کتب جدیدم + تشکر از میثم عزیزم

قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس/ طرح: میثم محمدحسنی، وبلاگ دوئل

یک: امشب شهادت نامه «مردان اردیبهشت» با رمز «یا علی بن ابی طالب» امضا می شود تا روز فتح خرمشهر، دست خدا از آستین رزمندگان اسلام بیرون آید. برای رونمایی از جلد کتب جدیدم، چه شبی بهتر از امشب… امشب شب مهتابه! حبیبم بیداره!!

دو: هر وقت وبلاگ «قطعه ۲۶» را باز می کنم، ناخودآگاه «میثم دوئل» را دعا می کنم. سردری برای اینجا گذاشته که به غایت زیباست. مثل شمعی که برای جلد «نه ده» هنرمندانه کشید.

سه: علاوه بر «دوئل» و «نصر تی وی» خیلی ها میثم را با ۲ کتابش «غیر مجاز» و «دوئل» می شناسند. جز اینها، گمانم بیش از ۱۰ سال است که با میثم رفیقم. به لحاظ سن و سال، و فقط به این لحاظ، چند سالی از میثم بزرگترم؛ «میثم»، داداشی است که خود انتخاب کرده ام. خیلی بیشتر از یک برادر، برادری کرده برایم. با میثم هم اشک ریخته ام، هم خندیده ام. دوست دارم همین جا بابت همه زحماتش به خصوص از فتنه به این طرف تشکر کنم. بی میثم، حتما فتنه پیچیده تر می شد. بی اغراق طرح هایش همچنان گره گشاست.

چهار: چند وقت پیش از میثم پرسیدم؛ به نظرت منتخب نوشته های مطبوعاتی ام طرح های متفاوتی داشته باشد بهتر است یا ثابت؟ بعد از کمی مکث گفت: ثابت. دلایلی هم آورد. نظر خودم هم بر همین بود. محصولش را دارید مشاهده می کنید. گمانم سنگین، ساده و شیک شده. «آر. کیو ۸۸» با رنگ سبز، در زمین سفید و ضمیر سپید این ملت، طیاره رامی به نظر می رسد. آرام تر از آر. کیو ۱۷۰ جاسوس! «ماشاء الله حزب الله» اما از همین توضیح نیم بند نیز بی نیاز است. از اینکه میثم با این سر همواره شلوغ، وقت گذاشت و حتی برای انتخاب کاغذ جلد کتاب زحمت فراوان کشید که چه بافتی و چه مدلی داشته باشد، ازش ممنونم.

پنج: مورد بالا البته فقط شامل منتخب نوشته هایم در رسانه وبلاگ و روزنامه است. قطعا داستان کوتاه «۷۲ دقیقه قبل از شهادت» طرح جلدی مجزا خواهد داشت. عن قریب کتاب را به میثم خواهم داد؛ هم بخواند و نظر دهد، هم طرح جلدی برایش بزند.

شش: بگذار بازارگرمی نکنم. «۷۲ دقیقه…» به نمایشگاه کتاب پیش رو نخواهد رسید. هر چند بیش از ۶۰ دقیقه «۷۲ دقیقه…» را کامل و جامع نوشته ام، اما خب! به عبارتی «۷۲ دقیقه قبل از شهادت» اولین کتاب من است. کتابی که نه در روزنامه دیده شده و نه در وبلاگ خوانده شده. این کتاب، ورود جدی تر من به عالم ادبیات است. «ادبیات فرهنگ» برایم مکمل «ادبیات غیرت» است. برای نشر این کتاب، عجله ندارم، اما روز انتشار «۷۲ دقیقه قبل از شهادت» حتما روز بزرگی است برایم. به دعای دوستان خوبم، آن روز در نیمه اول سال جاری رقم خواهد خورد. نمی دانم «۷۲ دقیقه…» تولید ملی حساب می شود یا نه، اما حتما سرمایه و کار من ایرانی نویسنده است.

هفت: احساس می کنم باید وارد فاز تازه تری از فعالیتم به عنوان یک نویسنده شوم. پله ام را باید عوض کنم. از این پس نوشتن صرفا برای کتاب، بیش از روزنامه نگاری و وبلاگ نویسی وقتم را خواهد گرفت. زلالی آب به روان بودن آن است. زمزم هم در جایی راکد بماند، می گندد. منتهی به زمزمه ای هم اگر وب نویسی و روزنامه نگاری کنم، در مقام قیاس، حتما حمل بر پرکاری خواهد شد!

هشت: این را هم از سر اعتراف بگویم. گاهی کتاب ۲ جلدی «قطعه ۲۶» را دست می گیرم و می خوانم. انصافا بعضی دل نوشته های «قطعه ۲۶» هیچ کم از «نه ده» ندارد، اما ظلم بدی کردم به این کتاب، آنجا که تقریبا هر آنچه در سال ۸۹ نوشتم، در «قطعه ۲۶» آوردم. اگر می شد که الان به زمان ماضی برگردم، حتما وزن کم می کرد این کتاب. از این زاویه «آر. کیو ۸۸» و «ماشاء الله حزب الله» از کتاب دوست داشتنی «نه ده» هم کتاب ترند! تجربه، بهترین آموزگار است. اصلا لزومی ندارد هر آنچه برای جراید می نویسم، «کتاب» شود. کتاب، خودش یک «رسانه» است؛ انباری نوشته هایم در رسانه های وبلاگ و روزنامه نیست. درس هایی که از روزگار می گیرم، اعم از کوچک و بزرگ، برایم دوست داشتنی و در انتخاب راهم، بسی تعیین کننده است.

نه: به لطف خداوند از کتاب «آر. کیو ۸۸» که مرور فتنه به زبان طنز است، در اولین روز نمایشگاه کتاب رونمایی خواهد شد. تلاشم بر این است نسیم نمایشگاه قشنگ و پرخاطره کتاب، مگر برای یکی دو روز، به «ماشاء الله حزب الله» نیز بوزد.

¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤

اما میثم جان! با قلمی آس و پاس، همچنان سپاس…

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

  2. سیداحمد می‌گوید:

    “«الی بیت المقدسی ها» اردیبهشت مسافرت رفتند بهشت… السلام علیک یا اردیبهشت”

    در شب آغاز عملیات بیت المقدس، فاتحه ای نثار روح شهدای این عملیات کنیم…

  3. سیداحمد می‌گوید:

    سپاس و خسته نباشید فراوان به داداش حسین عزیز و تشکر از آقا میثم هنرمند!

    کاملا شیک و سنگین… به به…

  4. میلاد پسندیده می‌گوید:

    دمش گرم… خدا نگهش داره داداش میثمو… خوب شده مخصوصاً رنگ “ماشاءالله حزب الله”

  5. میلاد پسندیده می‌گوید:

    با این بخش “سنگین” از کامنت “سید احمد” خیلی موافقم!

  6. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    طرح جلدهای خیلی قشنگی است، ایده جالبی است که برای کتاب های تان، طرح واحدی با رنگ بندی های مختلف انتخاب کرده اید. ساده و دوست داشتنی است.

  7. . می‌گوید:

    آه!
    یعنی تو نمایشگاه کتاب امسال می بینیمشون؟

  8. ف. طباطبائی می‌گوید:

    طرح جلد شکیل و زیبایی انتخاب کردین.
    تشکر از شما و جناب محمدحسنی.

  9. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    سلام و عرض ادب.

    خوشحال شدیم از دیدن تصویر کتاب هایتان.
    بی صبرانه منتظر آغاز نمایشگاه و خرید کتب ارزشمندتان هستیم.

  10. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    در آستانه سالگرد “الی بیت المقدس”

    توصیه ای دارم به “صدا و سیما”. آیا بهتر نیست به جای آنکه ۲ روز قبل و ۲ روز بعد سوم خرداد، شبکه های رسانه ملی، دم به ساعت و زنجیروار فیلم های ۸۰۰ بار نشان داده شده را باز هم پخش کنند، از سالروز عملیات “الی بیت المقدس” تا روز “فتح خرمشهر” شبی ۲۰ دقیقه مستند اتفاقات همان روز در سال رویایی ۶۱ را پخش کنند. تکانی به “آرشیو”تان بدهید، حتما پر است از فیلم های مستندی که… که نه تکراری است و نه روی مخ! این قطعا از بیان مثلا “ناگفته های جنگ ” هم بهتر است، که بد جور در ۲ مقطع باب شده؛ یکی سوم خرداد و دیگری هفته دفاع مقدس.

    “کتاب قطعه۲۶/ ص۱۳۲۴”

    کاش رسانه ملی گوش بدهد به این حرف ها…

  11. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»
    «مرده نپندارید کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند، بلکه زنده‌اند و نزد خدای خود روزی می‌برند.» سوره آل عمران، آیه ۱۶۹

    با نیت عشق بار بستند همه
    از خانه و خانمان گسستند همه
    لبیک چو گفتند به سردار سحر
    یک باره حصار شب شکستند همه…

  12. سیداحمد می‌گوید:

    “تکانی به “آرشیو”تان بدهید، حتما پر است از فیلم های مستندی که… که نه تکراری است و نه روی مخ!”

    واقعا هم آرشیو فوق العاده و ارزشمندی دارند.
    پنجشنبه گذشته حدود ساعت ۲۴، اگر اشتباه نکنم شبکه ۲ مستندی پخش کرد از شهید “امیر حاج امینی”!
    لحظات نابی از روز شهادت این شهید عزیز پخش کردند که عالی بود.
    شاید دوستان قبلا دیده باشند ولی بنده ندیده بودم!
    چقدر عالی و تاثیر گذار است چنین برنامه هایی و متاسفانه چقدر قصور در این مورد وجود دارد!

    و اما دوستان محترم!

    این پست، نوشته ای هم دارد که تا دقایقی دیگر آپ می شود.

  13. کنکوری می‌گوید:

    سلام داداش

    تو را به خدا یه متنی چیزی راجع به شهید وزوایی بذارین. فردا سالگرد پدر بزرگوارتون و فرمانده ی بزرگوار این عملیات به یاد ماندنیه…
    شهادت پدر عزیزتون تبریک و تسلیت!

  14. کنکوری می‌گوید:

    طرح جلدها فوق العاده است. دقیقا رنگایی که خیلی وقته هواشونو کردم.

  15. بی تاب هویزه می‌گوید:

    “تکانی به “آرشیو”تان بدهید، حتما پر است از فیلم های مستندی که… که نه تکراری است و نه روی مخ!”

    صدا و سیما، مدتی است که بنا را گذاشته روی مخ رفتن خلق الله! شیرین کاری های جدیدشان هم در راه است!

  16. برف و آفتاب می‌گوید:

    ان شاء الله به زودی پایین ستون یسار می‌بینیمشون!

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم؛ برای شهدای عملیات بیت المقدس…

  17. سیداحمد می‌گوید:

    یه پیام “بی زرگانی”

    ساعت ۲۲:۴۰
    تعداد افراد آنلاین: ۲۶ نفر

    ماشالله حزب الله…
    داداش حسین عزیز بسیجی ها فـــــــــــــــــدایی داری…

  18. سلام، خدا قوت به داداش حسین و آقامیثم عزیز.

    السلام علیک یا الی بیت المقدس…

  19. ستاره خرازی می‌گوید:

    ظاهری ساده، مثل ظاهر ساده و آروم و زیبای بچه های حزب الله…
    باطنی عمیق، مثل دل مواج و پر تلاطم، معنوی و بصیر بچه های حزب الله…
    ماشاءالله
    حزب الله

  20. مجنون می‌گوید:

    درباره کتاب ماشالله حرب الله اگه یه توضیحی بدهید بد نیست.
    یا علی

  21. قاصدک منتظر می‌گوید:

    انشاءالله به حرمت خون پدرتون، الطاف بی کران خدا شامل حال شما و آقای محمدحسنی بشود، و در راهی که در پیش گرفته اید، یاریتان فرماید.
    “فان حزب الله هم الغالبون”
    خدایا! شهدای سال ۶۱ هجری شمسی ایران را با شهدای سال ۶۱ هجری قمری کربلا محشور بفرما.

  22. سیداحمد می‌گوید:

    “ماشالله حزب الله” منتخبی از دلنوشت های سال نود داداش حسین است!

  23. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۲۰۶* علی بن الحسین امام سجاد علیه السلام :

    حق کسى که به تو نیکى کرده؛ این است که از او تشکر کنى و نیکی اش را به زبان آورى و از وى به خوبى یاد کنى و میان خود و خداى عزوجل برایش خالصانه دعا کنى، هرگاه چنین کردى؛ بى گمان پنهانى و آشکارا از او تشکر کرده اى، سپس اگر روزى توانستى نیکى او را جبران کنى، جبران کن.

    (خصال، ص ۵۶۸)

  24. سیداحمد می‌گوید:

    ممنون از توضیحاتی که دادید و سپاس فراوان بابت بند ابتدایی!

  25. میلاد پسندیده می‌گوید:

    این آقای محمدحسنی این همه زحمت میکشه و دوندگی داره، اولاً خسته نباشه اما واقعاً دلیل شکایت “بعضی ها” و مشغول کردن ذهن طلایی و تلف کردن وقت با ارزش داداش میثم ما، چه دلیلی داره؟!!

  26. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    ماشاءالله داداش حسین و آرکیو میثم عزیز!!

  27. چشم انتظار می‌گوید:

    چشم همه روشن. تبریک به خودمون و داداش حسینمون.

  28. میلاد پسندیده می‌گوید:

    فروش این کتاب های تکراری ات را نمی توان ملاک دانست داداش! بعضی چون خوانده اند نمی خرند و بعضی دیگر چون خوانده اند، می خرند ولی مسلماً همه مشتاق هستند یک چیز بکر و صفر و صدی از حسین قدیانی بخوانند… پیش بینی می شود کولاک کنی با اولین کتاب اختصاصی ات، ان شاءالله.
    حسین قدیانی: ممنون از تو و همه بچه ها. در ضمن! نقدت به نوشته ستون یسار، وارد است؛ مصادیق نقدت اما نه! نقدت درست بود، لیکن مثالت را باید از جاهای دیگر آن نوشته می آوردی. من برای «امام هادی» چیز دیگری نوشته بودم که ظهر جمعه دیدم صلاح به انتشارش نیست. یک جور در مایه های آخرای متن «چهارشنبه…» بود و نگاه از آن زاویه خاص، و «حرفی هست؟!»… اما عوضش کردم و شد این. کم و زیادش را ببخشید.

  29. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    و کتاب «خبرگزاری چیزنا»، نمی رسد به نمایشگاه؟!
    حسین قدیانی: رسیدنش که… همین الان هم رسیده!! حتی همراه با طرح میثم!! اما توی یه نمایشگاه، با شونصد تا کتاب که درست نیست باشم!!

  30. چشم انتظار می‌گوید:

    داداش حسین،
    حالا که حرف از آقا میثم و دوستی ده سالتون شد، این مطلب رو برای اولین بار، اینجا می گم؛ بعد از این که از سفر معنوی فکه، از شما جدا شدیم، در راه برگشت، آقا میثم، به همراه خانواده، با اتوبوسی که درش بودیم، هم سفر شد. نماز مغرب و عشا، یا کمی دیرتر، رفتیم زیارت دانیال نبی(ع). هنگام برگشت، موقع سوار شدن بر اتوبوس، از میثم در خصوص شما سئوال قشنگی! کردم. جواب قشنگتری داد!
    – آقا میثم، نظرتون در خصوص داداش حسین چیه؟!
    میثم: یعنی چی؟
    – یعنی اینکه شما که چند ساله با هم دوست و به نوعی همکار هم هستید، چطور رفیقیه؟!
    میثم: دوستی های حسین، مثل دوستی من و امثال من نیست، که سریع و بی مقدمه، با یکی رفیق بشه و به همون سرعت هم جدا. حسین، به سختی با کسی رفیق می شه، اما اگه با کسی دوست بشه، مردانه دوست می شه، رفاقت واقعی. دوستی با حسین، برا من خیلی ارزشمنده.
    – خوش به حالتون!

  31. میلاد پسندیده می‌گوید:

    پس انصافاً خوب نوشته بودی… چون ضربآهنگ خیلی حماسی ای داشت و در کل کار غولی بود… اما اگر اون جای خاص از متن را می گفتم که بی انصافی می شد و کل مطلبت زیر سوال می رفت! بگم؟! 🙂
    حسین قدیانی: نه! نگو! بگذار احمدی نژاد در گوش رفسنجانی لاو بترکاند!!

  32. چشم انتظار می‌گوید:

    به همون اندازه که شما رو، در نوشتن و خلق آثار هنری، ادبی و… صاحب سبک و صاحب نظر می دوم، به همون نسبت هم آقا میثم رو، در زمینه ی نگاه متفاوت و جدید به موضوعات، در قالب طرح های خلاقانه صاحب سبک.
    ……….چند وقتی بود نقطه چین نشده بودم، دلم تنگ شد. خودم دست به خود نقطه چینی زدم!

  33. چشم انتظار می‌گوید:

    احتمالا” بند هفت به این معنی است که اندکی کم تر به وب می رسید و بیشتر به سراغ نوشتن کتاب می روید. تلاش در دو جبهه انصافا” سخت تر و حساس تر است.
    حسین قدیانی: امروز بعد از سالهای سال رفتم مطب دکتر مددی. قبلا در خیابان شهید مطهری بود، چند سالی است نقل مکان کرده خیابان شریعتی. خیلی جالب است که مطب دکتر مددی رو به روی ساندویچی عابدزاده بود!! از دست تلخ و شیرین روزگار خنده ام گرفت!! اما چرا رفتم پیش دکتر مددی؟! رفتم تا مقاله ام را نشانش بدهم، نیز زانویم را. مقاله ام را خوانده بود، و زانویم را گفت: باید عمل کنی. گفت: گند بدی زده ای به زانویت! بعد از مطب دکتر مددی، رفتم مغازه عابدزاده. گفتند: رفته آمریکا، پیش بچه اش و ۸ ماه دیگر برمی گردد. دلم تنگ شد برای عقاب آسیا…

  34. سوگند می‌گوید:

    خیلی زیبا شده. دست آقای دوئل درد نکنه. ایشون که استاد هستند واقعا.

    هیچ وقت یادم نمی رود اولین بار که شروع به کار گرافیکی کردم، در سایتشان رفتم و به ایشان گفتم و چقدر با بزرگواری، استقبال کردند… همین الان هم در فضای سایبر که خسته می شیم همش مزاحم آقای دوئل در سایتشان هستیم و ایشون با تمام مشغله ها، غر غر های ما را می شنوند و با صبوری تمام جواب می دهند.

    ببخشید که بی ربط شد ولی اجازه دهید ما هم تشکر کنیم از این بزرگوار… امیدوارم هر دو استاد موفق باشید. و سالیان سال زنده باشید.

  35. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم!

    لطفا در کامنت ها چیزی در وصف آقایان میثم محمدحسنی و حسین قدیانی ننویسید که مشمول نقطه چین یا سانسور شود. البته در صداقت شما هیچ شکی نیست ها!

  36. حی علی الجهاد می‌گوید:

    خداقوت؛ هم به شما، هم به آقای محمدحسنی.

    جلد کتاب‌ها انصافا شیک و تمیز و سنگین و زیبا شده …
    ان‌شاءالله از نظر صحافی هم خوب از کار دربیاید؛ چون جلد کتاب “نه ده” و “قطعه ۲۶” با چند بار باز و بسته کردن کتاب، از آن جدا می‌شد و نیز ورق‌هایش …
    بند هفت اما بند قابل تاملی بود به نظرم …

    این کتاب‌ها که حتما خواندنی‌ست، اما دل‌مان برای “سمفونی مورچه‌ها” هم تنگ شد یک دفعه!

  37. به جای امیر می‌گوید:

    بوق (گفت و شنود)

    گفت: بالاخره تق یکی دیگر از سایت های سینه چاک و خط دهنده اصلی فتنه ۸۸ هم درآمد! و این سایت حامی سران فتنه هم دست خودش را رو کرد.
    گفتم: چطور مگه؟ کدوم سایت؟!
    گفت: سایت بالاترین را می گویم. این سایت اخیراً با استفاده از «لوگو» و «آرم» شبکه صهیونیستی بهائیت هویت واقعی خود را فاش کرده است.
    گفتم: کیهان بارها نوشته بود که این سایت تحت مدیریت منوشه امیر است و از اسرائیل بارگذاری می شود ولی سایت بالاترین و بقیه سایت های حامی سران فتنه به کیهان حمله کرده و وابستگی خود به اسرائیل را تکذیب کرده بودند!
    گفت: نکته دیگر این که نام سایت صهیونیستی بهائیت هم «کلمه» است و حالا معلوم شده که سایت «کلمه» وابسته به موسوی و شورای هماهنگی جنبش سبز(!) هم نام خود را از شبکه صهیونیستی بهائیت در «عکا» گرفته است!
    گفتم: یارو رفته بود ماشین بخرد، برای امتحان سوارش شد و یک دوری زد و برگشت و به بنگاهی گفت؛ مرد حسابی! این ماشین که خیلی درب و داغونه! همه جاش صدا میده! صاحب بنگاه، قیافه حق به جانبی گرفت و گفت؛ اختیار دارید! در عوض بوقش صدا نمیده!

  38. صبا می‌گوید:

    آقای محمد حسنی خسته نباشید! خیلی با کلاس شده.
    حاج حسین!
    ان شاالله براتون مبارک باشه! واقعا کتاب ها به همین اندازه که نشون داده میشه حجیم اند؟

  39. سپیده می‌گوید:

    سالروز شهادت پدر بزرگوارتان گرامی باد! انشاا… راه ایشان نیز پر رهرو باد.
    پدرم جانباز ۷۰% است و عاشق شهید وزوایی
    سرتون خلوت شد راجع به ایشون برامون بگید
    تولد کتاب هاتون هم مبارک

  40. امیر یزدانی می‌گوید:

    سلام حسین جان!
    دوستت دارم برادر…
    یادمه تو منا بردمت دکتر. میخواستم بگم به دکتره این مریضه، نمی فهمید!
    صداتم در نمیومد. به دکتر گفتم:
    he is bimar! he has not voice…
    دکتره هم همینجور هاج و واج نیگا میکرد!
    حجه عجب چیزی بود…
    حسین قدیانی: یس!

  41. سیداحمد می‌گوید:

    صبا؛

    هر دو کتاب حجمی کمتر از “نه ده” دارند!

  42. برف و آفتاب می‌گوید:

    تشکر ما را هم بپذیرید؛ که واقعا بدون ایشان، و بدون شماها کلا، حتما فتنه پیچیده تر می شد.

  43. نادر می‌گوید:

    سلام.
    شما که رفتید پیش دکتر مددی نپرسیدید مفصل زانو از چه نوعی است و در چه جهاتی می چرخد؟!
    طرح جلد کتاب هاتان هم شکیل و زیباست. امیدوارم خوب فروش کند. پول خوبی هم گیرتان بیاید اما ظرفیتش را هم داشته باشید.

  44. محمد تقی می‌گوید:

    سلام

    سالگرد شهادت شهیدان بیت المقدس (شهید اکبر قدیانی، شهید محمد باقر توکلی، شهید مرتضی توکلی) و همه شهیدان قطعه ۲۶ گرامی باد. التماس دعای خیر (قطعه بیست و ششی ها)

  45. سین جیم می‌گوید:

    بسم رب الحسین
    سلام خدا بر شهیدان…
    خیلی وقت است اینجا نظرگذاشته بودم…
    خیلی وقت…
    شاید بیش از یک سال…
    از زمانی که شکل و قالب وبلاگ شلوغ شد و جالب!
    از زمانی که بهشت زهرا نرفتم…
    از زمانی که آنقدر بچه حزب الهی خوب و پاک و مخلص همه جا بود که نیازی به حضور مدام و مداوم ما در نت نباشد…
    آمدم فقط بگویم خدا قوت… و التماس دعا

  46. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    طرح میلاد برای آر کیو رو بیشتر میپسندم.
    بعدشم! مگه انتشاراتی هستی که طرح ثابت بزنی؟
    هر کتابی متن و حس و سیستم خودش رو داره.
    کل یوم، عشق است “سیداحمد”

  47. عمار می‌گوید:

    متقین در کلام امیرالمومنین:
    دلهایشان محزون، همگان از آزارشان در امان، بدنهایشان لاغر، نیازهایشان سبک و نفوسشان با عفت است.(نهج البلاغه)
    خدا قوت ای متقین.

  48. شهاب الدین می‌گوید:

    سلام
    عجب کتابی
    قلم حسین آقا
    طرح جلد آقا میثم
    ==ماشاالله حزب الله==

  49. م.طاهری می‌گوید:

    خدا قوت و خسته نباشید.
    هم شما و هم آقای محمدحسنی.

  50. علقمه می‌گوید:

    سلام، خسته نباشید. من همشیه مطلب اول وبلاگتون رو با دقت میخونم. ویژگی بارزی که نوشته هاتون داره اینه که در عین حال که زیبا نوشته شده خیلی تاثیرگذاره. خوشحال میشم به وبلاگم بیاین و شعری رو که خودم درباره ی آیت الله جنتی گفتم بخونین. در علقمه منتظرتان هستم. یاعلی

  51. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا ذالجلال و الاکرام**

  52. حنظله می‌گوید:

    مبارک باشه و به سلامتی!
    حقیقتا طرح جلدها سنگین، ساده و شیک شده.

    خدا قوت حاج حسین آقا و احسنت بر «میثم دوئل»

  53. حنظله می‌گوید:

    این وردپرس هم بامزه شده وقتی کامنت تکراری بنویسی یا دوباره ارسال کنی پشت سر هم، پیام می دهد:

    “خیلی تند تند دیدگاه‌تان را می‌نویسید، کمی آرام‌تر…”

    جان من بامزه نشده؟!

  54. همراه ثابت می‌گوید:

    سلام حسین عزیز. خسته نباشید فراوان به خاطر آماده شدن کتاب ها و به ثمر نشستن زحماتت. خیلی زود منتظر کتاب اصلی یعنی ۷۲ دقیقه هستم. از میثم جان هم تشکر می کنم. طرح های میثم یه چیز دیگه ایه.

    یه سوالی خفن ذهنمو درگیر کرده…………………………………

  55. حنظله می‌گوید:

    راستش را بخواهید آن روزهای اول که آمدم قطعه، اولین چیزی که بدجوری به دلم نشست، سر در قطعه بود!

    هنوز هم بعضی از متن های خاص را (خودتان میدانید کدام ها را می گویم) که می خوانم بعدش تصویر سر برگ را نگاه می کنم و درباره متن فکر می کنم.

    انصافا کار فوق العاده زیبایی در آمده، حس خاصی دارد که نمی توانم باز گو کنم.
    به قول معروف “دلی” است.

  56. آذرخش می‌گوید:

    سلام
    تبریکات بابت کتاب های جدید.
    🙂
    ممنون از برادر میثم محمدحسنی برای زحماتشون. انصافا طرح ها دلنشین هستن.

  57. آذرخش می‌گوید:

    حنظله!

    تا جایی که یادمونه وردپرس بامزه بود. چون سال هاست داره این پیغام رو می ده. 🙂

  58. آرزومند کربلا می‌گوید:

    سلام؛
    آقای قدیانی! این دو تا کتابم انتشارات مرکز اسناد چاپ کرده؟ اونجا باید پیداشون کرد؟

  59. سیداحمد می‌گوید:

    بله!
    انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی.

  60. پاییز می‌گوید:

    مبارکه، طرح جلدشونم واقعا قشنگ شده، البته آرکیو هشتاد و هشت قشنگتر شده.

    امیدوارم همیشه در زندگیتون در پناه “مهدی فاطمه” موفق و سربلند باشید.

  61. حنظله می‌گوید:

    در دفاع از طرح جلد کتاب ماشاءالله حزب الله باید بگویم: انتخاب آن فونت چاپی که خیلی سال پیش استفاده می شد و همچنین رنگ کرم جلد که شبیه به رنگ کاغذ همان سالهاست، دل آدم را به آن “روزگاران” که “یاد باد”، می برد.
    ماشاءالله حزب الله

  62. سنگربان می‌گوید:

    به سلامتی، مبارک باشه!
    خدا قوت.

  63. شاهد می‌گوید:

    سلام! تو رو خدا تا ۱۲ اردیبهشت برسون؛ میخوام به استادم هدیه بدمش. خرید اینترنتیش رو هم بزارید خواهشنا، من به نمایشگاه دسترسی ندارم.
    ملتمسانه… التماس میکنم که اینکار رو بکنید!

  64. حنظله می‌گوید:

    آذرخش؛

    این اولین بار بود که وردپرس خودش را برای ما اینگونه شیرین می کرد؛ حق بدهید اگر کمی ذوق کرده باشیم.
    البته این شیرین کاریش باعث نمی شود که ببخشمش بابت اینکه دیگر نمی توانیم آمار کاربران حاضر را ببینیم.

  65. یگانه سادات می‌گوید:

    سلام؛

    چون هنوز کتاب رو نخوندم پس هیچ نظری در مورد نمیدم. اما طرح روی جلد، فکر نکنم آقای محمدحسنی احتیاجی به اینقدر تعریف داشته باشه چون ایشون مدت هاست امتحانشو خوب پس داده.

  66. سیداحمد می‌گوید:

    آرام آرام… عجلوا بالصلاة…

  67. سیامک می‌گوید:

    حجت الاسلام صدیقی در آیین بازگشایی مجدد خط ۴ مترو تهران:
    به شما با یک قداست نگاه می کنم و خاک پای شما را تبرک می دانم.
    صدیقی این چیزها را در وصف امام زمان جدید قالیباف گفته!

  68. سیداحمد می‌گوید:

    جناب سیامک؛

    درست منتقل کنید خبر را!
    این سخنان فقط خطاب به شخص قالیباف نبود؛ خطاب به مجموعه کارکنان بود!

    “وی گفت: شهرداری تهران با همه توان به میدان آمد و شب‌ و‌ روز برای خدمت رسانی به مردم نشناخت که این کار پیروزی بزرگ و مدال افتخاری است که گوارایتان باد. صدیقی خطاب به حاضرین در مراسم روز گذشته که بیشتر از میان نیروهای بسیجی بودند گفت: شما در حماسه‌ها کم نگذاشتید و در خنثی کردن توطئه‌ها و فتنه‌های جدید و قدیم هیچ‌ وقت کوتاهی نکردید و زیر پرچم فاطمه (س) و اهل‌بیت‌(ع) تا ظهور امام عصر (عج) سنگر رهبری و مرجعیت را خالی نگذاشتید و از این بابت من به شما با قداست نگاه کرده خاک پای شما را می‌بوسم. این درحالی است که از نظر امام جمعه موقت تهران برخی مسئولان با ندانم کاری به گرانی‌ها دامن می‌زنند اما دعای خیر و بصیرت و دل شکسته شما درهای بسته‌ای که دست دولت نمی‌تواند باز کند را می‌تواند باز کند.”

    البته خودم هم کمی متعجبم ها!

  69. محسن رحیمی می‌گوید:

    یک کوچه، یک مرد، با دستهای بسته، امیر و ولایت/ یک مادر، یک چادر خاکی، با پهلوی شکسته، فدایی ولایت/ یک کوچه، یک کودک، با چشمان گریان/ چه به هم می آیند؛ میخ و در و دیوار و یک پهلوی شکسته/ از امشب “چاه” همدم علی می شود و “آه” تکه کلام علی/ از امشب واحد شمارش چاه هم، « نفر» می شود و تمام جمله های علی ختم به “آه”
    http://mohsenrahimi.blogfa.com/post-101.aspx

  70. حنظله می‌گوید:

    حاج حسین آقا! امروز سالگرد شهادت “بابا اکبر” را گرامی می داریم و فاتحه ای می خوانیم نه برای “بابا اکبر”؛ برای خودمان که مردگانیم وامانده در گذر زمان!

    خدا درجات پدرتان را زیاد و ایشان را با سیدالشهداء محشور نماید انشاءالله.

    آی شهید؛
    “من، نمی‌شناسمت. باور کن! بهانه نیست. حرف، حرف دل است. شاید از دلی غافل. گاهی، آن هم به بهانه‌ای، نامت را شنیده‌ام. سوسو زنان به هر سو، چشم دوختم تا نوری از وجودت را دریابم، تا چشمانم بیدار شود. می‌گویند: شجاعت، شرمنده شمایل شما بوده. مروت، درمانده مردانگی‌هاتان و «خوبیها» وامدار خوبیهاتان. کجا رفته‌اید؟! خوبان خدادوست، کجا رفته‌اید؟! غریبان شهر!”

  71. یگانه سادات می‌گوید:

    این کتاب برای نمایشگاه تو غرفه خاصی هست؟

  72. سیداحمد می‌گوید:

    در نمایشگاه معمولا هر انتشاراتی، کتب چاپ خودش را به فروش می رساند!

    کتب آقای قدیانی هم در غرفه “انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی… سالن ناشران عمومی” به فروش می رسد.

  73. ستاره خرازی می‌گوید:

    برای بچه های همسایه بغلی!!!!!
    استاد! لطفا یک کتاب با امضا
    http://www.sangcheeen.blogfa.com/post-138.aspx

  74. به جای امیر می‌گوید:

    گنج (گفت و شنود)

    گفت: یکی از مدعیان فراری اصلاحات که به انگلیس پناهنده شده در وبلاگ خود به گروههای اپوزیسیون توصیه کرده است که از رویاهای خود غافل نباشند!
    گفتم: منظورش چیست؟
    گفت: نوشته است؛ اگرچه جنبش سبز شکست خورده و این شکست همه ما را دچار استرس کرده است ولی می توانیم پیروزی را در رویاهای خود مجسم کنیم!
    گفتم: که چه بشود؟!
    گفت: «ح-غ» نوشته است تجسم پیروزی در رویا هم می تواند استرس آزاردهنده اپوزیسیون را تاحدودی تسکین دهد!
    گفتم: یارو می گفت؛ دیشب خواب دیدم یک صندوق پر از سکه طلا پیدا کرده ام. صندوق را روی کولم گذاشته بودم و از شدت سنگینی آن یک اتفاق بدی افتاده بود. وقتی بیدار شدم دیدم، نصف خوابم تعبیر شده، پرسیدند، یعنی نصف گنج روی کولت بود؟ و یارو گفت؛ از گنج خبری نبود ولی بدجوری گند زده بودم!

  75. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا قاضی الحاجات**

  76. فاران(نه وبلاگ فاران) می‌گوید:

    داداش حسین سلام. یکبار نوشته بودی یکی از منابع خبریت کامنتهای قطعه س. وقتی یه خبر شسته رفته میبینم تحریک میشم کامنتش کنم…

  77. رزمنده می‌گوید:

    سلام سردار سپاه سایبری امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
    به اطلاع شما میرساند وبگاه اخبار رسمی طلبه عدالتخواه سیرجانی با عنوان قیام یاران ولایت راه اندازی شده است.
    این پایگاه به منظور پوشش وانعکاس اخبار،تصاویر،فیلمها،مقالات و… که به نوعی به مطالبه عدالت و به ویژه قیام طلبه سیرجانی وعدالتخواهان ولایتمدار ارتباط دارد، ایجاد شده است
    برای دسترسی به این پایگاه می توانید به آدرس اینترنتی
    http://www.ghiame-yaran.ir/
    مراجعه کنید.
    یا زهرا

  78. جامونده می‌گوید:

    خلاصه مطلب: تبلیغات!

    اگه مردی داداش نقطش نکن!!

  79. وارث می‌گوید:

    سلام!
    خدا قوت بابت این کتابها؛
    هم به شما و هم به آقای محمد حسنی.
    انشاءالله که امسال این کتابها قیمتشون پائین باشه تا ما هم که اصولا جیبمون دانشجوییه بتونیم خریداری کنیم.
    نه مثل قطعه ۲۶ که هنوز نتونستیم سر خریدش با جیبمون کنار بیایم.
    راستی حاج حسین یه اطلاعی بدید که چه روزهایی نمایشگاه هستید و در کدوم غرفه ها،
    که اگه انشاءالله تونستیم بخریمشون حداقل بتونیم امضاتون رو هم با کتاب همراه کنیم!
    موفق و موید باشید زیر سایه آقا امام زمان و در رکاب امام خامنه ای.

  80. بچه مسلمون می‌گوید:

    سلام؛
    خیلی عالی.
    مهمات خیلی خوبی دارین.
    لطفا به وب منم سری بزنین و راهنماییم کنین تا بهتر واسه انقلاب و آقا سید علی قلم بزنم.
    یا علی

  81. غریب غرب می‌گوید:

    سلام بر حاج حسین؛
    بازی دراز جاتون خالی بود…

    یا علی مدد

  82. به جای امیر می‌گوید:

    اتوبوس (گفت و شنود)

    گفت: چه خبر؟!
    گفتم: دو تن از مقامات کشور با صدور احکام جداگانه یک متهم را به مسئولیت های مهمی منصوب کرده اند!
    گفت: آره شنیده ام، یعنی خبرش همه جا پیچیده است! ولی می گویند که این شخص بعد از بازداشت از اتهامات وارده تبرئه شده است!
    گفتم: تبرئه نشده، بلکه با عفو آزاد شده.
    گفت: با این حساب، سابقه دار است و مطابق قانون نباید او را به مسئولیت های مهم منصوب کنند. چرا این کار را کرده اند؟! چرا در فضای کشور تنش ایجاد می کنند؟!
    گفتم: چه عرض کنم؟! در یک اتوبوس بین شهری یکی از مسافران هر از چندگاه از انتهای اتوبوس برخاسته و در گوش راننده چیزی می گفت و راننده توجهی نمی کرد. اما آخرین بار که در گوش راننده پچ پچ کرد، راننده با عصبانیت گفت؛ آقا! برو بشین! این چه حرفیه؟ مسافران که توجهشان جلب شده بود پرسیدند؛ مگر این آقا چه می گوید؟! و راننده گفت؛ می گوید، اتوبوس را به یک دیواری، درختی، تیر چراغ برقی، یک جایی بزن که یک کمی بخندیم!

  83. سیداحمد می‌گوید:

    گرامی باد یاد استاد شهید مرتضی مطهری!
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…

  84. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا ارحم الراحمین**

  85. ف. طباطبائی می‌گوید:

    هر سال روز معلم تو دوران دانش آموزی خاطرات جالبی بوده برام!!
    از هدیه هایی که به معلم ها دادیم و هدیه هایی که ندادیم.
    کلاس چهارم دبستان اونقدر رابطه ام با معلمم بد بود که اصلا حاضر نشدم براش هدیه ببرم!! ولی در مقاطع دیگه همیشه روز معلم رو دوست داشتم.
    جدا معلمی شغل سختیه. خیلی حوصله و اعصاب و توان می خواد.

    این روز رو به معلم های قطعه ۲۶ تبریک می گم.

  86. عباس اسلامی می‌گوید:

    سلام بر حسین!
    سلام بر همه اهالی قطعه مقدس ۲۶
    سعادت گرچه کمرنگ است اما ارادت همچنان باقی است.
    امسال فاطمیه در صحن حرم کریمه اهل بیت علیهاسلام نمایشگاه کوثر ولایت داشتیم.
    درگیر کارهای نمایشگاه بودم؛
    تازه کمی سرم خلوت شده.
    ماشاءالله حزب الله کولاک کرده ای داداش
    مرحبا به خودت و میثم
    سعیکم مشکور

  87. با سلام و خسته نباشید….امیدوارم که در سفری که به زودی به ایران عزیز دارم بتوانم این کتابها را تهیه کنم….با تشکر فراوان از شما

  88. یگانه سادات می‌گوید:

    بی ربط:

    بچه‌ها در ناهارخورى مدرسه به صف ایستاده بودند. سر میز یک سبد سیب بود که روى آن نوشته بود: فقط یکى بردارید. خدا ناظر شماست. در انتهاى میز یک سبد شیرینى و شکلات بود. یکى از بچه‌ها رویش نوشت: هر چند تا مى‌خواهید بردارید! خدا مواظب سیب‌هاست.

  89. 313 می‌گوید:

    عاشقتم حسین جون

  90. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    سلام
    چه نمایشگاهی بشه امسال…
    گفت و شنود حاج حسین و آر کیو هشتاد و هشت داداش حسین…
    تشکرالات فراوون از داداش حسین و داداش میثم

  91. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    یه سؤال دارم نمی‌دونم کسی پرسیده یا نه!

    داداش حسین، امسال نمایشگاه هستید؟
    اگه پاسخ مثبته چه روزهایی؟

  92. سیداحمد می‌گوید:

    مرتضی اهوازی!

    اگر بروند، حتما همین جا خواهند گفت.

  93. به یاد صیاد می‌گوید:

    سلام! امسال نمایشگاه میان داداش؟

  94. یه بچه مومن می‌گوید:

    به ما هم سر بزن مومن

  95. حسین می‌گوید:

    خدایا از این داداشا (مدل آقا میثم) به ما هر اندازه که دوست داری و خودت میپسندی عطاء بفرما …
    الهی آمین.

  96. فاطیما می‌گوید:

    سلام..
    امیدوارم بیشتر و بیشتر بنگارید. حرف حق باید تکرار و تکرار و تکرار شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.