ظلم مضاعف، حکم مضاعف

گمانم فتنه ۸۸ و همین جریان انحرافی و حتی به این ۲ فقره اگر آمریکا و اسرائیل را هم اضافه کنی، اندازه این اختلاس یا تخلف مالی یا هر چه، آسیب نزند به اعتبار نظام و ایضا به امید این ملت. خوب است دستگاه محترم قضا که در این پرونده مشغول کار است و همه می دانیم کار سختی هم هست، در مقام صدور حکم، حواسش به این اعتبار و امید که کمی تا قسمتی آسیب دیده و خراش بر داشته باشد. در کنار کاری که قوه قضائیه دارد انجام می دهد، خوب است رسانه ملی هم در مقام تنبیه بانک های متخلف، چندی محدود کند تبلیغ و آگهی این بانک ها را. به هر حال برخی جملاتی که در وصف این بانک ها از صدا و سیما پخش می شود، دقیقا دارد روی مخ ملت راه می رود. این هم لازم است که حتی المقدور خاوری های بالقوه در سیستم بانکی و مالی کشور، شناسایی شوند. خاوری هایی که ضررشان برای نظام و نقش شان در کم کردن امید مردم و شکستن دل ها و آسیب زدن به مفاهیم مقدس، گاهی از نقش دشمن داخلی و خارجی، پررنگ تر می شود. البته از حق نباید گذشت که اغلب کارمندان و مدیران بانکی ما زندگی اقتصادی سالمی دارند، لیکن و در کمال تاسف، گاهی یک مرغ بیمار، کل مرغ و مرغ داری و تخم مرغ ها را به گند می کشاند و زحمات بسیاری را بر باد می دهد. دلم برای آن کارمند بانک می سوزد که هر روز خروارها اسکناس و تراول می بیند و می شمارد، اما عایدی اش از این همه پول که هر روز جلوی چشمش است، هیچ نیست الا حقوق سر برج. کارمند بانکی را می شناسم، که آخر وقت اداری، خسته و کوفته از یک کار سخت و دقیق، وقتی دارد محاسبه می کند حساب ها را و جمع و تفریق می کند، به ۱۰۰۰ تومانش هم دقت دارد و اگر فقط ۱۰۰۰ تومان پول بالا و پایین شده باشد، تا مو را از ماست بیرون نکشد، آرام و قرار ندارد. اتفاقی که در همین فروردین ۹۰ برای خود من افتاد و طرف به خاطر ۱۰۰۰ تومان که ظاهرا زیادی از من گرفته بود و به حساب اصلی بانک رفته بود، به شماره ام زنگ زد که بیا و این پول را بگیر. خود شما هم که داری این سطور را می خوانی، حتما زیاد دیده ای مواردی از این دست که نشان می دهد کارمندان سیستم بانکی ما پاک دست اند و سر سفره پدر و مادر بزرگ شده اند و از همین مردم اند که نان حرام، پایین نمی رود از گلوی شان. القصه! وقتی برای گرفتن پول، به فلان بانک مراجعه کردم، جوان کارمند درددل ها کرد، من جمله اینکه فشار اقتصادی، از حیث روانی، روی امثال ما بیشتر است، چرا که همیشه پول داریم و پول می بینیم و پول جلوی چشم مان است، اما ما هم مثل شما جز حقوق سر برج که حکم آب باریکه را دارد، عایدی دیگری نداریم. حال باید دید که اختلاس اخیر با دل همین کارمند بانک، چه می کند؟! اگر فقط یک نفر از آحاد ملت، در فهم قضایا دچار سوء تفاهم شود، گمانم خسارت بزرگی باشد برای ما. هم الان دارم فکر می کنم اگر فقط یک نفر دیگر مثل همین مدیر بانک فراری در سیستم مالی و بانکی کشور باشد، چقدر می تواند خطرناک باشد. خطرناک تر از فلان جوانک آفتابه دزد. اگر نظارت، به خوبی انجام شود، ای بسا که اصلا نیازی به قضاوت نداشته باشیم. مسئولین قضایی گاهی گله از کمبود قاضی می کنند، اما گمانم کمبود ناظر در همان سیستم اجرایی، و ضعف در نظارت، دغدغه اصلی این روزهای سیستم اقتصادی کشور باشد. دیروز رفته بودم فلان شعبه از بهمان بانک. هنوز تصاویر شهدای بانک در ۸ سال جنگ تحمیلی که یحتمل از هفته دفاع مقدس گذاشته بودند، روی دیوار بود. گمانم چیز زیادی در این باره ننویسم، بهتر باشد.

چشم شهدایی که کار و بارشان را رها کرده بودند، و دست بر قضا کارمند بانک بودند، داشت با آدم حرف می زد. برق نگاه شان، بد تا می کرد با دل آدم. تو بگو در همچین مقامی و مجالی، چه می شود نوشت؟! قلمم قفل کرده است! از سویی جمهوری اسلامی و انقلاب ملت ما اینچنین دارد در دنیا می درخشد، از سویی اوضاع دشمنان ما اینچنین بحرانی و پرآشوب است، از سویی سنی و شیعه «بیداری اسلامی» به «آقا»ی ما «امام خامنه ای» می گویند، از سویی این همه کارگر و کارمند و دانشمند و دانشجو و استاد دانشگاه و معلم و دانش آموز و زن و پیر و جوان دارند برای اعتلای نام کشورشان تلاش می کنند، از سویی همین دولت، این همه دارد دوندگی می کند که مشکلات حل شود، اما ناگهان، چنین تخلف بزرگی پیش می آید و متاثر می کند دل ها را. این قبیل تخلفات، آنهم در چنین مقطعی از تاریخ درخشان نظام ما، در حکم یک ظلم مضاعف است. ظلم مضاعف، حکم مضاعف می خواهد، و صد البته نظارت مضاعف. گمانم از قاضی گرفته تا ناظر و مدیران ارشد بانکی و حتی سران قوا، خوب است گاهی چشم بدوزند به تصاویر شهدا، اندکی درنگ کنند و بعد کارشان را شروع کنند. همه باید بدانیم، اینکه زنده ایم و زندگی می کنیم، مدیون چه کسانی هستیم و نیز باید بدانیم، قطره های خونی هست که گریبان ما را روزی خواهد گرفت. خوشا حال آنان که سرافرازند آن روز. القصه پر غصه! همان کارمند بانک می گفت: اگر من به تو این ۱۰۰۰ تومان را نمی گفتم و تو خودت بعدا متوجه می شدی و این را می گذاشتی به حساب کل سیستم، من مقصر بودم. اگر همه ما این نوع نگاه را داشته باشیم، و خودمان ناظر خودمان باشیم، و خاوری های نفس مان را کنترل کنیم، شاید اصلا نیازی نباشد که هر دو روز در میان، یک پرونده سنگین بدهیم دست آقای محسنی اژه ای. این مرد، سال هاست که دارد، جور کم کاری خیلی از ما را می کشد. دعا کنیم و امیدوار باشیم که به خوبی از پس این پرونده بربیاید ایشان. دعا کنیم و امیدوار باشیم، نظارت، آنقدر قوی باشد، که تعطیل کند کار قضاوت را. دعا کنیم و امیدوار باشیم که هر کسی، نظارت کند و مراقبه کند از رفتار و گفتار خویش. دعا کنیم و البته خیلی هم امیدوار نباشیم که شهدا راحت از ما می گذرند! آقایان! خانم ها! به قرآن قسم، جواب باید پس بدهیم به این خون ها!

روزنامه جوان/ ۲۰ مهر ۱۳۹۰

این نوشته در یمین ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

  2. سیداحمد می‌گوید:

    “خوب است رسانه ملی هم در مقام تنبیه بانک های متخلف، چندی محدود کند تبلیغ و آگهی این بانک ها را.”

    چه حرف خوبی!
    واقعا الان تبلیغات بانک ملی و صادرات و فلان و فلان روی اعصاب است.

  3. چشم انتظار می‌گوید:

    در راستای همین مطلبی که از صدا و سیما خواستید، ما به نوبه ی خودمون امتثال امر کردیم. چند روز پیش یه کارمند بانک معروف که مدیر عاملش فرار نکرد ولی برکنار شد! اومده بود مدرسه با یک دسته فرم افتتاح حساب برای صدور کارت برای دانش آموزان، با شرایط و امتیازات خاص! که کار ندارم.
    بنده هم در کمال احترام گفتم خواهشا” چایی تون رو خوردین بفرمایین بچه های ما همه کارت اعتباری دارند!

  4. ف. طباطبائی می‌گوید:

    نتیجه این پرونده خیلی مهمه. اگر نتونن و یا به هر دلیلی نخوان قضیه رو عادلانه جمعش کنن، تاثیراتش به مراتب بدتر خواهد بود.
    مردم همه منتظرن ببینن چی میشه. امیدوارم طوری نباشه الان که مسئله تازست زیاد بهش بپردازن اما کم کم سعی کنن ذهن ها رو منحرف کنن.
    مطمئنا اگر این پرونده نتیجه واضح و کاملا روشنی نداشته باشه، باعث میشه خیلی ها به نظام بدبین بشن.

  5. ناشناس می‌گوید:

    “خوب است رسانه ملی هم در مقام تنبیه بانک های متخلف، چندی محدود کند تبلیغ و آگهی این بانک ها را.”….خوب است ولی عمرا این کاروبکنه

    همه باید بدانیم، اینکه زنده ایم و زندگی می کنیم، مدیون چه کسانی هستیم و نیز باید بدانیم، قطره های خونی هست که گریبان ما را روزی خواهد گرفت. خوشا حال آنان که سرافرازند آن روز.

    ممنون برادر.عالی بود

  6. چوک دیریا می‌گوید:

    من بیشتر با این قسمت صفا کردم:
    “خوشا حال آنان که سرافرازند آن روز” مخصوصا سرافرازش که با کمب تغییر می شود سرافرازن و نام وبلاگم
    ولی انصافا حکمشم باید مضاعف باشد.
    یه سوال برام پیش اومد:
    چرا فاضل خداداد اعدام شد و شهرام نه؟ آیا عاملین این اختلاس هم اعدام می شوند؟

  7. با سلام
    خدا قوت رزمنده
    تبریک عرض می کنیم خلق حماسه ده ها میلیونی دلاورمردان و شیرزنان کرمانشاهی رو در سفر امام امت به استانشان که باردیگر ثابت کردند “تا زنده اند رزمنده اند” و یک پاتک سنگینی نیز زدند به دشمن با تلفات خیلی عمیق و…
    اگه صلاح دونستید یه سرتشریف بیارید قرارگاه ما…
    انشاالله که خوشتون بیاد…
    شورای فرماندهی قرارگاه منتظر حضور گرم شماست…
    راستی نظرتون رو درمورد مهمات قرارگاه نیز بفرمائید…
    دعامون کنید شهید شیم
    یا علی

  8. فجرنور می‌گوید:

    هیچ وقت سفر اقا به قم را یادم نمیره اون موقع نوشتیم : آقایه من شهر بدون وجودت به تاپ تاپ افتاده ، برگرد.الانم یه روز آقا نیست دلمون تنگه.

    در وبلاگ فجر نور جهت تعجیل در ظهور امام زمان ، روضه دو طفلان حضرت زینب (سلام الله علیها) بر پاست.بفرمائید روضه.

  9. م.طاهری می‌گوید:

    “آقایان! خانم ها! به قرآن قسم، جواب باید پس بدهیم به این خون ها!”

    حضرت امیر می فرمایند:مردم خوابند، وقتی بمیرند بیدار می شوند!

  10. ابوالفضل می‌گوید:

    سلام اخوی…
    خدا کند بتوانیم جواب این خون ها را بدهیم ، خدا کند!….
    انشاالله دیگر شاهد خاوری هایی نباشیم که خاورشان را با بیت المال پر می کنند و مقصد تخلیه خاورشان تورنتو ست! به راستی مقصد شهدا بیت المقس بود یا بیت التورنتو؟!
    حتما حکم اسلام متناسب است با جرم و به گمانم نیازی نباشد از واژه مضاعف استفاده کنیم هر چند جرم ، مضاعف باشد!…

  11. فدای رهبر می‌گوید:

    رابطه این ملت با نظام، گرم گرم است. آنکه باید در پی جلب اعتماد و کسب اعتقاد این ملت باشد، جمهوری اسلامی نیست، بلکه بعضی ها هستند!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.