«باران» در جناح خداست

اوایل هفته در تهران بارانی آمد که سبب پاره ای مشکلات شد، اما گمانم بدتر از «مشکلات مادی»، «معضلات معنوی» است. آنجا که خدا با قطرات باران بهاری، سر و صورت ما بندگانش را ناز کرد، بی آنکه من و تو، شکر این نوازش را در حد نمازی، راز و نیازی، نیایشی، چند خطی از قرآن، چند سطری از مفاتیح، به جا آوریم. راستی که چقدر ناسپاسی است، فلان ایستگاه آب گرفته مترو را ببینیم، اما نیم نگاهی به ذخیره قشنگ آب در سد کرج نیاندازیم. لابد از پس این باران بهاری، فکر خشکی ایام تابستان نیستیم، که سجده نمی کنیم خدا را به خاطر این همه نزولات آسمانی. نه رفیق! من خودم را می گویم. باران به این قشنگی آمد و بهار را، بهاری تر از همیشه کرد، رعد و برق زد و رنگین کمان آورد و نسیم داشت و طراوت و تازگی، من اما غفلت کردم و یک بار نگفتم: شکرت خدایا. من این نگفتم، لیکن بدتر از من بودند کسانی. کسانی که حتی به باران هم «حزبی» نگاه می کنند. ارگان فلان نهاد، شهرداری را در قامت یک سوپراستار، بالا می برد که مدیریت بحرانش اگر نبود، تهران را آب می برد!! این، همان قدر بلوف است که ارگان بهمان نهاد، شهرداری را یک سر به باد ناسزا گرفت و گفت: تهران را آب برد!! حیف و صدافسوس و آه که ورای باران بهاری، به جای شکر به درگاه خدا، باز هم یقه همدیگر را می گیریم. مردم اما با چشمان خود دیدند که در تهران چه گذشت. آنچه عیان بود، چه حاجت به بیان؟! اصلا نیازی به این همه افراط و تفریط و سیاسی بازی و دغل نیست. حتما شماری از معابر پایتخت دچار آب گرفتگی شد. قطعا آب جوی برخی از خیابان های تهران روانه راه مردم شد و مشکلاتی به وجود آورد. ترافیک چند برابر شد جاهایی. یک خط مترو بسته شد و تعدادی ایستگاه، موقتا تعطیل. من نمی دانم به شهرداری متاثر از این باران بهاری، چه نمره ای باید داد، اما نه این مدیریت، آنقدر خوب بود که «همشهری» نوشت و نه آنقدر بد که «ایران» گزارش داد. «اگر قالیباف نبود، تهران را سیل می برد» و «چون شهرداری درست کار نکرد، تهران را سیل برد»، اولی «غلو» و دومی «دروغ» است. کور نیست چشم مردم که این همه بعضا ساده فرض شان می کنیم. اگر ارگان دولت، این همه دلش به حال مردم تهران می سوزد، چرا آن زمان که همین دولت، گاهی دیر و با تاخیر، تسهیلات مستلزم برخی خدمات را به شهرداری نمی دهد، فقط در حد یک خط، انتقادی از دولت نمی کند؟! آیا دل «ایران» در گروی مردم تهران است یا دولت؟! از آن سو، «همشهری» نیز بهتر است واقع گرایی را به سوء استفاده از باران، جهت برخی مجیزگویی ها ترجیح دهد. اگر مجیزی لازم است، جز برای خدای بی مثال نباید خرجش کرد که بهار را همراه باران آفرید. طوری عده ای تیتر می زنند که انگار باید هر از گاهی یادشان آورد که شهرداری و دولت، نه دشمن هم، بلکه ۲ نهاد خدماتی از نهادهای همین نظام اند. بیرون از دایره نظام، نه دولت، دولت است و نه شهرداری، شهرداری. خدمت، خالصانه اگر نباشد، مردم می فهمند. «تیتر درشت» چیزی را عوض نمی کند! بالطبع هم شهرداری دارد کار می کند و هم دولت، اما نه دولت، آنقدر بد است که «همشهری» می گوید، نه شهرداری آنقدر بد است که «ایران» می نویسد. گاهی دوستی ارگان فلان و بهمان نهاد با نهاد مربوطه، در حکم «دوستی خاله خرسه» است. کم نبوده که مردم، تیتر یک «همشهری» را ببینند و متلکی بار «شهرداری» نکنند! کم نبوده که مردم، تیتر یک «ایران» را ببینند و متلکی بار «دولت» نکنند! من اگر به جای آقایان احمدی نژاد و قالیباف بودم، -لااقل برای آینده سیاسی خودم!- قبل از هر کار، ابتکار می کردم و با شجاعت، علاوه بر کوچک کردن رسانه های مثلا حامی، بخش مهمی از هزینه نجومی این ۲ ارگان را صرف امور خدماتی ارباب رجوع نهادم می کردم. اگر تیتر یک «همشهری» برای آن عابر پیاده تهرانی که در آب بیرون آمده از جوی خیابان آزادی گیر کرده، «پل» می شود، حتما تیتر یک «ایران» هم برای آن جوان تحصیل کرده بیکار ملایری، «شغل» خواهد شد!! به این اعتبار، چیزهای دیگری هم اضافه کنم، حتما نتیجه می گیرم که «همشهری» و «ایران» بعضا دارند به دولت و شهرداری ظلم می کنند. کم نبوده که صفرا بیافزاید سرکنگبین. «باران» را به جز خدا احدی نمی تواند مصادره کند. لطفا در «کوچه بهار»، «بساط سیاست» پهن نکنید. ابر را با دود قلیان تان عوضی نگیرید! به خدا قدرت خواهی و غلو و پاچه خواری و ناراستی و عداوت و حب و بغض و غرض ورزی، سد معبر خدمت است. ضررش با من، سودش با شما… به این چیزها که گفتم، «ارگان رسمی» را هم اضافه کنید!

¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤

«باران» در جناح خداست؛ جناحی نمی شود با «تیتر یک».

جوان/ ۳۱ فروردین ۱۳۹۱

این نوشته در یمین ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. ف. طباطبائی می‌گوید:

    بسم الله…

  2. ف. طباطبائی می‌گوید:

    “«باران» در جناح خداست؛ جناحی نمی شود با «تیتر یک»”

    منصفانه و زیبا بود.
    اما کو گوش شنوا؟!!

  3. میلاد پسندیده می‌گوید:

    اگر یکی دو بار ملت بریزند در خیابان و اعتصاب کنند، جمهوری اسلامی می ترسد و هوای مردمی که زمانی هوایش را داشتند را خواهد داشت… از ماست که بر دوغ… آخه تا کی مدارا؟ تا کی خواری؟ تا کی ذلت؟ کاری کنید تهرانی های سوسول… براندازی کنید این مسئولان بی غیرت گردن کلفتی را که فقط بلدند دشمن تراشی کنند برای اصل نظام.

    بکشید اینها را… ملت ما زنده تر می شود… شک نکنید!

  4. میلاد پسندیده می‌گوید:

    کمی هم از جانبازان بنویس و مصاحبه کار کن داداش! بگذار کمی حال کنیم… اینقدر متن های حال گیری می نویسی و حرص مان می دهی که موهایم سفید شد اول جوانی!!
    با ما به از این باش… قرار بود قطعه ای از بهشت باشد… نه اینکه بوی گندکاری ایشان، اینجا هم ولمان نکند!!!

  5. ف. طباطبائی می‌گوید:

    ما ملتی نجیبیم. به خیلی مسائل انتقاد و اعتراض داریم ولی اگر قرار بشه برای تغییر شهردار و ادب کردن روزنامه ها بریزیم خیابون که فاجعه به بار میاد!!
    البته این رئیس جمهور رو که خودمون با جون و دل(!) انتخاب کردیم. شهردار رو هم که تقریبا با چند واسطه خودمون انتخاب کردیم.
    اعتصاب و کشتن چاره کار نیست. باید همه این مسائل برامون تجربه بشه.
    باید تیز باشیم و بدونیم قالیباف وقتی با چفیه میاد بالا سر کار مترو، هدفش چیه و
    کیو میخواد رنگ کنه!!

  6. حنظله می‌گوید:

    «تیتر درشت» چیزی را عوض نمی کند!
    “اگر تیتر یک «همشهری» برای آن عابر پیاده تهرانی که در آب بیرون آمده از جوی خیابان آزادی گیر کرده، «پل» می شود، حتما تیتر یک «ایران» هم برای آن جوان تحصیل کرده بیکار ملایری، «شغل» خواهد شد!!”

    فوق العاده بود؛ ممنون

  7. میلاد پسندیده می‌گوید:

    البته من شوخی می کنم وقتی از کشت و کشتار و آشوب صحبت می کنم… آرامش را همه دوست دارند… مشکل اصلی نظام ما این است که زیادی از حد مسئول دارد و زیادی از حد روزنامه…

    مسئولش نه کاری می کند و نه پاسخی می دهد… روزنامه اش هم نه حرفه ای است و نه کسی می خردش… پس چرا گیر اینها شده ایم؟! تعطیل شان کنیم برود.

    واقعاً مملکت داری کار مشکلی است… باید تک تک خود ما مردم درست شویم و فرزندانمان را درست کنیم و مدارس مان درست باشند… تا بشود مسئول مملکت دار داشت.

    همین الآن اگر شروع کنیم، چهل سال بعد یک مسئول میانسال درست و درمان داریم اما می گوییم تا چهل سال دیگه کی مرده، کی زنده؟! و همین می شود که ۳۳ سال از انقلاب گذشته و یک مدیر ۳۳ ساله متعهد متخصص نداریم! شاید هم دارید و ما نمی بینیم!!

  8. حنظله می‌گوید:

    عاشق رعد و برق های بهاری ام!
    باران بهاری دل آدمی را بدجوری خدایی می کند!

    درهای رحمت باز هم باز شده؛ اینجا باران می آید.

    دو رکعت نماز شکر می خوانم قربة الی الله؛
    الله اکبر…

  9. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    همه گفتنی ها را در متن می گویید و ما می مانیم که چه کامنتی بگذاریم؟!

    گاهی در مقابل دکه های روزنامه فروشی، دچار احساس دوگانگی می شوم، قضیه ی “هر کسی از ظن خود شد یار من” است. یک موضوع و خبر مشترک را هر روزنامه ای به زعم خود و با عرض معذرت ازشان، گاهی مسخره، پوشش می دهند و تحلیل می کنند.
    حق بینی و حق گویی و حق نویسی، جایش را می دهد به جانبداری های گروهی و دسته ای، کسی به فکر منفعت اصل کاری و نظام نیست.
    بهترین کار اما همان است که گفتید؛ تشکر و حرف زدن با خدا. اعتقاد عجیبی دارم به استجابت دعا در زیر بارش باران…

  10. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    «آدم» تنها کلمه ای است که وقتی باران می بارد، چتر باز می کند بالای سرش. کلاس کلمات دیگر، مثل «کبوتر»، مثل «کلاغ» بالاتر است و اجازه می دهند باران، بال هایشان را تمیز کند. ما آدم ها از یک طرف دعا می کنیم باران ببارد، از یک طرف چتر باز می کنیم!
    .
    .
    .
    راستی! شنیده ام وقتی تو می باری، دعا مستجاب می شود؛ از تو بارش، از من نیایش. بیا با هم «عهد» ببندیم؛ به امید تبسم خورشید، ترنم از تو، توسل از من. «اللهم ارنی الطلعه الرشیده».

    http://www.ghadiany.ir/?p=9628

  11. برف و آفتاب می‌گوید:

    خیلی خندیدم به چفیه‌ی قالی باف! حداقل دور گردنش می‌انداخت نه رو سرش!! چه با هیجان هم دستور می‌داد! حتی اگه همه کارش هم درست باشه، با این اداها خراب می‌کنه خودشو خوب!

  12. سیداحمد می‌گوید:

    قبلا جایی فرموده بودید که زیادی منفی باف و منفی نگر شده ایم.
    از هر مسئله ای برای کوبیدن رقیب استفاده کردن، نتیجه اش می شود همین! کلا خوبی ها و حتی رحمت الهی را هم خرج نزاع سیاسی می کنیم!

    البته از جهتی هم وقتی نیت خالصانه نباشد، انتظاری جز این که دیدیم نمی توان داشت.
    آخر یکی نیست بگوید دکتر خلبان! بعضی رفتارها و کارها زیادی تابلو است! زود لو می رود نیتتان!

    تکلیف روزنامه ایران و مسئولینش هم که مشخص است دیگر!

  13. بانو می‌گوید:

    باران می بارد؛ به حرمت کدام مان نمی دانم؟!
    من فقط می دانم صدای پای اجابت می آید……………….

  14. سیداحمد می‌گوید:

    اتفاقاتی نظیر آبگرفتگی مترو که روز گذشته رخ داد، در کشورهای پیشرفته دنیا هم اتفاق می افتد. اما اینکه برگشتند و گفتند اگر قالیباف نبود، تهران را سیل می بُرد، دیگر خیلی مضحک است!
    خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر کند…

  15. باز باران با ترانه…
    باران بهاری امسال نوید یک فصل بانشاط را برای کشاورزان مهیا کرده، اما عملکرد مسئولین استانمون، بهار زیبا را برای کشاورزان بویژه چایکاران گیلانی تبدیل به خزان نموده اند. با این شرایط ودر سال تولید ملی باید فاتحه چای ایرانی را خواند.

  16. ناشناس می‌گوید:

    چقدر خوبه که همه ی بچه های ثابت قطعه، آدرس وبلاگشون رو بزنند! اونایی هم که ندارن، یه ” یاعلی” بگن…

  17. ستاره خرازی می‌گوید:

    ساعت ۱۸:۳۰؛ “جریان‌شناسی آوینی” در رادیو
    http://rajanews.com/detail.asp?id=123156

  18. باران می‌گوید:

    «باران،
    مسافر آسمان است.
    همسایه ی خدا.
    اشک بهشت.
    شاید هم ولیعهد عشق.
    گمانم خبر داشته باشد از خورشید. از دل خورشید.
    .
    .
    .
    اللهم عجل لولیک الفرج

  19. منتقد می‌گوید:

    آقا سید احمد! در کدامیک از کشورهای پیشرفته دنیا همچنین اتفاقی افتاده؟ در ژاپن زلزله ای نه ریشتری شد که محور زمین جابجا شد ولی اولین چیزی که در بعضی مناطق به امداد رسانی کمک کرد مونو ریل بود، که آقای قالیباف پایه هاشو از بیخ کَند. اون از تونل توحید که دستکم هزار میلیارد خرجش شد با اونهمه ایرادات فنی، اینم از مترو. چیزی حدود هزار میلیارد تومان خرج مقاوم سازی مترو شده که در مقابل سیل مقاوم باشه، اگر با یک بارندگی ساده اینهمه پول بره رو هوا پس چرا اینهمه خرج مترو میکنیم؟
    ایشون میگن دو هزار میلیارد تومان دیگه هم بر خلاف قانون اساسی به من بدید که من میخوام مترو رو توسعه بدم. چرا باید مترویی بسازیم که دو برابر مونوریل خرجشه و چند برابرم زمان میبره؟
    اصلا چرا خرج بیشتر نمیکنیم برای نقاط محروم که تهران بتونه نفس بکشه. اینقدر جمعیتش بالا نره.
    اگرم خرج میکنیم باید از ایشون سوال جواب کنیم که اینهمه پول کجا خرج شده. نه اینکه ایشون مثل کاخ سفید سخنگو بگیرن و از زیر پاسخگویی شونه خالی کنند.

  20. سیداحمد می‌گوید:

    جناب منتقد؛

    عرض کردم اتفاقاتی “نظیر” آب گرفتگی مترو!
    اتفاقاتی شبیه به این، که با بارش برف و باران و طوفان، در خیلی از کشورها اتفاق می افتد!
    اما منظورم این بود: ماجرا آنطوری که “ایران” بی انصافی می کند هم نیست. همه می دانیم “ایران” در چنین مواردی اصلا سنگ مردم را به سینه نمی زند!

    البته صد درصد قبول دارم که شهرداری مقصر است در به وجود آمدن این وضعیت. اما انصاف هم چیز بدی نیست ها! همه ساخت و سازهای شهری پایتخت مربوط به دوران قالیباف است؟!
    کتمان نمی کنم قالیباف با بودجه ای و نیروی کاری که در اختیار دارد، می تواند خیلی خیلی بهتر از این کار کند.
    دوستانی که بنده را می شناسند، متوجه منظورم شدند؛
    من از عملکرد قالیباف حمایت کردم؟!

  21. مجنون می‌گوید:

    واقعا اگر این افراط و تفریط ها و حزب و حزب بازی ها برای یه هفته هم تعطیل می شد با این طراوت نعمت الهی(باران) هوای مملکت چه باطراوت و باصفا میشد!

  22. سادات می‌گوید:

    سلام. بی زحمت اسم انتشاراتی که کتاب آقای قدیانی رو چاپ میکنه بگین؟

  23. سیداحمد می‌گوید:

    سادات؛

    انتشارات “مرکز اسناد انقلاب اسلامی”!

  24. همسنگر می‌گوید:

    سلام رفیق!
    بابا دمت گرم… ما که عاشق این قلم شما شدیم. “یه اعوذبالله بگو خدای ناکرده از خود غره نشی”!
    من هم تا حدودی دست قلمم این طوریه! گاهی هم توی نشریات دانشگاهی نقد مسئولین دانشگاه و گاهی رفقایی که آرمانها رو فدایی مصلحتها می کنن رو می نویسم. اما خیلی دوست دارم قوی شم. اگه من رو به عنوان یه شاگرد بپذیرید ممنون میشم. اگه اسم کتبی رو که کمک کنه قلمم “با این سبک شما” تقویت شه، معرفی کنید.
    سلامتی امام خامنه ای صلوات

  25. سوگند می‌گوید:

    خیلی خوب بود. ممنون از شما…

  26. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها:

    به خدا سوگند، اگر حق ـ یعنی خلافت و امامت ـ را به اهلش سپرده بودند و از عترت و اهل بیت پیامبر صلوات اللّه علیهم، پیروی و متابعت کرده بودند، حتی دو نفر هم با یکدیگر درباره خدا و دین اختلاف نمی کردند و مقام خلافت و امامت توسط افراد شایسته، یکی پس از دیگری منتقل می گردید و در نهایت تحویل قائم آل محمّد علیه السلام می گردید که او نهمین فرزند از حسین علیه السلام می باشد.

    (بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۵۲)

    “اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِک”

  27. آزاد اندیش می‌گوید:

    باران را دوست میدارم چون احساسم را برای ملاقات با آسمانیان می شوید.
    باران را دوست دارم چرا که چک چک صدایش، تسبیح آسمانیان است.
    باران شگفت انگیز ترین دست خط خداست.
    من نیز عاشق بارانم…

  28. سیداحمد می‌گوید:

    «کیهان، مثل نان سنگک می ماند»… «عابدزاده و دکتر مددی»… به زودی در قطعه ۲۶

  29. سیداحمد می‌گوید:

    رونمایی از جلد کتاب های «آر. کیو ۸۸» و «ماشاء الله حزب الله» کار شیک، فاخر، سنگین و ساده ای از میثم محمدحسنی… به زودی در قطعه ۲۶

  30. عمار می‌گوید:

    باران، شعر بی نهایت است: نقطه چینی تا خدا…

  31. یاوران مهدی (عج) می‌گوید:

    با سلام خدمت مدیریت محترم!
    با توجه به ضروری بودن این مطلب که باید تمامی سایت های مذهبی به هم زنجیر وار متصل باشند و به هم کمک کنند مثل تبادل لینک و لوگو و دادن مطالب به هم و نظرات سازنده و… آیا شما هم حاضرید به این زنجیر متصل بشید.
    سایت عشق مهدی حاضره با هر سایت مذهبی با هر رتبه و پیج رنگی که داره متصل بشه و به هر نحوی اعم از تبادل لینک و لوگو و… کمک کنه و با افتخار هم در خدمتیم. منتظر حضور سبزتون و گرمتون هستیم.
    یا مهدی (عج)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.