست. بعد وقتی مقایسه می کنم با بعضی از این بازاریان دوره گرد! می گم؛ میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا اونور آسمان است.
مخصوصا اون کاریکاتوریست فراری روزنامه ی ایران! که تا دیروز هرجور اهانتی به مردم شریف آذری زبان کرد و حالا آدم شده و در دفاع از مردم داغدار آذربایجان اشک تمساح میریزه!
تو زلزله بم صدا و سیما لحظه به لحظه گزارش میداد و ما از حال بازمانده ها با خبر بودیم…
اما خدایی آقای قدیانی، تو این زلزله کم کار کرد…
البته الان احتمالا زود قضاوت کردم؛ اما شاید با خوندن بقیه مطالب قانع شدم… شاید….
سخنان مقام معظم رهبری در خصوص اینکه ملتها باید روی پای خود بایستند
یه کلیپ زیبا و پر محتوا از شبکه نصر
http://www.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?cid=15&lid=6741
فرمودید:
“اولا نقد اگر هم حق باشد باید منصفانه بیان شود”
کاملا حق با شماست؛
البته صدا و سیما در خبر رسانی خیلی ضعف نداشت. چیزی که ناراحت کننده بود، پخش برنامه طنز بود که انصافا نباید پخش می شد!
البته همه می دانیم این هایی که امروز در فضای مجازی سینه چاک می کنند برای حمایت از زلزله زدگان، همان هایی هستند که سرگرمی شان ساختن لطیفه های ترکی و لری است!
فراموش نکنیم این اجلاس بین المللی که چند وقت دیگر قرار است در تهران برگزار شود، کینه بعضی ها را نسبت به جمهوری اسلامی، صد چندان کرده! و زلزله بهانه ای شده برای عقده گشایی!
خواب (گفت و شنود)
گفت: مدعیان اصلاحات از حالا برای انتخابات آینده بازی «بیام یا نیام»؟! درآورده اند.
گفتم: این بازی دیگه چیه؟!
گفت: مثلا درباره این که فلان عامل فعال فتنه ۸۸ نامزد بشود یا نشود بحث می کنند و مقاله می نویسند که یعنی ما هنوز هم بخشی از نظام هستیم!
گفتم: ولی خودشان هم می دانند که عوامل نشان دار فتنه باید محاکمه و مجازات شوند و صلاحیت نامزدی در انتخابات را ندارند.
گفت: یکی از آنها هم با ناامیدی گفته است این حرفها خواب وخیال است و نظام به این بازی ها اهمیتی نمی دهد.
گفتم: یارو خواب دید یک شیر به او حمله کرده است و او که در حال فرار وارد یک کوچه بن بست شده بود به شیر گفت؛ حالا می خواهی با من چه بکنی؟ و شیر گفت؛ چرا از من می پرسی؟ تو داری خواب می بینی، ادامه خوابت را هم خودت مشخص کن!
به جبران آن خبطی که کردند، هنرپیشه های اون برنامه ی طنز، هم به آذربایجان رفتند و هم در سیما تسلیت گفتند شاید کمی از اشتباه انشاءالله ناخواسته جبران شود. ضمنا داداش حسین: چخ استی من سن. یا بعبارت دیگر؛ من سن قوربان. ولی معنی ترکی (داداش حسین بسیجی ها فدایی داری) رو نمی دونم اگه نه اونم می گفتم…!
مَنْ قَتَلَ نَفْسَا بِغَیرِ نَفْسٍ أوفَسادٍ فِی الأَرضِ فَکانَّما قَتَلَ النَّاسَ جمیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَکأَنَّما اَحیا النَّاسَ جمیعاً
هر کس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یافساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسانها را کشته، و هر کس. انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است. ۳۲ مائده
ترجمه آیه به نظم:
کسی کاو مکر دست هرگز فساد… بریزید اگر خون او در بلا
همانند آنست بی گفتگو…که کل جهان را بکشتست او
هر آنکس به شخصی ببخشد حیات… ز چنگال مرگش ببخشد نجات
بود مثل اینکه بدادست جهان… به هرکس که بودست اندر جهان
****
بنی آدم اعضای یکدیگرند…که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار… دگر عضوها را نماند قرار
«سعدی»
در این مورد اصلا خرده نگرفتم، اما بعضی ایراداتش واقعا دل آدم رو می سوزونه! 🙁
سلام بر حسین
دوستان عزیز لطفا مراقب ارسال پیامکهای دشمن شادکن باشید. در این بحبوحه دشمن به فکر ایجاد تفرقه بین هموطنان عزیز می باشد.
.
اعزام گروههای امدادی از شهرها و استان های همجوار به مناطق زلزله زده؛
علیرغم سمپاشی رسانه های بیگانه همدلی در شهرها و روستاها موج می زند.
.
پیام رهبر انقلاب: حادثه تلخ آذربایجان مایه ی اندوه عمیق گردید. لازم است مسئولان محترم و عموم ملت عزیز مساعی خود را برای کاهش آلام این عزیزان به کار برند.
.
هموطن آذری آیا می دانی ۲۰گردان از بسیج و هلال احمر ۱۳ استان در منطقه مشغول امداد رسانی اند؟ آیا می دانی ۲۰ بیمارستان مجهز صحرایی در هریس، اهر و ورزقان مشغول مداوای مجروحین اند؟
.
فرمانده سپاه عاشورا: گردان های سپاه در منطقه حاضرند، از لحاظ امنیتی همه چیز تحت کنترل است.
.
کارگردان خنده بازار شهاب عباسی که خود آذری زبان است یه همراه سایر بازیگران در مناطق زلزله زده حضور دارند و ضمن تسلیت به داغ دیدگان اعتراض خود را به پخش خنده بازار اعلام نموده اند.
.
احسان حدادی به منطقه حادثه دیده می رود، حضور علی دایی در منطقه، اعطای مدال قاسم رضایی به حادثه دیدگان، کمک برخی از باشگاه های لیگ برتر به زلزله زدگان.
.
تولد ۱نوزاد در بیمارستان صحرایی نبض دوباره حیات را در ورزقان به جریان انداخت.
.
مدیرعامل آب منطقه ای: شکستن سد ستارخان شایعه است و مشکلی در آب رسانی منطقه وجود ندارد.
.
حضور معاون اول رئیس جمهور به همراه تعدادی از وزرا در شهرهای آسیب دیده.
.
اعلام دو روز عزای عمومی در استان آذربایجان شرقی.
.
اینها تقریبا تعدادی از آخرین اخبار بودن.
۲۶* خداوند متعال:
ای داود! من چیزی را اراده می کنم و تو هم چیزی را قصد می کنی و واقع نخواهد شد، مگر آنچه که من اراده کرده ام. پس اگر به آنچه من اراده کرده ام؛ تسلیم شوی و تن بدهی، هر آنچه را اراده کنی به تو می دهم و اگر به آنچه من اراده کرده ام؛ تسلیم نشوی، تو را در راه آنچه اراده کرده ای به تعب و سختی می افکنم و سپس واقع نخواهد شد، مگر آنچه من اراده کرده ام…
(کلیات حدیث قدسی، ص۱۸۷)
_______
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
دعای تان در این ماه مستجاب است.
با نیت های درست و دل های پاک، خواسته های تان را از خدا بخواهید.
(بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۵۷)
متأسفانه یا خوشبختانه ما ایرانی ها به واسطه ی همون عواطفی که بهش شهرت داریم بعضی مواقع وقتی چنین اتفاقاتی رو می بینیم احساساتمون جریحه دار می شه که اگه کمی تأمل کنیم شاید موضع بهتر و منصفانه تری بگیریم.
می گم این همه زلزله میاد و در کمتر از دقیقه ای همه چیز رو تکون می ده و با خاک یکسان می کنه. آیا می شه یه روز هم زلزله ای بیاد و این انسان های مغرور و از دماغ فیل افتاده چون جناب ساکت و امثالهم رو یه تکونی بده؟! و با خاک… بی خیال بابا. جدی می گم.
۴ روز مانده تا پایان ماه عاشقی…
صدا و سیما که چند روزه همه برنامه هاش شده زلزله، کجا کم کاری کرده؟ تو برنامه های علمی، پزشکی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، ورزشی، فرهنگی شون که همش در مورد زلزله حرف می زنن، مدام هم درباره زلزله گزارش پخش می کنن. اگرم احیانا فیلمی پخش بشه، اخبار زلزله رو زیرنویس می کنن. بابت پخش خنده بازارم عذر خواهی کردن. دیگه چکار باید بکنن مثلا؟
و چقدر مردم آذربایجان قدرشناسند که در اوج غم و ماتم و با همه ی کاستی ها بازهم از دولت و ملت تشکر می کنند. آفرین به غیرتتان. آنان لیله القدر را خوب درک کردند.
چه دفاع زیبایی کردید… دهان ما را بستید….
حرفتون کاملا درسته. این اتفاق، با انسجام بهتر و هماهنگی بیشتری نسبت به گذشته مدیریت شده تا حالا.
“…صدا و سیما، صدا و سیماست و تا از صحت و سقم اخبار مطلع نشود، نمی تواند به همان راحتی سایر رسانه ها، مرز خبر و شایعه را درنوردد. لذا در خبررسانی خود، خبر نخوردن و صبر کردن را باید هم زمان ملاحظه کند.”
“آیا رسانه های موسوم به اصلاحات، آیا اهل و عیال فتنه، آیا سایت های آن ور آبی، همان ها نبودند که رای پابرهنه های اهر و ورزقان و هریس و… را اصولا داخل آدم حساب نکردند؟!”
.
.
“چه شده که حالا و در اوج وقاحت، سخنگوی درد اهل حاشیه پردرد شده اند؟!”
.
.
اف بر فتنه گران!
این سبک و روش اصلاح طلبان و فتنه گران، ریشه در ذات ناپاک و تفکرات پلیدشان دارد به نظر من. البته اضافه کنید پر رویی و بی حیایی را. امثال خاتمی تا دیروز جک آذری تعریف می کردند و دهان های کثیفشان تا بناگوش باز بود، حالا شده اند دایه ی مهربان تر از مادر. تف به این دنیایی که اینان برای خود ساخته اند.
من آذری بلد نیستم! میشه یکی از دوستان معنی این خط رو بگه. لطفا!
«آذربایجان اویاخدی، اینقلابا دایاخدی؛ آذربایجان جانباز، اینقلاب دن آیربلماز، خامنه ای دن آیربلماز».
خصوصی
داداش حسین و سید احمد، ضمن اینکه بد نیست سحری هم میل بفرمایید! منتظر کتاب ماشاءالله حزب الله هستیم هنوز.
سلام دوستای گلم. بعد از ۲ ماه اومدم باز میبینم بحث اکبر شاه و خاندان
منحوسشه. مگه هنوز زندست؟؟ ماشالا چه عمر خری دارن!
————————————
خصوصی……………………………………………
اسلامی ایرانی؛
به به به… برادر!
بامعرفت! فکر نمی کنی ملت دلشون برات تنگ میشه؟!
خیلی خوشحال شدم از دیدنت!
“آقای اردوغان!
ایران، سوریه نیست که به اسم آمبولانس، تروریست بالانس کنی برایش!”
دم شما گرم… کیف کردم! الحق داداش حسین بچه بسیجی هایی… چه قلمی خدا داده به شما؟!
چه زیبا و کوبنده تمام کردید این مقال را. یعنی همچین خورد خورد! دهان ترکیه و استکبار و روباه پیر مردنی رو خورد کردید اساسی. ممنون.
بسم الله
موافقت خود را اعلام می داریم!
یا علی
بسم الله
عرض سلام و ادب
راستی دو نکته را فراموش کردم بنویسم
یک: درباب ترکیه نمی خواهید بنویسید؟؟ بنویسید خواهشا!
دو: این پست وبلاگم منوط به اجازه از جناب قدیانی است، شاگرد خوبی باشیم کاش!
یا علی
اینم یه کلیپ پیرامون زلزله در آذربایجان
آذری ها عزیز تسلیت مرا هم پذیرا باشید.
تقدیم به همه آذری ها و اهالی قطعه ۲۶
http://www.uploadtak.com/images/b424_azar.wmv
مثل همیشه عالی و بی نقص.
خدا قوت آقای قدیانی. دعا می کنیم در این لحظه ها ناب مناجات و بندگی که عاقبت به خیر باشید.
” آقای اردوغان! ایران، سوریه نیست که به اسم آمبولانس، تروریست بالانس کنی برایش! هر چند تاوان سوریه را هم پس خواهی داد!”
حتما تاوان خون کودکان مظلوم و بی گناه سوری را پس خواهند داد. لحظه شماری می کنم برای دیدن رسوایی و نابودی رجب طیب و اربابانش.
چاکر سید گل و مخلص داداش حسین و خاک پای همه بچه های قطعه.
بعضی وقتا اینقدر حجم مشکلات زیاد میشه، مخ آدم هنگ میکنه.
۲ ماه همه چی رو ول کردم، راه افتادم دنبال خدا و ۱۴ معصوم. مشهد، قم
جمکران، امام زاده های واجب التعظیم و ….
خلاصه که الان اینجام خیلی حال خوبی دارم. یه وقتائی دل خدا واسه
بنده های بی وفاش، تنگ میشه. یه خورده حالمون رو میگیره که دوباره بریم
در خونش. خداست دیگه.
از اینکه یهههوئی رفتم، عذر خواهی میکنم. ولی همیشه به یادتون بودم.
هستم و خواهم بود.
دعاى روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِکَ و مُعادیاً لأعْدائِکَ مُسْتَنّاً بِسُنّةِ خاتَمِ انْبیائِکَ یا عاصِمَ قُلوبِ النّبییّن.
خدایا قرار بده در این روز دوست دوستانت و دشمن دشمنانت و پیرو راه و روش خاتم پیغمبرانت اى نگهدار دلهاى پیامبران.
کی بود که توی پست قبل، طعنه زده بود به داداش حسین؟!
بیا… اینم از زلزله نوشت حسین قدیانی! و عدم غفلت ایشان در دادن سهم اصلاح طلبان!
چوک دیریا؛
ممنونم.
خدا به حق عظمت این لحظه ها، کشته شدگان این زلزله را مورد عفو و رحمت قرار دهد و همچنین صبری عظیم دهد به بازماندگان!
صبری عظیم می طلبد مصیبتی عظیم…
این اگر چه شعار همه اقوام ایرانی است، اما آذری ها در غیرت دینی و شهامت انقلابی سرآمدند و زلزله زده و غیر زلزله زده، خود را «فدای علی»، «فدای شب قدر»، «فدای انقلاب» و «سرباز فدایی خامنه ای» می دانند.
الحق که خود را فقط فدای علی بلکه فدای شیعه علی هم می کنند.
نمونه اش در دهه ی ۶۰ پیداست.
یعنی هیچکی اینجا آذری بلد نبود؟! یا سوال من اینقدر بی نمک بود!!!
خصوصی
“این صد شرف دارد که متاثر از زلزله ۹۹ درصدی، در خیابان وال استریت با گاز فلفل به جان چادرنشینان آمریکایی بروی!” به جان چادر نشینان آمریکایی بیفتی؛ نیست؟ جسارتا!
سلام. به نظر من بزرگ نمایی و انتشار اخبار گوناگون پیرامون زلزله توسط شبکه ها و رسانه های غربی و تسلیت اوباما و اردوغان و کمک رسانی ترکیه و مسائل این چنینی نشان از یک جریان سازی دیگر است که به نظر من مربوط به اجلاس عدم تعهد و سعی در عدم برگزاری آن در ایران به بهانه مشغول بودن ایران به مسائل مربوط به زلزله میباشد.
البته فراموش کردم بگویم. هدفشان ناتوان نشان دادن ایران در کنترل یک زلزله ساده است و اینکه ایران توانایی برگزاری اجلاس را ندارد.
سید جان داداش؛
حداقل کاری بود که در فضای مجازی از دستم بر می آمد برای برادران آذری.
این دهه ۶۰ که گفتم مسئله ای بود که پای شیعه در میان بود و فقط آذری ها پشت ما در آمدند و بس.
سلام سحریانه؛
تشکر فقط یک جمله را متوجه نشدم نیاز به ترجمه دارد:
«آذربایجان اویاخدی، اینقلابا دایاخدی؛ آذربایجان جانباز، اینقلاب دن آیربلماز، خامنه ای دن آیربلماز»
همه آن چه گفتید درست و منطقى و منصفانه بود. موفق باشید.
………………………………
«آذربایجان اویاخدی، اینقلابا دایاخدی؛ آذربایجان جانباز، اینقلاب دن آیربلماز، خامنه ای دن آیربلماز».
معنی:
آذربایجان بیدار است, پشت(شایدم پشتیبان) انقلاب است
آذربایجان جانباز از انقلاب جدا نمیشه، از امام خامنه ای جدا نمیشه
*آذربایجان بوتون غم اولدو الله بیزه صبر ورسن اجرک الله*
نمیدونم معنی این که نوشتم تا چه حد درسته!
آقا حسین سلام
نمی دانم چرا این مطلبت مثل بیانیه سیاسی شده و گرفتار آفت شعار زدگی و دچار توهم شگفت زدگی و اپیدمی بلند پروازی مثل مطلب قبلیت که درباره شیخ السکوت علیه و علی آله آلاف و الوف و علف…
بحث بر سر جان آدمیزاد است و می دانی که من قتل نفسا… فکانما قتل الناس جمیعا و این یعنی ارزش جان آدمی و هنر حکومت اسلامی در زمان حضور حبیبنا المصطفی و علیینا المرتضی ارزش یافتن جان مسلمان جماعت بود و همین است که عقلای عصر نانو را مبهوت کرده است . حتما حضرتعالی از نقش رسانه در هزاره ما با خبری. سقوط برجهای دو قلوی لنگ دراز را به خاطر داری حتما که به مدد پوشش رسانه حتی از سیمای خودمان هم پخش مستقیم می شد و این یعنی همان حرف معروفی که برادران دشداشه پوش صاحب اربعه ازواج می گویند که : لیس الخبر کالمعاینه.
رسانه آنهم از جنس ملی که فقط نباید بپردازد به کانالیزه کردن اخبار و روتوش کردن اعضای غیر مجاز نساء بلکه باید چشم مردم باشد در حوادث. حال از شما می پرسم و اندکی دلخوریم را با شما در میان می گذارم و انتظارم را بیان می کنم حقیقتا من دوست داشتم حضرت آقا در لحظه وقوع حادثه مثل آنات حساس دیگری که نظام پیش رو داشته نگران و دلشکسته با مردم از این حادثه ناراحت کننده سخن می گفتند عزم ملی را خواستار می شدند نه اینکه با فاصله پیامی ارسال نمایند. آری می پذیرم که وظائف تقسیم شده هستند اما گردش عواطف به دست حضرت آقاست و مردم ما عاطفی. به خاطر همین است که دست اندرکاران خنده بازار در کاری بسیار عاطفانه به آن منطقه زلزله زده سفر کرده و خود را نگران و نادم و پشیمان نشان دادند. البته برادرم! من یک نکته به شما می گویم: حتی اگر برنامه خنده بازار باز هم پخش می شد و حتی اگر برنامه هایی شاد تر هم پخش می شد و اصلا خبری از زلزله زدگان هم از سیما منتشر نمی شد هیچ اتفاقی جز هیاهوی چند روزنامه نمی افتاد و این یعنی ما همه خوشحالیم و کشور بدون مشکل و همه چی ارومه…. به یاد کتاب نیل پستمن افتادم در باره نقش تلویزیون به نام زندگی در عیش مردن در خوشی. این عنوان واقعا گویاست. من کار به جدال لفظی جناحین یا جناحیون ندارم اما همیشه ناراحت هستم از اینکه در صلح جناحین مردم متضرر می شوند و در جنگشان نفس به راحتی می کشند زیرا این دوجناح در هنگام جنگ برای به دست اوردن آرا اندکی دم از مردم هم می زنند و مردم ما از صدقه سری نزاعشان بهره می برند بنابراین بدترین کاری که می شود کرد این است که تحلیل در اطراف این حادثه را به زلف اختلافات و اظهار نظرهای جناحی گره بزنیم و حرص بخوریم که کی بود گفت رسانه ملی مردود شد؟ انصافا اگر بخواهیم به جای پرداختن به اصل موضوع بپردازیم به اینکه پاسخ هجمه به سیما را بدهیم جفای بزرگی در حق این آوارگان کرده ایم . رسالت اصحاب قلم بسیار سنگین است و می دانم که می دانی در همین ایام زلزله رسانه خبر اتش سوزی در انبار زباله فلان شکر اروپایی را کار می کند و این خبر در ادامه سلسله اخباریست که می خواهد هدفمند به مخاطب داخلی بفهماند جایت امن است و امورت برقرار و مسولانت بی قرار
سلام
ممنون از این متن
این تیکش خیلی با حال بود:
رجب طیب بهتر است به فکر گرسنگان کشور خود، یا به فکر شهرهای لب مرز ترکیه باشد! آقای اردوغان! ایران، سوریه نیست که به اسم آمبولانس، تروریست بالانس کنی برایش! هر چند تاوان سوریه را هم پس خواهی داد! ان شاء الله بنده خدا! ما خودمان ذغال فروشیم؛ تو و اوباما و نتانیاهو و پرز و القاعده و سلفی ها و تروریست ها را یک جا رنگ می کنیم و ۳ سال بعد از فتنه ۸۸ پرچم جمهوری اسلامی را حتی در لندن بالا می بریم!
تنها اشکال و انتقاد وارد به صدا و سیما پخش خنده بازار بود والا تو همه بخشهای خبری تو ساعات اولیه خبر زلزله انعکاس داده شد
در کل بعد از فتنه ۸۸ کینه از صدا و سیما زیاده و از هر فرصتی برای تسویه حساب استفاده میشه والا همه میدونن بی بی سی انگلیسی و اجیر شده هاش دلشون به حال زلزله زده ها نسوخته
افرادی که با افتخار اعلام میکردن دیگه خیلی وقته تلویزیون ایران رو نمیبینن نمیدونم چطور همه از کم وکیف برنامه های صدا وسیما به طور کامل خبردارن و ساعت پخش همه برنامه ها رو هم دقیق میدونن خوبه پس زیادم نباید نگران تاثیرات ماهواره ها بود مثل اینکه هنوزم خیلیا برنامه های صدا و سیما رو دنبال میکنن
۱- دست مریزاد! خوب بود
۲-امروز از طریق ایمیل شماره حساب دانشجویی به دستم رسید که مدعی بود “راه مستقیمی برای کمک کردن به مردم آسیب دیده در محل” دارد و میخواست کمک بگیرد…
بر محور عدم اعتماد به نهادهای مسؤول تلاش میشود. باید مراقب بود
۳- شخص آقای ضرغامی باید از پخش خنده بازار عذرخواهی کنند و قول دهند با اهمال کاران برخورد کنند… این کار اگر زودتر صورت میگرفت بهانه از دست دشمنان گرفته میشد
۴-همچنان که “نورالدین” پسر ایران است همه مردم آذری زبان ایران، ایرانی هستند و هیچ فرقی بین آنها و دیگران نیست… هرچند بدخواهان از هر بهانه ای برای اختلاف افکنی استفاده میکنند
۵-امیدوارم طرحهای بهبود وضع مسکن روستاییان جدی تر پیگیری شود تا در آینده شاهد این میزان خسارت نباشیم
۶- بازهم تسلیت صمیمانه خود را به بازماندگان این مصیبت ابراز میکنم
سلام و درود؛
دوست عزیز این مطلب شما در پایگاه اینترنتی و بسته فرهنگی عمارنامه منتشرگردید.
http://www.ammarname.ir/link/15444
ما را با درج بنر و یا لوگو در وبگاه خود یاری نمایید .
موفق و پیروز باشید .
عمارنامه http://ammarname.ir/—- info@ammarname.ir
یا علی
سپهر!!
فکر نکن چهار تا کلمه ی قلمبه سلمبه ردیف می کنی نشون دهنده ی فهم زیاد و عقل سلیم هم هست؟! نه عزیز! جنابعالی که همیشه در حال کوبیدن چکش، یکی به میخ و یکی به نعل هستی، هیچ وقت نمی توانی موضعی درست و منطقی نسبت به موضوعات روز جامعه داشته باشی. اون از حضرت آقا گفتنت و اون تعیین تکلیف کردن برای جانشین امام معصوم! برای پیام تسلیت. خوبه آدم اندازه ی خودش رو بدونه و در حد و قواره ی ظرفیتش حرف بزنه. آسمون و ریسمون بهم کردن هنر نیست. حالم به هم می خوره از آدم هایی که بصورت ریاکارانه می خوان نقش یک آدم دلسوز و مصلح رو بازی کنند، در عین حالی که به خیلی از چیزهایی که بلغور می کنند، اعتقاد ندارند. و فکر هم می کنند کسی نمی فهمه!!
منطقی بود.
آقای ضرغامی ببین! اینقدر خون به جیگر ما می کنی، بازم چه در فتنه ۸۸ و چه امروز که بعضی ها رو جو گرفته، بازم این ماییم که هواتونو داریم.
اون احمق (!) هایی که سعی در سیاه نمایی دارن، دارن از حسادت می ترکن.
فعلا که کمک رسانی خیلی خوب داره پیش میره و طبق معمول بازم بسیجی ها هستن که در کنار هلال احمر و وزارت بهداشتی ها در حال کمک و امداد رسانی به زلزله زده ها هستن.
حاضر نیستن یه قطره خون اهدا کنن، فقط نشستن پشت کامپیوتر و غر می زنن!!
سلام
(اطلاعات به درد نخور!)این آمار انتخابات سال ۸۸
آذربایجان شرقی
اهر
احمدی نژاد ۴۷۹۳۸ رضایی ۵۶۸ کروبی ۱۷۳ موسوی ۲۶۲۲۰
هریس
احمدی نژاد ۲۵۹۵۰ رضایی ۲۱۸ کروبی ۸۳ موسوی ۱۲۶۸۴
ورزقان
احمدی نژاد ۲۰۸۹۴ رضایی ۱۰۵ کروبی ۷۲ موسوی ۱۱۱۵۳
صبا، آزاداندیش:
آذربایجان اویاخدی، اینقلابا دایاخدی
آذربایجان بیدار است و پشتیبان انقلاب
آذربایجان جانباز، اینقلاب دان آیریلماز
آذربایجان جانباز،از انقلاب جدا نمی شه
آذربایجان جانباز، خامنه ای دن آیربلماز
آذربایجان جانباز از امام خامنه ای جد انمیشه
یکیشم من اضافه کنم:
بیز اولماغا حاضریخ،خامنه ای سربازییخ
ما برای مرگ حاضریم و سرباز امام خامنه ای هستیم
باهمه این مسائلی که داداش حسین نوشتن، ضمن انتقاد از صدا و سیما بابت بی خیالی در روز اول، از همه ملت ایران و همه نهادها بابت کمک رسانی شون صمیمانه تشکر می کنیم.
بسمه تعالی
آذربایجان آرمانلارین براخماز
بیر هفته دی ائورگیمیز قاندی هموطننریمیزین مصیبتینن. عزیز همزبانلاریمیز که آجی حادثه ده جانلارین الدن وردیلر. بیر هفته ای که بیزده اهرلیلرینن، هریس و ورزقاننیلارن عزا و ماتم دیوک الله دان اوللننریچین رحمت و گالانناریچین صبر ائستروک… اما بو عزا و ماتمده اجازه وئرمروک دشمن نامرده کی بیزی حتی خوشلوخ دادا ایستمردی بویون آنادان مهربان اولوبدی و آذرباجانون مقدس ادینان فتنه ایلیه.بیزیم اگه خانمیز ویران اولسادا قویماریخ مقدس ایرانیمیزه لطمه دیسون.نئیه که بیز غیرتتی آذرباجاننیوخ. بیز صدا و سیمادان و دولتدن ده اگر سئزمیز اولسادا گوجا تولکینین بی بی سیسینه و صهیونیست رسانلرینه اجازه وئرمروخ بو حادثدنی عثمان کوینگی ائدیب فتنه السین. بئرا آذرباجاندی دیاری بئرا غیرت دیاریدی بئرا ستارخان و باقرخان دیاریدی بئرا شهیدلر دیاریدی بئرا آقا مهدی و حمید اقا دیاریدی بردا دشمن فتنه ایلیمز نیا که برا ولایت دیاریدی. بیز جمعه هاممیز عزالی گلجوک روز قدسا تا گینده اوشاق اولدرین صهیونیستین تیتره دک.
آذربایجان اویاخدی اسلاما دایاخدی
ترجمه فارسی:
قریب یک هفته است که دلمان در عزای عزیزانمان خون است. عزیزانی که در حادثه تلخ زلزله جان شان را از دست دادند. یک هفته است که ما هم در ماتم و عزای عزیزان از دست رفته مان در اهر هریس و ورزقان هستیم. از خداوند متعال برای از دست رفتگان غفران الهی و برای باقی ماندگان نیز صبر جمیل خواهانیم. اما با وجود همه این مصیبت عزا و ماتم اجازه نخواهیم داد که با نام مقدس آذربایجان دایه مهربان تر از مادر شده و فتنه انگیزی کند دشمنی که حتی در خوشی ها هم ما را نمی خواست. خانه ما اگر ویران شده است اجازه نخواهیم داد که لطمه ای به ایران مقدسمان وارد شود چرا که ما از دیار آذربایجان با غیرت هستیم. ما اگر انتقادی و حرفی هم با صدا و سیما و دولتمردان داشته باشیم اجازه نخواهیم داد که بی بی سی روباه و پیر و رسانه های صهیونیستی از این حادثه تلخ پیراهن عثمان درست کرده و دست به فتنه انگیزی بزنند. اینجا سرزمین آذربایجان است سرزمین غیرت سرزمین ستارخان و باقرخان سرزمین شهدا سرزمین آقا مهدی و حمید باکری اینجا دشمن نمی تواند فتنه انگیزی کند چرا که اینجا سرزمین ولایت است. روز جمعه همه ما عزادار برای راهپیمایی روز قدس می آییم تا بار دیگر لرزه ای بیافکنیم بر اندام نحیف صهیونیسم کودک کش خونخوار.
توضیح:
بنده حقیر آذری زبان هستم و از همه آذری زبانان به خاطر نگارشی که شاید اشتباهی داشته باشد معذرت خواهی می کنم.
شادی روح درگذشتگان در زلزله اخیر فاتحه ای قرائت نماییم.
http://www.antifitna.parsiblog.com
“””آقای اردوغان!
ایران، سوریه نیست که به اسم آمبولانس، تروریست بالانس کنی برایش! “””
طفلکی ها دلشون واسه ما کباب شده گفته بذار با چندتا عکس که از کمکاش به سومالی و دیگر کشورها بوده به اسم کمک به ایران یه ابراز دوستی خاله خرسی بکنم!!!
آقای فردوسی پور!
تو در خیال من همان بچه ذوق زده و پر شور ۱۷ ساله ای هستی که پشت رایانه اش نشسته و صفحه زرد فیس بوقش را با عکس های جعلی از زلزله و رانش زمین در ماداگاسکار و الجزایز گرفته تا سونامی اندونزی به جای عکس های زلزله اهر به خورد خلق الله می دهد و بالای عکس هایش می نویسد برای همدردی با مردم کشورم “بکوب لایکو”! که من فکر می کنم تو دیشب در نبردی مضحک و پوچ در پی بالابردن آمار مسابقه پیامکی ات بودی. وگرنه اگر نبود مخابراتی که در اواخر برنامه ات وارد شود و منفعت مالی این پیامک ها را به مردم زلزله زده آذربایجان تقدیم کند، کجای کارت هیچ شبیه همدردی مشفقانه و از سر صدق و راستی بود و به راستی چه منفعتی جز سرازیر شدن پول های باد آورده به جیب صاحبان شرکت های مخابراتی عاید مردم نیازمند آذربایجان می شد؟
از: خرچنگ زاده
آقای قدیانی؛
به یک سئوال جواب دهید:
چرا آقای دکتر احمدی نژاد فوت مادر رئیس جمهور سیرالئون را تسلیت گفت ولی دریغ از یک تسلیت خشک و خالی به هموطنای زلزله زده شما و من؟
یا علی
بهنام!
متن جالبی بود.
وقتی گزارش های عادل رو در لندن نگاه می کردم، و بعضا مصاحبه های خاصش رو، اونقدر در چهره اش مجذوبیت و عشق به بازیکنان خارجی می دیدم، که می گفتم، الانه که هر آینه بره و پیشانی اون بازیگر، از راجر فدرر گرفته، تا بازیکن ولزی تیم بریتانیای صغیر رو، تبرکا” ماج کنه!
چقدر خود باختگی و شیفتگی به غرب؟! جالبه که، وقتی رضا جاودانی، از بهم ریختگی و وضع اسفناک مردم انگلیس، به خاطر این میزبانی بد، صحبت می کرد، تلویحا می گفت؛ نه چندان هم بد نبوده و این مشکلات، همه جا هست. واقعا که هاشمی صدا و سیما شده!
ناشناس محترم؛
آدرس را اشتباه آمدید!
اینجا سایت دفتر ریاست جمهوری نیست.
سه دانگ از صدای عاشیق ها
هنوز در زیر آوار است
و شمس تبریزی
آمده است به فعلگی و معلمی قرآن
جایی در حوالی اهر
و شیخ محمود
دارد از زیر همین آوار
مثنوی و قرآن بیرون می آورد و می خواند:
“همه عالم به نور اوست پیدا …”
ستارخان هنوز یک پایش در زیر آوار است
فریاد می زند که از سفارتخانه های اجنبی
کمک قبول نباید کرد
حالا با شمس در محله ی سلّه بافان می چرخم
با ناصرخسرو به خانه ی قطران می روم
آن روز هم که زلزله آمد
چهل هزار تن مردند
همیشه خاصیت زلزله همین است
که روح ها را
به هم می ریزد
کمال را از خجند می برد به سرخاب و
باکری را از مجنون می کشاند به آسمان ارومیه
و مرا از این گوشه ی جهان می برد
به کوچه ی دلتنگی آقامحمدحسین بهجت تبریزی…
یکی دست شهریار را بگیرد
که بیرون زده ست این وقت شب
با زیرشلواری و همان کلاه پوستی
در محله ی پدری
دنبال حبیب و رفقایش می گردد…
تاریخ می گوید این زلزله
پس زلزله هایی ست
که پیشتر آمده بود
و این از خواص زلزله الارض است
که گاه تکه ای از بسطام را می برد به بم
و کوه حیدربابا را
این وقت شب
آورده است به رختخواب ابری من
در دهلی نو
و من از او مدام
سراغ ساز “عاشیق عیمران” را می گیرم…
{علیرضا قزوه}
……………………..
خیلی خوب بود استاد…
اسلامی ایرانی! سلام. خوش آمدید!
سلام طاعات و عبادات قبول
“با موضوع: شکست تحریم بر علیه ایران به چه قیمتی؟!!!”
به روز هستم خوشحال میشم بیاید و نظرات سازنده تونو درمورد وبلاگ بنده بدید.
درضمن با اجازه تون شما رو لینک کردم اگر لایق دونستید وبلاگ بنده رو هم لینک کنید.
التماس دعا/یامهدی(عج)
رجانیوز: مسابقه عکاسی در شبکه اجتماعی افسران
گروه های “فریم” و “فوکوس” از شبکه خبری اجتماعی افسران اقدام به برگزاری مسابقه ای به مناسبت روز قدس نموده اند.
گروه “فوکوس” که در زمینه عکاسی به فعالیت می پردازد اقدام به برگزاری مسابقه عکاسی با موضع مسئله فلسطین نموده است. مدیر این گروه در اطلاعیه ای به کاربران فضای مجازی اعلام کرده است که در صورت تمایل تصاویری با موضوع فلسطین و روز قدس را که خود عکاس آن هستند برای شرکت در این مسابقه در این شبکه اجتماعی بارگذاری نمایند.
مدیر گروه “فریم” هم از کاربران فضای مجازی خواست تا پوستر، کلیپ ، اینفوگرافی و انیمیشن های تولیدی خود با موضوع فلسطین و روزقدس را برای شرکت در این مسابقه در صفحه این گروه در شبکه اجتماعی افسران بارگذاری نمایند.
شایان ذکر است که جوایز این مسابقه توسط “ستاد مردمی الی بیت المقدس” تهیه شده است و به نفر اول هر مسابقه کمک هزینه سفر کربلا، نفر دوم ربع سکه و به نفر سوم کمک هزینه سفر مشهد مقدس اهدا خواهد شد.
برای اطلاعات بیشتر به آدرس های اینترنتی
http://www.afsaran.ir/group/207#Link_121768 و http://www.afsaran.ir/link/121783
مراجعه نمایید.
خبر:
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=134951
به شدت موافقم!
عالی بود، بند آخر از همه بندها عالی تر.
چقدر هم مناعت طبع دارن! همش میگن همه چی هست؛ چیزی لازم نداریم! کاش همه ملت مثل اونها بودیم!
گنج قارون ! (گفت و شنود)
گفت: جواد خادم، ضد انقلاب فراری و میزبان و هماهنگ کننده همایش اخیر گروه های اپوزیسیون در بروکسل، ویژگی ها و رشته های تخصصی خود را بازگو کرد!
گفتم: ولی اکثر اعضای گروه های اپوزیسیون آدم های بی سواد و خیلی دم دستی هستند. آنها کجا و رشته های تخصصی؟!…
گفت: جواد خادم اعلام کرده که علاوه بر دست داشتن در کودتای نوژه در جریان جنگ تحمیلی با صدام و اداره استخبارات عراق هم همکاری داشته و بخش فارسی رادیو عراق را با همکاری علیرضا نوری زاده راه اندازی کرده است، با شاپور بختیار همکاری داشته و برای منافقین هم جاسوسی می کرده است و…
گفتم: داروغه شهر به ماموران خود گفته بود، هرکس تخلف کرد برای هر تخلف یک سکه جریمه شود. ماموران در شهر، شخصی را دیدند که روز ماه رمضان سیگار می کشید، به او گفتند باید یک سکه بدهی، یارو دست کرد توی جیبش، دیدند یک بسته هروئین هم دارد، گفتند ۲ سکه، یارو که دید اوضاع خرابه، می خواست فرار کنه که یک قمه از کمرش به زمین افتاد. داروغه داد زد و گفت بگیریدش که گنج قارونه!
۳ روز مانده تا پایان ماه عاشقی…
دعاى روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ و صَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الى الیُسْرِ و اقْبَلْ مَعاذیری و حُطّ عنّی الذّنب و الوِزْرِ یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین.
خدایا روزى کن مرا در آن فضیلت شب قدر را و بگردان در آن کارهاى مرا از سختى به آسانى و بپذیر عذرهایم و بریز از من گناه و بار گران را اى مهربان به بندگان شایسته خویش.
سلام…
سری پوستر، عکس و کلیپ های جدید زلزله ی تلخ آذربایجان…
http://kve.ir
فوری:
امام خامنه ای همین الان در مناطق زلزله زده حضور دارند.
بصورتی کاملا خودجوش از نوع فرمایشی لجن پراکنی میکنی. فحش دادن به خاتمی و نوری از اواخر سال ۷۵ زمانی که تو جوجه ای بیشتر نبودی بامر فرمایشی، هنر اهل ساندیس شد و هنوز هم هست. اما واقعا جذابیتی ندارد. اگر فحش ندهید و شیرخر شیرخر نکنید(خر تر از شماها نمیبینم) تعجب میکنیم. عده ای بوزینه و گوساله هم برای چرندیات فرمایشی تو عرعر میکنند.
خوب بخاطر دارم یکی از فرماندهان نیروی دریایی ارتش در سالهای آغازین بعد از جنگ در یکی از بازدیدهای نظامی نقل کرده بود که به او توصیه شده که درحضور (رهبرعاشورایی و….. هر تعبیر و لقب مسخره و مزخرف دیگری ) از مرحوم منتظری بدگویی کند که البته او شرافتش را به خوش آمدن “یارو” نفروخته بود.
از مهندس بازرگان با ذکر نفاق یاد میکنی که حتی نمیدانی بازرگان که بود چون عقل ارزن مانندت به این چیزا قد نمیدهد.
شما جماعت مفتخور هرزه ای هستید که با یک تپه ریش” …” فقط بامر و فرمایش مدام زر میزنید و برای خوشایند “یارو” به خاتمی و… فحش میدهید. روزگار غریبی است برای ما که حیواناتی مثل گراز و کفتار و سعید تاجیک و …. ملاک شده اند.
یاد دیالوگ معروف فیلم زندگی خصوصی بین اصلانی و پسیانی افتادم.
اگه آقا همین الان توی مناطق باشند کارستانی کرده اند و دهان امثال بنده را که در مطلب بالا نوشتم ای کاش آقا با مردم زودتر از اینها صحبت می کردند آسفالت نموده اند. ای ول به حضرت آقا. بصیرت این نیست که مدام آقا آقا کنیم و دیگران را به خیال اینکه در خط نیستند روزی چند بار فحش باران ادبی کنیم! یک بخش از بصیرت داشتن بر می گردد به انتظار صحیح داشتن. چه اشکالی دارد مردم از رهبر خود انتظار داشته باشند. آری انتظار داشته باشند که آقا مثل اهل بیت ان ذکر الخیر کنتم اوله و اصله و فرعه باشند. حالا دوباره دوستان غیرتی می شوند و می گویند دوباره تعیین تکلیف کردم برای آقا. باباجان همه ما توی این شبهای قدر چقدر برای خداوند متعال خط و نشان کشیدیم که اینا میخام اونا نمی خام و … حضرت آقا هم که مثل خودمان از پابرهنه ها و دوستدار پابرهنه هاست پس دیگه حله.
ابوالفضل قدیانی؛
ادب ندارید دیگه!
(حالا خودشی یا فقط اسمشو برداشتی؟ خودش آزاد شده یا نه؟!)
سپهر؛
بخش مهم تری از بصیرت این است که اگر مثلا حضرت آقا تشریف نمی بردند به مناطق زلزله زده، باید مشغله و شرایط خاص ایشان را درک کنیم و این نرفتن را حمل بر توجهی به مردم نکنیم!
آقای ما در درایت بی نظیر است.
خیلی مخلصیم آقا حسین؛
میخواستم بگم اونجایی که برای ناطق نوری نوشته بودید: “من با جمهوری اسلامی هم کاری ندارم!!!” راستش رو بخوای یه جوریم شد. ای کاش بشه اینطور نباشه نه تو باورتون و نه تو قلمتون و نه در هیچ جای دیگه؛
جمهوری اسلامی ناموس امام خامنه ای هستش و ناموس همه شهدا و ناموس همه ما.
خدا کنه که وقت کنید و این پیام را بخوانید.
خدا حفظتون کنه.
شما را دوست دارم.
(جناب ناطق نوری! من با جمهوری اسلامی هم کاری ندارم اما هر وقت شهدا یا بسیجیها یا بچههای جنگ را «بیمار روانی» خطاب کنید، تمام آبرویتان را قلقلک میدهم!)
سید احمد عزیز:
استدعای عاجزانه دارم به حرمت این قطعه مقدس از پخش این کامنتهای بی …. جدا جلوگیری فرمائید. قطعا منافات با آزادی بیان ندارد. وبهای زیادی برای بیان این مطالب وجود دارد. وقتی در بهشت سیر میکنی انتظار دیدن این …… را نداری. بگذارید حداقل اینجا لحظاتی را راحت نفس بکشیم.
با پوزش،
التماس دعا خصوصاً برای غریبان.
واااااا……………این ابوالفضل قدیانی هم معلوم حسابی حرصش گرفته ها……این دقیقا مشکلش چیه چرا اینجوری میکنه؟…….از کامنتش معلومه بنده خدا تعادل روانی نداره…
یکی نیست بیاد بهش بگه اگه بازرگان مشکل نداشت حضرت امام توی نامه ای که به منتظری نوشت نمیومد بگه والله من از اولش هم به بازرگان راضی نبودم.
البته من واقعا ایشونو درک میکنم….حق دارن عصبانی بشن خب…قلم آقا حسین برای امثالهم خیلی نیش داره تا اعماق جان همچین آدمایی رو میسوزونه….
با مطلب ”تو با سر انگشتان خونینت بر دیوار کشیدی القدس لنا” به روز هستم.
ابوالفضل قدیانی، ….
حیف اون اسم که روی تو زالو گذاشتن.
اسلامی ایرانی؛
دلم برای این کامنتات که می دونی نقطه چین میشه ولی بازم میذاری، تنگ شده بود!
🙂
پیرمرد:
سید احمد فقط بلد است پیام های خودی ها را حذف کند.
در قطعه ۲۶ همه آزادند الا حزب اللهی ها!
بهنام عزیز؛
نداشتیم ها!
پیرمرد عزیز،
اتفاقا من معتقدم نمایش کامنت هایی از این دست، برای بعضی مواقع خوب است. به چند دلیل؛ اولا، یقین کنیم راهی که در پیش گرفته ایم، درست است و انشاءالله الرحمن به مقصد نهایی منجر می شود. ثانیا، به این یقین برسیم که این افراد بی بوته، شعور و ادبشان در همین اندازه ی چهارتا فحش و ناسزاست. ثالثا، یقین کنیم که مطالب ارزشمند داداش حسین، اونقدر برد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، دارد که امثال این ابوالفضل قدیانی کیک تو…. افتاده و احساس خطر کرده و اینجوری خودشون رو به در و دیوار می کوبند. و خیلی دلایل دیگه که مجال نیست.
دوستان و همسنگران گرامی توجه فرمایید، توجه فرمایید!
به علت اینکه روز جهانی قدس در ماه مبارک رمضان واقع شده،
ستاد پخش ساندیس دشنه
http://www.gerdab.ir/files/fa/news/1389/11/21/10172_529.jpg
سهمیه ساندیس شما رو بعد از افطار به آدرس محل سکونتتان ارسال خواهد کرد.
برای ثبت نام خودکار فقط کافیست بلند بگوئید:
مرگ بر آمریکا
مرگ بر اسرائیل
مرگ بر انگلیس
مرگ بر ضد ولایت فقیه
مرگ بر منافق
مرگ بر وطن فروش خائن
بعد از گفتن این شعارها به صورت اتوماتیک نام شما ثبت و سهمیه شما برایتان ارسال خواهد شد.
به مناسبت پایان ماه عاشقی:
مهمونی تموم شد و میزبان رسما اعلام کرد که بعد از این مدت نسبتا طولانی همه باید برگردند سر کار و زندگی خودشون.
خیلی خوش گذشت.
میزبان خیلی مهربون بود و از پذیرایی چیزی کم نمی ذاشت. با اینکه قاعده اینجوریه که هر کی تو خونه خودش راحتتره اما این مهمونی یه چیز دیگه س!
مهمونا خونه رو فراموش می کنند. آثار دلخوری رو می شد تو چهره ی مهمونا دید. از اینکه باید این مهمونی به این باحالی رو بذارن و برن!
اما میزبان با مهربونی همیشگی،
همه رو دلداری می داد که منتظر باشید از این مهمونیا بازم هست. کمی صبر داشته باشید. اما واسه من خیلی فرق داشت، کار من از دلخوری و دلتنگی گذشته بود…
۲ روز مانده تا پایان ماه عاشقی…
آذربایجان تیامی… هنارس انقلابی (پیغام من لر برای آذری ها: آذربایجان تو چشمها و فریادرس انقلاب هستی)
هم وطن های آذری موقعی که آقا رو میدیدن پیر و جوان اشک میریختن؛ درست مثل ایتامی که طعم بی پدری رو چشیده باشن و موقعی که در آغوش آقا جای میگرفتن آرام میشدند.
یاد داداش حسین بچه بسیجی ها افتادم که همیشه میگه: بابای ماست خامنه ای…
سلامتی مولا علی خامنه ای صلوات
در مکتب امام
این بازار، بازار اسلامی نیست!
بازاری که یک متاعی را یک تومان می خرد و سی تومان به این فقرا و ضعفا می دهد،
این (بازار که) بازار اسلامی نیست!
بازاری که (جنس) قاچاق وارد می کند و به قیمت های گزاف می دهد و اقتصاد اسلام را می خواهد به هم بزند این اسلامی نیست.
این بازار اسلامی نیست.
صحیفه نور ـ ج ۷ ـ ص ۳۹
دعاى روز بیست و هشتم ماه مبارک رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ وفّر حظّی فیهِ من النّوافِلِ واکْرِمْنی فیهِ بإحْضارِ المَسائِلِ وقَرّبِ فیهِ وسیلتی الیکَ من بینِ الوسائل یا من لا یَشْغَلُهُ الحاحُ المُلِحّین .
خدایا زیاد کن بهره مرا در آن از اقدام به مستحبات و گرامى دار در آن به حاضر کردن و یا داشتن مسائل و نزدیک گردان در آن وسیله ام به سویت از میـان وسیلهها اى آنکه سرگرمش نکند اصرار و سماجت اصرارکنندگان.
چشم انتظار عزیز:
با سپاس از عنایت شما،
فکر میکنم ما برای حرکتمان شاخص داریم که روشنترین آن بیانات حضرت آقا است.
حتی مطالب داداش حسین نیز با همین شاخص قابل اندازه گیری است.
در ضمن حضور عزیزان در قطعه با سلیقه و بینش متفاوت نیز مزید بر علّت است.
البته نظر من نسبت به کامنتهای مخالف نبود، بلکه تحمل حرمت شکنی و عدم رعایت ادب را ندارم.
التماس دعا
سرباز سایبری؛
لطفا سهمیه ما رو نقدا به حسابمون واریز کنید از زمان فتنه ۸۸ تا امروز دستمون به هیچ ساندیسی نرسیده متاسفانه! 🙁
همه راهپیمایی ها رو حساب کنید یک جا برای یک خانواده ۵ نفری(مادر و پدر و…) منتظریم.
مرگ بر اسرائیل
مرگ بر اسرائیل
مرگ بر آمریکا
مرگ بر آمریکا
مرگ بر آل سعود
مرگ بر آل سعود
مرگ بر آل خلیفه
مرگ بر آل خلیفه
مرگ بر دالایی لاما
مرگ بر دالایی لاما
همه ما ابوالفضل قدیانی هستیم. دلاوری که دلاوری را به رخ “یارو” کشید. ضمنا به اون زالویی که بنام “اسلامی ایرانی” … میزنه، حیف از نام ایران که روی وجود زالو صفتت گذاشتی چون زالویی هستی تمام عیار.
قربون آقا برم که در بحث کمک رسانی، جنبه های روانی قضیه رو هم به خوبی تفهیم کردند. در جلسه ی ستاد بحران در آذربایجان فرمودند نقل به مضمون: در راه که می آمدیم از رادیوی ماشین اعلام شد که، مردم پول نقد بفرستند، نیازی به لباس و پتو نیست. پول فرستادن خوبه، اما این که یک فردی خودش بره و برای حادثه دیدگان پتو یا کیسه خواب یا… تهیه کنه، هم کار شما راحت تر شده هم برای کسی که خریداری کرده، از جنبه ی روانی اثرمثبت داره. به هلال احمر اعلام کنید منع نکنند مردم رو از ارسال اینجور کمک ها…
حفظک الله یا سیدی یا قائدنا الاعظم.
یاحق
بعد از چند روز دوباره سلام و خداقوت
چند نکته؛
۱٫ آقای قدیانی مثل همیشه عالی بود و استفاده کردم از شما ممنونم. قلمتون پرجوهر باد!
۲٫ هر دو قدیانی اند اما این کجا و آن کجا!
۳٫ من امشب فهمیدم مسوول کامنت ها جناب سید احمد آقاست نه صاحب وبلاگ!
۴٫ آقا سید میشه بدونم چرا چرت و پرت بعضی ها رو میذاری اما به اسم ما که میرسی حساسی؟!!!!! جدا چرا؟ میدونم و مطمئنم که لیاقت دختر حضرت بودن رو ندارم اما شما به چه دلیل اسم منو حذف می کنید جدا برام دغدغه شده!
۵٫ …
یاعلی
خیلی با حالی سرباز سایبری…
یک روز مانده تا پایان ماه عاشقی…
صحنه ای از دیدار آقا از مناطق زلزله زده که دلمو آتیش زد و هربار که یادش می افتم گریه می کنم مثل الان؛ آقایی که وقتی رهبر رو دید گفت: آقا بالام گده ( بچه ام رفت) با یه سوزی که جیگر آدم آتیش میگیره
خدایا صبر بده به همه
آقا سید ممنون
……………………………….
بخوان
بخوان که دل تنگ من به جان آمد
بخوان که روح وقلب من به سوی تو شوق دارد
بخوان که به عشق تو امشب سرمستم
الهی نظری مرحمتی بخششی
که رمضان به آخر آمد
خداقوت. التماس دعا
آیا اگه این زلزله توی یه شهری رخ میداد که ربطی به جلبک ها نداشت و داماد و عروس خانم اونجایی نبودن این همه بوق و کرنا می زند؟
فیس بوق همه ی جلبک ها این روز ها رنگش عوض شده حال و هوای زلزله داره
واقعا این ها اینقدر دلسوز بودند و ما الان خبر دار شدیم؟؟
مثل عروسک های کوکی هستند بی تعقل بی منطق . من که متاسفم واقعا برای وطن فروشانی که تا دیروز نه غزه نه لبنان یاشاسین اسرائیل سر می دادند و حالا..
اونایی که حتی در وطن فروشی انگشت به دهان می ذارن اجنبی رو شدن غمخوار ملت
سلام آقای قدیانی
این شعر رو خطاب به رهبرم امام خامنه ای با الهام از همون مطلب شما که گفته بودید بین خامنه ای و خمینی یک آه فرق است گفتم.
واقعا این جملتون خیلی روم تاثیر گذاشت.
موفق باشید
///////////////////////////
تو کیستی؟ چرا به تو حس دیگری دارم؟
بعید نه،که محال است دل از تو بردارم
به آیه آیه قرآن قسم که آقا جان
به قاب عکس تو هم،حس دیگری دارم
تو از سلاله زهرایی و زنسل علی
سلام بر تو، سلام ای یگانه سردارم
قلم به دست گرفتم که با شما گویم
نمی از آنچه به دریای سینه ام دارم
تو خامنه ای هستی و خمینی را
به قدر “آه”، بیشتر، با شما دارم
و قدر “آه” برایم بلند مرتبه است
به سینه ام ز همین آه غصه ها دارم
که “آه” سهم علی بود بعد پیغمبر
اگرچه خاطره ای هم ز فاطمه دارم
نه خاطره که زیاد است، بگذریم آقا
زمین کرب و بلا را به خاطرم دارم
به آه آه رقیه،به آه آه رباب
دل از محبتت آقا، برنمی دارم
********************
جوانم و کمکی هم دلم می خواهد
که عاشقانه بگویم که دوستت دارم!
سلامتی ایشان صلوات
سلام یه سری هم به سایت هیئت کربلا و گروه جهادی راه کربلا بزنید بی نصیب نمی مونید.
http://www.heyatkarbala.ir/
http://jahadirahekarbala.ir/
یا علی مدد از طرف مهدی منتظر
عرض سلام و خسته نباشید
شما را ابتدا از نوشته هایی که جاهای محتلف می خواندم شناختم. اما نه شاید از قضیه فیلتر شدن قطعه ۲۶ بود… نه! قبل از آن هم قطعه ۲۶ رو گاهی می خوندم… خلاصه نمی دانم از کی و کجا ولی می شناسمت. گاهی با قلمت گریه کردم و گاهی هم سرشار از احساس غرور شدم. راستش گاهی هم از خودم بدم آمده. گاهی ولی بلندبلند خندیدم. خلاصه شما بیشتر از خیلی از این آدم های دور و برم با منی. گاهی چند روز از مطلبی که به قلم شما خوانده ام می گذرد و دارم بهش فکر می کنم.
فکر کن فقط گاهی قطعه ۲۶ رو خوندم و اینقدر برام آشنایی!
البته شنیدم دردهای مشترک آدم ها را زود به هم نزدیک می کند. شاید همین خون دلی که می خوریم است که می شناسمت…
بگذریم…
من از اهالی کاشانم. بهشت زهرا خیلی کم قسمتم می شه. ولی خوب دلمان که تنگ می گیرد هیچی جلودارمان نیست. گاهی از شهدا می خوام که منو دعوت کنن. خوب اونام که هر وقت حالم خوبه و زنده ام به سرم منت گذاشتن. با این همه چون گاه و بیگاه اومدم بهشت زهرا غیر از مزار شهدایی که به رسم دنیا اسم معروف تری دارن جای دیگه ای رو بلد نیستم. راستش حتی هنوز قطعه ها رو هم باید بگردم تا پیدا کنم. البته این نابلدی راه و تنهایی تو بهشت زهرا زیاد هم بد نیست. اتفاقا دوست دارم اونجا گم بشم. اینکه می گردی تا خودت را پیدا کنی را دوست دارم. تا ببینی کجا وایستادی. کی هستی. کیا رفتن که هستی؟ مسیر کجاست؟ اینکه ستاره ای رو نشون می کنی که گم نشی… همه چیزش خوب است به جز آخرش. آخر سر که خودت را پیدا می کنی سنگینی عجیبی رو روی دوشت حس می کنی. بار مسئولیتی که شهدا بر دوشمون گذاشتن…
یه پنج شنبه شبی تو راه بهشت زهرا بودم. یاد یکی از نوشته هات افتاده بودم. یعنی تقصیر منم نیست بعضی چیزهایی که می نویسی عبارتهاش رو جایی نشنیدم یادم می مونه. مثل “بابای ماست خامنه ای”… ات
خلاصه تو راه به شما فکر می کردم. به حسین قدیانی. به دلنوشت ها. به قطعه ۲۶٫ و به این فکر می کردم که لابد الان شما سر مزار پدرتون هستین و ای کاش آدرسش رو بلد بودم تا شما رو هم می دیدم. اون روز تو بهشت زهرا سر مزار خاصی نرفتم. همینجور بی هدف بین مزار شهدا راه می رفتم باهاشون درد و دل می کردم. یه دفعه دیدم دیدم سر مزار شهید اکبر قدیانی ام. حالا من نمی دونم شهیدی به این نام شاید چند تا باشه ولی من دلم می خواد به خودم بگیرم این اتفاق رو. اون روز کسی رو اونجا ندیدم ولی خوب دقیقه هایی که اونجا بودم حال خوبی بهم دست داد
از این دست اتفاق ها رو باز هم تجربه کردم. یک بار مطلبی راجع به شهید عنایتی یکی از شهدای آران و بیدگل (این شهر با کاشون ۲۰ کیلومتری فاصله داره) نوشتم. گلزار شهدای بیدگل رفته بودم ولی مزار اون شهید رو نمی دونستم کجاست. شب که شد بی برنامه و سر یه اتفاقی رفتم آران و بیدگل. اونجا هم بدون قصد رفتم یه محله ای. اونجا گنبد و بارگاه یه امام زاده (امام زاده هادی (ع)) رو دیدم. گفتم چه خوبه اینجا هم برم. برای اولین بار رفته بودم. وارد صحن که شدم کل حیات سنگ مزار شهید بود. منم از خدا خواسته. حال خوبی داشتم. همین جور که داشتم می رفتم سمت ضریح به شهدا هم سلام کردم. فقط یک جا وایستادم و یه سنگ مزار خیره شدم. مزار شهید جواد عنایتی بود….
اون شب فهمیدم امام زاده دو تا صحن داره. یکی اصلی که خوب ورودی بارگاه هم به همون صحن هستش و مردم از اون سمت زیارت می رن. یکی هم پشت امام زاده که من اون شب اتفاقی و از اون طرف رفتم داخل. یعنی اگر عادی می رفتم امام زاده هادی بعید بود برم صحن پشتی.
این ها رو نوشتم که بگم بابات خوننده های قطعه ۲۶ رو هم تحویل می گیره. بنویس. راستی! ببینم می شه اینجا مطلب درخواستی هم داشت؟! برام با شهدا درد و دل می کنی رفیق؟ آشنا می نویسی. بنویس که تا حالمان رو ماه مبارک خوب کرده بخونیمش. چند روز دیگه دوباره این دل می میره و اون وقت باید فریاد بکشی تا بشنوه. بنویس که دلمون خونه. بنویس دلاور
سلام بزرگوار
مجموعه ای شامل وبلاگ هایی با موضوعات مختلف تهیه شده و قرار است در نمایشگاهی که به مناسبت هفته دفاع مقدس برگزار میشوددر قالب cd بین بازدید کنندگان نمایشگاه توزیع گردد. وبلاگ شما پس از بررسی جزو وبلاگ های برگزیده نمایشگاه دفاع مقدس انتخاب شده. از شما تقاضا میشود وبلاگ خود را در این مدت و زمان برگزاری نمایشگاه به روز کنیدتا از نوشته های مفید شما استفاده شود. و ما را در هر چه بهتر برگزاری این نمایشگاه یاری فرمایید.
از شما همسنگر بزرگوار دعوت میشود تا در صورت امکان از نمایشگاه دیدن فرمایید.
از شما خواهشمندیم انتقادات و پیشنهادات خود را در این وب سایت قرار دهید .
http://www.khakriz198.mihanblog.com
همچنین میتوانید اخبار روزانه نمایشگاه را به همراه عکسها در این وب سایت مشاهده کنید.
زمان برگزاری نمایشگاه: از سی و یکم شهریور ماه به مدت یک هفته
ساعت بازدید نمایشگاه از ساعت ۱۰ صبح الی ۲۲ شب
مکان برگزاری نمایشگاه: تهران – نارمک – خیابان شهید آیت – میدان هفت حوض
با تشکر
خودم می دونستم آدم خلاق و خوش فکریم، تو این یک ماه که کلاس نویسندگی هم میرم دیگه خیلی مطمئن تر تر شدم.
اینا که تعریف از خود نیست، هست؟
اینو دیدم گفتم حیف که من آدم معروفی نیستم وگرنه اول من گفتم.
یه بار برای کیهان نوشتم، یه بار هم همین جا نوشتم، که یه شبکه تو تلویزیون به اسم و رسم بسیج ایجاد کنیم.
تلویزیون، شبکه “حماسه و رزم” هم تاسیس کند
http://rajanews.com/detail.asp?id=135133
هیچکی که به حرف من گوش نکرد، حالا خدا کنه یکی به حرف این گوش کنه.
البته بعید می دونم، تو این زمینه ها معروف و غیر معروف نداره گوش هیچکس نمی شنوه.
…………………….
چرا هر کامنتی رو تایید می کنید؟! هر کلمه ای که شایسته نیست اینجا نوشته و یا خونده شه. چرا این جا این طوری شده؟! 🙁
سلام
به راه یافتگان به المپیک باید مدال داد که قلب ملتی را خوشحال کردند و پرچم ایران نه پرچم اسلام را برافراشتند در دیاری که تمدنِ گریخته از دین، بورژوا سالاری حرف اول را می زند.
اما عده دیگری هم به لندن راه پیدا کردند و مدال گرفتند و از میان امت دل قلیل گوشه نشین را شاد کردند و خود قاه قاه خندیدند و ما ایستادیم و بر و بر نگاهشان کردیم…
«پس رفاقتمان چه شد علی…؟!»
با اجازه ی داداش حسین؛
خادم الشهدا؛
دل نوشت زیبایی نگاشتی. حرف دل خیلی از بچه های قطعه ی. مخصوصا قسمت های ابتدایی متنت.
عید بزرگ فطر بر رهبر فرید انقلاب، همه ی بچه های قطعه ی مقدس ۲۶ به ویژه داداش حسین عزیز و سید احمد بزرگوار مبارک باد. سید احمد ما عیدی می خوایم.
عید آمـد و عید آمـد ******* آن عید سعید آمد
برخیز و دهل میزن ******* آن ماه پدیـــد آمـد
عید همگی مبارک!
عید همه دوستان مبارک
شب عیده باید خوشحال باشم؛ ولی چرا دارم گریه می کنم؟ خداحافظ ماه عاشقی…
خادم الشهدا من هم با کامنت شما کلی حال کردم.
آقا سید محمد کاشانی شعرتان بسیار عالی بود.
پایان ماه عاشقی…
عاشقان عیدتان مبارک.
عید همگی مبارککککککک
عیدی چی دارین؟؟؟
عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت
خدایا شکر که فرصت بودن دادی.
ماجراها داریم من و لحظه هات.
هنوز طعم گریه های در سکوت شب، کنار تو، کام لحظه ها رو شیرین میکنه.
هنوز به خداحافظی فکر نمی کنم هنوز در کنار منی.
تازه با هم دوست نشدیم ولی تازه هم رو پیدا کردیم، یعنی من تو رو.
خیالم راحته که این عشق دو طرفه است، بهترین و زیباترین مدل عاشقی.
و انگار اوجش نماز عاشقی فرداست که زیباترین نمازهاست وقتی با صدای ملکوتی ولی امر دلداده ها و شیداها روح رو دوباره تا تو پرواز میده.
خوابم نمی بره، قرارِ دیدارِ فردا خواب رو از چشمم می گیره.
مشتاق روی توام بیدار توام بیمار توام.
با هر قنوت تجدید خاطره می کنم مهمانی تو را.
فردا سر قرار منتظر منی بی قرار توام.
فردا دستان خالیم را برای تشکر از مهمانی تو پر از اشک می کنم پرواز می دهم بر دست هر چه فرشته.
فردا من و تو و یک دل حرف که هیچ وقت بین عاشق و معشوق تمام نمی شود.
فردا…. فردا…. فردا…..
عید همه مبارک
عید رو خدمت همه ی دوستان تبریک عرض می کنم.
دوستان خوبی و بدی دیدید حلال کنید! روز بعد عید سعید فطر راهی دیدار حضرت امیر المومنین و فرزندانش سیدالشهدا و عباس هستم.
خدایا شکرت که نمردیم و راهی دیدار یار شدیم.
حسینیه رجا/ ویژه ضیافت الله؛ سفره آخر/
شرح دعای وداع بارمضان توسط رهبرانقلاب و آیتاللهجوادیآملی/ امام صادق: دروداع ماه رمضان اینچنین بگویید…/ صوت؛ دعای وداع با توصیح آیتالله مجتهدی و نوای ارضی/ فیلم؛ روضه وداع با صدای کریمی
http://rajanews.com/detail.asp?id=135166
داداش حسین و سید عزیز و چشم انتظار و سلاله ۹ دی و دیوونه داداشی و اسلامی ایرانی و میلاد عزیز و تمامی رفقای قدیمی و جدیدی که باهاشون بودیم حلال کنند.
البته سید احمد بیشتر چون زیادی باهم مصاحبت برادرانه داشتیم که شاید دلخوری باشه
یا داداش حسین که گاهی زود درباره ات قضاوت کردم و به قول جنابتان طبیعت فضای سایبری هستش.
آقای مدیر؛ اگه میشه، به یمن فرا رسیدن عید سعید فطر، یه دو سه کلمه حرف بزن و دل مسلمین جهان، بویژه شیعیان رو شاد کن!
اول و آخرش که باید به همه عیدی بدی، ما که علاقه ای به سکه نداریم، به جاش یه متن درباره عید بنویس، بعد هر کی کامنت می ذاره، براش فونت درشت بذار، خب؟ برا
سلام.
عید فطر مبارک باشه
ان شاءالله صبح عید، عازم کربلا هستم.
برادر بزرگوارم جناب آقای قدیانی، حلال بفرمایید.
التماس دعا از همه اهالی قطعه ۲۶
علی یارتون حق نگهدارتون
*وقتی “ماه” تویی، اخترشناسان دنبال چه می گردند؟*
من دارم ثانیه شماری می کنم که تو باز هم در مقابل این در آفتابی شوی و بیایی و برای ما نماز عید فطر بخوانی. اخترشناسان این روزها به تکاپو خواهند افتاد تا مگر ماه را ببینند. ماه ما اما تویی و ما ستاره شناس نیستیم؛ خود، ستاره ایم.
آسمان، قلب ماست و زمام قلب ما دست امام خامنه ای است. عده ای بی خود دارند دنبال ماه می گردند. ماه تویی. آه تویی. تو ماه بنی انقلابی و ماه بنی هاشم با چشمانش هر روز تو را رصد می کند. وقتی مادر شهید روستایی دعا می کند؛ “اباالفضل علمدار، خامنه ای نگهدار”، باب الحوائج کارش را بلد است. دشمن خامنه ای، طرف حسابش عباس است…
عشق به خامنه ای عشق به همه خوبی ها نیست. خوب ترین عشق عالم، عشق به خامنه ای است. اصلا معنای عشق، خامنه ای است.
ضربان قلب ما با عشق به رهبر تنظیم می شود. دیدن ماه نباشد، به چه کار آید چشم؟ شنیدن نور نباشد به چه کار آید گوش؟ بصیرت آقا نباشد به چه کار آید هوش؟
کاش در تقویم، هر روز، روز شهادت ما بود. روزه ما بی ولایت تو عبادت نیست.
گفت: هر کسی ماهی مثل ما داره، بیاره. بیاره بیاره. یه سر زلف تو رو تموم عالم نداره. نداره. نداره.
http://www.ghadiany.ir/?p=1954
توجه توجه! به دلیل استقبال بی نظیر شما روزه داران عزیز, عید فطر به تعویق افتاده و ماه رمضان تا یک ماه دیگر تمدید گردید!(کاش حقیقت داشت. اما حیف)
آقا سید احمد حالا هی بگو دو روز از ماه عاشقی خدا مونده یه روز از ماه عاشقی مونده. ماه مهربون از پیش ما رفت. خوش به حال اونایی که کوله بار گناهشون رو گذاشتن و یه کوله بار از ایمان و اراده برا یه سال زندگی سالم گرفتن.
فرازهایی از دعای وداع امام سجاد(ع) با ماه رمضان:
بدرود ای بزرگترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا…
بدرود ای ماه دست یافتن به آرزوها…
بدرود ای یاریگر ما که در برابر شیطان یاریمان دادی…
بدرود ای که هنوز فرا نرسیده از آمدنت شادمان بودیم
و هنوز رخت برنبسته از رفتنت اندوهناک.
و بدرود مناجات ابوحمزه مسجد ارگ!
از نویسنده خوب و نکته بین وبلاگ متشکریم.
اولین، مهم ترین و اساسی ترین وظیفه ما این نیست که دم به ساعت و با دلیل و بی دلیل از نهادهای نظام انتقاد کنیم.
…………..
بصیرت نیست. وظیفه هم نیست.
…………..
سایت های دشمنان از روی دست وبلاگ های دوستان، منفی و مثبت رسانه ملی را به هم گره و با هم می زنند!
…………..
آرمان گرایی و واقع گرایی با هم معنی می یابند.
___________
خیلی نکته داشت این حرف ها. از دید خیلی از ماها مغفول مانده بود این نکات.
چه قدر وحشتناک است که ناخواسته در زمین دشمن بازی کنیم. نیاز به تیزهوشی و تیزبینی دارد که رودست نخوریم.
گذشته از این، ای کاش زلزله ای می آمد و تکانی به وجدان نداشته ضد انقلاب می داد.
در رابطه با زلزله اخیر، تا می توانستند با انواع دروغ و شایعه و عکس های جعلی و در اوج نامردی بر علیه نظام تبلیغ کردند. جایی دیدم که اعلام کرده بود؛ حکومتی ها کمک های تان را می فرستند میانمار و سوریه!!! طرف برداشته در وبلاگش شماره حساب خودش را داده که پول های تان را بریزید به این حساب تا برسانم دست زلزله زده ها!!!!!!
قابل ترحم این بیکار و بیعار و بیمارانی هستند که مدفونند زیر آوار سنگین دروغ و غرض و مرض و نفاق خودشان، زیر خروارها خاک!
حضور رهبر انقلاب در مناطق زلزلهزده آذربایجان شرقی
http://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=20763#156298
بیانات در جمع مردم روستای زلزلهزده اورنگ آذربایجان شرقی
http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=20774
بیانات در جمع مردم روستای زلزله زده کویچ آذربایجان شرقی
http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=20773
قسم به عشق جدایی ز آشنا سخت است
جدایی از سحر و محفل دعا سخت است
برای دیده شب زنده دار خود گِریَم
قسم به اشک سحر دوری از بکا سخت است
صفای هر دل عاشق مرو مرو رمضان
دوباره رویت دلهای بی صفا سخت است
بیا مرو که شیاطین دوباره می آیند
بدون جلوه تو انس با خدا سخت است
دوباره وقت اذان غفلت عارضم گردد
غم جدایی از ذکر ربنا سخت است
پرستوی دل ما را ز بام خود مپران
که ترک سفره شاهانه بر گدا سخت است
سید محمد میرهاشمی
واقعا چقدر زود دیر می شود!!!
الهی!
در عطای عیدانه به کرم خود بنگر، نه طاعت من؛ که آنچه تو را شاید از هیچ کس برنیاید.
صل الله علیک یا اباعبدالله
صل الله علیک یا اباعبدالله
صل الله علیک یا اباعبدالله
عید فطر بر اهالی قطعه ۲۶ مبارک و نماز و روزه همگی مقبول درگاه حق. انشاءالله
ندای خداوند متعال در صبح روز عید فطر و هنگامه تجمع مومنین برای اقامه نماز عید، بعد از یک ماه روزه داری:
اى بندگان من! (هر چه مىخواهید) از من بخواهید که به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا و آخرت خود بخواهید؛ عطا مى کنم و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی که مرا مراقب خود بدانید (و از من بترسید)شما را در پناه مى گیرم و نزد کسانى که در دوزخ جاودانند؛ رسوایتان نسازم.
باز گردید که آمرزیده شدید، همانا مرا خشنود کردید و من از شما خشنود شدم.
(امالی مفید مجلس، ۲۷، ص۲۳۲)
_______
بخشی از خطبه امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام به مناسبت عید فطر:
ای مردم! این روز شما، روزی است که نیکوکاران در آن پاداش می گیرند و زیانکاران و تبهکاران در آن مأیوس و ناامید می گردند. دنیا محل مسابقه است و آخرت زمان اجر گرفتن، بهشت جایزه برندگان این مسابقه و جهنم جزای بازماندگان است .
(عید فطر) شبیه ترین روز به روز قیامت است، چون در قیامت عده ای که زیان کارند؛ تأسف می خورند و غضبناک می گردند و عده ای که نیکوکارند؛ رستگار و متنعم به نعمت های الهی می شوند.
وقتی از منازل تان برای خواندن نمازعید خارج می شوید؛ به یاد آورید زمانی را که از منزل بدن خود خارج شده و به سوی خدای خود خواهید رفت .
وقتی در جایگاه نماز خود می ایستید؛ به یاد آورید زمانی را که در محضر عدل الهی می ایستید و از شما حسابرسی می کنند. وقتی از نماز به منازلتان بر می گردید؛ به یاد آورید زمانی را که به منازل خود در بهشت خواهید رفت .
ای بندگان خدا! کمترین چیزی که به زنان و مردان روزه دار داده می شود؛ این است که فرشته ای در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا می دهد: “هان! بشارت تان باد ای بندگان خدا که گناهان گذشته تان آمرزیده شد، پس به فکر آینده خویش باشید که چگونه باقی ایام را بگذرانید .”
(من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۵۱۶)
ایمان ما دو نیمه شد و نان ما دو نیم
دست من و نگاه تو یا سیّدالکریم
روحم تمام زخمی و جانم تمام درد
یک امشبم ببخش به آرامش نسیم
از شعلههای روز قیامت رها شدیم
افتادهایم باز در این ورطهی جحیم
چیزی بگو شبیه سخن گفتن شبان
حکمی بده به سادگی حکمت حکیم
ما راهیان کوی چپ و راست نیستیم
ما راست آمدیم سر راه مستقیم
ما عاشقان شهید تو هستیم تا ابد
ما سالکان مرید تو بودیم از قدیم
برقی بگو وزان شود از سمت یا لطیف
اشکی بگو فرو چکد از ابر یا کریم
ما را ببر به رویت لبخند عید فطر
ما را بخوان به خلوت یا رب و یا عظیم
استاد قزوه
عیدتون مبارک
عید اهالی خوب قطعه ۲۶ مبارک…
http://nahadiut.ir/uploads/270_1655_Nature-NahadIUT%20%282%29.jpg
http://nahadiut.ir/uploads/270_1655_Nature-NahadIUT%20%289%29.jpg
به نظر شما آقای حسین قدیانی دارای کدام ویژگی هست؟
۱- محبوبیت
۲- مشهوریت
۳- بصیرت
۴- همه موارد
۵- هیچ کدام
۶- بَلِ الْإِنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ
سلام حاجی. متن خوبی بود. اینقد دلم پره از دست بعضی رفقا که نگو. بیشتره رفیقای من ترکن خیلی باحالن اما من همش سر این مسایل باهاشون مشکل دارم هرچی میگم فکرتون اشتباس گوش نمیدن و اصرار دارن که در کل به آذبایجان ظلم شده. من اطلاعاتم کامل نیس هرچی هم میگردم به جواب درستی نمیرسم که قانعشون کنم. اگه بتونی کمک کنی و اطلاعاتی در مورد(عکس سوسک تو روزنامه ایران و بقیه مسائل و…)بدی ممنونت میشم. بی صبرانه منتظرم یا علی خدانگهدارت
عیـــــــد بر عاشقان مبـــــــــــــــــــــــــــارک باد
من اون سرباز سایبری نیستمااااااا من این سرباز سایبری ام!
سلام
عیدتون مبارک و عباداتت یک ماهه همگی قبول.
🙂
رمضان میرود، ای کاش صفایش نرود…
سحر و جوشن و قرآن و دعایش نرود…
سلام؛
عیدتان مبارک و طاعاتتان قبول درگاه حق.
دکتر مهدی زارع در گفتگو با مهر، با اشاره به جزئیات زلزله بامداد امروز شنبه ۲۸ مرداد ماه منطقه دماوند و بومهن، افزود: این زلزله با بزرگای ۳٫۸ در مقیاس ریشتر بوده که درعمق کم رخ داده است.
معاون پژوهشی پژوهشگاه زلزله شناسی و مهندسی زلزله به بیان گسل مسبب این زلزله پرداخت و اظهار داشت: گسل مسبب این زلزله گسل “مشا” از گسل های البرز مرکزی و از جمله گسل های تهران است که در شمال تهران قرار گرفته است. این گسل از ۳۵ کیلومتری تهرانپارس عبور می کند.
وی ادامه داد: این زلزله در مناطق دماوند، بومهن و در شمال شرقی تهران احساس شد.
زارع گسل مشا را از جمله گسل های فعال کشور توصیف کرد و یادآور شد: این گسل از گسل های فعال است که همواره انتظار زلزله های کوچک و بزرگ از آن می رود به گونه ای که در سال ۸۹ زلزله ای با بزرگای ۳٫۴ توسط این گسل رخ داد.
خداوند متعال:
ای احمد! اندیشهات را بهکار گیر؛ پیش از آنکه از دست برود، زیرا کسی که اندیشهاش را بهکار بندد، اشتباه نمیکند و گرفتار سرکشی نمیشود.
(ارشادالقلوب۱/۲۰۵)
_______
رسول خدا صلی الله علیه و آله:
همانا ماه رمضان تا رمضان دیگر کفاره ی گناهانی است که در بین آن دو صورت می گیرد و نیز بهشت از امسال تا سال آینده برای روزه داران ماه رمضان آرایش داده می شود.
(سفینه البحار، ج۲، ص۶۷)
سلام حسین جان
دعوتی به خواندن یک یادداشت…
یاعلی
عید پایان یافتن رمضان نیست.. عید بر آمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است… رمضان کوره ایی است که هستی انسان را می سوزاند و آدمی نوپا جانی تازه از آن سر بر می آورد. فطر شادی و دست افشانی بر رفتن رمضان نیست، بر آمدن روز نو، روزی نو و انسانی نو است. بناست که رمضان با سحرهاوافطارهایش.. با شبهای قدر و مناجاتهایش از ما آدمی دیگر بسازد. اگر درعید فطر درنیابیم که از نو متولد شده ایم.. اگر تازگی را در روح خود احساس نکنیم.. عید فطر عید ما نیست.
*** عید بر همگی مبارک***
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام آقای قدیانی
عید شما مبارک و طاعات قبول
درباره آقای سعید داوری و ماجرایی که تعریف کرد نوشتید. میخواهم با ایشان تلفنی مصاحبه کنم و ماجرا را برای رادیو ضبط کنم. لطفا راهنمایی کنید.
با تشکر
مهدی ابراهیمی
سردبیر و خبرنگار گروه مذهبی
صدا و سیما-رادیو
تلفن ۲۲۱۶۴۶۴۰
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش…
باز هم تمام شد و ما ماندیم و دلتنگی برای لحظه لحظۀ ماه عاشقی…
تمام شد و لحظه های ناب بندگی نه من بنده اما او بنده نواز مهربان…
در اعتراض به بازگشت سفیر خاندان آل خلیفه به تهران در شرایطی که سرکوب و کشتار مبارزین بحرینی تداوم دارد:
«محاکمه مردمی حمد بن آل خلیفه پادشاه کشور بحرین»
روز چهارشنبه ساعت پنج و نیم عصر؛ مقابل سفارت بحرین
با حضور:
مبارزان بحرینی در جایگاه شاکیان
ما راست آمدیم سر راه مستقیم…
.
.
.
سلام بر حسین*
سلاله ۹دی!
شما از بچه های دانشگاه صنعتی اصفهان هستید؟
آخه دیدم آپلود از نهاد این دانشگاه گذاشتید…
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله:
آیا به چیزى با فضیلت تر از نماز و روزه و صدقه آگاهتان نکنم؟ و آن اصلاح میان مردم است، زیرا تیره شدن رابطه بین مردم، ریشه کن کننده دین است.
(نهج الفصاحه، ح۴۵۸)
رشوه (گفت و شنود)
گفت: روزنامه ساندی تایمز فاش کرد که دولت انگلیس به شاهزاده های سعودی برای فروش اسلحه به عربستان، رشوه های کلان داده است.
گفتم: تره به تخمش میره، غلومی به باباش، مگه آل سعود دلارهای بی زبان نفتی را برای قتل عام مسلمانان و چند روز سلطنت بیشتر به آمریکا و انگلیس و اسرائیل نمی دهد؟
گفت: پس ساندی تایمز چه چیز جدیدی را کشف کرده است؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! آقای لبنیاتی به یک خل و چل گفت؛ دوغ قبول، آبمیوه پاکتی قبول، نوشابه قبول، شیر شیشه ای هم قبول ولی آب معدنی رو دیگه واسه چی تکون میدی؟!
سرگردان؛
نه! اتفاقی آن عکس ها را انتخاب کردم…
باعرض سلام خدمت دوستان گرامی؛
بانقد و بررسی شبهات “اسلام شمشیر جناب پورپیرار” در خدمت شما هستیم.
http://nasr1212.blogfa.com/
عملیاتی که قلب اسراییل را متلاشی کرد
http://jahannews.com/vdcdkz0xxyt0os6.2a2y.html
من یک ثانیه از آن لحظاتی که در کمیته و با لباس پاسداری داشتم را با هیچ کدام از لحظات قبل و بعدش در زندگیام عوض نمیکنم. لااقل میدانم که هرچه بود عشق بود، اخلاص بود، برای خدا بود.
http://rajanews.com/detail.asp?id=135334
سلام داداش حسین؛
دلم براتون و نوشتههاتون تنگ شده.
نمیتونم بهتون سر بزنم…
آثار باستانی ! (گفت و شنود)
گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: روزنامه اسرائیلی «اورشلیم پست» گزارش داده است که بسیاری از صهیونیست های ساکن فلسطین اشغالی از ترس آغاز جنگ با ایران، در حال فرار به آمریکا و اروپا هستند.
گفت: تحت حمایت نظامی آمریکا و انگلیس آمده بودند و حالا که هوا را پس دیده اند، دارند به وطن های اصلی خود برمی گردند.
گفتم: ولی رژیم اشغالگر قدس ادعا می کند که آنها ملیت اسرائیلی دارند!
گفت: از کی تا حالا رژیم جعلی اسرائیل صاحب «ملت» شده است؟!
گفتم: از یارو پرسیدند آیا در شهر شما هم آثار باستانی وجود دارد؟ گفت؛ نه! ولی داریم می سازیم!
؟
هستیم؛ مثلاً…!!
در مکتب امام
اگر چند نماینده مثل مدرس بودند
مشروطه به طور مشروع و صحیح پیش می رفت
اگر در هر شهر و استانی چند نفر، موثر، افکار مثل مرحوم مدرس شهید را داشتند، مشروطه به طور مشروع و صحیح پیش می رفت و قانون اساسی با متمم آن که مرحوم حاج شیخ فضل الله در راه آن شهید شد، دستخوش افکار غربی و دستخوش تصرفاتی که در آن شد نمی گردید و اسلام عزیز و مسلمانان مظلوم ایران آن رنج هایی طاقت فرسا را نمی کشیدند.
صحیفه نور – ج۱۸- ص۳۳۵
به روز نمیشین؟
دلمون برای مطلب جدید تنگ شده!
بابا فونت درشت نخواستیم، مطلب جدید بذار لااقل.
مثلا بهمون عیدی داد، از فونت درشت که خبری نشد، هیچ، دیگه آپ هم نمی کنه، بدبختی.
آقا سیداحمد آقا هم معلوم نیست کجا گذاشته رفته. بهش بگو کامنت بذاره.
شوکران؛
من هستم… آسوده باش!
در زمان امیرمومنان حضرت علی علیه السلام، یکى از شیعیان که نامش رُمَیْله بود؛ بیمار شد، به گونه اى که نتوانست به مسجد بیاید. چند روز بعد که حالش بهتر شد به نماز آمد، حضرت امیر علیه السلام به او فرمود:
اى رمیله! بیمار شدى، سپس اندکى در خود سبکى احساس کردى و به نماز آمدى؟
رمیله گفت: آرى اى سرور من! شما چطور آگاه شدید؟!
حضرت فرمود:
اى رمیله! هیچ مرد و زن مؤمنى نیست که مریض شود؛ مگر اینکه ما هم به خاطر او رنجور میشویم، هیچ مومنی غمگین نمیشود؛ مگر اینکه ما هم در غم او غمگین و ناراحت میشویم، او دعا نمى کند؛ مگر اینکه ما براى او آمین مى گوییم، او سکوت نمیکند؛ مگر اینکه ما براى او دعا مى کنیم.
من به ایشان گفتم: ای امیرمؤمنان! خدا مرا فدایت کند، آیا این توجه شما برای کسانی است که در حیطه حکومت و نظر شما هستند؟ پاسخ دادند:
“هیچ مرد و زن مؤمنى در شرق و غرب عالم نیست؛ مگر اینکه ما با او هستیم.”
(بحارالانوار)
…………………………………………
سید احمد
نداشتیمها… از کی تا حالا “آسوده باش، من هستم (بیداریم)”
سلام. جتاب آقای قدیانی، من خودم از ولایی های دو آتیشه ام ولی نمیشه که آدم به خاطر رویکرد سیاسی خودش، چشم هاشو رو به کاستی ها و عیب ها ببنده. ما معصوم نیستیم، اشتباهاتی هم داریم. ولی در این برهه مهم و حیاتی، چرا باید دقت نکنیم و اشتباه کنیم تا فرصت بدست دشمن بیافته. آقای احمدی نژاد کوچکترین عکس العمل فردی نسبت به این قضیه نشون ندادند. حضور رهبر معظم انقلاب هم نمی تونه بی حضوری احمدی نژاد رو جبران کنه. صدا و سیما هم چه لزومی داشت بلافاصله بعد از شب قدر برنامه طنز پخش کنه؟ چرا مثل زلزله بم اطلاعات لحظه به لحظه در اختیار هموطنان قرار نمی گرفت؟ من هموطن تا خودم به منطقه زلزله زده نروم، مطلع نمیشم که به چه چیزهای نیاز مبرم دارند. اینا رو باید صدا و سیما به اطلاع من برسونه تا نیازهای افراد زلزله زده رو تهیه کنم و براشون بفرستم. این فاجعه و حادثه استانی و ایالتی بود یا ملی؟ اگه ملی بود پس چرا رسانه ملی ما نمره منفی گرفت؟ حالا چرا شما از این مجرم بالفعل جانبداری کردید؟
خیلی ساده می شه وعده و راه دروغین را شناخت. اگر تفکری ضعیف و عقب مانده باشد هرگز آسایش جامعه بر قرار نخواهد شد. از بچگی داستانهای حاکم ظالم و کمبود ارزاق و قحطی نقل می شد و از سویی حاکم عادل و دانا که مردمش در صلح و صفا و آبادانی و وفور نعمت زندگی می کردند و او را دوست داشتند… برادر قدیانی چه دفاعی داری؟ اینکه چهار تا دشنام بدهی به اصلاح طلب و دوستانت استقبال کنند برایت کافی است؟ چرا در زمان سید اصلاح طلب مردم شاد بودند؟ و اکنون در سایه احمدی نژاد عدالت طلب شرمنده همه هستیم و آرزوی مرگ داریم؟ چرا چشمانتان بسته است؟ مردم به تصور دریافت باقیمانده پول نفت شاه را بیرون کردند که از قضا مثل جنابعالی نصیبشان شد تا علنا بگویند برای نان انقلاب کردید؟ یا برای فحش دادن به اسراییل؟
جناب حسن؛
مشکل سطح تفکر شماست!
گفتی: “چرا در زمان سید اصلاح طلب مردم شاد بودند؟”
مردم از خنده!
راجع به خاتمی ملعون و دوره ۸ ساله کارش حرفی نمی زنم چون فعلا حسش نیست! اما این جمله را از زبان کدام مردم نقل کردید؟!
یک تحقیق راجع به میزان درآمد مردم و وضعیت مسکن و گرانی ها در زمان خاتمی بکنید، بعد اظهار فضل بفرمایید!
مردمی که ما می بینیم زندگی می کنند و با عشق به هموطن زلزله زده خود کمک می کنند و میلیون میلیون در راهپیمایی روز قدس شرک می کنند تا روزی که بتوانند اسراییل را نابود کنند. شما مختارید که چه آرزویی داشته باشید ولی این دلیل بر این نیست که بقیه هم مثل شما فکر کنند!
گفتی:
“مردم به تصور دریافت باقیمانده پول نفت شاه را بیرون کردند.”
نه جانم! اشتباه به عرضت رساندند!
علت و ماهیت انقلاب ما چیزی فراتر از این ها بود که شما در ذهن دارید.
هنوز از راهپیمایی روز قدس چند روز نگذشته ها!
نمی خواهید بیدار شوید؟!
آغاز تکاپو برای یک «ارتجاع» بزرگ سیاسی
http://www.rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=135430
تقدیم به عاشقان مهدی
دوبیتی حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) در مدح حضرت اباالفضل:
یادم ز وفای اشجع ناس آید وز چشم ترم سوده الماس آید
آید به جهان اگر حسین دگری هیهات برادری چو عباس آید
بسم رب المظلومین
می پری از خواب و می گویی:”مریوان را زدند!”
بچه ها قیچی شدند و باز مهران را زدند
آه؛ ای تصمیم کبری در دل میدان مین!
در میان مشق درسِ باز باران را زدند!
زخمِ بستر داغ بود و دست هایت داغ تر
مثل بهمن سینه ی سرد زمستان را زدند
بالِشَت چنگال بر دستان خود می گیرد و
باز نجوا می کنی: “یارِ دبستان را زدند!”
خواب می بینی ملخ ها شهر را پُر کرده اند
مثل زالو گوش تا گوشِ خیابان را زدند
چشم می گردانی و وحشت تو را پُر می کند
پشتِ سر وقتی تمام هم قطاران را زدند
آه؛ ای فرمانده ما داریم عادت می کنیم؛
در خبرها آمده؛ “دیروز قرآن را زدند؟!”
باز هم در تیترهای روزنامه خوانده ایم:
در فلان کشور دوبانوی مسلمان را زدند
پیکرِ خونین کودک ها در آغوشِ کتاب؛
بمب ها در غزه هم ده ها دبستان را زدند
آه ای فرمانده! سنگین است وقتی بشنوی،
فتنه ها حتی بسیجی های تهران را زدند
بت پرستان؛ مومنان را در میانمارِ فقیر
حمله بردند و به ظاهر نسلِ ایمان را زدند
تخت تو تختِ سلیمانیست؛ اصلاً غم نخور!
من نخواندم هیچ جا “تختِ سلیمان را زدند!”
می رسد روزی که ما با تو تماشا می کنیم؛
بر دلِ دیوارِ کعبه، نامِ یاران را زدند!………….
میثم رنجبر
زندگی یک ایرانی را چگونه ترسیم می کنید؟ اینی که پس ۳۴ سال کفن پوش بشه بره خیابان؟ آیا تمام تمدن ما به باد رفت؟ شخصیت ایرانی را تف کردند؟ اگر فرزند من بپرسد برای چی انقلاب کردید؟ و الان چرا هر لحظه فقر بیشتر می شه؟ اینی که یک عده آدم یک شکل با ریش و انگشتر عقیق از دیوار سفارت بالا بروند و همین عده اجازه ورود به هر شغلی داشته باشند ولی کسی که قیافه اش معمولیه محرومه! تا کی این جفا ادامه دارد؟ انگار خواب می بینم. وقتی کار نابلد ها و سو استفاده گر ها مشاغل را از آن خود کنند نتیجه می شه فقر مردم. می دانی مردان و زنان ایرانی از مشکلات گریه می کنند؟ و شما فحش می دهید به اصلاخ طلبان! ۷ سال از عمرمان در بدترین وضعیت گذشت. مگر چند بار زندگی می کنیم؟ به نظر شما روبراه کردن زندگی مردم مشکلتر است یا ویران کردن آن؟ چرا سرتان زیر برف است؟ هر چه فکر می کنم باید پای یک بیماری روانی وسط باشد!
نگاه کنید به آقای ریس جمهور که در سازمان ملل ضجه می زند که عدالت کجاست؟ مردم دنیا عدالت می خواهند! ولی نمی گوید مردم ایران اشک می ریزند و تمام رویاهایشان دود شده! ممکن است شمای ولایت مدارها رویاتان بالا رفتن از دیوار باشد. ولی مردم ایران خواهان تعامل با دنیا هستند چرا یکبار رفراندم صورت نمی گیر د تا شما انگشتر به دستها بفهمید که دید مردم به شما بسیار بد است.
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست …
اللهم عجل لولیک الفرج…
اگر بعد از ماه مبارک رمضان تغییرى در حالات خود یافتید؛ به همان نسبت وارد ضیافت الله شده اید، ولى اگر دگرگونى در شما پدید نیامد، از آن بی بهره مانده اید.
“امام خمینی رحمة الله”
سلام
خسته نباشید
حاجی، سید، دوستان هم قطعه ای!
یه دوهفته ای از شر من راحتید. انگار شمال طلبیده!!
دوستان حلال بفرمایید. هرچند که بی قطعه اصلا نمی دونم میشه سر کرد؟!
اینم خطاب حضرت حافظ؛
چرا حافظ چو می ترسیدی از هجر / نکردی شکر ایام وصالش
فقط خواجه چون شیرازی بوده؛ از وطن خودش تعریف کرده، خوشا شیراز و وضع بی مثالش…
کاش بازم از حاج احمد مینوشتی
داداش حسین بچه بسیجی ها …
به یاد انتهای افق …
یک «قطعه بهشت» هست، ولی بال و پری نیست
از «فونت درشت» هیچ، که از «آپ» اثری نیست…
نت هست، کانکت هست، کامنت، پشتِ کامنت هست
از «داداش حسین» حتی رو «سایلنت»، خبری نیست!
انگار ز «چاه»، «یوسفی» را چشم به راهیم!
چون «عزیزِ مبصر»(!) به سرای دگری نیست!!
دلتنگ ترین منتظرِ اهلِ بهشتیم…
هر چند که «آسوده نشستن» هنری نیست!
یک «قطعه بهشت» هست، اگر بال و پری نیست!
چون عشقِ «حسین» در دل و جای دگری نیست!!
روزانه قریب ۱۵۰۰ نفر دارن اینجا ضایع میشن! بس که میان سر میزنن اما خبری از متن جدید نیست! جالبه از رو هم نمیریم!
میگم فردا پیروزی استقلال فوتبال داره؛ متن فوتبالی هم قبوله ها!
دیوونه داداشی؛
عالی بود!
گریه (گفت و شنود)
گفت: یکی از ضد انقلابیون فراری در صفحه فیس بوک خود مطلبی نوشته که جیغ گروه های اپوزیسیون و اصلاح طلبان را به هوا بلند کرده است.
گفتم: چی نوشته؟!
گفت: نوشته «به غلط یا به درست باید باور کنیم تحولات اسلامی منطقه موضع رژیم را صد برابر از گذشته قوی تر کرده است چون پتانسیلی که در این تحولات آزاد می شود اسلامی است و به کیسه اقتدار رژیم سرازیر شده است.»
گفتم: این که حرف جدیدی نیست، آمریکا و اسرائیل و متحدانشان هم بارها به آن اعتراف کرده و می کنند.
گفت: ولی این آقا یا خانم نوشته چرا باور نمی کنیم که مردم ایران مسلمانند و ما جنبش سبزها را به چشم همان عوامل امنیتی حسنی مبارک و آل خلیفه و آل سعود نگاه می کنند. زیرا حامیان جنبش سبز همین ها بودند.
گفتم: خب! دیگه چی؟!
گفت: در پایان نوشته «دوستان! موسوی و خاتمی و کروبی همه ما را به باد فنا دادند. کاش به جای ما، آنها فرار کرده و آواره شده بودند. آنها می دانستند دارند چه می کنند.»
گفتم: دو نفر در رستوران غذا می خوردند اولی یک فلفل به دهان گذاشت و از تندی آن اشکش درآمد. دومی پرسید چرا گریه می کنی؟ یارو گفت؛ به یاد پدرم افتادم که سکته مغزی کرده! و دومی هم بی خیال شد و از همان فلفل خورد و اشکش درآمد. اولی پرسید تو چرا گریه می کنی؟ و یارو گفت؛ گریه ام گرفته که چرا تو به جای پدرت سکته مغزی نکرده ای!
“دیوونه داداشی”,
ماشاالله به ذوق و سلیقه!
دیوونه داداشی؛ وبلاگ نو مبارک!
اومدم سلام بدم و برم. اما …
یک ساعته نشستم نظرات بچه هارو می خونم. تک تکش رو خوندم!
چیکار کنم وقتی مطلب جدید نیست باید دلتنگیم واسه قطعه رو یه جوری پر کنم. هرچند دوستان مطالب جالب و خوبی میذارن. واقعا استفاده می کنم، انگار هرکی میاد اینجا حال و هوای قطعه که بهش میخوره یه طورایی خاص میشه؛ حتی دوستانی که چندان نظر موافقی ندارند!!
دیوونه داداشی؛
خیلی باحال بود.
آقای قدیانی؛
ما منتظر مطلب جدید هستیم….
آخ جـــــــــــــــــــــون چند تا کامنت جدید…!
ما به همینم راضی ایم…!!
میگن بزرگسالان صبرشان زیاد است. منهم حوصلهام سر رفت. ما عادت به وبگردی نداریم، زود باش داداش حسین بسیجیها. راستی نکنه روزه از حالت برده.(اینهم شایعه) اگر عجله نکنی بدتر میشه.
بی ربط:
وقتی امام عاشقان غایب است، حمایت از خامنه ای واجب است….
صلی الله علیک یا ابا عبدالله…
http://uploadtak.com/images/h921_05.mp3
سلام؛
دچار رکود پستی شدم(در واقع دل و دماغ به نوشتن نمیگرود)!
برادر محترم من اعتراض دارم، پست فوتبالی بعد این همه تاخیر غ ق ق است! به همون غیر متعهدها راضی هستیم.
سلام عزیز تر از جان حرف دلم را گفتی! واقعا آقای ساکت خرافات را می شناسند؟ در شرکتی که کار می کنم نگهبان یکی از شیفت ها سی دی سخنرانی یکی از شیخ های عالم را به من داد. امروز گوش کردم می گفت … وقتی دنیا آمد ختنه شده بود! شهادتین گفت!!!!!!
عده ای پای منبر او می نشینند. فرق انسانها چیست که یکی کلنگ دست می گیرد و دیگری بیابان آباد می کنه؟ در اینجا افراد از مسایل دینی هیجان درست می کنند. خرافات را داخل آن می کنند. به خدا مردم ایمانشان سست شده چون می بینند کسانی با آن نان می خورند. معروف می شوند. این اسف بار نیست؟
فتنه واقعی اسباب فقر و درد مردم را فراهم می کند. زیرا تمام داشت ها را صرف راه غلط می کنند. وقتی رزمنده ای صدای نوحه خوانی پرنده را می شنود و سینه زنی می کند و شما اگر به جز دلیل پزشکی آن چیزی بگویید جفا کرده اید به دین. من فردی افسرده را در راه بازگشت به وطن دیدم که فکر می کرد پرنده ها با او حرف می زنند!!!!
حاضرید بگویید چرا وقتی به مقدسات ما توهین می شه ما باید کسی را اجیر کنیم تا او را بکشد؟ چرا مقدسات او را از بین نمی برند؟ چه احتیاجی به ما؟ حتما پاسخ می دهی که شبهه ایجاد شده!!! ولی این شبه نیست.
فکر نمی کنید تمام ملت ها قهرمان جنگ دارند؟ ژاپنی ها مردمی نترس بودند. خیلی از آنها به خاطر دروغ امپراتور و باور حرفهای او زنان خانواده را از بین بردند و الان پآیمانند. آقای قدیانی هر موقع جریان منحرف در تاریخ ظاهر شده بدبختی به وجود آورده. زندان درست کرده. مهاجرت ناخواسته ایجاد کرده. جنگ درست کرده.
آقای قدیانی در میان سالگی بهتر است این حقیقت را بگویم که خداوند بی شک خالق ماست. بدون او ما معنی نداریم. ولی خداوند دندان نمی دهد به بشر و بعد این دندان را با فقر از بین ببریم. آیا این دینداری است؟ پا نمی دهد که ما آن را بشکنیم! زیبایی نمی دهد که ما آن را زشت کنیم! دوستی و محبت نمی دهد که ما نفرت و جنگ بسازیم! زبان نمی دهد که ما با آن دشنام دهیم! اقای قدیانی آیا شما به خداوندتان نزدیک بودید؟ یا بر عکس از بین بردی آنچه که نعمت شده بود برای ما؟ (البته منظورم شخص شما نیست)
نگاه کن به ایرانیانی که در این خاک به دنیا آمده اند و الان به خاطر شما باید مهاجرت کند. زیرا فلسفه توطئه پنهانی را به همه دنیا نسبت می دهید. می دانید چرا پنهانی؟ برای اینکه نمی توانید اثبات کنید.
نگاه کن به زنان و مردانی که به خاطر وجود شما اشک میریزند. کار ندارند جلوی فرزندان خجالت زده اند .ولی شما ترجیح می دهید که به اسراییل دشنام دهید. زیرا ساختن کشور سخت است و تخصص و سواد می خواهد فداکاری و درستکاری و قانون می خواد که شما هیچکدام را تایید نمی کنید!!!
برای مثال چقدر قانون را قبول دارید؟ چند دفعه به خاطر زجر مردم فداکاری کردید و دهان بستید؟ و کفن نپوشیدید؟ یا تایید کردید که مردم آدمند و آرزو دارند؟
آقای قدیانی در جامعه ای که از خرافات عبور کرده قانون وجود دارد. مردم حقوق شهروندی دارند. کسی اجازه ندارد جامعه را ۱۰۰ سال به عقب ببرد. کسی نمی تواند دنبال کافر بگردد که بکشد زیرا می داند اگر خداوند نیاز به قتل چنین کسانی داشت آن را بر عهده ما نمی گذاشت.
بی ربط:
از صفای ضریح دم نزنید
حرفی از بیرق و علم نزنید
گریه های بلند ممنوع است
روضه که هیچ سینه هم نزنید
کربلا رفته ها کنار بقیع
حرفی از صحن و از حرم نزنید
زائری خسته ام نگهبانان
به خدا زود می روم نزنید
زائری داد زد که نا مردان
تازیانه به مادرم نزنید
غربت ما بدون خاتمه است
مادر ما همیشه فاطمه است
کاش درهای صحن وا بشود
شوق در سینه ها به پا بشود
کاش با دست حضرت مهدی
این حرم نیز با صفا بشود
کاش با نغمۀ حسین حسین
این حرم مثل کربلا بشود
در کنار مزار ام بنین
طرحی از علقمه بنا بشود
پس بسازیم پنجره فولاد
هر قدر عقده هست وا بشود
چارتا گنبد طلایی رنگ
چارتا مشهد الرضا بشود
این بقیعی که این چنین خاکی است
رشک پروانه های افلاکی است
مرحوم آیت الله العظمی اراکی قدس سره از مرجع بزرگ حضرت آیت الله العظمی میرزای شیرازی قدس سره، صاحب فتوای تنباکو، نقل کردند که ایشان فرمودند:
من برای زیارت مرقد منور حضرت امام حسین علیه السلام از سامرا به سوی کربلا روانه شدم، در مسیر راه به یکی از طوایفی که در آنجا سکونت داشتند؛ رسیدم و به آنها وارد شدم.
رئیس طایفه از من پذیرایی گرمی کرد. در این میان زنی نزد من آمد و گفت: «السلام علیک یا خادم العباس! سلام بر تو ای خادم عباس!»
من از این طرز سلام کردن متعجب شدم و از رئیس طایفه پرسیدم: این زن کیست؟ گفت: خواهر من است. گفتم: چرا اینطور به من سلام می کند؟! گفت: این نوع خطاب علتی دارد. گفتم: علتش چیست؟ گفت: زمانی من سخت بیمار بودم، به طوری که همه ی بستگانم از درمان و ادامه ی زندگیم ناامید شدند و مرگ هر لحظه به من نزدیک می شد. در حال حاضر احتضار بودم، ناگهان منظره ای در برابر چشمم آشکار شد، دیدم خواهرم بر بالای تپه ای که جلو محل طایفه ی ما قرار دارد رفت و رو به سوی بارگاه حضرت عباس علیه السلام کرد و با دیده ی گریان گفت: «یا اباالفضل! از خدا بخواه که به برادرم شفا عنایت کند.»
ناگهان دیدم دو بزرگوار به بالین من آمدند، یکی از آنها به دیگری فرمود: برادرم حسین! این زن مرا وسیله شفای برادرش نموده است. شما از خدا بخواهید که او را شفا دهد! حضرت امام حسین علیه السلام فرمودند: برادرم عباس! این شخص باید از دنیا برود، کار از کار گذشته است.
باز خواهرم برای دومین بار و سومین بار از مولانا العباس علیه السلام تقاضای عنایت و لطف کرد، در این هنگام دیدم حضرت عباس علیه السلام با دیده ی اشکبار به حضرت امام حسین علیه السلام فرمود: برادرم! از خدا بخواهید که این بیمار شفا یابد و گرنه لقب «باب الحوائجی» را از من بردارید!
حضرت امام حسین علیه السلام با توجهی کامل فرمودند: ای برادر! خدایت سلام می رساند و می فرماید: «این لقب و موقعیت گرانبها برازنده ی وجود توست و تا قیامت پابرجاست و ما به احترام تو این بیمار را شفا دادیم!»
در آن لحظه من سلامتی خود را باز یافتم! از آن زمان به بعد، خواهرم به هر کس که ارادت خاصی داشته باشد و مقام نورانی او در قلبش جای بگیرد، او را «خادم العباس» می خواند.
داداش حسین بچه بسیجی ها کجاست؟
ما صاحب داریم…
http://www.ghadiany.ir/?p=3160
حضرت امام صادق علیه السلام:
چون برادران حضرت یوسف از حضرت یعقوب علیه السلام استدعای طلب آمرزش کردند؛ حضرت یعقوب علیه السلام به فرزندانش وعده داد و فرمود: به زودى براى شما استغفار مى کنم (سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّى/ سوره یوسف، آیه ۹۸) و زمانى که براى این استغفار در نظر گرفت تا درخواست او مورد قبول واقع گردد، سحرگاهان شب جمعه بود.
(در شب جمعه دعا مستجاب است و توبه مقبول)
(کافى، ج۳، ص۴۱۳)
در مکتب امام
مواظب باشید که با ظالمان کنار نیایید!
شما ظالم را بیرون کردید، این حال را حفظ کنید!
الان متوجه باشید این حال حفظ بشود.
یعنی:
این تغییری که به سبب توفیق الهی حاصل شد و نفوس شما تغییر کرد به یک نفوسی که شهادت را برای خودتان فوز می دانید و ذلت و تبعیت (از ظالم) را برای خودتان ننگ می دانید، این حال حفظ بشود.
صحیفه نور- ج۹- ص۸۲۰
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین و علی عباس الحسین…
اینجا رو باش، کی هم داره از نقد منصفانه حرف میزنه! کل جناح راست و حزبالله رو که توی چرخ گوشت بریزند، صد گرم چرخکرده انصاف هم ازش در نمییاد، هر چی هست چربی و دنبه پاچهخواریه.
پست جدید کجا پرید؟! نکنه سراب بود؟ یا من متوهم شده بودم؟!!
برف و آفتاب؛
پست مد نظر به زودی آپ می شود؛ پاسخی است به برخی نقدهای مطالب اخیر…
و اما “قطعه ۲۶” امشب در ستون یمین و با یک یادداشت به روز می شود…
میثم رنجبر: “آه؛ ای فرمانده ما داریم عادت می کنیم؛”
.
.
.
ولی ما به سکوت عادت نمی کنیم!!
یعنی ازت بدم میادا. مصداق بارز آدم نفهمی.
ناشناس!
دربهدر این “حریت بانقطه” تو ام!
“نا”شناس: آدم”نـ”شناس: مصداق بارز آدم “نـ”فهم!
عکس (گفت و شنود)
گفت: شائول موفاز وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی و رئیس حزب «کادیما» در یک نامه سرگشاده از نتانیاهو پرسیده است «چرا درباره حمله به ایران دروغ می گویی و با امنیت اسرائیل بازی می کنی»؟!
گفتم: سگ و گربه بد جوری به جان هم افتاده اند!
گفت: موفاز از نتانیاهو، ایهود باراک و یهودا فاینشتاین خواسته است درباره تهدید ایران که تنها نتیجه آن نابودی اسرائیل است توضیح بدهند و نوشته نتانیاهو و کابینه اش غیر از ایجاد وحشت هیچ هنر دیگری ندارند.
گفتم: یارو برای رفیقش که با هم دعواشون شده بود نامه نوشت که عکس خودتو برام بفرست. و رفیقش با تعجب پرسید؛ تو که با من دشمنی داری عکسم رو واسه چی میخوای؟ و یارو جواب داد؛ می خوام بچسبونم روی اطو که بچه ها بترسند و بهش دست نزنند!
سلام جناب قدیانی؛
این دومین بار است که برایتان نظر می گذارم… البته این بار گمانی دارم که با سوالی مطرح می کنم
در عکس وب بنر بالای وبسایتتان تصویر روان نویسی است آیا نیت خاصی از قرار دادن این نوع روان نویس خاص داشته اید یا صرفا اتفاقی بوده است…
اگر زحمتی نبود پاسخ را برایم ایمیل کنید
سپاس و آرزوی توفیقات
س. عظیمی؛
روان نویسی که تصویرش را آن بالا می بینید، قلمی است که حضرت آقا معمولا استفاده می کنند.
با سلام
دنیا بر علیه بیماریها هم متحد می شود. آیا ویروس ها هم حقند؟
چرا دنیا شما را در زمره انسانهای خطرناک می گذارد؟
دلیلش این است که از امکانات دنیای مدرن استفاده می کنید و سپس آنها را فاسد می خوانید. اگر مردم دنیا از جنس شخص تو بودند الان همه سوار خر بودند و اینترنتی نبود زیرا وسیله فساد تلقی می شد!!!
از دین تهدید می سازید. اسلامی که ما می شناختیم رافت و مهربانی بود ولی الان آن بخش از جامعه که آدمهای ناراحتند با توسل به مذهب درب منزل افراد را از جا در می آورند و شما واقعا ناراحتید. ببخشید از اینکه رک گفتم.
خانم فاطمه!
برای اونهایی که ما رو خطرناک می دونن، ما جدا خطرناکیم. عجیبه که کسی دلیل این موضع گیریِ بعضی کشورها در مورد ایران رو ندونه.
این خیلی هم شیرینه که از ساخته های خودشون برای مبارزه باهاشون استفاده کنیم.
ما خطرناکیم چون دیر یا زود بعضی ها رو به زباله دان کثیف تاریخ می فرستیم!!
http://fajrenoor.blogfa.com/post-61.aspx
با سلام به دوستان قطعه و با تشکر از برادر عزیز سید احمد و درخواست طول عمر و سلامتی از خدای منان برای برادر قدیانی.
حدیث از پیامبر اکرم (ص)که، فرمودند:نِعمَتانِ مکفُورَتانِ: الاَمنُ و العافِیهٌ
دو نعمت است که قدر آنهانا شناخته مانده و شکر آنها گزارده نمی شود. امنیت و
عافیت.
در روزگاری که الحمدالله، با لطف خداوند، نظر آقا امام زمان(عج) و درایت حضرت امام خامنه ای در کشوری زندگی میکنیم که یکی از قدرتمندترینهای دنیا است، متاسفانه قدر نعمت امنیت و سلامت، معمولاً مورد غفلت قرار می گیرد. به همین دلیل هم هست که مردم همه شاد و خوشند و قدر عافیت را نمیدانند. کامنتی از حسین دیدم نوشته مردم ایران گریه میکنند. فکر کنم این جناب، یا مردم را در شبهای قدر دیده است. یا زمان همدردی با زلزله زدگان عزیز. وگرنه مردم ایران بر اساس آمار و شواهد علمی و عینی جزو شادترین مردم دنیا هستند.
بنده خدای دیگری میگه “چرا دنیا شما را در زمره انسانهای خطرناک می گذارد؟”
خوب حالا این از نظرشون مثبته یا منفی؟
ما که خیلی حال میکنیم کسی ازمون بترسه. اینم جزو همون الطافی هست که اول کامنتم گفتم.
یا علی
اینکه دایما از امکانات مردمی استفاده می کنیم که آنها را دائم الخمر می نامیم به جای شیرینی، پیام تلخ بزرگی دارد و آن این است که اگر تفکر شما روزی بر جهان مسلط شود دنیا جایی خواهد شد عقب افتاده. شبیه به همینی که در ایران اتفاق افتاد. آیا این افتخار دارد؟ اگر دارد بفرمایید ما هم شاد شویم.
خانم فاطمه!
شما بفرمایید کجا افتخار دارد، ما بریم به همانجا افتخار کنیم و به همان جا اقتدا کنیم!
کجاها فساد کمتر است؟ بگو ما هم بریم همانجا زندگی کنیم!
در همان جاهای مدرن و متمدنی که میفرمایید ماها از تمدنشان استفاده میکنیم و فاسدشان میخوانیم، بگویید کجای آنجاها فساد ندارد که ما برویم و از آنها یاد بگیریم؟
کجاها جرم و جنایت کمتر است؟؟؟ کجاها کمتر عقبافتادهاند و بیشتر متمدن؟!
بگو دیگر؟ بگو تا ما هم افتخار کنیم و شاد شویم!
به این جاها خوب است افتخار کنیم:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8809010738
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/134983/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%85%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%AF%D9%87-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1515296
http://antiwest.mihanblog.com/post/62
این هم لینکهای زبان اصلی که انتخاب کنی برایمان به کجا افتخار کنیم بهتر است:
http://www.nationmaster.com/graph/cri_ass-crime-assaults
http://www.nationmaster.com/graph/cri_mur-crime-murders
http://www.nationmaster.com/graph/cri_tot_cri-crime-total-crimes
………………………..
خانم فاطمه
این امکانات مردمی که شما ازش صحبت میکنید به حمد خدا در سایه این نظام مقدس به وجود آمده و چرا نباید مردم از این امکانات در جای لازم به کشورشان کمک کنند؟ الان هم بگیر و ببندی که نیست به قول معروف راه بازه و جاده دراز. هر کس که منت ماندن در این مملکت را دارد که دارد و هر کس ندارد یا علی. برود آنجایی که متمدن تر است و بیشتر احترامش می کنند.
………………..
@سید احمد
با سلام و تشکر از شما
نظر خود نگارنده ی این متون را هم از نیت قراردادن تصویر این روان نویس می خواستم بدانم…
س. عظیمی؛
خیلی هم موضوع مهمی نیست…
سکوت آنقدرها هم چیز بدی نیست، اگر حرف آدمی بخواهد ناراست باشد و نادرست. عدهای همان به حرف نزنند که اگر چنین کنند، کسی بیزبان صدایشان نمیکند. میدانم وقتی روی سخن جناب ناطق نوری است، باید کمی مودبتر باشم اما چه کنم که من میرزابنویس بچههای جنگم.
……………………………..
محموت: سکوت برای خود شما هم بد چیزی نیست! خودت را نماینده بچه های جنگ می دونی؟!!! بچه جنگ این ادبیات را دارد؟ کسی که جانش دستش هست این بد اخلاقی را دارد؟ اگر از نزدیک ندیده بودم تحت تاثیر این جمله شما قرار می گرفتم. زمانی بود که همه رشک می بردند به اخلاق یک بچه مذهبی در جبهه.
-آیا امکان داشت که احمدی نژاد با یک ورقه کاغذ رای برود خانه اش؟
– فرض کنیم که اکثریتی در ایران وجود دارد که خط فکریش با شما یکی نیست. امکان دارد که شما و دوستانتان و هر که مثل شماست بگذارد که آنها امورات را با انتخابات به دست بگیرند؟
-اگر اکثریت ایرانیان مثل شما هستند و یا افکار شما را تایید می کنند علت این همه بگیر و ببند چیست؟
-چرا اجازه برگزاری تجمعات به مخالفین داده نمی شود؟
-گاهی خواننده گان شما از اعتراضات ۸۸ با تعابیری مثل نهضت سطل آشغال نام می برنند. آیا اینها می دانند که اعتراضات در سال ۵۷ شبیه همین بود.
-چرا در مورد نفوذ افکار خود در میان مردم تحقیق جامعی نمی کنید؟ شاید به دردتان بخورد.
-چرا دولت احمدی نژاد اینچنین به گل می نشیند؟
سلام داداش بچه ولایتی ها داداش حسین
دم خودتون و قلمتون اساسی گرم.
بعد از مدت ها غصه خوردن و اعصاب خوردی از دست فتنه گرها و پان ترکا حالم سر جاش اومد. منم از شب زلزله بگم براتون که همه خانم های فامیل رفتن پارک برا شب زنده داری تا شب قدر از دست شون نره اونم در حالی که همش شایعه می کردن که سد اهر خراب شده و عن قریب…
عشق به ولایت و اهل بیت با گوشت و پوست این مردم عجین شده. تا کور شود هر آنکه نتواند دید.
روز قدس هم که به یادموندنی شد برامون و خاری تو چشم اونایی که قدس رو مال عرب میدونستن.
ولی یه عده منافق تمام تلاششون اینه که قضیه رو برعکس نشون بدن.
فقط تو رو خدا دعا کنید برا همه ی اونایی که هنوزم دچار غفلتند.
یا علی
جمعه منو شوهرم و پسر سه سالم رفتییم برا کمک به همشهری هام اما با خیلی چیزا روبرو شدم. اونا اونجا خیلی تنهان. چادراشون رو بارون خیس آب کرده بود و بیرون هواش خیلی سرد بود…………………
این سایت هم مثل خیلی از سایتها و وبلاگهایی که سانسور نشدن پر از اراجیفه.
با لینک گلشیفته فراهانی به این سایت رسیدم.
واقعا که در نهایت جهل و حماقت هستید.
تمام