ارنج رنج، به جای گنج!

یک/ از “نقش جهان” تا “نقش جان”

برخی نهادهای بین المللی ظاهر زیبا و تر و تمیزی دارند، اما این پرده نمادین را که کنار بزنی، خلق و خوی دروغین شان بیشتر نمایان می شود. دار و دسته “یونیسف” از این جمله اند. عنوان می شود که یونیسف دغدغه حفظ آثار و ابنیه فرهنگی-تاریخی دارد. بر همین اساس، اصحاب صنف یونیسف چند سال پیش به خاطر چهار متر اشراف فلان برج بر میدان زیبای نقش جهان اصفهان، یادتان هست که چه علم شنگه ای به پا کرد؟! روزی از همان ایام رفته بودم نصف جهان، به قصد گفت و گو با مادر شهید خرازی که آن زمان در قید حیات بود و الان خدا کند که باشد. پیر شده بود بنده خدا. شهید خرازی را من و شما به همین نام صدا می کنیم، همرزمانش به قاعده خیبری بودن، این شهید را “حاج حسین” می خوانند، اما مادرش با لهجه شیرین اصفهانی، فقط می گفت “حسین”. می گفت: “حسین را یکی دو سالی من بزرگ کردم، اما بعد این حسین بود که مرا بزرگ کرد و وقتی رفت، با اینکه بچه ام بود، اما یتیم شدم”. از این دست مصاحبه ها زیاد دارم که هنوز هیچ جا کار نشده. کاش وقت کنم و تنظیمش کنم. گپ و گفتم با این مادر شهید که تمام شد، رفتم میدان نقش جهان. هم ابنیه قشنگ این میدان را دیدم و هم کنجکاو بودم ببینم اشرافی که صدای سگ یونیسف را درآورده، مثلا چه بلایی بر سر مسجد شیخ لطف الله آورده. از هر زاویه ای که بگویی، نگاه کردم، اما هیچ اثری از اشراف فلان برج ندیدم، الا اینکه در بالکن عالی قاپو فهمیدم ماجرا چیست. چند ۱۰۰ متر آن طرف تر از این میدان، برجی در دست ساخت بود که بفهمی نفهمی ۴ متری سایه اش بر سر این میدان سنگینی می کرد. این را هم فقط از بلندی و مثلا از بالکن عالی قاپو می شد فهمید و الا در کف خیابان نقش جهان که هیچ اثری از این اشراف نبود. آن روز به سبب علاقه ای که به تاریخ ایران عزیز دارم و آثار فرهنگی اش را دوست می دارم و ولو به شکل آماتور، همیشه دوربینی روی دوشم هست، این باریک بینی یونیسف برایم جالب جلوه کرد، تا اینکه سال گذشته هم در عمره و هم در تمتع چشمم به جمال برجی روشن شد که مثل یک آقابالاسر دارد به کعبه نگاه می کند، کاش فقط ۴ متر!! کعبه لابد از میدان نقش جهان، هم قدیمی تر است و هم تاریخی تر. کعبه هم مظهر تدین ریشه دار است و هم نماد تمدن دیرینه. دیری است که این دیر، خراب آباد موحدین بوده. از ابراهیم پیامبر تا همین امروز. هر چند که از زمان آدم، کعبه، خانه خدا بوده، و بسیاری متفق القول اند که آدم و حوا پس از آنکه در وادی عرفات همدیگر را یافتند و شناختند، گذرشان به همین جایی افتاد که الان خانه خداست. نمی دانم حج رفته ای یا نه، اما متر به متر برج ساعت یا برج الابراج یا برج البیت یا برج ملک فهد، اهانت آشکار است به بیت الله الحرام. مع الاسف یونیسف هیچ نقدی به این برج کذایی ندارد! یا هیچ وقت گریبان رژیم اشغالگر را نمی گیرد که چرا این بلا را بر سر قبه الصخره درآورده! نگاه صنف یونیسف به همه چیز اتفاقا به شدت ابزاری، سیاسی و غیر فرهنگی است. این نهاد دغدغه حفظ میراث فرهنگی میدان نقش جهان را ندارد، بلکه بیشتر دوست دارد مجالی باشد برای فشار تبلیغاتی و جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی. اگر میدان نقش جهان در عربستان بود، آیا باز هم یونیسف این همه آه و واویلا سر می داد؟! اگر میدان زیبای مرکز شهر اصفهان، “نقش جهان” است، اما خانه خدا به قدمت عمر انسان، “نقش جان” بوده و “نقشه جانان”. با این حساب به زبان شیرین عامیانه باید گفت: یونیسف دغدغه فرهنگ ندارد، مرض دارد، مرض!

دو/ امتداد این نگاه ابزاری

فقرای جهان به ویژه در کشورهای آفریقایی، ابزار شوی یونیسف به حساب می آیند برای نمایش خوب بودن صوری این نهاد بین المللی. هم پالگی های همین نهاد، به بومیان آفریقا اجازه کار در معادن طلا و الماس این سرزمین را نمی دهند و استعمار، ایشان را گرسنه به دنیا آورده، گرسنه از دنیا می برد، اما در عوض، فلان و بهمان روزنامه داخلی خودمان، عکس طیاره یونیسف را نشان می دهند که دارد از همان هوا به طرف مردمان گرسنه ساندویچ پرت می کند پایین! گنج سرزمین خودشان را به خودشان نمی دهند، اما تبلیغ می کنند ۴ تا ساندویچ را که مثلا ما چقدر به فکر گرسنگان عالمیم! تو گویی یونیسف برای شوی خوب بودن، بیشتر به قحطی زدگان دنیا محتاج است، تا گرسنگان عالم به غذا! هیچ نهادی را بی رحم تر از این یونیسف در دنیای کنونی سراغ ندارم. شکم خالی بی غذاهای دنیای ما، شده ابزار دست این جماعت پلید که شو بگذارند خوب بودن شان را! چگونه است این نکته واضح را نمی گیرند بعضی رسانه های ما؟! شاید بعضی از این دوستان هم همان را داشته باشند که در بند بالا نوشتم؛ یعنی “مرض”!

سه/ باز هم در همین امتداد

فقر فرهنگی و فقر هویت و فقر شرف و فقر انسانیت… و به راستی، نمی دانم فقر چیست، اینکه فلان هنرپیشه افتخار می کند سفیر یونیسف است برای صلح و دارو و غذا؟! یونیسف سفره آدمیانی از جنس آدم را دزدیده، و با یک لقمه ساندویچ، احساس کرامت می کند! کاش گرسنگان عالم زبان داشتند و لکنت نداشتند و کاش یارای شان بود که به اربابان یونیسف بگویند: ای سفیران کاریکاتور عدالت و شوی انسان دوستی! لطفا پای تان را از سفره ما بردارید. ما خودمان گنج داریم، اگر شما رنج را برای ما ارنج نکنید…       

روزنامه جوان/ ۲۰ مرداد ۱۳۹۰

این نوشته در یمین ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

  2. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    سلام بر حسین*

  3. چشم انتظار می‌گوید:

    احتمالا” داخل آن هواپیما که ساندویچ به سمت مردم پرت می کرده “ف ه” حتما” حضور داشته!

  4. چشم انتظار می‌گوید:

    “داداش”
    متن “۹ دی” مشکوک می زنه، نه می شه کامنت بذاری، نه این که کامل دیده می شه نکنه اتفاق خاصی افتاده، ایشالا من اشتباه می کنم. ایشالا.

  5. سیداحمد می‌گوید:

    از “نقش جهان” تا “نقش جان”

    چه مطلب کوتاه و جذابی! اشاره به سخن مادر شهید خرازی در میان مطلب خیلی جالب بود.
    واقعا شیک بود این بخش از پلاک فردا؛
    نگاهتان همیشه متفاوت است و منحصر به فرد.

    “یونیسف دغدغه فرهنگ ندارد، مرض دارد، مرض!”

  6. سلاله 9 دی می‌گوید:

    برای کوبیدن نظام عزیزمان به هر چیزی متوسل می شوند و الحمدالله بیش تر از ۳۰ سال است که برای حرف های شان، تره هم خرد نمی کنیم و راه خودمان را می رویم.
    می خواستیم اهمیت بدهیم به این ها که الان الگوی ملل منطقه نبودیم.

  7. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    لطفا متن گفت وگو با مادر حاج حسین رو در وب بزارید.عاشق حاج حسینم….

  8. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    همیشه زاویه نگاهتان مخاطب را شگفت زده می کند!!
    همیشه از این ژست های دروغین اهالی یونیسف بدم می آمد. با هر اتفاق و فاجعه، یونیسف هم به میدان می آید، کمی خود نمیائی می کند و می رود.
    همیشه به جای نیست خیر و خدا پسندانه، اهداف سیاسی دارند.

  9. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    یونیسف دغدغه فرهنگ ندارد، مرض دارد، مرض!
    حتما شما از این موضوع باخبر هستید که اطراف خانه کعبه ساختمان های ۷۲طبقه که معروف به ساختمان شیطانی هست داره ساخته میشه و قرارشون بر اینه که سایه این ساخمونه روی بیت خدا بیافته..
    یونیسف دغدغه فرهنگ ندارد، مرض دارد، مرض!(۱۰۰بار)

  10. ف. طباطبائی می‌گوید:

    بعضی از جملات چقدر خوب مفهوم رو منتقل میکنه، مثل این جمله:
    “یونیسف دغدغه فرهنگ ندارد، مرض دارد، مرض!”

    اینجور سازمان های جهانی جز دروغ و فتنه چیزی بلد نیستن.

  11. پرستوی مهاجر می‌گوید:

    یونیسف دغدغه فرهنگ ندارد، مرض دارد، مرض!
    متن بسیار زیبایی بود.
    آقای قدیانی مطمئنید این یک هفته غیبت کربلا یا نجف یا مشهد نبودید چون مطالبتان بوی دپینگ می دهد. دپینگ عشق و صفا و ولایت مداری و حقیقت مداری و … اصلاً دپینگ بچه بسیجی ها یه چیز دیگه است.

  12. چای پولکی می‌گوید:

    سلام.
    کاش می فهمیدم چی شد که نام قشنگ و مرسوم و مأنوس “میدان امام” تبدیل شد به نام کنونی؛ که البته نام بدی نیست، اما مردم اصفهان تا ۶ سال پیش که من ساکنش بودم با نام “میدان امام” انس و الفت بیشتری داشتند و تنها کسانی که اخیراَ به دوران رسیده و یا هنوز نرسیده بودند، اصرار داشتند بر نام “نقش جهان”!
    البته جسارت نباشد، منظورم شما نبودید.
    این را برای اهالی اصفهان که خوب مختصات بومی و فرهنگی اش را می شناسند، گفتم.
    التماس دعا.
    یا علی مدد.

  13. صبا می‌گوید:

    برج های بلندی که اطراف کعبه می سازند به خیال خام شان بزرگی خانه را، تحت شعاع قرار می دهد. گویا نمی دانند که این خانه بیشتر از چشم ها در دل ها بزرگ و بزرگوار است!
    راستی چه کسانی می توانند در آن طبقات از برج ها اقامت داشته باشند؟ از نظر امنیتی مردم عادی می تونن از اونجا به کعبه اشراف داشته باشند؟ البته به کار جاسوسی میاد!

  14. صبا می‌گوید:

    “در خبرها نقل می‌کنند گرسنگی در سومالی، روزانه جان ۱۰۰ نفر را می‌گیرد و بدتر این که اکثر جان‌باختگان زنان و کودکان هستند! لکن متاسفانه رواج تفکر غیر اسلامی و انسانی ” چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است” موجب شده تا افراد به بهانه وجود فقرای بومی از کمک به مسلمین خارج از این مرزهای اعتباری جغرافیایی چشم بپوشند و البته اغلب این افراد به بهانه‌هایی دیگر از فقرای اطراف خویش نیز غافل‌اند.

    آنهایی که هنوز به فهم عمیق از دین دست پیدا نکرده‌اند و متوجه عدم اعتبار مرزهای جغرافیای در انسان‌دوستی و رسیدگی به امور مسلمین نشده‌اند حداقل به فقرای کوچه وخیابان اطراف منزل خود و یا اقوام فقیرشان رسیدگی کنند.
    این روزها در هنگام خواندن اللهم اشبع کل جائع یاد مردم سومالی و در هنگام زمزمه‌ی اللهم فک کل اسیر یاد اسرای بحرین و عراق و افغانستان باشیم خصوصا زنان مومنه‌ای اسیری که هتک حرمت می‌شوند و ما با خروار خروار ادعای مسلمانی‌مان دردمان هم نمی‌آید! نه آهی نه اشکی و نه دعای از سر سوز و گدازی و نه ..”
    http://harekatemoteali.blogfa.com/

  15. میلاد ک. می‌گوید:

    در همین راستا چندی پیش با خبر شدم که یونیسف برای مناطق محروم ایران خودمان هم مهدکودک هایی (به اسم روستا-مهد) راه اندازی کرده و جایی خواندم پیش شرط این کار اینست که معلمان و خدماتشان را با نظر یونیسف انجام بدهند و ارگان های دولتی هم چندان اجازه مداخله ندارند. نمونه تبلیغات این روستا مهد ها را بر روی بطری برخی آب معدنی های موجود در بازار هم می توان یافت.
    گرچه به گفته بخش ایران سایت یونیسف، این مراکز علاوه بر مهد، راهنمایی های تغذیه را هم برای مادران کودکان انجام می دهد، اما احساس من این است که این مساله پوششی است برای تزریق غیرمستقیم تفکرات غیراسلامی در سنین حساس کودکی به فرزندان روستایی. فرزندانی که در بزرگسالی، به نسبت فرزندان شهر، بسیار بیشتر پایبند به اسلام و نظام هستند.
    این مساله که چرا یونیسف به جای برنامه های بهداشت و سلامت و کمک به خانه های بهداشت، قالب “فرهنگی” مهد کودک ها را برای خدمت!!رسانی انتخاب کرده شاید در نظر برخی اینگونه تفسیر (و یا توجیه) شود که فقر فقط جنبه مادی نداشته و شق مهم تر آن فقر فرهنگی است؛ اما در پاسخ این توجیه احتمالی به نظر شما گذشته از سابقه متناقض یونیسف (که در همین متن هم به گوشه هایی از آن اشاره شد)، آیا سازمانی مانند یونیسف با تفکرات غیر اسلامی نهاد مناسبی برای فعالیت های فرهنگی در جامعه اسلامی ایران است؟ آیا حمایت های مالی یونیسف به نحوی جذب و مدیریت می شود که سایه فرهنگی بر کشور نیاندازد؟ و اگر پاسخ منفی است، نمی شود عطای این بخشش را به لقای آسیب هایش بخشید؟

  16. منتظر آدینه می‌گوید:

    بسم الله

    یونیسف مرض دارد، دغدغه فرهنگ ندارد، فرهنگ!

  17. م.طاهری می‌گوید:

    جهانی که مستکبران داعیه ریاستش را دارند، سازمان هایش از این بهتر نمی شود

  18. میلاد پسندیده می‌گوید:

    واقعاً بخش اول را زیبا نوشتید و عالی تحلیل کردید… اصلاً به فکرم نرسیده بود
    راستی نام دیگر آن برج کذا، خانه شیطان است… ظهر روز جمعه ۱۷ دسامبر ۲۰۱۲ سایه “بیت الشیطان” روی “بیت الله” خواهد افتاد و تا روز ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ کاملاً رکن یمانی را در تاریکی فرو خواهد برد!

  19. احساس می‌گوید:

    به نام الله
    فقط همون که گفتید :”یونیسف دغدغه فرهنگ ندارد، مرض دارد، مرض!”

  20. احساس می‌گوید:

    سلام بر سید بزرگوار
    چشم الآن یه عکس انتخاب میکنم
    یه عکسی انتخاب میکنم که این قطعه و قطعه من توی هویزه!باعث میشه عکس انتخابی من و عکس انتخابی سید بزرگوار به هم متصل بشن!!

  21. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    “احساس”
    به جواب سوالاتون رسیدین؟؟؟

  22. .... می‌گوید:

    صرف‌نظر از مطالب، تیتر متن‌ها هم برای خودش جذابه!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.