خبرگزاری چیزنا/ گفت وگوی تلفنی با بیل و زنبیل! یا «دیشب شوهرت رو دیدم زنبیل»!

زنبیل: کاخ سفید بفرمایین.
چیزه کوچولو: من با هیلاری کار داشتم؛ هیلاری کلینتون.
زنبیل: خودم هستم؛ شما؟
چیزه کوچولو: به قول بابام جخت بلا منم خودم هستم!
زنبیل: شماره مستقیم منو از کجا پیدا کردی؟
چیزه کوچولو: از «مدحی» گرفتم؛ «محمدرضا»!
زنبیل: بی معرفت شماره منو داد، شماره این اوباما رو نداد؟!
چیزه کوچولو: اتفاقاً شماره باراک رو هم دارم؛ جورج سوروس، مایکل لدین، دیک چنی، جان دالتون… حتی اسرائیل سل مئیر داگان با آهنگ پیشواز!! ببینم تو منشی نداری که خودت گوشی رو برمی داری؟!
زنبیل: زنگ زدی مستقیم، دختر بچه!
چیزه کوچولو: گذشت دوره ای که نونهال انقلاب بودم؛ الان واسه خودم شدم یک درخت! تو هنوز هم فکر می کنی «ما نو گل بهاریم»؟!
زنبیل: ما باید چی کار کنیم که این جمهوری اسلامی سقوط کند؛ تو بلدی خواهر؟!
چیزه کوچولو: من اتفاقاً برای شما یک برنامه دارم؛ از همین الان از مردم بخواهید نیمه شعبان در حمایت از آمریکا و اسرائیل معابر را چراغانی کنند، شیرینی و شربت بدهند، بعد اسب تروا را زین کنید؛ هینده! پتیکو پتیکو پتیکو!!
زنبیل: کاش می شد می توانستیم از مردم ایران دعوت کنیم که جمعه ها در مخالفت با نظام بروند نماز جمعه و «مرگ بر آمریکا» بگویند؛ این دیگر خیلی تابلوست!! نمی شود، اما اگه می شد، چی می شد! ای خواهر! مانده ایم چی کار کنیم؟! الان ذی حسابی وزارت خارجه پر شده از فاکتورهایی که ما از شکم مردم آمریکا زدیم، خرج فتنه ۸۸ کردیم، اما آخرش چی؟! هیچی! بر و بچ اداری مالی وزارت خارجه را دشمن خودمان کردیم با این گندکاری ها!
چیزه کوچولو: اتفاقاً اداری مالی وزارت خارجه ما هم داشت چیز می شد، اما جلویش گرفته شد! ببینم این اسرائیل برای چی مئیر داگان را ممنوع الخروج کرده؟! مگر بدبخت چی گفته بود حالا؟!
زنبیل: هیچی بابا! گفته بود اگر اسرائیل به ایران حمله کند، نابود خواهد شد!
چیزه کوچولو: خلاف ادب است ها، اما پدرسگ یک بار در عمرش حرف حساب زد، همچین اسرائیل از دماغش درآورد که! حالا خوب است این مئیر داگان قبلاً رئیس موساد بوده ها! اسرائیل به نیروهای اصلی خودش رحم نمی کند، وای به حال کودکان فلسطینی! به این شیرین شیرینا بگو لااقل از حقوق بشر مئیر داگان دفاع کند، از فلسطینی ها نخواستیم! شما هم به کی دادید نوبل را!
زنبیل: چه بگویم جان تو! خوب شد زنگ زدی، داشتم می مردم از غصه! پیش پای تو این «کاندولیزا» زنگ زده بود، داشت هر چی از دهانش می آمد بیرون، به من می گفت! زبانش مثل نیش عقرب می ماند!
چیزه کوچولو: گفتی «رایس»، یاد «آلبرایت» افتادم! همه شان هفته بعد می خواستند جمهوری اسلامی را سرنگون کنند! ببینم تو از بیل راضی هستی؟! شوهر خوبی هست؟!
زنبیل: دست روی چیز، یعنی دلم نگذار که خون است! مرتیکه چشم چران، برایش ۲ تا خرس گنده درست کردم، راه به راه هوو می آورد برایم؛ الهی جز و جگر بزنی مونیکا!
چیزه کوچولو: هنوز هم با مونیکا ارتباط دارد؟! صد رحمت به قابیل، عجب قرومساخیه این بیل دیگه! حکایت «دیشب باباتو دیدم آیدا»، هر شب مثل اینکه یه جا پلاسه!! گوشی موبایلش رو چک کن!
زنبیل: نمی دونم از دست این هیزبازی هاش چی کار کنم؟!
چیزه کوچولو: کتاب «مردان مریخی، زنان ونوسی» رو بخون!
زنبیل: نظام خانواده توی این قبرستون از اساس پاشیده! الان در آمریکا زن جدا زندگی می کند، مرد جدا، سگ جدا، این خرس گنده ها هم جدا!!
چیزه کوچولو: گفتی «پاشیده» من یاد «پاشیدن مالچ» افتادم! اما شما در عراق نبودید، ما مشکل ریزگرد نداشتیم ها!
زنبیل: دلم یک خورده باز شد با تو حرف زدم… (دیلینگ دیلینگ) … چند لحظه گوشی، ببینم کیه؟… بله!
بیل: سلام زنبیل!
زنبیل: سلام بیل!
بیل: امشب یک خورده دیر میام خونه! توی سر کار، شیفتمه!
زنبیل: اصلاً می خوام صد سال سیاه بر نگردی! دختری که به حرف مادرش گوش نکنه، حقشه! گفته بود تو هیزی ها، گوش نکردم؛ خودم کردم که لعنت بر خودم باد!
بیل: حالا یه شب ما خواستیم دیر بیایم خونه ها!… (دیلینگ دیلینگ) … چند لحظه گوشی، پشت خطی دارم؛ بله؟
چیز کوچولو: من موبایل بیل رو گرفتم یا اینکه اشتباهی زنگ زدم به خاک انداز؟!
بیل: بفرمایین، شما؟
چیز کوچولو: من بچه مدیرعامل خبرگزاری چیزنا هستم. شما واقعاً بیل هستی؟!
بیل: خودم هستم!
چیز کوچولو: امشب کجا می خوای بری ناقلا؟!
بیل: تو از کجا فهمیدی؟! اصلاً شماره من رو از کجا گیر آوردی؟!
چیز کوچولو: از «مدحی» گرفتم؛ «محمدرضا»!
«بچه های آقای چیز»

روزنامه کیهان/ ۲ تیر ۱۳۹۰

این نوشته در 20:06 ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

  2. سیداحمد می‌گوید:

    عالی بود، مخصوصا این:

    “چیزه کوچولو: اتفاقاً اداری مالی وزارت خارجه ما هم داشت چیز می شد، اما جلویش گرفته شد!”

    خسته نباشید داداش؛
    این بیل و زنبیل هم واقعا طنز است!

  3. به جای امیر می‌گوید:

    اعتصاب (گفت و شنود)

    گفت: تازه چه خبر؟!
    گفتم: چند روزی است که شایعه اعتصاب غذای ۱۲ نفر از زندانیان فتنه به بحث داغ در میان گروههای اپوزیسیون تبدیل شده است!
    گفت: یارو از بی کاری حوصله اش سر رفته بود، محکم زد پس کله خودش و بعد به زنش گفت؛ برو ببین کیه داره در می زنه؟!
    گفتم: یک عده مثل شیرین عبادی می گویند باید به اعتصابشان ادامه بدهند و یک عده دیگر مثل آقا رضا ربع پهلوی می گویند باید به اعتصاب خاتمه بدهند!
    گفت: حالا به نظر تو حرف کدام طرف منطقی تر است؟ اعتصاب را ادامه بدهند یا بشکنند؟!
    گفتم: مرد حسابی! کشک چی؟! پشم چی؟! اصلاً اعتصاب غذایی در کار نیست، فقط یکی ادعای اعتصاب غذا کرده بود که بعد معلوم شد یواشکی شیر و گردو می خورد و حالا هم در میان زندانیان به موش کور معروف شده است!
    گفت: حالا فهمیدم که چرا یکی از همین گروههای اپوزیسیون نوشته بود؛ البته، شاید هم اعتصاب غذایی درکار نباشد!
    گفتم: یارو می گفت؛ «سالقورفولقور- اسم گرگی است که حضرت یوسف(ع) را خورده بود! یکی گفت؛ ولی حضرت یوسف(ع) را گرگ نخورده بود و یارو گفت؛ آره! «سالقورفولقور» اسم همان گرگی است که حضرت را نخورده بود!

  4. سلاله 9 دی می‌گوید:

    اسرائیل سل با آهنگ پیشواز!!

  5. Amir می‌گوید:

    بسم الله وسلام

    حاج آقا منصور داره میاد حرم امام رضا (ع ) – شما هم بیا

  6. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    از «مدحی» گرفتم؛ «محمدرضا»!
    از اون جمله‌هاییه که بد می‌سوزونشون ها!

    مخلص داداش!

  7. میلاد پسندیده می‌گوید:

    هرچند بیل و زنبیل و دسته بیل این مطلب را می خوانند اما کاش ترجمه می شد تا همه بدانند این مدحی چطور این ها را گیج کرده… دو هفته لال شده بودند! یعنی تا وقتی که این مستند پخش نشده بود اینها نمی دانستند این مدحی کی بود، از کجا آمده بود و به کجا رفت؟!!!

  8. چشم انتظار می‌گوید:

    کاشکی ازچیزه کوچولو می پرسیدین تلفن این آقایون و خانم هایی که محمدرضا گرفته ایرانسلِ یا همراه اول .

  9. سلام
    تا حالا کسی برا قطعه ۲۶ کلیپ تبلیغاتی ساخته؟

    تصاویر کلیپ:
    http://up.vatandownload.com/images/xizq99ob373dvu121ax.jpg

    لینک دانلود کلیپ”قطعه ای از بهشت”تقدیم به داداش حسین و همه ستاره های قطعه۲۶:
    http://www.4shared.com/file/GZ1tbSR2/part.html
    امیدوارم بپسندید.
    حسین قدیانی: اولا چه وبلاگ قشنگی داری! چه آهنگ خوبی و چه دجله خوبی و چه سخنران خوبی که گمانم حسن رحیم پور باشد، اگر اشتباه نکرده باشم. اما چرا! تا به حال چند تایی کلیپ تقدیم قطعه ۲۶ شده که آخریش کار وبلاگ کانون ۹ دی از مشهد بود. اینترنتم از این خانگی هاست؛ دارم با چه والذاریاتی باز می کنم کلیپت را. فقط نمی دانم چرا برای من صفحه پیوندها باز می شود حین کار. به هر حال ممنون دوست خوب!

  10. ناشناس می‌گوید:

    تاسف…!

  11. چشم انتظار می‌گوید:

    سلام داداش جان :
    عصرجمعتون بخیر .
    قبل ازاین که زحمت یه متن جدید روبکشین . یه سئوال داشتم که مدتیه ذهنم روبه خودش مشغول کرده .
    این جریان انحرافی که چند وقتیه سرزبون ها افتاده و مطرحه که اطراف دولت حسابی داره سیر می کنه ، آیافقط مخصوص قوه ی مجریه است ؟ و آیا مسئولین محترم دیگر قوا ( مقنه و قضائیه ) ازن آن مبرا هستند ؟! اندکی تأمل و یه حساب سرانگشتی ازدوسال گذشته لازمه ی پاسخ به این سئواله .

  12. نفیسه بهادری می‌گوید:

    مرسی عالی بود.استاد قرومساخیه چیه دیگه؟؟:)

  13. م.طاهری می‌گوید:

    “کاش می شد می توانستیم از مردم ایران دعوت کنیم که جمعه ها در مخالفت با نظام بروند نماز جمعه و «مرگ بر آمریکا» بگویند؛ این دیگر خیلی تابلوست!! نمی شود، اما اگه می شد، چی می شد!”

    همینه طرح هاشون خدایی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.