سلفی های قلم

این روزها در جنگ نرم و البته به شدت گرم نظام سلطه با جمهوری اسلامی، سوریه نقش خط مقدم ما را دارد. بخواهیم یا نخواهیم مهم ترین جبهه بین المللی ما فی الحال سوریه است. بدیهی است بر حکمرانی بشار اسد نقد وارد است، اما فشار نظام سلطه بر دمشق، نه برای اصلاح معایب حزب بعث، که اتفاقا متاثر از محسنات سوریه است. کاخ سفید دلش برای اسرائیل می سوزد، نه دموکراسی، و الا برپایی تور ترور در سوریه راه مناسبی به سوی آزادی نیست. این خیلی واضح است که دمشق جز ایستادگی بر مقاومت، گناه دیگری ندارد. لحظه ای تصور کنید بشار اسد اهل دفاع از آرمان فلسطین نبود، در ماجرای مقاومت، همراه جمهوری اسلامی نبود، مزاحم نقشه راه نبود؛ مطمئن باشید همین خانم هیلاری کلینتون استعدادش را داشت که در خاور میانه گردی هایش، کمی هم از مال و منال اسد بلندبالا بالا برود. آری! همین گونه است که ملک عبدالله دیکتاتور نیست، اما بشار اسد هست! و باز همین گونه است که نظام سلطه دوست ندارد آنچه «بهار عربی» نامش می نهد، «بیداری اسلامی» بخواند. برای کوچه فرعی زدن در مسیر بیداری اسلامی، چه راهی بهتر از فشار بر بشار؟! چرا ترکیه باید با توریسم زندگی کند، اما سوریه باید با تروریسم بجنگد؟! آیا مثلا اردوغان مظهر دموکراسی است و اسد تجسم دیکتاتوری؟! باید دید اگر در ترکیه مخالفان این آزادی را داشتند که اسلحه دست بگیرند و با بمب، وزیر کابینه ترک را بکشند، اردوغان با ایشان چه می کرد؟! این همه را گفتم تا بگویم برای نظام سلطه، آنچه مهم است، نه اسد است و نه اردوغان و نه حتی قذافی و مبارک. تو هر که می خواهی باش! با کت شلوار و کراوات، یا دشداشه. با سبیل یا ریش. آنچه مهم است، این است که تو حق نداری در ۲ گانه نظام سلطه و جمهوری اسلامی، طرف آرمان های دومی را بگیری. دقت کنید! نوشتم «آرمان های دومی». ترکیه بیش از آرمان های جمهوری اسلامی، با اقتصاد ما رابطه دارد، لیکن بیشتر از نفت و پسته و فرش، اهل معامله بر سر آرمان هاست. سوریه اما خیلی راحت می تواند فشار نظام سلطه را از سرش بردارد. خرجش خروج از مسیر مقاومت است که پرچمدار آن جمهوری اسلامی و شخص سیدعلی خامنه ای است. با این حساب، مسئله دمشق، مسئله ماست. گناه اسد این است که به جای اقتصاد، دست برادری به آرمان های ما داده است. میدان مشق اما فقط کف خیابان های دمشق نیست. مروری کنید بعضی روزنامه ها را تا بفهمید که در عرصه قلم نیز سلفی پیدا می شود. سلفی هایی که از صبح دوم خرداد ما سئوال می کنند، اما در تیتر یک رسانه های شان برای سقوط اسد لحظه شماری می کنند! دمشق محل جنگ جمهوری اسلامی با نظام سلطه است، و امنیت ملی ما را عنصر مقاومت تعیین می کند، اما این همه نافی این نیست که اصحاب رسانه اصلاحات، از دل جمهوری اسلامی و از عمق رکن چهارم دموکراسی، بدل به ستون پنجم دشمن نشوند! مسئله دمشق بیش از آنکه مسئله اسد باشد، هم مسئله ما و هم مسئله نظام سلطه است. با این مسئله، دیگر چگونه باید تا بکنند رسانه های دوم خردادی تا مدعی العموم محترم، حکم به توقیف روزنامه ای دهد؟! آیا جز این است که هفته ای چند بار در قد و قامت تیتر یک، عملیات تروریست ها را «نقطه عطف» می خوانند و برای «آزادی دمشق» خوراک تهیه می کنند؟! من یک سئوال خیلی واضح دارم. اگر بعضی از این رسانه ها مثلا روزنامه شرق در تل آویو منتشر می شد، آیا توان این را داشت که بیش از امروز به نظام سلطه حال بدهد؟! آیا میان معاریو چاپ اسرائیل و اعتماد چاپ ایران در مسئله مهم سوریه و فحاشی علیه محسنات بشار خیلی تفاوت وجود دارد؟! من تعجب می کنم از جناب مدعی العموم محترم که مسئله به این مهمی را نمی بیند، اما در عوض چیزهایی می بیند که اصلا قابل قیاس با موضوع مهم و حیاتی سوریه -بخوانید مقاومت- نیست. سلفی های قلم همان کسانی هستند که روزنامه دارند اما شرط ورودشان به انتخابات ریاست جمهوری را داشتن روزنامه قلمداد می کنند! سلفی های قلم همان کسانی هستند که معتقدند در نظام مظلوم جمهوری اسلامی، آزادی نیست، اما آزادانه مرز شایعه و خبر را مخدوش می کنند و در مسئله ای به مهمی مسئله دمشق، اگر چند مقام ارشد سوری را تروریست ها کشتند، چند مقام دیگر سوری را هم ایشان به کشته ها اضافه می کنند! سلفی های قلم همان کسانی هستند که تروریست های اعزامی به سوریه را «مخالف» می خوانند، اما هنوز لباس مشکی شان را در عزای ۱۱ سپتامبر از تن درنیاورده اند! سلفی های قلم همان کسانی هستند که نبرد ارتش بشار با تروریست ها را «خلاف اصول تعریف شده» می نامند، اما از اوضاع امروز سوریه با اصطلاح «مرحله انتقالی» یاد می کنند! سلفی های قلم همان کسانی هستند که در صفحه آخر روزنامه شان، هر روز بزرگ ترین دروغ ممکن را منتشر می کنند؛ به راستی ایشان چاپ ایران اند یا چاپ اسرائیل؟!

¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤

جاسوسی اخلاق سلفی هاست. رسما هم که حقوق نگیرند، باز ابراز ارادت می کنند به نظام سلطه. من خدا خدا می کنم خوابیدن، تبدیل به اخلاق مدعی العموم نشود. آقایان! به ما که می رسد، چگونه بیدارید؟ همین گونه باشید با سلفی های قلم. بشکنید قلم شان را. بشار اسد کیست؟! این جماعت شمشیر علیه مقاومت کشیده اند. سوریه را برای سوریه نمی زنند؛ برای «نه غزه نه لبنان» می زنند. سلفی های قلم، سوریه را از آن جهت می زنند که کار نیمه تمام شان در فتنه ۸۸ را تمام کنند. این روزها بشار، اسم مستعار مقاومت است. واضح تر بگویم؛ خواب تشریف داری جناب مدعی العموم!

وطن امروز/ ۳۱ تیر ۱۳۹۱

این نوشته در یمین ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

  2. سیداحمد می‌گوید:

    “فشار نظام سلطه بر دمشق، نه برای اصلاح معایب حزب بعث، که اتفاقا متاثر از محسنات سوریه است. کاخ سفید دلش برای اسرائیل می سوزد، نه دموکراسی”

    مخالفین اسد هیچ فکر کرده اند که چرا “ملک عبدالله دیکتاتور نیست، اما بشار اسد هست!”؟

    “گناه اسد این است که به جای اقتصاد، دست برادری به آرمان های ما داده است.”

    خلاصه ای روان از دلیل اصلی اتفاقات سوریه!

  3. سربازةٌ می‌گوید:

    سلام و عرض خسته نباشید.
    برای من مفید بود.

  4. دلخون می‌گوید:

    اوضاع سوریه خیلی نگران کننده هست…

  5. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    “اگر بعضی از این رسانه ها مثلا روزنامه شرق در تل آویو منتشر می شد، آیا توان این را داشت که بیش از امروز به نظام سلطه حال بدهد؟!”

    از این حیث، پتانسیل و توانمندی بالایی دارند، بالاخره یکجا باید عقده گشایی کنند.
    “سلفی های قلم”(چه تعبیر مناسب و قشنگی است) با وجود اینکه حقیقت را می دانند و علم دارند، اما خب منافع شان در راستای اینگونه خبر پراکنی ها خلاصه می شود و الا به راحتی قابل درک است، چرایی این همه فشار و اجلاس بر علیه دمشق و سکوت در برابر اتفاقات بحرین و عربستان و…
    نظام سلطه که دلش به حال مردم سوریه نسوخته، پی منافع خودش و اسرائیل است.

  6. سیداحمد می‌گوید:

    “خواب تشریف داری جناب مدعی العموم؟!
    .
    .
    به ما که می رسد، چگونه بیدارید؟”

    همه بدبختی اینجاست که جناب مدعی العموم، هیچ کدام از رفتارهای رسانه ایِ این سلفی های قلم را نمی بیند!
    هم در بحث سوریه و بحرین و مصر، هم در بحث فتنه ۸۸، و هم در بحث گرانی های اخیر!

    آقایان! گاهی اوقات به جای اینکه کار را سخت کنید و تقصیرها را به گردن استکبار جهانی بیاندازید، یقه همین رسانه ها و برخی سیاسیون خودمان را بگیرید!

  7. سیداحمد می‌گوید:

    بعضی مقاله ها و تیترها و خبرهای خاص را که در روزنامه های دوم خردادی می بینم، با خودم می گویم کاش روزنامه هایی که ارگان حزب الله هستند هم اینقدر آزدی داشتند!

    کاری که امروز این روزنامه ها (به قول شما سلفی های قلم) در حق سوریه می کنند، همان کاری است که رسانه ها و روزنامه های اسرائیلی و غربی، در فتنه۸۸ بر ضد ایران انجام دادند!

    ممنون داداش حسین؛
    مثل همیشه آگاهی بخشی درست و به موقعی داشتید!

  8. برف و آفتاب می‌گوید:

    دیشب اتفاقا به این فکر می‌کردم که مسئولین محترم از چی می‌ترسند که با بعضی‌ها کاری ندارند؟! از دست دادن جونشون؟ یا مالشون؟ یا مقامشون؟ خیلی بعید به نظر میاد! اینا که مسلمون و با ایمان و باتقوا هستند! پس مطمئنا نباید به خاطر این چیزا باشه! خیلی برام جای سؤاله!
    یا اینکه برای مقابله با اون‌ها اعتماد به نفس ندارند و برای اثبات اقتدارشون، زورشون رو به رخ خودی‌ها می‌کشند؟

  9. م.طاهری می‌گوید:

    “سوریه را برای سوریه نمی زنند؛ برای «نه غزه نه لبنان» می زنند.”

  10. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    آهای توریست ها!… سرتان سلامت، که ایران، خیلی خیلی خیلی، زیباتر از آن چیزی است که شما فکر می کنید. مهم ترین جاذبه گردشگری این دیار، زبان دراز اپوزیسیون آن است!

    http://www.ghadiany.ir/?p=9708

  11. علمدار می‌گوید:

    اوضاع سوریه نگران کننده است ولی سوریه هم مثل لبنان پیروز می شه.

  12. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    “پرچمدار مقاومت… سیدعلی خامنه ای”

    خیلی ها این روزها از سر جهل و بی اطلاعی از مخالفان سوریه حمایت می کنند و سوریه را به مصر و لیبی و… مقایسه می کنند. ولی این حامیانِ مخالفان سوریه هیچ از خود نمی پرسند که چرا آمریکا و دولت های غربی، فکری به حال بحرین و عربستان نمی کنند.
    از اینکه مختصر و بسیار مفید، اوضاع سوریه را توصیف کردید، از شما ممنونم. خیلی به دردمان می خورد چنین متن هایی.

    مثل همیشه در تیتر زدن هم بی نظیرید!
    آزادیِ بی حد و اندازه، سبب به وجود آمدن همین سلفی های قلم شده است. این ها نشان داده اند که اصلا جنبه آزادی را ندارند.

  13. خط نیوز می‌گوید:

    بسم الله
    آجرک الله
    مطلب شما در سایت خط نیوز کار شد.

  14. ف. طباطبائی می‌گوید:

    “به راستی ایشان چاپ ایران اند یا چاپ اسرائیل؟!”

    چاپ ایران… با بودجه از ایران… در خدمت منافع اسرائیل و آمریکا!
    دست مسئولینی که حقوق میگیرن تا بر اینها نظارت کنن، درد نکنه!

  15. شیدا می‌گوید:

    حالا ببینیم براى هزاران کشته و زنده زنده به آتش کشیده شدگان مسلمان برمه هم، همین قدر یقه درانى مى کنند؟!

  16. سیداحمد می‌گوید:

    “درهاى آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده می ‏شود و تا آخرین شب آن بسته نخواهد شد.” رسول اکرم (ص)
    *********************************************

    حلول ماه پر خیر و برکت رمضان و آغاز میهمانی خدای رئوف، بر اهالی قطعه مقدس ۲۶ مبارک باد!

    رفقا! خیلی خیلی التماس دعا…

  17. حنظله می‌گوید:

    خواب تشریف داری جناب مدعی العموم؟!

    متن با صلابتی است؛ خدا قوت اخوی!

  18. چای پولکی می‌گوید:

    برادر بزرگوارم، جناب آقای قدیانی!
    نگرانی و دغدغه های مقدس شما قابل تحسین و باعث افتخار است؛
    اما
    گمان می کنم، اپوزیسیون داخلی، ناچیز تر از آن باشد که دست و پازدن در حال احتضارش، موضوعیت چندانی داشته باشد.
    چرا که مدتهاست حنایشان، برای خودشان هم رنگ ندارد!

    التماس دعا

  19. آزاد اندیش می‌گوید:

    سلام؛
    حلول ماه مبارک رو تبریک می گم.
    خواب و خیال مدعی با تندروی های سلفی ها گره خورده!

  20. آزاد اندیش می‌گوید:

    خیلی خوشحالم که مردم میانمار بالاخره دارن دیده میشن!
    از بغض گلو، بعد از اردوی امت داشتم خفه می شدم.

  21. به جای امیر می‌گوید:

    گدا (گفت و شنود)

    گفت: پادشاه عربستان، همزمان با اعتراضات گسترده مردم این کشور علیه آل سعود، برادرش شاهزاده «مقرن» را از ریاست سازمان اطلاعات عربستان برکنار کرد.
    گفتم: ولی خواست مردم این است که بساط دیکتاتوری آل سعود از بیخ و بن برچیده شود.
    گفت: ملک عبدالله به جای او شاهزاده «بندر بن سلطان» سفیر سابق عربستان در آمریکا و عضو کددار سازمان «سیا» را منصوب کرده است!
    گفتم: خب! که چی بشه؟!
    گفت: مفتی دربار آل سعود بعد از انتصاب این مأمور کددار سازمان سیا، گفته است؛ برای موفقیت شاهزاده بن سلطان دعا می کنم!
    گفتم: گدایی در خانه ای را زد و پول خواست، صاحبخانه گفت نمی دهم، گدا گفت؛ غذا بدهید، صاحبخانه گفت؛ نمی دهم! گدا با عصبانیت گفت؛ دعا می کنم هلاک شوی و صاحبخانه با پوزخند گفت؛ اگر دعایت مستجاب است، دعا کن از گدایی نجات پیدا کنی!

  22. سلام؛
    ای بابا! ما انگار که مدت هاست که قوه قضاییه نداریم این قوه مال این نظام نیست.
    اگر شاهکاری هم بتوان به این قوه نسبت داد کار چند شاهکلید فرامسئولیت شناسی است که شانه هایشان زیر بار این همه انتظار محقق نشده می لرزد!!
    نمی دانم چه کسی باید این را اصلاح کند افسوس و صد افسوس!

  23. عمار می‌گوید:

    “خواب تشریف داری جناب مدعی العموم!”
    “سلفی های قلم”، چه اسم با مسمایی!

  24. حرف تو می‌گوید:

    سلام. مطلب شما در قسمت سیاسی نوشت، در سایت حرف تو منتشر شد.

    یا علی مدد

  25. حسین می‌گوید:

    متن باقوت و غیرتمندی بود.
    احسنت برادر.
    اصلا وقتی وارد این فضای مجازی می‌شویم اول شما را چک می‌کنیم که روحیه بگیریم.
    —-
    چند روز پیش در فرودگاه یک ون مسافر عرب دیدیم که منتظر یک روحانی ایرانی که به زبان عربی مسلط باشد بودند. الحمدالله یکی پیدا شد و آنها راهنمایی کرد بعد که از ایشان پرسیدیم که اینها که بودند و چه می‌گفتند تازه متوجه شدیم این عزیزان که اکثرا زن و بچه بودند {و با یک همراه مرد} از شیعیان سوریه هستند که برای مدتی مهاجرت کرده‌اند به ایران. علتش هم که دیگه مشخص بود شیعه کشی آنجا بیداد میکند.
    انشاءالله به حق خون شهدای ترور (فرماندهان ترور شده سوری) علویان درس خوبی به همه ی این تروریست ها بدهند. فرقی هم نمی‌کند چه کرد چه مسلمان چه کافر چه چچنی چه سودانی … فقط مهم حکومت مقاومت سوریه و دومین ارتش مقاومت بعد از ایران است صدالبته به ریاست دکتر بشار اسد است.

  26. علی اصغر رباب می‌گوید:

    واضح و آشکارتر است از صدای خرو و پف دروغین خواب ظاهرشان و صدای خرو پف حقیقی سیرتین شان

  27. هادی می‌گوید:

    روزی نامه مفلوک “غرب”! هر روز عکسی یا خبری از عروسک خیمه شب بازی، “اوبرما”! چاپ میکنه شاید مواجب بیشتری برسه… اون بدبختی که حاضره برای انتخاب مجدد از یک طرف به “پوتین” التماس کنه، از اون طرف به همجنس بازا…
    این قلم به مزدها واقعا نمیفهمند که اراجیفشون تو کشور خریدار نداره؟ بعیده اینقدر کودن باشند… واقعیت یک چیز دیگه است….

  28. فاطمه می‌گوید:

    خوندم، ممنون!
    دارم فکر میکنم روش…

  29. کیا می‌گوید:

    قلم متفاوتی دارید.
    خوشم آمد.

  30. ح_د می‌گوید:

    نظیر این افاضات را جای دیگر دیده بودم، همان جا هم به صرافت نوشتن این افتاد که “بی قصد اسائه، این گونه تحلیل ها اگر مغرضانه نباشند ساده لوحانه نوشته می شوند و شاید این بار نویسنده خود قربانی اعتماد بی حساب به رسانه های رسمی ایرانیست.
    قبول این موضوع که امنیت رژیم بعث سوریه معضل امنیت ملی کشورمان باشد این روز ها بدیلیست که رسانه های حکومتی در قبال ناتوانی ایران از مداخله موثر برای حل بحران فراگیر در جمهوری عربی سوریه مطرح می کنند.
    در این حقیقت نمی توان تردید کرد که برنده بحران دامنه دار سوریه تنها رژیم اشغالگر قدس خواهد بود، از یک سو ظرفیت های مردمی از میان جنبش های سنی منطقه معطوف به این مساله خواهد شد تا جایی که این روزرها اخبار غیر رسمی حکایت از پیکار جنگجویان فلسطینی به نفع معارضان سوری کرده اند و جنایت ارتش سوریه در بمباران وحشیانه اردوگاه یرموک تاییدی بر دل مشغولی به مساله سوریه نزد مبارزان فلسطینیست، از سوی دیگر حکومت سوریه با تمام ژست های ضد صهیونیستی اش اشتغال تام و تمامی به حل مشکلات داخلی خواهد یافت و بخش بزرگی از ارتش چهارصد و پنجاه هزار نفری أسد درگیر جنگ فرسایشی شهری خواهد شد، از سوی دیگر کشتار بی سابقه و واقعیات خونبار سوریه ظرف یگانه ای خواهد شد برای انشقاق میان رهبران مسلمان تا جایی که در قبال قطعنامه غیر الزام آور پیشنهادی از جانب پادشاهی سعودی و محکومیت کاربرد تسلیحات سنگین علیه معارضان (و دعوت به تعقیب سازوکار طرح صلح کوفی عنان و …) به استثناء جمهوری اسلامی ایران همگی کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی رای مثبت خود را اعلام می کنند.
    از جانب دیگر باید توجه داشت که رژیم بعث سوریه آخرین بازمانده از حکومت های پان عربیست سوسیالیستی در منطقه است و ارزش های لائیک آن در کنار رفتار خشنش در قبال مخالفان مسلمان(از قتل عام زندانیان سیاسی صیدنایا تا قلع و قمع فعالان اخوانی در أدلب و …) سالهای آتی همان هویت سیاسی که “خط مقاومت” می خوانیدش را در قبال این پرسش اساسی قرار خواهد داد که مگر اراده از مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی جز صیانت از عرض و ارض و دماء مسلمین بوده است که حالا با حمایت ضمنی از تطویل بحران خونبار سوریه نقض غرض از آن کند.”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.